ارزیابی شتابزده
13.9K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
✍️سلطان سوشی در ژاپن اعدام شود؟!
#خبرخوانی

محمدرضا اسلامی

🔷در خبرهای روز اول سال نو میلادی از #ژاپن ، چنین آمد که در #بازار_ماهی_توکیو، رئیس یک مجموعه رستوران سوشی ، یک ماهی تُن بزرگ را به بهای بیش از سه میلیون دلار خریده و رکوردی بر جای گذاشته است.

وزن ماهی تن که در این حراج فروش رفته ، 278 کیلوگرم بوده است. یعنی برای یک کیلوگرم ماهی، بیش از 11هزار دلار پرداخت شده است. (به پول خودمان یعنی برای یک کيلوگرم ماهی، حدودا 110میلیون تومان!)

این آقا که به #سلطان_سوشی در ژاپن معروف است، «کیوشی کیمورا» نام دارد و این، بارِ اولش نیست که در روز اول سال، ارقام نجومی برای خرید ماهی می پردازد. گفته می شود که در هفت سال از هشت سال اخیر بالاترین قیمت حراج اول سال بازار توکیو را این "سلطان" پرداخته کرده است.

✔️سوال اینجاست که چطور این آقای سلطان جرأت می کند در روز روشن و مقابل چشم دوربین ها و رسانه ها برای «یک کیلوگرم ماهی» 11هزار دلار از جیب خود خرج کند؟

✔️سوال مشخص تر اینکه چرا عاقبتِ این سلطان سوشی، مثل عاقبت برخى سلطان/تاجرهاى اخير ما نمی شود؟
به بیان صریح اینکه، چه ساز و کاری برقرار است که ما ناچار به حذف فیزیکی سلطان ها می شویم ولی سلطان سوشی برای یک کیلوگرم ماهی، سالهای سال (صبح روز اول ژانويه) چنین پول درشتی بر کف زمین بازار توکیو می نهد؟

🔷برای پاسخ به این سوال، نگاهی کنیم به سرنوشت سلطان دیگری در ژاپن که این روزها محل بحث رسانه هاست. #سلطان_نیسان ، آقای کارلوس گون، کسی که سه غول عظیم خودروسازی #رنو ، #نیسان و #میتسوبیشی را به طور «همزمان» مدیریت می کرد، اکنون چند هفته است که در زندان پلیس ژاپن است. دربارۀ ماجرای آقای #گون چند نوبت در کانال صحبت شد. سلطانی که نیسان را از «ورشکستگی» نجات داد، ولی امروز، کارش به زندان و پلیسِ خشن ژاپن رسیده.
نکته جالبی که درباره اتهامات آقای گون مطرح است (فارغ از اینکه درست باشد یا غلط) این است که اتهام او #اختلاس و #دزدی نیست! اتهامِ او، صرفا این است که مقدار/میزان «درآمد و پاداشِ» خود را به طور شفاف اعلام نکرده است!

✔️بازگردیم به سلطان سوشی

🔷چه سلطان سوشی، چه سلطان پارچه و فولاد ، چه سلطان اینترنت و سایر سلطان ها در نظام اقتصادی ژاپن تحت سیطره سیستم بانکی شفاف ، با ضابطه و نظمی قرار دارند که گردش مالی آنها و نحوۀ پرداخت مالیاتشان را کاملا مشخص و روشن می سازد. وجود چنین ساز و کاری باعث می شود تا سلطان، به فعالیت اقتصادی اش بپردازد ( بخوانیم: کارآفرینی کند) و به فکرش رفتن به سمت مسیرهایِ میانبر (همچون ماجرای تنزیل #ال_سی توسط متهم پرونده شهريور ١٣٩٠) خطور نکند. سلطان می داند که گردش پولش، تحت نظارت است، و نظام اقتصادی هم می داند که نیاز به اعدام «سلطان های تحت کنترل» ندارد.

در واقع، شلختگی مالی/مالیاتی، منجر به نیاز به "گزینه" اعدام می شود حال آنکه در یک نظام بانکی/مالیاتی سختگیرانه و شفاف،
(با قوانین حسابداری در راستای حذف درآمدهای موهومی)
نیازی به سلطان زنی نمی شود.

(قبل از عمق پيدا كردن تخلفات، سيستم بانكى/مالياتى واكنش نشان مى دهد*)

✔️ اما چرا سلطان لازم است؟

🔷سوالی که گاه مطرح می شود اینکه اساسا چه نیازی به وجود/شکلگیری سلطان سوشی و قیر و پارچه و ... است؟ پاسخ این است که جوامع انسانی با سازوکار مدرن، در برابر شهرهایی با نیازهای میلیونی قرار دارند و برای برآورده کردنِ این «نیاز» ، حضور افرادِ با توانمندیهایِ ویژه ، و قدرتِ مدیریت بنگاههای با ابعاد مگا، یک ضرورت انکار ناپذیر است. ما نمی توانیم و نباید سلطان ها را حدف کنیم، بلکه تلاش ما باید در جهت قرار دادنِ یک قطب نما در ذهن سلطان ها باشد، قطب نمایی که پسِ ذهنِ سلطان می نشیند و پیوسته به او هشدار می دهد: هر کاری دلت خواست نمی توانی بکنی.

@solseghalam

https://goo.gl/c31p1Y
▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
لينك ١: خبر فروش ماهى در بازار توكيو در سى.ان.ان
https://goo.gl/kuHGf3
لينك ٢: یادداشت مرتبط با دستگيرى مدیرعامل نیسان
https://t.iss.one/solseghalam/1468
https://t.iss.one/solseghalam/1484

*حتی در تجربۀ یک زندگی دانشجویی ساده هم برای بسیاری از دانشجویان این اتفاق رخ داده که مثلا وقتی براى پرداخت شهريه ترم دانشگاه با مشكل مواجه شده، و از خانواده (در کشور خودشان) تقاضاى كمك کنند، و مبلغی دو/سه هزار دلاری از خارج از #ژاپن به حسابشان واريز شود، فرداىِ ارسال وجه، بانک ژاپنی زنگ می زند كه "مبلغي" به حسابتان واريز شده، "علت" ارسال و "منبع" اين پول را عنوان كنيد. سيستم منظم بانكى که حتی به گردش مالیِ غیر متعارف یک دانشجو واکنش نشان می دهد.
در کشوری که برترین مراکز زلزله شناسی دنیا احداث شده، پیشرفته ترین تجهیزات تهیه شده، و زلزله شناسان بسیار مشهوری داره، این داستان «پارو ماهی بدشُگون» و «ترس از یک سونامی جدید» همچنان بر سر زبانها هست و سی.ان.ان دوباره بهش پرداخته .

حکایت غریبی هست حکایت انسان و ترس از طبیعت و قدرت مهیبش.

چند تا از این ماهی ها، اواخر ژانویه و اوایل فوریه به تور صیادان ژاپنی افتاده بود و شایعه بین مردم پخش شد که ای داد! قراره دوباره سونامی و زلزله بزرگ بیاد
(یادداشت قبلی در پی نوشت🔻 )

حالا با وجود گذشت چند هفته از ماجرا، همچنان این ترس از «واقعه» بر سر زبانها هست. گزارش جدید #سی_ان_ان در باره این پارو ماهی! 🔻
https://edition.cnn.com/2019/02/19/asia/okinawa-living-oarfish-intl-trnd/index.html?utm_medium=social&utm_term=image&utm_content=2019-02-21T07%3A28%3A51&utm_source=twCNN

دو جور آدم پولدار داریم. یکی کسی که باباش پولدار بوده و از ارث پدری سرمایه ای داشته و کسب و کاری براه اندخته. یکی هم کسی که از صفر، قطعه به قطعه و آجر روی آجر ساخته و جلو آمده و «دارا» شده. #ژاپن اون دومی هست. آجر روی آجر. به وسواس و به صبر. واقعا تحمل دیدن سختی مردم این کشور پرتلاش و صبور سخته

✔️گرد آمده «از نیستی» این مزرعه را برگ /
ای برق مزن! خرمنِ ما سوختنی نیست

▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️یادداشت قبلی کانال درباره شایعه و زلزله در ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam/1520

✔️گزارش ژاپن تایمز از داستان پیدا شدن پاروماهی و نگرانیها
https://www.japantimes.co.jp/news/2019/02/17/national/rare-okinawa-oarfish-found-alive-eaten/#.XG73iOhKh9O

#خبرخوانی
✍️بالاخره از سلطان نيسان خبرى شد!

🔷سرانجام پس از صد و هشت روز بازداشت، دادگاهى در توكيو با قرار وثيقه با آزادى #كارلوس_گون از زندان، موافقت كرد.

سلطان، مى تواند به خريد برود! و مى تواند مراحل بعدى دادگاهش را بدون بازداشت طى كند. ولی باید تحت نظر باشد.

🔷مبلغ این وثیقه یک میلیارد ین (هشت میلیون و نهصد هزار دلار) تعیین شده است.
تقاضای قرار وثیقه آقای گون پیشتر و در دو مورد، رد شده بود. مقامات قضایی دلیل این اقدام را خطر فرار آقای گون و احتمال مخفی کردن مدارک از سوی وی عنوان کرده بودند.

🔷سرنوشت آقاى گون در #ژاپن از دو جهت مورد توجه است. اول اينكه وی، يك مدير خارجى (غير ژاپنى) موفق بود و فراتر از یک «مدیر»، در قامت یک رهبر (صنعتی) ظاهر شده بود و در ساختارهاى بسته ژاپن امكان دستيابى به چنين جايگاهى براى يك خارجى (گای جین)، به ندرت رخ مى دهد. دوم اينكه شدت عمل و خشونت دستگاه قضائى و پليس ژاپن نسبت به كارلوس گون اين شبهه را پيش آورده كه آيا اگر بجاى نام كارلوس ، ( مثلا) نام تاناكا در اين ميانه بود، بازهم به اين شدت با وى برخورد مى شد؟
آیا با مدیران شرکت برق #تپکو هم بعد از فاجعه #فوکوشیما به این تندی برخورد شد؟

پيشتر در دو يادداشت توضيح دادم كه ژاپن، به لحاظ #صنعت و #فن_آورى غنى (و حتى تا حدود زيادي بى نياز است) ولى، اين مانع نشده كه در مواقع لازم (همچون مربى فوتبال) "مدير" از خارج استخدام كنند. ولی کمتر مدیری به اندازه آقای گون به شهرت و موفقیت دست یافت.

🔷همچنان منتظریم تا ببینیم که اتهامات وی مشخصا چیست و چرا وی با چنین برخورد شدیدی مواجه شده است؟ کسی که #نیسان را از ورشکستگی نجات داد و شرکتی بدهکار را در مدتی کوتاه، سودآور کرد اکنون به اتهام سوء استفاده از اموال و «عدم اعلام مقدار درآمد و پاداش»، از سلطانی به زندانی دچار شده است.

آیا همه ماجرا این است یا اینها کودتای نیسان علیه #رنو است؟

فعلا نمی دانیم. هنوز باید منتظر ماند.

https://www.cnn.com/2019/03/06/business/carlos-ghosn-released-jail-nissan/index.html
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: یادداشت های قبل درباره کارلوس گون

✍️مگر ژاپن هم «مدیر» از «خارج» وارد می کند؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1468
✍️جرم مدیرعامل نیسان یا جرم مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1484
✍️توکیو امن ترین شهر دنیا

#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی

🔷برای سومین سال پیاپی، شهر توکیو به عنوان «امن ترین شهر دنیا» انتخاب شد. این رتبه بندی، هر سال توسط «اکونومیست» انجام می شود و شاخصهای امنیت در این ارزیابی، جالب توجه هستند. خلاصه این شاخصها عبارتند از:
✔️یک- آمار پائین جرم و خشونت
✔️دو- استحکام فراسازه ها در برابر سوانح طبیعی شدید
✔️سه- ایمنی شبکه های کامپیوتری در برابر بدافزارها
✔️چهار- امنیت بهداشتی

مطابق گزارش مذکور، در بحث امنیت دیجیتال، توکیو (با فاصله چشمگیر) قوی ترین شهر دنیا محسوب می شود. این رتبه بندی پنجشنبه گذشته در کنفرانس بین المللی امنیت شهری، اعلام شد.

🔷نکته قابل تأمل در این گزارش اینکه، مفهوم «امنیت» که (بعضا) سرسری از آن عبور می کنیم، مفهومی «چندوجهی» و «گسترده» است. از بحث امنیت شبکه های کامپیوتری که اداره یک ابَر شهر بر آن استوار است، تا بحث تاب آوری شهر در برابر سوانح طبیعی همچون زلزله.

🔷در واقع، برخلاف تصوّر ذهنی غالب، امنیت شهری صرفا به مقوله «خشونت» و «خلاف» (جرم) خلاصه نمی شود و «یک شهر امن» باید واجد این «زنجیره» از زیربناها باشد.
شهرهای دیگری که "بعد از توکیو" در رتبه بندی امنیت قرار گرفته اند عبارتند از:
- سنگاپور
- اوساکا (!)
- آمستردام
- سیدنی
- تورنتو
- واشنگتن

🔶پاسپورت ژاپنی!
حال این خبر بالا (در خصوص امنیت توکیو) را وصل کنیم به خبری که مدتی پیش در خصوص «قدرت پاسپورت ژاپنی» در مطبوعات و رسانه های دنیا منتشر شد. طی آن خبر (و بنا به ارزیابی یک موسسه غیرژاپنی)، شهروندان کشور ژاپن می توانند به 180 کشور دنیا «بدون نیاز به ویزا» سفر کنند.
Henley Passport Index: +

🔴 حافظ دِگر چه می طلبی از نعیمِ دهر؟!

تا اینجای کار، همه چیز عالی و مطبوع است. «توکیو» رتبه نخست و «اوساکا» رتبه سوم امن ترین شهرهای دنیا را کسب کرده اند. چقدر تصوّر ذهنی مطبوعی است که تو در امن ترین شهر(های دنیا) زندگی کنی و هر لحظه که اراده کنی بتوانی با پاسپورتت به هرکجای این عالم که خواستی سفر کنی. «ین» (واحد پولی کشورت) متکی به صنایع پیشرفته و تولیدات کارخانجات صاحبنام (همچون سونی و تویوتا و هوندا) بوده و جزء پولهای قدرتمند دنیا محسوب شود.

اما یک اشتباه کلیدی در خواندن اخباری از این دست، آن است که این خبر در اتصال به مجموعه اخبار دیگر دیده نشود.
حال دو خبر بالا (امنیت شهری و قدرت پاسپورت ژاپنی) را در کنار سه خبر دیگری که قبلا (به تفصیل) درباره آنها بحث شده بود بگذاریم:

✔️▪️-رتبه بسیار پایین ژاپن در شادی (و شاخصهای شادکامی) - لینک
✔️▪️- مرگ در اثر کار زیاد در ژاپن [Karōshi/ 過労死] - لینک
✔️▪️- شاخص پایین تولد نوزاد در ژاپن - لینک (کمترین میزان تولد در 118سال گذشته)

* Global Happiness Index:
وضعيت #ژاپن 🇯🇵در بحث شادى و شادكامى بسيار خراب است و در رتبه پنجاه و هشتم دنيا (تنها يك پله بالاتر از هوندراس Honduras) است.

🔘 در واقع، زندگى در امن ترين شهر دنيا مترادف با شادکامی (یا آنچه که سهراب سپهری «دل خوش» نام نهاده) نیست.

🔘حکایت غریبی است. «توسعه» در دنیای جدید، مفهومی بسیار پیچیده است. کشورهای مختلف، از روشهای مختلف، در تلاش برای دست یافتن به توسعه کلانشهرهای خود هستند امّا، «توازن در زندگی» در کدام کشور، محقق شده است؟!

آن مدینه فاضله ای که انسان/شهروند در آن، هم احساس امنیت داشته باشد، و هم دلی شاد، و هم امید به فرزندآوری و ادامه نسل، و هم رونق اقتصاد و صنعت و «هم» های دیگر... کجاست؟!

امنیتِ توکیو، محصول «پیچیدگی» است و «جاریِ زندگی» در پیچیدگی گم می شود.

🔘بهایِ رسیدن به آن «ترین» های بالا (همچون «امن ترین»، «قوی ترین» و...)، خردشدن استخوانهای روح «انسان» است در سیستمهای نظم پادگانی و خشن شرکتهای عظیم مهندسی (کورپوریشنها). خشونتی که شش سال در ژاپن گوشه هایی از آن را دیدم و این سالها هم گونه دیگرش را در دفاتر مهندسین مشاور سلیکن ولی... کورپوریشنهایی که «ثروت و محصول» تولید می کنند اما «خوشحالی» تولید نمی کنند.
دفاتر مهندسی ای که درباره شان باید گفت: صد رحمت به پادگان.

در پادگان، امنیت هست، اما لبخند نیست.

@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️ نکته جالب در این بحث اینکه توکیو، «امروز» در انتظار یک زلزله بزرگ است. دوره بازگشت زلزله های بزرگ در این شهر سپری شده، ولی زلزله بزرگی نیامده است. لذا زلزله شناسان، در انتظار رخ دادنِ یک زلزله بزرگ هستند.
شهری به عنوان شاخص امنیت در تراز جهانی مطرح می شود که فونداسیون تمام زیربناهایش بر روی زمینی با امکان «جُنبایی» گسلها، واقع شده. اوجِ مهندسی سازه!
چیزی که مدتی قبل در سرمقاله روزنامه شرق، آن را «احداث تمدنی استوار بر بستری لرزان» نام نهادم.

✔️یادداشت مرتبط: بخشنامه لبخند زدن در تویوتا (لینک)
*این یادداشت در خبرآنلاین +
اعجاز تلخ اعداد
#خبرخوانی

گاه اعداد به شکل معجزه آسایی «کوتاه» سخن می گویند. سخن گفتنی مُجمل، بدون نیاز به ده ها سطر مقاله و یادداشت.

🔘در این ماجرای اخیر حمله حوثی ها به پالایشگاه نفت عربستان، «یک عدد» در متن #خبر شوکه کننده بود. جمله حاوی آن عدد چنین است:
✔️«عبدالعزیز بن سلمان، وزیر نفت عربستان، تایید کرده که حملات دیروز تولید نفت این کشور را به نصف، یعنی ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش داده »

🔵این یعنی چه؟! یعنی عربستان در هر روز حدود یازده میلیون و چهارصدهزار بشکه نفت تولید می کند؟

عربستان کشوری با کمتر از «نصف جمعیت ایران» ، بیشتر از «یازده برابر ایران» نفت تولید و صادر می کند هر روز؟


🔴یک کشور نفتخیز به نام ایران با هشتاد میلیون عائله «کمتر از یک میلیون بشکه» بفروشد و یک کشور نفتخیر به نام عربستان سعودی با «سی وسه میلیون جمعیت» بیش از یازده برابر ایران بفروشد؟ این فرمول را چه کسی مشخص کرده؟
چه خبر است در این دنیا؟

🔵البته که ما ایرانیان، ایرادهای بسیار داشته/داریم ولی ، یک «ولی» اینجا باقیست و آن اینکه استانداردهای رفتار دوگانه غربی هم اینقدر «فاحش» است. آیا جناب محمد بن سلمان پذیرفتنی تر است در مفاهیم دنیای امروز؟
سهم یک شهروند عربستانی از بازار نفت جهانی حدوداً 26برابر یک شهروند ایرانی است. به همین راحتی قبول؟

روزی روزگاری بزرگان و سیاستمداران غرب پشت سر جناب صدام حسین عبدالمجید تکریتی و حزب البعث العربی الإشتراکی فی العراق را خالی نکردند
و بعدها او آنچنان ها کرد که می دانیم. به حلبچه و کویت چنان کرد که انگشت به دهان ماندند در مشاهده مرزهای قساوت. امروز هم روزانه یازده میلیون بشکه نفت و سونامی پول نقد به حساب های بانکی جناب شاهزاده محمدبن سلمان و فرزندان عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل سعودی فرستاده بشود و همزمان خوشحال از اینکه برای «ایران» سیاست فشار حداکثری «بر اقتصاد» در نظر گرفته شده؛ فشاری که گَرد فقر می پراکند در شهرهای کشوری هشتاد میلیون نفری... نظم و ریاضیات روزگار، البته چنین نیست که از کنار این اعداد و خطاهای فاحش بدون پیامد بگذرد.
Consequenses...

این نیز بگذرد؟
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
*
فروش نفت ایران الان روزانه کمتر از یک میلیون بشکه نفت است. در ماه ژوئن گزارش رویترز درباره افت صادرات نفت ایران به ۳۰۰ هزار بشکه در روز هم منتشر شد.
**از ۳۳ میلیون نفر جمعیت عربستان فقط ۱۶ میلیون آن‌ها شهروند این کشور و بقیه از اتباع خارجی هستند!

https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1568610370972/Home/11.png
✍️کرونا در آمریکا (از منظری دیگر)
#خبرخوانی

🖊محمدرضا اسلامی

درباره اخبار این روزهای ویروس #کرونا در آمریکا (و اعلام وضعیت قرمز) به قدر کافی در #خبر ها مطلب منتشر شده است، اما خوب است که نگاهی به دلایل شوک اجتماعی کرونا در ینگه دنیا از منظری دیگر داشته باشیم.

🔷یک - آمریکا کشوری است که سالهاست در بحث تولیدِ علم و داشتنِ دانشگاههای برتر، صاحبِ جایگاه بوده است (درباره علت این موضوع قبلا چندین نوبت صحبت کرده ایم) و بنابراین بدیهی است که در علم #پزشکی و حضور برترین متخصصان دانش پزشکی هم بسیار به خود مطمئن است. «بنیاد علوم آمریکا» از قویترین بنیادهای حامی تولید علم در جهان است. پس کرونا نباید محل نگرانی جدی برای مردم آمریکا باشد؟
سیستم ممتاز پزشکی و مرز این دانش، در دستان دانشمندان این کشور است و (احتمالا) به زودی #واکسن یا #داروی کرونا تولید خواهد شد.

🔷دو- اقتصاد آمریکا هم (به رغم رشد اقتصادی ژاپن، چین، هند و ...) همچنان #اقتصاد_اول دنیاست و قاعدتا برای #مدیریت_بحران مشکل #مالی نباید باشد. پس شهروندِ این کشور از چه چیز باید نگران باشد؟

🔷سه- مقاله زیر از بخش اقتصادی/مالی سی.ان.ان (لینک) و همچنین مقاله مشابه در سی.ان.بی.سی حکایت از آمار حیرت آوری دارد که (احتمالا) برای بخش زیادی از مردم دنیا، غیرقابل باور است:
«چهل درصد از شهروندان کشور آمریکا پس اندازشان در زندگی کمتر از 400 دلار است».

این عددِ بسیار حیرت آوری است و نشان می دهد که به رغم وجود بنگاههای قوی اقتصادی (همچون آمازون، والمارت، صنایع خودرو مانند جنرال موتورز، تسلا و ...)، بخش بزرگی از جمهورِ جامعه، بُنیه مالی بسیار ضعیفی دارد و بنابراین اگر قرار باشد یک «هزینه درمانی» به خانواده تحمیل شود که «بیشتر از 400 دلار» (!) هزینه داشته باشد، خانواده از پسِ تامین هزینه ها بر نمی آید.

ممکن است گفته شود «بیمه ها» هزینه های درمانی مربوط به کرونا را پوشش می دهند ولی قبلا در بحث بیمه هم نوشته بودم که یک سرماخوردگی ساده در آمریکا چه هزینه هایی دارد و «بیمه درمانی» در آمریکا در مقایسه با کشوری مثل #ژاپن بیشتر به یک «شوخی» شبیه است تا بیمه. صنعت بیمه با یک گردش مالی بزرگ در سال، بیشتر برای پوشش و حمایت از شهروندان با درآمد «متوسط به بالا» طراحی شده است.

🔷چهار- قبلا در این لینک درباره «نوعی از زندگی» به نام
Paycheck to paycheck
توضیح داده بودم. نوعی از زندگی که برای بخش حقوق بگیر جامعه آمریکایی «هر ماه» رخ می دهد. همان زمان کامنتهایی از دوستان دریافت کردم که مگر چنین چیزی ممکن است؟! مگر می شود که در اقتصاد اول دنیا شرایط زندگی «چهل درصد مردم» چنین باشد؟!

🔷پنج- کرونا برای خانواده آمریکایی که زندگی «روزمزد» دارد (مانند رانندگان تاکسی اینترنتی اوبر، لیفت یا کارگران رستورانهایی مثل مک دونالد، استارباکس، والمارت و ...) اگر که باعث کاهش درآمد 400 دلاری شود، یا اینکه هزینه درمان 400 دلاری تحمیل کند، یعنی نقطه #وحشت.

بدیهی است که زندگی در آمریکا برای بخش ثروتمند جامعه، با چنین تنشهایی همراه نیست و چه با کرونا چه بی کرونا، غبار ملال بر خاطر نخواهد نشست ولی برای جمعیتی حدودا 130 میلیون نفر (یعنی پنجاه میلیون نفر بیشتر از کلِ جمعیت ایران) وحشت کرونا اکنون بیش از «بیماری» ، وحشت از «هزینه های پیش بینی نشده» است.
وحشتِ بی پولی.


▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️ لینک مقاله سی.ان.ان

✔️لینک مقاله سی.ان.بی.سی

✔️لینک مقاله دیگری در سی.ان.بی.سی در همین بحث

✔️همین بحث در #رادیو ان.پی.آر : یک گزارش هفت دقیقه ای با این عنوان
«آیا شما 400 دلار اضافه دارید؟!»

*اعداد و ارقام در این بحث وقتی جالبتر می شود که مقالاتی مشابه این را ببینیم: «از هر سه آمریکایی، یک نفر هنگامِ بازنشستگی پس اندازی کمتر از 5000 دلار دارد!»


t.iss.one/solseghalam
رییس دانشگاه هاروارد و همسرش هم به کرونا مبتلا شدند🔻

📌در میان دانشگاههای برتر دنیا (که به رقابتی سخت و استانداردهای سختگیرانه مدیریت می شوند) سالهاست که "هاروارد" یکی از #دانشگاههای_برتر محسوب می شود. دانشگاهی که در تولید علم و اختراع و اکتشاف، کارهای بزرگی در کارنامه خود دارد.
دانشگاهی که مغناطیسِ جذب نخبگان علمی دنیاست.

امروز اعلام شد که رئیس دانشگاه هاروارد و همسرش هم به ویروس کرونا مبتلا شده اند و تست آنها مثبت اعلام شده است.

انگار به نحوی نمادین این ویروس، بزرگان و سکّانداران علم و تکنولوژی را هم به زانو در آورده است. هاروارد مهد تکنولوژی است و امروز #کرونا ، انسانِ کوشا در وادیِ تولید علم را به وادیِ حیرت کشانده است.

دانشگاهی که برترین متخصصان علم پزشکی و برترین دانشمندان و محققان را در اتاقهای خود دارد، امروز باید به فکر درمان ریاست دانشگاه باشد.

هیچ مرز و قلعه و قلّه رفیعِ تمدن بشری نیست که این #ویروس از آن عبور نکرده باشد و انسانِ بالنده را ، زمینگیر نکرده باشد.

برای آنها که به نماد و نشانه علاقمندند، این ابتلا ، شاید نشانه ای باشد از فروریختنِ برترین تجلیهای هوش بشری، در برابر طبیعتی که رام می پنداشتیمش.

#خبرخوانی
#دانشگاه

@solseghalam

https://www.google.com/amp/s/amp.cnn.com/cnn/2020/03/24/us/harvard-president-wife-coronavirus-positive-test-trnd/index.html
دفتر توکیو بی بی سی، گزارشی از بیمارستانهای توکیو تهیه کرده وبه شرح وضعیت بحرانی بیمارستانها و کمبود شدید امکانات در پایتخت #ژاپن پرداخته است. در ماههای فوریه و مارس که ویروس کرونا در ایتالیا، اسپانیا و ایران در حال کشتار بود دولت ژاپن آمارهایی ارایه می کرد که باعث حیرت بود. در آن ماهها (به رغم نزدیکیِ ژاپن به چین و سطحِ بالای مبادلات تجاری/صنعتی با چین) صحبت از چندصد نفر مبتلا (!) به #کرونا بود. اما حالا، گفته می شود که بیمارستانها از مبتلایان کرونا پر شده و امکان پذیرش مریض جدید، بسیار سخت شده است.

طبق گزارش بی بی سی، پزشکان ژاپنی می گویند که این «وضعیت اضطراری» که دولت دو هفته پیش اعلام کرد، اثرِ چندانی روی کاهش مبتلایان به کرونا نداشته است! (شاید دلیلش این است که دولت در اعلام وضعیت اضطراری، تاخیر داشته است). در ویدئویی که خبرنگار بی بی سی، راپتر وینگفیلد، از داخل یکی از بیمارستانهای کاواساکی گزارش می دهد گفته می شود:

«تا دو هفته پیش اینجا یک آی سی یو معمولی بود ولی امروز اینجا تبدیل شده به یونیت #کرونا و ایده این است که علایم حیاتی بیماران، عمدتا از طریق مانیتورها و دوربینها، کنترل شده و پرستاران کمتر به داخل سالن نگهداری بیمار تردد کنند. دلیل امر این است که بیمارستان به تعداد کافی نیرو ندارد تا به این تعداد بیمار مبتلا به کرونا سرویس بدهد.»

ژاپن یکی از بهترین امکانات پزشکی و یکی از بیشترین سرانه های تخت بیمارستانی را در دنیا داراست. در ژاپن یک میلیون و پانصدهزار تخت بیمارستانی وجود دارد اما امروز، مشکلِ پذیرش بیمار در توکیو رخ داده است.

🔷 نکته حائز اهمیت در بحث ژاپن و کرونا نحوۀ پوشش خبری/رسانه ای در چند ماه اخیر است.
الان در گوگل گزارشهای شبکه #سی_ان_ان درباره «کرونا در ژاپن» را جستجو کنید! سی ان ان در توکیو «دفتر خبری» فعّال دارد ولی از روز هفدهم آوریل که سی ان ان گزارش نگران کننده ای از بحران در بیمارستانهای توکیو منتشر کرده تا امروز (یعنی بعد از شانزده روز) هیچ گزارش "جدی" دیگری از شرایط بحرانی توکیو منتشر نکرده است! چرا چنین است؟

حال در گوگل جستجو کنید و ببینید در این دوهفته پایانی ماه آوریل و پیک بحران کرونا در ژاپن، بی بی سی چند گزارش در خصوص بحران بیمارستانها منتشر کرده است؟! به شکل حیرت آوری گزاشهای معدودی توسط سی ان ان یا حتی بی بی سی منتشر شده است. (برای مثال، هفت روز طول کشیده تا خبرنگار بی بی سی بعد از ویدئوی مذکور، یک مقاله ملایم منتشر کرده و پرسیده «چرا تستهای کرونا در ژاپن اینقدر کم بوده است؟» در انتهای این گزارش اخیر بی بی سی، گفته شده که احتمالا «آمار واقعی» مبتلایان کرونا در #ژاپن، «بیست تا پنجاه برابرِ» آماری است که دولت ارایه می کند(!؟). این یعنی که کشور در برابر شرایط پرخطر قرار گرفته است.)

🔷اما چرا چنین است؟
طی چندسال گذشته بارها در خصوص رفتار رسانه ای ژاپنیها صحبت کرده ام. رسانه در ژاپن مقوله بسیار پیچیده ای است و اساسا ژاپنیها در خصوص بحرانهای داخلیِ خود، براحتی به رسانه های خارجی اطلاعات نمی دهند.
بارها نوشته ام که ژاپنیها مسائلشان را «داخل خودشان» حل و فصل می کنند. حتی اگر بحرانی به ابعادِ فاجعه نیروگاه هسته ای فوکوشیما باشد یا این بحران کرونا.

🔷 حال مجددا دست به گوگل شویم و ببینیم چند روزنامه (مثلا آساهی شیمبون یا ماینیچی یا یوموری) یا حتی وبلاگ یا وبسایت شخصی پیدا می کنیم که به تُندی به تصمیم #آبه و دولت در اولویت دادن به اقتصاد (در برابر سلامتی مردم) و دیر اعلام کردنِ وضعیت اضطراری (با وجودِ دیدن اسپانیا و ایتالیا و ایران و نیویورک و ...)، انتقادها کرده اند؟!

🔷 شینزو آبه اشتباه بزرگی در دیر اعلام کردن وضعیت اضطراری مرتکب شد ولی، رابطه دولت-ملت در ژاپن رابطه بسیار پیچیده ای است. رفتار رسانه ای از آن هم پیچیده تر!

#کرونا
#ژاپن
#خبرخوانی

✍️محمدرضا اسلامی
https://t.iss.one/solseghalam
✍️ کشورِ اَپل یا اژدهای اَپل ؟
(به بهانه افزایشِ ارزش شرکت اپل به دوهزار میلیارد دلار)

#خبرخوانی

🔹با وجودِ بلایی که #کرونا بر سر اقتصاد جهان آورده، «خبرِ جدید» مبنی بر افزوده شدنِ «ارزشِ» اپل به «دوهزار میلیارد دلار» بهانه ای است که تاملی دوباره در این بحث داشته باشیم.

دوسال پیش، خبری منتشر شد که ابعاد اقتصادی شرکت اپل را نشان می داد. آن زمان در یادداشتی (اینجا) به موضوع ارزش شرکت اپل پرداخته شد. در آن یادداشت از اپل به عنوان یک «کشور» یاد شد و نه شرکت!


چرا کشور اپل؟
نگاهى به بودجه كشور #عربستان سعودی، به ما نشان می دهد که "چرا" باید شرکتی مانند اپل را فراتر از «شرکت» ببینیم و نگاهی در حدِّ قد و قواره یک کشور، به آن داشته باشیم: شركت #آرامكو (نفت)عربستان در نيمه اول همان سال ٣٤ميليارد دلار سودِ فروش #نفت داشت در حالی که اپل در آن سال ۴۸ میلیارد دلار «سودِخالص» داشت! (لينك) یعنی فرزندانِ عبدالعزیز سعودی که در عربستان برروی نفت نشسته اند و طلای سیاه را بی ملال و بی زحمت از دل زمینِ بیرون می کشند و بی عرق جبین می فروشند به یک سبد اقتصادیِ ۳۴ میلیارد دلاری باید فکر کنند، حال آنکه هیات مدیره اَپل بر روی یک سود ۴۸ میلیارد دلاری برنامه ریزی می کنند.

ماجرا اما متوقف نماند! آن یکی (شاهزاده آل سعود) در این دو سالی که گذشت، هر سال (حدودا) همان مقدار نفت از دل زمین بیرون کشیده و فروخته، ولی هیات مدیرۀ اپل ظرف دو سال گذشته، ارزشِ «شرکت» را از هزارمیلیارد دلار، به دو هزار میلیارد دلار افزایش داده است. ابعادِ ذکاوت و توانمندیِ «هیات مدیره» اپل در این مقایسه است که نمایان می شود.


🔷 مسئله «تکنولوژی» است یا «انسانی» است؟
«اپل» یک شرکت «فن آوری» محسوب می شود. شرکتی که همچون ساحرانِ روزگارِ مصر قدیم، پیوسته در کار «سحر» و ساحری است و هر لحظه به شکلی این بتِ عیّار برآید. تفاوت این سِحر با ساحرانِ پیرامونِ موسی این است که اپل «محصول» تولید می کند و دایم به «کار جدید» مشغول است. اما این یک اشتباه کلیدی است که گمان کنیم «ماجرایِ اپل»، «ماجرای تکنولوژی» است. ماجرا، قبل از محصول و قبل از تکنولوژی، بحثِ انسان است. اینکه هيأت مديره اى كه گردشِ مالى به عظمتِ گردش مالىِ يك كشورِ نفتخيز را هدايت مى كنند، چطور دچار اختلافات مهلك و چرخۀ منازعاتِ بى پايان داخلى نمى شوند؟ چطور کودتا نمی شود بین اینها؟!
چطور چنین هیولای بزرگی از قدرت و ثروت، اهالیِ هیات مدیره را مَست نمی کند و «مستیِ قدرت» به بدمستی نمی کشد و زد و خوردی رخ نمی دهد؟!

🔷اژدهایِ اپل؟
در انیمیشن سینمایی «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» (How to Train Your Dragon) که برای کودکان تولید شده، سازندۀ کارتن، عنوان بسیار زیبایی را برای کارتن انتخاب کرد: «مهارِ اژدها» . حکایتِ بشر، همیشه حکایتِ مهار اژدها بوده؛ اینکه چطور و به چه فرمولی باید اژدها را مهار کرد. از اژدهای نفس تا اژدهای قدرت... بشر همیشه در یک تقلّای بی پایان بوده که «برای مهارِ اژدها چه باید کرد»؟! مثلا گفته می شود که «دموکراسی» تلاشِ ناقصِ بشر بوده برای کنترل و مهارِ اژدهای حاکمیت. مساله اساسی در این بحثِ اپل اینجاست که «قبل از» آنکه به موضوع از زاویه «مهندسی الکترونیک» یا کامپیوتر یا برق یا ... هر «مهندسیِ دیگری» نگاه کنیم، باید به موضوع از زاویه «تعاملِ انسانی» نگاه کنیم. باید از خود بپرسیم که چطور بین فرزندانِ عبدالعزیز بر سرِ «قدرت» دعوا می شود و عموزاده های سعودی به جانِ هم می افتند ولی در بینِ آقای «تیم کوک» (مدیرعاملِ سحرخیز!) با آرتور لوینسون، (مدیر عملیات) جِف ویلیامز «ساز و کاری» برقرار است که شرکت «متلاشی» نمی شود؟

بحث، قبل از آنکه بحثِ «کالا» باشد، بحثِ انسان است و «روابط انسانی»
دریغ که بهترین و نخبه ترین دانشجویانِ ما در این سالها (عموما) برای خواندن «مهندسی برق» و «الکترونیک» و «کامپیوتر» و ... (اساسا برای "مهندسی" ) عازم ایالات متحده شدند و ما در این سالها از دانشِ «شرکت داری» و مهارتِ «باهم کارکردن» و سازوکارِ «حقوقی» بنگاههایی مانند اَپل، تقریبا هیچ نمی دانیم.
دریغ است که از جزئیات اختلافاتِ مابین شاهزاده ولید بن طلال و شاهزاده بن سلمان بیشتر می دانیم تا «ساز و کار حقوقیِ» حاکم بر شرکت اوبر و اپل و آمازون و لیفت و ...

🔷اپل و حاکمیت
یک نکته دیگر هم در این بحث مهم است و آن مسئله «حاکمیت و بنگاه اقتصادی» است. به نظر می رسد که یک تعریفِ مشخص از موضوع "همزیستیِ" حاکمیت با بخشِ خصوصیِ فیل پیکر باید شکل گیرد تا مشخص باشد که حدّ و حدود «بزرگ شدنِ» بخشِ خصوصی تا کجاست؟!

اگر حاکمیت بخواهد اضافه بر «مالیات» بر شانه و گردنِ بخشِ خصوصی چیزی «دیکته» کند، این حدّ و حدود باید کاملا شفاف باشد. اگر نباشد، هرگز بخشِ خصوصی از حدّ و حدودی بزرگتر نخواهد شد.


#اپل
#بنگاه_اقتصادی

🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
✍️در ژاپن، آمار «کشته های خودکشی» بیشتر از آمار کشته های کروناست

#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی

🔷 گزارش جدید سی.ان.ان دربارۀ آمار اخیر خودکشی در #ژاپن برای بسیاری حیرت آور بوده است. کرونا در ژاپن هم باعث ایجاد مشکلاتی در روندِ زندگیِ عادی مردمان شده است ولی، طبق آمار منتشر شده، در ماه اکتبر تعدادِ افرادی که به دلیل فشارهای روحی #خودکشی کرده اند از تعداد افرادی که به دلیل #کرونا مُرده اند بیشتر بوده و این تناقض، محل تعجّب و تاملِ جدی است.

🔷 آمار خودکشی در ماه اکتبر 2153 نفر (دوهزار و صدوپنجاه و سه نفر) بوده در حالی که تعداد کشته های ناشی از #ویروس_کرونا 2087 نفر (دوهزار و هشتادوهفت نفر) بوده است. اما چرا چنین است؟

🔷این سوال وقتی پررنگ تر می شود که بدانیم که دولت، در ژاپن به هیچ عنوان به سمت #قرنطینه نرفت و مردم (همانند مردم برخی کشورهای اروپایی یا آمریکای شمالی) خانه نشین "نشدند" (پیشتر در مورد تصمیم دولت ژاپن در عدمِ اعلام قرنطینه در "اینجا" صحبت شد)، ولی با وجود اینکه افراد دچار خانه نشینیِ #اجباری نشده اند ولی مشکلات روحی/اقتصادی ناشی از کرونا، باعث جهش در آمار #خودکشی شده است.

🔴سابقه خودکشی در ژاپن
کشور ژاپن سابقه طولانی در این ماجرا داشته است. یک تصوّرِ ذهنیِ ساده از خودکشی در ژاپن به زمانِ سامورائی ها بازمی گردد؛ به وقتی که یک سامورائی، به دلیلِ لکه دار شدن غرور یا شرف (یا وفاداریِ) خود نسبت به #هاراگیری (خودکشی با خنجر Seppuku) اقدام می کرد. امّا ماجرا در دنیایِ جدید، به این سادگی ها نیست.

🔴آمارهای رسمی (سازمان جهانی بهداشت) می گوید:
در سال 2016 نرخ خودکشی در ژاپن، عدد 18.5 نفر برای هر #صدهزار_نفر بوده است. از حوالیِ زمان شکل گیری انقلاب در ایران (سال 1978) سالهاست که دولت ژاپن در این زمینه کارهای جدی کرده است تا اینکه نهایتا (با موفقیت هایِ زیاد دولت) در سال 2019 تعداد کسانی که به زندگی خود پایان دادند، 20هزار نفر بوده است (!؟).
این عدد (بیست هزار نفر) کمترین میزانِ خودکشی در طول یک سال، در کشور ژاپن بوده است.

حال #کرونا آمده و حاصل چهل سال زحماتِ دولت و کارشناسان ژاپنی را در این زمینه، به چالش کشیده است.

✳️اما چرا چنین است؟
همه می دانیم که آمار کشته هایِ سوانح جاده ای در #ایران بالاست. اما متعجب می شویم وقتی که می شنویم که آمارِ کشته های #جاده های ایران با آمار کشته های ناشی از خودکشی در #ژاپن (حدودا) برابر است (قدرمطلق عدد و نه نسبتِ عدد به جمعیت).
یعنی در یک کشور، بی نظمی و #شلختگی اجتماعی در #رانندگی (و کیفیت پایین جاده ها و ماشین ها) منجر به کشته شدنِ مردم شده، و در کشوری دیگر انضباطِ بالا، و نظم بسیار سختگیرانه در ساختار زندگی، منجر به ناامیدی و کشته های زیاد ناشی از #خودکشی شده است.

✳️چه طنز تلخ و عجیبی است که در یک سوی عالم، بی توجهی باعث مرگ و میر است و در سمت دیگر دنیا، توجهِ زیاده از حدّ، وسواس و پرکاری باعث #مرگ.

پیشتر درباره مرگِ ناشی از کار (!) که با کلمه «کاروشی"/Karōshi/ 過労死» شناخته می شود، نوشته بودم. اما شاید تصوّرش برای بسیاری غیرژاپنی ها سخت باشد که :
✔️- ساعات طولانیِ کار
✔️- سردیِ روابط اجتماعی/خانوادگی
✔️- فشارهای تحصیلی (مدرسه/دانشگاه)
✔️- اختلالات ذهنی/افسردگی
باعث می شود که در کشوری با غایتِ نظم و انضباط، چنین مشکلِ جدی ای وجود داشته باشد.

✳️ سعدی علیه الرحمه در جایی در یک تک بیت، یک قصه و یک مفهومِ حیرت آور را به تصویر می کشد:
شخصی همه شب بر سرِ بیمار گریست /
چون روز شد، او بمُرد و بیمار بِزیست!

در این سکانس شاهکار که #سعدی به تصویر کشیده، می گوید: ممکن است ترسِ از یک چیز، ما را بکُشد در حالی که خودِ آن امر، آنقدرها که در ذهن داریم، مهلک نباشد!

جامعه ژاپنی، جامعه ای است که انسان را در چنان در قالب های تنگِ از نظم و «محدودیت» قرار می دهد که «فروپاشی های ذهنی»، منجر به متلاشی شدنِ افراد می شود. بیست هزار نفر در سال!

✳️ حکایت اما (از منظری دورتر)، حکایتِ انسان است و ناتوانیِ ذهن بشر در ادارۀ جوامع. حکایت، حکایتِ ضعفِ بشر است که می خواهد «سیستم» ها را برای ادارۀ «جامعه» پیاده کند، اما توانِ کنترلِ «آسیب» ها را ندارد. حکایتِ تلخی است حکایتِ انسان. ادعاهای بزرگ دارد، اما توانِ محدود.

کاش آنها که رویای ایجاد ژاپنِ اسلامی (یا چین اسلامی را) داشتند/دارند، پیش از رویا پردازی ها، کشورهای مبداءِ رویایِ خود را بهتر بشناسند!



t.iss.one/solseghalam
- - - - - - - - -
*لینک گزارش سی.ان.ان (+)
#خبرخوانی

تسلیت ظریف برای درگذشت اهدا کننده فرش بنی آدم... به سازمان ملل

متن پیام تسلیت ظریف:

🔹با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدم، حاج محمد صیرفیان از شناخته‌شده‌ترین و خوشنام‌ترین پیشکسوتان صنف فرش در ایران که دلباخته فرهنگ و هنر این مرز و بوم بود، از این جهان فانی رخت بربسته‌ و به دیدار معبود شتافته‌است.

🔹ایشان اهداء کننده فرش معروف بنی آدم به سازمان ملل متحد در دوران سفارت اینجانب است که به عنوان سندی ماندگار از نگاه انسانی و جهانی فرهنگ و تمدن ایران کهن بر دیوار این سازمان نصب است.

▪️▪️▪️

🔹نکته جالبی دارد این خبر! در کلاس چهارم ابتدایی بودیم که در "کتاب درسی" مان نوشته شده بود که شعرِ بنی آدم اعضای یکدیگرند و فلان ... بر سردر سازمان ملل نصب شده.

بیست سال بعد، تازه متوجه شدیم که اصلا چنین شعری بر هیچ کجای سردرهای سازمان ملل نصب نیست!

هيچ اثری از اين شعر نه‌تنها در سردر سازمان ملل، بلكه در هيچ كجای شهر نيويورك آمريكا ديده نمی شود. 

باز لااقل ایشان در زمان سفارتش برای کمرنگ کردن این افتضاح، و تجسم بخشیدن به این "خیالِ ایرانی"، یک قطعه فرش (مذکور🔺) که شعر سعدی در آن گنجانده شده را در گوشه ای از نمایشگاه سازمان (که صدها قطعه ی اهدایی کشورهای دیگر هم در آن هست) قرار داد.

🔹واقعا این ماجرا، نمونه عجیبی از حسِ "مرکز عالم بودنِ" ما ایرانی هاست که گمان می کنیم اگر مثلا سعدی یک شعر خوبی گفته، "بر سر درِ سازمان ملل" (سیر واژه‌ ها رو ببین!) قرار گرفته....

نوعی از خودشیفتگی تاریخی.

🔹جای تامل است که چه شده بود که سالهای طولانی گمان می کردیم از میان انبوهِ شاعران ملل مختلف که در طول اعصار در هند، در ژاپن، در چین، مصر، سایر کشورهای عربی، ترکیه و ... شعر‌ گفته اند، شعر سعدی بوده که انتخاب شده که بر سر در سازمان ملل به خط نستعلیق طلاکوب نصب شود؟! (لینک)

به تعبیر یکی از دوستان، این قصه ی شعر بنی آدم و آن ادعای عجیب، نوعی مالیخولیای خفیف بوده،
که گنجانده شده بود در کتب درسی.

🔹این مشابه همان حکایتِ "خود مرکزِ عالم پنداری" است. حکایت همان مالیخولیایِ مدیریت جهانی. (+)
یا همان که "تهران" را اُم القرای جهان اسلام خطاب می کردیم... آخر از کجا شهر ما شد ام القری؟ مگر سایرین "شهر" ندارند که شهرِ ما شد ام القری؟ چرا شعر ما شد برترین شعر؟ (و جایگاهش بر سر در سازمان ملل). و مدیریت مان مدیریت "جهانی"؟

ولی در امور جاریِ خود درگیریم. در تامین برق، در آب و در محیط زیست و ...

🔹نزدیک عید غدیر هستیم. ایکاش بجای توهمِ "خود ویژه پنداری"، بدانیم ابعادِ ما چقدر است، توانِ علمی/اقتصادی ما چقدر بوده و (در بهترین حالت ممکن) چقدر خواهد شد؟ از میان هر آنچه که از #علی بجای مانده، ایکاش همین یک جمله را در خاطر بسپاریم:

✔️می گوید: خداوند رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و در کجاست و به کجا خواهد رفت.


#خبرخوانی
#سعدی
#سازمان_ملل


t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
گزارش بازدید از سازمان ملل و هدایای کشورهای مختلف (لینک)
https://solsnevis.blogfa.com/post/32