انتشارات شهرستان ادب
267 subscribers
1.05K photos
92 videos
1 file
426 links
انتشارات شهرستان ادب، ناشر تخصصی شعر و داستان

برای خرید کتاب‌ها، ادب بوک همیشه همراه شماست📚
آیدی ثبت سفارش
@adab_book
سایت خرید آنلاین
Adabbook.com
ارسال کتاب در کوتاهترین زمان
Download Telegram
#وقتی_دلی
رمانی تاریخی، اثر #محمد_حسن_شهسواری
نشر #شهرستان_ادب

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹

@shahrestanAdabPub
مصعب به خاخام دقیق شد. ناگهان او را به یاد آورد و به سمت خاخام رفت : "ممکن است مرا نشناسی، سال ها از آن زمان گذشته ... من پسر عمیر هستم که با کاروان ما از حبشه به حجاز آمدی.
- ها ! ... شناختم ... کودکان چه زود بزرگ می شوند !
یهودیان خندیدند ، مصعب سریع جواب داد: و بزرگان چه زودتر کودک می شوند !
این بار مسلمانان خندیدند. مصعب بلند و رو به همه ادامه داد :
"چگونه است که از دیرباز یهودیان از تمام بلاد به امید ظهور پیامبر خاتم ، به یثرب می آمدند اما اینک که پیامبر خود به یثرب آمده اند او را انکار می کنند ؟"
- چنین است که می گویی ، اما محمد آن پیامبر نیست .
مصعب رو به یهودیان کرد :کدام یک از نشانه هایی که تورات و انجیل به آن اشاره کرده اند در محمد نیست ؟"

#وقتی_دلی
رمانی تاریخی، اثر #محمد_حسن_شهسواری
نشر #شهرستان_ادب

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹

کانال تخصصی کتابهای #شعر و #داستان :

https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
Forwarded from شهرستان ادب
پرفروش ترین کتاب‌های شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب در چهار روز نخست را در سطور زیر ببینید. (کتابهایی که در این فهرست برای اولین بار در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند با عنوان "جدید" مشخص شده اند)

#بی_کتابی
نوشته‌ی #محمد‌_رضا_شرفی_خبوشان (جدید)

#غزل_زندگی_کنیم
سروده‌ی #محمد_علی_بهمنی

#ناخوانده
سروده‌ی #میلاد_عرفان_پور

#مرز_ما_عشق_است
سروده‌ی سید #مهدی_شفیعی (جدید)

#لیلی_آذر
سروده‌ی #اعظم_سعادتمند (جدید)

#رودخوانی
سروده‌ی #محمد_مهدی_سیار

#زیر_سر_کوه
سروده‌ی #فاطمه_هاوشکی

#دخیل_هفتم
نوشته‌ی #محمد_رودگر (جدید)

#قاف
نوشته‌ی #یاسین_حجازی

#از_آخر_مجلس
سروده‌ی #میلاد_عرفان_پور

#وقتی_دلی
نوشته‌ی #محمد_حسن_شهسواری

#عشق_سوزان_است
سروده‌ی #مهدی_جهاندار (جدید)

#عاشقی_به_سبک_ونگوگ
نوشته‌ی #محمد_رضا_شرفی_خبوشان

#در_کلماتم_باران_می_‌بارد
سروده‌ی #علیرضا_قزوه (جدید)

نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹

#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !

@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
پرفروش ترین کتاب‌های شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب در روز هفتم را در سطور زیر ببینید. (کتابهایی که در این فهرست برای اولین بار در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند با عنوان "جدید" مشخص شده اند)


#عشق_سوزان_است
سروده‌ی #مهدی_جهاندار (جدید)

#راهبندان
سروده‌ی #میلاد_عرفان_پور (جدید)

#مرز_ما_عشق_است
سروده‌ی #سید_مهدی_شفیعی (جدید)

#بی‌کتابی
نوشته‌ی #محمد_رضا_‌شرفی_خبوشان (جدید)

#قاف
نوشته‌ی #یاسین_حجازی

#دخیل_هفتم
نوشته‌ی #محمد_رودگر (جدید)

#وقتی_دلی
نوشته‌ی #محمد_حسن_شهسواری

#لیلی_آذر
سروده‌ی #اعظم_سعادتمند (جدید)

#رودخوانی
سروده‌ی #محمد_مهدی_سیار

#در_کلماتم_باران_می_بارد (جدید)
سروده‌ی #علیرضا_قزوه

#‌شاه_کشی
نوشته‌ی #ابراهیم_اکبری_دیزگاه (جدید)

#واقعه
سروده‌ی #غلامرضا_کافی (جدید)

#آیینه_کاری_سکوت
سروده‌ی #نیلوفر_بختیاری (جدید)

نشانی غرفه شهرستان ادب:
سالن A3 . راهروی ۵. غرفه شماره ۱۹

#شهروند_کتاب_های_خود_باشید !

@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdabPub
مصعب غمگین ٬ مدت زیادی به سلمان خیره ماند . سلمان لبخند بر چهره آورد : « چیزی در من میبینی که این گونه نگاهم میکنی ؟»
- هرگاه تو را میبینم با دانشی که داری و از ملت بزرگی که از آن برخاسته ای ٬ و چگونه به رسول الله احترام میگذاری به یاد آیه ای از قرآن می افتم .
سلمان بی درنگ آیه را زیر لب زمزمه کرد :« زیرا خدا بی نیاز است و شما نیازمندانید . و اگر روی برتابید ٬ به جای شما مردمی دیگر آرد که هرگز همسان شما نباشند .»

بُرشی از رمان #وقتی_دلی
نوشته ی #محمد_حسن_شهسواری
نشر #شهرستان_ادب

#رمان #رمان_تاریخی

کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:

https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
"مسلمانان!
من، مصعب، فرزند عمیربن بنی عبدالدار، بزرگ خاندان ثروتمند و باشرف مکه، شهره ی زیبایی و ثروت، جاه و مقام، اعتبار و احترام، آرزوی دل هر جوان که در دلم خانه کند، روزی "بی دل" شدم....!
منی که جز به وقار و بزرگ زادگی، قدم بر نمیداشتم، حال بال و پر بر گِرد شمعِ عشق سوزاندم و بر بال سیمرغ نشستم تا اوج بگیرم ...

مسلمانان!
مرا وقتی دلی بود...
اما کنون مرا دلی نیست که از خود چیزی داشته باشد...."

برشی از رمان #وقتی_دلی
نوشتۀ #محمد_حسن_شهسواری
نشر #شهرستان_ادب

کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :

@ShahrestanAdabPub
معرفی رمان #وقتی_دلی توسط #جابر_خرم_نیا :

رمان وقتی دلی، داستانی باریشه‌های تاریخی است که نویسنده در کنار آن با استفاده از عناصر خیال، توانسته داستانی جذاب و خواندنی را برای مخاطب بیافریند.

ریشه تاریخی این رمان بازمی‌گردد به دوران جاهلیت عرب و خانواده‌ای از ثروتمندان مکه. مصعب ابن عمیر جوانی زیباروی است و طبق رسم عرب، همراه پدر و مادرش به تجارت می‌پردازد. پدر و مادر مصعب که از خریدوفروش اجناس و تجارت روزگار می‌گذرانند، از زیبایی او بهره برده و برای جذب مردم در خریدوفروش های خود از او استفاده می‌کنند. مصعب با زیبایی خود دختران مکه را مجذوب خودکرده. از آن جمله، ماریه یکی از کنیزان خناس مادر مصعب سخت به او دل داده است.

رمان با روایت یک رخداد و تکرار آن در ابتدای هر فصل پی گرفته می‌شود، و خواننده در ذهن خود مدام به‌عقب بازمی‌گردد و رخدادی را در زمان گذشته رمان یادآوری می‌کند. این البته یکی از جذابیت های رمان است. مصعب در این داستان سعی می‌کند زندگی متفاوتی از آنچه که مردم عرب جاهلی دارند در پیش بگیرد و همواره مجالس عیش و نوش ثروتمندان مکه او را بیزار نموده است. اما او با مشکلاتی هم مواجه است. جذابیت او و عشق دختران مکه به او حسادت خیلی‌ها را هم برانگیخته است. از آن جمله برادرش ابو عزیز به او حسادت می‌کند تا جایی که تصمیم به قتلش هم می‌گیرد.

نویسنده رمان، گرچه از رخدادهای تاریخی بهره برده و به تاریخ نظر داشته است، ولی رمان او سرشار از تصویرهایی است که با خیال همراه است و به نوعی عناصر خیالی هستند. اما نباید فراموش کرد که هرکجا در داستان پای پیامبر اسلام و حضرت امیرالمؤمنین(ع) در میان است، ماجرا مستند به تاریخ است و واقعیت دارد و این موضوع را نویسنده در ابتدای رمان نیز متذکر می‌شود.

رمان وقتی دلی، روایتی است از دوران بعثت پیامبر تا شهادت حضرت سیدالشهدا حسین‌ابن‌علی(ع). خواندن کتاب از آنجا شروع می‌شود که حضرت سیدالشهدا به شهادت رسیده‌اند و پیرزنی، در کنار قبور شهدای جنگ احد اُتراق کرده و شاهد نزدیک شدن کاروانی است که در مسیر سفر خود، برای خواندن فاتحه به‌سوی قبور شهدا می‌آیند. و به این صورت پیش می رود که کسی از درون کاروان شروع به خواندن کتابی تاریخی می‌کند. و پایان کتاب به نوعی با ماجرای آن پیرزن کامل می‌شود. گرچه زیاد هم سخت نمی‌نماید که آن پیرزن چه کسی می‌تواند باشد.

جرقه هدایت مصعب، آشنایی او با جعفر ابن ابی‌طالب در یکی از سفرهایی است که با پدرش رفته. مصعب به جعفر نزدیک می‌شود و دوستی بین آنها شکل می‌گیرد. انگار مصعب حس می‌کند که اتفاقی جذاب برای حال و احوال او دارد رخ می‌دهد. و جواب سوالهایش را از جعفر می‌خواهد. بخصوص در قسمتی از رمان که از جعفر می‌پرسد که چگونه از شر حسادت های مردم مکه خلاص شود.

مصعب سرانجام مسلمان می‌شود، پنهانی نماز می‌خواند و عبادت خدا را می‌کند. روح و جان او آمیخته از لذت عبادت خداوندگار می‌شود. تا اینکه ماریه کنیز مادرش، مأموری بر او می‌گمارد تا سر از کارش دربیاورد. هنگامی که می شنود او مسلمان شده، ابوسفیان را باخبر می‌کند. و این ماجرا سرنوشت مصعب را با برخی رخدادهای تاریخی اسلام گره می زند. مصعب در خانه پدرش محصور می‌شود. همزمان وقتی برای قتل پیامبر توطئه می‌کنند، نقشه قتل مصعب را هم می‌ریزند که هیچ‌کدام به نتیجه نمی‌رسد. در ماجرای هجرت به یثرب، قرار می‌شود که گروهی برای بررسی وضعیت شهر به یثرب بروند. سرپرستی این جمع را به پیشنهاد حضرت امیر(ع) به مصعب می‌دهند و او به یثرب می رود. مصعب هم زیباروست و موجب جذب مردم می‌شود و هم مردی آگاه است که با صوت خوش قرآن را تلاوت می‌کند. اینها دلایل علی(ع) برای سرپرستی مصعب است. مصعب آن قدر خوش قرآن را تلاوت می‌کند که به‌عنوان اولین قاری قرآن هم شناخته می‌شود. او سرانجام در جنگ احد، به شهادت می‌رسد و اولین شهیدی است که بدون کفن دفن می‌شود.

#رمان وقتی دلی، نوشته #محمد_حسن_شهسواری ، به همت موسسه فرهنگی هنری #شهرستان_ادب منتشر شده است.

کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :

@ShahrestanAdabPub

------------------------------------

📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚

@adab_book

📚 سایت خرید اینترنتی 📚

Adabbook.com
چاپ پنجم رمان #وقتی_دلی نوشته #محمد_حسن_شهسواری با ظاهری جدید
این رمان در سال انتشار مورد توجه منتقدان و داستان‌نویسان قرارگرفت و درششمین جایزه جلال آل احمد نامزد شد.
#شهرستان_ادب

@ShahrestabAdabPub
#ساعت_دیدار

برنامه حضور مولفین در غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب

روز یکشنبه 16 اردیبهشت


ساعت 11:
- #محمد_حسن_شهسواری نویسنده رمان #وقتی_دلی
- #ریحانه_جعفری نویسنده رمان نوجوان #چشم_های_سبز_هی_هو_ها_ما


ساعت 17:

- #هادی_حکیمیان نویسنده رمان #برج_قحطی و رمان های نوجوان #خواب_پلنگ و #باغ_خرمالو

#نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران
شبستان
سالن ناشران عمومی
راهروی 19
غرفه 25

منتظر حضور شما عزیزان هستیم.

@ShahrestanAdabPub
#ساعت_دیدار
روز یکشنبه 16 اردیبهشت
ساعت 11:
- #محمد_حسن_شهسواری نویسنده رمان #وقتی_دلی
- #ریحانه_جعفری نویسنده رمان نوجوان #چشم_های_سبز_هی_هو_ها_ما

ناشران عمومی راهرو 19 غرفه 25

@ShahrestanAdabPub
حضور #محمد_حسن_شهسواری نویسنده رمان #وقتی_دلی در غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب

#نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران
شبستان
سالن ناشران عمومی
راهروی 19
غرفه 25

@ShahrestanAdabPub
«ایران‌شهر» در مصلی تهران

نخستین جلد از رمان فاخر «ایران‌شهر» اثر محمد حسن شهسواری به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رسید.

جلد اول این رمان، با محوریت اشغال خرمشهر توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. روایت این کتاب از آغاز جنگ شروع و تا روز سقوط خرمشهر ادامه می‌یابد.
این رمان که هم اکنون جلد اول آن به نمایشگاه کتاب رسیده، روزهای اول جنگ را شرح می‌دهد و در خلال آن به روزهای قبل از آن رفت و آمد می‌کند.

ساختار ایران‌شهر بسیار متفاوت بوده و به روایتی حماسی با محوریت مقاومت و دفاع قهرمانانه می‌پردازد.

#ایران_شهر
#محمد_حسن_شهسواری
#انتشارات_شهرستان_ادب

@ShahrestanAdabPub
Forwarded from ادب بوک
🎉 ادب بوک برگزار می کند:

📚جشن امضای اینترنتی رمان «ایران شهر»📚

تازه ترین اثر #محمد_حسن_شهسواری را با امضای نویسنده به یادگار داشته باشید

📅 20 الی 23 اردیبهشت

🛍 ثبت سفارش در سایت #ادب_بوک از آدرس:
https://adabbook.com/ایرانشهر

@AdabBookOfficial
Forwarded from ادب بوک
🎉 #تمدید شد:

📚جشن امضای اینترنتی رمان «ایران شهر»📚

تازه ترین اثر #محمد_حسن_شهسواری را با امضای نویسنده به یادگار داشته باشید

📅 تا 27 اردیبهشت

🛍 ثبت سفارش در سایت #ادب_بوک از آدرس:
https://adabbook.com/ایرانشهر

@AdabBookOfficial
گفت‌وگوی «مرتضی کاردر» با «محمدحسن شهسواری» در روزنامه‌ی همشهری درباره‌ی چندوچونِ نگارش و انتشارِ رمانِ «ایران‌شهر»

انتشارات «شهرستان ادب» در روزهای آخر نمایشگاه، جلد نخست رمان «ایران‌شهر» اثر محمدحسن شهسواری را منتشر کرد. «ایران‌شهر» قرار است یک رمان بزرگ چندجلدی باشد که به روایت شهر خرمشهر از روزهای نخست جنگ تا سقوط می‌پردازد.
محمدحسن شهسواری، داستان‌نویس و مدرس داستان‌نویسی، نام‌آشنای این سال‌هاست که علاوه بر انتشار رمان‌هایی مثل «پاگرد»، «شب ممکن»، «میم عزیز»، «وقتی دلی» و... داستان‌نویسان بسیاری به جامعه ادبی ایران معرفی کرده است. کتاب« حرکت در مه» کتاب موثر او درباره آموزش داستان نویسی است.
حالا جلد نخست متفاوت‌ترین و بزرگ‌ترین اثر او درباره جنگ منتشر شده است، آنها که پیش از انتشار، اثر را خوانده‌اند می‌گویند که «ایران‌شهر» می‌تواند جنگ و صلح ایرانی باشد. با محمدحسن شهسواری درباره «ایران‌شهر» گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

دوستداران ادبیات جنگ سال‌هاست که خلق اثر رمان بزرگی درباره جنگ را در انتظار می‌کشند. حالا جلد نخست رمان چندجلدی «ایران‌شهر» منتشر شده است. سابقه و پیشینه شما در ادبیات داستانی این توقع را پدید می‌آورد که این اثر همانی باشد که سال‌ها انتظارش را می‌کشیده‌اند.
همه دوست داریم که چنین اثری باشد ولی من خیلی جدی به خودم و جامعه ادبی می‌گویم که چنین نیست. اگر فکر کنیم که است راه پیشرفت را بسته‌ایم. البته خوانندگان باید منتظر چنین اثری باشند. حق دارند به اندازه عظمت واقعه سختگیر باشند تا آثار بزرگی در خور جنگ خلق شود.

«ایران‌شهر» به روزهای آغاز جنگ تا سقوط خرمشهر می‌پردازد که از تکه‌های فراموش شده جنگ است. چه شد که این بخش از جنگ را برای روایت انتخاب کردید؟
علت اصلی‌اش شخصی است که نمی‌توانم بگویم و بهتر است برای خودم نگه دارم اما از نظر دراماتیک اگر بخواهیم نگاه کنیم، روزهای اول جنگ از دوره‌هایی است که جنگ شکل حرفه‌ای نظامی ندارد و طیف‌های مختلف مردم و نظامی‌ها در جنگ حضور دارند از این جهت، مقاومتی که صورت گرفته با همه سال‌های بعد فرق می‌کند.

ادامه این گفت و گو را در سایت #انتشارات_شهرستان_ادب بخوانید:
https://shahrestanadabpub.ir/content/ID/471

#ایران_شهر
#محمد_حسن_شهسواری

@ShahrestanAdabPub
نزدیک غروب بود. طاقت سروان حسین حشمت‌یار طاق شده بود و می‌خواست دژ را به سرگروهبان بسپارد و راه بیفتد سمت پاسگاه خَیّن. از ظهر، کارون زیر آتش می‌جوشید. خبر رسیده بود ناوچه‌های عراقی، قایق اکیپ دادستانی را غرق کرده‌اند. از آن بدتر، ناو دیگرشان کشتی سروناز را مجبور کرده بود پرچم ایران را پایین بکشد و پرچم عراق را بالا ببرد. خدا را شکر می‌کرد این صحنه را به چشم ندیده وگرنه بعید نبود کار دست خودش بدهد. وقتی بالأخره طاقت نیاورد و راه افتاد سمت پاسگاه خیّن که از ظهر در آتش می‌سوخت، یاد ده روز پیش افتاد و گریه‌های استوار رکنی در جزیره‌ مینو. 30نفر از نیروهایش به فرماندهی استوار رکنی در جزیره مستقر بودند. استوار گریه می‌کرد و می‌گفت: «این قدر از قانون کشتی‌رانی مرزی می‌دونم که هر کشتی باید برای عبور از آب مشترک، پرچم هر دو کشور رو بزنه. 2روزی هست ناوهای عراقی کشتی‌ها را مجبور می‌کنند پرچم ایران رو پایین بیارند. جناب سروان، شما فکر کن جلوی چشمت ناموست رو... . تو رو به ناموس فاطمه زهرا، بذارید با 106 شلیک کنم به هر کشتی‌ای که پرچم ایران رو پایین می‌کشه.»

سطرهایی از جلد نخست رمان #ایران_شهر
نوشته #محمد_حسن_شهسواری
#انتشارات_شهرستان_ادب

سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر گرامی باد.

@ShahrestanAdabPub
Forwarded from ادب بوک
📚 کتاب #ایران_شهر جلد اول
✍🏻 #محمد_حسن_شهسواری
👤 #انتشارات_شهرستان_ادب

💟 "ایران‌شهر" به روایت شهر خرمشهر از روزهای نخست جنگ تا سقوط می‌پردازد. یادآوری می‌شود که با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و آغاز دفاع مقدس ایران در برابر تهاجم رژیم بعث عراق، خرمشهر صحنه نبرد خیابانی میان مدافعین خرمشهر و نیروهای متجاوز بعثی شد و پس از مدتی در ۴ آبان ۵۹ این شهر به دست نیروهای متجاوز اشغال شد. سرانجام در خرداد ۶۱ طی یک سلسله عملیات این شهر آزاد شد و سرنوشت جنگ تغییر کرد. محمدحسن شهسواری این کتاب را بر اساس‌مستندات جمع‌آوری شده‌اش به رشته‌ی تحریر‌ درآورده است.

🛍 سفارش آسان و دریافت فوری از سایت #ادب بوک
🔻🔻🔻
لینک مستقیم سایت:
🔹 https://adabbook.com/ایرانشهر

🆔 @AdabBookOfficial
بریده ای از رمان

این قدر از قانون کشتی‌رانی مرزی می‌دونم که هر کشتی باید برای عبور از آب مشترک، پرچم هر دو کشور رو بزنه. 2روزی هست ناوهای عراقی کشتی‌ها را مجبور می‌کنند پرچم ایران رو پایین بیارند. جناب سروان، شما فکر کن جلوی چشمت ناموست رو... . تو رو به ناموس فاطمه زهرا، بذارید با 106 شلیک کنم به هر کشتی‌ای که پرچم ایران رو پایین می‌کشه.

برشی از رمان #ایران_شهر (جلد نخست)
نوشته #محمد_حسن_شهسواری
#انتشارات_شهرستان_ادب

@ShahrestanAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی رمان #ایران_شهر (جلد یک) نوشته #محمد_حسن_شهسواری در برنامه "سلام صبح بخیر" شبکه سوم سیما توسط نویسنده ی گرامی، #علی_الله_سلیمی

رمان ایران‌شهر را از #ادب_بوک تهیه نمایید:
Www.adabbook.com/ایرانشهر

گفتنی ست مجموعه داستان #سفر_معمولا_صبح_اتفاق_می_افتد از علی الله سلیمی در #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.

@ShahrestanAdabPub