اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری
196 subscribers
46 photos
6 videos
6 files
45 links
درباره‌ی دین، دوران و دور و بر

ارسال پیام
@smj_miry


.
.
.
Download Telegram
🔴 به پیشواز یک عیددیدنی ملی و جهانی در عید ِدیدنی مشهد می‌رویم

نشست خبری مدیریت امور هنری شهرداری مشهد با موضوع تبیین فراخوان‌های #بهار_فیروزه_ای ۹۶ برگزار شد. به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان، مهمترین محورهای عنوان شده از سوی محمدجواد میری در این نشست عبارتند از:

در جشنواره بهار فیروزه‌ای به دنبال آثاری در تراز هویت بومی و جهانی مشهد بوده و هستیم.

مشهد، با تکیه بر ظرفیت‌های غنی معنوی و فرهنگی خود، به پایتخت هنر شهری و مردمی در کشور تبدیل شده است.

به پیشواز یک عیددیدنی ملی و جهانی در عیدِ دیدنی مشهد می‌رویم.

در بهار فیروزه‌ای ۹۵ شاهد گسترده‌ترین جشنواره هنری کشور در رشته‌های گوناگون فضاآرایی، نمایش خیابانی، سرود و ... بودیم.

◀️ افتتاحیه رسمی بهار فیروزه‌ای ۹۶ و تقدیر از نفرات برتر جشنواره بهار فیروزه‌ای ۹۵ روز شنبه ۲بهمن در تالار شهر مشهد برگزار می‌شود.

امسال شاهد رشد ۲۵درصدی آثار رسیده برای شرکت در فراخوان المانهای نوروزی بوده‌ایم.

دبیرخانه جشنواره بهار فیروزه‌ای ۹۶، در فراخوان اول (المانهای نوروزی) ۲۴۰۰اثر و ایده مختلف دریافت کرد.

در پایان مهلت ارسال آثار اولین فراخوان بهار فیروزه‌ای ۹۶ شاهد رقابت ۸۰۰هنرمند از سراسر کشور بودیم.

اوایل هفته جاری فراخوان دوم جشنواره با موضوع «تزئینات شهری و گرافیک محیطی» منتشر شد.


مشروح این نشست را در لینک زیر ببینید
https://goo.gl/0siLZp

#خانه_هنرمندان
@Honar_mashhad
@smjmiry

🔴 طرز تهیه مربای شاه!

توجه: این دستور پخت صرفاً جهت تهیه مربای شاه بوده و هرگونه شباهت مواد لازم آن به سریال #معمای_شاه تصادفی می‌باشد.

برای ساخت یک محصول تاریخی پرخرج، شما به چند گریمور، چند فیلمبردار و یک تدوینگر نیاز دارید که مجموعه‌ای از صحنه‌های زیر را با هم هم‌بزنند:

1⃣یک چهارم از تاریخ معاصر را با پخش یک سبد از فیلم‌های زمان شاه، روی پرده، توسط یک آدم عینکی تعریف کنید. به‌عنوان ادویه، هر بار گریم عینکی مزبور را پیرتر کنید.

2⃣برای این که صرفاً فیلم‌های قدیمی را نشان نداده باشید، یک چهارم دیگر را توسط یک ساواکی که پشت میزش نشسته و دارد گزارش تایپ می‌کند روایت کنید. برای بهتر شدن طعم مربا، این ساواکی باید گاهی برخاسته، نخ پرونده‌ یا زونکنی را بسته یا باز کند.

3⃣ از آن جا که طبق یک آیین تقریباً منسوخ در فیلم‌ها و سریال‌ها از چیزی به نام دیالوگ استفاده می‌شده، شما هم می‌توانید در صورت تمایل، یک چهارم دیگر از تاریخ را بوسیله گفتگوی شخصیت‌های غیرساواکی تحلیل کنید. دقت کنید این تحلیل‌ها خیلی خلاصه و سرراست، ضمن مرور کلی وقایع معاصر، باید بر اخ و بد بودن شاه و اطرافیانش تاکید داشته باشد.

4⃣ اما نهایتاً چون برخی بینندگان پرتوقع، منتظرند تا برخی وقایع تاریخی عیناً بازسازی شود، بهتر است یک چهارم دیگر سریال شما با گفتگوی شخصیت‌ها درباره خاطرات عینی و جذابشان از متن حوادث پر شود. مثلاً این طوری: «راستی عصر که از سر کار می‌اومدم، توی خیابون انقلاب شده بود. درگیری خعععلی شدید بود. خدا خودش رحم کنه».

اکنون سریال شما آماده است. هرچند برای تنوع هم که شده می‌شود برخی صحنه‌های تاریخ را مثلاً بازسازی واقعی هم کرد تا چاشنی دستپخت شما باشد. البته دقت کنید مصرف زیاد این چاشنی برای وقت و هزینه شما مضر است و باید به حداقل اکتفا کنید. برای نمونه راهپیمایی 17 شهریور را می‌شود با صد نفر سیاهی لشگر جمع و جور کرد، یا می‌شود مراسم سلام نوروزی شاه در دربار را با اندکی نغییرات برای سرِ هر سال نشان داد که برای بیان تاریخ به زبان سینما، بسیار مجرّب و مفید فایده است.

نهایتاً ممکن است برخی منتقدان کج‌سلیقه بپرسند در دستپخت نهایی شما، شاه و فرح به این مربایی، چرا بد و اخ شدند و مردم دردشان چه بود و اصلاً این مردم کی بودند و از کجا درآمدند و... که همه این انتقادات ناشی از ذهن ایدآلیستی منتقدان و عدم توجه به سابقه درخشان شما در صداوسیما و از همه مهمتر نفهمیدن معنای معما و البته اشتباه گرفتن مربای شاه با ماجرای معمای شاه است که قبلاً درباره آن تذکرات لازم داده شده بود.

موفق باشید.


محمدجواد میری | کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
@smjmiry
@smjmiry

🔴 کدام «پایتخت فرهنگی جهان اسلام»؟

مروری بر سه نگاه «سنّتی»، «دولتی» و «امّتی» به ظرفیت‌های جهانی مشهد


خیلی از دوستان غیرمشهدی، می‌پرسند به‌مناسبت اعلام مشهد به عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی در سال 2017، قرار است چه اتفاق مهمی در شهر بیفتد و چقدر زائر خارجی به زوار مشهد اضافه شود؟ به آن‌ها می‌گویم دستگاه‌های مختلف فرهنگی هرکدام در تدارک اجرای برنامه‌ای یا تولید محصولی هستند، اما برای کسانی که بیرون از این شهر و کشورند، شاید اتفاق مهمی نیفتد.

اما راستی چرا این ظرفیت ویژه بازخوردی عمومی و متفاوت برای جهان اسلام پیدا نمی‌کند؟ شاید یک علت، نوع نگاه و سطح توقعی باشد که دست‌اندرکاران مختلف این ماجرا، نسبت به معنای پایتختی فرهنگی دارند. من دست‌کم سه نگاه به این فرصت نمادین سراغ دارم:

🔻نگاه سنتی🔻
ویژگی نگاه سنتی که ممکن است نزد بسیاری از اهل فرهنگ یا حتی دولتمردان وجود داشته باشد، علاقه به واکاوی ارزش‌های تاریخی و بومی خود و در نتیجه، استفاده از فرصت 2017 برای معرفی و تثبیت این ارزش‌هاست. نگرش سنتی می‌تواند وجهه‌ای تاریخی-جغرافیایی (یعنی تمرکز بر میراث فرهنگی مشهد) یا وجهه‌ای مذهبی (یعنی تمرکز بر عقاید شیعی و جایگاه معنوی بالفعل مشهد میان کشورهای همسایه) داشته باشد.

این نگرش اگرچه محافظه‌کار است و حراست از میراث معنوی خود را والاترین آرمان می‌یابد، اما همین محافظه‌کاری‌اش می‌تواند به محافظت از ارزش‌های موجود مشهد در برابر امواج مخرب مدرنیسم کمک کند. در عین حال پایتخت فرهنگ اسلامی بودن از این منظر، تنها یک فرصت برای عقب‌نماندن از سایر شهرها و بوم‌ها برای معرفی خود و دم زدن از ارزش‌هایی است که هر آینه در معرض زوالند. این رویکرد حداقلی به‌واسطه آن که دربردارنده عملیاتی فراگیر و رو به جلو نیست، معمولاً با نوعی نخبه‌گرایی و دور شدن از ذهن و زندگی مردم همراه است و همین، توفیقاتش را در عمل کم می‌کند.

🔻نگاه دولتی🔻
نگاه دولتی به مشهد 2017 یعنی بهره‌برداری از پروژه‌های شاخصی که می‌تواند به قابلیت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مشهد کمک کند یا اقلاً از این قابلیت‌ها کمک بگیرد. نگاه دولتی در حالت خوبش یعنی همان نگاه سنتی اما به‌شکل سامان‌مند و عملیاتی، و در حالت بدش یعنی اکتفا به چند مراسم و رونمایی و نشست و برخاست و... که در اولین روزهای سال 2018 نیز فراموش می‌شوند. البته این گرایش فرمالیته به 2017 فقط نهادهای متولی را تهدید نمی‌کند. رسانه‌ها خود با ارزیابی رویدادهای مربوطه ذیل نگاه دولتی خوب، می‌توانند از جدی‌ترین نمایندگان این نگرش باشند!

ویژگی مهم نگاه دولتی نیز محافظه‌کاری حتی بیشتر نسبت به نگاه سنتی است. نگاه دولتی گرچه از مؤلفه‌های هویت‌بخش تمجید می‌کند اما به جنگ آن دسته از اقدامات و فرایندهای هویت‌سوز که به نام توسعه در جریان است نمی‌رود. بعلاوه، نگاه دولتی چه به‌سبب نفتی بودن و چه به‌سبب ترس از دردسرهای امنیتی، به مردمی کردن مفاهیم و سازوکارها و اقدامات ذیل 2017 نزدیک نمی‌شود.

🔻نگاه امتی🔻
اما نگاه سوم به فرصت 2017 را می‌توان نگاه حداکثری و آرمانگرا نسبت به ظرفیت‌های مشهد دانست. در این نگاه، ظرفیت‌های مشهد صرفاً شامل ظرفیت‌های تاریخی یا بالفعل آن نیست. مشهد توانمندی‌های بالقوه‌ای دارد که می‌تواند نقش آن در آینده جهان اسلام را پررنگ‌تر کند. در نگرش حداکثری، تمام امت اسلامی (نه فقط شیعیان، یا دولتمردان یا اصحاب رسانه) مخاطب پیام جهانی مشهد (شهر شهادت امام رئوف، به‌عنوان الگویی برای شکستن دوقطبی جاری سلفیّت-تصوف در جهان اسلام) هستند.

با این نگاه، حوزه و دانشگاه و رسانه‌های مشهد موظف به ایجاد ادبیاتی جدید برای هضم گفتمان‌های جاری در جغرافیای متنوع فرهنگی جهان اسلامند و ابتکار در ظرفیت «ارتباط فرهنگی» مشهد بیش از افتخار به «سابقه تمدنی» آن اهمیت دارد. بنابراین، باید اولاً مجموعه دارایی‌های غنی شیعی و ایرانی و خراسانی، در چالش با مسائل و تحولات و نیازهای فکری و فرهنگی و اجتماعی جهان اسلام فرآوری و بازخوانی شده و ثانیاً در سطح مردمی نیز قابلیت‌های زیارت بر بستر محبت عمومی جهان اسلام به اهل بیت (ع) تقویت گردد.


منتشر شده در روزنامه شهرآرا، 9 بهمن 1395

محمدجواد میری | کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
@smjmiry
@smjmiry
🔵 دولت عُشاق

به خاک حاصلخیز «یمن» که همچنان شهید می‌دهد


در گور، خوشا قهقهۀ بی‌کفنی را
در چشمۀ خورشید، به‌خون آب‌تنی را...

آوازه‌ات ای خاک، از افلاک گذر کرد
تا «فاطمه آورد کساء یمنی را»...*

ای ابرهه ابتر شده از خنجر خشمت
آغاز کن از دور حرم بت‌شکنی را

بر هیمۀ این بولهبان پای بنه تا
آتش بزنی هیمنۀ اهرمنی را

پیرانه «عقابِ گـَر» اگر گرم رجز شد
بشکن چو هما جمجمۀ لاف‌زنی را **

بادی شو و بر سلسلۀ عاد وزان شو
تا باز دهی بوی اویس قرنی را


هر گوشۀ این خاک شنیدم که شهیدی
سر داده چنین نغمۀ حب‌الوطنی را:

«یا أرضُ أذيعي بنشيدي و أعيدي ***
در دولت عشاق، خوشا بی‌کفنی را...»


محمدجواد میری



* فرازی از حدیث شریف کساء
** هما، همان کرکس استخوان‌خوار است. کرکس نشان جمهوری #یمن است و عقابِ گَر (تاس) نشان ایالات متحده #امریکا.
*** «ای زمین، سرودم را فاش گو و باز گو!» (بر اساس فرازهای نخست سرود ملی یمن: ردّدي أیتها الدنیا نشیدي، ردّدیه و أعیدي و أعیدي...).

@smjmiry
🔴 بریده باد زبانی که شأن زهرا (س) را...

سخنرانی دانشمند محترم جناب آقای #سیدعلی_خامنه‌ای، #مشهد، مسجد امام حسن علیه‌السلام *


🔹... از عبادت #فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سخن‌ها گفته شده و می‌دانیم، از وفاداری به شوهرش، از خانه‌داری‌اش، از فرزندداری‌اش، از احساس مسئولیتش در مقابل فرزندان، از دانشش، از آگاهی‌اش، از محبت رسول الله به او، از ازدواج ساده و بی آلایشش، از جهیزیه‌ی کمش، از پشت پا زدنش به یک خصلت اصلی در وجود زن یعنی تجمل‌طلبی و زیورخواهی، این زهد عجیبش، از این‌ها چیزهایی شنیده‌اید. یک بُعد دیگر در زندگی #فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) هست که اگر ما همه‌ی آن ابعاد دیگر را فراموش کنیم این بُعد خود نمایشگر شخصیتی بس عظیم و بسیار باشکوه و فوق‌العاده با عظمت است و آن #جهاد فاطمه‌ی زهراست، جهاد.

🔹همین قدر فقط اطلاع داریم که این زن جوان نُه سال دوران ازدواجش طول کشیده و تمام این نُه سال شوهر جوان و محبوبش در میدان‌های #جنگ بوده. تا آن‌جا که شمشیر است و میدان است و مرکب، تا آن‌جا که مرد است و مرگ است و خون است و آتش، #علی (علیه السلام) پیش‌قراول و پیش‌آهنگ است. این زن جوان یک‌بار به شوهرش نگفت بابا خسته شدیم، یک‌بار نگفت بس است، یکبار نگفت من هم دل دارم، یک‌بار خم به ابرو نیاورد، یک‌بار رو ترش نکرد. و من می‌گویم گرمی سخن و گرمی پذیرش زهرا موجب آن بوده است که امیرالمومنین گرم‌تر و مصمم‌تر بشود و جهاد علی تکمیل شد به جهاد زهرا (سلام الله علیها). این مال زمان حیات پیغمبر.

🔹اما بعد از رحلت پیغمبر، [یک] زن جانش را فدا می‌کند برای این که #حکومت به #نااهل نرسد. اگر فاطمه‌ی زهرا، زن امیرالمومنین هم نبود قضیه همین بود. از شوهرش دفاع نمی‌کرد. از زمامدار به حق دفاع می‌کرد. نمی‌گوید من حالا باردارم، بمانم چند روز دیگر آتششان فروکش کند، نه. لطفش در این همین است که در شدیدترین موقعیت‌ها، بزرگترین وظیفه‌ها انجام بگیرد و شدیدترین لطمه‌ها بر جسم و جان وارد بیاید. این زن نه فریب می‌خورد، نه تنبلی می‌کند، نه حاضر است به هیچ قیمتی رضایت بدهد. این است که زدند... وقتی که به هوش آمد نگفت مریضم. [باز] عصا، یا شخصی را عصا کردن، به مسجد رفتن، به گریه بسنده نکردن... . بریده باد زبانی که شأن زهرا را از خطبه‌خوانی به نوحه‌سرایی تبدیل می‌کند. اگر #خطبه‌ زهرا را نگفتید، #گریه زهرا هم معنی پیدا نمی‌کند. اگر نفهمیدیم که زهرا آن‌جا چگونه سخن گفته است، نمی‌فهمیم که گریه‌ی او به چه معناست.

🔹باز به همین هم اکتفا نمی‌کند. به گفته‌ای چهل شب، مرتب درِ خانه‌ی این مرد، درِ خانه‌ی آن آدم معروف، درِ خانه‌ی آن چهره‌ی سرشناس می‌رود... و که؟ آن زنی که به آن صورت سقط جنین کرده، آن زنی که ضربت دیده، آن زنی که آسیب خورده. این کارها همه یکسره یک #مبارزه‌ ممتد است، مبارزه‌ای از چند نوع با چند جلوه، مبارزه‌ی مثبت، مبارزه‌ی با جسم، مبارزه‌ی با زبان، مبارزه با تلاش‌های پنهانی و نیمه شبانه، مبارزه‌ی با سخن گفتن با زنان. مصاحبه‌ی فاطمه زهرا با زنان انصار عجیب است. پر از مطالب اجتماعی، سرشار. [و] آخرش هم مبارزه‌ی منفی، در شب دفن شدن... .


@smjmiry 👈 کانال اما بعد


* این سخنرانی که در سال‌های اول دهه پنجاه شمسی ایراد شده، از آرشیوهای مردمی پروژه #تاریخ_شفاهی متعلق به #دفتر_مطالعات_جبهه_فرهنگی_انقلاب_اسلامی به دست آمده است.

صوت کامل در کانال #حسینیه_هنر مشهد:
https://t.iss.one/hosseinieh_honar/652
Forwarded from :: مکتب ولاء :: دوره‌های معرفتی مهارتی
#آگهی


مجموعه تربیتی باران ویژه خواهران برگزار می‌کند:

سلسله جلسات اندیشه اسلامی 🌷🌷

با دو موضوع

«اسلام ناب و اسلام آمریکایی» از دیدگاه امام خمینی ره (مدرس: محمدجواد میری) ۴ جلسه

بازخوانی کتاب «رشد» استاد علی صفایی حائری (مدرس: حجت‌الاسلام شاملو) ۴ جلسه


زمان:
یکشنبه‌ها، ساعت ۱۶ تا نماز جماعت مغرب و عشا
شروع جلسات از ۲۰ فروردین
مکان:
ابوذر غفاری ۲، کانون فرهنگی (مسجد) الزهراء سلام الله علیها


چند نکته:

هر یکشنبه، دو کلاس (اسلام ناب+رشد) پشت سر هم برگزار می‌شود. بنابراین کل این دوره در چهار هفته پایان می‌پذیرد.

ان‌شاءالله مربی برای کودکان فراهم است.

مطالعه مباحث توصیه شده در کلاس الزامی است.

ان‌شاءالله در فصل بعد، دوره دوساله آثار استاد شهید مرتضی مطهری و آثار استاد علی صفایی حایری سر گرفته خواهد شد.


خواهران گرامی جهت ثبت نام
نام و نام خانوادگی - میزان تحصیلات - رشته تحصیلی - شماره تماس خود را به
شناسه زیر ارسال بفرمایید.
@baran_zoha
تلفن هماهنگی
09399445021
@smjmiry
🔴 برای پایتخت #هنر_مردمی کشور...

به بهانه برگزاری دومین جشنواره #بهار_فیروزه_ای مشهد

🔵 خلاقیت
سنت حسنه‌ی #استقبال_از_بهار با انتخابی هوشمندانه در #مشهد پایه‌گذاری شده است. استفاده‌ی هنرمندانه از عرصه‌ی شهری در روزهای پرنشاطی که مشهد با مخاطبان شهری، ملی و حتی بین‌المللی روبروست، کاری به‌جا و خلاقانه بوده است. تکرار این #خلاقیت اما، غیر از خلاقیت است. جشنواره‌ی #بهار_فیروزه‌ای کوشید گامی متفاوت در بهره‌مندی فضای نوروز مشهد از حضور هنرمندان شاخه‌های مختلف بردارد و به‌جای تکرار تجارب قبل، مسیر خلاقیت را دنبال کند.

سال‌ها تولید کارهای ضعیف و غیرهنرمندانه با موضوعات مذهبی و سیاسی در کشور، باعث ایجاد ذهنیتی کلیشه‌ای نسبت به مفاهیم دینی و انقلابی و ملی شده و به تفکیکی غلط میان موضوعات اینچنینی با موضوعات عامه‌پسند همچون خاطره‌بازی‌ها نیز دامن زده است. #هنر اما کارش عبور از این کلیشه‌ها و ارائه‌ی نمونه‌هایی چندلایه و چندبعدی است. رسیدن به آثاری که هم دارای هویت و اصالت هستند، هم #خلاقیت شورانگیزی برای خاصه و عامه دارند و هم از جنبه‌ی هنری و فنی قابل دفاعند، باید هدف ما در چنین جشنواره‌های مردمی-هنری باشد.

🔵 هویت
هویت، این محبوب اسرارآمیز و این گمشده‌ی تلاش‌های اهل فرهنگ برای سامان دادن به زندگی امروزی، از یک نگاه در تقاطع مذهب و تاریخ و جغرافیا و زبان هر بوم معرفی می‌شود. اما ماجرای #بومی ‌بودن در مشهد کمی پیچیده‌تر از معمول است.

مشهد، میراث‌دار #خراسان_بزرگ، #پایتخت_معنوی ایران، قطب معنوی جهان #تشیع و الگوی زیارتی ویژه‌ای در #جهان_اسلام است. پاسخگویی به نیاز چنین شهری باید که از هر تجربه‌ی شهری دیگری متمایز باشد. #هویت بومی مشهد نیز خود معنایی بومی‌شده می‌خواهد!

مخاطب فضاآرایی شهری مشهد، مردمانی با مذاهب گوناگون، زبان‌ها و قومیت‌های مختلف و حتی ملیت‌های متفاوت‌ هستند که بر محور معنایی #مشهد -این شهادت‌گاه اهل معنا و حماسه- گرد هم آمده‌اند. جشنواره‌ی بهار فیروزه‌ای در ابتدای راهی چنین چالش‌انگیز است.

🔵 مشارکت
هنرمندان از زاویه‌ی فنی و اهالی رسانه از زاویه‌ی بازخوردهای مردمی و البته هنری، استقبال از بهار را رصد کرده و می‌کنند. این میان دو زاویه‌ی دید مهم دیگر نیز، فعال و اثرگذار است. یکی نخبگان فرهنگی و فکری که از جنبه محتوایی و اجتماعی و فرهنگی می‌توانند پیشنهادها و نقدهای تخصصی مبتنی بر درک مردمشناختی و فرهنگی از اقتضائات اجتماعی به دست دهند. و دیگری مطالعات و سیاستگذاری‌های مدیریتی مبتنی بر اهداف شهری و هویتی از جمله گسترش #مشارکت، همبستگی اجتماعی و ایجاد تعلق به #هویت شهر.

در این میان آن چه بسیار مهم است، رسیدن به درکی مشترک و سامان‌مند در این چهارراه پرتردد و البته خطیر است. بویژه آن که خانه‌ی هنرمندان شهرداری مشهد، پایگاه برشی شهری و مردمی از هنر است. مشهد به اتکای تمام ظرفیت‌های خویش اکنون #پایتخت_هنر_مردمی_ایران است و جشنواره‌ی بهار فیروزه‌ای پیش و بیش از فستیوالی هنری، باید جشنواره‌ای مردمی و نمایانگر #هنر_مردمی باشد.


محمدجواد میری
سرپرست مدیریت امور هنری شهرداری مشهد

برگرفته از یادداشت منتشر شده در ویژه‌نامه #بهار_فیروزه‌_ای ۹۵

@baharfiroozei96 کانال بهار فیروزه‌ای
@smjmiry
Forwarded from مناره
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📢اولین انتشار
♨️ ببینید: سکانس #سانسور شده فیلم "قلاده های طلا" به کارگردانی #ابوالقاسم_طالبی

به #مناره بپیوندید 👇👇👇
@manaareh
@smjmiry

🔵 غوغای نامزدها و غفلت حزب‌الله از سه موضوع مهم‌تر

🔻خلاصه نکات مطرح شده در #جلسه_هفتگی فتیه، در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۹۶
محمدجواد میری



این روزها توجه به برخی مسائل فرعی مثل این که «چه کسی باید به‌نفع چه کسی کنار برود؟ و تکثر نامزدها خوب است یا نه؟» باعث شده تمرکز بچه‌های علاقمند به انقلاب از سه مساله‌ی مهم‌تر در #انتخابات برداشته شود.


⭕️ انتخابات شوراها
مساله‌ی اول توجه به #انتخابات_شوراها ست. شوراها و شهرداری‌ها بسیار برای کشور سرنوشت‌سازند. تصمیمات مدیران شهری می‌تواند در وضع #اشتغال و #تولید محلی تغییرات اساسی ایجاد کند. اثری که #مدیریت_شهری بر تقویت یا تضعیف #هویت مردم و در نتیجه پیشرفت یا بحران‌زایی‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دارد بسیار پنهان اما مهم است. سوء مدیریت‌های محلی در تراشیدن ضدانقلاب بسیار موثر بوده و هستند. هرچه پیش می‌رویم، نقش مدیریت‌های محلی پررنگ‌تر هم خواهد شد. نباید سرنوشت #انتخابات_شورای_شهر را به #لیست_های_سیاسی مختلف که افرادی ظاهرا متخصص یا موجه اما در واقع بی‌بنیه و بی‌نگاه را بالا می‌برند داد.


⭕️ حضور حداکثری
مساله‌ی دوم #حضور_حداکثری و پرشور #مردم در انتخابات است که به تصریح رهبر انقلاب حتی از #انتخاب_اصلح هم مهمتر است! این که خیلی‌ها برای این قصه دل نمی‌سوزانند ناشی از نگاه سطحی و کوتاه‌مدت‌شان به انتخابات و درک غلط‌شان از جایگاه کلیدی #جمهوریت در نظام ایده‌آل اسلامی است. هرچه جمهوریت را فعال‌تر کنیم -کاری که جریانات سیاسی یا عمیقاً به آن معتقد نیستند و یا از فهم چگونگی آن عاجزند- خود مردم منشأ انواع #خلاقیت و رویش‌های مفید و تحول‌آفرینی خواهند بود که پیش‌برنده‌ی مسیر انقلاب خواهد بود.

حضور حداکثری در انتخابات، کمترین کار برای حراست از جمهوریت نظام است. از ساده‌ترین راه‌های ایجاد شور انتخاباتی در این ایام هم فراتر بردن انتخابات از یک مواجهه‌ی #دوقطبی یا چندقطبی بین چهره‌های سیاسی است. مطلوب انقلاب نیست که باب رویش‌های سیاسی را چه در قله و چه در بدنه ببندیم تا از دو جناح، دو نفر (نامزد واحد!) بالا بیایند و مردم هم مثل #آمریکا به مناظره فیل و الاغ رای بدهند. مردم باید حرف دل خود را در گزینه‌های نزدیک‌تر به سلیقه‌ی خود بشنوند و چالش کنند و طی یک فرایند چهارساله، درک عمیق‌تری از شرایط و چشم‌انداز حرکت جمعی خود پیدا کنند.

⭕️ انتخاب اصلح
نکته ی سوم که عملاً مغفول مانده، دامن زدن به گفتمان انتخاب #اصلح هست. «انتخاب اصلح» از بنیادهای تفکر سیاسی شیعی و انقلابی و از بیّنات اندیشه #امام و #رهبر_انقلاب است. ادبیات جعلی #صالح_مقبول هم نه ادعای صادقانه‌ای از سوی سیاسیون است و خودشان به آن پایبندند، و نه رشدی در حرکت نظام ایجاد می‌کند. مسکّنی قلابی‌ است که بیشتر به درد تخدیر فعالان مردمی می‌خورد.


🔹 مساله تکثر نامزدها...
اما پیرامون سوالی که درباره سال 92 پرسیده شد که آیا #روحانی بر اثر #تکثر نامزدهای اصولگرا انتخاب شد یا نه؟! باید بگویم اولاً مردم اساساً این دسته‌بندی‌ها را ملاک عمل قرار نمی‌دهند و مبنای انتخابشان در همه ادوار به‌طور کلی یکسان است. در ثانی، در سال 92 مردم برون‌رفت از شرایط اقتصادی موجود -که ناشی از عدم تحقق #اقتصاد_مقاومتی بود- را می‌خواستند و همزمان که روحانی و البته در کنارش #عارف و #ولایتی -که از نظر کارکرد همسو با این دو نفر بود و کنار هم نرفت- مشغول کار تیمی خواسته یا نخواسته خود بر بستر این خواست عمومی بودند، نامزد مدعی مقبولیتِ بیشتر هم داشت با جملات قصار آقای روحانی منکوب می‌شد و #بی_بی_سی م در شکل دادن به گفتمان برخی رای‌دهندگان و ایجاد توهم #امید به جریان مدعی #اعتدال یا اصلاح، نقش‌آفرینی کرد. حتی اگر انتخابات به دور دوم رفته بود باز هم مجموع این شرایط تکرار می‌شد و روحانی غلبه می‌کرد. همان طور که در سال 84 هم احمدی‌نژاد بدون حمایت اصولگرایان و در شرایط تعدد نامزدها گفتمانش غلبه کرد.

مشکل این است که ما می‌خواهیم کم‌کاری‌هایمان در تحقق مطالبات رهبری و اقناع مردم را به گردن همدیگر بیندازیم و مساله را ساده‌انگارانه حل کنیم. اصلا این چه تصور خامی است که اگر یک جناح یک نامزد داشته باشد، پیروزی تضمینی انتخابات با اوست؟ این هم ناشی از درک سطحی ما از معنای انتخابات و نشناختن مردم‌مان است.


تشکل مردمی فتیه
@tashakol_mardomi_fetye

#هویت #خلاقیت #جمهوریت
کانال اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری 👇👇👇
@smjmiry
@smjmiry

⭕️ چرا از #ترس لیستی به لیست دیگری رأی نمی‌دهم؟!
یا
⭕️ چرا از رأی دادن به #اصلح نمی‌ترسم؟!

وقتی به دوستان و آشنایان اطلاع دادم که به‌شکل جدی از چند نامزد شورای اسلامی شهر مشهد، از جمله آقایان دکتر #سعید_شعرباف_تبریزی و مهندس #حسین_کمیلی که آنان را به دلایل مختلف اصلح می‌دانم، حمایت می‌کنم، اغلب پاسخ مثبت دادند، بالاخص آن‌ها که این دو عزیز را از نزدیک می‌شناسند. اما در دو سه مورد، دیدم هنوز این تصور هم در ذهن عده‌ای هست که «باید با هدف جلوگیری از انتخاب اصلاح‌طلبان #وحدت آرا را نشکنیم، و به خاطر حفظ وحدت باید به فهرست ائتلاف (موسوم به معتمدین) رأی بدهیم. و برای همین، دیگر جای سخن گفتن از رای به #اصلح نیست»!

با این دوستان گفتگوهای مفصلی داشتم. اما فارغ از نتیجه انتخابات، لازم دیدم برای پاسداری از اندیشه انقلابی، نکاتی درباره این تصور محافظه‌کارانه ارائه کنم.

۱. به استناد سخنان روشن و مکرر در مکررِ امام و رهبر انقلاب، تفکر انقلابی طرفدار شناخت و تبلیغ #اصلح در بستر #جمهوریت اسلامی کشور است.

۲. در مقابل نظریه اصلح، توجیهاتی از قبیل دفع افسد به فاسد، رأی به صالح مقبول، وحدت بر سر لیست‌ها (که همیشه هم به قیمت حذف شاخص‌گرایی و بایکوت اصلح‌ها تمام می‌شود) و... زاییده ذهن سیاسیون #محافظه_کار است که متاسفانه به ذهن بسیاری از انقلابیون مخلص هم سرایت یافته.

۳. ایام #انتخابات، زمان برانگیختگی اذهان و فرصت آشنا شدن #مردم با وضع موجود و مطلوب و ایجاد تعلق فعالانه آنان به اداره امور کشور است. دقیقاً در چنین فرصت بی‌نظیری، پیچیدن نسخه‌های ضدتحقیق و ضدحجت و ضدانتخاب، خطای بزرگی است که روز به روز هاضمه سیاسی مردم را ضعیف‌تر و آنان را نسبت به آرمان‌ها و واقعیت‌ها بیگانه‌تر می‌کند.

۴. فراموش نمی‌کنیم چه بسیار افراد نالایق و سیاسی‌کاری بودند و هستند که ارتقای جایگاهشان در امور سیاسی را مدیون همین روش‌های تحمیلی شب انتخاباتی بودند و به‌ناحق با توجیه کنار زدن رقیب خطرناک، به دغدغه‌مندان #تحمیل شدند. و هیچ وقت هم معلوم نشد سیاسیونی که هر دوره از پشت پرده، لیست‌های غیرقابل توجیه می‌دهند و بقیه را هم موظف به اطاعت از لیست خود می‌دانند، چرا حاضر به اصلاح روند خود و اقناع دیگران برای دوره بعدی نیستند و باز تا فوریت شب انتخاباتی بعدی، غیبشان می‌زند؟!

۵. وحدتی که حضرات به دنبالش می‌گردند به دلیل سیاسی بودن و غیراقناعی بودن، ناممکن هم جلوه کرده است. قراردادن بی‌مبنای این و آن در لیست‌ها به دست باندهای سیاسی هرچند دلسوز، مساوی تراشیدن آدم‌های جدیدی است که هرکدام به حق یا به ناحق در دوره بعد، برای خودشان مدعی خواهند بود. اما وقتی نامزدها خود را به تشکل‌ها و نخبگان انقلابی وابسته ببینند، چنین آفتی کمتر رخ خواهد داد‌.

۶. نه #لیست دادن بد است و نه به لیست رای دادن. آن چه بسیار زشت است بستن لیست‌های ضعیف است و آن گاه مدعی «محور وحدت» شدن و تخطئه هر کس که به گزینه‌های دیگری می‌اندیشد. لیست‌تان را بسته‌اید، خداقوت! در لیست‌تان افراد اصلحی که مورد نظر تشکل‌ها و نخبگان مردمی هست هم وجود دارد؟ چه بهتر! درباره سایر افراد، از نظر وحدت‌آفرین نخبگان انقلابی و تشکل‌های مردمی و فعالان مستقل انقلابی تخطی کرده‌اید و افرادی را فقط به دلیل وابسته نبودن به شما حذف کرده‌اید؟ از شما توقعی نیست! اما دیگر مدعی وحدت شدنتان یعنی چه؟! فریادِ «کورباش و دورباش‌»تان نسبت به تشکل‌های مردمی و فعالان انقلابی دیگر چیست؟!

۷. آرای #مردم تابع این محاسبات نیست. مردم به دنبال کسی می‌گردند که تریبون آنان باشد. وقتی اصلح را -که می‌تواند برای مردم جذاب باشد- بایکوت کنیم و برخلاف واقعیت‌ها متوقع باشیم مردم مقلدانه به یک لیست از صدر تا ذیل رای بدهند، باید بیشتر منتظر شکست باشیم. کم‌کاری‌هایی که در طول زمان انجام شده را با #دوپینگ‌ شب انتخاباتی جبران نمی‌توان کرد.

۸. تا کی باید با خون دل، از ترس فلانی به بهمانی رای بدهیم؟! بیست سال است که در برهه حساسی هستیم که فرصت سخن گفتن از اصلح را از ما گرفته! بیاییم هم برای گرفتن نتیجه محکم و غیرشکننده، و هم برای به انحراف نرفتن سرنوشت جمهوریت نظام و تبدیل نشدن سیاست ایران اسلامی به دوقطبی‌های امریکایی، یک گام دیگر به سمت #اصول واقعی انقلاب از جمله التزام به شناخت و تبلیغ اصلح، برداریم. خدا برکت خواهد داد.


کانال اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری 👇👇👇
@smjmiry



https://t.iss.one/shahre_jahani/117
پس چه باید کرد، ای اقوام شرق؟!


⭕️ درباب آن چه در #انتخابات اخیر گذشت و چرایی این نتیجه و «حالا چه باید کرد؟»ش، ترجیح دادم فهرستی از بهترین یادداشت‌هایی که در این یکی دو روز خوانده‌ام پیشنهاد کنم. با برخی از این یادداشت‌ها موافقت کامل ندارم، اما دست کم زوایا و چالش‌های قابل تأملی را طرح کرده‌اند.

در هر صورت، مهم‌ترین بحث از نظر من نیز، ضرورت بازگشت بچه‌های انقلاب به #تفکر و #عمل ناب #انقلابی است. در پیدا کردن اعتماد به نفس برای بالندگی ذیل هدایت امام و رهبری. در جدا کردن صریح و صحیح خط #حزب_الله از جریان #محافظه_کار (موسوم به‌ #اصولگرا) و... . در یادداشت‌ بعدی‌ام در این باره بیشتر خواهم نوشت.


◀️ شکست در انتخابات سیاسی، ناشی از غفلت در سایر انتخاب‌ها (وحید جلیلی)
t.iss.one/jalili_vahid/190

◀️ در ستایش رأی مردم (سعید شرباف تبریزی)
t.iss.one/dr_shaarbaf/317

◀️ دور باید شد از این راه غریب! (روح‌الله رشیدی)
t.iss.one/ebteda_ir/1059

◀️ پیروزی‌های این انتخابات و راه پیشِ رو (حجت‌الاسلام پناهیان)
t.iss.one/Panahian_ir/3827

◀️ نظرسازی مشروع! و تغییر معنای انتخابات! (پرویز امینی)
t.iss.one/parvizamini_ir/216

◀️ جمنا و نقد بنیادین دکارت (پرویز امینی)
t.iss.one/parvizamini_ir/217

◀️ فردای انتخابات (آنتی‌حزب‌اللهی)
t.iss.one/antihezbolahi/460

◀️ رئیسی چگونه می‌تواند جبهه انقلاب را رشد دهد (محمدصادق شهبازی)
t.iss.one/jomhouri/2351

◀️ باید با محافظه کاران مرزبندی کنیم (محمدصادق شهبازی)
t.iss.one/jomhouri/2346

◀️ آسیب‌شناسی یک جریان (حسین غلامی)
t.iss.one/hgholami1360/123

◀️ چرا نتیجه چنین رقم خورد؟ (میلاد شارعی)
t.iss.one/motalebe/1186

◀️ سخنی با حزب‌الله، به همه آن چه گذشت فکر کنید! (کمال رستمعلی)
t.iss.one/maktubat/3392

◀️ حرف‌هایی برای شنبه بعد از انتخابات (محمدحسین طاهری)
t.iss.one/vaareh/90


⭕️ و اما از آن جا که در انتخابات شورای شهر مشهد هم مثل تهران و مثل انتخابات ریاست جمهوری، امیدی‌ها نتیجه مطلق را در دست گرفته‌اند، فعلاً سرگرم مباحثه‌ای تمام‌نشدنی با بعضی از همشهریان عزیزمان در مشهدیم، که گمان می‌کنند رای ندادن همه اصولگرایان به لیست ائتلاف، عامل این شکست شده است! البته در یادداشت قبلی‌ام نوشته بودم «کم‌کاری‌هایی که در طول زمان انجام شده را با #دوپینگ‌ شب انتخاباتی جبران نمی‌توان کرد». به هر حال در این باره یکی دو روز دیگر خواهم نوشت.

محمدجواد میری
@smjmiry
به شورای نگهبان اعتراض بکنیم یا نکنیم؟

نقدی بر ایمان موسمی به فصل‌الخطاب بودن شورای نگهبان


⭕️ تب و تاب درخواست رسیدگی به تخلفات انتخابات ریاست جمهوری بالا گرفته. به اعتراف خود آیت‌الله جنتی، «تخلفات بسیار گسترده است» اما اعضای شورای نگهبان می‌گویند «سلامت انتخابات را تایید می‌کنیم». عده زیادی از انقلابیون این را تناقض می‌دانند. خیلی‌ها تا مرز ناامیدی از شورای نگهبان و بدبینی به نظام پیش رفته‌اند. مشاور رئیس‌جمهور روی بعضی منتقدان برچسب نوفُرقانیسم می‌زند. عده‌ای هم شروع کرده‌اند به شبیه‌سازی اعتراضات 96 به اعتراضات 88. انقلابیون در جواب آنان می‌گویند: «ما اعتراضاتمان را قانونی دنبال می‌کنیم، نه کف خیابان!» ولی فتنه‌انگیزان می‌گویند: «دیدید در نظام انتخاباتی ایران امکان تقلب هم هست؟!»

⭕️ آیا در انتخابات جمهوری اسلامی تقلب گسترده ممکن است؟ آیا امکان خطا در تشخیص شورای نگهبان هست؟ آیا می‌شود انقلابی بود و شورای نگهبان را نقد کرد؟ آیا نقدهایی که برای رد صلاحیت احمدی‌نژاد بر شورای نگهبان وارد می‌شد هم قابل قبول بود؟ آیا تخلفات انتخابات اخیر در حدی بوده که در نتیجه انتخابات موثر باشد؟ برای پیگیری حقوق پایمال شده چه باید کرد؟ این جاست که باید بین چند چیز فرق بشناسیم تا موضع درست انقلابی دقیق‌تر شناخته شود.

1️⃣ فرق است بین «نقد و پرسش» با «قضاوت و صدور حکم». همان‌طور که فرق است بین «پاسخگو» بودن و «مجرم» بودن. بله، بر اساس دانسته‌هایی که داریم، می‌توانیم و باید شورای نگهبان را از بسیاری واقعیت‌ها مطلع کنیم. می‌توانیم بپرسیم و نقد کنیم، اما نه این که گمان کنیم از همه چیز مطلعیم و حکم نهایی را صادر کنیم. دانسته‌های ما هرچند درست، محدود است و استقرای صحیح از مجموع اطلاعات، نیاز به داور مطلع و عادلی دارد که همان شورای نگهبان است. مشکل اصحاب فتنه 88 هم این بود که خود را عقل کل و عالم به غیب می‌دانستند. با دیدن چند تخلف موردی، مدعی تقلب بزرگ بودند و حتی در ظهر روز رأی‌گیری، خود را پیروز قطعی انتخابات می‌دانستند. نمی‌پرسیدند؛ حکم صادر می‌کردند، علیه شورای نگهبان، دولت و حتی رهبری.

2️⃣ «سلامتِ» انتخابات و «گستردگیِ» تخلفات هر دو مفاهیمی نسبی و تشکیکی‌اند. بین گستردگی تخلفات (نسبت به گذشته) با سلامت کلی انتخابات (در حدی که نتیجه تغییری نکند) هیچ تناقضی وجود ندارد. به عبارت دیگر سلامت انتخابات یعنی تخلفات چه کم یا زیاد، آن قدر نیست که نتیجه را عوض کند. شورای نگهبان مسئول تعیین همین مرز دقیق است. سخن رهبری درباره ممکن نبودن تقلب در انتخابات هم به معنای این نیست که تخلف کردن در انتخابات ناممکن است. به معنی موثر نبودن تخلفات در نتیجه کلی بواسطه نظارت شورای نگهبان است.

با این حال عده‌ای، تناقضی که ناشی از توهم و خطای خودشان در تحلیل موضوع است را دستمایه اثبات انحراف و ملاحظه‌کاری خارج از قانون در شورای نگهبان می‌کنند! شورای نگهبان فقهای امین و عادل منصوب رهبری‌اند که متهم کردن آنان بدون حجت شرعی و تنها بر اساس قضاوتی غیرعالمانه -چه در سال 88، چه به سبب رد صلاحیت احمدی‌نژاد و چه بابت تایید انتخاب مجدد روحانی- قابل قبول نیست.

3️⃣ اگر قانع نشویم، باید در عمل چگونه مطالبه خود را پیگیری کنیم؟ به خیابان که نمی‌ریزیم. پس قهر کنیم و ناامید شویم؟ یا صبر کنیم و تمکین؟ تفاوت ما با ضدانقلاب در این جا روشن می‌شود. درباره هر نهاد قانونی دیگری که موضع یا عملکردش را از مسیر قانونی خود ابراز می‌کند هم قضیه همین است. هر کسی ضمن داشتن نقدها یا پرسش‌های خود باید تمکین کند و مسیر را به بن‌بست احساسی نکشد. بله، ماجرا هنوز قابلیت پیگیری دارد. اما نه برای ابطال انتخابات و تغییر نتایج، که برای درس دادن به کسانی که در اجرا یا نظارت کوتاهی داشته‌اند. حتی از شورای نگهبان مطالبه کنیم فرایند و شاخص‌های احراز صلاحیت را تبیین کند. و‌...

در هرحال حجت‌الاسلام رئیسی هم گفته است: «چون به ساز و کار قانون انتخابات و شورای محترم نگهبان اعتماد داریم، هر چه شورای نگهبان بگوید را قبول می‌کنیم». این میان، دوستان دغدغه‌مندی که شورای نگهبان را غیرقابل‌اعتماد می‌دانند، می‌توانند تغییر نتیجه انتخابات را اثبات کنند؟! آیا این گونه، گرفتار ایمان موسمی به تاکیدات امام و رهبری مبنی بر التزام به فصل‌الخطاب بودن شورای نگهبان نیستیم؟ به نتایج مخدوش دانستن فرایند قانونی انتخابات اندیشیده‌ایم؟ یک بار دیگر سخنان صریح امام و آقا درباره انتخابات و شورای نگهبان را بخوانیم.

⭕️ سخن آخر...
فرصت را دریابیم. در عوض تزریق ناامیدی و بدبینی نسبت به مردم، شورای نگهبان، سرنوشت نظام و انقلاب و...، به آسیب‌شناسی خود، بازگشت به تفکر و اقدام انقلابی در عرصه اجتماعی بدون وابستگی به پدرخوانده‌‎های سیاسی، و آمادگی برای رصد درست تحولات پیشِ رو اهتمام بورزیم.

محمدجواد میری | کانال اما بعد... 👈
@smjmiry
اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری
به شورای نگهبان اعتراض بکنیم یا نکنیم؟ نقدی بر ایمان موسمی به فصل‌الخطاب بودن شورای نگهبان ⭕️ تب و تاب درخواست رسیدگی به تخلفات انتخابات ریاست جمهوری بالا گرفته. به اعتراف خود آیت‌الله جنتی، «تخلفات بسیار گسترده است» اما اعضای شورای نگهبان می‌گویند «سلامت…
⭕️ (پرسش وارده)
سلام علیکم. در مورد پست اخر کانال، بالاخره تکلیف ما چیه؟! موضوع اینه که یک عده ای شاهد این تخلفات بودن و به برکت فضای مجازی ، اونهایی هم که ندیدن مطلع شدن. و با این موضعی که شورای نگهبان اتخاذ کرده اعتماد افرادی که رای دادن به اقای رییسی نسبت به شورای نگهبان سست میشه
از طرفی هم بخوایم روشنگری کنیم انگار داریم تو زمین حضرات اصلاح طلب بازی میکنیم. تکلیف ما چیه الان؟!

سلام
تبیین. تبیین. تبیین...
در فضای احساسی موجود منفعل نشویم. به فضای قضاوت منفی و نومیدانه دامن نزنیم. کسانی را که به این فضا دامن می‌زنند نهی کنیم. و برای همه تبیین کنیم که تخلف لزوماً منجر به تغییر نتیجه نمی‌شود. دنیا هم به آخر نرسیده و ده‌ها کار مهمتر در پیش داریم برای گرفتن نتایج بزرگتر و آرمانی‌تر.

⭕️ نمیشه هم که جناب روحانی رو رها کرد که جری بشه و از این به بعد هم باز از این دست تخلفات داشته باشه.

اتفاقا باید از روحانی به شکل جدی مطالبه کرد و به شدت تخطئه‌اش کرد. مقصودم من حفظ جایگاه شورای نگهبان و مسیر قانونی است. وگرنه در متن هم تاکید کرده‌ام پیگیری درباره تخلفات و تادیب متخلفان باید ادامه یابد. این که آقای جنتی فرموده‌اند توبه، منافاتی با سایر تعقیبات ندارد. قرار نبوده ایشان در یک جمله تعقیب قضایی را هم انجام دهند.
@smjmiry
Forwarded from نذر فرهنگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پخش مستند فعالیت های کانال نذر فرهنگی از #شبکه_افق

#بلیط_سینما_60_درصد_تخفیف
#کتاب_35_درصد_تخفیف

ممنون از همراهی تون 🙏 لطفا ما را به دوستان خود معرفی کنید 🌹🌹

@nazrefarhangy 👈👈
این، نه اصول‌گرایی است، نه وحدت!

با این که زمانی از انتخابات شورای شهر مشهد گذشته، طبق قولی که به برخی دوستان داده بودم، گذرا به نکاتی اشاره می‌کنم و باز مرور چند گفتار یا یادداشت خواندنی در این باره را پیشنهاد می‌دهم.

⭕️ آرمانی که بنگریم «وحدت» جزو منظومه‌ای بزرگتر است. نمی‌شود «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» باشیم و توقع داشته باشیم همه چیز درست در بیاید. عدالت و معنویت و عقل و شایسته‌سالاری و... همه و همه را کنار بگذاریم و اسم جعلی #اصولگرایی را یدک بکشیم و مصداق این هشدار شویم که: «یُستدلّ علی إدبار الدوَلِ بأربع: تقدیم الأراذل، و تأخیر الأفاضل، و تضییع الاصول، و التمسک بالفروع» (پس و پیش کردن خوبان و بدان و جا به جا کردن اصل و فرع، نشانه سرنگونی دولت‌هاست) و بعد بخواهیم همه چشم ببندند و به اسم وحدت از ما تبعیت کنند!

⭕️ واقعی هم که بنگریم، وقتی می‌پرسیم آقایان، گفتمان شما چه بود؟ شعارتان چه بود؟ هویت و برندتان چه بود؟ اصلاً مردم باید بر اساس چه تمایز یا تمنایی به شما رای بدهند؟ پاسخ همه موارد این است: ائتلاف بزرگ اصولگرایان!
تحلیل‌های مبتنی بر نقش وحدت‌شکنان در شکست انتخاباتی، گویی می‌خواهند تمام عوامل خرد و کلان موثر در اقبال مردم به یک جریان را حذف کنند و تحلیل سیاسی را به حل یک مساله مکانیکی (با حذف همه عوامل واقعی محیط) تقلیل بدهند. خلاصه تنبلی عملی، سر از تنبلی فکری هم در می‌آورد و تک بُعدی دیدن پدیده‌های اجتماعی، از سیاست‌ورزان عجول عجیب نیست.

⭕️ مغلطه مضحک دیگر، #تحریف مفهوم وحدت است. کسی که با ادبیات انقلاب اسلامی و امام و رهبری آشنا باشد می‌داند که معنای «وحدت» را به «تاکتیک #ائتلاف انتخاباتی» تقلیل دادن، چه شعبده‌بازی رسوایی است. ائتلاف البته برای خودش کاری است که گاهی جواب می‌دهد و گاهی نه، گاهی مشروع است و گاهی نه... اما اگر کسی می‌خواهد ائتلاف کند، چرا مفهوم وحدت را پیش می‌کشد؟! چرا باید تک تک مفاهیم گفتمان #انقلاب_اسلامی را به خاطر تنبلی‌ها و کج‌سلیقگی‌هایمان به مسلخ ببریم و گناه «تحریف»شان را به گردن بگیریم؟ همان طور که #مردمسالاری_دینی را هم داریم تحریف می‌کنیم...

⭕️ از بحث‌های نظری که بگذریم، هر وقت می‌پرسیم چرا در طول بیست سال گذشته هیچ وقت مدعیان پرچمداری اصولگرایی و معتمدان لیست‌بندی حاضر نبوده‌اند پاسخگو باشند و همه چیز را شفاف با منتقدان طرح کنند و آن‌ها را در بحثی اقناعی و منطقی مجاب کنند، هیچ پاسخی نمی‌شنویم. کسی که جرات گفتگو با دیگران را ندارد، پیشاپیش شکست خورده است.

⭕️ ما مرده و شما زنده! ببینید شش ماه دیگر همین بزرگان اصولگرایی کجایند و دارند چه می‌کنند و دنبال کدام درد عینی اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مردمند. و باز دم انتخابات بعدی چطور ظهور می‌کنند و خود را منجی انقلاب جا می‌زنند! البته بخیل نیستیم. خدا کند که جور دیگری شود. ولی در هر حال، انقلابیون تکلیف خود را دارند. باید به دور از تحریفات اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی، به #انقلاب و #مردم بازگردند. والسلام

محمدجواد میری
@smjmiry


◀️ مردم را برای کسب نتیجه در انتخابات می‌خواهیم؟ یا انتخابات را برای رشد مردم؟
درباره رشد اجتماعی مردم (مرتضی مطهری)
t.iss.one/shahre_jahani/83

◀️ تراز سیاست‌ورزی در شهر خامنه‌ای‌ها...
رقص شمشیر راهزنان و استقامت در کاروان جمهور (وحید جلیلی)
https://t.iss.one/jalili_vahid/201

◀️ چه کسی عامل وحدت‌شکنی است؟
وقتی جای شاکی و متهم عوض می‌شود (مجید عسگری)
t.iss.one/motalebe/1194

◀️ سیاسیون و حزب‌الله...
دوران برده‌داری تمام شده است (حسین کمیلی)
t.iss.one/komeilihosein/185

◀️ در نکوهش کفر به مردم! (سعید شعرباف)
t.iss.one/dr_shaarbaf/328

◀️ وحدت سیاسی برای چه کسانی اقناع‌کننده است؟
وحدت یا کارآمدی؟ (محدحسین جمالزاده)
t.iss.one/jamalgeram/16

◀️ در رثای وحدت مظلوم (محمدمهدی خالقی)
t.iss.one/zambur/970

◀️ تحلیلی بر نتایج انتخابات شورای شهر مشهد (مصطفی شریف)
t.iss.one/mostafa_sharif/125

◀️ چه باید کرد؟
جناح فرهنگی مؤمن و جهاد شهرسازی (دکتر روح‌الله ایزدخواه)
t.iss.one/motalebe/1191



کانال اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری
@smjmiry
کدام نیمه‌ی خرداد؟

سال‌ها تا مصرع «انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشم» را می‌شنیدم، یاد رحلت #امام_خمینی می‌افتادم و به انتظار او برای عروج می‌اندیشیدم. حالا البته این معنا را رد نمی‌کنم، اما معنای اصلی و اولیه این گزاره برایم بیشتر جلوه دارد.

«سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید | #انتظار فرج از #نیمه_خرداد کشم». امام در دل حوادث پیاپی، دلبسته‌ی انتظاری است که البته از زمان خاصی پررنگ‌ و معنادار شده است. حادثه #پانزده_خرداد ۱۳۴۲ ه.ش. مبدأ #انتظار_حقیقی برای کسی چون امام است.

این نشانه‌گذاری نمادین علاوه بر آن که می‌تواند تعریف متفاوت امام از #انتظار_فرج مسلمین یا انتظار فرج موعود را بیان کند، نشانه اهمیت قیام ۱۵ خرداد از منظر امام نیز هست. امام #انقلاب_اسلامی را با #هویت دینی و مردمی آن می‌شناخت و برای حرکت خود، بر اساس قیامی هویت‌سازی کرد که متکی به حضور سیاسی و مبارزه‌جویانه مردم دین‌دار بدون دخالت ایدئولوژی‌های چپ و راست و ملی‌گرا و... بود.

نیمه خرداد ۶۸ البته بسیار مهم است. شوک جهانی درگذشت امام، تشییع ده میلیونی او، تجدید بیعت مردم ایران و جهان با او و نهایتاً انتخاب شبیه‌ترین شاگرد او برای رهبری انقلاب اسلامی هر کدام واقعه‌ای مهمند. اما همه این‌ها ریشه در نیمه خرداد ۴۲ دارند. هرچند در آن سال، نه دامنه #نهضت_امام چندان گسترده شده بود، نه سربازان امام از گهواره‌ها برخاسته بودند و نه کسی باور می‌کرد امواج این قیام مذهبی بتواند همه جریانات معارض و رقیب را درنوردد.

حادثه نیمه خرداد ۴۲ ظاهراً کوچک بود و زود جمع و جور شد، اما ماند و #جهانی شد، چون اصالت و هویت داشت، چون #مردمی، #آرمانی و رو به #آینده بود. و امروز همچنان نیمه خرداد زنده است، اگر آنچنان باشیم. و فریب جنود ابلیس، از جمله #یأس را نخوریم.

...انتظار فرج از نیمه خرداد کشیم

محمدجواد میری
@smjmiry
Forwarded from :: مکتب ولاء :: دوره‌های معرفتی مهارتی
دوره تابستانه اندیشه اسلامی؛ بازخوانی آثارِ
🔻استاد شهید #مطهری
🔻استاد علی #صفایی

باحضور برادران و خواهران
دوشنبه‌ها عصر
مشهد، حسینیه قرآن و عترت

🔻ثبت نام: تا ۲۳تیر از طریق کانال👇
@Valaa_Maktab
⭕️ علی بن موسی الرضا، علیه‌السلام، #شاه یا #امام؟! (۲)


پارسال یادداشتی نوشتم با عنوان «علی بن موسی الرضا، علیه‌السلام، شاه یا امام؟!» 👇
https://telegram.me/smjmiry/55
بازخوردهای متنوعی گرفتم و وعده دادم پاسخ نقد‌ها را بدهم.

🔻 یکی از رفقا از یادداشتم بوی دعوای «تشیع علوی، تشیع صفوی» استشمام کرده بود. خدا دکتر #شریعتی را بیامرزد. من هم نقدهایی به آن دیدگاه بلند دارم، اما انکار نمی‌شود کرد که تشیع صفوی، بی آن که بخواهیم بر آن بتازیم، بهره‌ای به قدر وُسع از تشیع ناب داشته و با برخی ملاحظات زمانه مناسبت داشته است. دست علمای آن عصر را هم باید بوسید اما باب ارزیابی میراث ایشان را نباید بست.

🔻 عده زیادی، به معنای لغوی یا کاربرد تاریخی و حدیثی «سلطان» اشاره کرده بودند. که سلطان یعنی حجت، برهان، قدرت، حاکم و... . یا گفته بودند این یک «استعاره» روشن و ساده است نه یک عنوان رسمی.
ولی ما درباره لغت‌نامه‌ها گفتگو نمی‌کنیم. داریم درباره کاربرد اصطلاحی امروزی سلطان حرف می‌زنیم. سلطان، امروز برای مردم معنای پادشاه (حاکم مطلق و مبرا از پاسخگویی یا حاکم دارای شکوه و جبروت) می‌دهد. دقت دارید چرا مردم این لفظ را علاوه بر امام اول، سوم، هشتم و دوازدهم (علیهم افضل صلوات الله)، برای دیگر امامان مثلاً امام باقر (ع) یا امام هادی (ع) این همه به کار نمی‌برند؟ چون هیچ تصویر رویایی و بشکوهی از حکومت، حرم، دستگاه عزاداری یا ساحت دست نیافتنی آنان ندارند. خلاصه، هرچند سلطان در لغت معانی خوبی هم داشته باشد و بتواند کاربردهای خوبی داشته باشد، اما اکنون در نظر عامه، سلطان همان پادشاه است، و امامان بالاخص آن چهار وجود مقدس، «پادشاهان»ی البته الهی و عادل‌اند. راستی چرا این استعاره، محبوب و مطلوب ما شده است؟ بحث، ریشه‌یابی فرهنگی است و درمان فرهنگی.

🔻 ایراد قابل تاملی را هم یکی از اساتید عزیزم از همین منظر فرهنگی وارد کرده بودند. در یادداشتی ناتمام به نام «مرگ بر شاه، درود بر شاهنامه» که هرگز منتشر نکردند اما مفادش را در اختیارم گذاشتند، با اشاره‌ای به تحلیلی که یوسفعلی میرشکاک هم در این مقوله داشته، گفته بودند #فردوسی به نمایندگی از هاضمه بزرگ فرهنگ و فکر ایرانی، مفهوم شاه را مصادره کرده و آن را رنگ #ولایت بخشیده.
بر همین اساس، برخورد با این مفهوم هویتی در سطح فرهنگ عامه یا نفی تند وتیز آن، شاید معنایی فرهنگی‌تاریخی را خراب می‌کند و چیزی را آباد نه‌.
در پاسخ یا توضیح، باید مدعای یادداشت خود را این گونه بازخوانی کنم که: بله، تا وقتی در ابتکارات گذشته درجا بزنیم همین است. سخن از ممنوعیت استفاده از واژه شاه و سلطان برای امامان یا ملامت کردن مردم عامی برای استفاده از این القاب نیست. سخن از این است که امام، پروژه ناتمام فردوسی را تمام کرد و زمینه را برای ارتقای گفتمان بومی به‌سوی اندیشه ناب شیعی فراهم کرد. سخن از مسئولیت نخبگانی است که از این زمینه بهره نبردند و به #سنت تاریخی خود بسنده کردند. کسانی که سال‌ها و قرن‌ها، کار روی ده‌ها لقب و صفت متعالی و پرمغزی که فقط یک زیارت #جامعه_کبیره به ما معرفی کرده را رها کرده‌اند و معرفت به امامان را عمق نبخشیده‌اند. وگرنه تا وقتی تصور دیگری از امامان معصوم نداریم، برای مردم چه می‌ماند جز‌ سلطان پنداشتن و برشمردن ایشان؟!
همان‌گونه که سال‌ها امام چهارم «زین‌العابدین بیمار» لقب داشت و سال‌هاست امام سوم «حسین مظلوم» لقب دارد و این هر دو ظاهراً غلط نیستند، اما معرّف این قله‌های معرفت و عدالت و حماسه و زهد هم نیستند.
مشکل از فردوسی‌های نداشته و ‌نبوده‌ی معاصر ما در تراز اندیشه ناب ولایی و #جمهوریت اسلامی است، نه تلاش‌های ماجور آنان که نقش خود در ساختن هویت بومی را به قدر وسع خود و در زمانه خود ایفا کردند.

🔻 و نکته آخر در باب سخن رفقایی که به فلان شعر #امام_خمینی و استفاده از لقب سلطان برای حضرت حجت در آن شعر استناد کردند، این که: هیچ عجیب نیست که اشعار امام در جوانی، رنگ گفتمان‌های سنتی در ادبیات آیینی ما را داشته باشد. عجیب این است که سخنان دیگر او و نیز مکتب کلان فکری او را فراموش کنیم:
«...حضرت امير -سلام اللَّه عليه- كه زمان سلطنتش، استغفر اللَّه كه #سلطنت می‌گويم، امارت، امارت شرعيه‏‌اش، خلافتش...» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۵۱۳). «من دلم نمی‌‏خواهد اصلًا اين اسم را ببرم؛ چنانچه #سلطان هم دلم نمی‌خواهد اسم ببرم... من گاهى خيلى ناراحت می‌شوم از اينكه مثلًا امام عصر -سلام اللَّه عليه- را می‌گويند سلطان السلاطين. خليفة اللَّه است. در هر صورت، عمده عمل است، حالا اسمائش خيلى مهم نيست، و لو اين‌كه بهتر اين است كه تغيير بكند، عمده عمل است كه به عمل نشان بدهيد كه در اين انتخابات... هر كس، هر جا هر كس را دلش بخواهد رأى بدهد...» (ج ۹، ص ۱۲۲).

محمدجواد میری
شب میلاد #امام_رضا (ع)، ضاحیه بیروت

کانال اما بعد... 👇
@smjmiry


.
#سفرنامه_ای_که_سرانجام_نخواهم_نوشت

یادداشت‌ها و‌ تصاویر سفر #سوریه و #‌لبنان با کاروان #زیر_سایه_خورشید را در صفحه اینستاگرامم دنبال کنید:

www.instagram.com/smjmiry
👁‍🗨 @smjmiry
@smjmiry

جبهه متحد سِلفی‌ها و سَلَفی‌ها

رحمت خدا بر امام که می‌گفت: «ما در #انقلاب_اسلامی علیه #ظلم و #تحجر قیام کردیم». تحجر... تحجر... و ما ادریک ما تحجر؟!

تحجر یعنی از #دشمن اعلام برائت کنی و در نقشه همو بازی کنی.
تحجر یعنی ندانی و ندانی که نمی‌دانی.
تحجر یعنی شیرینی خریّت را بر تلخی حُرّیّت ترجیح بدهی.
یعنی عملت را، نیتت را، و فکرت را خالص نکنی و تنبلی‌ات را با ساده‌اندیشی توجیه کنی.

تحجر، تحجر است. شاخ و دم ندارد.
چه در جماعت َلَفی، چه در جماعت ِلفی‌!
چه در #تکفیر خودساخته، چه در #تحقیر خودخواسته.
و متحجر جماعت، هرچقدر هم به خیال خودش نیت خوب داشته باشد، در بزنگاه‌ها جنایت‌های بزرگ را رقم می‌زند.
چه مستقیم و چه غیرمستقیم.
با رها کردن مسلم بن عقیل در شب سیاه غربت، یا تاختن بر پیکر حسین بن علی (ع) به نیت قربت.
با ذوق زدن از حضور خارجی‌ها، یا بریدن سر حُجَجی‌ها.
با گرفتن جان مردم، بردن آبروی مردم یا به تاراج دادن سرمایه‌ها و ثروت‌های مردم.

پس #متحجر فقط #داعش و #النصره نیست. هر جماعت خوش‌خیال کوته‌فکری متحجر است.
هر کس نتواند بین رفتار ذوق‌زده و رفتار دیپلماتیک فرق بگذارد هم متحجر است.
تحجر همزاد خودخواهی و خودپسندی و خودبسندگی هم هست.
جماعت سِلفی‌بگیر، از خودشان و موقعیت ابلهانه‌شان خوششان می‌آید.
سَلفی‌ها به سَلَف (گذشته) و درک سنتی خویش بسنده کرده‌اند.
و بعضی سلبریتی‌های نادان، از خوش‌خوشان اعتبار پوچ خویش خوشحالند.

متحجر البته قابل ترحم هم هست. باب توبه و حُرّیت هم برایش باز است. اما اگر اهل شنیدن نبود، سرانجام سیلی را باید بخورد.
سِلفی‌ها و سَلَفی‌ها و بعضی سلبریتی‌ها را باید توجیه کرد. اگر ربط بین خیلی چیزها را نمی‌فهمند باید بفهمند. اما اگر بنا شد خودشان را به آن راه بزنند، دیگر متحجر نیستند. اهل نفاق‌اند. #نفاق... نفاق... و ما ادریک ما نفاق؟!

و دفاع از اسلام عزت در برابر اسلام ذلت، چه با پراندن خواب متحجر باشد، چه با برداشتن نقاب منافق، گذاشتن عمر و آبرو می‌خواهد و گذشتن از مال و جان. رحمت خدا بر #امام_خمینی که می‌گفت: «امروز #اسلام_ناب محمدی (ص) قربانی می‌خواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی‌های آن شوم».

محمدجواد میری

کانال اما بعد... 👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD98j_sRu4kd57KI1g
@smjmiry


#حججی #شهید_حججی #شهید_محسن_حججی #سلفی_بگیران #سلفی_حقارت