ارزیابی شتابزده
13.9K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
✍️مگر ژاپن هم «مدیر» از «خارج» وارد می کند؟!
#خبرخوانی

🖊محمدرضا اسلامی

🔷خبر دستگیری «کارلوس گون» رئیس فرانسویِ شرکت #نیسان مثل بمب خبری در رسانه های ژاپن (و دنیا) منتشر شد. او متهم شد که درطول پنج سال، حقوقش را ۴۴میلیون دلار کمتر اعلام کرده بود.

🔷این خبر واکنشهای مختلفی در #ژاپن (وسایر کشورها) در پی داشت. سوالات مختلفی در پی شنیدن این خبر به ذهنها می رسید اما، یک سوال کلیدی برای برخى شنوندگان مطرح شد: «مگر ژاپنی هایی که خودشان استاد صنعت خودروسازی دنیا هستد، مدیرعامل از خارج "وارد" می کنند؟!»

🔷بله! ژاپن در صنعت خودرو، پیشرو و مبدع و صاحبِ نامهایی عظیم است: #تویوتا، #هوندا، #مزدا، #میتسوبيشی، #نیسان، #سوزوكى، #دای_هاتسو و...
لیست بالابلندی که سالها، کارنامه پرافتخاری از اختراع و ابداع و بازرگانی و مديريت و صنعتگری را در پیشینه دارد. آنگاه، چنین کشوری رفته و یک «فرانسوی» را برای ریاست «نیسان» آورده است؟ چرا؟

قبل از پاسخ به این "چرا" خوب است نگاهی به فهرست سایر شرکتهای صاحبنام ژاپنی که مدیرعاملِ «غیرژاپنی» (خارجی) دارند داشته باشیم:

✔️🔹یک- مزدا: در سال 2015 گروه #مزدا در ژاپن یک میلیون و پانصدهزاردستگاه خودرو تولید کرده است. برای ما ایرانی ها نام این شرکت جالب است چون ناظر به اهورا مزدا است.
این شرکت نزدیک به صدسال عمر دارد (دقیق بگوییم: 97 سال) یعنی بیش از سن پدربزرگهاى ما.
آقایان هِنری والاس و مارک فیلدز، دو تن از رؤسای مشهور «غیرژاپنی» مزدا بوده اند. طی سالهای 1996 تا 2003 مزدا مدیران عامل غیر ژاپنی استخدام کرده است!
• Henry Wallace (1996–1997, appointed by Ford Motor Company)
• James E. Miller (1997–1999)
• Mark Fields (1999–2002)
• Lewis Booth (2002–2003)

✔️🔹دو- گروه میتسوبیشی فوسو (تولید کننده موتورهای دیزلی کامیون و اتوبوس): این کارخانه که متعلق به گروه صنعتی
Mitsubishi Fuso Truck & Bus Corporation (MFTBC)
است هم یک مدیرعامل غیرژاپنی به نام آلبرت کریچمن استخدام کرد که در موفقیت شرکت موثر بوده است.

✔️🔹سه- آزورا بانک ژاپن: سابقۀ کارهای مالی عظیم در ژاپن (که اقتصاد دوم دنیا بود) با بيمه و بانکداریهای بزرگ و صاحبنام گره خورده است. ولی این دلیل نمی شود که بانکی همچون
Aozora Bank
که در سال 1957 (بیست سال قبل از انقلاب ایران) تاسیس شده، آقای برایان پرینس را به عنوان رئیس استخدام نکند.

براى تکمیل اين فهرست در مجال محدود تلگرام باید به تاریخچه استخدام مدیر در شرکتهای ژاپنى مثل:
▪️Sony (Howard Stringer 2009-2012)
▪️Nippon Sheet Glass Co.(Craig Naylo)
و...هم پرداخت.

🔴اینها مثالهایی از غولهای ژاپنی است که مدیران عامل «غیرژاپنی» استخدام کرده بودند. اما چرا کشوری که خود «صنعتگر» است، مدیر برای صنعت از خارج می آورد؟

🔶دو پاسخ به اجمال برای این پرسش مطرح است:
✔️🔸یک- در دنیای امروز، «سابقه دار بودن در یک حوزه»، به هیچ عنوان دلیل بر برنده ماندن، نیست. ادارۀ بنگاههای بزرگ اقتصادی/صنعتی با چنان پیچیدگیها و دشواریهایی گره خورده است، که هيات مديره به رغم صدسال سابقۀ صنعتگری هم باید به دنبال «مدیر قدَر» باشد.

✔️🔸دو- ورشکست شدن غولهای بزرگی مثل «توشیبا» (که قبلا به آن پرداختیم) و "به مرز ورشکستگی رسیدنِ" بزرگانى مثل «سونی» و «پاناسونیک» نشان داد که مرز نابودی، بسیار نزدیک است.
لذا گاه شركتهاى ژاپنى بخشى از "سهام" خود را به شركتهاى ديگر مى فروشند (مثل نيسان يا مزدا)، و به تبعِ اين فروش سهام، ورودِ مديرعامل خارجى از آن شركتها را هم مى پذيرند.

🔵اینها واقعیات دنیای امروز است. موفقیت/عدم موفقیت سازمانهای بزرگ، بستگی به منابع انسانی دارد. نقش منابع انسانی و خصوصا «مدیریت» در پيروزى سازمانهایِ با ابعاد "مگا" بسیار حیاتی است. البته مرتبط كردن رشد ژاپن به مديران غيرژاپنى گزاره صحيحى نيست (ژاپن اساسا كشور خارجى پذيرى نيست)؛ بلكه نگاه استراتژيك ژاپنى اين است كه در مواقع لزوم بايد از مدير خارجى "هم" استفاده كرد. دراين بحث، بايد اشاره كرد به بهره اى كه ژاپنى ها چنددهه پيش از آموزش هاى #ادوارد_دمينگ برده و پايه هاى صنعت خودرو ژاپن را بر مبناى آن استوار كردند.

🔷چند روز قبل از ماجراى نیسان، صحبتی از شهردار جدید #تهران جنجال آفرین شد. وى گفته بود: ما برای اداره کلان شهر ممکن است به مدیر غیرایرانی نیازمند باشیم. ایکاش این صحبت (که با استخدام مربی برای تیم #فوتبال مقايسه شد) با ارایه توضیحات بیشتری درباره رویکرد کشورهایی مثل ژاپن و آمریکا در «استخدام مدیر»/«متخصص» خارجى تکمیل شده بود. واقعیت این است که بزرگترین برگ برندۀ آمریکا در دنیای امروز جذب منابع انساني كيفى از كشورهاى مختلف است. رويكردى كه بسيار فراتر از نوع نگاه ژاپنى هاست.

https://t.iss.one/solseghalam
✍️جرم مدیرعامل نیسان یا جرم مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما؟!

🖊محمدرضا اسلامى

🔷بيش از دو هفته از زمانی که خبر دستگیری «کارلوس گون» رئیس فرانسویِ شرکت #نیسان در رسانه ها منتشر شد، می گذرد. در تمام مدتی که این آقای امپراطور بازداشت شده، اطلاعات دقیقی (از ماهیت تخلفات او) به رسانه ها داده نشده است. این روزها، بحثهای مختلفی در این زمینه در ژاپن به راه افتاده است.

🔷نام #نیسان در ایران برای ما یادآور نامهایی است که عمدتا متناظر با «پاترول» و «ماکسیما» بوده است. ماشین هایی براه و برقرار.
گفته می شود که در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی نیسان در «آستانه» ورشکستگی بوده و ورودِ آقای گون، باعث بلند شدنِ دوبارۀ این شرکت از خاک بوده است. به او لقب «#قاتل_هزینه_ها» داده بودند.
عملکرد وی در نیسان چنان چشمگیر بود، که درسال نخست سود خالصی معادل ۲٫۷ میلیارد دلار را عاید کمپانی کرد و تا سال ۲۰۰۵ کلیه بدهی های نیسان را پرداخت نمود.

🔷در رابطه با نحوۀ برخوردی که #پلیس ژاپن با #کارلوس_گون انجام داده بحثهای مختلفی در کشور ژاپن و رسانه ها به راه افتاده است. برخی معتقدند این ماجرا اساسا نه به دلیل تخلف آقای گون، که به دلیل "کودتای نیسان علیه رنو" بوده و در میانۀ زد و خورد هیات مدیرۀ این دو غول خودروساز، آقای گون فدا شده.

✔️میان ابرو و چشمِ تو گیر و داری بود /
در آن میانه شدم کشته ، این چه کاری بود؟!

🔷برخی هم معتقدند این شدت عمل در برخورد پلیس و دادستانی با آقای گون ناشی از این است که نام او «کارلوس» بوده. اگر بجای کارلوس نام او مثلا تاناکا، یا تاکادا، یا فوجیتانی و...بود اینچنین سرش بر باد نمی رفت.

افراد و رسانه هایی که این بحث را مطرح می کنند کسانی هستند که به روحیه «ملی گرایی» ژاپنی اشاره می کنند و اینکه اساسا ژاپنی ها روحیه پذیرش خارجی ندارند.

در یادداشت قبل (لینک شماره یک🔻) اشاره کردم که ژاپنی ها درمقاطعی که لازم باشد «مدیر ارشد» از خارج وارد می کنند، ولی این به معنای داشتن روحیه باز و پذیرش منابع انسانی سایر کشورها (آنگونه که مثلا در صنایع آمریکا باب هست) نیست.

در یادداشتی که در لینک شماره دو🔻قرار داده شده ملاحظه می کنید که نویسنده این سوال را مطرح کرده که: «مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما (که آن فاجعه را به بار آوردند)، دستگیر "نشدند" ولی با کارلوس گون، به خاطر
"کارلوس بودن (خارجی بودن)"
به این شدت برخورد شد و دستگیر شد
».

[پیش از ماجرای سونامی توهوکو، مشاوران به مدیران شرکت برق تپکو هشدار داده بودند که در صورت رخداد سونامی با امواج ده متر، نیروگاه فوکوشیما دچار مشکل خواهد شد]

🔷واقعیت امر این است که شکلگیری این بحثها/سوالها در ژاپن بسیار ارزشمند و مهم است. اینها لحظات مهمی در عمر و حیات یک ملت (تمدن) است که با «خود» و رفتار خود، مواجه می شود. اتفاقاتی که باعث می شود یک ملت، «خود» را دوباره ببیند، و دوباره ارزیابی کند. چند هفته پیش یادداشتی از دکتر محسن رنانی درباره نحوۀ مواجهۀ ما ایرانیان با نخبگان افغانی در شبکه های اجتماعی بحثهای جدی و دامنه داری به راه انداخت. آن یادداشت (و آن اتفاق) از همین جنس بود. «لحظه» یا «آنی» است که یک ملت از خود سوال می پرسد:"ما چگونه بوده ایم؟"

🔷طی سالهایی که در ژاپن گذشت، به این باور رسیده بودم که حدودا از هر چهار دانشجوی دکترای ایرانی در دانشگاههاى ژاپن، یکی با استاد (و آزمایشگاه خود) مشکلات جدی دارد. مشکلاتی که بیشتر اخلاقی/رفتاری بودند تا علمی. آمار مستندی در این بحث در دسترس ندارم ولی همواره این سوال مطرح بود که این میزان صلبیت در پذیرش متخصصین سایر ملل آیا صحیح است؟

جنس مشکلات و پیچیدگیهای مسایل اداره بنگاههای بزرگ صنعتی/اقتصادی در دنیای امروز به حدّی است که منابع انسانیِ یک کشور «به تنهایی» برای حل مشکلات (و حضور در عرصه رقابتهای جهانی) کفایت نمی کند. اگر «ژاپنِ امروز» در برابر این سوال قرار گرفته، ایرانِ امروز هم باید از خود بپرسد: ما چقدر از منابع انسانی متخصص سایر ملل برخورداریم؟ حداقل اینکه، ما چقدر منابع انسانیِ ایرانیِ بیرون از کشور را برای حل مسایلِ داخل ایران استخدام مى كنيم؟

🔷در مقاله لینک سوم🔻(از #سی_ان_ان) نویسنده معتقد است که حدود ده سال زندان در انتظار کارلوس گون است. نویسنده معتقد است که اکنون بعد از اینهمه غوغای رسانه ای، اگر کارلوس گون را آزاد کنند، افتضاح خواهد بود (که چرا دستگیرش کردید؟) و اگر زندانش کنند، داغی خواهد بود که منبعد هر مدیرخارجی قبل از ورود به شرکتهای عظیم ژاپنی به آن نگاه کرده و عاقبتِ (احتمالى) خودش را تصور خواهد کرد.

@solseghalam
https://goo.gl/rB4eBV
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️لینک ١: مدیران خارجی درژاپن https://t.iss.one/solseghalam/1468
✍️لینک ٢: https://goo.gl/V1Ue6A
✍️لینک ٣: https://goo.gl/sCjd9Y
✍️لينك ٤: سرنوشت تلخ نیروگاه هسته ای درژاپن https://goo.gl/ohiEnV
✍️سلطان سوشی در ژاپن اعدام شود؟!
#خبرخوانی

محمدرضا اسلامی

🔷در خبرهای روز اول سال نو میلادی از #ژاپن ، چنین آمد که در #بازار_ماهی_توکیو، رئیس یک مجموعه رستوران سوشی ، یک ماهی تُن بزرگ را به بهای بیش از سه میلیون دلار خریده و رکوردی بر جای گذاشته است.

وزن ماهی تن که در این حراج فروش رفته ، 278 کیلوگرم بوده است. یعنی برای یک کیلوگرم ماهی، بیش از 11هزار دلار پرداخت شده است. (به پول خودمان یعنی برای یک کيلوگرم ماهی، حدودا 110میلیون تومان!)

این آقا که به #سلطان_سوشی در ژاپن معروف است، «کیوشی کیمورا» نام دارد و این، بارِ اولش نیست که در روز اول سال، ارقام نجومی برای خرید ماهی می پردازد. گفته می شود که در هفت سال از هشت سال اخیر بالاترین قیمت حراج اول سال بازار توکیو را این "سلطان" پرداخته کرده است.

✔️سوال اینجاست که چطور این آقای سلطان جرأت می کند در روز روشن و مقابل چشم دوربین ها و رسانه ها برای «یک کیلوگرم ماهی» 11هزار دلار از جیب خود خرج کند؟

✔️سوال مشخص تر اینکه چرا عاقبتِ این سلطان سوشی، مثل عاقبت برخى سلطان/تاجرهاى اخير ما نمی شود؟
به بیان صریح اینکه، چه ساز و کاری برقرار است که ما ناچار به حذف فیزیکی سلطان ها می شویم ولی سلطان سوشی برای یک کیلوگرم ماهی، سالهای سال (صبح روز اول ژانويه) چنین پول درشتی بر کف زمین بازار توکیو می نهد؟

🔷برای پاسخ به این سوال، نگاهی کنیم به سرنوشت سلطان دیگری در ژاپن که این روزها محل بحث رسانه هاست. #سلطان_نیسان ، آقای کارلوس گون، کسی که سه غول عظیم خودروسازی #رنو ، #نیسان و #میتسوبیشی را به طور «همزمان» مدیریت می کرد، اکنون چند هفته است که در زندان پلیس ژاپن است. دربارۀ ماجرای آقای #گون چند نوبت در کانال صحبت شد. سلطانی که نیسان را از «ورشکستگی» نجات داد، ولی امروز، کارش به زندان و پلیسِ خشن ژاپن رسیده.
نکته جالبی که درباره اتهامات آقای گون مطرح است (فارغ از اینکه درست باشد یا غلط) این است که اتهام او #اختلاس و #دزدی نیست! اتهامِ او، صرفا این است که مقدار/میزان «درآمد و پاداشِ» خود را به طور شفاف اعلام نکرده است!

✔️بازگردیم به سلطان سوشی

🔷چه سلطان سوشی، چه سلطان پارچه و فولاد ، چه سلطان اینترنت و سایر سلطان ها در نظام اقتصادی ژاپن تحت سیطره سیستم بانکی شفاف ، با ضابطه و نظمی قرار دارند که گردش مالی آنها و نحوۀ پرداخت مالیاتشان را کاملا مشخص و روشن می سازد. وجود چنین ساز و کاری باعث می شود تا سلطان، به فعالیت اقتصادی اش بپردازد ( بخوانیم: کارآفرینی کند) و به فکرش رفتن به سمت مسیرهایِ میانبر (همچون ماجرای تنزیل #ال_سی توسط متهم پرونده شهريور ١٣٩٠) خطور نکند. سلطان می داند که گردش پولش، تحت نظارت است، و نظام اقتصادی هم می داند که نیاز به اعدام «سلطان های تحت کنترل» ندارد.

در واقع، شلختگی مالی/مالیاتی، منجر به نیاز به "گزینه" اعدام می شود حال آنکه در یک نظام بانکی/مالیاتی سختگیرانه و شفاف،
(با قوانین حسابداری در راستای حذف درآمدهای موهومی)
نیازی به سلطان زنی نمی شود.

(قبل از عمق پيدا كردن تخلفات، سيستم بانكى/مالياتى واكنش نشان مى دهد*)

✔️ اما چرا سلطان لازم است؟

🔷سوالی که گاه مطرح می شود اینکه اساسا چه نیازی به وجود/شکلگیری سلطان سوشی و قیر و پارچه و ... است؟ پاسخ این است که جوامع انسانی با سازوکار مدرن، در برابر شهرهایی با نیازهای میلیونی قرار دارند و برای برآورده کردنِ این «نیاز» ، حضور افرادِ با توانمندیهایِ ویژه ، و قدرتِ مدیریت بنگاههای با ابعاد مگا، یک ضرورت انکار ناپذیر است. ما نمی توانیم و نباید سلطان ها را حدف کنیم، بلکه تلاش ما باید در جهت قرار دادنِ یک قطب نما در ذهن سلطان ها باشد، قطب نمایی که پسِ ذهنِ سلطان می نشیند و پیوسته به او هشدار می دهد: هر کاری دلت خواست نمی توانی بکنی.

@solseghalam

https://goo.gl/c31p1Y
▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
لينك ١: خبر فروش ماهى در بازار توكيو در سى.ان.ان
https://goo.gl/kuHGf3
لينك ٢: یادداشت مرتبط با دستگيرى مدیرعامل نیسان
https://t.iss.one/solseghalam/1468
https://t.iss.one/solseghalam/1484

*حتی در تجربۀ یک زندگی دانشجویی ساده هم برای بسیاری از دانشجویان این اتفاق رخ داده که مثلا وقتی براى پرداخت شهريه ترم دانشگاه با مشكل مواجه شده، و از خانواده (در کشور خودشان) تقاضاى كمك کنند، و مبلغی دو/سه هزار دلاری از خارج از #ژاپن به حسابشان واريز شود، فرداىِ ارسال وجه، بانک ژاپنی زنگ می زند كه "مبلغي" به حسابتان واريز شده، "علت" ارسال و "منبع" اين پول را عنوان كنيد. سيستم منظم بانكى که حتی به گردش مالیِ غیر متعارف یک دانشجو واکنش نشان می دهد.
✍️بالاخره از سلطان نيسان خبرى شد!

🔷سرانجام پس از صد و هشت روز بازداشت، دادگاهى در توكيو با قرار وثيقه با آزادى #كارلوس_گون از زندان، موافقت كرد.

سلطان، مى تواند به خريد برود! و مى تواند مراحل بعدى دادگاهش را بدون بازداشت طى كند. ولی باید تحت نظر باشد.

🔷مبلغ این وثیقه یک میلیارد ین (هشت میلیون و نهصد هزار دلار) تعیین شده است.
تقاضای قرار وثیقه آقای گون پیشتر و در دو مورد، رد شده بود. مقامات قضایی دلیل این اقدام را خطر فرار آقای گون و احتمال مخفی کردن مدارک از سوی وی عنوان کرده بودند.

🔷سرنوشت آقاى گون در #ژاپن از دو جهت مورد توجه است. اول اينكه وی، يك مدير خارجى (غير ژاپنى) موفق بود و فراتر از یک «مدیر»، در قامت یک رهبر (صنعتی) ظاهر شده بود و در ساختارهاى بسته ژاپن امكان دستيابى به چنين جايگاهى براى يك خارجى (گای جین)، به ندرت رخ مى دهد. دوم اينكه شدت عمل و خشونت دستگاه قضائى و پليس ژاپن نسبت به كارلوس گون اين شبهه را پيش آورده كه آيا اگر بجاى نام كارلوس ، ( مثلا) نام تاناكا در اين ميانه بود، بازهم به اين شدت با وى برخورد مى شد؟
آیا با مدیران شرکت برق #تپکو هم بعد از فاجعه #فوکوشیما به این تندی برخورد شد؟

پيشتر در دو يادداشت توضيح دادم كه ژاپن، به لحاظ #صنعت و #فن_آورى غنى (و حتى تا حدود زيادي بى نياز است) ولى، اين مانع نشده كه در مواقع لازم (همچون مربى فوتبال) "مدير" از خارج استخدام كنند. ولی کمتر مدیری به اندازه آقای گون به شهرت و موفقیت دست یافت.

🔷همچنان منتظریم تا ببینیم که اتهامات وی مشخصا چیست و چرا وی با چنین برخورد شدیدی مواجه شده است؟ کسی که #نیسان را از ورشکستگی نجات داد و شرکتی بدهکار را در مدتی کوتاه، سودآور کرد اکنون به اتهام سوء استفاده از اموال و «عدم اعلام مقدار درآمد و پاداش»، از سلطانی به زندانی دچار شده است.

آیا همه ماجرا این است یا اینها کودتای نیسان علیه #رنو است؟

فعلا نمی دانیم. هنوز باید منتظر ماند.

https://www.cnn.com/2019/03/06/business/carlos-ghosn-released-jail-nissan/index.html
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: یادداشت های قبل درباره کارلوس گون

✍️مگر ژاپن هم «مدیر» از «خارج» وارد می کند؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1468
✍️جرم مدیرعامل نیسان یا جرم مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1484
✍️چرا ایلان ماسک نمی خواهند؟

در نشستی که به منظور بررسی سند آموزش کشور برگزار شد (با توجه به وقت موجود) به بحث مقایسه مسئله «آموزش» در دو کشور ژاپن و آمریکا پرداخته شد. خلاصه بحث این بود که «آموزش» یک فرایند است که از آموزش ابتدایی/متوسطه در «کودکی» شروع و به آموزش عالی در «جوانی» ختم می شود. (ضمن اشاره به حدود یک سال تدریس در مدارس ابتدایی ژاپنی) گفته شد که «ثمره» و «میوه» آموزش در ژاپن می شود تویوتا (یا هوندا، نیسان، پاناسونیک و...) و در آمریکا می شود فورد، جنرال موتورز، تسلا، ایر بی اند بی، آمازون، گوگل و... . «ساختار آموزشی» در #ژاپن به نحوی است که ایلان ماسک نمی خواهند و آن بلایِ عجیب و غریب را هم بر سر آقای کارلوس گون مدیرعامل #نیسان می آورند. این «تفاوت» در روشها، ناشی از تفاوت در پارامترهایی است که در مبانیِ ساختارهای «آموزش» (Education) کشورها لحاظ می شود. سند آموزش کشور #ایران نمی تواند بدون توجه به #تجربیاتِ سایر کشورها تدوین شود و از این منظر، به «دو پارامتر کلیدی» که ضروری است در سند جدید توجه شود پرداختم.

ضمن تشکر از جناب دکتر محمود امانی بابت پرداختن به این موضوع، نکته جالب توجه برایم در این امر، توجه به مسئله «خرد جمعی» در تدوین سند جدید است. اینکه در قالب این سلسله جلسات از نقد و نظرات افرادی همچون آقایان دکتر مجتبی لشکری بلوکی، دکتر محسن رنانی، دکتر مسعود نیلی، دکتر دانش جعفری و... استفاده شده بود و امیدوارم واقعا روزی برسد که در تدوین سایر اسناد، از موضوع خرد جمعی به این شکل استفاده شود و نظرات افراد (فارغ از رویکردهای سیاسی شان) در امور پایه، شنیده شود.

۱۶ آذر ۱۴۰۰

#سیستم_آموزشی
#هویت_ایرانی
#نوآوری
#آموزش
t.iss.one/solseghalam
تویوتا یا جنرال موتورز؟ تفاوت در دو نگرش ...
🔈فایل تصویری و صوتی
(مروری بر "عمر" بنگاههای بزرگ صنعتی-اقتصادی)

⭕️ خلاصه آنچه در این نشست مطرح شد:

✔️ (ضمن مروری بر تاریخچه تویوتا) درآمد مدیرعامل #تویوتا با درآمد مدیرعامل جنرال_موتورز مقایسه شده،

✔️ رئیس هیات مدیره تویوتا (یا پدرِ پروژۀ «تویوتا پِریوس») معرفی شده
و در خصوص جایگاهِ او در تصمیمات صحبت شده،

✔️ درباره مکانیزمِ انتخابِ مدیرعاملِ فعلی تویوتا در جوانی (53 سالگی!) صحبت شد،

✔️دربارۀ «تفاوت نگاه به مدیر ارشد» در ژاپن و آمریکا گفتگو شده،

✔️ گزارش مالیِ سال گذشتۀ این دو هولدینگ صنعتی، با هم مقایسه شد:
تیراژ ۱۰ میلیون خودرو «ساخت تویوتا» و ۶میلیون و هشتصدهزار خودرو «ساخت جنرال موتورز»،

✔️ یادکردی از سرنوشتِ تلخ آقای کارلوس گون (مدیرعامل مغضوب #نیسان) در مقابل ایلان ماسک،

✔️‌ در خصوص نقش و «جایگاه هیات مدیره یک شرکت» در «عمر شرکت» صحبت شد،

✔️ داری به زمین می‌خوری‌کاپیتان!
درباره این جمله و نقش آن در ورشکستگی و زمین خوردنِ #توشیبا بحث شد (نحوۀ تعاملِ «مدیریتِ میانی با هیات مدیرۀ یک هلدینگ» و تجربه تلخ توشیبا)؛ و مثال مشابهِ آن: بحران نیروگاه هسته ای فوکوشیما،


▪️▪️▪️
لینک فایل تصویری در آپارات:
https://www.aparat.com/v/smt9f

لینک فایل صوتی در کست باکس:
https://castbox.fm/vb/520960181

▪️مدت زمان: یک ساعت و 4 دقیقه (پرسش و پاسخ: 39 دقیقه)
*با تشکر از زحمات جناب درستکار و همکاران ارجمندشان در برگزاری نشست - مرداد 1401

دیدی آن قهقهۀ کبکِ خرامان حافظ؟/
که ز سر پنجۀ شاهینِ قضا غافل بود
🌐 t.iss.one/solseghalam
✍️ نیسان و رنو بعد از عالیجناب کارلوس گون

محمدرضا اسلامی

اکنون مدت زمان حدودا سه سال است که کارلوس گون از #ژاپن فرار کرده و‌ شاید الان زمان مناسبی باشد که عملکرد نیسان و رنو را بعد از او بررسی کنیم.

🔹کارلوس گون و هزاردستان
ابتدا مروری کنیم بر اینکه کارلوس گون که بود و چه شد؟

نام #نیسان در ایران برای ما یادآور نامهایی است که عمدتا متناظر با «پاترول» و «ماکسیما» بوده است. ماشینهایی براه و برقرار.
در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی نیسان در «آستانه» ورشکستگی بوده و ورودِ آقای گون، باعث بلند شدنِ دوبارۀ این شرکت از خاک بوده است. به او لقب «#قاتل_هزینه_ها» داده بودند.
عملکرد وی در نیسان چنان چشمگیر بود که در سال نخست سود خالصی معادل ۲٫۷ میلیارد دلار را عاید کمپانی کرد و تا سال ۲۰۰۵ کلیه بدهیهای نیسان را پرداخت نمود.

او متولد برزیل ولی اصالتا لبنانی و شهروند فرانسه بود!
مردی با عقبه ای از تجربه بین المللی.

🔹او همچنین باعث یک اتفاق بزرگ شد. تحت مدیریت و رهبری او مجموعه ۳ خودروسازی بزرگ شامل رنو، نیسان و (سپس) میتسوبیشی تصمیم گرفتند که با هم کار کنند و کارلوس گون تبدیل شد به مدیر این ائتلاف صنعتی بزرگ.
یک مدیر کاریزماتیک و قوی برای هر سه شرکت.
یک هزاردستان واقعی.

سرنوشت آقاى گون در #ژاپن از دو جهت مورد توجه است. اول اينكه وی، يك مدير خارجى (غير ژاپنى) موفق بود و فراتر از یک «مدیر» در قامت یک رهبر (صنعتی) ظاهر شده بود و در ساختارهاى بسته ژاپن امكان دستيابى به چنين جايگاهى براى يك خارجى (گای جین) به ندرت رخ مى دهد. دوم اينكه شدت عمل و خشونتِ دستگاه قضائى و پليس ژاپن نسبت به كارلوس گون اين شبهه را پيش آورد كه آيا اگر بجاى نام كارلوس، (مثلا) نام تاناكا در اين ميانه بود، بازهم آیا به اين شدت با وى برخورد مى شد؟

🔹مروری بر وضعیت تولید رنو
رنو فرانسه شرکتی ۱۲۴ ساله و نیسان در ژاپن شرکتی ۸۹ ساله است. اما اعداد سال مالی گذشته را مرور کنیم:

☑️ در‌سال مالی ۲۰۲۱-۲۰۲۲ شرکت رنو «اُفت تولید» خودرو داشته است.
ولی با این وجود تولید کل رنو معادل دو میلیون و پانصد هزار خودرو (بیش از چهار برابر ایران خودرو) بوده است.
2,524,234 units

☑️تمام تلاش رنو به چه میزان سود خالص منتهی شده؟
با وجود آن میزان تولید، و به رغم تلاش ۱۷۰هزار پرسنل شرکت معظم رنو، سود خالص یا Net income حتی به یک میلیارد یورو نرسیده است!
عدد دقیق:
۹۷۰ میلیون یورو

[گزارش مالی رنو را در اینجا ببینید: لینک]

🔹مروری بر وضعیت تولید نیسان
☑️با وجود اینکه نیسان هم افت تولید داشته ولی عدد تولید نیسان «به شکل قابل توجهی» بیش از رنو است: بیش از سه میلیون ‌و دویست و پنجاه هزار خودرو
3,250,800 units

☑️ تعداد پرسنل نیسان حدودا چهل هزار نفر کمتر از رنو است! حاصل تلاش ۱۳۱هزار پرسنل نیسان منجر به سود خالصی شده که به شکل قابل توجهی بیش از رنو است:
یک میلیارد و ۴۷۲میلیون یورو

(سود نیسان بجای "ین"به یورو نوشته شده تا امکان مقایسه با رنو باشد)

🔹مجددا این گزاره را با هم مرور کنیم: نیسان چهل هزار نفر پرسنل کمتر از رنو دارد ولی بعد از کارلوس گون توانسته با تولید بالاتر، حدود پانصد میلیون دلار بیش از رنو سود کند!
[گزارش مالی نیسان را در اینجا ملاحظه کنید: لینک]

دقت کنیم که دسترسی خودروساز ژاپنی به فولاد، انرژی ‌و برق (منابع اولیه) سخت تر از رقیب اروپایی است. یک جزیره دورافتاده در دل اقیانوس آرام در مقابل فرانسه خوش آب و هوا در کرانه اروپا.
برای مثال، قیمت یک کیلووات ساعت برق در ژاپن 25 سنت است در حالی که در فرانسه 21 سنت است.

دلیل این تفاوت تولید چیست؟
🔹بازگردیم به ماجرای کارلوس گون. با آنکه کارلوس گون هر دو شرکت رنو و نیسان را مدیریت می کرد، ولی سیستم بهره وری ژاپنی «کمتر» متکی به فرد است و با وجود تلاطم ناشی از «بی مدیرعامل شدن» و افت و خیز بعد از دستگیری کارلوس گون، ساختارها و «مدیریت سیستمی» در نیسان موفق تر از رنو عمل کرده است.

به عبارت دیگر، سیستم در ژاپن کمتر متکی به یک «ابَرمدیر» کاریزماتیک است و با وجود محدودیت ژاپن در دسترسی به «منابع/انرژی» ولی «بهره وری» و توان رقابت بین المللی بسیار بالایی دارند.

🔹چرا چنین است؟
مدیران ارشد کشور ژاپن، همچون مرحوم شینزو آبه، به شدت واقعگرا هستند و بیشترین دغدغه آنها مسئله توسعه «تولید» در کشور است. مدیریت کلان کشور به این باور رسیده که بدون حضور در «بازارهای بین المللی» مساله تولید، پویا و پایدار نخواهد شد. عملا رقابت بین المللی عرصه ای است که مدیران کشور شدیدا بر آن متمرکز هستند. ژاپن در فروش محصول در خارج از مرزهایش کارآزموده شده و با وجود اژدهای چین، هنوز «مدیریت سیستمی» در ژاپن کار می کند.

باید دید که با ادامه رشد چین در ده سال آینده، نیسان، تویوتا، هوندا و… چه وضعیتی پیدا خواهند کرد؟


توئیتر - اینستاگرام
t.iss.one/solseghalam