طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻 @tabagheh3_ir ✅ چهلگونه دربارهی چگونگی انسان انقلاب اسلامی عالم را رازی است که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرش سرباز زدهاند. انسان حامل این راز است و انسانکامل مصداق و معنای اتم این رازداری. بر این رازداری کسی جز خداوند آگاه نیست؛ که فرمود إنی أعلم…
◀️ ۳۵- انسان انقلاب اسلامی ذاتاً کنشگری آتش به اختیار است اما ظرفیتهای نهادهای فرهنگی رسمی و غیررسمی را هیچگاه فراموش نمیکند. انسان انقلاب اسلامی مطالبه از دستگاههای فرهنگی را هیچگاه تعطیل نمیکند اما وضع کنونی و غالب در این ساختارها و ادارهها را «تعطیل» میداند؛ انسان انقلاب اسلامی از ادارههای سازمانی غافل نمیشود اما متکی به ارادهی ایمانی به پیش میرود.
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻 @tabagheh3_ir ✅ چهلگونه دربارهی چگونگی انسان انقلاب اسلامی عالم را رازی است که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرش سرباز زدهاند. انسان حامل این راز است و انسانکامل مصداق و معنای اتم این رازداری. بر این رازداری کسی جز خداوند آگاه نیست؛ که فرمود إنی أعلم…
◀️ ۳۶- برخلاف نگرش امنیتیِ تهدیدمحورِ محافظهکار، نگاه انسان انقلاب اسلامی اجتماعی، فرصتمحور و فعال است.
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻 @tabagheh3_ir ✅ چهلگونه دربارهی چگونگی انسان انقلاب اسلامی عالم را رازی است که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرش سرباز زدهاند. انسان حامل این راز است و انسانکامل مصداق و معنای اتم این رازداری. بر این رازداری کسی جز خداوند آگاه نیست؛ که فرمود إنی أعلم…
◀️ ۳۷- انسان انقلاب اسلامی با انقلابی انسانی و با سیر از «من» به «ما» تولد یافته است. این سیر با تجمل و بسط منیت در هر بعد از زندگیش معکوس میشود. انسان انقلابی عمیقاً به سادهزیستی پایبند است و همین پایبندی است که او را از بندِ بندگی اجتماعی و کارمندی برای جریانها و سازمانها رهایی میبخشد.
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻 @tabagheh3_ir ✅ چهلگونه دربارهی چگونگی انسان انقلاب اسلامی عالم را رازی است که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرش سرباز زدهاند. انسان حامل این راز است و انسانکامل مصداق و معنای اتم این رازداری. بر این رازداری کسی جز خداوند آگاه نیست؛ که فرمود إنی أعلم…
◀️ ۳۸- انسان انقلاب اسلامی عمیقاً هدفمند و معطوف به هدف است. همین ویژگی او را به ولایت دلالت داده و به امام خمینی به مثابه تجسم اهداف والایش پیوند میدهد. انسان انقلاب اسلامی همواره در جهان اجتماعیِ یک امت زندگی میکند و بر گرد امامی حلقه میزند.
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻 @tabagheh3_ir ✅ چهلگونه دربارهی چگونگی انسان انقلاب اسلامی عالم را رازی است که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرش سرباز زدهاند. انسان حامل این راز است و انسانکامل مصداق و معنای اتم این رازداری. بر این رازداری کسی جز خداوند آگاه نیست؛ که فرمود إنی أعلم…
◀️ ۳۹- انسان انقلاب اسلامی به همان میزان که با اسلامِ کمونیستیِ دیروز سر ناسازگاری داشت، امروز بر علیه اسلام سرمایهداری فریادگر است.
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻 @tabagheh3_ir ✅ چهلگونه دربارهی چگونگی انسان انقلاب اسلامی عالم را رازی است که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرش سرباز زدهاند. انسان حامل این راز است و انسانکامل مصداق و معنای اتم این رازداری. بر این رازداری کسی جز خداوند آگاه نیست؛ که فرمود إنی أعلم…
◀️ ۴۰- انسان انقلاب اسلامی بر اساس معرفت الهیاتی، استدلال عقلانی و تجربهی اجتماعی و تاریخی دریافته که جز خدا هیچ کس را ندارد و همین داشتهاش برای رسیدن به همهی اهدافش کافی است.
🔻 @tabagheh3_ir
🔴 عذر تقصیر به پیشگاه #امام_موسی_صدر
▪️ مجتبی نامخواه
🔘 چند روز قبل و در آستانه آغاز چهلمین سال حیات انقلاب اسلامی در یک خبرگزاری رسمی مطالبی علیه یک از همراهان این انقلاب و افتخارات معاصر حوزههای علمیه منتشر شد که جای تعجب و تأسف بسیار داشته و دارد. جلالالدین فارسی نویسنده و فعال سیاسی سابق در گفتگویی با ایراد مطالبی بیپایه ضمن هتاکی علیه امام موسی صدر، اندیشمند اسلامی معاصر به تمجید از دیکتاتور معدوم لیبی پرداخته است.
🔘 این گفتگو و واکنشهای پس از آن بیش از هر چیز نشان داد که مسئلهی امام موسی صدر پس از گذشت چهل سال، همچنان یک مسئلهی زنده است. چهار دهه پس از ربایش، مسئلهی امام صدر آنقدرها زنده است که از تمامی یک گفتگوی سراسر متوهمانه و قابل نقد با فردی که خود را محور و ستونی در مبارزات انقلاب اسلامی میداند، تنها همین بخش مصاحبهی وی دیده شده است! در چنین شرایطی کاملاً طبیعی مینماید که اهالی فراموش شده میدان سیاست و قدرت، برای دیده شدن چارهای جز چنگ انداختن به دامن یک «مسئلهی زنده» نداشته باشند. همین مسئله البته دلیلی کم نیست برای مخالفت با امام صدر اما این به اصطلاح افشاگری و در واقع اعتراف پس از چهل سال، ماجرای دیگری دارد.
🔘 ایام فجر انقلاب اسلامی، کمتر اقتضای پرداختن به این حاشیه را داشت. حالا اما فرصت برای گفتگوهای عمیقتر درباره این متن فراهم است. چه آنکه دوگانه امام صدر/ معمر قذافی صورتبندی تقابلی فکری را نمایندگی میکند که در نگاهی کلانتر نکات فشردهی بسیاری از تاریخ و تفکر معاصر را در خود جای داده است.
این یادداشت میکوشد در چند بند به واکاوی این ماجرا مرور این نکات بپردازد.
📝 متن کامل این یادداشت را میتوانید از لینک زیر بخوانید :
📌 yon.ir/TQm26
🔴 عذر تقصیر به پیشگاه #امام_موسی_صدر
▪️ مجتبی نامخواه
🔘 چند روز قبل و در آستانه آغاز چهلمین سال حیات انقلاب اسلامی در یک خبرگزاری رسمی مطالبی علیه یک از همراهان این انقلاب و افتخارات معاصر حوزههای علمیه منتشر شد که جای تعجب و تأسف بسیار داشته و دارد. جلالالدین فارسی نویسنده و فعال سیاسی سابق در گفتگویی با ایراد مطالبی بیپایه ضمن هتاکی علیه امام موسی صدر، اندیشمند اسلامی معاصر به تمجید از دیکتاتور معدوم لیبی پرداخته است.
🔘 این گفتگو و واکنشهای پس از آن بیش از هر چیز نشان داد که مسئلهی امام موسی صدر پس از گذشت چهل سال، همچنان یک مسئلهی زنده است. چهار دهه پس از ربایش، مسئلهی امام صدر آنقدرها زنده است که از تمامی یک گفتگوی سراسر متوهمانه و قابل نقد با فردی که خود را محور و ستونی در مبارزات انقلاب اسلامی میداند، تنها همین بخش مصاحبهی وی دیده شده است! در چنین شرایطی کاملاً طبیعی مینماید که اهالی فراموش شده میدان سیاست و قدرت، برای دیده شدن چارهای جز چنگ انداختن به دامن یک «مسئلهی زنده» نداشته باشند. همین مسئله البته دلیلی کم نیست برای مخالفت با امام صدر اما این به اصطلاح افشاگری و در واقع اعتراف پس از چهل سال، ماجرای دیگری دارد.
🔘 ایام فجر انقلاب اسلامی، کمتر اقتضای پرداختن به این حاشیه را داشت. حالا اما فرصت برای گفتگوهای عمیقتر درباره این متن فراهم است. چه آنکه دوگانه امام صدر/ معمر قذافی صورتبندی تقابلی فکری را نمایندگی میکند که در نگاهی کلانتر نکات فشردهی بسیاری از تاریخ و تفکر معاصر را در خود جای داده است.
این یادداشت میکوشد در چند بند به واکاوی این ماجرا مرور این نکات بپردازد.
📝 متن کامل این یادداشت را میتوانید از لینک زیر بخوانید :
📌 yon.ir/TQm26
🔻 @tabagheh3_ir
🔴 «به چه اندیشیدن» در محاق «چگونه اندیشیدن»
▪️مجتبی نامخواه
🔻امروزه و در برنامههای آموزشی رایج در محافل حزباللهی، بحثهای پر حجمِ بسیاری در باب مباحث معرفتشناسی به چشم میخورد. برنامههای آموزشی و مطالعاتی فراوانی درباره شبهات احتمالی و فلسفهی همه چیز.
🔻برنامههایی که طی مخاطبان آن مرتباً به مبانی نظری امور مختلف میاندیشند. این دورهها و برنامههای آموزشی متعدد و متراکم، اغلب در پی آن هستند که ما را در برابر شبهاتِ موجود و آینده آماده کرده و جهانِ بینشی و جهانبینی ما را مستدل سازند. نمیتوان انکار کرد داشتن آمادگی معقولی در این زمینهها، اگر در جای خود قرار گیرد، بی فایده نخواهد بود. مسئله اما آنجاست که همچون وضع کنونی از حد خود خارج شده و انتزاعیاندیشی را ایجاد، تشدید و مستدل میسازد.
🔻مسئلهی مهم و نیاز کنونی ما بیشتر ازآنکه چگونگی و «روش» فکر کردن باشد، «موضوع» آن است. «#چگونه_فکر_کردن» مهم است اما نه آنقدرها که «#به_چه_فکر_کردن» فراموشمان شود.
https://t.iss.one/jomedia/167
🔻در بسیاری از برنامههایِ آموزشی حزبالله به نام انقلاب اسلامی، همان انتزاعگرایی و ذهنیاندیشیای که اصل تفکر انقلاب در تقابل با آن سامان یافت، دوباره بازسازی شده است. این بازسازی در قالبهای نوینی تحت عنوان نگاههای فلسفی، غربشناسانه و تمدنی و دیگر عناوین جذاب انجام میشود. عناوین و مفاهیمی که با همه تفاوتشان کم و بیش در یک امر مشترک هستند: دانستههایی فاقد تأثیر و مابه ازاء اجتماعی در مهمترین مسئلههای انقلاب اسلامی از قبیل تبعیض، توزیع نابرابر، تکاثر، فساد، فقر و البته عدالت اجتماعی.
🔻این دورهها و برنامهها با سرمایهی اجتماعیای که انقلاب اسلامی فراهم آورده و با ادعای داشتن اهداف انقلابی، فرزندان انقلاب را پای دقایقِ نظری، کلامی و غربشناسانه مینشانند تا مبانیشان محکم شود و نکند که یک روز منحرف نشوند. حالا آنکه در همان زمان تیشه به ریشهی کنشگری اجتماعی آنها میزنند.
متن کامل در 👇👇👇
https://goo.gl/ykzexX
🔴 «به چه اندیشیدن» در محاق «چگونه اندیشیدن»
▪️مجتبی نامخواه
🔻امروزه و در برنامههای آموزشی رایج در محافل حزباللهی، بحثهای پر حجمِ بسیاری در باب مباحث معرفتشناسی به چشم میخورد. برنامههای آموزشی و مطالعاتی فراوانی درباره شبهات احتمالی و فلسفهی همه چیز.
🔻برنامههایی که طی مخاطبان آن مرتباً به مبانی نظری امور مختلف میاندیشند. این دورهها و برنامههای آموزشی متعدد و متراکم، اغلب در پی آن هستند که ما را در برابر شبهاتِ موجود و آینده آماده کرده و جهانِ بینشی و جهانبینی ما را مستدل سازند. نمیتوان انکار کرد داشتن آمادگی معقولی در این زمینهها، اگر در جای خود قرار گیرد، بی فایده نخواهد بود. مسئله اما آنجاست که همچون وضع کنونی از حد خود خارج شده و انتزاعیاندیشی را ایجاد، تشدید و مستدل میسازد.
🔻مسئلهی مهم و نیاز کنونی ما بیشتر ازآنکه چگونگی و «روش» فکر کردن باشد، «موضوع» آن است. «#چگونه_فکر_کردن» مهم است اما نه آنقدرها که «#به_چه_فکر_کردن» فراموشمان شود.
https://t.iss.one/jomedia/167
🔻در بسیاری از برنامههایِ آموزشی حزبالله به نام انقلاب اسلامی، همان انتزاعگرایی و ذهنیاندیشیای که اصل تفکر انقلاب در تقابل با آن سامان یافت، دوباره بازسازی شده است. این بازسازی در قالبهای نوینی تحت عنوان نگاههای فلسفی، غربشناسانه و تمدنی و دیگر عناوین جذاب انجام میشود. عناوین و مفاهیمی که با همه تفاوتشان کم و بیش در یک امر مشترک هستند: دانستههایی فاقد تأثیر و مابه ازاء اجتماعی در مهمترین مسئلههای انقلاب اسلامی از قبیل تبعیض، توزیع نابرابر، تکاثر، فساد، فقر و البته عدالت اجتماعی.
🔻این دورهها و برنامهها با سرمایهی اجتماعیای که انقلاب اسلامی فراهم آورده و با ادعای داشتن اهداف انقلابی، فرزندان انقلاب را پای دقایقِ نظری، کلامی و غربشناسانه مینشانند تا مبانیشان محکم شود و نکند که یک روز منحرف نشوند. حالا آنکه در همان زمان تیشه به ریشهی کنشگری اجتماعی آنها میزنند.
متن کامل در 👇👇👇
https://goo.gl/ykzexX
🔻 @tabagheh3_ir
🔴 #عقب_ماندگی درباره #عدالت و #احیای_مجدد ایدهی #عدالتخواهی
▪️مجتبی نامخواه
🔶🔻دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایدهی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود.
🔻سخنرانی 19 بهمن، «#ارزش_مطلق_بودن_عدالت» را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد.
🔻کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرشهای بیتفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش میکنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همهجایی بودن بیاندازند و با بیانهای مختلف، ضد ارزش یا حتی ارزشهای دیگری را بر عدالت برتری بخشند.
🔻با بیانی #محافظه_کارانه و #امنیتی از تقدم #مصلحت، #حکومت و #امنیت بر #عدالت سخن میگویند. با نگرشی #نواشعریگرایانه و #نواخباریگرایانه، #ولایت و #دیانت را بر #عدالت تفوق میبخشند. در رویکردی #ذهنگرایانه یا #تجردزده، #معرفت را بر #عدالت اولویت میدهند و در نگاهی سخت #تجددزده #آزادی را بر #عدالت ترجیح میدهند.
🔻در اثر همین حجابهاست که عدالت به مثابه یک خواست فطری- تاریخی ملت ایران به محاق رفته است. جامعه نمیتواند نیروی خود را برای عدالت بسیج کند؛ #خواست_عدالت به #کنشگریِ_اجتماعیِ_مؤثر منتهی نمیشود و در نهایت معنای انقلابیگری، به جای #دادخواهی، به #داد_زدن توأم با خشم تقلیل مییابد.
🔻سخنرانی بعدی رهبری در 29 بهمن و ده روز پس از سخنرانی پیشین انجام شد و دقیقاً به نتیجهی حاصل از عدالتنخواهی نیرویهای اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره دارد: «عقبماندگی درباره عدالت».
با مقدمات پیش گفته این تأخر طبیعی است. در جامعهای که از یکسو «#طبقه_مرفه_جدید» برآمده از دل نظام اسلامی با حرص و آز فزاینده به منابع عمومی دستدرازی میکند و از سوی دیگر انواعی اندیشههای پیشگفته «#مخلصان_انقلاب» را از عدالتخواهی باز داشته است، عقب مانده نبودن در زمینه عدالت جای تعجب دارد.
🔻دینامیسم این دو استدلال رهبر انقلاب آنقدرها هست که خونی تازه در رگهای حرکتهای عدالتخواهانه ایجاد کند.
https://t.iss.one/jomedia/171
🔶🔻آنچه در این میان جای تأسف بسیار دارد، ناتوانی در دریافت انرژی بالای این دو سخنرانی است. در یک موقعیت تکراری همچون دیگر موارد، دو دسته عمده، به ناتوانی در جذب ظرفیت این تجدید مطلع دامن میزنند:
🔻#دسته_اول از اولین ساعات پس از بیان این سخنان، هنگامی که تنها یکی دو بخش کوتاه از این سخنان منتشر شده بود، شروع کردند به طرح پرسشهایی عجیب. عجیب به این دلیل که اگر خاستگاهِ پرسشی تلاش برای فهم بیشتر باشد، انتظار زیادی نیست اگر از صاحب پرسش بخواهیم چند ساعتی را برای دسترسی به متن یا صوت کامل آن جلسه صبر و تأنی کند. کاری که انجام نشد.
🔻پاسخ این دسته، اگر پرسشی در میان باشد، روشن است: این چنین نیست که هر سطحی از پیشرفت منهای عدالت ممتنع باشد. همچنان که این چنین نیست که عقب ماندگی درباره عدالت، لزوماً به معنای فقدان مطلق آن باشد. پیشرفت و عدالت باید توأمان باشند و در این توأمان بودگی است که پیشرفت و عدالت معنای حقیقی خود را پیدا میکنند.
🔻#دسته_دوم اما کسانی هستند که ... از هماکنون مشغول طراحی کنگره و دوره آموزشی عدالتخواهی هستند. مشغول آماده کردن کتابهای کپی- پیستی از سخنان رهبری درباره عدالت هستند. مشغول دیگر کلیشههای ملالآور و تکراریای هستند که این سرفصل جدید و مجدِد را هم به سرنوشت دیگر سخنان رهبری دچار کنند.
🔻از این دوستان کمال تمنا را داریم که سخنان امروز را نادیده بگیرند. خودشان را اصلاً درگیر نکنند. هیچ چیز عوض نشده؛ با خیال راحت و کما فیالسابق با کلماتی مانند «نفوذ» و «تمدن اسلامی» انشا بنویسند!
🔶🔻یک و نیم دهه از پرچمداری رهبر انقلاب در نهضت عدالتخواهی و احیا خواست عدالت در برابر سنت فراموشی آن میگذرد. هجوم حجیم ایدههای بیتفاوت یا ضد عدالت اما بار دیگر ایدهی عدالتخواهی را به محاق برده است.
حرکتهای عدالتخواهانه از فقر مفهومی رنج میبرند و درماندگی موردیِ ناشی از فقر مفهومی را بدل از عدالتخواهی مصداقی میگیرند. از سوی دیگر روزی نیست که شخصیتهای محترم و احتمالاً با نیت صادقانه اما نیمهسواد و نا آشنا با ارزشهای انقلاب، با بهانههایی ظاهرالصلاح همچون ارزشمداری، در پی برجستهساختن و حتی مطلقساختن ارزشهای نسبی بوده و امکان نظری عدالتخواهی را نابود کردهاند.
🔻 19 و 29 بهمن دو نقطه و نشانهای بود از حرکتی دوباره برای احیای ایده عدالتخواهی؛ اینبار در سطحی بالاتر از گذشته. عقبماندگی عملی درباره عدالت و چارهای جز احیای مجدد ایدهی عدالتخواهی ندارد.
متن کامل یادداشت در👇👇👇
https://goo.gl/PzRiNt
🔴 #عقب_ماندگی درباره #عدالت و #احیای_مجدد ایدهی #عدالتخواهی
▪️مجتبی نامخواه
🔶🔻دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایدهی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود.
🔻سخنرانی 19 بهمن، «#ارزش_مطلق_بودن_عدالت» را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد.
🔻کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرشهای بیتفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش میکنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همهجایی بودن بیاندازند و با بیانهای مختلف، ضد ارزش یا حتی ارزشهای دیگری را بر عدالت برتری بخشند.
🔻با بیانی #محافظه_کارانه و #امنیتی از تقدم #مصلحت، #حکومت و #امنیت بر #عدالت سخن میگویند. با نگرشی #نواشعریگرایانه و #نواخباریگرایانه، #ولایت و #دیانت را بر #عدالت تفوق میبخشند. در رویکردی #ذهنگرایانه یا #تجردزده، #معرفت را بر #عدالت اولویت میدهند و در نگاهی سخت #تجددزده #آزادی را بر #عدالت ترجیح میدهند.
🔻در اثر همین حجابهاست که عدالت به مثابه یک خواست فطری- تاریخی ملت ایران به محاق رفته است. جامعه نمیتواند نیروی خود را برای عدالت بسیج کند؛ #خواست_عدالت به #کنشگریِ_اجتماعیِ_مؤثر منتهی نمیشود و در نهایت معنای انقلابیگری، به جای #دادخواهی، به #داد_زدن توأم با خشم تقلیل مییابد.
🔻سخنرانی بعدی رهبری در 29 بهمن و ده روز پس از سخنرانی پیشین انجام شد و دقیقاً به نتیجهی حاصل از عدالتنخواهی نیرویهای اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره دارد: «عقبماندگی درباره عدالت».
با مقدمات پیش گفته این تأخر طبیعی است. در جامعهای که از یکسو «#طبقه_مرفه_جدید» برآمده از دل نظام اسلامی با حرص و آز فزاینده به منابع عمومی دستدرازی میکند و از سوی دیگر انواعی اندیشههای پیشگفته «#مخلصان_انقلاب» را از عدالتخواهی باز داشته است، عقب مانده نبودن در زمینه عدالت جای تعجب دارد.
🔻دینامیسم این دو استدلال رهبر انقلاب آنقدرها هست که خونی تازه در رگهای حرکتهای عدالتخواهانه ایجاد کند.
https://t.iss.one/jomedia/171
🔶🔻آنچه در این میان جای تأسف بسیار دارد، ناتوانی در دریافت انرژی بالای این دو سخنرانی است. در یک موقعیت تکراری همچون دیگر موارد، دو دسته عمده، به ناتوانی در جذب ظرفیت این تجدید مطلع دامن میزنند:
🔻#دسته_اول از اولین ساعات پس از بیان این سخنان، هنگامی که تنها یکی دو بخش کوتاه از این سخنان منتشر شده بود، شروع کردند به طرح پرسشهایی عجیب. عجیب به این دلیل که اگر خاستگاهِ پرسشی تلاش برای فهم بیشتر باشد، انتظار زیادی نیست اگر از صاحب پرسش بخواهیم چند ساعتی را برای دسترسی به متن یا صوت کامل آن جلسه صبر و تأنی کند. کاری که انجام نشد.
🔻پاسخ این دسته، اگر پرسشی در میان باشد، روشن است: این چنین نیست که هر سطحی از پیشرفت منهای عدالت ممتنع باشد. همچنان که این چنین نیست که عقب ماندگی درباره عدالت، لزوماً به معنای فقدان مطلق آن باشد. پیشرفت و عدالت باید توأمان باشند و در این توأمان بودگی است که پیشرفت و عدالت معنای حقیقی خود را پیدا میکنند.
🔻#دسته_دوم اما کسانی هستند که ... از هماکنون مشغول طراحی کنگره و دوره آموزشی عدالتخواهی هستند. مشغول آماده کردن کتابهای کپی- پیستی از سخنان رهبری درباره عدالت هستند. مشغول دیگر کلیشههای ملالآور و تکراریای هستند که این سرفصل جدید و مجدِد را هم به سرنوشت دیگر سخنان رهبری دچار کنند.
🔻از این دوستان کمال تمنا را داریم که سخنان امروز را نادیده بگیرند. خودشان را اصلاً درگیر نکنند. هیچ چیز عوض نشده؛ با خیال راحت و کما فیالسابق با کلماتی مانند «نفوذ» و «تمدن اسلامی» انشا بنویسند!
🔶🔻یک و نیم دهه از پرچمداری رهبر انقلاب در نهضت عدالتخواهی و احیا خواست عدالت در برابر سنت فراموشی آن میگذرد. هجوم حجیم ایدههای بیتفاوت یا ضد عدالت اما بار دیگر ایدهی عدالتخواهی را به محاق برده است.
حرکتهای عدالتخواهانه از فقر مفهومی رنج میبرند و درماندگی موردیِ ناشی از فقر مفهومی را بدل از عدالتخواهی مصداقی میگیرند. از سوی دیگر روزی نیست که شخصیتهای محترم و احتمالاً با نیت صادقانه اما نیمهسواد و نا آشنا با ارزشهای انقلاب، با بهانههایی ظاهرالصلاح همچون ارزشمداری، در پی برجستهساختن و حتی مطلقساختن ارزشهای نسبی بوده و امکان نظری عدالتخواهی را نابود کردهاند.
🔻 19 و 29 بهمن دو نقطه و نشانهای بود از حرکتی دوباره برای احیای ایده عدالتخواهی؛ اینبار در سطحی بالاتر از گذشته. عقبماندگی عملی درباره عدالت و چارهای جز احیای مجدد ایدهی عدالتخواهی ندارد.
متن کامل یادداشت در👇👇👇
https://goo.gl/PzRiNt
🔻 @tabagheh3_ir
🔴 درباره #ناکارآمدی و #عقبماندگی در زمینه #عدالت
▪️ مجتبی نامخواه
🔻چند سال قبل در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 92 مطلبی نوشتم در نقدِ تفوق اندیشه پیشرفت و بیتوجهی به عدالت. ایدهای که سالهاست کم و بیش در تمام جریانهای شکلدهندهی عرصهی رسمی سیاست علیالخصوص جریان موسوم به اصولگرا جا افتاده است و یکی از زمینههای ناعدالتیهای موجود است. این روزها به دلیل برخی گرفتاریها، کمتر امکان این را دارم تا آنچنان که باید، درباره مفهوم «عقبماندگی در عدالت» بنویسم. بازخوانی این یادداشت اما شاید خالی از فایده نباشد.
📑 خلاصه:
🔻 این روزها از «کارآمدی» سخنهای زیادی به میان میآید، اما کسی نمی پرسد «چرا این کارآمدی تنها برای پیشرفت لحاظ می شود؟» و سخنی از مؤلفه های «کارآمدی برای عدالت» نیست؟
🔻تفکر انقلاب اسلامی منظومهای به هم پیوسته است. جدا سازی یک قطعه از این پازل نابودی کلیت آن است. چارچوب حرکت در بستر اندیشه ی انقلاب اسلامی، تمنای پیشرفت و عدالت توأمان است و تأکید بر پیشرفت و باز تعریف همهی معیارها بر اساس آن، به خروج از عقلانیت انقلاب اسلامی می انجامد.کارآمدی برای پیشرفت ضروری است اما نباید آن چنان ضریب یابد که کار آمدی برای عدالت نادیده انگاشته شود. تأکید بر پیشرفت و جدا سازی آن ازعدالت، به پدیدههای سردرگمی همچون «رضا خانِ حزب اللهی» و «تکنوکراتیسم اصولگرا» منجر می شود.
🔻شاخصه های کارآمدی برای عدالت چیست؟ این پرسشی است که ابتدا باید مجالی برای طرح عمومی بیابد، تا پاسخ آن صورت بندی شود. در شرایطی که بخش عمده ای از نیروهای منتسب به جبهه انقلاب، درست مانند رقیبان غربگرا و تکنوکرات شان برای پیشرفت (بدون عدالت) با هم ائتلاف کردهاند، این پرسش در رسانه ها اصلا ضریبی ندارد، تا چه رسد به پاسخ.
✅ متن کامل یادداشت:
کار آمدی برای #پیشرفت؛ کارآمدی برای #عدالت👇
https://telegra.ph/کار-آمدی-برای-پیشرفت-کارآمدی-برای-عدالت-07-07
🔴 درباره #ناکارآمدی و #عقبماندگی در زمینه #عدالت
▪️ مجتبی نامخواه
🔻چند سال قبل در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 92 مطلبی نوشتم در نقدِ تفوق اندیشه پیشرفت و بیتوجهی به عدالت. ایدهای که سالهاست کم و بیش در تمام جریانهای شکلدهندهی عرصهی رسمی سیاست علیالخصوص جریان موسوم به اصولگرا جا افتاده است و یکی از زمینههای ناعدالتیهای موجود است. این روزها به دلیل برخی گرفتاریها، کمتر امکان این را دارم تا آنچنان که باید، درباره مفهوم «عقبماندگی در عدالت» بنویسم. بازخوانی این یادداشت اما شاید خالی از فایده نباشد.
📑 خلاصه:
🔻 این روزها از «کارآمدی» سخنهای زیادی به میان میآید، اما کسی نمی پرسد «چرا این کارآمدی تنها برای پیشرفت لحاظ می شود؟» و سخنی از مؤلفه های «کارآمدی برای عدالت» نیست؟
🔻تفکر انقلاب اسلامی منظومهای به هم پیوسته است. جدا سازی یک قطعه از این پازل نابودی کلیت آن است. چارچوب حرکت در بستر اندیشه ی انقلاب اسلامی، تمنای پیشرفت و عدالت توأمان است و تأکید بر پیشرفت و باز تعریف همهی معیارها بر اساس آن، به خروج از عقلانیت انقلاب اسلامی می انجامد.کارآمدی برای پیشرفت ضروری است اما نباید آن چنان ضریب یابد که کار آمدی برای عدالت نادیده انگاشته شود. تأکید بر پیشرفت و جدا سازی آن ازعدالت، به پدیدههای سردرگمی همچون «رضا خانِ حزب اللهی» و «تکنوکراتیسم اصولگرا» منجر می شود.
🔻شاخصه های کارآمدی برای عدالت چیست؟ این پرسشی است که ابتدا باید مجالی برای طرح عمومی بیابد، تا پاسخ آن صورت بندی شود. در شرایطی که بخش عمده ای از نیروهای منتسب به جبهه انقلاب، درست مانند رقیبان غربگرا و تکنوکرات شان برای پیشرفت (بدون عدالت) با هم ائتلاف کردهاند، این پرسش در رسانه ها اصلا ضریبی ندارد، تا چه رسد به پاسخ.
✅ متن کامل یادداشت:
کار آمدی برای #پیشرفت؛ کارآمدی برای #عدالت👇
https://telegra.ph/کار-آمدی-برای-پیشرفت-کارآمدی-برای-عدالت-07-07
Telegraph
کار آمدی برای پیشرفت؛ کارآمدی برای عدالت
یکی از مهمترین چارچوب ها برای شکل دهی به مناسبات انتخابات آیندهی ریاست جمهوری، ایده ی مهم رهبری درباره «پیشرفت و عدالت» است. دولت آینده، تنها در شرایطی به پیشرفت و عدالت کمک خواهد کرد که بر آمده از مناسباتی با این معیار باشد. این روزها از «کارآمدی» به عنوان…
Forwarded from مدرسه انقلاب اسلامی
🔸جزوه عدالتخواهی در چالش با اشعریگری
https://t.iss.one/jomedia/187
دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب در 19 و 29 بهمن ماه، حاوی دو ایدهی محوری «ارزش مطلق عدالت» و «عقبماندگی درباره عدالت» بود. به همین مناسبت و در تشریح این استدلالها، محفل مسئله، گفتارهای ارائه شده در میزگردی با عنوان «نسبت آزادی، عدالت و امنیت» را منتشر میسازد.
این میزگرد به کوشش مدرسه انقلاب اسلامی و در مهرماه سال جاری در مسجد اهلبیت(ع) شهر مقدس قم برگزار شده است و «محفل مسئله» بخش پژوهشی مدرسه انقلاب اسلامی است که بازاندیشی پیرامون مسئلههای اصلی انقلاب اسلامی را در دستور کار دارد.
#عدالت #آزادی #امنیت
#مدرسه_انقلاب_اسلامی
#محفل_مسئله
#مسئله_اول
#سید_مهدی_موسوی #امین_اسدپور #مجتبی_نامخواه
@madreseh57ac
جزوه در پست بعدی👇👇👇
https://t.iss.one/jomedia/187
دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب در 19 و 29 بهمن ماه، حاوی دو ایدهی محوری «ارزش مطلق عدالت» و «عقبماندگی درباره عدالت» بود. به همین مناسبت و در تشریح این استدلالها، محفل مسئله، گفتارهای ارائه شده در میزگردی با عنوان «نسبت آزادی، عدالت و امنیت» را منتشر میسازد.
این میزگرد به کوشش مدرسه انقلاب اسلامی و در مهرماه سال جاری در مسجد اهلبیت(ع) شهر مقدس قم برگزار شده است و «محفل مسئله» بخش پژوهشی مدرسه انقلاب اسلامی است که بازاندیشی پیرامون مسئلههای اصلی انقلاب اسلامی را در دستور کار دارد.
#عدالت #آزادی #امنیت
#مدرسه_انقلاب_اسلامی
#محفل_مسئله
#مسئله_اول
#سید_مهدی_موسوی #امین_اسدپور #مجتبی_نامخواه
@madreseh57ac
جزوه در پست بعدی👇👇👇
Telegram
jom
Forwarded from مدرسه انقلاب اسلامی
میزگرد نسبت آزادی ، امنیت، عدالت.pdf
1.5 MB
نسخه پرینت سیاه و سفید. @madreseh57ac
Forwarded from مدرسه انقلاب اسلامی
عدالت در چالش با اشعری گری.pdf
2.1 MB
نسخه مطالعه رنگی. @madreseh57ac
Forwarded from جنبش قیام لله
#اطلاعیه
#نشست_تبیینی
"بازشناسی پدیده تحجردرحوزه علمیه"
باحضور:حجت الاسلام نامخواه
زمان:یکشنبه6اسفندبعدازنمازعشا
مکان: #قم مدرسه علمیه جهانگیرخان
بسیج مدرسه جهانگیرخان
جنبش قیام لله
@gheiamelellah
#نشست_تبیینی
"بازشناسی پدیده تحجردرحوزه علمیه"
باحضور:حجت الاسلام نامخواه
زمان:یکشنبه6اسفندبعدازنمازعشا
مکان: #قم مدرسه علمیه جهانگیرخان
بسیج مدرسه جهانگیرخان
جنبش قیام لله
@gheiamelellah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 وقتی عدهای به نام امنیت، #عدالت را ذبح میکنند!
📌 #مجتبی_نامخواه: در جبهه #حق با احتمال #فساد هم باید برخورد کرد، نه به نام #امنیت عدالت را سر برید.
@tabagheh3_ir
📌 #مجتبی_نامخواه: در جبهه #حق با احتمال #فساد هم باید برخورد کرد، نه به نام #امنیت عدالت را سر برید.
@tabagheh3_ir
🔹#جامعهشناسی #عدالتخواهی: زمینههای فکری- اجتماعی #عقبماندگی_در_عدالت
#مجتبی_نامخواه
#گزیده_گفتار
🔻در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است.
🔻یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید کرده و اگر فکری برای آن نشود حتما تمدید و تشدید خواهد کرد، نوع مواجههای است که ما به لحاظ فکری با این مقوله خواهیم داشت. عقبماندگی در عدالت، محصول عقبماندگی در چگونگی تفکر ما درباره عدالت است.
ما در عین آنکه باید برای عقبماندگی در زمینه عدالت کاری کنیم، برای این #عقبماندگی_فکری_درباره_عدالت هم باید فکری کنیم.
🔻برای تقریر بهتر، بحث را با یک مثال به پیش میبریم: از حدود یک سده پیش اندیشه معاصر ما با مسئلهای مواجه شد که آن را با مفاهیمی مانند عقبماندگی، انحطاط و یا تعابیری مانند آن بیان میکرد. صورت آن مسئله، حول عقبماندگی در زمینه پیشرفت شکل گرفته بود. تقریباً اغلب قریب به اتفاق متفکرین معاصر مسلمان در این زمینه حرفهایی دارند. یکی از این متفکرین استاد مطهری است.
استاد مطهری سه دهه اندیشهورزی دربارهی مسئله عقبماندگی داشتهاند و به جز انسان و سرنوشت، چندین کتاب دیگرشان حول محور این مسئله سامان یافته است
🔻برای اینکه با زمینههای فکری عقبماندگی امروزمان درباره عدالت آشنا شویم، کافی است نوع مواجههمان با مسئله عقبماندگی در عدالت را مقایسه کنیم با نوع مواجهه شهید مطهری و مانند ایشان با مقوله عقبماندگی و انحطاط مسلمین. این مقایسه به ما خواهد گفت چرا در زمینه عدالت عقبمانده هستیم و در صورت عدم تغییر وضع موجود عقبمانده خواهیم ماند.
🔻اگر امثال مطهریها اصل مسئله عقبماندگی را انکار میکردند و مانند متحجران و اشعریگرایان آن روزگار میگفتند: «اتفاقاً مسلمین نیستند که عقبمانده هستند، کمی هم خبرهای خوب عالم اسلام را ببینید، این وضع مسلمین نیست که منحط است؛ هر چه انحطاط هست در غرب و سکولاریسم هست». آیا با چنین انکارهای جایی برای اندیشهورزی باقی میماند؟ این یک زمینه مهم عقبماندگی ماست.
🔻زمینه دیگر، جماعتی است که وقتی با مقوله عقبماندگی مواجه میشود، پاسخی که به این مسئله میدهد این است: فلانی یا فلانیها مقصر هستند، آنها را عزل و عوض کنید. این دسته همه مسئله را در هرم قدرت و رئوس آن جستجو میکند. مثلا فرض کنیم در دهه بیست از شهید مطهری میپرسیدیم چرا عقبماندهایم؟ میگفت چون رضا پهلوی و حالا هم محمد رضا پهلوی، والسلام! دیگر این قدر فکر کردن نمیخواست. دیگر نیاز نبود سیسال، طی یک برنامه فکری منسجم و مستمر به ابعاد مختلف مسئله بپردازد. جواب یک کلمه است. آن هم یک اسم: فلانی، خلاص!
🔻اگر محافظهکاران را اهالی وضع موجود و کسانی بدانیم که فاقد کنش معطوف به تغییر هستند، دسته اول نیمه پر لیوان وضع موجودند و دسته دوم نیمه خالی آن. آنها منتفع وضع موجودند و اینها مخالف آن. در هر حال هر دو بخشی از وضع موجود هستند. تغییرخواهی با تأیید وضع موجود درگیر است اما بیشک چیزی است ورای مخالفت با وضع موجود. انقلابیبودن همان سیاستزدگی حاد نیست. معنای انقلابی بودن این نیست که همهی سطوح تغییر را در «سیاست» و سیاست را در «قدرت» و قدرت را در «آمد و شد ریاست و ارباب قدرت» دنبال کنیم.
🔻این طور نیست که هر چه تندتر و خشمگیانهتر حرف بزنیم، انقلابیتر باشیم. شاید قهرمانتر باشیم و مخالفتمان را با صدای بلندتری به ثبت برسانیم اما نه تغییرگراتر نیستم بلکه تنها بخشِ ناراضی وضع موجودیم.
🔻انقلابی بودن به میزان تغییری است که ایجاد خواهید کرد نه به میزان مخالفتی که ابراز میشود.
🔻درست در شرایطی که این گرههای فکری دست و پای نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب را برای قیام بالقسط بسته است؛ در طرف مقابل، یک تحول مهم در مسیر سکولاریزاسیون انقلاب پیش آمده است. امروز ما با پروژه-پروسهی کاپیتالیزاسیونِ منورالفکرها مواجهیم، فرایندی که به مراتب موفقتر از مسیر لیبرالیزاسیون است که به اصطلاح روشنفکرهای دینی آن را دنبال میکردند.
🔻باور میکنید در سالی که مردم و برخی علما صدها اعتراض علیه نظام بانکی و بانکها بیان داشتهاند، صدایی از همین شهر قم بلند شود که بانکها مظلوم هستند! اینهاست ظرفیتهایی که در راستای کاپیتالیزاسیون مناسبات اجتماعی فعال شده است.
متجددان و متحجران در جبههای فراگیر بر ضدعدالت همکاریهای نانوشتهای را سامان دادهاند.
🔻محافظهکاریهای جبهه انقلاب، با ریشههای معرفتی فوق باشد یا با زمینههای منفعتی؛ در نهایت به این جبهه فراگیر سرویس میدهد. باید هر چه سریعتر برای #بازسازی_اندیشه_عدالتخواهانهی_انقلاب_اسلامی فکری کرد. این مسئولیت مهم امروز ماست.
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/12/19
#مجتبی_نامخواه
#گزیده_گفتار
🔻در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است.
🔻یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید کرده و اگر فکری برای آن نشود حتما تمدید و تشدید خواهد کرد، نوع مواجههای است که ما به لحاظ فکری با این مقوله خواهیم داشت. عقبماندگی در عدالت، محصول عقبماندگی در چگونگی تفکر ما درباره عدالت است.
ما در عین آنکه باید برای عقبماندگی در زمینه عدالت کاری کنیم، برای این #عقبماندگی_فکری_درباره_عدالت هم باید فکری کنیم.
🔻برای تقریر بهتر، بحث را با یک مثال به پیش میبریم: از حدود یک سده پیش اندیشه معاصر ما با مسئلهای مواجه شد که آن را با مفاهیمی مانند عقبماندگی، انحطاط و یا تعابیری مانند آن بیان میکرد. صورت آن مسئله، حول عقبماندگی در زمینه پیشرفت شکل گرفته بود. تقریباً اغلب قریب به اتفاق متفکرین معاصر مسلمان در این زمینه حرفهایی دارند. یکی از این متفکرین استاد مطهری است.
استاد مطهری سه دهه اندیشهورزی دربارهی مسئله عقبماندگی داشتهاند و به جز انسان و سرنوشت، چندین کتاب دیگرشان حول محور این مسئله سامان یافته است
🔻برای اینکه با زمینههای فکری عقبماندگی امروزمان درباره عدالت آشنا شویم، کافی است نوع مواجههمان با مسئله عقبماندگی در عدالت را مقایسه کنیم با نوع مواجهه شهید مطهری و مانند ایشان با مقوله عقبماندگی و انحطاط مسلمین. این مقایسه به ما خواهد گفت چرا در زمینه عدالت عقبمانده هستیم و در صورت عدم تغییر وضع موجود عقبمانده خواهیم ماند.
🔻اگر امثال مطهریها اصل مسئله عقبماندگی را انکار میکردند و مانند متحجران و اشعریگرایان آن روزگار میگفتند: «اتفاقاً مسلمین نیستند که عقبمانده هستند، کمی هم خبرهای خوب عالم اسلام را ببینید، این وضع مسلمین نیست که منحط است؛ هر چه انحطاط هست در غرب و سکولاریسم هست». آیا با چنین انکارهای جایی برای اندیشهورزی باقی میماند؟ این یک زمینه مهم عقبماندگی ماست.
🔻زمینه دیگر، جماعتی است که وقتی با مقوله عقبماندگی مواجه میشود، پاسخی که به این مسئله میدهد این است: فلانی یا فلانیها مقصر هستند، آنها را عزل و عوض کنید. این دسته همه مسئله را در هرم قدرت و رئوس آن جستجو میکند. مثلا فرض کنیم در دهه بیست از شهید مطهری میپرسیدیم چرا عقبماندهایم؟ میگفت چون رضا پهلوی و حالا هم محمد رضا پهلوی، والسلام! دیگر این قدر فکر کردن نمیخواست. دیگر نیاز نبود سیسال، طی یک برنامه فکری منسجم و مستمر به ابعاد مختلف مسئله بپردازد. جواب یک کلمه است. آن هم یک اسم: فلانی، خلاص!
🔻اگر محافظهکاران را اهالی وضع موجود و کسانی بدانیم که فاقد کنش معطوف به تغییر هستند، دسته اول نیمه پر لیوان وضع موجودند و دسته دوم نیمه خالی آن. آنها منتفع وضع موجودند و اینها مخالف آن. در هر حال هر دو بخشی از وضع موجود هستند. تغییرخواهی با تأیید وضع موجود درگیر است اما بیشک چیزی است ورای مخالفت با وضع موجود. انقلابیبودن همان سیاستزدگی حاد نیست. معنای انقلابی بودن این نیست که همهی سطوح تغییر را در «سیاست» و سیاست را در «قدرت» و قدرت را در «آمد و شد ریاست و ارباب قدرت» دنبال کنیم.
🔻این طور نیست که هر چه تندتر و خشمگیانهتر حرف بزنیم، انقلابیتر باشیم. شاید قهرمانتر باشیم و مخالفتمان را با صدای بلندتری به ثبت برسانیم اما نه تغییرگراتر نیستم بلکه تنها بخشِ ناراضی وضع موجودیم.
🔻انقلابی بودن به میزان تغییری است که ایجاد خواهید کرد نه به میزان مخالفتی که ابراز میشود.
🔻درست در شرایطی که این گرههای فکری دست و پای نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب را برای قیام بالقسط بسته است؛ در طرف مقابل، یک تحول مهم در مسیر سکولاریزاسیون انقلاب پیش آمده است. امروز ما با پروژه-پروسهی کاپیتالیزاسیونِ منورالفکرها مواجهیم، فرایندی که به مراتب موفقتر از مسیر لیبرالیزاسیون است که به اصطلاح روشنفکرهای دینی آن را دنبال میکردند.
🔻باور میکنید در سالی که مردم و برخی علما صدها اعتراض علیه نظام بانکی و بانکها بیان داشتهاند، صدایی از همین شهر قم بلند شود که بانکها مظلوم هستند! اینهاست ظرفیتهایی که در راستای کاپیتالیزاسیون مناسبات اجتماعی فعال شده است.
متجددان و متحجران در جبههای فراگیر بر ضدعدالت همکاریهای نانوشتهای را سامان دادهاند.
🔻محافظهکاریهای جبهه انقلاب، با ریشههای معرفتی فوق باشد یا با زمینههای منفعتی؛ در نهایت به این جبهه فراگیر سرویس میدهد. باید هر چه سریعتر برای #بازسازی_اندیشه_عدالتخواهانهی_انقلاب_اسلامی فکری کرد. این مسئولیت مهم امروز ماست.
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/12/19
tabagheh3.ir
جامعهشناسی عدالتخواهی: زمینههای فکری- اجتماعی عقبماندگی در عدالت :: طبقه سه
در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است. یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید ...
🔻@tabagheh3_ir
🔹#عدالتخواهی و مسئلهی #فقر_مضمون
▪️ #مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظهکاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفیبافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویههای مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
📝لینک ثابت یادداشت در وبلاگ طبقه سه :
yon.ir/bpDCW
🔹#عدالتخواهی و مسئلهی #فقر_مضمون
▪️ #مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظهکاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفیبافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویههای مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
📝لینک ثابت یادداشت در وبلاگ طبقه سه :
yon.ir/bpDCW
🔻 @tabagheh3_ir
✅ درباره غیبت مردم در #علوم_اجتماعی ایرانی
▪️#مجتی_نامخواه
🔻«علوم اجتماعی کنونی ما در ایران چه نسبتی با مردم و با وضعیت جاری در جامعه دارد؟» یک پرسش کلیدی و حتی شاید از کلیدیترین پرسشهایی است که در به دست دادن درکی اجتماعی از وضعیت علم اجتماعی به ما کمک میکند. اگر انسان امکان کنش ارادی نداشت یا اگر امکان بازاندیشی پیرامون کنشهایش را نداشت، هیچگاه علوم انسانی و اجتماعی تکوین نمییافت. به همین دلیل علم اجتماعی اگر بر مدار اراده انسانی شکل نگیرد، هرچه باشد علم اجتماعی نیست. اکنون اما این پرسش مطرح است که علم اجتماعی امروز ما چه نسبتی با اراده و کنش امروز انسان ایرانی دارد؟ به بیانی سادهتر: اگر علوم پزشکی یا مهندسی نباشند، بخشی از نیازهای درمانی و عمرانی مردم بر زمین میماند اما اگر علوم انسانی و اجتماعی امروز ما نباشد چه اتفاقی روی میدهد؟
🔻 اگر از فردا اعلام شود در اثر یک اتفاق، به مدت یک هفته، همه دانشکدههای علوم اجتماعی تعطیل خواهند بود، چه اتفاقی روی میدهد؟ اگر این یک هفته بشود 10 سال یا بیشتر چطور؟ شاید این واقعیت تا حدی اغراقشده به نظر برسد، همچنان که کمابیش اینطور است اما حتی در فرض تعطیلی دائم آکادمیهای علوم اجتماعی در ایران، مردم احتمالا فقط از طریق رسانههای جمعی از این رویداد مطلع میشوند، بیآنکه اثر این تعطیلی را در زندگی خود لمس کنند یا به آن معترض باشند! البته منهای جماعتی که در اثر این تعطیلی بیکار میشوند اما به واقع چرا چنین است؟
🔻پاسخ برای همه ما روشن است: در وضع کنونی، علوم اجتماعی در ایران، کمک پیشرو و قابلتوجه به رفع نیازهای انسان ایرانی نمیکند. جامعه به معماری و پزشکی نیاز دارد اما علوم اجتماعی کنونی ما هیچ نیاز مشخصی از او را رفع نمیکند. انسان ایرانی تا حدود زیادی نسبت به علم اجتماعی احساس بی نیازی میکند و این بینیازی بیشتر از آنکه نقد جامعه ایرانی باشد، ذم وضعیت کنونی علوم اجتماعی ماست و ما در ادامه میکوشیم کمی درباره نسبت و وضعیت کنونی علم اجتماعی با مردم بررسی کنیم
yon.ir/3qmtj
✅ درباره غیبت مردم در #علوم_اجتماعی ایرانی
▪️#مجتی_نامخواه
🔻«علوم اجتماعی کنونی ما در ایران چه نسبتی با مردم و با وضعیت جاری در جامعه دارد؟» یک پرسش کلیدی و حتی شاید از کلیدیترین پرسشهایی است که در به دست دادن درکی اجتماعی از وضعیت علم اجتماعی به ما کمک میکند. اگر انسان امکان کنش ارادی نداشت یا اگر امکان بازاندیشی پیرامون کنشهایش را نداشت، هیچگاه علوم انسانی و اجتماعی تکوین نمییافت. به همین دلیل علم اجتماعی اگر بر مدار اراده انسانی شکل نگیرد، هرچه باشد علم اجتماعی نیست. اکنون اما این پرسش مطرح است که علم اجتماعی امروز ما چه نسبتی با اراده و کنش امروز انسان ایرانی دارد؟ به بیانی سادهتر: اگر علوم پزشکی یا مهندسی نباشند، بخشی از نیازهای درمانی و عمرانی مردم بر زمین میماند اما اگر علوم انسانی و اجتماعی امروز ما نباشد چه اتفاقی روی میدهد؟
🔻 اگر از فردا اعلام شود در اثر یک اتفاق، به مدت یک هفته، همه دانشکدههای علوم اجتماعی تعطیل خواهند بود، چه اتفاقی روی میدهد؟ اگر این یک هفته بشود 10 سال یا بیشتر چطور؟ شاید این واقعیت تا حدی اغراقشده به نظر برسد، همچنان که کمابیش اینطور است اما حتی در فرض تعطیلی دائم آکادمیهای علوم اجتماعی در ایران، مردم احتمالا فقط از طریق رسانههای جمعی از این رویداد مطلع میشوند، بیآنکه اثر این تعطیلی را در زندگی خود لمس کنند یا به آن معترض باشند! البته منهای جماعتی که در اثر این تعطیلی بیکار میشوند اما به واقع چرا چنین است؟
🔻پاسخ برای همه ما روشن است: در وضع کنونی، علوم اجتماعی در ایران، کمک پیشرو و قابلتوجه به رفع نیازهای انسان ایرانی نمیکند. جامعه به معماری و پزشکی نیاز دارد اما علوم اجتماعی کنونی ما هیچ نیاز مشخصی از او را رفع نمیکند. انسان ایرانی تا حدود زیادی نسبت به علم اجتماعی احساس بی نیازی میکند و این بینیازی بیشتر از آنکه نقد جامعه ایرانی باشد، ذم وضعیت کنونی علوم اجتماعی ماست و ما در ادامه میکوشیم کمی درباره نسبت و وضعیت کنونی علم اجتماعی با مردم بررسی کنیم
yon.ir/3qmtj
Telegraph
درباره غیبت مردم در علوم اجتماعی ایرانی
مجتبی نامخواه علم اجتماعی منهای اجتماع «علوم اجتماعی کنونی ما در ایران چه نسبتی با مردم و با وضعیت جاری در جامعه دارد؟» یک پرسش کلیدی و حتی شاید از کلیدیترین پرسشهایی است که در به دست دادن درکی اجتماعی از وضعیت علم اجتماعی به ما کمک میکند. اگر انسان امکان…
🔻 @tabagheh3_ir
◀️ #علم_اجتماعی چه نیازی به #رسانه دارد؟
▪️#مجتبی_نامخواه
🔻همواره برای علم اجتماعیای که از دل مباحثه انتقادی با علم مدرن خلق شده و خواهد شد این آسیب محتمل وجود دارد که در کشاکش کوشش برای رهایی از «تجددزدگی»، به دامن «تجردزگی» در افتد.
🔻علم اجتماعی اما اگر به «درد» مردم نپردازد، به چه درد مردم میخورد؟
*این مردمِ به زعم نخبگان ناآگاه از علوم اجتماعی نیستند که نیازمند رسانهها هستند تا خطابهی ایدئولوژیهای مدرن یا نقدهای معرفتشناختی منتقدانشان را بخوانند؛ این اصحاب علوم اجتماعی هستند که برای رهایی از دامِ امتناعِ تجدد و تجرد، نیازمند «مردم» هستند.
yon.ir/AOZjz
◀️ #علم_اجتماعی چه نیازی به #رسانه دارد؟
▪️#مجتبی_نامخواه
🔻همواره برای علم اجتماعیای که از دل مباحثه انتقادی با علم مدرن خلق شده و خواهد شد این آسیب محتمل وجود دارد که در کشاکش کوشش برای رهایی از «تجددزدگی»، به دامن «تجردزگی» در افتد.
🔻علم اجتماعی اما اگر به «درد» مردم نپردازد، به چه درد مردم میخورد؟
*این مردمِ به زعم نخبگان ناآگاه از علوم اجتماعی نیستند که نیازمند رسانهها هستند تا خطابهی ایدئولوژیهای مدرن یا نقدهای معرفتشناختی منتقدانشان را بخوانند؛ این اصحاب علوم اجتماعی هستند که برای رهایی از دامِ امتناعِ تجدد و تجرد، نیازمند «مردم» هستند.
yon.ir/AOZjz
Telegraph
درباره نسبت علم اجتماعی، رسانه و مردم
علم اجتماعی چه نیازی به رسانه دارد؟ گزیده: *همواره برای علم اجتماعیای که از دل مباحثه انتقادی با علم مدرن خلق شده و خواهد شد این آسیب محتمل وجود دارد که در کشاکش کوشش برای رهایی از «تجددزدگی»، به دامن «تجردزگی» در افتد. *علم اجتماعی اما اگر به «درد» مردم…
🔻 @tabagheh3_ir
📚 #تغییرات_اجتماعی_از_منظر_متفکران_مسلمان
🔻دوستانی که مباحث این کانال و تارنما را دنبال میکنند، کم و بیش تأکید بر مقوله #تغییر را ملاحظه کردهاند. پیشنهاد میکنم برای توضیح بیشتر درباره این مفهوم، #کتاب_تغییرات_اجتماعی_از_منظر_متفکران_مسلمان را از نظر بگذرانند. این کتاب تألیفی مشترک است که توسط پژوهشکده علوم انسانی پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص) به انتشار رسیده و به موضوع تغییر در اندیشه متفکرین مسلمان میپردازد. در فصل اول این کتاب، صفحات 41 تا 74 موضوع تغییر اجتماعی از دیدگاه امام خمینی را تا حدودی توضیح دادهام.
yon.ir/hJN1P
📚خرید آنلاین کتاب :
🌐 yon.ir/sWBS1
📌دانلود فهرست کتاب :
📩 yon.ir/dKEGw
📚 #تغییرات_اجتماعی_از_منظر_متفکران_مسلمان
🔻دوستانی که مباحث این کانال و تارنما را دنبال میکنند، کم و بیش تأکید بر مقوله #تغییر را ملاحظه کردهاند. پیشنهاد میکنم برای توضیح بیشتر درباره این مفهوم، #کتاب_تغییرات_اجتماعی_از_منظر_متفکران_مسلمان را از نظر بگذرانند. این کتاب تألیفی مشترک است که توسط پژوهشکده علوم انسانی پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص) به انتشار رسیده و به موضوع تغییر در اندیشه متفکرین مسلمان میپردازد. در فصل اول این کتاب، صفحات 41 تا 74 موضوع تغییر اجتماعی از دیدگاه امام خمینی را تا حدودی توضیح دادهام.
yon.ir/hJN1P
📚خرید آنلاین کتاب :
🌐 yon.ir/sWBS1
📌دانلود فهرست کتاب :
📩 yon.ir/dKEGw