عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.7K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#چهره #ارتباطات
🔸 لویی آلتوسر | Althusser, Louis
▫️نویسنده: #گری_مکدونگ
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
متولد ١٩١٨ و متوفی به سال ١٩٩٠ یکی از فیلسوفان اصلی مارکسیست در دوران اخیر است که تیزهوشی مفهومی او تحت‌الشعاع تراژدی شخصی‌اش قرار گرفته است.
#لویی_آلتوسر که در الجزایر متولد و در پاریس، در زمان جنگ جهانی دوم، به عنوان نامزد دوره لیسانس فلسفه در دانشگاه اکول نرمال سوپریور پذیرفته شد، همواره موضعی تندروانه و مشخص داشته و در آثاری مثل برای مارکس (For Marx) (که نخستین بار در سال ١٩۶۵ منتشر شد) به بازنگری مدل‌های مارکسیستی پرداخته است.
اگرچه نفوذ لویی آلتوسر با نفوذ شخصیت‌های دیگری چون #بارت، #دریدا و #لاکان که از متفکران #پساساختارگرا بودند، در هم آمیخت، اما قتل همسرش در سال ١٩٨٠ به دست او باعث شد تا تاریخچه‌ای از معضلات فکری وی بر ملا شود و به همین دلیل تا زمان مرگش در بیمارستانی در پاریس، در اذهان به فراموشی سپرده شد.
بیان نظری مجدد او از #مارکسیسم که به شکلی علمی صورت گرفت، عمدتا بر مقولاتی چون #ایدئولوژی، #سوژه و #بازتولید اجتماعی متمرکز است. درک زیرکانه و برداشت پیچیده او از ایدئولوژی، وی را از هر دو جنبه #بازنمود جهان و محدودیت‌های پرسش از همین جهان، در کانون سازمان اجتماعی قرار می‌دهد.
ایدئولوژی به سوژه شکل می‌دهد و این امر مشتمل است بر ساختار اجتماعی یک سوژه ظاهراًً از پیش موجود؛ از این‌رو، کار انتقادی باید بر نحوه عملکرد سوژه و آگاهی افراد و همچنین بر معانی‌ای که به صورت اجتماعی باز نمود می‌یابد، متمرکز باشد.
GARY MCDONGH
#عکاسانه 🔸عكس به عنوان متن
▫️#یونس_شکرخواه
می‌توان به عكس به مثابه متن هم فكر كرد. من بر این باورم كه #فتوژورنالیست، #فتوگرافر، نیست. در #فتوژورنالیسم عكس (فتو) به ژورنال گره خورده و این یعنی عكس شانه به شانه #متن حركت می‌كند و متن، به خصوص در روزنامه، صورت دیگر، یک ارزش مهم خبری بنام سرعت است.
#عكس كه به پایان می‌رسد، این متن است كه آغاز می‌شود. به دیگر سخن؛ #سوژه، به هر حال روایتی بصری دارد در دو قالب حروف و عكس‌ها.
عكس با شرح عكس، با تیتر، با صفحه و با كل نشریه ارتباط دارد. یك متن مناسب؛ به عكس، قدرت بیشتری می‌دهد و متاسفانه یك متن ضعیف؛ از یک عكس خوب، نیرو زدائی می‌کند.
عكس، با زبان رابطه دارد پس به این ترتیب؛ زبان #فتوژورنالیسم باید زبانی جهانی باشد، #فتوژورنالیست، روایتگر بصری خبر برای مخاطبان جهانی است.
#تراس 🔸 برساختن حقیقت
زندگی واقعی، آن زندگی است که خود را نه به سرسپردگی بسپارد و نه به ارضای غرایز اولیه. حیاتی که در آن #سوژه خود را به‌مثابه سوژه برمی‌سازد. من چهار حوزه می‌شناسم که حقیقت در آنها خود را عیان می‌کند، همان‌هایی که من چهار رویه برساختن حقیقت نامیده‌ام: هنر، عشق، سیاست و علم. خواست من از جوان‌ها این است که در این چهار شرط سیر کنند: با هنر در تمام اشکالش مواجه شوند؛ در عشق وفادارانه وارد شوند و برای مدتی طولانی بمانند؛ و در عمل سیاسیِ ساختن جهانی عادلانه، جهانی غیر از آنچه هست، مشارکت ورزند؛ و تا این اندازه از علم بی‌خبر نباشند، آن را به دست تکنولوژی یا سرمایه نسپارند.
#آلن_بدیو (۱۹۳۷-) فیلسوف فرانسوی
🔸آیا من هم باید نظرم را بنویسم؟
▫️#نعمت‌الله_فاضلی بارها و بارها با این سوال ظاهرا ساده اما عجیب دانشجویان روبه رو شده‌ام که آیا در نوشته‌ها و گزارش‌های دانشگاهی‌مان می‌توانیم نظر خودمان هم را بنویسیم؟ پاسخ این سوال آشکار و بدیهی است. بله، باید نظرتان را بنویسید. مثل این می‌ماند که بپرسیم آیا برای رفع گرسنگی باید چیزی بخوریم؟
اگر بخواهیم این پرسش را بکاویم بیش از این که نیازمند پاسخ دادن باشد، نیازمند تحلیل این است که چرا اساسا چنین پرسشی شکل می‌گیرد؟ چرا محقق و دانشجویی تردید دارد که در گزارش تحقیق و مقاله‌اش مجاز است نظرش را بنویسد یا مجاز نیست؟ البته تنها دانشجویان نیستند که با این پرسش عجیب روبرو هستند. در واقعیت انبوهی از کتاب‌ها و مقالات روبرو هستیم که نویسندگان آنها نظرشان را ننوشته‌اند و جای خالی نویسنده در آنها کاملا مشهود است. از اینرو این پرسش ظاهرا ساده و دانشجویی ابعاد گسترده‌ای دارد و نشانه بحران بزرگ‌تری در نظام دانایی ماست. تحلیل این موضوع محتاج بحث مبسوط و مستقلی است و مجال دیگری می‌طلبد. در اینجا نمی‌خواهم تمام قصه را روایت کنم. صرفا قصدم آشکار ساختن و آشنایی‌زدایی از پدیده‌ای است که همه جا هست ولی از آن سخنی نمی‌گوییم. در عین حال چون همیشه با این پرسش روبرو هستم چند ملاحظه اولیه را بیان می‌کنم. نخست این که این پرسش تناقض آشکاری در خودش دارد. مطابق درک عقل سلیم هر کس چیزی می‌نویسد هدفش این است که نظراتش را بنویسید. درست است که نوشته‌های دانشگاهی و تحقیقاتی برای بیان و ارائه نتایج تحقیقات ماست، اما این تحقیقات را من و ما انجام داده و من و ما راوی و نویسنده آن هستیم. هم نویسنده متن من و ما هستیم، هم مسئولیت این متن من و مای نویسنده هستیم. وقتی به دانشجویان می‌گویم باید نظرات‌تان را بنویسد و صراحتا از ضمیر فاعلی من استفاده کنید و بنویسید "به نظر من"، "من معتقدم" و"تجربه من این است" و امثال این عبارت‌ها. در واکنش به من بسیاری دانشجویان می‌گویند "آخه استادمون گفته از خودتون ننویسید"!
این موضوع از مصیبت‌های بزرگ نظام دانشگاهی ماست. نویسنده نه تنها از به کار بردن نام خودش پرهیز دارد بلکه تلاش می‌کند نشان دهد که آن چه می نویسد مجموعه‌ای از ایده‌هایی است که "دیگران" گفته و نوشته‌اند؛ گویی این متن نویسنده ندارد، بلکه صرفا "ناقل" دارد، کسی که ایده‌ها را صرفا نقل می‌کند و او مسئولیت و نقشی در این متن ندارد. توجیهی که برای این جای خالی نویسنده می‌آورند این است که این متن "علمی" است و ایده‌های این متن "شخصی" نیست. این تصور وجود دارد که اگر ضمیر فاعلی را از متن حذف کنیم این نوشته علمی است و اعتبار عینی دارد و مراعات عینیت در پژوهش و نگارش شده است. نمی‌خواهم ابعاد معرفت‌ شناختی این مسئله را باز کنم. فقط یادآور می‌شوم حذف من نویسنده از متن یعنی حذف خلاقیت، اندیشیدن و شور و شوق از فرایند کار فکری. این حذف کردن "من نویسنده" هم متن را سرد و بی‌روح می‌کند و از چشم خواننده می‌اندازد، هم باعث عدم درگیری #نویسنده با #متن و کار فکری‌اش می‌شود و این کار باعث دشوار شدن کار نوشتن می‌گردد. لازمه رویارویی با این بحران این است که:
ریشه‌های تاریخی و معرفتی این سبک نگارش و این نثر خشک و بی‌معنا را درک کنیم.
تأثیرات و پیامدهای زیانبار حذف من و مای نویسنده را جدی بگیریم.
به ارزش‌های معرفتی، #زیبایی‌شناختی و اجتماعی که به کار بردن من فاعلی و اعتبار بخشیدن به #سوژه ایجاد می‌کند توجه کنیم.
به متن‌هایی که نویسنده از تجربه‌هایش صحبت می‌کند و من نویسنده در آن حضور دارد توجه کنیم و زیبایی، رسایی، غنی و سودمندی آن را با متن‌های خشک و ظاهرا دانشگاهی مقایسه کنیم.
از این واقعیت آگاه شویم که در نیم قرن گذشته پیشرفت‌های مهمی در این زمینه در جهان دانشگاهی به وجود آمده است؛ از جمله این که اساسا #تجربه‌زیسته محققان در مرکز کارهای فکری قرار گرفته است.
گسترش رویکرد کیفی و #مردم‌نگاری و خودمردم‌نگاری و بسیار روش‌ها و روش‌شناسی‌های دیگر برای این است که محققان بتوانند با سبکی بنویسند که من و ما نویسنده در آن جای خود را پیدا کند.
اگر درباره این نکات بیندیشیم؛ اطمینان دارم دنیای تازه‌ای از خلاقیت، شوق اندیشیدن و کار فکری در ما ایجاد می‌شود.
#عکاسانه #مدیاویژن
🔸آيا فتوژورناليسم يك روايت‌گری محض است؟
اساسا عكاسی‌كردن، #روايت است. اما آيا روايت يعني آنچه در برابر #ويزور دوربين قرار مي‌گيرد، كادربندي و مهار می‌شود؟ آيا روايت يعني فقط ثبت نام‌ها، مكان‌ها و چيزها يا اين كه چيزي بيشتر از اين هم رخ می‌دهد؟
به گمان من، كادربندی #سوژه (شناسایی) با اتكا به شناخت قبلي #عکاس صورت مي‌گيرد و با عبور از کريدور شناختي عكاس، به جهان رسانه‌ای مي‌رسد و بنابر اين آنچه در نهايت در قاب نگاه #مخاطب می‌نشيند، از جنسی ديگر است و الزاما از جنس دنيای بيرون از #رسانه نيست.
به گمانم نوع نزديك شدن ما به هر سوژه‌اي آغشته به نوع نگاه ما است، ما بر آن سوژه تاثير مي‌گذاريم و هنگام برداشت از آن، از همان سوژه هم تاثير مي‌پذيريم و اگر فتوژورناليست آزاد نباشيم، از روزنامه و آژانسی كه برايش كار می‌كنيم هم تاثير می‌پذيريم.
آيا براي يك فتوژورناليست كه براي #سيپا يا #آسوشيتدپرس يا جايي ديگر كار می‌كند، احداث يك سد در ايران می‌تواند عكسی فروختنی باشد؟ ريزش احتمالي آن سد چطور؟ ساخت يك هواپيما يا سقوط يك هواپيما؟ كدام براي يك آژانس خبری، عكس‌تر هستند؟
#سینماویژن
🔸خصوصیات یک نقد خوب چیست؟
خب، به نظرم خیلی متغیر هست. عناصرش یک جورهایی توسط عناصر فیلمی تعیین می‌شود که مورد #نقد و بررسی قرار می‌گیرد.
من خیلی خوشم نمی‌آید که منتقدها از خودشان قواعد دربیاورند یا به قواعد معتقد باشند. فکر می‌کنم فیلم‌ها برای خودشان قواعد ابداع می‌کنند و اگر نقد خوب و مفید باشد یک جورهایی آن قواعد را می‌پذیرد و درباره آن‌ها بحث می‌کند. درمجموع دوست ندارم برای این کار، قانونی تعیین کنم.
هر چیزی که فیلم به من پیشنهاد بدهد. منظورم این است که من قاعده‌ای ندارم. گاهی اوقات #سوژه از همه‌‌چیز مهم‌تر است، گاهی اوقات سبک از همه‌‌چیز مهم‌تر است، گاهی اوقات هر دو تا، اما فکر می‌کنم به نظر من همه‌ نقدها، برداشت شخصی هستند.
فراموش نکنید چیزی به اسم نقد بی‌طرفانه وجود ندارد. من یک قانون دارم و آن‌هم اینکه منتقد باید درباره نظر شخصی خودش صادق باشد طوری که نظر شخصی‌اش را پنهان نکند، بلکه باید ماهیت نظر شخصی‌اش را تبیین کند و این تنها قانونی است که من برای خودم دارم، چون فکر می‌کنم دیگران باید بدانند که نظرات ما از کجا نشأت می‌گیرند.
▫️#جاناتان_رزنبام منتقد و روزنامه‌نگار
@salissweb
#کتاب 🔸 سوژه و سوژه‌پرداز
#روزنامه‌نگار، به عنوان تولیدکننده محتوا، اصلی‌ترین #سوژه‌پرداز در هر رسانه جمعی است و سوژه پردازی مهم‌ترین فعالیت در هر رسانه‌ای محسوب می‌شود؛ در واقع #سوژه و سوژه پردازی پل ارتباطی بین رسانه و مخاطب هستند و بدون این پل ارتباطی، در عمل ارتباط و انتقال پیامی وجود نخواهد داشت.
📚 ذهن سوژه‌پرداز #هومن_خشندیش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینماویژن 🔸 نورپردازی
▫️فوت کوزه‌گری، فن تصویرگری
#نورپردازی یک چهره فقط در زیبایی صورت تأثیرگذار نیست و اگر هدفمند باشد می‌تواند تداعی‌گر صفاتی مانند هیجان، مهربانی، شرارت و... باشد. با نورپردازی درست می‌توانیم حتی سن #سوژه را کمتر یا بیشتر نشان دهیم. در این ویدئو فقط با تغییر رنگ و جابجایی یک منبع نور، حس چهرۀ بازیگر تغییر می‌کند. در #فیلم‌برداری یا عکاسی حرفه‌ای به‌طور معمول از منابع نوری متعدد و متفاوت استفاده می‌شود. در تصویربرداری به شیوۀ #دیجیتال، نور مهم‌ترین عنصر صحنه است.
@filmemrooz_official
#روزنامه‌نگاری
🔸نگاه آسیب‌شناسانه به خبرنویسی
دکتر #یونس_شکرخواه، پدر روزنامه‌نگاری برخط (آنلاین) ایران در پاسخ به سوال خبرنگار #فردا‌رسانه، مهمترین ایراد خبرنگاران ایرانی را انتخاب سوژه خبری، انتخاب سبک نگارش خبر، کم‌دقتی، جانبداری در خبرنویسی و استفاده از یک منبع به جای چند منبع می‌داند.
نویسنده کتاب خبر معتقد است: "اگر گزینش دقیق، به موقع و صحیحی از #سوژه صورت نگیرد، جذابیت آن رویداد حفظ نمی‌شود و این تصمیم باید قبل از نوشتن خبر گرفته شود. علی‌القاعده بعضی وقت‌ها خبرنگاران رویدادی را انتخاب می‌کنند که فاقد ارزش خبری برای مخاطبان است و موجب کاهش غِنا و قدرت خبر به مخاطب می‌شود."
از نظر شکرخواه خطای خبرنگار ممکن است در انتخاب سبک نگارش خبر باشد که باز هم به قبل از ارائه خبر مربوط می‌شود. این استاد بازنشسته دانشگاه تهران می‌گوید: مثلا نمی‌توانیم رویدادی را که طلب می‌کند به #سبک‌تاریخی نگاشته شود با سبک #هرم_وارونه انتقال دهیم و آنچه ما را ناچار می‌کند که واقعه‌ای را به سبک‌ساده بنویسیم به سبک‌تاریخی ارایه کنیم حال با لید یا بدون لید.
عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان در دانشگاه تهران، سومین دسته از ایراد ممکن به خبرنگاران کشور در #خبرنویسی را کم‌دقتی، جانبداری در خبرنویسی، استفاده از یک #منبع به جای چند منبع در یافتن صحت یک رویداد عنوان می‌کند و می‌گوید که اِشکال استفاده از یک منبع موثق برای راستی‌آزمایی خبر، توان نگارش خبرنگار را در روایت جامع‌تر آن واقعه محدود می‌کند.
آخرین اشکال که غالبا از نگاه خبرنگاران مغفول می‌ماند، رعایت بک‌گراند (‏Background‏) یا پس‌زمینه‌ها است.‌‎ ‎یونس ‏شکرخواه به خبرنگاران توصیه می‌کند در نگارش خبر اگر نام جدید، مفهوم جدید یا مکان جدید ذکر می‌شود، شایسته است ‏توضیح مختصری درمورد آن مفاهیم به مخاطب ارایه کنیم تا هضم خبر برای #مخاطب آسان شود که به آن سابقه نیز اطلاق ‏می‌شود.
@medialesson
🔸نگاه آسیب‌شناسانه به خبرنویسی
دکتر #یونس_شکرخواه، پدر روزنامه‌نگاری برخط (آنلاین) ایران در پاسخ به سوال خبرنگار #فردا‌رسانه، مهمترین ایراد خبرنگاران ایرانی را انتخاب سوژه خبری، انتخاب سبک نگارش خبر، کم‌دقتی، جانبداری در خبرنویسی و استفاده از یک منبع به جای چند منبع می‌داند.
نویسنده کتاب خبر معتقد است: "اگر گزینش دقیق، به موقع و صحیحی از #سوژه صورت نگیرد، جذابیت آن رویداد حفظ نمی‌شود و این تصمیم باید قبل از نوشتن خبر گرفته شود. علی‌القاعده بعضی وقت‌ها خبرنگاران رویدادی را انتخاب می‌کنند که فاقد ارزش خبری برای مخاطبان است و موجب کاهش غِنا و قدرت خبر برای مخاطب می‌شود." +