#عکاسانه #فتوژورنالیسم
🔸تاریخ شفاهی عکاسی مطبوعاتی ایران
رفیق عزیزم #ساتیار_امامی #فتوژورنالیست حرفهای سختکوش دست به کاری زده است که آرزو باید کرد قطع نشود
کنار این آرزو چند "باید" هم به نظرم میرسد:
۱. حواس ساتیار باشد که با فرمت ثابت سراغ همه برود. با پرسشهایی کد گذاری شده که از همه سوژهها باید پرسیده شود (دیروز، امروز و فردای فتوژورنالیسم ایرانی) و پرسشهایی که خاص سوژههای متفاوت است که در نقشهای اجتماعی و حرفهای فعال بودهاند. (روح #کاوه_گلستان و #بهمن_جلالی و #حسین_پرتوی شاد)
۲. از همین حالا این تاریخهای شفاهی از نوارها و فیلمها پیاده شده و با کدها مکتوب شوند.
۳.حواس انجمن صنفی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران به ساتیار باشد.
۴.همینطور حواس عزیزانی چون #سیفالله_صمدیان، #اسماعیل_عباسی و #افشین_شاهرودی و... دیگران و دیگران
۵.حواس سید یگانه مطبوعات #سیدفرید_قاسمی هم ایضا
۶. برای این کار در #ویکیپدیا مدخلی درست شود
۷. ساتیار؛ تو را به جان هر که دوست داری این کار رو نصف و نیمه نذار
🔸تاریخ شفاهی عکاسی مطبوعاتی ایران
رفیق عزیزم #ساتیار_امامی #فتوژورنالیست حرفهای سختکوش دست به کاری زده است که آرزو باید کرد قطع نشود
کنار این آرزو چند "باید" هم به نظرم میرسد:
۱. حواس ساتیار باشد که با فرمت ثابت سراغ همه برود. با پرسشهایی کد گذاری شده که از همه سوژهها باید پرسیده شود (دیروز، امروز و فردای فتوژورنالیسم ایرانی) و پرسشهایی که خاص سوژههای متفاوت است که در نقشهای اجتماعی و حرفهای فعال بودهاند. (روح #کاوه_گلستان و #بهمن_جلالی و #حسین_پرتوی شاد)
۲. از همین حالا این تاریخهای شفاهی از نوارها و فیلمها پیاده شده و با کدها مکتوب شوند.
۳.حواس انجمن صنفی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران به ساتیار باشد.
۴.همینطور حواس عزیزانی چون #سیفالله_صمدیان، #اسماعیل_عباسی و #افشین_شاهرودی و... دیگران و دیگران
۵.حواس سید یگانه مطبوعات #سیدفرید_قاسمی هم ایضا
۶. برای این کار در #ویکیپدیا مدخلی درست شود
۷. ساتیار؛ تو را به جان هر که دوست داری این کار رو نصف و نیمه نذار
#فتوژورنالیسم
#جورج_فلوید▫️"نمیتوانم نفس بکشم"
🔸شلیک به چشم فتوژورنالیست
لیندا تیرادو، #فتوژورنالیست در اعتراضهای مینیاپولیس در اثر اصابت گلولههای پلاستیکی پلیس آمریکا برای همیشه چشم چپ خود را از دست داد.
Photojournalist and author Linda Tirado blinded in Minneapolis protests.
Linda Tirado says she is now blind in her left eye after being shot by police at protests in Minneapolis.
Picture: Linda Tirado via Twitter Source: Supplied
#جورج_فلوید▫️"نمیتوانم نفس بکشم"
🔸شلیک به چشم فتوژورنالیست
لیندا تیرادو، #فتوژورنالیست در اعتراضهای مینیاپولیس در اثر اصابت گلولههای پلاستیکی پلیس آمریکا برای همیشه چشم چپ خود را از دست داد.
Photojournalist and author Linda Tirado blinded in Minneapolis protests.
Linda Tirado says she is now blind in her left eye after being shot by police at protests in Minneapolis.
Picture: Linda Tirado via Twitter Source: Supplied
عرصههای ارتباطی
#فتوژورنالیسم #جورج_فلوید▫️"نمیتوانم نفس بکشم" 🔸شلیک به چشم فتوژورنالیست لیندا تیرادو، #فتوژورنالیست در اعتراضهای مینیاپولیس در اثر اصابت گلولههای پلاستیکی پلیس آمریکا برای همیشه چشم چپ خود را از دست داد. Photojournalist and author Linda Tirado blinded…
نیویورک تایمز: #لیندا_ترادو #فتوژورنالیست و نویسنده ای که خبرهای مینیاپولیس را پوشش میداد بر اثر اصابت گلوله پلاستیکی پلیس، احتمالا چشم چپش را از دست خواهد داد
#عکاسانه 🔸فتوژورنالیست كیست؟
من در مقدمهای كه برای كتاب نبض زمان #حسن_سربخشیان نوشته بودم این بحث را مطرح کردم كه آیا میتوانیم بگوییم عكاس كسی است كه اسامی را به تصویری منجمد تبدیل میكند؟
پاسخ من به این پرسش مثبت بود. آنجا نوشتم كه او همین كار را میكند. این اسامی میتوانند اسامی افراد، مكانها و چیزها باشند.
اما به نظر من، #فتوژورنالیست، علاوه بر #عكاس یا #فتوگرافر، چیزی دیگری هم هست، او فراتر از اسامی، كنشها را هم به تصویر میكشد، آن هم كنشهایی را كه ممكن است مثل حباب در كسری از ثانیه، متولد و نابود شوند.
فتوژورنالیست باید چابكتر و شكارچیتر از فتوگرافر باشد و به نظرم، او بیشتر از دو چشم لازم دارد، یك دوربین ساده عكاسی برایش کافی نیست، باید لاغرتر از عكاس معمولی باشد، باید اسپورت بپوشد و باید خیلی از بایدهای دیگر را هم داشته باشد.
اما من پرسش دیگری هم در همان مقدمه مطرح كردم:
آیا فتوژورنالیسم ؛ روایت گری محض است؟
و پاسخم این بود كه اساسا عكاسی كردن، روایت است. اما آیا روایت یعنی آنچه در برابر #ویزور_دوربین قرار میگیرد، كادربندی و مهار میشود؟ آیا روایت یعنی فقط ضبط نامها، مكانها و چیزها یا این كه چیزی بیشتر از این هم رخ میدهد؟
به گمان من، كادربندی سوژه (شناسایی) با اتكا به شناخت قبلی عکاس صورت میگیرد و با عبور از کریدور شناختی عكاس، به جهان رسانهای میرسد و بنابر این آنچه در نهایت در قاب نگاه مخاطب مینشیند، از جنسی دیگر است و الزاما از جنس دنیای بیرون از رسانه نیست.
به گمانم نوع نزدیك شدن ما به هر سوژهای آغشته به نوع نگاه ما است، ما بر آن سوژه تاثیر میگذاریم و هنگام برداشت از آن، از همان سوژه هم تاثیر میپذیریم و اگر فتوژورنالیست آزاد نباشیم، از روزنامه و آژانسی كه برایش كار میكنیم هم تاثیر میپذیریم.
من در مقدمهای كه برای كتاب نبض زمان #حسن_سربخشیان نوشته بودم این بحث را مطرح کردم كه آیا میتوانیم بگوییم عكاس كسی است كه اسامی را به تصویری منجمد تبدیل میكند؟
پاسخ من به این پرسش مثبت بود. آنجا نوشتم كه او همین كار را میكند. این اسامی میتوانند اسامی افراد، مكانها و چیزها باشند.
اما به نظر من، #فتوژورنالیست، علاوه بر #عكاس یا #فتوگرافر، چیزی دیگری هم هست، او فراتر از اسامی، كنشها را هم به تصویر میكشد، آن هم كنشهایی را كه ممكن است مثل حباب در كسری از ثانیه، متولد و نابود شوند.
فتوژورنالیست باید چابكتر و شكارچیتر از فتوگرافر باشد و به نظرم، او بیشتر از دو چشم لازم دارد، یك دوربین ساده عكاسی برایش کافی نیست، باید لاغرتر از عكاس معمولی باشد، باید اسپورت بپوشد و باید خیلی از بایدهای دیگر را هم داشته باشد.
اما من پرسش دیگری هم در همان مقدمه مطرح كردم:
آیا فتوژورنالیسم ؛ روایت گری محض است؟
و پاسخم این بود كه اساسا عكاسی كردن، روایت است. اما آیا روایت یعنی آنچه در برابر #ویزور_دوربین قرار میگیرد، كادربندی و مهار میشود؟ آیا روایت یعنی فقط ضبط نامها، مكانها و چیزها یا این كه چیزی بیشتر از این هم رخ میدهد؟
به گمان من، كادربندی سوژه (شناسایی) با اتكا به شناخت قبلی عکاس صورت میگیرد و با عبور از کریدور شناختی عكاس، به جهان رسانهای میرسد و بنابر این آنچه در نهایت در قاب نگاه مخاطب مینشیند، از جنسی دیگر است و الزاما از جنس دنیای بیرون از رسانه نیست.
به گمانم نوع نزدیك شدن ما به هر سوژهای آغشته به نوع نگاه ما است، ما بر آن سوژه تاثیر میگذاریم و هنگام برداشت از آن، از همان سوژه هم تاثیر میپذیریم و اگر فتوژورنالیست آزاد نباشیم، از روزنامه و آژانسی كه برایش كار میكنیم هم تاثیر میپذیریم.
#عکس #عکاسانه🔸 سلفی ساتیار
رفیق عزیز #ساتیار_امامی #فتوژورنالیست یک آژانس عکس به نام #گیتی راهاندازی کرده است. امیدوارم موفق باشد. ازم پیامی خواست که برایش فرستادم و در پست بعدی میبینید
رفیق عزیز #ساتیار_امامی #فتوژورنالیست یک آژانس عکس به نام #گیتی راهاندازی کرده است. امیدوارم موفق باشد. ازم پیامی خواست که برایش فرستادم و در پست بعدی میبینید
#عکاسانه 🔸عكس به عنوان متن
▫️#یونس_شکرخواه
میتوان به عكس به مثابه متن هم فكر كرد. من بر این باورم كه #فتوژورنالیست، #فتوگرافر، نیست. در #فتوژورنالیسم عكس (فتو) به ژورنال گره خورده و این یعنی عكس شانه به شانه #متن حركت میكند و متن، به خصوص در روزنامه، صورت دیگر، یک ارزش مهم خبری بنام سرعت است.
#عكس كه به پایان میرسد، این متن است كه آغاز میشود. به دیگر سخن؛ #سوژه، به هر حال روایتی بصری دارد در دو قالب حروف و عكسها.
عكس با شرح عكس، با تیتر، با صفحه و با كل نشریه ارتباط دارد. یك متن مناسب؛ به عكس، قدرت بیشتری میدهد و متاسفانه یك متن ضعیف؛ از یک عكس خوب، نیرو زدائی میکند.
عكس، با زبان رابطه دارد پس به این ترتیب؛ زبان #فتوژورنالیسم باید زبانی جهانی باشد، #فتوژورنالیست، روایتگر بصری خبر برای مخاطبان جهانی است.
▫️#یونس_شکرخواه
میتوان به عكس به مثابه متن هم فكر كرد. من بر این باورم كه #فتوژورنالیست، #فتوگرافر، نیست. در #فتوژورنالیسم عكس (فتو) به ژورنال گره خورده و این یعنی عكس شانه به شانه #متن حركت میكند و متن، به خصوص در روزنامه، صورت دیگر، یک ارزش مهم خبری بنام سرعت است.
#عكس كه به پایان میرسد، این متن است كه آغاز میشود. به دیگر سخن؛ #سوژه، به هر حال روایتی بصری دارد در دو قالب حروف و عكسها.
عكس با شرح عكس، با تیتر، با صفحه و با كل نشریه ارتباط دارد. یك متن مناسب؛ به عكس، قدرت بیشتری میدهد و متاسفانه یك متن ضعیف؛ از یک عكس خوب، نیرو زدائی میکند.
عكس، با زبان رابطه دارد پس به این ترتیب؛ زبان #فتوژورنالیسم باید زبانی جهانی باشد، #فتوژورنالیست، روایتگر بصری خبر برای مخاطبان جهانی است.
#عکاسانه 🔸 هشت نکته برای فتوژورنالیستها
▫️#یونس_شکرخواه
🔹نكته اول:
یكی از نكات مبتلابه عكاسی خبری تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی است. موبایلهایی كه با دقت با مگاپیكسلهای بالا عكاسی میكنند یا دوربینهای فول اتوماتی كه امروز در بازار وجود دارند، چه تاثیراتی بر #عكاسی میگذارند؟ اینها چه تاثیری بر مرزهای موجود میان عكاسان آماتور و حرفهای میگذارند؟
موبایل به دستها، دوربین به دستها و به طور كلی آماتورها و بلاگرها پیش از آنكه عكاسان حرفهای بخواهند از پیستها و كوهها پایین بیایند، عكسها را برده و لود هم كرده بودند. آماتورها دارند حتی به آژانسها هم ضربه میزنند. پس به عنوان #فتوژورنالیست باید تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی را و تاثیرات آنها را بر كارتان را تعقیب كنید.
🔹نكته دوم:
نكته مهم دیگری كه میخواهم به آن اشاره كنم بحثی است كه به عكس و تكنولوژی كاری ندارد و آن #فرامتن عكاسی است. در عكاسی خبری باید به فرامتن عكس جداگانه نگاه كنیم. الزاما بهترین عكاس آن نیست كه به یك آژانس خارجی بپیوندد؛ هرچند در تفكر ایرانی این است كه اگر كسی عضو فلان آژانس شده پس عكاس خوبی است. پرسش من این است كه آیا اگر كسی جزو یك آژانس بین المللی عكاسی شده است، الزاما عكاسیاش هم ارزشمند شده است؟ خیلی از عكاسانی كه به آژانسها میپیوندند به تدریج و گاه ناخواسته به كادربندیهایی كشیده میشوند كه آژانس آنها را میخواهد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن فرامتن عكس یعنی اینكه مخاطبان را به نگاه مورد نظر آژانسها نفروشیم. مگر میشود برای مثلا یك آژانس آمریكایی عكس كاركرد و برایش عكسهای نظامیان آمریكایی كشته شده در جنگ عراق را فرستاد؟ آیا حتی یك فریم عكس از یك نظامی آمریكایی كشته شده در سالهای جنگ عراق دیدهاید، یا در جریان اشغال كویت، مگر از كشتههای آمریكایی عكسی در دنیا گرفته نشده است؟ چرا حتما گرفته شده اما مخابره نمیشود
🔹نكته سوم:
فعال باشید مثل یك دانشجوی روانشناسی، جامعه شناسی. مگر میشود كسی فتوژورنالیست باشد؛ ولی كتاب #روانشناسی و #جامعه شناسی نخواند.
باورش سخت است كه بدون مطالعه در این حوزهها، از #عكس چیزی بیرون بیاید. در این صورت قول میدهم كه اگر دوربین را بیندازید و صبح بروید و بعد از ظهر بیایید، اتفاقی رخ نمیدهد. باید مثل یك دانشجوی رشته سیاست و هنر و غیره اطلاعات كسب كنید. روانشناسی، جامعهشناسی، سیاست و هنر تعمدی است، چون یكی از جنبههای عمومی در عكاسی خبری است و یكی از جنبههای پر كشمكش پشت صحنه است. لازم است بدانید با چه منظوری یك گفتوگو انجام میشود. مساله مهم دیگر بعد هنری قضیه است. به صرف اینكه من #دوربین در دست گرفتم، عكاس نمیشوم. ولی در یك لحظه میتوانم عكاس را جا بگذارم؛ اگر این جنبههایی كه گفتم را در زندگی حرفهای رعایت كنید. پس تا میتوانید تلاش كنید تا به بینش منحصر به فرد دست یابید. آن لحظه است كه همه متوجه میشوند كه چه كسی عكس را گرفته است، چون ویژن (vision) آدمها متفاوت است.
🔹نكته چهارم:
سعی كنید با تلاش سیری ناپذیری رویدادهای جاری را تعقیب كنید. حتی رسانههای بصری همزمان را. پس تعقیب رویدادها و دیدن مداوم رسانههای بصری الزامی است.▫️
🔹نكته پنجم:
عكاس خبری لازم است از درگیر شدن با سیاست، یا جنبشهای مدنی و تجارب دیگران پرهیز كند. چرا؟ برای اینكه نباید در واقع اسیر قالبهای فكری و یا استریوتایپهای گروهها یا افراد شود؛ یا اینكه به اشتغالی تن ندهید كه منجر به سازش شما در رفتارهای حرفهای شود، یا به شما قیافهی سازش بدهد؛ چون شما روزنامهنگار مستقل هستید.
🔹نكته ششم:
تكرار یك بحث جدی است؛ و آن این كه تمام تلاشتان را به كار ببرید كه غیر مهاجم باشید. در مواجهه با سوژهها فروتن باشید و خلوت شخصی كسی را به هوای عكاسی حرفه ای بر باد ندهید.
🔹نكته هفتم:
سعی كنید كه احترام بگذارید به تمامیت لحظهی عكاسی (عدم مداخله در صحنه) و احترام بگذارید به یكپارچگی لحظهی عكاسان دیگر.
🔹نكته هشتم:
تلاش كنید تا با ارائه نمونههای شخصی و مثالزدنی، روحیه و استانداردهای بالای یك عكاس با اخلاق و یك فتوژورنالیست را حفظ كنید. سعی كنید وقتی با شرایط متفاوت و نا آشنا مواجه شدید كه در آن انتخاب اقدام درست؛ نامشخص و گنگ است، با كسانی مشورت كنید كه در زندگیشان استانداردهای بالای حرفهای را به نمایش گذاشتهاند؛ یعنی كسانی كه قدیمیتر و كار كشتهتر از خودتان باشند، میخواهم بگویم كه وقتی فرضا بیست فریم گرفتید فكر نكنید میتوانید جایگاه عكاسی را كه قدیمیتر است به آسانی بگیرید. نه، او دارای تجاربی است كه شما به راحتی آنها را به دست نخواهید آورد.
و بالاخره فتوژورنالیستها باید پیوسته راجع به رشتهشان بخوانند و اخلاقیاتی را كه راهنمای حرفهشان است؛ مطالعه كنند.
▫️#یونس_شکرخواه
🔹نكته اول:
یكی از نكات مبتلابه عكاسی خبری تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی است. موبایلهایی كه با دقت با مگاپیكسلهای بالا عكاسی میكنند یا دوربینهای فول اتوماتی كه امروز در بازار وجود دارند، چه تاثیراتی بر #عكاسی میگذارند؟ اینها چه تاثیری بر مرزهای موجود میان عكاسان آماتور و حرفهای میگذارند؟
موبایل به دستها، دوربین به دستها و به طور كلی آماتورها و بلاگرها پیش از آنكه عكاسان حرفهای بخواهند از پیستها و كوهها پایین بیایند، عكسها را برده و لود هم كرده بودند. آماتورها دارند حتی به آژانسها هم ضربه میزنند. پس به عنوان #فتوژورنالیست باید تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی را و تاثیرات آنها را بر كارتان را تعقیب كنید.
🔹نكته دوم:
نكته مهم دیگری كه میخواهم به آن اشاره كنم بحثی است كه به عكس و تكنولوژی كاری ندارد و آن #فرامتن عكاسی است. در عكاسی خبری باید به فرامتن عكس جداگانه نگاه كنیم. الزاما بهترین عكاس آن نیست كه به یك آژانس خارجی بپیوندد؛ هرچند در تفكر ایرانی این است كه اگر كسی عضو فلان آژانس شده پس عكاس خوبی است. پرسش من این است كه آیا اگر كسی جزو یك آژانس بین المللی عكاسی شده است، الزاما عكاسیاش هم ارزشمند شده است؟ خیلی از عكاسانی كه به آژانسها میپیوندند به تدریج و گاه ناخواسته به كادربندیهایی كشیده میشوند كه آژانس آنها را میخواهد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن فرامتن عكس یعنی اینكه مخاطبان را به نگاه مورد نظر آژانسها نفروشیم. مگر میشود برای مثلا یك آژانس آمریكایی عكس كاركرد و برایش عكسهای نظامیان آمریكایی كشته شده در جنگ عراق را فرستاد؟ آیا حتی یك فریم عكس از یك نظامی آمریكایی كشته شده در سالهای جنگ عراق دیدهاید، یا در جریان اشغال كویت، مگر از كشتههای آمریكایی عكسی در دنیا گرفته نشده است؟ چرا حتما گرفته شده اما مخابره نمیشود
🔹نكته سوم:
فعال باشید مثل یك دانشجوی روانشناسی، جامعه شناسی. مگر میشود كسی فتوژورنالیست باشد؛ ولی كتاب #روانشناسی و #جامعه شناسی نخواند.
باورش سخت است كه بدون مطالعه در این حوزهها، از #عكس چیزی بیرون بیاید. در این صورت قول میدهم كه اگر دوربین را بیندازید و صبح بروید و بعد از ظهر بیایید، اتفاقی رخ نمیدهد. باید مثل یك دانشجوی رشته سیاست و هنر و غیره اطلاعات كسب كنید. روانشناسی، جامعهشناسی، سیاست و هنر تعمدی است، چون یكی از جنبههای عمومی در عكاسی خبری است و یكی از جنبههای پر كشمكش پشت صحنه است. لازم است بدانید با چه منظوری یك گفتوگو انجام میشود. مساله مهم دیگر بعد هنری قضیه است. به صرف اینكه من #دوربین در دست گرفتم، عكاس نمیشوم. ولی در یك لحظه میتوانم عكاس را جا بگذارم؛ اگر این جنبههایی كه گفتم را در زندگی حرفهای رعایت كنید. پس تا میتوانید تلاش كنید تا به بینش منحصر به فرد دست یابید. آن لحظه است كه همه متوجه میشوند كه چه كسی عكس را گرفته است، چون ویژن (vision) آدمها متفاوت است.
🔹نكته چهارم:
سعی كنید با تلاش سیری ناپذیری رویدادهای جاری را تعقیب كنید. حتی رسانههای بصری همزمان را. پس تعقیب رویدادها و دیدن مداوم رسانههای بصری الزامی است.▫️
🔹نكته پنجم:
عكاس خبری لازم است از درگیر شدن با سیاست، یا جنبشهای مدنی و تجارب دیگران پرهیز كند. چرا؟ برای اینكه نباید در واقع اسیر قالبهای فكری و یا استریوتایپهای گروهها یا افراد شود؛ یا اینكه به اشتغالی تن ندهید كه منجر به سازش شما در رفتارهای حرفهای شود، یا به شما قیافهی سازش بدهد؛ چون شما روزنامهنگار مستقل هستید.
🔹نكته ششم:
تكرار یك بحث جدی است؛ و آن این كه تمام تلاشتان را به كار ببرید كه غیر مهاجم باشید. در مواجهه با سوژهها فروتن باشید و خلوت شخصی كسی را به هوای عكاسی حرفه ای بر باد ندهید.
🔹نكته هفتم:
سعی كنید كه احترام بگذارید به تمامیت لحظهی عكاسی (عدم مداخله در صحنه) و احترام بگذارید به یكپارچگی لحظهی عكاسان دیگر.
🔹نكته هشتم:
تلاش كنید تا با ارائه نمونههای شخصی و مثالزدنی، روحیه و استانداردهای بالای یك عكاس با اخلاق و یك فتوژورنالیست را حفظ كنید. سعی كنید وقتی با شرایط متفاوت و نا آشنا مواجه شدید كه در آن انتخاب اقدام درست؛ نامشخص و گنگ است، با كسانی مشورت كنید كه در زندگیشان استانداردهای بالای حرفهای را به نمایش گذاشتهاند؛ یعنی كسانی كه قدیمیتر و كار كشتهتر از خودتان باشند، میخواهم بگویم كه وقتی فرضا بیست فریم گرفتید فكر نكنید میتوانید جایگاه عكاسی را كه قدیمیتر است به آسانی بگیرید. نه، او دارای تجاربی است كه شما به راحتی آنها را به دست نخواهید آورد.
و بالاخره فتوژورنالیستها باید پیوسته راجع به رشتهشان بخوانند و اخلاقیاتی را كه راهنمای حرفهشان است؛ مطالعه كنند.
#عکاسانه🔸عكس به عنوان متن
میتوان به عكس به مثابه متن هم فكر كرد. من بر این باورم كه #فتوژورنالیست، #فتوگرافر، نیست. در فتوژورنالیسم عكس (فتو) به #ژورنال گره خورده و این یعنی اینكه #عكس شانه به شانه #متن حركت میكند و متن، به خصوص در روزنامه، صورت دیگر، یک ارزش مهم خبری بنام سرعت است.
عكس كه به پایان میرسد، این متن است كه آغاز میشود. به دیگر سخن؛ سوژه، به هر حال روایتی بصری دارد در دو قالب حروف و عكسها.
عكس با شرح عكس، با تیتر، با صفحه و با كل نشریه ارتباط دارد. یك متن مناسب؛ به عكس، قدرت بیشتری میدهد و متاسفانه یك متن ضعیف؛ از یک عكس خوب، نیرو زدائی میکند.
عكس، با #زبان رابطه دارد پس به این ترتیب؛ زبان فتوژورنالیسم باید زبانی جهانی باشد، فتوژورنالیست، روایتگر بصری خبر برای مخاطبان جهانی است.
میتوان به عكس به مثابه متن هم فكر كرد. من بر این باورم كه #فتوژورنالیست، #فتوگرافر، نیست. در فتوژورنالیسم عكس (فتو) به #ژورنال گره خورده و این یعنی اینكه #عكس شانه به شانه #متن حركت میكند و متن، به خصوص در روزنامه، صورت دیگر، یک ارزش مهم خبری بنام سرعت است.
عكس كه به پایان میرسد، این متن است كه آغاز میشود. به دیگر سخن؛ سوژه، به هر حال روایتی بصری دارد در دو قالب حروف و عكسها.
عكس با شرح عكس، با تیتر، با صفحه و با كل نشریه ارتباط دارد. یك متن مناسب؛ به عكس، قدرت بیشتری میدهد و متاسفانه یك متن ضعیف؛ از یک عكس خوب، نیرو زدائی میکند.
عكس، با #زبان رابطه دارد پس به این ترتیب؛ زبان فتوژورنالیسم باید زبانی جهانی باشد، فتوژورنالیست، روایتگر بصری خبر برای مخاطبان جهانی است.
#عکاسانه #فتوژورنالیسم
🔸یک سوژه؛ دو عکس
#استیو_مککوری #فتوژورنالیست در سال۱۹۸۴ عکسی از #شربتگل_زمانی گرفت، دختر یتیم ۱۲ سالهای که خانوادهاش را در بمباران افغانستان از سوی نیروهای شوروی از دست داده و به اردوگاهی در پاکستان پناه برده بود. چاپ چهره او بر جلد #نشنالجئوگرافیک او را به شهرت و به لقب دختر افغان رساند. پس از آن زمان دیگر خبری از او نبود تا اینکه مککوری توانست در سال ۲۰۰۲ او را دوباره پیدا کند و از او که ازدواج کرده و صاحب فرزندانی شده بود، باز هم عکس بگیرد. نام شربتگل بار دیگر در سال ۲۰۱۶ در رسانهها پدیدار شد؛ زمانی که مقامات پاکستان او را به دلیل اقامت غیرقانونی و جعل کارت شناسایی بازداشت، زندانی و سپس اخراج کردند. شربتگل در نهایت با هواپیما به کابل منتقل شد و از سوی #اشرف_غنی رئیس جمهوری وقت این کشور در ارگ ریاست جمهوری مورد استقبال قرار گرفت و کلید یک آپارتمان را نیز دریافت کرد. حالا دولت ایتالیا میگوید شربتگل را به ایتالیا برده است. ایتالیا یکی از چند کشور غربی بود که در پی ورود #طالبان به #کابل در تخلیه جمعی از شهروندان افغانستانی حضور داشت.
🔸یک سوژه؛ دو عکس
#استیو_مککوری #فتوژورنالیست در سال۱۹۸۴ عکسی از #شربتگل_زمانی گرفت، دختر یتیم ۱۲ سالهای که خانوادهاش را در بمباران افغانستان از سوی نیروهای شوروی از دست داده و به اردوگاهی در پاکستان پناه برده بود. چاپ چهره او بر جلد #نشنالجئوگرافیک او را به شهرت و به لقب دختر افغان رساند. پس از آن زمان دیگر خبری از او نبود تا اینکه مککوری توانست در سال ۲۰۰۲ او را دوباره پیدا کند و از او که ازدواج کرده و صاحب فرزندانی شده بود، باز هم عکس بگیرد. نام شربتگل بار دیگر در سال ۲۰۱۶ در رسانهها پدیدار شد؛ زمانی که مقامات پاکستان او را به دلیل اقامت غیرقانونی و جعل کارت شناسایی بازداشت، زندانی و سپس اخراج کردند. شربتگل در نهایت با هواپیما به کابل منتقل شد و از سوی #اشرف_غنی رئیس جمهوری وقت این کشور در ارگ ریاست جمهوری مورد استقبال قرار گرفت و کلید یک آپارتمان را نیز دریافت کرد. حالا دولت ایتالیا میگوید شربتگل را به ایتالیا برده است. ایتالیا یکی از چند کشور غربی بود که در پی ورود #طالبان به #کابل در تخلیه جمعی از شهروندان افغانستانی حضور داشت.
#فتوژورنالیسم #عکاسانه
🔸مضمون و عنوان
مرامنامهها میگویند سعی كن در #عكاسی، مضمون و عنوان، مقدم بر عكس و عكاسی باشد. #فتوژورنالیست باید با عكسش كمك كند به بینندگان و مخاطبان تا داستان را خودشان كشف كنند و خودشان قاضیان صحنه شوند.
🔸مضمون و عنوان
مرامنامهها میگویند سعی كن در #عكاسی، مضمون و عنوان، مقدم بر عكس و عكاسی باشد. #فتوژورنالیست باید با عكسش كمك كند به بینندگان و مخاطبان تا داستان را خودشان كشف كنند و خودشان قاضیان صحنه شوند.