نور الأنوار
362 subscribers
55 photos
1 file
113 links
Download Telegram
✍️ هر شخصی تحمل و ظرفیت و سطح خاصی دارد و هر زمانی حدیثِ مناسبِ خود را دارد!


قُلْتُ يَا اِبنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنَّ عَبدَ اَللَّهِ بنَ سَعدٍ دَخَلَ عَلَيكَ بِالْأَمسِ فَسَأَلَكَ عَمَّا سَأَلَكَ فَأَجَبتَهُ بِخِلاَفِ هَذَا.

فَقَالَ: يَا يُونُسُ كُلُّ اِمْرِئٍ وَ مَا يَحْتَمِلُهُ وَ لِكُلِّ وَقْتٍ حَدِيثُهُ وَ إِنَّكَ لَأَهْلٌ لِمَا سَأَلْتَ.


⚡️یونس بن ظبیان میگوید: عرض کردم ای فرزند رسول خدا ، عبدالله بن سعد دیروز نزدتان آمد و از شما درباره آنچه من پرسیدم سوأل کرد پس به خلاف این به او پاسخ دادید.

⚡️امام صادق علیه السلام فرمود: ای یونس هر کسی تحملی دارد و هر زمان حدیثِ خودش را دارد و تو برای آنچه پرسیدی شایستگی داشتی!

📚کفاية الأثر، الخزار القمي، ص۳۶۹
📚فضائل أمیرالمؤمنین، ابن عقدة، ص۱۶۶


🍃دقت به روایت فوق در فهمِ علت بسیاری از اختلافات موجود در احادیث ، به ویژه در باب فضائل مؤثر است!

🍃 امام در هر موضوعی به قدر تحمل و ظرفیت و معرفت و سطح مخاطب و در هر موقعیتی متناسب با فضا و جو موجود تکلم میکنند.


#اصول_روایی #فضای_صدور_حدیث #سطوح #تحمل_راوی #ظرفیت_راوی #نکات #یونس_بن_ظبیان


💫
@nour_al_anvar
✍🏻 اسماء اَللّٰه و صفات اَللّٰه ، اَللّٰه نیست و در اَللّٰه نیست و غیر از خدا است ، بلکه مخلوقِ اَللّٰه و از برای اَللّٰه و در ملکیت اَللّٰه است!


🌿 عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ:


🌱وَ اَللَّهُ غَيْرُ أَسْمَائِهِ وَ كُلُّ شَيْءٍ وَقَعَ عَلَيْهِ اِسْمُ شَيْءٍ سِوَاهُ فَهُوَ مَخْلُوقٌ.
 
🌱 أَ لاَ تَرَى إِلَى قَوْلِهِ اَلْعِزَّةَ لِلّٰهِ ، اَلْعَظَمَةُ لِلَّهِ؟!

🌱 وَ قَالَ وَ لِلّٰهِ اَلْأَسْمٰاءُ اَلْحُسْنىٰ فَادْعُوهُ بِهٰا

🌱 وَ قَالَ قُلِ اُدْعُوا اَللّٰهَ أَوِ اُدْعُوا اَلرَّحْمٰنَ أَيًّا مٰا تَدْعُوا فَلَهُ اَلْأَسْمٰاءُ اَلْحُسْنىٰ

🌱 فَالْأَسْمَاءُ مُضَافَةٌ إِلَيْهِ وَ هُوَ اَلتَّوْحِيدُ اَلْخَالِصُ.


🌿 امام صادق علیه السلام فرمودند:

🌱 و خدا غير اسماء خود است و هر چيزى كه اسم چيز بر آن واقع شود غير از خدا مخلوق است.

🌱 آيا به کلام خداوند متعال نمی نگری كه می فرماید: عزت برای خداست ، عظمت برای خداست.

🌱 و فرموده است: از براى خدا اسماء نیکو است ، پس با آنها او را بخوانید.

🌱 و فرموده است: بگو اللّٰه را بخوانيد يا رحمان را بخوانيد ، هر كدام را بخوانيد ، پس براى او اسماء نيكو است.

🌱 پس اسماء مضاف ( و منسوب ) به خداوند هستند و آن توحيد خالص است.

📚 التوحيد ، ص ۵۸ ، التوحيد و نفي التشبيه ، [ دانلود اسکن ]


🔻 جناب مجلسی در ذیل این روایت بیانی دارد:

🔹 استدل عليه السلام على المغايرة بين الاسم و المسمى بما اضيف إليه من الاسماء فإن الاضافة تدل على المغايرة بين الاسم و المسمى

🔹 يقال: المال لريد ، ولا يقال : زيد لنفسه ، و قوله: العزة لله ، العظمة لله يومئ إلى أن المراد بالاسم المفهوم كما مر. 


امام علیه السلام برای مغایرت بین اسم و مسمّی به اسمائی که به خدا اضافه می‌شود استدلال فرموده است. زیرا اضافه دلالت بر مغایرت بین اسم و مسمّی دارد.

گفته می‌شود: مال برای زید است ولی گفته نمی شود زید برای خودش است. و سخن امام «العزة لله»، «العظمة لله» اشاره دارد به اینکه مراد از اسم ، مفهوم است چنان که گذشت.

📚 بحار الأنوار ، ج ۴ ، ص ۱۶۰


📌 فلذا از این روایت می توان چنین نتیجه گرفت که تمام جاهایی که اضافه ای صورت پذیرفته و چیزی به خداوند ارتباط پیدا کرده ، تمام این موارد غیر از خداوند متعال است و در واقع به او نسبت داده می شود.

بعنوان مثال :

🌷 «العظمة لله» ، «عظمة الله»
🌷 «العزة لله» ، «عزة الله» 
🌷 «رحمة الله» ، «رحمتک»
🌷 «جلال الله» ،  «جلالک»
🌷 و «کرامة الله» ، «ید الله» ، «عین الله» ، «لسان الله» ، «روح الله» ، «نور الله» ، «وجه الله» و امثال آن...


⚡️ عزت و عظمت خود اللّٰه نیست ، بلکه مخلوقی است که ملک او و از برای است. همچنین اسماء الحسنیٰ خود اللّٰه نیست ، بلکه غیر از او است.


🌸 خداوند متعال مانند ما یَد (دست) ، عین (چشم) ، لسان (زبان) ... ندارد ، بلکه مخلوقی را خلق کرده است و آن را بعنوان ید و عین و لسان خود معرفی نموده است. در بقیه موارد همچون جلال و عزة و رحمت و... نیز چنین است.

🌸 خداوند صاحب رحمت و عظمت و جلال است به این معنا که خالق یک جلال و عظمت و رحمتی هست که آنها را به خود نسبت داده است.

⚡️ برای فهم بهتر مثلاً وقتی میگوییم: روح الله  ، آیا چنین هست خداوند متعال هم همانند ما روحی دارد!؟ قطعاً خیر ، بلکه منظور این است که خداوند متعال روحی را خلق کرده است و سپس آنرا به خود نسبت داده است و از این جهت است که به آن روح الله گفته میشود.


✍️ توجه به نکات مهم و کاربردی در روایت فوق به ما در درک بسیاری از معانی و مفاهیمِ  عباراتِ موجود در ادعیه و روایات کمک میکند که ان شاء الله در ضمن مباحث به این موارد اشاره خواهد شد.

🟢 پیرامون مسئله اسماء و صفات و اسماء الحسنیٰ ان شاء الله در آینده مطالب مفصلی به عرض خواهد رسید.


#اسماء_الله #اسماء_الحسنی #اسم_الله #صفات_الله #عزة_الله #عظمة_الله #اضافه #قاعده_اضافه #اصول_روایی #اصول_فضائل #نکات

💫
@nour_al_anvar
✍🏻 مراد از عَين وَ وَجه وَ يَد وَ جَنْب در قرآن کریم امام علیه السلام است.


قَالَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَم:

🍃 وَ كُلُّ مَا فِي اَلذِّكْرِ اَلْحَكِيمِ وَ اَلْكِتَابِ اَلْكَرِيمِ وَ اَلْكَلاَمِ اَلْقَدِيمِ مِنْ آيَةٍ تُذْكَرُ فِيهَا اَلْعَيْنُ وَ اَلْوَجْهُ وَ اَلْيَدُ وَ اَلْجَنْبُ ، فَالْمُرَادُ مِنْهَا اَلْوَلِيُّ.

🍃 لِأَنَّهُ جَنْبُ اَللَّهِ وَ وَجْهُ اَللَّهِ... وَ عِلْمَ اَللَّهِ وَ عَيْنَ اَللَّهِ وَ يَدَ اَللَّهِ.


امیرالمؤمنین علیه السلام به #طارق_بن_شهاب فرمودند:

⚡️ و هر آیه ای در ذکر حکیم و کتاب کریم و کلام قدیم که در آن عین ، وجه ، یَد و جَنب ذکر شده منظور از آن امام هست!

⚡️‌ زیرا که امام جنب اللّٰه ، وجه اللّٰه... ، علم اللّٰه ، عین اللّٰه و ید اللّٰه است.


📚 مشارق أنوار الیقین ، ص ۱۱۷
📚 بحار الأنوار ، ج ۲۵ ، ص ۱۷۳


📝 درباره اصالت روایت طارق بن شهاب بزودی مستنداتی ارائه خواهد شد.


#باطن_قرآن #ید_الله‌ #عین_الله #وجه_الله #جنب_الله #علم_الله #صفات_امام #قاعده_اضافه #اصول_فضائل #اصول_روایی #نکات

💫 @nour_al_anvar
✍🏻 اشاره به نفس الله و یمین الله و ید اللهی امیرالمؤمنین علیه السلام در قرآن


🌿 وَ قَد رُوِيَ عَنِ النَّبِيِ‌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِه أَنَّهُ قَالَ لِعَلِيٍّ سَبعَةَ عَشَرَ اسْماً ، فَقَالَ ابنُ عَبَّاسٍ أَخبِرنا مَا هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟

🌿 فَقالَ: وَ عِندِي (النَّبِي) طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ وَ هُوَ جَنبُ اَللَّهِ وَ نَفسُ اَللَّهِ وَ يَمِينُ اَللَّه.

🌿 قَولُهُ: ﴿ وَ يُحَذِّرُكُمُ اَللّٰهُ نَفسَه

🌿 وَ قَولُهُ: ﴿ بَل يَداهُ مَبسُوطَتانِ يُنفِقُ كَيفَ يَشٰاء ﴾.


🍃 رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود: برای امیرالمومنین علیه السلام ۱۷ اسم است. ابن عباس گفت: ای رسول خدا به ما خبر بده که آنها چه هست؟

🍃 فرمود:‌ نزد من طاهر مطهر است و او جنب الله و نفس الله و یمین الله است.

🍃 این قول خداوند است: ﴿ خدا شما را از نفسِ خود بر حذر میدارد .

🍃 و قول او است که: ﴿ بلکه هر دو دست او گشاده است ، هرگونه بخواهد میبخشد ﴾.

📚الفضائل ابن شاذان، ص۵۹۳
📚الروضة في فضائل امیر المؤمنین، ص۲۳۳


#یمین_الله #نفس_الله #ید_الله #باطن_قرآن #وساطت #رازقیت #ید_الله_المبسوطه #قاعده_اضافه #نکات

💫 @nour_al_anvar
✍🏻 در باطن قرآن کریم ، مراد از یَد امام علیه السلام است.


عَن بَکْرِ‌ بْنِ‌ صَالِحٍ قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام یَقُولُ مَا تَقُولُ النَّاسُ فِی هَذِهِ الْآیَهًْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَیَّ آیَهًْ؟ قَالَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: ﴿ وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ ، قُلْتُ: اخْتَلَفُوا فِیهَا.

قَالَ أَبُوالْحَسَنِ علیه السلام وَ لَکِنِّی أَقُولُ نَزَلَتْ فِی الْوَاقِفَهًْ إِنَّهُمْ قَالُوا لَا إِمَامَ بَعْدَ مُوسَی علیه السلام فَرَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ.

وَ الْیَدُ هُوَ الْإِمَامُ فِی بَاطِنِ الْکِتَابِ.



⚡️ بکر بن‌صالح گوید: از امام رضا علیه السلام شنیدم می‌فرمود: مردم درباره‌ی این آیه چه می‌گویند؟ عرض کردم: فدایت شوم کدام آیه؟ فرمود: این آیه ﴿ وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ الله مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ . گفتم: در تفسیر آن اختلاف دارند.

⚡️ امام رضا علیه السلام فرمود: من می‌گویم این آیه درباره‌ ی واقفی‌ها نازل شده آن‌ها می‌گویند بعد از حضرت امام موسی‌ بن‌ جعفر علیه السلام امامی نیست ، خداوند آن‌ها را رد می‌کند و می‌فرماید: دست‌ های خدا گشاده است.

⚡️و دست (یَد) در باطن قرآن ، امام است.

📚 رجال الکشی ، ص ۳۲۷ ، في الواقفة


🌼 مرحوم أبی الحسن عاملی فتونی در کتاب شریف مرآة الأنوار و مشکاة الأسرار در بخش کلمه «الید» ، در مورد این روایت می فرماید:

⚡️ و مر في اليهود خبر صريح في كون المراد باليد في باطن القرآن الإمام.

⚡️ در باب کلمه الیهود خبر صریحی ذکر شد در اینکه مراد از یَد (دست) در باطن قرآن کریم ، امام علیه السلام است.


📚 مرآة الأنوار و مشکاة الأسرار ، ص۵۵۲


📌 نکته: امام رضا علیه السلام میفرمایند در باطنِ قرآن کریم مراد از ید ، امام علیه السلام است ، فلذا این تعبیر و تفسیر ، صرفاً اختصاص به آیه ﴿ بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُندارد ، بلکه مراد معنای باطنی یَد در کل آیات قرآن کریم است (مگر در جایی که با دلیل روایی و واضح اثبات شود که معنای یَد در آیه ای به صورت استثناء غیر از این معنا است).


#ید #ید_الله #ید_الله_المبسوطه #ید_الله_الباسطه #باطن_کتاب #باطن_قرآن #اصول_فضائل #اصول_روایی #نکات

💫
@nour_al_anvar
⚡️ مفهوم آنچه از افعال و صفات که خداوند در قرآن آن را گاهی به انفراد و گاهی بصورت جمع ذکر کرده است (۱)


محمد بن حسین رازی با اندکی اختلاف نسبت به نسخه احتجاج طبرسی و وضوح بیشتر روایت میکند که امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ به زندیقی فرمودند:


🟡 و آنچه گفتی که در موضعی دگر که نفس خود را به انفراد وحدانیت کرد و در موضعی به جمع!

🟢 خدای تعالی فرد است و منزه چنانکه خود را صفت کرده است به وحدانیت ، نور ازلی و قدیم است و هیچ بدو نماند و او به هیچ نماند، تغییر بدو راه نیابد، حکم کند و برگزیند چنانکه خواهد و [او] را مانع نباشد، قضاء وی رد نتوان کردن ، آنچه آفریده در ملک وی تغییری کرد و نه آنچه بیافرید نقصان ملك اوست؛ مراد از آفریدن اظهار قدرت و پیدا کردن سلطنت بود و بیان براهین حکمت بیافرید آنچه خواست.

🔴 و براند (جاری کرد) فعل بعضی از اشیاء بر دست کسانی که ایشان را برگزید از امناء ، فعل ایشان فعل اوست و [فرمان شان] فرمان او ، چنانکه گفت: « من يطع الرسول ، فقد اطاع الله » ، هر که طاعت رسول برد طاعت خدای برده باشد.


🟢 آسمان و زمین موضع و مکان ساخت، آن را که خواهد از خلق خود تا پاک از پلید ظاهر شود چنانکه در سابق علم وی بود و آن را مثال گردانید اولیا و امناء خود را و خلایق را فضایل و منزلت اولیاء خود معلوم کرد و طاعتشان واجب گردانید بر جمله، مثل طاعت خود و حجتشان لازم کرد.

🔴 اگر خطاب به انفراد با ایشان کرد دلیل بود بر وحدانیت و انفراد وی، و آنجا که جمع کرد اظهار آن کرد که او را اولیاء و امنا هستند که افعال و احکام ایشان مانند فعل وی است و ایشان بندگان عزیزاند و مکرمتشان کرده است بقول سبق نبرند بر خدا ، یعنی از خود چیزی نگویند و فرمان او کار کنند.

🟢 و فرمایند: ایشان را به روح خود قوه و یاری داده است و معلوم خلق کرده که ایشان عالم باشند به علم غیب چنانکه خدای تعالی می‌گوید: «عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الامن ارتضی من رسول»...

📚 نزهة الکرام و بستان العوام ، ج ۲ ، ص۵۸۹ ، [ ترجمه روان تر ]
📚 الإحتجاج الطبرسي، ج ۱ ، ص۵۹۲-۵۹۳



🌿 رفع شبهه پیرامون « وَ أَجْرَى فِعْلَ بَعْضِ الْأَشْيَاءِ عَلَى أَيْدِي مَنِ اصْطَفَى مِنْ أُمَنَائِهِ»:

❗️در مورد این قسمتِ حدیث برخی ادعا میکنند چون عبارت فِعْلَ بَعْضِ الْأَشْيَاءِ آمده است فلذا نشانگر این است که امناء الهی (که مصداق تام آن ائمه اطهار علیهم السلام هستند) خلق و رزق و اموری مانند آن از امور عالم به دست شان جاری نمیگردد ، چون این امور استثناء شده است!
 


🔺 پاسخ:

⚡️ ۱ - در بخش هایی از همین حدیث در باب امناء الهی که فعل شان به خداوند متعال نسبت داده میشود آمده است که خداوند متعال به دست هر کسی (از امناء اش) که بخواهد اعطاء میکند که این بخش در وساطت در اعطاء واضح هست ، حال خداوند میخواهد به وسیله امناء خود به بندگان خود رزق و نعمت های معنوی و مادی بدهد.

⚡️۲ - در این حدیث شریف در باب امور شب قدر از جمله اموری که به سوی امام هبوط میکند به خلق و رزق و امثال آن اشاره شده است که امام علیه السلام بر آن امر ولایت دارد و ان شاء الله دلائل مدخلیت امام در امور #شب_قدر و تنفیذ و اجرای آن بدست شان در آینده ارسال خواهد شد.


🌱 معنای عبارت فِعْلَ بَعْضِ الْأَشْيَاءِ :

⚡️ بنابر احادیث ، خلقت انوار اهل بیت علیهم السلام را خداوند مستقیم و بدون واسطه انجام داده است ، بنابر چنین تعبیری جاری شدن دیگر افعال به دست امناء ، جزء دایره بعض الأشیاء می باشد و با در نظر گرفتن این مقوله دیگر جریان تمام اشیاء متصور نیست و خلقت خودشان از آن مستثیٰ شده و همانطور که اینجا و اینجا بیان شد جاری شدن امور به اسباب است.


✔️ جناب احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی از علماء قرن ۶ ه‍.ق در مقدمه کتاب احتجاج تصریح می‌کند که روایاتی که نقل کرده است جزء روایات مشهوره است و بر آن اجماع است و به همین جهت اسناد اغلب روایات را ذکر نکرده است!

✔️ این روایت طولانی در کتاب احتجاج شیخ طبرسی با مضامین فوق العاده مهم و عالی در کتاب شریف نزهة الکرام و بستان العوام ،ج۲،ص۵۸۹ تالیف محمد بن حسین رازی از علماء قرن ۶ ه‍.ق (مؤلف تبصرة العوام) هم به زبان فارسی و با اندکی تفاوت در الفاظ و وضوح بیشتر روایت شده است و این کتاب یکی از مصادری است که جناب سید بن طاووس متوفیٰ ۶۶۴ ه‍.ق در کتاب فرج المهموم في تاريخ علماء النجوم حدیثی را از آن روایت کرده و این نشانه اعتماد و اعتناء ایشان به کتاب نزهة الکرام اعتناء می باشد!

🍃 با توجه به نکته و اصل و قاعده ای که این روایت شریفه در اختیار ما قرار داده است می توانیم در حیطه و محدوده ای که در ابتدای روایت مشخص شد ، معنا و مفهوم بسیاری از آیاتی که به صورت جمع در قرآن کریم موجود است را استدراک کنیم.


#الفاظ_جمع_قرآن #مفرد #جمع #امناء_الهی #فعل_امناء #وساطت #نکات #اصل #اصول #علم_غیب

💫 @nour_al_anvar
🌿 اعتبار کتاب المزار الکبیر ابن مشهدی و ادعیه و زیاراتش


محدث نوری بعد از بیان کلماتی از علماء درباره ابن مشهدی و کتاب المزار الکبیر و تصریح به اینکه مؤلف در زمره فقهاء است ، می گوید: 

🔹کما انه یظهر من صدر کتابه الإعتماد علی کل ما أودعه فیه ، و انّ ما فیه من الزیارات کلها مأثوره و ان لم‌ یستند بعضها الیهم فی محله.

🔸 و از مقدمه کتاب (المزار الکبیر ابن مشهدی) چنین ظاهر می‌شود که تمام آنچه در کتاب خود آورده مورد اعتماد او است ، و تمام زیارات این کتاب مأثوره (صادره از اهل بیت علیهم السلام) است ، هرچند بعضی از آن‌ها را در جای خود ، به امام معصوم نسبت نداده ‌است. 

📚 خاتمة المستدرک ، ج ۱ ، ص ۳۵۹ ، ص ۳۶۰


و همچنین در جای دیگری می گوید :

🔹 و یظهر منه أنه رحمه الله من اعاظم العلماء واسع الروایه ، کثیر الفضل معتمد علیه ، کما انه یظهر مما ذکرنا من خطبه کتابه أن کل مافیه من الدعوات و الزیارات ، مأثورة عنهم علیه‌ السلام.

🔸 از کلام مجلسی چنین بر می‌ آید که او (ابن مشهدی) از علمای بزرگ و آگاه به روایت و صاحب فضل و مورد اعتماد است ، کما اینکه از خطبه مؤلف چنین ظاهر می شود که تمام آنچه در این‌ کتاب از زیارات و ادعیه آمده ، مأثوره از ائمه علیهم السلام است.

📚 خاتمه المستدرک ، ج ۱ ، ص ۳۶۴


و همچنین در موضع دیگری می گوید :

🔹 ما تقدم ذكره من عبارة خطبة مزار المشهدی من التصريح بأنّ كلّما فيه من الدعوات و الزيارات ممّا رواها عن الثقات متّصلة إلى الأئمة الهداة.

🔸 و آنچه ذکر آن گذشت از عبارت خطبه ابن مشهدی (در مقدمه کتاب) در تصریح به اینکه  تمام ادعیه و زیارات کتابش از مواردی است که آنها را از ثقات به صورت متصل از ائمه هدیٰ علیهم السلام روایت کرده اند.

📚 خاتمة مستدرک الوسائل ، ج ۲ ، ص ۴۵۵


محدث نوری برای اثبات مأثوره بودن اعمال کوفه و مساجد که در مصباح الزائر سید بن طاووس ذکر شده، به کلام ابن مشهدی در مقدمه المزار الکبیر اشاره میکند و آن را یکی از قرائن مأثوره بودن این اعمال می داند:

🔹 إلا أنّ هنا قرائن و شواهد تدلّ على أنّها مأثورة ، منها: قول الشيخ الجليل محمّد بن المشهدي في أوّل مزاره.

📚 خاتمة مستدرك الوسائل ، ج ۲ ، ص ۴۵۱


همچنین محدث نوری در باب معتمد بودن کتاب نزد علمای شیعه می گوید:

🔹 مؤلف المزار المشهور الذي اعتمد عليه أصحابنا الأبرار.

🔸 مؤلف مزار مشهور که نیکانِ اصحاب ما به این کتاب اعتماد کرده اند.

📚 خاتمة مستدرك الوسائل ، ج ۳ ، ص ۱۹


شیخ عباس قمی نیز میگوید:

🔹 مؤلف المزار المشهور الذي اعتمد عليه علماؤنا الأبرار.

🔸 مولف المزار مشهور کسی است که نیکان از علمای ما به او اعتماد کرده اند.

📚 الكنى و الألقاب ، ج ۱ ، ص ۴۰۹


سید محسن امین نیز می گوید:

🔹 المزار المشهدي اعتمد عليه الأصحاب.

🔸 اصحاب به المزار ابن مشهدی اعتماد کرده اند.

📚أعیان الشیعة ، ج ۹ ، ص ۲۰۲


مرحوم مجلسی در توثیق المصادر بحار الأنوار می گوید:


🔹 و المزار الكبير يعلم من كيفيّة أسناده أنه كتاب معتبر ، و قد أخذ منه السيّدان ابنا طاوس كثيراً من الأخبار و الزيارات

🔸 از کیفیت اسناد المزار الکبیر فهمیده می شود که کتاب معتبری است و فرزندان طاووس (از جمله سید بن طاووس مشهور) اخبار و زیارات زیادی را از آن اخذ کرده اند.

📚 بحار الانوار ، ج ۱ ، ص ۳۵

و اشاره به اعتماد سید بن طاووس به این کتاب میکند:

🔹 و كتاب كبير في ، الزيارات تأليف محمد بن المشهدي كما يظهر من تأليفات السيد ابن طاوس و اعتمد عليه و مدحه و سميناه بالمزار الكبير.

📚بحار الانوار ، ج ۱ ، ص ۱۸


طبسی در وجه اعتماد آقای وحید خراسانی به این کتاب می گوید:

🔹 و اعتمد عليه نتيجة لإعتماد السيد عبد الكريم بن طاوس وولده عليه.

📚 صوم عاشوراء ، ص ۴۷

و در اینجا و اینجا مطالبی درباره کتاب و مؤلف میگوید و قول خوئی را رد میکند.


✍️ شیخ علی نمازی شاهرودی می گوید:

🔹 حكمنا بوثاقة جميع من وقع في اسناد روايات الشيخ محمد بن المشهدي حيث قال في أول مزاره...

🔸 ما به وثاقت جمیع افرادی که در سلسله اسناد روایات ابن مشهدی واقع شوند حکم می کنیم برای اینکه در اول کتاب مزارش گفته است...

🔺 ایشان بعد از ذکر قول ابن مشهدی ، اشکال خوئی در مورد وثاقت ابن مشهدی و اعتبار کتاب را ذکر میکند و در رد اشکال ایشان ، به مستدرک الوسائل (منظور خاتمة المستدرک است) ارجاع میدهد!

📚 مستدرکات علم رجال الحدیث ، ج ۱ ، ص ۶۳

🍃 سید علی حسینی صدر تعبیری شبیه جناب نمازی دارد و با عبارت ابن مشهدی اعتبار برخی را اثبات میکند.

📚 في رحاب الزيارة الجامعة ، ص ۲۵۷


🍃 شیخ محمد سند در الإجتهاد و التقليد في علم الرجال و أثره في التراث العقائدي و سید مقرم در کتاب الشهيد مسلم بن عقيل مطالب نافعه ای را درباره المزار و مؤلفش متذکر می شوند.


#المزار_الکبیر #ابن_مشهدی #وثوق #اعتبار #نکات #نکات_کتب

💫 @nour_al_anvar
🌿 مطالبی درباره کتاب المزار القدیم و اعتبار آن


✍🏻 آقا بزرگ تهرانی می گوید:

🍃 مزار قديم ، كبير يقرب من مزار محمد بن المشهدي و فيه زيارات و دعوات لا يوجد في غيره يروي فيه عن مهدي بن أبي حرب الحسيني عن شيخ أبي علي بن الشيخ الطائفة الطوسي ، فمؤلفه معاصر للطبرسي صاحب الاحتجاج لأنه يروي أيضا عن ابن أبي الحرب المذكور.

مزار القدیم کتاب بزرگی که تقریباً شبیه به مزار محمد بن مشهدی است و همچنین در آن زیارات و ادعیه ای موجود است که در غیر از این کتاب نیست و در این کتاب از مهدی بن أبي حرب الحسیني از شیخ أبی علی فرزند شیخ طوسی روایت کرده اس ،‌ پس مؤلف آن معاصر با طبرسی صاحب احتجاج است برای اینکه او نیز از ابن أبی الحرب مذکور روایت میکند.

📚 الذريعة إلى تصانيف الشيعة ، ج ۲۰ ، ص ۳۲۲


✍🏻 محدث نوری در ضمن مطرح کردن مباحثی پیرامون‌ کتاب المزار الکبیر ابن مشهدی ، به المزار القدیم نیز می پردازد و می گوید:


🍃 و الذي يبيّن ما ادّعيناه أنّا عثرنا على مزار قديم ، يظهر من بعض أسانيده أنّه في طبقته ، و طبقة الشيخ الطبرسي صاحب الاحتجاج ، والنسخة عتيقة ، يظنّ أنّه كتبت في عصر مؤلّفه

🍃 و فيه فوائد حسنة جميلة ، و يظهر منه غاية اعتباره و اعتبار مؤلّفه ، و أظنّه القطب الراوندي ، لملاءمة الطبقة ، و عدّ الأصحاب من كتبه كتاب المزار ، و قد نقل فيه جملة من الأخبار المختصّة سندا و متناً بمزار محمد بن المشهدي ، كما يظهر من مزار البحار.

...از اسانید کتاب مزار القدیم ظاهرمیشود که او در طبقه ابن مشهدی و در طبقه طبرسی صاحب احتجاج بوده است و نسخه کتاب قدیمی و کنهه است که گمان می رود در عصر مؤلف نوشته شده باشد.

و در آن کتاب فوائد بسیار نیکو و جمیلی است که از آن نهایت اعتبار کتاب و اعتبار مؤلف کتاب ظاهر میشود و مظنون است که از تألیفات قطب راوندی باشد...!

📚 خاتمة مستدرک الوسائل  ج ۱ ، ص ۳۶۰


🔸 در حاشیه و پاورقی کتاب هم توضیحاتی در ضمن درباره فقره « و فيه فوائد حسنة جميلة » مشاهده میشود که در آخر آن حاشیه آمده است: - منه نور الله قلبه - که نشانگر این است که از توضیحات شخص محدث نوری است که ان شاء الله در آینده به آن خواهیم پرداخت.


🟢 ایشان درباره مأثوره بودن خیلی از اعمال مرتبط با مسجد کوفه که در برخی کتب سید بن طاووس آمده است توضیحاتی میدهد ، که ظاهر امر چنین است که آن اعمال و آداب خاص ، به ائمه اطهار علیهم السلام نسبت داده نشده است و مأثوره نیست ، ولکن ایشان قرائن و شواهدی مبنی بر مأثوره بودن آن ارائه میدهد:

🍃 و أورد تلك الأعمال أيضا قبل السيد ، مؤلف المزار القديم الذي أشرنا إليه في ضمن حال مزار المشهدي ، في الفائدة السابقة ، وكأنه للقطب الراوندي ، أو صاحب الاحتجاج...

🍃 و منها: ما في المزار القديم ، فإنه أورد أولا أعمالا مرتّبة ، وأدعية طويلة ، للمواقف الشريفة من المسجد ، غير الشائعة الدائرة ، و بعد الفراغ منها ، قال : أعمال الكوفة برواية أخرى ، ثم ساق الأعمال على ما هو الموجود في تلك الكتب ، فيظهر منه أنّ كليهما مرويّان مأثوران.


✔️ جناب محدث نوری می گوید : این اعمال را قبل از سید بن طاووس صاحب المزار القدیم هم آورده است که به آن در ضمن شرح مزار ابن مشهدی اشاره کردیم ، که شاید این کتاب از تالیفات طبرسی صاحب احتجاج یا قطب راوندی باشد...


🔹 سپس ایشان قول صاحب مزار الکبیر ابن مشهدی در اول کتابش را ذکر میکند که ایشان هم همان اعمال را آورده است.

🔹 و همچنین به قول صاحب المزار القدیم استشهاد میکند که ایشان بعد از آوردن اعمالی در باب مورد مسجد کوفه ، مینویسد اعمال کوفه بروایت دیگر ،که این شاهد و دلیلی بر مأثوره بودن همه این اعمال میباشد ، چون آن اعمال مذکور قبلی هم ماثوره بوده است که الان با لفظ به روایتی دیگر  آنرا عنوان کردن بر  آن است!

📚 خاتمة مستدرک الوسائل ، ج ۲ ، ص ۴۵۱ ، ص ۴۵۲


🔺 در باب قرائن مبنی بر مأثوره بودن کتاب مصباح الزائر سید بن طاووس ، بالأخص اعمال مرتبط با کوفه و مساجد آن ،  با توجه به مستندات موجود ، و همچنین به انضمام ذکر بیانات محدث نوری در مجلدات مختلف خاتمة المستدرک الوسائل به تفصیل سخن خواهیم گفت.


✍🏻 همچنین آقای مکارم شیرازی کتاب المزار القدیم را بعد از المزار الکبیر ابن مشهدی بعنوان یکی از مزار های قدیمی و معتبره عنوان میکند:

⚡️ ورد هذا الدعاء كما ذكر في ثلاثة مصادر معتبرة و قديمة هي:

المزار القديم‌ لمؤلفه أحد العلماء المعاصرين المرحوم الطبرسي صاحب كتاب الاحتجاج ، القرن السادس.

📚 اجوبة المسائل الشرعية ، ص ۵۵۰


🔻المزار القدیم از مصادر مستدرک الوسائل محدث نوری و مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی است که مکرراً از آن ادعیه و زیاراتی نقل کرده اند.


#المزار_القدیم #طبرسی #راوندی #وثوق #اعتبار #نکات #نکات_کتب #شرح_زیارت

💫
@nour_al_anvar
✍🏻 تصریح جناب مجلسی و دیگر علماء به مأثوره بودن زیارات کتاب تحفة الزائر


مجلسی در مقدمه تحفة الزائر می نویسد:

✔️ و بسیاری از زیارات مظنون آن است که از تألیفات علما رضوان الله عليهم است ، و زيارات منقوله بسیار از ائمه اطهار به نظر این قاصر رسیده بود که با وجود آنها به زیارات مؤلفۀ علماء احتیاج نبود!

⚡️ بخواست که رساله ای تألیف نماید که مقصور باشد بر ذکر زیارات و ادعیه و آدابی که به اسانید معتبره از ائمه دین صلوات الله عليهم اجمعين منقول گردیده است!

📚 تحفة الزائر ، ص ۴


🔹 آقا بزرگ تهرانی نیز در مورد مأثوره بودن زیارات مروی در کتاب تحفة الزائر می گوید:

🔸 مقتصرا فيه على خصوص الزيارات المروية بطرق معتبرة عنده في مقدمه...


📚 الذريعة إلى تصانيف الشيعة ، ج۳ ، ص ۴۳۸


📌 جناب محدث نوری کتاب خاتمة المستدرک ، ج۲ ، ص۴۵۱ و سید علی حسینی صدر در کتاب في رحاب الزیارة الجامعة ، ص ۲۵۱ به این مسئله که بنای مرحوم جناب در تحفة الزائر نقل زیارات مأثوره و معتبره بوده است ، اشاره کرده اند!


#تحفة_الزائر #اعتبار #مأثوره #نکات_کتب #شرح_زیارت

💫 @nour_al_anvar
نور الأنوار
✍️ بررسی سندی ادله ای که در نفی وساطت اهل بیت علیهم السلام به آن استناد می شود از باب الزام (۱) 🔹 شیخ طوسی در کتاب إختیار معرفة الرجال‌ حدیثی روایت کرده که در نفی وساطت اهل بیت علیهم السلام استناد می شود: 🌱 این حدیث که منکرین وساطت اهل بیت علیهم السلام…
✍🏻 تحلیل محتوایی ادله ای منکرین وساطت اهل بیت علیهم السلام (۱) - بخش (۱)

تحلیل حدیث لعنِ سیدنا مفضل بن عمر


🌿 الحُسَینُ بنُ الحَسَنِ بنِ بُندَارَ عَن سَعْدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ عَنِ ابنِ أَبِی الْخَطَّابِ وَ الْحَسَنِ بنِ مُوسَی عَنْ صَفوَانَ بنِ یَحْیَی عَنِ ابنِ مُسکَانَ قَالَ:

🔺دَخَلَ حُجرُ بنُ زَائِدَةَ وَ  عَامِرُ بنُ جُذَاعَةَ الأَزدِیُّ  عَلَی أَبِی عَبدِ اللّٰهِ علیه السلام
، فَقَالا: لَهُ جُعِلنَا فِدَاکَ ، إِنَّ المُفَضَّلَ بنَ عُمَرَ یَقُولُ إِنَّکُم تُقَدِّرُونَ أَرزَاقَ العِبَادِ.

🔺 فَقَالَ: وَ اللَّهِ مَا یُقَدِّرُ أَرزَاقَنَا إِلَّا اللَّهُ ، وَ لَقَدِ احتَجتُ إِلَی طَعَامٍ لِعِیَالِی فَضَاقَ صَدرِی وَ أَبلَغَت إِلَیَّ الفِکرَةُ فِی ذَلِکَ حَتَّی أَحرَزتُ قُوتَهُمْ فَعِندَهَا طَابَتْ نَفسِی.

🔺 لَعَنَهُ اللَّهُ وَبَرِئَ مِنهُ! قَالا أَ فَنَلعَنُهُ وَ نَتَبَرَّأُ مِنهُ؟ قَالَ نَعَم! فَلَعَنَّاهُ وَ بَرِئْنَا مِنْهُ بَرِئَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهُ.

صفوان بن یحیی از ابن مسکان نقل کرده ، حجر بن زائده و عامر بن جذاعه ازدی به حضور امام صادق علیه السلام رسیدند و گفتند: فدایتان شویم! مفضل بن عمر می‌گوید شما روزی بندگان را مقدّر می‌کنید!

حضرت فرمود: به خدا قسم رزق ما را تنها خداوند مقدّر می‌کند. گاهی اتفاق افتاده که برای خانواده خود احتیاج به غذا پیدا کنم و دلگیر شوم و به شدت در فکر فرو می روم تا بالاخره برای آن‌ها خوراک تهیه نمایم و آن وقت حس راحتی بکنم.

خدا او را لعنت کند و از او بیزار باشد! آن دو عرض کردند: آیا ما هم او را لعنت کنیم و از او بیزار باشیم؟ حضرت فرمود: آری. پس ما نیز او را لعنت کردیم و از او بیزاری جستیم. خدا و پیامبرش از او بیزار باشند.


📚 اختیار معرفة الرجال ، ص ۲۰۷ و ۲۰۸

 
🍃 کلام امام از این جهت بسیار لطیف هست که قول جناب مفضل بن عمر را رد نمی کند و نمی فرمایند ما ارزاق عباد را تقدیر نمی کنیم ، بلکه صرفاً فرمودند ارزاق ما اهل بیت علیهم السلام را خداوند تقدیر میکند!

🌱 بخشی از توضیحات تکمیلی دیگر در مورد روایت فوق در پست های بعدی ارسال خواهد شد.


🍂 لعن موجود در روایت فوق نسبت به سیدنا مفضل بن عمر:

🔹 گاهی لعن های صادره از ناحیه ائمه علیهم السلام حقیقی هست ، و گاهی صدور بعضی لعن ها به سبب افرادی تحت عنوان محرج الإمام است و در حقیقت آن لعن برای شخص لعن شده رحمت است و بازگشت لعن صادره به افرادی هست که محرج الإمام هستند.

🔹 فلذا تحقیق و فحص در مورد لعن های صادره نسبت به برخی اصحاب ، بالأخص اهل معرفت و اسرار بسیار اهمیت دارد.


محرج الإمام کیست؟!


🌿 عَن أَبِي عَبدِ اَللَّهِ عَلَيهِ اَلسَّلاَم:

⚡️ اِتَّقُوا اَللَّهَ أَيَّتُهَا اَلعِصَابَةُ وَ إِنِ اِستَطَعتُم أَن لاَ يَكُونَ مِنكُم مُحرِجُ اَلْإِمَامِ.

⚡️ فَإِنَّ مُحْرِجَ  اَلْإِمَامِ هُوَ اَلَّذِي يَسْعَى بِأَهْلِ اَلصَّلاَحِ مِنْ أَتبَاعِ اَلإِمَامِ اَلمُسَلِّمِينَ لِفَضلِهِ اَلصَّابِرِينَ عَلَى أَدَاءِ حَقِّهِ اَلعَارِفِينَ لِحُرمَتِهِ.

⚡️ وَ اِعلَمُوا أَنَّهُ مَن نَزَلَ بِذَلِكَ اَلْمَنزِلِ عِندَ اَلإِمَامِ فَهُوَ مُحرِجُ  اَلإِمَامِ.

⚡️ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ عِنْدَ اَلْإِمَامِ أَحْرَجَ اَلْإِمَامَ إِلَى أَنْ يَلعَنَ أَهْلَ اَلصَّلاَحِ مِنْ أَتْبَاعِهِ اَلمُسَلِّمِينَ لِفَضْلِهِ اَلصَّابِرِينَ عَلَى أَدَاءِ حَقِّهِ اَلْعَارِفِينَ بِحُرْمَتِهِ.

⚡️ فَإِذَا لَعَنَهُمْ لِإِحْرَاجِ أَعْدَاءِ اَللَّهِ اَلْإِمَامَ صَارَتْ لَعْنَتُهُ رَحْمَةً مِنَ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ

⚡️ وَ صَارَتِ اَللَّعْنَةُ مِنَ اَللَّهِ وَ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ رُسُلِهِ عَلَى أُولَئِكَ.



🌿 در بخشی از نامه‌ ی امام صادق علیه‌السلام به شیعیان می خوانیم:

اى جماعت تقوای الهی داشته باشید و اگر می توانيد امام را در تنگنا نگذارید

پس كسى كه امام را در تنگنا ميگذارد آن كسى است كه در نزد امام درباره صالحین از پيروانش كه تسليم فضائل او هستند و به ادای حقش بُردبارند و به حرمت امام آشنا هستند بدگویی كند!

بدانید هر كسی به این جايگاه در نزد امام برسد ، او مُحرج الإمام (در تنگنا گذارنده) است.

و وقتی در نزد امام چنین کاری انجام دهد ، امام ناچار گردد تا صالحین از پيروانش و تسليم‌ شوندگان در برابر فضيلتش و بُردباران بر اداى حقش و آشنايان به حُرمتش را لعنت كند.

و چون امام بخاطر ناچارى در برابر دشمنان آنها را لعنت كرد ، لعنت امام به آنها از جانب خدا مبدل به رحمت گردد


و لعنت خدا و فرشتگان و پيامبرانش به آن بدگویان باز میگردد.

📚 الکافی ، ج ۸ ، ص ۹


🔥 و طبق شواهد موجود عامر بن جذاعة و حجر بن زائدة که نام آنها در این روایت آمده از مصادیق تام مُحرج الإمام هستند!


#مفضل #مفضل_بن_عمر #حجر_بن_زائدة #عامر_بن_جزاعة #محرج_الإمام #تحلیل #نکات

💫 @nour_al_anvar
نور الأنوار
✍️ بررسی سندی ادله ای که در نفی وساطت اهل بیت علیهم السلام به آن استناد می شود از باب الزام (۱) 🔹 شیخ طوسی در کتاب إختیار معرفة الرجال‌ حدیثی روایت کرده که در نفی وساطت اهل بیت علیهم السلام استناد می شود: 🌱 این حدیث که منکرین وساطت اهل بیت علیهم السلام…
✍🏻 تحلیل محتوایی ادله ای منکرین وساطت اهل بیت علیهم السلام (۱) - بخش (۲)

تحلیل حدیث لعنِ سیدنا مفضل بن عمر


🍂 بیان دو تَن از مصادیق تام محرج الإمام - عامر بن جذاعة و حجر بن زائدة:


⚡️ روایت اول:


🍃 عَن يُونُسَ بْنِ ظَبيَانَ قَالَ: قُلتُ لِأَبِي عَبدِ اَللَّهِ عَلَيهِ اَلسَّلاَمُ أَ لاَ تَنْهَى هَذَيْنِ اَلرَّجُلَينِ عَن هَذَا اَلرَّجُل!؟ فَقَالَ: مَنْ هَذَا اَلرَّجُلِ وَ مَن هَذَيْنِ اَلرَّجُلَيْنِ!؟

🔺 قُلْتُ: أَ لاَ تَنْهَى حُجرَ بنَ زَائِدَةَ وَ عَامِرَ بْنَ جُذَاعَةَ عَنِ اَلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ!

🔺 فَقَالَ: يَا يُونُسُ قَدْ سَأَلْتُهُمَا أَنْ يَكُفَّا عَنْهُ فَلَمْ يَفْعَلاَ ، فَدَعَوْتُهُمَا وَ سَأَلْتُهُمَا وَ كَتَبْتُ إِلَيْهِمَا وَ جَعَلتُهُ حَاجَتِي إِلَيهِمَا فَلَمْ يَكُفَّا عَنْهُ ، فَلاَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُمَا.


🔺 فَوَ اَللَّهِ لَكُثَيِّرُ عَزَّةَ أَصدَقُ فِي مَوَدَّتِهِ مِنْهُمَا فِيمَا يَنتَحِلاَنِ مِن مَوَدَّتِي حَيثُ يَقُولُ: أَ لاَ زَعَمَت بِالغَيْبِ أَلاَّ أُحِبَّهَا ، إِذَا أَنَا لَمْ يُكرَمْ عَلَيَّ كَرِيمُهَا

🔺 أَمَا وَ اَللَّهِ لَوْ أَحَبَّانِي لَأَحَبَّا مَن أُحِبُّ



🍃 یونس بن ظبيان مى‌گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: آيا اين دو مرد را از (آزار و اذیت) اين مرد نهی نمی کنید

امام صادق عليه السلام فرمود: اين مرد كيست؟ و آن دو مرد چه کسانی هستند؟ گفتم: آيا حجر بن زائده و عامر بن جذاعه را از (آزار و اذیت) مفضل بن عمر نهی نمی کنید
؟

فرمود: اى يونس! من از آنها خواستم كه دست از او بر دارند ، ولى آنها چنين نكردند. پس از آنها دعوت كردم و از آنها خواستم و به ايشان نامه نوشتم و اين كار را به عنوان حاجتى از آنها تقاضا كردم ، ولى باز هم دست از او برنداشتند ، خدا آن دو را نيامرزد!

بخدا كثيّر عزّة (شاعر) در اظهار مودت خود راستگو تر بوده است ، در آنچه این دو تَن از مودت من ادعا میکنند...

اما به خدا سوگند ، اگر اين دو نفر من را دوست مى‌ داشتند ، قطعا آن کسی را كه من دوست داشتم را هم دوست مى‌داشتند!


📚 الکافی ، ج ۸ ، ص۳۷۳ ، ( دار التعارف للمطبوعات: ج ۸ ، ص ۲۸۷ )


📌 جناب مجلسی نیز در شرح روایت فوق تصریح میکند این بر جلالت جناب مفضل و مذمت عامر بن جزاعة و حجر بن زائدة دلالت دارد:

و الحاصل أن هذا الخبر يدل على جلالة المفضل و ذمهما.

 📚 مرآة العقول ، ج ۲۶ ، ص ۵۶۰ 


⚡️ روایت دوم:


🍃 قَالَ أَبُو عَبدِ اَللَّهِ عَلَيهِ السَّلاَمُ لِمُحَمَّدِ بنِ بُكَيرٍ اَلثَّقَفِيِّ مَا تَقُولُ فِي اَلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ؟

🔺 قَالَ: مَا عَسَيتُ أَنْ أَقُولَ فِيهِ لَو رَأَيتُ فِي عُنُقِهِ صَلِيباً وَ فِي وَسَطِهِ كُسْتِيجاً لَعَلِمتُ أَنَّهُ عَلَى اَلْحَقِّ ، بَعْدَ مَا سَمِعتُكَ تَقُولُ فِيهِ مَا تَقُولُ.


🔺 قَالَ: رَحِمَهُ اَللَّهُ ، لَكِنَّ حُجْرَ بْنَ زَائِدَةَ وَ عَامِرَ بْنَ جُذَاعَةَ أَتَيَانِي فَشَتَمَاهُ عِنْدِي.

🔺 فَقُلتُ لَهُمَا لاَ تَفعَلاَ فَإِنِّي أَهوَاهُ فَلَم يَقبَلاَ فَسَأَلتُهُمَا وَ أَخبَرتُهُمَا أَنَّ اَلكَفَّ عَنهُ حَاجَتِي فَلَم يَفعَلاَ ، فَلاَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُمَا.

🔺 أَمَا إِنِّي لَو كَرُمتُ عَلَيهِمَا لَكَرُمَ عَلَيهِمَا مَن يَكرُمُ عَلَيَّ.

🔺 وَ لَقَد كَانَ كُثَيِّرُ عَزَّةَ فِي مَوَدَّتِهِ لَهَا أَصدَقَ مِنهُمَا فِي مَوَدَّتِهِمَا لِي حَيثُ يَقُولُ لَقَد عَلِمَتْ بِالغَيبِ أَنِّي أُحِبُّهَا إِذَا هُوَ لَم يَكرُم عَلَيَّ كَرِيمُهَا.

🔺 أَمَا إِنِّي لَو كَرمْتُ عَلَيهِمَا لَكَرُمَ عَلَيهِمَا مَنْ يَكْرُمُ عَلَيَّ.



بشیر دهان می گوید: امام صادق علیه السلام به محمد بن کثیر ثقفی فرمودند: در مورد مفضل بن عمر چه میگویی؟

گفت: چه بگویم در مورد او که اگر صلیب در گردن او ببینم باز یقین به حق بودن او دارم بعد آنچه از شما در مورد او شنیدم.

حضرت فرمودند: خداوند او را رحمت کند ، لکن حجر بن زائده و عامر بن جذاعه نزد من آمدند و نزد من به او دشنام دادند‌!

پس به آن دو گفتم چنین نکنید من او را دوست دارم ولی قبول نکردند ، من از آن دو درخواست کردم و به آن دو خبر دادم که حاجت من این است که از او دست بردارید ، پس چنین نکردند ، خداوند آن دو را نیامرزد.

اگر من نزد این دو جایگاهی داشتم باید آن کسی را که من اکرام ، اکرام کنند!

به تحقیق که کثیر عزة (شاعر) در مودت و دوستی اش از اين دو نفر كه ادعاى مودت من را ميكنند راستگوتر بوده است...

اگر من نزد این دو جایگاهی داشتم باید آن کسی را که من اکرام میکنم ، اکرام کنند!


📚
اختیار معرفة الرجال ، ص ۲۲۹


🌱 همچنین به
سندی دیگر روایت فوق روایت شده است.


💥 ادامه دارد...



#مفضل #مفضل_بن_عمر #حجر_بن_زائدة #عامر_بن_جزاعة #محرج_الإمام #تحلیل #نکات

💫
@nour_al_anvar
نور الأنوار
✍️ بررسی سندی ادله ای که در نفی وساطت اهل بیت علیهم السلام به آن استناد می شود از باب الزام (۱) 🔹 شیخ طوسی در کتاب إختیار معرفة الرجال‌ حدیثی روایت کرده که در نفی وساطت اهل بیت علیهم السلام استناد می شود: 🌱 این حدیث که منکرین وساطت اهل بیت علیهم السلام…
✍🏻 تحلیل محتوایی ادله ای منکرین وساطت اهل بیت علیهم السلام (۱) - بخش (۳)

تحلیل حدیث لعنِ سیدنا مفضل بن عمر


🍂 بیان دو تَن از مصادیق تام محرج الإمام - عامر بن جذاعة و حجر بن زائدة:


⚡️ روایت سوم:


🍃 عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) جُعِلْتُ فِدَاكَ لَوْ كَتَبْتَ إِلَى هَذَيْنِ اَلرَّجُلَيْنِ بِالْكَفِّ عَنْ هَذَا اَلرَّجُلِ ، فَإِنَّهُمَا لَهُ مُؤْذِيَانِ!

🔺 فَقَالَ: إِذَنْ أُغْرِيهِمَا بِهِ
.

🔺 كَانَ كُثَيِّرُ عَزَّةَ فِي مَوَدَّتِهَا أَصدَقَ مِنْهُمَا فِي مَوَدَّتِي...



یونس بن ظبیان گفت: به امام صادق علیه السلام عرض کردم فدایت شوم، چه خوب است که به این دو مرد مینوشتید که دست از این مرد بردارند ، چرا که این دو باعث اذیت و آزار او هستند!

امام صادق علیه السلام فرمود: با انجام این کار (نوشتن نامه) موجب تحریک  و وسوسه کردن آنها نسبت به او (مفضل) می شوم!

کثیر عزة در مودت خود ، از  این دو در مودت شان نسبت به من راستگو تر بوده است...


📚 اختیار معرفة الرجال ، ص ۳۲۹ ، اَلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ



⚡️ روایت چهارم:

🍃 عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بنِ اَلْوَلِيدِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: مَا تَقُولُ فِي اَلْمُفَضَّلِ؟

🔺 قُلْتُ: وَ مَا عَسَيتُ أَنْ أَقُولَ فِيهِ بَعْدَ مَا سَمِعْتُ مِنْكَ!

🔺فَقَالَ: رَحِمَهُ اَللَّهُ ، لَكِنْ عَامِرُ بنُ جُذَاعَةَ وَ حُجرُ بْنُ زَائِدَةَ أَتَيَانِي فَعَابَاهُ عِنْدِي

🔺فَسَأَلتُهُمَا اَلكَفَّ عَنهُ فَلَمْ يَفعَلاَ ، ثُمَّ سَأَلْتُهُمَا أَن يَكُفَّا عَنهُ وَ أَخبَرْتُهُمَا بِسُرُورِي بِذَلِكَ
، فَلَمْ يَفعَلاَ ، فَلاَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُمَا.


عبدالله بن ولید گفت: حضرت امام صادق علیه السلام به من فرمود: در مورد مفضل چه میگویی؟

گفتم چه بگویم بعد از آنچه درباره ی او (از مدح و فضائل و...) از شما شنیدم!؟

امام صادق علیه السلام فرمود: خدا او را رحمت کند ، اما عامر بن جذاعه و
حجر بن زائده نزد من آمدند و از او نزد من بدگویی کردند.

پس من از آنها خواستم که دست از او بردارند ، ولی آنان چنین نکردند. باز از آنان خواستم از او دست بردارند و به آنها گفتم که این امر موجب موجب خشنودی من است ، ولی آنان چنین نکردند
، پس خدا آنان را نیامرزد!

📚 اختیار معرفة الرجال ، ص ۴۰۷ ، عَامِرِ بنِ جُذَاعَة وَ حُجرِ بنِ زَائِدَة


🍁  بنابر ۴ روایت ارسالی فوق ، امام صادق علیه السلام عامر بن جزاعة و حجر بن زائدة را هم به صورت حضوری و رو در رو و هم از طریق  فرستادن نامه مکرراً از دشنام دادن و اهانت و بد گویی کردن نسبت به سیدنا مفضل بن عمر منع می فرمایند ، و این درخواست و خواهش را به عنوان حاجت و سبب رضایت و خوشحالی خود مطرح میکنند و همچنین به محبوبیت جناب مفضل بن عمر نزد خود اشاره می فرمایند.

🍁 ولکن این دو نفر با وجود تمام این موارد ، با جسارت و جرأت هیچگونه توجهی به تأکید و امر و درخواست امام صادق علیه السلام نمیکنند و امام صادق علیه السلام هم نزد اصحاب مختلف خود همچون محمد بن بکیر ثقی ، عبد الله بن ولید و یونس بن ظبیان برای این دو نفر به خاطر این جسارت و سر پیچی ها ، از خداوند طلب عدم مغفرت میکنند!

🍁 و حتی امر به جایی می رسد که امام صادق علیه السلام از نوشتن نامه و تذکرات به آن دو نفر به سبب جَری تر شدن و تحریک و وسوسه شدن شان بر علیه جناب مفضل بن عمر امتناع می فرمایند!

🍁 و نهایتاً امر به جایی ختم می شود که امام صادق علیه السلام به جهت اضطرار و در تنگنا واقع شدن و قرار گرفتن در شرایطی خاص و از برای دفع شَر و مفسده ی این دو نفر ، به صورت تقیه ای و مصلحتی و بخاطر وجود این دو مصداق تام محرج الإمام و امثال ایشان ، سیدنا مفضل بن عمر را به خاطر داشتن اعتقاداتی نیکو و صحیح که نزد حسودان و دشمنان او ( مانند این دو نفر و امثالش) مذموم است ،
لعن می فرمایند.

✍🏻 و با توجه به فراز هایی از نامه امام صادق علیه السلام در کتاب کافی و به انضمام دیگر قرائن این لعن در حقیقت برای جناب مفضل رحمت است و به آن دو نفر و امثال او باز میگردد!

‼️ چقدر قبیح است که برخی افرادِ مدعی مودت اهل بیت علیهم السلام ، بسیار وقیحانه و جسورانه ، شخصی را که نزد امام معصوم علیه السلام از محبوبیتی زیاد و بی نظیر برخوردار است را تعظیم و تکریم نمی کنند و بر خلاف رضای امام علیه السلام عمل می کنند و آن فرد را اذیت و به او فحاشی می کنند!


💥 ادامه دارد... 


#مفضل #مفضل_بن_عمر #حجر_بن_زائدة #عامر_بن_جزاعة #محرج_الإمام #تحلیل #نکات

💫
@nour_al_anvar
نور الأنوار
✍🏻 تحلیل محتوایی ادله ای منکرین وساطت اهل بیت علیهم السلام (۱) - بخش (۱) تحلیل حدیث لعنِ سیدنا مفضل بن عمر 🌿 الحُسَینُ بنُ الحَسَنِ بنِ بُندَارَ عَن سَعْدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ عَنِ ابنِ أَبِی الْخَطَّابِ وَ الْحَسَنِ بنِ مُوسَی عَنْ صَفوَانَ بنِ یَحْیَی…
✍️  نظریه و دیدگاه و تحلیل شیخ محمد سند درباره روایت لعن شدن مفضل بن عمر و محتوای آن!


🌱  شیخ محمد سند بعد از نقل روایت لعن شدن جناب مفضل بن عمر می گوید:

🟢 به جهت وجود قرائنی ظاهر این حدیث قطعاً مراد و مقصود (امام) نیست ، یکی از قرائن این است امام صادق علیه السلام در خیلی از روایات که حتی خود کَشی هم روایت کرده است مکرراً حجر بن زائدة و عامر بن جذاعة رو مورد عتاب و نهی قرار دادند که با مفضل دشمنی نکنند! (سپس ایشان متن روایات کشی را ذکر میکند که به آن در اینجا و اینجا اشاره کردیم) و کشی به طرق مختلفی این جریان را نقل میکند که در مجالس مختلفی امام علیه السلام (خطاب به اصحاب متعدد) این مسئله را بازگو کرده است.

⚡️ پس استبعادی نیست که قول امام صادق علیه السلام در این حدیث از روی مدارا با آنها و تقیه از آنها (یعنی دو صحابی مذکور عامر بن جذاعة و حجر بن زائدة) باشد. بالأخص بعد از آنچه در زعم و گمان دو نفر در نسبت دادن این مقوله (یعنی تقدیر ارزاق عباد توسط امام) به مفضل بود.


شیخ محمد سند در ادامه می گوید:

🍃اما لعن (جناب مفضل بن عمر) پس تقدیری و تعلیلی (دارای علت خاصی) هست ، نظیر آنچه در مورد توجیه لعن درباره #یونس_بن_ظبیان گذشت [ اینجا ] .

🍃 و یا اینکه لعن امام علیه السلام مُسند و مرتبط با آن شخصیتی بود که آن دو از مفضل بن عمر متصور شده بودند و با گمان و زعم خودشان درباره مفضل ‌نزد امام صادق علیه السلام ترسیم میکردند ، پس لعن در مورد این شخصیت ترسیم شده (در ذهن آنها) بوده است و نه شخص مفضل بن عمر.



🪴 سپس شیخ محمد سند می گوید:

🌿 ظاهر مسئله این است که آنها از کلام مفضل بن عمر (به اشتباه) چنین فهمیده بودند که مفضل بن عمر چنین مطلبی را به طور استقلال از خداوند متعال برای حضرات مدعی هست و این همان چیزی هست که امام از آن برائت جسته است.(یعنی استقلال از خداوند متعال و اینکه امر به نحوی به آنها تفویض شده باشد که موجب وهن سلطنت خداوند شود و اصلا خداوند دیگر دخالت و مالکیتی در امورات نداشته باشد)


🔸 و در نهایت شیخ محمد سند می گوید:

🔹‌ و الا اینکه
تدبیر امور خلق و تقدیر شئون آنها به اذن الله به دست اهلبیت علیهم السلام است از مطالبی هست که روایات متواتر در مورد آن وارد شده است ، و آنها ظرف و آشیانه اراده و مشیت خداوند متعال هستند ، و اراده خداوند متعال در مقدراتش به ایشان نازل میشود و از خانه های آن حضرات علیهم السلام صادر میشود کما اینکه در زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده است که شیخ ابن بابویه میگوید از صحیح ترین زیارات است.

📚 الإجتهاد و التقليد في علم الرجال و أثره في التراث العقائدي ، ص ۴۳۴ و ۴۳۵ و ۴۳۶


✖️لازم به ذکر است که ارسال اقوال و بیانات علماء به معنای تایید تمامی جوانب گفتار و تفکرات و مبانی آنها از جانب ما نیست و به معنای این نیست که نحوه استدلال ما و طرز تفکر و ذهنیت ما در این مسئله از هر جهت و جانبی با آنها در مبحث مذکور یکسان است.



#مفضل #مفضل_بن_عمر #حجر_بن_زائدة #عامر_بن_جزاعة #محرج_الإمام #تحلیل #نکات #قائلین_به_وساطت #محمد_سند #شیخ_محمد_سند #تدبیر #رازقیت #خالقیت #تقدیر #تقدیر_ارزاق #تقدیرات #اجراء_تقدیرات #رجال #رجالیون #تفویض #وساطت #واسطه #اسباب #سبب #تفویض_صحیح #تفویض_باطل #جریان_امور #مجری_اوامر_الهی #اجراء #جاری_شدن_امور

💫
@nour_al_anvar