دارالولایه | مهدی نعلبندی
201 subscribers
477 photos
95 videos
1 file
737 links
پراکنده نویسی های یک نویسنده شهرستانی
Download Telegram
#باکو_تل_آویو_نخواهد_شد
🔸
در روزهای اخیر برخی رسانه ها در کشور دوست و برادرمان جمهوری آذربایجان، رییس محترم جمهور اسلامی ایران را با القابی ناشایست خطاب کردند و ایشان را متهم به دروغ در باب عهدنامه های گلستان و ترکمانچای نمودند. ذکر چند نکته را در این باب خطاب به همکاران رسانه ای خودم در کشور برادر و همسایه، جمهوری آذربایجان، ضروری می دانم.
🔸
#یکم: آقای روحانی رییس جمهور محترم ایران، از عهدنامه هایی تاریخی صحبت کرده اند که در همه محافل علمی و تاریخی و سیاسی دنیا روایتی آشکار از آن موجود است، جز در گفتمان رسمی آموزشی کشور دوست و برادرمان جمهوری آذربایجان.
🔸
#دوم: جمهوری آذربایجان برای ما ایرانیان واحد سیاسی مستقلی است که استقلال آن را در همان اوایل دهه ۹۰ میلادی قرن بیستم به رسمیت شناخته ایم. نه ادعای مالکیت ارضی در باب رایونهایش را داریم و نه قصدی برای تصرف. اما برخی برادران ما در آن سوی ارس از تاریخ واهمه دارند و مدام بر طبل روایت خود از عهدنامه ای که نماینده شاه قاجار ایران که دست بر قضاء ترک بود - آن هم ترک خزر - با نماینده تزار روس بست میکوبند تا تاریخ را در هیاهو گم‌کنند. همین برادران را حوالت میدهیم به نوشته های اصیل محمد امین رسول زاده. البته اگر تا حالا معدوم نشده باشد.
🔸
#سوم: هویت ملی در ایران و جمهوری آذربایجان دو مسیر متفاوت را طی می کند. ما قصد نداریم امروز را در گذشته بسط دهیم. نگاه ما به آینده است. و گرنه این که روزگاری از باب الابواب تا افریقیه درسیطره سم اسبان سپاهیان ایران بود، دردی از امروز ما دوا نمیکند. نه استانبول با لاتین نوشتن شد بیزانس و نه بادکوبه با کریل نوشتن شد مسکو. در این باب سخن بسیار است که از آن میگذرم. این قدر هست که ما نه به یک وجب از خاک و نه یک نفر از نفوس کشور دوست و برادرمان نظر نداریم که خودمان هشتاد میلیون بیشتریم و با برادرانمان از ترک و عرب و افغان و شیعه و سنّی در صدد فتح ببت المقدسبم.، و نه بادکوبه. باکو برای ما عزیز است و جایی مثل قم. و تبریز و تهران و همه شهرهای ایران میزبان شما در سفرهایتان به ایران. خداییش سفر شما به ایران راحتتر است یا سفر ما به باکو؟ شما از ما پول سفر میگیرید و ما نه. اینجا خانه دوم شماست عزیزان. خانه پدری. آنجا هم برای ما حکم خانه دوم را دارد. خانه فرزند و برادران و خواهرانمان. شما پول هم بگیرید ما به دیدنتان خواهیم آمد.
🔸
#چهارم: یکی به جناب فضایل ابراهیملی و فاضل مصطفی بگوید کمی تاریخ بخوانند تا دروغ نگویند. از عهد ساسانیان به این سو، تا روزگاری که نظامی هفت پیکر می سرود و خاقانی در ترصیع شعر فارسی بود، گنجه نگین آران بود و در دربند که باب الابواب ایران بود، قمری برای امام حسین نوحه می سرود. صفویه، سه پایتخت داشت و دویست سال بر ایران حکومت کرد که تنها شاه اسماعیل در تبریز تاج گذارد و اذان شیعه را بر مناره ها برد و از محقق اردبیلی اذن گرفت. و دو پایتخت دیگر صفویه فزوین بوده و اصفهان.
اما ما باکوی امروز را پایتخت جمهوری آذربایجان میشناسیم نه استانبولی کوچک. و نه حتی تبریزی مینیانوری در قفقاز.
البته آگاهان واقفند که این اظهارات معطوف به بحث اوراسیاست و به قول تبریزیها هاردان سینیب هاردان سس وئریر.
🔸
#پنجم: زیاد از شما شنیده ایم که اومان یئردن کوسرلر. ما اهل قهر با دشمنانیم نه با دوستان و برادران خود. بیز کوسینتی دئییلیک قارداش. اما گلابه داریم که چرا برای شهدای ایرانی جنگ قره‌باغ، بنای بادبود نمی سازید؟
🔸
#ششم: از برخی پژوهشگران آذری شنیده ام که شیطان بزرگ در ینگه دنیاست و شیطان کوچک در خاورمیانه. به همان که در خاورمیانه است میگویم: باکو، تل آویو نخواهد شد ولی دور نباشد که تل آویو بشود تلّ الربیع.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۶ اسفند ۱۳۹۷
@mehdinalbandie

https://telegram.me/mehdinalbandie
#جمهوری_اسلامی_را_باید_جدی_گرفت
🔸
#دوازدهم_فروردین، روز جمهوری اسلامی است. روز #مشروعیت_سیاسی نظام با رای ۹۸ درصدی مردم در جامعه بین الملل. چند ماه پیش، #چهلمین_سالگرد این رویداد بزرگ بود.
وجه دینی و اسلامی انقلاب ملت ایران از سال ۴۲ شروع شد. قبلترش از همان #مشروطه تا #ملی_شدن_نفت و سقوط مصدق در ۲۸ مرداد ۳۲، انقلاب را #روشنفکران فرنگ دیده هدایت کرده بودند و #دینمداران در جنب روشنفکران بودند و از ۴۲ با ظهور #امام_خمینی (ره) دینمداران با هویتی مستقل وارد مبارزه شدند؛ اگر چه همه دینمداران نبودند.
اواخر دهه ۴۰ #سوسیالیستهای_مسلمان ظهور کردند و دهه ۵۰، #حسینیه_ارشاد راه افتاد و #مطهری و #شریعتی ظهور کردند. اوایل دهه ۵۰ هسته اولیه #مجاهدین_خلق متلاشی شد و این سازمان، #مارکسیست شد. #حزب_توده دیگر جز پیر پاتالهای سبیل نیچه ای که به واسطه #فرح_دیبا دربارنشین شده بودند، آدمی نداشت. #اتوپیاییستهای_ایرانگرا هم اغلب دربارنشین بودند. سید حسین نصر و داریوش شایگان و حتی احسان نراقی. #باستانگرایی_تقدیسگر با #دیالکتیک_ویرانگر معتقد به دوره ها کم کم می نشستند به فالوده خوری و مذاکره برای تقسیم قدرت. توده هم این وسط موتور محرکه ای بود که امثال کمالی و حسینی با پریموس و انبر ناخن کشی در #کمیته_ضدخرابکاری ریپش را می گرفتند تا مثل ساعت کار کند‌‌.
دوره، دوره چپ بود در جهان. و این دوره ده سال دیگر به آخر خط رسید و در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی، انقلاب علیه انقلاب در حهان به راه افتاد.
امام، تا آخر با پدیده مبارزه مسلحانه کنار نیامد و به آن مشروعیت نبخشید. #راستگرایان_مسلمان در کنار انقلاب بودند تا پاریس و بعدترش، #دولت_موقت. سال ۵۸ ، #نسل_خمینی باید می آمدند پای کار. راستگراهای دولت موقت گفتند "ما را استعفاء کردیم" و کنار کشیدند. چپ ها کنار نکشیدند و به روی انقلاب اسلحه کشیندند. توده ای ها پروژه نفوذ را پی گرفتند و دنبال فرح دیبایی در نظام نوپا بودند تا ورشویی بسازند از تهران. در آذربایجان و ترکمن صحرا و قم و بلوچستان و کردستان ناآرامی هایی بروز کرد.‌ #دهه_شصت از راه رسید. و #جنگ و #بسیج.
القصه، دوازدهم فروردین روز جمهوری اسلامی است. غرض این که انقلاب و جمهوری اسلامی با روزهای پرفراز و نشیبی که پشت سر گذاشت چهل ساله شد. سعی نکنیم این انقلاب را برگردانیم به ده سالگی‌. سه نکته را همین جا باید عارض شوم:
#یکم: این انقلاب وقتی ده ساله بود، هنوز در اطراف مرزهایمان حرفمان خریدار نداشت و حالا در منطقه حرف برای گفتن داریم. #تحلیل_صحنه را می گویم در منطقه.
#دوم: شوروی وقتی فرو پاشید، هنوز کاسترو را در کوبا داشت و موشک هایش را، اما زهوار اقتصادش در رفته بود و کمونیست های پولیت برو دیگر مومن به مارکس و لنین نبودند. باید دو چیز را دریابیم. #آرمان_انقلاب و #اقتصاد را. بهترین رهنمود در این راه، #دغدغه_های_رهبری است.
#سوم: نظام، یک کلیّت است. قباله اش به نام هیچ طیف و جناحی نیست. نشود در تحلیل هایمان سه گانه #نظام، #رهبری، و #مردم درست کنیم. این نظام در داخل و خارج، دوستان و دوستدارانی دارد و منتقدان و بدخواهان و دشمنانی. ما جاهایی توفیق داریم و جاهایی عدم توفیق. مثل همه حکومت ها. و مثل تمامی جوامع. و بگذار بگویم حتی مثل لیبرال دموکراسی ها. همه تخم مرغ ها در هیچ حکومتی در یک سبد جمع نشده اند. اما شکی نیست که #ملت_ایران، #شریف است.
و #ختم_کلام:
#گفتمان_بعثت را که آوینی در دهه ۷۰ مطرح کرد ظاهراً باید در دهه ۹۰ مویدات و نشانه هایش را جست. #جمهوری_اسلامی_را_باید_جدی_گرفت. این را رقباء و دشمنان ما دریافته اند. دریابیمش.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۱ فروردین ۹۸
@mehdinalbandie



https://uupload.ir/files/6ey6_img_20190331_142329_794.jpg
#تیپولوژی_مزارهای_شریف
🔸
از فرق سر تا نوک پا مشکی با دستکش و ادکلن سرد و عینک دودی. آرایشش هم عزادار است با رژ تیره و لاک سیاه و بی حالی و قیقاج رفتن پاشنه کفش پاشنه بلندش سر مزار و یک آه شیک و دلکباب کن.

و اما بعد;
آخرین جمعه سال بود و رفتم سر مزار. در کل سه گونه تیپ بودند سر مزار.

#یکم: مقید به آداب و مؤدب و حواسشان به مهمانان. هیئتی های مردهاشان با پالتوهای مشکی بلند و انگشتری های عقیق و شرف شمس و فیروزه و لغات لفظ قلم و معطر. و زنانشان اغلب چادری و نسل اخیرترشان گاهی مانتویی و محجب. آرام و عزادار. آرام گریه می کنند و غمهاشان را می ریزند در خودشان. اغلب آخر شب با شوهرشان بر می گردند سر مزار و خلوت می کنند با مرده و مرد کشیک می دهد تا زن عقده دل خالی کند. اغلب رابطه عاطفی خوبی در دوره حیات مرحوم یا مرحومه با او داشتند. معمولا برای مرده نماز وحشت می خوانند.

#دوم: سر مزار پر جمعیتند. معجونی از تیپ های مختلف بین رده های مختلف سنی دیده می شود. جوانترهاشان، یک پایشان در رسوم محلی زادگاهشان است و یک پایشان در چرخش پسامدرن. و پیرترهاشان نگاهبانان سر سخت رسوم زادگاهشان. عروس هایی که از فامیلند نزدیکترند به مادر شوهر و عروس های فیس و افاده ای یا از خارج فامیلند و یا از غیر فامیل شوهر کرده اند. عروس بر سر مزار باید چند خط زخم به صورتش باشد و گرنه سلیته است و بی عاطفه. هر چه تعداد خط زخم ها بیشتر باشد، نمره عروس در خوب بودن بالاتر است. آن که کمترین رفت و آمد را با مرحوم یا مرحومه داشته، سر مزار بیش از همه بی تابی می کند و از حال می رود و کار به غش و قندآب و اورژانس می کشد. یک بار می آیند سر مزار و مرده را خاک می کنند و ناله و شیون و گیس پریشانی و چنگ بر صورت زدن و از حال رفتن و غش و خوابیدن در قبر و تمام. بعد می روند پی مراسم مختلف سوگ و سنگ تمام می گذارند در سوگ. . اغلب نماز وحشت نمی خوانند و به جایش زیاد خیرات می دهند. از کشتن گوسفند تا حلوا و غیره.

#سوم: ذکر نسوانشان در اول این وجیزه رفت. آدم هوس مردن می کند با دیدن بانوان عزادار این تیپ بر سر مزار. هر چه عزادارتر، دلبرانه تر و نازکانه تر و شاعرانه تر. مصداق غزلمویه اند اینان بر سر مزار. آن بانوی غمگین وقتی عینک دودی را می دهد کنار و با گوشه دستمال مشکی اتو شده، شبنم اشک غلطیده بر گونه را که ردش روی آرایش ملایم صورت مانده پاک می کند، آهی می کشد و پس می دهد که مرده اگر غیرت داشته باشد باید از گور برخیزد با این نفسی که به نسیم باد نوروزی می ماند. اینها از ما بهترانند. همه چیزشان شیک است. از تولد تا مرگ. حتی مردنشان هم شیک است. یک سکته ملیح و خلاص. اغلب هم وقتی بعد از مرگ به خواب می آیند یا در باغند یابر سر حوضی از شیر و عسل. از سر مزار تا یک هفته بوی انواع ادکلن می آید و خاک آن منطقه بارور می شود و مستعد کاشت کیوی و توت فرنگی.
مردهای این طایفه زیاد توفیری با هم ندارند و همین که هستند کافی است. مهم خواتین این طایفه اند. عکس مرده را قاب می گیرند با روبان مشکی بر گوشه عکس و می گذارند روی ترمه پهن شده بر خاک مزار در کنار عود و گلابدان نقره. بعد از ختم هم هیچ چیز زمین نمی ماند. هیچ چیز.

مزارستان، شهر مردگان است. من در آخرین جمعه سال، زنده ها را دیدم و از ایشان نوشتم. مرده ها چه دیدند و چه نوشتند را نمی دانم. برای کشف این راز باید مرد. مردن دست من نیست اما فاتحه خواندن دست من بود که خواندم. گمانم بهترین عیدی برای ساکنان مزارستان، فاتحه باشد.
#عید_بر_زنده_و_مرده_مان_مبارک_.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۲۷ اسفند ۹۵

@mehdinalbandie


https://www.instagram.com/p/CMltKvjgU2u/?igshid=1rnyz8w6emwko