دهکده جهانی
378 subscribers
459 photos
46 videos
9 files
73 links
ابراهیم جعفری - دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و مدرس دانشگاه
#روابط_عمومی
Download Telegram
💡 روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان

ابراهیم جعفری
🌍دهکده جهانی
@dehkade_jahan


#مجتبی_مینوی پژوهشگر، ایران‌شناس، شاهنامه‌پژوه، نسخه‌شناسِ برجستهٔ‌ معاصر، مترجم و شاعر است. شاگرد خَلف محمد قزوینی است که تصحیح متون قدیمی مهم ایران و تهیه میکروفیلم‌ از نسخ‌ خطی ارزشمندِ کتابخانه‌های ترکیه برای کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران، از برجسته‌ترین خدمات علمی او در عرصه زبان، ادبیات، فرهنگ فارسی به‌شمار می‌رود. روایتی زیبا از این خادم بزرگ فرهنگ را به نقل از نشریه " کتاب امروز " سال ۱۳۵۲ حضورتان تقدیم می کنم.

همه‌ی قبیله‌ی من عالمان دین بودند. مخصوصاً جد مادری و جد پدری‌ام. مقداری از این کتاب‌ها ارث خانوادگی بنده است. و غیر از این، چون بنده در یک خانواده‌ی کتابدار و کتاب‌خوان به دنیا آمده و بزرگ شده بودم، #عشق به #کتاب_داشتن و #کتاب_خواندن هم از کوچکی در بنده به وجود آمد. وقتی بنده کوچک بودم، پدرم می‌رفت کتاب امانت می‌گرفت و یا کرایه می‌کرد و به خانه می‌آورد و ما تمام خانواده دور هم می‌نشستیم به‌نوبت می‌خواندیم. و این نوع کتاب خواندن یعنی کتاب‌خوانی دسته‌جمعی، پنج شش سال در خانواده‌ی ما معمول بود.

بعد رفتم به #دارالفنون. مادرم هر روز برایم نان در دستمال می‌پیچید و دو عباسی پول قاتق هم در جیبم می‌گذاشت که بنده بایست با این دو عباسی، یعنی هشت شاهی، قاتقی از قبیل حلوا ارده و کله‌پاچه و پنیر و از این قبیل چیزها بخرم. اما من فقط سه شاهی از این پول را پنیر یا حلوا می‌خریدم. در باغچه‌ی دارالفنون هم جعفری می‌کاشتند. از آن سبزی‌ها هم می‌چیدم با نان می‌خوردم و پنج شاهی پس‌انداز می‌کردم. می‌رفتم به مسجد شاه گله‌به‌گله بساط کتاب‌فروشی می‌چیدند. من با یکی از کتاب‌فروشی‌های مسجد شاه، با آقا رضا، قرار گذاشته بودم که روزی پنج شاهی به او بدهم تا وقتی پس‌اندازم به حد کافی رسید، به من کتاب بدهد. مثلاً اگر قیمت کتاب سی شاهی بود بایست شش روز، روزی پنج شاهی به آقا رضا بدهم و روز ششم کتاب را تحویل بگیرم. کم‌کم آقا رضا به من اعتماد پیدا کرد و کتاب‌هایی را که می‌خواستم به من می‌داد، پولش را با اقساط روزانه پنج شاهی از من می‌گرفت.

یک روز بدهی من به آقا رضا به سه تومان رسید. سه تومان در آن وقت برای من ثروت هنگفتی بود. من چه‌طور می‌توانستم این قرض را بپردازم؟ سفر دماوند هم برای پدرم پیش آمده بود و ما هم به‌ناچار باید با او می‌رفتیم. رفتم پیش آقا رضا و قضیه را گفتم. و پرسیدم که چه‌کار باید بکنم. آقا رضا گفت: عیبی ندارد. وقتی از سفر برگشتی، می‌دهی.

ما رفتیم سفر و یک سال بعد برگشتیم به تهران. تا برگشتیم، رفتم سراغ آقا رضا. اما آقا رضا مرده بود. آقا رضا برادری داشت در بازار حلبی‌سازها. رفتم سراغ او گفتم: " خدابیامرز برادر شما سه تومان از من طلبکار است. حتماً آن مرحوم زن و بچه هم دارد! " گفت: " بله. گفتم: اجازه بدهید این سه تومان را بدهم به شما، شما بدهید به زن و بچه‌اش، و او هم تشکر کرد و قبول کرد." منظورم از گفتن این مطالب این است که بگویم به چه شکلی شروع به جمع‌آوری کتاب کردم.

اغلب هم کتاب‌های شعر و دواوین و داستان‌های شعری را جمع می‌کردم، که با چاپ سنگی چاپ شده بود. مثل کتاب «یوسف و زلیخای فردوسی» یا ترجمه‌ی «جاودان خرد» و غیره. در پشت هر کتاب هم تاریخ خرید آن را به نام «مجتبی واثق» یادداشت می‌کردم. چون خیال می‌کردم شاعرم، برای خودم تخلص شعری درست کرده بودم. به هر حال، در پشت جلد خیلی از این کتاب‌ها ، تاریخ خرید و اسم مجتبی واثق شریعتمداری یادداشت شده. بنده هفتاد جلد از این کتاب‌ها را هم دادم به ریپکا برای دانشکده‌ی شرقیات پراگ؛ که اغلب آن‌ها از همان کتاب‌های #چاپ_سنگی نادر و کمیاب قدیمی ایران است و دیگر پیدا نمی‌شود. مقداری از کتاب‌هایم را هم دزدیدند، خلاصه این‌که بنده از سن دوازده سیزده‌سالگی به بعد به‌تدریج کتاب می‌خریدم و به دویست جلد کتابی که از جدم به پدرم و از پدرم به بنده ارث رسیده بود اضافه کردم.

حالا تعداد آن ها به ۲۵ هزار جلد رسیده و دلم می‌خواهد اگر می‌توانستم به ۲۰۰ هزار جلد می‌رساندم. تمام این کتابخانه را هم مجاناً و بلاعوض به ملت ایران تقدیم خواهم کرد؛ در جایی مثل دانشگاه یا مجلس شورای ملی یا آستانه‌ی مشهد، خلاصه در جایی که کتاب‌ها از هم متفرق و پراکنده نشوند و به درد آیندگان بخورد. بنده از دسترسی نداشتن به کتاب خیلی زجر کشیده‌ام، و دلم می‌خواهد آیندگان بی‌آن‌که زجر بکشند، این کتاب‌ها را در دسترس داشته باشند.

یادش گرامی و نامش جاویدان باد


( اگر می پسندید ، لطفاً انتشار دهید )
 

Forwarded from دغدغه ایران
موقع خواندن این کتاب است

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

کشورها چه می‌کنند وقتی که با بحران روبه‌رو می‌شوند؟ کشورهای موفق در مقابل بحران‌های ملی چه کارهایی انجام داده‌اند؟

بحران کرونا جهان را فراگرفته و برای بسیاری از کشورها نظیر ایران ما، بحرانی عظیم است. ایران ما علاوه بر کرونا، با بحران اقتصادی، تحریم‌ها، وضع ناخوشایند سرمایه اجتماعی، تنش در سیاست خارجی، پایین آمدن قیمت نفت، بیش از یک دهه کاهش نرخ سرمایه‌گذاری، چند دهه تورم دورقمی و ناکافی بودن رشد اقتصادی هم مواجه است. این‌ها همه می‌توانند بحران ملی باشند یا به بحران‌های ملی تبدیل شوند.

اگر کتابی، تلاش علمی خوبی برای پاسخ دادن به این دو سؤال باشد، ارزش خواندن دارد. کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحران‌زده» نوشته «جِرد دایموند» (که پیش از این کتاب ارزشمند فروپاشی هم از او به فارسی ترجمه شده) کتابی است که با وصف فوق الان باید خواند.

جرد دایموند کتاب را با بحثی درباره بحران‌های شخصی زندگی افراد و یافته‌های روان‌درمانی برای غلبه بر این نوع بحران‌ها شروع می‌کند. بحران‌های شخصی «نقطه عطف» هستند. «نقطه عطف ما را در تنگنا می‌گذارد تا روش‌های جدیدی طراحی کنیم، زیرا ثابت شده است که روش‌های پیشین برای رفع مشکلات، از عهده چالش مورد نظر برنمی‌آیند.» (ص. 20)

او نشان می‌دهد که برای غلبه بر بحران‌های شخصی در زندگی باید دوازده اقدام صورت گیرد. (ص. 60) دایموند سپس شباهت‌ها و تفاوت‌های بین افراد و کشورها را بررسی کرده و به فهرست دوازده «عامل مرتبط با پی‌آمدهای بحران‌های ملی» می‌رسد. او نُه عامل را بین افراد و کشورها مشترک تشخیص داده و سه عامل را به صورت استعاره‌هایی برای مقابله با بحران‌های ملی به‌کار می‌گیرد. نه عامل مشترک خیلی خلاصه عبارتند از:

🔹 یک. اجماع ملی درباره در بحران قرار گرفتن کشور (تصدیق یا انکار)

🔹 دو. پذیرش مسئولیت ملی برای اقدام کردن (پذیرش مسئولیت یا به گردن دیگران انداختن تقصیر)

🔹 سه. حصارسازی و تعیین حدود آن دسته مشکلات ملی که باید رفع شوند (تعیین آن سیاست‌ها و نهادهایی که باید تغییر کنند یا غفلت از تغییر)

🔹 چهار. دریافت کمک مادی و مالی از سایر کشورها

🔹 پنج. توسل به سایر کشورها به عنوان الگو برای چگونگی حل کردن مشکلات (الگوبرداری کردن)

🔹 هفت. خودسنجی صادقانه (اندازه‌گیری صادقانه توانایی‌ها، و کسب درک و شناختی از حدود خویش)

🔹 هشت. تجربه تاریخی از بحران‌های ملی پیشین (درس‌آموزی از بحران‌های گذشته)

🔹 نُه. پرداختن به ناکامی ملی (بررسی شکست‌های گذشته و شوق کشف راه‌حل‌های جدید، یا اصرار بر همان روش‌های قدیمی)

🔹 دوازده. رهایی از قیود جغرافیایی-سیاسی (هر کشوری محدودیت‌هایی دارد و باید به رها شدن از برخی و شناخت محدودیت‌های غیرقابل تغییر بیندیشد و به اجماع برسد.)

سه عامل هم که دایموند به شکل استعاری از حیطه شخصی به سطح ملی می‌کشاند عبارتند از:

🔹 شش. هویت ملی (متناظر با صلابت نفس در سطح فردی، و ترکیبی از مشخصه‌های زبانی، فرهنگی و تاریخی منحصربه‌فرد کشورهاست.)

🔹 ده. انعطاف‌پذیری (برخلاف سطح شخصی، انعطاف‌پذیری برای کشورها در موقعیت‌های خاص تعریف می‌شود و بخشی از هویت کشور نیست.)

🔹 یازده. ارزش‌های اساسی (هر کشور دارای ارزش‌های اساسی است که رعایت کردن‌شان حیثیتی است.)

دایموند سپس در فصول دو تا هفت، تاریخ معاصر کشورهای فنلاند، ژاپن، شیلی، اندونزی، آلمان بعد از جنگ جهانی دوم و استرالیا را بررسی می‌کند. فصول هشتم تا دهم مشکلات پیش روی ژاپن و آمریکا را بررسی می‌کند و در فصل یازدهم به مشکلات پیش روی جهان می‌پردازد. آخرین بخش کتاب به درس‌ها، پرسش‌ها و چشم‌انداز او از عوامل بررسی‌شده و دست‌آورد کتاب او می‌پردازد.

کتاب اگرچه به اذعان نویسنده‌اش از نوع انتخاب کشورهای بررسی‌شده رنج می‌برد و هفت کشور شاخص همه کشورهای جهان نیستند و تحلیل عمیق‌تری از داده‌های مربوط به هر کشور را نیز طلب می‌کند، اما حاوی بینش‌های عمیقی است.

الگوی نظری دوازده‌ عاملی دایموند را می‌توان برای تحلیل شرایط کشورها در مقابل بحران‌ها و پاسخ دادن به این پرسش که «کدام کشورها می‌توانند از بحران‌های‌شان با موفقیت عبور کنند و آینده‌ای بهتر بسازند؟» استفاده کرد. این دقیقاً همان پرسشی است که پیش روی ایران ماست.

خواندن این کتاب برای عموم کتاب‌خوان، مقامات سیاسی و محققان علوم سیاسی، اقتصاد، جامعه‌شناسی، سیاست‌گذاری عمومی و رشته‌های مرتبط، جذاب و تأمل‌برانگیز است.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad


https://www.instagram.com/p/B_QTY4hJnrO/?igshid=7pjy73d6a0rd

معرفی کتاب فروپاشی نوشته جرد دایموند.
♈️ علم برای جامعه و با جامعه
" دانایی؛ مانایی
"

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

همزمان شدن هفته #ترویج_علم با هفته #کتاب_و_کتابداری اتفاق مبارکی است که می توان از آن به عنوان فرصتی در جهت ایجاد انگیزه مطالعه بهره برد و مردم را تشویق نمود. شعار هفته کتاب سال جاری هم که در دو واژه معنی دار #دانایی_مانایی خلاصه گردیده، گویای آن است که رمز پایدار ماندن یک جامعه در گرو آگاه شدن شهروندان است.

۲۰ آبان ماه هر سال به عنوان روز جهانی "علم در خدمت توسعه و صلح " از سوی یونسکو نامگذاری شده که به همت انجمن ترویج علم ایران، در تقویم جمهوری اسلامی ایران وارد گشت و به منظور استفاده بهتر از این موقعیت "هفته ترویج" علم پیشنهاد گردید.

شعار امسال روز جهانی علم در خدمت توسعه و صلح،
#علم_برای_جامعه_و_با_جامعه انتخاب شد که تمرکز آن ایجاد ارتباط جامعه با علم است. از همین منظر اگر تولید علم و مجاری ورود آن به جامعه را شناسایی کنیم، بدون تردید کتاب جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد؛ زیرا دانش بشری بر مرکب آن حرکت کرده است. حتی در شرایط کنونی که شبکه های اجتماعی در میان اقشار گوناگون فراگیر شده و یکی از عوامل جدایی ناپذیر و تعیین کننده زندگی امروز به شمار می رود، هنوز هم کتاب اصیل ترین رسانه است؛ زیرا در تولید آن عنصر آگاهی که نقش اول را به خود اختصاص داده، بدون دقت نظرهای متعدد وارد شبکه علم و فرهنگ نمی شود.

به همین دلیل کتاب معتبرترین، دقیق ترین و قابل اعتمادترین رسانه موجود در جهان است که دو بال مهم وجودی انسان یعنی ساحت های تفکر و عواطف را باهم به پیش می برد. بنابراین حد اقناعی و عیار علمی کتاب در هیچ یک از شبکه های اجتماعی قابل بازیابی نیست.

می توان گفت کتاب پدیده ای خارق‌العاده‌ شبیه خود انسان می باشد؛ زیرا به عنوان مخلوق او دارای کارکردهای متنوع بوده و در واقع آئینه خود انسان است.

پالایش زبان نیز از جمله کارکردهای کتاب به شمار می رود؛ زیرا زبان ملل نیز بر اساس کتاب پرورش یافته است. اگر تاریخ بیهقی، گلستان، بوستان، مثنوی و ... نبود، زبان فارسی به این نقطه نمی‌رسید؛ از این رو کتاب مسیری است که پرورش زبان را هم امکان پذیر می‌ سازد.

در عین حال کتاب و نشر سهم قابل توجهی
در دیپلماسی فرهنگی دارد. تصویری که از ما در جهان وجود دارد این است که ایران را با شاهنامه، مثنوی،‌ دیوان حافظ، شفای بوعلی و ... می‌شناسند؛ همانطور که ما ملل دیگر را به کتاب‌هایشان می‌شناسیم. بنابراین خط ارتباطی وجودی و ذهنی ما با سایر ملت ها از طریق کتاب به عنوان یک سفیر، سیار و فعال است.

هر چند جریان هایی می خواهند دیوار ما را با جهان بلند و بلندتر کنند؛ اما دیپلماسی کتاب آجرها را برداشته و دیوارها را فرو می‌پاشد. کسانی که قصد دارند ملت با تمدنی چون ایران را منزوی کنند، کتاب و ارتباط با کتاب است که چنین توهمی را از بین می‌برد.

از این رو دیپلماسی فعال فرهنگی با کتاب راه گشاست. ما که با کاغذ جاده‌ها را ساخته و ابریشمی کرده‌ایم، امیدواریم این مسیر شکوهمند را با کتاب همچنان تداوم بخشیم.

کتاب به مثابه خورشید چارچوب زندگی بشر را روشن و به خواهان آن نور، شور و گرما هدیه می دهد. کتاب، همچو باران بر سرزمین دل های تکیده می بارد و اندیشه ها، باورها، نگرش ها، کردار و رفتارها را منطق، زیبایی و طراوت می بخشد. کتاب، به سان پرنده ای است که به انسان قدرت اوج و پرواز می دهد. در پرتو کتاب شکوفایی، سرسبزی و بالندگی فرهنگ جامعه به اوج می رسد و پیوسته بر زندگی نورافشانی می کند.

در پایان به همه کتابداران و کتاب فروشان که حلقه وصل اهل مطالعه با این منبع درخشان دانایی و معرفت هستند، دستمریزاد گفته و ضمن عرض تبریک، توفیق روزافزون شان را از خداوند متعال مسئلت می نماییم.

به عنوان حُسن ختام، این یادداشت را با شعر زیبای شادروان فریدون مشیری در رابطه با کتاب مزین می سازم.

ای باغ پرسخاوت اندیشه های ناب
پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب
جان من و تو هرگز از هم جدا مباد
ای خوب جاودانه، ای دوست، ای
کتاب
♈️ در رثای فرزانه‌ای آزاد اندیش

صدر هاشمی
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

همان شبی که #استاد_رضا_ بابایی در برنامه نکوداشت خود که در اواخر دی ماه سال گذشته در قم برگزار شد، حضور یافت و با تنی رنجور و صدایی خسته و آهسته گفت:« من عازمم و حسرتی ندارم جز کتاب‌هایی که نخوانده‌ام»، می شد فهمید که زیاد ماندنی نیست. سخنان او آن شب به نوعی وصیت‌نامه فرهنگی اوهم بود:

... آقایان، علما، سروران!، این دنیا شکنجه‌گاه است... ذات دنیا شکنجه‌گاه است، آقایان علما! این دنیا را برای مردم سخت‌تر نکنید... من متأسفم و شرمنده‌ام، آزرده‌خاطرم و متأسفم بگویم که حوزه‌های علمیه از این منظر به دین نگاه نمی‌کنند که دین چه راه حلی برای مشکلات بشر دارد. باید ببینیم که نسبت به هزینه‌هایی که برای سنت می‌کنیم چه سودی برای مردم استحصال می‌شود؟

... هیچ چیز قداست ندارد. مقدس، حقیقت است و هر چیز در این عالم به اندازه‌ی سهمی که از حقیقت دارد، مقدس است که در رأس آن خدا و پس از خدا عدالت است.

- ... اگر حقیقت می‌خواهید، ایمان می‌خواهید، معنویت می‌خواهید، اگر واقعا می‌خواهید انسان‌های اخلاقی باشید، ظلم را بشناسید و در مقابلش بایستید. با سر به زیر انداختن، تسبیح گرفتن، ریش گذاشتن و ظاهر الصلاح بودن، شما مؤمن نمی‌شوید.

... آقایان! اگر حقیقت را می‌خواهید، حقیقت یک نشان دارد و آن عدالت است.
🔹فرهنگ خوب است اگر جلوی ظلمی بایستد، دین خوب است اگر گره‌ای بگشاید، سنت را می‌پذیریم اگر گره‌گشا باشد، مدرنیته را هم تا آن‌جا که از رنج بشر بکاهد، برایش آغوش می‌گشاییم والا مسحور و مرعوب هیچ‌چیز نمی‌شویم.

بابایی در عمر نه‌چندان طولانی اما پر ثمر خود بسیار کوشید تا به نسل‌های تازه‌تر بیاموزد که تعصب و نابردباری، نتیجه بی‌خبری از دیروز و بیگانگی از فرداست. او می‌گفت: بیماری و اضطراب‌های روزانه و غصه‌های بسیار همه ما را یک ‌به‌یک از پا در می‌آورد، اما اگر امیدی به فردایی روشن برای وطنی رنجور باشد، چه باک؟.
او که هم درد دین داشت و هم درد مردم، در یکی از آخرین نوشته‌هایش آورد: اگر عمری باشد، کمتر غم نان می‌خورم و بیشتر غم جان می‌پرورم... اگر عمری باشد هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمی‌کنم.

فرزانه‌ی فقید ما در روزهای سخت بیماری، خطاب به جوانان، میانسالان و حتی پیران و بیماران نوشت: بخوانید و بخوانید و بخوانید، درد ما ندانستن نیست، درد ما خود دانا پنداری و بی‌اشتهایی به دانستن و خواندن است، #کتاب، #تنها_گنج_دنیاست که نه در زیر خاک، که در پیش چشم ماست.

استاد رضا بابایی، هر چند میراث گران‌بهایی را که محصول سال‌ها پژوهش، تأمل و ژرف‌نگری ومبتنی بر نگاهی عقلانی به دین بود، برای نسل حقیقت جو بر جای گذاشت، مرگش اما خسارتی بزرگ برای جریان نو‌اندیش دینی بود. او در روزگاری دنیای ما را ترک گفت که ساحت اندیشه و فرهنگ، بیش از هر زمان به او و مانندهای او نیازمند است.

رفت تا دامنش از گرد زمین پاک بماند
آسمانی‌تر از آن بود که در خاک بماند
♈️ 5 اُکتبر؛ مصادف با ۱۳ مهر، #روز_جهانی_معلم گرامی باد

✳️ " #معلمان؛ هسته اصلیِ بهبود حال تعلیم و تربیت "

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

در چهل و چهارمین اجلاس وزیران آموزش و پرورش که در تاریخ ۳ تا ۸ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در شهر ژنو برگزار شد، " فدریکومایور " مدیر کل وقت سازمان یونسکو پیشنهاد کرد روزی به نام " روز معلم " نامگذاری شود که این طرح از سوی مجمع عمومی آن سازمان تصویب گردید.

پذیرش " #روز_جهانی_معلم " از سوی یونسکو را می توان چرخشی در دیدگاه این سازمان نسبت به آموزش و پرورش قلمداد کرد؛ زیرا تا قبل از این اجلاس مشکلات آن را ناشی از کمبود سرمایه گذاری در امور فیزیکی مانند ساختمان مدرسه ، تجهیزات و ... می دانستند؛ اما با بحث ها و تبادل نظرهایی که صورت گرفت، این نظر تقویت شد که برای بالا بردن کیفیت آموزش، باید کیفیت کار و زندگی معلمان ارتقا یابد و معلم از جایگاه اجتماعی شایسته ای در جامعه برخوردار شود. از این رو ۵ اکتبر هرسال میلادی ( ۱۳ مهر ماه ) به عنوان
" روز جهانی معلم " انتخاب شد.

روز جهانی معلم فرصتی است تا معلمان و فعالان تشکل های صنفی آموزش و پرورش یک صدا، به مسائل و مشکلات معلمان پرداخته و از تجارب جهانی و بین المللی در بهبود وضعیت و توسعه حرفه ای خود بهره مند گردیده و صدای خود را به گوش جهان برسانند.

🔹شعار امسال یونسکو در روز جهانی معلم

#Teachers at the heart of education recovery

" #معلمان؛ هسته اصلیِ بهبود حال تعلیم و تربیت "
تعیین شده است.

امروز اغلب صاحب نظران بر این باورند که آموزش و پرورش برای پیشرفت و توسعه، نیازمند تحول در منابع انسانی است و در راستای تحقق شعار یونسکو، نیازمند تعیین چشم انداز، ترسیم نقشه راه و بازمهندسی منابع انسانی و بازنگری در روش های جذب معلمان است تا بتواند در افق برنامه ۱۴۰۴ ( سند چشم انداز ) به عنوان آموزش و پرورش توسعه یافته در سطح منطقه توان درخشیدن داشته باشد. با این وصف معلمان جوان ‌و تازه نفس کشورمان، اگر قرار است با تاُسی از شعار امسال روز جهانی معلم ، آینده این حرفه باشند، باید خود را با نیازهای امروز جهان انطباق دهند و به صورت مداوم همگام با تغییرات شتاب دار جهان و ایران، خود را با اندیشه ها و دیدگاه های جدید همسو کنند. بدیهی است برای دستیابی به این مقصود مطالعه مداوم و پژوهش های مستمر را باید در دستور کار خود قرار دهند تا بتوانند در توسعه علمی جامعه تاُثیرگذار باشند.

در پایان این یادداشت را باسخن #ملاله_یوسف_زی دختر بچه پاکستانی و برنده جایزه صلح نوبل در سازمان ملل که در سال ۲۰۱۲ از سوء قصد طالبان ( به جُرم دفاع از حق آموزش کودکان و تشویق دختران و زنان به تحصیل ) جان سالم به در بُرد ، آراسته می سازیم.

" یک کودک ، یک #معلم ، یک #قلم و یک #کتاب می تواند دنیا را تغییر دهد. "
♈️ راه اندازی #کافه_کتاب_گلپایگان گامی در جهت نهادینه ساختن #فرهنگ_کتاب_خوانی

🔹 به مناسبت هفته #کتاب و #کتاب_داری

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ راه اندازی #کافه_کتاب_گلپایگان گامی در جهت نهادینه ساختن #فرهنگ_کتاب_خوانی

🔹 به مناسبت #هفته_کتاب و #کتاب_داری

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

#کتاب مادر فرهنگ و حلقه ارتباط همه اجزای یک ملت است؛ به گونه ای که تمام حوزه های دانش و فرهنگ از آن توشه برمی گیرند؛ بنابراین اگر به خلق کتاب‌های جدید و تکریم پدیدآورندگان محتوا نیندیشیم، تمدن ایران را که با کتاب درآمیخته است، در گذشته تاریخی اش رها خواهیم کرد.

کتاب سرمایه ماندگار ملت‌ها، مبداء خیزش‌ها و سند هویت‌بخش تمدن‌هاست. فروغ هر جامعه مرهون چراغی است که از کتاب پرتو می‌گیرد. ملت‌های بزرگ جهش فرهنگی و علمی خود را با کتاب آغاز کرده و با ثبت آن ادامه داده‌اند.

اکنون در دورانی زندگی می‌کنیم که انقلاب الکترونیک، فضایی متفاوت را نسبت به همه دوره‌های مختلف زندگی انسان رقم زده است: نخست آن‌ که گرفتار مخاطره دانش دروغین فست‌فودی شده‌ایم؛ دیگر این‌ که اندیشه‌های سست‌پایه و نوشته‌های غیرواقعی به سرعت درحال تکثیرند.

با این وصف فقط نهضت فراگیر کتاب خوانی می‌تواند ما را در مقابل تهدیدهای پیش رو مصونیت بخشد؛ به شرطی که همگان در این پویش حضور یابند. در پیمودن مسیر فرهنگ کتاب خوانی، نخست باید خانواده را محور حرکت قرار دهیم تا بتوانیم در گام دوم با یاری مدارس، دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی و ... شاهد جامعه کتاب خوان و دانا باشیم.
🔹بدیهی است در این راستا کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های محلی که دریچه‌های تنفسی- فرهنگی روستاها و شهرها هستند، در ساختن مناطقی اندیشه‌ورز و فرهنگ‌مدار نقشی مؤثر دارند.

از یاد نبریم که پیامبر مهربانی‌ها، حضرت ختمی‌ مرتبت(ص) با اعجاز کتاب( قرآن مجید) قلب‌ها را تسخیر، جان‌های جویای حقیقت را مجذوب و حال خوش زیستن انسانی و اخلاقی را به جوامع بشری ارزانی کرد.

از اتفاقات فرخنده ای که طی سال های اخیر در حوزه کتاب و کتابخوانی افتاده، برگزاری نشست های فرهنگی با محوریت رونمایی و نقد و بررسی کتاب یا دیگر آثار هنری است. این جلسات که پیش تر با تمرکز بر آثار ادبی برگزار می شد، در سال های اخیر به کتاب های علمی، تخصصی و اندیشه ای نیز بسط یافته و در کنار گسترش فضاها و پاتوق های فرهنگی نظیر کتابخانه ها و فرهنگ سراها و ...، ظرفیت خوبی را برای شکل دهی حلقه های فکری و فرهنگی با محوریت کتاب ایجاد کرده و در کنار آن زمینه ارتباط بیشتر و صمیمی تر مخاطبان با مولفان، مترجمان و منتقدان را فراهم نموده است. دانشگاه ها و پژوهشگاه ها نیز در این عرصه گام های خوبی برداشته اند و جلساتی را با محور معرفی و نقد آثار علمی تولید شده توسط استادان، دانشجویان و پژوهشگران برگزار می کنند.

در گذشته نه‌چندان دور، نه کافه‌ها جایی برای کتاب داشتند و نه کتابفروشی‌ها جایی برای نشستن و نوشیدن؛ اما با گذر زمان، کتاب و کافه به هم پیوند خوردند و کافه کتاب‌هایی در شهرهای بزرگ ایجاد شد. حضور نویسندگان و اهالی قلم و علاقه مندان به کتاب خوانی در کافه کتاب‌ها و گفت‌وگوی آنان حول محورهای مختلف، دورهمی «کتاب خوانی» در «کافه» را لذت بخش کرد و به‌نوعی پای کتاب‌ها به کافه‌ها باز شد؛ به‌طوری‌که دیگر قفسه‌های کتاب محدود به کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها نیست.

اگر گذرتان به پارک شهر گلپایگان افتاده باشد، سازه ای زیبا در نزدیکی ساختمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شما را مجذوب خواهد ساخت. نام این سازه
#کافه_کتاب است که اگر به تماشای آن بروید، انواع کتاب های کودکان و نوجوانان نظر شما را جلب خواهند کرد و زیباتر از آن، حضور کودکان و نوجوانانی است که در فضای باز کافه، سرگرم مطالعه اند یا در برابر قفسه ها، به جستجوی کتاب مشغول اند. نوجوانان با استعداد و مبتکری که علاوه بر مطالعه، با شوق بسیار می نویسند و آثار خلاقانه و قابل توجه شان در هفته نامه صدای گلپایگان چاپ می شود و بعد از آن در صفحه اینستاگرام کافه کتاب منعکس می گردد.

آقای محمد امیدی، دبیر زبان و ادبیات فارسی، که مدیریت کافه کتاب را نیز به عهده دارد، با یاری همکاران دلسوز و عنایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سعی در ترغیب و تشویق نوجوانان به مطالعه و خلاقیت های هنری و علمی دارند.
🔹با آرزوی توفیق برای این چهره خدوم، بدون تردید تلاش ایشان که اقدامی اساسی در جهت ترویج فرهنگ کتاب خوانی در گلپایگان به شمار می رود، ستودنی است.

ضمن تشکر از مساعدت شهرداری گلپایگان در اختصاص دادن مکانی مناسب برای این منظور، آدرس اینستاگرامی کافه کتاب گلپایگان را با نشانی book.cafe.golpa یادآور می شوم.

در پایان با آرزوی نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در جای جای کشورمان، سروده زیبای #فریدون_مشیری در مورد کتاب را تقدیم حضورتان می نمایم:

ای باغ پرسخاوت اندیشه های ناب
سوگند به برگ برگ تو اعجاز آفتاب
جان من و تو هرگز از هم جدا مباد
ای خوب جاودانه، ای دوست، ای
کتاب
🔹 به بهانه سالروز تولد حضرت #عیسی_مسیح (ع)

♈️ فرصت سازی یک #کتاب برای صنعت گردشگری فرانسه

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
🔹 به بهانه سالروز تولد
حضرت
#عیسی_مسیح)

♈️ فرصت سازی یک #کتاب
برای صنعت گردشگری فرانسه



ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

فرارسیدن ولادت باسعادت پیامبر بزرگ خدا و پیام آور صلح و دوستی حضرت عیسی ابن مریم (ع) بر موحدان پاک اندیش و روشن بین مبارک باد.

به مناسبت این میلاد خجسته، شرح چگونگی تبدیل کلیسای نوتردام پاریس را به عنوان یکی از کانون های گردشگری فرانسه یادآور می شوم.
🔹هرازگاهی خبر تکان دهنده ای از آسیب ناگهانی یک اثر معماری، دوستداران و پیروان مکتب فرهنگ، هنر و میراث معنوی بشر را می لرزاند؛ تخریب ارگ تاریخی بم، قدیمی ترین و بزرگ ترین شهر خشتی جهان در زلزله سال ۱۳۸۳، انهدام بنا های تاریخی باشکوه سوریه و عراق توسط تروریست های داعشی، تخریب موزه منحصربه فرد تاریخ طبیعی برلین حین جنگ جهانی دوم، تخریب بنا های یادبود بوداییان در افغانستان توسط تروریست های طالبان و آتش سوزی کلیسای باشکوه نوتردام از آن جمله بود. به مرور زمان طی دوره های تاریخی، کلیسای نوتردام به موزه آثار تاریخی و مذهبی مسیحیت، تغییر کاربری پیدا کرد. همین مسئله باعث نیمه متروک شدن و آسیب دیدن بخش هایی از بنا شد. حتی در جریان انقلاب فرانسه، مورد تهاجم و غارت قرار گرفت. تنها رویداد مهم در این مقطع زمانی، تاج گذاری ناپلئون بناپارت در ابتدای قرن نوزدهم در این کلیسا بود.

نکته جالب آن است که با نام «نوتردام» چندین کلیسای دیگر در فرانسه وجود دارد و نمونه برجسته آن، کلیسای نوتردام شهر استراسبورگ است، اما همچنان علاقه مندی به #نوتردام_پاریس میان مردم فرانسه و جهان غیرقابل مقایسه با هر نمونه دیگری است. می توان با این توضیح کلیسای نوتردام پاریس را به عنوان مادر کلیسا های قرون وسطی تا معاصر نامید. برای یافتن پاسخ این پرسش که علت اصلی علاقه مندی و جایگاه مردمی کلیسای تاریخی نوتردام پاریس چیست، باید به تاریخ اجتماعی آن بنا پرداخته شود.

در میان مجسمه های ساخته و نصب شده در کلیسای نوتردام پاریس، مجسمه ژاندارک دلیر، اسطوره مبارزه فرانسوی ها وجود دارد. این داستان تاریخی به بخشی از جاذبه های محتوایی این بنا تبدیل شده است. هم دوره کلیسای نوتردام پاریس کلیسا هایی بس باشکوه تر و مهندسی تر ساخته می شود، اما نمی تواند جایگاه مردمی پیدا کند. اگر صِرف ساخت وساز معماری و ثبت آن به عنوان یک اثر معماری و میراث فرهنگی توان جاودانگی در میان مردم داشت، آثار فاخر هم عصر و حتی هم نام نوتردام نیز محبوب می شدند.

محبوبیت این کلیسا تاریخ و معماری نیست؛ بلکه تاثیرگذاری متن و قلم است. دو سال پیش کلیسای نوتردام در آتش سوخت و مردم گویا بر جنازه معشوق شان سوگواری می کردند؛ این سوگواری نه بر بنای ۸۵۰ ساله و تاریخ باشکوه آن، بلکه بر اساس داستان تاثیرگذار نویسنده ای بود که جان بخش دوباره کلیسای نوتردام شده بود. ،#گوژپشت_نوتردام نام داستان بلند عاشقانه #ویکتور_هوگو است که با گذشت نزدیک به ۱۹۰ سال از آفرینش آن، همچنان در میان مردم جهان تحسین می شود.

محل شکل گیری رخدادهای اصلی این رمان و شخصیت های آن، وابسته به کلیسای نوتردام است. رویدادهای شکل گرفته در آن محل چنان با فرم و فضای داستان آمیخته است که کلیسای نوتردام را به شخصیتی همیشه زنده نزد خوانندگان و مخاطبان بدل کرده است. ویکتور هوگو با هوشمندی و آگاهی یک موقعیت و بنای تاریخی در حال فراموشی را به عنوان عنصری مهم و تاثیرگذار در داستانش جانمایی می کند. کلیسای نوتردام به جایگاهی هم تراز و شاید مهم تر از شخصیت های اصلی در رُمان دست می یابد و اسرارخانه ای برای جبهه خیر و شر و امانت دار تاریکی و روشنایی می شود.

نویسنده با به خدمت گرفتن بنای نوتردام جانی دوباره به کالبد کلیسا می دهد، چنان که گویی تاریخ ۷۰۰ساله قبل از آن وجود نداشته است. با خواندن داستان، مخاطب همچون شخصیت های اصلی آن تحت تاثیر جان بخشی بنای کلیسا قرار می گیرد. با توضیحات مختصری که بیان شد، می توان کلیسای نوتردام را #کلیسای_ویکتورهوگو نام گذاری کرد؛ چراکه او موجب رشد و ارتقای محبوبیت و جذابیت آن شده است. این کلیسا در ۱۸۳۱ ساخته شد؛ اما کمتر مورد توجه بود.

وقتی ویکتور هوگو کتاب گوژپشت نوتردام را نوشت، این رمان باعث شد کلیسا مجددا مورد توجه قرار گیرد و در سال ۱۸۴۴ بازسازی شود. هرچند این بازسازی ۲۵ سال به طول انجامید، اما سرانجام این بنا به کلیسایی موثر در صنعت گردشگری فرانسه بدل شد و نشان داد که یک کتاب چگونه می تواند فرصت اقتصادی برای یک کشور ایجاد کند.
♈️ 5 اُکتبر؛ مصادف با ۱۳ مهر، #روز_جهانی_معلم گرامی باد

✳️  تحول آموزشی از #معلمان آغاز می شود

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

در چهل و چهارمین اجلاس وزیران آموزش و پرورش که در تاریخ ۳ تا ۸ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در شهر ژنو برگزار شد، " فدریکومایور " مدیر کل وقت سازمان یونسکو پیشنهاد کرد روزی به نام " روز معلم " نامگذاری شود که این طرح از سوی مجمع عمومی آن سازمان تصویب گردید.

    پذیرش " #روز_جهانی_معلم " از سوی یونسکو  را می توان چرخشی در دیدگاه این سازمان نسبت به آموزش و پرورش قلمداد کرد؛ زیرا تا قبل از این اجلاس مشکلات آن را ناشی از کمبود سرمایه گذاری در امور فیزیکی مانند ساختمان مدرسه ، تجهیزات و ... می دانستند؛ اما با بحث ها و تبادل نظرهایی که صورت گرفت، این نظر تقویت شد که برای بالا بردن کیفیت آموزش، باید کیفیت کار و زندگی معلمان ارتقا یابد و معلم از جایگاه اجتماعی شایسته ای در جامعه برخوردار شود. از این رو ۵ اکتبر هرسال میلادی ( ۱۳ مهر ماه ) به عنوان روز جهانی معلم انتخاب شد.

   روز جهانی معلم فرصتی است تا معلمان و فعالان تشکل های صنفی آموزش و پرورش یک صدا، به مسائل و مشکلات معلمان پرداخته و از تجارب جهانی و بین المللی در بهبود وضعیت و توسعه حرفه ای خود بهره مند گردیده و صدای خود را به گوش جهان برسانند.

      🔹شعار امسال یونسکو در روز جهانی معلم
 
 The Transformation of Education Begins with #Teachers.

     تحول آموزشی از #معلمان آغاز می شود، تعیین شده است.


امروز اغلب صاحب نظران بر این باورند که آموزش و پرورش برای پیشرفت و توسعه، نیازمند تحول در منابع انسانی است و در راستای تحقق شعار یونسکو، نیازمند تعیین چشم انداز، ترسیم نقشه راه و بازمهندسی منابع انسانی و بازنگری در روش های جذب معلمان است تا بتواند در افق برنامه  ۱۴۰۴ ( سند چشم انداز ) به عنوان آموزش و پرورش توسعه یافته در سطح منطقه توان درخشیدن داشته باشد. با این وصف معلمان جوان ‌و تازه نفس کشورمان، اگر قرار است با تاُسی از شعار امسال روز جهانی معلم ، آینده این حرفه باشند، باید خود را با نیازهای امروز جهان انطباق دهند و به صورت مداوم همگام با تغییرات شتاب دار جهان و ایران، خود را با اندیشه ها و دیدگاه های جدید همسو کنند.
🔹بدیهی است برای دستیابی به این مقصود مطالعه مداوم و پژوهش های مستمر را باید در دستور کار خود قرار دهند تا بتوانند در توسعه علمی جامعه تاُثیرگذار باشند.

در پایان این یادداشت را باسخن #ملاله_یوسف_زی دختر بچه پاکستانی و برنده جایزه صلح نوبل در سازمان ملل که در سال ۲۰۱۲ از سوء قصد طالبان ( به جُرم دفاع از حق آموزش کودکان و تشویق دختران و زنان به تحصیل ) جان سالم به در بُرد ، آراسته می سازیم.

" یک کودک ، یک #معلم ، یک #قلم و یک #کتاب می تواند دنیا را تغییر دهد. "
Forwarded from دهکده جهانی
🔹 به بهانه سالروز تولد حضرت #عیسی_مسیح (ع)

♈️ فرصت سازی یک #کتاب برای صنعت گردشگری فرانسه

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
Forwarded from دهکده جهانی
🔹 به بهانه سالروز تولد
حضرت
#عیسی_مسیح)

♈️ فرصت سازی یک #کتاب
برای صنعت گردشگری فرانسه



ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

فرارسیدن ولادت باسعادت پیامبر بزرگ خدا و پیام آور صلح و دوستی حضرت عیسی ابن مریم (ع) بر موحدان پاک اندیش و روشن بین مبارک باد.

به مناسبت این میلاد خجسته، شرح چگونگی تبدیل کلیسای نوتردام پاریس را به عنوان یکی از کانون های گردشگری فرانسه یادآور می شوم.
🔹هرازگاهی خبر تکان دهنده ای از آسیب ناگهانی یک اثر معماری، دوستداران و پیروان مکتب فرهنگ، هنر و میراث معنوی بشر را می لرزاند؛ تخریب ارگ تاریخی بم، قدیمی ترین و بزرگ ترین شهر خشتی جهان در زلزله سال ۱۳۸۳، انهدام بنا های تاریخی باشکوه سوریه و عراق توسط تروریست های داعشی، تخریب موزه منحصربه فرد تاریخ طبیعی برلین حین جنگ جهانی دوم، تخریب بنا های یادبود بوداییان در افغانستان توسط تروریست های طالبان و آتش سوزی کلیسای باشکوه نوتردام از آن جمله بود. به مرور زمان طی دوره های تاریخی، کلیسای نوتردام به موزه آثار تاریخی و مذهبی مسیحیت، تغییر کاربری پیدا کرد. همین مسئله باعث نیمه متروک شدن و آسیب دیدن بخش هایی از بنا شد. حتی در جریان انقلاب فرانسه، مورد تهاجم و غارت قرار گرفت. تنها رویداد مهم در این مقطع زمانی، تاج گذاری ناپلئون بناپارت در ابتدای قرن نوزدهم در این کلیسا بود.

نکته جالب آن است که با نام «نوتردام» چندین کلیسای دیگر در فرانسه وجود دارد و نمونه برجسته آن، کلیسای نوتردام شهر استراسبورگ است، اما همچنان علاقه مندی به #نوتردام_پاریس میان مردم فرانسه و جهان غیرقابل مقایسه با هر نمونه دیگری است. می توان با این توضیح کلیسای نوتردام پاریس را به عنوان مادر کلیسا های قرون وسطی تا معاصر نامید. برای یافتن پاسخ این پرسش که علت اصلی علاقه مندی و جایگاه مردمی کلیسای تاریخی نوتردام پاریس چیست، باید به تاریخ اجتماعی آن بنا پرداخته شود.

در میان مجسمه های ساخته و نصب شده در کلیسای نوتردام پاریس، مجسمه ژاندارک دلیر، اسطوره مبارزه فرانسوی ها وجود دارد. این داستان تاریخی به بخشی از جاذبه های محتوایی این بنا تبدیل شده است. هم دوره کلیسای نوتردام پاریس کلیسا هایی بس باشکوه تر و مهندسی تر ساخته می شود، اما نمی تواند جایگاه مردمی پیدا کند. اگر صِرف ساخت وساز معماری و ثبت آن به عنوان یک اثر معماری و میراث فرهنگی توان جاودانگی در میان مردم داشت، آثار فاخر هم عصر و حتی هم نام نوتردام نیز محبوب می شدند.

محبوبیت این کلیسا تاریخ و معماری نیست؛ بلکه تاثیرگذاری متن و قلم است. دو سال پیش کلیسای نوتردام در آتش سوخت و مردم گویا بر جنازه معشوق شان سوگواری می کردند؛ این سوگواری نه بر بنای ۸۵۰ ساله و تاریخ باشکوه آن، بلکه بر اساس داستان تاثیرگذار نویسنده ای بود که جان بخش دوباره کلیسای نوتردام شده بود. ،#گوژپشت_نوتردام نام داستان بلند عاشقانه #ویکتور_هوگو است که با گذشت نزدیک به ۱۹۰ سال از آفرینش آن، همچنان در میان مردم جهان تحسین می شود.

محل شکل گیری رخدادهای اصلی این رمان و شخصیت های آن، وابسته به کلیسای نوتردام است. رویدادهای شکل گرفته در آن محل چنان با فرم و فضای داستان آمیخته است که کلیسای نوتردام را به شخصیتی همیشه زنده نزد خوانندگان و مخاطبان بدل کرده است. ویکتور هوگو با هوشمندی و آگاهی یک موقعیت و بنای تاریخی در حال فراموشی را به عنوان عنصری مهم و تاثیرگذار در داستانش جانمایی می کند. کلیسای نوتردام به جایگاهی هم تراز و شاید مهم تر از شخصیت های اصلی در رُمان دست می یابد و اسرارخانه ای برای جبهه خیر و شر و امانت دار تاریکی و روشنایی می شود.

نویسنده با به خدمت گرفتن بنای نوتردام جانی دوباره به کالبد کلیسا می دهد، چنان که گویی تاریخ ۷۰۰ساله قبل از آن وجود نداشته است. با خواندن داستان، مخاطب همچون شخصیت های اصلی آن تحت تاثیر جان بخشی بنای کلیسا قرار می گیرد. با توضیحات مختصری که بیان شد، می توان کلیسای نوتردام را #کلیسای_ویکتورهوگو نام گذاری کرد؛ چراکه او موجب رشد و ارتقای محبوبیت و جذابیت آن شده است. این کلیسا در ۱۸۳۱ ساخته شد؛ اما کمتر مورد توجه بود.

وقتی ویکتور هوگو کتاب گوژپشت نوتردام را نوشت، این رمان باعث شد کلیسا مجددا مورد توجه قرار گیرد و در سال ۱۸۴۴ بازسازی شود. هرچند این بازسازی ۲۵ سال به طول انجامید، اما سرانجام این بنا به کلیسایی موثر در صنعت گردشگری فرانسه بدل شد و نشان داد که یک کتاب چگونه می تواند فرصت اقتصادی برای یک کشور ایجاد کند.
♈️ #کتاب_کاغذی یا دیجیتال

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ #کتاب_کاغذی یا دیجیتال

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

دکتر مصطفی ملکیان روز دوم خرداد ۱۴۰۲ در مراسم نکوداشت یکصدمین سالگرد تولد دکتر محمد علی محقق (چهره برجسته علمی و فرهنگی ایران که خدمات گسترده اش در زمینه های گوناگون ادبی، حقوقی و پژوهش های تاریخی؛ به ویژه در مورد نفت برجسته است)، ویژگی های نسل او را برشمرد که یکی از آن ها به شرح زیر است:
«این نسل اهل علم بود، نه اهل اطلاعات و داده. این نسل می‌فهمید که علم و معرفت چیزی است و اطلاعات چیز دیگری.
این نسل یک‌
کتاب را ۳۰بار می‌خواند؛ اما حالا هر کتاب را یک‌بار می‌خوانیم؛ چون فقط می‌خواهیم داده و اطلاعات داشته باشیم. آن نسل اما دیدگاهش این نبود؛ زیرا تبدیل علم و فهم به حکمت چیزی بود که آنان ارزش می‌دانستند. این نسل می‌فهمید که اگر یک مسئله را خیلی خوب درک کند، بهتر از این است که ۱۰ موضوع را ناقص بفهمد و ...»

توجه به موضوع بالا از این نظر حائز اهمیت است که امروز فضای مجازی بر همه شئونات زندگی ما؛ از جمله کتاب خوانی سایه افکنده و نسل کنونی تصور می کند که سایت های اینترنتی و شبکه های اجتماعی آنان را از مطالعه کتاب بی نیاز می سازند.
🔹ضرورت دیگر پرداختن به این موضوع از کم رونقی نمایشگاه کتاب در اردیبهشت ماه سال جاری نیز سرچشمه می گیرد که صرف نظر از بالا بودن قیمت کتاب، با استقبال مطلوبی از سوی مردم همراه نبود و جای نگرانی دارد.

یکی از مشکلات بزرگ اینترنت به دست دادن خرواری اطلاعات است. دسترسی به اطلاعات سطحی و زیاد، خود مانعی برای احساس نیاز به پژوهش های عمیق و رجوع به منابع مکتوب  است. اطلاعات موجود در فضای مجازی نه تنها جایگزین کتاب نمی شود، بلکه مانع هم به شمار می رود؛ زیرا فضای مجازی با امکان جست و جویی که دارد، باید در خدمت کتاب باشد؛ اما برای بسیاری جایگزین کتاب شده است. در صورتی که به دلیل همین فله ای بودن اطلاعات، بخش بسیاری از آن غیر موثق است.

نگرانی از این وضعیت موجب گردید تا کتابخانه ملی فرانسه در یک مقطع زمانی از برخی فیلسوفان؛ از جمله ژاک دریدا دعوت کند تا در رابطه با کتاب به معنای قدیم و سنتی اش و کتاب های دیجیتال که اکنون مورد توجه نسل جوان تر قرار گرفته، هم اندیشی داشته باشد.

فضای مجازی، چاقوی دو لبه‌ای است که اگرچه انبوه اطلاعات را در اختیار مخاطبان قرار می دهد؛ اما امکان رشد فردیت خلاق و تمرکز طولانی‌مدت را سلب می‌کند. در فضای مجازی، سطحی‌خوانی جایگزین عمیق‌خوانی شده و وقت‌کشی جایگزین اندیشیدن می‌شود.
🔹اطلاعات اینترنتی بر خلاف مطالعه کتاب که باعث قوام ذهن و افزایش اطلاعات منسجم در مغز می شود، به علت پراکندگی و گاهی ضد و نقیض بودن، پایداری چندانی در ذهن ندارند؛ به‌طوری که در اکثر زمینه‌‌ها اطلاعات ناقص و ناچیزی داریم.

از سوی دیگر کتاب‌خوانی مستلزم تمرین یک فرایند فکری است، فرایندی که تمرکز بی‌وقفه و ثابت را می‌طلبد. کتاب خوانی نیازمند تمرکز و تمرکز نیازمند غلبه بر غریزه و حرکت از ناخودآگاه به خودآگاه و فردیتی بلوغ یافته است.
🔹اندیشمندان همواره زمان قابل‌توجهی را صرف تمریناتی برای افزایش تمرکز کرده‌اند.
خواندن یک کتاب نیاز به قابلیت تمرکز آگاهانه در مدت‌زمان طولانی و غرق شدن در صفحه های کتاب را دارد. پرورش چنین انضباط ذهنی کار آسانی نیست. وضعیت طبیعی مغز بشر مثل مغز بسیاری از جانوران، وضعیت حواس‌پرتی است. گرایش طبیعی ما این است که نگاه و توجه مان را از چیزی به چیز دیگری جابه‌جا کنیم تا بتوانیم هر چه بیشتر از اتفاق‌هایی که دور ‌و بر ما می‌افتند، باخبر شویم. حس‌های ما کاملاً با تغییر تنظیم‌شده‌اند.

آیا فضای مجازی با توجه به این غریزه (حواسی که به همه‌ اطراف است) طراحی‌شده است؟! با هر بار ورود به صفحه‌ای دیجیتالی، با انبوه عکس و تبلیغات در گوشه راست و چپ و لابه‌لای مطالب مواجه می‌شویم و مدام چشم و حواس ما از گوشه‌ای به گوشه‌ای دیگر در نوسان می باشد.
🔹از طرفی مطالعات جدید نشان می‌دهد که«عکس» محبوب‌ترین قالب محتوایی در بین کاربران است و حدود پنجاه‌وپنج درصد محتواها در فضای مجازی پیرامون عکس‌ها می‌چرخند. رتبه‌های بعدی محتوای مورد علاقه ایرانیان را استوری، آلبوم و ویدئو تشکیل می‌دهند. بنابراین متن، قالب محبوب در بین کاربران فضای مجازی نیست و جای کتاب را نمی گیرد.

فراموش نکنیم که کتاب چیزی بیش از نوشته است. حسی که کتاب منتقل می سازد، فراتر از خواندن است.
#اگزوپری می گوید: «من بوی کتاب های کهنه را  با گران ترین عطرهای دنیا عوض نمی کنم» کتاب مثل یک اثر هنری است. کتاب ها روح دارند و همین روح است که تمدن را می سازد.

در پایان دوبیتی زیبای زنده یاد فریدون مشیری را تقدیم کتاب دوستان می کنم:

ای باغ پرسخاوت اندیشه های ناب
سوگند به برگ برگ تو اعجاز آفتاب
جان من و تو هرگز از هم جدا مباد
ای خوب جاودانه، ای دوست، ای
کتاب
♈️ جنبش جهانی #کتاب_در_گردش

⬅️ به مناسبت فرارسیدن #هفته_کتاب و #کتابداری


ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ جنبش جهانی #کتاب_در_گردش

⬅️ به مناسبت فرارسیدن #هفته_کتاب و #کتابداری


ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

✳️ کنفوسیوس:« مهم نیست چقدر پرمشغله ای؛ باید زمانی را برای کتاب خواندن پیدا کنی و یا این که خود را در محاصره نادانی خواهی دید»
🔻کتاب‌های‌تان را در مکان‌های عمومی جا بگذارید و به عضویت کتابخانه رایگان جهانی درآیید. این خلاصه جنبشی فرهنگی به نام «کتاب در گردش» یا «Book Crossing» است.

  وقتی کتابی را که از آن خوشش آمده بود، تمام کرد، نفس عمیقی کشید. با حسی خوشایند، کتاب را روی نیمکت گذاشت. بلند شد و راه افتاد. چند قدمی که دور شد، برگشت و با لبخند نگاهی دوباره به کتاب انداخت. کتاب انتظار مخاطب جدیدی را می‌کشید..
 🔹کتابی روی نیمکت پارک، روی صندلی انتظار بانک، روی صندلی‌های یک مرکز درمانی، روی صندلی‌های مترو یا اتوبوس درون‌شهری، کنار باجه‌ تلفن همگانی، حتی بین چیپس و بیسکویت‌های یک سوپرمارکت! کتابی که قبلاً کسی آن را خوانده و تصمیم گرفته به خواننده‌ ناشناس دیگری هدیه بدهد. رُمان، شعر، داستان‌های کوتاه، مجموعه‌ی یادداشت یا ...

  جا گذاشتن کتاب در مکان‌های عمومی رفتاری است که در آلمان، ایتالیا، فرانسه و ...  رو به فزونی گذاشته است. کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها می‌کند، هویت خود را آشکار نمی‌‌ سازد و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد؛ اما یک درخواست از خواننده یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد:‌ «شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند.»

«رول هورنباکر» نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد. او یک فروشنده‌ رایانه در ایالت میسوری آمریکا بود و نام این رفتار را Book Crossing یعنی «کتاب‌ در گردش» گذاشت.
🔸این رفتار جدید را می‌ توان به نوعی «کمپین کتاب‌خوانی» یا «کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب» در نظر گرفت؛ کمپینی که قادر است به مثابه‌ یک پروژه فرهنگی جهانی قابل تأمل باشد.
🔻وب‌سایت Book Crossing در توضیح فعالیت‌های این گروه نوشته است: «این یک کتابخانه جهانی است؛ شبکه اجتماعی هوشمندی که ادبیات را گرامی می‌دارد و به کتاب‌ها جان دیگری می‌بخشد.»
🔹«کتاب در گردش» به کتاب‌ها هویتی بی‌همتا می‌بخشد؛ همان‌طور که کتابی از دست یک خواننده به دست دیگری می‌رسد‌، همه آن‌ها را در یک فضای شبکه‌ای به هم متصل می‌کند.

  حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که از ترکیه نیز سر درآورده است.
🔹جهانگردی نقل کرده است: «در ترک‌بوکو ـ یکی از شهرهای ساحلی ترکیه کنار دریا قدم می‌زدم که کتابی روی شن‌ها توجه‌ام را جلب کرد. فکر کردم حتماً صاحب کتاب فراموش کرده آن را با خود ببرد. کتاب را برداشتم و همین‌که چشمم به صفحه‌ اول آن اُفتاد، از خوشحالی در پوست خودم نگنجیدم؛ زیرا یک نفر متن زیر را نوشته بود:
«من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم، رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوش‌تان بیاید. اگر آن را دوست داشتید، بخوانید و‌ گرنه در همان نقطه‌ای که پیدایش کرده‌اید، بگذارید بماند. اگر کتاب را خواندید شماره‌ای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش سازید

در همان صفحه، دست‌خط «خواننده‌ شماره‌ سه در ترک‌بوکو» توجه ام را جلب کرد؛ پس تا به حال سه نفر که همدیگر را نمی‌شناسند، این کتاب را خوانده‌اند. طبق اطلاعات موجود در همان صفحه، خواننده‌ اول کتاب را در استانبول و خواننده‌ دوم در شهر بُدروم مطالعه‌ آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود.
 🔸برای این سنت جدید کتاب‌خوانی یک سایت اینترنتی‌ هم راه‌اندازی شده تا علاقه‌مندان بتوانند با عضویت در آن، به رهگیری کتاب‌هایی که رها کرده‌اند، بپردازند. (bookcrossing.com )
🔹هدف گردانندگان سایت یادشده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانه‌ بزرگ است. از این به بعد اگر در کافه، لابی هتل یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید، تعجب نکنید؛ چون ممکن است با یک جلد «کتاب در گردش» روبرو شده باشید. بیایید ما هم از همین حالا شروع کنیم.

اعضای «کتاب در گردش» هر سال در ماه آوریل یک گردهمایی جهانی نیز دارند که هر دوره در یک شهر برپا می‌شود. ملبورن‌ استرالیا‌، گوتنبرگ‌ سوئد‌، دوبلین ایرلند‌، واشنگتن آمریکا و آمستردام هلند از جمله شهرهایی هستند که طی سال‌های اخیر میزبان کتاب‌دوستان بوده‌اند.

هسته اصلی این جنبش در سندپونیت ایالت آیداهوی آمریکا واقع است؛ اما فعالیت آن بدون کمک‌های داوطلبانه افرادی از ملیت‌های مختلف جهانی امکان پذیر نیست.
🔸در سال ۲۰۰۴ میلادی فرهنگ لغت آکسفورد واژه book crossing را به فهرست واژگانش اضافه کرد‌ و سال ۲۰۰۷ بود که سنگاپور عنوان اولین کشور رسمی کمپینی «کتاب در گردش» را از آن خود کرد.

امید که این فرهنگ در ایران گسترش یابد و کتاب عزیز و همراه همیشگی مان باشد.