#کتاب بخوانیم
بهترین های ادبیات معاصر، #شعر و #داستان
به ما بپیوندید:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
بهترین های ادبیات معاصر، #شعر و #داستان
به ما بپیوندید:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
حضور #انتشارات_شهرستان_ادب در نمایشگاه کتاب کهگیلویه و بویراحمد
16 الی 21 بهمن ماه
یاسوج
با بیش از 140 عنوان کتاب #شعر و #داستان
@ShahrestanAdabPub
16 الی 21 بهمن ماه
یاسوج
با بیش از 140 عنوان کتاب #شعر و #داستان
@ShahrestanAdabPub
آیین رونمایی از کتاب #ویلای_کاکایی_ها
ده #داستان از برگزیدگان مسابقه داستان نویسی محیط زیستی باغ ملی
پنج شنبه 17 اسفند
ساعت 17/30
فرهنگسرای ارسباران
@ShahrestanAdabPub
ده #داستان از برگزیدگان مسابقه داستان نویسی محیط زیستی باغ ملی
پنج شنبه 17 اسفند
ساعت 17/30
فرهنگسرای ارسباران
@ShahrestanAdabPub
همسر شهید سرلشگر آزاده #حسین_لشگری :
«می دونید ۶۴۱۰ روز اسارت یعنی چی؟ کاش من و شما هم حداقل یک روز یا فقط یک ساعت اسیر بودیم. آن هم نه در عراق، بلکه در چهاردیواری شهرمون، خونه مون ... تا می فهمیدیم این که یه آدمی توی سن جوانی و حدود یک سال بعد از ازدواج با داشتن یه پسر ۴ ماهه میره از وطن و ناموس ما دفاع کنه و ۶۴۱۰ روز اسیر میشه، یعنی چی؟
۱۸ سال حسرت نوشیدن جرعه ای آب خنک و یک لقمه نان ... »
تقدیم به او ...
جایی برای حرف نمیماند
وقتی که بیقراری و دلتنگی
وقتی میان خانهی خود با جنگ
بیوقفه سالهاست که میجنگی
گاهی به شکل آه میآید غم
گاهی به شکل گریه، زیاد و کم
عمری درآمدهست به هر شکلی
عمری درآمدهست به هر رنگی
در پیکری که عشق تراشیده
جانی نمانده است مدارا کن
بر دوش میکشد غمِ هجران را
چون کوه را به دوش کشد سنگی
از روزِ رفتن تو هزاران سال
گویی گذشته است بر این تندیس
وقتی سپرده چشم به هر راهی
وقتی نشسته گوش به هر زنگی
وقتی تو نیستی به چه امّیدی
گیسوی من شکوفه برویاند
آن روسریِّ مخملِ قرمز هم
دیگر نمیزند به دلم چنگی
هر شب به فکرِ آمدنت تا روز
هر روز فکرِ آمدنت تا شب
این گونه در اسارتِ معشوقم
در اوجِ بیقراری و دلتنگی
#پونه_نیکوی
از کتاب #۶۴۱۰_روز_تنهایی
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
«می دونید ۶۴۱۰ روز اسارت یعنی چی؟ کاش من و شما هم حداقل یک روز یا فقط یک ساعت اسیر بودیم. آن هم نه در عراق، بلکه در چهاردیواری شهرمون، خونه مون ... تا می فهمیدیم این که یه آدمی توی سن جوانی و حدود یک سال بعد از ازدواج با داشتن یه پسر ۴ ماهه میره از وطن و ناموس ما دفاع کنه و ۶۴۱۰ روز اسیر میشه، یعنی چی؟
۱۸ سال حسرت نوشیدن جرعه ای آب خنک و یک لقمه نان ... »
تقدیم به او ...
جایی برای حرف نمیماند
وقتی که بیقراری و دلتنگی
وقتی میان خانهی خود با جنگ
بیوقفه سالهاست که میجنگی
گاهی به شکل آه میآید غم
گاهی به شکل گریه، زیاد و کم
عمری درآمدهست به هر شکلی
عمری درآمدهست به هر رنگی
در پیکری که عشق تراشیده
جانی نمانده است مدارا کن
بر دوش میکشد غمِ هجران را
چون کوه را به دوش کشد سنگی
از روزِ رفتن تو هزاران سال
گویی گذشته است بر این تندیس
وقتی سپرده چشم به هر راهی
وقتی نشسته گوش به هر زنگی
وقتی تو نیستی به چه امّیدی
گیسوی من شکوفه برویاند
آن روسریِّ مخملِ قرمز هم
دیگر نمیزند به دلم چنگی
هر شب به فکرِ آمدنت تا روز
هر روز فکرِ آمدنت تا شب
این گونه در اسارتِ معشوقم
در اوجِ بیقراری و دلتنگی
#پونه_نیکوی
از کتاب #۶۴۱۰_روز_تنهایی
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا که از منا بنویسم
به استخاره نشستم که ابتدای غزل را
ز ماندهها بسرایم؟ ز رفتهها بنویسم؟
نه عمر نوح نه برگ درختهای جهان هست
بگو که داغ دلم را کی و کجا بنویسم؟
مصیبت عطش و میهمانکشی و ستم را
سه مرثیهست که باید جدا جدا بنویسم
چگونه آمدنت را به جای سر در خانه
به خط اشک به سردی سنگها بنویسم
چگونگه قصهٔ مهمان کشی سنگدلان را
به پای قسمت و تقدیر یا قضا بنویسم
منا که برف نمیآید این سپیدی مرگ است
چسان زمرگ رفیقان با صفا بنویسم؟
خبر زتشنگی حاجیان رسید و دلم گفت:
خوش است یک دو خطی هم ز کربلا بنویسم
نمانده چاره به جز اینکه از برادر و خواهر
یکی به بند و یکی روی نیزهها بنویسم
نمانده چاره به جز گفتن از اسیر سه ساله
چه را ز نالهٔ زنجیر و زخم پا بنویسم
به روضه خوان محل گفتهام غروب بیا تا
تو از خرابه بخوانی... من از منا بنویسم....
#حامد_عسکری
از کتاب #منا_منهای_بسیاران
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
قلم به خون زدهام تا که از منا بنویسم
به استخاره نشستم که ابتدای غزل را
ز ماندهها بسرایم؟ ز رفتهها بنویسم؟
نه عمر نوح نه برگ درختهای جهان هست
بگو که داغ دلم را کی و کجا بنویسم؟
مصیبت عطش و میهمانکشی و ستم را
سه مرثیهست که باید جدا جدا بنویسم
چگونه آمدنت را به جای سر در خانه
به خط اشک به سردی سنگها بنویسم
چگونگه قصهٔ مهمان کشی سنگدلان را
به پای قسمت و تقدیر یا قضا بنویسم
منا که برف نمیآید این سپیدی مرگ است
چسان زمرگ رفیقان با صفا بنویسم؟
خبر زتشنگی حاجیان رسید و دلم گفت:
خوش است یک دو خطی هم ز کربلا بنویسم
نمانده چاره به جز اینکه از برادر و خواهر
یکی به بند و یکی روی نیزهها بنویسم
نمانده چاره به جز گفتن از اسیر سه ساله
چه را ز نالهٔ زنجیر و زخم پا بنویسم
به روضه خوان محل گفتهام غروب بیا تا
تو از خرابه بخوانی... من از منا بنویسم....
#حامد_عسکری
از کتاب #منا_منهای_بسیاران
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
#هر_شب_یک_شعر_عاشورایی
مشك بر دوش سوی علقمه رفت، تا که شقالقمر نشان بدهد
تا که چشمش هزار معجزه را، بین خوف و خطر نشان بدهد
شیهه در شیهه اسب وگرد وسوار،آسمان مکث کرده تا چه کند؟
خیمه در خیمه گریه می شنود ، آب را شعله ور نشان بدهد؟!
مشک لبتشنه گرم زمزمه شد، گریههای رقیه در گوشش
تا که یک دشت لالهعباسی، غرق خون جگر نشان بدهد
قبضه ی ذوالفقار در مشتش، خشم دریاست در سر انگشتش
کربلا قلعه قلعه خیبر شد، رفت مثل پدر نشان بدهد
با خودش فکر میکند که فرات، عطش باغ را نمیفهمد
میرود معنی شکفتن را، فوق درک بشر نشان بدهد
همه ی خشم خونفشان علی، در صدایش وزیده، میخواهد
خطبة شقشیقهای دیگر، با رجزها مگر نشان بدهد
ساعتی بعد آفتاب گرفت، لحظة بعثتی شگفت آمد
سورهای قطعه قطعه در دستش، رفت شقالقمر نشان بدهد
#محمدحسين_انصارى_نژاد
غزلی از کتاب #باغ_سحرخیز
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
مشك بر دوش سوی علقمه رفت، تا که شقالقمر نشان بدهد
تا که چشمش هزار معجزه را، بین خوف و خطر نشان بدهد
شیهه در شیهه اسب وگرد وسوار،آسمان مکث کرده تا چه کند؟
خیمه در خیمه گریه می شنود ، آب را شعله ور نشان بدهد؟!
مشک لبتشنه گرم زمزمه شد، گریههای رقیه در گوشش
تا که یک دشت لالهعباسی، غرق خون جگر نشان بدهد
قبضه ی ذوالفقار در مشتش، خشم دریاست در سر انگشتش
کربلا قلعه قلعه خیبر شد، رفت مثل پدر نشان بدهد
با خودش فکر میکند که فرات، عطش باغ را نمیفهمد
میرود معنی شکفتن را، فوق درک بشر نشان بدهد
همه ی خشم خونفشان علی، در صدایش وزیده، میخواهد
خطبة شقشیقهای دیگر، با رجزها مگر نشان بدهد
ساعتی بعد آفتاب گرفت، لحظة بعثتی شگفت آمد
سورهای قطعه قطعه در دستش، رفت شقالقمر نشان بدهد
#محمدحسين_انصارى_نژاد
غزلی از کتاب #باغ_سحرخیز
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
یازدهم مهر ماه، زادروز شاعر و نویسنده ارجمند، جناب #ابراهیم_اکبری_دیزگاه است. دیزگاه متولد 1360 در تالش بوده و از او چهار مجموعه #شعر، دو #رمان و یک مجموعه #داستان خیلی کوتاه به چاپ رسیده است.
از اکبری دیزگاه، مجموعه داستان خیلی کوتاه #چشم_هایش_گریان_دست_هایش_خونی و رمان #شاه_کشی از سوی #انتشارات_شهرستان_ادب روانۀ بازار کتاب شده است.
قبل از اینکه سوار شود، اشکاش را پاک کرد و از مردم خداحافظی کرد.
مادر گفت: « آخی! طفلکی! »
پدر گفت: « چی؟ »
مادر گفت: « اشک هاشو ندیدی؟ دلم سوخت. »
بعد، اشک های خود را با بال روسری گرفت.
پدر گفت: « زن ساده! به چشماش نگاه نکن، به دستاش نگاه کن که خون می چکه ... »
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
از اکبری دیزگاه، مجموعه داستان خیلی کوتاه #چشم_هایش_گریان_دست_هایش_خونی و رمان #شاه_کشی از سوی #انتشارات_شهرستان_ادب روانۀ بازار کتاب شده است.
قبل از اینکه سوار شود، اشکاش را پاک کرد و از مردم خداحافظی کرد.
مادر گفت: « آخی! طفلکی! »
پدر گفت: « چی؟ »
مادر گفت: « اشک هاشو ندیدی؟ دلم سوخت. »
بعد، اشک های خود را با بال روسری گرفت.
پدر گفت: « زن ساده! به چشماش نگاه نکن، به دستاش نگاه کن که خون می چکه ... »
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
15 مهر ماه، زادروز دو تن از نویسندگان ارجمند روزگار ماست.
#سیداکبر_میرجعفری و #هادی_حکیمیان
- سید اکبر میر جعفری را بیشتر در کسوت شاعری و با شعرهای طنزش می شناسیم و اما او به شکل جدی #داستان هم می نویسد. میرجعفری متولد 1348 در زواره از توابع شهرستان اردستان متولد و از سن 10 سالگی در قم بهسر برده، از سال 1369 تاکنون ساکن تهران میباشد.
از او مجموعه های متعدد شعر به چاپ رسیده اما دو مجموعه داستان او، با عناوین #ریختن_نور_روی_شاخه_های_پایین (زندگی نوشت) و #ریحان_هایی_که_مادرم_دوست_داشت (جنگ نوشت) از سوی #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
- هادی حکیمیان متولد 1357 در شهر یزد است. از او مجموعه داستان و رمان های متعددی به چاپ رسیده و بیشتر آثار او در حیطۀ ادبیات نوجوان است.
رمان های نوجوان #باغ_خرمالو و #خواب_پلنگ و رمان بزرگسال #برج_قحطی از سوی انتشارات شهرستان به چاپ رسیده است.
@ShahrestanAdabPub
#سیداکبر_میرجعفری و #هادی_حکیمیان
- سید اکبر میر جعفری را بیشتر در کسوت شاعری و با شعرهای طنزش می شناسیم و اما او به شکل جدی #داستان هم می نویسد. میرجعفری متولد 1348 در زواره از توابع شهرستان اردستان متولد و از سن 10 سالگی در قم بهسر برده، از سال 1369 تاکنون ساکن تهران میباشد.
از او مجموعه های متعدد شعر به چاپ رسیده اما دو مجموعه داستان او، با عناوین #ریختن_نور_روی_شاخه_های_پایین (زندگی نوشت) و #ریحان_هایی_که_مادرم_دوست_داشت (جنگ نوشت) از سوی #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
- هادی حکیمیان متولد 1357 در شهر یزد است. از او مجموعه داستان و رمان های متعددی به چاپ رسیده و بیشتر آثار او در حیطۀ ادبیات نوجوان است.
رمان های نوجوان #باغ_خرمالو و #خواب_پلنگ و رمان بزرگسال #برج_قحطی از سوی انتشارات شهرستان به چاپ رسیده است.
@ShahrestanAdabPub
#زادروز
مصطفی محدثیخراسانی در اول آذر سال 1340 در شهرستان تایباد چشم به جهان گشود اما از دوران کودکی تا طی مراحل عالی، تحصیلاتش را در مشهد گذرانده است. محدثی خراسانی فعالیت های ادبی خود را از سال 1364 آغاز کرده و تاکنون علاوه بر مسئولیت های مختلف فرهنگی و ادبی، چندین مجموعه شعر از او به چاپ رسیده است.
مجموعه شعر #جشن_یگانگی تازه ترین مجموعه شعر محدثی خراسانی از سوی #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
غزلی از این مجموعه را با هم می خوانیم:
گر چه در سایه ی لطف تو پریشان هستیم
ما بر آن عهد که بودیم، کماکان هستیم
ما نه تنها به نسیم سحری می شکفیم
که شکوفا تر از آن در شب طوفان هستیم
یوسف راه تو، فرهاد تو، مجنون توئیم
گو به چاه آی و به کوه آی و بیابان، هستیم
مهر اگر می بری و چند صباحی دوریم
منتظر باش که باز اول آبان هستیم
ما که گرم از نفس روشن تابستانیم
حال در سردی شبهای زمستان هستیم
#مصطفی_محدثی_خراسانی
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
مصطفی محدثیخراسانی در اول آذر سال 1340 در شهرستان تایباد چشم به جهان گشود اما از دوران کودکی تا طی مراحل عالی، تحصیلاتش را در مشهد گذرانده است. محدثی خراسانی فعالیت های ادبی خود را از سال 1364 آغاز کرده و تاکنون علاوه بر مسئولیت های مختلف فرهنگی و ادبی، چندین مجموعه شعر از او به چاپ رسیده است.
مجموعه شعر #جشن_یگانگی تازه ترین مجموعه شعر محدثی خراسانی از سوی #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
غزلی از این مجموعه را با هم می خوانیم:
گر چه در سایه ی لطف تو پریشان هستیم
ما بر آن عهد که بودیم، کماکان هستیم
ما نه تنها به نسیم سحری می شکفیم
که شکوفا تر از آن در شب طوفان هستیم
یوسف راه تو، فرهاد تو، مجنون توئیم
گو به چاه آی و به کوه آی و بیابان، هستیم
مهر اگر می بری و چند صباحی دوریم
منتظر باش که باز اول آبان هستیم
ما که گرم از نفس روشن تابستانیم
حال در سردی شبهای زمستان هستیم
#مصطفی_محدثی_خراسانی
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
فروش ویژه کتب #شعر و #داستان در کتاب فروشی #شهرستان_ادب به مناسبت روز #دانشجو
با کتاب هایی از نشرهای شهرستان ادب، فصل پنجم، جمهوری، هزاره ققنوس، اسم، انجمن قلم و ...
روزهای پنج شنبه، جمعه و شنبه
15 الی 17 آذرماه
از ساعت 14 الی 20
با ارائه کارت دانشجویی از تخفیف ویژه 20% بهره مند شوید
آدرس: تهران خیابان شریعتی نرسیده به سه راه طالقانی روبه روی سینما صحرا شهرستان ادب طبقه دوم
@ShahrestanAdabPub
با کتاب هایی از نشرهای شهرستان ادب، فصل پنجم، جمهوری، هزاره ققنوس، اسم، انجمن قلم و ...
روزهای پنج شنبه، جمعه و شنبه
15 الی 17 آذرماه
از ساعت 14 الی 20
با ارائه کارت دانشجویی از تخفیف ویژه 20% بهره مند شوید
آدرس: تهران خیابان شریعتی نرسیده به سه راه طالقانی روبه روی سینما صحرا شهرستان ادب طبقه دوم
@ShahrestanAdabPub
جان آمده رفته، هیجان آمده رفته
نام تو گمانم به زبان آمده رفته
احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته
صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟
تا پلک زدم خواب، مرا آمده برده
تا پلک زدم نامه رسان آمده رفته
امسال نبرده ست مرا روزه، فقط گاه
بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته
من در به در او به جهان آمده بودم
گفتند: کجایی؟! به جهان آمده رفته
ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته...
#محمد_مهدی_سیار
از کتاب #رود_خوانی
نشر #شهرستان_ادب
#رمضان #رمضانیه
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
@ShahrestanAdabPub
نام تو گمانم به زبان آمده رفته
احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته
صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟
تا پلک زدم خواب، مرا آمده برده
تا پلک زدم نامه رسان آمده رفته
امسال نبرده ست مرا روزه، فقط گاه
بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته
من در به در او به جهان آمده بودم
گفتند: کجایی؟! به جهان آمده رفته
ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته...
#محمد_مهدی_سیار
از کتاب #رود_خوانی
نشر #شهرستان_ادب
#رمضان #رمضانیه
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from مجلهٔ شیرازهٔ کتاب
✅ نامزدهای بخش داستان بلند و رمان بزرگسال جایزۀ شهید اندرزگو اعلام شد
🔹 #اوسنۀ_گوهرشاد نوشتۀ سعید تشکری/ انتشارات بهنشر
🔸 #عاشقی_به_سبک_ونگوگ نوشتۀ محمدرضا شرفی خبوشان/ انتشارات شهرستان ادب
🔹 #گرگسالی نوشتۀ امیرحسین فردی/ انتشارات سورۀ مهر
🔸 #مستوری نوشتۀ صادق کرمیار/ انتشارات جمکران
🔹 #من_پسر_شاه_نیستم نوشتۀ اصغر فکور/ انتشارات موزۀ عبرت
🔸 #وقت_معلوم نوشتۀ مهدی کفاش/ انتشارات شهرستان ادب
🔹 شش نامزد نهایی بخش #داستان_بلند و #رمان این جایزه، از میان بالغ بر ۶۵ کتاب داستانی ارزیابیشده توسط داوران منتخب، معرفی شدهاند. آثار نامزد این بخش در حال حاضر به قسمت آرای نخبگانی راه یافتهاند و قرار است در مرحلۀ نهایی نیز ده نفر از نخبگان حوزۀ #ادبیات_داستانی_بزرگسال، آنان را به داوری و رأی بگذارند تا در نهایت، از دو اثری که بیشترین تعداد آراء را کسب کردهاند، در مراسم اختتامیۀ #جایزۀ_شهید_اندرزگو تقدیر گردد.
🔹 برگزیدگان جایزۀ شهید اندرزگو در آیین سالانۀ اهدای این جایزه همزمان با روز یکشنبه، سوم شهریور ساعت ۱۷ در حوزۀ هنری، معرفی و تجلیل خواهند شد.
@shirazemag
🔹 #اوسنۀ_گوهرشاد نوشتۀ سعید تشکری/ انتشارات بهنشر
🔸 #عاشقی_به_سبک_ونگوگ نوشتۀ محمدرضا شرفی خبوشان/ انتشارات شهرستان ادب
🔹 #گرگسالی نوشتۀ امیرحسین فردی/ انتشارات سورۀ مهر
🔸 #مستوری نوشتۀ صادق کرمیار/ انتشارات جمکران
🔹 #من_پسر_شاه_نیستم نوشتۀ اصغر فکور/ انتشارات موزۀ عبرت
🔸 #وقت_معلوم نوشتۀ مهدی کفاش/ انتشارات شهرستان ادب
🔹 شش نامزد نهایی بخش #داستان_بلند و #رمان این جایزه، از میان بالغ بر ۶۵ کتاب داستانی ارزیابیشده توسط داوران منتخب، معرفی شدهاند. آثار نامزد این بخش در حال حاضر به قسمت آرای نخبگانی راه یافتهاند و قرار است در مرحلۀ نهایی نیز ده نفر از نخبگان حوزۀ #ادبیات_داستانی_بزرگسال، آنان را به داوری و رأی بگذارند تا در نهایت، از دو اثری که بیشترین تعداد آراء را کسب کردهاند، در مراسم اختتامیۀ #جایزۀ_شهید_اندرزگو تقدیر گردد.
🔹 برگزیدگان جایزۀ شهید اندرزگو در آیین سالانۀ اهدای این جایزه همزمان با روز یکشنبه، سوم شهریور ساعت ۱۷ در حوزۀ هنری، معرفی و تجلیل خواهند شد.
@shirazemag
حضور #انتشارات_شهرستان_ادب در نمایشگاه بین المللی کتاب #تبریز
با بیش از 200 عنوان کتاب #شعر و #داستان
تا 4 آبان ماه
هر روز از ساعت 10 الی 20
نشانی:
محل دائمی نمایشگاه های بین المللی
سالن پروین اعتصامی
انتهای راهروی چهارم
غرفه نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
با بیش از 200 عنوان کتاب #شعر و #داستان
تا 4 آبان ماه
هر روز از ساعت 10 الی 20
نشانی:
محل دائمی نمایشگاه های بین المللی
سالن پروین اعتصامی
انتهای راهروی چهارم
غرفه نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
♦️ #تازه_های_نشر
🔺 #معرفی_کتاب
جنگ پدیدهای است بیرحم و جانفرسا که وقتی به جایی هجوم بیاورد، هر کس به تناسب داشتههای خویش، از آن زخم میخورد و سهم برمیدارد. جنگ هشت سالۀ ایران و عراق، با توجه به طولانی بودن مدت آن، حادثهای است که برای هر یک از طرفین، تبعات بیشماری به همراه داشته که برخی از این تبعات، در کتابهای مختلف دوران دفاع مقدس جلوهگر شده و خواهد شد.
کتاب «سبیلیات» به سرنوشت «امقاسم» و تماشای جنگ از زاویۀ نگاه او اختصاص دارد؛ او که به همراه همسر و فرزندان و نوههایش در «سبیلیات» زندگی میکند، به دستور ارتش وقت عراق، مجبور به جلای وطن و گریز به مناطق امن در حوالی نجف میشود. قرار است این دوری بیش از سه ماه به طول نینجامد اما پس از مدتی زیست در این ناحیه و طولانیتر شدن مدت موعود، امقاسم تاب دوری از وطن را نمیآورد و شبانه و به دور از چشم فرزندان و نوهها، بار دیگر، مسیر رفته را به همراهی الاغشان، «قدمخیر» باز میگردد تا سرنوشت محتوم خویش را، هر چه که هست، در وطنی که خانۀ آبا و اجدادی اوست، جستجو کند.
سبیلیات به قلم اسماعیل فهد اسماعیل، نویسندۀ کویتی و ترجمۀ اسماء خواجهزاده در ۱۸۴ صفحه، به همت انتشارات شهرستان ادب، به تازگی روانۀ بازار نشر شده است.
این سومین اثر ترجمه پس از «کلیدها» و «من پناهنده نیستم» است که توسط نشر شهرستان ادب عرضه میشود. فهد اسماعیل پایهگذار رمان و شخصیت پیشروی ادبیات داستانی در کویت است که ۴۱ اثر چاپشده دارد. خوانش سبیلیات، بویژه برای کسانی که طالب روایاتی از منظرهایی تازه به جنگ ایران و عراقاند، میتواند جذابیتهای خاص خود را داشته باشد.
📗 رمان «سبیلیات»
🖋اسماعیل فهد اسماعیل
🖌ترجمه اسماء خواجهزاده
📚انتشارات: شهرستان ادب
#رمان #کتاب #رمان_ضدجنگ #داستان #روایت #جنگ_تحمیلی
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
🔺 #معرفی_کتاب
جنگ پدیدهای است بیرحم و جانفرسا که وقتی به جایی هجوم بیاورد، هر کس به تناسب داشتههای خویش، از آن زخم میخورد و سهم برمیدارد. جنگ هشت سالۀ ایران و عراق، با توجه به طولانی بودن مدت آن، حادثهای است که برای هر یک از طرفین، تبعات بیشماری به همراه داشته که برخی از این تبعات، در کتابهای مختلف دوران دفاع مقدس جلوهگر شده و خواهد شد.
کتاب «سبیلیات» به سرنوشت «امقاسم» و تماشای جنگ از زاویۀ نگاه او اختصاص دارد؛ او که به همراه همسر و فرزندان و نوههایش در «سبیلیات» زندگی میکند، به دستور ارتش وقت عراق، مجبور به جلای وطن و گریز به مناطق امن در حوالی نجف میشود. قرار است این دوری بیش از سه ماه به طول نینجامد اما پس از مدتی زیست در این ناحیه و طولانیتر شدن مدت موعود، امقاسم تاب دوری از وطن را نمیآورد و شبانه و به دور از چشم فرزندان و نوهها، بار دیگر، مسیر رفته را به همراهی الاغشان، «قدمخیر» باز میگردد تا سرنوشت محتوم خویش را، هر چه که هست، در وطنی که خانۀ آبا و اجدادی اوست، جستجو کند.
سبیلیات به قلم اسماعیل فهد اسماعیل، نویسندۀ کویتی و ترجمۀ اسماء خواجهزاده در ۱۸۴ صفحه، به همت انتشارات شهرستان ادب، به تازگی روانۀ بازار نشر شده است.
این سومین اثر ترجمه پس از «کلیدها» و «من پناهنده نیستم» است که توسط نشر شهرستان ادب عرضه میشود. فهد اسماعیل پایهگذار رمان و شخصیت پیشروی ادبیات داستانی در کویت است که ۴۱ اثر چاپشده دارد. خوانش سبیلیات، بویژه برای کسانی که طالب روایاتی از منظرهایی تازه به جنگ ایران و عراقاند، میتواند جذابیتهای خاص خود را داشته باشد.
📗 رمان «سبیلیات»
🖋اسماعیل فهد اسماعیل
🖌ترجمه اسماء خواجهزاده
📚انتشارات: شهرستان ادب
#رمان #کتاب #رمان_ضدجنگ #داستان #روایت #جنگ_تحمیلی
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
♦️ #تازه_های_نشر
🔺 #معرفی_کتاب
جهان رازهای سربهمهر کم ندارد و آدمیان با اذهان کنجکاو خود همواره درصدد گشایش این رازها، خانه به خانه و شهر به شهر و سرزمین به سرزمین، آوارهٔ دنیا میگردند.
تابوت عهد و شکینای یهوه، یکی از این رازهای شگفت است که یهودیان، از دیرباز به دنبال آنند و برخی از آنان را باور بر این است که تصاحب این تابوت و محتویات آن، این قوم را به اقتدار پیشین خویش باز خواهد گرداند. «شکینا»ی محمدامین پورحسینقلی، رمانی است که با دو داستان موازی، به دنبال آن است که ماجرای تابوت عهد و کلید آن را در دو برههٔ زمانی پی بگیرد؛ داستان نخست به گذشته تعلق دارد و سرنوشت این راز را در زمان حملهٔ بابلیها به اورشلیم -مصادف با دوران حبقوق نبی- پی میگیرد و داستان دوم، جستجوی گنجی در مزار حبقوق نبی را در زمان حال و دستیابی به اسرار آن روایت میکند.
وعدهٔ نجات یهودیان توسط کوروش پادشاه ایرانشهر، مبارزههای حبقوق نبی با خرافهپردازان قوم یهود، روایت زیر و بم سرقت نقشهٔ اسماعیل معمار، باور به افشای راز توسط منجی جهان و بسیاری خردهداستانهای دیگر، همه و همه، شکینا را به یک رمان تاریخی خواندنی بدل کردهاند.
این اثر توسط نشر شهرستان ادب در ۳۲۷ صفحه به چاپ رسیده است.
📗 رمان «شکینا»
🖋محمدامین پورحسینقلی
📚 انتشارات: شهرستان ادب
#رمان #کتاب #داستان
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
🔺 #معرفی_کتاب
جهان رازهای سربهمهر کم ندارد و آدمیان با اذهان کنجکاو خود همواره درصدد گشایش این رازها، خانه به خانه و شهر به شهر و سرزمین به سرزمین، آوارهٔ دنیا میگردند.
تابوت عهد و شکینای یهوه، یکی از این رازهای شگفت است که یهودیان، از دیرباز به دنبال آنند و برخی از آنان را باور بر این است که تصاحب این تابوت و محتویات آن، این قوم را به اقتدار پیشین خویش باز خواهد گرداند. «شکینا»ی محمدامین پورحسینقلی، رمانی است که با دو داستان موازی، به دنبال آن است که ماجرای تابوت عهد و کلید آن را در دو برههٔ زمانی پی بگیرد؛ داستان نخست به گذشته تعلق دارد و سرنوشت این راز را در زمان حملهٔ بابلیها به اورشلیم -مصادف با دوران حبقوق نبی- پی میگیرد و داستان دوم، جستجوی گنجی در مزار حبقوق نبی را در زمان حال و دستیابی به اسرار آن روایت میکند.
وعدهٔ نجات یهودیان توسط کوروش پادشاه ایرانشهر، مبارزههای حبقوق نبی با خرافهپردازان قوم یهود، روایت زیر و بم سرقت نقشهٔ اسماعیل معمار، باور به افشای راز توسط منجی جهان و بسیاری خردهداستانهای دیگر، همه و همه، شکینا را به یک رمان تاریخی خواندنی بدل کردهاند.
این اثر توسط نشر شهرستان ادب در ۳۲۷ صفحه به چاپ رسیده است.
📗 رمان «شکینا»
🖋محمدامین پورحسینقلی
📚 انتشارات: شهرستان ادب
#رمان #کتاب #داستان
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
انتشارات شهرستان ادب
♦️ #تازه_های_نشر 🔺 #معرفی_کتاب یادداشتی از پروانه حیدری در اکثر آثاری که خواندهام، گرسنگان جسور بودهاند و بیقید، از آن جهت که تکلیفشان با خودشان معلوم بوده و دلیلی برای پردهپوشی و پنهان داشتن رخ وقیح خود نمیدیدهاند و خود را بازیچۀ دنیایی میدانستهاند…
ماهنی خیر مطلق است و این وسوسه نشدن به سمت شر، از او شخصیت یکدستی میسازد که جز در انتهای اثر، تغییری در نیّات پاکش دیده نمیشود. نجابت او بیشتر از جسارتش دیده میشود و تنها زمانی که مجبور باشد، از خشونت استفاده میکند. انگار در برابر هر اتّفاقی، بیشتر از بهتزده بودن، خسته است و به پیلۀ تنهاییاش پناه میبرد؛ به خاطراتش با حسن. حالا که از مرد زندگیاش ناامید شده، تلاش میکند تا با یادآوری حمایتهای برادرش، زندگی را ادامه دهد. پناه بردن به خاطرات، او را از حادثههای جهانش مصون میدارد؛ خاطراتی که همانقدر که دردآورند، نجاتدهنده هم هستند.شاید کمی طول بکشد تا با موقعیت شخصیت و نثر رمان کنار بیایید. نویسنده در ساختن واگویههای ذهنی و خاطرات و تصاویر گذشته موفّقتر عمل کرده، تا زمان حال. آن بیرحمی و خشونتی که مختصّ آدمهای آهنمکان است، آنطور که باید ساخته نشده و تنها در قالب دیالوگهایی آمده که از زبان نگهبان گفته میشود. به هر حال، اگر میخواهید از حالوهوای آدمهایی اینچنینی باخبر شوید، رمان «معجزۀ معلّق» را بخوانید. این آدمها از آسمان نیامدهاند، روزگار چرخیده و آنها را بدجایی نشانده است؛ جایی که هرکسی ممکن است گذارش به آنجا بیفتد...
📗 رمان «معجزه معلق»
🖋مریم مطهری راد
📚انتشارات: شهرستان ادب
#رمان #کتاب #داستان #روایت
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
📗 رمان «معجزه معلق»
🖋مریم مطهری راد
📚انتشارات: شهرستان ادب
#رمان #کتاب #داستان #روایت
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
♦️ #تازه_های_نشر
🔺 #معرفی_کتاب
اتهام گناه به یک زن از موضوعات همیشهپرطرفدار ادبیات داستانی است و تلاش قهرمان برای مبرا کردن خود، چالشی است که خوانندگان را با این دسته از آثار همراه میکند.
«فروغ» در روایتی از روزهای دهه پنجاه، بنا بر گذشتهٔ پیچیدهای که داشته، با اتهامات سنگین و طرد اجتماعی مواجه میشود و «بهروز» بیرحمانه در پی آن است که شکستی ابدی برای او رقم بزند. در این میانه «امیر» فداکارانه و سلحشورانه به حمایت از او برمیخیزد. علاقهمند شدن تدریجی فروغ به متن زندگی امیر، سبب میشود که فروغ با کنجکاوی وارد ماجراهایی در ارتباط با سرنوشت امیر شود.
«فصل توتهای سفید» از سیدهعذرا موسوی، اثری است با چند محور که نویسنده سعی دارد با بیان جزئیات عاطفی و روایی، وحدتی پذیرفتنی بدان ببخشد. این کتاب به تازگی و در ۱۷۵ صفحه، توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
📗 فصل توتهای سفید
🖋سیدهعذرا موسوی
📚 انتشارات شهرستان ادب
#روایت #کتاب #داستان #رمان #ادبیات
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
🔺 #معرفی_کتاب
اتهام گناه به یک زن از موضوعات همیشهپرطرفدار ادبیات داستانی است و تلاش قهرمان برای مبرا کردن خود، چالشی است که خوانندگان را با این دسته از آثار همراه میکند.
«فروغ» در روایتی از روزهای دهه پنجاه، بنا بر گذشتهٔ پیچیدهای که داشته، با اتهامات سنگین و طرد اجتماعی مواجه میشود و «بهروز» بیرحمانه در پی آن است که شکستی ابدی برای او رقم بزند. در این میانه «امیر» فداکارانه و سلحشورانه به حمایت از او برمیخیزد. علاقهمند شدن تدریجی فروغ به متن زندگی امیر، سبب میشود که فروغ با کنجکاوی وارد ماجراهایی در ارتباط با سرنوشت امیر شود.
«فصل توتهای سفید» از سیدهعذرا موسوی، اثری است با چند محور که نویسنده سعی دارد با بیان جزئیات عاطفی و روایی، وحدتی پذیرفتنی بدان ببخشد. این کتاب به تازگی و در ۱۷۵ صفحه، توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
📗 فصل توتهای سفید
🖋سیدهعذرا موسوی
📚 انتشارات شهرستان ادب
#روایت #کتاب #داستان #رمان #ادبیات
لینک وبسایت فروشگاه اینترنتی ادببوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/
☘️ @ShahrestanAdabPub
🔺 کارخانة اسلحهسازی داوودداله به چاپ سوم رسید.
نویسنده: محمدرضا شرفی خبوشان
تعداد صفحات: 118 صفحه
قیمت: 65،000 تومان
کارخانة اسلحهسازی داوودداله بهقلم محمدرضا شرفی خبوشان داستان پسر نوجوانی است که برای ساخت تیرکمانهایش از درختها بالا میرود و داله جمع میکند. داله دو تا شاخة به هم چسبید است. داوود با تیرکمانهایش به هیچکس رحم نمیکند و سلطان بچههای محل میشود اما پایش که بیفتد عاشق میشود و آخر داستان کاری میکند کارستان... .
برای سفارش این اثر به سایت ادببوک مراجعه کنید:
https://adabbook.com/
@ShahrestanAdabPub
#شهرستان_ادب #ادب_بوک #رمان #داستان #نوجوان #محمدرضا_شرفی_خبوشان #کارخانه_اسلحه_سازی_داوود_داله
نویسنده: محمدرضا شرفی خبوشان
تعداد صفحات: 118 صفحه
قیمت: 65،000 تومان
کارخانة اسلحهسازی داوودداله بهقلم محمدرضا شرفی خبوشان داستان پسر نوجوانی است که برای ساخت تیرکمانهایش از درختها بالا میرود و داله جمع میکند. داله دو تا شاخة به هم چسبید است. داوود با تیرکمانهایش به هیچکس رحم نمیکند و سلطان بچههای محل میشود اما پایش که بیفتد عاشق میشود و آخر داستان کاری میکند کارستان... .
برای سفارش این اثر به سایت ادببوک مراجعه کنید:
https://adabbook.com/
@ShahrestanAdabPub
#شهرستان_ادب #ادب_بوک #رمان #داستان #نوجوان #محمدرضا_شرفی_خبوشان #کارخانه_اسلحه_سازی_داوود_داله
🟤 معرفی کتاب:
اتهام گناه به یک زن از موضوعات همیشهپرطرفدار ادبیات داستانی است و تلاش قهرمان برای مبرا کردن خود، چالشی است که خوانندگان را با این دسته از آثار همراه میکند.
«فروغ» در روایتی از روزهای دهه پنجاه، بنا بر گذشتهٔ پیچیدهای که داشته، با اتهامات سنگین و طرد اجتماعی مواجه میشود و «بهروز» بیرحمانه در پی آن است که شکستی ابدی برای او رقم بزند. در این میانه «امیر» فداکارانه و سلحشورانه به حمایت از او برمیخیزد. علاقهمند شدن تدریجی فروغ به متن زندگی امیر، سبب میشود که فروغ با کنجکاوی وارد ماجراهایی در ارتباط با سرنوشت امیر شود.
سیده عذرا موسوی متولد سال 1362 در قم، کارشناسی ارشد - زبان و ادبیات کودک و نوجوان می باشد که برای کتاب «فصل توت های سفید» در سومین دورهی جایزهی شهید سیدعلی اندرزگو در بخش رمان بزرگسال برگزیده شد.
این اثر بهتازگی در 175صفحه توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ دوم رسیدهاست.
🟤 علاقهمندان میتوانند این کتاب را با تخفیف از فروشگاه مجازی ادببوک خریداری کنند:
https://adabbook.com/
@Shahrestanadabnashr
#شهرستان_ادب #ادب_بوک #رمان #داستان#فصل_توت_های_سفید #سیده_عذرا_موسوی
اتهام گناه به یک زن از موضوعات همیشهپرطرفدار ادبیات داستانی است و تلاش قهرمان برای مبرا کردن خود، چالشی است که خوانندگان را با این دسته از آثار همراه میکند.
«فروغ» در روایتی از روزهای دهه پنجاه، بنا بر گذشتهٔ پیچیدهای که داشته، با اتهامات سنگین و طرد اجتماعی مواجه میشود و «بهروز» بیرحمانه در پی آن است که شکستی ابدی برای او رقم بزند. در این میانه «امیر» فداکارانه و سلحشورانه به حمایت از او برمیخیزد. علاقهمند شدن تدریجی فروغ به متن زندگی امیر، سبب میشود که فروغ با کنجکاوی وارد ماجراهایی در ارتباط با سرنوشت امیر شود.
سیده عذرا موسوی متولد سال 1362 در قم، کارشناسی ارشد - زبان و ادبیات کودک و نوجوان می باشد که برای کتاب «فصل توت های سفید» در سومین دورهی جایزهی شهید سیدعلی اندرزگو در بخش رمان بزرگسال برگزیده شد.
این اثر بهتازگی در 175صفحه توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ دوم رسیدهاست.
🟤 علاقهمندان میتوانند این کتاب را با تخفیف از فروشگاه مجازی ادببوک خریداری کنند:
https://adabbook.com/
@Shahrestanadabnashr
#شهرستان_ادب #ادب_بوک #رمان #داستان#فصل_توت_های_سفید #سیده_عذرا_موسوی