✍️ناجوانمردی محض در فاکسنیوز و سی.ان.ان
(نبرد رسانه برای تغییر روایت جنگ در اذهان بینالمللی)
محمدرضا اسلامی
🔵 امروز مشاهده گفتگوهای خبری در فاکس نیوز، سی.ان.ان و حتی شبکه ABC بهتآور بود. مشخصا یک تغییر رویکرد واضح و روشن در نحوه پوشش اخبار جنگ اسرائیل با ایران رخ داده است.
🔵 هنوز چهار روز از شروع جنگ نگذشته، روایت این جنگ را برای اذهان بینالمللی تغییر میدهند. خلاصهٔ ماجرای امروز به این شکل بود:
میهمانانی برای تحلیل/گفتگو درباره جنگ دعوت میشدند؛ محور صحبت این میهمانان اینگونه بود که
✔️۱- اسرائیل تلاش کرده جلو بمب هستهای ایران را بگیرد؛ و فقط اهداف نظامی را زده؛
✔️۲- ایران دارد مناطق مسکونی/شهروندان اسرائیل را موشکباران میکند.
و همزمان با صحبت میهمانان، بخشی از کادر تصویر تلویزیون در حال نشان دادن «مناطق مسکونی ویران شدهٔ» اسرائیل بود.
🔵 انگار نه انگار که از شروع این جنگ تنها چهار روز گذشته و انگار نه انگار که اسرائیل در کشتنِ دانشمندان و فرماندهان نظامی ایرانی براحتی خانواده آنها و شماری از شهروندان غیرنظامی ایران را قتلعام کرده است.
اگر این کار رسانه بعد از چندماه از شروع یک جنگ رخ داده بود شاید عجیب نبود ولی این قساوتِ رسانهای تنها پس از چهار روز؟
و باز انگار نه انگار که همین ارتشی که امروز به سراغ آسمان ایران آمده، در غزه طی ۶۷۶ روز به هیچ شهروند غیرنظامی خردسال و کهنسالی رحم نکرده است.
🔴تحلیل و تجویز راهبردی
▪️۱- تصویربرداری و انتشار ویدئوهای مناطق مسکونی ایران که مورد حمله و انفجار واقع شده در رسانههای بینالمللی و شبکههای اجتماعی (مانند توئیتر، اینستاگرام و …) ضرورت است.
▪️۲- حضور چهرههای ایرانی که قادر به صحبتکردن به زبانهای انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی، ژاپنی… هستند «در رسانههای بینالمللی» یک ضرورت است.
اسرائیل در حال شرح و بسط یک روایت در رسانه است. اینکه: دولت اسرائیل جانفشانی کرده و متقبل زحمت شده و در حال «دفعخطر بمب هستهای ایرانی» است، ولی بها/هزینه این جانفشانی دولت اسرائیل را شهروندانش میدهند بخاطر قساوت ایرانی در زدن مناطق مسکونی.
چهرههای ایرانی که توان گفتگوی فاخر با زبان غیرفارسی را دارا هستند باید در رسانه حضور داشته باشند.
(تاکید میشود: گفتگوی وزین و فاخر، نه مثلا انگلیسی دست و پا شکسته و اسباب استهزاء)
▪️۳- رسانهها در حال بسترسازیِ اذهان بینالمللی برای شکلدهی به ائتلاف علیه ایران هستند. امروز باید این سوال را از کسانی که محمدجواد ظریف را حذف کردند پرسید: آیا اکنون حضور چنین فردی در دولت و نقش فعال و توانمندش در رسانهبینالمللی به ضرر ایران میبود یا به نفع ایران؟
کدام کشوری نیروهای توانمند خودش را به دست خودش به بهانه قانون تابعیت مضاعف بستگان! خانهنشین میکند؟
▪️۴- قطع اینترنت یا کم کردن سرعت اینترنت در این شرایط یک خطای راهبردی خواهد بود.
▪️۵- برای هر کسی که به گوهر ایران علاقمند است، حضور در جنگ رسانهای یک ضرورت است. گرگها منتظر تجزیه ایران نشستهاند و نبرد رسانه، بیرحمانهتر از نبرد بمبهاست.
یک توئیت به انگلیسی، یک استوری اینستاگرام به آلمانی، یک فرسته لینکدین به ژاپنی… ممکن است اثرش بیشتر از یک بمب و موشک باشد.
گوهر ایران امروز در خطر است.
https://t.iss.one/solseghalam/2538
(نبرد رسانه برای تغییر روایت جنگ در اذهان بینالمللی)
محمدرضا اسلامی
🔵 امروز مشاهده گفتگوهای خبری در فاکس نیوز، سی.ان.ان و حتی شبکه ABC بهتآور بود. مشخصا یک تغییر رویکرد واضح و روشن در نحوه پوشش اخبار جنگ اسرائیل با ایران رخ داده است.
🔵 هنوز چهار روز از شروع جنگ نگذشته، روایت این جنگ را برای اذهان بینالمللی تغییر میدهند. خلاصهٔ ماجرای امروز به این شکل بود:
میهمانانی برای تحلیل/گفتگو درباره جنگ دعوت میشدند؛ محور صحبت این میهمانان اینگونه بود که
✔️۱- اسرائیل تلاش کرده جلو بمب هستهای ایران را بگیرد؛ و فقط اهداف نظامی را زده؛
✔️۲- ایران دارد مناطق مسکونی/شهروندان اسرائیل را موشکباران میکند.
و همزمان با صحبت میهمانان، بخشی از کادر تصویر تلویزیون در حال نشان دادن «مناطق مسکونی ویران شدهٔ» اسرائیل بود.
🔵 انگار نه انگار که از شروع این جنگ تنها چهار روز گذشته و انگار نه انگار که اسرائیل در کشتنِ دانشمندان و فرماندهان نظامی ایرانی براحتی خانواده آنها و شماری از شهروندان غیرنظامی ایران را قتلعام کرده است.
اگر این کار رسانه بعد از چندماه از شروع یک جنگ رخ داده بود شاید عجیب نبود ولی این قساوتِ رسانهای تنها پس از چهار روز؟
و باز انگار نه انگار که همین ارتشی که امروز به سراغ آسمان ایران آمده، در غزه طی ۶۷۶ روز به هیچ شهروند غیرنظامی خردسال و کهنسالی رحم نکرده است.
🔴تحلیل و تجویز راهبردی
▪️۱- تصویربرداری و انتشار ویدئوهای مناطق مسکونی ایران که مورد حمله و انفجار واقع شده در رسانههای بینالمللی و شبکههای اجتماعی (مانند توئیتر، اینستاگرام و …) ضرورت است.
▪️۲- حضور چهرههای ایرانی که قادر به صحبتکردن به زبانهای انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی، ژاپنی… هستند «در رسانههای بینالمللی» یک ضرورت است.
اسرائیل در حال شرح و بسط یک روایت در رسانه است. اینکه: دولت اسرائیل جانفشانی کرده و متقبل زحمت شده و در حال «دفعخطر بمب هستهای ایرانی» است، ولی بها/هزینه این جانفشانی دولت اسرائیل را شهروندانش میدهند بخاطر قساوت ایرانی در زدن مناطق مسکونی.
چهرههای ایرانی که توان گفتگوی فاخر با زبان غیرفارسی را دارا هستند باید در رسانه حضور داشته باشند.
(تاکید میشود: گفتگوی وزین و فاخر، نه مثلا انگلیسی دست و پا شکسته و اسباب استهزاء)
▪️۳- رسانهها در حال بسترسازیِ اذهان بینالمللی برای شکلدهی به ائتلاف علیه ایران هستند. امروز باید این سوال را از کسانی که محمدجواد ظریف را حذف کردند پرسید: آیا اکنون حضور چنین فردی در دولت و نقش فعال و توانمندش در رسانهبینالمللی به ضرر ایران میبود یا به نفع ایران؟
کدام کشوری نیروهای توانمند خودش را به دست خودش به بهانه قانون تابعیت مضاعف بستگان! خانهنشین میکند؟
▪️۴- قطع اینترنت یا کم کردن سرعت اینترنت در این شرایط یک خطای راهبردی خواهد بود.
▪️۵- برای هر کسی که به گوهر ایران علاقمند است، حضور در جنگ رسانهای یک ضرورت است. گرگها منتظر تجزیه ایران نشستهاند و نبرد رسانه، بیرحمانهتر از نبرد بمبهاست.
یک توئیت به انگلیسی، یک استوری اینستاگرام به آلمانی، یک فرسته لینکدین به ژاپنی… ممکن است اثرش بیشتر از یک بمب و موشک باشد.
گوهر ایران امروز در خطر است.
https://t.iss.one/solseghalam/2538
Telegram
ارزیابی شتابزده
👍136❤31👎16😢12👏1🙏1
✍️ تاکر کارلسن و ایران: پدیده دنیای رسانه!
(موشکهای کروز کارلسن علیه تِد کروز)
محمدرضا اسلامی
🔵هفده میلیون مشاهده (View) در توئیتر در تنها کمتر از شش ساعت!
این برش از گفتگوی تاکر کارلسن با تد کروز «درباره ایران»🔻میلیونها بار در توئیتر، یوتیوب، اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام و واتساپ مشاهده شدهاست.
این ضربه ای که کارلسن به سناتور جنگطلب ایالت تگزاس زد در تاریخ ماندگار خواهد شد.
🔵فارغ از آنکه نتیجه جنگ در چند روزه آینده به چه سمتی برود، ولی این 93 ثانیه به عنوان سندی از اوج بیسوادی سیاستمداران جنگطلب در تاریخ خواهد ماند.
این دقیقا همان چیزی است که از آن به عنوان «قدرت رسانه مستقل» یاد میشود. اگر تنها ۱۵ سال پیش از امروز به عقب برگردیم، تصور چنین چیزی برای یک «فرد رسانه» غیرممکن بود.
حتما لازم بود که یک «بنگاه خبری بزرگ» با سازوکار خاص رسانهای خودش وجود داشتهباشد تا بتواند یک «محتوا» را در عرض چندساعت اینگونه در معرض مشاهده/قضاوت میلیونها نفر قرار بدهد. اما روزگار عوض شده!
یک انسان/شهروند میتواند خودش رسانه باشد و علاوه بر این میتواند محتوایی تولید کند که از رسانههای جریاناصلی (Mainstream media) بیشتر دیده شود. مرحبا آقای تاکر!
🔵در این ۹۳ ثانیه، تاکر کارلسن بدون اینکه مستقیما از ایران دفاع کند، ولی به اندازه صدها موشک کروز اثر تخریبی روی پایگاه فکریِ هوادارانِ تد کروز داشت. لحنی که با آن لحن حرف زد، میمیک صورت (حرکات چهره)، نحوه تعجبکردن، نحوه بازخواستکردن، نحوه رساندن پرسش اول به پرسش دوم/سوم/چهارم، همه اینها به نحوی بود که زیست سیاسی تد کروز را متلاشی کرد.
🔵تد کروز تنها چند ساعت قبل از این با رسانه معظم ABC News مصاحبه کرده بود و مصمم گفته بود: اکنون زمان جنگ با ایران است. ولی در این مصاحبه تاکر کارلسن به همه مردم دنیا نشان داد که این جناب سناتور تگزاسی درباره جنگ با کشوری «حرف» میزند که کمترین اطلاعات عمومی درباره آن کشور ندارد.
🔴گفتگو را با هم مرور کنیم
▪️کارلسن (با لحنی خاص میپرسد):
شما مدام درباره ایران صحبت میکنید و از تغییر رژیم در این کشور حمایت میکنید.
راستی، میدونید چند نفر در ایران زندگی میکنن؟
«تعداد مردم ایران چقدره؟»
How many people live in Iran, by the way
▪️کروز:
«من نمیدونم جمعیتشون چقدره.»
▪️کارلسن:
«تو نمیدونی جمعیت کشوری رو که میخوای سرنگونش کنی؟»
You don't know the population of the country you seek to topple
▪️کروز:
«من که جدولهای جمعیتی رو حفظ نمیکنم.»
I don't sit around memorizing population tables
(لحن پررو)
▪️کارلسن:
«خب، این موضوع خیلی مهمه چون شما داری برای سرنگونی حکومتشون لابی میکنی!»(توئیتر)
Well, it's kinda relevant because you're calling for the overthrow of the government
________________
▪️کارلسن ادامه داد:
«مخلوط نژادی و قومی ایران چیه؟»
What is the ethnic mix of Iran
▪️کروز:
«ایرانیها اکثراً فارس و شیعه هستن، ولی عدد و ارقام دقیق نمیدونم.»
▪️کارلسن:
«نَه! تو سناتوری که قراره اون کشور رو سرنگون کنه، و چیزی دربارهش نمیدونی!!»
No, you’re a senator who is calling to overthrow the country, and you don’t know anything about
▪️کروز:
I'm not the Tucker Carlson expert on Iran!”
«من کارشناس ایران بهسبکِ تو نیستم!»
(بازهم لحن پررو)
____
در بخش دیگری از مصاحبه:
▪️کارلسن:
«آیا به نفع آمریکاست که اسرائیل جاسوسی کنه حتی رئیسجمهور ما را؟»
▪️کروز:
«فکر میکنم همهی متحدانمون از ما جاسوسی میکنن… اما نزدیک بودن به اسرائیل به نفع آمریکاست چون کلی منفعت ازش میبریم.»
🔵در تنها چندساعت این گفتگو در رسانههای مختلف بازتاب داشتهاست. مثلا در کشور هندوستان! روزنامه تایمز هند (Times of India) تاکید کرد: کارلسن نه تنها کروز، بلکه سیاستگذاران و شبکههایی چون فاکسنیوز را نیز بخاطر حمایت از روایت جنگطلبانه مورد انتقاد قرار داد. (لینک)
در فضای محافظهکاران آمریکا نیز این گفتگو در حال بدلشدن به یک نقطه عطف جدی است.
🔵سید محمد بهشتی در کتاب «ایران کجاست ایرانی کیست» به این مفهوم می پردازد که ایران به عنوان «میراث تجربه انسان» یک سرزمین صاحب تاریخ، فرهنگ، شعر، موسیقی، نوا، معماری، فرش، صنایع دستی، رنگ و زیبایی است. اما این مفهوم ایران در دنیای رسانه امروز نیازمند تاکر کارلسنهای ایرانی است. امروز به موازات جنگ و بمباران تهران، یک جنگ موازی و «سنگینتر» علیه موجودیتِ سرزمینیِ ایران در توئیتر و رسانهها برقرار است. این جنگ نیازمند هشیاری ایرانیان است. هر توئیت غیرفارسی ما، هر استوری اینستاگرام ما، هر ویدئوی کوتاه ما در یوتیوب میتواند رسانهای باشد علیه تد کروزهایی که این خطّه ایرانِ مَهین را ویرانه میخواهند.
https://t.iss.one/solseghalam/2541
(موشکهای کروز کارلسن علیه تِد کروز)
محمدرضا اسلامی
🔵هفده میلیون مشاهده (View) در توئیتر در تنها کمتر از شش ساعت!
این برش از گفتگوی تاکر کارلسن با تد کروز «درباره ایران»🔻میلیونها بار در توئیتر، یوتیوب، اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام و واتساپ مشاهده شدهاست.
این ضربه ای که کارلسن به سناتور جنگطلب ایالت تگزاس زد در تاریخ ماندگار خواهد شد.
🔵فارغ از آنکه نتیجه جنگ در چند روزه آینده به چه سمتی برود، ولی این 93 ثانیه به عنوان سندی از اوج بیسوادی سیاستمداران جنگطلب در تاریخ خواهد ماند.
این دقیقا همان چیزی است که از آن به عنوان «قدرت رسانه مستقل» یاد میشود. اگر تنها ۱۵ سال پیش از امروز به عقب برگردیم، تصور چنین چیزی برای یک «فرد رسانه» غیرممکن بود.
حتما لازم بود که یک «بنگاه خبری بزرگ» با سازوکار خاص رسانهای خودش وجود داشتهباشد تا بتواند یک «محتوا» را در عرض چندساعت اینگونه در معرض مشاهده/قضاوت میلیونها نفر قرار بدهد. اما روزگار عوض شده!
یک انسان/شهروند میتواند خودش رسانه باشد و علاوه بر این میتواند محتوایی تولید کند که از رسانههای جریاناصلی (Mainstream media) بیشتر دیده شود. مرحبا آقای تاکر!
🔵در این ۹۳ ثانیه، تاکر کارلسن بدون اینکه مستقیما از ایران دفاع کند، ولی به اندازه صدها موشک کروز اثر تخریبی روی پایگاه فکریِ هوادارانِ تد کروز داشت. لحنی که با آن لحن حرف زد، میمیک صورت (حرکات چهره)، نحوه تعجبکردن، نحوه بازخواستکردن، نحوه رساندن پرسش اول به پرسش دوم/سوم/چهارم، همه اینها به نحوی بود که زیست سیاسی تد کروز را متلاشی کرد.
🔵تد کروز تنها چند ساعت قبل از این با رسانه معظم ABC News مصاحبه کرده بود و مصمم گفته بود: اکنون زمان جنگ با ایران است. ولی در این مصاحبه تاکر کارلسن به همه مردم دنیا نشان داد که این جناب سناتور تگزاسی درباره جنگ با کشوری «حرف» میزند که کمترین اطلاعات عمومی درباره آن کشور ندارد.
🔴گفتگو را با هم مرور کنیم
▪️کارلسن (با لحنی خاص میپرسد):
شما مدام درباره ایران صحبت میکنید و از تغییر رژیم در این کشور حمایت میکنید.
راستی، میدونید چند نفر در ایران زندگی میکنن؟
«تعداد مردم ایران چقدره؟»
How many people live in Iran, by the way
▪️کروز:
«من نمیدونم جمعیتشون چقدره.»
▪️کارلسن:
«تو نمیدونی جمعیت کشوری رو که میخوای سرنگونش کنی؟»
You don't know the population of the country you seek to topple
▪️کروز:
«من که جدولهای جمعیتی رو حفظ نمیکنم.»
I don't sit around memorizing population tables
(لحن پررو)
▪️کارلسن:
«خب، این موضوع خیلی مهمه چون شما داری برای سرنگونی حکومتشون لابی میکنی!»(توئیتر)
Well, it's kinda relevant because you're calling for the overthrow of the government
________________
▪️کارلسن ادامه داد:
«مخلوط نژادی و قومی ایران چیه؟»
What is the ethnic mix of Iran
▪️کروز:
«ایرانیها اکثراً فارس و شیعه هستن، ولی عدد و ارقام دقیق نمیدونم.»
▪️کارلسن:
«نَه! تو سناتوری که قراره اون کشور رو سرنگون کنه، و چیزی دربارهش نمیدونی!!»
No, you’re a senator who is calling to overthrow the country, and you don’t know anything about
▪️کروز:
I'm not the Tucker Carlson expert on Iran!”
«من کارشناس ایران بهسبکِ تو نیستم!»
(بازهم لحن پررو)
____
در بخش دیگری از مصاحبه:
▪️کارلسن:
«آیا به نفع آمریکاست که اسرائیل جاسوسی کنه حتی رئیسجمهور ما را؟»
▪️کروز:
«فکر میکنم همهی متحدانمون از ما جاسوسی میکنن… اما نزدیک بودن به اسرائیل به نفع آمریکاست چون کلی منفعت ازش میبریم.»
🔵در تنها چندساعت این گفتگو در رسانههای مختلف بازتاب داشتهاست. مثلا در کشور هندوستان! روزنامه تایمز هند (Times of India) تاکید کرد: کارلسن نه تنها کروز، بلکه سیاستگذاران و شبکههایی چون فاکسنیوز را نیز بخاطر حمایت از روایت جنگطلبانه مورد انتقاد قرار داد. (لینک)
در فضای محافظهکاران آمریکا نیز این گفتگو در حال بدلشدن به یک نقطه عطف جدی است.
🔵سید محمد بهشتی در کتاب «ایران کجاست ایرانی کیست» به این مفهوم می پردازد که ایران به عنوان «میراث تجربه انسان» یک سرزمین صاحب تاریخ، فرهنگ، شعر، موسیقی، نوا، معماری، فرش، صنایع دستی، رنگ و زیبایی است. اما این مفهوم ایران در دنیای رسانه امروز نیازمند تاکر کارلسنهای ایرانی است. امروز به موازات جنگ و بمباران تهران، یک جنگ موازی و «سنگینتر» علیه موجودیتِ سرزمینیِ ایران در توئیتر و رسانهها برقرار است. این جنگ نیازمند هشیاری ایرانیان است. هر توئیت غیرفارسی ما، هر استوری اینستاگرام ما، هر ویدئوی کوتاه ما در یوتیوب میتواند رسانهای باشد علیه تد کروزهایی که این خطّه ایرانِ مَهین را ویرانه میخواهند.
https://t.iss.one/solseghalam/2541
Telegram
ارزیابی شتابزده
❤100👍41👎7🙏2👌2
چه خواهد شد؟
(تحقیر کردنِ ترامپ، بازی در زمین نتانیاهو است)
تحلیل اتفاقات اخیر بدون تحلیل شخصیت/گذشته ترامپ یک اشتباه راهبردی است.
▪️۱- شخصیت ترامپ، شخصیتی است که به شدت محتاج توجه است. به شدت «مطرح بودن» برایش مهم است. عملا ما با «بیتوجهی» و بیمحلیکردن به ترامپ، در زمین نتانیاهو بازی میکنیم.
در حالی که اکنون زمانی است که با سیاستورزی و زیرکی حتی میتوان میان این دو نفر فاصله ایجاد کرد (یا لااقل «عدم توافق» میانشان در گستردهتر کردن جنگ با ایران را بسط داد).
▪️۲- شخصیت ترامپ در بحث جنگِ مستقیم با ایران یک «شخصیت مردد» است. او از یک طرف دوست دارد که در رسانه «شخص قوی» و رهبر صاحب قدرت/سلاح «به نظر برسد» ولی همزمان نفرت دارد که وارد یک جنگ بیسر و ته مانند جنگ افغانستان/یا عراق بشود. ذهن او درگیر این است که چطور میتوان هزینههای دولت آمریکا را با DOG کاهش داد، لذا همان ذهن از اینکه میلیاردها دلار (مانند اوباما) در خاورمیانه بلازده پول خرج کند بیزار است.
ترامپ زمانی که تاجر بود شدیدا منتقد جنگهای عراق و افغانستان بود. ذهن ترامپ درگیر این “تناقض” است.
تناقض بین ذهن یک رهبر جنگنده/صاحبسلاح در برابر ذهن یک بیزینسمنِ نگرانِ کسریبودجه وحشتناک ایالات متحده.
▪️۳- تمام دوران جوانی ترامپ در فضای یک شخصیت نمایشی طی شده است. جوان میلیاردر خوشتیپ نیویورکی که عاشق دوربین و رسانه بود.
حال آن جوان به پیری رسیده و از شگفتی روزگار «برای بار دوم» رئیسجمهور ایالاتمتحده شده است.
ایران امروز نباید تعمدا وارد حوزه «تحقیر» یک شخصیت نمایشی بشود. چرا که نتانیاهو مشخصا مشتاق این امر است. نتانیاهو بیش از هرکسی مشتاق «توسعه حس تحقیر» در ترامپ است چون که به این شکل میتواند فرصت همراهی مستقیم ارتش آمریکا در جنگ با ایران را به دست بیاورد.
▪️۴- عملکرد بسیار ضعیف دموکراتها در آمریکا باعث شد که ترامپ از خارج از Establishment برای دومین بار رئیسجمهور قدرتمندترین نیروی نظامی دنیا بشود. این یک «واقعیت» (Fact) است. ما نمیتوانیم انکار کنیم که پس از یک فراز و نشیب بسیار طولانی (زد و خورد شدید) در داخلِ آمریکا، و شکست سهمگین دموکراتها، اکنون این ترامپ است که به منابع عظیم سلاح و بمبافکنهای ارتش ایالات متحده دسترسی دارد.
در چنین شرایطی دیپلماسی ایران، نباید در جهت مسیری برود که نتانیاهو مشتاق آن است.
▪️۵- ارتباط مستقیم میان ایران و رئیسجمهور آمریکا بدترین رویداد ممکن برای نتانیاهو است. او فردی است که از میانه جنگ برای روز تولد ترامپ پیام ویدئویی تبریکتولد ضبط می کند و او را با القاب مختلف کودکانه میستاید. او در تلاش است تا بیشترین بهره را از یک شخصیت نمایشی ببرد.
▪️۶- اکنون ایران در موضع ضعف نیست. توانسته به حملات نتانیاهو پاسخ مستقیم و کوبنده بدهد. اکنون دقیقا آن لحظه طلایی یا Golden Timeی است که ایران باید از موضع قوت با ترامپ «ارتباط مستقیم» بگیرد و زهر نتانیاهو را تا حد ممکن خنثی کند.
«ترامپ با شخصیت نمایشی» خوشحال خواهد شد که در رسانههای بینالمللی احساس عدم تحقیر/بزرگی کند. در این ساعات حساس، چنین کاری برای حفظ گوهر ایران و تمامیت ارضی کشور ایرادی ندارد.
ضربهی این ارتباط به اسرائیل و شخصنتانیاهو (در این مقطع زمانی) ضربه موثری خواهد بود.
▪️آخر- مروری داشته باشیم روی اتفاقات چهل و هشت ساعت اخیر:
۱- ترامپ اجلاس گروه هفت را قبل از پایان اجلاس ترک کرد (تا به نشست شورایامنیت کشورش در واشنگتن برسد)
۲- قرار بود که او تا ساعت ۶ عصر سهشنبه (پریروز ۱۷ ژوئن) اعلام کند که آیا ایالات متحده هم همراه با اسرائیل وارد حمله به ایران خواهد شد یا خیر؟
از ساعت ۶ عصر تا ۱۱ شب خبرنگاران منتظر اعلام این تصمیم بودند و خبری نشد.
۳-دیروز (چهارشنبه ۱۸ ژوئن) نیز ترامپ اعلام رسمی نکرد! و وقتی که نهایتا در برابر پرسش خبرنگاران قرار گرفت به صراحت گفت: هنوز تصمیمی نگرفته ام.
بله او تصمیم نگرفته چون که نمیتواند تصمیم بگیرد. او به شدت مردد است.
ایران باید از این فرصت زمانی خاص استفاده کند و با او ارتباط مستقیم بگیرد و موقتا وارد یک توافق بشود تا از «ترامپ مردد» نتانیاهو نهایت بهرهبرداری را نکند.
🔴 مسیر ویتکاف/عراقچی اصلا مسیر درستی برای این کار نیست. خود پزشکیان باید وارد کنشگری فعال بشود.
محمدرضا اسلامی
https://t.iss.one/solseghalam
(تحقیر کردنِ ترامپ، بازی در زمین نتانیاهو است)
تحلیل اتفاقات اخیر بدون تحلیل شخصیت/گذشته ترامپ یک اشتباه راهبردی است.
▪️۱- شخصیت ترامپ، شخصیتی است که به شدت محتاج توجه است. به شدت «مطرح بودن» برایش مهم است. عملا ما با «بیتوجهی» و بیمحلیکردن به ترامپ، در زمین نتانیاهو بازی میکنیم.
در حالی که اکنون زمانی است که با سیاستورزی و زیرکی حتی میتوان میان این دو نفر فاصله ایجاد کرد (یا لااقل «عدم توافق» میانشان در گستردهتر کردن جنگ با ایران را بسط داد).
▪️۲- شخصیت ترامپ در بحث جنگِ مستقیم با ایران یک «شخصیت مردد» است. او از یک طرف دوست دارد که در رسانه «شخص قوی» و رهبر صاحب قدرت/سلاح «به نظر برسد» ولی همزمان نفرت دارد که وارد یک جنگ بیسر و ته مانند جنگ افغانستان/یا عراق بشود. ذهن او درگیر این است که چطور میتوان هزینههای دولت آمریکا را با DOG کاهش داد، لذا همان ذهن از اینکه میلیاردها دلار (مانند اوباما) در خاورمیانه بلازده پول خرج کند بیزار است.
ترامپ زمانی که تاجر بود شدیدا منتقد جنگهای عراق و افغانستان بود. ذهن ترامپ درگیر این “تناقض” است.
تناقض بین ذهن یک رهبر جنگنده/صاحبسلاح در برابر ذهن یک بیزینسمنِ نگرانِ کسریبودجه وحشتناک ایالات متحده.
▪️۳- تمام دوران جوانی ترامپ در فضای یک شخصیت نمایشی طی شده است. جوان میلیاردر خوشتیپ نیویورکی که عاشق دوربین و رسانه بود.
حال آن جوان به پیری رسیده و از شگفتی روزگار «برای بار دوم» رئیسجمهور ایالاتمتحده شده است.
ایران امروز نباید تعمدا وارد حوزه «تحقیر» یک شخصیت نمایشی بشود. چرا که نتانیاهو مشخصا مشتاق این امر است. نتانیاهو بیش از هرکسی مشتاق «توسعه حس تحقیر» در ترامپ است چون که به این شکل میتواند فرصت همراهی مستقیم ارتش آمریکا در جنگ با ایران را به دست بیاورد.
▪️۴- عملکرد بسیار ضعیف دموکراتها در آمریکا باعث شد که ترامپ از خارج از Establishment برای دومین بار رئیسجمهور قدرتمندترین نیروی نظامی دنیا بشود. این یک «واقعیت» (Fact) است. ما نمیتوانیم انکار کنیم که پس از یک فراز و نشیب بسیار طولانی (زد و خورد شدید) در داخلِ آمریکا، و شکست سهمگین دموکراتها، اکنون این ترامپ است که به منابع عظیم سلاح و بمبافکنهای ارتش ایالات متحده دسترسی دارد.
در چنین شرایطی دیپلماسی ایران، نباید در جهت مسیری برود که نتانیاهو مشتاق آن است.
▪️۵- ارتباط مستقیم میان ایران و رئیسجمهور آمریکا بدترین رویداد ممکن برای نتانیاهو است. او فردی است که از میانه جنگ برای روز تولد ترامپ پیام ویدئویی تبریکتولد ضبط می کند و او را با القاب مختلف کودکانه میستاید. او در تلاش است تا بیشترین بهره را از یک شخصیت نمایشی ببرد.
▪️۶- اکنون ایران در موضع ضعف نیست. توانسته به حملات نتانیاهو پاسخ مستقیم و کوبنده بدهد. اکنون دقیقا آن لحظه طلایی یا Golden Timeی است که ایران باید از موضع قوت با ترامپ «ارتباط مستقیم» بگیرد و زهر نتانیاهو را تا حد ممکن خنثی کند.
«ترامپ با شخصیت نمایشی» خوشحال خواهد شد که در رسانههای بینالمللی احساس عدم تحقیر/بزرگی کند. در این ساعات حساس، چنین کاری برای حفظ گوهر ایران و تمامیت ارضی کشور ایرادی ندارد.
ضربهی این ارتباط به اسرائیل و شخصنتانیاهو (در این مقطع زمانی) ضربه موثری خواهد بود.
▪️آخر- مروری داشته باشیم روی اتفاقات چهل و هشت ساعت اخیر:
۱- ترامپ اجلاس گروه هفت را قبل از پایان اجلاس ترک کرد (تا به نشست شورایامنیت کشورش در واشنگتن برسد)
۲- قرار بود که او تا ساعت ۶ عصر سهشنبه (پریروز ۱۷ ژوئن) اعلام کند که آیا ایالات متحده هم همراه با اسرائیل وارد حمله به ایران خواهد شد یا خیر؟
از ساعت ۶ عصر تا ۱۱ شب خبرنگاران منتظر اعلام این تصمیم بودند و خبری نشد.
۳-دیروز (چهارشنبه ۱۸ ژوئن) نیز ترامپ اعلام رسمی نکرد! و وقتی که نهایتا در برابر پرسش خبرنگاران قرار گرفت به صراحت گفت: هنوز تصمیمی نگرفته ام.
بله او تصمیم نگرفته چون که نمیتواند تصمیم بگیرد. او به شدت مردد است.
ایران باید از این فرصت زمانی خاص استفاده کند و با او ارتباط مستقیم بگیرد و موقتا وارد یک توافق بشود تا از «ترامپ مردد» نتانیاهو نهایت بهرهبرداری را نکند.
🔴 مسیر ویتکاف/عراقچی اصلا مسیر درستی برای این کار نیست. خود پزشکیان باید وارد کنشگری فعال بشود.
محمدرضا اسلامی
https://t.iss.one/solseghalam
❤55👎41👍28🤔7👌3👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعه ۲۰ ژوئن - ۳۰ خرداد🔺
✔️Iran doesn’t want to speak to Europe;
✔️They want to speak to us;
✔️Europe is NOT going to be able to help in this.
✔️Iran doesn’t want to speak to Europe;
✔️They want to speak to us;
✔️Europe is NOT going to be able to help in this.
👍9❤3👎1🤔1👌1
✍️مذاکره با اروپاییها تحقیر ترامپ است
محمدرضا اسلامی
🔵 دیپلماسی به معنی مذاکره نیست. دیپلماسی «صرفا» به مفهوم شکلدادن به توافق هم نیست؛ بلکه مهمترین کارکرد دیپلماسی «جلوگیری» از شکلگیریِ «توافقها» علیه شماست.
🔵 هدف از دیپلماسی «مذاکره» نیست، بلکه هدف اصلی این است که نگذارد کشورهای مختلف علیه کشور تو به یک توافق/ائتلاف برسند. به بیان دیگر، کارکرد دیپلماسی این است که نگذارد «ائتلاف علیهکشورت» شکل بگیرد.
🔵 دیروز (جمعه ۲۰ ژوئن/۳۰خرداد) دکتر عراقچی با نمایندگان کشورهای اروپایی (اعضای تروئیکا و نماینده اتحادیه اروپا) دیدار داشته است. در شرایط فعلی این یک اشتباه راهبردی است. گفتگو با اروپاییها در ادامهٔ جریانِ تحقیر ترامپ است. این کار ارسال سیگنال و این پیام به ترامپ است که ما تو را نادیده میگیریم. اشتباه بودنِ این راهبرد از آن جهت است که در «این زمان مشخص» تحقیر ترامپ صرفا به سود نتانیاهو است. عملا نتانیاهو به دنبال این است که بتواند از «ترامپ مُردد» یک «ترامپ مصمّم» به جنگ با ایران شکل بدهد. دیپلماسی ایرانی باید با هوشمندی این فرصت را از نتانیاهو سلب کند.
🔵 به گزارش واشنگتنپست (لینک) در حال حاضر نبرد شدیدی (Battle) در حلقه داخلی ترامپ بین طرفداران و مخالفان حمله آمریکا به ایران در جریان است.
عنوان مقاله واشنگتن پست:
Conflict in Mideast causes battle within MAGA ranks — stay out or fight?
در مقطع زمانی کنونی، ایران نباید از موضع ضعف مذاکره کند ولی همزمان ایران نباید در جهت «شکلگیری انسجام» بین نتانیاهو و ترامپ حرکت کند. ایران باید از این دودستگی و شکافِ شدید میان تیم ترامپ حداکثر حُسن استفاده را بکند. امثال تد کروز موافق حمله به ایران و امثال استیو بانن یا Tulsi Gabbard(مدیر اطلاعات ملی) مخالف حمله به ایران هستند.
دکتر عارف باید با جی.دی. ونس تماس بگیرد و در جهت کاستن از زهر موافقان جنگ بکوشد. عارف نباید نگران جایگاه اداری خود باشد. عارف حتی اگر بعد این کار پست و جایگاه دولتی خود را هم از دست بدهد ولی بخاطر ایران باید بکوشد که فرآیند تحقیر ترامپ و سمّ نتانیاهو را خنثی کند.
(ویدئوی زیر را ملاحظه کنید- مهم. جمعه ۲۰ ژوئن)🔻
🔵 ایران توانسته انسجام داخلی را پس از جنگ حفظ کند، و این بر خلاف انتظار نتانیاهو است. او گمان میکرد که مردم ایران بلافاصله بعد از شروع جنگ در جهت مسیری که اسرائیل میخواهد حرکت خواهندکرد. او مردم ایران را نشناخته بود. ایران نهتنها انسجام داخلی را حفظ کرده بلکه ضربههای جدی به مرکز تلآویو هم وارد کرده است. اکنون و در این شرایط جدید نتانیاهو به تنهایی نمیتواند این Mess and trouble (آشفتگی و دردسر) را جمع کند. او نیازمند این است که پای ترامپ را هم به وسط ماجرا بکشد. اکنون که شیپور جنگ جدی شده، او شدیدا نیازمند «امکانات ارتش ایالاتمتحده» است. اکنون دیپلماسیِ فعال ایرانی باید بتواند خلاف جهت خواسته نتانیاهو و در جهت تقویت تیم مخالف او عمل کند.
دیپلماسی باید بتواند از فرصتها در کوتاهترین زمان ممکن بهرهبرداری کند. خطاهای راهبردی اکنون جایز نیست.
https://t.iss.one/solseghalam/2544
محمدرضا اسلامی
🔵 دیپلماسی به معنی مذاکره نیست. دیپلماسی «صرفا» به مفهوم شکلدادن به توافق هم نیست؛ بلکه مهمترین کارکرد دیپلماسی «جلوگیری» از شکلگیریِ «توافقها» علیه شماست.
🔵 هدف از دیپلماسی «مذاکره» نیست، بلکه هدف اصلی این است که نگذارد کشورهای مختلف علیه کشور تو به یک توافق/ائتلاف برسند. به بیان دیگر، کارکرد دیپلماسی این است که نگذارد «ائتلاف علیهکشورت» شکل بگیرد.
🔵 دیروز (جمعه ۲۰ ژوئن/۳۰خرداد) دکتر عراقچی با نمایندگان کشورهای اروپایی (اعضای تروئیکا و نماینده اتحادیه اروپا) دیدار داشته است. در شرایط فعلی این یک اشتباه راهبردی است. گفتگو با اروپاییها در ادامهٔ جریانِ تحقیر ترامپ است. این کار ارسال سیگنال و این پیام به ترامپ است که ما تو را نادیده میگیریم. اشتباه بودنِ این راهبرد از آن جهت است که در «این زمان مشخص» تحقیر ترامپ صرفا به سود نتانیاهو است. عملا نتانیاهو به دنبال این است که بتواند از «ترامپ مُردد» یک «ترامپ مصمّم» به جنگ با ایران شکل بدهد. دیپلماسی ایرانی باید با هوشمندی این فرصت را از نتانیاهو سلب کند.
🔵 به گزارش واشنگتنپست (لینک) در حال حاضر نبرد شدیدی (Battle) در حلقه داخلی ترامپ بین طرفداران و مخالفان حمله آمریکا به ایران در جریان است.
عنوان مقاله واشنگتن پست:
Conflict in Mideast causes battle within MAGA ranks — stay out or fight?
در مقطع زمانی کنونی، ایران نباید از موضع ضعف مذاکره کند ولی همزمان ایران نباید در جهت «شکلگیری انسجام» بین نتانیاهو و ترامپ حرکت کند. ایران باید از این دودستگی و شکافِ شدید میان تیم ترامپ حداکثر حُسن استفاده را بکند. امثال تد کروز موافق حمله به ایران و امثال استیو بانن یا Tulsi Gabbard(مدیر اطلاعات ملی) مخالف حمله به ایران هستند.
دکتر عارف باید با جی.دی. ونس تماس بگیرد و در جهت کاستن از زهر موافقان جنگ بکوشد. عارف نباید نگران جایگاه اداری خود باشد. عارف حتی اگر بعد این کار پست و جایگاه دولتی خود را هم از دست بدهد ولی بخاطر ایران باید بکوشد که فرآیند تحقیر ترامپ و سمّ نتانیاهو را خنثی کند.
(ویدئوی زیر را ملاحظه کنید- مهم. جمعه ۲۰ ژوئن)🔻
🔵 ایران توانسته انسجام داخلی را پس از جنگ حفظ کند، و این بر خلاف انتظار نتانیاهو است. او گمان میکرد که مردم ایران بلافاصله بعد از شروع جنگ در جهت مسیری که اسرائیل میخواهد حرکت خواهندکرد. او مردم ایران را نشناخته بود. ایران نهتنها انسجام داخلی را حفظ کرده بلکه ضربههای جدی به مرکز تلآویو هم وارد کرده است. اکنون و در این شرایط جدید نتانیاهو به تنهایی نمیتواند این Mess and trouble (آشفتگی و دردسر) را جمع کند. او نیازمند این است که پای ترامپ را هم به وسط ماجرا بکشد. اکنون که شیپور جنگ جدی شده، او شدیدا نیازمند «امکانات ارتش ایالاتمتحده» است. اکنون دیپلماسیِ فعال ایرانی باید بتواند خلاف جهت خواسته نتانیاهو و در جهت تقویت تیم مخالف او عمل کند.
دیپلماسی باید بتواند از فرصتها در کوتاهترین زمان ممکن بهرهبرداری کند. خطاهای راهبردی اکنون جایز نیست.
https://t.iss.one/solseghalam/2544
Telegram
ارزیابی شتابزده
جمعه ۲۰ ژوئن - ۳۰ خرداد🔺
✔️Iran doesn’t want to speak to Europe;
✔️They want to speak to us;
✔️Europe is NOT going to be able to help in this.
✔️Iran doesn’t want to speak to Europe;
✔️They want to speak to us;
✔️Europe is NOT going to be able to help in this.
👎44👍41❤20🤔3🙏2👌2
جنگ بمبها متوقف شد، ولی جنگ روایتها ادامه دارد
✍️ محمدرضا اسلامی
آتشبس میان ایران و اسرائیل شاید به بمبارانهای نظامی پایان داده باشد، اما آتش جنگ روایتها همچنان شعلهور است. در جهانی که نبرد اصلی بر سر «ادراک» و «تاثیرگذاری بر افکار عمومی» شکل میگیرد، قدرت رسانهای طرفین گاهی بیش از توان نظامیشان سرنوشتساز است.
در طول روزهای اخیر، رسانههای جهانی از نیویورکتایمز گرفته تا آروتز شوا و الجزیره، صحنه جنگی دیگر بودند: بازنمایی هویت، مقصرسازی، قربانینمایی، و مهندسی افکار بینالمللی. اسرائیل با بهرهگیری از شبکهای یکپارچه از رسانههای حرفهای، خود را بهعنوان قربانی نشان داد، در حالی که ایران در بسیاری از روایتها، بدون اینکه حتی فرصت دفاع داشته باشد، در نقش مهاجم قرار گرفت.
🔹 روایتسازی یعنی قدرت
تأثیرگذاری بر افکار عمومی بینالمللی منجر به شکلگیری اجماعهای سیاسی و حتی امنیتی میشود. روایتها هستند که تحریم میآورند، همراه میسازند، یا منزوی میکنند. اما در این نبرد، ما نه تنها عقب ماندهایم، بلکه ابزارهای محدودی هم برای بازی داریم.
🔹 ضعف تاریخی رسانه ملی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بهجای آنکه منبعی قابلاتکا برای مخاطب داخلی و صدایی رسا برای مخاطب جهانی باشد، امروز بیش از هر چیز، عامل «زدگی رسانهای» شده است. زبان کهنه، قالبهای فرسوده، و روایتهای تکبعدی و حماسی، نه تنها بر مخاطب خارجی تأثیر ندارد، بلکه مخاطب داخلی را هم خسته کرده است.
🔹 اسرائیل و جنگ در توئیتر/یوتیوب
اسرائیل بهخوبی میداند که جنگ امروز در توییتر، فاکسنیوز، و یوتیوب تعیین میشود، نه صرفاً در جولان یا حیفا. از روایت زنان سرباز تا فیلمهای احساسی از شهروندان، از حضور حسابشده در برنامههای تلویزیونی تا کمپینهای هماهنگ در فضای مجازی، همه بخشی از یک استراتژی روایتسازی هستند که ایران تقریباً هیچ حضور مؤثری در مقابل آن ندارد.
هر سه سخنرانی گیلاد اردان (Gilad Erdan) نماینده اسرائیل در شورای امنیت سازمان مللمتحد نیز در ادامه همین روایت رسانهای طراحی شده بودند؛ سخنرانیهایی بهشدت دقیق، هدفمند، و حاوی مؤلفههای قوی روایتگری رسانهای که همزمان برای سیاستمداران، رسانهها و افکار عمومی جوانان غربی نوشته شده بودند.
🔴 تحلیل و تجویز راهبردی
✔️۱. بازسازی ساختار رسانهای ایران:
ضروری است نهادهای رسانهای رسمی از حالت ابلاغیهای به وضعیت روایتمحور، گفتوگومدار و متنوع تغییر شکل دهند. رسانهای که تنها برای «بیانیهخوانی» ساخته شده، نمیتواند در میدان روانی رقابت کند. حضور نخبگان رسانهای، استفاده از قالبهای نوین، و بهرهگیری از تجربه ایرانیان رسانهکار خارج کشور ضروری است.
باید به فطرت انسانی باور داشت و «برای هوش مخاطب» احترام قائل شد.
✔️۲. پرهیز از تولیدات رسانهای تحریکآمیز علیه یهودیان:
هر کنش رسانهای که به مظلومنمایی اسرائیل کمک کند، عملاً ضربهای به روایت ایران وارد میکند. جامعه غرب نسبت به موضوع هولوکاست و مظلومیت یهودیان بسیار حساس است—این یک فکت است، نه تحلیل. دشمنی شعاری با یهودیان یا تکرار ایده «از بین بردن اسرائیل» نهتنها مخاطبی نمیآورد، بلکه به سادگی در قالب نفرتپراکنی در جامعه بینالمللی بازنمایی میشود و میدان را برای اسرائیل باز میگذارد. ما باید برای جوانان غربی، زبانی نو، انسانی و مستند داشته باشیم، نه فریادهای بیحاصل.
✔️۳. هشیاری نسبت به نفوذ در تولیدات رسانهای داخلی:
موجی از تولیدات رادیکال، احساسی و شعاری در رسانههای مختلف داخلی که بعضاً از بسترهای رسمی منتشر شدند، نهتنها باعث عصبانیت و دلزدگی مردم، بلکه موجب تقویت روایت دشمن شدند. جنگ اخیر نشان داد که نفوذ امنیتی و رسانهای در دستگاههای داخلی جدی است. باید مراقب جاسوسانی بود که با تولید محتوای خشن، غیرعقلانی و محرک، جامعه را به سمت افراط سوق میدهند و چهره ایران را در جهان تخریب میکنند.
✔️۴. لزوم بازنگری در غیبت دیپلماتیک ایران در آمریکا:
ایالات متحده فقط اقتصاد اول جهان نیست؛ بلکه بزرگترین «میدان» رسانهای، تولید روایت و تأثیرگذاری فرهنگی در جهان نیز هست. ایران در این میدان نهتنها ضعیف عمل کرده، بلکه به دلیل نبود سفارت و نهاد رسمی در واشنگتن، هیچ امکان مستقیمی برای گفتوگو با الیت، رسانهها و افکار عمومی آمریکایی ندارد. آیا زمان آن نرسیده که غیبت ایران در میدان رسانهای بازنگری شود؟ آیا ایران باید تا ابد با بستهنگهداشتن سفارتش، این میدان را بهطور کامل به اسرائیل، عربستان، و دیگر بازیگران واگذار کند؟
🔴 جنگ بمبها شاید ۱۲ روز طول کشید، اما جنگ ذهنها و روایتها سالها ادامه خواهد داشت. پیروزی در این میدان، نه با موشک، بلکه با روایتهای هوشمندانه، انسانی و حرفهای رقم میخورد. برای هوش مخاطب احترام قائل باشیم.
https://t.iss.one/solseghalam/2547
✍️ محمدرضا اسلامی
آتشبس میان ایران و اسرائیل شاید به بمبارانهای نظامی پایان داده باشد، اما آتش جنگ روایتها همچنان شعلهور است. در جهانی که نبرد اصلی بر سر «ادراک» و «تاثیرگذاری بر افکار عمومی» شکل میگیرد، قدرت رسانهای طرفین گاهی بیش از توان نظامیشان سرنوشتساز است.
در طول روزهای اخیر، رسانههای جهانی از نیویورکتایمز گرفته تا آروتز شوا و الجزیره، صحنه جنگی دیگر بودند: بازنمایی هویت، مقصرسازی، قربانینمایی، و مهندسی افکار بینالمللی. اسرائیل با بهرهگیری از شبکهای یکپارچه از رسانههای حرفهای، خود را بهعنوان قربانی نشان داد، در حالی که ایران در بسیاری از روایتها، بدون اینکه حتی فرصت دفاع داشته باشد، در نقش مهاجم قرار گرفت.
🔹 روایتسازی یعنی قدرت
تأثیرگذاری بر افکار عمومی بینالمللی منجر به شکلگیری اجماعهای سیاسی و حتی امنیتی میشود. روایتها هستند که تحریم میآورند، همراه میسازند، یا منزوی میکنند. اما در این نبرد، ما نه تنها عقب ماندهایم، بلکه ابزارهای محدودی هم برای بازی داریم.
🔹 ضعف تاریخی رسانه ملی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بهجای آنکه منبعی قابلاتکا برای مخاطب داخلی و صدایی رسا برای مخاطب جهانی باشد، امروز بیش از هر چیز، عامل «زدگی رسانهای» شده است. زبان کهنه، قالبهای فرسوده، و روایتهای تکبعدی و حماسی، نه تنها بر مخاطب خارجی تأثیر ندارد، بلکه مخاطب داخلی را هم خسته کرده است.
🔹 اسرائیل و جنگ در توئیتر/یوتیوب
اسرائیل بهخوبی میداند که جنگ امروز در توییتر، فاکسنیوز، و یوتیوب تعیین میشود، نه صرفاً در جولان یا حیفا. از روایت زنان سرباز تا فیلمهای احساسی از شهروندان، از حضور حسابشده در برنامههای تلویزیونی تا کمپینهای هماهنگ در فضای مجازی، همه بخشی از یک استراتژی روایتسازی هستند که ایران تقریباً هیچ حضور مؤثری در مقابل آن ندارد.
هر سه سخنرانی گیلاد اردان (Gilad Erdan) نماینده اسرائیل در شورای امنیت سازمان مللمتحد نیز در ادامه همین روایت رسانهای طراحی شده بودند؛ سخنرانیهایی بهشدت دقیق، هدفمند، و حاوی مؤلفههای قوی روایتگری رسانهای که همزمان برای سیاستمداران، رسانهها و افکار عمومی جوانان غربی نوشته شده بودند.
🔴 تحلیل و تجویز راهبردی
✔️۱. بازسازی ساختار رسانهای ایران:
ضروری است نهادهای رسانهای رسمی از حالت ابلاغیهای به وضعیت روایتمحور، گفتوگومدار و متنوع تغییر شکل دهند. رسانهای که تنها برای «بیانیهخوانی» ساخته شده، نمیتواند در میدان روانی رقابت کند. حضور نخبگان رسانهای، استفاده از قالبهای نوین، و بهرهگیری از تجربه ایرانیان رسانهکار خارج کشور ضروری است.
باید به فطرت انسانی باور داشت و «برای هوش مخاطب» احترام قائل شد.
✔️۲. پرهیز از تولیدات رسانهای تحریکآمیز علیه یهودیان:
هر کنش رسانهای که به مظلومنمایی اسرائیل کمک کند، عملاً ضربهای به روایت ایران وارد میکند. جامعه غرب نسبت به موضوع هولوکاست و مظلومیت یهودیان بسیار حساس است—این یک فکت است، نه تحلیل. دشمنی شعاری با یهودیان یا تکرار ایده «از بین بردن اسرائیل» نهتنها مخاطبی نمیآورد، بلکه به سادگی در قالب نفرتپراکنی در جامعه بینالمللی بازنمایی میشود و میدان را برای اسرائیل باز میگذارد. ما باید برای جوانان غربی، زبانی نو، انسانی و مستند داشته باشیم، نه فریادهای بیحاصل.
✔️۳. هشیاری نسبت به نفوذ در تولیدات رسانهای داخلی:
موجی از تولیدات رادیکال، احساسی و شعاری در رسانههای مختلف داخلی که بعضاً از بسترهای رسمی منتشر شدند، نهتنها باعث عصبانیت و دلزدگی مردم، بلکه موجب تقویت روایت دشمن شدند. جنگ اخیر نشان داد که نفوذ امنیتی و رسانهای در دستگاههای داخلی جدی است. باید مراقب جاسوسانی بود که با تولید محتوای خشن، غیرعقلانی و محرک، جامعه را به سمت افراط سوق میدهند و چهره ایران را در جهان تخریب میکنند.
✔️۴. لزوم بازنگری در غیبت دیپلماتیک ایران در آمریکا:
ایالات متحده فقط اقتصاد اول جهان نیست؛ بلکه بزرگترین «میدان» رسانهای، تولید روایت و تأثیرگذاری فرهنگی در جهان نیز هست. ایران در این میدان نهتنها ضعیف عمل کرده، بلکه به دلیل نبود سفارت و نهاد رسمی در واشنگتن، هیچ امکان مستقیمی برای گفتوگو با الیت، رسانهها و افکار عمومی آمریکایی ندارد. آیا زمان آن نرسیده که غیبت ایران در میدان رسانهای بازنگری شود؟ آیا ایران باید تا ابد با بستهنگهداشتن سفارتش، این میدان را بهطور کامل به اسرائیل، عربستان، و دیگر بازیگران واگذار کند؟
🔴 جنگ بمبها شاید ۱۲ روز طول کشید، اما جنگ ذهنها و روایتها سالها ادامه خواهد داشت. پیروزی در این میدان، نه با موشک، بلکه با روایتهای هوشمندانه، انسانی و حرفهای رقم میخورد. برای هوش مخاطب احترام قائل باشیم.
https://t.iss.one/solseghalam/2547
Telegram
ارزیابی شتابزده
شبکههای اجتماعی در کشورهای عربی🔺
❤48👍41👎9🙏2👌2
عروسی مندلی روز هشتم جنگ
(استوری بزهای روستای بردسکن و ایرانِ ماندگار)
✍️محمدرضا اسلامی
🔵 در میان رگبار اخبار بد و آوار کینه دشمن یک فرستهٔ حالخوبی در اینستاگرام جانبخش بود: زهرا مندلی در روستایشان عروسی گرفت!
🔵 این دختر ایران را بشناسیم:
یک دختر دهاتی (به قول خودش) در اینستاگرام از بزها و گاوها و اتفاقات روستایشان استوری و پست(فرسته) قرار میداد. از عادیترین اتفاقاتِ یک زندگی روستایی، از بردن گوسفندها به صحرا، از بازی بچهها با بزغاله در کوچههای ده، از پدر پیرش پشت نیسان آبی و قدیمی... .
مندلی از همه اینها که بوی روستا میداد و بوی «زندگی» در این چندساله برایمان میگفت و مینوشت. ساده و معمولی و شاداب.
🔵به تدریج مندلی خودش را و «روایت خودش» را در اینستاگرام پیدا کرد و جالب اینکه در محیط اینستاگرام که مخصوص زندگیهای لاکچری و سفرهای لاکچری و لباسهای برند است، اتفاقاتِ روستای زهرا مندلی «مخاطب» خودش را پیدا کرد! بعضی اتفاقاتِ ساده روستا صدها هزار بار در اینستاگرام دیده شدند...
🔵 یکی از لایو-های اینستاگرام مندلی قبل از جنگ این بود:
سلام بچه ها
من رفتم گاوها رو چروندم
بعد رفتم طویله
بعد حالا اومدم اینجا برای شما لایو بگیرم
...
🔵 حال امروز این چندثانیه ویدئوی مندلی را ببینید برای حالخوبی.🔻
برای دیدنِ ایرانِ فردا. برای دیدن آن ایرانی که «خواهند ماند» به رغم سموم خزان. به رغم دشمنانی که ویرانی و تجزیهاش را دوست دارند…
🔵روز هشتم جنگ کارهای عروسی مندلی انجام شد و بعد از جنگ در روز ۴/۴/۴ زهرا در روستایشان عروسی گرفت. همان روستایی که این چندین سال تصاویر بزغاله ها، گوسفند، مزرعه و خانهاش را میهمان چشمان ایرانیان کردهبود، این بار در آن "مراسم عروسی" برقرار بود. بازهم صدای دیگری از جنس «زندگی». این ایران است! آری این ایران است، همانکه ماندگار مانده بهرغم جنگها و کینهورزیها.
همان که شعر، خوشنویسی، آوا، موسیقی، فرش و ترانه در آن ماندگار مانده و به «میراث تجربه انسانی» افزوده.
همان ایرانی که تسلیم مرگ و خشونت نشده.
همان ایرانی که بجای مرگ، غزل و مثنوی و معماری از آن تراویده پس از هر جنگ.
🔵 راستی این سالها در اینستاگرام صمیمیت، سادگی و صفای مندلی چقدر متفاوت بود با فخرفروشی سلبریتیهای نچسبی مثل محمدرضا گلزار یا اشتونهال با آن ساعت طلا و بادیگاردهای پفکرده و ماشین اشرافی.
سلبریتیِ قصه ما، یک دختر روستایی از «یکی از روستاهای ایران» است که بوی زندگی میدهد. سلبریتیای که در کنار بزغالهها لایو میگذارد.
هربار که بر روی گوشی موبایل یک پست اینستاگرام مندلی میآمد، حس میکردی که وسط یکی از کوچههای با دیوار کاهگلی در گوشهای از گوشههای این سرزمینِ قدیمی در حال قدم زدن هستی. ساده، بی تکلف، شاد.
🔵 در تمام این ۱۲ روز کوشش بر آن بود که در هیچ لحظهای و هرگز به چشمها فرصت گریهکردن داده نشود، ولی امروز که عروسی مندلی را دیدم از خوشحالی گریستم.
دیدن ویدئوی عروسی مندلی، آن قطعهای را که محسن چاوشی با آن صدای خشدارش خوانده، به خاطر مینشاند:
ما زنده ایم مثل امید/
این چند روزه را بروید/
بر کشتن افتخار
کنید
🔵 زهراجان عروسیات مبارک
خوب بمان
معمولی بمان. شاد باش و شاد زیّ!
https://t.iss.one/solseghalam/2549
▪️▪️▪️
پینوشت: صفحه مندلی را در اینجا ببینید
https://www.instagram.com/zahra.mandali?igsh=YjZmbmJhcTN0b3Zx
(استوری بزهای روستای بردسکن و ایرانِ ماندگار)
✍️محمدرضا اسلامی
🔵 در میان رگبار اخبار بد و آوار کینه دشمن یک فرستهٔ حالخوبی در اینستاگرام جانبخش بود: زهرا مندلی در روستایشان عروسی گرفت!
🔵 این دختر ایران را بشناسیم:
یک دختر دهاتی (به قول خودش) در اینستاگرام از بزها و گاوها و اتفاقات روستایشان استوری و پست(فرسته) قرار میداد. از عادیترین اتفاقاتِ یک زندگی روستایی، از بردن گوسفندها به صحرا، از بازی بچهها با بزغاله در کوچههای ده، از پدر پیرش پشت نیسان آبی و قدیمی... .
مندلی از همه اینها که بوی روستا میداد و بوی «زندگی» در این چندساله برایمان میگفت و مینوشت. ساده و معمولی و شاداب.
🔵به تدریج مندلی خودش را و «روایت خودش» را در اینستاگرام پیدا کرد و جالب اینکه در محیط اینستاگرام که مخصوص زندگیهای لاکچری و سفرهای لاکچری و لباسهای برند است، اتفاقاتِ روستای زهرا مندلی «مخاطب» خودش را پیدا کرد! بعضی اتفاقاتِ ساده روستا صدها هزار بار در اینستاگرام دیده شدند...
🔵 یکی از لایو-های اینستاگرام مندلی قبل از جنگ این بود:
سلام بچه ها
من رفتم گاوها رو چروندم
بعد رفتم طویله
بعد حالا اومدم اینجا برای شما لایو بگیرم
...
🔵 حال امروز این چندثانیه ویدئوی مندلی را ببینید برای حالخوبی.🔻
برای دیدنِ ایرانِ فردا. برای دیدن آن ایرانی که «خواهند ماند» به رغم سموم خزان. به رغم دشمنانی که ویرانی و تجزیهاش را دوست دارند…
🔵روز هشتم جنگ کارهای عروسی مندلی انجام شد و بعد از جنگ در روز ۴/۴/۴ زهرا در روستایشان عروسی گرفت. همان روستایی که این چندین سال تصاویر بزغاله ها، گوسفند، مزرعه و خانهاش را میهمان چشمان ایرانیان کردهبود، این بار در آن "مراسم عروسی" برقرار بود. بازهم صدای دیگری از جنس «زندگی». این ایران است! آری این ایران است، همانکه ماندگار مانده بهرغم جنگها و کینهورزیها.
همان که شعر، خوشنویسی، آوا، موسیقی، فرش و ترانه در آن ماندگار مانده و به «میراث تجربه انسانی» افزوده.
همان ایرانی که تسلیم مرگ و خشونت نشده.
همان ایرانی که بجای مرگ، غزل و مثنوی و معماری از آن تراویده پس از هر جنگ.
🔵 راستی این سالها در اینستاگرام صمیمیت، سادگی و صفای مندلی چقدر متفاوت بود با فخرفروشی سلبریتیهای نچسبی مثل محمدرضا گلزار یا اشتونهال با آن ساعت طلا و بادیگاردهای پفکرده و ماشین اشرافی.
سلبریتیِ قصه ما، یک دختر روستایی از «یکی از روستاهای ایران» است که بوی زندگی میدهد. سلبریتیای که در کنار بزغالهها لایو میگذارد.
هربار که بر روی گوشی موبایل یک پست اینستاگرام مندلی میآمد، حس میکردی که وسط یکی از کوچههای با دیوار کاهگلی در گوشهای از گوشههای این سرزمینِ قدیمی در حال قدم زدن هستی. ساده، بی تکلف، شاد.
🔵 در تمام این ۱۲ روز کوشش بر آن بود که در هیچ لحظهای و هرگز به چشمها فرصت گریهکردن داده نشود، ولی امروز که عروسی مندلی را دیدم از خوشحالی گریستم.
دیدن ویدئوی عروسی مندلی، آن قطعهای را که محسن چاوشی با آن صدای خشدارش خوانده، به خاطر مینشاند:
ما زنده ایم مثل امید/
این چند روزه را بروید/
بر کشتن افتخار
کنید
🔵 زهراجان عروسیات مبارک
خوب بمان
معمولی بمان. شاد باش و شاد زیّ!
https://t.iss.one/solseghalam/2549
▪️▪️▪️
پینوشت: صفحه مندلی را در اینجا ببینید
https://www.instagram.com/zahra.mandali?igsh=YjZmbmJhcTN0b3Zx
Telegram
ارزیابی شتابزده
❤159👍13👌5👎4🙏4
✍️تشکر از امور جامهدان ایرانایر
با وجود کنسلی متعدد پروازها و مشکلات بلیط و ترانزیت به تهران آمدم. برایم مهم بود که فرزندانم در این روزهای کشور اینجا باشند. باید ببینند و بدانند که چه گذشته بر این سرزمین و چه میگذرد. مقصود این یادداشت شرح سفر نیست بلکه در این مجال باید از امور جامهدان ایرانایر و کارمندانش در فرودگاه امام تهران تشکرو قدردانی کنم.
🔵 پرواز استانبول به تهران که نشست، مانند بقیه مسافرین برای گرفتن چمدانها رفتیم ولی متاسفانه متوجه شدیم که پرواز ترکیش ۴ چمدان را نیاورده است!
برای مسافری که از آن سر عالم می آید هر یک چمدان "بخشی از" زندگی است و نبودن چهار چمدان یعنی از دست رفتن بخش مهمی از وسایل. از نماینده ترکیش ایرلاین سوال کردیم چه باید کرد؟ گفت بروید به قسمت جامهدان ایرانایر و تشکیل پرونده بدهید. با خود گفتم اگر شتر از سوزن رد شود این چمدانها هم پیدا خواهد شد.
🔵به جامهدان ایرانایر رفتیم و شاهد حضور انبوهی مسافر که به همین بلا مبتلا بودند.(عکس پایین) گفتند فقط ۳ تا کامپیوتر سیستم ثبت/تشکیل پرونده هست و باید در صف منتظر بمانید. حدود یک ساعت در صف به انتظار طول کشید. برای مسافر خسته که ۷۸ ساعت در مسیر بوده، یک ساعت صف مثل زجر است. پرسیدم علت ماجرا چیست؟ یکی از ماموران توضیح داد که هواپیماهای ترکیش برای مسیر استانبول به تهران کوچک هستند و پروازها هم پر از مسافر؛ لذا همه بارها و چمدانها جا نمیشوند. بنابراین ترکیش ایرلاین به صورت دلبخواهی(!) رندوم نصف چمدانها را سوار هواپیما میکند و نصف دیگر را روز بعد می آورند!
و جالب این که بخاطر این نصفه چمدان(های باقیمانده از دیروز)، عموما روز بعد نیز مجددا نصف چمدانهای مسافرین آن پرواز آورده نمیشوند...!
🔵 بالاخره نوبت رسید. از ۳ کارمند ایرانایر که پشت سیستم نشسته بودند یک نفر قبضها را گرفت، در کامپیوتر ثبت کرد و یک تکه کاغذ داد که فردا بیا و چمدانها میرسد و با این شماره پرونده بگیر. گفتم همین؟! گفت بله.
خسته و کوفته از یک مسیر طولانی چند روزه از فرودگاه به خانه آمدم. چند ساعتی فرصت برای استراحتی کوتاه و صبح مجددا در کمال ناامیدی عازم فرودگاه شدم. تصور ذهنی این بود: میروی به جایی که یک مُشت چمدان درهم و بَرهم روی هم ریخته شدهاند و احتمالا اگر خوش شانس باشی از ۴ تا چمدان یکیاش پیدا شود وسط جنازه چمدانها...
به مقابل جامهدان ایرانایر رسیدم. به شکل منظم و تمیز لشکری از چمدانها به صف شده بودند! دو تا روبان قرمز استفاده شده بود که این مجموعه چمدانها را از محل اربابرجوع تفکیک کنند. (تصویر🔻) در کمال ناباوری ۲ تا از ۴ چمدانمان را دیدم. شماره پرونده را به مامور ایرانایر دادم، گفت: «مابقی را بگرد پیدا می شه»
گشتی در میان سایر چمدانها زدم و آن دوتا هم پیدا شد! هر ۴ چمدان صحیح و سالم و بدون اینکه روی زمین وِلو یا کثیف شده باشند. انگار نه انگار که این فرودگاه تا همین چند روز پیش درگیر فضای جنگ بوده و انگارنهانگار که کشور درگیر فضای خاصی شده است. پسرم گفت برویم، گفتم تشکر کنیم. مجدد به دفتر ایرانایر رفتم و همان مامور بدون بداخلاقی گفت: بفرمایید؟ گفتم: خواستم بگم خیلی ممنون. با بیحوصلگی گفت خواهش میکنم.
🔵 فضای فرودگاه امام با اینکه قدری خلوتتر است ولی همه چیز به روال عادی در حال رخدادن است. فرودگاه یک فرودگاه جنگی نیست. در سندای ژاپن فرودگاه را پس از سونامی دیدهام. ژاپنیها مردمان صبوری هستند ولی التهاب در چهرهها مشخص بود. هیچ اغراقی نیست که بگوییم فضای این فرودگاه درگیر التهاب نیست. این دقیقا همان چیزی است که لشکر جاسوسهای نتانیاهو مخابره نمیکنند: تابآوری جامعه ایرانی.
جامعه ایرانی پیچیدهتر از آن است که بشود با سادهسازیها با آن برخورد کرد. جامعهای به شدت تاب آور. جالب اینجاست که در صف انتظار (دیروز جامه دانی) مسافرین بدون جر و بحث بودند. برخلاف ژاپن، معمولا در صفهای ایرانی جر و بحث میشود! ولی دیروز در صف جامهدان مسافرین خسته «به حوصله» بودند (بجز یک گفتگوی لفظی کوتاه که آنهم همه توصیه به خودداری از تنش کردند آن دو را).
🔵 میگویند مسافر ملتهب است (همان حکایت المسافر کالمجنون) و البته که مسافرِ چمدان گمکرده، ملتهبتر است! اما در رفتارهای مسافرین یک خویشتنداری محسوس بود و در رفتارهای کارمندان ایرانایر هم.
این فرودگاه مشابهت ندارد به فرودگاهی که دائما درگیر
Uncertainty
است. ایرلاینهای خارجی دائما برنامه پروازهایشان به تهران را عوض میکنند ولی مشخص است که مجموعه اینجا خود را تطبیق میدهند.
🔵 نتانیاهو اینها را نمیفهمد. او عادت کرده که همیشه «مسئله» را با «بمب» حل کند. اما اینبار او (بر خلاف همیشه) با یک «جغرافیای کوچک» مواجه نیست. مسئله او یک کشور بزرگ است با پیچیدگیهای رفتار مردمانش و تابآوری بالا.
https://t.iss.one/solseghalam/2555
با وجود کنسلی متعدد پروازها و مشکلات بلیط و ترانزیت به تهران آمدم. برایم مهم بود که فرزندانم در این روزهای کشور اینجا باشند. باید ببینند و بدانند که چه گذشته بر این سرزمین و چه میگذرد. مقصود این یادداشت شرح سفر نیست بلکه در این مجال باید از امور جامهدان ایرانایر و کارمندانش در فرودگاه امام تهران تشکرو قدردانی کنم.
🔵 پرواز استانبول به تهران که نشست، مانند بقیه مسافرین برای گرفتن چمدانها رفتیم ولی متاسفانه متوجه شدیم که پرواز ترکیش ۴ چمدان را نیاورده است!
برای مسافری که از آن سر عالم می آید هر یک چمدان "بخشی از" زندگی است و نبودن چهار چمدان یعنی از دست رفتن بخش مهمی از وسایل. از نماینده ترکیش ایرلاین سوال کردیم چه باید کرد؟ گفت بروید به قسمت جامهدان ایرانایر و تشکیل پرونده بدهید. با خود گفتم اگر شتر از سوزن رد شود این چمدانها هم پیدا خواهد شد.
🔵به جامهدان ایرانایر رفتیم و شاهد حضور انبوهی مسافر که به همین بلا مبتلا بودند.(عکس پایین) گفتند فقط ۳ تا کامپیوتر سیستم ثبت/تشکیل پرونده هست و باید در صف منتظر بمانید. حدود یک ساعت در صف به انتظار طول کشید. برای مسافر خسته که ۷۸ ساعت در مسیر بوده، یک ساعت صف مثل زجر است. پرسیدم علت ماجرا چیست؟ یکی از ماموران توضیح داد که هواپیماهای ترکیش برای مسیر استانبول به تهران کوچک هستند و پروازها هم پر از مسافر؛ لذا همه بارها و چمدانها جا نمیشوند. بنابراین ترکیش ایرلاین به صورت دلبخواهی(!) رندوم نصف چمدانها را سوار هواپیما میکند و نصف دیگر را روز بعد می آورند!
و جالب این که بخاطر این نصفه چمدان(های باقیمانده از دیروز)، عموما روز بعد نیز مجددا نصف چمدانهای مسافرین آن پرواز آورده نمیشوند...!
🔵 بالاخره نوبت رسید. از ۳ کارمند ایرانایر که پشت سیستم نشسته بودند یک نفر قبضها را گرفت، در کامپیوتر ثبت کرد و یک تکه کاغذ داد که فردا بیا و چمدانها میرسد و با این شماره پرونده بگیر. گفتم همین؟! گفت بله.
خسته و کوفته از یک مسیر طولانی چند روزه از فرودگاه به خانه آمدم. چند ساعتی فرصت برای استراحتی کوتاه و صبح مجددا در کمال ناامیدی عازم فرودگاه شدم. تصور ذهنی این بود: میروی به جایی که یک مُشت چمدان درهم و بَرهم روی هم ریخته شدهاند و احتمالا اگر خوش شانس باشی از ۴ تا چمدان یکیاش پیدا شود وسط جنازه چمدانها...
به مقابل جامهدان ایرانایر رسیدم. به شکل منظم و تمیز لشکری از چمدانها به صف شده بودند! دو تا روبان قرمز استفاده شده بود که این مجموعه چمدانها را از محل اربابرجوع تفکیک کنند. (تصویر🔻) در کمال ناباوری ۲ تا از ۴ چمدانمان را دیدم. شماره پرونده را به مامور ایرانایر دادم، گفت: «مابقی را بگرد پیدا می شه»
گشتی در میان سایر چمدانها زدم و آن دوتا هم پیدا شد! هر ۴ چمدان صحیح و سالم و بدون اینکه روی زمین وِلو یا کثیف شده باشند. انگار نه انگار که این فرودگاه تا همین چند روز پیش درگیر فضای جنگ بوده و انگارنهانگار که کشور درگیر فضای خاصی شده است. پسرم گفت برویم، گفتم تشکر کنیم. مجدد به دفتر ایرانایر رفتم و همان مامور بدون بداخلاقی گفت: بفرمایید؟ گفتم: خواستم بگم خیلی ممنون. با بیحوصلگی گفت خواهش میکنم.
🔵 فضای فرودگاه امام با اینکه قدری خلوتتر است ولی همه چیز به روال عادی در حال رخدادن است. فرودگاه یک فرودگاه جنگی نیست. در سندای ژاپن فرودگاه را پس از سونامی دیدهام. ژاپنیها مردمان صبوری هستند ولی التهاب در چهرهها مشخص بود. هیچ اغراقی نیست که بگوییم فضای این فرودگاه درگیر التهاب نیست. این دقیقا همان چیزی است که لشکر جاسوسهای نتانیاهو مخابره نمیکنند: تابآوری جامعه ایرانی.
جامعه ایرانی پیچیدهتر از آن است که بشود با سادهسازیها با آن برخورد کرد. جامعهای به شدت تاب آور. جالب اینجاست که در صف انتظار (دیروز جامه دانی) مسافرین بدون جر و بحث بودند. برخلاف ژاپن، معمولا در صفهای ایرانی جر و بحث میشود! ولی دیروز در صف جامهدان مسافرین خسته «به حوصله» بودند (بجز یک گفتگوی لفظی کوتاه که آنهم همه توصیه به خودداری از تنش کردند آن دو را).
🔵 میگویند مسافر ملتهب است (همان حکایت المسافر کالمجنون) و البته که مسافرِ چمدان گمکرده، ملتهبتر است! اما در رفتارهای مسافرین یک خویشتنداری محسوس بود و در رفتارهای کارمندان ایرانایر هم.
این فرودگاه مشابهت ندارد به فرودگاهی که دائما درگیر
Uncertainty
است. ایرلاینهای خارجی دائما برنامه پروازهایشان به تهران را عوض میکنند ولی مشخص است که مجموعه اینجا خود را تطبیق میدهند.
🔵 نتانیاهو اینها را نمیفهمد. او عادت کرده که همیشه «مسئله» را با «بمب» حل کند. اما اینبار او (بر خلاف همیشه) با یک «جغرافیای کوچک» مواجه نیست. مسئله او یک کشور بزرگ است با پیچیدگیهای رفتار مردمانش و تابآوری بالا.
https://t.iss.one/solseghalam/2555
Telegram
ارزیابی شتابزده
❤163👍41👎13👌8🤔4🙏1
✍️ احمد توکلی درگذشت
اما مزه زندگی را نچشید
محمدرضا اسلامی
احمد توکلی روی در نقاب خاک کشید. او به نحوی نماد و سمبل یک نسل بود. او بخشی از نسلی بود که آرمانخواه بود ولی کوشید که آلوده نشود و بر سر آرمانهایش باقی بماند. این وجهِ مثبت احمد توکلی بود ولی وجود یک وجه مثبت، دلیل نمیشود که فرد به سایر خطاهای راهبردی در زیست فردیاش مبتلا نشود. احمد توکلی هرگز موسیقی را نچشید، هرگز سینما را نفهمید، هرگز با اقیانوس ادبیات فارسی انس نیافت، هرگز مثل یک توریست ساده سفر نرفت… و بجز سیاست و «به غیر از سیاست» درباره چیز دیگری حرف نزد و سخن نگفت.
احمد توکلی زندگیاش را در عالم سیاست گذراند و فقط در سپهر سیاسی تنفس کرد ولی سیاست او را از سایر وجوهِ زیست انسان غافل کرد. و چه پریشان نسلی بود این نسل آرمانخواه ۵۷.
🔵 فرصت محدود عمر، یک “مهلت” است برای تجربه کردن، برای آموختن و برای کشف خود.
اما برای امثال احمد توکلی، زندگی صرفا یک مهلت بود برای دنبال کردنِ پروژههای سیاسی. هرگز از احمد توکلی چیزی به غیر از سیاست نشنیدیم. هرگز سخنی از او درباره هنر، انسان، فلسفه، فنآوری، سینما و… نشنیدیم.
🔵 احمد توکلی یک نماد و سمبل بود. از همنسلان احمد توکلی جوانان بسیاری بودند که با «آرمانخواهی» وارد عرصه سیاست شدند ولی «در طول مسیر» آلوده شدند و از آرمانهای اولیه فاصله گرفتند؛ ولی توکلی آلوده نشد. خویشتنداری داشت و در زیست فردیاش از آرمانهای جوانی «فاصله» نگرفت. این امر اگر چه امری تحسینشده است ولی نافی یک واقعیت نیست: عدم شکوفایی در سایر عرصههای زیست انسانی.
زیستن در وادی سیاست و عادتکردن به آن باعث میشود که فرد از بسیاری «جزئیات زندگی» غافل شود. این نسل، نسلی بود که مزه زندگی را نچشیدند. هرگز شانس تجربه یک ذهن آرام و «فارغ از غوغا» را نیافتند. همیشه در اندیشهٔ تغییر کشور/تغییر جهان بودند حال آنکه هر بهار و هر اردیبهشت از شکوفههای بهار نارنج غافل بودند و هر مرداد، رسیدن زردآلوها بر شاخههای درختان را نادیده گرفتند.
هرگز کوه نرفتند مگر اینکه در مسیر کوهپیمایی نیز از سیاست سخن میگفتند و هرگز به کنسرت نرفتند مگر اینکه در طول زمان کنسرت هم به سیاست و حکمرانی فکر می کردند… . واقعا نچشیدند؛ ذره ای مزه زندگی و جزئیات سادهاش را اینها نچشیدند.
🔵پروژه ای را که احمد توکلی آغاز کرد (زدن هاشمی رفسنجانی) محمود احمدی نژاد به جهد بلیغ ادامه داد. شاید در آن روزگار، احمد توکلیِ آرمانخواه هرگز گمان نمیکرد که بعد از رفسنجانی کشور به چنان احمدینژادی مبتلا شود که «سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور» را یکشبه و با یک برگ کاغذ تعطیل کند! و انبوهی کارشناس خبره بودجه را فلهای بیرون بریزد.
آرمانخواهی احمد توکلی و همفکرانش یکجور آرمانخواهی جزماندیشانه بود. هرگز منعطف/نسبی
(Relative)
فکر نکرد.
نسبی فکر کردن در عالم سیاست یک ضرورت است. ولی این نسل همه چیز را
Perfect
میخواست. کلمه پرفکت از آن جهت استفاده میشود که کلمه «کامل» (یا کمالگرایی) هم نمیرساند آنچه را که اینها از زندگی میخواستند. پرفکت. بله پرفکت!
با کمالگرایی وارد عرصه سیاست شدند، و این کمالگرایی هرگز نگذاشت که نسبی فکر کنند، تجربه کنند، و بیرون از عالم سیاست سایر ساحتهای زندگی فردی را تجربه نمایند. سیاست زندگی آنها را بلعید.
خدایش رحمت کناد.
🔵 شاید روزی در این سرزمین نسلی از راه برسد که آرمانخواه باشد ولی جزماندیش نباشد. به امید آن روز.
https://t.iss.one/solseghalam/2557
اما مزه زندگی را نچشید
محمدرضا اسلامی
احمد توکلی روی در نقاب خاک کشید. او به نحوی نماد و سمبل یک نسل بود. او بخشی از نسلی بود که آرمانخواه بود ولی کوشید که آلوده نشود و بر سر آرمانهایش باقی بماند. این وجهِ مثبت احمد توکلی بود ولی وجود یک وجه مثبت، دلیل نمیشود که فرد به سایر خطاهای راهبردی در زیست فردیاش مبتلا نشود. احمد توکلی هرگز موسیقی را نچشید، هرگز سینما را نفهمید، هرگز با اقیانوس ادبیات فارسی انس نیافت، هرگز مثل یک توریست ساده سفر نرفت… و بجز سیاست و «به غیر از سیاست» درباره چیز دیگری حرف نزد و سخن نگفت.
احمد توکلی زندگیاش را در عالم سیاست گذراند و فقط در سپهر سیاسی تنفس کرد ولی سیاست او را از سایر وجوهِ زیست انسان غافل کرد. و چه پریشان نسلی بود این نسل آرمانخواه ۵۷.
🔵 فرصت محدود عمر، یک “مهلت” است برای تجربه کردن، برای آموختن و برای کشف خود.
اما برای امثال احمد توکلی، زندگی صرفا یک مهلت بود برای دنبال کردنِ پروژههای سیاسی. هرگز از احمد توکلی چیزی به غیر از سیاست نشنیدیم. هرگز سخنی از او درباره هنر، انسان، فلسفه، فنآوری، سینما و… نشنیدیم.
🔵 احمد توکلی یک نماد و سمبل بود. از همنسلان احمد توکلی جوانان بسیاری بودند که با «آرمانخواهی» وارد عرصه سیاست شدند ولی «در طول مسیر» آلوده شدند و از آرمانهای اولیه فاصله گرفتند؛ ولی توکلی آلوده نشد. خویشتنداری داشت و در زیست فردیاش از آرمانهای جوانی «فاصله» نگرفت. این امر اگر چه امری تحسینشده است ولی نافی یک واقعیت نیست: عدم شکوفایی در سایر عرصههای زیست انسانی.
زیستن در وادی سیاست و عادتکردن به آن باعث میشود که فرد از بسیاری «جزئیات زندگی» غافل شود. این نسل، نسلی بود که مزه زندگی را نچشیدند. هرگز شانس تجربه یک ذهن آرام و «فارغ از غوغا» را نیافتند. همیشه در اندیشهٔ تغییر کشور/تغییر جهان بودند حال آنکه هر بهار و هر اردیبهشت از شکوفههای بهار نارنج غافل بودند و هر مرداد، رسیدن زردآلوها بر شاخههای درختان را نادیده گرفتند.
هرگز کوه نرفتند مگر اینکه در مسیر کوهپیمایی نیز از سیاست سخن میگفتند و هرگز به کنسرت نرفتند مگر اینکه در طول زمان کنسرت هم به سیاست و حکمرانی فکر می کردند… . واقعا نچشیدند؛ ذره ای مزه زندگی و جزئیات سادهاش را اینها نچشیدند.
🔵پروژه ای را که احمد توکلی آغاز کرد (زدن هاشمی رفسنجانی) محمود احمدی نژاد به جهد بلیغ ادامه داد. شاید در آن روزگار، احمد توکلیِ آرمانخواه هرگز گمان نمیکرد که بعد از رفسنجانی کشور به چنان احمدینژادی مبتلا شود که «سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور» را یکشبه و با یک برگ کاغذ تعطیل کند! و انبوهی کارشناس خبره بودجه را فلهای بیرون بریزد.
آرمانخواهی احمد توکلی و همفکرانش یکجور آرمانخواهی جزماندیشانه بود. هرگز منعطف/نسبی
(Relative)
فکر نکرد.
نسبی فکر کردن در عالم سیاست یک ضرورت است. ولی این نسل همه چیز را
Perfect
میخواست. کلمه پرفکت از آن جهت استفاده میشود که کلمه «کامل» (یا کمالگرایی) هم نمیرساند آنچه را که اینها از زندگی میخواستند. پرفکت. بله پرفکت!
با کمالگرایی وارد عرصه سیاست شدند، و این کمالگرایی هرگز نگذاشت که نسبی فکر کنند، تجربه کنند، و بیرون از عالم سیاست سایر ساحتهای زندگی فردی را تجربه نمایند. سیاست زندگی آنها را بلعید.
خدایش رحمت کناد.
🔵 شاید روزی در این سرزمین نسلی از راه برسد که آرمانخواه باشد ولی جزماندیش نباشد. به امید آن روز.
https://t.iss.one/solseghalam/2557
Telegram
ارزیابی شتابزده
👍91👎41❤35👌7🤔4😢2