Forwarded from شهرستان ادب
نشست نقد و بررسی رمان #دخیل_هفتم نوشته #محمد_رودگر ،
با حضور #منیژه_آرمین #محمد_حنیف #قاسمعلی_فراست و #محمدرضا_گودرزی
دوشنبه 18بهمن از ساعت 17 در فرهنگسرای گلستان
@ShahrestanAdab
با حضور #منیژه_آرمین #محمد_حنیف #قاسمعلی_فراست و #محمدرضا_گودرزی
دوشنبه 18بهمن از ساعت 17 در فرهنگسرای گلستان
@ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
پرفروش ترین کتابهای شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب در چهار روز نخست را در سطور زیر ببینید. (کتابهایی که در این فهرست برای اولین بار در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند با عنوان "جدید" مشخص شده اند)
#بی_کتابی
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#غزل_زندگی_کنیم
سرودهی #محمد_علی_بهمنی
#ناخوانده
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی سید #مهدی_شفیعی (جدید)
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
#زیر_سر_کوه
سرودهی #فاطمه_هاوشکی
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#از_آخر_مجلس
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#وقتی_دلی
نوشتهی #محمد_حسن_شهسواری
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#عاشقی_به_سبک_ونگوگ
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان
#در_کلماتم_باران_می_بارد
سرودهی #علیرضا_قزوه (جدید)
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
#بی_کتابی
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#غزل_زندگی_کنیم
سرودهی #محمد_علی_بهمنی
#ناخوانده
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی سید #مهدی_شفیعی (جدید)
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
#زیر_سر_کوه
سرودهی #فاطمه_هاوشکی
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#از_آخر_مجلس
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#وقتی_دلی
نوشتهی #محمد_حسن_شهسواری
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#عاشقی_به_سبک_ونگوگ
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان
#در_کلماتم_باران_می_بارد
سرودهی #علیرضا_قزوه (جدید)
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
حضور دکتر #محمد_رودگر صاحب رمان های #دیلمزاد و #دخیل_هفتم در غرفه ی انتشارات #شهرستان_ادب
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestanAdabPub
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
پرفروش ترین کتابهای شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب تا روز پنجم را در سطور زیر ببینید. (کتابهایی که در این فهرست برای اولین بار در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند با عنوان "جدید" مشخص شده اند)
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی سید #مهدی_شفیعی (جدید)
#غزل_زندگی_کنیم
سرودهی #محمدعلی_بهمنی
#بی_کتابی
نوشتهی #محمدرضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#ناخوانده
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
#از_آخر_مجلس
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#به_رنگ_درنگ
سرودهی #محمد_مرادی (جدید)
#بهار_خواب
سرودهی #محمدحسین_نجفی (جدید)
#وقتی_دلی
نوشتهی #محمدحسن_شهسواری
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی سید #مهدی_شفیعی (جدید)
#غزل_زندگی_کنیم
سرودهی #محمدعلی_بهمنی
#بی_کتابی
نوشتهی #محمدرضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#ناخوانده
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
#از_آخر_مجلس
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#به_رنگ_درنگ
سرودهی #محمد_مرادی (جدید)
#بهار_خواب
سرودهی #محمدحسین_نجفی (جدید)
#وقتی_دلی
نوشتهی #محمدحسن_شهسواری
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
پرفروش ترین کتابهای شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب در روز ششم را در سطور زیر ببینید. (کتابهایی که در این فهرست برای اولین بار در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند با عنوان "جدید" مشخص شده اند)
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#ناخوانده
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#قرار
سرودهی #سعید_پورطهماسبی
#در_کلماتم_باران_می_بارد (جدید)
سرودهی #علیرضا_قزوه
#بی_کتابی
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#شاه_کشی
نوشتهی #ابراهیم_اکبری_دیزگاه (جدید)
#چاره_ها
سرودهی جمعی از شاعرها
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی سید #مهدی_شفیعی (جدید)
#غزل_زندگی_کنیم
سرودهی #محمد_علی_بهمنی
#از_آخر_مجلس
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#ناخوانده
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#قرار
سرودهی #سعید_پورطهماسبی
#در_کلماتم_باران_می_بارد (جدید)
سرودهی #علیرضا_قزوه
#بی_کتابی
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#شاه_کشی
نوشتهی #ابراهیم_اکبری_دیزگاه (جدید)
#چاره_ها
سرودهی جمعی از شاعرها
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی سید #مهدی_شفیعی (جدید)
#غزل_زندگی_کنیم
سرودهی #محمد_علی_بهمنی
#از_آخر_مجلس
سرودهی #میلاد_عرفان_پور
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
پرفروش ترین کتابهای شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب در روز هفتم را در سطور زیر ببینید. (کتابهایی که در این فهرست برای اولین بار در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند با عنوان "جدید" مشخص شده اند)
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#راهبندان
سرودهی #میلاد_عرفان_پور (جدید)
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی #سید_مهدی_شفیعی (جدید)
#بیکتابی
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#وقتی_دلی
نوشتهی #محمد_حسن_شهسواری
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
#در_کلماتم_باران_می_بارد (جدید)
سرودهی #علیرضا_قزوه
#شاه_کشی
نوشتهی #ابراهیم_اکبری_دیزگاه (جدید)
#واقعه
سرودهی #غلامرضا_کافی (جدید)
#آیینه_کاری_سکوت
سرودهی #نیلوفر_بختیاری (جدید)
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
#عشق_سوزان_است
سرودهی #مهدی_جهاندار (جدید)
#راهبندان
سرودهی #میلاد_عرفان_پور (جدید)
#مرز_ما_عشق_است
سرودهی #سید_مهدی_شفیعی (جدید)
#بیکتابی
نوشتهی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان (جدید)
#قاف
نوشتهی #یاسین_حجازی
#دخیل_هفتم
نوشتهی #محمد_رودگر (جدید)
#وقتی_دلی
نوشتهی #محمد_حسن_شهسواری
#لیلی_آذر
سرودهی #اعظم_سعادتمند (جدید)
#رودخوانی
سرودهی #محمد_مهدی_سیار
#در_کلماتم_باران_می_بارد (جدید)
سرودهی #علیرضا_قزوه
#شاه_کشی
نوشتهی #ابراهیم_اکبری_دیزگاه (جدید)
#واقعه
سرودهی #غلامرضا_کافی (جدید)
#آیینه_کاری_سکوت
سرودهی #نیلوفر_بختیاری (جدید)
نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹
#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
دو #رمان از نشر #شهرستان_ادب نامزد پانزدهمین دوره جشنواره کتاب سال #قلم_زرین شدند:
به گزارش دبیرخانه پانزدهمین جایزه ی کتاب سال قلم زرین از بین کتاب های داستان و رمانِ منتشر شده ی سال نود و پنج، تعداد 13 اثر به عنوان نامزدهای این جایزه معرفی شدند که از بین آثار مذکور، رمان #قوش نوشته ی #ساسان_ناطق در حوزه داستان و رمان کودک و نوجوان و رمان #دخیل_هفتم نوشته ی دکتر #محمد_رودگر در حوزه داستان و رمان بزرگسال از نشر #شهرستان_ادب هستند.
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
به گزارش دبیرخانه پانزدهمین جایزه ی کتاب سال قلم زرین از بین کتاب های داستان و رمانِ منتشر شده ی سال نود و پنج، تعداد 13 اثر به عنوان نامزدهای این جایزه معرفی شدند که از بین آثار مذکور، رمان #قوش نوشته ی #ساسان_ناطق در حوزه داستان و رمان کودک و نوجوان و رمان #دخیل_هفتم نوشته ی دکتر #محمد_رودگر در حوزه داستان و رمان بزرگسال از نشر #شهرستان_ادب هستند.
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
یادداشتی از #سیدعارف_علوی بر کتاب « #دخیل_هفتم » نوشته #محمد_رودگر منتشر شده از نشر #شهرستان_ادب
شخصیتهای اصلی رمان،پسر حاج آقای مروت (راوی) و فاطمه هستند و رمئو و ژولیتی و یا مجنون و لیلا که نمیدانیم کی هستند و شناخته نمیشوند و دو میرزایی که نمادهایی هستند از شخصیتهایی واقعی و شخصیت های فرعی دیگری مثل شبح و یا پدر و مادر راوی یا پدر و مادر فاطمه. محمد رودگر عامدانه شخصیتهای رمانش را ناشناس گذاشته است تا توجه مخاطب بیشتر بر موضوع مورد نظرش معطوف شود. با این همه در معرفی برخی شخصیتها به جزییات اشاره کرده است و این دوگانگی برخورد با معرفی شخصیتهاها توجیه مناسبی ندارد.
سخت میتوان با شخصیتهای داستان ارتباط گرفت و با آنها آشنا شد و نویسنده بیشتر از تلاشی که برای شناساندن شخصیتهای داستانیاش داشته است تلاش نموده است که مفاهیم و معانی مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهد.در مورد شخصیت راوی که مهمترین شخصیت رمان است به نظر میرسد اندکی مسامحه صورت گرفته است و تکامل روحی راوی به درستی نمایان نشده است.
یکی دیگر از نکات کتاب رفت و آمدهای زمانی است. به خصوص در ابتدای کتاب شمای خواننده نمیدانید چه کسی دارد روایت میکند و این حرف کدام شخصیت است و علاوه بر آن چنان رفت و آمدهای زمانی زیاد است که نمی دانید الان کجای زمان ایستادهاید. نویسنده در این زمینه میگوید:
«یکی از ویژگیهای این کار، شکست زمان و رسیدن به بیزمانی است. برای آنکه سیر خطی زمان قراردادی نادیده گرفته شود، گزیری از این رفت و آمدهای زمانی نیست.»
روایت رمان از زبان اول شخص بیان شده است و محوریترین و اصلیترین شخصیت داستان راوی است. شاید اگر روایت میتوانست از سوم شخص دانای کل بیان شود داستان حقیقی تر به نظر می رسید و درک و فهم عشق عرفانی سادهتر میشد.
گویانویسنده میخواهد به سبک رئالیسم جادویی نزدیک شود و دنبال نوعی است که به تعبیر محمد حنیف رئالیسم جادویی بومی است. فارغ از اینکه رئالیسم جادویی چیست و ما رئالیسم جادویی بومی داریم یا نه، نویسنده معتقد است که قالب رمانش نه سورئال بلکه رئال است اما نوعی جدیدی از رئالیسم که خودش آن را «رئالیسم عرفانی» نام نهاده است. باید دید این مکتبسازیها راه به کجا میبرند.
ادامۀ یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://alefyaa.ir/?p=5708
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
@ShahrestanAdabPub
شخصیتهای اصلی رمان،پسر حاج آقای مروت (راوی) و فاطمه هستند و رمئو و ژولیتی و یا مجنون و لیلا که نمیدانیم کی هستند و شناخته نمیشوند و دو میرزایی که نمادهایی هستند از شخصیتهایی واقعی و شخصیت های فرعی دیگری مثل شبح و یا پدر و مادر راوی یا پدر و مادر فاطمه. محمد رودگر عامدانه شخصیتهای رمانش را ناشناس گذاشته است تا توجه مخاطب بیشتر بر موضوع مورد نظرش معطوف شود. با این همه در معرفی برخی شخصیتها به جزییات اشاره کرده است و این دوگانگی برخورد با معرفی شخصیتهاها توجیه مناسبی ندارد.
سخت میتوان با شخصیتهای داستان ارتباط گرفت و با آنها آشنا شد و نویسنده بیشتر از تلاشی که برای شناساندن شخصیتهای داستانیاش داشته است تلاش نموده است که مفاهیم و معانی مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهد.در مورد شخصیت راوی که مهمترین شخصیت رمان است به نظر میرسد اندکی مسامحه صورت گرفته است و تکامل روحی راوی به درستی نمایان نشده است.
یکی دیگر از نکات کتاب رفت و آمدهای زمانی است. به خصوص در ابتدای کتاب شمای خواننده نمیدانید چه کسی دارد روایت میکند و این حرف کدام شخصیت است و علاوه بر آن چنان رفت و آمدهای زمانی زیاد است که نمی دانید الان کجای زمان ایستادهاید. نویسنده در این زمینه میگوید:
«یکی از ویژگیهای این کار، شکست زمان و رسیدن به بیزمانی است. برای آنکه سیر خطی زمان قراردادی نادیده گرفته شود، گزیری از این رفت و آمدهای زمانی نیست.»
روایت رمان از زبان اول شخص بیان شده است و محوریترین و اصلیترین شخصیت داستان راوی است. شاید اگر روایت میتوانست از سوم شخص دانای کل بیان شود داستان حقیقی تر به نظر می رسید و درک و فهم عشق عرفانی سادهتر میشد.
گویانویسنده میخواهد به سبک رئالیسم جادویی نزدیک شود و دنبال نوعی است که به تعبیر محمد حنیف رئالیسم جادویی بومی است. فارغ از اینکه رئالیسم جادویی چیست و ما رئالیسم جادویی بومی داریم یا نه، نویسنده معتقد است که قالب رمانش نه سورئال بلکه رئال است اما نوعی جدیدی از رئالیسم که خودش آن را «رئالیسم عرفانی» نام نهاده است. باید دید این مکتبسازیها راه به کجا میبرند.
ادامۀ یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://alefyaa.ir/?p=5708
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
@ShahrestanAdabPub
هوای اتاق نمناک بود و راکد. از تختم بلند شدم. زمین از زیر پام در می رفت. دیوارهای اتاق به سرعت دور می شدند. سحر پشت شیشه های اتاق، عرق کرده بود.
لای پنجره را با احتیاط باز کردم.
همه جا را آتش گرفته و سوره ی دود بر شهر نازل شده بود. خورشید دنبال روزنه ای در دل شب می گشت برای طلوع. تاریکی مرکب دوات بود که شره می کرد توی اتاق.
سریع بستم پنجره را.
ترسیدم کامل بازش کنم و اتاقم بپرد بیرون.
برشی از رمان #دخیل_هفتم
نوشته دکتر #محمد_رودگر
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
لای پنجره را با احتیاط باز کردم.
همه جا را آتش گرفته و سوره ی دود بر شهر نازل شده بود. خورشید دنبال روزنه ای در دل شب می گشت برای طلوع. تاریکی مرکب دوات بود که شره می کرد توی اتاق.
سریع بستم پنجره را.
ترسیدم کامل بازش کنم و اتاقم بپرد بیرون.
برشی از رمان #دخیل_هفتم
نوشته دکتر #محمد_رودگر
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
یادداشت #محمد_قائم_خانی پیرامون رمان #دخیل_هفتم :
«رئالیسم عرفانی»، مکمل و روح «دخیل هفتم»
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشته محمد رودگر، که انتشارات سوره مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکره نویسی صوفیانه با تمرکز بر تذکره الاولیاء عطار است؛ اما ایده کلی محمد رودگر را که اتفاقا قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی باز مینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان رابا هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و الحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
«رئالیسم عرفانی» صورت نظری این ایده با تمرکز بر دو روایت گفته شده است. این بار مخاطب نه عموم خوانندگان رمان، که منتقدان ادبی و نویسندگان داستانهای مدرن هستند. رودگر در «رئالیسم عرفانی» سعی کرده با مثالهای فراوان و البته با تحلیل روایتها از منظرهای متفاوت ساختاری و مضمونی، ایده خویش را در باب مشابهت مسائل ما و نویسندگان آمریکای لاتین در مواجهه با داستان نویسی مدرن توضیح دهد و مبانی مشترکی که امکانهای پاسخ دادن به این مشکل مشابه را در پیش روی ادبیات ما قرار میدهد، تبیین کند...
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961212000776
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
«رئالیسم عرفانی»، مکمل و روح «دخیل هفتم»
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشته محمد رودگر، که انتشارات سوره مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکره نویسی صوفیانه با تمرکز بر تذکره الاولیاء عطار است؛ اما ایده کلی محمد رودگر را که اتفاقا قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی باز مینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان رابا هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و الحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
«رئالیسم عرفانی» صورت نظری این ایده با تمرکز بر دو روایت گفته شده است. این بار مخاطب نه عموم خوانندگان رمان، که منتقدان ادبی و نویسندگان داستانهای مدرن هستند. رودگر در «رئالیسم عرفانی» سعی کرده با مثالهای فراوان و البته با تحلیل روایتها از منظرهای متفاوت ساختاری و مضمونی، ایده خویش را در باب مشابهت مسائل ما و نویسندگان آمریکای لاتین در مواجهه با داستان نویسی مدرن توضیح دهد و مبانی مشترکی که امکانهای پاسخ دادن به این مشکل مشابه را در پیش روی ادبیات ما قرار میدهد، تبیین کند...
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961212000776
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
رئالیسم عرفانی، مکمّل و روح « #دخیل_هفتم » | یادداشتی از #محمد_قائم_خانی
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشتۀ #محمد_رودگر ، که انتشارات سورۀ مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب، رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب، معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکرهنویسی صوفیانه، با تمرکز بر تذکرةالأولیاء عطار است؛ اما ایدۀ کلی محمد رودگر را که اتفاقاً قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی بازمینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان را با هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و ألحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
#شهرستان_ادب
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7928
@ShahrestanAdabPub
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشتۀ #محمد_رودگر ، که انتشارات سورۀ مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب، رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب، معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکرهنویسی صوفیانه، با تمرکز بر تذکرةالأولیاء عطار است؛ اما ایدۀ کلی محمد رودگر را که اتفاقاً قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی بازمینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان را با هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و ألحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
#شهرستان_ادب
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7928
@ShahrestanAdabPub
گذار از رئالیسم جادویی به رئالیسم عرفانی | یادداشت دکتر #محمد_حنیف بر #دخیل_هفتم
#محمد_رودگر در کارنامۀ کوتاه داستاننویسیاش نشان داده است که میکوشد داستاننویسی، متفاوت باشد. او به ادبیات متعهد، اعتقاد دارد. با این حال، هرچند برخی از زوایای دنیای داستانهایش به همذاتپنداری عمیق با خواننده نمیانجامند، از عناصر داستانی بهخوبی بهره جستهاند. ویژگیهای فنی دخیل هفتم این نویسنده که در راستای تکاملی رمان دیلمزاد بررسی میشوند عبارتند از: ۱. علاقه به ساختار پیچیده (از طریق پیرنگ غامض، شکست پیدرپی زمان و ابهامآفرینی) ۲. زبان شاعرانه ۳. تأکید بر فضاسازی و توصیف ۴. استفاده از شیوۀ رئالیسم عرفانی و ماوراءالطبیعه (و در پارهای صحنهها نشان دادن توهمات و صحنههای سوررئالیستی و پیوند دادن داستان با رئالیسم جادویی).
ویژگیهای محتوایی این اثر رودگر نیز از این قرارند: ۱. توجه به موضوعات انقلاب و دفاع مقدس. ۲. علاقه به تبیین باورهای مذهبی و عرفانی. ۳. پیوند دادن داستان با تراث فرهنگ ملی همچون اشعار شاعران کهن و باورهای عامیانۀ نمادین. ۴. عدم قطعیت. و به این همه باید پشتوانۀ غنی پژوهشی و مطالعاتی نویسنده را نیز افزود. خصوصیتی که در اغلب عناصر داستانی بهویژه در گفتگونویسی، شخصیتپردازی و توصیف زمان و مکان خود را نشان میدهد. ۵. مردمحور بودن شخصیتهای اصلی و تاحدودی نگاه نازل به زنان که در این اثر با عهدهدار بودن نقشهای محوری و مثبت توسط مردان و با خیانت ژولیت یا «جوج»، شخصیت هوسران پروین، شخصیت خنثی مادر راوی، دعوت زن شهید از راوی و حتی اشاره به بیصداقتی فاطمه، خود را نشان میدهد.
داستان دخیل هفتم با این جمله آغاز میشود: «همهچیز رو به راه است!» جملهای که بعد از پشت سر گذاشتن ماجراهای بسیار و پناه بردن راوی به پناهگاهش در خانۀ قدیمی اندیمشک از زبان قلم بر کاغذ جاری شده است. و در صفحات بعد بارها تکرار میشود. سپس راوی، مسافر جوانی را در راه تهران به کرج، سوار اتومبیلش میکند که پیشتر شش باغ خیال را از شش عاشق ستانده و اکنون نوبت به ششمین عاشق است. تا با شنیدن ماجرای عشق راوی به فاطمه، دخیل هفتم را نیز ببندد و به مراد دل برسد. راوی که در صفحات بعد بهتدریج معلوم میشود مرد میانسالی در دهۀ پنجم عمر خود است، فرزند پیشنمازی قمی به نام حاجآقا مروت است. او در آخرین سالهای عمر رژیم پهلوی در رشتۀ حقوق دانشگاه تهران پذیرفته میشود و سپس به گروه مبارزاتی فاطمه و برادرش میپیوندد، به همراه بسیاری دیگر از تظاهرکنندگان در سال ۵۷ دستگیر میشود و در زندان کمیتۀ مشترک، سختترین شکنجهها را پشت سر میگذارد. رمان، ماجراهای بسیاری دارد که بیانشان حلاوت خواندن را از کسانی که داستان را نخواندهاند میگیرد.
نشر #شهرستان_ادب
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/8981
@ShahrestanAdabpub
#محمد_رودگر در کارنامۀ کوتاه داستاننویسیاش نشان داده است که میکوشد داستاننویسی، متفاوت باشد. او به ادبیات متعهد، اعتقاد دارد. با این حال، هرچند برخی از زوایای دنیای داستانهایش به همذاتپنداری عمیق با خواننده نمیانجامند، از عناصر داستانی بهخوبی بهره جستهاند. ویژگیهای فنی دخیل هفتم این نویسنده که در راستای تکاملی رمان دیلمزاد بررسی میشوند عبارتند از: ۱. علاقه به ساختار پیچیده (از طریق پیرنگ غامض، شکست پیدرپی زمان و ابهامآفرینی) ۲. زبان شاعرانه ۳. تأکید بر فضاسازی و توصیف ۴. استفاده از شیوۀ رئالیسم عرفانی و ماوراءالطبیعه (و در پارهای صحنهها نشان دادن توهمات و صحنههای سوررئالیستی و پیوند دادن داستان با رئالیسم جادویی).
ویژگیهای محتوایی این اثر رودگر نیز از این قرارند: ۱. توجه به موضوعات انقلاب و دفاع مقدس. ۲. علاقه به تبیین باورهای مذهبی و عرفانی. ۳. پیوند دادن داستان با تراث فرهنگ ملی همچون اشعار شاعران کهن و باورهای عامیانۀ نمادین. ۴. عدم قطعیت. و به این همه باید پشتوانۀ غنی پژوهشی و مطالعاتی نویسنده را نیز افزود. خصوصیتی که در اغلب عناصر داستانی بهویژه در گفتگونویسی، شخصیتپردازی و توصیف زمان و مکان خود را نشان میدهد. ۵. مردمحور بودن شخصیتهای اصلی و تاحدودی نگاه نازل به زنان که در این اثر با عهدهدار بودن نقشهای محوری و مثبت توسط مردان و با خیانت ژولیت یا «جوج»، شخصیت هوسران پروین، شخصیت خنثی مادر راوی، دعوت زن شهید از راوی و حتی اشاره به بیصداقتی فاطمه، خود را نشان میدهد.
داستان دخیل هفتم با این جمله آغاز میشود: «همهچیز رو به راه است!» جملهای که بعد از پشت سر گذاشتن ماجراهای بسیار و پناه بردن راوی به پناهگاهش در خانۀ قدیمی اندیمشک از زبان قلم بر کاغذ جاری شده است. و در صفحات بعد بارها تکرار میشود. سپس راوی، مسافر جوانی را در راه تهران به کرج، سوار اتومبیلش میکند که پیشتر شش باغ خیال را از شش عاشق ستانده و اکنون نوبت به ششمین عاشق است. تا با شنیدن ماجرای عشق راوی به فاطمه، دخیل هفتم را نیز ببندد و به مراد دل برسد. راوی که در صفحات بعد بهتدریج معلوم میشود مرد میانسالی در دهۀ پنجم عمر خود است، فرزند پیشنمازی قمی به نام حاجآقا مروت است. او در آخرین سالهای عمر رژیم پهلوی در رشتۀ حقوق دانشگاه تهران پذیرفته میشود و سپس به گروه مبارزاتی فاطمه و برادرش میپیوندد، به همراه بسیاری دیگر از تظاهرکنندگان در سال ۵۷ دستگیر میشود و در زندان کمیتۀ مشترک، سختترین شکنجهها را پشت سر میگذارد. رمان، ماجراهای بسیاری دارد که بیانشان حلاوت خواندن را از کسانی که داستان را نخواندهاند میگیرد.
نشر #شهرستان_ادب
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/8981
@ShahrestanAdabpub
#با_مخاطبان
یادداشت یکی از مخاطبان #انتشارات_شهرستان_ادب بر رمان #دخیل_هفتم نوشته دکتر #محمد_رودگر
برشی از رمان:
« - یادمه یه روز رفتم حوضسلطون. میدونی کجاست؟
مجنون سر تکان داد:
- دریاچه نمک. اتوبان قم.
- ساواک جنازهها رو میانداخت اونجا. عکسشو بوسیدم و گفتم: «خوشگل وحشی!» بعد، فاتحهای خوندم و... تموم! عشقم تموم شد. فاتحهٔ عشقمو خونده بودم دیگه. یه قندیل یخ توی قلبم فرو کردن و... تموم!
فاجعه از یخ و قندیل و این حرفها وحشتناکتر بود. چیزی در درونم تبدیل به سنگ شد و تا ابد باقی ماند. بعد از آن تا یک هفته توی خانه حرف نزدم. با تمام وجود حس میکردم که وجود ندارم: موجود بیوجود. از آن روز به بعد همه جا شب است و روزگارم میگذرد. عشقم فسیل شده و روزگارم میگذرد. هر صبح با طلوع آفتاب، روز روی پاشنهاش میچرخد و حتی صدای لولاهای زنگزدهٔ دنیا را میشنوم؛ ولی باز همه جا شب است و روزگارم میگذرد. »
#دخیل_هفتم رو زمستون پارسال خوندم و اون موقع هنوز دستم برای نوشتن معرفی کتاب روان و سبک نبود. البته اگر هم مینوشتم، برای این کتاب بهسختی میتونستم بنویسم.
دخیل هفتم خیلی رمان عجیب و ویژهای بود برای من. فضای جالب و جدید، قلم بهشدت خوب و جذاب، داستان درگیرکننده، ابهام پرکشش، موضوع تازه، همه اینها باعث «چسبندگی» کتاب بود؛ یعنی هم به خودت بچسبه هم به دستات :)
از این رمانهاست که یا عاشقش میشین یا اصلاً باهاش ارتباط برقرار نمیکنین. اما اگه رمانخوان حرفهای نیستین، توصیهش نمیکنم.
خلاصه که رمان ماندگاری شد. ممنون از آقای غرفهدار که توی نمایشگاه کتاب پارسال بهم معرفیش کرد. البته داستان کتاب روبهشدت اشتباه گفتن که مهم نیست.
#سیده_نرگس_نظام_الدین
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
یادداشت یکی از مخاطبان #انتشارات_شهرستان_ادب بر رمان #دخیل_هفتم نوشته دکتر #محمد_رودگر
برشی از رمان:
« - یادمه یه روز رفتم حوضسلطون. میدونی کجاست؟
مجنون سر تکان داد:
- دریاچه نمک. اتوبان قم.
- ساواک جنازهها رو میانداخت اونجا. عکسشو بوسیدم و گفتم: «خوشگل وحشی!» بعد، فاتحهای خوندم و... تموم! عشقم تموم شد. فاتحهٔ عشقمو خونده بودم دیگه. یه قندیل یخ توی قلبم فرو کردن و... تموم!
فاجعه از یخ و قندیل و این حرفها وحشتناکتر بود. چیزی در درونم تبدیل به سنگ شد و تا ابد باقی ماند. بعد از آن تا یک هفته توی خانه حرف نزدم. با تمام وجود حس میکردم که وجود ندارم: موجود بیوجود. از آن روز به بعد همه جا شب است و روزگارم میگذرد. عشقم فسیل شده و روزگارم میگذرد. هر صبح با طلوع آفتاب، روز روی پاشنهاش میچرخد و حتی صدای لولاهای زنگزدهٔ دنیا را میشنوم؛ ولی باز همه جا شب است و روزگارم میگذرد. »
#دخیل_هفتم رو زمستون پارسال خوندم و اون موقع هنوز دستم برای نوشتن معرفی کتاب روان و سبک نبود. البته اگر هم مینوشتم، برای این کتاب بهسختی میتونستم بنویسم.
دخیل هفتم خیلی رمان عجیب و ویژهای بود برای من. فضای جالب و جدید، قلم بهشدت خوب و جذاب، داستان درگیرکننده، ابهام پرکشش، موضوع تازه، همه اینها باعث «چسبندگی» کتاب بود؛ یعنی هم به خودت بچسبه هم به دستات :)
از این رمانهاست که یا عاشقش میشین یا اصلاً باهاش ارتباط برقرار نمیکنین. اما اگه رمانخوان حرفهای نیستین، توصیهش نمیکنم.
خلاصه که رمان ماندگاری شد. ممنون از آقای غرفهدار که توی نمایشگاه کتاب پارسال بهم معرفیش کرد. البته داستان کتاب روبهشدت اشتباه گفتن که مهم نیست.
#سیده_نرگس_نظام_الدین
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub