🔻 @tabagheh3_ir
🔴 #عقب_ماندگی درباره #عدالت و #احیای_مجدد ایدهی #عدالتخواهی
▪️مجتبی نامخواه
🔶🔻دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایدهی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود.
🔻سخنرانی 19 بهمن، «#ارزش_مطلق_بودن_عدالت» را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد.
🔻کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرشهای بیتفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش میکنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همهجایی بودن بیاندازند و با بیانهای مختلف، ضد ارزش یا حتی ارزشهای دیگری را بر عدالت برتری بخشند.
🔻با بیانی #محافظه_کارانه و #امنیتی از تقدم #مصلحت، #حکومت و #امنیت بر #عدالت سخن میگویند. با نگرشی #نواشعریگرایانه و #نواخباریگرایانه، #ولایت و #دیانت را بر #عدالت تفوق میبخشند. در رویکردی #ذهنگرایانه یا #تجردزده، #معرفت را بر #عدالت اولویت میدهند و در نگاهی سخت #تجددزده #آزادی را بر #عدالت ترجیح میدهند.
🔻در اثر همین حجابهاست که عدالت به مثابه یک خواست فطری- تاریخی ملت ایران به محاق رفته است. جامعه نمیتواند نیروی خود را برای عدالت بسیج کند؛ #خواست_عدالت به #کنشگریِ_اجتماعیِ_مؤثر منتهی نمیشود و در نهایت معنای انقلابیگری، به جای #دادخواهی، به #داد_زدن توأم با خشم تقلیل مییابد.
🔻سخنرانی بعدی رهبری در 29 بهمن و ده روز پس از سخنرانی پیشین انجام شد و دقیقاً به نتیجهی حاصل از عدالتنخواهی نیرویهای اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره دارد: «عقبماندگی درباره عدالت».
با مقدمات پیش گفته این تأخر طبیعی است. در جامعهای که از یکسو «#طبقه_مرفه_جدید» برآمده از دل نظام اسلامی با حرص و آز فزاینده به منابع عمومی دستدرازی میکند و از سوی دیگر انواعی اندیشههای پیشگفته «#مخلصان_انقلاب» را از عدالتخواهی باز داشته است، عقب مانده نبودن در زمینه عدالت جای تعجب دارد.
🔻دینامیسم این دو استدلال رهبر انقلاب آنقدرها هست که خونی تازه در رگهای حرکتهای عدالتخواهانه ایجاد کند.
https://t.iss.one/jomedia/171
🔶🔻آنچه در این میان جای تأسف بسیار دارد، ناتوانی در دریافت انرژی بالای این دو سخنرانی است. در یک موقعیت تکراری همچون دیگر موارد، دو دسته عمده، به ناتوانی در جذب ظرفیت این تجدید مطلع دامن میزنند:
🔻#دسته_اول از اولین ساعات پس از بیان این سخنان، هنگامی که تنها یکی دو بخش کوتاه از این سخنان منتشر شده بود، شروع کردند به طرح پرسشهایی عجیب. عجیب به این دلیل که اگر خاستگاهِ پرسشی تلاش برای فهم بیشتر باشد، انتظار زیادی نیست اگر از صاحب پرسش بخواهیم چند ساعتی را برای دسترسی به متن یا صوت کامل آن جلسه صبر و تأنی کند. کاری که انجام نشد.
🔻پاسخ این دسته، اگر پرسشی در میان باشد، روشن است: این چنین نیست که هر سطحی از پیشرفت منهای عدالت ممتنع باشد. همچنان که این چنین نیست که عقب ماندگی درباره عدالت، لزوماً به معنای فقدان مطلق آن باشد. پیشرفت و عدالت باید توأمان باشند و در این توأمان بودگی است که پیشرفت و عدالت معنای حقیقی خود را پیدا میکنند.
🔻#دسته_دوم اما کسانی هستند که ... از هماکنون مشغول طراحی کنگره و دوره آموزشی عدالتخواهی هستند. مشغول آماده کردن کتابهای کپی- پیستی از سخنان رهبری درباره عدالت هستند. مشغول دیگر کلیشههای ملالآور و تکراریای هستند که این سرفصل جدید و مجدِد را هم به سرنوشت دیگر سخنان رهبری دچار کنند.
🔻از این دوستان کمال تمنا را داریم که سخنان امروز را نادیده بگیرند. خودشان را اصلاً درگیر نکنند. هیچ چیز عوض نشده؛ با خیال راحت و کما فیالسابق با کلماتی مانند «نفوذ» و «تمدن اسلامی» انشا بنویسند!
🔶🔻یک و نیم دهه از پرچمداری رهبر انقلاب در نهضت عدالتخواهی و احیا خواست عدالت در برابر سنت فراموشی آن میگذرد. هجوم حجیم ایدههای بیتفاوت یا ضد عدالت اما بار دیگر ایدهی عدالتخواهی را به محاق برده است.
حرکتهای عدالتخواهانه از فقر مفهومی رنج میبرند و درماندگی موردیِ ناشی از فقر مفهومی را بدل از عدالتخواهی مصداقی میگیرند. از سوی دیگر روزی نیست که شخصیتهای محترم و احتمالاً با نیت صادقانه اما نیمهسواد و نا آشنا با ارزشهای انقلاب، با بهانههایی ظاهرالصلاح همچون ارزشمداری، در پی برجستهساختن و حتی مطلقساختن ارزشهای نسبی بوده و امکان نظری عدالتخواهی را نابود کردهاند.
🔻 19 و 29 بهمن دو نقطه و نشانهای بود از حرکتی دوباره برای احیای ایده عدالتخواهی؛ اینبار در سطحی بالاتر از گذشته. عقبماندگی عملی درباره عدالت و چارهای جز احیای مجدد ایدهی عدالتخواهی ندارد.
متن کامل یادداشت در👇👇👇
https://goo.gl/PzRiNt
🔴 #عقب_ماندگی درباره #عدالت و #احیای_مجدد ایدهی #عدالتخواهی
▪️مجتبی نامخواه
🔶🔻دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایدهی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود.
🔻سخنرانی 19 بهمن، «#ارزش_مطلق_بودن_عدالت» را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد.
🔻کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرشهای بیتفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش میکنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همهجایی بودن بیاندازند و با بیانهای مختلف، ضد ارزش یا حتی ارزشهای دیگری را بر عدالت برتری بخشند.
🔻با بیانی #محافظه_کارانه و #امنیتی از تقدم #مصلحت، #حکومت و #امنیت بر #عدالت سخن میگویند. با نگرشی #نواشعریگرایانه و #نواخباریگرایانه، #ولایت و #دیانت را بر #عدالت تفوق میبخشند. در رویکردی #ذهنگرایانه یا #تجردزده، #معرفت را بر #عدالت اولویت میدهند و در نگاهی سخت #تجددزده #آزادی را بر #عدالت ترجیح میدهند.
🔻در اثر همین حجابهاست که عدالت به مثابه یک خواست فطری- تاریخی ملت ایران به محاق رفته است. جامعه نمیتواند نیروی خود را برای عدالت بسیج کند؛ #خواست_عدالت به #کنشگریِ_اجتماعیِ_مؤثر منتهی نمیشود و در نهایت معنای انقلابیگری، به جای #دادخواهی، به #داد_زدن توأم با خشم تقلیل مییابد.
🔻سخنرانی بعدی رهبری در 29 بهمن و ده روز پس از سخنرانی پیشین انجام شد و دقیقاً به نتیجهی حاصل از عدالتنخواهی نیرویهای اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره دارد: «عقبماندگی درباره عدالت».
با مقدمات پیش گفته این تأخر طبیعی است. در جامعهای که از یکسو «#طبقه_مرفه_جدید» برآمده از دل نظام اسلامی با حرص و آز فزاینده به منابع عمومی دستدرازی میکند و از سوی دیگر انواعی اندیشههای پیشگفته «#مخلصان_انقلاب» را از عدالتخواهی باز داشته است، عقب مانده نبودن در زمینه عدالت جای تعجب دارد.
🔻دینامیسم این دو استدلال رهبر انقلاب آنقدرها هست که خونی تازه در رگهای حرکتهای عدالتخواهانه ایجاد کند.
https://t.iss.one/jomedia/171
🔶🔻آنچه در این میان جای تأسف بسیار دارد، ناتوانی در دریافت انرژی بالای این دو سخنرانی است. در یک موقعیت تکراری همچون دیگر موارد، دو دسته عمده، به ناتوانی در جذب ظرفیت این تجدید مطلع دامن میزنند:
🔻#دسته_اول از اولین ساعات پس از بیان این سخنان، هنگامی که تنها یکی دو بخش کوتاه از این سخنان منتشر شده بود، شروع کردند به طرح پرسشهایی عجیب. عجیب به این دلیل که اگر خاستگاهِ پرسشی تلاش برای فهم بیشتر باشد، انتظار زیادی نیست اگر از صاحب پرسش بخواهیم چند ساعتی را برای دسترسی به متن یا صوت کامل آن جلسه صبر و تأنی کند. کاری که انجام نشد.
🔻پاسخ این دسته، اگر پرسشی در میان باشد، روشن است: این چنین نیست که هر سطحی از پیشرفت منهای عدالت ممتنع باشد. همچنان که این چنین نیست که عقب ماندگی درباره عدالت، لزوماً به معنای فقدان مطلق آن باشد. پیشرفت و عدالت باید توأمان باشند و در این توأمان بودگی است که پیشرفت و عدالت معنای حقیقی خود را پیدا میکنند.
🔻#دسته_دوم اما کسانی هستند که ... از هماکنون مشغول طراحی کنگره و دوره آموزشی عدالتخواهی هستند. مشغول آماده کردن کتابهای کپی- پیستی از سخنان رهبری درباره عدالت هستند. مشغول دیگر کلیشههای ملالآور و تکراریای هستند که این سرفصل جدید و مجدِد را هم به سرنوشت دیگر سخنان رهبری دچار کنند.
🔻از این دوستان کمال تمنا را داریم که سخنان امروز را نادیده بگیرند. خودشان را اصلاً درگیر نکنند. هیچ چیز عوض نشده؛ با خیال راحت و کما فیالسابق با کلماتی مانند «نفوذ» و «تمدن اسلامی» انشا بنویسند!
🔶🔻یک و نیم دهه از پرچمداری رهبر انقلاب در نهضت عدالتخواهی و احیا خواست عدالت در برابر سنت فراموشی آن میگذرد. هجوم حجیم ایدههای بیتفاوت یا ضد عدالت اما بار دیگر ایدهی عدالتخواهی را به محاق برده است.
حرکتهای عدالتخواهانه از فقر مفهومی رنج میبرند و درماندگی موردیِ ناشی از فقر مفهومی را بدل از عدالتخواهی مصداقی میگیرند. از سوی دیگر روزی نیست که شخصیتهای محترم و احتمالاً با نیت صادقانه اما نیمهسواد و نا آشنا با ارزشهای انقلاب، با بهانههایی ظاهرالصلاح همچون ارزشمداری، در پی برجستهساختن و حتی مطلقساختن ارزشهای نسبی بوده و امکان نظری عدالتخواهی را نابود کردهاند.
🔻 19 و 29 بهمن دو نقطه و نشانهای بود از حرکتی دوباره برای احیای ایده عدالتخواهی؛ اینبار در سطحی بالاتر از گذشته. عقبماندگی عملی درباره عدالت و چارهای جز احیای مجدد ایدهی عدالتخواهی ندارد.
متن کامل یادداشت در👇👇👇
https://goo.gl/PzRiNt
Forwarded from مستضعفین تیوی | Mostazafin.TV
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ با این تعریف از مصلحت، جایی برای عدالت باقی میماند؟
◀️ گزیدهای از لایو حجةالاسلام #محسن_قنبریان با کانال قسط
▫️کدام قسمِ #عدالت، اولویت بیشتری دارد؟ سیاسی، اقتصادی یا قضایی؟
▪️شیوه و سیره امیرالمومنین در تقسیم درآمدها، چگونه بوده است؟
▫️آیا عملکرد جمهوری اسلامی ایران در تقسیم عادلانه ثروت، قابل دفاع است؟
▪️اینکه رهبر انقلاب میفرمایند که ما در عدالت عقب هستیم، کدام قسمت از عدالت را میگویند؟
▫️فقرِ امروزِ جامعه، ناشی از دیوانسالاری جمهوری اسلامی است یا دوره پهلوی؟
▪️آیا "مصلحت نظام" که الان به کار برده میشود، همان مصلحتی است که امیرالمومنین میگفته است؟
▫️آیا عدالت، مصلحتپذیر است؟
▪️کدام نظام است که امام میفرمایند حفظ نظام از نماز هم واجبتر است؟
▫️آیا دوران حضرت علی (ع)، پُر از اختلاس بوده است؟
🔺 کوتاه کردن برخی حرفها ظلم است، چه ظلم به مخاطب، چه ظلم به آن کسی که آن حرف را بیان کرده، چه ظلم به خود کلام... در این کلیپ نیز ٰآنقدر حرفها خوب و دقیق، در جای خود قرار گرفتهاند و زنجیروار به هم متصل شدهاند که خلاف عدالت بود، آن را تکه تکه کنیم و مختصر و مجمل بیان کنیم.
#مصلحت
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ گزیدهای از لایو حجةالاسلام #محسن_قنبریان با کانال قسط
▫️کدام قسمِ #عدالت، اولویت بیشتری دارد؟ سیاسی، اقتصادی یا قضایی؟
▪️شیوه و سیره امیرالمومنین در تقسیم درآمدها، چگونه بوده است؟
▫️آیا عملکرد جمهوری اسلامی ایران در تقسیم عادلانه ثروت، قابل دفاع است؟
▪️اینکه رهبر انقلاب میفرمایند که ما در عدالت عقب هستیم، کدام قسمت از عدالت را میگویند؟
▫️فقرِ امروزِ جامعه، ناشی از دیوانسالاری جمهوری اسلامی است یا دوره پهلوی؟
▪️آیا "مصلحت نظام" که الان به کار برده میشود، همان مصلحتی است که امیرالمومنین میگفته است؟
▫️آیا عدالت، مصلحتپذیر است؟
▪️کدام نظام است که امام میفرمایند حفظ نظام از نماز هم واجبتر است؟
▫️آیا دوران حضرت علی (ع)، پُر از اختلاس بوده است؟
🔺 کوتاه کردن برخی حرفها ظلم است، چه ظلم به مخاطب، چه ظلم به آن کسی که آن حرف را بیان کرده، چه ظلم به خود کلام... در این کلیپ نیز ٰآنقدر حرفها خوب و دقیق، در جای خود قرار گرفتهاند و زنجیروار به هم متصل شدهاند که خلاف عدالت بود، آن را تکه تکه کنیم و مختصر و مجمل بیان کنیم.
#مصلحت
🎬 @Mostazafin_TV
Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺محافظهکاران، جمهوریت و مردمی که فریب میخورند!
رفتار سیاسی مردم، حتی آنگاه که - به زعم ما- به بیکیفیتترین دولت هم رای میدهند، دارای #منطق است. ترس از پیامدها و مسئولیتهای #فهم این منطق، محافظهکاران را وادار به ناسزا به مردم میکند.
آنها به وضوح میگویند: «وقتی یکی جریانی میتواند با #پروپاگاندا و #تبلیغات_سیاسی نادرست... رای بیاورد و افکار عمومی را همراه کند معلوم است که این جامعه آماده پیشرفت نیست.
عدم تبیین اصولی مسائل توسط نخبگان جامعه و مراجع فکری و نیز ضعف نظام تعلیم و تربیت، این فرصت را به شومنها و کاسبکاران سیاسی میدهد تا با #عوامفریبی بر رقیبان متفوق شوند.
کم نیستند افرادی که با ادبیات دو آتشۀ انقلابی سعی دارند سطح دیگری از پازل #تحمیق را در جامعه تکمیل کنند و از این راه به مقاصد سیاسی خود برسند.» (#خبرگزاری_فارس ۲۷بهمن ۱۳۹۹)
پیشفرض اصلی محافظهکاران این است که مردم (جمهور) به قدری سطحی، بیتحلیل، بیسواد، فریبخور، دمدمی مزاج و... هستند که همه (از شومنها گرفته تا انقلابیها!) میتوانند آنها را تحمیق کنند و فریب دهند!
بپابراین، دمیدن در بوق جمهوریت، به #مصلحت نیست!
این حکم، البته یک تبصرهی مهم دارد و آن هم اینکه، هرگاه نتیجهی کنشِ جمهوریت، بهنفع قبیلهی ما باشد، قابل تحمل میشود، وگرنه نباید بر طبل جمهوریت کوبید، چرا که ممکن است رقیب برنده شود!
براستی چرا محافظهکاران نمیتوانند به اصالت و ضرورت جمهوریت حداکثری ایمان بیاورند؟
آنها اگر این موضعِ خجالتبار را کنار بگذارند و به اصالتِ جمهوریت تن دردهند، باید مسئولیت سنگینِ اقناع و جلب رضایتِ جمهور را بپذیرند؛ این کار، الزامات دیگری را میطلبد و چون یقین دارند که چنین عرضهای ندارند و نمیتوانند بر شهوتِ بقای دائمی در قدرت، غلبه کنند، برخوردِ دزدانه با جمهوریت را برمیگزینند.
اساساً رویکردِ #فهماندن_مردم زاییدهی پیشفرضِ فریبخور بودن مردم است!
🔺محافظهکاران، جمهوریت و مردمی که فریب میخورند!
رفتار سیاسی مردم، حتی آنگاه که - به زعم ما- به بیکیفیتترین دولت هم رای میدهند، دارای #منطق است. ترس از پیامدها و مسئولیتهای #فهم این منطق، محافظهکاران را وادار به ناسزا به مردم میکند.
آنها به وضوح میگویند: «وقتی یکی جریانی میتواند با #پروپاگاندا و #تبلیغات_سیاسی نادرست... رای بیاورد و افکار عمومی را همراه کند معلوم است که این جامعه آماده پیشرفت نیست.
عدم تبیین اصولی مسائل توسط نخبگان جامعه و مراجع فکری و نیز ضعف نظام تعلیم و تربیت، این فرصت را به شومنها و کاسبکاران سیاسی میدهد تا با #عوامفریبی بر رقیبان متفوق شوند.
کم نیستند افرادی که با ادبیات دو آتشۀ انقلابی سعی دارند سطح دیگری از پازل #تحمیق را در جامعه تکمیل کنند و از این راه به مقاصد سیاسی خود برسند.» (#خبرگزاری_فارس ۲۷بهمن ۱۳۹۹)
پیشفرض اصلی محافظهکاران این است که مردم (جمهور) به قدری سطحی، بیتحلیل، بیسواد، فریبخور، دمدمی مزاج و... هستند که همه (از شومنها گرفته تا انقلابیها!) میتوانند آنها را تحمیق کنند و فریب دهند!
بپابراین، دمیدن در بوق جمهوریت، به #مصلحت نیست!
این حکم، البته یک تبصرهی مهم دارد و آن هم اینکه، هرگاه نتیجهی کنشِ جمهوریت، بهنفع قبیلهی ما باشد، قابل تحمل میشود، وگرنه نباید بر طبل جمهوریت کوبید، چرا که ممکن است رقیب برنده شود!
براستی چرا محافظهکاران نمیتوانند به اصالت و ضرورت جمهوریت حداکثری ایمان بیاورند؟
آنها اگر این موضعِ خجالتبار را کنار بگذارند و به اصالتِ جمهوریت تن دردهند، باید مسئولیت سنگینِ اقناع و جلب رضایتِ جمهور را بپذیرند؛ این کار، الزامات دیگری را میطلبد و چون یقین دارند که چنین عرضهای ندارند و نمیتوانند بر شهوتِ بقای دائمی در قدرت، غلبه کنند، برخوردِ دزدانه با جمهوریت را برمیگزینند.
اساساً رویکردِ #فهماندن_مردم زاییدهی پیشفرضِ فریبخور بودن مردم است!