@smjmiry
🔵 آیا #انتظار ما #انقلابی است؟!
سوزنی به خود و جوالدوزی به #حجتیه
محمدجواد میری
⭕️ سالهاست در توضیح تفاوت بین #انتظار_انقلابی و واقعی با #انتظار_قلابی و دروغین، دچار سادهانگاری شدهایم. نمونهای پرکاربرد از #مغالطه_پهلوان_پنبه. از #انتظار_منفعل و از #انجمن_حجتیه در خیال خود پهلوانی ضعیف ساختهایم که سریع میتوان به زمینش زد و به خویش افتخار کرد.
⭕️ سالهاست میپنداریم دعوای اصلی ما انقلابیون، تنها با آنانی است که به #اسلام_فردی معتقدند، مفهوم #مبارزه و #شهادت را قبول ندارند، اهل #برائت و #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر نیستند، معتقدند در عصر غیبت باید فساد را ترویج کرد تا #امام_زمان –عجل الله فرجه- بیاید و...! البته که درگیری با چنین جماعتی –اگر هنوز وجود داشته باشند- واجب است. اما این سادهانگاری در مرزبندی دو نوع انتظار، باعث شده بسیاری از ما نخواسته و ندانسته، اتفاقاً آب به آسیاب همان #انتظار_قلابی بریزیم و به گزارهها و نمادهای حجتیهای دامن بزنیم.
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی #ظهور را طلوعی پس از شب #غیبت میپندارند، #امید را تنها به #آینده معطوف میکنند و امروز را زمانهی سیطره #ظلم میدانند. و این همان چیزی است که تقریباً همهی حرف #شعر_آیینی ما و #دلنوشته ها و شعارهای ما برای امام زمان هم هست! یعنی دقیقاً خلاف اعتقادی که امام را خورشیدی نه در غروب، که در پس ابر میشناسد. وقتی #خورشید_پشت_ابر باشد، روز است و نور هست و گرما و حرکت. وعده خدا که «ان تنصروا الله ینصرکم» (#محمد ۷) و «لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» (#آل_عمران ۱۳۹) همیشه راست است و برخلاف همهی «آیهی یأس» خواندنهای ما، امام نه برای پایان دادن به جهانی سراسر ظلمت و غم، که برای تکمیل پیروزی های #جریان_حق میآید تا مصداق «والله متم نوره» (#صف ۸) باشد.
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی به انفاق، کار خیر، ترویج دین و... دعوت میکنند و این اتفاقا یعنی #اسلام_اجتماعی و نه سیاسی. اسلامی اجتماعی که نه به ابزارهای حاکمیتی برای تحقق اهداف دین میاندیشد و نه به پیچیدگی ها و معادلات ستمساز و ستمسوز ملی و بینالمللی کاری دارد. نگاه اجتماعی اینان #مسیحی وار، بیخطر و مثبت است و هرگز خود را به دردسرهای #اسلام_حکومتی و #اسلام_انقلابی و #اسلام_سیاسی گرفتار نمیکند. آیا تربیت اجتماعی و پیامهای تبلیغی امروز ما این #اسلام_حداقلی اجتماعی را تبلیغ می کند یا #اسلام_حداکثری انقلابی را؟
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی بعضاً با #بهائیت جنگ اعتقادی کردهاند، دغدغه #آمادگی اعتقادی و معنوی برای #ظهور دارند، با #فرق_انحرافی مقابله کردهاند و... اما هیچ گاه خطر مبارزه آشکار با دشمنان فرقهساز را به جان نخریدهاند و به ریشههای انحرافات نیاندیشیدهاند و کانون اصلی آن یعنی #استکبار #امریکا و #صهیونیسم را در عمل به چالش نکشیدهاند. آیا بسیاری از سرگرمیهای امروز ما در عرصه #کار_فرهنگی، جلوهای از بازی کمخطر و وجدانراضیکن حجتیه نیست؟!
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی اهل #دشمنستیزی اند اما اول از همه #اهل_سنت را دشمن میگیرند و حاضر نیستند امام زمانی را که «مهدی الامم» و #منجی_بشریت است، بیشتر از منتقم و منجی شیعیان و «آقامون» بنامند. از میان همه قصههای تشرف، قصه «انار و حاکم بحرین» را میپسندند. و در اوج حملات #اسرائیل به #فلسطین، شبهه ناصبی بودن فلسطینیان را شایعه میکنند. و حتی اگر به مسالمت با #مسیحیت تن دهند، دلشان با #اهل_سنت پاک نمیشود. آیا بخش بزرگی از ادبیات آیینی ما و نیز تربیت ناقص مذهبی ما جز اینچنین نگاهی را اقتضا میکند؟ آیا طبیعی نیست که از سالها پیش نام #روز_جهانی_مستضعفین برای #نیمه_شعبان، فراموش شده است؟ و آیا ما نیز به کودکانمان جز این که «هزار و چارصد ساله، شیعه در انتظاره» چه چیز بیشتری میآموزیم؟
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی مشتاق #شهادت در رکاب #امام_زمان هستند اما خون شهیدان قبل از حضور امام معصوم را هدر میبینند و به صحنههای #جنگ دیروز و امروز به چشم شک مینگرند. حال تصور کنید بخواهند درباره حقانیت شهدای #اهل_سنت فلسطین قضاوت کنند! آری، تفاوت است میان وقتی که به قول استاد #سیدرضا_مؤید به امام عصر میگوییم: تو «وارث شهدا»یی/ خدا کند که بیایی، با وقتی که تنها به «جاندادههای مسیر عبورش» قسم یاد میکنیم!
⭕️ خلاصه، خلاصهی اسلام اینان، با احترام به خلوصشان، دو چیز است: یکی #ظاهربینی و #سطحینگری و دیگری #عافیتطلبی و #راحتطلبی. و اگر ما جماعت #مذهبی_انقلابی هم دچار چنین آفاتی شویم، فحش دادن مان به حجتیه و تظاهرمان به انقلابیگری دردی از ما دوا نخواهد کرد. این، همزمان پاسخی بود به آن پرسش پیشین، که چرا برخی موضوعات اهم از قبیل فراخوان #نائب_امام_زمان به جهاد برای #اقتصاد_مقاومتی، آن قدر در ما جوش و خروش ایجاد نمیکند که برخی جنجال ها و موضوعات مهم یا بی اهمیت؟!
@smjmiry
🔵 آیا #انتظار ما #انقلابی است؟!
سوزنی به خود و جوالدوزی به #حجتیه
محمدجواد میری
⭕️ سالهاست در توضیح تفاوت بین #انتظار_انقلابی و واقعی با #انتظار_قلابی و دروغین، دچار سادهانگاری شدهایم. نمونهای پرکاربرد از #مغالطه_پهلوان_پنبه. از #انتظار_منفعل و از #انجمن_حجتیه در خیال خود پهلوانی ضعیف ساختهایم که سریع میتوان به زمینش زد و به خویش افتخار کرد.
⭕️ سالهاست میپنداریم دعوای اصلی ما انقلابیون، تنها با آنانی است که به #اسلام_فردی معتقدند، مفهوم #مبارزه و #شهادت را قبول ندارند، اهل #برائت و #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر نیستند، معتقدند در عصر غیبت باید فساد را ترویج کرد تا #امام_زمان –عجل الله فرجه- بیاید و...! البته که درگیری با چنین جماعتی –اگر هنوز وجود داشته باشند- واجب است. اما این سادهانگاری در مرزبندی دو نوع انتظار، باعث شده بسیاری از ما نخواسته و ندانسته، اتفاقاً آب به آسیاب همان #انتظار_قلابی بریزیم و به گزارهها و نمادهای حجتیهای دامن بزنیم.
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی #ظهور را طلوعی پس از شب #غیبت میپندارند، #امید را تنها به #آینده معطوف میکنند و امروز را زمانهی سیطره #ظلم میدانند. و این همان چیزی است که تقریباً همهی حرف #شعر_آیینی ما و #دلنوشته ها و شعارهای ما برای امام زمان هم هست! یعنی دقیقاً خلاف اعتقادی که امام را خورشیدی نه در غروب، که در پس ابر میشناسد. وقتی #خورشید_پشت_ابر باشد، روز است و نور هست و گرما و حرکت. وعده خدا که «ان تنصروا الله ینصرکم» (#محمد ۷) و «لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» (#آل_عمران ۱۳۹) همیشه راست است و برخلاف همهی «آیهی یأس» خواندنهای ما، امام نه برای پایان دادن به جهانی سراسر ظلمت و غم، که برای تکمیل پیروزی های #جریان_حق میآید تا مصداق «والله متم نوره» (#صف ۸) باشد.
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی به انفاق، کار خیر، ترویج دین و... دعوت میکنند و این اتفاقا یعنی #اسلام_اجتماعی و نه سیاسی. اسلامی اجتماعی که نه به ابزارهای حاکمیتی برای تحقق اهداف دین میاندیشد و نه به پیچیدگی ها و معادلات ستمساز و ستمسوز ملی و بینالمللی کاری دارد. نگاه اجتماعی اینان #مسیحی وار، بیخطر و مثبت است و هرگز خود را به دردسرهای #اسلام_حکومتی و #اسلام_انقلابی و #اسلام_سیاسی گرفتار نمیکند. آیا تربیت اجتماعی و پیامهای تبلیغی امروز ما این #اسلام_حداقلی اجتماعی را تبلیغ می کند یا #اسلام_حداکثری انقلابی را؟
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی بعضاً با #بهائیت جنگ اعتقادی کردهاند، دغدغه #آمادگی اعتقادی و معنوی برای #ظهور دارند، با #فرق_انحرافی مقابله کردهاند و... اما هیچ گاه خطر مبارزه آشکار با دشمنان فرقهساز را به جان نخریدهاند و به ریشههای انحرافات نیاندیشیدهاند و کانون اصلی آن یعنی #استکبار #امریکا و #صهیونیسم را در عمل به چالش نکشیدهاند. آیا بسیاری از سرگرمیهای امروز ما در عرصه #کار_فرهنگی، جلوهای از بازی کمخطر و وجدانراضیکن حجتیه نیست؟!
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی اهل #دشمنستیزی اند اما اول از همه #اهل_سنت را دشمن میگیرند و حاضر نیستند امام زمانی را که «مهدی الامم» و #منجی_بشریت است، بیشتر از منتقم و منجی شیعیان و «آقامون» بنامند. از میان همه قصههای تشرف، قصه «انار و حاکم بحرین» را میپسندند. و در اوج حملات #اسرائیل به #فلسطین، شبهه ناصبی بودن فلسطینیان را شایعه میکنند. و حتی اگر به مسالمت با #مسیحیت تن دهند، دلشان با #اهل_سنت پاک نمیشود. آیا بخش بزرگی از ادبیات آیینی ما و نیز تربیت ناقص مذهبی ما جز اینچنین نگاهی را اقتضا میکند؟ آیا طبیعی نیست که از سالها پیش نام #روز_جهانی_مستضعفین برای #نیمه_شعبان، فراموش شده است؟ و آیا ما نیز به کودکانمان جز این که «هزار و چارصد ساله، شیعه در انتظاره» چه چیز بیشتری میآموزیم؟
⭕️ طیف #مذهبی_سنتی مشتاق #شهادت در رکاب #امام_زمان هستند اما خون شهیدان قبل از حضور امام معصوم را هدر میبینند و به صحنههای #جنگ دیروز و امروز به چشم شک مینگرند. حال تصور کنید بخواهند درباره حقانیت شهدای #اهل_سنت فلسطین قضاوت کنند! آری، تفاوت است میان وقتی که به قول استاد #سیدرضا_مؤید به امام عصر میگوییم: تو «وارث شهدا»یی/ خدا کند که بیایی، با وقتی که تنها به «جاندادههای مسیر عبورش» قسم یاد میکنیم!
⭕️ خلاصه، خلاصهی اسلام اینان، با احترام به خلوصشان، دو چیز است: یکی #ظاهربینی و #سطحینگری و دیگری #عافیتطلبی و #راحتطلبی. و اگر ما جماعت #مذهبی_انقلابی هم دچار چنین آفاتی شویم، فحش دادن مان به حجتیه و تظاهرمان به انقلابیگری دردی از ما دوا نخواهد کرد. این، همزمان پاسخی بود به آن پرسش پیشین، که چرا برخی موضوعات اهم از قبیل فراخوان #نائب_امام_زمان به جهاد برای #اقتصاد_مقاومتی، آن قدر در ما جوش و خروش ایجاد نمیکند که برخی جنجال ها و موضوعات مهم یا بی اهمیت؟!
@smjmiry
@smjmiry
🔵 وحید آقا
به یاد شهید دکتر #دیالمه نماینده مردم مشهد در اولین دوره #مجلس_شورای_اسلامی و از شهدای #هفتم_تیر
⭕️ قرار بود ایران، ایران دیگری بشود، به زورِ کلاه شاپو و لباس متحدالشکل و کابارهها و البته یک مشت صنایع خارجی که حداکثر توی ایران مونتاژشان میشد کرد.
قرار بود جشنهای 2500 ساله و فرّه ایزدی همایونی سر تودهها را به شکوه باستانی کشورشان گرم کند. قرار بود مردم به پیشینه هخامنشیشان مفتخر باشند و از حالِ پهلویشان راضی. و نسلهای پیر و جوان، پشتگرم به #اصلاحات_رضاخانی، چشم به فردایی رویایی بدوزند که در آن، #سبک_زندگی را دنیای متجدد تعیین میکرد: سپردن سرمایهها به ممالک راقیه. مصرف کردن محصولات صنعتی، لوازم آرايشي، پنیرهای قالبی، گوشتهای یخی و تئوریهای مملکتداری.
قرار بود ایران، #ایران دیگری بشود. قرار بود مدرسهها نسل جدید را برای دنیای جدید آموزش دهند و دانشگاهها جوانان را برای اداره کشوری متفاوت مهیاکنند. کشوری که در آن، #اروپا و #امریکا آرمان توسعهیافتگی بودند و دین و سنتها، مزاحم #پیشرفت .
⭕️ قرار بود هر چیزی که رنگ #دين دارد محو شود. البته نه هر چیزی. کسی به نماز و روزه پیرمردها و پیرزنها کاری نداشت. دینی که بخواهد چشم و گوش جوانها را باز کند، خطرناک بود و ممنوع.... قرار بود دین را #آخوندهای_درباری و #مقدسین گوشهنشین تفسیر کنند و #شاهِ شیعه، #سایه_خدا معرفی شود و مردم هم سرشان گرم دنیای جدیدی بشود که اربابان واقعی حضرت سایه نقشهاش را کشیده بودند.
تنها چیزی که در رویاهای مدرن #شاهنشاهی قرار نبود، این بود که نسل جدید، به سنتهایی برگردد که ریشه در دین دارند و آرمانهایی که با نظم نوین جهانی سر آشتی نداشتند. قرار نبود جوانان ایرانی به چیزی فراتر از پرستش در و دیوار تخت جمشید و نبش قبر کوروش فکر کنند. نه، قرار نبود دانشگاه بشود جای امثال عبدالحمید...
⭕️ آن روزها #دانشگاه مرکز درگیریها بود. نه فقط زد و خوردهای آشکار، که بیشتر از همه، غوغا و قشونکشی ایدئولوژیهای مختلف. و این وسط جو برای بچه مسلمانها از همه سنگینتر بود. غربگراها مذهب را ارتجاع قرون وسطایی میدانستند و شرقگراها دین را تریاک سستکننده تودهها. و هیچ کدام نمیتوانستند قبول کنند مقلدان #امام_خمینی پیشرو مبارزه با ظلم و جهل حاکم باشند. امثال وحیدآقا به آخوندیسم متهم بودند و باید همزمان با مبارزهشان با رژیم، با این تصورات موهوم و این کوتهفکری مبارزان هم مقابله میکردند. دانشگاه -نه مثل امروز، سرد و ساکت- میدان اصلی #مبارزه فکری و فرهنگی بود. خانه دانشجویی عبدالحمید که حالا دیگر بین بچهها مشهور شده بود به #وحید_آقا با آن کتابها و نوارها و اعلامیههای ممنوعهاش، و با آن بحثهای شبانه روزی ایدئولوژیک و سیاسیاش، در چنین وضعی پاگرفت. وحید آقا همان قدر که کار تشکیلاتی و فکری و سیاسی را مبارزه میدانست، سر زدن به کپرنشینهای بشاگرد و سیستان و ثبت و انعکاس رنجهای آنان را هم جزو مبارزه میدانست.
⭕️ خون شهید و اشک یتیم، سیل خروشنده انقلاب را جاری کرد و آن واقعه بزرگ رخ داد. خیلیها مثل #بازرگان معتقد بودند، انقلاب انجام یافت و مردم باید به خانه هایشان برگردند. اما شاگردان امام میدانستند که #انقلاب تازه شروع شده. #پهلوی رفته بود اما پشت صحنههایش هنوز بودند: نسخههای خارجی برای مدیریت کشور، اخلاق اقتصاد مصرفی، قلم به دستهای خودباخته، سرمایهسالاران سودجو، #مذهبیهای_ضدانقلاب و مذهبهای بخور و بخوابی، دانشگاههای وابسته و چشم امید بسته به خارج. و هزار گره باز نشده دیگری که انقلاب برای گشودنشان آمده بود. پس کار تمام که نشده بود هیچ، سختتر از قبل هم بود. امثال آقا وحید حالا دیگر هم باید با دشمن نقابزده میجنگیدند و هم طرحی نو در میانداختند. در جامعه، در دانشگاه، در دانشگاهیها...
بخشهایی از متن مستند «وحیدآقا» (به قلم محمدجواد میری، ۱۳۸۷) درباره زندگی و مبارزات شهید عبدالحمید #دیالمه به کارگردانی #حجت_احمدیزر و #محمدمهدی_خالقی
@smjmiry
🔵 وحید آقا
به یاد شهید دکتر #دیالمه نماینده مردم مشهد در اولین دوره #مجلس_شورای_اسلامی و از شهدای #هفتم_تیر
⭕️ قرار بود ایران، ایران دیگری بشود، به زورِ کلاه شاپو و لباس متحدالشکل و کابارهها و البته یک مشت صنایع خارجی که حداکثر توی ایران مونتاژشان میشد کرد.
قرار بود جشنهای 2500 ساله و فرّه ایزدی همایونی سر تودهها را به شکوه باستانی کشورشان گرم کند. قرار بود مردم به پیشینه هخامنشیشان مفتخر باشند و از حالِ پهلویشان راضی. و نسلهای پیر و جوان، پشتگرم به #اصلاحات_رضاخانی، چشم به فردایی رویایی بدوزند که در آن، #سبک_زندگی را دنیای متجدد تعیین میکرد: سپردن سرمایهها به ممالک راقیه. مصرف کردن محصولات صنعتی، لوازم آرايشي، پنیرهای قالبی، گوشتهای یخی و تئوریهای مملکتداری.
قرار بود ایران، #ایران دیگری بشود. قرار بود مدرسهها نسل جدید را برای دنیای جدید آموزش دهند و دانشگاهها جوانان را برای اداره کشوری متفاوت مهیاکنند. کشوری که در آن، #اروپا و #امریکا آرمان توسعهیافتگی بودند و دین و سنتها، مزاحم #پیشرفت .
⭕️ قرار بود هر چیزی که رنگ #دين دارد محو شود. البته نه هر چیزی. کسی به نماز و روزه پیرمردها و پیرزنها کاری نداشت. دینی که بخواهد چشم و گوش جوانها را باز کند، خطرناک بود و ممنوع.... قرار بود دین را #آخوندهای_درباری و #مقدسین گوشهنشین تفسیر کنند و #شاهِ شیعه، #سایه_خدا معرفی شود و مردم هم سرشان گرم دنیای جدیدی بشود که اربابان واقعی حضرت سایه نقشهاش را کشیده بودند.
تنها چیزی که در رویاهای مدرن #شاهنشاهی قرار نبود، این بود که نسل جدید، به سنتهایی برگردد که ریشه در دین دارند و آرمانهایی که با نظم نوین جهانی سر آشتی نداشتند. قرار نبود جوانان ایرانی به چیزی فراتر از پرستش در و دیوار تخت جمشید و نبش قبر کوروش فکر کنند. نه، قرار نبود دانشگاه بشود جای امثال عبدالحمید...
⭕️ آن روزها #دانشگاه مرکز درگیریها بود. نه فقط زد و خوردهای آشکار، که بیشتر از همه، غوغا و قشونکشی ایدئولوژیهای مختلف. و این وسط جو برای بچه مسلمانها از همه سنگینتر بود. غربگراها مذهب را ارتجاع قرون وسطایی میدانستند و شرقگراها دین را تریاک سستکننده تودهها. و هیچ کدام نمیتوانستند قبول کنند مقلدان #امام_خمینی پیشرو مبارزه با ظلم و جهل حاکم باشند. امثال وحیدآقا به آخوندیسم متهم بودند و باید همزمان با مبارزهشان با رژیم، با این تصورات موهوم و این کوتهفکری مبارزان هم مقابله میکردند. دانشگاه -نه مثل امروز، سرد و ساکت- میدان اصلی #مبارزه فکری و فرهنگی بود. خانه دانشجویی عبدالحمید که حالا دیگر بین بچهها مشهور شده بود به #وحید_آقا با آن کتابها و نوارها و اعلامیههای ممنوعهاش، و با آن بحثهای شبانه روزی ایدئولوژیک و سیاسیاش، در چنین وضعی پاگرفت. وحید آقا همان قدر که کار تشکیلاتی و فکری و سیاسی را مبارزه میدانست، سر زدن به کپرنشینهای بشاگرد و سیستان و ثبت و انعکاس رنجهای آنان را هم جزو مبارزه میدانست.
⭕️ خون شهید و اشک یتیم، سیل خروشنده انقلاب را جاری کرد و آن واقعه بزرگ رخ داد. خیلیها مثل #بازرگان معتقد بودند، انقلاب انجام یافت و مردم باید به خانه هایشان برگردند. اما شاگردان امام میدانستند که #انقلاب تازه شروع شده. #پهلوی رفته بود اما پشت صحنههایش هنوز بودند: نسخههای خارجی برای مدیریت کشور، اخلاق اقتصاد مصرفی، قلم به دستهای خودباخته، سرمایهسالاران سودجو، #مذهبیهای_ضدانقلاب و مذهبهای بخور و بخوابی، دانشگاههای وابسته و چشم امید بسته به خارج. و هزار گره باز نشده دیگری که انقلاب برای گشودنشان آمده بود. پس کار تمام که نشده بود هیچ، سختتر از قبل هم بود. امثال آقا وحید حالا دیگر هم باید با دشمن نقابزده میجنگیدند و هم طرحی نو در میانداختند. در جامعه، در دانشگاه، در دانشگاهیها...
بخشهایی از متن مستند «وحیدآقا» (به قلم محمدجواد میری، ۱۳۸۷) درباره زندگی و مبارزات شهید عبدالحمید #دیالمه به کارگردانی #حجت_احمدیزر و #محمدمهدی_خالقی
@smjmiry
@smjmiry
🔵 دولت عُشاق
به خاک حاصلخیز «یمن» که همچنان شهید میدهد
در گور، خوشا قهقهۀ بیکفنی را
در چشمۀ خورشید، بهخون آبتنی را...
آوازهات ای خاک، از افلاک گذر کرد
تا «فاطمه آورد کساء یمنی را»...*
ای ابرهه ابتر شده از خنجر خشمت
آغاز کن از دور حرم بتشکنی را
بر هیمۀ این بولهبان پای بنه تا
آتش بزنی هیمنۀ اهرمنی را
پیرانه «عقابِ گـَر» اگر گرم رجز شد
بشکن چو هما جمجمۀ لافزنی را **
بادی شو و بر سلسلۀ عاد وزان شو
تا باز دهی بوی اویس قرنی را
هر گوشۀ این خاک شنیدم که شهیدی
سر داده چنین نغمۀ حبالوطنی را:
«یا أرضُ أذيعي بنشيدي و أعيدي ***
در دولت عشاق، خوشا بیکفنی را...»
محمدجواد میری
* فرازی از حدیث شریف کساء
** هما، همان کرکس استخوانخوار است. کرکس نشان جمهوری #یمن است و عقابِ گَر (تاس) نشان ایالات متحده #امریکا.
*** «ای زمین، سرودم را فاش گو و باز گو!» (بر اساس فرازهای نخست سرود ملی یمن: ردّدي أیتها الدنیا نشیدي، ردّدیه و أعیدي و أعیدي...).
@smjmiry
🔵 دولت عُشاق
به خاک حاصلخیز «یمن» که همچنان شهید میدهد
در گور، خوشا قهقهۀ بیکفنی را
در چشمۀ خورشید، بهخون آبتنی را...
آوازهات ای خاک، از افلاک گذر کرد
تا «فاطمه آورد کساء یمنی را»...*
ای ابرهه ابتر شده از خنجر خشمت
آغاز کن از دور حرم بتشکنی را
بر هیمۀ این بولهبان پای بنه تا
آتش بزنی هیمنۀ اهرمنی را
پیرانه «عقابِ گـَر» اگر گرم رجز شد
بشکن چو هما جمجمۀ لافزنی را **
بادی شو و بر سلسلۀ عاد وزان شو
تا باز دهی بوی اویس قرنی را
هر گوشۀ این خاک شنیدم که شهیدی
سر داده چنین نغمۀ حبالوطنی را:
«یا أرضُ أذيعي بنشيدي و أعيدي ***
در دولت عشاق، خوشا بیکفنی را...»
محمدجواد میری
* فرازی از حدیث شریف کساء
** هما، همان کرکس استخوانخوار است. کرکس نشان جمهوری #یمن است و عقابِ گَر (تاس) نشان ایالات متحده #امریکا.
*** «ای زمین، سرودم را فاش گو و باز گو!» (بر اساس فرازهای نخست سرود ملی یمن: ردّدي أیتها الدنیا نشیدي، ردّدیه و أعیدي و أعیدي...).
@smjmiry