@smjmiry
🔵 غوغای نامزدها و غفلت حزبالله از سه موضوع مهمتر
🔻خلاصه نکات مطرح شده در #جلسه_هفتگی فتیه، در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۹۶
محمدجواد میری
این روزها توجه به برخی مسائل فرعی مثل این که «چه کسی باید بهنفع چه کسی کنار برود؟ و تکثر نامزدها خوب است یا نه؟» باعث شده تمرکز بچههای علاقمند به انقلاب از سه مسالهی مهمتر در #انتخابات برداشته شود.
⭕️ انتخابات شوراها
مسالهی اول توجه به #انتخابات_شوراها ست. شوراها و شهرداریها بسیار برای کشور سرنوشتسازند. تصمیمات مدیران شهری میتواند در وضع #اشتغال و #تولید محلی تغییرات اساسی ایجاد کند. اثری که #مدیریت_شهری بر تقویت یا تضعیف #هویت مردم و در نتیجه پیشرفت یا بحرانزاییهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دارد بسیار پنهان اما مهم است. سوء مدیریتهای محلی در تراشیدن ضدانقلاب بسیار موثر بوده و هستند. هرچه پیش میرویم، نقش مدیریتهای محلی پررنگتر هم خواهد شد. نباید سرنوشت #انتخابات_شورای_شهر را به #لیست_های_سیاسی مختلف که افرادی ظاهرا متخصص یا موجه اما در واقع بیبنیه و بینگاه را بالا میبرند داد.
⭕️ حضور حداکثری
مسالهی دوم #حضور_حداکثری و پرشور #مردم در انتخابات است که به تصریح رهبر انقلاب حتی از #انتخاب_اصلح هم مهمتر است! این که خیلیها برای این قصه دل نمیسوزانند ناشی از نگاه سطحی و کوتاهمدتشان به انتخابات و درک غلطشان از جایگاه کلیدی #جمهوریت در نظام ایدهآل اسلامی است. هرچه جمهوریت را فعالتر کنیم -کاری که جریانات سیاسی یا عمیقاً به آن معتقد نیستند و یا از فهم چگونگی آن عاجزند- خود مردم منشأ انواع #خلاقیت و رویشهای مفید و تحولآفرینی خواهند بود که پیشبرندهی مسیر انقلاب خواهد بود.
حضور حداکثری در انتخابات، کمترین کار برای حراست از جمهوریت نظام است. از سادهترین راههای ایجاد شور انتخاباتی در این ایام هم فراتر بردن انتخابات از یک مواجههی #دوقطبی یا چندقطبی بین چهرههای سیاسی است. مطلوب انقلاب نیست که باب رویشهای سیاسی را چه در قله و چه در بدنه ببندیم تا از دو جناح، دو نفر (نامزد واحد!) بالا بیایند و مردم هم مثل #آمریکا به مناظره فیل و الاغ رای بدهند. مردم باید حرف دل خود را در گزینههای نزدیکتر به سلیقهی خود بشنوند و چالش کنند و طی یک فرایند چهارساله، درک عمیقتری از شرایط و چشمانداز حرکت جمعی خود پیدا کنند.
⭕️ انتخاب اصلح
نکته ی سوم که عملاً مغفول مانده، دامن زدن به گفتمان انتخاب #اصلح هست. «انتخاب اصلح» از بنیادهای تفکر سیاسی شیعی و انقلابی و از بیّنات اندیشه #امام و #رهبر_انقلاب است. ادبیات جعلی #صالح_مقبول هم نه ادعای صادقانهای از سوی سیاسیون است و خودشان به آن پایبندند، و نه رشدی در حرکت نظام ایجاد میکند. مسکّنی قلابی است که بیشتر به درد تخدیر فعالان مردمی میخورد.
🔹 مساله تکثر نامزدها...
اما پیرامون سوالی که درباره سال 92 پرسیده شد که آیا #روحانی بر اثر #تکثر نامزدهای اصولگرا انتخاب شد یا نه؟! باید بگویم اولاً مردم اساساً این دستهبندیها را ملاک عمل قرار نمیدهند و مبنای انتخابشان در همه ادوار بهطور کلی یکسان است. در ثانی، در سال 92 مردم برونرفت از شرایط اقتصادی موجود -که ناشی از عدم تحقق #اقتصاد_مقاومتی بود- را میخواستند و همزمان که روحانی و البته در کنارش #عارف و #ولایتی -که از نظر کارکرد همسو با این دو نفر بود و کنار هم نرفت- مشغول کار تیمی خواسته یا نخواسته خود بر بستر این خواست عمومی بودند، نامزد مدعی مقبولیتِ بیشتر هم داشت با جملات قصار آقای روحانی منکوب میشد و #بی_بی_سی م در شکل دادن به گفتمان برخی رایدهندگان و ایجاد توهم #امید به جریان مدعی #اعتدال یا اصلاح، نقشآفرینی کرد. حتی اگر انتخابات به دور دوم رفته بود باز هم مجموع این شرایط تکرار میشد و روحانی غلبه میکرد. همان طور که در سال 84 هم احمدینژاد بدون حمایت اصولگرایان و در شرایط تعدد نامزدها گفتمانش غلبه کرد.
مشکل این است که ما میخواهیم کمکاریهایمان در تحقق مطالبات رهبری و اقناع مردم را به گردن همدیگر بیندازیم و مساله را سادهانگارانه حل کنیم. اصلا این چه تصور خامی است که اگر یک جناح یک نامزد داشته باشد، پیروزی تضمینی انتخابات با اوست؟ این هم ناشی از درک سطحی ما از معنای انتخابات و نشناختن مردممان است.
تشکل مردمی فتیه
@tashakol_mardomi_fetye
#هویت #خلاقیت #جمهوریت
کانال اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری 👇👇👇
@smjmiry
🔵 غوغای نامزدها و غفلت حزبالله از سه موضوع مهمتر
🔻خلاصه نکات مطرح شده در #جلسه_هفتگی فتیه، در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۹۶
محمدجواد میری
این روزها توجه به برخی مسائل فرعی مثل این که «چه کسی باید بهنفع چه کسی کنار برود؟ و تکثر نامزدها خوب است یا نه؟» باعث شده تمرکز بچههای علاقمند به انقلاب از سه مسالهی مهمتر در #انتخابات برداشته شود.
⭕️ انتخابات شوراها
مسالهی اول توجه به #انتخابات_شوراها ست. شوراها و شهرداریها بسیار برای کشور سرنوشتسازند. تصمیمات مدیران شهری میتواند در وضع #اشتغال و #تولید محلی تغییرات اساسی ایجاد کند. اثری که #مدیریت_شهری بر تقویت یا تضعیف #هویت مردم و در نتیجه پیشرفت یا بحرانزاییهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دارد بسیار پنهان اما مهم است. سوء مدیریتهای محلی در تراشیدن ضدانقلاب بسیار موثر بوده و هستند. هرچه پیش میرویم، نقش مدیریتهای محلی پررنگتر هم خواهد شد. نباید سرنوشت #انتخابات_شورای_شهر را به #لیست_های_سیاسی مختلف که افرادی ظاهرا متخصص یا موجه اما در واقع بیبنیه و بینگاه را بالا میبرند داد.
⭕️ حضور حداکثری
مسالهی دوم #حضور_حداکثری و پرشور #مردم در انتخابات است که به تصریح رهبر انقلاب حتی از #انتخاب_اصلح هم مهمتر است! این که خیلیها برای این قصه دل نمیسوزانند ناشی از نگاه سطحی و کوتاهمدتشان به انتخابات و درک غلطشان از جایگاه کلیدی #جمهوریت در نظام ایدهآل اسلامی است. هرچه جمهوریت را فعالتر کنیم -کاری که جریانات سیاسی یا عمیقاً به آن معتقد نیستند و یا از فهم چگونگی آن عاجزند- خود مردم منشأ انواع #خلاقیت و رویشهای مفید و تحولآفرینی خواهند بود که پیشبرندهی مسیر انقلاب خواهد بود.
حضور حداکثری در انتخابات، کمترین کار برای حراست از جمهوریت نظام است. از سادهترین راههای ایجاد شور انتخاباتی در این ایام هم فراتر بردن انتخابات از یک مواجههی #دوقطبی یا چندقطبی بین چهرههای سیاسی است. مطلوب انقلاب نیست که باب رویشهای سیاسی را چه در قله و چه در بدنه ببندیم تا از دو جناح، دو نفر (نامزد واحد!) بالا بیایند و مردم هم مثل #آمریکا به مناظره فیل و الاغ رای بدهند. مردم باید حرف دل خود را در گزینههای نزدیکتر به سلیقهی خود بشنوند و چالش کنند و طی یک فرایند چهارساله، درک عمیقتری از شرایط و چشمانداز حرکت جمعی خود پیدا کنند.
⭕️ انتخاب اصلح
نکته ی سوم که عملاً مغفول مانده، دامن زدن به گفتمان انتخاب #اصلح هست. «انتخاب اصلح» از بنیادهای تفکر سیاسی شیعی و انقلابی و از بیّنات اندیشه #امام و #رهبر_انقلاب است. ادبیات جعلی #صالح_مقبول هم نه ادعای صادقانهای از سوی سیاسیون است و خودشان به آن پایبندند، و نه رشدی در حرکت نظام ایجاد میکند. مسکّنی قلابی است که بیشتر به درد تخدیر فعالان مردمی میخورد.
🔹 مساله تکثر نامزدها...
اما پیرامون سوالی که درباره سال 92 پرسیده شد که آیا #روحانی بر اثر #تکثر نامزدهای اصولگرا انتخاب شد یا نه؟! باید بگویم اولاً مردم اساساً این دستهبندیها را ملاک عمل قرار نمیدهند و مبنای انتخابشان در همه ادوار بهطور کلی یکسان است. در ثانی، در سال 92 مردم برونرفت از شرایط اقتصادی موجود -که ناشی از عدم تحقق #اقتصاد_مقاومتی بود- را میخواستند و همزمان که روحانی و البته در کنارش #عارف و #ولایتی -که از نظر کارکرد همسو با این دو نفر بود و کنار هم نرفت- مشغول کار تیمی خواسته یا نخواسته خود بر بستر این خواست عمومی بودند، نامزد مدعی مقبولیتِ بیشتر هم داشت با جملات قصار آقای روحانی منکوب میشد و #بی_بی_سی م در شکل دادن به گفتمان برخی رایدهندگان و ایجاد توهم #امید به جریان مدعی #اعتدال یا اصلاح، نقشآفرینی کرد. حتی اگر انتخابات به دور دوم رفته بود باز هم مجموع این شرایط تکرار میشد و روحانی غلبه میکرد. همان طور که در سال 84 هم احمدینژاد بدون حمایت اصولگرایان و در شرایط تعدد نامزدها گفتمانش غلبه کرد.
مشکل این است که ما میخواهیم کمکاریهایمان در تحقق مطالبات رهبری و اقناع مردم را به گردن همدیگر بیندازیم و مساله را سادهانگارانه حل کنیم. اصلا این چه تصور خامی است که اگر یک جناح یک نامزد داشته باشد، پیروزی تضمینی انتخابات با اوست؟ این هم ناشی از درک سطحی ما از معنای انتخابات و نشناختن مردممان است.
تشکل مردمی فتیه
@tashakol_mardomi_fetye
#هویت #خلاقیت #جمهوریت
کانال اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری 👇👇👇
@smjmiry
Forwarded from تشکل مردمی فتیه
🔻فعالیت های دانشجویی در دو راهی جامعیت و تخصص(۱)🔺
ارائه توسط آقای محمد جواد میری در جلسه هفتگی فتیه
🗓نهم مرداد ماه 1398
💢 رهبری در دیدار رمضانی امسال به دانشجویان تاکید کردند که دانشجویان باید بر فعالیتهای تخصصی تمرکز داشته باشند و کار کیفی انجام دهند. عرصههای مختلفی را هم برای فعالیتهای فرهنگی و سیاسی ذکر میکنند. چالشی که ذیل این مطلب میتوان مطرح کرد دوراهی «جامعیت» و «تخصص» برای دانشجو است. دو مسئلهای که در نگاه اول، ممکن است قابل جمع به نظر نرسند.
🔷یک طرف این قضیه جامعیت است. ما در نهایت به دنبال تربیت جامع هستیم و میخواهیم جنبههای مختلف شخصیت ما رشد پیدا کند. انسانهایی که تکبعدی رشد میکنند نمیتوانند با مسائلِ واقعی پیرامون هم درست برخورد کنند. در فضای دانشجویی هم تنوع موضوعات و حیطهها، این دغدغه و وسوسه را در انسان ایجاد میکند که به همه حوزهها ورود پیدا کند. جامعیت، آفاتی هم دارد. یک آفت پراکندگی است؛ یعنی هر روز در نقطهای کار کردن و در واقع همه کاره و هیچ کاره بودن.
🔶 طرف دیگر قضیه هم تخصص است. خیلیها از همان دوره دانشجویی دنبال این هستند که در یک حوزه خاص تخصص پیدا کنند تا در آینده به وسیله این تخصص، در جامعه کارآمدی داشته باشند و درواقع یک مزیت نسبی برای خود پیدا کنند. پیدا کردن این تخصص هم در گرو دو ملاک است؛ اول نیاز جامعه و دوم مزیتهای شخصی فرد. اگر شخص بتواند وجه مشترک بین این دو را پیدا بکند میتواند انتخاب خوبی داشته باشد. از طرفی آفت تخصص هم تکبعدی بودن است. تک بعدی بودنی که در نهایت باعث میشود ما از یک رشد متوازن فکری و شخصیتی محروم شویم.
🛑 پاسخ به این سوال در درجه اول تکنیکی نیست بلکه نگرشی است. اصل توجه و التفات به این نکته که ما باید هم تخصص داشته باشیم و هم جامعیت، مهم است و خودبهخود در مسیر به توازن ما کمک میدهد.
دوم این که مراقب باشیم در حوزه معرفتی و معنوی، دچار تخصصگرایی نشویم. گاهی اشخاص با توجه به مزیتی که در خود احساس میکنند، به مرور چنان در آن فضای خاص غور (تامل) میکنند که نظام فکریشان بر اساس همان فضا دگرگون میشود. وقتی با آنها در مورد تحلیل مسائل صحبت میکنی طوری از منظر تخصصی خود صحبت میکنند که گویا تنها مسئله یا مهمترین مسئله امروز کشور همان است.
♨️ کسی که دارد در حوزه حجاب کار میکند، کلید همه مسائل را در این قضیه میبیند، کسی که دارد مطالبه سیاسی میکند همه چیز را از این منظر میبیند، کسی که در حوزه تولید علم مشغول است، فقط کار خودش را نجات بخش کشور میداند، و... . این ویژگی کم کم باعث میشد که ما به جای این که در مقام فکر جامع باشیم و در مقام عمل متخصص باشیم و تقسیم کار کنیم، در همان مقام فکر تقسیم میشویم و راهمان از هم جدا میشود. این منجر به تفکر انتزاعی هم میشود و بعد از آن دیگر تقسیم کار عملی هم نمیتوانیم انجام دهیم زیرا تقسیم کار زمانی معنا پیدا میکند که همه ذیل یک نقشه واحد و نگرش منسجم، تقسیم کار کنند.
#جلسه_هفتگی_فتیه
#محمد_جواد_میری
#دوگانگی_جامعیت_تخصص
#سیاسی_اجتماعی
@fetye_ir
ارائه توسط آقای محمد جواد میری در جلسه هفتگی فتیه
🗓نهم مرداد ماه 1398
💢 رهبری در دیدار رمضانی امسال به دانشجویان تاکید کردند که دانشجویان باید بر فعالیتهای تخصصی تمرکز داشته باشند و کار کیفی انجام دهند. عرصههای مختلفی را هم برای فعالیتهای فرهنگی و سیاسی ذکر میکنند. چالشی که ذیل این مطلب میتوان مطرح کرد دوراهی «جامعیت» و «تخصص» برای دانشجو است. دو مسئلهای که در نگاه اول، ممکن است قابل جمع به نظر نرسند.
🔷یک طرف این قضیه جامعیت است. ما در نهایت به دنبال تربیت جامع هستیم و میخواهیم جنبههای مختلف شخصیت ما رشد پیدا کند. انسانهایی که تکبعدی رشد میکنند نمیتوانند با مسائلِ واقعی پیرامون هم درست برخورد کنند. در فضای دانشجویی هم تنوع موضوعات و حیطهها، این دغدغه و وسوسه را در انسان ایجاد میکند که به همه حوزهها ورود پیدا کند. جامعیت، آفاتی هم دارد. یک آفت پراکندگی است؛ یعنی هر روز در نقطهای کار کردن و در واقع همه کاره و هیچ کاره بودن.
🔶 طرف دیگر قضیه هم تخصص است. خیلیها از همان دوره دانشجویی دنبال این هستند که در یک حوزه خاص تخصص پیدا کنند تا در آینده به وسیله این تخصص، در جامعه کارآمدی داشته باشند و درواقع یک مزیت نسبی برای خود پیدا کنند. پیدا کردن این تخصص هم در گرو دو ملاک است؛ اول نیاز جامعه و دوم مزیتهای شخصی فرد. اگر شخص بتواند وجه مشترک بین این دو را پیدا بکند میتواند انتخاب خوبی داشته باشد. از طرفی آفت تخصص هم تکبعدی بودن است. تک بعدی بودنی که در نهایت باعث میشود ما از یک رشد متوازن فکری و شخصیتی محروم شویم.
🛑 پاسخ به این سوال در درجه اول تکنیکی نیست بلکه نگرشی است. اصل توجه و التفات به این نکته که ما باید هم تخصص داشته باشیم و هم جامعیت، مهم است و خودبهخود در مسیر به توازن ما کمک میدهد.
دوم این که مراقب باشیم در حوزه معرفتی و معنوی، دچار تخصصگرایی نشویم. گاهی اشخاص با توجه به مزیتی که در خود احساس میکنند، به مرور چنان در آن فضای خاص غور (تامل) میکنند که نظام فکریشان بر اساس همان فضا دگرگون میشود. وقتی با آنها در مورد تحلیل مسائل صحبت میکنی طوری از منظر تخصصی خود صحبت میکنند که گویا تنها مسئله یا مهمترین مسئله امروز کشور همان است.
♨️ کسی که دارد در حوزه حجاب کار میکند، کلید همه مسائل را در این قضیه میبیند، کسی که دارد مطالبه سیاسی میکند همه چیز را از این منظر میبیند، کسی که در حوزه تولید علم مشغول است، فقط کار خودش را نجات بخش کشور میداند، و... . این ویژگی کم کم باعث میشد که ما به جای این که در مقام فکر جامع باشیم و در مقام عمل متخصص باشیم و تقسیم کار کنیم، در همان مقام فکر تقسیم میشویم و راهمان از هم جدا میشود. این منجر به تفکر انتزاعی هم میشود و بعد از آن دیگر تقسیم کار عملی هم نمیتوانیم انجام دهیم زیرا تقسیم کار زمانی معنا پیدا میکند که همه ذیل یک نقشه واحد و نگرش منسجم، تقسیم کار کنند.
#جلسه_هفتگی_فتیه
#محمد_جواد_میری
#دوگانگی_جامعیت_تخصص
#سیاسی_اجتماعی
@fetye_ir
Forwarded from تشکل مردمی فتیه
🔻فعالیت های دانشجویی در دو راهی جامعیت و تخصص(۲)🔺
ارائه توسط آقای محمد جواد میری در جلسه هفتگی فتیه
🗓نهم مرداد ماه 1398
❌این خیلی مهم است که ما در مقام بحث معرفتی، در نظام فکری، در فهم اجتماعی و در مقام تحلیل آنچه که هستیم و آنچه که باید باشیم و مسیری که باید برویم، یک فکر توسعه یافته جامع و منسجم و منطبق داشته باشیم. اگر بعد از طی این مراحل، تقسیم کار انجام دهیم این تقسیم کار هم معتبر است و هم منجر به نتیجه خواهد شد. و اگر این رخ ندهد، هر گز نمیتوانیم به اولویتهای کشور با هماهنگی و انسجام بپردازیم.
⭕️ به عنوان مثال رهبری چندین سال است که اولویت بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح میکند. اما میبینیم این مطالبه رهبری هیچ حسی را در عموم نخبگان حزب اللهی بر نمیانگیزد. چرا؟ زیرا در همان درجه اول همان آفت تخصیص ذهنی رخ داده است. از همان اول طوری مسیرها از هم جدا شده که افراد میگویند این که به من ربطی ندارد چون من اقتصاد نخواندهام. این حرف مثل این است که ابتدای جنگ یک عده بگویند مسئله نظامیکه به ما ربطی ندارد چون ما نه ارتشی هستیم نه پاسدار. مشکل آنجاست که از ابتدا اجازه نداده ایم که آن درک مشترک شکل بگیرد. اگر فکر جامع منسجمی وجود داشت، هر کس با تخصص خودش معلوم بود چه کمکی میتواند به اولویتها بکند و کجا لازم است فارغ از تخصصها هم همه وظایف مشترکی را انجام دهند.
🛑 نکته بعدی این است که متناظر با جامعیت فکری و نظری، جامعیت روحی و شخصیتی هم مطرح است. یعنی شخص محافظهکار و ترسو به همان نسبت در حوزه فکر هم محدود میشود. شخص که درگیر یک هوا و هوسی است، درگیر یک خجالت یا یک زیادهخواهی است، چون نمیتواند در عمل تبعات یک فکر جامع و آرمانی و خالص را بپذیرد، تحلیلش هم خودآگاه یا ناخودآگاه معوج و ناقص میشود و بعضی چیزها را به رسمیت نمیشناسد.
🔴 نکته چهارم این که در حوزه عملیاتی، دانشجو باید یکسری مهارتهای عمومی داشته باشد. یعنی در مواقع لازم بتواند کتاب هم بفروشد، دو خط مطلب هم بنویسد، پای تجمع و شعار دادن هم باشد. تقسیم کار نباید منجر به خالی گذاشتن میدانها شود. در جنگ هم گاهی لازم است سربازی جای سرباز دیگری را بگیرد.
🔵 نکته پنجم این است که تقسیم کار یک فرآیند تدریجی است. خصوصا در دوره دانشجویی. فضای دانشجویی یک فرصت میانه است برای این که ما به گرایش تخصصیمان به صورت تدریجی دست پیدا کنیم. اسم این نوع فعالیت را میتوان در واقع نوعی فعالیتِ نیمهتخصصی یا نیمهحرفهای گذاشت. یعنی نه کار غیرتخصصی که به صورت غیرحرفهای و ضعیف صورت میگیرد و نه کار تخصصی حرفهای که خارج از توان دوره دانشجویی است.
💢 به عنوان مثال رهبری میگوید شما بروید گروه تاتر تشکیل بدهید. این نه به این معناست که شما بروید با چندین استاد تماماً حرفهای کار کنید و یک دوره و اصول دراماتیک بخوانید و تمرین بازیگری حرفهای بکنید و...، و نه به این معناست که کار سطح پایینی ارائه کنید که مخاطب شما پس بزند. بعلاوه، مزیت کار شما در دوره دانشجویی باید در حوزه محتوا باشد. این که بدانیم به مخاطب قرار است چه چیزی گفته شود و درواقع حرف برای گفتن داشته باشیم از کمال فنی مهمتر است. در بحث رسانه یا حتی کار علمی هم به همین صورت است. شما در دوره دانشجویی باید یک جهت گیریهای علمی پیدا کنید، یک درک و مطالباتی از محیط علمی پیدا کنید و بتوانید خودتان را با یک سری افراد اهل فکر مرتبط کنید تا کم کم در دوره تحصیلات تکمیلی به تولید علم تخصصی منجر شود
#جلسه_هفتگی_فتیه
#اجتماعی_سیاسی
#محمد_جواد_میری
#دوگانگی_جامعیت_تخصص
@fetye_ir
ارائه توسط آقای محمد جواد میری در جلسه هفتگی فتیه
🗓نهم مرداد ماه 1398
❌این خیلی مهم است که ما در مقام بحث معرفتی، در نظام فکری، در فهم اجتماعی و در مقام تحلیل آنچه که هستیم و آنچه که باید باشیم و مسیری که باید برویم، یک فکر توسعه یافته جامع و منسجم و منطبق داشته باشیم. اگر بعد از طی این مراحل، تقسیم کار انجام دهیم این تقسیم کار هم معتبر است و هم منجر به نتیجه خواهد شد. و اگر این رخ ندهد، هر گز نمیتوانیم به اولویتهای کشور با هماهنگی و انسجام بپردازیم.
⭕️ به عنوان مثال رهبری چندین سال است که اولویت بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح میکند. اما میبینیم این مطالبه رهبری هیچ حسی را در عموم نخبگان حزب اللهی بر نمیانگیزد. چرا؟ زیرا در همان درجه اول همان آفت تخصیص ذهنی رخ داده است. از همان اول طوری مسیرها از هم جدا شده که افراد میگویند این که به من ربطی ندارد چون من اقتصاد نخواندهام. این حرف مثل این است که ابتدای جنگ یک عده بگویند مسئله نظامیکه به ما ربطی ندارد چون ما نه ارتشی هستیم نه پاسدار. مشکل آنجاست که از ابتدا اجازه نداده ایم که آن درک مشترک شکل بگیرد. اگر فکر جامع منسجمی وجود داشت، هر کس با تخصص خودش معلوم بود چه کمکی میتواند به اولویتها بکند و کجا لازم است فارغ از تخصصها هم همه وظایف مشترکی را انجام دهند.
🛑 نکته بعدی این است که متناظر با جامعیت فکری و نظری، جامعیت روحی و شخصیتی هم مطرح است. یعنی شخص محافظهکار و ترسو به همان نسبت در حوزه فکر هم محدود میشود. شخص که درگیر یک هوا و هوسی است، درگیر یک خجالت یا یک زیادهخواهی است، چون نمیتواند در عمل تبعات یک فکر جامع و آرمانی و خالص را بپذیرد، تحلیلش هم خودآگاه یا ناخودآگاه معوج و ناقص میشود و بعضی چیزها را به رسمیت نمیشناسد.
🔴 نکته چهارم این که در حوزه عملیاتی، دانشجو باید یکسری مهارتهای عمومی داشته باشد. یعنی در مواقع لازم بتواند کتاب هم بفروشد، دو خط مطلب هم بنویسد، پای تجمع و شعار دادن هم باشد. تقسیم کار نباید منجر به خالی گذاشتن میدانها شود. در جنگ هم گاهی لازم است سربازی جای سرباز دیگری را بگیرد.
🔵 نکته پنجم این است که تقسیم کار یک فرآیند تدریجی است. خصوصا در دوره دانشجویی. فضای دانشجویی یک فرصت میانه است برای این که ما به گرایش تخصصیمان به صورت تدریجی دست پیدا کنیم. اسم این نوع فعالیت را میتوان در واقع نوعی فعالیتِ نیمهتخصصی یا نیمهحرفهای گذاشت. یعنی نه کار غیرتخصصی که به صورت غیرحرفهای و ضعیف صورت میگیرد و نه کار تخصصی حرفهای که خارج از توان دوره دانشجویی است.
💢 به عنوان مثال رهبری میگوید شما بروید گروه تاتر تشکیل بدهید. این نه به این معناست که شما بروید با چندین استاد تماماً حرفهای کار کنید و یک دوره و اصول دراماتیک بخوانید و تمرین بازیگری حرفهای بکنید و...، و نه به این معناست که کار سطح پایینی ارائه کنید که مخاطب شما پس بزند. بعلاوه، مزیت کار شما در دوره دانشجویی باید در حوزه محتوا باشد. این که بدانیم به مخاطب قرار است چه چیزی گفته شود و درواقع حرف برای گفتن داشته باشیم از کمال فنی مهمتر است. در بحث رسانه یا حتی کار علمی هم به همین صورت است. شما در دوره دانشجویی باید یک جهت گیریهای علمی پیدا کنید، یک درک و مطالباتی از محیط علمی پیدا کنید و بتوانید خودتان را با یک سری افراد اهل فکر مرتبط کنید تا کم کم در دوره تحصیلات تکمیلی به تولید علم تخصصی منجر شود
#جلسه_هفتگی_فتیه
#اجتماعی_سیاسی
#محمد_جواد_میری
#دوگانگی_جامعیت_تخصص
@fetye_ir