ارزیابی شتابزده
13.9K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
✍️ مرگِ از شدت کار در ژاپن – قسمت سوم
محمدرضا اسلامی

🔴 به گزارش ژاپن تایمز🗾🇯🇵، دیروز دادگاهی در توكيو شرکت دتسو را به دلیل عدول از قوانینِ اضافه کاری زیاد که منجر به مرگ یکی از کارکنانش شده بود، محکوم کرد.

🔵قاضی (Tsutomu Kikuchi) گفت: اضافه کاریِ بیش از حد، به یک نُرم در شرکت دتسو تبدیل شده بود. این شرایط منجر به مرگ خانم ماتسوری تاکاهاشی (Matsuri Takahashi ) شده است. خانم تاکاهاشی پیش از مرگ دچار افسردگیِ ناشی از اضافه کار شده بوده و این مرگ از مصادیق "کاروشی" ( karōshi) محسوب می شود.

موضوع مرگ خانم تاکاهاشیِ بیست و چهار ساله (که در دسامبر 2015 رخ داده است) مجدداً بحثِ مرگ ناشی از اضافه کاری را در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ژاپن پررنگ کرده است.

🔷شرکت هایی مانند دتسو متهم به این هستند که به رغم تذکرهای بازرسان وزارت کار، نسبت به افزایش پرسنل یا کاهش میزانِ کار افراد اقدام نمی کنند.

مدیرعامل دتسو در کنفرانس خبریِ بعد از دادگاه در عذرخواهی از مردم گفت: در شرکتِ ما اضافه کاری بدون دریافت حقوق ، یک امر شایع (rampant) شده بود.(!)

مادرِ خانم تاکاهاشیِ مرحوم گفت: من به اینها اعتمادی ندارم. باور نمی کنم شرایط کار رو عوض کنند. امیدوارم "جامعه" در برابر این امر ، واکنش نشان دهد.

🔶خانم تاکاهاشی پیش از مرگ (خودکشی) فقط در یک ماه 105 ساعت اضافه کاری کرده بود.
لینک خبر در ژاپن تایمز:
https://goo.gl/LP9UhE

▪️ ▪️ ▪️ ▪️▪️

📌پی نوشت 1: خب این اصل و متن #خبر. اما همچنان موضوعی که برقرار است واکاوی ریشه های این بحث است. اینکه اساسا مرگِ از کار، یا خودکشی ناشی از اضافه کاری یعنی چه؟ چه مفهومی دارد که یک نفر در اثر کارِ زیاد، دچار ایست قلبی یا خودکشی شود؟ بی گمان این امر در بسیاری از کشورهای دنیا قابل درک نیست. برای ادامه این بحث و ورود به "چرایی" این موضوع، ابتدا مروری باید داشته باشیم به موضوع «جایگاه ژاپن». در این باب، یادداشت زیر در مرورِ اجمالیِ #آمار و ارقام مرتبط با شرايط ژاپن (در مقايسه با #آمريكا)، همخوان می شود تا در نوبت های بعد، باز این بحث را دنبال کنیم:
https://t.iss.one/solseghalam/682

📌پی نوشت 2: ژاپن هم بی گمان مثل بقیه کشورهای دنیا، سکه یک رو نیست. سمتِ دیگرِ موضوع (روی خوبِ سکه) را هم باید دید. اما دنبال کردن این بحث به لحاظ ارزيابى و تحليلِ تلقی عمومى ما از «کار» در ایران، ضروری است.

📌پی نوشت 3: شرکت دتسو (فقط) پانصد هزار ین جریمه شده است. یعنی چهارهزار و چهارصد دلار!

📌پی نوشت 4: لینک یادداشت های مرتبط با این بحث در کانال:
✍️ مرگ از شدت کار مفرط در ژاپن – قسمت اول:
https://t.iss.one/solseghalam/739
✍️ژاپن رؤیایی - ژاپن واقعی :
https://t.iss.one/solseghalam/804
✍️ بخشنامه لبخند زدن در تویوتا :
https://t.iss.one/solseghalam/1058
✍️به زمین خوردن غول ها – قسمت پنجم: « سونی » :
https://t.iss.one/solseghalam/909

#خبرخوانی #ژاپن #کاروشی #KAROSHI
✍️شاهکار خانم آنجلینا جولی!

🔹 فیلم شکست ناپذیر ، یا
Unbroken
اثری است به کارگردانی خانم #آنجلینا_جولی که برای افراد علاقمند به بحث جنگ #ژاپن و #آمریکا و همچنین رابطه دوستانه این دو کشور (که به سختی با هم جنگیده اند)، باید دیدنی باشد.

🔹 فیلم، داستانِ واقعی یک قهرمان المپیک آمریکایی به اسم لوئی زامپرینی است که در دوران جنگ جهانی دوم به عضویت نیروی ارتش در می آید و پس از یک سلسله فراز و نشیب ، اسیر ژاپنی ها می شود.

🔹آنچه داستان فیلم پیرامون آن می گذرد (و چنان که از اسمش پیداست) داستان «مقاومت» یک سرباز آمریکایی در جنگ دوم است. ولی واقعیت امر این است که به تصویر کشیدن وحشی گری ژاپنی ها و قساوت قلب زندانبان های ژاپنی به نحوی پررنگ تر از این بحث، به تصویر کشیده شده است.

🔹به نظر می رسد که این یک شاهکار است که یک نفر همچون سرکار مخدره خانم جولی، بتواند اینچنین بر تنور یک کینه قدیمی بدمد و جنگی که هفتاد و چندسال از زمانش گذشته را ، چنین در چشمان بینندۀ آمریکایی به تصویر بکشد. این یک شاهکار است که «سفیر صلح سازمان ملل متحد»، اینگونه بر یک کینه قدیمی و روایت بدجنسی و بدذاتی جنگجویان ژاپنی، به کار تصویرگری بپردازد.

🔹برای من همچنان رابطه آمریکا و ژاپن در هاله ای از راز پیچیده شده و هنوز پس از سالها علاقمندم که این بحث را بهتر بفهمم. اینکه چطور رابطه ای تا آن حد مرگبار و خونبار، تا این حد عادی (حداقل در ظاهر) می شود؟ اینکه چطور استقامت ژاپنی تا آن حد، ادامه یافت، اما خِرد جمعی ژاپنی (و نه تصمیم امپراطور) بر تغییر رویه سوق پیدا کرد؟

و ده ها سوال دیگر.

🔹حمید دباشی استاد دانشگاه کلومبیا یک بار در صفحه شخصی اش نوشت: مسلما معتقدم جنگ دوم جهانی، چیز بسيار بدی بود اما خوب شد که تکلیف دو چیز خراب را یکسره کرد: تکلیف آلمان و ژاپن.

در اینکه چقدر این حرف درست یا غلط است بحثی نمی کنم. اما آنچه اسباب حیرت است در دیدن این فیلم اینکه ، چطور می شود یک روایت سینمایی از فردی که باید جامه ی #صلح پوشیده باشد ، ساخته شود و درش چنین #نفرت عمیقی به #ژاپن، تصویرگری شده باشد. این یک شاهکار است در به تصویر کشیدن کینه.
متاسفانه.

#آمريكا #ژاپن
#فیلم #سینما
#شکست_ناپذیر #Unbroken
#فیلم_دیدن

https://t.iss.one/solseghalam
▪️ ▪️ ▪️▪️ ▪️
📌پی نوشت: یادداشت های مرتبط با بحث رابطه آمریکا و ژاپن در این کانال:
✍️آیا بمب اتمی هیروشیما حقِ ژاپنی ها بود؟
https://t.iss.one/solseghalam/986
✍️دربارۀ بازدید ترامپ از ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam/1143

📌پى نوشت٢: فيلمنامه اين اثر، توسط برادران كوئن(Coen brothers) نوشته شده است.

📌پی نوشت ٣: یادداشت مرتبط در کانال: برد پیت به دنبال طلاق از آنجلینا جولی (دو اکستریم)◀️ https://t.iss.one/solseghalam/821

📌سِمت دقیق خانم آنجلینا جولی در فعالیتهای مرتبط با سازمان ملل متحد:
a Special Envoy for the United Nations High Commissioner for Refugees (UNHCR)
✍️سؤال از دوست ژاپنى درباره آمريكا

محمدرضا اسلامى

🔴 تاناكا ، از بچه هاي دوره كارشناسي ارشد بود كه در آزمايشگاه سازه فولادى با هم آشنا (و همكار) شديم و بعد از فارغ التحصيلی از دانشگاه كوبه ، در دفتر توكيو شركت "اوباياشى" استخدام شد.

درباره شركت #اوباياشى و عُمر "صدوبيست سال" آن قبلا در كانال صحبت شده بود (لينك در پى نوشت🔻)

شركت آنها ، در آمريكا چهار دفتر نمايندگى دارد. تاناكا براى مأموريت كارى به آمريكا آمده بود و فرصتى براى (تجديد) ديدار فراهم شد.

هميشه نظر #ژاپنى ها در مورد #آمريكا برايم جالب توجه بوده.
از او پرسيدم: سه چيزى كه در بازديد از آمريكا بيش از همه جلب توجهت كرده را علاقمندم كه بدانم؟

سه مورد را بيان كرد، كه يكى از آنها "پرچم" (Flag) بود.

گفت: اينكه مى بينى مردم آمريكا اينقدر پرچمشان را دوست دارند و مقابل خانه هاى معمولى در محله هاى پرت و شهرهاي كوچك هم يك پرچم در ورودى منزل نصب شده، بسيار در چشم مى زند.

ما ژاپنى ها هم كشورمان را خيلى دوست داريم، ولى مشخصا همچين رفتارى با پرچم ژاپن نداريم و لذا تو نمى بينى كه پرچم ژاپن در هر گوشه و كنارى نصب شده باشد.

▪️▪️▪️

سوال بايد كرد از افرادى كه به اينگونه "واقعيت" ها بى توجه اند كه:
آن شهروند آمريكايى كه معلم بازنشسته است و در گوشه اى از شهر كوچكى مثل لنسينگ ميشيگان زندگى مى كند و با يك زندگى معمولى و خانه اى معمولى روزگار مى گذراند، وقتى كه شب در اخبار تلويزيون مى بيند در "پارلمان” كشورى ديگر، پرچم كشورش را "آتش" مى زنند ، چه حسى پيدا مى كند؟

خصوصا اگر آن معلم بازنشسته ، به ترامپ هم رأى نداده باشد و جزو مخالفين/منتقدين رفتارهاى ترامپ باشد؟ ما با اين كارمان، او را (و اَمثال او را) به كدامين سَمت هل مى دهيم ؟

▪️▪️▪️
ترامپ از پيمان محیط زیستی پاريس هم خارج شده ، «بيمه اوباما» را هم می خواهد لغو كند، از قراردادهاى تجارى هم خارج شده. مسئله بيشتر از اينكه #ايران باشد، #اوباما ست. هر كارى كه اوباما كرده ، بايد هوا شود. هر خانه اي كه او بنا كرده، بايد تخريب شود. حتى سفارت تازه گشوده شده در #كوبا را هم بست.

در چنين شرايطي كه رفتارهاى اين آقا اينهمه منتقد در دنيا دارد، چه نيازى هست كه "پرچم كشور" را آتش بزنيم؟
ما، به كدام بيننده، كدام پيام را مى فرستيم؟

#پرچم
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️▪️

📌پى نوشت:
يادداشت مرتبط
✍️عمر بيش از 120سال شركت اوباياشى
https://www.khabaronline.ir/detail/221877/weblog/eslami
✍️دو آمريكا، كدام آمريكا ؟
https://t.iss.one/solseghalam/1002
*درست در شرايطي كه عربستان بعد از اعدام شیخ نِمر در محل شدیدترین انتقادهای بین المللی بود، بالا رفتن از دیوار سفارت عربستان و حمله به سفارت (به عنوان رفتاری که هیچ کشوری آن را نمی پسندد) باعث شد که ذهن ها و #رسانه های دنیا، بجایِ پرداختن به زشتی کار عربستان، به موضوع حمله به سفارت بپردازند. ریشه ی این ماجراها در جهالت است؟

** در انتخابات آخر آمریکا، 65میلیون و 800هزار شهروند، به ترامپ رای «ندادند» ولی پرچم کشورشان را دوست دارند.
١٦هزار دانشجوى عربستانى در كانادا

#خبرخوانى

در خبرها ذكر شد كه عربستان سعودی سفیر کانادا را عنصر نامطلوب خوانده و گفته او باید ظرف ۲۴ ساعت خاک عربستان را ترک کند. #عربستان همچنین گفته تمامی مبادلات تجاری و سرمایه گذاری جدید با کانادا را متوقف می کند.

اين #خبر كه به شكل گسترده اى در رسانه هاي دنيا منعكس شد، بخشهاى حائز اهميت متعددي داشت. اما ذكر يك نكته در اينجا جالب توجه است: دولت عربستان #بورس_تحصيلي ١٦,٠٠٠ دانشجوى اين كشور در كانادا را قطع كرده است (و گفته اين دانشجويان بايد براى ادامه تحصيل از كانادا خارج شوند).

سؤالى كه به ذهن مى رسد اينكه اگر عربستان (كشوري كه كمتر از نصف ايران جمعيت دارد) فقط ١٦,٠٠٠ دانشجوى بورسيه در كانادا دارد، در كشور #آمريكا (با دانشگاههاي برتر و بيشتر) چه ميزان دانشجو دارد؟

در انگليس و فرانسه و سوئيس و ... (اروپاي غربى) چه تعداد دانشجو فرستاده اند؟

در هر دو دانشگاه آمريكايى كه در آنها كار كرده ام شاهد حضور بورسيه هاى عربستاني در گروه (دپارتمان) مهندسى عمران بودم.
ظاهرا عربستان كه همه چيز را با پول مى خرد، علم (و عالِم) را هم دارد با پول خريداري مي كند.
مگر دانشگاههاي عربستان چه تعداد #هيأت_علمى جديد ميخواهند كه فقط يك قلم در #كانادا شانزده هزار نفر بورسيه شده اند؟

#عربستان
#بورس_تحصيلى
@solseghalam
با داشتن فوق ليسانس و ١٦سال سابقه كار، دوجاى ديگه هم كار مى كنم ولى براى پرداخت قبض هايم، پلاسماى خون مى فروشم. من يك معلم هستم در #آمريكا

🔹گزارش نشريه تايم درباره حقوق معلمين-متن زير🔻
@solseghalam
✍️درباره افتتاح پل جديد در چين
#خبرخوانى

محمدرضا اسلامى

🔹پل ها و كاركردشان، گاه بيش از اتصالِ دو نقطه براى عبور یک جاده، است. اين ماجرا، زمانى است كه #پل ها، سمبلِ قدرت نمايى مى شوند. وقت هايى كه پل ، نمادِ ثروت و مهندسى و اقتدارِ حاكميت مى شود.

براى عبور جاده (ها)، راههاى گوناگونى هست. ولى گاه، راه به عبور از سازه اى ختم مى شود كه آن سازه، نمادِ قدرت است و ثروت. خلاصه ى كلام: "نماد" است.

🔹 سابقه اين ماجرا (براى مثال) در زمان صفويه هم بوده. معمارى دلبرانه ى پلى به نام سى و سه پل. هندسه و عشوه هاى انحنا و خط و مهندسى. مى شُد يك پلِ صاف و ساده باشد؛ ولى شد سى و سه پل!

🔹سى و سه پل امّا، متعلق به روزگارانِ كهن بود. به روزگار جديد، (يعني آن زمان كه پدربزرگ هاى ما متولد مى شدند)، نسلِ آقاى مهندس پوپوف و همكارانش در دانشگاه بركلى، اجزاء خليج سانفرانسيسكو را با پل هاى گلدن گيْت و
Bay Bridge (پل خليج)
و پل ريچموند
بهم دوختند.

پيرايه بستند به گوشه گوشه هاى اين خليج زيبا. پل هايى ساختند كه هنوز عبور از آنها، هيجان انگيز است.
قطعاتِ زمينِ خليج سانفرانسيسكو، حوالى هشتاد-نود سال پيش با مهندسى پل هايى عظيم بهم دوخته شد.

🔹 سى چهل سالى روزگار گذشت و جريانِ گردشِ پول در دنيا قدرى فرق كرد. ژاپنى ها هم پولدار شدند و خواستند جزيره ى چهارم مملكتِ جزيره اىِ شان را به جزيره اصلى، وصل كنند. براى اتصال جزيره شيكوكو به سرزمين اصلىِ ژاپن (هُن شو) پول درشتى بر زمين بود و طراحان زبردست و پيمانكاران قدرقدرت.
بزرگترين پل معلق دنيا به نام "آكاشى" را ژاپنى ها طراحى كردند و بسم اله ساخت را گفتند.

فونداسيون ها وسط دريا ريخته بودند و ستونها را علم كرده بودند و درحال "كابل اندازى" بودند كه زلزله ى عظيم كوبه به تاريخ ١٧ ژانويه ١٩٩٥ سر و كله اش پيدا شد و از بدشانسى، كانون زلزله نزديك پايه هاى اين پل بود... اما به هر زحمتى كه بود ژاپني ها آكاشى را (در ده سال) تمام كردند.

🔹 روزگار و چرخش گشت و گشت و جريانِ پول و اقتصاد اين بار به چين افتاده.
پولهاي عظيم و پيمانكاران قدر.
مشابه خليج سانفرانسيسكو كه به واسطه ی آن پل ها شد
Bay Area
چيني ها هم در خليج هنگ كنگ دارند يك
Bay Area
ى ديگر بنا مى كنند.
مقاله زير در نيويورك تايمز درباره ى عظمتِ اين پل جديد ٥٥ كيلومترى نوشته شده است.🔻

🔹به نكات خوبی در این مقاله #نیویورک_تایمز اشاره شده. اما پرداختن به یک گزاره در این بحث می تواند جالب و گویا باشد:
«در احداث این پل ، 400هزار تُن فولاد مصرف شده است».
مرور این ارقام باعث می شود تا به احجامِ چنین پروژه عظیمی، واقع بینانه تر نگاه کنیم. اینکه علاوه بر داشتن توانِ مهندسی و طراحی، باید چنین عقبه ای در کارخانجات فولاد و سیمان برای تامین مصالح مورد نیاز چنین پروژه هايی در کشور وجود داشته باشد.

🔹روزگار، روزگار نقش اندازی چینی ها شده است، آنگونه که آمریکایی ها هم گاه به حیرت نظاره می کنند. روزگارِ چينى، روزگارِ ارتش و قدرت نظامى نيست (البته شايد زمانى مؤلفه نظامى موثر هم پيدا كنند) . حتى بر مبناى پيشرفت تكنولوژى هم بنا نشده (شايد زمانى در بحث تكنولوژى هم جلو بيفتند از آمريكا و ژاپن). اما روزگار چينى، امروز، بر مبناى حجم، و كارهاى حجيم ، بنا شده. توليد و توليد. توليد به بهاى دستمزد كم.

اینکه چین تا کجا در توسعه چنین پیش خواهد رفت را، نمی دانیم. بايد منتظر آينده بود.
فعلا پل ها و برج هايش را تماشا مى كنيم.
@solseghalam

https://www.nytimes.com/2018/10/23/world/asia/china-bridge-hong-kong-macau-zhuhai.html?smid=fb-nytimes&smtyp=cur

#پل #چين #فولاد #ژاپن #آمريكا

▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
یادداشت مرتبط
✍️ مقایسه تولید فولاد در چین، ژاپن و آمریکا
https://t.iss.one/solseghalam/1024
✍️يادداشتی درباره پل آکاشی ژاپن
https://www.solsnevis.blogfa.com/post/2
✍️چرا دونالد ترامپ از جنرال موتورز عصبانى است؟
#خبرخوانی

🖊محمدرضا اسلامى

🔷خبر تعطيلي پنج كارخانه #جنرال_موتورز در آمريكا، موضوعى است كه انعكاس كمرنگى در رسانه ها و شبكه هاى اجتماعى كشورمان داشت.

ماجرا چنين است كه :
در واپسين روزهاى سال ٢٠١٨ #جنرال_موتورز اعلام كرد كه ناچار است براي كاهش هزينه ها، پنج كارخانه را تعطيل كند كه اين معادل است با از دست رفتن حدود ١٤٠٠٠ شغل.

با اين تصميم، خطوط توليد كارخانه هاى خودروسازى در ايالت هاي اوهايو، ميشيگان، مريلند و همچنين يك كارخانه در استان انتاريو كانادا، "تعطيل" مى شود.
توليد برندهايى نظير شورولت كروز، شورولت ولت، شورولت ايمپالا، بيوك لاكراس و كاديلاك سى.تى٦ از اين تصميم متأثر خواهند شد.

براى ترامپ كه با وعده بازگرداندن "شغل" ها آمده، اين اتفاق قابل قبول نيست. روز ٢٦ نوامبر ترامپ طى مصاحبه اى گفت: اين مملكت كلى براى جنرال موتورز هزينه كرده؛ حالا اين وضع اصلا قابل قبول نيست.

جاستين ترودو، نخست وزير كانادا هم از اين تصميم ابراز ناراحتى كرده است.

✔️اما چرا؟

🔷 سوال اينجاست كه چرا ابَركارخانه اى مثل جنرال موتورز به اينجا رسيده كه ناچار به چنين تصميمى مى شود؟

✔️يك نكته را درباره جنرال موتورز در ذهن داشته باشيم:

-جنرال موتورز صد و ده سال عمر دارد! يعنى يك عقبه تجربه به وسعت بيش از يك قرن "توليد" صنعت، بازرگانی، مدیریت و ثروت به اين كارخانه متصل است.

🔷مديرعامل كيست؟

خانم مرى باررا از ابتداى سال ٢٠١٤ مديرعامل جنرال موتورز است. او از ١٨ سالگى با اين كارخانه مرتبط شده و روزگارى را هم در سليكن ولى گذرانده است. او فارغ التحصيل دانشگاه #استنفورد در مقطع كارشناسي ارشد MBA است و از مسير رشدِ متعارف در جنرال موتورز (و نه جهشى همچون مهرداد بذرپاش در سايپا) برآمده است.
سال گذشته اين خانم مديرعامل حقوقى در حدود ٢٢ميليون دلار گرفته است!
يعنى خانم مرى براى يك روز كار، حدود هشتادهزار دلار حقوق و مزايا گرفته!

✔️بازگرديم به سوال؛

🔷چرا مديرعاملى كه از روى ميز كارش مي تواند با يك تلفن برترين مشاورين، اساتيد و فارغ التحصيلان دانشگاههاى آمريكا را استخدام كند و چنين حقوق كلانى هم مى گيرد و از مسير رشد به صدر مصطبه نشسته، مجموعه اش "ضرر ده" مى شود و بايد ١٤٠٠٠ كارگر را بيكار كند؟

پاسخ اينجاست كه اداره بنگاههاى بزرگ اقتصادى/صنعتى در دنياى امروز وابسته به پارامترهاى متعدد و پیچیده است. چنین نیست که بخواهیم و بشود! در میان دلایلی که برای این #ضرردهی ذکر شده، لزوم تمركز بر توليدخودرو SUV و (یک عامل هم) افزایش #تعرفه ها توسط ترامپ برای محصولات چینی عنوان شده است. #جنگ_تعرفه های ترامپ با چین، باعثِ گران شدن #فولاد در #آمريكا شده، و این امر در ضرردهی کارخانه موثر بوده است.

✔️بازگرديم به بحث عصبانيت دونالد ترامپ😡

🔷چرا آقاى ترامپ از جنرال موتورز عصبانى است؟

ترامپ با شعار "ايجاد #شغل براى آمريكا" بر سر كار آمد
(اين يكى از شعارهاي محورى اش بود). به ميشيگان كه آمده بود در جلسه كمپينش شركت و گزارشى در خبرآنلاين منتشر كردم. فرياد مى زد كه " اي اهل ميشيگان، من #صنعت_خودرو ى ميشيگان را زنده مى كنم. اوباما نتوانست صنعت شما را رونق دهد؛ اما من براى شما رونق مى آورم."
ترامپ حالا شاهد تعطيل شدن پنج كارخانه است و #تهديد كرده كه كمكهاى دولت به جنرال موتورز را قطع مى كند.

تفاوتِ سياستمدار با اقتصاددان را مدتی پیش علی میرزاخانی در یادداشتی شرح کرده بود. #سیاستمدار می گوید «باید» بشود، حال آنکه اقتصاددان/صنعتگر می گویند «اعداد» و ارقام است که می گویند می شود «یا» نمی شود. ترامپ از منظرِ یک سیاستمدار (که ادعای بازرگانی هم دارد ولی واقعا بازرگان نبوده و با ارث پدری پولدار شده) می گوید کارخانه نباید تعطیل شود، حال آنکه واقعیتها می گویند، کارخانه باید تعطیل شود.

دیترویت در میشیگان یک نماد است. نمادِ فتح يك شهر بي گلوله. دیترویت وصنعت خودروی صد وده ساله اش را خودروسازانِ شرق آسيا بی شلیک یک گلوله فتح کردند. دیترویت یک نماد است. نماد جنگ اقتصادی در دنیای جدید. جنگی که خاموش است و تلفاتش کارگرانِ بیکار است. سیاستمدار این را نمی فهمد.
زبانِ تهديد را مى فهمد.

https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️

لينك ١: مقاله نيويورك تايمز
https://www.nytimes.com/2018/11/26/business/general-motors-cutbacks.html?smid=fb-nytimes&smtyp=cur
لينك ٢: گزارش راديو ان.پى.آر
https://www.npr.org/2018/11/27/671231681/trump-administration-threatens-to-withhold-subsidies-from-gm?utm_source=facebook.com&utm_medium=social&utm_campaign=npr&utm_term=nprnews&utm_content=2056
لينك ٣: حقوق مديرعامل GM
https://goo.gl/LDCdbe
لينك ٤: هجرت هوندا به چين
https://t.iss.one/solseghalam/1321
لينك ٥: هجرت هوندا به چين(قسمت دو)
https://t.iss.one/solseghalam/1325
✍️زندگى Paycheck to Paycheck چيست؟
(درباره شات داون دولت توسط دونالد ترامپ)

#خبرخوانى
🖊محمدرضا اسلامى

🔷 ٢٣ روز از تعطيل كردن دولت آمريكا توسط ترامپ مى گذرد. اين "طولانى ترين تعطيلى دولت" در تاريخ آمريكا عنوان شده است. ترامپ عرصه شطرنج بازى با دشمنانش رو خوب بلد است. در زمانه اى كه يار غار و وكيل و همدم ساليانش (مایکل کوهن) را دستگير كردند و آن جناب وكيل، "اعتراف" كرد به دروغگويي ، و "تبرى" جست از رئيس سابق خود، ترامپ ماجراى "ديوار" را به پيراهن عثمان بند زد و علم كرد و فعلا همه به دنبال پرتغال فروش هستند براى بازكردن دولت.
ماجراى وكيل و... رفت و شد اخبار دست چندم!

🔷اما در ميانه اين بازى بزرگان، و از سر تير و تركشِ جنگ زعماى قوم ، عده اى كارمند معمولى خانه نشين شده اند و بخاطر تعطيلي دولت، سر كار نمى روند. اين "عده" چند نفر است؟

✔️هشتصدهزار نفر ، تعداد كارمندان فدرال است كه در جريان تعطيلى دولت نبايد سر كار بروند.
(يا اگر كارمند اضطرارى
[essential employees]
هستند و بايد كار كنند، براى كارشان، حقوق دريافت نمى كنند)

دعواى ترامپ و دموكرات ها را رها كنيم و نگاهى به زندگى جارى آن جماعت كارمندِ حقوق بگير داشته باشيم. فردا، پانزدهم ژانويه است و آن جماعتِ مذكور، فيشِ حقوقى نيمه ماه را دريافت نخواهند كرد!

توضيح اينكه در #آمريكا، حقوق ها (عموما) ماهى يكبار پرداخت نمى شود و هر "دو هفته" يكبار ، فيش حقوق ( Paycheck متناسب با كاركردِ آن دو هفته) صادر مى شود.

✔️اما زندگىPaycheck to Paycheck چيست؟

🔷گفته مى شود كه در آمريكا هفتادوهشت درصد از كاركنان زندگى شان
Paycheck to Paycheck
است (لينك🔻). به اين معنى كه فيش حقوق دو هفته اول ماه كه رسيد و براى زن و بچه ات، خورد و خوراك و ... خريدى و پول قبض هاى عقب مانده برق و اينترنت و بيمه و... وام/اجاره مسكن را پرداخت كردى، پول تمام مى شود و بايد "منتظر" بمانى تا رسيدن "پىْ چك" بعدى.

پى چكِ بعدى هم كه رسيد، دوباره هزينه ها و خورد و خوراك را كه پرداخت كردى بايد منتظر بمانى تا بعدى.
(چيزى اضافه، نمى ماند)

٧٨درصد كاركنان، رقم قابل توجهى است. در چنين شرايطى، هشتصدهزار كارمند (به اضافه خانواده هايشان) فردا فيش حقوق دوهفته اول ژانويه را دريافت نخواهند كرد.

در كشورى كه خانم مرى باررا (مدير صنعت خودرو در جنرال موتورز) حقوق و مزاياى يك ماهش (!) حدود دو ميليون دلار است، در كشورى كه آقاى دارا خسروشاهى (مديرعامل اوبر) حقوق يك ماهش بيش از هفت ميليون دلار است، در كشورى كه مربى تيم فوتبال(!) دانشگاه كلمسون، بيش از صدهزار دلار در ماه حقوق و مزايا گرفته، "تو" كارمند فدرال كه حقوقت در يك پى چك، دوهزار و پانصد دلار (يا كمتر!) است و همين حقوق هم ابتداى سال نو، بخاطر دعواى بزرگان برسر ديوار نرسيده، چه احساس خشم و كلافگى اى خواهى داشت؟

✔️برنده اين بازى كيست؟ آيا ترامپ دو سال ديگر رأى مى آورد؟!

🔷 سوال اصلى اينجاست كه حاصل اين دعوا بر سر ديوار مكزيك، چه خواهد بود؟ آيا دوسال ديگر در انتخابات ٢٠٢٠ ترامپ باز هم رأى مى آورد؟ يا اينكه اينچنين كارهايش باعث ريزش سبد رأيش شده است؟
ترامپ، با عدد و رقم ها ناآشنا نيست. او اهل جنگيدن با دشمنانش است ولى در اين ميانه از ارقام غافل نيست. او مى داند كه يك جمعيت كارمند هشتصدهزار نفرى(به علاوه خانواده هايشان كه مى شود بيش از سه ميليون نفر!) از او عصبانى خواهند بود، ولى همزمان مى داند كه در سبد رأى شصت ميليون نفرى اش، بسيارى از هوادارانش او را بابت پافشارى بر بحث ديوار و #امنيت_مرز هاى كشور، خواهند ستود.
ممكن است سه ميليون رأى از دست برود، ولى "شايد" ميليون ها رأى بابت اين جنگ با دموكرات ها، برايش بماند!
( كه مى ماند)

✔️آيا دموكرات ها بازنده بوده اند؟

🔷آيا در افكار عمومى شهروندان آمريكايي، تا اين اينجاى كار دموكرات ها باخته اند يا برده اند؟
پاسخ به اين سوال فعلا سخت است و بايد منتظر حوادث روزهاى آينده ماند؛ اما آنچه كه واضح است، علاقمندان و دوستداران ترامپ اين برخورد آهنين با دموكرات ها (و تلاش براى امنيت مرزهاى جنوبى) را مى ستايند.

https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️
📌پى نوشت:
▪️لينك: گزارش مؤسسه CareerBuilder درخصوص درصد كاركنان با زندگى پى چك-تو-پى چك
https://press.careerbuilder.com/2017-08-24-Living-Paycheck-to-Paycheck-is-a-Way-of-Life-for-Majority-of-U-S-Workers-According-to-New-CareerBuilder-Survey
▪️يادداشت مرتبط در كانال:
✍️حقوق و دستمزد در آمريكا
https://t.iss.one/solseghalam/1335
✍️حقوق مديرعامل بانك ولزفارگو
https://t.iss.one/solseghalam/1311
برای دوستان مهندس محاسب که در تهران (و ساير شهرها) از ستونهای فولادى با مقطع باکس در طراحی سازه های فولادی استفاده می کنند:
مقاله جديد ما در خصوص مدلسازی «رفتار لرزه اى اتصالِ تیر کامپوزیت به ستون باکس در قابهاى خمشى»🔻 در ژورنال
Engineering Structures

در این مقاله (که گزارش یک اکسپریمنت در #دانشگاه_کوبه در آن ارایه شده) مبانی و «فلسفه» طرح اتصالات بر مبنای استاندارد #ژاپن را پس از مقدمه (در فصل ٢) توضیح داده ام. همچنین با بکارگیری تئوری صفحات و پوسته ها و اصل کار مجازی، معادلات ديفرانسيل لازم برای محاسبه ظرفیت نهايى اتصال را ارائه کرده ام. #خلاصه بحثی که این مقاله به مهندسین نشان می دهد اینکه:

١- اتصالى كه در اين مقاله بحث مى شود در هيچ يك از دانشگاههاى آمريكايي مثل ليهاى، بركلى، استنفورد، مينسوتا و ... توسعه نيافته؛ يك اتصال كاملا ژاپنى است. و نمونه اى از مهندسى بومى ژاپن.

٢- تست نشان مى دهد كه چقدر جانِ ستون HSS (ورق فولادى) به اثر كامپوزيت (ناشى از حضور اسلب بتنى) حساس است (و تغيير شكل موضعى رخ مى دهد).
علت اين حساسيت بيان شده.

٣- تفاوت چشمگير (يا حيرت آور) استاندارد آمريكا با ژاپن را در اين بحث ملاحظه مى كنيد.
در حالى كه استاندارد آمريكا نسبت (ratio) عرض به ضخامت
Width-to-thickness
را به حدود ١٤ محدود مى كند، استاندارد ژاپن تا ٢٩ را مجاز مى داند!
( آنهم در كشور با ريسك زلزله بالاتر)


٤-آیین نامه آمریکا استفاده از كامپوزيت در سيستم باربرجانبی (LFRS) را مجاز نمى داند، حال آنكه در ژاپن مجاز است.

٥- آيين نامه آمريكا پیشنهاد می کند که یک گپ (Gap) بین دال بتنی و ستون فولادی (براى برخى اتصالات پيش پذيرفته) قرار گیرد (تا اثر کامپوزیت اکشن حذف شود)، اما این تستها در ژاپن + مدلهای المان محدود نشان می دهد که گپ «به تنهایی» کار نمی کند و همچنان "کامپوزیت اکشن" وجود خواهد داشت. دلیل باقی ماندن کامپوزیت اکشن، در مقاله توضیح داده شده.

*توجه شود كه استاندارد ژاپن اساسا به فلسفه "منطقه حفاظت شده" يا
Protected Zone
اعتقادى ندارد!
تست ها نشان داد هيچ خطرى از بابت جوش اِستاد (در منطقه حفاظت شده) وجود ندارد . ولى اِستاد در اين منطقه (به دليل ديگرى) نبايد باشد.

@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پى نوشت:

يك- در #آمريكا استفاده از ستونهاي با مقطع H (وايدفلنج) رايج است؛ حال آنكه از حدود ١٩٨٠ كارخانجات فولاد #ژاپن ستونهاي با مقطع باكس (HSS يا RHS) توليد كرده و اين مقطع در ژاپن رايج است. (خصوصا براى قابهاى خمشى)

دو- اين تست ادامه سرى تست ها در دانشگاه هاى هيروشيما و توكيو تِك بود.

سه- اعتماد به نفس مهندسي ژاپن و اتخاذ راههايي كاملا متمايز و متفاوت با مسير آمريكايي ها
عصاره رنج است.
نه ترجمه.
استرس هاي استاد و سيگار پشت سيگار و حرص پشت حرص خوردنهايش در اين پروژه را ديدم. اينكه بارها تا نيمه شب در آزمايشگاه ماند و به بحث و گفتگو و دعوا و عربده گذشت.
مسير مهندسي سازه در ژاپن پس از زلزله كوبه، با مسير آمريكايي ها پس از زلزله نورتريج ، در برخي مباحث كاملا متفاوت است. يكي از اين تفاوت ها همين بحث «فلسفه» طرح #اتصالات و ستون هاى HSS است كه ملاحظه مى شود. "ترجمه" و نگاه به مسيرهاي ديگران، خوب است اما علاج مشكل ما نيست. مشكل ما بايد به واسطه رنج خودمان حل شود. با تست هاى خودمان. با فلسفه خودمان. و اين البته صبر مى طلبد و ارزان نيست... شتابزده ممکن نیست. https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/Home/HSS3.png?attredirects=0

📌 پی.دی.اف متن مقاله برای چند روز در ریسرچ گیت در دسترس خواهد بود🔻
https://www.researchgate.net/publication/330505908_Seismic_behavior_of_composite_beam_connected_to_HSS_column_with_large_width-to-thickness_ratio
✍️جايگاه ژاپن در رتبه بندى شادى دنيا كجاست؟!
#خبرخوانى

🖊محمدرضا اسلامى

🔹مدتى پيش خبرى منتشر شد كه در آن #پاسپورت_ژاپنى به عنوان قدرتمندترين پاسپورت دنيا معرفى شده بود. (لينك در پى نوشت🔻)

در بحثِ قدرت پاسپورت ژاپنى، مقايسه اى انجام شد با قدرت پاسپورت آلمانى و سرنوشت شهروندان دو كشورى كه رونق و قدرت "صنعت و صادرات" باعث قدرت پاسپورت شده است.

همچنين قيد شد كه پاسپورت كره جنوبى "نيز" جزء قدرتمندترين پاسپورتهاى دنيا محسوب مى شود.
(مردم كره جنوبى بدون نياز به ويزا، مي توانند به ١٧٨ كشور دنيا سفر كنند)

اما اخيرا #ژاپن_تايمز خبرى منعكس كرده كه جايگاه ژاپن را در "رتبه بندى شادكامى دنيا" نشان مى دهد.
Global Happiness Index

🔹وضعيت #ژاپن 🇯🇵در بحث شادى و شادكامى بسيار خراب است و در رتبه پنجاه و هشتم دنيا (تنها يك پله بالاتر از هوندراس Honduras) است.

ژاپنِ صنعتى و مدرن و توسعه يافته، فقط يك پله بالاتر از كشور #هوندراس قرار گرفته، كه كشورى است در آمريكاىِ مركزى، توسعه نيافته، و درگير گروههاى تبهكار (گَنگ ها) و فقر.

🔹در اين رتبه بندى، جايگاه كره جنوبى هم خوب نيست و (كمى بهتر از ژاپن)، رتبه پنجاه و چهارم دنيا را داراست.

جايگاه چين هم بسيار بد و رتبه نوَد وسوم دنيا را داراست.

🔹در اين رتبه بندى، #شادترين مردم دنيا، مردم كشور #فنلاند معرفى شده اند. كشورى كه همچون ژاپن و آلمان و كره جنوبى، #صنعتي نيست اما مجموعه شرايط "زندگى" در آن به نحوى است كه احساس شادكامى و تعادل، در بالاترين جايگاه جهانى قرار دارد.

شادترين كشورهاى دنيا در اين گزارش:
فنلاند، دانمارك، نروژ.

🔹جايگاه #آمريكا هم در اين رتبه بندى يك پله سقوط داشته(!)، و به رغم بحث #رؤياى_آمريكايى ، وضعيت شادكامى در آمريكا در رتبه نوزدهم است. (حال آنكه در گزارش سال قبل ١٨ بوده)

🔹 اما چرا چنين است؟

✔️ظاهرا شادى و شادكامىِ شهروندان الزاما مرتبط با قدرت صنعتى و ميزان توسعه يافتگى كشور نيست.

✔️ميزان شادكامى و رضايت از زندگى الزاما مرتبط با قدرت اقتصادى/نظامى (مثل آمريكا) يا "رشد" اقتصادى (همچون چين) نيست.

✔️بحث لذت بردن از زندگى و احساس رضايت، بحثى پيچيده و چند وجهى است. گزارش مذكور به پارامترهايى كه در ارزيابي به آنها استناد كرده اند، پرداخته كه در صورت تمايل مى توانيد در لينك زير مطالعه كنيد🔻

✔️به عنوان مثال اُفت رتبه شادكامى در #آمريكا 🇱🇷 (با وجود اينكه سال گذشته بهترين سال از بابت نرخ #بيكارى در آمريكا بوده) به دليل
“social crisis”
ذكر شده و عنوان شده كه احساس شهروند آمريكايي اين است كه در هنگام "احتياج" و نياز، نمى تواند روى كسى حساب كند.(نمونه گزارش نيويورك تايمز در پي نوشت🔻)

🔹جمع بندى:
اصراري نيست كه گزارش مذكور حتما در همه جنبه ها ارزيابى صحيحي داشته، اما جاى اين بحث جدى باقى است كه رشد اقتصادى/صنعتى/نظامى، الزاما باعث افزايش رضايت و شادكامى در شهروندان نشده است.

همچنين جاى اين تذكر هم باقي است كه مقايسه فنلاند پنج ونيم ميليون نفرى با آمريكا يا چينى كه يك شهرشان، چند برابر فنلاند جمعيت دارد، محل تأمل است.

اينكه فقر و عدم ثبات سياسى باعث اندوه و عدم شادكامى است هم امرى مسجل است (مانند رتبه مصر: ١٣٧- سوريه: ١٤٩- يمن: ١٥١- افغانستان: ١٥٤) اما، در مجموع گزارش نشان مى دهد كه به رغم رشد اقتصادى در "دنيا"، شاخص "شادى جهانى" ، افت داشته است.

🔹سوال اصلى اينجاست كه "اسبابِ شادكامى" و رضايتمندى و تعادل در زندگى ها،
چيست و كجاست؟

به تعبير #سهراب_سپهرى :
دلِ خوش، سيرى چند؟!


https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پى نوشت:
✔️لينك يادداشت قبل در خصوص قدرت پاسپورت ژاپنى:
https://t.iss.one/solseghalam/1439
✔️لينك اصل گزارش ١٣٤ صفحه اى مذكور
https://worldhappiness.report/ed/2019/
✔️لينك گزارش ژاپن تايمز درباره شادكامى در ژاپن
https://www.japantimes.co.jp/news/2019/03/21/world/social-issues-world/finland-tops-worlds-happiest-countries-list-south-sudan-dead-last-u-n-report/#.XJfIP6RlDYU
✔️لينك يادداشت مرتبط
✍️آرزوى سال جديد: اميدواريم شهرتان سانفرانسيسكو و نيويورك و سياتل نشود
https://t.iss.one/solseghalam/1497
✍️بخشنامه لبخند زدن در تويوتا
https://t.iss.one/solseghalam/1058
✍️اگر اين مقدار باران در هيروشيما مى باريد چه مى شد؟

🖊محمدرضا اسلامى

اين روزها كه بحث سيل دامنگير استانهاى مختلف كشور شده، مرورى بر گزارش بازديد ميدانى كه بعد از بارندگى شديد در #هيروشيما داشتم، بى مناسبت نيست:

🔹١- ژاپن كشورى است كه تقريبا از همه منابع طبيعى بى بهره است، بجز "باران".

از نفت و گاز و سنگ آهن و ... در ژاپن خبرى نيست. حتى زمين مسطح و فراخ هم در اين كشورِ كوهستانى، به آسانى يافت نمى شود. بيشترين بهره ژاپن از طبيعت، زلزله و باران است.

🔹٢- آسيب پذيرى ژاپن در برابر بارانهاى شديد باعث شده تا ژاپنى ها سرمايه گذاريهاي هنگفتى در زمينه شبكه هاى آب و فاضلاب، زهكشي، مهندسى رودخانه، سواحل و... طى چندين دهه انجام دهند.
روش و نحوه كار ژاپنى را هم مى شناسيم: وسواس و دقت بسيار (تا سرحد ممكن).

🔹٣- هر سال اواسط تابستان حدود دو ماه فصل بارندگيهاى شديد در ژاپن آغاز مى شود. روزهاى بسيارى در ماههاي جولاى و آگوست بارانى است. بارانهاى شديد.
لذا مديريت شهرى ژاپن، به همان اندازه كه براى زلزله و آتش مهياست، براى سيل هم آماده و پرداخته است.

🔹٤- تابستان سال ٢٠١٤ نيمه شب بيستم آگوست، ابرهاى آسمان هيروشيما باريدن آغاز كردند.

✔️در فاصله ساعت يك ونيم نيمه شب تا ساعت چهار ونيم سحرگاه (سه ساعت) 217.5 ميليمتر باران باريد. (اين عدد را به خاطر بسپاريم. مقياس خوبى براى مقايسه با گلستان است)

✔️شهردار كازومى ماتسويى در ساعت ٤:١٥ سحرگاه اعلام وضعيت اضطرارى كرد. ولي حالا ديگر كمى دير بود چون باران زياد، باعث رانش زمين در قسمت شمالى شهر شد و "هفتاد وچهار" شهروند هيروشيما در آن ساعات سحرگاه، زير خروش سنگ و خاك و آب كشته شدند.

✔️بين ساعات ٤ تا ٦ صبح، در اثر سست شدن زمين، آوارى از خاك و سنگ (همچون سونامى) از سمت كوه به سمت خيابانهاى هيروشيما براه افتاد و متاسفانه بهاى اين بارندگى شديد با جان هفتاد وچهار ژاپنى كه در آن ساعت در خواب بودند برابر شد.

✔️علاوه بر اين، ٩٨٠ خانه هم دچار آسيب شديد شد.

✔️حدود سه هزار نيروى امداد براي پيدا كردن اجساد از ميان خاك و آوار به منطقه گسيل شدند.

نخست وزير، #شينزو_آبه در روز ٢٤ آگوست (چهار روز بعد) شخصا عازم منطقه شد ولي عنوان شد كه بدى هوا مانع رسيدن نخست وزير به هيروشيما شده است(؟!)

✔️امپراطور و همسرش چند هفته بعد براي تشكر از زحمات نيروهاى امداد به هيروشيما رفتند.

✔️در تاريخ ٥ سپتامبر كابينه ژاپن مبلغ ٩٠٠ميليون يِن براي بازسازي هيروشيما اختصاص داد.

🔹٥- چند هفته بعد از اين
ماجراها به اتفاق پروفسور تاكادا براي تهيه گزارش بازديد ميدانى رفتيم و جلساتى با مديران اداره آب، شهردارى و فاضلاب شهرى هيروشيما برگزار شد. (لينك يادداشت درباره آن جلسات در پى نوشت🔻)

در ميان شهرهاي زيباى ژاپن، #هيروشيما حكايتش فرق مى كند. همه شهرها برايشان مهم هستند ولى هيروشيما همچون پاره تن ژاپن است.
شهرى كه يكبار كلا نابود شده و بعد آجر به آجر و خيابان به خيابان، از نو ، ساخته شده است.

🔹در جلسات، وقتي #مكانيزم رانش زمين و شروع سونامى خاك و سنگ را توضيح دادند، جويا شدم كه چرا با وجود چنين نقشه ها و اطلاعات دقيقى از بروز فاجعه پيشگيرى نكرديد؟

پاسخ اين بود كه نقاط متعددى در پيرامون شهر هيروشيما مستعد بروز مشكل هستند. شهر گسترش پيدا كرده و ما هنوز موفق به ايمن سازى همه نقاط نشده ايم. بودجه نيست. (ژاپن-سال ٢٠١٤)

🔹٦- سيل به شهرهايمان آمده و آسيب رسانده. اما يادمان نرود اين ميزان آب حتي در #ژاپن و #آمريكا هم مشكلزا هست. دو #بحران بزرگ را در ژاپن و آمريكا از نزديك شاهد بودم. سونامى و زلزله #توهوكو و #آتش كاليفرنيا. در هر دو بحران، دو كشوري كه مدعى سابقه و استادى در زلزله و #مديريت_آتش هستند در كارِ طبيعت فرو ماندند. قدرت شگفت طبيعت است و عجز بشر.

🔹٧- در ملامت كردن همديگر قدرى تامل كنيم. بعد از فاجعه سونامى و انفجار نيروگاه فوكوشيما، هرگز نشنيدم يك #ژاپنى بگويد: مديران احمق #شركت_برق توكيو ديوار مقابل
نيروگاه را كوتاه ساختند و فاجعه آلودگى هسته اى رخ داد. در كاليفرنيا در زمينه آتش كار مى كنم و هرگز نشنيدم يك آمريكايي بگويد مديران نالايق #آتش_نشانى عُرضه مهار آتش را نداشتند و در دوهفته هزاران خانه در آتش سوخت.
سفينه به فضا مى فرستيد و ناو هواپيمابر به خليج فارس، ولى در نياز لجستيك آتشِ يك شهر در مى مانيد..
...
قدرت طبيعت است و مهندسى بشر در برابرش عاجز.
درست است كه آسيب ها
Casualties
در ژاپن و آمريكا كمتر از ايران است ولى خاطرمان نرود، اين ميزان باران و آب، بشر را به زانو در مى آورد. با هم مهربان باشيم.

@solseghalam
▪️▪️▪️

📌پى نوشت:
✔️ويكيپدياى سانحه بارندگى هيروشيما:
https://en.m.wikipedia.org/wiki/2014_Hiroshima_landslides
✍️گزارش بازديد مذكور
https://t.iss.one/solseghalam/486
*ميزان بارش در گلستان: ۳۱۵ میلیمتر
✍️بيستون و كلنگ و مقاله
خودتان ارزيابى كنيد!

🖊محمدرضا اسلامى

🔹چند تن از پژوهشگران و اساتيد ژاپنى كه سابقا همكاري داشتيم بعد از مدتها "يك مقاله" منتشر كرده اند.
به تعبير يكى از دوستان كه به شوخى مى گفت: بعد هشتاد سال يك مقاله داده اند!

مقاله را ملاحظه كنيد. دوستانى كه در حوزه زلزله يا سازه فعاليت مى كنند خود مى توانند قضاوت كنند كه از ميان تمام دانشگاههاي #آمريكا و از بين تمام مقالاتى كه در ژورنالهاى برتر در سال گذشته چاپ شده، آيا پنج مقاله در اين سطح توليد شده؟

به بيان خودمانى، از ميان برترين مراكز تحقيقاتي آمريكا، چند مقاله در اين سطح خارج شده؟
(اصلا خارج شده؟!)

✔️خلاصه ى اين مقاله چيست؟

🔹 - يك ساختمان سه طبقه را با مقياس واقعى (يك به يك) روى ميز زلزله تست (و خراب) كرده اند.

- بعد مدل كامپيوترى آن سازه را با نرم افزارهاى المان محدود توليد، مِش بندى، و تحليل كرده اند.

- از مقايسه نتايج آن تست، با اين مدل كامپيوترى، متن مقاله و نتايج را توليد و منتشر كرده اند. همين!

ابزار و مواد لازم براى توليد چنين مقاله اى:

✔️🔹چند استاد با ذهن آرام و بدون دغدغه (كه اين كار، "تنها" كار زندگيشان باشد)؛

✔️🔹يك ميز زلزله با مقياس بزرگ و با امكاناتى حدودا بيست برابر امكانات ميز زلزله دانشگاه كاليفرنيا-سانديِگو؛

✔️🔹يك عدد شركت ميتسوبيشى كه جك هاي هيدروليك عظيم زير ميز را توليد و نگهدارى كند تا بتواند ميز لرزه اى را (مطابق شتاب طيف زلزله كوبه) بلرزاند؛

✔️🔹مبلغ صدوپنجاه هزار دلار براي ساختن ساختمان، بلند كردن و گذاشتنش روي ميز زلزله، و خراب كردن
(و سپس برداشتنش از روى ميز)؛

✔️🔹مجددا، چند استاد با ذهن آرام (و صبور بر رنجِ توليد) كه هيچ كاري در زندگى نداشته باشند جز اينكه نتايج تست فوق را تحليل كنند؛

✔️🔹يك سوپر كامپيوتر كه مدل اِلمان محدود را برايمان "ران" كند؛

✔️🔹يك بخش صنعت قوى و سرِپا كه در مدلسازي كامپيوترى، آن چند استادِ با ذهن آرام را كمك كنند؛
(مقاله كارِ مشترك دانشگاه كوبه و دو شركت از صنعت است)

✔️🔹"جلساتى" كه در آن جلسات، اين جماعتي كه در بالا عرض شد، مرتب وسط جلسه باهم دعوايشان نشود؛

✔️🔹نهايتا انتشار مقاله.
- - - -

📌فايل پى دى اف مقاله در اينجا🔺 قرار داده شده. دوستان حوزه مهندسي مى توانند كيفيت داده ها و مباحث را با مقالات مشابه، مقايسه و ارزيابى كنند.

🔹متاسفانه حجم توليد علم در ژاپن در اين كيفيت بسيار بالاست ولى ارائه به زبان انگليسى بسيار اندك.

(بی اغراق) ده ها تست مشابه این تست در مرکز ای-دیفنس #کوبه اجرا شده؛ ولی تعداد بسیار محدودی مقاله انگلیسی در ژورنالهای #آی_اس_آی منتشر شده است.

در واقع ژاپنى ها انگيزه چندانى براى "مقاله بازى" به نحوى كه در آمريكا و چين رايج شده است، ندارند.
(ملاحظه مي كنيد كه حتي اين كار [در این سطح] در يك ژورنال داخلى[ژاپنى] منتشر شده؛ و نه يك ژورنال تراز اول بين المللى)
AIJ

🔹از رشته هاي ديگر مهندسي دقيق اطلاع ندارم ولي در اين حوزه، فاصله مرز دانش و توليد علم در ژاپن با #آمريكا بسيار چشمگير است.

دليل اين تفاوت؟

🔹قبلا هم در اين باره صحبت شد. دو دليل وجود دارد:
▪️دليل اول اينكه موضوع زلزله و "رفتار سازه" در ژاپن، مهمتر از آمريكاست. (مقتضيات جغرافيايى)

▪️اما دليل دوم مهمتر است. ساختار دانشگاه و تعريف "جايگاه استاد دانشگاه" در ژاپن، با آمريكا متفاوت است.
دانشگاه در ژاپن كپى دانشگاه در آمريكا نيست.
دو اتفاق در آمريكا افتاده كه در ژاپن نيفتاده: مقاله نويسي و پروپوزال نويسى.
(با توليد انبوه)

اين بدين مفهوم نيست كه اساتيد ژاپنى مقاله نمي نويسند يا استرسِ نوشتن پروپوزال ندارند. خير.
مسأله اين است كه كيفى كارى در ژاپن، جايش را به كمّى كارى نداده (حداقل در پژوهشهاى مهندسى زلزله و سازه).

🔹شتابزدگى در توليد مقاله و نوشتن پروپوزال، بلايى است كه دامان جامعه علمى را اگر گرفت، انتظار توليد اين دست مقالات را ، نبايد داشت.

اين كارها، بيستون با كلنگ كندن است.
صبر ايوب مى خواهد.

@solseghalam
✍️برخورد تند دانشگاه با استاد (و مدير دپارتمان)

🔹زماني كه براي دوره پسادكترا در دانشگاه ميشيگان استيت بودم يكي از اساتيد (كه حسب اتفاق ايراني هم هستند) وقت نسبتا كمى رو در دپارتمان صرف مي كرد و يك شركت فعال عمراني (بسيار موفق) در بيرون دانشگاه داشت.

اخيرا يكي از دانشجوهايش (كه خانم متشخص مالزيايى است) رفته و از او شكايت كرده كه اين استاد باعث شده من در شركتش كار كنم، بدون اينكه حقوق و پرداختي مناسبي بهم پرداخت كنه.

🔹برايم جالب بود كه آنچنان برخورد جدي و تندى از طرف دانشگاه "با دپارتمان" صورت گرفت كه (علاوه بر تعليق استاد) حتي منجر به بركناري رئيس دپارتمان كه (استاد راهنماي سابقم بود و تقريبا) مشهورترين چهره علمى دنيا در حوزه پژوهش "سازه و آتش" هست، شد.

اصلا انتظار اين ميزان قاطعيت در "برخور با دپارتمان" رو بخاطر تخلف يك استاد، نداشتم.
شرح اين ماجرا رو (با جزئيات) در #روزنامه لنسينگ استيت(روزنامه ايالت #ميشيگان) در زير🔻ميتوانيد ملاحظه كنيد!

🔹برای من این میزان شدت عمل و برخورد تُند، (قابل تحسین و) محل تعجب است.
از اینکه با دکتر سروشیان برخود شده متعجب نیستم بلکه تعجب از این است که با چه شدت عملی، مدیر گروه را هم، برکنار کردند. مدیر گروهی که مطرح ترین چهره علمی دنیا در تخصص خودش است را به دلیل اینکه چرا در زمان مدیریت بر گروه، بر رفتار اساتید نظارت کافی نداشته ای، برکنار کردند.

🔹دکتر کدور (رئیس دپارتمان) گفته که:
این وظیفه من نبوده که بروم در شرکت خصوصى سروشیان و ببینم ايشان چه رفتاری با دانشجویانش دارد (نقل از روزنامه لنسینگ🔻) ولی به رغم این حرف، ايشان برکنار شد.

🔹 پرونده اين شكايت همچنان در دادگاه فدرال در جريان است ولى فعلا استاد مربوطه از هدايت هرگونه پايان نامه دانشجويى، تعليق شده و دپارتمان هم موظف شده كه رئيس جديدى پيدا كند.

🔹 نكته ديگرى كه از اين شكايت برايم عجيب بود، زمان شكايت بود. خانمي كه (به اتفاق چند دانشجوى ديگر) رفت و از رفتار استادش شكايت كرد، در شرف دفاع و فارغ التحصيلى بود؛ و با اينكار عملا پروسه فارغ التحصيلى اش به هوا رفت. لذا مشخص است كه چه فشارى روحى به وى تحميل شده كه حاضر به انجام چنين ريسكى شده است.

🔹 اعتماد به هيأت علمى (استاد دانشگاه) از ويژگيهاى سيستم آموزش عالى در #آمريكا ست ؛ ولى اين اعتماد باعث نشده كه در چنين مواردي، شدت عمل و برخورد خشن از سوى مديريت عالى دانشگاه صورت نپذيرد.

سيستم مبتني بر #اعتماد، سيستم بسيار ارزنده اى است اما، وجود "اعتماد" نبايد باعث شود تا استاد احساس كند در يك #حاشيه_امن واقع شده است.


سخن آخر : گاه در دوره دكترا، استاد راهنما رفتارهايى مى كند كه دانشجو به دليل نياز به فارغ التحصيلى، تحمل مى كند. عبور از برخى مرزها، "نبايد" توسط دانشجو تحمل شود. البته اين به مفهوم توصيه به كم صبرى يا كم تحملى در دوران دانشجوئى نيست بلكه، چشمها بايد باز باشد تا اگر حق ما در حال تضييع است از مجارى قانونى اقدام كنيم.

@solseghalam

▪️▪️▪️▪️
📌لينك: گزارش شكايت مذكور در اخبار ايالت ميشيگان:
https://statenews.com/article/2019/04/lawsuit-alleges-michigan-state-knew-of-engineering-professors-abusive-practices

📌لينك: گزارش پرونده شكايت مذكور در روزنامه لنسينگ استيت:
https://www.google.com/amp/s/amp.lansingstatejournal.com/amp/1701828001

📌لينك: گزارش ديگرى در روزنامه لنسينگ استيت:
https://www.google.com/amp/s/amp.lansingstatejournal.com/amp/3311009002
📌لينك: گوگل اسكولار استاد راهنماي سابقم با بيش از ۱۵هزار ساتيشن و اچ ايندكس ۶۸ كه به دليل اين ماجرا از رياست گروه بركنار شد:
https://scholar.google.com/citations?user=MCFru8AAAAAJ&hl=en

📌لينك: يادداشت قبل
✍️چند توصيه به علاقمندان #ادامه_تحصيل در خارج از كشور:
https://t.iss.one/solseghalam/1121