@smjmiry
⭕️ چرا از #ترس لیستی به لیست دیگری رأی نمیدهم؟!
یا
⭕️ چرا از رأی دادن به #اصلح نمیترسم؟!
وقتی به دوستان و آشنایان اطلاع دادم که بهشکل جدی از چند نامزد شورای اسلامی شهر مشهد، از جمله آقایان دکتر #سعید_شعرباف_تبریزی و مهندس #حسین_کمیلی که آنان را به دلایل مختلف اصلح میدانم، حمایت میکنم، اغلب پاسخ مثبت دادند، بالاخص آنها که این دو عزیز را از نزدیک میشناسند. اما در دو سه مورد، دیدم هنوز این تصور هم در ذهن عدهای هست که «باید با هدف جلوگیری از انتخاب اصلاحطلبان #وحدت آرا را نشکنیم، و به خاطر حفظ وحدت باید به فهرست ائتلاف (موسوم به معتمدین) رأی بدهیم. و برای همین، دیگر جای سخن گفتن از رای به #اصلح نیست»!
با این دوستان گفتگوهای مفصلی داشتم. اما فارغ از نتیجه انتخابات، لازم دیدم برای پاسداری از اندیشه انقلابی، نکاتی درباره این تصور محافظهکارانه ارائه کنم.
۱. به استناد سخنان روشن و مکرر در مکررِ امام و رهبر انقلاب، تفکر انقلابی طرفدار شناخت و تبلیغ #اصلح در بستر #جمهوریت اسلامی کشور است.
۲. در مقابل نظریه اصلح، توجیهاتی از قبیل دفع افسد به فاسد، رأی به صالح مقبول، وحدت بر سر لیستها (که همیشه هم به قیمت حذف شاخصگرایی و بایکوت اصلحها تمام میشود) و... زاییده ذهن سیاسیون #محافظه_کار است که متاسفانه به ذهن بسیاری از انقلابیون مخلص هم سرایت یافته.
۳. ایام #انتخابات، زمان برانگیختگی اذهان و فرصت آشنا شدن #مردم با وضع موجود و مطلوب و ایجاد تعلق فعالانه آنان به اداره امور کشور است. دقیقاً در چنین فرصت بینظیری، پیچیدن نسخههای ضدتحقیق و ضدحجت و ضدانتخاب، خطای بزرگی است که روز به روز هاضمه سیاسی مردم را ضعیفتر و آنان را نسبت به آرمانها و واقعیتها بیگانهتر میکند.
۴. فراموش نمیکنیم چه بسیار افراد نالایق و سیاسیکاری بودند و هستند که ارتقای جایگاهشان در امور سیاسی را مدیون همین روشهای تحمیلی شب انتخاباتی بودند و بهناحق با توجیه کنار زدن رقیب خطرناک، به دغدغهمندان #تحمیل شدند. و هیچ وقت هم معلوم نشد سیاسیونی که هر دوره از پشت پرده، لیستهای غیرقابل توجیه میدهند و بقیه را هم موظف به اطاعت از لیست خود میدانند، چرا حاضر به اصلاح روند خود و اقناع دیگران برای دوره بعدی نیستند و باز تا فوریت شب انتخاباتی بعدی، غیبشان میزند؟!
۵. وحدتی که حضرات به دنبالش میگردند به دلیل سیاسی بودن و غیراقناعی بودن، ناممکن هم جلوه کرده است. قراردادن بیمبنای این و آن در لیستها به دست باندهای سیاسی هرچند دلسوز، مساوی تراشیدن آدمهای جدیدی است که هرکدام به حق یا به ناحق در دوره بعد، برای خودشان مدعی خواهند بود. اما وقتی نامزدها خود را به تشکلها و نخبگان انقلابی وابسته ببینند، چنین آفتی کمتر رخ خواهد داد.
۶. نه #لیست دادن بد است و نه به لیست رای دادن. آن چه بسیار زشت است بستن لیستهای ضعیف است و آن گاه مدعی «محور وحدت» شدن و تخطئه هر کس که به گزینههای دیگری میاندیشد. لیستتان را بستهاید، خداقوت! در لیستتان افراد اصلحی که مورد نظر تشکلها و نخبگان مردمی هست هم وجود دارد؟ چه بهتر! درباره سایر افراد، از نظر وحدتآفرین نخبگان انقلابی و تشکلهای مردمی و فعالان مستقل انقلابی تخطی کردهاید و افرادی را فقط به دلیل وابسته نبودن به شما حذف کردهاید؟ از شما توقعی نیست! اما دیگر مدعی وحدت شدنتان یعنی چه؟! فریادِ «کورباش و دورباش»تان نسبت به تشکلهای مردمی و فعالان انقلابی دیگر چیست؟!
۷. آرای #مردم تابع این محاسبات نیست. مردم به دنبال کسی میگردند که تریبون آنان باشد. وقتی اصلح را -که میتواند برای مردم جذاب باشد- بایکوت کنیم و برخلاف واقعیتها متوقع باشیم مردم مقلدانه به یک لیست از صدر تا ذیل رای بدهند، باید بیشتر منتظر شکست باشیم. کمکاریهایی که در طول زمان انجام شده را با #دوپینگ شب انتخاباتی جبران نمیتوان کرد.
۸. تا کی باید با خون دل، از ترس فلانی به بهمانی رای بدهیم؟! بیست سال است که در برهه حساسی هستیم که فرصت سخن گفتن از اصلح را از ما گرفته! بیاییم هم برای گرفتن نتیجه محکم و غیرشکننده، و هم برای به انحراف نرفتن سرنوشت جمهوریت نظام و تبدیل نشدن سیاست ایران اسلامی به دوقطبیهای امریکایی، یک گام دیگر به سمت #اصول واقعی انقلاب از جمله التزام به شناخت و تبلیغ اصلح، برداریم. خدا برکت خواهد داد.
کانال اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری 👇👇👇
@smjmiry
https://t.iss.one/shahre_jahani/117
⭕️ چرا از #ترس لیستی به لیست دیگری رأی نمیدهم؟!
یا
⭕️ چرا از رأی دادن به #اصلح نمیترسم؟!
وقتی به دوستان و آشنایان اطلاع دادم که بهشکل جدی از چند نامزد شورای اسلامی شهر مشهد، از جمله آقایان دکتر #سعید_شعرباف_تبریزی و مهندس #حسین_کمیلی که آنان را به دلایل مختلف اصلح میدانم، حمایت میکنم، اغلب پاسخ مثبت دادند، بالاخص آنها که این دو عزیز را از نزدیک میشناسند. اما در دو سه مورد، دیدم هنوز این تصور هم در ذهن عدهای هست که «باید با هدف جلوگیری از انتخاب اصلاحطلبان #وحدت آرا را نشکنیم، و به خاطر حفظ وحدت باید به فهرست ائتلاف (موسوم به معتمدین) رأی بدهیم. و برای همین، دیگر جای سخن گفتن از رای به #اصلح نیست»!
با این دوستان گفتگوهای مفصلی داشتم. اما فارغ از نتیجه انتخابات، لازم دیدم برای پاسداری از اندیشه انقلابی، نکاتی درباره این تصور محافظهکارانه ارائه کنم.
۱. به استناد سخنان روشن و مکرر در مکررِ امام و رهبر انقلاب، تفکر انقلابی طرفدار شناخت و تبلیغ #اصلح در بستر #جمهوریت اسلامی کشور است.
۲. در مقابل نظریه اصلح، توجیهاتی از قبیل دفع افسد به فاسد، رأی به صالح مقبول، وحدت بر سر لیستها (که همیشه هم به قیمت حذف شاخصگرایی و بایکوت اصلحها تمام میشود) و... زاییده ذهن سیاسیون #محافظه_کار است که متاسفانه به ذهن بسیاری از انقلابیون مخلص هم سرایت یافته.
۳. ایام #انتخابات، زمان برانگیختگی اذهان و فرصت آشنا شدن #مردم با وضع موجود و مطلوب و ایجاد تعلق فعالانه آنان به اداره امور کشور است. دقیقاً در چنین فرصت بینظیری، پیچیدن نسخههای ضدتحقیق و ضدحجت و ضدانتخاب، خطای بزرگی است که روز به روز هاضمه سیاسی مردم را ضعیفتر و آنان را نسبت به آرمانها و واقعیتها بیگانهتر میکند.
۴. فراموش نمیکنیم چه بسیار افراد نالایق و سیاسیکاری بودند و هستند که ارتقای جایگاهشان در امور سیاسی را مدیون همین روشهای تحمیلی شب انتخاباتی بودند و بهناحق با توجیه کنار زدن رقیب خطرناک، به دغدغهمندان #تحمیل شدند. و هیچ وقت هم معلوم نشد سیاسیونی که هر دوره از پشت پرده، لیستهای غیرقابل توجیه میدهند و بقیه را هم موظف به اطاعت از لیست خود میدانند، چرا حاضر به اصلاح روند خود و اقناع دیگران برای دوره بعدی نیستند و باز تا فوریت شب انتخاباتی بعدی، غیبشان میزند؟!
۵. وحدتی که حضرات به دنبالش میگردند به دلیل سیاسی بودن و غیراقناعی بودن، ناممکن هم جلوه کرده است. قراردادن بیمبنای این و آن در لیستها به دست باندهای سیاسی هرچند دلسوز، مساوی تراشیدن آدمهای جدیدی است که هرکدام به حق یا به ناحق در دوره بعد، برای خودشان مدعی خواهند بود. اما وقتی نامزدها خود را به تشکلها و نخبگان انقلابی وابسته ببینند، چنین آفتی کمتر رخ خواهد داد.
۶. نه #لیست دادن بد است و نه به لیست رای دادن. آن چه بسیار زشت است بستن لیستهای ضعیف است و آن گاه مدعی «محور وحدت» شدن و تخطئه هر کس که به گزینههای دیگری میاندیشد. لیستتان را بستهاید، خداقوت! در لیستتان افراد اصلحی که مورد نظر تشکلها و نخبگان مردمی هست هم وجود دارد؟ چه بهتر! درباره سایر افراد، از نظر وحدتآفرین نخبگان انقلابی و تشکلهای مردمی و فعالان مستقل انقلابی تخطی کردهاید و افرادی را فقط به دلیل وابسته نبودن به شما حذف کردهاید؟ از شما توقعی نیست! اما دیگر مدعی وحدت شدنتان یعنی چه؟! فریادِ «کورباش و دورباش»تان نسبت به تشکلهای مردمی و فعالان انقلابی دیگر چیست؟!
۷. آرای #مردم تابع این محاسبات نیست. مردم به دنبال کسی میگردند که تریبون آنان باشد. وقتی اصلح را -که میتواند برای مردم جذاب باشد- بایکوت کنیم و برخلاف واقعیتها متوقع باشیم مردم مقلدانه به یک لیست از صدر تا ذیل رای بدهند، باید بیشتر منتظر شکست باشیم. کمکاریهایی که در طول زمان انجام شده را با #دوپینگ شب انتخاباتی جبران نمیتوان کرد.
۸. تا کی باید با خون دل، از ترس فلانی به بهمانی رای بدهیم؟! بیست سال است که در برهه حساسی هستیم که فرصت سخن گفتن از اصلح را از ما گرفته! بیاییم هم برای گرفتن نتیجه محکم و غیرشکننده، و هم برای به انحراف نرفتن سرنوشت جمهوریت نظام و تبدیل نشدن سیاست ایران اسلامی به دوقطبیهای امریکایی، یک گام دیگر به سمت #اصول واقعی انقلاب از جمله التزام به شناخت و تبلیغ اصلح، برداریم. خدا برکت خواهد داد.
کانال اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری 👇👇👇
@smjmiry
https://t.iss.one/shahre_jahani/117
Telegram
انتخاب مسئولانه :: شهر جهانی، شهر خوشروزی
#انتخاب_آگاهانه
🔹امام خمینی(ره): احدی شرعاً نمی تواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رأی بدهد.
🔹آیت الله خامنه ای(حفظه الله): باید بگردید بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید.
#انتخابات
@dr_shaarbaf
🔹امام خمینی(ره): احدی شرعاً نمی تواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رأی بدهد.
🔹آیت الله خامنه ای(حفظه الله): باید بگردید بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید.
#انتخابات
@dr_shaarbaf
⭕️ انقلاب و دوستی خاله خرسهی اصولگراها
✅ قسمت اول؛ #بیماری مزمن و لیستهای #همهشو_بده
بهزودی، سر و کلهی سیاسیکاران اصولگرا برای تعیین تکلیف #حزب_الله در انتخابات پیدا میشود. بیتالغزل نغمهی اصولگرایان قطعاً باز هم ضرورت #وحدت در برابر اصلاحطلبان است و با همین ادعا قطعاً ابتدا بچههای انقلابی را ساکت خواهند کرد و ادامه ماجراها...
صدالبته میان اصولگرایان و نامزدهای پیشنهادی آنها گاهی افراد صالح و سالمی هم پیدا میشود، اما مشکل اینجاست که از نظر اصولگرایان ما باید در برابر بستههای پیشنهادی آنان که پس از سهمخواهیهای بچگانه و در پشت درهای بسته آماده شده، چشمبسته بایستیم و بگوییم: به به! همهشو بده!
دربارهی این تجربهی تلخ تکراری، حرف زیاد است اما فعلاً در این یادداشت میخواهم سردرگمی سیاسی اصولگراها را بهمثابه یک بیماری شرح بدهم.
اصولگرایان مثل هر جریان دیگری از #درد رای نیاوردن (عدم اقبال مردم به آنان) میرنجند. اما متوجه نیستند که این درد، ناشی از یک بیماری است که تا درمان نشود، درد ریشهکن نمیشود.
اما #بیماری آنها چیست؟ این بیماری پدیدهای است مرکب از: نداشتن ایده و آرمانِ حداکثری یا جدید، از دست دادن قدرت اثرگذاری اجتماعی، فقدان توانایی مدیریت همسوی اختلاف سلایق، و در یک کلمه نداشتن قدرت برای ایجاد یک وحدت ریشهدار و پایدار.
اما اصولگرایان حاضر نیستند این بیماری خود را #درمان کنند. چون یا متوجه بیماری نیستند و یا خوش ندارند این مشکل را به روی خودشان بیاورند. پس چه کار میکنند؟ صورت مسأله را تغییر میدهند! بیماری را به همان درد (رای نیاوردن) تقلیل میدهند و سپس دنبال #مسکّن میگردند. همین!
حالا مسکّن این درد مزمن چه میتواند باشد؟ ساکت کردن منتقدان دلسوز، بایکوت کردن پیشنهادهای اساسی برای درمان و نهایتاً حرکتهای جهشی با اسم #وحدت.
در واقع آنها بهجای این که دنبال ایجاد وحدت واقعی بر حول محور آرمانها و ارزشهای مشترک باشند، دنبال ایجاد صورتی ساختگی و ناپایدار از وحدت با اتکا به ایجاد وحشت هستند.
مسکّن جواب میدهد؟ ممکن است بله، ممکن است نه. هر بار مسکّن، درد را خوب کند (یعنی به سبب ضعف رقبا یا هر عامل دیگری، انسجام موقت و حداقلی اصولگرایان منجر به رای آوردن گزینههایشان بشود)، با افتخار میگویند: «دیدید راه حل همین بود!؟ مبادا دفعه بعد کسی حرف دیگری بزند!» اما خدا نکند درد بهخاطر شدت بیماری خوب نشود (یعنی نتوانند مردم را قانع کنند و رای نیاورند)، آن وقت است که واویلاست! نه تنها از این که پیگیر درمان نبودهاند پشیمان نمیشوند، بلکه مقصر را انقلابیون یا آن دسته از اصولگرایان سالم و دغدغهمندی میخوانند که با صرف انرژی برای درمان، وحدتِ مسکّنجویی را شکستهاند! #مغالطه تکراری آنان همین تفسیر همیشگی نتایج بر اساس پیشفرضهای بیمار نبودن و مقصر نبودن است.
خلاصه، این سیاسیون حاضر نیستند بپذیرند مشکل از عمق بیماری است و از ناکارآمدی مسکّنها. پس همیشه برای رای آوردن و نیاوردن، توجیهات فوق را مسلّم و بدیهی میدانند. حالا در عمل چندان فرقی هم ندارد که در این مسیر مغرض باشند (چون بنگاه مسکّنفروشی دارند و برای آباد ماندن بنگاهشان چشم دیدن پزشکان نخبه و خبره اعم از پیر و جوان را ندارند) یا متوهم باشند (یعنی واقعا بیماری را درک نمیکنند و مسکن را راه حل واقعی میدانند). در عمل آن چه اتفاق میافتد افزایش عمق بیماری است و ایضاً سطح توهم بیمار.
البته قصه در جریان اصلاحطلب هم کمابیش از همین قرار است. با این تفاوت که آنها، هم در مهارتهای درمانی و هم در استعمال مسکّنهای قوی کمی جلوترند. ولی عاقبت آنچه میتواند هر روز شکنندهتر شود، اعتماد مردمی است که گمان میکنند جز این دو جریان مدعی (یا حد وسط و جمع بین آنها مثل حسن روحانی) کسی برای نمایندگی افکار عمومی وجود ندارد، پس بهدنبال افول روزافزون سلامت این دو جریان، سطح شوق و امید و مسئولیتپذیری عمومی نیز در عرصه سیاست پایین و پایینتر میآید. و این بدترین واکنشی است که میتواند در برابر انرژی بزرگ گام دوم انقلاب، ایجاد شود.
اما بحث من در این بین، بیشتر بر اصولگرایان متمرکز است چون فعلاً آنها هستند که با ادعا و نقاب #اصول گرایی، دارند از جریان انقلابی و مردم و نخبگان دلسوز و مستقل حزباللهی دلبری میکنند و خودشان را بهعنوان نماینده و سوپرمن آنها جا میزنند. در حالیکه در بهترین حالت و با فرض نیت خالص (که قطعاً در همهشان نیست) در واقع دارند مثل #خاله_خرسه، هرچه استعداد انقلابی و متخصص و سالم است را به پای خالهبازی توهمی خود فدا میکنند...
ادامه دارد...
#انتخابات #انتخابات_مجلس #اصولگرایی #اصولگرایان #مجلس_یازدهم #گام_دوم
👇یادداشتهای محمدجواد میری/ کانال «امّا بعد...»:
🆔 eitaa.com/smjmiry
🆔 ble.im/join/OGU5NmI2NT
🆔 t.iss.one/smjmiry
✅ قسمت اول؛ #بیماری مزمن و لیستهای #همهشو_بده
بهزودی، سر و کلهی سیاسیکاران اصولگرا برای تعیین تکلیف #حزب_الله در انتخابات پیدا میشود. بیتالغزل نغمهی اصولگرایان قطعاً باز هم ضرورت #وحدت در برابر اصلاحطلبان است و با همین ادعا قطعاً ابتدا بچههای انقلابی را ساکت خواهند کرد و ادامه ماجراها...
صدالبته میان اصولگرایان و نامزدهای پیشنهادی آنها گاهی افراد صالح و سالمی هم پیدا میشود، اما مشکل اینجاست که از نظر اصولگرایان ما باید در برابر بستههای پیشنهادی آنان که پس از سهمخواهیهای بچگانه و در پشت درهای بسته آماده شده، چشمبسته بایستیم و بگوییم: به به! همهشو بده!
دربارهی این تجربهی تلخ تکراری، حرف زیاد است اما فعلاً در این یادداشت میخواهم سردرگمی سیاسی اصولگراها را بهمثابه یک بیماری شرح بدهم.
اصولگرایان مثل هر جریان دیگری از #درد رای نیاوردن (عدم اقبال مردم به آنان) میرنجند. اما متوجه نیستند که این درد، ناشی از یک بیماری است که تا درمان نشود، درد ریشهکن نمیشود.
اما #بیماری آنها چیست؟ این بیماری پدیدهای است مرکب از: نداشتن ایده و آرمانِ حداکثری یا جدید، از دست دادن قدرت اثرگذاری اجتماعی، فقدان توانایی مدیریت همسوی اختلاف سلایق، و در یک کلمه نداشتن قدرت برای ایجاد یک وحدت ریشهدار و پایدار.
اما اصولگرایان حاضر نیستند این بیماری خود را #درمان کنند. چون یا متوجه بیماری نیستند و یا خوش ندارند این مشکل را به روی خودشان بیاورند. پس چه کار میکنند؟ صورت مسأله را تغییر میدهند! بیماری را به همان درد (رای نیاوردن) تقلیل میدهند و سپس دنبال #مسکّن میگردند. همین!
حالا مسکّن این درد مزمن چه میتواند باشد؟ ساکت کردن منتقدان دلسوز، بایکوت کردن پیشنهادهای اساسی برای درمان و نهایتاً حرکتهای جهشی با اسم #وحدت.
در واقع آنها بهجای این که دنبال ایجاد وحدت واقعی بر حول محور آرمانها و ارزشهای مشترک باشند، دنبال ایجاد صورتی ساختگی و ناپایدار از وحدت با اتکا به ایجاد وحشت هستند.
مسکّن جواب میدهد؟ ممکن است بله، ممکن است نه. هر بار مسکّن، درد را خوب کند (یعنی به سبب ضعف رقبا یا هر عامل دیگری، انسجام موقت و حداقلی اصولگرایان منجر به رای آوردن گزینههایشان بشود)، با افتخار میگویند: «دیدید راه حل همین بود!؟ مبادا دفعه بعد کسی حرف دیگری بزند!» اما خدا نکند درد بهخاطر شدت بیماری خوب نشود (یعنی نتوانند مردم را قانع کنند و رای نیاورند)، آن وقت است که واویلاست! نه تنها از این که پیگیر درمان نبودهاند پشیمان نمیشوند، بلکه مقصر را انقلابیون یا آن دسته از اصولگرایان سالم و دغدغهمندی میخوانند که با صرف انرژی برای درمان، وحدتِ مسکّنجویی را شکستهاند! #مغالطه تکراری آنان همین تفسیر همیشگی نتایج بر اساس پیشفرضهای بیمار نبودن و مقصر نبودن است.
خلاصه، این سیاسیون حاضر نیستند بپذیرند مشکل از عمق بیماری است و از ناکارآمدی مسکّنها. پس همیشه برای رای آوردن و نیاوردن، توجیهات فوق را مسلّم و بدیهی میدانند. حالا در عمل چندان فرقی هم ندارد که در این مسیر مغرض باشند (چون بنگاه مسکّنفروشی دارند و برای آباد ماندن بنگاهشان چشم دیدن پزشکان نخبه و خبره اعم از پیر و جوان را ندارند) یا متوهم باشند (یعنی واقعا بیماری را درک نمیکنند و مسکن را راه حل واقعی میدانند). در عمل آن چه اتفاق میافتد افزایش عمق بیماری است و ایضاً سطح توهم بیمار.
البته قصه در جریان اصلاحطلب هم کمابیش از همین قرار است. با این تفاوت که آنها، هم در مهارتهای درمانی و هم در استعمال مسکّنهای قوی کمی جلوترند. ولی عاقبت آنچه میتواند هر روز شکنندهتر شود، اعتماد مردمی است که گمان میکنند جز این دو جریان مدعی (یا حد وسط و جمع بین آنها مثل حسن روحانی) کسی برای نمایندگی افکار عمومی وجود ندارد، پس بهدنبال افول روزافزون سلامت این دو جریان، سطح شوق و امید و مسئولیتپذیری عمومی نیز در عرصه سیاست پایین و پایینتر میآید. و این بدترین واکنشی است که میتواند در برابر انرژی بزرگ گام دوم انقلاب، ایجاد شود.
اما بحث من در این بین، بیشتر بر اصولگرایان متمرکز است چون فعلاً آنها هستند که با ادعا و نقاب #اصول گرایی، دارند از جریان انقلابی و مردم و نخبگان دلسوز و مستقل حزباللهی دلبری میکنند و خودشان را بهعنوان نماینده و سوپرمن آنها جا میزنند. در حالیکه در بهترین حالت و با فرض نیت خالص (که قطعاً در همهشان نیست) در واقع دارند مثل #خاله_خرسه، هرچه استعداد انقلابی و متخصص و سالم است را به پای خالهبازی توهمی خود فدا میکنند...
ادامه دارد...
#انتخابات #انتخابات_مجلس #اصولگرایی #اصولگرایان #مجلس_یازدهم #گام_دوم
👇یادداشتهای محمدجواد میری/ کانال «امّا بعد...»:
🆔 eitaa.com/smjmiry
🆔 ble.im/join/OGU5NmI2NT
🆔 t.iss.one/smjmiry