زیر سقف آسمان
9.81K subscribers
3.33K photos
761 videos
452 files
3.6K links
زیر سقف آسمان مقام یک جست‌وجوگر است.
آرشیو تأملات و پژوهش های دکتر حسن محدثی
جامعه شناس و استاد دانشگاه

تماس:
@Ziresagfeasman2017
Download Telegram
✏️سرهنگی در عرصه فرهنگی معرفتی
امریست ضد فرهنگ گفتگو و ضد اخلاق علمی :
نگاهی به روایت محدثی گیلوایی از نشست آشوب ناک و تنش زا و چالشی رونمایی و معرفی و نقد یک کتاب
(گذشته یک توهم : جستاری در باب اندیشه کمونیسم در قرن بیستم- فرانسوا فوره)

@smnejatihosseini

📝خیلی کوتاه در حد اشاره

🔹در یک نشست فرهنگی برای معرفی و نقد یک کتاب به گفته ناشر و برگزار کننده نشست
کتابی مهم و تاریخ ساز در زمینه یک ایدئولوژی دگماتیک وحشت ناک در تاریخ جهان معاصر یعنی ایدئولوژی خونین کمونیسم آن گونه که مستندات راویان
( محدثی گیلوایی از ناقدان کتاب مزبور و ناشر کتاب موصوف- نک مستندات 1 تا 4 در پایان این کوته وب نوشته)
بیان می کند
عده‌ای از حضار و مخاطبان این نشست را با استفاده از نمادها و نشانه های فیزیکی ضد فرهنگی و ضد اخلاقی( احیانا بوکس و کاراته و هنرهای رزمی خشن ! ) و خشونت کلامی به تنش و اشوب کشیده اند و در نهایت کلام ناقدان کتاب مزبور منقطع شده و آنان به ناچار عطای نشست را به لقایش بخشیده و نقدو نشست را با دلی آزرده و ذهنی نگران از بروز این جزم اندیشی خشونت بار ترک کرده اند .....

🔹بر مبنای مستندات در همین حد باید ابراز تاسف و تالم کرد و تامل نمود که:
* چرا و چگونه به جای
مشارکت در نقد گفتگویی و گفتگوی نقادانه مخاطبان یک ایدئولوژی
(در این جا و در نشست مورد بحث هواخواهان دگم کمونیسم و سوسیالیسم
و در جاهای دیگر و نشست های مشابه دیگر: مخاطبان و هواداران دگم ایدئولوژی های: ایرانیزم و اسلامیزم و لیبرالیزم و کنسرواتیسم و کمونیتاریانیسم و غیره )

هواخواهان منتقد و یا معتقد به یک ایدئولوژی به جای دفاع جدلی منطقی با خشونت نمادین و فیزیکی و کلامی و بدنی روی می آورند و امر فرهنگی را دستخوش این خشونت های مهلک و مخرب می کنند !؟

🔹بر ما معلوم نیست (دست کم بر من که در ان نشست نبوده ام )
شاید لحن بیان و منطق نقد و رتوریک پولمولوژیک ناقدان کتاب و محتوای ایدئولوژیک نقد کتاب بر محتوای علمی آن غلبه داشته و این ها نیز در بروز تنش در نشست مزبور بی تاثیر نبوده است ؟! حتی اگر این هم باشد که البته خود جای نقد دارد باز هم این ها هیچ کدام مجوزی برای تنش و اشوب ناک کردن این نشست و نشست های فرهنگی علمی دیگر نیست ....

🔹در پایان مایلم به صدر بحث برگردم :
*سرهنگی در عرصه فرهنگی*

( اصطلاح معروف دکتر عبدالکریم سروش در دهه ۷۰ خورشیدی برای تقبیح برهم زنندگان نشستهای علمی که خود را اسلام گرا می دانستند!!؟؟ و سرکوب اندیشه ورزی توسط عوامل نهادهای امنیتی اطلاعاتی ج.ا.ا در آن سالها )

به نفع جامعه و فرهنگ و فرهنگ نقد و اجتماع علمی نیست.لازمست همه ما
( مخاطب و مولف و مترجم و ناشر و محقق و ناقد و نقد شونده و ....)
به اخلاق گفتگویی هابرماسی و اخلاق نقد علمی پای بند باشیم .

این لازمه داشتن یک جامعه فرهنگ پویا و پایا و کارا و سازا است .

آن هم در جامعه ایران اسلامی و تمدن اسلامی که نقد و گفتگو را ارج می نهد و حرمت اندیشه ورزی را عظیم پاس می‌دارد دست کم به صورت دژوره و در نص کتاب مقدس.

کتابی که به دفعات می گوید :
"فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون الاحسنه" / " و جادلهم بالتی هی احسن " /" قل هاتو برهانکم ان کنتم صادقین"/ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه"

تا باد چنین بادا
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم به او
ور بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم

گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحستی ای خداوند سخن
(مولوی)
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

🔰مستندات بحث
📝معرفی کتاب در سایت ناشر
( کتابستان بر خط )
👇
https://barkhatbook.com/product/bk_2000001795935395/%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87_%DB%8C%DA%A9_%D8%AA%D9%88%D9%87%D9%85

1) اطلاعیه نشست بررسی کتاب 🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11020

2) نوشتار باشگاه اندیشه در باره اهمیت مطالعه و نقد کتاب مزبور 🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11021

3) روایت محدثی گیلوایی یکی از ناقدان کتاب مزبور از وضع اشوبناک و ضد فرهنگی و ضد علمی در نشست نقد کتاب موصوف 🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11025

4) توضیح همراه با ابراز تاسف و تالم ناشر کتاب مورد نقد از فرایند به تنش کشیده شدن نشست نقد و بررسی کتاب مزبور 🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11028
🔹🔹🔹
Tehran
20 05 1403
@smnejatihosseini

#سرهنگی_در_عرصه_فرهنگی
#نقدکتاب_گذشته_یک_توهم
#فرانسوا_فوره
#حمید_هاشمی_کهندانی
#کتابستان_برخط
#برخط_بوک
#باشگاه_اندیشه
#نقد_کمونیسم
#اخلاق_گفتگویی_هابرماسی
#اخلاق_قرآنی_نقد_و_گفتگوی_علمی
#فرهنگ_نقد_علمی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
👍41👎1
Forwarded from S .m nejati-hosseini جامعه شناسی فلسفی الاهیاتی - فلسفه اجتماعی
سلام بر محدثی گیلوایی گرامی
دوست گفتگویی من


در راستای نوشته جالب شما

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11233

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11235

درباره ضرورت امر گفتگویی در حوزه عمومی مجازی و شبکه های اجتماعی و اگر هم‌میسر شود ! در دانشگاه و اگر توفیق حاصل شود در اجتماع علمی علوم اجتماعی ایران! و انجمن های علمی تابعه آن
(که متاسفانه روح گفتگویی در آن ها نحیف و ضعیف است و فقط به سخنرانی بی گفتگو و بدون دیالوگ با دیگری می پردازند و نشر ژورنال های علمی و چاپ مقالات یکسویه بدون نقد و گفتگوی علمی و همایش هایشان هم بدون گفتگوست!)

مناسب دیدم مقاله مستخرج از تز دکترای فلسفه سیاسی ام در دانشگاه تربیت مدرس سال ۱۳۸۴ را

https://jnoe.ut.ac.ir/article_18313.html

که موضوع اصلی آن با بحث شما مناسبت دارد یعنی در باره امر گفتگویی وامر شهروندی در فلسفه سیاسی هابرماس است ولی قابل تعمیم به هر نوع گفتگوی حوزه عمومی و حوزه علمی نیز هست و از جمله مناسب برای تکمیل بحث شما نیز هست
تقدیم کنم تا اگر مناسب دانستید برای مطالعه مخاطبان تان باز نشر شود

به امید تحقق دو امر مهم :
توسعه فرهنگ نقد اجتماعی/ فرهنگ گفتگو با دیگری

با احترام‌
دوست گفتگویی شما
نجاتی حسینی (خراسانی )
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
Tehran
21 06 1403
@smnejatihosseini

#امر_گفتگویی
#گفتگوی_عمومی
#گفتگوی_علمی
#گفتگوی_شهروندی
#هابرماس
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
👏4👍2
📝در باره روایتی از جامعه شناسی وحدت دینی و اسلامی و هفته وحدت و نزاع روایت ها و برداشتها : دیالوگی با دوست گفتگویی ام حسن محدثی گیلوایی

@smnejatihosseini

✏️چند وب نوشته و گفتگو و یادداشت منتشره از نجاتی حسینی در باره موضوع مورد دیالوگ تجمیع شده در نوشتار زیر 🔻

https://t.iss.one/smnejatihosseini/9521

📝 1
طرح یک پیشنهاد برای داشتن روایت محدثی گیلوایی در این باره ( منتشره با اجازه او ) و تقویت و تنوع روایت های مرتبط با موضوع دیالوگ 🔻

✏️سلام دکتر  محدثی گرامی
موضوع مهمیست من به سهم و سعی و فهم خود چندین سالست از منظر جامعه شناختی  به این مناسبت ( هفته وحدت) نکته هایی را مختصر در حد طرح بحث برای بالاگرفتن گفتگوهای اجتماعی سیاسی مطرح می کنم
هر چند چندان دیالوگی از اصحاب علوم انسانی ندیدم!؟
قطعا
روایت شمایان  نیز به تکمیل و تدقیق مساله وحدت درون دینی و بینامذهبی و  تصحیح روال جامعه ای وحدت  دینی در بافتار جامعه کنونی کمک خواهد کرد ✏️
۳۱   ۰۶  ۱۴۰۳

📝 2
پاسخ محدثی گیلوایی
( نشر با کسب اجازه او ) 🔻

✏️سلام و ارادت عزیز!
جامعه از این بحث‌ها و موضوعات عبور کرده برادر عزیز. این امور رسمی یا حتا غیر رسمی دیگه محل توجه خیل زیادی از مردم نیستند. مساله‌ی مردم ما الان اصلا وحدت بین فرق اسلامی یا ادیان توحیدی نیست عزیز. وقتی جهان اجتماعی این همه دگرگون میشه، بسیاری از پدیده‌های اجتماعی منقضی می‌شند. بسیاری از پدیده‌ها به پایان می‌رسند یا تاثیرگذار بودن‌شون رو از دست میدند. مثلا زمانی بود که وحدت شیعه و سنی خیلی مهم بود. جوانان دو طرف گاهی به ما مراجعه می‌کردند که ما عاشق کسی از مذهب دیگر هستیم، چه کنیم؟ الان اگر کسی احیانا ازدواج هم بکنه کاری به دین و مذهب طرف مقابل نداره.
اگر دولت‌مردان ما به انقضای پدیده‌های اجتماعی توجهی ندارند، ما در تحقیقات‌مون مدام این منقضی‌شدن‌ها رو می‌بینیم. اگه جسارت نباشه، من فکر می‌کنم هنوز بسیاری از ما ابعاد تحول اجتماعی‌ی ایران رو درنیافتیم عزیز.
تصلب نظام سیاسی مانع رو شدن چیزهایی میشه که در بطن جامعه می‌گذره. جامعه دهه‌ها است راه اش رو از ایده‌ئولوژی‌ی رسمی و در برخی موضوعات حتا از تفکر دینی به‌طور کلی جدا کرده. ماها فکر می‌کنم فعلا فقط باید تلاش بکنیم ابعاد و وسعت این تحولات رو بفهمیم. من در هر تحقیقی اشکالی از تحولات رو می‌بینم؛ در هنر، در دین، در خانواده، در سینما، در فهم بدن، در روابط اجتماعی، و خلاصه در همه چی. در کلاس مقاله‌نویسی یه مقاله در باره‌ی سقط جنین زیر نظر ام نوشته شده که به‌زودی منتشر میشه. تازه این مقاله فقط بخش کوچکی از این تحولات رو به‌خوبی نشون میده. هر چه در این باره بگم کم گفتم. جهان ما عوض شده برادر عزیز. خیلی عوض شده. خلاصه بگم: ما شدیم باقی‌مانده از عهد دقیانوس برادر عزیز.
جسارت شد عزیز! مخلص ام!🌺🙏🌺
✏️✏️

📝3

پاسخ مجدد نجاتی حسینی به دیالوگ محدثی گیلوایی( با کسب اجازه نشر از او) 🔻
🙏🌷
✏️سلام محدثی گرامی  بسیار سپاس  از پاسخ

همین پاسخ شما  هم  می‌تواند روایت خوبی از مساله وحدت باشد و اینکه به روایت شما این مساله برای جامعه مساله نیست

( هر چند من منتقد آنم و هم چنان به مساله وحدت  دینی نه بعنوان یک مساله سنتی دقیانوسی به قول شما -بلکه یک مساله دینی اجتماعی سیاسی  مدرن که لازمست مدرن تحلیل شود نگاه می  کنم )
اگر اجازه دهید در کانال منتشرش کنم مفید است این تضارب ارا و افکار ولو متضاد هم ✏️✏️
۳۱   ۰۶  ۱۴۰۳

🔹🔹🔹🔹🔹🔹
Tehran
1 07 1403
@smnejatihosseini

#جامعه_شناسی_وحدت_دینی_اسلامی
#نزاع_روایتها
#دیالوگ_و_گفتگوی_روایتها
#محدثی_گیلوایی
#دوست_دیالوگی_و_گفتگویی
#نجاتی_حسینی
3👍2👌2
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11350

🔻هر جا قدرت هست مقاومت هم هست
هر جا مقاومت هست مرگ برای زندگی نیز هست و هر جا مرگ برای زندگی است قطعا ماندن در تاریخ نیز هست 🔻
( در تکمیل بحث حسن محدثی گیلوایی )

@smnejatihosseini

مقاومت فلسطین در برابر اسراییل
( با همه فراز و فرودها و کاستی ها و نقایص و خطاهای محاسباتی و عملیات نظامی خطرناک و سیاست های مخاطره آمیز و قصور هایی که رهبران سیاسی نظامی جریان مقاومت فلسطینی طی ۸۰ سال تا کنون داشته اند و فارغ از نتایج و دستاوردهای مخربی که اکنون به واسطه ماشین جنگی فوق پیشرفته اسراییل اشغال گر نصیب ملت مظلوم و بی پناه و بی حامی فلسطین شده است و باریکه غزه را به یک ویران گاه بزرگ و کرانه باختری را به یک زندان بزرگ تر برای میلون ها فلسطینی تبدیل کرده است )

فقط یک جریان سیاسی و یک شکل بندی نظامی گری نیست

بلکه یک سنت تاریخی دینی مردمی است از لزوم مقاومت در برابر اشغال گران اسراییلی .

این سنت بنا به اصل فلسفه تاریخی
و قانون جامعه شناختی :

*هر جا قدرت هست مقاومت هم هست*
و

*هر جا مقاومت هست مرگ برای زندگی هم هست *
و

*هر جا مرگ برای زندگی است قطعا ماندن در تاریخ نیز هست *

هم چنان تا حصول به نتیجه
( استقرار دولت ملت فلسطین در جغرافیای تاریخی فرهنگی سیاسی متعلق به فلسطین )
تداوم خواهد داشت.


Tehran
28 07 1403
@smnejatihosseini

#مقاومت_فلسطین
#مبارزه_با_اسراییل
#فلسفه_تاریخ
#قانون_جامعه_شناختی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
10👎4👍3🥴1
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




📝در ستایش اخلاق دوستی
و سنت اخلاق گفتگویی با دوست آکادميک  ژاک دریدایی و اخلاق مسئولیت لویناسی و اخلاق دلنگرانی هایدگری :
          به مناسبت ابراز  اخلاق دلنگرانی
حسن  محدثی گیلوایی برای مصطفی مهرآیین
   

@smnejatihosseini

✏️ژاک دریدا فیلسوف فقید معاصر(۱۹۳۰ تا ۲۰۰۴) در رثای درگذشت هانس گئورگ گادامر فیلسوف برجسته فرهنگ و شناخت حقیقت ( ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۲ ) و ابر شاگرد مارتین هایدگر بزرگ گفته بود:

  افسوس که سیسرون اروپا درگذشت و اما اخلاق دوستی گفتگویی با دوست از دست رفته یعنی  اندیشیدن به او و مسایل فلسفی الاهیاتی که دغدغه او بود بهترین سوگواری اخلاقی علمی برای گادامر است تا هم چنان یاد او از طریق فلسفه ورزی پابرجا باشد.

✏️تز دریدا همانطور که در چندجا بمناسبتهایی مناسب از اخلاق گفتگویی با دوست از دست رفته گفته ام(از جمله  بمناسب  دوستان درگذشته طرف گفتگویی ام: محمد امین قانعی راد و محمد  امیر خوش صحبتان ) 🔻

https://www.mehrnews.com/news/5975642
🔻
https://for-mystudents.blogfa.com/post/665
🔻
https://t.iss.one/smnejatihosseini/7551
🔻
https://t.iss.one/smnejatihosseini/6199

✏️چنان چه با تز اخلاق مسئولیت لویناس و اخلاق دلنگرانی هایدگری قرین و جفت و جور شود اخلاق گفتگویی پروپیمانی ایجاد می کند که می تواند اجتماع دوستان آکادمیکی را به هم پیوند دهد ضمن انکه  این دوستان  وفق  اخلاق اکادمیک  نقد علمی هم را رها نمی کنند اما به وقت بروز وضعیت های مرزی ( مرگ و بیماری و حصر و زندانی شدن و  تنگدستی و عسرت و دلگیری از دوست و  به مخاطره افتادن امکان جان و زندگی دوست)

✏️مانند موردی که مصطفی مهر آیین ابراز کرده است 🔻

https://t.iss.one/mostafamehraeen/1726

✏️اخلاق دوستی گفتگویی ایجاب می‌کند تا اخلاق دلنگرانی برای دوست شکل بگیرد

✏️مانند موردی که حسن محدثی گیلوایی برای وضعیت  مرزی مخاطره آمیز مصطفی مهرایین  در قالب کوته وبنوشته و ارزنده زیر آورده است🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11521

✏️من به سهم خودم این اخلاق گفتگویی دوستی  که محدثی گیلوایی برای مهرآیین( با وجود رعایت اخلاق آکادمیکی نقد آرای او ) شکل داده است را ارج می نهم

و امیدوارم هم فرهنگ نقد علمی دوست طرف گفتگو بازتولید شود و هم اخلاق دلنگرانی برای دوست طرف گفتگو.
تا باد چنین بادا

Tehran
22   08  1403
@smnejatihosseini

#اخلاق_اکادمیکی_نقد_دوست_گفتگویی
#اخلاق_گفتگویی_با_دوست_درگذشته
#اخلاق_دلنگرانی_برای_دوست_گفتگویی
#اخلاق_مسئولیت_دوست_گفتگویی
#هایدگر
#گادامر
#دریدا
#لویناس
#محدثی_گیلوایی
#مهرآیین
#نجاتی_حسینی

@NewHasanMohaddesi
👍5👏21👎1
🔹زندگی در زمانه فاجعه و بحران زندگی نیست نوعی مرگیدن شبیه زیستن است به ویژه برای کنشگران منتقد معترض مخالف سیستم و جامعه :
تکمله ای و نقدی مختصر
بر روایت حسن محدثی گیلوایی
🔻🔻🔻🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11540

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11542

🔹🔹🔹🔹🔹🔹
@smnejatihosseini

روایت دوست دانشپژوهم حسن محدثی گیلوایی از رخ داد تاسف انگیز و قابل تامل پایان خود خواسته زندگی یک فعال سیاسی جوان(کیانوش سنجری )
که برخی ان را خودکشی سیاسی و برخی هم خودکشی اعتراضی انتقادی و برخی دیگر هم خودکشی ناشی از شرایط جامعه ای می نامند

موجبیست برای بازاندیشی در باره فرایندهای جامعه ای ( اجتماعی فرهنگی و سیاسی امنیتی ) که منجر به بروز خودکشی هایی خود خواسته با دستاویز اعتراض و انتقاد و مخالفت با سیستم سیاسی حاکم شده و می‌شود( و با فرض ثابت بودن شرایط ) و خواهد شد

کاویدن این فرآیندها اگر بخواهیم جامعه شناسانه و علمی و کارشناسانه انجام شود نمی تواند با تحلیل‌های سطحی و شتابزده مانند روایت های رسانه ای و ژورنالیستی فعلی در شبکه های اجتماعی و شبکه های خبری ماهواره ای فارسی زبان فراگیر و پر مخاطب و پر تاثیر بر افکار عمومی ایرانیان داخل و خارج ( بی بی سی فارسی + ایران اینترنشنال + صدای امریکا + رادیو فردا ) همراه باشد.

ما نیازمند تحلیل های جامعه شناسانه پایان دادن خودخواسته به مرگ های این چنینی هستیم .

قطعا این تحلیل ترکیبی از جامعه شناسی های پزشکی و زیستی و سیاسی و روان شناسی اجتماعی فعالیت سیاسی خواهد بود.

به ویژه تحلیل از منظر جامعه شناسی دین و الاهیات سیاسی اجتماعی که مدنظر من هست .

باری ازین منظر
من با روایت محدثی گیلوایی موافقم که زندگی هر فردی مهمست ( هر چند برخی‌ها ارزش زیستن را فدای نفی ارزشهای اخلاقی و معنوی و انسانی نمی کنند ) ومعتقدست خودکشی های سیاسی را نباید تقدیس کرد و نباید از سوژه‌های خودکشی قهرمان سازی و اسطوره سازی کرد و از مرگ خودخواسته انان الگویی برای مبارزه اعتراضی انتقادی و مخالفت با سیستم های سیاسی ساخت .

در عین حال متفاوت از روایت محدثی گیلوایی و حتی در نقد روایت او معتقدم که زیستن برای بهزیستن اخلاقی معنوی انسانی در جهت خیر اجتماعی( که البته این مدنظر محدثی نیزهست) و خیر جمعی و خیر جامعه است ارزشمندتر از زندگیست و حتی خود زندگی حقیقی در معنای سقراطی آن است یعنی زندگی برای پاسداشت حقیقت و در راه حقیقت

لذا اگر مرگ و مردنی در راستای این هدف معنوی اخلاقی انسانی و خیر جمعی خداپسندانه و والا باشد بشرط این که دگر خواسته باشد! و نه خود خواسته؟ هم چون خودکشی سوژه مورد نظر؛ عین زندگی است و حتی ارزش آن والاتر از زیستن بد و بدزیستی است .

چنین الگویی از مرگ والا و بهزیستانه را می توان در الگوی الاهیات قرآنی( جهاد فی سبیل الله برای رهایی بندگان خدا از سلطه و سرکوب سیستم های طاغوتی دیکتاتوری شرک و کفر و نیز جهاد فکری معرفتی علمی دانش پژوهانه برای روشن گری اجتماعی دینی معنوی اخلاقی مع فتی ) و الگوی امامت شیعی علوی حسینی ( انما الحیوه عقیده و الجهاد ) مبنی بر زیستن برای عقیده و عقیده برای زیستن دانست .

در الگوی الاهیاتی اسلامی جهادعقیدتی و معرفتی
مردن در راه عقیده دینی خداپسندانه و پر منفعت برای مردم
عین زندگی حقیقی است.

چنین الگوی دینی معنوی اخلاقی انسانی باید تقدیس و تکریم شود ( و ترویج و تبلیغ شود) نه مرگ خودخواسته ای که بی ثمر برای فرد و جامعه و خیر جمعی ! است.

Tehran
25 08 1403
@smnejatihosseini

#مرگ_خود_خواسته
#کیانوش_سنجری
#خودکشی_سیاسی
#مرگ_اعتراضی
#تحلیل_جامعه_شناسی_پزشکی
#تحلیل_جامعه_شناسی_زیستی
#تحلیل_جامعه_شناسی_سیاسی
#تحلیل_جامعه_شناسی_دین
#تحلیل_الاهیات_اجتماعی_سیاسی
#الگوی_الاهیات_قرآنی_جهاد
#جهاد_عقیدتی_فکری
#الگوی_جهاد_امامت_شیعی_علوی_حسینی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
👍6👎51
@smnejatihosseini

📝رخ ندادن ذوب افقها و زمان پریشی زبانی و معناشناختی در فهم مولوی : نقدی بر دیدگاه حسن محدثی گیلوایی در موضوع "مولوی و معنوی سازی فقرو بدبختی"  🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11699
🔹🔹🔹🔹

مولوی چند متن مرجع دارد که برای فهم کلیت اندیشگی او در فلسفه و الاهیات و متافیزیک و فقه و عرفان و دانش لازمست این متون به‌صورت متقارن به صورت هرمنوتیک مورد تامل و اگر میسر شود ! مورد نقد قرار گیرد .
این چند متن عبارتند از :
مثنوی معنوی / دیوان شمس تبریزی/ فیه مافیه/ مجالس سبعه.

برخی برآنند در هر کدام ازین متن ها مخاطب با مولوی های متقدم و میانین و متاخر و مولوی های وجودی متنوع مواجهه است و زین روی باید  منطقا این الزامات متنی در فهم    سیستم فکری عقیدتی وجودی مولوی و دیدگاههای او در جهان شناسی و انسان شناسی و خداشناسی و هستی شناسی و اجتماع شناسی به کار گرفته شود.

چنان چه این امر میسر نشود و مخاطب به ویژه مخاطب آماتور نا مطلع از فرهنگ دینی عرفانی الاهیاتی مولانا و مخاطب ناوارد و نا آشنا به  زبان و ذهن  مولوی و به ویژه مخاطب جا مانده در جهان مدرن نامانوس با متن مقدس  قرآن  یک مواجهه ساده و ادبی صرف با متون مولوی داشته باشد

آنگاه
متاسفانه برداشتهایی از مولوی خواهد داشت که بیشتر ناشی از نحوه خوانش او از مولوی است! و نه خوانش از مولوی به زبان و ذهن مولوی ! و همراه فکری عقیدتی وجودی با مولوی .!

و باز متاسفانه بارها دیده  شده که به ادعای دیدگاه انتقادی نسبت به مولوی بسیاری از مولوی های دیگری صحبت کرده اند سوا و فارغ از جلال الدین محمد مولوی بلخی خراسانی تاریخی صاحب متون ارزنده مرجع معتبر .

اما بنظر میرسد یکی از سرچشمه های خطای معرفتی نسبت به فهم درست و مناسب و نزدیک به ذهن و زبان مولوی اتفاق نیفتادن *ذوب افق های گادامری * است.

دو دیگر *خطای زمان پریشی زبانی * است  که بیشتر منظور نگارنده است و متاسفانه دوستان درگیر در شناخت مولوی (از جمله دوست فرهیخته ام در علوم اجتماعی محدثی گیلوایی ) به آن عنایت لازم نداشته اند.

در *زمان پریشی زبانی* مخاطب و منتقد مولوی به جای فهم هرمنوتیکی زمانه تاریخی و زمینه اجتماعی و زمینه فکری و زمینه عقیدتی و بافتار وجودی مولفی ممتازو متمایز چون مولوی و فهم مفاهیم مولویانه وفق ترمینولوژی خود مولوی در متون مرجع اش؛ و به جای اینکه به زبان و ذهن مولوی خود را نزدیک کند تلاش می کند تا مولوی را به ذهن و زبان خود نزدیک سازد تا مرگ مولف رخ دهد

در چنین بافتار ادبی از فهم مولوی قطعا خطای زمان پریشی به
*خطای زبان پریشی * و *خطای ذهن پریشی*
منجر می‌شود و موجب می‌شود به بهانه نقد مولوی برداشت های مخاطب به جای دیدگاههای مولف ( مولوی ) جایگزین شود.

روی هم به نظر اینطور می‌رسد که برای فهم مولوی باید *گشتالت جامعه شناختی ذهن و زبان  مولوی* یعنی زمانه تاریخی و زمینه اجتماعی و زمینه فکری و عقیدتی و وجودی مولوی  و نیز اپیستمه فلسفی الاهیاتی متافیزیکی و رتوریک فقهی و گفتمان قرآنی مولوی به صورت سیستمی مبنای هرمنوتیکی فهم مولوی واقع شود‌.

اگر این رخ ندهد که متاسفانه معمولا در شرح متون  مولوی بارها شاهد آن هستیم ان گاه مخاطب با مولوی دیگری  روبرو می‌شود س ای مولوی اصلی ! واز مولوی دیگری صحبت می کند که حتی خود مولوی اصلی هم ان را نمی‌شناسد!

معتقدم این امر در دیدگاههای دوست  گفتگویی گرانقدر اهل تاملم حسن محدثی گیلوایی بارها رخ داده است.

گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحستی ای خداوند سخن
قطره دانش که بخشیدی زپیش
متصل گردان به دریاهای خویش
Tehran
22  09  1403
@smnejatihosseini

#مولوی
#زمان_پریشی
#ذوب_افقها
#زبان_پریشی
#ذهن_پریشی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی

@NewHasanMohaddesi
2👍1
Audio
🎤🎙پوشه شنیداری👆
کلاس دین وتوسعه/جلسه۱۱/
شنبه۲۴آذر۱۴۰۳/ساعت۱۳۰۰تا۱۵۰۰/اتاق جلسات شورای گروه توسعه اجتماعی

🔰محوربحث نجاتی حسینی 🔻
خوانشی ازاقتصاد و دین درمواجهه با امرتوسعه-بانگاهی به داده های کتاب
"اقتصاد دینی:مسیحی و اسلامی "
(محمدجوادنوراحمدی/دانشگاه امام صادق ۱۳۸۹)

🔰پرزنت دانشجویی
دیدگاههای علی شریعتی درمواجهه با امرمدرن

🔰پرزنت سخنران مدعومیهمان
  (حسن محدثی گیلوایی-دین پژوه):
امکان وامتناع توجه به امرتوسعه درفرهنگ دینی
(ازدقیقه۳۵ تا ۶۳)
🔹گفتگوی محدثی گیلوایی
ونجاتی حسینی(سنت ومدرنیته)و پرسش-پاسخ دانشجویی
(دقیقه ۶۴ تا ۱۱۲)

🔹دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران 

🔰آرشیوجلسات۱تا۱۰مهر-آذر۱۴۰۳دین وتوسعه🔻
https://t.iss.one/smnejatihosseini/9972

🔰جلسات کلاس دین و توسعه سال۱۴۰۳🔻
https://t.iss.one/smnejatihosseini/9586
🔹
Tehran
24 09  1403
@smnejatihosseini
 #دین_و_توسعه
#مطالعات_توسعه_و_دین
#جنبه_های_توسعه_ای_فرهنگ_دینی
#جنبه_های_دینی_فرهنگ_توسعه
#فرهنگ_توسعه
#الاهیات_و_توسعه
#جامعه_شناسی_دین_توسعه
#جامعه_شناسی_اسلام_توسعه
#دانشکده_علوم_اجتماعی_دانشگاه_تهران
#گروه_توسعه_اجتماعی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
1👍1
دوست گفتگویی دانشورزم در دین پژوهی و علوم اجتماعی ایران "حسن محدثی گیلوایی متاخر" حضوری پربار چون همیشه در کلاس درس دین و توسعه من در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران داشت و خود گزارشی کوتاه اما خواندنی ازین حضور
روایت کرد 🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11720

او بدرستی از * امکان و امتناع*بحث از *نسبت دین(سنت) وتوسعه(مدرن)* ولزوم مبنا کاوی این دو رایادآور شد ومثالهایی هم از تاریخ اسلام آورد🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11741

با او همچنان که درکلاس گفتگوی مفصل داشتم موافقم که هرگونه نسبت سنجی میان دین وتوسعه باید با احتیاط تئوریک و متدولوژیک لازم و نیز رعایت قواعد تاریخنگاری سنجی مدرن ازجمله پرهیز از زمان پریشی منجربه زبان پریشی و ذهن پریشی انجام شود.چیزی که معمولا ازآن غفلت میشود.
در عین حال همان گونه که طی جلسات کلاس بحث کرده ام به* ایجاب و ایجاد * نسبت دین و توسعه هم برای جامعه کنونی می اندیشم و لذا درکلاس "جنبه های توسعه ای فرهنگ دینی" و "جنبه های دینی فرهنگ توسعه"را طرح میکنم/منتهی در بافتار خوانش مدرن از دینگرایی اسلامی و شیعی آن.
25 09 1403
@smnejatihosseini
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
👍2🤔2
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸



♦️جامعه نام‌ها / جامعه صفت‌ها: توضیح تکمیلی

دکتر سیدمحمود نجاتی‌ی حسینی

بازنشر: ۲۹ آذر ۱۴۰۳


https://t.iss.one/smnejatihosseini/10080

دوست دانشورزم حسن محدثی گیلوایی چند نکته در قالب گزاره و پرسش را ذیل بحث من  متذکر شده است🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11790

(ضمن سپاس از نقد او )
که ارائه چند توضیح تکمیلی را ایجاب می
کند .

1/ اصل بحث از جامعه نام ها/ جامعه صفت ها ورود به میدان مصداق ها نبوده است .فقط قصد طرح یک بحث مفهومی ان هم درحد طرح یک مساله تاریخی معرفتی اکادمیک بوده است به قصد گشوده شدن گفتگوهای انتقادی راهبردی روشن گرانه که علاقه این معلم علوم اجتماعی است ....

ان هم  از نوع  سقراطی ( فهم حقیقت ) و هایدگری ( کشف حقیقت ) و  گادامری ( ذوب افق ها ) و  هابرماسی ( توافقی تفاهمی ) آن

2/ قصد دوم از طرح بحث جامعه نام ها/ جامعه صفت ها
متوجه کردن اجتماع علمی علوم انسانی اجتماعی ایران کنونی به مساله شکاف میان مفهوم و مصداق است و اندیشیدن به این پرسش که :

چرا و چگونه در جامعه علمی و فضای فکری و فرهنگی ایران کنونی چه فضای فیزیکال و چه سایبری و حوزه عمومی و شبکه های اجتماعی و رسانه های دیداری شنیداری نوشتار ی

صفات علمی (: دانشمند و پروفسور و استاد و مهندس و متخصص و کارشناس  و پژوهشگر و تحلیل گر ) و صفات تخصصی آکادمیکی و دیسیپلینی
(: فیزیکدان و ریاضیدان و شیمیست و بیولوژیست/ اقتصاد دان و جامعه شناس و جمعیت شناس و مورخ و روان شناس و انسان شناس و حقوق دان / فقیه و عالم دین و متکلم  .../ فیلسوف )

بدون  رعایت ضوابط علمی و نرمال و استاندارد آکادمیای جهانی و بدون توجه به‌ کارنامه فکری و قلمی و رزومه علمی و حرفه ای برای افرادی که فاقد این صفات هستند به کار می‌رود

چرا جامعه  و اجتماع علمی این قدر بی دقت است و بی توجه به حرمت علم ورزی و عالمان حقیقی و متخصصان واقعی ....

3/ در راستای همین مساله تاریخی معرفتی فکری  نکته مهم وارسی  تذکراتی است که دوست
دانش ورزم حسن محدثی گیلوایی مرتبط با مساله آورده است🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11790

به نظر محدثی گیلوایی برای مشخص شدن عیار فکری معرفتی افراد باید به مناظره با ان ها پرداخت.
با او موافقم .این یک الزام منطقیست و متعارف در آکادمیا و جهان علم .

اما مساله اینست که هدف ، خود مناظره فکری نیست ؛ چون این ابزار است برای یک هدف اخلاقی علمی نرمال.

یعنی: گفتگوی علمی و مناظره فکری به قصد کشف حقیقت با وساطت ابزار گفتگوی انتقادی راهبردی ( سقراطی هایدگری گادامری هابرماسی ).

اینجا مساله ای پیش می‌آید که محدثی گیلوایی به ان نپرداخته است.

ان مساله اینست :
اگر طرف مناظره  به تجربه زیسته و طبق شواهد میدانی در اجتماع علمی مشخص کرده باشد که عملا فاقد صفات علمی لازم است  و فقط نام علمی مدرکی سازمانی صوری و نه حقیقی دارد و اصولا به قصد کشف حقیقت مناظره نمی کند و فقط قصدش
َشوآف در فضای سایبری و ایفای نقش سلبریتی اکادمیک! باشد
آنگاه مناظره به کجا خواهد رسید؟

4/ بدون درگیر شدن در ذکر مصداق های ایرانی ازاجتماع علوم انسانی اجتماعی ایران
(اخلاقا از بحث مصداقی و ذکر نام این تیپ اجتماعی از دانشگاهیان معذورم! کثر الله امثالهم!) 

مایلم دوستان و مخاطبان در این مساله نیز تامل کنند .آیا هر مناظره علمی با هر فردی و در هر جایی و درباره هر موضوعی و با هر هدفی اخلاقی عقلانی علمی منطقی است ؟

آیا منطقی عقلانی است وقت و انرژی فکری که باید صرف وارسی انتقادی راهبردی روشن گرانه مسایل اصلی علوم انسانی اجتماعی و فلسفه و الاهیات در فضای ایران کنونی شود
اختصاص به شبه مناظره های بی حاصل ژورنالیستی و شواف مانند شود ؟

پاسخ من منفیست .
Tehran
28  09  1403
@smnejatihosseini

#جامعه_نام_ها
#جامعه_صفت_ها
#مناظره_علمی
#گفتگوی_انتقادی_راهبردی_روشنگرانه
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی

@NewHasanMohaddesi
👎5👍1
✏️متمم هایی بر جامعه نام ها / جامعه صفت ها: به احترام فرهنگ نقدعلمی و فرهنگ گفتگوی علمی و برای  پاسداشت پرسشهای انتقادی حسن محدثی گیلوایی

دوست دانشورزم حسن محدثی گیلوایی که به حق او را شایسته صفت دین پژوه و دانش پژوه علوم اجتماعی میدانم و  لذا به حکم وظیفه اخلاق علمی و اخلاق دینی شایسته این نام می‌نامم  و میخوانم بی هر گونه تعارف رایج / چند نکته جالب توجه و البته قابل تامل  و منطقا قابل گفتگوی از نوع موردعلاقه من( سقراطی هایدگری گادامری هابرماسی) گفته است 🔻🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11795

که شایسته توضیح مختصرند در این جا-  واگر فرصتی فراهم شود شایسته گفتگوی مفصل با او در محفلی با حضور مخاطبان علاقمند و سایر دوستان منتقد است .امید آنکه فراهم و میسر شود چون بیشتر میتوان مساله را کاوید .
اما آن چند نکته مختصر 🔻🔻🔻

1/ اصل نقد متوجه مسئولیت پذیری اخلاق علمی برای توجه به مسائل علوم انسانی اجتماعی ایران معاصر است که منجر به بحران بی عملی و بی فکری و چالش علوم اجتماعی شده و لذا به ترجمه ای شدن و تقلیدی شدن متن ها و حرف ها بدون اصالت بومی و محلی شده است . این خود یک دعوت اصیل و استراتژیک و محوری و مهم و موثر و اولویت دار است
( بر خلاف تعبیر محدثی گیلوایی عزیز از مطلب من که معتقدست من دعوت به بی عملی و بی مسئولیتی میکنم!؟ )

و لذا از حسن اتفاق با مناظره های علمی گفتگویی که محدثی گیلوایی منظور دارد یکیست !

2/ در همین سویه نکته دیگری که باید توضیح دهم تا دیگر از من توضیح نخواهند ! اینست: هر چند اخلاقا و منطقا به بحث مصداقی در برخی موارد و موضع ها ورود ندارم بنا به علل و دلایل جامعه شناختی که جای بحث از آن ها در این مختصر نمی گنجد.

اما در عین حال به صراحت حسب وظیفه اخلاق علمی و اخلاق دینی مکلفم از هم‌کادان علوم انسانی اجتماعی واجد صفت علمی نام ببرم و فروتنانه به انان ادای احترام کنم ....

چه آناني که بر من حق استادی دارند ( از استادان پیشینم: عبدالکریم سروش و ضیاشهابی درفلسفه و فلسفه علوم اجتماعی و عبدالهادی حائری در تاریخ و حاتم قادری در فلسفه سیاسی و منوچهر آشتیانی ملای علوم اجتماعی و....) و چه آناني که دوست گفتگویی علمی بوده اند و هستند( از قانعی راد فقید تا دوستان در قید حیات چون فراستخواه و محدثی گیلوایی و...)

3/ برخی همکاران علوم اجتماعی ام که ذکر مثبت نام شان در این مختصر نمی گنجد هم شایسته ارج نهادن اند چون اهل تامل اند و ترجمه ای نمی اندیشند و تقلیدی نیستند و قلم شان خلاق و گفتارشان اصیل و تاملات شان ارزنده و سرزنده است ...

خدای را شکر که رزومه علمی و ترازنامه فکری و کارنامه دانشگاهی مکتوب این دوستان در دسترس حوزه عمومی سایبری و فیزیکال است و اجتماع علوم انسانی اجتماعی هم انان را واجد صفت علمی می داند ....

درست همانگونه که *مصادیق نام * در حوزه علوم انسانی اجتماعی مشخص اند! و متاسفانه کثیر !؟

4/ محدثی گیلوایی دوست گفتگویی گرامی ام از چند همکار محترم طرف مناظره نام برده اند که من هم با انان فرصت گفتگوی علمی داشته ام و ازین بابت هم خرسندم

در عین حال صرف اینکه همکارانی کتاب هایی نوشته اند یا درحال نوشتن اند که غربیان بهترین و اصیل ترین ان را در این موضوع نوشته اند و خلایی هم برای نوشتن این نوع کتابها نیست و اگر هم نوشته شود در بهترین حالت کپی پیست ترجمه ای تالیفی خواهد بود! به ویژه در حوزه جذاب چون مطالعات مدرن ایران باستان و مطالعات مدرن اسلام ( که محدثی گیلوایی نیک از رفرنس های مزبور بخاطر حوزه کاری مشترک مان در اسلام پژوهی و ایران پژوهی مطلع است ) استدلال کافی برای توجیه مناظره با مولفان محترم این نوع کتابها نیست؛ هر چند ان مولفان محترم زحمت برای کار کشیده باشند...

در عین حال تصمیم محدثی گیلوایی برای اصل مناظره علمی را ارج می نهم چون واسطه و رسانه علمی برای نقد و محک زدن ارای علمی نو و جدید است....

5/معتقدم وظیفه انجمنهای علمی علوم اجتماعی و اجتماع علمی و آکادمی‌های موازی خارج از این انجمن های تبدیل شده به سازمان های بروکراتیک! توجه به مسائل اصیل و مهم و حیاتی علوم انسانی اجتماعی ایران معاصر است

و نه پرداختن به مسائل حاشیه ای بی اهمیت که به قول استاداستادان علوم اجتماعی ماکس وبر :

""نه فکری را می جنباند و نه کسی را می رنجاند """

چه به قول دورکیم دیگر استاد استادان علوم اجتماعی :

""علم اجتماعی اگر به درد حل مسایل اجتماعی جامعه نخورد حتی ارزش یک دقیقه وقت صرف کردن هم ندارد "".

امیدوارم این توضیحات متمم باشد ونیاز به تبصره!نباشد....

و به قول مولوی :
گر خطا گفتیم اصلاحش توکن
مصلحستی ای خداوند سخن


#جامعه_نام_ها
#جامعه_صفت_ها
#سقراط
#مولوی
#وبر
#دورکیم‌
#هایدگر
#گادامر
#هابرماس
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی


#شروین_وکیلی
#بیژن_عبدالکریمی
#نجاتی_حسینی
@NewHasanMohaddesi
👍5
🔸🔸🔸مطالب وارده🔸🔸🔸




♦️نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟!در باره فرهنگ نقد علمی استاندارد حاشیه ای بر گزارش هادی حکیم شفایی از نشست نقد علی شریعتی مزینانی (منتشر شده در : کانال تلگرامی ""زیر سقف آسمان"" - حسن محدثی گیلوایی)

دکتر سیدمحمود نجاتی‌ی حسینی
بازنشر: ۱ دی ۱۴۰۳

🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11810
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11812
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11813
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11814
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11815

1/ اجتماع علمی علوم انسانی اجتماعی ایران ما به تکوین و توسعه و تعمیق و تدقیق فرهنگ نقد علمی واقع گرا و منصفانه و اخلاقی نیاز حیاتی دارد .متاسفانه ازین لحاظ در مضیقه ایم و وضع فرهنگ نقد نحیف و کم رمق است.زین روی باید ازفرهنگ نقد علمی بشرح موصوف حمایت کنیم  و به عنوان کارگزاران و کنش گران فرهنگ نقد علمی در این امر مهم مشارکت جدی وسازنده داشته باشیم
(همانطورکه درجای دیگربه تفصیل گفته ام )🔻

https://iqna.ir/fa/news/4090691

2/  مساله جامعه شناختی ما در این زمینه دو چیزست: نبود فرهنگ نقد علمی بشرح مزبور مساله است اما بود آن هم مساله  شده است! اولی بدیهیست است ولی طبیعی نیست؛  اما دومی غیر طبیعی است !

اینکه فرهنگ نقد نیست دهها علل و دلیل جامعه شناختی دارد(  از جمله: نداشتن اجتماع علمی حقیقی/ نداشتن ناقد علمی / عدم پذیرش نقد علمی/ پر هزینه بودن نقد علمی / نبود سوژه اصیل  و خلاق برای نقد و...)

اما اینکه همان فرهنگ نقد کم  رمق و نحیف هم-  که به همت چند کنش گر دانشورز علوم انسانی اجتماعی ایران کنونی چراغش هنوز  روشنست -
( از جمله دوست دانشورز گفتگویی ام حسن محدثی گیلوایی/ فارغ از پرداختن به نقد نقدهای او که سوژه این کوته وبنوشته نیست )
با مشکل مواجه است و گاه فرم و محتوا و مکانیزم و نتایج پیشی بینی نشده ان مساله مند می‌شود
( به نمونه : گزارش هادی حکیم شفایی از نشست نقد علی شریعتی مزینانی/ فارغ از ملاحظات مترتب بر وارسی و راستی آزمایی گزارش و سنجش واقع نمایی آن که آن هم سوژه این کوته وب‌نوشته نیست  )
خود قابل تامل است.

3/ در این جا نیز میدان علل و دلایل جامعه شناختی مرتبط با این مساله دوم - مساله مند بودن و شدن وجود فرهنگ کم رمق نقد - هم قابل تاملست
( از جمله این که : ناقدان توجهی به فرهنگ نقد ندارند و روایت گری و تجربه زیسته و فهم متعارف شان از سوژه نقد را بکار می‌گیرند/ در نقد فقط به یک جنبه می پردازند آن هم جنبه منفی و کاستی ها و نقایص و نه جنبه های مثبت و متمایز و ارزنده سوژه مورد نقد / تمرکز ناخواسته و نا دانسته  یا دانسته و خواسته بر تخریب منش سوژه مورد نقد / وجود سندروم ترور شخصیت در فرهنگ اجتماع علمی ایرانی به ویژه اگر شخصیت مورد نقد از اقبال عمومی برخوردار باشد و یا مورد ادبار زمانه و زمینه واقع شده باشد و ستاره بختش افول کرده باشد یا دوره اش گذاشته باشد/ وجود رقابت و فرهنگ داروینیستی بقای انسب و اصلح که موجب می‌شود ناقدان چون سوژه را رقیب علمی آکادمیک و پژوهشی شان فرض می کنند لذا نابودی سوژه مورد نقد را پی می‌گیرند خواسته و نادانسته یا بر عکس / سختی قانع کردن و مجاب کردن محتوای نقد توسط ناقد و قانع شدن و مجاب شدن از سوی  مخاطبان به ویژه اگر انان هواخواه و سمپات و طرفدار و فالوور دگم و ایدئولوژیک  سوژه مورد نقد باشند/ و...)
🔹🔹🔹
✏️پی نوشت
فرض جامعه شناختی من
(به استناد این تزها و نیز تجربه زیسته حضور در جمع ناقدان علمی و گفت‌وگو با برخی از آنان و نیز تجربه زیسته آکادمیک چند دهه ای به عنوان دانشجو و معلم و محقق و مولف و گفتگو گر علوم انسانی اجتماعی و چند فاکتور و فاکت تجربی دیگر )

اینست که :
به احتمال قوی در نشست نقد علی شریعتی مزینانی که هادی حکیم شفایی گزارش مفصل آن را ارائه داده است
یک هم افزایی( سینرژیک) قابل تامل از این علل و دلایل در میدان ادبی علمی نقد علی شریعتی مزینانی رخ داده است. به طوری که  جلسه نقد مزبور
فرهنگ نقد علمی استاندارد بشرح موصوف در این کوته وبنوشته   را در اپوخه گذاشته است !
(خواسته یا ناخواسته و دانسته یا نادانسته )

امیدوارم اگر خطایی در این فرض هست که احتمال آن از لحاظ منطق علم جایزست
این فرض مورد نقد و تصحیح واقع شود به ویژه از سوی ناقدان حاضر در آن جلسه مورد بحث .

قطره دانش که بخشیدی زپیش
متصل گردان به دریاهای خویش
گر خطا گفتیم اصلاحش توکن
مصلحستی ای خداوند سخن

📝پیوست :
جستار و روایت جامعه شناختی
نجاتی حسینی در باره اندیشه های دینی اجتماعی علی شریعتی مزینانی🔻

https://isfahan.iqna.ir/fa/news/4065337

+ تکمله احسان شریعتی بر نقد حسن محدثی گیلوایی و چند کامنت مرتبط دیگر

#نقد_علی_شریعتی
#گزارش_هادی_حکیم_شفایی
#فرهنگ_نقد_علمی
#ضد_فرهنگ_نقد
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی

@NewHasanMohaddesi
👍1
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




♦️نتایج جامعه شناختی پیش بینی نشده مترتب بر
یک "حکومت مدعی دینی بودن" نکته هایی برای "دوره درسی کارکردهای دین" (مدرس :حسن  محدثی گیلوایی)

@smnejatihosseini

🔹دوست دین پژوهم در علوم اجتماعی(حسن محدثی گیلوایی)ابتکاری آموزشی به‌خرج داده و دوره هایی برای تدریس دین پژوهی جامعه شناختی از منظر  جامعه شناسی دین
(میراث علمی کنت-دورکیم-وبر-زیمل)برای علاقمندان به دین پژوهی مهیاکرده است.🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11846

حسن‌ این دوره درس ها در حالت نرمال  و
استاندارد آن انهم خارج از حوزه دربسته دانشگاه کشاندن پای مباحث مرتبط با امر دینی به سپهر آزاد حوزه عمومی گفتگویی است .همان چیزی که در یک دهه اخیر به تعبیر من
فیلسوف اجتماعی برجسته معاصر هابرماس  با عنوان پساسکولاریسم (گفتگوی توافقی تفاهمی دین گرایان و سکولارگرایان )صورت بندی کرده است.

🔹ازین لحاظ فرصت را مغتنم شمرده و چند نکته جهت طرح بحث در این دوره های درسی را اشاره وار فهرست میکنم .

نکته هایی که به نوعی مرتبط با موقعیتی است که یک جامعه تاریخی  مدرن یا در حال گذار ( از نوع جامعه ایران جمهوری اسلامی ) با یک حکومت سنت گرای مدعی دینی بودن ( حکومت فقهی جمهوری اسلامی) مواجهه اجتماعی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی حقوقی پیدا کرده است .

🔹نکته های مزبور ( که در زیر آمده اند ) در اصل ناظر به این گزاره ها  هستند که از لحاظ جامعه شناختی اگر حکومت مدعی دینی بودن نتواند کارآمدی عقیدتی شناختی عملیاتی اش را برای تحقق دین ورزی و توسعه دین گرایی و حفاظت از دیانت انجام دهد چه چالشهای جامعه شناختی رخ می دهد یا رخ خواهد داد .

1/ تحریف دین در متن های حکومتی
2/تضعیف موقعیت و اعتبار دین در جامعه و حوزه عمومی و جامعه مدنی و در نزد افکار عمومی و فضای رسانه ای فیزیکال و سایبر
3/تخریب وجهه دین گرایان درتعاملات و روابط و ارتباطات بینافردی و بیناگروهی
4/توسعه دین گریزی و دین پرهیزی در زیست جمعی (به تعبیری سکولاریسم )
5/ تقویت دین هراسی
6/تقویت دین ستیزی
7/تکوین فرایند دین زدایی درحوزه عمومی و جامعه مدنی و زیست گروهی( به تعبیری لاییسیسم )

🔹وفق تجربه زیسته معلمی محققی مولفی ام  در حوزه دین پژوهی جامعه شناختی طی دو دهه اخیر
( به نمونه نک )🔻

https://soci.rihu.ac.ir/article_983.html

می توانم  گفت:
جامعه ایران اسلامی معاصر از لحاظ تاریخی و ایران جمهوری اسلامی از لحاظ سیاسی در حال تجربه کردن تمامی این رخ دادها است .

🔹گمانم اینست دوست  پیش کسوتم در دین پژوهی به این موارد وفق دانش مناسبی که دارد و تجربه زیسته معلمی محققی مولفی مضاعفی که دارد خواهد پرداخت.
Tehran
8   010  1403
@smnejatihosseini

#دین_پژوهی_جامعه_شناختی
#حکومت_فقهی
#حکومت_مدعی_دینی_بودن
#جامعه_ایران_اسلامی
#حکومت_جمهوری_اسلامی   
#جامعه_شناسی_دین
#جامعه_شناسی_دینی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی


@NewHasanMohaddesi
👍41
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸



♦️یک راه حل تجربه نشده در ایران: گفتگوی انتقادی درعلوم انسانی اجتماعی-فلسفه- الاهیات/به سمت فلسفه-الاهیات و علوم انسانی اجتماعی جهانی محلی برای ایران (تکمله ای بر بحث محسن محمودی)

دکتر سیدمحمود نجاتی‌ی حسینی
۱۸ دی ۱۴۰۳

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11901
🔹🔹🔹🔹
📝پیش نوشت
۱- لازمه داشتن دانش بومی اصیل خلاق ممتاز متمایز رقیب معرفتی برای دانش جهانی وجود یک دانش متحد علوم انسانی است و آن هم مستلزم  وجود فلسفه و الاهیات و علوم انسانی اجتماعی است که با هم گفتگوی انتقادی دارند.

🔰(نک : ایده علوم اجتماعی جهانی محلی
از  نجاتی حسینی/ منتشره در سایت انجمن جامعه شناسی ایران به مناسبت روز ملی علوم اجتماعی ۱۴۰۳)🔻

https://t.iss.one/iran_sociology/7795

https://t.iss.one/smnejatihosseini/9911

۲-بدون دانش پژوهان علوم انسانی متحدی که تمایل و توان گفتگوی انتقادی ندارند نمی‌توان متوقع و منتظر شکلگیری یک علوم انسانی اجتماعی و فلسفه و الاهیات بومی ممتاز اصیل خلاق کارگشا ک کاربردی و راهبردی و روشن گرانه بود.
۳-متاسفانه طرز کار و دیفالت مراکز علمی و پژوهشی و دانشگاهها و دپارتمان ها و انجمن های علمی علوم انسانی اجتماعی و فلسفه و الاهیات ایران کنونی و رویکرد بروکراتیک و مدرک سازی صرف و تولید دانش آموخته مدرک دار که عمدتا و قاعدتا ( به استثنای موارد خاص) نه اندیشه شناس است و نه اندیشه ساز و نه رویه ساز و کارساز
مانع از ظهور گفتگوی انتقادی شده است و در صورت ثبات این شرایط هم چنان این چالش تداوم خواهد داشت .
۴-در چنین فضای چالشی بحرانی از دانش ورزی در علوم انسانی اجتماعی و فلسفه و الاهیات هرگونه دعوت علمی به گفتگوی انتقادی و نقد تاریخ اندیشه در ایران و نقد طرز تلقی و کارنامه علمی و رزومه پژوهشی  دانش پژوهان علوم انسانی اجتماعی ایران ( از جمله دو دوست دانش ورز من در علوم اجتماعی ایران کنونی : حسن محدثی گیلوایی و مصطفی مهر آیین)غنیمتی تئوریک و آمپیریک و پراتیک برای بهبود وضع آنومیک علوم انسانی اجتماعی ایران است(مطلب مرتبط محسن محمودی ازین لحاظ برای من خواندنی است وپاسخ دادنی-سپاس ازاو)🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11901
🔹🔹🔹
📝نوشت
۵- برخی دانشورزان علوم انسانی اجتماعی(از جمله دوست خوب اهل تاملم مصطفی مهرآیین) علاقمند به طرح مباحث فلسفی هستند اما هنوز نتوانسته اند بخوبی جایگاه کاربردی و راهبردی این فلسفه های تحلیلی و قاره ای و مضاف را برای دستگاه فکری خود در علوم اجتماعی تبیین و تصریح کنند.لذا متاسفانه  مباحث شان در حد لفاظی های روشنفکری ترجمه ای باقی می ماند.
۶-برخی از دانشورزان علوم اجتماعی ایران که علاقمند به طرح مباحث نو هستند متاسفانه اهل گفتگوی انتقادی نیستند و مونولوگی اند و نه دیالوگی ( مصطفی مهر آیین دوست داشتنی متاسفانه به نظرم چنین است اما محدثی گیلوایی وفق کانال تلگرامی اش و تجربه زیسته ۳۰ ساله  دوستی گفتگویی انتقادی توافقی تفاهمی هابرماسی من با او عمدتا دیالوگی است تا مونولوگی)🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11770
🔹🔹🔹🔹
📝پی نوشت‌
۷-چاره کار همان گونه که در بالا وصف شد اینست:
🔰عزیمت به سمت یک علوم اجتماعی جهانی محلی
( بومی خلاق اصیل ممتاز متمایز کاربردی راهبردی کارساز روشن گر انتقادی )🔻
https://t.iss.one/iran_sociology/7795
🔰و اجتماع علمی گفتگویی انتقادی
( متفاوت و متمایز  از انجمن های مونولوگی علوم اجتماعی موجود در ایران )🔻
https://t.iss.one/smnejatihosseini/9936
🔰مولف از دانش پژوهان علوم اجتماعی دیالوگی و دارای توان و تمایل گفتگوی انتقادی توافقی تفاهمی سقراطی هابرماسی .
۸-شایسته است همه ما اعضای اجتماع علمی علوم اجتماعی ایران برای تحقق فرهنگ گفتگوی علمی انتقادی راهبردی کاربردی روشن گرا و کارساز بومی ( خلاق اصیل ممتاز متمایز ) در حد توان تلاش کنیم( به ویژه دوستان دانشورز توانمندم که اهل تامل اند از جمله مهر آیین و محدثی و فراستخواه و....)
۹-شایسته تر اینست که انجمن های علوم اجتماعی موجود ( انجمن های جامعه شناسی/انسانشناسی/ جمعیت شناسی/ مطالعات فرهنگی و ارتباطات ) از حالت و لاک  بروکراتیک مونولوگی کنونی شان ( که حالت سازمان تولید همایش و ژورنال و نشست دارد !!؟؟) خارج شده و به سمت یک اجتماع علمی گفتگویی انتقادی راهبردی کاربردی حرکت کنند .پیش از آنکه دچار ناکارآمدی شوند.
🔹🔹🔹🔹
Tehran
16  010  1403
@smnejatihosseini

#گفتگوی_انتقادی_در_علوم_اجتماعی
#علوم_اجتماعی_جهانی_محلی_بومی
#انجمنهای_علمی_علوم_اجتماعی_ایران
#اجتماع_علمی_علوم_اجتماعی_ایران
#محسن_محمودی
#مصطفی_مهرآیین
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی

@NewHasanMohaddesi
👍1
🔰"قل لا اسئلکم علی اجری ان اجری الا علی الله":درباره وظیفه بی اجرو مزد و منت معلمی معرفتی و عقیدتی🔰
@smnejatihosseini

🔻هل من ناصر ینصرنی معرفتی
دوست دانشورزم جناب حسن خان محدثی گیلوایی عزیزم
برای نوشتن مطلب در باره معلمی پولی و معلم خصوصی و معلم آکادمیای موازی و پول معلمی انگیزه اصلی این کوته وبنوشته شد🔻

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11932

از و عذرخواهی دارم بابت این که او را نمیتوانم از یک جهت در گروه معلمان سقراطی قرار دهم ! چون در موسسات خصوصی تدریس می‌کند و فایل های درسی اش را در کانال تلگرامی اش برایگان ارائه نمیدهد و با وجود این که در دانشگاه آزاد از اسلام و علم و اخلاق و فضیلت
زکات علم اش را ده برابر حقوق ناچیزاستادی دانشگاه آزاد می پردازد و شاگرد پرور است و دانش دوست
اما مشخص نیست دست کم بر من که چرا دوست فرزانه پویا و کوشا و متعهد من که معلم سقراطی خوبیست!( تناقض نیست چون در بالا چیز دیگری گفته ام !) وارد معرکه موسسات خصوصی دانش فروش و مدرک فروش شده و نقش معلم سوفیست را ایفا می کند !
این را هم بگویم بارها همکاران دانشکده علوم اجتماعی تهران و دانشجویان ام از من پرسیده اند دکتر محدثی چرا و چگونه معلم خصوصی پولی شده است!؟ و متاسفانه من بنابه دلایل اخلاقی از طرح موضوع با او صرفنظر کرده ام.اما خرسندم فرصتی مقتضی و معقول و منطقی پیش امد تا از و در این باره کسب پرسش کنم .
شاید اصلا محدثی ازین موسسات پول نمی‌گیرد و صرفا برای کمک به پیشبرد دانش در حوزه عمومی و کمک به این موسسات از آبروی علمی خود مایه گذاشته است .من نمی‌دانم. امیدوارم او خود توضیح روشن گر دهد .والله اعلم بالصواب.

🔻اما اصل بحث

🔹در تاریخ ادبیات فلسفه و فرهنگ دو گروه به‌عنوان معلم معروف شده اند :

یکی گروه سقراطی ها که بی اجر و مزد و منت در حوزه عمومی دانش ارزنده خویش را به رایگان در اختیار همگان قرار می دادند از باب روشن گری علمی و اخلاقی به قصد دانش افزایی و فضیلت افزایی .
سقراط معلم حقیقت بانی این نوع معلمی است.

دو دیگر گروه سوفیست ها که فن دانش مکالمه و مباحثه و مجادله را در برابر پول به اغنیا می‌فروختند با هدف سودآوری. اینان در مکالمات افلاطونی و سقراط تاریخی و حتی آثار ارسطو بارها مورد نقد جدی قرار گرفته اند .
پروتاگوراس و گورگیاس از سوفیست های معروف اند

🔹از نقطه نظر دینی که بارها گفته و نوشته ام دو وظیفه خطیر و مهم پول بردار نیست و نمی‌تواند و اخلاقا نباید مشمول ‌کالایی شدن و شیی شدن و سرمایه داری شدن شود :

یکی رسالت دینی
( برای کار دین نباید پول گرفت. ازین لحاظ فروش کالا و خدمات دینی انگونه که در اقتصاد دین و بحثهای بوردیو نیز هست توسط روحانیت فردی گروهی جمعی نهادی سازمانی در هر دینی خلاف مرام دین است)

دیگری رسالت معلمی
( بابت تعلیم فن و دانش و مهارت و اخلاق گرفتن پول جایز نیست حتی بابت داوری مقاله و سخنرانی و تالیف کتاب و راهنمایی دانشجویان و مشاوره علمی ...)

🔹مشخص نیست تا کجا و چگونه آنچه در این جا گفته ام یک انتخاب اخلاقی شخصی است و تا کجا می تواند هم چون اخلاق وظیفه گرای کانتی یک قانون عام اخلاقی برای همگان باشد.

آنچه میدانم اینست که در پارادایم معلمی قرآنی
و وفق آموزه های دینی متعالی اسلامی شیعی معلمی علم و دین
بی اجر و مزد و منت است فی سبیل الله و اجر ان با خداوند است
زین سبب معلمان و روحانیونی که از بابت ایفای معلمی معرفتی عقیدتی شان پول دریافت کنند معلم حقیقی نیستند چیز دیگری اند.

🟢پی نوشت
فعلا به همین مقدار بسنده می کنم و مخاطبان ارجمند و علاقمند را
به پوشه شنیداری
"رسالت معلمی در یادبود روز معلم "
که ایراد کرده ام ارجاع میدهم🔻

https://t.iss.one/irancsca/3217
https://t.iss.one/smnejatihosseini/8544
https://t.iss.one/smnejatihosseini/8531
و نیز به یک مقاله ام در باره لوگوی سقراطی و معلمی و فلسفه سقراطی 🔻
https://for-mystudents.blogfa.com/post/466
https://political.ihss.ac.ir/fa/Article/11759
https://ensani.ir/fa/article/69045


Tehran
23 010 1403
@smnejatihosseini
#معلمی_قرآنی
#معلمی_عقیدتی
#معلمی_سقراطی
#معلمی_معرفتی
#معلمی_سوفیستی
#معلمی_پولی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
👍7👎61
📝دانش پژوه شناور وارسته مستقل از حکومت و دولت یک‌تیپ  ایدئال سقراطی مانهایمی است: در تکمیل بحث دوست دانشورزم حسن محدثی گیلوایی
( کارگزار فکری و الگوی دریوزگی و وابستگی )

دکتر نجاتی حسینی

۲۴ دی ۱۴۰۳

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11935

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11936

🔹🔹🔹
  @smnejatihosseini

1
به شخصه و وفق کارنامه فکری علمی آموزشی پژوهشی ام در ۴۰ سال حضور در دانشگاه بعنوان دانشجو و معلم ( از ۱۳۶۴ تا کنون ) همیشه پروژه های خویش فرمایی ( برنامه پژوهشی مستقل از پول و امر و نهی حکومت و دولت و مطالعه وفق دل و عقل و عقیده خود بعنوان دانش پژوه و دین پژوه مستقل ) را ترجیح داده ام که گزارش زیر  روایتی خلاصه شده  ازین کارنامه ۴۰ ساله است.🔻

https://t.iss.one/smnejatihosseini/10263
2
بنابرین منطقا و تجربتا مصداق توصیف و ترویج و تبلیغ  الگوی وابستگی دانشپژوهان  به قدرت ( حکومت و دولت و بخش عمومی ) و بازار( بخش خصوصی و موسسات آموزشی و آکادمی‌های موازی و...)‌ نیستم و از حسن اتفاق از هر گونه ابداعی که موجب رهایی ازین وابستگی شود استقبال و دفاع می کنم مشروط به این قاعده اخلاقی که رسالت معلمی و روشن گری توسط پول و دستور و امر و نهی و تفتیش عقاید  کارفرمای خصوصی مخدوش نشود .....

3
ازین منظر با ایده دوست دانشورزم حسن محدثی گیلوایی که کارگزاری فکری را تعریف و مصداق های عملی ان و نتایج مثبت آنرا توصیف کرده موافقم و معتقدم چون او

که به قول حکیم بزرگ خراسانی ناصر خسرو قبادیانی بلخی ره :

من‌ آنم که در پای خوکان نریزم
مر این گوهری در لفظ دری را
چه کارست پیش امیرم
چو دانم که گر میر پیشش نخواند نمیرم

و نیز به قول سعدی واعظ بزرگ :

عمر گران مایه دراین صرف شد
تا چه خورم صیف چه پوشم شتا
ای شکم خیره به نانی بساز
تا نکنی پشت به خدمت دو تا

4
در عین حال معتقدم که به قول مانهایم از بانیان برجسته جامعه شناسی شناخت که ما باید دانش پژوه شناور مستقل از هر ایدئولوژی سکولار و بنیادگرایی دینی و قدرت سیاسی و بروکراتیک و حزب و جناح ( چه چپ و راست و چه سکولار و چه اصلاح طلب یا اصول گرا و یا ولایی  و....)  باشیم و مستقل فکر کنیم و ایده پردازی کنیم
مستقل شناور وارسته خلاق اصیل متفکر
هم چون‌ کارگزار فکری مستقل وارسته از پول و تحکم قدرت( به قول محدثی گیلوایی ) .

5
که البته  کار راحتی نیست و  به قول اخوان ثالث شاعر خراسانی : مردی میخواهد مردستان تا کاری کند کارستان .

متاسفانه همان طور که محدثی گیلوایی هم گفته است در این ملک قدرت وپول و وسوسه پست و پرستیژ و غم نان و غصه عیال و دهها مساله مادی و دنیوی دیگر دانشگاهیان و حوزویان و اهل قلم و فکر و ایده را برای لقمه ای نان ( بقول ماکسیم گورکی :در جستجوی نان) وابسته قدرت و پول دولت و حقوق بخور نمیر و نواله حاکم کرده و استقلال فکری و خلاقیت و وارستگی اخلاقی  را قربانی کرده و نتیجه آن شده است در وجه اکثریت ان‌ کارمندی  دولت و حکومت استادان در حوزه دانشگاه! و نه دانشورزی و دانش پژوهی و کارگزاری فکری .

6
خلاصه ‌کلام : آموزگاری و معلمی بی اجر و مزد و منت از حسن اتفاق با الگوی کارگزاری فکری مستقل وارسته (به تعبیر محدثی گیلوایی) نه تنها متضاد نیست که اتفاقا همزیستی و هم افزایی دارد


و در  آخر ضمن سپاس گزاری از نقد دوست دیرینه و هم چنان  گرامی ام
جناب محدثی گیلوایی عزیز
بیت حکیمانه حافظ را حسن ختام  می‌آورم که می‌گوید:

حافظ ار دوست خطا گفت نگیریم به او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم

( در متن حافظ: "خصم " آمده که شایسته بحث و دوستی گفتگویی ما نیست با اجازه حافظ بزرگ تغییرش دادم امیدارم این جسارت ادبی را ببخشد!)

و نیز از نادره عجوبه خراسانی جهان اسلام
جلال دین محمد، مولوی بلخی خراسانی که می گوید :
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحستی ای خداوند سخن
قطره دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش
پیش ازین کین بادها خسفش کند
پیش ازین کین ابها نسفش کند
گر چه چون نسفش کند توقادری
کز ازایشان واستانی واخری


#کارگزار_فکری_مستقل_وارسته
#دانشپژوه_شناور_مستقل_خلاق_اصیل
#استاد_دانشگاه_کارمند_شده
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی


🔸محدثی: چنان‌که پیش از این گفتم اصلا با این افکار دکتر نجاتی‌ی عزیز موافق نیستم و آن‌ها را کلی‌گویی‌های اخلاقی‌ی غیر قابل دفاعی می‌دانم که عملا منجر به بازتولید الگوی دریوزه‌گی و وابسته‌گی‌ی کارگزار فکری می‌شود و هیچ راه حلی ارایه نمی‌دهد.

@NewHasanMohaddesi
👍6👌31
♦️شکل سوسیومتریک دو ایده: معلمی تیپ ایدئال/ فلسفه اجتماعی فرهنگ و ایدئالیزم اخلاقی معنوی (ایده نجاتی حسینی) معلمی تیپ رئال/اقتصاد گرایی دانش و ماتریالیزم فرهنگی و سکولاریزم علمی (ایده محدثی گیلوایی)

دکتر سیدمحمود نجاتی‌ی حسینی

۲۵ دی ۱۴۰۳

@smnejatihosseini

🔰در زنجیره گفتگوی سایبری با دوست گفتگویی دانشورزم حسن محدثی گیلوایی در باره ایده وظیفه و رسالت  معلمی در ایران اسلامی معاصر ودر نهایت امر دو ایده شکل گرفت:

🔹یکی ایده معلمی تیپ ایدئال مبتنی بر مبانی جامعه شناسی فلسفی و فلسفه جامعه شناختی و فلسفه اجتماعی با محوریت فلسفه اخلاق و نیز آموزه های متعالی دینی اسلامی شیعی (نجاتی حسینی)
https://t.iss.one/smnejatihosseini/10328
🔹دیگری ایده تیپ رئال معلمی مبتنی برماتریالیزم فرهنگی و سکولاریزم فرهنگی با محوریت اقتصاد فرهنگی دانش و دانشگاه و معلمی (محدثی گیلوایی)

🔰هر دو ایده به ساحت گفتگو در* زیر سقف آسمان *گذاشته شد.واکنش های نوشتاری و کامنت ها نشان میدهد (اگر نمونه معرف لحاظ شود ) که ایده محدثی گیلوایی (معلمی تیپ رئال) بیشتر مورد اقبال است و فعلا ایده معلمی تیپ ایدئال (نجاتی حسینی) دست کم در زیر سقف آسمان مورد استقبال قرار نگرفته است.

🔰این نتیجه سوسیومتریک (جامعه سنجی) محدود که به نوعی بارومترفکر اجتماعی ( نوسان سنجی فکر ) نیز هست نشان میدهد که تا چه اندازه اکونومیسم  زندگی روزمره و اهمیت پول و معیشت  و ماتریالیزم فرهنگی  مهم است
دست کم در نگاه ایرانیان گرفتار در اقتصاد بحران زده کنونی
یعنی ماتریالیزمی که به فرهنگ و فرهنگی‌ها و خدمات فرهنگی ارزنده از جمله دانش ورزی و دانش پویی و دانش پژوهی و دانش جویی و دانش آموزی و نهایتا معلمی  وجه پولی و کالایی می دهد

🔰درست یا نادرست چه پسند کنیم چه پسند نکنیم این سکولاریزم دانش ورزانه و ماتریالیزم فرهنگی فعلا فرمت قالب-غالب در بینش- منش-کنش-نگرش دانش ورزان ایرانی معاصراست

و لذا ایدیالیزم  فرهنگی اخلاقی معنویت گرا که  معلمی تیپ ایدئال( ایده نجاتی حسینی ) مصداقی از ان است فعلا محل توجه اجتماع علمی علوم انسانی اجتماعی در ایران اسلامی کنونی نیست.

🔰با این حال این به معنای به تعلیق یا متوقف کردن پیشبرد ایدیالیزم اخلاقی فرهنگی معنوی مبتنی بر فلسفه اجتماعی و جامعه شناسی فلسفی و فلسفه جامعه شناختی که ساحت علمی آموزشی پژوهشی نگارنده است -نیست.

🔻جادارد از دوست دانشورز گفتگویی ام حسن محدثی گیلوایی که بانی طرح این ایده ها و گفتگوهای موافق و مخالف ان شد و مشارکت کنندگان سپاسگزاری کنم
با این پیشنهاد که مشارکت کنند تا هم چنان باب این گفتگو از طریق گفتگوی انتقادی سقراطی و گفتگوی توافقی تفاهمی هابرماسی گشوده باشد .

🔹لینکهای مرتبط🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11932
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11934
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11935
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11936
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11937
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11938
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11939
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11940
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11941


#معلمی_تیپ_ایدئال
#معلمی_تیپ_رئال
#ایدئالیزم_اخلاقی_معنوی
#رئالیسم_اقتصادی_فرهنگی
#ماتریالیسم_فرهنگی
#سکولاریسم_علمی
#گفتگوی_حقیقت_یابی_سقراطی
#گفتگوی_توافقی_تفاهمی_هابرماسی
#ایران_اسلامی_کنونی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی


🔸
محدثی: ضمن تشکر از دکتر نجاتی‌ی عزیز، به نظر ام ایشان گاه قدر کلمات را به‌درستی نمی‌داند و مفاهیم و تعابیر را در غیر جای خود به‌کار می‌برد. بحث من هیچ ربطی به مفاهیمی که ایشان به‌کار برده (نظیر "ماتریالیزم فرهنگی" و "سکولاریزم علمی" و "اقتصادگرایی دانش") ندارد. اما ایشان اصرار دارد از الگوی ظاهرا اخلاق‌گرایانه‌‌ای که من ان را الگوی دریوزه‌گی و وابسته‌گی نامیده ام، دفاع کند. برای مطالعه‌ی نوشته‌ی من به لینک زیر مراجعه کنید! تمایلی به تکرار بحث‌هایم ندارم.👇

https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/11935


@NewHasanMohaddesi
👍2👌2👎1
🔸🔸🔸مشارکت🔸🔸🔸


🔰ادامه از 5
6
🔹پی نوشت
آنچه گفتم مقتضی  شرایط تیپ ایدئال به معنای
وجود شرایط لازم برای پژوهش کیفی و استفاده درست و دقیق از روش کیفی و ورژن های متنوع آن - از تحلیل متن و روایت و گفتمان و گفتگو و محاوره تا مشاهده اتنوگرافی و ....- است

بدیهی است در شرایط چالشی بحرانی آنومیک علوم اجتماعی ایران و انارشی تالیف کتب روش تحقیق علوم اجتماعی و آنتروپی تدریس پر خطای روش تحقیق علوم اجتماعی در ایران ( به عنوان قاعده رایج و متعارف- فارغ از چند استثنای خوب در حوزه ترجمه و تالیف متن های روش تحقیق و تدریس آن ) امکان عدم استفاده از چهارچوب نظری در پژوهش با  روش کیفی وجود ندارد یا کم تر وجود دارد

چرا ؟ چون اکثر پژوهش‌هایی که به اسم کیفی اند و مدعی بهره مندی از روش کیفی اند در اصل کپی پیست های ماهرانه ایرانی! از پژوهش‌های  دیگران و یا داده سازیهای ماهرانه سازمان های  پایان نامه نویسی و مقاله  نويسی خ انقلاب تهران! هستند که مشاوران اعظم انها متاسفانه برخی مدرسان روش تحقیق در ایران هستند!

7
🔹پس پی نوشت

فعلا همین حد از بحث برای  تقویت آشوب فکری ! در علوم اجتماعی بحرانی چالشی علوم اجتماعی ایران و به ویژه دو حوزه مهم آن یعنی *روش و نظریه* که نیازمند انقلاب پارادایمی به معنای کوهنی آن هستند  کفایت دارد
هر چند به قول علمای سنتی حد یقف ندارد
به ویژه وقتی طرف گفت‌وگویی  محدثی گیلوایی است !
8
🔹اعتذار و اعتراف

از مطالب وارده دیگران در این مورد و  منتشره در *زیر سقف آسمان* نتوانستم در این نقد گونه بهره مند شوم
هر چند آنهارا خواندم. اما چون مناسب رتوریک اشوبناک بحث من نبود از انها بهره مکتوب نبردم ...‌‌

از احمد محمدپور بخاطر نقد او عذرخواهم و امیدوارم نقد او بر نقد من علاوه بر نقد او بر نقد  محدثی گیلوایی  بازگو شود تا فرهنگ نقد پا بگیرد .

ایشان نیک می‌داند من بعنوان مدرس فلسفه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران و آزاد همه کتابهای روشی موجود تالیفی و ترجمه ای را به دانشجویان حسب مورد معرفی میکنم اما فقط خواندن برخی کتابهای ترجمه ای  درجه یک در فلسفه علم و علوم اجتماعی و منطق اجتماعی و روش شناسی علوم اجتماعی را توصیه میکنم و به هیچ وجه به دانشجویانم خواندن کتابهای دست چندم تالیفی در روش و نظریه را پیشنهاد نمی کنم مگر برای معرفی و نقد آن کتابها .

اعتراف میکنم  هیچ گاه طی اين سالها کتابهای ۴ جلدی محمد پور را در دوره ارشد و دکترا به دانشجویان پیشنهاد نکرده ام ولی اگر دانشجویان در تز نویسی احیانا به کتاب ایشان مراجعه داشته اند و مطلب درست بوده است دانشجو را تحسین  هم کرده ام ....

Tehran
26  011  1403
@smnejatihosseini

#چالش_فهم_روش_تحقیق_کیفی
#محمدپور
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی


#نظریه‌پردازی
#صحت‌آزمایی
#روش_تحقیق
#تحقیقات_کیفی
#احمد_محمدپور

@NewHasanMohaddesi
5👏2
🔰پژوهش کیفی در اصل به مفاهیم حساس ساز راهنمای مطالعه نیاز دارد تا چهارچوب نظری مفهومی از پیش موجود🔰
(پاسخی در مواجهه با تعبیرمحدثی گیلوایی)

📝"در مقابل روشهای کمی
روش تحقیق کیفی را میتوان به طور عمدی بدون داشتن نظریه ای در ذهن و فقط با داشتن مفاهیم حساس ساز بعنوان راهنما مورد استفاده قرار داد".
(نورمن بلیکی،طراحی پژوهشهای اجتماعی،حسن چاووشیان،نشرنی۱۳۸۴،صص ۳۱۴ تا ۳۱۷)

🔹پیشترگفتم پژوهش کیفی به* جهتگیری های نظری راهنما *برای پژوهش کیفی نو نیاز دارد تا چهارچوب نظری بمعنای مرسوم در پژوهش کمی🔻
https://t.iss.one/smnejatihosseini/10652
🔹همکارعلوم اجتماعی ام محدثی گیلوایی که مدرس روش پژوهش نیز هست بر لزوم داشتن چهارچوب نظری در پژوهش کیفی تاکید  و اصرار دارد و دیگران قائل به غیر دیدگاه خود را بر راه صواب نمی‌داند!🔻
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/12125
🔹حسن تعبیر او جریان یافتن فرهنگ گفتگوی انتقادی درعلوم اجتماعی ایران است جریانی که باید جمعی شود تا به اشباع نظری گفتگویی برسد .
Tehran
27    011  1403
@smnejatihosseini
#پژوهش_کیفی
#جهتگیری_نظری
#مفاهیم_حساس_ساز_راهنما
#پژوهش_کمی
#چهارچوب_نظری
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
👍5🤣1
📝چند تبصره موضعی اصلاحی بر پژوهش کیفی- ادامه گفتگوی انتقادی روش شناختی
با محدثی گیلوایی

@smnejatihosseini

✏️پیشتر گفتم پژوهش کیفی به *مفاهیم حساس ساز راهنمای پژوهش کیفی*
( با ارجاع به کتاب  نورمن بلیکی از مولفان روش پژوهش علوم اجتماعی ) نیاز دارد( آنچه به تعبیر من *جهت گیری های نظری*است ) تا چهارچوب نظری بمعنای مرسوم ان .🔻

https://t.iss.one/smnejatihosseini/10660
🔹بااین وصف پرسش علم شناسی فلسفی که بلیکی آنرا ایگنور کرده اینست
"" این مفاهیم حساس ساز( به تعبیر او ) و جهت گیریهای نظری ( در تعبیر من) از کجا و چگونه می آیند و در پژوهش کیفی مستقر می‌شوند؟""

🔹اینجا مدرسان ایرانی روش پژوهش که معتقد به لزوم چهارچوب نظری برای پژوهش کیفی اند( از جمله محدثی گیلوایی) می توانند مچ گیری معرفتی کنند ! و ابراز کنند که باز هم در پژوهش کیفی برای رسیدن به مفاهیم حساس ساز و جهت گیریهای نظری راهبردی نیاز به تامین این عناصر از طریق چهارچوب های نظری مطرح معتبرموجه ابطال نشده هست .

🔹بنظرم اصل استدلال بالا درست است ولی کامل نیست چون نیازمند ادهوک و تبصره اصلاحی موضعی است
🔹ان  تبصره به استناد اپیستمولوژی هایدگر اینست:
""ما برای فهم امور با پیش داشتها و پیش فهم ها و پیش دید  هایمان به سراغ فهم انسان و جهان می‌رویم و نه با ذهن خالی """

🔹اکنون مساله ما  اینست آیا
پیش داشتها
Vorhaben
وپیش فهم ها
vorbegrief
و پیش دیدها
vorsicht
که ما بعنوان سوژه شناسای کانتی و هایدگری داریم همان *چهارچوب های نظری علمی* ابطال نشده پوپری یا برنامه های پژوهشی لاکاتوشی و پارادیم های مسلط کوهنی هستند؟
یا اینکه این ها( پیش داشت ها و پیش فهم ها و پیش دیدها ) از متن فرهنگ جامعه پژوهش گر و یا ذهن خلاق شهودی پژوهشگر برساخته میشوند؟

🔹عجالتا پاسخ خودرا در اپوخه میگذارم تا این پرسش وپاسخ های مخاطبان علاقمند به گفتگوی جمعی وانهاده شود و  سپس سنتز بحث ها به نقد جمعی گذاشته شود.

🔹و برای حسن ختام موقت این پرسش اصلی تر را هم به پرسش های بالا می افزایم‌:

"""آیا و چرا و چگونه مطالعه چهارچوب‌های نظری مطرح مرتبط با هر مساله و تعابیر خاص  و نو و اصیل و خلاق  پژوهشگر از این محتواهای نظری است که  می‌تواند جهت گیری های نظری پژوهش کیفی را به طرزی نو سامان دهد و راهنمای پژوهش کیفی
(از تحلیل متن و روایت و گفتمان و رتوریک  و ایدئولوژی تا تحلیل گفتگو و محاوره و خاطره و حکایت و داستان زندگی / تا مشاهده میدانی مشارکتی و نظارتی و عاملیتی و...) شود؟"""

Tehran
27    011   1403
@smnejatihosseini

#تبصره_موضعی_اصلاحی_پژوهش_کیفی
#سوژه_شناسای_کانتی
#اپیستمولوژی_هایدگری
#نظریه_های_ابطال_نشده_پوپری
#برنامه_های_پژوهشی_لاکاتوشی
#پارادایمهای_مسلط_کوهنی
#مفاهیم_حساس_ساز_راهنما
#جهتگیریهای_نظری_راهبردی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
👍1