Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام سوسن فرخنیا، کارگردان تئاتر
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
«کلمه صلح معنی خودش را از دست داده است.»
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
«کلمه صلح معنی خودش را از دست داده است.»
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام فرزانه ثابتان، روانشناس
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
«بدون فرهنگ همدلی و همراهی، صلح غیرممکن است.»
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
«بدون فرهنگ همدلی و همراهی، صلح غیرممکن است.»
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام جناب محسننژاد، فعال مدنی
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
«از سر صلحخواهی بود که مسئلهی حق و قانون مطرح شده است.»
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
«از سر صلحخواهی بود که مسئلهی حق و قانون مطرح شده است.»
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام دکتر احمدرضا یزدی، روانشناس و پژوهشگر
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
پرورش همدلی متقابل و ترویج گفتوگوی شفاف گامهای اساسی به سوی آینده مشترک
دکتر احمدرضا یزدی، روانشناس بالینی، روانتحلیلگر، پژوهشگر و مدرس انسانشناسی اجتماعی در دانشگاه کنکوردیا ، عضو هیئت علمی انستیتو مطالعات روانکاوی پارکمور و از اعضای هیئت مؤسس انستیتو آنتروپوس در کانادا است.
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
پرورش همدلی متقابل و ترویج گفتوگوی شفاف گامهای اساسی به سوی آینده مشترک
دکتر احمدرضا یزدی، روانشناس بالینی، روانتحلیلگر، پژوهشگر و مدرس انسانشناسی اجتماعی در دانشگاه کنکوردیا ، عضو هیئت علمی انستیتو مطالعات روانکاوی پارکمور و از اعضای هیئت مؤسس انستیتو آنتروپوس در کانادا است.
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام شارمین میمندینژاد، بنیانگذار جمعیت نیکوکاری امام علی
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
نسل جدید ایرانیان نفرت را رد میکند و در پی صلح و زندگی است
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
برای مخاطبان گفتوشنود به مناسبت ۲۱ سپتامبر روز جهانی صلح:
نسل جدید ایرانیان نفرت را رد میکند و در پی صلح و زندگی است
#گفتگو_توانا #صلح #صلح_جهانی #روز_جهانی_صلح
#زن_زندگی_آزادی
@Dialogue1402
Forwarded from آموزشکده توانا
مهسا بدیعی، مادری که تنها به جرم کتابخوانی و ترویج علم راهی زندان شد!
مهسا بدیعی، مادر تنها و سرپرست فرزند نوجوان و والدین سالخوردهش، روز ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۳ پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب رشت، بازداشت و برای اجرای حکم به زندان لاکان رشت منتقل شد.
مهسا جلال بدیعی، معروف به مهسا بدیعی روز ۲۴ اردیبهشت ماه بازداشت و پس از شش روز بازجویی با تودیع قرار وثیقه موقتا آزاد شده بود.
به خانم بدیعی دو اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام» نسبت داده شد و با این عناوین اتهامی در دادگاه انقلاب رشت محاکمه و به حبس و محرومیتهای اجتماعی محکوم شد.
بنا به حکم صادره از سوی قاضی شعبه سوم دادگاه انقلاب شهرستان رشت در تاریخ نهم مرداد ماه ۱۴۰۳، خانم بدیعی بابت فعالیت «تبلیغی علیه نظام» به تحمل هفت ماه و پانزده روز حبس و بابت اتهام «فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام» به سه سال و شش ماه و یک روز حبس محکوم شد. علاوه بر این ایشان به ده سال محرومیت از حقوق اجتماعی نیز محکوم شده است.
حکم خانم بدیعی در دادگاه تجدیدنظر استان گیلان تایید شد و مجازات اشد یعنی سه سال و شش ماه و یک روز برای ایشان قابل اجرا است.
اما ببینیم مصادیق اتهامات ایشان چه چیزهایی بوده است؟
خانم بدیعی در زمینه ترویج علم، بهویژه نظریه فرگشت، فعالیت میکرد. علاوه بر این کتابهای متنوعی به صورت صوتی با صدای ایشان موجود است، کتابهای علمی، رمان و ...
او که از طریق صفحه اینستاگرام خود به انتشار مطالب علمی و کتابخوانی میپرداخت، با واکنش نهادهای امنیتی مواجه و صفحهاش مسدود شد.
خانم بدیعی یک پژوهشگر و محقق بوده و طبیعی است که کتابهای مختلفی را مطالعه میکرد. در حکم صادره علیه ایشان وجود برخی کتابها در خانه ایشان را به عنوان ادله اثبات جرم محسوب کردهاند!
در متن حکم صادره علیه خانم بدیعی نوشته شده؛
«کشف انواع کتب کتب و جزوات ممنوعه و انحرافی در منزل متهم و معرفی کتب ضد دین از جمله کتاب مخالف شیعه ( علی قتال عرب ) و کتاب (انسان خدا را آفرید) و کتاب (خدا وجود ندارد) و کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی و سایر کتابهای دیگر و نیز راه اندازی گروه در شبکه اجتماعی و به و به منظور تبلیغ و آموزش مجازی آموزههای انخوافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ....»
همچنین در حکم صادره به شرکت در کمپین «نه به انتخابات» حمایت از اعتراضات ۱۴۰۱ و محتوای مطالب موجود در گوشی تلفن همراه خانم بدیعی استناد شده است.
از مندرجات حکم به نظر میرسد که ظاهراً خانم بدیعی در سال ۱۳۹۶ نیز از سوی اداره کل اطلاعات استان گیلان احضار یا بازداشت شده است.
با آنکه حساب کاربری خانم مهسا بدیعی مسدود شده است، ولی در برخی کانالهای تلگرامی و صفحههای اینستاگرامی، کتابهای صوتی با صدای ایشان و فایلهای برنامههای علمی لایو که ایشان برگزار کرده بودند، در دسترس هستند. برنامههایی که محتوایی علمی داشته و غالبا درباره تکامل یا فرگشت هستند.
بازداشت خانم بدیعی زندگی خانوادهاش را با بحران مواجه کرده است؛ فرزند نوجوانش در سن حساس تحصیل به حضور مادر نیاز دارد و والدین بیمار او نیز به مراقبت روزانه وابستهاند.
زندانی شدن به جرم کتابخوانی و ترویج علم، نقض آشکار حقوق انسانی است.
#زن_زندگی_آزادی
#کتاب_خوانی_جرم_نیست
#مهسا_بدیعی #مهسا_جلال_بدیعی
#جای_پژوهشگر_زندان_نیست
#حقوق_بشر
#زندانی_فرهنگی
#زندانی_عقیدتی #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
مهسا بدیعی، مادر تنها و سرپرست فرزند نوجوان و والدین سالخوردهش، روز ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۳ پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب رشت، بازداشت و برای اجرای حکم به زندان لاکان رشت منتقل شد.
مهسا جلال بدیعی، معروف به مهسا بدیعی روز ۲۴ اردیبهشت ماه بازداشت و پس از شش روز بازجویی با تودیع قرار وثیقه موقتا آزاد شده بود.
به خانم بدیعی دو اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام» نسبت داده شد و با این عناوین اتهامی در دادگاه انقلاب رشت محاکمه و به حبس و محرومیتهای اجتماعی محکوم شد.
بنا به حکم صادره از سوی قاضی شعبه سوم دادگاه انقلاب شهرستان رشت در تاریخ نهم مرداد ماه ۱۴۰۳، خانم بدیعی بابت فعالیت «تبلیغی علیه نظام» به تحمل هفت ماه و پانزده روز حبس و بابت اتهام «فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام» به سه سال و شش ماه و یک روز حبس محکوم شد. علاوه بر این ایشان به ده سال محرومیت از حقوق اجتماعی نیز محکوم شده است.
حکم خانم بدیعی در دادگاه تجدیدنظر استان گیلان تایید شد و مجازات اشد یعنی سه سال و شش ماه و یک روز برای ایشان قابل اجرا است.
اما ببینیم مصادیق اتهامات ایشان چه چیزهایی بوده است؟
خانم بدیعی در زمینه ترویج علم، بهویژه نظریه فرگشت، فعالیت میکرد. علاوه بر این کتابهای متنوعی به صورت صوتی با صدای ایشان موجود است، کتابهای علمی، رمان و ...
او که از طریق صفحه اینستاگرام خود به انتشار مطالب علمی و کتابخوانی میپرداخت، با واکنش نهادهای امنیتی مواجه و صفحهاش مسدود شد.
خانم بدیعی یک پژوهشگر و محقق بوده و طبیعی است که کتابهای مختلفی را مطالعه میکرد. در حکم صادره علیه ایشان وجود برخی کتابها در خانه ایشان را به عنوان ادله اثبات جرم محسوب کردهاند!
در متن حکم صادره علیه خانم بدیعی نوشته شده؛
«کشف انواع کتب کتب و جزوات ممنوعه و انحرافی در منزل متهم و معرفی کتب ضد دین از جمله کتاب مخالف شیعه ( علی قتال عرب ) و کتاب (انسان خدا را آفرید) و کتاب (خدا وجود ندارد) و کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی و سایر کتابهای دیگر و نیز راه اندازی گروه در شبکه اجتماعی و به و به منظور تبلیغ و آموزش مجازی آموزههای انخوافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ....»
همچنین در حکم صادره به شرکت در کمپین «نه به انتخابات» حمایت از اعتراضات ۱۴۰۱ و محتوای مطالب موجود در گوشی تلفن همراه خانم بدیعی استناد شده است.
از مندرجات حکم به نظر میرسد که ظاهراً خانم بدیعی در سال ۱۳۹۶ نیز از سوی اداره کل اطلاعات استان گیلان احضار یا بازداشت شده است.
با آنکه حساب کاربری خانم مهسا بدیعی مسدود شده است، ولی در برخی کانالهای تلگرامی و صفحههای اینستاگرامی، کتابهای صوتی با صدای ایشان و فایلهای برنامههای علمی لایو که ایشان برگزار کرده بودند، در دسترس هستند. برنامههایی که محتوایی علمی داشته و غالبا درباره تکامل یا فرگشت هستند.
بازداشت خانم بدیعی زندگی خانوادهاش را با بحران مواجه کرده است؛ فرزند نوجوانش در سن حساس تحصیل به حضور مادر نیاز دارد و والدین بیمار او نیز به مراقبت روزانه وابستهاند.
زندانی شدن به جرم کتابخوانی و ترویج علم، نقض آشکار حقوق انسانی است.
#زن_زندگی_آزادی
#کتاب_خوانی_جرم_نیست
#مهسا_بدیعی #مهسا_جلال_بدیعی
#جای_پژوهشگر_زندان_نیست
#حقوق_بشر
#زندانی_فرهنگی
#زندانی_عقیدتی #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
مریم ابراهیموند، زندانی سیاسی سابق، تجربهای از بازجویی و زندان خود و تاثیری که بر باورهایش گذاشت، به شرح زیر منتشر کرده است:
دو سال بلاتکلیفی در زندان، دو سالی که نه روز بود و نه شب، بلکه سایهای تاریک بود که هر لحظه سنگینتر میشد. پروندهام در دست اطلاعات سپاه بود، اما بازجوهای وزارت اطلاعات هم به دنیای درهمشکستهام قدم گذاشتند، کسانی که هیچ ربطی به سرنوشت من نداشتند، اما با هر کلام و رفتاری، زخمهایم را عمیقتر کردند. یکی از آن روزها، بازجویی به نام محمدی به دیدنم آمد. نگاهش سنگین بود، کلامش برندهتر از تیغ، در میان حرفهایش، جملهای گفت که ذهنم را در آتش انداخت: «اگر دین نداری، آزاده باش.» در لحظهای که این جمله را شنیدم، انگار زمان ایستاد. من که تمام نمازهایم، حتی نماز شبهایم، در زندان ترک نمیشد، با خودم گفتم: چرا فکر کردند دین ندارم؟ مگر آنها نمیدیدند که ایمانم را در تاریکترین لحظهها حفظ کردهام؟ اما این جمله چیزی فراتر از آنچه به نظر میآمد، در دل خود داشت. این جمله مثل تلنگری بود که ذهنم را بیدار کرد. بارها و بارها در سکوت شبهای زندان، در دل سلول سردم، با خود تکرارش میکردم: «اگر دین نداری، آزاده باش.» کمکم فهمیدم که حق با او بود، اما نه آنگونه که خودش میخواست. دینم را داشتم، اما آزادگیام را نه. دینی که به آن باور داشتم، به من یاد داده بود که عدالت، حقیقت و شرافت بالاترین ارزشها هستند. اما آنها از من میخواستند دینی را بجا بیاورم که پر از سکوت و تسلیم باشد؛ دینی که نه با خدا، بلکه با ظلم و جهل بیعت کرده بود. آنها از آزادگی دم میزدند، اما آزادگیای که میخواستند یعنی سکوت. یعنی چشم بستن بر زخمها، یعنی پذیرش ستم و سر خم کردن در برابر قدرت. آزادگی در قاموس آنها یعنی خفه شو، بشین سرجات، و کاری به کار هیچچیز نداشته باش.اما همین جمله تلنگری بود که مسیرم را تغییر داد. فهمیدم اگر دین دارم، باید آزاد هم باشم. دینی که مرا از ایستادن در برابر ظلم بازدارد، دیگر دین نیست، بلکه زندانی است که من را از خدا دور میکند. از همان روزها، تصمیم گرفتم آزادگی را بیاموزم. اما نه آزادگیای که آنها تعریف میکردند، بلکه آزادگیای که از دل حقیقت میآید، آزادگیای که صدای عدالت است، حتی اگر در تاریکترین سلولها پژواک پیدا کند.
و چه خوب شد که آن جمله، هرچند با نیت تحقیر گفته شد، به من جرات داد که خودم را دوباره پیدا کنم. من در زندان بودم، اما فهمیدم که زندان واقعی دیوارهای بلند و میلههای سرد نیست؛ زندان واقعی سکوت در برابر ظلم است، بندگی در برابر دروغ است، و پذیرفتن زندگیای که دیگران برایت میسازند.
آزادگیای که من جستوجو کردم، فراتر از سکوت و تسلیم بود. آزادگی برای من به معنای فریاد بود، حتی اگر لبهایم را میدوختند. به معنای ایستادن بود، حتی اگر پاهایم را میشکستند. من فهمیدم که ایمان واقعی، در بندگی کورکورانه نیست، بلکه در شکستن زنجیرهایی است که به ناحق بر دستان و قلبت بستهاند.
محمدی، آن بازجو، شاید هرگز نفهمید که با آن جملهاش چه جرقهای در وجودم روشن کرد. او میخواست مرا به خضوع در برابر نظامی وادار کند که عدالت را سرکوب میکند، اما نتیجهاش این شد که عمیقترین حقیقت را در وجودم بیدار کرد. من دیگر منتظر آزادی از بیرون نبودم. من یاد گرفتم که آزادی را درون خودم پیدا کنم، حتی اگر در سلولی سرد و تاریک باشم.
آزادگی یعنی حق پرسیدن، حق اعتراض کردن، حق زیستن بر پایه حقیقت. آنها میخواستند دین را با ترس به من تحمیل کنند، اما دین من به من شجاعت داد که آزاد باشم. چه زیباست که حتی در اسارت، توانستم مفهوم حقیقی آزادی را پیدا کنم؛ مفهومی که نه به دیوارها وابسته است و نه به حکمها. آزادی در قلب من زنده شد، و همین آزادی بود که به من قدرت داد تا از همان داخل زندان، اعتراض به حقوق نقضشدهام را آغاز کنم.
حالا که به گذشته نگاه میکنم، میبینم آن جمله شاید یکی از سنگینترین تلنگرهایی بود که در زندگیام دریافت کردم. دینم را داشتم، اما آزادگی را یاد گرفتم. و چه سفری زیبا بود، هرچند دردناک. زیرا آزادی، مانند ایمان، نه در آرامش، بلکه در دل طوفان معنا پیدا میکند.
#زن_زندگی_آزادی #ایران #آزادگی #مریم_ابراهیم_وند #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
دو سال بلاتکلیفی در زندان، دو سالی که نه روز بود و نه شب، بلکه سایهای تاریک بود که هر لحظه سنگینتر میشد. پروندهام در دست اطلاعات سپاه بود، اما بازجوهای وزارت اطلاعات هم به دنیای درهمشکستهام قدم گذاشتند، کسانی که هیچ ربطی به سرنوشت من نداشتند، اما با هر کلام و رفتاری، زخمهایم را عمیقتر کردند. یکی از آن روزها، بازجویی به نام محمدی به دیدنم آمد. نگاهش سنگین بود، کلامش برندهتر از تیغ، در میان حرفهایش، جملهای گفت که ذهنم را در آتش انداخت: «اگر دین نداری، آزاده باش.» در لحظهای که این جمله را شنیدم، انگار زمان ایستاد. من که تمام نمازهایم، حتی نماز شبهایم، در زندان ترک نمیشد، با خودم گفتم: چرا فکر کردند دین ندارم؟ مگر آنها نمیدیدند که ایمانم را در تاریکترین لحظهها حفظ کردهام؟ اما این جمله چیزی فراتر از آنچه به نظر میآمد، در دل خود داشت. این جمله مثل تلنگری بود که ذهنم را بیدار کرد. بارها و بارها در سکوت شبهای زندان، در دل سلول سردم، با خود تکرارش میکردم: «اگر دین نداری، آزاده باش.» کمکم فهمیدم که حق با او بود، اما نه آنگونه که خودش میخواست. دینم را داشتم، اما آزادگیام را نه. دینی که به آن باور داشتم، به من یاد داده بود که عدالت، حقیقت و شرافت بالاترین ارزشها هستند. اما آنها از من میخواستند دینی را بجا بیاورم که پر از سکوت و تسلیم باشد؛ دینی که نه با خدا، بلکه با ظلم و جهل بیعت کرده بود. آنها از آزادگی دم میزدند، اما آزادگیای که میخواستند یعنی سکوت. یعنی چشم بستن بر زخمها، یعنی پذیرش ستم و سر خم کردن در برابر قدرت. آزادگی در قاموس آنها یعنی خفه شو، بشین سرجات، و کاری به کار هیچچیز نداشته باش.اما همین جمله تلنگری بود که مسیرم را تغییر داد. فهمیدم اگر دین دارم، باید آزاد هم باشم. دینی که مرا از ایستادن در برابر ظلم بازدارد، دیگر دین نیست، بلکه زندانی است که من را از خدا دور میکند. از همان روزها، تصمیم گرفتم آزادگی را بیاموزم. اما نه آزادگیای که آنها تعریف میکردند، بلکه آزادگیای که از دل حقیقت میآید، آزادگیای که صدای عدالت است، حتی اگر در تاریکترین سلولها پژواک پیدا کند.
و چه خوب شد که آن جمله، هرچند با نیت تحقیر گفته شد، به من جرات داد که خودم را دوباره پیدا کنم. من در زندان بودم، اما فهمیدم که زندان واقعی دیوارهای بلند و میلههای سرد نیست؛ زندان واقعی سکوت در برابر ظلم است، بندگی در برابر دروغ است، و پذیرفتن زندگیای که دیگران برایت میسازند.
آزادگیای که من جستوجو کردم، فراتر از سکوت و تسلیم بود. آزادگی برای من به معنای فریاد بود، حتی اگر لبهایم را میدوختند. به معنای ایستادن بود، حتی اگر پاهایم را میشکستند. من فهمیدم که ایمان واقعی، در بندگی کورکورانه نیست، بلکه در شکستن زنجیرهایی است که به ناحق بر دستان و قلبت بستهاند.
محمدی، آن بازجو، شاید هرگز نفهمید که با آن جملهاش چه جرقهای در وجودم روشن کرد. او میخواست مرا به خضوع در برابر نظامی وادار کند که عدالت را سرکوب میکند، اما نتیجهاش این شد که عمیقترین حقیقت را در وجودم بیدار کرد. من دیگر منتظر آزادی از بیرون نبودم. من یاد گرفتم که آزادی را درون خودم پیدا کنم، حتی اگر در سلولی سرد و تاریک باشم.
آزادگی یعنی حق پرسیدن، حق اعتراض کردن، حق زیستن بر پایه حقیقت. آنها میخواستند دین را با ترس به من تحمیل کنند، اما دین من به من شجاعت داد که آزاد باشم. چه زیباست که حتی در اسارت، توانستم مفهوم حقیقی آزادی را پیدا کنم؛ مفهومی که نه به دیوارها وابسته است و نه به حکمها. آزادی در قلب من زنده شد، و همین آزادی بود که به من قدرت داد تا از همان داخل زندان، اعتراض به حقوق نقضشدهام را آغاز کنم.
حالا که به گذشته نگاه میکنم، میبینم آن جمله شاید یکی از سنگینترین تلنگرهایی بود که در زندگیام دریافت کردم. دینم را داشتم، اما آزادگی را یاد گرفتم. و چه سفری زیبا بود، هرچند دردناک. زیرا آزادی، مانند ایمان، نه در آرامش، بلکه در دل طوفان معنا پیدا میکند.
#زن_زندگی_آزادی #ایران #آزادگی #مریم_ابراهیم_وند #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
یک قرن فاصله، یکصدا و فریاد آزادی زنان
قمرالملوک وزیری و پرستو احمدی، دو زن ایرانی، هر یک در زمانه خود با جسارت و شجاعت، مرزهای عرف، سنت و محدودیت را درنوردیدند و با صدای رسا، خواستار آزادی و برابری زنان شدند.
قمرالملوک وزیری، پیشگام زن ایرانی در عرصه موسیقی، با برگزاری کنسرت بدون حجاب، راه را برای نسلهای بعد هموار کرد.
پرستو احمدی نیز با کنسرت مجازی اخیر خود، این مسیر را ادامه داد و بار دیگر نشان داد که صدای زنان ایرانی خاموش نخواهد شد.
طرح : روشی روزبهانی
مطالعه بیشتر در مورد قمرالملوک وزیری در وبسایت توانا
https://tavaana.org/ghamar_vaziri/
#زن_زندگی_آزادی
#قمرالملوک_وزیری #پرستو_احمدی #آزادی_زنان #هنرمند_زن
@Dialogue1402
یک قرن فاصله، یکصدا و فریاد آزادی زنان
قمرالملوک وزیری و پرستو احمدی، دو زن ایرانی، هر یک در زمانه خود با جسارت و شجاعت، مرزهای عرف، سنت و محدودیت را درنوردیدند و با صدای رسا، خواستار آزادی و برابری زنان شدند.
قمرالملوک وزیری، پیشگام زن ایرانی در عرصه موسیقی، با برگزاری کنسرت بدون حجاب، راه را برای نسلهای بعد هموار کرد.
پرستو احمدی نیز با کنسرت مجازی اخیر خود، این مسیر را ادامه داد و بار دیگر نشان داد که صدای زنان ایرانی خاموش نخواهد شد.
طرح : روشی روزبهانی
مطالعه بیشتر در مورد قمرالملوک وزیری در وبسایت توانا
https://tavaana.org/ghamar_vaziri/
#زن_زندگی_آزادی
#قمرالملوک_وزیری #پرستو_احمدی #آزادی_زنان #هنرمند_زن
@Dialogue1402
پرستو احمدی متولد اول فروردین ۱۳۷۶ است؛ یعنی ۲۷ سال سن دارد. استعدادی جوان که در کار خود آموخته است، چهره زیبایی دارد و باور نمیکند که قرار است عمرش را یک حکومت تنگنظر افراطی به باد دهد.
احمدی دانشآموخته رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره است. دانشگاه سوره خود در سال ۱۳۷۲ توسط حوزه هنری انقلاب اسلامی تهران تاسیس شد و زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشد. آنها که چنین تدارکی کرده بودند فکر نمیکردند رویشهای جوانی در آینده به این شکل سیاستهای هنری حکومت اسلامی را نادیده بگیرد و این چنین شجاعانه به میدان بیاید.
پرستو احمدی پیش از اینکه کنسرت کاروانسرا را به همراه همکاران دلیرش اجرا کند، در سال ۱۴۰۱ با خواندن «از خون جوانان وطن» همراهی خود را با دلاوران آزادیخواه هموطنش نشان داد و هزینه آن را هم پرداخت. او از آن سال درگیر یک پرونده قضایی بوده است. تصنیف «از خون جوانان وطن» از سرودههای عارف قزوینی، شاعر و آهنگساز مشروطهخواه اواخر قاجار است و برای آزادیخواهان ایرانی، تصنیفی شناسنامهدار و جگرسوز است. مضمون این تصنیف مبتنی بر افسانه کهنسال ملیست که میگوید از خون سیاوش مظلوم که به زمین ریخته شد، لالههای بسیار رویید.
پرستو احمدی در خرداد ۱۴۰۲ هم «هوای آزادی» را خوانده بود با شعری از فاطمه دوگهرانی که آن هم از مجموعه ساختههای هنری انقلاب زن، زندگی، آزادیست. برای این اجرا به دادسرای امنیت تهران احضر شده و وسائل شخصیاش توقیف شده بود.
در کنسرت کاروانسرا، احمدی با پوشش اختیاری حاضر شد و در کنار دیگر هنرمندانی که او را با نواختن ساز همراهی میکردند، خبرساز شد. اما خبر بزرگتر برای اسلامگرایان سیاهروییست که مدتیست هر روز خبر بد میشنوند: با داغ و درفش و تدارک شبهقانون، نه تنها رویشهای جدید جامعه ایران جا نمیزنند و عقب نمینشینند، بلکه پیداست که جنگ را ساختهاند. جنگی برای آزادی…
#رواداری #آزادی #حقوق_بشر #زن #حقوق_زنان
@dialogue1402
احمدی دانشآموخته رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره است. دانشگاه سوره خود در سال ۱۳۷۲ توسط حوزه هنری انقلاب اسلامی تهران تاسیس شد و زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشد. آنها که چنین تدارکی کرده بودند فکر نمیکردند رویشهای جوانی در آینده به این شکل سیاستهای هنری حکومت اسلامی را نادیده بگیرد و این چنین شجاعانه به میدان بیاید.
پرستو احمدی پیش از اینکه کنسرت کاروانسرا را به همراه همکاران دلیرش اجرا کند، در سال ۱۴۰۱ با خواندن «از خون جوانان وطن» همراهی خود را با دلاوران آزادیخواه هموطنش نشان داد و هزینه آن را هم پرداخت. او از آن سال درگیر یک پرونده قضایی بوده است. تصنیف «از خون جوانان وطن» از سرودههای عارف قزوینی، شاعر و آهنگساز مشروطهخواه اواخر قاجار است و برای آزادیخواهان ایرانی، تصنیفی شناسنامهدار و جگرسوز است. مضمون این تصنیف مبتنی بر افسانه کهنسال ملیست که میگوید از خون سیاوش مظلوم که به زمین ریخته شد، لالههای بسیار رویید.
پرستو احمدی در خرداد ۱۴۰۲ هم «هوای آزادی» را خوانده بود با شعری از فاطمه دوگهرانی که آن هم از مجموعه ساختههای هنری انقلاب زن، زندگی، آزادیست. برای این اجرا به دادسرای امنیت تهران احضر شده و وسائل شخصیاش توقیف شده بود.
در کنسرت کاروانسرا، احمدی با پوشش اختیاری حاضر شد و در کنار دیگر هنرمندانی که او را با نواختن ساز همراهی میکردند، خبرساز شد. اما خبر بزرگتر برای اسلامگرایان سیاهروییست که مدتیست هر روز خبر بد میشنوند: با داغ و درفش و تدارک شبهقانون، نه تنها رویشهای جدید جامعه ایران جا نمیزنند و عقب نمینشینند، بلکه پیداست که جنگ را ساختهاند. جنگی برای آزادی…
#رواداری #آزادی #حقوق_بشر #زن #حقوق_زنان
@dialogue1402
پرستو احمدی نماد شجاعت زنانی است که در برابر محدودیتها و سرکوب، هنر را به ابزاری برای اعتراض و امید تبدیل کردهاند.
اجرای او بدون حجاب اجباری در «کنسرت کاروانسرا» نه تنها صدای زیبای موسیقی، بلکه پژواک آزادیخواهی و حقطلبی زنانی است که به دنبال آیندهای روشنتر برای خود و جامعه هستند.
شجاعت او در بازگو کردن حقیقت از طریق هنر، الهامبخش بسیاری خواهد بود و یادآور ارادههایی است که هیچ سرکوبی نمیتواند آنها را خاموش کند.
طرح از
@zard_drawing
@parastooahmady
#پرستو_احمدی #کنسرت_کاروانسرا #هنر #زن #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پرستو احمدی نماد شجاعت زنانی است که در برابر محدودیتها و سرکوب، هنر را به ابزاری برای اعتراض و امید تبدیل کردهاند.
اجرای او بدون حجاب اجباری در «کنسرت کاروانسرا» نه تنها صدای زیبای موسیقی، بلکه پژواک آزادیخواهی و حقطلبی زنانی است که به دنبال آیندهای روشنتر برای خود و جامعه هستند.
شجاعت او در بازگو کردن حقیقت از طریق هنر، الهامبخش بسیاری خواهد بود و یادآور ارادههایی است که هیچ سرکوبی نمیتواند آنها را خاموش کند.
طرح از
@zard_drawing
@parastooahmady
#پرستو_احمدی #کنسرت_کاروانسرا #هنر #زن #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
روز زن در نظام ضدزن
امروز در ایران روز زن نامگذاری شده است؛ اما جای سؤال است که چگونه در نظامی که قوانین آن ناقض حقوق اولیه زنان است، میتوان چنین روزی را جشن گرفت؟
زنان ایرانی سالهاست که درگیر مبارزه برای حقوق ابتدایی خود هستند، حقوقی که در بسیاری از نقاط دنیا بدیهی محسوب میشود.
حق انتخاب پوشش یکی از ابتداییترین حقوق انسانی است که زنان ایرانی از آن محروماند و برای سرپیچی از قوانین اجباری پوشش، با تهدید، جریمه و حتی زندان مواجه میشوند.
زنان حق انتخاب آزادانه شغل یا دستیابی به برخی مناصب را ندارند؛ قضاوت و ریاستجمهوری برای آنان ممنوع است.
قوانین ناعادلانه ارث، شهادت در دادگاه، حضانت فرزند و حق خروج از کشور نیز نشان از تبعیض ساختاری دارد.
این روز، نه تنها روز زن نیست، بلکه دردمندانه یادآور مبارزات زنان ایرانی برای رسیدن به حقوق برابر در نظام سراسر ضد زن است.
نظامی که خود ناقض حقوق زنان است، نمیتواند ادعای تکریم آنان را داشته باشد.
📷 هنگامه گلستان
#زن #حقوق_زن #آپارتاید_جنسیتی #حجاب_اجبارى #حکومت_ضد_زن #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
روز زن در نظام ضدزن
امروز در ایران روز زن نامگذاری شده است؛ اما جای سؤال است که چگونه در نظامی که قوانین آن ناقض حقوق اولیه زنان است، میتوان چنین روزی را جشن گرفت؟
زنان ایرانی سالهاست که درگیر مبارزه برای حقوق ابتدایی خود هستند، حقوقی که در بسیاری از نقاط دنیا بدیهی محسوب میشود.
حق انتخاب پوشش یکی از ابتداییترین حقوق انسانی است که زنان ایرانی از آن محروماند و برای سرپیچی از قوانین اجباری پوشش، با تهدید، جریمه و حتی زندان مواجه میشوند.
زنان حق انتخاب آزادانه شغل یا دستیابی به برخی مناصب را ندارند؛ قضاوت و ریاستجمهوری برای آنان ممنوع است.
قوانین ناعادلانه ارث، شهادت در دادگاه، حضانت فرزند و حق خروج از کشور نیز نشان از تبعیض ساختاری دارد.
این روز، نه تنها روز زن نیست، بلکه دردمندانه یادآور مبارزات زنان ایرانی برای رسیدن به حقوق برابر در نظام سراسر ضد زن است.
نظامی که خود ناقض حقوق زنان است، نمیتواند ادعای تکریم آنان را داشته باشد.
📷 هنگامه گلستان
#زن #حقوق_زن #آپارتاید_جنسیتی #حجاب_اجبارى #حکومت_ضد_زن #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کامران غضنفری، در مجلس به دیدهبان ایران گفت: «این که جلوی ابلاغ قانون حجاب و عفاف توسط شورای عالی امنیت ملی مجلس گرفته شده است، نوعی جوسازی است. طبق قانون، در تاریخی که این قانون توسط رئیس مجلس ابلاغ شود، دولت چه خوشش بیاید و چه خوشش نیاید، باید آن را اجرا کند.»
اظهارات کامران غضنفری، نماینده جبهه پایداری، در مورد ابلاغ قانون عفاف و حجاب به روشنی نشاندهنده رویکرد زنستیزانه و تفسیر ایدئولوژیک این جریان از دین است.
قانونی که با عنوان عفاف و حجاب، به شکلی آشکار حقوق زنان بهعنوان نیمی از جامعه را نقض کرده و آنان را از ابتداییترین آزادیهای فردی محروم میکند، نمیتواند چیزی جز ابزاری برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک و تثبیت قدرت یک اقلیت تنگنظر باشد.
اصرار بر اجرای چنین قوانین ضد انسانی، حتی در صورت مخالفت مردم ، نشاندهنده بیاعتنایی کامل این جریان به خواست و اراده عمومی است.
#لایحه_عفاف_و_حجاب #حجاب_اجبارى #پوشش_اختیاری #گفتگو_توانا #زن_ستیزی #حکومت_ایدئولوژیک
@Dialogue1402
کامران غضنفری، در مجلس به دیدهبان ایران گفت: «این که جلوی ابلاغ قانون حجاب و عفاف توسط شورای عالی امنیت ملی مجلس گرفته شده است، نوعی جوسازی است. طبق قانون، در تاریخی که این قانون توسط رئیس مجلس ابلاغ شود، دولت چه خوشش بیاید و چه خوشش نیاید، باید آن را اجرا کند.»
اظهارات کامران غضنفری، نماینده جبهه پایداری، در مورد ابلاغ قانون عفاف و حجاب به روشنی نشاندهنده رویکرد زنستیزانه و تفسیر ایدئولوژیک این جریان از دین است.
قانونی که با عنوان عفاف و حجاب، به شکلی آشکار حقوق زنان بهعنوان نیمی از جامعه را نقض کرده و آنان را از ابتداییترین آزادیهای فردی محروم میکند، نمیتواند چیزی جز ابزاری برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک و تثبیت قدرت یک اقلیت تنگنظر باشد.
اصرار بر اجرای چنین قوانین ضد انسانی، حتی در صورت مخالفت مردم ، نشاندهنده بیاعتنایی کامل این جریان به خواست و اراده عمومی است.
#لایحه_عفاف_و_حجاب #حجاب_اجبارى #پوشش_اختیاری #گفتگو_توانا #زن_ستیزی #حکومت_ایدئولوژیک
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقاومت مدنی مردم ایران همچنان ادامه دارد...
پاککردن هویت تحمیلی
https://dialog.tavaana.org/women-against-forced-hijab/
طرح از شاهرخ حیدری
#گفتگو #رواداری #یاری_مدنی_توانا
#زن_زندگی_آزادی
#کارتون
@Tavaana_TavaanaTech
@dialogue1402
پاککردن هویت تحمیلی
https://dialog.tavaana.org/women-against-forced-hijab/
طرح از شاهرخ حیدری
#گفتگو #رواداری #یاری_مدنی_توانا
#زن_زندگی_آزادی
#کارتون
@Tavaana_TavaanaTech
@dialogue1402
امام جمعه اصفهان:
ورود زنان به ورزشگاه ترفند دشمن است
مجتبی میردامادی، امام جمعه اصفهان گفت: «دشمنان بهدنبال تضعیف عمل به قرآن هستند، یکی از ترفندهای آنان آزادی حجاب و آزادی ورود زنان به ورزشگاه است.»
او افزود: «نباید اجازه دهیم کسانی وارد کشور شوند که با اعمالشان آبروی کشور را ببرند، نیازمند نوجوانانی هستیم که آبروبخش باشند.»
اظهارات امام جمعه اصفهان مبنی بر اینکه ورود زنان به ورزشگاهها "ترفند دشمن" است، نشاندهنده بازتولید توهم توطئه و دیگریسازی در گفتمان جمهوری اسلامی است.
این نوع نگاه، آزادیهای فردی و اجتماعی زنان را تهدید کرده و حق انتخاب آنان را زیر سؤال میبرد.
حضور زنان در ورزشگاهها نه یک تهدید، بلکه بخشی از حقوق اولیه و اجتماعی آنان است.
محدودیت زنان به بهانههای امنیتی و فرهنگی تنها مانعی برای برابری و عدالت و خواست حکومت ایدولوژیک جمهوری اسلامی است.
شما چطور فکر میکنید؟
دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#حقوق_زنان #زن_ستیزی #دیگری_ستیزی #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
امام جمعه اصفهان:
ورود زنان به ورزشگاه ترفند دشمن است
مجتبی میردامادی، امام جمعه اصفهان گفت: «دشمنان بهدنبال تضعیف عمل به قرآن هستند، یکی از ترفندهای آنان آزادی حجاب و آزادی ورود زنان به ورزشگاه است.»
او افزود: «نباید اجازه دهیم کسانی وارد کشور شوند که با اعمالشان آبروی کشور را ببرند، نیازمند نوجوانانی هستیم که آبروبخش باشند.»
اظهارات امام جمعه اصفهان مبنی بر اینکه ورود زنان به ورزشگاهها "ترفند دشمن" است، نشاندهنده بازتولید توهم توطئه و دیگریسازی در گفتمان جمهوری اسلامی است.
این نوع نگاه، آزادیهای فردی و اجتماعی زنان را تهدید کرده و حق انتخاب آنان را زیر سؤال میبرد.
حضور زنان در ورزشگاهها نه یک تهدید، بلکه بخشی از حقوق اولیه و اجتماعی آنان است.
محدودیت زنان به بهانههای امنیتی و فرهنگی تنها مانعی برای برابری و عدالت و خواست حکومت ایدولوژیک جمهوری اسلامی است.
شما چطور فکر میکنید؟
دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#حقوق_زنان #زن_ستیزی #دیگری_ستیزی #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قانون عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی: جرمانگاری عمومی زنان و سرکوب آزادی عقیده
قانون عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی ایران به گونهای تدوین شده که نهتنها اکثریت زنان کشور را مجرم قلمداد میکند، بلکه حق انتخاب و آزادی عقیده را نیز آشکارا سرکوب میکند. این قانون، نه بر پایه باور دینی، بلکه به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی و محدودسازی حقوق زنان و اقشار مختلف جامعه به کار گرفته شده است.
در بسیاری از کشورهای اسلامی، از جمله لبنان و سوریه، زنان از حق انتخاب پوشش برخوردارند و در کنار آنها، افراد با باورهای دینی متفاوت یا خداناباوران نیز بدون اجبار قانونی، مطابق با اعتقادات شخصی خود زندگی میکنند. این در حالی است که در ایران، نهتنها زنان مسلمان، بلکه زنان دارای ادیان دیگر و حتی کسانی که اعتقادی به دین ندارند، مجبور به رعایت قوانینی میشوند که بر اساس یک قرائت خاص از اسلام تدوین شدهاند.
این پرسش مطرح میشود که معیار مسلمانی چیست؟ آیا کسی که صرفاً حجاب دارد اما در برابر ظلم و ستم سکوت میکند و از استبداد حمایت میکند، مسلمانتر از فردی است که بدون حجاب، اما با شجاعت از آزادی و عدالت دفاع میکند؟
دینداری و اخلاق را نمیتوان به اجبار پوشش و اعمال قوانین سرکوبگرانه تقلیل داد. اعتقاد، ایمان، و آزادی باید انتخابی آگاهانه و نه تحمیلی باشند. در جامعهای که بهنام دین، زنان و اقلیتهای فکری و مذهبی از ابتداییترین حقوق خود محروم میشوند، دیگر نه دین، نه اخلاق و نه انسانیت، معنای حقیقی خود را حفظ خواهند کرد.
ویدیو از سامان فردی:
samy_fardi
برگرفته از صفحه:
dialoge_iran
#لایحه_حجاب
#قانون_حجاب_و_عفاف
#حجاب_اجباری
#زن_زندگی_آزادی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
قانون عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی: جرمانگاری عمومی زنان و سرکوب آزادی عقیده
قانون عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی ایران به گونهای تدوین شده که نهتنها اکثریت زنان کشور را مجرم قلمداد میکند، بلکه حق انتخاب و آزادی عقیده را نیز آشکارا سرکوب میکند. این قانون، نه بر پایه باور دینی، بلکه به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی و محدودسازی حقوق زنان و اقشار مختلف جامعه به کار گرفته شده است.
در بسیاری از کشورهای اسلامی، از جمله لبنان و سوریه، زنان از حق انتخاب پوشش برخوردارند و در کنار آنها، افراد با باورهای دینی متفاوت یا خداناباوران نیز بدون اجبار قانونی، مطابق با اعتقادات شخصی خود زندگی میکنند. این در حالی است که در ایران، نهتنها زنان مسلمان، بلکه زنان دارای ادیان دیگر و حتی کسانی که اعتقادی به دین ندارند، مجبور به رعایت قوانینی میشوند که بر اساس یک قرائت خاص از اسلام تدوین شدهاند.
این پرسش مطرح میشود که معیار مسلمانی چیست؟ آیا کسی که صرفاً حجاب دارد اما در برابر ظلم و ستم سکوت میکند و از استبداد حمایت میکند، مسلمانتر از فردی است که بدون حجاب، اما با شجاعت از آزادی و عدالت دفاع میکند؟
دینداری و اخلاق را نمیتوان به اجبار پوشش و اعمال قوانین سرکوبگرانه تقلیل داد. اعتقاد، ایمان، و آزادی باید انتخابی آگاهانه و نه تحمیلی باشند. در جامعهای که بهنام دین، زنان و اقلیتهای فکری و مذهبی از ابتداییترین حقوق خود محروم میشوند، دیگر نه دین، نه اخلاق و نه انسانیت، معنای حقیقی خود را حفظ خواهند کرد.
ویدیو از سامان فردی:
samy_fardi
برگرفته از صفحه:
dialoge_iran
#لایحه_حجاب
#قانون_حجاب_و_عفاف
#حجاب_اجباری
#زن_زندگی_آزادی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در روزهای اخیر خبرهای دردناک مکرری از قتل زنان به دست اعضای خانوادهشان منتشر شده است.
کانی عبداللهی و عاطفه زغیبی ۱۷ساله بودند که در بهمن ۱۴۰۳ که ششم بهمن به ترتیب در روستای ماشکان از توابع پیرانشهر و شوشتر به قتل رسیدند.
به گزارش رادیو فردا از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا ۱۲ بهمنماه، دستکم ۱۳۳ زن به دلایل ناموسی یا غیره توسط اعضای خانواده خود کشته شدهاند. یعنی به ازای هر دو روز، یک زن در ایران کشته میشود.
https://dialog.tavaana.org/women-red-line/
خط قرمز زنان
اثر رضا عقیلی
#زن_کشی #حقوق_زنان #قتل_ناموسی #ناموس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در روزهای اخیر خبرهای دردناک مکرری از قتل زنان به دست اعضای خانوادهشان منتشر شده است.
کانی عبداللهی و عاطفه زغیبی ۱۷ساله بودند که در بهمن ۱۴۰۳ که ششم بهمن به ترتیب در روستای ماشکان از توابع پیرانشهر و شوشتر به قتل رسیدند.
به گزارش رادیو فردا از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا ۱۲ بهمنماه، دستکم ۱۳۳ زن به دلایل ناموسی یا غیره توسط اعضای خانواده خود کشته شدهاند. یعنی به ازای هر دو روز، یک زن در ایران کشته میشود.
https://dialog.tavaana.org/women-red-line/
خط قرمز زنان
اثر رضا عقیلی
#زن_کشی #حقوق_زنان #قتل_ناموسی #ناموس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402