از رهبری :
البته دشمنان، «ولایت مطلقه» را به معنای «استبداد» گرفتهاند؛ یعنی میل فقیه عادل به صورت دلبخواه. این معنا در دلِ خودش یک تناقض دارد: اگر عادل است، نمیتواند مستبد باشد؛ اگر مستبد است و بر اساس دلخواه عمل میکند، پس عادل نیست. دشمنان، این را ملتفت نمیشوند و این معنا را نمیفهمند. این نیست مسئلهی «ولایت مطلقه» که فقیه هر کار دلش خواست، بکند؛ یک وقت یک چیزی به نظرش رسید که باید این کار انجام بگیرد، فوراً انجام دهد؛ قضیه این نیست. قضیه این است که یک حالت انعطافی در دست کلیددار اصلی نظام وجود دارد که میتواند در آنجائی که لازم است، مسیر را تصحیح و اصلاح کند، بنا را ترمیم کند.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17226
البته دشمنان، «ولایت مطلقه» را به معنای «استبداد» گرفتهاند؛ یعنی میل فقیه عادل به صورت دلبخواه. این معنا در دلِ خودش یک تناقض دارد: اگر عادل است، نمیتواند مستبد باشد؛ اگر مستبد است و بر اساس دلخواه عمل میکند، پس عادل نیست. دشمنان، این را ملتفت نمیشوند و این معنا را نمیفهمند. این نیست مسئلهی «ولایت مطلقه» که فقیه هر کار دلش خواست، بکند؛ یک وقت یک چیزی به نظرش رسید که باید این کار انجام بگیرد، فوراً انجام دهد؛ قضیه این نیست. قضیه این است که یک حالت انعطافی در دست کلیددار اصلی نظام وجود دارد که میتواند در آنجائی که لازم است، مسیر را تصحیح و اصلاح کند، بنا را ترمیم کند.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17226
farsi.khamenei.ir
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کارشناس شبکه من و تو:
#جمهوری اسلامی۲عنصردارد
🍃ولایت فقیه
🍃حجاب
امروز اگر زنان دربحث حجاب
نظام را وادار به عقب نشینی کنند
فردا به #اصل_ولایت_فقیه میرسند
که فروپاشی نظام را درپی دارد😒
#جمهوری اسلامی۲عنصردارد
🍃ولایت فقیه
🍃حجاب
امروز اگر زنان دربحث حجاب
نظام را وادار به عقب نشینی کنند
فردا به #اصل_ولایت_فقیه میرسند
که فروپاشی نظام را درپی دارد😒
#چرايي_انکار_ مساله #عقلاني_ولايت #فقيه
💢 #لزوم_عقلى_ولايت_فقيه 💢
چرایی انکار مساله عقلانی ولایت فقیه
. #اگر_ولايت_فقيه_مسئله اى_عقلانى ، #پس_چرا_هنوز_برخى_آن_را #رد مى كنند❓
#پاسخ⤵️
#يك_عقلانيت_دينى
#آنچه_در_ادله «#ولايت_فقيه» به عنوان «#ادله_عقلى» #استفاده مى شود، بر اساس «#عقلانيت_دينى» است؛ #نه «#عقلانيت_سكولار». بين اين دو #تفاوت_هاى بسيار زيادى وجود دارد و مبنا قرار دادن هر كدام، داراى نتايج مختلفى است. #عقلانيت_سكولار، اساسا #دخالت_خدا_و_دين_در_زندگى انسان را #نفى مى كند و انسان را خرد بسنده مى داند. اين نگرش را در اصطلاح #راسيوناليسم (Rationalism) يا #خرد_بسندگى مى نامند.
در چنين نگرشى، نقش دين در مديريت اجتماعى #نفى مى شود و نه تنها ولايت فقيه؛ كه #ولايت_معصومان و #پيامبر و خدا نيز #منتفى اعلام مى شود.
از طرف ديگر اساس #عقلانيت_سكولار، خرد ابزارى (Instrumental Reason) است كه قادر به #كشف_حقيقت و در جست و جوى آن نيست و اعتبار نظرى ندارد؛ بلكه در پى سامان دهى عملى امور بر وفق مراد و پسند انسان و رساندن آدمى به خواسته هاى دنيايى اش مى باشد.
در برابر اين انگاره انديشه هاى الهى و فلسفه هاى توحيدى مدعى وجود مرتبه متعالى ترى از عقل هستند كه تنها عمل و عنايت آن، شكل دادن به جهان ـ آن چنان كه آدمى خوش مى دارد و مى پسندد ـ نيست👈 بلكه مى تواند در كشف جنبه هايى از حقيقت نيز به كار آيد. از طرفى عقل عملى ـ #بنابر_تصريح_نصوص دينى ـ علاوه بر تدبيرگرى در امر معاش؛ كاركردى عمده تر و ماناتر نيز دارد و آن راه يابى به حوزه ارزش ها، اخلاقيات و تدبير براى سعادت فرجامين و زندگى ابدى (معاد) است. در نگاه دينى حتى همه فعاليت هاى قسم اول (معاش) نيز در اين راستا قرار مى گيرد و هويّت و معنا مى يابد.
🔷🔶دو. #عقلانيت_ابزارى🔷🔶
مشكل اساسى «#عقل_ابزارى» در بى التفاتى به غايت شناسى و ناديده انگاشتن جهت حركت و در سو گم كردگى آن است. يكى از ويژگى هاى «#عقلانيت_ابزارى» اينكه در انتخاب هدف و برنامه ريزى، تنها و تنها بر«#عملى_بودن» و «#كار_آمدى» تأكيد دارد. عملى بودن مفهومى #فراخ تر از امكان داشتن است و حامل مفاهيمى چون:👈 آسان بودن، كم خرج بودن و سودمندى مادى و اين جهانى نيز مى باشد.
به اين ترتيب مفاهيمى مثل «#وظيفه» و «#تكليف» ـ بدون منظور كردن نتايج عاجل ـ در نظام واژگانى اين عقل جايى نخواهد داشت. اما از نگاه شريعت هاى دينى، مفهوم «#عقل_و_عقلانيت»، صرفا در مفاهيمى مانند «#كارآمدى»، خلاصه و منحصر نمى شود. گاهى مفهوم وظيفه، بر كل مفهوم كارآمدى، سودمندى عاجل و مانند آن حكومت مى كند؛ يعنى، چه بسيار كه رفتار و موضعى در مقياس و قاموس «#عقل_مدرن»، رفتارى غيركارآمد و غلط قلمداد؛ اما از منظر انجام وظيفه، درست باشد.
بنابراين كسانى كه از منظر #عقلانيت ابزارى و سكولار، به مسائل اجتماعى و سياسى مى نگرند، ضرورت تشكيل #حكومت_اسلامى_و #ولايت_فقيه جامع شرايط را ـ كه در حيطه مؤلفه هاى #عقلانيت_سكولار نيست ـ بر نمى تابند.
🟥سه. #مقدمات_احكام_عقلى🟥
از آنجا كه #احكام_عقلى، مبتنى بر #تصوّر و #درك_صحيح موضوع و مقدّمات است؛✔️ #جهل و يا #فهم و تصوّر ناصحيح مقدّمات، مانعى در شناخت #عقل_محسوب مى شود. بر اين اساس، كسانى كه درك و شناخت صحيحى از آموزه هاى سياسى ـ اجتماعى #دين_مبين_اسلام_ندارند يا تنها راه شناخت را #حسّ و #تجربه مى دانند؛ از ديدگاهى #مادى به جهان مى نگرند و براى انسان تنها غاياتى مادى و اين جهانى باور دارند و براى وحى و شريعت جايگاهى #قائل_نيستند. حال اينان چگونه مى توانند به ضرورت «#ولايت_فقيه» براى اداره و رهبرى جامعه اسلامى در عصر غيبت پى ببرند؟!
بر اين اساس درك ولايت فقيه از طريق عقل، در گرو توجه به مسائل ياد شده است. #امام_خمينى (رحمه الله) مى فرمايد: « #قضيه_ولايت_فقيه، بعد از تصور اطراف، موضوع، محمول و مورد آن، به گونه اى روشن است كه از مسائل نظرى شمرده نمى شود و احتياجى به بحث و دليل ندارد»🔶. #ليكن_فهم و درك اين امر #بديهى، مبتنى بر جهان بينى دينى، #عقلانيت_اسلامى و شناخت ماهيت و قلمرو اجتماعى آن است.✔️
🟣🔵🟢🟡🔴🟠🟥
📗📘 كتاب البيع، ج 2، ص 467.
جهت مطالعه بيشتر ر.ك:
الف. انديشه هاى فقهى ـ سياسى امام خمينى؛
ب. جمعى از نويسندگان، فرهنگ واژه ها، ص 558؛
پ. خسروپناه، عبدالحسين، كلام جديد، ص 63.
🟪🟦🟩🟥🟧🟨⚫️
💢 #لزوم_عقلى_ولايت_فقيه 💢
چرایی انکار مساله عقلانی ولایت فقیه
. #اگر_ولايت_فقيه_مسئله اى_عقلانى ، #پس_چرا_هنوز_برخى_آن_را #رد مى كنند❓
#پاسخ⤵️
#يك_عقلانيت_دينى
#آنچه_در_ادله «#ولايت_فقيه» به عنوان «#ادله_عقلى» #استفاده مى شود، بر اساس «#عقلانيت_دينى» است؛ #نه «#عقلانيت_سكولار». بين اين دو #تفاوت_هاى بسيار زيادى وجود دارد و مبنا قرار دادن هر كدام، داراى نتايج مختلفى است. #عقلانيت_سكولار، اساسا #دخالت_خدا_و_دين_در_زندگى انسان را #نفى مى كند و انسان را خرد بسنده مى داند. اين نگرش را در اصطلاح #راسيوناليسم (Rationalism) يا #خرد_بسندگى مى نامند.
در چنين نگرشى، نقش دين در مديريت اجتماعى #نفى مى شود و نه تنها ولايت فقيه؛ كه #ولايت_معصومان و #پيامبر و خدا نيز #منتفى اعلام مى شود.
از طرف ديگر اساس #عقلانيت_سكولار، خرد ابزارى (Instrumental Reason) است كه قادر به #كشف_حقيقت و در جست و جوى آن نيست و اعتبار نظرى ندارد؛ بلكه در پى سامان دهى عملى امور بر وفق مراد و پسند انسان و رساندن آدمى به خواسته هاى دنيايى اش مى باشد.
در برابر اين انگاره انديشه هاى الهى و فلسفه هاى توحيدى مدعى وجود مرتبه متعالى ترى از عقل هستند كه تنها عمل و عنايت آن، شكل دادن به جهان ـ آن چنان كه آدمى خوش مى دارد و مى پسندد ـ نيست👈 بلكه مى تواند در كشف جنبه هايى از حقيقت نيز به كار آيد. از طرفى عقل عملى ـ #بنابر_تصريح_نصوص دينى ـ علاوه بر تدبيرگرى در امر معاش؛ كاركردى عمده تر و ماناتر نيز دارد و آن راه يابى به حوزه ارزش ها، اخلاقيات و تدبير براى سعادت فرجامين و زندگى ابدى (معاد) است. در نگاه دينى حتى همه فعاليت هاى قسم اول (معاش) نيز در اين راستا قرار مى گيرد و هويّت و معنا مى يابد.
🔷🔶دو. #عقلانيت_ابزارى🔷🔶
مشكل اساسى «#عقل_ابزارى» در بى التفاتى به غايت شناسى و ناديده انگاشتن جهت حركت و در سو گم كردگى آن است. يكى از ويژگى هاى «#عقلانيت_ابزارى» اينكه در انتخاب هدف و برنامه ريزى، تنها و تنها بر«#عملى_بودن» و «#كار_آمدى» تأكيد دارد. عملى بودن مفهومى #فراخ تر از امكان داشتن است و حامل مفاهيمى چون:👈 آسان بودن، كم خرج بودن و سودمندى مادى و اين جهانى نيز مى باشد.
به اين ترتيب مفاهيمى مثل «#وظيفه» و «#تكليف» ـ بدون منظور كردن نتايج عاجل ـ در نظام واژگانى اين عقل جايى نخواهد داشت. اما از نگاه شريعت هاى دينى، مفهوم «#عقل_و_عقلانيت»، صرفا در مفاهيمى مانند «#كارآمدى»، خلاصه و منحصر نمى شود. گاهى مفهوم وظيفه، بر كل مفهوم كارآمدى، سودمندى عاجل و مانند آن حكومت مى كند؛ يعنى، چه بسيار كه رفتار و موضعى در مقياس و قاموس «#عقل_مدرن»، رفتارى غيركارآمد و غلط قلمداد؛ اما از منظر انجام وظيفه، درست باشد.
بنابراين كسانى كه از منظر #عقلانيت ابزارى و سكولار، به مسائل اجتماعى و سياسى مى نگرند، ضرورت تشكيل #حكومت_اسلامى_و #ولايت_فقيه جامع شرايط را ـ كه در حيطه مؤلفه هاى #عقلانيت_سكولار نيست ـ بر نمى تابند.
🟥سه. #مقدمات_احكام_عقلى🟥
از آنجا كه #احكام_عقلى، مبتنى بر #تصوّر و #درك_صحيح موضوع و مقدّمات است؛✔️ #جهل و يا #فهم و تصوّر ناصحيح مقدّمات، مانعى در شناخت #عقل_محسوب مى شود. بر اين اساس، كسانى كه درك و شناخت صحيحى از آموزه هاى سياسى ـ اجتماعى #دين_مبين_اسلام_ندارند يا تنها راه شناخت را #حسّ و #تجربه مى دانند؛ از ديدگاهى #مادى به جهان مى نگرند و براى انسان تنها غاياتى مادى و اين جهانى باور دارند و براى وحى و شريعت جايگاهى #قائل_نيستند. حال اينان چگونه مى توانند به ضرورت «#ولايت_فقيه» براى اداره و رهبرى جامعه اسلامى در عصر غيبت پى ببرند؟!
بر اين اساس درك ولايت فقيه از طريق عقل، در گرو توجه به مسائل ياد شده است. #امام_خمينى (رحمه الله) مى فرمايد: « #قضيه_ولايت_فقيه، بعد از تصور اطراف، موضوع، محمول و مورد آن، به گونه اى روشن است كه از مسائل نظرى شمرده نمى شود و احتياجى به بحث و دليل ندارد»🔶. #ليكن_فهم و درك اين امر #بديهى، مبتنى بر جهان بينى دينى، #عقلانيت_اسلامى و شناخت ماهيت و قلمرو اجتماعى آن است.✔️
🟣🔵🟢🟡🔴🟠🟥
📗📘 كتاب البيع، ج 2، ص 467.
جهت مطالعه بيشتر ر.ك:
الف. انديشه هاى فقهى ـ سياسى امام خمينى؛
ب. جمعى از نويسندگان، فرهنگ واژه ها، ص 558؛
پ. خسروپناه، عبدالحسين، كلام جديد، ص 63.
🟪🟦🟩🟥🟧🟨⚫️
#ولایت_فقیه_در_کلام_علما👇👇👇
ملا احمد نراقی رحمه الله که یکی از بزرگترین علما و فقها و استاد بزرگی چون شیخ انصاری بوده است در کتاب عوائد الایام مینویسد:
فالدليل عليه بعد ظاهر الإجماع- حيث نصّ به كثير من الأصحاب بحيث يطهر منهم كونه من المسلّمات- ما صرّحت به الأخبارالمتقدمة من كونه 👈وارث الأنبياء، و أمين الرسل، و خليفة الرسول، و حصن الإسلام، و مثل الأنبياء و بمنزلتهم، و الحاكم و القاضي و الحجة من قبلهم، و أنه المرجع في جميع الحوادث، و أنّ على يده مجاري الأمور و الأحكام، و أنه الكافل لأيتامهم الذين يراد بهم الرعية.👉فإنّ من البديهيات التي يفهمها كل عامي و عالم و يحكم بها: أنه إذا قال نبيّ لأحد عند مسافرته أو وفاته: 👈فلان وارثي، و مثلي، و بمنزلتي، و خليفتي، و أميني، و حجتي، و الحاكم من قبلي عليكم، و المرجع لكم في جميع حوادثكم، و بيده مجاري أموركم و أحكامكم، و هو الكافل لرعيتي، أنّ له كل ما كان لذلك النبي في أمور الرعية و ما يتعلق بأمّته👉
📗ترجمه:
دلیل بر آن (ولایت فقیه) بعد از اجماع ظاهری که کثیری از اصحاب به آن اشاره کرده اند که از مسلمات است این است که اخبار تصریح کرده اند 👈عالم وارث انبایست و امین پیامبران است و خلیفه رسول است و دژ مستحکم اسلام و همانند انبیا و به منزله آنان است و حاکم قاضی و حجت است و در جمیع حوادث مرجع است و مجاری امور و احکام بدست اوست و از بدیهیاتی که ☚هر عامی متوجه میشود☛ اینست که هنگامی که پیامبر در یک مسافرت به یک نفر بگوید:تو وارث،خلیفه،امین،حجت و بدست گیرنده امور هستی هر آنچه که از مقام برای پیامبر ثابت است برای او نیز میباشد✅✅👉
📘📕عوائد الایام ج۱ص۵۳۷-۵۳۶
https://is.gd/eC2NK3
هر چند جلالت این عالم بر کسی پوشیده نیست لکن مختصری از شرح حال ایشان را نقل میکنیم:
صاحب «روضات الجنات» علامه خوانساری او را اینچنین ستوده:
👈نراقی دریایی متلاطم(از علم) و استادی ماهر و استوانه ای عظیم و ادیبی شاعر از بزرگان دین و مجتهدین بود و از کودکی دارای حکمت و دانش بود در اکثر علوم متبحر بود علی الخصوص اصول و فقه و ریاضیات و نجوم...👉
📙📗روضات الجنات ج۱ص۹۵
https://is.gd/cmtYxN
👌کلام این عالم فرزانه بسیار دقیق و واضح است و نیاز به شرح ندارد
#ولایت_فقیه
#محقق_نراقی
#فقاهت
#علیرضا✍
ملا احمد نراقی رحمه الله که یکی از بزرگترین علما و فقها و استاد بزرگی چون شیخ انصاری بوده است در کتاب عوائد الایام مینویسد:
فالدليل عليه بعد ظاهر الإجماع- حيث نصّ به كثير من الأصحاب بحيث يطهر منهم كونه من المسلّمات- ما صرّحت به الأخبارالمتقدمة من كونه 👈وارث الأنبياء، و أمين الرسل، و خليفة الرسول، و حصن الإسلام، و مثل الأنبياء و بمنزلتهم، و الحاكم و القاضي و الحجة من قبلهم، و أنه المرجع في جميع الحوادث، و أنّ على يده مجاري الأمور و الأحكام، و أنه الكافل لأيتامهم الذين يراد بهم الرعية.👉فإنّ من البديهيات التي يفهمها كل عامي و عالم و يحكم بها: أنه إذا قال نبيّ لأحد عند مسافرته أو وفاته: 👈فلان وارثي، و مثلي، و بمنزلتي، و خليفتي، و أميني، و حجتي، و الحاكم من قبلي عليكم، و المرجع لكم في جميع حوادثكم، و بيده مجاري أموركم و أحكامكم، و هو الكافل لرعيتي، أنّ له كل ما كان لذلك النبي في أمور الرعية و ما يتعلق بأمّته👉
📗ترجمه:
دلیل بر آن (ولایت فقیه) بعد از اجماع ظاهری که کثیری از اصحاب به آن اشاره کرده اند که از مسلمات است این است که اخبار تصریح کرده اند 👈عالم وارث انبایست و امین پیامبران است و خلیفه رسول است و دژ مستحکم اسلام و همانند انبیا و به منزله آنان است و حاکم قاضی و حجت است و در جمیع حوادث مرجع است و مجاری امور و احکام بدست اوست و از بدیهیاتی که ☚هر عامی متوجه میشود☛ اینست که هنگامی که پیامبر در یک مسافرت به یک نفر بگوید:تو وارث،خلیفه،امین،حجت و بدست گیرنده امور هستی هر آنچه که از مقام برای پیامبر ثابت است برای او نیز میباشد✅✅👉
📘📕عوائد الایام ج۱ص۵۳۷-۵۳۶
https://is.gd/eC2NK3
هر چند جلالت این عالم بر کسی پوشیده نیست لکن مختصری از شرح حال ایشان را نقل میکنیم:
صاحب «روضات الجنات» علامه خوانساری او را اینچنین ستوده:
👈نراقی دریایی متلاطم(از علم) و استادی ماهر و استوانه ای عظیم و ادیبی شاعر از بزرگان دین و مجتهدین بود و از کودکی دارای حکمت و دانش بود در اکثر علوم متبحر بود علی الخصوص اصول و فقه و ریاضیات و نجوم...👉
📙📗روضات الجنات ج۱ص۹۵
https://is.gd/cmtYxN
👌کلام این عالم فرزانه بسیار دقیق و واضح است و نیاز به شرح ندارد
#ولایت_فقیه
#محقق_نراقی
#فقاهت
#علیرضا✍
تقریر شبهه :
«اگر حکومتی مشروعیت الهی داشته باشد قطعا احکام الله را اجرا میکند» صحت این جمله واضح است.جدای از مسئله قیاس شرعی، مغالطهای که طرفداران ولایت فقیه دچار آن میشوند، این است که به طور ضمنی ادعا میکنند: «چون جمهوری اسلامی احکام را اجرا میکند، بنابراین مشروعیت الهی دارد.» در حالی که لزوما نمیتوان این نتیجه را گرفت و این استنتاج دچار مغالطه «وضع تالی» شده است.
ج : نویسنده شبهه ـ استدلال موافقین حکومت را چنین بیان میدارد :
الف : اگر حکومت جمهوری اسلامی ایران ، مشروعیت الهی داشته باشد قطعا احکام الله را اجرا میکند.
ب : اما حکومت جمهوری اسلامی ایران ، احکام را اجراء میکند.
نتیجه : لذا این حکومت دارای مشروعیت است.
نقد مخالف : اجراء کردن احکام ، توسّط حکومت ، لزوما به معنای مشروعیتِ آن نیست ، چه بسا حکومت جائر ـ همچون بنی عباس و... هم احکام را اجراء کند ، اما این به معنای مشروعیتِ آن حکومت است ؟!
ج : اوّلا چرا نویسنده شبهه ؛ مارا ملزَم به این استدلال میکند ؟!
این اوّل کلام است و باید روشن شود.
اما ما تحلیل شبهه کننده را روشن تر میکنیم.
اینکه حکومتی جائر ؛ حکمی را به درستی اجراء کند :
1. در اجرای آن حکم به نحو جزئی مشروعیت دارد و ربطی به مشروعیتش به نحوِ کلّی ندارد.
2. هم مشروعیتی جزئی ( در اجرای آن حکم ) داشته باشد و هم اینکه کلّیتاً دارای مشروعیت باشد.
3. نه دارای مشروعیتی جزئی باشد و نه دارای مشروعیتی کلّی باشد.
چون محلّ بحثِ ما ـ حکومتِ جائر است ، مطمئناً فرض دوم باطل است و فقط فرض 1 و 3 ـ باقی میماند ـ لهذا اگر بگوییم که فرض یکم ؛ صحیح باشد ـ نقد نویسنده صحیح است وَ چه بسا حکومتهای جائر هم احکام را اجراء میکنند ولی کلّیتاً دارای مشروعیت نیستند.
اما اگر فقط ـ فرض سوّم را صحیح بدانیم ؛ نقد نویسنده وارد نیست ؛ چرا که اجرای احکام به نحوِ صحیح را برابر با مشروعیتِ آن حکومت دانسته ایم و این یعنی اینکه شقّ دومی وجود ندارد و لزوما هراجرای حکمی صحیح ؛ برابر با مشروعیتِ آن است.
اما استدلال مختار خودمان :
الف : حکومت صحیح [ در زمان غیبت ] یا برای پیشوایی عادل است و یا غیر عادل
ب : اما حکومت صحیح برای پیشوایی غیرعادل ـ متصوّر نیست.
نتیجه : لذا برای پیشوایی عادل است.
اثبات مقدّمات :
پرواضح است که بحث ما درباره زمان غیبت است و نه #هرزمانی ـ ثانیا دو شق مطرح است :
الف : پیشوایی عادل
ب : پیشوایی غیرعادل
لهذا بین این دو شق ـ شقّ دوم باطل است و پرواضح است که شقّ اول بر شقّ دوم ترجیح دارد.
________________
#رسوایی_کانال_دروغ_خرافات
«اگر حکومتی مشروعیت الهی داشته باشد قطعا احکام الله را اجرا میکند» صحت این جمله واضح است.جدای از مسئله قیاس شرعی، مغالطهای که طرفداران ولایت فقیه دچار آن میشوند، این است که به طور ضمنی ادعا میکنند: «چون جمهوری اسلامی احکام را اجرا میکند، بنابراین مشروعیت الهی دارد.» در حالی که لزوما نمیتوان این نتیجه را گرفت و این استنتاج دچار مغالطه «وضع تالی» شده است.
ج : نویسنده شبهه ـ استدلال موافقین حکومت را چنین بیان میدارد :
الف : اگر حکومت جمهوری اسلامی ایران ، مشروعیت الهی داشته باشد قطعا احکام الله را اجرا میکند.
ب : اما حکومت جمهوری اسلامی ایران ، احکام را اجراء میکند.
نتیجه : لذا این حکومت دارای مشروعیت است.
نقد مخالف : اجراء کردن احکام ، توسّط حکومت ، لزوما به معنای مشروعیتِ آن نیست ، چه بسا حکومت جائر ـ همچون بنی عباس و... هم احکام را اجراء کند ، اما این به معنای مشروعیتِ آن حکومت است ؟!
ج : اوّلا چرا نویسنده شبهه ؛ مارا ملزَم به این استدلال میکند ؟!
این اوّل کلام است و باید روشن شود.
اما ما تحلیل شبهه کننده را روشن تر میکنیم.
اینکه حکومتی جائر ؛ حکمی را به درستی اجراء کند :
1. در اجرای آن حکم به نحو جزئی مشروعیت دارد و ربطی به مشروعیتش به نحوِ کلّی ندارد.
2. هم مشروعیتی جزئی ( در اجرای آن حکم ) داشته باشد و هم اینکه کلّیتاً دارای مشروعیت باشد.
3. نه دارای مشروعیتی جزئی باشد و نه دارای مشروعیتی کلّی باشد.
چون محلّ بحثِ ما ـ حکومتِ جائر است ، مطمئناً فرض دوم باطل است و فقط فرض 1 و 3 ـ باقی میماند ـ لهذا اگر بگوییم که فرض یکم ؛ صحیح باشد ـ نقد نویسنده صحیح است وَ چه بسا حکومتهای جائر هم احکام را اجراء میکنند ولی کلّیتاً دارای مشروعیت نیستند.
اما اگر فقط ـ فرض سوّم را صحیح بدانیم ؛ نقد نویسنده وارد نیست ؛ چرا که اجرای احکام به نحوِ صحیح را برابر با مشروعیتِ آن حکومت دانسته ایم و این یعنی اینکه شقّ دومی وجود ندارد و لزوما هراجرای حکمی صحیح ؛ برابر با مشروعیتِ آن است.
اما استدلال مختار خودمان :
الف : حکومت صحیح [ در زمان غیبت ] یا برای پیشوایی عادل است و یا غیر عادل
ب : اما حکومت صحیح برای پیشوایی غیرعادل ـ متصوّر نیست.
نتیجه : لذا برای پیشوایی عادل است.
اثبات مقدّمات :
پرواضح است که بحث ما درباره زمان غیبت است و نه #هرزمانی ـ ثانیا دو شق مطرح است :
الف : پیشوایی عادل
ب : پیشوایی غیرعادل
لهذا بین این دو شق ـ شقّ دوم باطل است و پرواضح است که شقّ اول بر شقّ دوم ترجیح دارد.
________________
#رسوایی_کانال_دروغ_خرافات
ندای اسلام
#ولایت_فقیه_در_کلام_علما👇👇👇 ملا احمد نراقی رحمه الله که یکی از بزرگترین علما و فقها و استاد بزرگی چون شیخ انصاری بوده است در کتاب عوائد الایام مینویسد: فالدليل عليه بعد ظاهر الإجماع- حيث نصّ به كثير من الأصحاب بحيث يطهر منهم كونه من المسلّمات- ما صرّحت…
#ولایت_فقیه_در_کلام_علما
🔷آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی رضوان الله علیه از شاگردان مبرز مرحوم آیت الله العظمی خویی پیرامون مسئله حق حکومت فقیهان چنین گفته است:
والذي نقول به هو أن الولاية على الامور الحسبية بنطاقها الواسع، وهي كل ما علم أن الشارع يطلبه ولم يعين له مكلفا خاصا، ومنها بل أهمها 👈إدارة نظام البلاد وتهيئة المعدات والإستعدادات للدفاع عنها، فإنها ثابتة للفقيه الجامع للشرائط👉
📕ترجمه:آنچه ما قبول داریم این است که گستره ولایت بر امور حسبه وسیع است و امور حسبه هر آن چیزی است که شارع آنرا میطلبد اما شخص خاصی را برای آن مامور نکرده است
👈از جمله امور حسبه و بلکه از مهم ترین آنها اداره نظم شهرها و جوامع و نیز تهیه سلاح برای دفاع از آنها است که این حق برای فقیه جامع الشرایط ثابت است👉
📚صراط النجاة ج۱ص۱۰
https://bit.ly/3cRizQw
همانطور که از کلام این فقیه بزرگ روشن است ایشان اداره نظم بلاد اسلامی و تهیه سلاح و تدابیر لازم برای دفاع از آنرا که در واقع همان حق حکومت است برای فقیه جامع الشرایط ثابت میداند✅
🔷آیت الله العظمی اسحاق فیاض سلمه الله از مراجع نجف اشرف و از دیگر شاگردان زبده مرحوم خویی نیز در این خصوص میگوید:
📕📕چنانچــه فــرض کنــیم کــه فقیــه آزاد باشــد و مــانعی از تسکیل حکومت اسلامی بر اساس اصل حاکمیت دین بر سر راه او نباشد
👈 بـر وي واجـب اسـت کـه بـه تشـکیل حکومـت
اســلامی بپــردازد.👉
روشــن اســت کــه تشــکیل حکومــت اســلامی بــا تمامیت ارکان و مولفه هایش بدون ولایت و اختیارات گسترده برای فقیه امکان پذیر نیست
👈فقیـه بایـد در وضـع قـانون بـر حسـب
مقتضیات، شرایط، نیـاز زمـان، منـافع همگـانی مـردم و در جاهـایی کـه خلا قانونی وجود دارد از اختیارات پر دامنه ای برخوردار باشد👉
📚شیوة تشکیل حکومت اسلامی
آیت الله العظمی محمّد اسحاق فیاض،مترجم:موسی دانش ص۱۳
🔷نتیجه کلام این دو مجتهد بزرگ این است که فقیه در زمان غیبت حق حکومت داشته و حکومت او مشروعیت دینی دارد
#آیت_الله_تبریزی
#آیت_الله_فیاض
#حکومت_فقها
#علیرضا ✍
🔷آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی رضوان الله علیه از شاگردان مبرز مرحوم آیت الله العظمی خویی پیرامون مسئله حق حکومت فقیهان چنین گفته است:
والذي نقول به هو أن الولاية على الامور الحسبية بنطاقها الواسع، وهي كل ما علم أن الشارع يطلبه ولم يعين له مكلفا خاصا، ومنها بل أهمها 👈إدارة نظام البلاد وتهيئة المعدات والإستعدادات للدفاع عنها، فإنها ثابتة للفقيه الجامع للشرائط👉
📕ترجمه:آنچه ما قبول داریم این است که گستره ولایت بر امور حسبه وسیع است و امور حسبه هر آن چیزی است که شارع آنرا میطلبد اما شخص خاصی را برای آن مامور نکرده است
👈از جمله امور حسبه و بلکه از مهم ترین آنها اداره نظم شهرها و جوامع و نیز تهیه سلاح برای دفاع از آنها است که این حق برای فقیه جامع الشرایط ثابت است👉
📚صراط النجاة ج۱ص۱۰
https://bit.ly/3cRizQw
همانطور که از کلام این فقیه بزرگ روشن است ایشان اداره نظم بلاد اسلامی و تهیه سلاح و تدابیر لازم برای دفاع از آنرا که در واقع همان حق حکومت است برای فقیه جامع الشرایط ثابت میداند✅
🔷آیت الله العظمی اسحاق فیاض سلمه الله از مراجع نجف اشرف و از دیگر شاگردان زبده مرحوم خویی نیز در این خصوص میگوید:
📕📕چنانچــه فــرض کنــیم کــه فقیــه آزاد باشــد و مــانعی از تسکیل حکومت اسلامی بر اساس اصل حاکمیت دین بر سر راه او نباشد
👈 بـر وي واجـب اسـت کـه بـه تشـکیل حکومـت
اســلامی بپــردازد.👉
روشــن اســت کــه تشــکیل حکومــت اســلامی بــا تمامیت ارکان و مولفه هایش بدون ولایت و اختیارات گسترده برای فقیه امکان پذیر نیست
👈فقیـه بایـد در وضـع قـانون بـر حسـب
مقتضیات، شرایط، نیـاز زمـان، منـافع همگـانی مـردم و در جاهـایی کـه خلا قانونی وجود دارد از اختیارات پر دامنه ای برخوردار باشد👉
📚شیوة تشکیل حکومت اسلامی
آیت الله العظمی محمّد اسحاق فیاض،مترجم:موسی دانش ص۱۳
🔷نتیجه کلام این دو مجتهد بزرگ این است که فقیه در زمان غیبت حق حکومت داشته و حکومت او مشروعیت دینی دارد
#آیت_الله_تبریزی
#آیت_الله_فیاض
#حکومت_فقها
#علیرضا ✍
اندر مزخرفات یک ملحد معاند.
میگوید رابطه معناداری بین << عدم پشتیبانی از ولایت فقیه >> و << آسیب رسیدن به مملکت >> وجود ندارد.
میگویم :
ای معاند تحریف گر ـ پرواضح است که تشکیل مملکت اسلامی و حکومت اسلامی ـ ارجحیت دارد بر عدم تشکیل آن و اگر این مهمّ فراهم نشود ـ دچار انتخاب مادون شده ایم که انتخابی است ناپسند.
این جواب اشکال بچه گانه شما.
میگوید رابطه معناداری بین << عدم پشتیبانی از ولایت فقیه >> و << آسیب رسیدن به مملکت >> وجود ندارد.
میگویم :
ای معاند تحریف گر ـ پرواضح است که تشکیل مملکت اسلامی و حکومت اسلامی ـ ارجحیت دارد بر عدم تشکیل آن و اگر این مهمّ فراهم نشود ـ دچار انتخاب مادون شده ایم که انتخابی است ناپسند.
این جواب اشکال بچه گانه شما.
6_ممکن است منظور قیام هایی باشند که هدف غیر #الهی داشته باشد یا بدون تهیه #مقدمات و اسباب لازم و قبل از فرا رسیدن #زمان مناسب اقدام شود. اما اگر #رهبر قیام، نه به عنوان #مهدویت و نه به منظور تأسیس حکومتی در برابر حاکمیت #الله، بلکه به منظور دفاع از #اسلام و #قرآن و مبارزه با #ظلم و استکبار و به قصد تأسیس #حکومت اسلامی و اجرای کامل #قوانین آسمانی #قیام کرد و مقدمات #نهضت را نیز پیش بینی نمود و مردم را به یاری طلبید، هم مطابق با آیات قرآن و هم مطابق با بسیاری از روایات #دینی است. روایات مذکور چنین #نهضت و #انقلابی را مردود نمی شمارد و پرچم چنین نهضتی را پرچم #طاغوت نمی شمارد. #تأسیس چنین #حکومتی به منظور #حاکمیت_الله و در مسیر #حکومت جهانی #حضرت _مهدی(عج) و زمینه #ساز آن می باشد. بنابر این احادیث مذکور مخالف چنین قیام و نهضتی نخواهد بود.7_ این احادیث(مخالف قیام) در شرائطی صادر شده است که عده ای از #علویان و یا حتی از #عباسیان، برای مقابله با #حکومت اموی و با استفاده از #جهل مردم، خود را به عنوان #مهدی موعود که #پیامبر(ص) وعده #ظهور او را بشارت داده بود، #قلمداد می کردند و از مردم برای خود به عنوان #مهدی_منتظر #بیعت می گرفتند. در چنین اوضاعی #ائمه(ع) با موضع گیری به جا جلوی سوء استفاده آنان را گرفتند. شاهد قضیه این است که #مهدی_عباسی که یکی از #خلفای_ظالم_عباسی است، به همین جهت لقب #مهدی به خود داده و از مردم #بیعت گرفت. نیز محمد بن عبدالله بن الحسن _ معروف به #نفس _زکیه، به نام #مهدی_موعود برای خود از مردم #بیعت می گرفت. حتی از امام #صادق(ع) خواست که به نام #مهدی آل محمد(ص) با او #بیعت کند و همراه او در جنگ با #بنی_امیه شرکت نماید! وقتی امام #صادق(ع) حاضر به #بیعت با این عنوان نشد #عبدالله" پدر محمد، سخت عصبانی شد و به حضرت، سخنان #ناروایی ابراز داشت8_ حضرت در این مناظره به #عبدالله می فرماید: نه پسر تو #مهدی_موعود است و نه الان #وقت _قیام است. اگر می خواهید برای !خدا غضب کرده و امر به معروف و نهی از منکر نمایید، پدر محمد، #شیخ ما هستی و بفرمایید #رهبری قیام را بر عهده بگیرید. ما نیز با شما #بیعت می کنیم. 9_ این روایت دلیل بر این است که از نظر #ائمه هر #قیامی محکوم نبوده، بلکه امام(ع) برای شرکت در #قیامی که برای امر به معروف و نهی از منکر باشد، اعلام همکاری نموده، این گونه #قیام و انقلاب را #امضا_نموده و #مشروع اعلام فرموده است. غالب روایات نهی از #قیام که برخی به آن استناد نموده اند، از این نوع روایات و در چنین فضایی #صادر شده است و منع از #قیام مشروط و ناظر به افراد #خاص است، نه مطلق. #انقلاب_اسلامی ایران نیز به #رهبری_فقیهی جامع شرایط و آگاه به شرایط زمان و مکان شکل گرفته است. #رهبری که انگیزه الهی او و اخلاص او مورد #اعتراف دوست و دشمن بود. همگان می دانستند که او جز برای اهداف #الهی و #اسلامی و اجرای قوانین #الهی قیام نکرده و در راه نهضت نیز به همه قوانین #خدایی پایبند است. او در این مسیر پیوسته مورد تایید عالمان #دینی و متفکران اسلامی #شیعه و #سنی بود. حتی علمایی که معتقد به تلاش برای تآسیس حکومت اسلامی نبودند، پس از تشکیل حکومت اسلامی #تآیید و حمایت از حکومت اسلامی را #لازم می دانند. بنا بر این روایات نهی مربوط به جریانات ویژه ای است. در دوره #غیبت مانند دوره حضور #وظیفه داریم امر به معروف و نهی از منکر نماییم. استاد #علی_کورانی از علمای #لبنانی مقیم ایران، این گونه روایات را جمع آوری و دسته بندی کرده و در کتاب #عصر_ظهور توضیح داده است. به این کتاب مراجعه شود. پی نوشت ها: 1. مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 274 به بعد. 2. همان. 3. بحارلانوار،چاپ بیروت، ج 46، ص 143. 4. بحارالانوار، ج 47، ص 123، ح 172، باب 27 ؛ سفینه البحار، ماده هرن - منتهی الامال، ج 2، ص 267، چاپ هجرت. 5. ولایت فقیه، امام خمینی، ص 26. 6. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب. انتشارات زائر، ص 138. 7. دادگستر جهان نوشته ابراهیم امینی، قم، انتشارات شفق، 1378، چاپ هیجدهم، ص 284. 8. سیمای آفتاب، ص 142، نوشته دکترحبیب الله طاهری "به نقل از ارشاد مفید، ص 260". 9. همان، ص 143، به نقل از ارشاد مفید، ص 277.
2/2
#لبیک_یا_سید_علی_خامنه ای🌺🇮🇷
2/2
#لبیک_یا_سید_علی_خامنه ای🌺🇮🇷
شبهه:
«ولایت مطلقه فقیه» از نظر قرآن بیاساس و در حكم شرک، و از نظر روایات و فقه امری است مردود. حكومت صلاحیت تغيير احكام دين یا لغو يكطرفه تعهدات را ندارد.
پاسخ:
ظاهرا گوینده با جمله دوم می خواسته القاء کند: ولایت مطلقه فقیه به معنای لغو یک طرفه تعهدات است!
درحالی که هم جمله اول و هم جمله دوم هردو نادرست است.
اولا تمام فقها از ۱۲۰۰ سال پیش تا کنون ولایت فقیه را قبول داشته اند.
ثانیا ادله فراوانی از قرآن، احادیث و عقل در خصوص #ولایت_مطلقه_فقیه اقامه شده است. به طور نمونه به این حدیث دقت کنید:
ابن حنظله از امام صادق می پرسد: گاهی شیعیان در مورد مشکلی باید به سلطان یا قاضی مراجعه کنند. شما که میفرمایید به طاغوت نباید مراجعه کرد، پس چه کنیم؟
حضرت می فرمایند: به فقیهی شیعه مراجعه کنید که راوی حدیث ما باشد، اهل نظر در حلال و حرام باشد و آگاهی کامل به احکام ما داشته باشد ... من او را #حاکم بر شما گردانیدم. اگر کسی دستور او را کوچک شمارد دستور ما را کوچک شمرده و کسی که دستور ما را کوچک شمرد، دستور خدا کوچک شمرده و این در حد #شرک به خداست.
یکی از اسباب شبهات پیرامون #ولایت مطلقه فقیه، برداشت غلط از کلمه #مطلقه
#مطلقه در این اصلاح به معنای خودکامگی نیست بلکه ناظر به حیطه اختیارات ولی فقیه است. بلکه ولایت فقیه مقید به شرایطی چون عدالت، تقوا و ... می باشد که در صورت احراز فقدان آنها، فقیه از ولایت ساقط می گردد.
. وسائل، ج ۱۸، ص ۹۹
«ولایت مطلقه فقیه» از نظر قرآن بیاساس و در حكم شرک، و از نظر روایات و فقه امری است مردود. حكومت صلاحیت تغيير احكام دين یا لغو يكطرفه تعهدات را ندارد.
پاسخ:
ظاهرا گوینده با جمله دوم می خواسته القاء کند: ولایت مطلقه فقیه به معنای لغو یک طرفه تعهدات است!
درحالی که هم جمله اول و هم جمله دوم هردو نادرست است.
اولا تمام فقها از ۱۲۰۰ سال پیش تا کنون ولایت فقیه را قبول داشته اند.
ثانیا ادله فراوانی از قرآن، احادیث و عقل در خصوص #ولایت_مطلقه_فقیه اقامه شده است. به طور نمونه به این حدیث دقت کنید:
ابن حنظله از امام صادق می پرسد: گاهی شیعیان در مورد مشکلی باید به سلطان یا قاضی مراجعه کنند. شما که میفرمایید به طاغوت نباید مراجعه کرد، پس چه کنیم؟
حضرت می فرمایند: به فقیهی شیعه مراجعه کنید که راوی حدیث ما باشد، اهل نظر در حلال و حرام باشد و آگاهی کامل به احکام ما داشته باشد ... من او را #حاکم بر شما گردانیدم. اگر کسی دستور او را کوچک شمارد دستور ما را کوچک شمرده و کسی که دستور ما را کوچک شمرد، دستور خدا کوچک شمرده و این در حد #شرک به خداست.
یکی از اسباب شبهات پیرامون #ولایت مطلقه فقیه، برداشت غلط از کلمه #مطلقه
#مطلقه در این اصلاح به معنای خودکامگی نیست بلکه ناظر به حیطه اختیارات ولی فقیه است. بلکه ولایت فقیه مقید به شرایطی چون عدالت، تقوا و ... می باشد که در صورت احراز فقدان آنها، فقیه از ولایت ساقط می گردد.
. وسائل، ج ۱۸، ص ۹۹
🔴 #شبهه:
« #ولایت_مطلقه_فقیه» از نظر قرآن بیاساس و در حكم شرک، و از نظر روایات و فقه امری است مردود. حكومت صلاحیت تغيير احكام دين یا لغو يكطرفه تعهدات را ندارد.
🔵 #پاسخ:
✔️🔻 #ظاهرا گوینده با جمله دوم می خواسته القاء کند: ولایت مطلقه فقیه به معنای لغو یک طرفه تعهدات است!
درحالی که هم جمله اول و هم جمله دوم هردو نادرست است.
◀️ #اولا_تمام_فقها از ۱۲۰۰ سال پیش تا کنون #ولایت_فقیه را قبول داشته اند.
ثانیا ادله فراوانی از قرآن، احادیث و عقل در خصوص #ولایت_مطلقه_فقیه اقامه شده است. به طور نمونه به این حدیث دقت کنید:
🟡 #ابن_حنظله از امام صادق می پرسد:
گاهی شیعیان در مورد مشکلی باید به سلطان یا قاضی مراجعه کنند. شما که میفرمایید به طاغوت نباید مراجعه کرد، پس چه کنیم؟
🟢 حضرت می فرمایند: به فقیهی شیعه مراجعه کنید که راوی حدیث ما باشد، اهل نظر در حلال و حرام باشد و آگاهی کامل به احکام ما داشته باشد ... من او را #حاکم_بر_شما گردانیدم. اگر کسی دستور او را کوچک شمارد دستور ما را کوچک شمرده و کسی که دستور ما را کوچک شمرد، دستور خدا کوچک شمرده و این در حد #شرک_به_خداست.
🟥 یکی از اسباب شبهات پیرامون #ولایت_مطلقه_فقیه، برداشت غلط از کلمه #مطلقه_است.
🟦 #مطلقه در این اصلاح به معنای خودکامگی نیست بلکه ناظر به حیطه اختیارات ولی فقیه است. بلکه ولایت فقیه مقید به شرایطی چون عدالت، تقوا و ... می باشد که در صورت احراز فقدان آنها، فقیه از ولایت ساقط می گردد.
[1] . 📚 #وسائل، ج ۱۸، ص ۹۹
🖌 جناب حمید.
« #ولایت_مطلقه_فقیه» از نظر قرآن بیاساس و در حكم شرک، و از نظر روایات و فقه امری است مردود. حكومت صلاحیت تغيير احكام دين یا لغو يكطرفه تعهدات را ندارد.
🔵 #پاسخ:
✔️🔻 #ظاهرا گوینده با جمله دوم می خواسته القاء کند: ولایت مطلقه فقیه به معنای لغو یک طرفه تعهدات است!
درحالی که هم جمله اول و هم جمله دوم هردو نادرست است.
◀️ #اولا_تمام_فقها از ۱۲۰۰ سال پیش تا کنون #ولایت_فقیه را قبول داشته اند.
ثانیا ادله فراوانی از قرآن، احادیث و عقل در خصوص #ولایت_مطلقه_فقیه اقامه شده است. به طور نمونه به این حدیث دقت کنید:
🟡 #ابن_حنظله از امام صادق می پرسد:
گاهی شیعیان در مورد مشکلی باید به سلطان یا قاضی مراجعه کنند. شما که میفرمایید به طاغوت نباید مراجعه کرد، پس چه کنیم؟
🟢 حضرت می فرمایند: به فقیهی شیعه مراجعه کنید که راوی حدیث ما باشد، اهل نظر در حلال و حرام باشد و آگاهی کامل به احکام ما داشته باشد ... من او را #حاکم_بر_شما گردانیدم. اگر کسی دستور او را کوچک شمارد دستور ما را کوچک شمرده و کسی که دستور ما را کوچک شمرد، دستور خدا کوچک شمرده و این در حد #شرک_به_خداست.
🟥 یکی از اسباب شبهات پیرامون #ولایت_مطلقه_فقیه، برداشت غلط از کلمه #مطلقه_است.
🟦 #مطلقه در این اصلاح به معنای خودکامگی نیست بلکه ناظر به حیطه اختیارات ولی فقیه است. بلکه ولایت فقیه مقید به شرایطی چون عدالت، تقوا و ... می باشد که در صورت احراز فقدان آنها، فقیه از ولایت ساقط می گردد.
[1] . 📚 #وسائل، ج ۱۸، ص ۹۹
🖌 جناب حمید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 کلیپ های #دفاع_از_ولایت_فقیه
🎬 جلسه پنجم
💠چرا با وجودن معصوم نبودن ولی فقیه، این همه اختیارات به او داده شده است ⁉️⁉️
🎬 جلسه پنجم
💠چرا با وجودن معصوم نبودن ولی فقیه، این همه اختیارات به او داده شده است ⁉️⁉️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 کلیپ های #دفاع_از_ولایت_فقیه
🎬 جلسه هفتم
💠👈👈👈 یکی از مهمترین و خطرناک ترین شبهات پیرامون ولایت فقیه 👈 طبق روایات، آیا هر قیامی قبل از ظهور امام زمان (عج) باطل است ؟؟؟ پس ولایت فقیه هم باطل است؟ 👉👉👉
🎬 جلسه هفتم
💠👈👈👈 یکی از مهمترین و خطرناک ترین شبهات پیرامون ولایت فقیه 👈 طبق روایات، آیا هر قیامی قبل از ظهور امام زمان (عج) باطل است ؟؟؟ پس ولایت فقیه هم باطل است؟ 👉👉👉
🔅میفرمایند:«مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله، الامناء علی حلاله و حرامه...؛ جریان کارها و احکام الهی، به دست علمای دین است که امین حلال و حرام خداوند میباشند.»
🔅این حدیث ،عهدهدار مسؤولیت حکومت و تدبیر امور امت و نظام جامعه اسلامی را فقهایی معرفی میکند که به شریعت و دین خدا متعهدند.
🔰حدود #ولایتولیفقیه:
دلیلهایی که برای اثبات #ولایتفقیه ذکر شد، بنابه نظر بیشتر فقها، اقتضای اطلاق #ولایتفقیه را دارد و مقتضای آن این است که همه اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است، برای فقیه نیز ثابت باشد.
#ولیفقیه از این نظر هیچ حد و حصری ندارد؛ مگر آنکه دلیلی اقامه شود که برخی از اختیارات امام معصوم به #ولیفقیه داده نشده باشد؛ همانگونه که بر اساس نظر مشهور فقهای شیعه در مسئله جهاد ابتدایی همینگونه است که اعلان جهاد ابتدایی از اختیارات ویژه شخص معصوم است.
این همان چیزی است که از آن به #ولایتمطلقهفقیه تعبیر میشود. در این جا عدهای ناآگاهانه و شاید آگاهانه در صددند که از «اطلاق» #ولایتفقیه سوءاستفاده کنند و آن را به معنای دیکتاتوری فقیه و یا سلطنت و استبداد فقهی معنا کنند.
در پاسخ شبهه، باید به این نکته مهم توجه کنیم که گرچه ظاهر این تعبیر، (#ولایتمطلقهفقیه) همین معنا را افاده میکند که #ولیفقیه هیچ قید و بند و حد و مرزی ندارد؛ اما باید دقت کنیم که فقیه به هر کسی اطلاق نمیشود، به خصوص به فقیهی که بخواهد بر مردم، ولایت و حکومت داشته باشد. اختیارات #ولیفقیه در محدوده فقاهت، مطلق است.
🔰«#ولیفقیه» بودن، شرایط علمی و عملی فراوان لازم دارد.
در روایت معروف امام زمان میخوانیم:
«از میان فقها، آنان که بر نفس خود مسلطند و از دین خود حفاظت و پاسداری میکنند و با هوای نفس مخالفت مینمایند و مطیع دستورات مولای خود هستند، اینان شایسته آنند که توده مردم از آنان تقلید کنند.»
در این حدیث، قیودی برای مرجعیت و زعامت بیان شده است که اگر کسی این شرایط را نداشته باشد تخصصا از دایره تقلید و مرجعیت خارج است؛ چه رسد به مسئله رهبری و زعامت؛ بنابراین، این قیود،جلوی دیکتاتوری، استبداد و هوسرانی او را میگیرد؛ همانطور که عصمت امامان، با هوسرانی، استبداد و دیکتاتوری ناسازگار است.
🔰در پایان، به برخی از شبهات در این زمینه اشاره میشود:
اختیاراتی که در قانون اساسی برای #ولیفقیه بر شمرده شده، مستلزم تخصصهای مختلف است و به طور طبیعی، بودن این تخصصها در یک فرد مشکل است. در هر جامعه،متخصصان متعددی هستند که هر گروه دررشتهای خاص صاحب نظرند #ولیفقیه نیز باید مشاورانی از متخصصان مختلف داشته باشد:«وشاورهم فی الأمر» (آلعمران، ۱۵۹) تا آنها در مسائل متفاوت اظهار نظر کنند و نظر مشورتی خود را به ایشان انتقال دهند؛درنهایت، #ولیفقیه با توجه به مشورتهایی که انجام میدهد، تصمیم میگیرد و سخن نهایی را اعلام میکند؛ همان طور که در تمام کشورهای دنیا به رغم وجود اختلاف در نوع حکومت ـرهبران و رؤسای جمهور، مشاورانی دارند
❓آیامیتوان از #ولیفقیه انتقاد کرد؟
براساس اعتقادات دینی ما فقط پیشوایان معصوم،معصومند؛ از این رو هیچ کس ادعا نمیکند، احتمال اشتباهی در رفتار و نظرات #ولی فقیه نیست؛بنابراین احتمال خطا و اشتباه در مورد #ولیفقیه وجود دارد و ممکن دیگران به خطای او پی ببرند لذا میتوان از #ولیفقیه انتقاد کرد و نباید منافع و مصالح شخصی یا گروهی مانع انجام آن شود؛ اما لازم است شرایط حاکم در انتقاد کردن از فرد مسلمان رعایت شود:
1⃣پیش از انتقاد باید اصل موضوع، محرز و عیب و اشکال، قطعی باشد؛ نه آن که مبتنی بر شایعات و اخبار غیر قابل اعتماد ویا براساس حدس و گمان سخن بگوید؛
2⃣به منظور اصلاح و سازندگی،انتقاد شود؛ نه برای عیبجویی و رسوایی اشخاص؛
3⃣انتقاد،بر اثر دلسوزی،خیرخواهی و صمیمیت باشد؛نه به سبب برتریطلبی.
4⃣ازآنجا که #ولیفقیه، در مقام نیابت معصوم قرار دارد، از این رو از قداست والایی برخوردار است و رعایت کمال احترام وادب برای او ضروری است و حفظ حرمت و شأن او بر همه لازم است تا باعث سواستفاده دشمنان اسلام واقع نشود.
❓چرا #ولایتفقیه همانند ریاست جمهوری دورهای نباشد تا از مضرات تمرکز قدرت دردست یک نفر جلوگیری کنیم؟
📌چند نکته:
🔹دانشمندان سیاست، متفقند که اگر در کشوری بتوان از آفات نقطه ثبات جلوگیری کرد،چنین چیزی خود به خود رجحان دارد و یکی از آفات فساد، تغییر مدیر و حاکم جامعه است که ضایعات فراوانی را دارد؛بر همین اساس،در بسیاری از کشورهای دنیا افزون بر قوای سه گانه،یک شیوه سلطنت مانند انگلستان یا ریاست جمهوری یا امپراتوری وجود دارد.
🔹در واقع، مهمترین فایده دورهای کردن، جلوگیری از فسادی است که با فربه شدن ناموزون قدرت دردست یک نفر در زمان طولانی حاصل میشود
#تمام
🔅این حدیث ،عهدهدار مسؤولیت حکومت و تدبیر امور امت و نظام جامعه اسلامی را فقهایی معرفی میکند که به شریعت و دین خدا متعهدند.
🔰حدود #ولایتولیفقیه:
دلیلهایی که برای اثبات #ولایتفقیه ذکر شد، بنابه نظر بیشتر فقها، اقتضای اطلاق #ولایتفقیه را دارد و مقتضای آن این است که همه اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است، برای فقیه نیز ثابت باشد.
#ولیفقیه از این نظر هیچ حد و حصری ندارد؛ مگر آنکه دلیلی اقامه شود که برخی از اختیارات امام معصوم به #ولیفقیه داده نشده باشد؛ همانگونه که بر اساس نظر مشهور فقهای شیعه در مسئله جهاد ابتدایی همینگونه است که اعلان جهاد ابتدایی از اختیارات ویژه شخص معصوم است.
این همان چیزی است که از آن به #ولایتمطلقهفقیه تعبیر میشود. در این جا عدهای ناآگاهانه و شاید آگاهانه در صددند که از «اطلاق» #ولایتفقیه سوءاستفاده کنند و آن را به معنای دیکتاتوری فقیه و یا سلطنت و استبداد فقهی معنا کنند.
در پاسخ شبهه، باید به این نکته مهم توجه کنیم که گرچه ظاهر این تعبیر، (#ولایتمطلقهفقیه) همین معنا را افاده میکند که #ولیفقیه هیچ قید و بند و حد و مرزی ندارد؛ اما باید دقت کنیم که فقیه به هر کسی اطلاق نمیشود، به خصوص به فقیهی که بخواهد بر مردم، ولایت و حکومت داشته باشد. اختیارات #ولیفقیه در محدوده فقاهت، مطلق است.
🔰«#ولیفقیه» بودن، شرایط علمی و عملی فراوان لازم دارد.
در روایت معروف امام زمان میخوانیم:
«از میان فقها، آنان که بر نفس خود مسلطند و از دین خود حفاظت و پاسداری میکنند و با هوای نفس مخالفت مینمایند و مطیع دستورات مولای خود هستند، اینان شایسته آنند که توده مردم از آنان تقلید کنند.»
در این حدیث، قیودی برای مرجعیت و زعامت بیان شده است که اگر کسی این شرایط را نداشته باشد تخصصا از دایره تقلید و مرجعیت خارج است؛ چه رسد به مسئله رهبری و زعامت؛ بنابراین، این قیود،جلوی دیکتاتوری، استبداد و هوسرانی او را میگیرد؛ همانطور که عصمت امامان، با هوسرانی، استبداد و دیکتاتوری ناسازگار است.
🔰در پایان، به برخی از شبهات در این زمینه اشاره میشود:
اختیاراتی که در قانون اساسی برای #ولیفقیه بر شمرده شده، مستلزم تخصصهای مختلف است و به طور طبیعی، بودن این تخصصها در یک فرد مشکل است. در هر جامعه،متخصصان متعددی هستند که هر گروه دررشتهای خاص صاحب نظرند #ولیفقیه نیز باید مشاورانی از متخصصان مختلف داشته باشد:«وشاورهم فی الأمر» (آلعمران، ۱۵۹) تا آنها در مسائل متفاوت اظهار نظر کنند و نظر مشورتی خود را به ایشان انتقال دهند؛درنهایت، #ولیفقیه با توجه به مشورتهایی که انجام میدهد، تصمیم میگیرد و سخن نهایی را اعلام میکند؛ همان طور که در تمام کشورهای دنیا به رغم وجود اختلاف در نوع حکومت ـرهبران و رؤسای جمهور، مشاورانی دارند
❓آیامیتوان از #ولیفقیه انتقاد کرد؟
براساس اعتقادات دینی ما فقط پیشوایان معصوم،معصومند؛ از این رو هیچ کس ادعا نمیکند، احتمال اشتباهی در رفتار و نظرات #ولی فقیه نیست؛بنابراین احتمال خطا و اشتباه در مورد #ولیفقیه وجود دارد و ممکن دیگران به خطای او پی ببرند لذا میتوان از #ولیفقیه انتقاد کرد و نباید منافع و مصالح شخصی یا گروهی مانع انجام آن شود؛ اما لازم است شرایط حاکم در انتقاد کردن از فرد مسلمان رعایت شود:
1⃣پیش از انتقاد باید اصل موضوع، محرز و عیب و اشکال، قطعی باشد؛ نه آن که مبتنی بر شایعات و اخبار غیر قابل اعتماد ویا براساس حدس و گمان سخن بگوید؛
2⃣به منظور اصلاح و سازندگی،انتقاد شود؛ نه برای عیبجویی و رسوایی اشخاص؛
3⃣انتقاد،بر اثر دلسوزی،خیرخواهی و صمیمیت باشد؛نه به سبب برتریطلبی.
4⃣ازآنجا که #ولیفقیه، در مقام نیابت معصوم قرار دارد، از این رو از قداست والایی برخوردار است و رعایت کمال احترام وادب برای او ضروری است و حفظ حرمت و شأن او بر همه لازم است تا باعث سواستفاده دشمنان اسلام واقع نشود.
❓چرا #ولایتفقیه همانند ریاست جمهوری دورهای نباشد تا از مضرات تمرکز قدرت دردست یک نفر جلوگیری کنیم؟
📌چند نکته:
🔹دانشمندان سیاست، متفقند که اگر در کشوری بتوان از آفات نقطه ثبات جلوگیری کرد،چنین چیزی خود به خود رجحان دارد و یکی از آفات فساد، تغییر مدیر و حاکم جامعه است که ضایعات فراوانی را دارد؛بر همین اساس،در بسیاری از کشورهای دنیا افزون بر قوای سه گانه،یک شیوه سلطنت مانند انگلستان یا ریاست جمهوری یا امپراتوری وجود دارد.
🔹در واقع، مهمترین فایده دورهای کردن، جلوگیری از فسادی است که با فربه شدن ناموزون قدرت دردست یک نفر در زمان طولانی حاصل میشود
#تمام