✍️پست هاى مربوط به سازمان ملل
✔️🔷يك- ساختمان #سازمان_ملل، يك ساختمان نُقلى، كوچك و مُحقر است در ميانه ى انبوهِ برج هاي معظم منطقه #منهتن نيويورك.
در تصاويرِ دوربين هاى شبكه هاى خبرى، "كادر هاىِ بسته" از اين ساختمان و محل جنرال اسمبلى (اجلاس سران)، ما را به اشتباه مى اندازد كه مجموعه اى باشكوه، و مجلل به سازمان ملل اختصاص يافته ؛ حال آنكه در كنار اين مجموعه ى نُقلى و محقر، بساطِ عظيم برج هاى سر به فلك كشيده و مجلل منهتن، حكايت از اين دارد كه سرمايه دارىِ ثروتمندِ هفتادوسه سال پيش، پولِ خُردى خرجِ برپا كردنِ اين عمارت كرده!
گفته مى شود كه زمين سازمان ملل را #راكفلر "اهدا" كرده است.
✔️🔷دو- بله ساختمان سازمان ملل ساختمانى است نقلى. ولى، انديشه و مديريتى كه از ٢٤ اكتبر ١٩٤٥ «هرسال» به رغم مسائل متعدد امنيتى، چنين برنامه اى را "بى حادثه" برگزار مى كند، انديشه اى است كه سنگِ بناىِ آن بر دو محور قرار گرفته بوده: جهانى فكر كردن، و باهم سازگارى داشتن.
انعقاد نطقه ى چنين سازمانى، مبتنى بر دورهمى سياست مدارانِ پيروزِ جنگِ دوم بوده و پولِ خردِ سرمايه داران.
خون و پول.
اما، هرآنچه كه بوده ، اگر آن جماعت در هفتادوسه سال پيش ، افق ذهنِ خود را بر مبناى مديريت جهان تنظيم كردند، چنين نبود كه دو روز بعد خود با هم، سازگارى نتوانند.
اگر دم از مديريتِ جهان مى زنيم، لااقل خود با خود سازگاري بايد بتوانيم.
آنها كه پيرامون ما دم از مديريت جهان مى زدند، خود با دوستانِ خود دوستىِ مستدام، نتوانستند.
✔️🔷سه- امروز پس از هفتاد و سه سال شخصى پشت ميكروفون اين سازمان گفت: ديگر دوره globalism گذشته!
"We reject globalism and embrace the doctrine of patriotism"
حبذا به اين پيشرفت بشر!
✔️🔷چهار- ذيلا، پست ها و ويدئوهايى است كه پيشتر راجع به #سازمان_ملل در اين كانال نوشته و منتشر شده است:
📍لينك: گزارش بازديد از ساختمان سازمان ملل
https://t.iss.one/solseghalam/175
📍لينك: ويدئوى فرشهای دستباف ايرانى در لابى سازمان ملل
https://t.iss.one/solseghalam/1052
📍لينك: ويدئوى فرشهای دستباف ايرانی؛ قسمت دوم
https://t.iss.one/solseghalam/1053
📍لينك: وضعيت آسفالت اتوبان مجاور سازمان ملل!
https://t.iss.one/solseghalam/53
https://t.iss.one/solseghalam/55
📍لينك: وضعيت آسفالت اتوبان مجاور سازمان ملل، يك سال بعد!
https://t.iss.one/solseghalam/1054
✔️🔷يك- ساختمان #سازمان_ملل، يك ساختمان نُقلى، كوچك و مُحقر است در ميانه ى انبوهِ برج هاي معظم منطقه #منهتن نيويورك.
در تصاويرِ دوربين هاى شبكه هاى خبرى، "كادر هاىِ بسته" از اين ساختمان و محل جنرال اسمبلى (اجلاس سران)، ما را به اشتباه مى اندازد كه مجموعه اى باشكوه، و مجلل به سازمان ملل اختصاص يافته ؛ حال آنكه در كنار اين مجموعه ى نُقلى و محقر، بساطِ عظيم برج هاى سر به فلك كشيده و مجلل منهتن، حكايت از اين دارد كه سرمايه دارىِ ثروتمندِ هفتادوسه سال پيش، پولِ خُردى خرجِ برپا كردنِ اين عمارت كرده!
گفته مى شود كه زمين سازمان ملل را #راكفلر "اهدا" كرده است.
✔️🔷دو- بله ساختمان سازمان ملل ساختمانى است نقلى. ولى، انديشه و مديريتى كه از ٢٤ اكتبر ١٩٤٥ «هرسال» به رغم مسائل متعدد امنيتى، چنين برنامه اى را "بى حادثه" برگزار مى كند، انديشه اى است كه سنگِ بناىِ آن بر دو محور قرار گرفته بوده: جهانى فكر كردن، و باهم سازگارى داشتن.
انعقاد نطقه ى چنين سازمانى، مبتنى بر دورهمى سياست مدارانِ پيروزِ جنگِ دوم بوده و پولِ خردِ سرمايه داران.
خون و پول.
اما، هرآنچه كه بوده ، اگر آن جماعت در هفتادوسه سال پيش ، افق ذهنِ خود را بر مبناى مديريت جهان تنظيم كردند، چنين نبود كه دو روز بعد خود با هم، سازگارى نتوانند.
اگر دم از مديريتِ جهان مى زنيم، لااقل خود با خود سازگاري بايد بتوانيم.
آنها كه پيرامون ما دم از مديريت جهان مى زدند، خود با دوستانِ خود دوستىِ مستدام، نتوانستند.
✔️🔷سه- امروز پس از هفتاد و سه سال شخصى پشت ميكروفون اين سازمان گفت: ديگر دوره globalism گذشته!
"We reject globalism and embrace the doctrine of patriotism"
حبذا به اين پيشرفت بشر!
✔️🔷چهار- ذيلا، پست ها و ويدئوهايى است كه پيشتر راجع به #سازمان_ملل در اين كانال نوشته و منتشر شده است:
📍لينك: گزارش بازديد از ساختمان سازمان ملل
https://t.iss.one/solseghalam/175
📍لينك: ويدئوى فرشهای دستباف ايرانى در لابى سازمان ملل
https://t.iss.one/solseghalam/1052
📍لينك: ويدئوى فرشهای دستباف ايرانی؛ قسمت دوم
https://t.iss.one/solseghalam/1053
📍لينك: وضعيت آسفالت اتوبان مجاور سازمان ملل!
https://t.iss.one/solseghalam/53
https://t.iss.one/solseghalam/55
📍لينك: وضعيت آسفالت اتوبان مجاور سازمان ملل، يك سال بعد!
https://t.iss.one/solseghalam/1054
Telegram
ارزیابی شتابزده
جنرال اَسمبلی
هرسال مقارن با این روزها (اواخر شهریور و اوایل مهرماه) اخبار و رسانه ها معطوف می شوند به مسائل جاری در نشست مجمع عمومی سازمان ملل. یادداشت زیر را هفت سال پیش مقارن با همین ایام نوشته بودم. امسال که بعد از چندسال مجدداً به سازمان ملل رفتم چیزی…
هرسال مقارن با این روزها (اواخر شهریور و اوایل مهرماه) اخبار و رسانه ها معطوف می شوند به مسائل جاری در نشست مجمع عمومی سازمان ملل. یادداشت زیر را هفت سال پیش مقارن با همین ایام نوشته بودم. امسال که بعد از چندسال مجدداً به سازمان ملل رفتم چیزی…
#خبرخوانی
تسلیت ظریف برای درگذشت اهدا کننده فرش بنی آدم... به سازمان ملل
متن پیام تسلیت ظریف:
🔹با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدم، حاج محمد صیرفیان از شناختهشدهترین و خوشنامترین پیشکسوتان صنف فرش در ایران که دلباخته فرهنگ و هنر این مرز و بوم بود، از این جهان فانی رخت بربسته و به دیدار معبود شتافتهاست.
🔹ایشان اهداء کننده فرش معروف بنی آدم به سازمان ملل متحد در دوران سفارت اینجانب است که به عنوان سندی ماندگار از نگاه انسانی و جهانی فرهنگ و تمدن ایران کهن بر دیوار این سازمان نصب است.
▪️▪️▪️
🔹نکته جالبی دارد این خبر! در کلاس چهارم ابتدایی بودیم که در "کتاب درسی" مان نوشته شده بود که شعرِ بنی آدم اعضای یکدیگرند و فلان ... بر سردر سازمان ملل نصب شده.
بیست سال بعد، تازه متوجه شدیم که اصلا چنین شعری بر هیچ کجای سردرهای سازمان ملل نصب نیست!
هيچ اثری از اين شعر نهتنها در سردر سازمان ملل، بلكه در هيچ كجای شهر نيويورك آمريكا ديده نمی شود.
باز لااقل ایشان در زمان سفارتش برای کمرنگ کردن این افتضاح، و تجسم بخشیدن به این "خیالِ ایرانی"، یک قطعه فرش (مذکور🔺) که شعر سعدی در آن گنجانده شده را در گوشه ای از نمایشگاه سازمان (که صدها قطعه ی اهدایی کشورهای دیگر هم در آن هست) قرار داد.
🔹واقعا این ماجرا، نمونه عجیبی از حسِ "مرکز عالم بودنِ" ما ایرانی هاست که گمان می کنیم اگر مثلا سعدی یک شعر خوبی گفته، "بر سر درِ سازمان ملل" (سیر واژه ها رو ببین!) قرار گرفته....
نوعی از خودشیفتگی تاریخی.
🔹جای تامل است که چه شده بود که سالهای طولانی گمان می کردیم از میان انبوهِ شاعران ملل مختلف که در طول اعصار در هند، در ژاپن، در چین، مصر، سایر کشورهای عربی، ترکیه و ... شعر گفته اند، شعر سعدی بوده که انتخاب شده که بر سر در سازمان ملل به خط نستعلیق طلاکوب نصب شود؟! (لینک)
به تعبیر یکی از دوستان، این قصه ی شعر بنی آدم و آن ادعای عجیب، نوعی مالیخولیای خفیف بوده،
که گنجانده شده بود در کتب درسی.
🔹این مشابه همان حکایتِ "خود مرکزِ عالم پنداری" است. حکایت همان مالیخولیایِ مدیریت جهانی. (+)
یا همان که "تهران" را اُم القرای جهان اسلام خطاب می کردیم... آخر از کجا شهر ما شد ام القری؟ مگر سایرین "شهر" ندارند که شهرِ ما شد ام القری؟ چرا شعر ما شد برترین شعر؟ (و جایگاهش بر سر در سازمان ملل). و مدیریت مان مدیریت "جهانی"؟
ولی در امور جاریِ خود درگیریم. در تامین برق، در آب و در محیط زیست و ...
🔹نزدیک عید غدیر هستیم. ایکاش بجای توهمِ "خود ویژه پنداری"، بدانیم ابعادِ ما چقدر است، توانِ علمی/اقتصادی ما چقدر بوده و (در بهترین حالت ممکن) چقدر خواهد شد؟ از میان هر آنچه که از #علی بجای مانده، ایکاش همین یک جمله را در خاطر بسپاریم:
✔️می گوید: خداوند رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و در کجاست و به کجا خواهد رفت.
#خبرخوانی
#سعدی
#سازمان_ملل
t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
گزارش بازدید از سازمان ملل و هدایای کشورهای مختلف (لینک)
https://solsnevis.blogfa.com/post/32
تسلیت ظریف برای درگذشت اهدا کننده فرش بنی آدم... به سازمان ملل
متن پیام تسلیت ظریف:
🔹با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدم، حاج محمد صیرفیان از شناختهشدهترین و خوشنامترین پیشکسوتان صنف فرش در ایران که دلباخته فرهنگ و هنر این مرز و بوم بود، از این جهان فانی رخت بربسته و به دیدار معبود شتافتهاست.
🔹ایشان اهداء کننده فرش معروف بنی آدم به سازمان ملل متحد در دوران سفارت اینجانب است که به عنوان سندی ماندگار از نگاه انسانی و جهانی فرهنگ و تمدن ایران کهن بر دیوار این سازمان نصب است.
▪️▪️▪️
🔹نکته جالبی دارد این خبر! در کلاس چهارم ابتدایی بودیم که در "کتاب درسی" مان نوشته شده بود که شعرِ بنی آدم اعضای یکدیگرند و فلان ... بر سردر سازمان ملل نصب شده.
بیست سال بعد، تازه متوجه شدیم که اصلا چنین شعری بر هیچ کجای سردرهای سازمان ملل نصب نیست!
هيچ اثری از اين شعر نهتنها در سردر سازمان ملل، بلكه در هيچ كجای شهر نيويورك آمريكا ديده نمی شود.
باز لااقل ایشان در زمان سفارتش برای کمرنگ کردن این افتضاح، و تجسم بخشیدن به این "خیالِ ایرانی"، یک قطعه فرش (مذکور🔺) که شعر سعدی در آن گنجانده شده را در گوشه ای از نمایشگاه سازمان (که صدها قطعه ی اهدایی کشورهای دیگر هم در آن هست) قرار داد.
🔹واقعا این ماجرا، نمونه عجیبی از حسِ "مرکز عالم بودنِ" ما ایرانی هاست که گمان می کنیم اگر مثلا سعدی یک شعر خوبی گفته، "بر سر درِ سازمان ملل" (سیر واژه ها رو ببین!) قرار گرفته....
نوعی از خودشیفتگی تاریخی.
🔹جای تامل است که چه شده بود که سالهای طولانی گمان می کردیم از میان انبوهِ شاعران ملل مختلف که در طول اعصار در هند، در ژاپن، در چین، مصر، سایر کشورهای عربی، ترکیه و ... شعر گفته اند، شعر سعدی بوده که انتخاب شده که بر سر در سازمان ملل به خط نستعلیق طلاکوب نصب شود؟! (لینک)
به تعبیر یکی از دوستان، این قصه ی شعر بنی آدم و آن ادعای عجیب، نوعی مالیخولیای خفیف بوده،
که گنجانده شده بود در کتب درسی.
🔹این مشابه همان حکایتِ "خود مرکزِ عالم پنداری" است. حکایت همان مالیخولیایِ مدیریت جهانی. (+)
یا همان که "تهران" را اُم القرای جهان اسلام خطاب می کردیم... آخر از کجا شهر ما شد ام القری؟ مگر سایرین "شهر" ندارند که شهرِ ما شد ام القری؟ چرا شعر ما شد برترین شعر؟ (و جایگاهش بر سر در سازمان ملل). و مدیریت مان مدیریت "جهانی"؟
ولی در امور جاریِ خود درگیریم. در تامین برق، در آب و در محیط زیست و ...
🔹نزدیک عید غدیر هستیم. ایکاش بجای توهمِ "خود ویژه پنداری"، بدانیم ابعادِ ما چقدر است، توانِ علمی/اقتصادی ما چقدر بوده و (در بهترین حالت ممکن) چقدر خواهد شد؟ از میان هر آنچه که از #علی بجای مانده، ایکاش همین یک جمله را در خاطر بسپاریم:
✔️می گوید: خداوند رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و در کجاست و به کجا خواهد رفت.
#خبرخوانی
#سعدی
#سازمان_ملل
t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
گزارش بازدید از سازمان ملل و هدایای کشورهای مختلف (لینک)
https://solsnevis.blogfa.com/post/32