@smjmiry
🔵 وحید آقا
به یاد شهید دکتر #دیالمه نماینده مردم مشهد در اولین دوره #مجلس_شورای_اسلامی و از شهدای #هفتم_تیر
⭕️ قرار بود ایران، ایران دیگری بشود، به زورِ کلاه شاپو و لباس متحدالشکل و کابارهها و البته یک مشت صنایع خارجی که حداکثر توی ایران مونتاژشان میشد کرد.
قرار بود جشنهای 2500 ساله و فرّه ایزدی همایونی سر تودهها را به شکوه باستانی کشورشان گرم کند. قرار بود مردم به پیشینه هخامنشیشان مفتخر باشند و از حالِ پهلویشان راضی. و نسلهای پیر و جوان، پشتگرم به #اصلاحات_رضاخانی، چشم به فردایی رویایی بدوزند که در آن، #سبک_زندگی را دنیای متجدد تعیین میکرد: سپردن سرمایهها به ممالک راقیه. مصرف کردن محصولات صنعتی، لوازم آرايشي، پنیرهای قالبی، گوشتهای یخی و تئوریهای مملکتداری.
قرار بود ایران، #ایران دیگری بشود. قرار بود مدرسهها نسل جدید را برای دنیای جدید آموزش دهند و دانشگاهها جوانان را برای اداره کشوری متفاوت مهیاکنند. کشوری که در آن، #اروپا و #امریکا آرمان توسعهیافتگی بودند و دین و سنتها، مزاحم #پیشرفت .
⭕️ قرار بود هر چیزی که رنگ #دين دارد محو شود. البته نه هر چیزی. کسی به نماز و روزه پیرمردها و پیرزنها کاری نداشت. دینی که بخواهد چشم و گوش جوانها را باز کند، خطرناک بود و ممنوع.... قرار بود دین را #آخوندهای_درباری و #مقدسین گوشهنشین تفسیر کنند و #شاهِ شیعه، #سایه_خدا معرفی شود و مردم هم سرشان گرم دنیای جدیدی بشود که اربابان واقعی حضرت سایه نقشهاش را کشیده بودند.
تنها چیزی که در رویاهای مدرن #شاهنشاهی قرار نبود، این بود که نسل جدید، به سنتهایی برگردد که ریشه در دین دارند و آرمانهایی که با نظم نوین جهانی سر آشتی نداشتند. قرار نبود جوانان ایرانی به چیزی فراتر از پرستش در و دیوار تخت جمشید و نبش قبر کوروش فکر کنند. نه، قرار نبود دانشگاه بشود جای امثال عبدالحمید...
⭕️ آن روزها #دانشگاه مرکز درگیریها بود. نه فقط زد و خوردهای آشکار، که بیشتر از همه، غوغا و قشونکشی ایدئولوژیهای مختلف. و این وسط جو برای بچه مسلمانها از همه سنگینتر بود. غربگراها مذهب را ارتجاع قرون وسطایی میدانستند و شرقگراها دین را تریاک سستکننده تودهها. و هیچ کدام نمیتوانستند قبول کنند مقلدان #امام_خمینی پیشرو مبارزه با ظلم و جهل حاکم باشند. امثال وحیدآقا به آخوندیسم متهم بودند و باید همزمان با مبارزهشان با رژیم، با این تصورات موهوم و این کوتهفکری مبارزان هم مقابله میکردند. دانشگاه -نه مثل امروز، سرد و ساکت- میدان اصلی #مبارزه فکری و فرهنگی بود. خانه دانشجویی عبدالحمید که حالا دیگر بین بچهها مشهور شده بود به #وحید_آقا با آن کتابها و نوارها و اعلامیههای ممنوعهاش، و با آن بحثهای شبانه روزی ایدئولوژیک و سیاسیاش، در چنین وضعی پاگرفت. وحید آقا همان قدر که کار تشکیلاتی و فکری و سیاسی را مبارزه میدانست، سر زدن به کپرنشینهای بشاگرد و سیستان و ثبت و انعکاس رنجهای آنان را هم جزو مبارزه میدانست.
⭕️ خون شهید و اشک یتیم، سیل خروشنده انقلاب را جاری کرد و آن واقعه بزرگ رخ داد. خیلیها مثل #بازرگان معتقد بودند، انقلاب انجام یافت و مردم باید به خانه هایشان برگردند. اما شاگردان امام میدانستند که #انقلاب تازه شروع شده. #پهلوی رفته بود اما پشت صحنههایش هنوز بودند: نسخههای خارجی برای مدیریت کشور، اخلاق اقتصاد مصرفی، قلم به دستهای خودباخته، سرمایهسالاران سودجو، #مذهبیهای_ضدانقلاب و مذهبهای بخور و بخوابی، دانشگاههای وابسته و چشم امید بسته به خارج. و هزار گره باز نشده دیگری که انقلاب برای گشودنشان آمده بود. پس کار تمام که نشده بود هیچ، سختتر از قبل هم بود. امثال آقا وحید حالا دیگر هم باید با دشمن نقابزده میجنگیدند و هم طرحی نو در میانداختند. در جامعه، در دانشگاه، در دانشگاهیها...
بخشهایی از متن مستند «وحیدآقا» (به قلم محمدجواد میری، ۱۳۸۷) درباره زندگی و مبارزات شهید عبدالحمید #دیالمه به کارگردانی #حجت_احمدیزر و #محمدمهدی_خالقی
@smjmiry
🔵 وحید آقا
به یاد شهید دکتر #دیالمه نماینده مردم مشهد در اولین دوره #مجلس_شورای_اسلامی و از شهدای #هفتم_تیر
⭕️ قرار بود ایران، ایران دیگری بشود، به زورِ کلاه شاپو و لباس متحدالشکل و کابارهها و البته یک مشت صنایع خارجی که حداکثر توی ایران مونتاژشان میشد کرد.
قرار بود جشنهای 2500 ساله و فرّه ایزدی همایونی سر تودهها را به شکوه باستانی کشورشان گرم کند. قرار بود مردم به پیشینه هخامنشیشان مفتخر باشند و از حالِ پهلویشان راضی. و نسلهای پیر و جوان، پشتگرم به #اصلاحات_رضاخانی، چشم به فردایی رویایی بدوزند که در آن، #سبک_زندگی را دنیای متجدد تعیین میکرد: سپردن سرمایهها به ممالک راقیه. مصرف کردن محصولات صنعتی، لوازم آرايشي، پنیرهای قالبی، گوشتهای یخی و تئوریهای مملکتداری.
قرار بود ایران، #ایران دیگری بشود. قرار بود مدرسهها نسل جدید را برای دنیای جدید آموزش دهند و دانشگاهها جوانان را برای اداره کشوری متفاوت مهیاکنند. کشوری که در آن، #اروپا و #امریکا آرمان توسعهیافتگی بودند و دین و سنتها، مزاحم #پیشرفت .
⭕️ قرار بود هر چیزی که رنگ #دين دارد محو شود. البته نه هر چیزی. کسی به نماز و روزه پیرمردها و پیرزنها کاری نداشت. دینی که بخواهد چشم و گوش جوانها را باز کند، خطرناک بود و ممنوع.... قرار بود دین را #آخوندهای_درباری و #مقدسین گوشهنشین تفسیر کنند و #شاهِ شیعه، #سایه_خدا معرفی شود و مردم هم سرشان گرم دنیای جدیدی بشود که اربابان واقعی حضرت سایه نقشهاش را کشیده بودند.
تنها چیزی که در رویاهای مدرن #شاهنشاهی قرار نبود، این بود که نسل جدید، به سنتهایی برگردد که ریشه در دین دارند و آرمانهایی که با نظم نوین جهانی سر آشتی نداشتند. قرار نبود جوانان ایرانی به چیزی فراتر از پرستش در و دیوار تخت جمشید و نبش قبر کوروش فکر کنند. نه، قرار نبود دانشگاه بشود جای امثال عبدالحمید...
⭕️ آن روزها #دانشگاه مرکز درگیریها بود. نه فقط زد و خوردهای آشکار، که بیشتر از همه، غوغا و قشونکشی ایدئولوژیهای مختلف. و این وسط جو برای بچه مسلمانها از همه سنگینتر بود. غربگراها مذهب را ارتجاع قرون وسطایی میدانستند و شرقگراها دین را تریاک سستکننده تودهها. و هیچ کدام نمیتوانستند قبول کنند مقلدان #امام_خمینی پیشرو مبارزه با ظلم و جهل حاکم باشند. امثال وحیدآقا به آخوندیسم متهم بودند و باید همزمان با مبارزهشان با رژیم، با این تصورات موهوم و این کوتهفکری مبارزان هم مقابله میکردند. دانشگاه -نه مثل امروز، سرد و ساکت- میدان اصلی #مبارزه فکری و فرهنگی بود. خانه دانشجویی عبدالحمید که حالا دیگر بین بچهها مشهور شده بود به #وحید_آقا با آن کتابها و نوارها و اعلامیههای ممنوعهاش، و با آن بحثهای شبانه روزی ایدئولوژیک و سیاسیاش، در چنین وضعی پاگرفت. وحید آقا همان قدر که کار تشکیلاتی و فکری و سیاسی را مبارزه میدانست، سر زدن به کپرنشینهای بشاگرد و سیستان و ثبت و انعکاس رنجهای آنان را هم جزو مبارزه میدانست.
⭕️ خون شهید و اشک یتیم، سیل خروشنده انقلاب را جاری کرد و آن واقعه بزرگ رخ داد. خیلیها مثل #بازرگان معتقد بودند، انقلاب انجام یافت و مردم باید به خانه هایشان برگردند. اما شاگردان امام میدانستند که #انقلاب تازه شروع شده. #پهلوی رفته بود اما پشت صحنههایش هنوز بودند: نسخههای خارجی برای مدیریت کشور، اخلاق اقتصاد مصرفی، قلم به دستهای خودباخته، سرمایهسالاران سودجو، #مذهبیهای_ضدانقلاب و مذهبهای بخور و بخوابی، دانشگاههای وابسته و چشم امید بسته به خارج. و هزار گره باز نشده دیگری که انقلاب برای گشودنشان آمده بود. پس کار تمام که نشده بود هیچ، سختتر از قبل هم بود. امثال آقا وحید حالا دیگر هم باید با دشمن نقابزده میجنگیدند و هم طرحی نو در میانداختند. در جامعه، در دانشگاه، در دانشگاهیها...
بخشهایی از متن مستند «وحیدآقا» (به قلم محمدجواد میری، ۱۳۸۷) درباره زندگی و مبارزات شهید عبدالحمید #دیالمه به کارگردانی #حجت_احمدیزر و #محمدمهدی_خالقی
@smjmiry
@smjmiry
🔵 علی بن موسی الرضا (علیه السلام)؛ شاه یا امام؟!
⭕️ السلطان علی بن موسی الرضا (ع)؛ این هنوز یکی از پرکاربردترین اوصاف #امام_رضا (ع) است و برای خیلی از گوشها طنینی خوش دارد. اما آیا امام رضا (ع) #سلطان است؟!
⭕️ ۲۵۰۰ سال حاکمیت نظام #شاهنشاهی بر ایران، گفتمان «شاه - رعیت» را در ذهنها رسوب داده و بر ادبیات آیینیمان نیز تحمیل کرده است. اشعار سنتی ما سرشار از مفاهیم تقدیسشده ی سلطان و خسرو و شاه و شهریار است. اهالی #عرفان و #تصوف این سرزمین نیز کوشیدند بهجای ستیزه کردن با شاهان، آن مقام هیبتمند و دور از دسترس را که عوام برای «شاه» قائل بودند دستاویز قرار دهند و این وصف را در معرفی انسان کامل مورد نظر خود به کار گیرند. از کاملان حقیقی همچون #ائمه اطهار گرفته تا آن جماعت #صوفی «درویش!»صفت که از خود مجذوبعلیشاهها و نورعلیشاهها ساختند!
⭕️ جریان #غلوّ نیز -که بارها از سوی ائمه درباره آن هشدار داده شده- اگر نتوانست تصور کبریای الاهی برای ائمه را به ما بباورانَد، لااقل کمک کرد تا اذهان #مذهبی_سنتی، کبریای دروغین #شاه و خواری متقابل رعیت را تعبیری مناسب برای اظهار خاکساری اغراق شده اما شیرین و صوفیانه خود در برابر مقام شامخ ائمه اطهار بیابند.
در این میان بسیاری از اهل تدین نیز سالها #امام_زمان (عج) و امام رضا (ع) را شاه خواندند، شاید تا بگویند سلطان واقعی در نظر آنان کسانی برتر از شاهان ستمگر دورانند. غافل از آن که دارند مصادیق شاهنشاهی را ذیل مفهوم آن به نقد میکشند و این گونه همچنان تقدس ذاتی این مفهوم را تثبیت میکنند!
⭕️ #عالمان دینی نیز در طول قرنها، یا برای حفظ مرزهای اسلام یا از سر تقیه و یا به هر دلیل دیگری، ناچار با شاهان مدارا کردند و فرصت تشریح نسبت #امام_و_امت را بهجای «شاه و رعیت» نیافتند. تا جایی که #میرزای_نائینی هم در کتاب #تنبیه_الامة خود، پیش از آن که امت را متنبه این نظام مترقی کند، خود را با تمسک به نوعی واقعگرایی، از تشریح نظریه #ولایت_فقیه معذور داشته و علیالبدل، از نظام سلطنت #مشروطه در برابر #استبداد سلطانی دفاع کرد.
⭕️ اما سرانجام این #امام_خمینی بود که شجاعانه، سلطنت را در مفهوم و مصداق زیر سوال برد و در گفتارهای #ولایت_فقیه خود نشان داد یکی دو حدیث مانند «السلطان ظل الله» (شاه سایه خداست!) نیز از نظر علمی غیرقابل استناد و احتمالاً ساختگیاند.
همو بود که در معرفی #اسلام_ناب محمدی (ص)، #عاشورا را چنین تفسیر کرد: «خطای #یزید این نبود که #سید_الشهدا را کشته، این یکی از خطاهای کوچکش بود، خطای بزرگ این بود که اسلام را وارونهاش کرده بودند...» (صحیفه نور، ۸: ۵۲۶) و «خطری که اینها داشتند این بود که اسلام را به صورت #سلطنت در میخواستند بیاورند... این خطر را #سیدالشهداء دفع کرد...» (صحیفه نور، ۷: ۳۷ و ۱۷: ۵۸).
⭕️ #انقلاب_اسلامی_ایران به رهبری «امام» خمینی، #مرگ_بر_شاه را عملی کرد و نظام #امت_و_امامت را در قالب #جمهوری_اسلامی محقق ساخت. این تحول در ادبیات آیینی ما نیز منعکس شد. از خاطرات منتشرشده استاد #سیدرضا_مؤید است که در ایام انقلاب، بههمراه جمعی از اهالی #شعر_آیینی عزم کرده بودند دیگر از القاب شاه و سلطان برای مدح ائمه علیهم السلام بهره نبرند.
آری در صدر انقلاب، مفهوم شاه منفور بود اما در گذر زمان، دوباره نگین #ادبیات_آیینی و رضوی ما دوباره این شد که: آمدم ای شاه، پناهم بده...!
⭕️ فراموش نکنیم همنشینی #امام_رضا (ع) با غلامان، تواضعش در کلام و رفتار، سادگیاش در اقامه نماز عید فطر و... از امامت او نشان داشت و از سلطنتش نه! و از همه مهمتر آن که مقام والای #امام یعنی پیشوا و جلودار امت و خلیفه خدا بر زمین، برتر و عمیقتر از آن است که با نام پوچ شاه وصف شود.
در مقابل مفهوم سلطان -این طبل پرطمطراق اما توخالی- یادمان باشد که بهقول خود امام رضا (ع)، «#امام، دوستی همدل، پدری دلسوز و برادری تنی است» که می توان همرنگ و همراه او شد. اگر از چنین الگویی که #رئوف است، #عالم_آل_محمد (ص) است و در راه دینداری خود مجاهدی صدّیق و #شهید و بهتعبیر رهبر انقلاب اهل #مبارزه_خستگی_ناپذیر است، غافل شویم، در معرفی هر چه بیشتر او به عموم #مذاهب_اسلامی -که از محبان اویند- و نیز سایر «من فوق الارض» نیز ناتوان خواهیم بود.
⭕️ خلاصه، هرچند نام شاه و سلطان، تقدس احساسبرانگیزی یافته، اما فریب احساسات سنتی مقدسمآبانه را نباید خورد. به قول «امام» خمینی: «باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال #اسلام_محمدی (ص) برسیم. و امروز غریبترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی میخواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانیهای آن شوم» (صحیفه امام، ۲۱: ۱۶۰). پس باید چندباره تردید کرد و پرسید: آیا از غربت این امام مظلوم، یکی همین نیست که او را شاه مینامیم؟
محمدجواد میری
@smjmiry
🔵 علی بن موسی الرضا (علیه السلام)؛ شاه یا امام؟!
⭕️ السلطان علی بن موسی الرضا (ع)؛ این هنوز یکی از پرکاربردترین اوصاف #امام_رضا (ع) است و برای خیلی از گوشها طنینی خوش دارد. اما آیا امام رضا (ع) #سلطان است؟!
⭕️ ۲۵۰۰ سال حاکمیت نظام #شاهنشاهی بر ایران، گفتمان «شاه - رعیت» را در ذهنها رسوب داده و بر ادبیات آیینیمان نیز تحمیل کرده است. اشعار سنتی ما سرشار از مفاهیم تقدیسشده ی سلطان و خسرو و شاه و شهریار است. اهالی #عرفان و #تصوف این سرزمین نیز کوشیدند بهجای ستیزه کردن با شاهان، آن مقام هیبتمند و دور از دسترس را که عوام برای «شاه» قائل بودند دستاویز قرار دهند و این وصف را در معرفی انسان کامل مورد نظر خود به کار گیرند. از کاملان حقیقی همچون #ائمه اطهار گرفته تا آن جماعت #صوفی «درویش!»صفت که از خود مجذوبعلیشاهها و نورعلیشاهها ساختند!
⭕️ جریان #غلوّ نیز -که بارها از سوی ائمه درباره آن هشدار داده شده- اگر نتوانست تصور کبریای الاهی برای ائمه را به ما بباورانَد، لااقل کمک کرد تا اذهان #مذهبی_سنتی، کبریای دروغین #شاه و خواری متقابل رعیت را تعبیری مناسب برای اظهار خاکساری اغراق شده اما شیرین و صوفیانه خود در برابر مقام شامخ ائمه اطهار بیابند.
در این میان بسیاری از اهل تدین نیز سالها #امام_زمان (عج) و امام رضا (ع) را شاه خواندند، شاید تا بگویند سلطان واقعی در نظر آنان کسانی برتر از شاهان ستمگر دورانند. غافل از آن که دارند مصادیق شاهنشاهی را ذیل مفهوم آن به نقد میکشند و این گونه همچنان تقدس ذاتی این مفهوم را تثبیت میکنند!
⭕️ #عالمان دینی نیز در طول قرنها، یا برای حفظ مرزهای اسلام یا از سر تقیه و یا به هر دلیل دیگری، ناچار با شاهان مدارا کردند و فرصت تشریح نسبت #امام_و_امت را بهجای «شاه و رعیت» نیافتند. تا جایی که #میرزای_نائینی هم در کتاب #تنبیه_الامة خود، پیش از آن که امت را متنبه این نظام مترقی کند، خود را با تمسک به نوعی واقعگرایی، از تشریح نظریه #ولایت_فقیه معذور داشته و علیالبدل، از نظام سلطنت #مشروطه در برابر #استبداد سلطانی دفاع کرد.
⭕️ اما سرانجام این #امام_خمینی بود که شجاعانه، سلطنت را در مفهوم و مصداق زیر سوال برد و در گفتارهای #ولایت_فقیه خود نشان داد یکی دو حدیث مانند «السلطان ظل الله» (شاه سایه خداست!) نیز از نظر علمی غیرقابل استناد و احتمالاً ساختگیاند.
همو بود که در معرفی #اسلام_ناب محمدی (ص)، #عاشورا را چنین تفسیر کرد: «خطای #یزید این نبود که #سید_الشهدا را کشته، این یکی از خطاهای کوچکش بود، خطای بزرگ این بود که اسلام را وارونهاش کرده بودند...» (صحیفه نور، ۸: ۵۲۶) و «خطری که اینها داشتند این بود که اسلام را به صورت #سلطنت در میخواستند بیاورند... این خطر را #سیدالشهداء دفع کرد...» (صحیفه نور، ۷: ۳۷ و ۱۷: ۵۸).
⭕️ #انقلاب_اسلامی_ایران به رهبری «امام» خمینی، #مرگ_بر_شاه را عملی کرد و نظام #امت_و_امامت را در قالب #جمهوری_اسلامی محقق ساخت. این تحول در ادبیات آیینی ما نیز منعکس شد. از خاطرات منتشرشده استاد #سیدرضا_مؤید است که در ایام انقلاب، بههمراه جمعی از اهالی #شعر_آیینی عزم کرده بودند دیگر از القاب شاه و سلطان برای مدح ائمه علیهم السلام بهره نبرند.
آری در صدر انقلاب، مفهوم شاه منفور بود اما در گذر زمان، دوباره نگین #ادبیات_آیینی و رضوی ما دوباره این شد که: آمدم ای شاه، پناهم بده...!
⭕️ فراموش نکنیم همنشینی #امام_رضا (ع) با غلامان، تواضعش در کلام و رفتار، سادگیاش در اقامه نماز عید فطر و... از امامت او نشان داشت و از سلطنتش نه! و از همه مهمتر آن که مقام والای #امام یعنی پیشوا و جلودار امت و خلیفه خدا بر زمین، برتر و عمیقتر از آن است که با نام پوچ شاه وصف شود.
در مقابل مفهوم سلطان -این طبل پرطمطراق اما توخالی- یادمان باشد که بهقول خود امام رضا (ع)، «#امام، دوستی همدل، پدری دلسوز و برادری تنی است» که می توان همرنگ و همراه او شد. اگر از چنین الگویی که #رئوف است، #عالم_آل_محمد (ص) است و در راه دینداری خود مجاهدی صدّیق و #شهید و بهتعبیر رهبر انقلاب اهل #مبارزه_خستگی_ناپذیر است، غافل شویم، در معرفی هر چه بیشتر او به عموم #مذاهب_اسلامی -که از محبان اویند- و نیز سایر «من فوق الارض» نیز ناتوان خواهیم بود.
⭕️ خلاصه، هرچند نام شاه و سلطان، تقدس احساسبرانگیزی یافته، اما فریب احساسات سنتی مقدسمآبانه را نباید خورد. به قول «امام» خمینی: «باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال #اسلام_محمدی (ص) برسیم. و امروز غریبترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی میخواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانیهای آن شوم» (صحیفه امام، ۲۱: ۱۶۰). پس باید چندباره تردید کرد و پرسید: آیا از غربت این امام مظلوم، یکی همین نیست که او را شاه مینامیم؟
محمدجواد میری
@smjmiry
🔴 کشف آتش در فعالیت فرهنگی!
یک سبکشناسی خودمانی از تبلیغ پیرایشی و تبلیغ آرایشی
◀️ فنبسندگی یا فطرتباوری
روزی روزگاری، بیتالغزل سخن دغدغهمندان فرهنگی، این بود که در تبلیغ پیامهای اسلام و انقلاب، باید به #تکنیک و فن مسلط شویم و از رقبای جهانیمان عقب نباشیم. حرف درستی هم بوده و هست. اما گاه بیم ناتوانی روشی، ما را واداشته فنبسنده و فنپسند بمانیم و از دو رکن مهم دیگر غفلت کنیم: #پیام و #مخاطب و ارتباط درونی این دو با هم.
از نگاه کسی که هم پیام و هم مخاطب را از خدا میداند، نقش ابزار و تکنیک، بیشتر برداشتن عایقها، رفع حجابها و کم کردن فاصلههاست. در این چشمانداز، پیام مثل یک آتش پرشراره و مخاطب مثل یک ماده محترقه آن چنان آماده ایجاد انفجاری عظیمند که گاهی لازم نیست دنبال روشهای پیچیده ای بگردی؛ کافی است #آتش و آتشپذیر را درست بشناسی، به قابلیت مشترکشان ایمان داشته باشی و موانع میانشان را برداری. نه این که به هزار زرق و برق و دوز و کلک متوسل شوی تا پیام را #جذاب و «مخاطبپسند» کنی.
کسی که به معقول بودن و حقانیت پیامش از سویی و به عاقل بودن و فطرتمند بودن مخاطبش از سوی دیگر باورمند باشد -غلط یا درست- واهمهی زیادی از مسائل تکنیکی ندارد. غلطش این میشود که کلا به تکنیک پشت پا میزند و درستش این که تکنیک را هم میآموزد و به کار میبندد، اما بیباکانه و خلاقانه و بهاندازه.
◀️ از پیرایش تا آرایش
🔘 نگاهی که #فطرت انسان و فطری بودن #دین را باور دارد، میکوشد پیام را از قید هر حجابی #پیرایش و ویرایش کند چون یقین دارد حقیقت ناب به تنهایی پاسخگوی #نیاز حقیقی مخاطب است. ولی نگاه مقابل، با تردیدی آشکار یا پنهان نسبت به آشتی درونی دین و انسان (بخوانید پیام و مخاطب)، زور میزند تا با زر و زیوری که از بیرون به عاریه گرفته، پیامش را #آرایش کند. حال آن که در نگرش اول، پیام باطل محتاج #تزیین است (در قرآن، زینت در امور غیرمادی، روزیِ تبهکاران و گمراهان است).
🔘 سبک اول یعنی سبک پیرایشی گاه سادگی و سادهسازی پیام و «از میان برخاستن» پیامرسان را مطلوب میداند. پس سرشار است از اعتماد به نفس، صراحت و #شجاعت. و در مقابل، سبک آرایشی کار پیامرسان را پیچیده میکند و بارش را با روشها سنگین میکند. گاه حتی به شلوغی تکنیکی میرسد و اغلب با دلهره و #محافظه_کاری و کمرویی از گفتن حقایق دینی و انقلابی پیش میرود.
🔘 سبک اول که به برکات پیامش ایمان دارد، برای طراحی قدم به قدم حرکتهای بعدی مخاطبش دغدغهای ندارد، ولی سبک دوم بابت تک تک اتفاقاتی که باید در #آینده رخ دهد، نگران است و در فکر کنترل مخاطب است.
🔘 سبک اول، پیامرسان را جزء کوچکی از نقشهی بزرگ #هدایت الاهی میبیند و در نتیجه خود او را به #رشد بیشتر برای فهم نابتر پیام و ارتباط عمیقتر با #مردم میخواند. پس پیامرسان را متواضع بار می آورد. اما سبک دوم پیامرسان را متخصص تکنیک میکند و دچار توهم «خودمهمپنداری».
🔘 سبک اول از #آگاهی بیشتر مخاطب استقبال میکند و دعوتش بیشتر بر حکمت و اصالت تکیه دارد ولی سبک دوم، گاه نگران فهیمتر شدن مخاطب از پیامرسان است. در بزنگاهها از دور زدن آگاهی مردم ابایی ندارد و اگر خیال یا جدال هم حرفش را به کرسی بنشاند، برایش بس است.
🔘 سبک اول حرفها و حتی روشهای مشترکی برای همه دارد، هرچند عمق بهره برداری افراد مختلف از آن، متفاوت باشد. ولی سبک دوم، مشترکات مردم را ناچیز میبیند و حداکثر دنبال #همزیستی ضمن #تکثر است و نه ایجاد #وحدت در کثرت.
◀️ سبک اول در مقام عمل
اتکای #امام_خمینی در هدایت #انقلاب، به آگاهسازی عمومی بود و نه انجمنهای مخفی و #تشکیلات خاص اعتقادی یا سیاسی یا نظامی. او هوشمندانه شبکه #تبلیغ_سنتی #روحانیت را برای #مبارزه فعال کرد اما عمومیترین و عامهفهمترین روش و نزدیکترین راه به «همه» را برگزید و خود نیز از بیان مستقیم و مکرر حقایق و آرمانها خسته نشد. در برابر هر چالش ظاهراً بزرگی نیز میگفت اگر ما #تکلیف را انجام دهیم و #مردم هم بیدار باشند، خودشان میدانند چه بکنند. همچنان که شهید #مطهری در مقدمهی مهم کتاب غریب #داستان_راستان نیز روش «سادگی، در خدمت برانگیختن تفکر + اعتماد به نتایج تفکر مخاطب» را تبیین کرده و خود در عمل به کار گرفت و با آن توانست به قول امام "بیقلق و اضطراب" به تعلیم و تربیت جامعه بپردازد. البته سبکشناسی حاضر، با قدری سادهسازی یا اغراق مطرح شد. سبک اول و دوم همیشه دو قطب مجزا در برابر هم نیستند. طیفی میان این دو نگاه هست. مهمتر این که قرار نیست پیامرسان #حق، نسبت به #ابزار بیمبالات باشد یا همیشه آراستن بیان را فدای پیراستن مضمون کند. گاهی آراستن هم لازم است، مشروط به این که خلاقانه و متکی به پیراستن باشد، نه مقلدانه و منفعلانه.
محمدجواد میری
مجله #جریان_امروز، شماره15
@smjmiry 👈
یک سبکشناسی خودمانی از تبلیغ پیرایشی و تبلیغ آرایشی
◀️ فنبسندگی یا فطرتباوری
روزی روزگاری، بیتالغزل سخن دغدغهمندان فرهنگی، این بود که در تبلیغ پیامهای اسلام و انقلاب، باید به #تکنیک و فن مسلط شویم و از رقبای جهانیمان عقب نباشیم. حرف درستی هم بوده و هست. اما گاه بیم ناتوانی روشی، ما را واداشته فنبسنده و فنپسند بمانیم و از دو رکن مهم دیگر غفلت کنیم: #پیام و #مخاطب و ارتباط درونی این دو با هم.
از نگاه کسی که هم پیام و هم مخاطب را از خدا میداند، نقش ابزار و تکنیک، بیشتر برداشتن عایقها، رفع حجابها و کم کردن فاصلههاست. در این چشمانداز، پیام مثل یک آتش پرشراره و مخاطب مثل یک ماده محترقه آن چنان آماده ایجاد انفجاری عظیمند که گاهی لازم نیست دنبال روشهای پیچیده ای بگردی؛ کافی است #آتش و آتشپذیر را درست بشناسی، به قابلیت مشترکشان ایمان داشته باشی و موانع میانشان را برداری. نه این که به هزار زرق و برق و دوز و کلک متوسل شوی تا پیام را #جذاب و «مخاطبپسند» کنی.
کسی که به معقول بودن و حقانیت پیامش از سویی و به عاقل بودن و فطرتمند بودن مخاطبش از سوی دیگر باورمند باشد -غلط یا درست- واهمهی زیادی از مسائل تکنیکی ندارد. غلطش این میشود که کلا به تکنیک پشت پا میزند و درستش این که تکنیک را هم میآموزد و به کار میبندد، اما بیباکانه و خلاقانه و بهاندازه.
◀️ از پیرایش تا آرایش
🔘 نگاهی که #فطرت انسان و فطری بودن #دین را باور دارد، میکوشد پیام را از قید هر حجابی #پیرایش و ویرایش کند چون یقین دارد حقیقت ناب به تنهایی پاسخگوی #نیاز حقیقی مخاطب است. ولی نگاه مقابل، با تردیدی آشکار یا پنهان نسبت به آشتی درونی دین و انسان (بخوانید پیام و مخاطب)، زور میزند تا با زر و زیوری که از بیرون به عاریه گرفته، پیامش را #آرایش کند. حال آن که در نگرش اول، پیام باطل محتاج #تزیین است (در قرآن، زینت در امور غیرمادی، روزیِ تبهکاران و گمراهان است).
🔘 سبک اول یعنی سبک پیرایشی گاه سادگی و سادهسازی پیام و «از میان برخاستن» پیامرسان را مطلوب میداند. پس سرشار است از اعتماد به نفس، صراحت و #شجاعت. و در مقابل، سبک آرایشی کار پیامرسان را پیچیده میکند و بارش را با روشها سنگین میکند. گاه حتی به شلوغی تکنیکی میرسد و اغلب با دلهره و #محافظه_کاری و کمرویی از گفتن حقایق دینی و انقلابی پیش میرود.
🔘 سبک اول که به برکات پیامش ایمان دارد، برای طراحی قدم به قدم حرکتهای بعدی مخاطبش دغدغهای ندارد، ولی سبک دوم بابت تک تک اتفاقاتی که باید در #آینده رخ دهد، نگران است و در فکر کنترل مخاطب است.
🔘 سبک اول، پیامرسان را جزء کوچکی از نقشهی بزرگ #هدایت الاهی میبیند و در نتیجه خود او را به #رشد بیشتر برای فهم نابتر پیام و ارتباط عمیقتر با #مردم میخواند. پس پیامرسان را متواضع بار می آورد. اما سبک دوم پیامرسان را متخصص تکنیک میکند و دچار توهم «خودمهمپنداری».
🔘 سبک اول از #آگاهی بیشتر مخاطب استقبال میکند و دعوتش بیشتر بر حکمت و اصالت تکیه دارد ولی سبک دوم، گاه نگران فهیمتر شدن مخاطب از پیامرسان است. در بزنگاهها از دور زدن آگاهی مردم ابایی ندارد و اگر خیال یا جدال هم حرفش را به کرسی بنشاند، برایش بس است.
🔘 سبک اول حرفها و حتی روشهای مشترکی برای همه دارد، هرچند عمق بهره برداری افراد مختلف از آن، متفاوت باشد. ولی سبک دوم، مشترکات مردم را ناچیز میبیند و حداکثر دنبال #همزیستی ضمن #تکثر است و نه ایجاد #وحدت در کثرت.
◀️ سبک اول در مقام عمل
اتکای #امام_خمینی در هدایت #انقلاب، به آگاهسازی عمومی بود و نه انجمنهای مخفی و #تشکیلات خاص اعتقادی یا سیاسی یا نظامی. او هوشمندانه شبکه #تبلیغ_سنتی #روحانیت را برای #مبارزه فعال کرد اما عمومیترین و عامهفهمترین روش و نزدیکترین راه به «همه» را برگزید و خود نیز از بیان مستقیم و مکرر حقایق و آرمانها خسته نشد. در برابر هر چالش ظاهراً بزرگی نیز میگفت اگر ما #تکلیف را انجام دهیم و #مردم هم بیدار باشند، خودشان میدانند چه بکنند. همچنان که شهید #مطهری در مقدمهی مهم کتاب غریب #داستان_راستان نیز روش «سادگی، در خدمت برانگیختن تفکر + اعتماد به نتایج تفکر مخاطب» را تبیین کرده و خود در عمل به کار گرفت و با آن توانست به قول امام "بیقلق و اضطراب" به تعلیم و تربیت جامعه بپردازد. البته سبکشناسی حاضر، با قدری سادهسازی یا اغراق مطرح شد. سبک اول و دوم همیشه دو قطب مجزا در برابر هم نیستند. طیفی میان این دو نگاه هست. مهمتر این که قرار نیست پیامرسان #حق، نسبت به #ابزار بیمبالات باشد یا همیشه آراستن بیان را فدای پیراستن مضمون کند. گاهی آراستن هم لازم است، مشروط به این که خلاقانه و متکی به پیراستن باشد، نه مقلدانه و منفعلانه.
محمدجواد میری
مجله #جریان_امروز، شماره15
@smjmiry 👈
@smjmiry
🔴 چگونه یک جبهه مردمی تشکیل دهیم؟
- کلاً چی کار کنیم موفق بشیم؟
+ #لیست ببندیم.
- باشه ببندیم. ولی اگه یه لیستی ببندیم، همه میان پای کارش؟
+ اگه اسمشو بذاریم جبهه، میان. توی رودربایستی گیر میکنن. اصلاً اگه نیان، چی کار کنن؟ چارهای ندارن.
- نمیشه یک کاری کنیم لیستمون مردمیتر از قبل باشه؟
+ چرا نشه. اسمشو میذاریم جبهه مردمی. تاکید هم میکنیم این لیست از "متن" مردم و تشکلهای مردمی در اومده. تشکیلاتمونم با اسم مجمع مردمی پهن میکنیم.
- اوکی اوکی. انقلابی چی؟ چه جوری لیستمونو انقلابی کنیم؟
+ انقلابی که حتماً باید باشه. اگه اسمشو بذاریم #جبهه_مردمی_نیروهای_انقلاب، دیگه کفایته.
- مطمئنی اینا بسه؟ لازم نیست طرحی، برنامهای، کارنامه عملیاتیای، حرف حساب جدیدی داشته باشیم؟
+ لطفا جو نگیردت دیگه! مگه اونوریها و دیگران و مابقی، از این چیزا دارن؟
- خب نداشته باشن... ولی نه... درست میگی. یادم رفته بود ما کی هستیم. یه لحظه حرف #انقلاب شد ذهنم منحرف شد. برگردیم سر اصل مطلب. حالا کی باشه توی این جبهه؟
+ چه سؤالا! معلومه دیگه. یه حاج آقا، یه دکتر، یه مهندس، یه خانوم، یه بازاری، ...
- نه، این خیلی سنتیه. همه میفهمن "ما" لیستو بستیم. باید چند تا چهره رسانهای و ورزشی هم بذاریم توش.
+ آفرین خیلی ایده جدیدی بود واقعا! بعید میدونم دیگه کسی ردّمونو بزنه.
- آخ...
+ چی شد؟
- اشتباه زدیم.
+ چرا؟
- همیشه برا خود "انتخابات" این جوری لیست میبستیم. برا تشکیل جبههش هم جواب میده این فرمول؟
+ راست می گیها... ولی خب الان که دیگه لیستو بستیم. حیفه عوضش کنیم. بعدم، مگه اینا از متن ملت در نیومدن؟! نمیشه که روی حرف مردم حرف بزنیم.
- پس حالا که این جوری شد بیایم لااقل برا #انتخابات هم ازش یه استفادهای بکنیم که اسراف نشه.
+ انتخابات؟.... مممممم.... باشه. گرچه قصد اصلیمون این نبود. ولی چاره چیه دیگه؟ کم کم استفاده کنیم.
- باشه... بریم استفاده کنیم.
+ بریم...
محمدجواد میری
@smjmiry 👈 کانال اما بعد
🔴 چگونه یک جبهه مردمی تشکیل دهیم؟
- کلاً چی کار کنیم موفق بشیم؟
+ #لیست ببندیم.
- باشه ببندیم. ولی اگه یه لیستی ببندیم، همه میان پای کارش؟
+ اگه اسمشو بذاریم جبهه، میان. توی رودربایستی گیر میکنن. اصلاً اگه نیان، چی کار کنن؟ چارهای ندارن.
- نمیشه یک کاری کنیم لیستمون مردمیتر از قبل باشه؟
+ چرا نشه. اسمشو میذاریم جبهه مردمی. تاکید هم میکنیم این لیست از "متن" مردم و تشکلهای مردمی در اومده. تشکیلاتمونم با اسم مجمع مردمی پهن میکنیم.
- اوکی اوکی. انقلابی چی؟ چه جوری لیستمونو انقلابی کنیم؟
+ انقلابی که حتماً باید باشه. اگه اسمشو بذاریم #جبهه_مردمی_نیروهای_انقلاب، دیگه کفایته.
- مطمئنی اینا بسه؟ لازم نیست طرحی، برنامهای، کارنامه عملیاتیای، حرف حساب جدیدی داشته باشیم؟
+ لطفا جو نگیردت دیگه! مگه اونوریها و دیگران و مابقی، از این چیزا دارن؟
- خب نداشته باشن... ولی نه... درست میگی. یادم رفته بود ما کی هستیم. یه لحظه حرف #انقلاب شد ذهنم منحرف شد. برگردیم سر اصل مطلب. حالا کی باشه توی این جبهه؟
+ چه سؤالا! معلومه دیگه. یه حاج آقا، یه دکتر، یه مهندس، یه خانوم، یه بازاری، ...
- نه، این خیلی سنتیه. همه میفهمن "ما" لیستو بستیم. باید چند تا چهره رسانهای و ورزشی هم بذاریم توش.
+ آفرین خیلی ایده جدیدی بود واقعا! بعید میدونم دیگه کسی ردّمونو بزنه.
- آخ...
+ چی شد؟
- اشتباه زدیم.
+ چرا؟
- همیشه برا خود "انتخابات" این جوری لیست میبستیم. برا تشکیل جبههش هم جواب میده این فرمول؟
+ راست می گیها... ولی خب الان که دیگه لیستو بستیم. حیفه عوضش کنیم. بعدم، مگه اینا از متن ملت در نیومدن؟! نمیشه که روی حرف مردم حرف بزنیم.
- پس حالا که این جوری شد بیایم لااقل برا #انتخابات هم ازش یه استفادهای بکنیم که اسراف نشه.
+ انتخابات؟.... مممممم.... باشه. گرچه قصد اصلیمون این نبود. ولی چاره چیه دیگه؟ کم کم استفاده کنیم.
- باشه... بریم استفاده کنیم.
+ بریم...
محمدجواد میری
@smjmiry 👈 کانال اما بعد
@smjmiry
🔴 9 پیام 9 دی
🔺حوادث محرم 88، روشنترین حجت مردم برای خلق حماسه #نه_دی 88 بود. #انقلاب_اسلامی در پرتو عاشورا پیروز شد و در پرتو عاشورا حفظ می شود.
🔺جریان #روشنفکری غربگرا بر خلاف ژستی که می گیرد، در عمل نشان داده است که دارای چه خصایلی است: تعصب، میل به خشونت و آشوب، جهالت نسبت به واقعیت های بومی، توسل به ابزارهای پشت پرده سیاسی، منفعت طلبی اقتصادی، درجه بندی کردن مردم بر اساس نخبه گرایی، #پایتخت_زدگی و نگاه غیرملی و... .
همان گونه که اولین روشنفکران غربگرای ایران، حکومت رضاخانی را تئوریزه کرده و به عنوان مشاوران یا وزرای او مشغول به کار شدند، بقایای جریان روشنفکری غربزده نیز همچنان زیر نقاب آزادیخواهی خود، به تامین #استبداد در راستای منافع #استعمار متعهد است.
🔺#جمهوریت و #اسلامیت مکمّل و نگاهبان یکدیگرند، نه در مقابل هم. ضدانقلاب گاهی با توسل به شعار دموکراسی می خواهد ریشه دین را بزند و گاهی با ظواهر موجه و مقدس، قصد وتو کردن آرای اکثریت را دارد. و مشکل اصلی ضد انقلاب همین دو چیز است: مردمی است که دین شان را می خواهند و رهبری دینی که پاسدار آرای عمومی است و به فشارها و لابی های #نخبگان منفعتطلب باج نمی دهد.
🔺#بصیرت و #ولایت_مداری نیز مکمل یکدیگرند. بر خلاف تصور مشهور که «هر که بداند، به اطاعت نیاز ندارد!»، در مسیر حق، هر که راه را بهتر بشناسد بیشتر با امت و امام هم آهنگ می شود. و هر که نداند و نشناسد یا تابع منافع و احساسات و ... باشد، تکرو تر خواهد بود.
🔺از میان چهار عنصر #رهبری، #مردم، #مسئولان و #نخبگان، این رهبری و مردمند که ظرفیت دویدن پا به پای یکدیگر را دارند و دو عنصر دیگر اگر نتوانند ظرفیت های خود را بالا ببرند، دچار رخوت و از کار افتادگی می شوند.
🔺انقلابی را که مردم شکل دادند و پیروز کردند، خود مردم می توانند حفظ کنند. واگذار کردن همه امور به مسئولان و نخبگان، و در نظر نگرفتن راز و رمز #رویش_ها در بدنه مردمی، انقلاب را تهدید خواهد کرد.
🔺یک #انقلاب زنده و یک ملت رو به رشد هیچ وقت از آسیب ها و آزمون های غربال کننده مصون نیست. بنابراین لازمه حیات، حفظ خلوص معنوی و آمادگی جهادی است، نه روزمرگی فکری و رفاه طلبی مادی. در #جنگ_نرم، ممکن است کسانی ریزش کنند که در صدها جنگ سخت پرچمدار و مرد میدان بوده اند.
🔺هرچند #دشمن سختکوشی عظیمی در ضربه زدن به ایران انقلابی از هر طریق ممکن دارد، اما همچنان از پی بردن به پیچیدگی های اجتماعی ایران عاجز است. ابعاد عمیق اعتقادات مردمی که حاضرند خود را فدایی دین و انقلاب خویش کنند، در #دستگاه_محاسباتی آنان قابل احصا و تحلیل دقیق نیست.
🔺و دست آخر این که: جامعه، فقط آن چیزی نیست که در رسانه ها منعکس می شود. و #ایران فقط #تهران نیست!
محمدجواد میری
منتشرشده در ویژهنامه 9 دی روزنامه شهرآرا، 9 دی 1390
@smjmiry
🔴 9 پیام 9 دی
🔺حوادث محرم 88، روشنترین حجت مردم برای خلق حماسه #نه_دی 88 بود. #انقلاب_اسلامی در پرتو عاشورا پیروز شد و در پرتو عاشورا حفظ می شود.
🔺جریان #روشنفکری غربگرا بر خلاف ژستی که می گیرد، در عمل نشان داده است که دارای چه خصایلی است: تعصب، میل به خشونت و آشوب، جهالت نسبت به واقعیت های بومی، توسل به ابزارهای پشت پرده سیاسی، منفعت طلبی اقتصادی، درجه بندی کردن مردم بر اساس نخبه گرایی، #پایتخت_زدگی و نگاه غیرملی و... .
همان گونه که اولین روشنفکران غربگرای ایران، حکومت رضاخانی را تئوریزه کرده و به عنوان مشاوران یا وزرای او مشغول به کار شدند، بقایای جریان روشنفکری غربزده نیز همچنان زیر نقاب آزادیخواهی خود، به تامین #استبداد در راستای منافع #استعمار متعهد است.
🔺#جمهوریت و #اسلامیت مکمّل و نگاهبان یکدیگرند، نه در مقابل هم. ضدانقلاب گاهی با توسل به شعار دموکراسی می خواهد ریشه دین را بزند و گاهی با ظواهر موجه و مقدس، قصد وتو کردن آرای اکثریت را دارد. و مشکل اصلی ضد انقلاب همین دو چیز است: مردمی است که دین شان را می خواهند و رهبری دینی که پاسدار آرای عمومی است و به فشارها و لابی های #نخبگان منفعتطلب باج نمی دهد.
🔺#بصیرت و #ولایت_مداری نیز مکمل یکدیگرند. بر خلاف تصور مشهور که «هر که بداند، به اطاعت نیاز ندارد!»، در مسیر حق، هر که راه را بهتر بشناسد بیشتر با امت و امام هم آهنگ می شود. و هر که نداند و نشناسد یا تابع منافع و احساسات و ... باشد، تکرو تر خواهد بود.
🔺از میان چهار عنصر #رهبری، #مردم، #مسئولان و #نخبگان، این رهبری و مردمند که ظرفیت دویدن پا به پای یکدیگر را دارند و دو عنصر دیگر اگر نتوانند ظرفیت های خود را بالا ببرند، دچار رخوت و از کار افتادگی می شوند.
🔺انقلابی را که مردم شکل دادند و پیروز کردند، خود مردم می توانند حفظ کنند. واگذار کردن همه امور به مسئولان و نخبگان، و در نظر نگرفتن راز و رمز #رویش_ها در بدنه مردمی، انقلاب را تهدید خواهد کرد.
🔺یک #انقلاب زنده و یک ملت رو به رشد هیچ وقت از آسیب ها و آزمون های غربال کننده مصون نیست. بنابراین لازمه حیات، حفظ خلوص معنوی و آمادگی جهادی است، نه روزمرگی فکری و رفاه طلبی مادی. در #جنگ_نرم، ممکن است کسانی ریزش کنند که در صدها جنگ سخت پرچمدار و مرد میدان بوده اند.
🔺هرچند #دشمن سختکوشی عظیمی در ضربه زدن به ایران انقلابی از هر طریق ممکن دارد، اما همچنان از پی بردن به پیچیدگی های اجتماعی ایران عاجز است. ابعاد عمیق اعتقادات مردمی که حاضرند خود را فدایی دین و انقلاب خویش کنند، در #دستگاه_محاسباتی آنان قابل احصا و تحلیل دقیق نیست.
🔺و دست آخر این که: جامعه، فقط آن چیزی نیست که در رسانه ها منعکس می شود. و #ایران فقط #تهران نیست!
محمدجواد میری
منتشرشده در ویژهنامه 9 دی روزنامه شهرآرا، 9 دی 1390
@smjmiry
@smjmiry
🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشدهی بازسازی مزار شهدا
محمدجواد میری
1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطهی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساختهایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قابهایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگهای بیروحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسانسازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گستردهترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و سادهانگارانهی برنامهریزانی شد که سادهترین راه برای بهسازی را درستترین راه یافته بودند.
2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک میگیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل میشود یا نه، میگذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوانهایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیدهاند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرحهاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرحهای رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفعشده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرحهای جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریهای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.
3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگیهایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت" داشتن بدانیم، میتوانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که میتواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانههای #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگیهای فوق نباشد، شاید سومی مطلوبتر و ممکنتر باشد. صدالبته جعبهآیینهها با محتویاتشان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قابهای مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی"شان دانست. یکسانسازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمانهایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانهای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هممحلیها و هممدرسهایهای او -بهعنوان متولیان زیباسازی قابها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزهای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدسترفته است که حتی میتواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بیروح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قابها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دستکم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!
منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95
کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
در همین زمینه بخوانید:
@razemazar
@smjmiry
🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشدهی بازسازی مزار شهدا
محمدجواد میری
1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطهی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساختهایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قابهایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگهای بیروحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسانسازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گستردهترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و سادهانگارانهی برنامهریزانی شد که سادهترین راه برای بهسازی را درستترین راه یافته بودند.
2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک میگیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل میشود یا نه، میگذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوانهایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیدهاند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرحهاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرحهای رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفعشده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرحهای جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریهای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.
3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگیهایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت" داشتن بدانیم، میتوانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که میتواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانههای #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگیهای فوق نباشد، شاید سومی مطلوبتر و ممکنتر باشد. صدالبته جعبهآیینهها با محتویاتشان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قابهای مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی"شان دانست. یکسانسازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمانهایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانهای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هممحلیها و هممدرسهایهای او -بهعنوان متولیان زیباسازی قابها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزهای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدسترفته است که حتی میتواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بیروح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قابها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دستکم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!
منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95
کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
در همین زمینه بخوانید:
@razemazar
@smjmiry
✅ این، نه اصولگرایی است، نه وحدت!
با این که زمانی از انتخابات شورای شهر مشهد گذشته، طبق قولی که به برخی دوستان داده بودم، گذرا به نکاتی اشاره میکنم و باز مرور چند گفتار یا یادداشت خواندنی در این باره را پیشنهاد میدهم.
⭕️ آرمانی که بنگریم «وحدت» جزو منظومهای بزرگتر است. نمیشود «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» باشیم و توقع داشته باشیم همه چیز درست در بیاید. عدالت و معنویت و عقل و شایستهسالاری و... همه و همه را کنار بگذاریم و اسم جعلی #اصولگرایی را یدک بکشیم و مصداق این هشدار شویم که: «یُستدلّ علی إدبار الدوَلِ بأربع: تقدیم الأراذل، و تأخیر الأفاضل، و تضییع الاصول، و التمسک بالفروع» (پس و پیش کردن خوبان و بدان و جا به جا کردن اصل و فرع، نشانه سرنگونی دولتهاست) و بعد بخواهیم همه چشم ببندند و به اسم وحدت از ما تبعیت کنند!
⭕️ واقعی هم که بنگریم، وقتی میپرسیم آقایان، گفتمان شما چه بود؟ شعارتان چه بود؟ هویت و برندتان چه بود؟ اصلاً مردم باید بر اساس چه تمایز یا تمنایی به شما رای بدهند؟ پاسخ همه موارد این است: ائتلاف بزرگ اصولگرایان!
تحلیلهای مبتنی بر نقش وحدتشکنان در شکست انتخاباتی، گویی میخواهند تمام عوامل خرد و کلان موثر در اقبال مردم به یک جریان را حذف کنند و تحلیل سیاسی را به حل یک مساله مکانیکی (با حذف همه عوامل واقعی محیط) تقلیل بدهند. خلاصه تنبلی عملی، سر از تنبلی فکری هم در میآورد و تک بُعدی دیدن پدیدههای اجتماعی، از سیاستورزان عجول عجیب نیست.
⭕️ مغلطه مضحک دیگر، #تحریف مفهوم وحدت است. کسی که با ادبیات انقلاب اسلامی و امام و رهبری آشنا باشد میداند که معنای «وحدت» را به «تاکتیک #ائتلاف انتخاباتی» تقلیل دادن، چه شعبدهبازی رسوایی است. ائتلاف البته برای خودش کاری است که گاهی جواب میدهد و گاهی نه، گاهی مشروع است و گاهی نه... اما اگر کسی میخواهد ائتلاف کند، چرا مفهوم وحدت را پیش میکشد؟! چرا باید تک تک مفاهیم گفتمان #انقلاب_اسلامی را به خاطر تنبلیها و کجسلیقگیهایمان به مسلخ ببریم و گناه «تحریف»شان را به گردن بگیریم؟ همان طور که #مردمسالاری_دینی را هم داریم تحریف میکنیم...
⭕️ از بحثهای نظری که بگذریم، هر وقت میپرسیم چرا در طول بیست سال گذشته هیچ وقت مدعیان پرچمداری اصولگرایی و معتمدان لیستبندی حاضر نبودهاند پاسخگو باشند و همه چیز را شفاف با منتقدان طرح کنند و آنها را در بحثی اقناعی و منطقی مجاب کنند، هیچ پاسخی نمیشنویم. کسی که جرات گفتگو با دیگران را ندارد، پیشاپیش شکست خورده است.
⭕️ ما مرده و شما زنده! ببینید شش ماه دیگر همین بزرگان اصولگرایی کجایند و دارند چه میکنند و دنبال کدام درد عینی اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مردمند. و باز دم انتخابات بعدی چطور ظهور میکنند و خود را منجی انقلاب جا میزنند! البته بخیل نیستیم. خدا کند که جور دیگری شود. ولی در هر حال، انقلابیون تکلیف خود را دارند. باید به دور از تحریفات اصولگرایی و اصلاحطلبی، به #انقلاب و #مردم بازگردند. والسلام
محمدجواد میری
@smjmiry
◀️ مردم را برای کسب نتیجه در انتخابات میخواهیم؟ یا انتخابات را برای رشد مردم؟
درباره رشد اجتماعی مردم (مرتضی مطهری)
t.iss.one/shahre_jahani/83
◀️ تراز سیاستورزی در شهر خامنهایها...
رقص شمشیر راهزنان و استقامت در کاروان جمهور (وحید جلیلی)
https://t.iss.one/jalili_vahid/201
◀️ چه کسی عامل وحدتشکنی است؟
وقتی جای شاکی و متهم عوض میشود (مجید عسگری)
t.iss.one/motalebe/1194
◀️ سیاسیون و حزبالله...
دوران بردهداری تمام شده است (حسین کمیلی)
t.iss.one/komeilihosein/185
◀️ در نکوهش کفر به مردم! (سعید شعرباف)
t.iss.one/dr_shaarbaf/328
◀️ وحدت سیاسی برای چه کسانی اقناعکننده است؟
وحدت یا کارآمدی؟ (محدحسین جمالزاده)
t.iss.one/jamalgeram/16
◀️ در رثای وحدت مظلوم (محمدمهدی خالقی)
t.iss.one/zambur/970
◀️ تحلیلی بر نتایج انتخابات شورای شهر مشهد (مصطفی شریف)
t.iss.one/mostafa_sharif/125
◀️ چه باید کرد؟
جناح فرهنگی مؤمن و جهاد شهرسازی (دکتر روحالله ایزدخواه)
t.iss.one/motalebe/1191
کانال اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری
@smjmiry
با این که زمانی از انتخابات شورای شهر مشهد گذشته، طبق قولی که به برخی دوستان داده بودم، گذرا به نکاتی اشاره میکنم و باز مرور چند گفتار یا یادداشت خواندنی در این باره را پیشنهاد میدهم.
⭕️ آرمانی که بنگریم «وحدت» جزو منظومهای بزرگتر است. نمیشود «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» باشیم و توقع داشته باشیم همه چیز درست در بیاید. عدالت و معنویت و عقل و شایستهسالاری و... همه و همه را کنار بگذاریم و اسم جعلی #اصولگرایی را یدک بکشیم و مصداق این هشدار شویم که: «یُستدلّ علی إدبار الدوَلِ بأربع: تقدیم الأراذل، و تأخیر الأفاضل، و تضییع الاصول، و التمسک بالفروع» (پس و پیش کردن خوبان و بدان و جا به جا کردن اصل و فرع، نشانه سرنگونی دولتهاست) و بعد بخواهیم همه چشم ببندند و به اسم وحدت از ما تبعیت کنند!
⭕️ واقعی هم که بنگریم، وقتی میپرسیم آقایان، گفتمان شما چه بود؟ شعارتان چه بود؟ هویت و برندتان چه بود؟ اصلاً مردم باید بر اساس چه تمایز یا تمنایی به شما رای بدهند؟ پاسخ همه موارد این است: ائتلاف بزرگ اصولگرایان!
تحلیلهای مبتنی بر نقش وحدتشکنان در شکست انتخاباتی، گویی میخواهند تمام عوامل خرد و کلان موثر در اقبال مردم به یک جریان را حذف کنند و تحلیل سیاسی را به حل یک مساله مکانیکی (با حذف همه عوامل واقعی محیط) تقلیل بدهند. خلاصه تنبلی عملی، سر از تنبلی فکری هم در میآورد و تک بُعدی دیدن پدیدههای اجتماعی، از سیاستورزان عجول عجیب نیست.
⭕️ مغلطه مضحک دیگر، #تحریف مفهوم وحدت است. کسی که با ادبیات انقلاب اسلامی و امام و رهبری آشنا باشد میداند که معنای «وحدت» را به «تاکتیک #ائتلاف انتخاباتی» تقلیل دادن، چه شعبدهبازی رسوایی است. ائتلاف البته برای خودش کاری است که گاهی جواب میدهد و گاهی نه، گاهی مشروع است و گاهی نه... اما اگر کسی میخواهد ائتلاف کند، چرا مفهوم وحدت را پیش میکشد؟! چرا باید تک تک مفاهیم گفتمان #انقلاب_اسلامی را به خاطر تنبلیها و کجسلیقگیهایمان به مسلخ ببریم و گناه «تحریف»شان را به گردن بگیریم؟ همان طور که #مردمسالاری_دینی را هم داریم تحریف میکنیم...
⭕️ از بحثهای نظری که بگذریم، هر وقت میپرسیم چرا در طول بیست سال گذشته هیچ وقت مدعیان پرچمداری اصولگرایی و معتمدان لیستبندی حاضر نبودهاند پاسخگو باشند و همه چیز را شفاف با منتقدان طرح کنند و آنها را در بحثی اقناعی و منطقی مجاب کنند، هیچ پاسخی نمیشنویم. کسی که جرات گفتگو با دیگران را ندارد، پیشاپیش شکست خورده است.
⭕️ ما مرده و شما زنده! ببینید شش ماه دیگر همین بزرگان اصولگرایی کجایند و دارند چه میکنند و دنبال کدام درد عینی اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مردمند. و باز دم انتخابات بعدی چطور ظهور میکنند و خود را منجی انقلاب جا میزنند! البته بخیل نیستیم. خدا کند که جور دیگری شود. ولی در هر حال، انقلابیون تکلیف خود را دارند. باید به دور از تحریفات اصولگرایی و اصلاحطلبی، به #انقلاب و #مردم بازگردند. والسلام
محمدجواد میری
@smjmiry
◀️ مردم را برای کسب نتیجه در انتخابات میخواهیم؟ یا انتخابات را برای رشد مردم؟
درباره رشد اجتماعی مردم (مرتضی مطهری)
t.iss.one/shahre_jahani/83
◀️ تراز سیاستورزی در شهر خامنهایها...
رقص شمشیر راهزنان و استقامت در کاروان جمهور (وحید جلیلی)
https://t.iss.one/jalili_vahid/201
◀️ چه کسی عامل وحدتشکنی است؟
وقتی جای شاکی و متهم عوض میشود (مجید عسگری)
t.iss.one/motalebe/1194
◀️ سیاسیون و حزبالله...
دوران بردهداری تمام شده است (حسین کمیلی)
t.iss.one/komeilihosein/185
◀️ در نکوهش کفر به مردم! (سعید شعرباف)
t.iss.one/dr_shaarbaf/328
◀️ وحدت سیاسی برای چه کسانی اقناعکننده است؟
وحدت یا کارآمدی؟ (محدحسین جمالزاده)
t.iss.one/jamalgeram/16
◀️ در رثای وحدت مظلوم (محمدمهدی خالقی)
t.iss.one/zambur/970
◀️ تحلیلی بر نتایج انتخابات شورای شهر مشهد (مصطفی شریف)
t.iss.one/mostafa_sharif/125
◀️ چه باید کرد؟
جناح فرهنگی مؤمن و جهاد شهرسازی (دکتر روحالله ایزدخواه)
t.iss.one/motalebe/1191
کانال اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری
@smjmiry
✅ کدام نیمهی خرداد؟
سالها تا مصرع «انتظار فرج از نیمهی خرداد کشم» را میشنیدم، یاد رحلت #امام_خمینی میافتادم و به انتظار او برای عروج میاندیشیدم. حالا البته این معنا را رد نمیکنم، اما معنای اصلی و اولیه این گزاره برایم بیشتر جلوه دارد.
«سالها میگذرد، حادثهها میآید | #انتظار فرج از #نیمه_خرداد کشم». امام در دل حوادث پیاپی، دلبستهی انتظاری است که البته از زمان خاصی پررنگ و معنادار شده است. حادثه #پانزده_خرداد ۱۳۴۲ ه.ش. مبدأ #انتظار_حقیقی برای کسی چون امام است.
این نشانهگذاری نمادین علاوه بر آن که میتواند تعریف متفاوت امام از #انتظار_فرج مسلمین یا انتظار فرج موعود را بیان کند، نشانه اهمیت قیام ۱۵ خرداد از منظر امام نیز هست. امام #انقلاب_اسلامی را با #هویت دینی و مردمی آن میشناخت و برای حرکت خود، بر اساس قیامی هویتسازی کرد که متکی به حضور سیاسی و مبارزهجویانه مردم دیندار بدون دخالت ایدئولوژیهای چپ و راست و ملیگرا و... بود.
نیمه خرداد ۶۸ البته بسیار مهم است. شوک جهانی درگذشت امام، تشییع ده میلیونی او، تجدید بیعت مردم ایران و جهان با او و نهایتاً انتخاب شبیهترین شاگرد او برای رهبری انقلاب اسلامی هر کدام واقعهای مهمند. اما همه اینها ریشه در نیمه خرداد ۴۲ دارند. هرچند در آن سال، نه دامنه #نهضت_امام چندان گسترده شده بود، نه سربازان امام از گهوارهها برخاسته بودند و نه کسی باور میکرد امواج این قیام مذهبی بتواند همه جریانات معارض و رقیب را درنوردد.
حادثه نیمه خرداد ۴۲ ظاهراً کوچک بود و زود جمع و جور شد، اما ماند و #جهانی شد، چون اصالت و هویت داشت، چون #مردمی، #آرمانی و رو به #آینده بود. و امروز همچنان نیمه خرداد زنده است، اگر آنچنان باشیم. و فریب جنود ابلیس، از جمله #یأس را نخوریم.
...انتظار فرج از نیمه خرداد کشیم
محمدجواد میری
@smjmiry
سالها تا مصرع «انتظار فرج از نیمهی خرداد کشم» را میشنیدم، یاد رحلت #امام_خمینی میافتادم و به انتظار او برای عروج میاندیشیدم. حالا البته این معنا را رد نمیکنم، اما معنای اصلی و اولیه این گزاره برایم بیشتر جلوه دارد.
«سالها میگذرد، حادثهها میآید | #انتظار فرج از #نیمه_خرداد کشم». امام در دل حوادث پیاپی، دلبستهی انتظاری است که البته از زمان خاصی پررنگ و معنادار شده است. حادثه #پانزده_خرداد ۱۳۴۲ ه.ش. مبدأ #انتظار_حقیقی برای کسی چون امام است.
این نشانهگذاری نمادین علاوه بر آن که میتواند تعریف متفاوت امام از #انتظار_فرج مسلمین یا انتظار فرج موعود را بیان کند، نشانه اهمیت قیام ۱۵ خرداد از منظر امام نیز هست. امام #انقلاب_اسلامی را با #هویت دینی و مردمی آن میشناخت و برای حرکت خود، بر اساس قیامی هویتسازی کرد که متکی به حضور سیاسی و مبارزهجویانه مردم دیندار بدون دخالت ایدئولوژیهای چپ و راست و ملیگرا و... بود.
نیمه خرداد ۶۸ البته بسیار مهم است. شوک جهانی درگذشت امام، تشییع ده میلیونی او، تجدید بیعت مردم ایران و جهان با او و نهایتاً انتخاب شبیهترین شاگرد او برای رهبری انقلاب اسلامی هر کدام واقعهای مهمند. اما همه اینها ریشه در نیمه خرداد ۴۲ دارند. هرچند در آن سال، نه دامنه #نهضت_امام چندان گسترده شده بود، نه سربازان امام از گهوارهها برخاسته بودند و نه کسی باور میکرد امواج این قیام مذهبی بتواند همه جریانات معارض و رقیب را درنوردد.
حادثه نیمه خرداد ۴۲ ظاهراً کوچک بود و زود جمع و جور شد، اما ماند و #جهانی شد، چون اصالت و هویت داشت، چون #مردمی، #آرمانی و رو به #آینده بود. و امروز همچنان نیمه خرداد زنده است، اگر آنچنان باشیم. و فریب جنود ابلیس، از جمله #یأس را نخوریم.
...انتظار فرج از نیمه خرداد کشیم
محمدجواد میری
@smjmiry
@smjmiry
⭕ جبهه متحد سِلفیها و سَلَفیها
رحمت خدا بر امام که میگفت: «ما در #انقلاب_اسلامی علیه #ظلم و #تحجر قیام کردیم». تحجر... تحجر... و ما ادریک ما تحجر؟!
تحجر یعنی از #دشمن اعلام برائت کنی و در نقشه همو بازی کنی.
تحجر یعنی ندانی و ندانی که نمیدانی.
تحجر یعنی شیرینی خریّت را بر تلخی حُرّیّت ترجیح بدهی.
یعنی عملت را، نیتت را، و فکرت را خالص نکنی و تنبلیات را با سادهاندیشی توجیه کنی.
تحجر، تحجر است. شاخ و دم ندارد.
چه در جماعت #سَلَفی، چه در جماعت #سِلفی!
چه در #تکفیر خودساخته، چه در #تحقیر خودخواسته.
و متحجر جماعت، هرچقدر هم به خیال خودش نیت خوب داشته باشد، در بزنگاهها جنایتهای بزرگ را رقم میزند.
چه مستقیم و چه غیرمستقیم.
با رها کردن مسلم بن عقیل در شب سیاه غربت، یا تاختن بر پیکر حسین بن علی (ع) به نیت قربت.
با ذوق زدن از حضور خارجیها، یا بریدن سر حُجَجیها.
با گرفتن جان مردم، بردن آبروی مردم یا به تاراج دادن سرمایهها و ثروتهای مردم.
پس #متحجر فقط #داعش و #النصره نیست. هر جماعت خوشخیال کوتهفکری متحجر است.
هر کس نتواند بین رفتار ذوقزده و رفتار دیپلماتیک فرق بگذارد هم متحجر است.
تحجر همزاد خودخواهی و خودپسندی و خودبسندگی هم هست.
جماعت سِلفیبگیر، از خودشان و موقعیت ابلهانهشان خوششان میآید.
سَلفیها به سَلَف (گذشته) و درک سنتی خویش بسنده کردهاند.
و بعضی سلبریتیهای نادان، از خوشخوشان اعتبار پوچ خویش خوشحالند.
متحجر البته قابل ترحم هم هست. باب توبه و حُرّیت هم برایش باز است. اما اگر اهل شنیدن نبود، سرانجام سیلی را باید بخورد.
سِلفیها و سَلَفیها و بعضی سلبریتیها را باید توجیه کرد. اگر ربط بین خیلی چیزها را نمیفهمند باید بفهمند. اما اگر بنا شد خودشان را به آن راه بزنند، دیگر متحجر نیستند. اهل نفاقاند. #نفاق... نفاق... و ما ادریک ما نفاق؟!
و دفاع از اسلام عزت در برابر اسلام ذلت، چه با پراندن خواب متحجر باشد، چه با برداشتن نقاب منافق، گذاشتن عمر و آبرو میخواهد و گذشتن از مال و جان. رحمت خدا بر #امام_خمینی که میگفت: «امروز #اسلام_ناب محمدی (ص) قربانی میخواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانیهای آن شوم».
محمدجواد میری
کانال اما بعد... 👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD98j_sRu4kd57KI1g
@smjmiry
#حججی #شهید_حججی #شهید_محسن_حججی #سلفی_بگیران #سلفی_حقارت
⭕ جبهه متحد سِلفیها و سَلَفیها
رحمت خدا بر امام که میگفت: «ما در #انقلاب_اسلامی علیه #ظلم و #تحجر قیام کردیم». تحجر... تحجر... و ما ادریک ما تحجر؟!
تحجر یعنی از #دشمن اعلام برائت کنی و در نقشه همو بازی کنی.
تحجر یعنی ندانی و ندانی که نمیدانی.
تحجر یعنی شیرینی خریّت را بر تلخی حُرّیّت ترجیح بدهی.
یعنی عملت را، نیتت را، و فکرت را خالص نکنی و تنبلیات را با سادهاندیشی توجیه کنی.
تحجر، تحجر است. شاخ و دم ندارد.
چه در جماعت #سَلَفی، چه در جماعت #سِلفی!
چه در #تکفیر خودساخته، چه در #تحقیر خودخواسته.
و متحجر جماعت، هرچقدر هم به خیال خودش نیت خوب داشته باشد، در بزنگاهها جنایتهای بزرگ را رقم میزند.
چه مستقیم و چه غیرمستقیم.
با رها کردن مسلم بن عقیل در شب سیاه غربت، یا تاختن بر پیکر حسین بن علی (ع) به نیت قربت.
با ذوق زدن از حضور خارجیها، یا بریدن سر حُجَجیها.
با گرفتن جان مردم، بردن آبروی مردم یا به تاراج دادن سرمایهها و ثروتهای مردم.
پس #متحجر فقط #داعش و #النصره نیست. هر جماعت خوشخیال کوتهفکری متحجر است.
هر کس نتواند بین رفتار ذوقزده و رفتار دیپلماتیک فرق بگذارد هم متحجر است.
تحجر همزاد خودخواهی و خودپسندی و خودبسندگی هم هست.
جماعت سِلفیبگیر، از خودشان و موقعیت ابلهانهشان خوششان میآید.
سَلفیها به سَلَف (گذشته) و درک سنتی خویش بسنده کردهاند.
و بعضی سلبریتیهای نادان، از خوشخوشان اعتبار پوچ خویش خوشحالند.
متحجر البته قابل ترحم هم هست. باب توبه و حُرّیت هم برایش باز است. اما اگر اهل شنیدن نبود، سرانجام سیلی را باید بخورد.
سِلفیها و سَلَفیها و بعضی سلبریتیها را باید توجیه کرد. اگر ربط بین خیلی چیزها را نمیفهمند باید بفهمند. اما اگر بنا شد خودشان را به آن راه بزنند، دیگر متحجر نیستند. اهل نفاقاند. #نفاق... نفاق... و ما ادریک ما نفاق؟!
و دفاع از اسلام عزت در برابر اسلام ذلت، چه با پراندن خواب متحجر باشد، چه با برداشتن نقاب منافق، گذاشتن عمر و آبرو میخواهد و گذشتن از مال و جان. رحمت خدا بر #امام_خمینی که میگفت: «امروز #اسلام_ناب محمدی (ص) قربانی میخواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانیهای آن شوم».
محمدجواد میری
کانال اما بعد... 👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD98j_sRu4kd57KI1g
@smjmiry
#حججی #شهید_حججی #شهید_محسن_حججی #سلفی_بگیران #سلفی_حقارت
⭕️ حاجحیدر...
برگزاری هفتمین نشست #گفتار_عصر این بار در محضر استاد #حاج_حیدر رحیمپور ازغدی بود. مبحث «#مشهد؛ پیشتاز نواندیشی دینی ضابطهمند» توسط دو دوست فرهیختهام آقایان دکتر #سعید_خورشیدی و #احمد_عسگری، ارائه و با خاطرات و نقدها و نظرات استاد تکمیل شد.
حاج حیدر رحیمپور جوانپیر انقلاب مشهد و نماد تنوع جریانات فکری و سیاسی دغدغهمند این شهر و تقاطع آنان در میدان #نهضت_خمینی است. با این که بیست سالی هست گهگاه به او در این خانهی ساده اما پرماجرا و خاطرهخیز و انسانپرور سر میزنیم، و با این که در ظاهر شکسته و نحیف شده است، اما هنوز چیزی از تر و تازگی سخنانش، انقلابیگری و آرمانخواهیاش، تیزبینی و واکنشهای سریع و هوشمندانهاش، و البته از نشاط و شوخطبعی جوانانهاش کم نشده است.
استاد بحث خود را در مسیری منحصربهفرد پیش برد. از دیدگاهش درباره خلقتِ طبیعت و انسان آغاز کرد، به بحث امامت و ولایت رساند، از تبدیل #ملت به #امت توسط امام خمینی سخن گفت و سخن را با ریشههای معضلاتی چون #تجمل_گرایی و #بروکراسی ادارات به پایان رساند.
نیز یادی شد از مرحوم استاد #محمدتقی_شریعتی، آیتالله #شیخ_هاشم_قزوینی، آیتالله #شیخ_مجتبی_قزوینی، مرحوم #حاجی_عابدزاده، مرحوم کرامت، دکتر #علی_شریعتی... و البته راز موفقیت استاد #سیدعلی_خامنه_ای در بهثمررسیدن ظرفیت فکری و فرهنگی و سیاسی دههی چهل و پنجاه مشهد، بازخوانی شد.
جلسه که تمام شد، بچهها عکس یادگاری خواستند. گفت: «هر کار میکنید، زود! چون نیم ساعت دیگر #مردان_آنجلس دارد و بعدش #جومونگ». و در میان خندههای جمع به یکی دو تا از بچهها سفارش کرد: «بیشتر بیایید؛ معلوم نیست چقدر دیگر باشم...». و ما از صمیم دل دعا کردیم حالا حالاها سایهاش با عزت و سلامت مستدام باشد. آمین...
محمدجواد میری، ۱۱ بهمن ۹۶
@smjmiry
#انقلاب_اسلامی #امام_خمینی #امام_خامنه_ای #انقلاب_مشهد #مسجد_کرامت #کانون_نشر_حقایق_دینی #انجمن_پیروان_قرآن #مجمع_مطالبه_مردمی_مشهد_مقدس #حیدر_رحیمپور #حیدر_رحیمپور_ازغدی
https://www.instagram.com/p/BepheMDnDwD/
برگزاری هفتمین نشست #گفتار_عصر این بار در محضر استاد #حاج_حیدر رحیمپور ازغدی بود. مبحث «#مشهد؛ پیشتاز نواندیشی دینی ضابطهمند» توسط دو دوست فرهیختهام آقایان دکتر #سعید_خورشیدی و #احمد_عسگری، ارائه و با خاطرات و نقدها و نظرات استاد تکمیل شد.
حاج حیدر رحیمپور جوانپیر انقلاب مشهد و نماد تنوع جریانات فکری و سیاسی دغدغهمند این شهر و تقاطع آنان در میدان #نهضت_خمینی است. با این که بیست سالی هست گهگاه به او در این خانهی ساده اما پرماجرا و خاطرهخیز و انسانپرور سر میزنیم، و با این که در ظاهر شکسته و نحیف شده است، اما هنوز چیزی از تر و تازگی سخنانش، انقلابیگری و آرمانخواهیاش، تیزبینی و واکنشهای سریع و هوشمندانهاش، و البته از نشاط و شوخطبعی جوانانهاش کم نشده است.
استاد بحث خود را در مسیری منحصربهفرد پیش برد. از دیدگاهش درباره خلقتِ طبیعت و انسان آغاز کرد، به بحث امامت و ولایت رساند، از تبدیل #ملت به #امت توسط امام خمینی سخن گفت و سخن را با ریشههای معضلاتی چون #تجمل_گرایی و #بروکراسی ادارات به پایان رساند.
نیز یادی شد از مرحوم استاد #محمدتقی_شریعتی، آیتالله #شیخ_هاشم_قزوینی، آیتالله #شیخ_مجتبی_قزوینی، مرحوم #حاجی_عابدزاده، مرحوم کرامت، دکتر #علی_شریعتی... و البته راز موفقیت استاد #سیدعلی_خامنه_ای در بهثمررسیدن ظرفیت فکری و فرهنگی و سیاسی دههی چهل و پنجاه مشهد، بازخوانی شد.
جلسه که تمام شد، بچهها عکس یادگاری خواستند. گفت: «هر کار میکنید، زود! چون نیم ساعت دیگر #مردان_آنجلس دارد و بعدش #جومونگ». و در میان خندههای جمع به یکی دو تا از بچهها سفارش کرد: «بیشتر بیایید؛ معلوم نیست چقدر دیگر باشم...». و ما از صمیم دل دعا کردیم حالا حالاها سایهاش با عزت و سلامت مستدام باشد. آمین...
محمدجواد میری، ۱۱ بهمن ۹۶
@smjmiry
#انقلاب_اسلامی #امام_خمینی #امام_خامنه_ای #انقلاب_مشهد #مسجد_کرامت #کانون_نشر_حقایق_دینی #انجمن_پیروان_قرآن #مجمع_مطالبه_مردمی_مشهد_مقدس #حیدر_رحیمپور #حیدر_رحیمپور_ازغدی
https://www.instagram.com/p/BepheMDnDwD/
Instagram
محمدجواد میری
در محضر #حاج_حیدر رحیمپور بهبهانهی هفتمین نشست #گفتار_عصر؛ که در آن موضوع «#مشهد؛ پیشتاز نواندیشی دینی ضابطهمند» توسط دو دوست فرهیختهام آقایان دکتر #سعید_خورشیدی و #احمد_عسگری، ارائه و با خاطرات و نقدها و نظرات استاد رحیمپور تکمیل شد. حاج حیدر رحیمپور…
بازخوانی آثار استاد شهید مرتضی مطهری:
هویت و آینده #انقلاب_اسلامی
از سلسله درسگفتارهای #عصر
مدرس: #محمدجواد_میری
ثبت نام تا ۲۸ تیرماه
@smjmiry
@goftare_asr
هویت و آینده #انقلاب_اسلامی
از سلسله درسگفتارهای #عصر
مدرس: #محمدجواد_میری
ثبت نام تا ۲۸ تیرماه
@smjmiry
@goftare_asr