دهکده جهانی
379 subscribers
459 photos
46 videos
9 files
73 links
ابراهیم جعفری - دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و مدرس دانشگاه
#روابط_عمومی
Download Telegram
♈️ راه اندازی #کافه_کتاب_گلپایگان گامی در جهت نهادینه ساختن #فرهنگ_کتاب_خوانی

🔹 به مناسبت #هفته_کتاب و #کتاب_داری

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

#کتاب مادر فرهنگ و حلقه ارتباط همه اجزای یک ملت است؛ به گونه ای که تمام حوزه های دانش و فرهنگ از آن توشه برمی گیرند؛ بنابراین اگر به خلق کتاب‌های جدید و تکریم پدیدآورندگان محتوا نیندیشیم، تمدن ایران را که با کتاب درآمیخته است، در گذشته تاریخی اش رها خواهیم کرد.

کتاب سرمایه ماندگار ملت‌ها، مبداء خیزش‌ها و سند هویت‌بخش تمدن‌هاست. فروغ هر جامعه مرهون چراغی است که از کتاب پرتو می‌گیرد. ملت‌های بزرگ جهش فرهنگی و علمی خود را با کتاب آغاز کرده و با ثبت آن ادامه داده‌اند.

اکنون در دورانی زندگی می‌کنیم که انقلاب الکترونیک، فضایی متفاوت را نسبت به همه دوره‌های مختلف زندگی انسان رقم زده است: نخست آن‌ که گرفتار مخاطره دانش دروغین فست‌فودی شده‌ایم؛ دیگر این‌ که اندیشه‌های سست‌پایه و نوشته‌های غیرواقعی به سرعت درحال تکثیرند.

با این وصف فقط نهضت فراگیر کتاب خوانی می‌تواند ما را در مقابل تهدیدهای پیش رو مصونیت بخشد؛ به شرطی که همگان در این پویش حضور یابند. در پیمودن مسیر فرهنگ کتاب خوانی، نخست باید خانواده را محور حرکت قرار دهیم تا بتوانیم در گام دوم با یاری مدارس، دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی و ... شاهد جامعه کتاب خوان و دانا باشیم.
🔹بدیهی است در این راستا کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های محلی که دریچه‌های تنفسی- فرهنگی روستاها و شهرها هستند، در ساختن مناطقی اندیشه‌ورز و فرهنگ‌مدار نقشی مؤثر دارند.

از یاد نبریم که پیامبر مهربانی‌ها، حضرت ختمی‌ مرتبت(ص) با اعجاز کتاب( قرآن مجید) قلب‌ها را تسخیر، جان‌های جویای حقیقت را مجذوب و حال خوش زیستن انسانی و اخلاقی را به جوامع بشری ارزانی کرد.

از اتفاقات فرخنده ای که طی سال های اخیر در حوزه کتاب و کتابخوانی افتاده، برگزاری نشست های فرهنگی با محوریت رونمایی و نقد و بررسی کتاب یا دیگر آثار هنری است. این جلسات که پیش تر با تمرکز بر آثار ادبی برگزار می شد، در سال های اخیر به کتاب های علمی، تخصصی و اندیشه ای نیز بسط یافته و در کنار گسترش فضاها و پاتوق های فرهنگی نظیر کتابخانه ها و فرهنگ سراها و ...، ظرفیت خوبی را برای شکل دهی حلقه های فکری و فرهنگی با محوریت کتاب ایجاد کرده و در کنار آن زمینه ارتباط بیشتر و صمیمی تر مخاطبان با مولفان، مترجمان و منتقدان را فراهم نموده است. دانشگاه ها و پژوهشگاه ها نیز در این عرصه گام های خوبی برداشته اند و جلساتی را با محور معرفی و نقد آثار علمی تولید شده توسط استادان، دانشجویان و پژوهشگران برگزار می کنند.

در گذشته نه‌چندان دور، نه کافه‌ها جایی برای کتاب داشتند و نه کتابفروشی‌ها جایی برای نشستن و نوشیدن؛ اما با گذر زمان، کتاب و کافه به هم پیوند خوردند و کافه کتاب‌هایی در شهرهای بزرگ ایجاد شد. حضور نویسندگان و اهالی قلم و علاقه مندان به کتاب خوانی در کافه کتاب‌ها و گفت‌وگوی آنان حول محورهای مختلف، دورهمی «کتاب خوانی» در «کافه» را لذت بخش کرد و به‌نوعی پای کتاب‌ها به کافه‌ها باز شد؛ به‌طوری‌که دیگر قفسه‌های کتاب محدود به کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها نیست.

اگر گذرتان به پارک شهر گلپایگان افتاده باشد، سازه ای زیبا در نزدیکی ساختمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شما را مجذوب خواهد ساخت. نام این سازه
#کافه_کتاب است که اگر به تماشای آن بروید، انواع کتاب های کودکان و نوجوانان نظر شما را جلب خواهند کرد و زیباتر از آن، حضور کودکان و نوجوانانی است که در فضای باز کافه، سرگرم مطالعه اند یا در برابر قفسه ها، به جستجوی کتاب مشغول اند. نوجوانان با استعداد و مبتکری که علاوه بر مطالعه، با شوق بسیار می نویسند و آثار خلاقانه و قابل توجه شان در هفته نامه صدای گلپایگان چاپ می شود و بعد از آن در صفحه اینستاگرام کافه کتاب منعکس می گردد.

آقای محمد امیدی، دبیر زبان و ادبیات فارسی، که مدیریت کافه کتاب را نیز به عهده دارد، با یاری همکاران دلسوز و عنایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سعی در ترغیب و تشویق نوجوانان به مطالعه و خلاقیت های هنری و علمی دارند.
🔹با آرزوی توفیق برای این چهره خدوم، بدون تردید تلاش ایشان که اقدامی اساسی در جهت ترویج فرهنگ کتاب خوانی در گلپایگان به شمار می رود، ستودنی است.

ضمن تشکر از مساعدت شهرداری گلپایگان در اختصاص دادن مکانی مناسب برای این منظور، آدرس اینستاگرامی کافه کتاب گلپایگان را با نشانی book.cafe.golpa یادآور می شوم.

در پایان با آرزوی نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در جای جای کشورمان، سروده زیبای #فریدون_مشیری در مورد کتاب را تقدیم حضورتان می نمایم:

ای باغ پرسخاوت اندیشه های ناب
سوگند به برگ برگ تو اعجاز آفتاب
جان من و تو هرگز از هم جدا مباد
ای خوب جاودانه، ای دوست، ای کتاب
 ♈️ بازخوانی سخنرانی پروفسور #فضل‌_الله_رضا در نشست ایرانیان مقیم آمریکا پس از ۷ سال

✳️ به مناسبت ۲۹ آبان ماه، سالگرد درگذشت آن چهره فرزانه

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

🔹در جریان سفر رئیس‌جمهور سابق ایران به نیویورك برای شركت در مجمع عمومی سازمان ملل در مهر سال ۱۳۹۳، نشست ایرانیان مقیم آمریكا برگزار شد. در این نشست پروفسور فضل‌الله رضا به ایراد سخنانی پرداخت كه می توان آن را پُلی بین #دانش و #فرهنگ قلمداد کرد.

در روزگاری كه پیشرفت های فناوری و
ارتباطات توانائی های شگفت‌ در اختیار ما گذاشته‌اند،‌ اخبار رویدادهای روزگار در مواردی آمیخته با تحریف به دست مردم می‌رسد. از این رو خبرها ممكن است اختلاف‌‌انگیز و صلح‌شكن باشند و بخشی از مردم جهان را سراسیمه و ستیزنده كنند.

خوشبختانه در همین جهان پرآشوب، بسیاری از نیكان روشن ضمیر بوده‌ و هستند كه به آدمیان نوید می‌دهند با وجود تیرگی‌ها و اختلافات كوتاه مدت می‌توان به سوی برابری، میانه‌روی و تعامل گرایش یافت؛ به ویژه اگر علم و فناوری را با اكسیر اخلاق و آدمیت در هم آمیزند.

بنده به عنوان یك خدمتگزار كهن فرهنگ، از روزن مهر و امید به همگان درود می‌فرستم و آینده‌ آرامش‌بخش‌تری را برای مردم ایران و جهان در ذهن می‌پرورم. اجازه دهید به دو نمونه از گرایش‌ مردم ایران به صلح و آرامش كه شاهد بوده‌ام، اشاره شود.

در خرداد ۱۳۱۳ بنده دوران دبیرستان را در ایران تمام كردم و در مهرماه همان سال به دانشگاه تهران كه بر اساس دانشگاه های كشورهای پیشرفته تاسیس می‌شد، پیوستم.
آن روزها پیشرفت های كوتاه مدت دانشگاه جدیدالتاسیس تهران چندان محسوس نبود، ولی اكنون پس از ۸۰ سال بیش از دو میلیون تحصیلكرده دانشگاه دیده در ایران داریم كه در گسترش دانش فناوری صلح‌آمیز با كارشناسان جهان غرب هماهنگی دارند و می‌توانند در راه صلح و برابری و پرهیز از جنگ گام بردارند.

اكثر فرهیختگان ایرانی نژاد این مجلس كه در دانشگاه‌ها و مؤسسات علمی آمریكا سِمت كارشناسی دارند، نمونه‌ای از حاصل دانشگاه‌های ایرانی‌اند كه اكنون در آمریكا به جهان خدمت می‌كنند؛ ولی از خدمت به مردم زادگاه خود نیز غافل نیستند.
🔹امروز به هر شهر بزرگی در جهان سری بزنید، در دانشگاه‌ها و موسسات تخصصی آن ها، گروهی از ایرانی های تحصیل كرده را هم می‌بینید كه در مسیر علم و فناوری و پژوهش و تولید دست اندركارند. جوان ایرانی حتی اگر نوآموز هم باشد، دانش‌پذیر است و به‌سوی تكامل می‌رود.

مقارن با ایّام تاسیس دانشگاه مادر در ۸۰ سال پیش، یك رخداد اثرگذار فرهنگی دیگر در ایران به‌وجود آمد و آن تشكیل نخستین كنگره مردمی جهانی به مناسبت هزاره تولد شاعر بزرگ ایران، فردوسی بود. در آن كنگره چند تن از بلند پایگان جهان شعر و ادب آن زمان مانند «رابیندرانات تاگور» و «جمیل زهاوی» حضور داشتند و درباره اهمیت ادبیات سخن گفتند.
🔹یك ادیب و شاعر انگلیسی به نام «درنیك واتر» یك پیام گرانقدر تاریخی به شعر انگلیسی سرود و به كنگره تقدیم كرد كه مفهوم آن چنین است:
«من از غوغای زندگانی مادی غرب به تنگ آمده‌ام می‌خواهم به گلزار شعر و هنر ایران زمین بازگردم تا از كین و آز فارغ شوم و از گنجینه گرانبهای آسایش روانی برخوردار باشم
🔹خوشبختانه در همان كنگره شاعر بزرگ ایرانی ملك‌الشعرای بهار حضور داشت و با نبوغ كم مانند خود، مفهوم شعر" درنیك واتر" را به زبان ُفارسی والا برگرداند که بخشی از آن به شرح زیر است:

ز غوغای مغرب به تنگ آمدم
سوی كشور داستان ها شدم
ز لندن شدم سوی شهر گلان
به هر گل سراینده بر بلبلان
به رامش زدوده دل از كین و آز
فكنده غم روزگار دراز
كه خیام و حافظ در آن بوستان
مرا چشم دادند چون دوستان


دوستان ارجمند جهان‌شناس! تامل بفرمایید علم و هنر همزاد یكدیگرند. ضرورت تمدن مادی و محاسن آن بركسی پوشیده نیست؛ ولی آدمی به پادزهری هم برای مهار كردن اهریمن جنگ و كین و آز و بت‌تراشی نیاز دارد.

شمه‌ای از حاصل پیام " نیک واتر" را در همین ۸۰ سال گذشته می‌توان شناسایی كرد.
🔹اكنون در آمریكا و اروپا صدها هزار جستجوگر به شناسایی دفتر مولانای رومی، سعدی، خیام و حافظ روی آورده‌اند. آنان در می‌یابند كه در جهان معارف هنری، مشرق زمین؛ به ویژه ایران سخن ها برای گفتن و نهال های دوستی برای كاشتن در گلستان زندگانی آدمیان دارند.
🔹اگرچه دنیای غرب در كشف توانائی‌های مادی و فیزیكی جهان و مهاركردن آن بسیار پیشرفت كرده است؛ اما نباید از شكوه آرامش معنوی و اخلاق آدمیت و زیبایی هنر غافل ماند. این كیمیایی است كه می‌تواند از سیطره کار ماشینی بکاهد ‌و آن را دلپذیر و روح افزا کند.

دوستان ارجمند! این پیام را با سخنی از حافظ همراه با دعای صلح و تأكید بر داد و ستد چند جانبه فرهنگ ها پایان می‌دهم:

آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
♈️ نخستین گام موثر برای گذر از فرهنگ شفاهی به #فرهنگ_مکتوب با انتشار روزنامه #وقایع_اتفاقیه

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ نخستین گام موثر برای گذر از فرهنگ شفاهی به #فرهنگ_مکتوب با انتشار روزنامه #وقایع_اتفاقیه

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

  روزنامه وقایع اتفاقیه سومین نشریه فارسی زبان کشور است که در ۱۸ دی ماه ۱۲۲۹ خورشیدی (۱۷۱ سال قبل) منتشر شد.
این روزنامه یک انقلاب در فضای رسانه ای آن زمان و یک گام موثر برای گذر از فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب بود که در مدت کوتاهی توانست مخاطبان بسیار جدّی برای خودش پیدا کند.
🔹 امیرکبیر که سه سال و سه ماه نقش صدراعظمی را در کشور داشت، برای آگاهی جامعه نسبت به حقوق خود، این روزنامه را منتشر کرد.
🔹شماره اول وقایع اتفاقیه که به نام " اخبار دارلخلافه تهران" انتشار یافت، بعد از کاغذ اخبار و زاراریت باهارا ( اشعه روشنایی ) که توسط ارامنه شهرستان ارومیه، منتشر می شد، تاسیس گردید و تا آستانه جنگ جهانی اول به چاپ رسید.

از یاد نبریم که در گذشته اخبار و رویدادهای جامعه را مردم سینه به سینه به یکدیگر منتقل می کردند و از این رو بسیاری از اتفاق ها دچار تحریف می شد یا به سمت شایعه سوق پیدا می کرد؛ امّا انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه به ارتقای فرهنگ مکتوب جامعه و نشر صحیح اخبار کمک کرد.

امیرکبیر با اعلامیه ای که برای انتشار این روزنامه صادر کرد، دو ویژگی را برای این منظور برشمرد: تربیت خلق و آگاهی بخشی به جامعه از اخبار داخلی و خارجی.
🔹در نخستین شماره، تصویر شیر و خورشید با عبارت " یا اسدالله الغالب " به شیوه ای خاص طراحی شده بود که واژه الله بالای شیر قرار داشت. گذشته از نشان رسمی کشور ایران (شیر و خورشید)، اولین تصویر مطبوعات ایران در شماره ۴۷۱ این روزنامه منتشر شد. این تصویر، عکسی از جان به در بردن معجزه آسای یک کودک در مجلس تعزیه بود.
🔹 از شماره ۴۷۱ به بعد، این روزنامه با نام روزنامه دولت عِلیه ایران به چاپ رسید.

یکی از ویژگی های روزنامه وقایع اتفاقیه انتشار قیمت کالاهای مورد نیاز مردم بود که توجه مخاطبان را به خود جلب می کرد. اخبار کودکان و نوجوانان و نیز اخبار مربوط به رعایت بهداشت و درمان بیماری آبله که در بین کودکان شیوع داشت، بخش دیگری را به خود اختصاص می داد.
🔹 همچنین باید این روزنامه را پیشتاز بخش حوادث در مطبوعات ایران دانست. از وقوع معجزه تا آتش سوزی، از سرقت تا کلاهبرداری و از دعوا تا خرمن سوزی و ...
🔹یکی از اقدام های وقایع اتفاقیه انتشار اخبار مستند دارالفنون بود که متاسفانه در زمان حیات امیرکبیر صورت نگرفت و جفای روزگار به او اجازه نداد تا خودش دارالفنون را افتتاح کند.
🔹انتشار اخبار خارجی از دیگر فعالیت های این روزنامه بود. در بخش احوالات متفرقه، اخبار ترجمه شده از مطبوعات خارجی را درج می کردند.

نکته دیگری که در مورد این روزنامه باید مطرح شود، نثر روان، ساده و عامه پسندی است که در دوره قاجار ایجاد کرد. تا قبل از آن نثری در نوشتار داشتیم که با اقبال مردمی مواجه نبود؛ بنابراین انتشار اخبار با این رویکرد، گرایش مردم به وقایع اتفاقیه را افزایش داد و تحول بزرگی در ایران به وجود آمد.
🔹از سوی دیگر پُر کردن خلاء اطلاعاتی عامل دیگری بود که وقایع اتفاقیه را خیلی زود در جامعه فراگیر ساخت و جایگاه جدی و باثباتی در میان نخبگان، فرهنگیان، معلمان، بازرگانان و حتی بازاریان به دست آورد.

شبکه توزیع روزنامه نسبت به زمان خود، فعال و سامان دهی شده بود. امیرکبیر مقرر کرده بود که روزنامه را به محض چاپ، به چاپارخانه ها بفرستند و از آنجا سهم مراکز استان ها و نیز شهرستان ها فورى ارسال شود. سهم تهران را هم در دفتر ویژه‌اى، به نام هر کس مشخص کرده و به دست او مى‌رساندند.
از این روزنامه جمعاً ۴۷۱ شماره منتشر شد که ۴۰ شماره آن در عهد امیر کبیر بود. انتشار چهل و یکمین شماره آن فرمان عزل امیر از صدارت را به شرح زیر در بر داشت: «سرکار اعلی حضرت قوى شوکت شاهنشاهى به اقتضاى راى جهان آراى ملوکانه صلاح و حرفه مُلک و دولت و خیر و ثواب امور سلطنت را در این معنى ملاحظه فرمودند که میرزا تقى خان را از پیشکارى دربار همایون و مداخله در امور داخله و خارجه و منصب امارت نظام و لقب اتابکى و غیره و ذلک و کل مشاغل و مناصبى که به او محول بود، به کلى خلع و معزول فرمایند.

در عین حال انتشار وقایع اتفاقیه دست کم با دو چالش مهم رویارو بود.
🔹 نخست آن که بهای روزنامه ده شاهی بود. این قیمت برابر نیم من گوشت بود؛ بنابراین عامه مردم توان خرید آن را نداشتند.
🔹چالش دوم لحن چاپلوسانه نوشتار روزنامه بود؛ به گونه ای که حتی تغییرات جوّی و گرم شدن هوا را نیز به "یمن وجود مبارک" ربط می داد
.


در مجموع این روزنامه گام بلندی در زمینه آگاهی بخشی به مردم برداشت و یکی از اقدامات اساسی امیرکبیر در دوران کوتاه صدراتش به شمار می رود؛ به گونه ای که می توان گفت رسانه های امروز هم مدیون این اقدام اصلاح طلبانه امیرکبیر هستند.
♈️ تجلی #اخلاق و #مسئولیت_پذیری_اجتماعی در #هفته_منابع_طبیعی

🔹 به مناسبت اعطای نخستین جایزه
" دکتر
#محمد_قریب " به دکتر #سید_آهنگ_کوثر

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan


در روز اول بهمن ماه سال ۱۴۰۰ از سوی انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری، جایزه « استاد دکتر محمد قریب»، به ۱۰ نفر از سرآمدان اخلاق در علوم و فناوری اهدا گردید. در این مراسم دکتر مصطفی معین رئیس شورای علمی جایزه دکتر قریب طی سخنانی به موارد زیر اشاره کرد:
🔹رابطه سه‌گانه علم،‌ اخلاق و مسئولیت اجتماعی، رابطه‌ای سرشتی و تکمیل‌ کننده یکدیگر است. علم یک پدیده اجتماعی است که هدفش کشف مجهولات، نیل به حقیقت‌ و خیر عمومی است. اخلاق نیز چراغ راه و راهنمای انسان و جامعه در همه ابعاد زندگی می باشد. اخلاق در علم، در ارتباط با خیر عامه است؛ یعنی تأمین سلامت، امنیت، آزادی‌های بنیادین در جامعه، رفع فقر و نابرابری و تبعیض، توسعه و پیشرفت و ایجاد عدالت اجتماعی.
🔹نقش و رسالت دیگر اخلاق در علم، پیشگیری از سوء‌استفاده از علم بر ضد انسان در عصر جهانی شدن است. از نگاه اخلاقی و جهانی، میزان آگاهی و دانش فرد، رابطه مستقیمی با مسئولیت و پاسخگویی او دارد. یک فرد دانشمند و متعهد در قبال محیط اجتماعی خود مسئولیتی مضاعف دارد. با همین رویکرد در کنگره جهانی ۱۹۹۹ بوداپست که توسط یونسکو برگزار شده بود، گنجاندن واژه «دانشمند مسئول» در اسناد و مدارک کنگره توسط جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.

نام شادروان دکتر محمد قریب به عنوان پزشکی مسأله‌شناس، مردم‌مدار، وارسته، شجاع، وطن‌خواه با مفهوم « دانشمند اخلاقی» قرین و همنشین است. او مدام در پی حقیقت رفت و همواره در دانشگاه مدافع حقوق ملت و پاسدار منافع ملی بود.
🔹 این پزشک انسان دوست یک مصلح اجتماعی هم بود. از حقوق ملت جانانه دفاع نموده و ظلم‌ستیزی می‌کرد که نمونه آن در اعتراض به قرارداد استعماری کنسرسیوم نفت در تاریخ ثبت شده است.
🔹استاد قریب در عین حال یک ادیب و هنرمند بود. او بر بالین کودکی که براثر سوء‌تغذیه نابینا شده بود، اشک می‌ریخت. احساسات لطیف انسانی داشت و در عین حال می‌توانست به بیماران و خانواده آنان آرامش و امید بدهد.

در بیانیه نخستین دوره جایزه دکتر قریب آمده است:
🔹« سرمشق‌های اخلاقی» که با جامعیت علمی و وسعت دامنه تأثیر خود در جامعه بخشی از سرمایه نمادین این سرزمین اند، نقش‌آفرینان این صحنه‌اند که باید از داشته‌های آنان بهره برد.
🔹باید از گذشته آموخت، امروز را از یاد نبرد و به فردا بیشتر اندیشید. پس بهتر آن که به بازشناسی و بازآفرینی سرمشق‌های موفق و تأثیرگذار در حوزه‌های اخلاق و علم اهتمام ورزید و به تعمیم ارزش ها و کنش های اخلاقی در جامعه علمی پرداخت. این اقدام به یقین می تواند برای سرمشق گرفتن کنشگران جوان عرصه علم‌ که چشم امید ملک و ملت به آنان می باشد، راهگشا و کارساز باشد.

✳️ ایران امروز نیازمند یک جامعه اخلاقی است و جامعه اخلاقی بر انسان اخلاقی، نهادهای اخلاقی و ساختارهای اخلاقی استوار است.

یکی از سرآمدان اخلاقی این مرز و بوم در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی جناب آقای دکتر #سید_آهنگ_کوثر است که همراه با ۹ نفر از برجستگان علمی کشور موفق به دریافت جایزه دکتر محمد قریب گردید.
🔹 دکتر کوثر معتقد است در ایران بیش از ۱۴ میلیون هکتار زمین های بسیار مناسب برای آبخوان داری وجود دارد. دست کم ۴ میلیون هکتار از دیمزارهای ما می توانند از آبیاری سیلابی همزمان با تغذیه مصنوعی آبخوان ها بهره برند. در زیر ۴۰ میلیون هکتار، یک چهارم سطح خشکی ایران، جای خالی برای انباشتن ۵۰۰۰ کیلومتر مکعب؛ یعنی تمام‌ بارندگی میانگین ۱۱ سال ایران جا داریم. ارزش فضای خالی آبرفت های ما بر اساس دلار آمریکایی سال ۱۳۹۴‌ افزون بر ۱۲ تریلیون است.
🔹از این رو برای مقابله با خشکسالی، #فرهنگ_آبخوان داری باید در ایران نهادینه شود. با این اقدام می توان آب رفته به جوی را بازگرداند. از یاد نبریم که سی هزار کاریز متروکه داریم‌ که بنای آن ها بر پایه ارزش دلار آمریکایی سال ۱۳۹۴، بالغ بر ۵۰ میلیارد می گردد.

خرسندیم که دکتر کوثر به عنوان یک " #دانشمند_مسئول "، پس از سال ها مجاهدت علمی که با صبر و بردباری فراوان همراه بود، با بیابانی خشک در منطقه گریبایگان فسا آنچنان مانوس گشت که توانست سیل " ظاهراً بلا و مصیبت " را با پخش روی آبرفت های درشت دانه در ریگزارها، به آرامشی حیات بخش در جهت احیاء اکوسیستم و تنوع زیستی و ... فراخواند و بارقه امیدی برای نسل حال و آینده در جهت مبارزه با خشکسالی به وجود آورد.

خوشبختانه مدلی را که دکتر کوثر با نام #آبخوان_داری طراحی کرد، در نقاط مختلف کشور اجرا گردید و مورد اقبال برخی از محافل علمی جهانی قرار گرفت.
🔹 با عرض تبریک به این دانشمند مسئول، سلامتی، طول عمر و توفیق روزافزون شان را از خداوند متعال مسئلت می نماییم.
♈️ #نوروز؛ آرش کمانگیر #فرهنگ_ایرانی است

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

💜 زِ کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی، چراغ دل بر فروزی
♈️«#نوروز؛ آرش کمانگیرِ #فرهنگ_ایرانی است»

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan


💜 زِ کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد آر مدد خواهی، چراغ دل برافروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

"حافظ"

صدای پای بهار به گوش می‌رسد، جوشش بهار انجماد زمستانی را می‌شکند تا به تازگیِ دمیدن نفسِ نو بیانجامد و طنین شادی در طبیعت جاری شود. ‏هر بهار موعدی است برای تازه شدن و هر نوروز اُمید آفرین؛ جان طبیعت که زنده می‌شود، گویی شور و اشتیاق را در انسان ها برمی انگیزد تا در گذشته نمانند و برای آینده بهتر تلاش کنند. ‏
🔹هرچه از عمر نوروز می‌گذرد، جوان‌تر، شاداب‌تر و باشکوه‌تر می‌شود. به تعبیر استاد بقایی ماکان، حتی در بدترین و وحشتناک‌ترین ایامی که بر این ملت گذشت، یعنی آن زمان که مغولان آمدند و کُشتند و بردند و در آن هنگام که تیغ یأس و مصیبت را با گلوی این قوم آشنا ساختند، باز هم نوروز مردم این سرزمین را به حال خود رها نکرد و نور اُمید را به قلب‌هایشان تابانید. ‏

یک جامعه برای توسعه ارتباطات و تعامل با جهان به نمادی واحد نیاز دارد تا از رهگذر آن، خود را به دنیا معرفی کند. نوروز به واسطه گستره جهانی و فراملی‌اش، از سوی یونسکو ثبت بین‌المللی شد تا به‌عنوان هدیه‌ای از فرهنگ ایرانی به دنیا معرفی گردد.

آیینِ نوروز قادر است در یک زمان و موقعیت واحد، افراد مختلف از همه ادیان و مذاهب اعم از زرتشتی، مسیحی، سنی، شیعه و ... را با مقدسات، کتاب‌ها و علائق متفاوت بر سر سفره هفت‌سین و مراسم نوروز گردهم آورد.
🔹هر کسی مختار است چیزی را بر سر سفره نوروز خود بگذارد که برای او اهمیت دارد. عناصری که در هفت‌سین کنار هم چیده می‌شوند، همگی بیانگر پایان زمستان و آغاز بهار، به جا آوردن شکر نعمت‌ها و دلیل معاشرت و گردآمدن افراد است.
🔹در روزگاری که این همه تنش و دشمنی و خشونت وجود دارد، نوروز می‌تواند مهم‌ترین و بهترین بستر جهت #همزیستی میان ملل باشد.

نوروز در داخل ایران نماد وفاق ملی میان فرهنگ‌های داخلی و در خارج از مرزها، نشان همزیستی و همراهی ملت هاست. پیوستن به آیین نوروز تغییر دین، فرهنگ، عقیده و اندیشه نمی‌خواهد و هر انسانی با هر مرام و مسلکی می‌تواند کنار سفره اش بنشیند. این ویژگی مهم نوروز، کاملاً استخراج شده از فرهنگ متکثر ایرانی و بستری برای همزیستی همه فرهنگ‌ها می باشد.
🔹این موهبت یکی از مزیت‌های فرهنگ ایرانی و نوروز است که تساهل و تسامح از اجزای هویت آن شناخته می‌شود. نوروز آیینی است که می‌تواند افراد را به هم نزدیک کند و زمینه تعامل و گفت‌وگو با دیگران را فراهم سازد.
🔹در حقیقت نوروز یک نماد فرهنگی است که جنبه فراملی خود را در عین حفظ هویت فردی انسان ها حفظ کرده است؛ بنابراین در مقام پاسخ به این پرسش که «نماد واحد نوروز چیست؟» باید گفت نماد واحد برای نوروز چیزی جز تساهل و تسامح و پذیرشِ تکثر نیست.

✳️ دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن می گوید:

🔹«گستره مرزهای فرهنگی ایران تا آنجایی است که نوروز را پاس می دارند.»
🔹 نوروز آرشِ کمانگیر
فرهنگ ایرانی است. ایران نماد سپهر فرهنگی؛ فراتر از مرزهای سیاسی می باشد.

اگر صدها میلیون ساکنان این گستره فرهنگی از غرب چین تا شرق اروپا خواهان آنند که نوروز به نمادی جهانی تبدیل شود، برای آن است که می خواهند آیینی که فقط سمبل و پرورنده پاکی، دوستی، نرمش، آشتی، سازگاری، اعتدال، زیبایی و نیکی است و با هیچ دین و مسلکی سر ناسازگاری و ستیز ندارد، جهانی و جهانگیر باشد. تا همگان آن را ارج نهند و نیکی، محبت، مهر و آشتی را پاس دارند؛ باشد که ستیزه جویان، نوروز اندیش شوند.

در پایان این یادداشت را با شعر زیبای زنده یاد فریدون مشیری در مورد نوروز آراسته می سازیم.

بوی باران بوی سبزه بوی خاک
شاخه های شسته باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس رقص باد
نغمه شوق پرستو های شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی پوشی به کام
جامت از آن می که می باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکویی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ

💜 فرارسیدن بهار زیبا و نوروز فرخنده را به هم میهنان عزیز تبریک و تهنیت عرض نموده، از خداوند متعال توفیق روزافزون آنان را در سال جدید مسئلت نموده و از او می خواهیم که:

🌺 حَوَل حالَنا ِالی اَحسنِ الحال
♈️ شمع پرفروغ فرهنگ و ادب ایران
زنده یاد
#دکتر_محمد_علی_اسلامی_ندوشن

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan


کاشِفُ السّریم و کار ما همین
کاین نهان ها را برآریم از کمین

( مولوی )

اولین آشنایی اینجانب با دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در مقطع کارشناسی ارشد در کلاس های درس " مطالعات انتقادی در ارتباطات " با زنده یاد دکتر کاظم معتمد نژاد بود. پس از آن که یکی از هم کلاسی ها کنفرانس خود را به تجزیه و تحلیل آثار ایشان اختصاص داد، شوق و انگیزه زیادی برای مطالعه آن ها در من ایجاد شد و با مراجعه به انتشارات مقابل دانشگاه تهران و ... اغلب کتاب های دکتر اسلامی ندوشن را خریداری نموده و مطالعه کردم.
🔹 یک بار هم در سال ۱۳۸۲ پای سخنرانی ایشان در زمینه لزوم تعامل فرهنگ ها در جهان بودم که همسر دانشمندش دکتر شیرین بیانی نیز حضور داشتند.

بی گمان کمتر کسی از علاقه مندان به فرهنگ و ادب ایران است که کتاب های ایشان را نخوانده باشد. زبان صمیمی، نرم و جذاب و دلبستگی عمیق او به ایران، هر خواننده ای را به وجد می آورد.
✳️ با این وصف، اعتراف می کنم که این یادداشت نمی تواند حق دکتر اسلامی ندوشن را که علاوه بر فضای آکادمیک، در حوزه های عمومی نیز فعال بود، به شایستگی ادا کند؛ زیرا دامنه پژوهش ها و تالیفات او به قدری وسیع است که باید در مقاله های متعدد مورد بررسی قرار گیرد. در عین حال

آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید


دکتر محمد علی اسلامی ندوشن نماینده نسلی بود که از رشته های غیر ادبی به وادی تدریس و تحقیق در حوزه ادبیات وارد شد؛ همچنان که نسلی از ادیبان مانند دکتر زرین کوب به وادی تاریخ گام نهادند و آثاری درخور پدید آوردند.
این نسل در متون کهن پارسی همان قدر غور کرده بود که در متون جدید غربی
✳️ اگرچه در نظر دکتر اسلامی ندوشن، فردوسی و اثر سترگ اش شاهنامه جایگاه ویژه ای داشت؛ اما او را در کنار مولوی، سعدی و حافظ " در ردیف چهار سخنگوی وجدان ایران " می دانست.
🔹به باور او ایران به جهت موقعیتش که در چهار راه حوادث قرار داشت، دارای " #فرهنگ_تلفیقی " بود. در این فرهنگ #تعامل_با_جهان جای ستیزه را می گیرد. بر این مبنا با آن که تحصیل کرده غرب بود، غرب گرا نشد و همچنان که در ایران دوستی سرآمد بود، غرب ستیزی در نگرش او جایگاهی نداشت.
با چنین نگاهی بود که در باره " ایران و جهان از نگاه شاهنامه " نوشت؛ کتابی که سند هویت ملی ایرانیان است.

دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، همان طور که خود در «کلمه ها» می گوید، بر سر یک چهار راه خیمه زده است، قدیم، جدید، شرق و غرب. از آثار وی می توان فهم کرد که از یک سو دلبسته فرهنگ و تمدن ایران است و در شناساندن ارزش های فرهنگ ایران کوشش های فراوانی به انجام رسانده، و از سوی دیگر نسبت به ارزش های فرهنگ و تمدن نوین جهانی نیز غفلت نکرده و با شناخت عمیقی که از آن ها به دست آورده، همواره در مسیر #تعادل گام نهاده است. به تعبیری رویکرد او نه تنها فاقد نفی وپذیرش تام و تمام فرهنگ و تمدن غرب است؛ بلکه با نگاهی محققانه، آنچه را با عقل و عقلانیت سازگار یافته، پذیرفته و ستوده است.

شوربختانه ما از هنگام آشنایی با دنیای جدید، یا در ستیز با فرهنگ و اندیشه های مدرن بوده ایم یا شیفته وار (و مقلدانه) با آن برخورد کرده ایم! که البته این روند تا اندازه ای تعدیل شده است؛ از این رو بازخوانی آرا و اندیشه های دکتر اسلامی ندوشن، که فراتر از این گونه مواجهه های احساسی و غیرعقلانی بوده و بر شناخت از «خود» و « دیگری» تکیه داشته و دارد، برای ما که همچنان با مساله ای به نام «#سنت» و «#تجدد» مواجهیم، ضروری و سودمند به نظر می آید.

استاد اسلامی ندوشن که زندگی پُربار و شریف خویش را با «قلم» گذرانده، از دو چیز پرهیز داشته:«یکی جلب نظر خواننده یا حرف زدن بر وفق خوش آیند او، دیگری جلب عنایت ارباب قدرت»
🔹او که بیش از هر نویسنده ای درباره « ایران» و «فرهنگ» نوشته، کار روشنفکری خویش را با پرهیز از محافظه کاری و رادیکال نگری امتداد بخشیده و بر ضرورت #استقرار_عقلانیت در جامعه تاکید داشته و دارد.
🔹ندوشن در مقدمه داستان پر رمز و راز رستم و سهراب، نشان می دهد که آثار به جامانده از فرهنگ و تمدن کهنسال ایران، همچنان جای اندیشیدن دارد و نمی توان به سادگی از آن چشم پوشید. استاد در کتاب « هشدار روزگار» می نویسد: " به ناچار باید به موازنه میان عقل و احساس متوسل شویم. این است آنچه آن را اعتدال نامیدم، یعنی دمسازی خِرد و شور» "

کلام و سخن اسلامی ندوشن در امتداد کلام فردوسی و بیهقی به روزگاران ثبت است؛ چه او کلام خویش را به تندروی نیالود و به تعادل و انصاف وفادار بود و در کنار آن با همه نگرانی هایش برای ایران به فردای آن امید داشت.

تا جهان باقی ‌است، باقی باد ایران بزرگ
دوستانش کامیاب و دشمنانش نامراد

🌹
♈️ ارتباط دوسویه #معماری و #فرهنگ

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ ارتباط دوسویه #معماری و #فرهنگ

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

خدا در هر کسی روحی دمیده
برایش نقش هایی آفریده
ولی از آن‌میان‌اندک کسی را
به سان خویش معمار آفریده


سوم اردیبهشت ماه هرسال که با سالروز تولد شیخ بهایی همزمان می باشد، " #روز_معمار " نامگذاری شده است.
🔹 نگاهی اجمالی به تاریخ معماری ایران و سایر تمدن های جهان نشان می دهد که هیچ اثر بزرگ معماری وجود ندارد که بر اساس اندیشه ای مدون و روشن شکل نگرفته باشد.
🔹به این ترتیب می توان گفت که هر تمدنی در دوران های مختلف، معماری خاصی را ارائه می دهد. به طور مثال بنایی نظیر مسجد امام اصفهان بر اساس اندیشه روشن فلسفی پدید آمده است.

راپاپورت می گوید: " انتخاب های خاص هر جامعه، مظهر فرهنگ آن است. از این منظر معماری مقوله ای فرهنگی است که در بستر محیط شکل می گیرد. "
هرچند عوامل مؤثر بر معماری بسیارند؛ اما در این میانه «#فرهنگ» نقش پررنگ تری در شکل گیری آنچه «مکان» می نامیم، ایفا می کند.
🔹علاوه بر معماری، نقاشی، عکاسی، سبک موسیقی و حتی سینما نیز در ادوار مختلف تاریخی، نشان از فرهنگ مردمان در آن برهه تاریخ داشته اند.
فرهنگی که در قالب هنر عرضه می شد، درواقع نماینده بخشی از زندگی روزمره مردم بود و در این مقام استقبال عمومی را در پی داشت؛ چراکه از متن مردم برخاسته بود و آنچه را به عموم عرضه می کرد، برایشان ملموس و قابل ادراک بود.
🔹هرچند در برهه هایی این هنرمندان بودند که سبکی نو را در قالب هنر خویش به مردم ارائه می کردند و بسته به قدرت نهفته در پس آن، مقبولیت یا عدم پذیرش عمومی را به همراه داشت.

با این وصف اگر بگوییم معماری زاده فرهنگ عصر خویش است، به بی راهه نرفته ایم. فرهنگ خود نیز نمایانگر هویت شهر و ساکنانش می باشد؛ به عبارتی عمق و غنای آثار معماری هر دوران برگرفته از هویت مردمان عصر خویش است.
🔹آن هنگام که معمار اشکال و هندسه های خاصی را در طرح خود پیاده می کند، درواقع تصویرگر فرهنگ مردم آن سامان است. می توان گفت هر بنایی نوعاً نشانگر هویت و فرهنگ حاکم بر شهری است که در آن ساخته شده است. در این معنا، معماری دیگر تنها کالبد و ساختمان نیست و چه بسا هویت فرهنگی یک شهر در آن معماری عینیت یافته است.

بنابراین فرهنگ همان چیزی است که مردم با آن زندگی می کنند. در گذشته فرهنگ و معماری ایرانی از یکدیگر جدا نبودند. معماری از فرهنگ مردمان الهام می گرفت. محرمیت، فضاهای عمومی و خصوصی، تناسب ها و اندازه های به کاررفته در معماری ها همه به نوعی نمایانگر فرهنگ خانواده های ایرانی ساکن در آن بناها بود. فرهنگ خود نیز در بستر معماری تعالی می یافت و نیز بر غنای آن می افزود.

به نظر می رسد اگر معماری امروز ما هویت مستقلی برای خود متصور نیست، ریشه را باید در فرهنگ حاکم بر زندگی امروزین مردمان جست و جو کرد. البته معماری معاصر نیز خود در تغییر ذائقه فرهنگی بی تأثیر نبوده است. فرهنگی که فلسفه اش ایجاب می کرد خانه ها رو به فضای حیاط مرکزی گشوده شوند، اکنون در قالب خانه های آپارتمانی با پنجره های رو به خیابان و فضاهای داخلی گشوده و در نهایت ارمغان آن مردمانی هستند با فرهنگی نه از جنس ایرانی که امتزاجی آشفته از فرهنگ خودی و غیرخودی.
🔹این تغییر سبک و سیاق معماری حرکتی نرم و زیرپوستی را پایه نهاده که به مرور زمان، دگرگونی فرهنگی شهروند ایرانی را از مسیر تغییر در «#سبک_زندگی» وی موجب خواهد شد.

یکی از دلایلی که باعث شده است معماری امروز ایران در یافتن هویت خود سرگردان باشد، این است که اندیشه بانیان آن چندان روشن نیست. شرایط امروز با زمان صفویه بسیار متفاوت است. در آن دوران #تفکر_فلسفی معینی حاکم بود، یا در عهد باستان اندیشه اسطوره ای روشنی وجود داشت؛ ولی امروزه آن گونه نیست یعنی در حوزه اندیشه با بلاتکلیفی هویت مواجه هستیم.

گرچه بهره گرفتن از تجارب و دستاوردهای معماری در هر جای جهان که باشد، می تواند دریچه ای نو به سوی مسیری جدید پیش روی مان قرار دهد؛ اما آنچه در این وادی مهم می نماید، فراموش نکردن #اصل و #هویت_خویشتن است. شاید از موج فراگیر #جهانی_شدن گریزی نباشد؛ اما می توان به سمت کرانه فرهنگ خودی حرکت کرد و در ساحل اصالت و هویت آرام گرفت.

به قول زنده یاد #مهندس_سید_هادی_میرمیران معمار برجسته معاصر، برای ایرانی حتی آفتاب دارای صفتی است که معمار باید بتواند آن را در سازه اش بیان کند. فرهنگ ما با آسمان آبی ای به وجود آمده که با آسمان آبی لندن بسیار متفاوت است، مه معماری ما شاد است، مسجد شاه را با کلیسای نُتردام مقایسه کنید؛ یکی مهربان و شاد و دیگری ترساننده و سنگین!

اکنون که دریافتیم معماری نمایانگر هنر و اندیشه غالب در یک دوره و در واقع تجسم تاریخ است، باید در تکامل آن به عنوان یکی از #هنر_های_هفتگانه بکوشیم. باشد که فرهنگی متعالی برای آیندگان مان به ارث بگذاریم.
♈️ #رادیو؛ رنگین کمان فرهنگ ها

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

در منظومه ارتباطات، رادیو جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد.
🔹چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹شمسی که رادیو تهران افتتاح گردید، متین دفتری نخست وزیر وقت در نطق خود گفت:« رادیو به عنوان یک دستگاه آموزشی برای پرورش افکار در رشته‌های مختلف دانش ایجاد شده و اطلاعات خود را بی‌واسطه به گوش شنوندگان خواهد رساند. به شکرانه این موهبت، هم‌وطنان باید همواره در افزودن دانش و به کارگیری آن در راه پیشرفت کشور بکوشند».
🔹در میان نخستین کارمندان رادیو، نام چهره‌های برجسته زبان و ادبیات معاصر به چشم می‌خورد: محمد حجازی، عبدالرحمن فرامرزی ، حسینقلی مستعان، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم اعتصام زاده، مشفق همدانی و ...

از سوی دیگر طی جنگ‌جهانی دوم رقابت سختی میان رادیوهای انگلیس و شوروی(سابق) با رادیو برلین آلمان در جریان بود و هر یک تلاش می کردند با پخش برنامه‌های فارسی، افکار عمومی مردم ایران را در راستای سیاست‌های خود هدایت کنند؛ به گونه ای که سر ریدر بولارد سفیر انگلیس در ایران به منظور کنترل افکار عمومی از نخست‌وزیر ایران درخواست کرد که رادیوهای اتومبیل‌ها و اتوبوس‌ها جمع آوری شوند. انگلیسی‌ها در این کار به قدری اصرار داشتند که شخصاً به بازرسی و جاسوسی اتومبیل­‌های صاحب رادیو دست‌ می زدند. ( مختاری اصفهانی )

راديو هنگامی که به زندگی ایرانیان وارد شد، با آموزش شیوه‌های جدید در همه ارکان، به ابزاری در دست حکومت تبدیل گردید. کارگزاران حکومتی برآن بودند که از این رسانه در جهت نوسازی جامعه ایران بهره گیرند. بدین‌ترتیب رادیو توانست به یکی از مهم‌ترین اهرم های سیاست‌های فرهنگی حکومت پهلوی تبدیل شود.
 
زبان فارسی از آغاز بنیان‌گذاری راديو در ايران، جايگاهی ویژه داشت؛ زیرا عامل پيوند اقوام گوناگون ايرانی و نقطه اتصال آنان به گذشته مشترک تاريخی به شمار می‌آمد. سياست‌گذاران راديو در دهه های ٢٠ و ٣٠ خورشیدی، حفظ زبان فارسی را با ترويج درست‌نويسی و درست‌گويی آن، ممکن می‌دانستند. اهتمام به درست‌گويی در راديو چنان بود كه سعيد نفيسی در استوديو راديو حضور یافته، واژگان اخبار به زبان فارسی را به گويندگان آموزش می داد. تلفظ درست واژگان خارجی به فارسی هم مهم جلوه می‌کرد؛ از همین‌رو دكتر هوشيار، استاد دانشگاه كه به چند زبان خارجی مسلط بود و در زبان فارسی مهارت كافی داشت، به معاونت رئيس اخبار راديو برگزیده شد. احمد متين‌دفتری در نامه‌ ٢٤ ارديبهشت ١٣١٩ خود به حكيمی معاون كميسيون راديو در این‌باره نوشته بود: «گويندگان شخصاً بايد مراقب باشند كه اگر ترديدی در طرز تلفظ واژه‌های خودی و بيگانه و مخصوصاً در تلفظ واژه‌های جغرافيايی و اسامی اشخاص دارند، قبل از وقت بپرسند و رفع اشتباه كنند». نخست‌وزير در نامه خود همچنین گويندگان راديو را مكلف کرده بود تلفظ درست واژگان را از سعيد نفيسي فرابگیرند. این سند تاریخی با این تهدید به انجام رسید که خدمت گويندگان در راديو در صورت اصلاح نکردن كار، پایان خواهد یافت.

از سوی دیگر جذابیت ترويج زبان فارسی باید با احترام به خرده‌فرهنگ‌ها و اقوام گوناگون ايرانی انجام می شد. متاسفانه فرهنگ رسمی از توجه به مسایلی چون باورهای مذهبی و فرهنگ‌های بومی غفلت كرد و همين مساله موجب شد بيگانگان و عوامل آن‌ها، فرهنگ بومی را رویاروی فرهنگ ملی قرار داده؛ حتي مخالفت با زبان فارسی را به عنوان يك اصل هويتی جای دهند.

اگر چه زبان فارسی در تاریخ ایران هيچ‌گاه شاخصه هويتی، قومی ویژه نبوده است؛ اما اقوام گوناگون ایرانی همچون آذری، بلوچ، تركمن، گيلك، كرد، عرب، لُر و ... افزون بر گويش خود، از زبان فارسی برای پيوند با سایر هم وطنان بهره برده‌اند.؛ از این رو زبان فارسی شناساننده فرهنگ ايرانی در تاريخ به شمار می‌ رفته است.

تعليم و تربيت كودكان نیز يكی ديگر از عرصه‌های فعاليت راديو بود. در یک منبع تاریخی می‌خوانیم: «قصه، اطفال ما را به اين آب و خاك دلبسته می كند و محبت به وطن را در جان و دل آنان مي‌روياند. به مدد قصه و از راه گوش، با چند هزار كلمه آشنا مي‌شوند و پيش از رفتن به دبستان جمله‌سازی ساده و سخن گفتن بی پيرايه و شيرين را بدون رنج  مي‌آموزند».
🔹نخستین برنامه كودكان که دو روز پس از گشایش راديو تهران با نام «عمو ماندگار» توسط فضل الله مهتدی ( صبحی ) اجرا شد، در بستر زمان تداوم یافت و در دوره ای دومین برنامه پرمخاطب رادیو بعد از « صبح جمعه با شما » بود.

اگرچه حرف های ناگفته در مورد رادیو بسیار است؛ اما راز ماندگاری این رسانه را باید در صفات آن جستجو کرد.
سادگی و صمیمیت، در دسترس بودن، سرعت در انتقال پیام، پاسخگویی به نیازها و خواسته های انواع مخاطبان، تخیل برانگیزی و رویا پردازی و ...


✳️ آنان که رادیو را به جبهه #فرهنگ_سازی تبدیل می کنند، سربازان #تعقل و #شعورند.