عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.7K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#سینما #رسانه
🔸چگونگی شکل‌گیری فلسفه فیلم و رسانه
▫️سخنرانان:
#نادیا_مفتونی استاد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران و پژوهشگر پیشکسوت دانشگاه ییل. #دیوید_بوردول و همسرش #کریستین_تامسون، زوج تاریخ‌ساز مطالعات#فیلم و سینما از دانشگاه ویسکانسین-مدیسن
▫️سه‌شنبه ۱۱ خرداد ١۴٠٠ ساعت ۱۹ به وقت تهران
▫️ لینک ورود به نشست:
https://yale.zoom.us/j/94611588809
#سینماویژن
🔸تأثیرات سینما و تلویزیون بر تاریخ
▫️نویسنده
: #مایر_مسنجر_دیویس*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
همان‌گونه که تاریخ‌نگاران دوران اولیه سینما نشان داده‌اند، از اولین دهه قرن بیستم، نخبگان اجتماعی، #رسانه جدید #فیلم را در آمریكا عامل تحولات اجتماعی سریع آن زمان، از جمله توسعه شهرها و مهاجرت می‌دانستند. در دموکراسی‌های غربی، نخبگان اجتماعی و طبقه حاکم تلاش کردند به کمک قوانین مربوط به مکان‌های نمایش و سانسور متون فیلم‌ها، این رسانه را تحت کنترل خویش درآورند و همچنین در جهت اهداف خود مبتنی بر بورژوا سازی و ایجاد نشاط در طبقه فرودست جامعه و تقویت روحیه آنان، از آن استفاده کنند. در دهه بیست و سی ، حکمرانان جوامع خودکامه از اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی از صنایع سینمایی که فیلم‌های تبلیغاتی می‌ساخت، حمایت کردند. هدف از تولید این فیلم‌ها متقاعد کردن مردم نسبت به برحق بودن نظم اجتماعی جدید بود. در عین حال طی جنگ جهانی دوم، هم بریتانیا و هم آمریکا، فیلم‌های تبلیغاتی خود را برای بالا بردن روحیه غیر نظامیان تولید کردند.
سینما به عنوان یک رسانه جمعی واقعی که قادر بود مرزهای ملی و طبقاتی را در نوردد، نقش مهمی در تاریخ نیمه اول قرن بیستم بازی کرد، ولی نیمه دوم قرن، تحت سلطه رسانه متفاوتی به نام تلویزیون بوده است. این رسانه تا سال ١٩۶٠، جایگزین سینما (رسانه‌ای جمعی و فراگیر در اروپا و آمریکا) شد. نقش تلویزیون در فرایندهای تاریخی بسیار بیشتر و عمیقتر از سینما بود. درست مانند آنچه درباره سینما وجود داشت، باز هم طبقه حاکم و نخبگان جامعه در مورد تأثیر تلویزیون بر نظم اجتماعی نگران بودند. همین امر باعث شد تا پژوهشگران رسانه‌ای مقوله‌هایی چون ارتباط تلویزیون با فرایندهای دموکراتیک و تأثیرات منفی بالقوه نمایش‌های تلویزیونی در مورد سکس و خشونت را بررسی و مطالعه کنند. دانشمندان سیاسی شیوه تلویزیون را در تغییر طبیعت مبارزات انتخاباتی در آمریکا مطالعه کرده و برخی از آنها معتقدند تلویزیون با مجبور کردن سیاستمداران به جمع‌آوری پول زیاد برای خریدن زمان پخش تلویزیونی تأکید بر تصویر به جای مقوله‌های مهم، و پیش‌بینی کوچکترین حرکت سیاستمداران در مقابل عکس‌العمل‌های دریافت‌شده از شبکه‌های تلویزیونی مهم، دموکراسی را از اعتبار انداخته است. متخصصان ارتباطات جمعی بحث‌های بی‌پایانی در این مورد داشته‌اند که آیا تلویزیون باعث افزایش گرایش به خشونت در آمریکا شده یا حداقل در آن سهیم بوده است؟
نقش دقیقی که تلویزیون در برخی فرایندهای اجتماعی ایفا می‌کند، هنوز جای بحث دارد، ولی آنچه مشخص است، فراگیری و همزمانی رسانه، آگاهی ما را نسبت به تاریخ تغییر داده است.
مجموعه تجهیزات سبک‌وزن، فناوری ماهواره‌ای و توسعه کانال‌های تلویزیونی باعث شده تا تلویزیون بتواند به طور آنی هر رویداد را، در هر مکانی، برای جمع گسترده‌ای از مخاطبان در سراسر جهان پخش کند. کانال‌های خبری 24 ساعته مثل سی‌ان‌ان هویت رویدادها را در بخش مستقیم و زنده پیش‌بینی می‌کند، خواه سخنرانی یکی از رؤسال جمهوری‌ها باشد، خواه جریان یک دادگاه جنایی؛ در عین حال، شبکه‌های دیگر، همه و همه، باید خود را به محل آخرین واقعه مهم مثل زمین لرزه، انقلاب و یا رویداد ورزشی برسانند. تلویزیون تاریخ لحظه‌ای و آماده را شکل می‌دهد و ما را با تصاویری از وقایع در حال رخ دادن احاطه می‌کند. تلویزیون، تصویری را که باید در آینده به یاد بیاوریم، در ذهن ما ثبت می‌کند.
*MAIRE MESSENGER DAVIES
#کیوسک 🔸 شماره جدید ماهنامه #فیلم_امروز
#سینماویژن🔸 نظریه‌های عمده بازیگری
▫️
#بازیگری سینما شاید از جهتی مهم‌ترین عنصر پراگماتیک درام نمایشی همچون سینما باشد، چراکه اولین و بی‌واسطه‌ترین عامل رابطه برقرار کردن #مخاطب با #فیلم و #هم‌ذات‌پنداری با شخصیت‌های آن است و شاید همین امر است که باعث شده مهم‌ترین رکن سینمایی که می‌خواسته با انبوه مخاطب ارتباط برقرار کند، استفاده‌اش از #ستاره‌ها یا بازیگران مشهور و مردم‌پسند باشد. از سوی دیگر به خاطر همین ویژگی پراگماتیک بودن و ارتباط بی‌واسطه، عمده نظریه‌پردازی‌ها درباره بازیگری سینما، هم‌چنین با توجه به دارا بودن سابقه‌ای قابل‌قبول در #تئاتر، خیلی زود وارد بطن سینما شده و تبدیل به شیوه‌هایی عملی برای بازیگری سینما می‌شود.
https://tinyurl.com/4azcy3fk
🔸شناخت قواعد فیلمسازی شکستن آن‌ها را قاعده‌مندتر می‌کند
فیلمنامه‌نویس و برگزیده دومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران با توجه به موضوع محوری فیلم تجربی در سومین دوره این رویداد، گفت: فیلمسازانی که بر مبانی و قواعد #فیلمسازی بر پایه پژوهش تسلط دارند بهتر می‌توانند در فیلم‌های تجربی قاعده‌ها را نیز بشکنند.
#پریسا_حسین‌زاده رتبه دوم دومین همایش مطالعات #فیلم کوتاه تهران در گفتگو با ایرنا، با اشاره به وجود خلاهای پژوهشی در حوزه فیلم کوتاه گفت: به نظرم در حوزه فیلم کوتاه مساله پژوهش مورد غفلت قرار گرفته است. فیلمنامه‌نویسان تصور می‌کنند نوشتن روایت‌های رئالیستی و تجربه‌هایشان بدون اتکا به پشتوانه‌های پژوهشی کافی است.
سومین همایش #مطالعات فیلم کوتاه تهران به دبیری #سعید_پوراسماعیلی و دبیری علمی‌ #احمد_الستی ۲۴ آذر ۱۴۰۰ در بخش‌های مقالات پژوهشی، جستارهای آزاد و ترجمه با محوریت سینمای تجربی برگزار می‌شود. آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات به این رویداد ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ است.
https://www.irna.ir/news/84430439
#زوم🔸هرمنوتیک
▫️
نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق می‌شود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاش‌های خواننده راز آن برملا می‌شود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده می‌کند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه می‌شود.
ولی هرمنوتیک‌ هانس گئورگ‌ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکس‌العمل مخاطب را توصیف کند؛ عکس‌العمل در مقابل تجربه‌ای که از معانی نامشخص یافت‌شده در متنی که می‌بیند، به وجود می‌آید. این پاسخ‌ها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایت‌های معنی‌دار به وجود می‌آیند. این نوع هرمنوتیک‌ها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامه‌های تلویزیونی عمل می‌کنند و مفاهیمی چون افق و پیش‌بینی نوع درک مخاطب را ارائه می‌دهند. در نوشته‌های #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجه‌گیری‌های او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهی‌ها و دانسته‌های موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست می‌آید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیک‌ها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیش‌بینی‌های روایی خود را دارند. آنها نحوه شکل‌گیری و توسعه داستان را پیش‌بینی می‌کنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیش‌بینی‌های خود را می‌سنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیت‌های معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخ‌های مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیش‌بینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر می‌شود و در عین حال #خواننده را از دغدغه‌های روزمره زندگی دور می‌کند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربه‌گرایانه‌ای که سعی می‌کند، عکس‌العمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson
#فیلم🔸واکسن و تست و ماسک و تورنتو
مسئولان جشنواره فيلم #تورنتو اعلام كردند كه كليه كاركنان و مهمانان جشنواره بايد يا بر عليه بيمارى #كرونا واكسينه كامل شده و يا هر ٤٨ ساعت تست منفى كرونا را داشته باشند و البته تمامى افراد هم ملزم به داشتن ماسك در سالن‌هاى سينما خواهند بود.
#تاریخ #سینماویژن
🔸تبلیغات؛ فیلم و تلویزیون
▫️نوشته #مویا_لاکت
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
رابطه #تبلیغات؛ #فیلم و #تلویزیون رابطه‌ای دیرینه است که بر تحولات و شکل‌پذیری هر دو #رسانه به شدت موثر بوده است. فیلم‌های آمریکایی کاملاً دیر به عرصه تبلیغات برای تماشاچیان وارد شدند. فیلم‌ها تا اوایل سال ١٩١٣ یعنی تا ورود نخستین فیلم‌های کوتاه وارداتی، به صورت منفرد مورد #تبلیغ قرار نگرفتند. نخستین تبلیغات، متمرکز بر مکان‌های نمایش بود و نه متمرکز بر مردم.
به واقع، تبلیغات ابتدا از سوی #توزیع‌کنندگان فیلم‌ها برای مالکان و مدیران سینماها صورت می‌گرفت تا آن‌ها از بین سرویس‌دهندگان انتخاب کنند.
اما پس از سال ١٩١٣ شرکت‌های فیلمسازی شروع به استخدام عوامل تبلیغاتی کردند و واحدهای تبلیغاتی مربوط به خود را سازمان دادند تا به وسیله آن‌ها، هم در بین افراد و هم در بین مردم، #بازاریابی کنند و به این ترتیب بود که تبلیغات به یک بخش محوری برای پذیرش فیلم و شکل‌دهی به درک مخاطبان، و وسیله‌ای برای ایجاد نیاز در آنان تبدیل شد.
اما در عین حال، توان بالقوه تبلیغات از آغاز برای سینما روشن بود. آگهی‌های سینمایی ابتدا در #نیکلودئون‌ها [nickelodeons] به نمایش در آمد (نام نخستین سینماها در آمریکا که قیمت بلیت آنها پنج سنت بود) [این عبارت آمیزه‌ای از دو واژه Nickle به معنی پنج‌سنت و Odeon به معنی مکان نمایش (واژه یونانی) است ـ مترجم] و این در حالی بود که سریال‌های آمریکایی مربوط به نسل جوان نیز از سوی #روزنامه‌ها و ناشران تبلیغ می‌شد؛ چرا که آنها می‌خواستند روزنامه‌های خود را بیشتر بفروشند و ناشران هم به وسیله چاپ فیلمنامه‌های مربوط به لباس‌ها و آرایش سود ببرند.
#سینما 🔸رسم زمانه
▫️#هوشنگ_گلمکانی
#ژان‌پل_بلموندو را چه‌گونه به یاد می‌آورید؟ با موج‌نویی‌های گدار (از نفس‌افتاده، پیِرو خله)؟ با فیلم‌های فلسفی/ #نوآر روشنفکرانۀ ملویل (کلاه، لئون مورن کشیش)؟ با فیلم‌های هنری دسیکا (دو زن) و رنه کلمان (آیا پاریس می‌سوزد)؟ با کمدی/ اکشن‌های فیلیپ دوبروکا (ملاقات در ریو، ملاقات در چین)؟ با فیلم‌های پرماجرای فیلیپ لابرو (آلپاگور) و هانری ورنوی (شکست)؟ با آن گنگستری معروفش با #آلن_دلون (بورسالینو)؟ یا انبوه فیلم‌های دیگرش از کمدی و درام و اجتماعی و گنگستری و غیره؟ ژان‌پل بلموندو همۀ این‌ها بود. یک آرتیست تمام‌عیار بدون تحصیلات آکادمیک و آموزش سینمایی با آن دماغ شکسته که حاصل فعالیتش در رشتۀ بوکس بود و چهرۀ بیک‌ایمانوردی را به یاد تماشاگر ایرانی می‌آورد. آرتیستی که همین جوری حضورش در قاب تصویر جذاب و دوست‌داشتنی بود و به‌خصوص در کمدی‌هایش می‌شد او را "بامزه" توصیف کرد و در اکشن‌های پرتحرکش (در ترکیب با مایه‌های کمیک) فرز و چالاک بود و بدون بدل، دل تماشاگران نوجوان و جوان را می‌برد. فیلم‌هایش در ایران یادآور صدای دوبلورهایش از جمله #جلال_مقامی و #منوچهر_زمانی بود که نقش‌آفرینی‌اش را برای تماشاگر ایرانی شیرین‌تر می‌کرد.
ژان‌پل بلموندو و آلن دلون شمایل‌های یک دوران از #سینمای‌فرانسه هستند که نام بردن از هر کدام، دیگری را به یاد می‌آورد. در یکی‌دو سال اخیر چند ویدئو که آن‌ها را با موی سفید و در سالخوردگی در کنار همدیگر نشان می‌دهند بسیار مورد توجه سینمادوستان، حتی از نسل جوان قرار گرفت. بلموندو که در ٨٨ سالگی درگذشت در بیست سال اخیر فقط یک فیلم بازی کرده بود. آلن دلون که اینک ٨۶ ساله است، دو سال پیش در مراسم بزرگداشتش در #جشنوارۀ‌کن گفت که این در واقع مراسم تدفین اوست. این رسم زمانه است.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سینماویژن🔸 آن‌سوی رمز
▫️نوشته #تیکو_رومائو*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
نظریه‌پردازان معتقد به #نظریه‌شناختی در حوزه فیلم نظیر دیوید بوردول (David Bordwell) معتقدند که #نشانه‌شناسی در شناسایی رمزهای حاکم بر تولید و ادراک تصاویر حداقل به اندازه شناسایی جزئیات و گستره این رمزها در قلمرو زبان‌شناسی موفق نبوده است.
در حال حاضر این تلقی که همه #ارتباطات الزاماً بر پایه #رمزگذاری و #رمزگشایی انجام می‌شوند، مورد تردید واقع شده و همین تردید به اصل مدل رمز، آسیب فراوانی زده است.
نظریه‌پردازان معتقد به نظریه ‌شناختی، بر این باورند که درک روایت فیلم‌ها عمدتاً بیشتر بر فرایندهای #استنباطی و #استنتاجی تکیه دارد تا عملکردهای رمزگذاری. اگر این موضوع حقیقت داشته باشد، تحلیل تولید #فیلم و روایت‌های تلویزیونی، بیش از آنکه در چارچوب رمزگذاری بگنجد، مقوله‌ای مرتبط با ساخت شواهد #دیداری و #شنیداری است که تماشاگران به وسیله آن می‌توانند نیات ارتباطی یک کار را درک کنند.
*TICO ROMAO
#واژه‌ها 🔸 محصولات هنری
مفهوم #محصولات‌هنری* به خلق چیزها در دنیای هنر مربوط می‌شود. بنابراین، خلق یا ایجاد یكی از مفاهیم محوری در قلمرو #هنر است. برای قضاوت پیرامون مقولات تقسیم‌بندی شده در هنر و در واقع برای قضاوت درباره ارزش #آثار‌هنری معیارهایی باید وجود داشته باشد. تا جایی كه به برداشت و درك از #فیلم و #تلویزیون مربوط می‌شود، دو بحث زیبایی‌شناخی غلبه دارد: تقلید و شیوه‌ای كه هنر در تاریخ ریشه می‌دواند.
* Artefact
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شماره ششم در چاپخانه است. پروپیمان‌تر از پنج شماره قبل، طوری که هفتادهشتاد صفحه‌اش - شاید هم بیش‌تر - سرریز کرد. با دو پرونده بسیار خواندنی و ده‌ها مطلب جذاب دیگر که نخوانده‌اش نخواهید گذاشت.
فقط... یک توضیح: با توجه به این که روز شنبه اول آبان بین‌التعطیلین است (عجب عنوانی) این شماره پس از تعطیلی، یعنی روز دوشنبه سوم آبان منتشر می‌شود. گفتیم که بدانید و نگران نشوید. شماره ششم، سوم آبان.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#filmemrooz #filmemroozmagazine

@filmemrooz_official
#کتاب 🔸 صنعت‌فرهنگ
از مشخصه‌های اصلی جامعه‌ی مدرن، صنعتی‌‌ سازی فرهنگ است. با تسلط رسانه‌هایی همچون #فیلم و #تلویزیون در قرن بیستم، به جای اینکه مردم خودشان خالق سرگرمی‌هایشان باشند، #صنعت‌فرهنگ آن‌ها را برای بخش عمده‌ی جمعیت به صورت انبوه طراحی و تولید می‌کند. صنعت فرهنگ محصولات استانداردی را برای هر گوشه‌ی بازار تولید می‌کند، برای هر مصرف کننده، چیزی در نظر گرفته می‌شود‌: "برای هرکس چیزی در نظر گرفته شده تا هیچ‌کس نتواند از زیر مصرف این محصولات بگریزد. هرکس باید (گویی به طور خودکار) هماهنگ با سطحی که از پیش برایش تعیین شده رفتار کند و از این محصولات انبوه آنچه را که مخصوص آدم‌هایی از سنخ اوست برگزیند.
📚 فرهنگ و زندگی روزمره #دیوید_اینگلیس
#سینما🔸یک خاطره
▫️#هوشنگ_گلمکانی
این خاطره از سرکار خانم #گلاب_آدینه را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم و می‌دانم که خودش هم آن را برای کسانی تعریف کرده است. شبی از تابستان ۱۳۷۳ رفته بودم به یکی از کوره‌های آجرپزی جنوب تهران، که از لوکیشن‌های اصلی فیلم «روسری‌آبی» (رخشان بنی‌اعتماد) بود. آن شب قرار بود در آلونک‌های کنار کوره‌ها که محل زندگی کارگرانش بود، نماهایی گرفته شود. در مسیرم به سوی محل استقرار گروه، در ابتدای صف آلونک‌ها، زنی چادری از اهالی محل، سلام گرمی نثارم کرد که انگار حاکی از آشنایی قبلی بود. جواب سلامش را دادم و در ثانیه‌هایی گذرا، حیران از این اتفاق، تنها چیزی که به نظرم رسید این بود که او احیانا از خواننده‌های مجله است و مرا شناخته! خواننده مجله «فیلم» و اینجا؟ مکثی کردم و به سوی زن که چادری کهنه و گلدار، لباس‌هایی مندرس و پوستی تیره و پرمو (شاید ناشی از بیماری زنانه هیرسوتیسم) داشت برگشتم و من‌من‌کنان، با تردید پرسیدم: «شما...؟» زن نگذاشت سوالم را تمام کنم. زد زیر خنده، و در حالی که دو بال چادرش را با دو دست به اطراف باز می‌کرد، گفت: «بله، من...!»
گلاب آدینه بود که برای بازی در نقش «کبوتر»، همدم و همسایه و همکار «نوبر کردانی» که با آن شکل و شمایل، از آدم‌ها و جغرافیای پیرامونش قابل تفکیک نبود. گلاب آدینه، چه در تئاتر و چه در سینما، همیشه در اندازه‌ها و قالب نقش غرق و محو می‌شود، طوری که نمی‌توان او را از کاراکتری که بازی می‌کند تفکیک کرد؛ چه نقشی جدی باشد و چه طنزآمیز، شهری یا روستایی، بالهجه و بی‌لهجه، بدوی یا مدرن، موزیکال یا معمولی.... این البته حاصل تجربه‌های تئاتری او هم هست، اما بیشتر ناشی از یک خصلت - بخوان سبک - ذاتی است. به همین ویدئو از فصل پایانی «زیر پوست شهر» نگاه کنید: واقعا یکی از بسیار زنان این سرزمین، محروم و افسرده زیر فشار اقتصادی، و در عین حال پرسان و معترض، ایستاده در صف‌های مختلف فرساینده نیست؟
او سال‌های سال پیش نام خانوادگی‌اش را عوض کرد تا زیر سایه نام پدرش حسینقلی مستعان که زمانی نویسنده‌ای معتبر و محبوب بود نماند. آیا این هم برای شما، نشانی از شخصیت این بازیگر توانا ندارد؟
شصت‌وهشتمین سالگرد تولدت مبارک گلاب خانم.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سینما🔸قهرمان نامزد جایزه گلدن گلوب شد
#فیلم قهرمان به نمایندگی از سینمای ایران به عنوان یکی از ۵ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی (غیرانگلیسی زبان) جوایز #گلدن_گلوب ۲۰۲۲ انتخاب شد.
#سینماویژن
#چهره🔸کریستین متز | Christian Metz
▫️نوشته #کارن_بگکستین
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#کریستین_متز، نشانه‌شناس، منتقد فیلم، و یک ساختارگرا است که به ساختار گفتار فیلم، و همچنین به نظریه‌های زبانی و روانکاوی تماشاگران علاقه دارد. متز که یکی از بانفوذترین نویسندگان درباره #سینما، در سال‌های دهه‌های هفتاد و هشتاد است، در کتابش، زبان فیلم، به بررسی راه‌هایی که در آن‌ها می‌توان #فیلم را یک #زبان به شمار آورد، ماهیت #نما در مقابل #کلمه، و اینکه دستور گفتار سینمایی چه می‌تواند باشد، پرداخت. او طبقه‌بندی معروف به نحو بزرگ (la grande syntagmatique) سکانس‌ها و صحنه‌ها را به وجود آورد که بر راهکارهای تدوین و نقش آن‌ها در انتقال اطلاعات گفتاری استوار بود. زبان و سینما، با بسط بیشتر این موضوع، امور «سینمایی خاص» (مانند کار با دوربین و تدوین) را از امور کلی‌تر رایج در هنرهای دیگر (مانند موسیقی، نورپردازی و سخن) جدا کرد. متز در کتاب #روانکاوی و سینما: دلالتگر خیالی، از آثار فروید و ژاک لاکان برای تمرکز بر رابطه تماشاگر با خود دستگاه سینمایی و فیلم‌های انفرادی (مستقل) استفاده کرد. وی در این کتاب تولید معنی را امتحان کرد و به بررسی موضوعات زبان‌شناسی و ذهنیت، از جمله #استعاره، #کنایه، اختصار و جابه‌جایی پرداخت. متز ضمن رد این اندیشة پذیرفته‌شده، که بینندگان در سینما، قبل از همه، با هنرپیشگان نقش اول همسانی می‌کنند، گفت: همسانی اصلی با دوربین و خود عمل دیدن است.
*KAREN BAGKSTEIN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی🔸حسین علیزاده و موسیقی فیلم
حسین علیزاده از نام‌های معتبر موسیقی امروز ایران است که گاهی موسیقی فیلم هم می‌سازد، اما برای فیلم‌هایی که به قول خودش بتواند با آن‌‌ها زندگی کند. آخرین کار سینمایی استاد علیزاده که روی پرده آمده فیلم آتابای ساخته #نیکی_کریمی است. به بهانه نمایش عمومی این فیلم، همکارمان #نسیم_قاضی‌زاده با استاد گفت‌وگویی کرده که فقط به آتابای محدود نمی‌شود و حاوی حرف‌های شنیدنی او از سال‌های کودکی و نوجوانی، چگونگی گرایشش به موسیقی و سینما، توصیفش از وضعیت موسیقی در کشور، معیارهایش برای ساخت موسیقی فیلم و شرح تجربه‌هایش از ساخت آثاری برای سینما است. این گفت‌وگو را می‌توانید در سایت «فیلم امروز» و صفحه اول سایت آپارات ببینید.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #حسین_علیزاده
@filmemrooz_official
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینماویژن
🔸تصویر واقعیت: بانوی آهنین
▫️فیلیدا لوید ۲۰۱۱
تصاویر تطبیقی مصاحبۀ تلویزیونی #مارگارت_تاچر و بازی #مریل_استریپ در نقش او در بانوی آهنین*.
وسواس و دقت مریل استریپ در ایفای نقش، جایزۀ #اسکار را برایش به ارمغان آورد.
#بانوی‌آهنین اسکار بهترین چهره‌پردازی را نیز ربود.
*بهتر است از هدفون استفاده کنید (صدای تاچر از باند راست و صدای استریپ از باند چپ پخش می‌شود)
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سینماویژن 🔸 آشنایی با نقش‌ها در تئاتر، فیلم و تلویزیون
▫️نوشته #رابرت_پیرسون*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#تئاتر در قیاس با #فیلم و #تلویزیون کنترل بیشتری به #بازیگران برای #شخصیت‌سازی می‌دهد و شاید یکی از دلایلی که عده‌ای این رسانه را ترجیح می‌دهند، در همین نکته نهفته باشد. تمرینات طولانی نیز باعث می‌شود تا بازیگران نقش و شخصیت (کاراکتر) خود را بهتر درک کنند و ارزیابی‌ها و تفسیرهای خودشان را از نقش‌های محوله؛ کارگردان، سایر بازیگران و حتی در پاره‌ای مواقع با نویسنده نمایش نیز در میان بگذارند. اجرای زنده در زمان‌های واقعی و زنده به بازیگر امکان می‌دهد تا فراز و نشیب‌های عواطف مربوط به نقش خود را دنبال کرده و آن را به اوج عاطفی برساند. افزون بر این، پس ‌فرست‌هایی که از جانب تماشاچیان بروز می‌کند، باعث می‌شود که بازیگر برای ایفای نقش خود انرژی بیشتری گرفته و یا به عکس، افسرده شود، به این ترتیب ماهیت و برداشت او از نحوه اجرای نقش خود، تحت تأثیر این احساس تغییر می‌کند.
اجراهای نمایشی چه در قالب سینمایی و چه به شکل تلویزیونی دیدگاه مطلوبی نسبت به تماشاگر در بازیگر ایجاد می‌کند تا لحن صدا و حرکات بدن خود را به گونه‌ای که باید در صحنه ظاهر شود، تنظیم کند. اما نماهای نزدیک در فیلم و تلویزیون که با استفاده از تدوین به دست می‌آیند، باعث دسترسی راحت‌تر بیننده به حالات چهره بازیگر می‌شوند و این امر بازیگر را وادار می‌کند تا برای القای معنی تکیه بیشتری بر بیان نافذ چهره‌ای داشته باشد. صفحه نمایش کوچک تلویزیون حتی بیشتر از پرده سینما بر بیان چهره‌ای متکی است و به همین دلیل استفاده از نمای درشت [#کلوزآپ] در آن بیشتر رایج است. بازیگران تلویزیونی در مقایسه با همتایانشان در عرصه تئاتر برای درک نقش خود از زمان کم‌تری برخوردارند. تولیدات سینمایی هم در مقایسه با تئاتر کمتر تمرین شده‌اند. در برنامه‌های دنباله‌دار تلویزیونی نیز که به سرعت تولید می‌شوند، جز چند تمرین کوتاه که برای تعیین حرکات بازیگران نسبت به یکدیگر، صحنه و دوربین صورت می‌گیرد، فرصت دیگری برای این کار در اختیار نیست. ضمناً، از آنجا که این، صحنه‌ها و موقعیت‌ها [لوکیشن] هستند که نحوه کار را تعیین می‌کنند، و صحنه‌ها معمولاً خارج از ترتیب زمانی [سکانس‌ها] موجود در سناریو فیلمبرداری می‌شوند، بازیگران فرصت پیشرفت در نقش محوله و [به قول معروف] حس گرفتن را آنچنان که باید نمی‌یابند و اگر بخواهیم این حالت را با تئاتر و صحنه نمایش مقایسه کنیم، شرایط تولید و پس از تولید به گونه‌ای است که حس گرفتن درونی بازیگر را به حداقل می‌رساند.
برای پوشش هر نما از چند دوربین استفاده می‌شود. در #سینما، دوربین‌ها در مراحل مختلف به کار گرفته می‌شوند و حرکات را به صورت نماهای درشت، متوسط و بزرگ از زوایای گوناگون ثبت می‌کنند. اما در تولیدات تلویزیونی یا بیشتر از سه دوربین به طور همزمان فیلمبرداری می‌کنند و کارگردان یا دستیار وی تدوین دوربینی را انجام می‌دهد. در فرایند موسوم به پس از تولید، تدوین‌گر تصمیم می‌گیرد که شکل نهایی کار چگونه ارائه شود. سایر جنبه‌های پس از تولید نظیر صداگذاری و افزودن جلوه‌های ویژه که بر درک مخاطب از شخصیت بازیگر تأثیر می‌گذارد، کاملاً از کنترل بازیگر خارج است.
*ROBERTA E.PEARSON
#تئاتر #سینماویژن
🔸 آشنایی با نقش‌ها در تئاتر، فیلم و تلویزیون
▫️نوشته #رابرت_پیرسون*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#تئاتر در قیاس با #فیلم و #تلویزیون کنترل بیشتری به #بازیگران برای #شخصیت‌سازی می‌دهد و شاید یکی از دلایلی که عده‌ای این رسانه را ترجیح می‌دهند، در همین نکته نهفته باشد. تمرینات طولانی نیز باعث می‌شود تا بازیگران نقش و شخصیت (کاراکتر) خود را بهتر درک کنند و ارزیابی‌ها و تفسیرهای خودشان را از نقش‌های محوله؛ #کارگردان، سایر بازیگران و حتی در پاره‌ای مواقع با نویسنده نمایش نیز در میان بگذارند. اجرای زنده در زمان‌های واقعی و زنده به بازیگر امکان می‌دهد تا فراز و نشیب‌های عواطف مربوط به نقش خود را دنبال کرده و آن را به اوج عاطفی برساند. افزون بر این، پس ‌فرست‌هایی که از جانب تماشاچیان بروز می‌کند، باعث می‌شود که بازیگر برای ایفای نقش خود انرژی بیشتری گرفته و یا به عکس، افسرده شود، به این ترتیب ماهیت و برداشت او از نحوه اجرای نقش خود، تحت تأثیر این احساس تغییر می‌کند.
اجراهای نمایشی چه در قالب سینمایی و چه به شکل تلویزیونی دیدگاه مطلوبی نسبت به تماشاگر در بازیگر ایجاد می‌کند تا لحن صدا و حرکات بدن خود را به گونه‌ای که باید در صحنه ظاهر شود، تنظیم کند. اما نماهای نزدیک در فیلم و تلویزیون که با استفاده از تدوین به دست می‌آیند، باعث دسترسی راحت‌تر بیننده به حالات چهره بازیگر می‌شوند و این امر بازیگر را وادار می‌کند تا برای القای معنی تکیه بیشتری بر بیان نافذ چهره‌ای داشته باشد. صفحه نمایش کوچک تلویزیون حتی بیشتر از پرده سینما بر بیان چهره‌ای متکی است و به همین دلیل استفاده از نمای درشت (#کلوزآپ) در آن بیشتر رایج است. بازیگران تلویزیونی در مقایسه با همتایانشان در عرصه تئاتر برای درک نقش خود از زمان کم‌تری برخوردارند. تولیدات سینمایی هم در مقایسه با تئاتر کمتر تمرین شده‌اند. در برنامه‌های دنباله‌دار تلویزیونی نیز که به سرعت تولید می‌شوند، جز چند تمرین کوتاه که برای تعیین حرکات بازیگران نسبت به یکدیگر، صحنه و دوربین صورت می‌گیرد، فرصت دیگری برای این کار در اختیار نیست. ضمناً، از آنجا که این، صحنه‌ها و موقعیت‌ها [#لوکیشن] هستند که نحوه کار را تعیین می‌کنند، و صحنه‌ها معمولاً خارج از ترتیب زمانی [#سکانس‌ها] موجود در #سناریو فیلمبرداری می‌شوند، بازیگران فرصت پیشرفت در نقش محوله و [به قول معروف] حس گرفتن را آنچنان که باید نمی‌یابند و اگر بخواهیم این حالت را با تئاتر و صحنه نمایش مقایسه کنیم، شرایط تولید و پس از تولید به گونه‌ای است که حس گرفتن درونی بازیگر را به حداقل می‌رساند.
برای پوشش هر #نما از چند دوربین استفاده می‌شود. در #سینما، دوربین‌ها در مراحل مختلف به کار گرفته می‌شوند و حرکات را به صورت نماهای درشت، متوسط و بزرگ از زوایای گوناگون ثبت می‌کنند. اما در تولیدات تلویزیونی یا بیشتر از سه دوربین به طور همزمان فیلمبرداری می‌کنند و کارگردان یا دستیار وی تدوین دوربینی را انجام می‌دهد. در فرایند موسوم به پس از تولید، #تدوین‌گر تصمیم می‌گیرد که شکل نهایی کار چگونه ارائه شود. سایر جنبه‌های پس از تولید نظیر #صداگذاری و افزودن #جلوه‌های‌ویژه که بر درک مخاطب از شخصیت بازیگر تأثیر می‌گذارد، کاملاً از کنترل بازیگر خارج است.
*ROBERTA E.PEARSON