طبقه سه| مجتبی نامخواه
1.34K subscribers
555 photos
148 videos
75 files
411 links
دوست داشتم این پنجره‌ی سرد و بی روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...


www.tabagheh3.ir
[email protected] 
Download Telegram
@tabagheh3_ir

⭕️گفتاری درباره‌ی « #طبقه_مرفه_جدید» و آینده‌ی انقلاب اسلامی

◾️ مجتبی نامخواه


می گویند تا 84 یک جورهایی مسیر لیبرالیسم را می‌رفتیم. الآن باید مسیر سرمایه‌داری را برویم که به یک طبقه متوسط به ایجاد بشود؛ بعد این طبقه متوسط همه معادلاتی را که ما در حوزه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می‌خواهیم را رقم می‌زند. 

این اتفاقی است که ما بچه حزب‌اللهی‌ها مخصوصاً در سطح فکری و گفتمانی برای آن باید فکر بکنیم چون برای چنین مواجهه‌ای آماده نشده‌ایم. ما برای این آماده نشده‌ایم که با سرمایه‌داری مواجه بشویم. برای این تربیت شده‌ایم که با بحث‌های نظری سکولاریسم و لیبرالیسم و اینها مواجه بشویم در حالی که مواجهه‌ی کنونی‌مان یک تفاوت‌هایی دارد.

وقتی امام خمینی بحث‌های اسلام ناب و اسلام آمریکایی را مطرح می‌کردند، با امام قهر کردند. اعتقاد داشتند این‌ها یک‌سری حرف‌های تبلیغاتی است. چه کسانی؟ همان محافظه‌کارانی که بعد ما پذیرفتیم آنها به عنوان ستون‌های فکری ما باشند. واقعیت این است که ما با فضای محافظه‌کار و فضای سنتی‌‌ای که این بحث‌ها را التقاطی می‌دانسته و می‌دانند رودربایستی داریم. صورت سیاسی این رودربایستی همین چیزی است که به آن می‌گوییم اصولگرایی و این مانع تحرک ما در برابر این مسیر جدید است. 

این که ما این طبقه مرفه را نمی‌بینیم؛ این‌که نمی‌توانیم این تغییر و این شیفت بزرگ از روشنفکری چپ‌گرای دهه هفتاد و هشتاد به منورالفکری متأخر دهه نود را ببینیم و تحلیل بکنیم، این‌که نمی‌توانیم متناسب با آن جواب تولید بکنیم؛ نمی‌توانیم متناسب با آن واکنش بلکه کنش تولید بکنیم، همه‌ی این‌ها به این ریشه‌های فکری ما برمی‌گردد. عرض کردم. بعضی از جریان‌های سیاسی ظرفیت نیروهای انقلاب را مصادره کرده‌اند. باید برای این یک فکر اساسی بکنیم.

📝متن کامل این گفتار را می‌توانید از لینک زیر بخوانید :

yon.ir/ERdjb
📌 @tabagheh3_ir
🔻 @tabagheh3_ir

🔴 #عقب‌_ماندگی درباره #عدالت و #احیای_مجدد ایده‌ی #عدالت‌خواهی

▪️مجتبی نامخواه

🔶🔻دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایده‌ی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود.

🔻سخنرانی 19 بهمن، «#ارزش_مطلق_بودن_عدالت» را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد.

🔻کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرش‌های بی‌تفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش می‌کنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همه‌جایی بودن بیاندازند و با بیان‌های مختلف، ضد ارزش یا حتی ارزش‌های دیگری را بر عدالت برتری بخشند.

🔻با بیانی #محافظه_کارانه و #امنیتی از تقدم #مصلحت، #حکومت و #امنیت بر #عدالت سخن می‌گویند. با نگرشی #نواشعری‌گرایانه و #نواخباری‌گرایانه، #ولایت و #دیانت را بر #عدالت تفوق می‌بخشند. در رویکردی #ذهن‌گرایانه یا #تجردزده، #معرفت را بر #عدالت اولویت می‎دهند و در نگاهی سخت #تجددزده #آزادی را بر #عدالت ترجیح می‌دهند.

🔻در اثر همین حجاب‌هاست که عدالت به مثابه یک خواست فطری- تاریخی‌ ملت ایران به محاق رفته است. جامعه نمی‌تواند نیروی خود را برای عدالت بسیج کند؛ #خواست_عدالت به #کنشگریِ_اجتماعیِ_مؤثر منتهی نمی‌شود و در نهایت معنای انقلابیگری، به جای #دادخواهی، به #داد_زدن توأم با خشم تقلیل می‎یابد.

🔻سخنرانی بعدی رهبری در 29 بهمن و ده روز پس از سخنرانی پیشین انجام شد و دقیقاً به نتیجه‌ی حاصل از عدالت‌نخواهی نیروی‌های اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره دارد: «عقب‌ماندگی درباره عدالت».
با مقدمات پیش گفته این تأخر طبیعی است. در جامعه‌ای که از یک‌سو «#طبقه_مرفه_جدید» برآمده از دل نظام اسلامی با حرص و آز فزاینده به منابع عمومی دست‌درازی می‌کند و از سوی دیگر انواعی اندیشه‌های پیش‌گفته «#مخلصان_انقلاب» را از عدالت‌خواهی باز داشته است، عقب مانده نبودن در زمینه عدالت جای تعجب دارد.

🔻دینامیسم این دو استدلال رهبر انقلاب آن‌قدرها هست که خونی تازه در رگ‌های حرکت‌های عدالت‌خواهانه ایجاد کند.
https://t.iss.one/jomedia/171
🔶🔻آن‌چه در این میان جای تأسف بسیار دارد، ناتوانی در دریافت انرژی بالای این دو سخنرانی است. در یک موقعیت تکراری همچون دیگر موارد، دو دسته عمده، به ناتوانی در جذب ظرفیت این تجدید مطلع دامن می‌زنند:
🔻#دسته‎_اول از اولین ساعات پس از بیان این سخنان، هنگامی که تنها یکی دو بخش کوتاه از این سخنان منتشر شده بود، شروع کردند به طرح پرسش‌هایی عجیب. عجیب به این دلیل که اگر خاستگاهِ پرسشی تلاش برای فهم بیشتر باشد، انتظار زیادی نیست اگر از صاحب پرسش بخواهیم چند ساعتی را برای دسترسی به متن یا صوت کامل آن جلسه صبر و تأنی کند. کاری که انجام نشد.
🔻پاسخ این دسته، اگر پرسشی در میان باشد، روشن است: این چنین نیست که هر سطحی از پیشرفت منهای عدالت ممتنع باشد. همچنان که این چنین نیست که عقب ماندگی درباره عدالت، لزوماً به معنای فقدان مطلق آن باشد. پیشرفت و عدالت باید توأمان باشند و در این توأمان بودگی است که پیشرفت و عدالت معنای حقیقی خود را پیدا می‌کنند.

🔻#دسته‌_دوم اما کسانی هستند که ... از هم‎اکنون مشغول طراحی کنگره و دوره آموزشی عدالت‌خواهی هستند. مشغول آماده کردن کتاب‌های کپی- پیستی از سخنان رهبری درباره عدالت هستند. مشغول دیگر کلیشه‌های ملال‌آور و تکراری‌ای هستند که این سرفصل جدید و مجدِد را هم به سرنوشت دیگر سخنان رهبری دچار کنند.

🔻از این دوستان کمال تمنا را داریم که سخنان امروز را نادیده بگیرند. خودشان را اصلاً درگیر نکنند. هیچ چیز عوض نشده؛ با خیال راحت و کما فی‌السابق با کلماتی مانند «نفوذ» و «تمدن اسلامی» انشا بنویسند!

🔶🔻یک و نیم دهه از پرچمداری رهبر انقلاب در نهضت عدالت‌خواهی و احیا خواست عدالت در برابر سنت فراموشی آن می‌گذرد. هجوم حجیم ایده‌های بی‌تفاوت یا ضد عدالت اما بار دیگر ایده‌ی عدالتخواهی را به محاق برده است.
حرکت‌های عدالت‌خواهانه از فقر مفهومی رنج می‌برند و درماندگی موردیِ ناشی از فقر مفهومی را بدل از عدالت‌خواهی مصداقی می‌گیرند. از سوی دیگر روزی نیست که شخصیت‌های محترم و احتمالاً با نیت صادقانه اما نیمه‌سواد و نا آشنا با ارزش‌های انقلاب، با بهانه‌هایی ظاهرالصلاح همچون ارزش‌مداری، در پی برجسته‎ساختن و حتی مطلق‎ساختن ارزش‌های نسبی بوده و امکان نظری عدالتخواهی را نابود کرده‌اند.

🔻 19 و 29 بهمن دو نقطه و نشانه‌ای بود از حرکتی دوباره برای احیای ایده عدالت‌خواهی؛ این‌بار در سطحی بالاتر از گذشته. عقب‌ماندگی عملی درباره عدالت و چاره‌ای جز احیای مجدد ایده‌ی عدالت‌خواهی ندارد.
متن کامل یادداشت در👇👇👇
https://goo.gl/PzRiNt
⭕️ این یک اعلام جنگ است!

🔻 در معنای «جنگ» فقر و غنا

#مجتبی_نامخواه


🔸سه دهه از طرح #جنگ_فقروغنا می‌گذرد. سه دهه پیش #امام_خمینی با صراحت تمام از جنگ فقر و غنا گفت؛ در برابر یکی از آخرین و مهم‌ترین ایده‌های امام خمینی رسانه‌ها و نخبگان چه کار کردند؟ تقریبا هیچ؛ نوعی طرد و انکار.


🔹جنگ فقر و غنا در مجموع تفکر امام خمینی، مفهومی مهم و تعیین کننده است. این تعیین‌کنندگی عمدتا خود را در سه سطح نشان می‌دهد.

◀️ یکی این که امام خمینی این دوگانه را چارچوب کلان حاکم بر تحلیل مسیر طی شده انقلاب اسلامی می‌دانند؛ از نظر امام خمینی، هم #اصل_نهضت_انقلاب_اسلامی (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) و هم «جنگ ما [دفاع مقدس] جنگ فقر و غنا بود» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۴)


◀️ دیگر آن‌که امام این مفهوم را چارچوبی برای درک آینده‌ انقلاب می‌دانند و استدلال می‌کنند که «امروز [و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸] جنگ فقر و غنا شروع شده»(صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵).


◀️ دست آخر این‌که امام خمینی جنگ فقر و غنا را یک #تقابل_مقدس عنوان می‌کنند و در این‌باره تعبیر «نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا» (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) را به کار می‌برند.


🔸به راستی اما این جنگ فقر و غنا چیست که همه چیز تحلیل اجتماعی از منظر امام خمینی را شکل می‌دهد؟ جنگ فقر و غنا چیست که هم گذشته ما بوده و هم آینده ماست و هم امری مقدس است؟


برای یک جامعه، مهم‌تر و مهلک‌تر از وجود فقر و نابرابری، تحلیل‌ها و تصویرهای نادرستی است که در درک این پدیده رایج است.


🔹اگر در جامعه‌ای این باور وجود داشته باشد که وجود #دره‌های_فقر و #قله‌های_ثروت طبیعی و گریز‌ناپذیر است؛ اگر #نابرابری_اجتماعی به مثابه یک مسئله فرعی، که به سادگی قابل حل است، تصویر کرد؛ یا اگر گمان شود با خدمت به #محرومین و اصلاح برخی قوانین و رویه‌ها، می‌توان راه درمان ناعدالتی‌ها را پیمود؛ بی‌شک رواج یک چنین درک‌ها و تفسیرهایی از نابرابری در اذهان عمومی یک جامعه، از مهم‌ترین محرک‌ها و #مولدهای_نابرابری است و به مراتب از خودِ نابرابری خطرناک‌تر است.


🔸«جنگ فقر و غنا» به مثابه یک نظریه و چارچوب مفهومی، تعریفِ منحصر به فرد انقلاب اسلامی از نابرابری اجتماعی را بازتاب می‌دهد.


دو عنصر در این تعریف، در تعیین غیریت‌های ایده‌ی جنگ فقر و غنا اهمیتی بنیادین دارند:


◀️ یکی این‌که بر واقعیتِ تعارض‌های عینی و اجتماعی تأکید می‌شود؛ ما با «جنگ» فقر و غنا مواجهیم. تأکید بر این قید است که به مرزگذاری تفکر انقلاب اسلامی با #سرمایه‌داری و #مقدس‌مآبی می‌انجامد. چه آن‌که در اولی منفعت مادی و در دومی عزلت معنوی، مانع دیدن و اصالت بخشیدن به جنگ فقر و غنا می‌شود.


◀️ عنصر و قید دیگر اما به تمایز مراد جنگ فقر و غنا از رویکردهای چپ‌گرایانه می‌انجامد: از نظر انقلاب اسلامی جنگ فقر و غنا در دامن و ادامه #جنگ_حق_و_باطل بوده و نهضتی مقدس است.


🔸بنابراین مفهوم جنگ فقر و غنا، آن‌چه متجددین دست چپی، متجددین دست راستی و متحجرین مقدس‌مآب در تحلیل جامعه می‌گویند را نمی‌گوید؛ اما به واقع جنگ فقر و غنا چه می‌گوید؟


🔹جنگ فقر و غنا به ما می‌گوید در تحلیل انقلاب اسلامی، به ویژه در دوران پس از جنگ که تاریخ آغاز این درگیری اجتماعی است، ما با یک «#طبقه_مرفه_جدید» (رهبر انقلاب، ۷۶/۴/۲۵) مواجهیم. طبقه‌ای که در بالادست جامعه به وجود آمده و یکسره می‌کوشد وضع موجود را حفظ و آن را به نفع خود بسط دهد. ابزارهای طبقه مرفه جدید برای این امر، سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، اقدامات و یا عدم اقدام‌های اجرایی، تقنین‌ و دیگر اقدامات پارلمانی و نیز بازتولید خود در عرصه‌های غیررسمی، همچون رسانه، فرهنگ، دین و جامعه است.


🔸طبقه مرفه جدید امروزه و سه دهه پس از آغاز آرام و انکارشده‌ جنگ فقر و غنا، توفیق‌های بسیار در بسط منافع خود داشته است. سلامت، #آموزش_عمومی، بازار پولی، نفت، #خصوصی‌‌سازی، صندوق‌ها و شرکت‌های (نیمه)دولتی، رسانه و تا حدود قابل توجهی مذهب، از جمله عرصه‌های حیات اجتماعی ماست که تمامی یا بخش قابل توجهی از آن به خدمت منافع این طبقه درآمده است.


🔹هر اقدام یا تحلیل اجتماعی، اگر با این طبقه و منافعش درگیری صریح و آشکار (جنگ) نداشته باشد، هر چند جای خود عملی نیکو باشد هم گامی در مسیر جنگ فقر و غنا نیست و چه بسا در شمار مهم‌ترین خدمت‌ها به طبقه مرفه جدید باشد.


#جنگ_فقروغنا
#سرمایه_داری
#سانسور_۲۹تیر


🎬 @Mostazafin_TV
🔸مبشرانِ عصرِ فراتر
بخش ۲ از ۲
🔻این قرارمان نبود؛ در قاموس آنی که بسیج را وجود بخشید و حزب‌الله را متولد ساخت، نقش و کارکرد بسیج این نبود. هویت و غیریت حزب‌الله این حرف‌ها نبود. امام روح‌الله بسیج را برای مخالف با #پول‌پرستی می‌خواست. جانشین امام روح‌الله و روحِ الهی عصر ما، از طبقه جدیدی می‌گفت که به واسطه پول‌پرستی به وجود آمده است؛ از رسالت نیروهای «مخلص» انقلاب اسلامی در مقابله با #طبقه_مرفه_جدید سخن می‌گفت. امامان خمینی و خامنه‌ای عهد و عصر دیگری را طلب می‌کردند؛ ما اما نیروی مخلص انقلاب نبودیم؛ دچار ناخالصی‌هایی بودیم که هر روز بر فراز منبری و بولتنی، ما را به امری می‌خواندند غیر از آن‌چه امامان‌مان می‌گفتند و می‌گوید؛ امامان‌مان از مقابله با «پول‌پرستی» می‌گفتند و این‌ها از چیزهایی غیر و یا حتی ضد آن می‌گویند.
🔻تجربه تاریخی و اجتماعی پنجاه سال اخیر ما می‌گوید، آنچه امام گفت همان می‌شود. شاید کمی زمان ببرد اما زمانه‌ای فرا می‌رسد که بسیجی و حزب‌اللهی، فراتر از راننده اسنپ و فراتر هر مسئله فرعی دیگری، به ضدیت با پول‌پرستی و مقابله با طبقه مرفه جدید بیاندیشد. یقین معنوی به جای خود، تجربه عینی نشان داده آن عصری که نیرو انقلاب و مسئله‌هایش فراتر از این باشد، آن عصری که انسان بسیجی فراتر از وضع موجود، #انسان_خمینی و #انسان_خامنه‌ای باشد، فراخواهد رسید.
https://t.iss.one/tabagheh3_ir/203
🔻آن عصرِ فراتر فراخواهد رسید و این چند جوان بسیجی، که حالا مورد امنیتی‌ و قضایی دارند؛ آن تجمع کوچکی که چندی قبل برقرار شد و برای اولین بار کارگران و طلاب و دانشجویان، شانه به شانه هم علیه آن‌چه خصوصی‌سازی می‌خوانندش، شعار دادند؛ همگی مبشرانِ تنهایِ آن عصر فراتر هستند در زمانه‌ی ما. قلیل و تنها هستند، باشند؛ مجبور هستند به جای کلاس دانشگاه، راهروهای دادگاه و غیر دادگاه را طی کنند؛ طی کنند؛ خیالی نیست؛ «باید بچشد عذاب تنهایی را، مردی که ز عصر خود فراتر باشد» . به زودی مثال‌شان «مَثَلِ حَبّةٍ أنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائةُ حَبَّةٍ» خواهد بود و آن‌چنان جوانه زنند که « يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ» ما به وعده‌های الهی و به آن‌چه از زبان رهبران الهی عصرمان شنیده ایم ایمان داریم.
@tabagheh3_ir

🔻متن کامل در 👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1398/05/08
🔸خصوصی‌سازی‌ها و نابرابری: مسئله چیست؟ راه حل کدام است؟
در حاشیه چهارمین تجمع چند وقت اخیر علیه خصوصی‌سازی‌ها

📄یک از سه

🔻روز گذشته برای چهارمین مرتبه طی چند ماه اخیر، جمعی از جوانان انقلابی در اعتراض به روند خصوصی‌سازی‌ها تجمع کردند. حالا وزارت اقتصاد و امور دارایی، سازمان خصوصی‌سازی، دولت و قوه قضاییه؛ اگر نگوییم صدای اعتراض علیه خصوصی‌سازی‌ها را شنیده‌اند. به علاوه طی کمتر از سه ماه اخیر دو بار در عالی‌ترین سطح کشور، رهبر انقلاب در سخنرانی‌هایی عمومی و در دیدار با جوانان، حرکت‌های اعتراضی علیه خصوصی‌سازی را تایید کرده (1/3/1398) و به تصریح از مخالفت خود با خصوصی‌سازی‌ها سخن گفته و تأکید کرده‌اند که ایشان نیز منتقد و بلکه «مهم‌ترین منتقد عملکردها» در زمینه خصوصی‌سازی هستند. (16/5/1398) با این همه خصوصی‌سازی‌ها، با روندی کم و بیش مشابه گذشته ادامه دارد.

🔻مسئله چیست؟
در میدان خصوصی‌سازی ما با یک #طبقه_مرفه_جدید و #سرمایه‌داری_ایرانی‌ای مواجهیم که از دل مناسبات نابرابر ناشی از عقب‌ماندگی در عدالت سر برآورده است. طبقه مرفه جدید در زیر لوای خصوصی‌سازی در حال نوعی پول‌شویی گسترده و تثبیت عایدی‌های نابرابر خود است. طبقه مرفه جدیدی که از دل نظام اسلامی سر بر آورده، آن‌قدرها پروار شده که دیگر در دل نظام جایش نمی‌شود. این طبقه به سرعت در حال تبدیل کردن سال‌ها دریافت نجومی و نابرابر به اموالی غیرمنقول است. پیش از این درآمد نابرابر خود را در بازار مالی مضاعف ساخته و در حال حاضر به انتقال عایدی مضاعف خود به بازار زمین، ملک و مسکن می‌اندیشد و از این رو به خرید کارخانه‌هایی روی آروده که دولت اغلب برای ردّ دیون، مفت‌فروشی‌شان می‌کند. بررسی موارد متعدد نشان می‌دهد برای خریداران، کارخانه‌ها، بیشتر از آن‌که «کار»خانه باشند، کار«خانه»اند: برای آن‌ها کار خانه زمین و ملکی بالقوه است که البته ناهمواری‌هایی صنعتی و اجتماعی- کارگری، مانع استحصال این زمین‌ها شده است.
🔻استفاده نابرابر و رانتی برخی مدیران زرنگ در دهه هفتاد، طبقه‌ی مرفه جدیدی را شکل داد که برای بلند پروازی‌هایش نیازمند نقدینگی بیشتری بود. دهه هشتاد، زمانه‌ی پاسخ به این نیاز بود. بانک خصوصی ابزار خلق اعتبار و بسط طبقه‌سازی طبقه مرفه جدید بود. در آغاز این دهه بانک خصوصی بر خلاف تصریح قانون اساسی اجازه تولد یافت. پس از آن نوبت به «تثبیت» این سرمایه‌های به یک‌باره چند برابر شده بود. درست در همین نقطه بود که طبقه مرفه جدید برای تثبیت، به تبدیل روی آورده و به سرعت سرمایه مالی خود را به املاک و مستغلاتی در داخل و خارج از کشور تبدیل کرده و می‌کند. طبقه مرفه جدید خصوصی‌سازی را به مثابه یکی از معبرهای این تثبیت می‌بیند.
🔻هر کدام از این مراحل سه‌گانه نیم تا یک و نیم دهه به طول انجامیده و سر جمع سی سال به طول انجامیده تا طبقه مرفه جدید، از کارگزاران متمول دهه هفتاد، به بانک‌داران یا کلان‌تسهیلات بگیران دهه هشتاد تبدیل شوند و از آن‌جا به نوفئودالیسم دهه نود برسند.
🔻بنابراین مسئله نقد خصوصی‌سازی‌ها و محمل قانونی‌شان نیست. مسئله این است که واگذاری‌ها به مثابه یکی از کاتالیزورهای گذار طبقه مرفه جدید از سرمایه‌داری پولی به نوفئودالیسم عمل می‌کند. سازمان خصوصی‌سازی اشتباه نمی‌کند و ما با یک اشتباهات موردی مواجه نیستیم؛ این طبقه مرفه جدید بر آمده از دل نظام اسلامی است که از اساس اشتباهی است. در دهه هفتاد ما با مدیرانی مواجه نبودیم که اشتباه می‌کنند؛ در دهه هشتاد ما با بانک‌هایی مواجه نبوددیم که به اشتباه تسهیلات می‌دادند و در دهه نود ما با اشتباه در خصوصی‌سازی‌ها مواجه نیستیم. این‌ها همگی گام‌های به پیشِ طبقه مرفه جدید هستند؛ گام‌هایی برای پایان یک انقلاب.
#طبقه_مرفه_جدید
#تاریخ_طبقه_مرفه_جدید
@tabagheh3_ir
https://t.iss.one/jomedia/276

متن کامل در 👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1398/05/24
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ بزرگداشت حماسه #۹دی با حضور سران فتنه!


🔹امروز انبوهی از مسئولان و خواصی که در ماه‌ها پس از فتنه، در هیچ یک از مصاحبه‌ها، خطبه‌های نماز جمعه و سخنرانی‌های پرشمار خود حرفی از فتنه به میان نمی‌آوردند، به یک باره ضد فتنه شده‌اند!

🔸اگه فتنه صرفا به صورت #احساسی، #سیاسی و یا #امنیتی روایت شود عجیب نیست که فلان شخصی که با فتنه همراه بوده و یا سکوت کرده امروز بر ضد فتنه سخن‌سرایی کند.

◀️ #طبقه_مرفه‌_جدید عامل اصلی فتنه‌هاست. این طبقه به بازتولید اجتماعی هنجارها، ارزش‌ها و سبک زندگی خود می‌پردازد و هرگاه احساس خطر کند با ایجاد چالش‌هایی همچون فتنه کشور را دچار بحران می‌کند.

🗯 در واقع فتنه کوشش طبیعی طبقه‌ی مرفه جدید برای حفظ منافعش است و هر جا منافع این طبقه آسیب ببیند فتنه‌ا‌ی شکل خواهد گرفت.

🔺 @barahoot_TV
⭕️ این یک اعلام جنگ است!
🔻 در معنای «جنگ» فقر و غنا

🔺 سه دهه از طرح #جنگ_فقروغنا می‌گذرد. سه دهه پیش #امام_خمینی با صراحت تمام از جنگ فقر و غنا گفت؛ در برابر یکی از آخرین و مهم‌ترین ایده‌های امام خمینی رسانه‌ها و نخبگان چه کار کردند؟ تقریبا هیچ؛ نوعی طرد و انکار.

🔺جنگ فقر و غنا در مجموع تفکر امام خمینی، مفهومی مهم و تعیین کننده است. این تعیین‌کنندگی عمدتا خود را در سه سطح نشان می‌دهد.

🔺 یکی این که امام خمینی این دوگانه را چارچوب کلان حاکم بر تحلیل مسیر طی شده انقلاب اسلامی می‌دانند؛ از نظر امام خمینی، هم #اصل_نهضت_انقلاب_اسلامی (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) و هم «جنگ ما [دفاع مقدس] جنگ فقر و غنا بود» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۴)

🔺 دیگر آن‌که امام این مفهوم را چارچوبی برای درک آینده‌ انقلاب می‌دانند و استدلال می‌کنند که «امروز [و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸] جنگ فقر و غنا شروع شده»(صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵).

🔺 دست آخر این‌که امام خمینی جنگ فقر و غنا را یک #تقابل_مقدس عنوان می‌کنند و در این‌باره تعبیر «نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا» (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) را به کار می‌برند.

🔺 به راستی اما این جنگ فقر و غنا چیست که همه چیز تحلیل اجتماعی از منظر امام خمینی را شکل می‌دهد؟ جنگ فقر و غنا چیست که هم گذشته ما بوده و هم آینده ماست و هم امری مقدس است؟

🔺 برای یک جامعه، مهم‌تر و مهلک‌تر از وجود فقر و نابرابری، تحلیل‌ها و تصویرهای نادرستی است که در درک این پدیده رایج است.


🔺 اگر در جامعه‌ای این باور وجود داشته باشد که وجود #دره‌های_فقر و #قله‌های_ثروت طبیعی و گریز‌ناپذیر است؛ اگر #نابرابری_اجتماعی به مثابه یک مسئله فرعی، که به سادگی قابل حل است، تصویر کرد؛ یا اگر گمان شود با خدمت به #محرومین و اصلاح برخی قوانین و رویه‌ها، می‌توان راه درمان ناعدالتی‌ها را پیمود؛ بی‌شک رواج یک چنین درک‌ها و تفسیرهایی از نابرابری در اذهان عمومی یک جامعه، از مهم‌ترین محرک‌ها و #مولدهای_نابرابری است و به مراتب از خودِ نابرابری خطرناک‌تر است.

🔺 «جنگ فقر و غنا» به مثابه یک نظریه و چارچوب مفهومی، تعریفِ منحصر به فرد انقلاب اسلامی از نابرابری اجتماعی را بازتاب می‌دهد.


🔹 دو عنصر در این تعریف، در تعیین غیریت‌های ایده‌ی جنگ فقر و غنا اهمیتی بنیادین دارند:

🔺 یکی این‌که بر واقعیتِ تعارض‌های عینی و اجتماعی تأکید می‌شود؛ ما با «جنگ» فقر و غنا مواجهیم. تأکید بر این قید است که به مرزگذاری تفکر انقلاب اسلامی با #سرمایه‌داری و #مقدس‌مآبی می‌انجامد. چه آن‌که در اولی منفعت مادی و در دومی عزلت معنوی، مانع دیدن و اصالت بخشیدن به جنگ فقر و غنا می‌شود.

🔺 عنصر و قید دیگر اما به تمایز مراد جنگ فقر و غنا از رویکردهای چپ‌گرایانه می‌انجامد: از نظر انقلاب اسلامی جنگ فقر و غنا در دامن و ادامه #جنگ_حق_و_باطل بوده و نهضتی مقدس است.

🔹 بنابراین مفهوم جنگ فقر و غنا، آن‌چه متجددین دست چپی، متجددین دست راستی و متحجرین مقدس‌مآب در تحلیل جامعه می‌گویند را نمی‌گوید؛ اما به واقع جنگ فقر و غنا چه می‌گوید؟

🔹 جنگ فقر و غنا به ما می‌گوید در تحلیل انقلاب اسلامی، به ویژه در دوران پس از جنگ که تاریخ آغاز این درگیری اجتماعی است، ما با یک «#طبقه_مرفه_جدید» (رهبر انقلاب، ۷۶/۴/۲۵) مواجهیم. طبقه‌ای که در بالادست جامعه به وجود آمده و یکسره می‌کوشد وضع موجود را حفظ و آن را به نفع خود بسط دهد. ابزارهای طبقه مرفه جدید برای این امر، سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، اقدامات و یا عدم اقدام‌های اجرایی، تقنین‌ و دیگر اقدامات پارلمانی و نیز بازتولید خود در عرصه‌های غیررسمی، همچون رسانه، فرهنگ، دین و جامعه است.

🔹 طبقه مرفه جدید امروزه و سه دهه پس از آغاز آرام و انکارشده‌ جنگ فقر و غنا، توفیق‌های بسیار در بسط منافع خود داشته است. سلامت، #آموزش_عمومی، بازار پولی، نفت، #خصوصی‌‌سازی، صندوق‌ها و شرکت‌های (نیمه)دولتی، رسانه و تا حدود قابل توجهی مذهب، از جمله عرصه‌های حیات اجتماعی ماست که تمامی یا بخش قابل توجهی از آن به خدمت منافع این طبقه درآمده است.

🔹 هر اقدام یا تحلیل اجتماعی، اگر با این طبقه و منافعش درگیری صریح و آشکار (جنگ) نداشته باشد، هر چند جای خود عملی نیکو باشد هم گامی در مسیر جنگ فقر و غنا نیست و چه بسا در شمار مهم‌ترین خدمت‌ها به طبقه مرفه جدید باشد.
#جنگ_فقروغنا
#مجتبی_نامخواه
@teribon
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ رخنه سرمایه‌داری در تار و پود نظام

🎙 #مصاحبه_اختصاصی مستضعفین‌ تی‌وی با حجة الاسلام #محسن_قنبریان:

▪️ آیا رهبری فوق نظارت است؟
▫️ اگر خدای نکرده رهبر انقلاب فوت کنند، دست غیبی مملکت را حفظ می‌کند؟
▪️ آیا طبقه مرفه، برای بدست گرفتن رهبری بعدی شروع به کار کرده است؟
▫️ با به اصطلاح حزب اللهی‌هایی که سرمایه‌دار هستند، چه باید کرد؟
▪️ وجود قبر چند صد میلیونی در کنار امام رضا چه توجیهی دارد؟
▫️ با سردار سپاهی، که ویلای چند هزار متری دارد، چه باید کرد؟
▪️ گستره و ابعاد سرمایه داری تا کجاست؟
▫️ ما کجا ایستاده‌ایم؟

#سرمایه_داری
#طبقه_مرفه_جدید
🎬 @Mostazafin_TV
دیروز در چهل و چهارمین نشست جنبش عدالت‌خواه دانشجویی، درباره «خصوصی‌سازی سیاست؛ جامعه‌شناسی برآمدن قیّم‌ها در سیاست ایرانی» و در سه محور زیر کمی صحبت کردم:
🔽این‌که #خصوصی‌سازی_سیاست، که در نابرابرسازی جامعه از خصوصی‌سازی‌ها برگرفته از قانون اصل 44 موثرتر است، به چه معناست؟
🔽خصوصی‌سازی سیاست چگونه و بر چه بستری شکل گرفته و به برآمدن قیمّ‌ها منتهی شده است؟ چگونه #طبقه_مرفه_جدید که بیشتر اقتصادی و اجتماعی بود و #طبقه_ویژه که بیشتر سیاسی است در جامعه ما شکل گرفته است؟
🔽برای مقابله با خصوصی‌سازی سیاست چه باید کرد؟ و چگونه می توان و می باید در مقابله با #طبقه_ویژه از تمام امکان‌های مبارزه مثبت و مبارزه منفی بهره برد؟

فایل این صحبت در ادامه👇👇 آمده است. البته ارائه مجازی بوده و نمی‌دانم کیفیت فایل چطوری است.
⭕️ این یک اعلام جنگ است!

در معنای «جنگ» فقر و غنا

#مجتبی_نامخواه:


🔸سه دهه از طرح #جنگ_فقروغنا می‌گذرد. سه دهه پیش #امام_خمینی با صراحت تمام از جنگ فقر و غنا گفت؛ در برابر یکی از آخرین و مهم‌ترین ایده‌های امام خمینی رسانه‌ها و نخبگان چه کار کردند؟ تقریبا هیچ؛ نوعی طرد و انکار.


🔹جنگ فقر و غنا در مجموع تفکر امام خمینی، مفهومی مهم و تعیین کننده است. این تعیین‌کنندگی عمدتا خود را در سه سطح نشان می‌دهد.

◀️ یکی این که امام خمینی این دوگانه را چارچوب کلان حاکم بر تحلیل مسیر طی شده انقلاب اسلامی می‌دانند؛ از نظر امام خمینی، هم #اصل_نهضت_انقلاب_اسلامی (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) و هم «جنگ ما [دفاع مقدس] جنگ فقر و غنا بود» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۴)


◀️ دیگر آن‌که امام این مفهوم را چارچوبی برای درک آینده‌ انقلاب می‌دانند و استدلال می‌کنند که «امروز [و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸] جنگ فقر و غنا شروع شده»(صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵).


◀️ دست آخر این‌که امام خمینی جنگ فقر و غنا را یک #تقابل_مقدس عنوان می‌کنند و در این‌باره تعبیر «نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا» (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) را به کار می‌برند.


🔸به راستی اما این جنگ فقر و غنا چیست که همه چیز تحلیل اجتماعی از منظر امام خمینی را شکل می‌دهد؟ جنگ فقر و غنا چیست که هم گذشته ما بوده و هم آینده ماست و هم امری مقدس است؟


برای یک جامعه، مهم‌تر و مهلک‌تر از وجود فقر و نابرابری، تحلیل‌ها و تصویرهای نادرستی است که در درک این پدیده رایج است.


🔹اگر در جامعه‌ای این باور وجود داشته باشد که وجود #دره‌های_فقر و #قله‌های_ثروت طبیعی و گریز‌ناپذیر است؛ اگر #نابرابری_اجتماعی به مثابه یک مسئله فرعی، که به سادگی قابل حل است، تصویر کرد؛ یا اگر گمان شود با خدمت به #محرومین و اصلاح برخی قوانین و رویه‌ها، می‌توان راه درمان ناعدالتی‌ها را پیمود؛ بی‌شک رواج یک چنین درک‌ها و تفسیرهایی از نابرابری در اذهان عمومی یک جامعه، از مهم‌ترین محرک‌ها و #مولدهای_نابرابری است و به مراتب از خودِ نابرابری خطرناک‌تر است.


🔸«جنگ فقر و غنا» به مثابه یک نظریه و چارچوب مفهومی، تعریفِ منحصر به فرد انقلاب اسلامی از نابرابری اجتماعی را بازتاب می‌دهد.


دو عنصر در این تعریف، در تعیین غیریت‌های ایده‌ی جنگ فقر و غنا اهمیتی بنیادین دارند:


◀️ یکی این‌که بر واقعیتِ تعارض‌های عینی و اجتماعی تأکید می‌شود؛ ما با «جنگ» فقر و غنا مواجهیم. تأکید بر این قید است که به مرزگذاری تفکر انقلاب اسلامی با #سرمایه‌داری و #مقدس‌مآبی می‌انجامد. چه آن‌که در اولی منفعت مادی و در دومی عزلت معنوی، مانع دیدن و اصالت بخشیدن به جنگ فقر و غنا می‌شود.


◀️ عنصر و قید دیگر اما به تمایز مراد جنگ فقر و غنا از رویکردهای چپ‌گرایانه می‌انجامد: از نظر انقلاب اسلامی جنگ فقر و غنا در دامن و ادامه #جنگ_حق_و_باطل بوده و نهضتی مقدس است.


🔸بنابراین مفهوم جنگ فقر و غنا، آن‌چه متجددین دست چپی، متجددین دست راستی و متحجرین مقدس‌مآب در تحلیل جامعه می‌گویند را نمی‌گوید؛ اما به واقع جنگ فقر و غنا چه می‌گوید؟


🔹جنگ فقر و غنا به ما می‌گوید در تحلیل انقلاب اسلامی، به ویژه در دوران پس از جنگ که تاریخ آغاز این درگیری اجتماعی است، ما با یک «#طبقه_مرفه_جدید» (رهبر انقلاب، ۷۶/۴/۲۵) مواجهیم. طبقه‌ای که در بالادست جامعه به وجود آمده و یکسره می‌کوشد وضع موجود را حفظ و آن را به نفع خود بسط دهد. ابزارهای طبقه مرفه جدید برای این امر، سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، اقدامات و یا عدم اقدام‌های اجرایی، تقنین‌ و دیگر اقدامات پارلمانی و نیز بازتولید خود در عرصه‌های غیررسمی، همچون رسانه، فرهنگ، دین و جامعه است.


🔸طبقه مرفه جدید امروزه و سه دهه پس از آغاز آرام و انکارشده‌ جنگ فقر و غنا، توفیق‌های بسیار در بسط منافع خود داشته است. سلامت، #آموزش_عمومی، بازار پولی، نفت، #خصوصی‌‌سازی، صندوق‌ها و شرکت‌های (نیمه)دولتی، رسانه و تا حدود قابل توجهی مذهب، از جمله عرصه‌های حیات اجتماعی ماست که تمامی یا بخش قابل توجهی از آن به خدمت منافع این طبقه درآمده است.


🔹هر اقدام یا تحلیل اجتماعی، اگر با این طبقه و منافعش درگیری صریح و آشکار (جنگ) نداشته باشد، هر چند جای خود عملی نیکو باشد هم گامی در مسیر جنگ فقر و غنا نیست و چه بسا در شمار مهم‌ترین خدمت‌ها به طبقه مرفه جدید باشد.


#جنگ_فقروغنا
#سرمایه_داری
#سانسور_۲۹تیر


🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ قانون چگونه در خدمت طبقه مرفه جدید قرار می‌گیرد؟

🖊 #مجتبی_نامخواه:

◀️ نیمه دوم دهه ۷۰ از نظر تکوین و تکون #طبقه_مرفه_جدید دوره خاصی است. در این سال‌ها طبقه‌ای شکل می‌گیرد که بعدها عملا پیشران نابرابری‌های کنونی در جامعه و آموزش و فقر و محیط زیست و غیره می‌شود‌.

🔹 در ابتدای همین سال ۷۹، برنامه سوم توسعه که عملاً امکان #بانکداری_خصوصی را به شکل موقت فراهم آورده، ابلاغ می‌شود. مجلس پنجم بلافاصله در مصوبه‌ای، برای «جلوگیری از ضرر و زیان جامعه» اجازه تأسیس بانک خصوصی را دائمی می‌کند و یک هفته بعد هم شورای نگهبان آن را تأیید می‌کند.

🔹 قانون برنامه (دولت هفتم) و #قانون مجلس پنجم برای بانکداران خصوصی و در آخر سال هم قانون بودجه، برای اعضای اتاق بازرگانی و … همه موارد قانونی است و این چنین است که #حاکمیت_قانون می‌شود مسیری برای برآمدن طبقه مرفه جدید.

🔺 دوستانی که حوصله دارند، مشروح مذاکرات منتهی به تصویب قانون اجازه تأسیس بانک‌های غیردولتی را بخوانند. (+) طنز تلخِ و معناداری است: بحث از اجازه تأسیس بانکی به نام #تعاونی بود اما بانک خصوصی متولد شد!

🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ این یک جنون ساختاری است!


🔹 #آزادسازی و #مقررات‌زدایی در حوزه زمین و مسکن، باعث شده هیولایی از سرمایه‌داری مستغلاتی سربرآورد که به راحتی شهر و مردم را می‌بلعد. این یک جنون ساختاری است.

🔸 وضعیتی که به نفع مستأجران، مالکان خُرد و در نهایت حاکمیت و دین و جامعه نیست، و تنها به سود نوفئودال‌های #طبقه_مرفه_جدید است.

🔹 اجاره خانه‌ای که سال گذشته ۹۰ میلیون، ۵۰۰ هزار تومان بوده، الان دوباره شده ۱۰۰ میلیون، ۲ و ۵۰۰.

🔸 این وضعیت دیگر از منطق عبور کرده و به جنون رسیده. این وضعیت به نفع هیچ کس نیست. نه مستأجر، نه صاحبخانه (البته اگر منصف باشد یا خودش هم مستأجر باشد).

🔹 تعجب و تأسف‌آور آن‌که این سرمایه‌داری مستغلاتی در جامعه‌ای به وجود آمده که مدعی نظام‌سازی و جامعه‌سازی مبتنی بر #فقه است. در حالی که مالکیت زمین از ضد انباشت‌ترین بخش‌های فقه موجود ماست: آن‌جا که فقهای بزرگ با صراحت استدلال می‌کنند زمین ملکیت ندارد و تنها «حق اولویت» مطرح است.

🔸 شگفت‌آورتر آنکه میزان افزایش مالیات بر ثروت و مستغلات در بودجه ۱۴۰۱، ۴ همت و بر مصرف مردم، ۱۷۰ همت است!

🔹 منطق اقتصادی می‌گوید محاسبات و محدودیت‌هایی وجود دارد، اما مگر برآمدن این #سرمایه‌داری_مستغلاتی محصول کدام منطق است؟

🔺 آیا نباید در کنار منطق اقتصادی، به منطق اجتماعی هم بیاندیشیم؟

🖊 مجتبی #نامخواه

🎬 @Mostazafin_TV
🔸تحقق آرزوی جهش طبقه مرفه جدید؟

در مورد نقد مصوبه موسوم به مولدسازی سران قوا، یک مسئله مهم است: دولت از سال 96 و به تعبیر دقیق‌تر از سال 98 یک منبع جدید برای درآمد کسب کرده است: فروش بخش‎هایی از اموال منقول و غیرمنقول خود. به گونه‌ای در بودجه 99 این میزان از 4.5 همت به 45 همت افزایش پیدا می‌کند (ده برابر در یک سال).
مسئله مهم اما عدم تحقق این پیش‌بینی‌هاست. به خاطر ضوابط واگذاری، دولت طی سال‌های 99 تا کنون هر ساله رقم بسیار ناچیزی از پیش‌بینی خود در بودجه را واگذار می‌کند. طی شش سال (از 96 تا انتهای 8 ماهه 1401) 11 همت. برای درک بهتر کوچک بودن رقم محقق شده کافی است به یاد بیاوریم که پیش‌بینی دولت در بودجه 1402، 108 همت است. یعنی تقریبا ده برابر میزان محقق شده در 6 سال اخیر.
مصوبه موسوم به مولدسازی (احتمالاً) تلاشی است برای رفع فاصله پیش بینی مصوبه بودجه و فروش و واگذاری و مولدسازی‌های محقق شده. این فاصله بسیار معنادار است. در سال 1399، 1400 و 1401 عدم تحقق واگذاری‌ها قابل توجه است: به ترتیب 1.7 از 47؛ 2.8 از 45 و 4.7 از 26 همت. آن چه از مصوبه موسوم به مولدسازی منتشر شده نشان دهنده تلاش دولت برای کم کرده این فاصله و تحقق درصد قابل توجهی از پیش بینی رقم بزرگ 108 همتی برای سال آتی است.
در فروردین 1399 در یادداشتی کوتاه نوشتم که تحقق این حجم آرزوهای دولت برای واگذاری اموال منقول و غیرمنقول، از نظر اجتماعی منتهی به جهش طبقه مرفه جدید خواهد شد. این جهش به دلیل ناتوانی دولت از فراهم آوردن شرایط واگذاری و تحقق حدود 3.5 درصدی واگذاری محقق نشد یا دست‌کم به آن میزان ممکن نشد که در سطح اجتماعی معنادار بوده و مابه ازا محسوس داشته باشد. مصوبه مولدسازی سران قوا اما می‌تواند جاده صاف کن این جهش طبقه مرفه جدید باشد. انتقال مالکیتی که (احتمالا) به ابعاد 108 همت از دارایی‌های دولت را شامل می‌شود؛ یک انتقال مالکیت اقتصادی است که از نظر اجتماعی کاملا معنادار بوده و آرزوی چندین ساله‌ی جهش طبقه مرفه جدید را محقق خواهد کرد.

🔻پی نوشت:

یک. برای توضیح بیشتر ن.ک به متن مکتوب یک سخنرانی مربوطه به اوائل دهه نود درباره طبقه مرفه جدید و
یادداشت فروردین 1399 با عنوان جهش طبقه مرفه جدید (در ادامه می‌آید).

دو. درباره مصوبه موسوم به مولدسازی ن.ک به یادداشت سعید فضل زرندی با عنوان «از مصوبه عجیب و محرمانه "مولدسازی" چه می‌دانیم؟»
ارقام و نمودار برگرفته از گزارش مرکز پژوهش‌ها با عنوان «بررسی لایحه بودجه سال 1402 کل کشور (۱): کلیات بودجه و محورهای تصمیم گیری» است.

سه. رقم مقرر شده برای فروش و واگذاری اموال منقول و غیرمنقول دولت در سال 1402، رقم خیلی خیلی بزرگی است: واگذاری 108 از اموال عمومی تنها یک اتقال مالکیت نیست و حتما واجد تأثیرات اجتماعی و طبقاتی قابل توجهی خواهد بود. برای تقریب ذهن این رقم ده برابر کلیه واگذاری‌های شش سال اخیر دولت‌هاست. یا به عنوان نمونه کلیه واگذاری‌هایی که در ارتباط با برداشت اخیر از اصل 44 و طی سال‌های 1380 تا 1397 انجام شده شامل 894 مورد واگذاری به ارزش تقریبی 149 همت بوده است.

چهار. «ما کمتريم! حوصله شرح قصه نيست».

@tabagheh3_ir
پیوست یادداشت «تحقق آرزوی جهش طبقه مرفه جدید؟»
یادداشت کوتاه فروردین ۱۳۹۹ با عنوان جهش
طبقه مرفه جدید

🔶 #جهش_طبقه_مرفه_جدید
گزارش تفریغ نتیجه اجرا بودجه #گذشته است. گزارش تفریغ 97 اما بصیرت مهمی درباره #آینده داشت:
.
اگر چه خصوصی‌سازی اگر چه با درصد بالای انحراف در عمل یک سیاست شکست خورده است؛ اما در سال 99 بر اساس آن اتفاقات مهمی روی خواهد داد به گونه‌ای که یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های شکل دهنده آینده خواهد بود. بر اساس بودجه 1399 مقرر شده بخش فروش اموال و دارایی‌های شرکت‌های دولتی، رشد 640 درصدی داشته و 13 درصد از درآمدهای بودجه را تأمین کند. اگر فرایند فروش این اموال به ارزش 61 هزارمیلیارد تومانی با میزان انحراف اجرای خصوصی‌سازی در سال‌های پیشین صورت پذیرد؛ به این معنی خواهد بود که 77 درصد از این اموال یعنی با ارزش تقریبی 47 هزار میلیارد تومان، خارج از چارچوب اهداف سیاست‌های کلی اصل 44 واگذار خواهد شد. اگر ضریب 73 درصدی «انحراف در نحوه قیمت‌گذاری» که گاه تا 70درصد زیر قیمت را شامل شده، را در این معادله لحاظ کنیم؛ یعنی ارزش دارایی‌هایی که طی سال 99 و با انحراف از قانون سیاست‌های کلی اصل 44 واگذار می‌شود، بسیار بیشتر از 47 هزار میلیارد و مثلا بیش صدهزار میلیارد تومان خواهد بود. .
در نظر داشته باشیم کل اموال واگذار شده طی هفده سال اخیر، با احتساب کل سهام عدالت(18 درصد)، 149 هزار میلیارد تومان بوده است. حجم فروش سال جاری معادل چهل درصد کل واگذاری‌های هفده سال گذشته و حجم واگذاری‌های انحراف یافته رقمی قریب به یک سوم کل واگذاری‌های هفده سال اخیر خواهد بود. .
به به واسطه تداوم روال سابق و عدم تغییر در سیاست‌ها و قانون اصل 44، این انحراف‌ها رخ دهد؛ و چه به فرض بعید، در اثر یک تغییر بنیادین در سیاست یا قانون از این انحراف در واگذاری جلوگیری شود؛ ما احتمالاً با بزرگ‌ترین انتقال مالکیت در تمام تاریخ اقتصادی ایران مواجه خواهیم بود. حجم این انتقال مالکیت با اموال واگذار شده طی قریب به یک دهه برابری می‌کند. .
اقتصاد زیربنا نیست اما آیا این‌قدری که سیاست‌زدگان در میدان و ذهن‌زدگان در مدرسه گمان می‌کنند روبنا است که این انتقال مالکیت تأثیرات اجتماعی خود را نداشته باشد؟ اگر این روند متوقف نشود، سال 99، سال #جهش_طبقه_مرفه_جدید خواهد بود.
پ.ن: چند سال قبل کمی درباره طبقه مرفه جدید توضیح داده ام. بخشی از آن جزوه را در تصاویر آورده ام. برای متن کامل جزوه در وبلاگ طبقه سه جستجو کنید.
#طبقه_مرفه_جدید
@tabagheh3_ir
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔸تحقق آرزوی جهش طبقه مرفه جدید؟ در مورد نقد مصوبه موسوم به مولدسازی سران قوا، یک مسئله مهم است: دولت از سال 96 و به تعبیر دقیق‌تر از سال 98 یک منبع جدید برای درآمد کسب کرده است: فروش بخش‎هایی از اموال منقول و غیرمنقول خود. به گونه‌ای در بودجه 99 این میزان…
🔸چگونه مولدسازی بی‌ضابطه به جهش #طبقه_مرفه_جدید منجر خواهد شد؟

🔻فرایند خصوصی سازی در دهه هفتاد و در اواخر دولت سازندگی چه ویژگی‌هایی کمی و کیفی داشت که منجر به برآمدن یک طبقه جدید شد؟ این حجم از فروش و واگذاری و این حد از نادیده‌گرفتن الزامات واگذاری موجب تکرار آن چرخه خواهد شد.

🔻رقم ۱۰۸ و ۱۰۶ همت که در بودجه ۱۴۰۲ برای اموال و شرکت‌ها در نظر گرفته شده در حالت عادی و روال سال‌های اخیر محقق شدنی نیست. بیشترین میزان واگذاری اموال طی شش سال اخیر، سال گذشته بوده که به ۴/۷ همت رسیده است.

🔻ما از یک تعاطی و دیالکتیک قهقرایی میان ترومای مارکسیسم و عقلانیت خطابی رنج می‌بریم. گمان می‌کنیم چون فلان گروهک یا چریک در ابتدای انقلاب گفته اقتصاد یا مالکیت زیربناست، در وضعی خطابی باید بگوییم مالکیت هیچ کجای بنا نیست تا بهترین جواب را داده باشیم. خیال می‌کنیم اگر بگوییم اقتصاد یا مالکیت زیر بنا نیست ولی بالاخره جز مهمی از بناست، التقاطی هستیم.

🔻در حالی که هر عقل سلیمی می‌فهمد در شرایط عدم رشد ده ساله و از سوی دیگر رشد ده برابری ارز و مسکن، آن کسانی که پولی برای خرید دارایی‌های عمومی (دولت) را دارد، مردم مزد بگیر با پس‌اندازهای اندک و اندک‌شونده ریالی نیستند. صاحبان سرمایه‌های مستغلاتی و پس‌انداز ارزی هستند. رشد نابرابری طی سال‌های اخیر طبقه متوسط را تقریباً نابود کرده، طبقات پایین‌تر به جای خود. در این شرایط واگذاری‌هایی که به طرز شگفت‌آور و شوک آوری رشد کرده و به رقم ۱۰۸ همت در اموال رسیده، یک انقلاب مالکیتی است که امکان ندارد تاثیرات خود را در رشد شوک‌آور و جهش‌گونه طبقه مرفه جدید نداشته باشد.

@tabagheh3_ir
در متن بالا و در سرمقاله شماره پنجم نامه جمهور، به تفصیل بحث شده که ما در حال تجربه یک جهش در ساختار طبقه مرفه جدید هستیم؛ از این رو شاید بی‌ربط نباشد اگر قبل از آن این بحث‌های قبل را درباره طبقه مرفه جدید ببینیم:
- جزوه طبقه مرفه جدید
- فیلم ارائه کوتاهی درباره طبقه مرفه جدید و ساخت ضد مردمی سیاست امروز
- یادداشت با عنوان مولدسازی و بازتولید طبقه مرفه جدید، منتشر شده در فصلنامه نامه جمهور، شماره چهارم، صفحات ۸۰ -۹۰.
@tabagheh3_ir
طبقه سه| مجتبی نامخواه
@tabagheh3_ir
«واگذاری بهره‌برداری از معادن به افراد فاقد صلاحیت و اهلیت لازم در چند سال اخیر»

#طبقه_مرفه_جدید
#طبقه_دولتمند