🔸مسأله کرونا و بدن ایرانی
▫️دکتر #نعمتالله_فاضلی
موقعیت کرونایی و بحرانیای که در حال حاضر جامعه ایران آن را تجربه میکند، «موقعیتی استثنایی» (state of exception) به معنای واقعی کلمه است.
«موقعیت استثنایی» مفهوم انتقادی است که #کارل_اشمیت و #جورجیو_آگامبن بکار بردهاند. بیان کننده وضعیتی است که حکومت به نام «خیر جمعی» و منفعت همگانی، خود را مجاز میبیند که به دلیل «وضعیت اضطراری» از قانون پا را فراتر بگذارد و امر و نهیهای سیاسی بر شهروندان تحمیل کند. اما در اینجا موقعیت استثایی را در معنای انسان شناسانهاش در نظر دارم.
موقعیت استثنایی زمانی به وجود میآید که زندگی در آن #آشنایی_زداییشده (defamiliarization) و تمام لایههای پنهان و درونی فرهنگی و تاریخی و اجتماعی آن به شیوههای پیچیدهای از حالت خودآگاه به ناخودآگاه کشیده میشوند.
موقعیت عادی، موقعیتی است که مردم به صورت ناخودگاه و بر حسب عادت و مطابق کلیشهها و باورها و دانش مشترک جمعی و تاریخی، رفتار و عمل میکنند. در موقعیت عادی و متعارف، مردم مطابق «فرهنگ مسلط» عمل میکنند.
در موقعیت عادی، باورها و الگوهای فرهنگی و پیش فرضهای فرهنگی و تاریخی رسوب یافته در وجود فردی و جمعی ما، پنهان هستند و بدیهی و طبیعی انگاشتهاند. اما در #موقعیت_استثنایی، فرهنگ از پستوی ناخودآگاه جمعی ما بیرون میآید؛ چنان که گویی با صدای بلند همه مفروضات و باورهای پیدا و پنهان ما با ما سخن میگویند. در این موقعیت، همه چیز به پرسش جدی و بحث مناقشه انگیز تبدیل میشود.
در موقعیت استثنایی، همه چیز مسأله میشود و ربط، اهمیت یا حتی درستی و نادرستی باورهای مسلط تاریخی، دینی و فرهنگی به روی صحنه ذهن ما میآیند. چیزی در «پشت صحنه» باقی نمیماند؛ همه پیش فرضهای فکری و اعتقادی که «پشت صحنه» زندگی روزمره، و سازنده و حامی مقولات مهمی مانند جنسیت، نژاد، قومیت، هویت، انسان، زمان، مکان و هر چیز دیگر، به «روی صحنه ی» گفتگوهای جمعی میآیند.
در این موقعیت دیگر «فرضهای اعتقادی» و به تعبیر #جورج_لیکاف «ناآگاه شناختی» ما در امنیت و آرامش نخواهند بود. در موقعیت استثنایی، «مسالههای فرهنگی» شکل میگیرند و صورت بندی میشوند و ما فرایند مسألهمند شدن (problematization) فرهنگ و زندگی روزمره را با چشم غیر مسلح مشاهده میکنیم.
موقعیت استثنایی در قلمرو فرهنگ زمانی حداکثر ظرفیت خودش را آشکار میسازد که پای «بدن آدمی »در میان باشد. اپیدمی کرونا در ایران چنین رخدادی را شکل داده است.
در این موقعیت، مساله بدن و سلامتی و بیماری در جامعه ایران به شیوهای کاملا فراگیر و همگانی خود را آشکار کرده است. بدین معنا که به واسطه تهدیدی که کرونا ویروس متوجه بدن ما شده، اکنون به سخن درآمده و «بدن انسان ایرانی» آن شکل از «آگاهی جسمانی»ای که در طی تاریخ برای آن #رمزگذاری شده و امکان فهمیدن و ارتباط برقرار کردن و زیستن را داشتهاند، اکنون این بدن در جلوی چشم همگان است.
#بدن_ایرانی شده، بدنی است که در موقعیت استثنایی کرونایی با ما سخن میگوید. در چنین موقعیتی که #رسانهها، #شبکههای اجتماعی و مطبوعات لحظه به لحظه به کمک تصاویر، فیلمها، کلمات و تمام نشانههای موجود در تکاپو هستند تا این بدن را بازنمایی کرده و به نوعی سخنهای این بدن را بشنوند. در چنین موقعیتی بدن ایرانی شده که خود را در معرض تهدید میبیند، تمام ظرفیتها و قابلیتهای خود را به نمایش گذاشته است.
در این میدان #رسانهای_شده که بدن ایرانی شده قرار دارد، برخی از مهمترین چالشهایی که «فرهنگ سلامت» و باورها و ارزشها و تجربههای پزشکی مدرن در ایران تجربه کرده است نیز در «محک آزمون جمعی» قرار گرفته است.
از سویی رسانهها با عرضه انفجار گونه اطلاعات، تصاویر، خبرها و بیانیهها، دانشها و آمار تلاش میکنند تا بدن ایرانی شده را نسبت به تهدید و خطری که او را در برگرفته حساس، هوشیار و آگاه سازند؛ و از سویی دیگر، همین رسانهها بسیج شدهاند تا او را توانمند ساخته، آموزش داده و روحیه و انرژی عاطفی لازم برای مقاومت و مبارزه با این موقعیت استثنایی را به او اعطا یا القاء کنند.
@younesshokrkhah
▫️دکتر #نعمتالله_فاضلی
موقعیت کرونایی و بحرانیای که در حال حاضر جامعه ایران آن را تجربه میکند، «موقعیتی استثنایی» (state of exception) به معنای واقعی کلمه است.
«موقعیت استثنایی» مفهوم انتقادی است که #کارل_اشمیت و #جورجیو_آگامبن بکار بردهاند. بیان کننده وضعیتی است که حکومت به نام «خیر جمعی» و منفعت همگانی، خود را مجاز میبیند که به دلیل «وضعیت اضطراری» از قانون پا را فراتر بگذارد و امر و نهیهای سیاسی بر شهروندان تحمیل کند. اما در اینجا موقعیت استثایی را در معنای انسان شناسانهاش در نظر دارم.
موقعیت استثنایی زمانی به وجود میآید که زندگی در آن #آشنایی_زداییشده (defamiliarization) و تمام لایههای پنهان و درونی فرهنگی و تاریخی و اجتماعی آن به شیوههای پیچیدهای از حالت خودآگاه به ناخودآگاه کشیده میشوند.
موقعیت عادی، موقعیتی است که مردم به صورت ناخودگاه و بر حسب عادت و مطابق کلیشهها و باورها و دانش مشترک جمعی و تاریخی، رفتار و عمل میکنند. در موقعیت عادی و متعارف، مردم مطابق «فرهنگ مسلط» عمل میکنند.
در موقعیت عادی، باورها و الگوهای فرهنگی و پیش فرضهای فرهنگی و تاریخی رسوب یافته در وجود فردی و جمعی ما، پنهان هستند و بدیهی و طبیعی انگاشتهاند. اما در #موقعیت_استثنایی، فرهنگ از پستوی ناخودآگاه جمعی ما بیرون میآید؛ چنان که گویی با صدای بلند همه مفروضات و باورهای پیدا و پنهان ما با ما سخن میگویند. در این موقعیت، همه چیز به پرسش جدی و بحث مناقشه انگیز تبدیل میشود.
در موقعیت استثنایی، همه چیز مسأله میشود و ربط، اهمیت یا حتی درستی و نادرستی باورهای مسلط تاریخی، دینی و فرهنگی به روی صحنه ذهن ما میآیند. چیزی در «پشت صحنه» باقی نمیماند؛ همه پیش فرضهای فکری و اعتقادی که «پشت صحنه» زندگی روزمره، و سازنده و حامی مقولات مهمی مانند جنسیت، نژاد، قومیت، هویت، انسان، زمان، مکان و هر چیز دیگر، به «روی صحنه ی» گفتگوهای جمعی میآیند.
در این موقعیت دیگر «فرضهای اعتقادی» و به تعبیر #جورج_لیکاف «ناآگاه شناختی» ما در امنیت و آرامش نخواهند بود. در موقعیت استثنایی، «مسالههای فرهنگی» شکل میگیرند و صورت بندی میشوند و ما فرایند مسألهمند شدن (problematization) فرهنگ و زندگی روزمره را با چشم غیر مسلح مشاهده میکنیم.
موقعیت استثنایی در قلمرو فرهنگ زمانی حداکثر ظرفیت خودش را آشکار میسازد که پای «بدن آدمی »در میان باشد. اپیدمی کرونا در ایران چنین رخدادی را شکل داده است.
در این موقعیت، مساله بدن و سلامتی و بیماری در جامعه ایران به شیوهای کاملا فراگیر و همگانی خود را آشکار کرده است. بدین معنا که به واسطه تهدیدی که کرونا ویروس متوجه بدن ما شده، اکنون به سخن درآمده و «بدن انسان ایرانی» آن شکل از «آگاهی جسمانی»ای که در طی تاریخ برای آن #رمزگذاری شده و امکان فهمیدن و ارتباط برقرار کردن و زیستن را داشتهاند، اکنون این بدن در جلوی چشم همگان است.
#بدن_ایرانی شده، بدنی است که در موقعیت استثنایی کرونایی با ما سخن میگوید. در چنین موقعیتی که #رسانهها، #شبکههای اجتماعی و مطبوعات لحظه به لحظه به کمک تصاویر، فیلمها، کلمات و تمام نشانههای موجود در تکاپو هستند تا این بدن را بازنمایی کرده و به نوعی سخنهای این بدن را بشنوند. در چنین موقعیتی بدن ایرانی شده که خود را در معرض تهدید میبیند، تمام ظرفیتها و قابلیتهای خود را به نمایش گذاشته است.
در این میدان #رسانهای_شده که بدن ایرانی شده قرار دارد، برخی از مهمترین چالشهایی که «فرهنگ سلامت» و باورها و ارزشها و تجربههای پزشکی مدرن در ایران تجربه کرده است نیز در «محک آزمون جمعی» قرار گرفته است.
از سویی رسانهها با عرضه انفجار گونه اطلاعات، تصاویر، خبرها و بیانیهها، دانشها و آمار تلاش میکنند تا بدن ایرانی شده را نسبت به تهدید و خطری که او را در برگرفته حساس، هوشیار و آگاه سازند؛ و از سویی دیگر، همین رسانهها بسیج شدهاند تا او را توانمند ساخته، آموزش داده و روحیه و انرژی عاطفی لازم برای مقاومت و مبارزه با این موقعیت استثنایی را به او اعطا یا القاء کنند.
@younesshokrkhah
🔸کرونا و رسانه؛ نفی خوشبینی، ضرورتِ امید
▫️#پژمان_موسوی
اسفندِ ۹۸ برایمان همنشینِ دو واژه شده است: اضطراب و قرنطینه.
بعضیهامان که امکانش را داریم،تمام وقت در قرنطینه خانگی هستیم و بضیهامان هم که نمیتوانیم، تلاش میکنیم حضورمان خارج از خانه در حداقلیترین شکلِ خود باشد. «اضطراب» اما مشترک است، هم برای خانهنشینان،هم برای شاغلان، هم برای کادر درمانی و پرستاران، هم برای صاحبانِ مشاغلِ آزاد و هم برای مبتلایان.پرسشِ مهم این روزها اما این است که #روزنامهنگاران کجای این معادله قرار دارند؟ #رسانه چه نقش و جایگاهی در روزهای «اضطراب» و «قرنطینه» دارد و #روزنامهنگار چگونه میتواند از ملال و اندوهِ این روزها کم کند و چشماندازی روشن را در مقابل ترسیم نماید؟
به نظر میرسد پاسخ به هر سه این پرسشها، در یک تفاوتگذاری نهفته است، تفاوتی که #روزنامهنگاران و #رسانهها باید ابعاد آن را روشن کرده و تکلیفِ خود را با آنها روشن کنند: تفاوتِ میانِ «خوشبینی» و «امید».
پُر واضح است که آنچه این روزها برخی رسانههای رسمی در تلاشند از #کرونا و آینده آن در ایران برای مردم ترسیم کنند، همراه با چاشنی«خوشبینی» است؛همین هم هست که آن را باور پذیر نکرده و مردم را به سمت سایر مدیومهای #رسانهای هدایت کرده است. مردم در روزهای بحران، #قرنطینه و #اضطراب، بیشتر از سایر زمانها، روی #خبرها حساساند، آنها را از چند کانال دنبال میکنند و تلاش میکنند رسانههای یکسونگر را بایکوت کنند. در یک چنین شرایطی، کم اهمیت جلوه دادنِ کرونا، عادی نشان دادنِ شرایط و القای حسِ خوشبینیِ کاذب، نه تنها بلاهت، که خیانت است. مردم در زمانهی #بحران، توقع دارند رسانهها با آنها صادق باشند، جز #حقیقت را منتشر نکنند و تلاش نکنند با عادی نشان دادنِ شرایط، دامنهی بحران را ناخواسته افزایش دهند.
اما چه تفاوتی است بین «امید» و «خوشبینی»؟ چه فاکتوری، رسانهای که از امید میگوید را متفاوت از رسانهای میکند که خوشبینی را ترویج میکند؟ آیا به واقع فرقی هست بین این دو؟ حتما که تفاوت است بین این دو! تفاوتی از زمین تا آسمان. رسانه خوشبین، دنبالِ «عادی» نشان دادنِ اوضاع است، رسانهای که از امید میگوید اما نمیخواهد به دروغ شرایط را «عادی» نشان دهد؛ رسانه خوشبین تنها به دنبال انتشارِ اظهار نظرهای مقامات مسئول است، رسانهای که از امید میگوید اما کارشناسانِ مستقل را به خدمت میگیرد تا ابعاد بحران را از زوایای مختلف مورد ارزیابی و نقد قرار دهد؛ رسانه خوشبین، همهی واقعیت را با مخاطبِ خویش در میان نمیگذارد، رسانهای که از امید میگوید اما چیزی برای پنهان کردن از مخاطبش ندارد؛ رسانه خوشبین امیدِ کاذب میدهد، رسانهای که از امید میگوید اما با واقعبینی، راههای عبور از بحران را با #مخاطبِ خود در میان میگذارد...
به قولِ «هلن کلر»، امید، نادیده را میبیند، ناملموس را لمس میکند و ناممکن را ممکن میسازد. رسانهای که از امید میگوید هم با طرحِ درست، دقیق و همه جانبهی بحران، مردم را نسبت به آینده و روزهایِ پیشِ رو، امیدوار میکند بیآنکه روزهای پیشِ رو را الزاما نزدیک یا مسیر را بیخطر نشان دهد. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند نباید حقیقت را مدیریت کند، باید حقیقت را بی کم و کاست با مردم در میان بگذارد و وضعیت را آنگونه که هست، تشریح کند. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند رعایت #اصول_بهداشتی چه تاثیری در کنترل بیماری دارد، میداند باید به مخاطبانش هشدار بدهد که در خانه بمانند یا در صورتِ خروج از منزل، چگونه از خود در برابر #ویروس محافظت کنند، این دسته از رسانهها و روزنامهنگارانش اما وضعیت را در بحرانیترین شرایط هم یکسره تیره و تار نمیبیند چرا که میدانند نا امیدی، رخوت میآورد، بیانگیزگی میآورد، توان عبور از بحران را از آدمها سلب میکند و آنها را نسبت به «فردا» ناامید میسازد. رسانهای که از امید میگوید میداند دقیقا از چه چیزی سخن میگوید، میداند همین امید است که میتواند ما را به فردای بهتر برساند، به فردای سلامتی، به فردای عبور از بحران، به فردای بدون کرونا.
▫️روزنامه شرق - ۲۰ اسفند ۹۸
@younesshokrkhah
▫️#پژمان_موسوی
اسفندِ ۹۸ برایمان همنشینِ دو واژه شده است: اضطراب و قرنطینه.
بعضیهامان که امکانش را داریم،تمام وقت در قرنطینه خانگی هستیم و بضیهامان هم که نمیتوانیم، تلاش میکنیم حضورمان خارج از خانه در حداقلیترین شکلِ خود باشد. «اضطراب» اما مشترک است، هم برای خانهنشینان،هم برای شاغلان، هم برای کادر درمانی و پرستاران، هم برای صاحبانِ مشاغلِ آزاد و هم برای مبتلایان.پرسشِ مهم این روزها اما این است که #روزنامهنگاران کجای این معادله قرار دارند؟ #رسانه چه نقش و جایگاهی در روزهای «اضطراب» و «قرنطینه» دارد و #روزنامهنگار چگونه میتواند از ملال و اندوهِ این روزها کم کند و چشماندازی روشن را در مقابل ترسیم نماید؟
به نظر میرسد پاسخ به هر سه این پرسشها، در یک تفاوتگذاری نهفته است، تفاوتی که #روزنامهنگاران و #رسانهها باید ابعاد آن را روشن کرده و تکلیفِ خود را با آنها روشن کنند: تفاوتِ میانِ «خوشبینی» و «امید».
پُر واضح است که آنچه این روزها برخی رسانههای رسمی در تلاشند از #کرونا و آینده آن در ایران برای مردم ترسیم کنند، همراه با چاشنی«خوشبینی» است؛همین هم هست که آن را باور پذیر نکرده و مردم را به سمت سایر مدیومهای #رسانهای هدایت کرده است. مردم در روزهای بحران، #قرنطینه و #اضطراب، بیشتر از سایر زمانها، روی #خبرها حساساند، آنها را از چند کانال دنبال میکنند و تلاش میکنند رسانههای یکسونگر را بایکوت کنند. در یک چنین شرایطی، کم اهمیت جلوه دادنِ کرونا، عادی نشان دادنِ شرایط و القای حسِ خوشبینیِ کاذب، نه تنها بلاهت، که خیانت است. مردم در زمانهی #بحران، توقع دارند رسانهها با آنها صادق باشند، جز #حقیقت را منتشر نکنند و تلاش نکنند با عادی نشان دادنِ شرایط، دامنهی بحران را ناخواسته افزایش دهند.
اما چه تفاوتی است بین «امید» و «خوشبینی»؟ چه فاکتوری، رسانهای که از امید میگوید را متفاوت از رسانهای میکند که خوشبینی را ترویج میکند؟ آیا به واقع فرقی هست بین این دو؟ حتما که تفاوت است بین این دو! تفاوتی از زمین تا آسمان. رسانه خوشبین، دنبالِ «عادی» نشان دادنِ اوضاع است، رسانهای که از امید میگوید اما نمیخواهد به دروغ شرایط را «عادی» نشان دهد؛ رسانه خوشبین تنها به دنبال انتشارِ اظهار نظرهای مقامات مسئول است، رسانهای که از امید میگوید اما کارشناسانِ مستقل را به خدمت میگیرد تا ابعاد بحران را از زوایای مختلف مورد ارزیابی و نقد قرار دهد؛ رسانه خوشبین، همهی واقعیت را با مخاطبِ خویش در میان نمیگذارد، رسانهای که از امید میگوید اما چیزی برای پنهان کردن از مخاطبش ندارد؛ رسانه خوشبین امیدِ کاذب میدهد، رسانهای که از امید میگوید اما با واقعبینی، راههای عبور از بحران را با #مخاطبِ خود در میان میگذارد...
به قولِ «هلن کلر»، امید، نادیده را میبیند، ناملموس را لمس میکند و ناممکن را ممکن میسازد. رسانهای که از امید میگوید هم با طرحِ درست، دقیق و همه جانبهی بحران، مردم را نسبت به آینده و روزهایِ پیشِ رو، امیدوار میکند بیآنکه روزهای پیشِ رو را الزاما نزدیک یا مسیر را بیخطر نشان دهد. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند نباید حقیقت را مدیریت کند، باید حقیقت را بی کم و کاست با مردم در میان بگذارد و وضعیت را آنگونه که هست، تشریح کند. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند رعایت #اصول_بهداشتی چه تاثیری در کنترل بیماری دارد، میداند باید به مخاطبانش هشدار بدهد که در خانه بمانند یا در صورتِ خروج از منزل، چگونه از خود در برابر #ویروس محافظت کنند، این دسته از رسانهها و روزنامهنگارانش اما وضعیت را در بحرانیترین شرایط هم یکسره تیره و تار نمیبیند چرا که میدانند نا امیدی، رخوت میآورد، بیانگیزگی میآورد، توان عبور از بحران را از آدمها سلب میکند و آنها را نسبت به «فردا» ناامید میسازد. رسانهای که از امید میگوید میداند دقیقا از چه چیزی سخن میگوید، میداند همین امید است که میتواند ما را به فردای بهتر برساند، به فردای سلامتی، به فردای عبور از بحران، به فردای بدون کرونا.
▫️روزنامه شرق - ۲۰ اسفند ۹۸
@younesshokrkhah
🔸کار کوه، کوه بودن است
▫️#محمد_کیاسالار
#دنیل_اُفری کتابی دارد که افروز معتمد آن را ترجمه کرده: آنچه شما میگویید، آنچه پزشک میشنود.
دکتر اُفری هم استادیار داخلی دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک است، هم اهل نویسندگی و #روزنامهنگاری. هم در #لنست مقاله دارد، هم در #نیویورکتایمز یادداشت مینویسد.
اُفری میگوید سالهاست بین زبان مردم و زبان پزشکان فاصله افتاده و زیاد پیش میآید که آنها حرف همدیگر را نمیفهمند یا بد متوجه میشوند: ...و با رشد بيشتر علم پزشكي و پيچيدهتر شدن بيماریها، فاصله ميان آنچه بيمار ميگويد و آنچه پزشک میشنود- و برعكس (آنچه پزشک ميگويد و آنچه بیمار میشنود)- چشمگيرتر میشود...
بیشتر پزشکان ایران نه #سلبریتی هستند، نه #رسانهای. نه با #دوربین سر و کار دارند، نه با #میکروفون. سر و کارشان با #بیمار است و #بیمارستان. کتاب و کلاس. مقاله و مطب.
ذهنشان پر است از اعداد و ارقام و درصدهای مربوط به احتمال بقای بیمار پس از ابتلا به بیماری؛ درصدهای خشک و بیروحی که اگر آنها را در همین رسانهٔ ملی از روی کتاب بخوانی، متهم میشوی به بیرحمی و سنگدلی. اگرچه همین #کتابزدگی و #رسانهنشناسی گهگاه لحن برخی پزشکان را ناهمدلانه میکند، اما کیست که نداند آنها از دیروز تا امروز، از #جنگ تا #کرونا، همدلانه خود را سپر مردم کردهاند؟ دستکم کرونا این را نشان داد و رسانهها آن را بازتاب دادند.
این روزها که کرونا پای پزشکان برومند و غیررسانهای را هم به رسانهها باز کرده و هرازگاه مصاحبههای ایشان حاشیهساز میشود، از رسانهایها انتظار همدلی میرود، نه هیاهو. از رسانههایی که خیلی وقت است تکلیفشان را با ایران معلوم کردهاند، انتظاری نیست اما از دلسوزان رسانهای و رسانههای دلسوز انتظار میرود برای امثال خانم دکتر اسدی، آقای دکتر سهرابپور و سایر "سهراب"های این سرزمین که کرونا شب و روزشان را به هم دوخته و این روزها به تعبیر #شمس_لنگرودی، "سربازان سلامت ما" هستند، رستم نشوند؛ که این سهرابکُشی تفاوت چندانی با خودکشی ندارد:
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم؟
برای تمام سربازان سلامت این سرزمین که دل و دعای یک ملت پشت و پناه آنهاست، سلامت و موفقیت آرزو میکنم و امیدوارم آنِ "نیش باید خورد و انگارید نوش" را دریابند و به کوه بودن ادامه دهند:
آنکه کوه نیست
کوه را نشان میدهد
کار کوه، کوه بودن است
@smtumspr
@younesshokrkhah
▫️#محمد_کیاسالار
#دنیل_اُفری کتابی دارد که افروز معتمد آن را ترجمه کرده: آنچه شما میگویید، آنچه پزشک میشنود.
دکتر اُفری هم استادیار داخلی دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک است، هم اهل نویسندگی و #روزنامهنگاری. هم در #لنست مقاله دارد، هم در #نیویورکتایمز یادداشت مینویسد.
اُفری میگوید سالهاست بین زبان مردم و زبان پزشکان فاصله افتاده و زیاد پیش میآید که آنها حرف همدیگر را نمیفهمند یا بد متوجه میشوند: ...و با رشد بيشتر علم پزشكي و پيچيدهتر شدن بيماریها، فاصله ميان آنچه بيمار ميگويد و آنچه پزشک میشنود- و برعكس (آنچه پزشک ميگويد و آنچه بیمار میشنود)- چشمگيرتر میشود...
بیشتر پزشکان ایران نه #سلبریتی هستند، نه #رسانهای. نه با #دوربین سر و کار دارند، نه با #میکروفون. سر و کارشان با #بیمار است و #بیمارستان. کتاب و کلاس. مقاله و مطب.
ذهنشان پر است از اعداد و ارقام و درصدهای مربوط به احتمال بقای بیمار پس از ابتلا به بیماری؛ درصدهای خشک و بیروحی که اگر آنها را در همین رسانهٔ ملی از روی کتاب بخوانی، متهم میشوی به بیرحمی و سنگدلی. اگرچه همین #کتابزدگی و #رسانهنشناسی گهگاه لحن برخی پزشکان را ناهمدلانه میکند، اما کیست که نداند آنها از دیروز تا امروز، از #جنگ تا #کرونا، همدلانه خود را سپر مردم کردهاند؟ دستکم کرونا این را نشان داد و رسانهها آن را بازتاب دادند.
این روزها که کرونا پای پزشکان برومند و غیررسانهای را هم به رسانهها باز کرده و هرازگاه مصاحبههای ایشان حاشیهساز میشود، از رسانهایها انتظار همدلی میرود، نه هیاهو. از رسانههایی که خیلی وقت است تکلیفشان را با ایران معلوم کردهاند، انتظاری نیست اما از دلسوزان رسانهای و رسانههای دلسوز انتظار میرود برای امثال خانم دکتر اسدی، آقای دکتر سهرابپور و سایر "سهراب"های این سرزمین که کرونا شب و روزشان را به هم دوخته و این روزها به تعبیر #شمس_لنگرودی، "سربازان سلامت ما" هستند، رستم نشوند؛ که این سهرابکُشی تفاوت چندانی با خودکشی ندارد:
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم؟
برای تمام سربازان سلامت این سرزمین که دل و دعای یک ملت پشت و پناه آنهاست، سلامت و موفقیت آرزو میکنم و امیدوارم آنِ "نیش باید خورد و انگارید نوش" را دریابند و به کوه بودن ادامه دهند:
آنکه کوه نیست
کوه را نشان میدهد
کار کوه، کوه بودن است
@smtumspr
@younesshokrkhah
🔸قوتهاي جامعه ايراني در برابر کرونا
#محمد_فاضلي
▫️عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
جامعه ايراني مثل همه جوامع، ترکيبي از قوتها و ضعفهاست. من در اين يادداشت ميخواهم شماري از قوتهايش را که در برابر #کرونا آشکار شده است پررنگ کنم.
ميليونها ايراني آزمودهشده در سالهاي تلخ تحريم و فشار اقتصادي، بسيار عقلاني و اخلاقي عمل کردهاند و بسيار آرامتر از مردمان کشورهاي توسعهيافته، در مقابل خطرات ناشي از کرونا، فروشگاهها را غارت نکردهاند و عملاً به جلوگيري از تعميق بحران کمک کردهاند.
سالها سرمايهگذاري در آموزش اگرچه به دليل سياستهاي غلط باعث ارتقاي بهرهوري و رشد اقتصادي نشده، اما امروز در مواجهه با کرونا، جامعهاي با ميليونها دانشآموخته، نوعي نظم دروني در تطبيق يافتن با رعايت ملزومات #بهداشت فردی براي پيشگيري از بيماري نشان ميدهد.
عليرغم سالها سياست غلط #رسانهای و توليد بياعتمادي گسترده، هزاران فعال اجتماعي بسيج شدهاند و با فعلاً صرفنظر کردن از همه کاستيها، ميخواهند جامعه را از دست اين بلا نجات دهند. آنها در #تلگرام مینويسند، ايدهپردازي میکنند، #سمنها و خيريهها را بسيج ميکنند و عملاً ميکوشند ضعفهاي نظام سياسي را جبران کنند.
ميليونها ايراني در آخرين روزهاي سالي بسيار سخت و فرساينده اعتماد و انسجام اجتماعي، از صميم قلب با #کادرهای_درماني همدلي کردهاند و قوت قلب آنها شدهاند. قدرشناسي در اين مقياس سرمايهای براي هر ملتی است.
اگرچه آنها که بهداشت عمومي را رعايت نميکنند، سفر ميروند و در خانه نميمانند به چشم ميآيند؛ اما دهها ميليون ايراني، عليرغم کمبود برخي مواد و وسايل بهداشتي، رعايت بهداشت عمومي، ماندن در خانه و کمک به کنترل #اپيدمی کرونا را انتخاب کردهاند.
دهها ميليون ايراني در #شبکههای_اجتماعی و با هر وسيلهاي که در اختيار دارند، عليرغم فيلترينگ بسيار بسيار غلط تلگرام در اين روزهايي که به تلگرام نياز است، کوشيدهاند ديگران را به رعايت اصول #پيشگيري از کرونا تشويق کنند. بسيج و انسجام عمومي براي رفتار عقلاني در ميليونها ايراني بروز کرده است.
ميليونها ايراني يکصدا شدهاند و از حاکمانشان کارآمدی، شفافيت، صداقت، عقلانيت و جديت بيشتر مطالبه ميکنند. خستگیناپذير اين کار را انجام ميدهند.
ميليونها ايراني بسيار انساندوستانه، راههاي کمک کردن به ضعيفترين اقشار آسيبديده از بيماري کرونا را جستوجو ميکنند. درست است که کردار غيراخلاقي چند محتکر رسانهاي میشود، اما ميليونها ايرانی هم اخلاق انساندوستي را تجربه میکنند.
هزاران تحصيلکرده، مهندس و متخصص در صدد راهاندازي نرمافزارهايي براي کمک به غلبه بر کرونا، رفع مشکلات اقتصادي آسيبديدگان و استفاده از فناوري اطلاعات براي حل مشکل هستند. اين ظرفيت جامعه ايراني است.
جامعه ايراني که هرگز تجربه مواجهه با چنين بحراني را نداشته، صبورانه خود را با آموزش از راه دور، تغيير رفتارهاي سبک زندگي روزانه، مقابله با جهالتهاي گروههاي افراطي، و طيفي از رفتارهاي عقلاني تطبيق ميدهد.
ما هنوز کاستيهاي خودمان را داريم و بهواقع از يک نظام حکمراني شايسته جمعيتي هشتادوچهار ميليون نفري و مناسب زيستن در دنياي مدرن برخوردار نيستيم، اما ما تصوير تاريکي هم نداريم. دهها ميليون ايراني اين روزها در کوران #تحريم، مشکلات اقتصادي سنگين، چشماندازهاي مبهم، کاستيهاي عميق نظام اداري، و کجرفتاريهاي قدرت سياسي، فرهيخته و ميهندوست عمل ميکنند.
اينها قوتهاي جامعه ايراني است. خودمان آنها را ناديده نگيريم، و حاکمان نيز چشم بر اين همه حسن جامعه ايراني نبندند. جامعه ايراني شايسته حکمراني بسيار کارآمدتر، اخلاقيتر و انسانيتري است.
#محمد_فاضلي
▫️عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
جامعه ايراني مثل همه جوامع، ترکيبي از قوتها و ضعفهاست. من در اين يادداشت ميخواهم شماري از قوتهايش را که در برابر #کرونا آشکار شده است پررنگ کنم.
ميليونها ايراني آزمودهشده در سالهاي تلخ تحريم و فشار اقتصادي، بسيار عقلاني و اخلاقي عمل کردهاند و بسيار آرامتر از مردمان کشورهاي توسعهيافته، در مقابل خطرات ناشي از کرونا، فروشگاهها را غارت نکردهاند و عملاً به جلوگيري از تعميق بحران کمک کردهاند.
سالها سرمايهگذاري در آموزش اگرچه به دليل سياستهاي غلط باعث ارتقاي بهرهوري و رشد اقتصادي نشده، اما امروز در مواجهه با کرونا، جامعهاي با ميليونها دانشآموخته، نوعي نظم دروني در تطبيق يافتن با رعايت ملزومات #بهداشت فردی براي پيشگيري از بيماري نشان ميدهد.
عليرغم سالها سياست غلط #رسانهای و توليد بياعتمادي گسترده، هزاران فعال اجتماعي بسيج شدهاند و با فعلاً صرفنظر کردن از همه کاستيها، ميخواهند جامعه را از دست اين بلا نجات دهند. آنها در #تلگرام مینويسند، ايدهپردازي میکنند، #سمنها و خيريهها را بسيج ميکنند و عملاً ميکوشند ضعفهاي نظام سياسي را جبران کنند.
ميليونها ايراني در آخرين روزهاي سالي بسيار سخت و فرساينده اعتماد و انسجام اجتماعي، از صميم قلب با #کادرهای_درماني همدلي کردهاند و قوت قلب آنها شدهاند. قدرشناسي در اين مقياس سرمايهای براي هر ملتی است.
اگرچه آنها که بهداشت عمومي را رعايت نميکنند، سفر ميروند و در خانه نميمانند به چشم ميآيند؛ اما دهها ميليون ايراني، عليرغم کمبود برخي مواد و وسايل بهداشتي، رعايت بهداشت عمومي، ماندن در خانه و کمک به کنترل #اپيدمی کرونا را انتخاب کردهاند.
دهها ميليون ايراني در #شبکههای_اجتماعی و با هر وسيلهاي که در اختيار دارند، عليرغم فيلترينگ بسيار بسيار غلط تلگرام در اين روزهايي که به تلگرام نياز است، کوشيدهاند ديگران را به رعايت اصول #پيشگيري از کرونا تشويق کنند. بسيج و انسجام عمومي براي رفتار عقلاني در ميليونها ايراني بروز کرده است.
ميليونها ايراني يکصدا شدهاند و از حاکمانشان کارآمدی، شفافيت، صداقت، عقلانيت و جديت بيشتر مطالبه ميکنند. خستگیناپذير اين کار را انجام ميدهند.
ميليونها ايراني بسيار انساندوستانه، راههاي کمک کردن به ضعيفترين اقشار آسيبديده از بيماري کرونا را جستوجو ميکنند. درست است که کردار غيراخلاقي چند محتکر رسانهاي میشود، اما ميليونها ايرانی هم اخلاق انساندوستي را تجربه میکنند.
هزاران تحصيلکرده، مهندس و متخصص در صدد راهاندازي نرمافزارهايي براي کمک به غلبه بر کرونا، رفع مشکلات اقتصادي آسيبديدگان و استفاده از فناوري اطلاعات براي حل مشکل هستند. اين ظرفيت جامعه ايراني است.
جامعه ايراني که هرگز تجربه مواجهه با چنين بحراني را نداشته، صبورانه خود را با آموزش از راه دور، تغيير رفتارهاي سبک زندگي روزانه، مقابله با جهالتهاي گروههاي افراطي، و طيفي از رفتارهاي عقلاني تطبيق ميدهد.
ما هنوز کاستيهاي خودمان را داريم و بهواقع از يک نظام حکمراني شايسته جمعيتي هشتادوچهار ميليون نفري و مناسب زيستن در دنياي مدرن برخوردار نيستيم، اما ما تصوير تاريکي هم نداريم. دهها ميليون ايراني اين روزها در کوران #تحريم، مشکلات اقتصادي سنگين، چشماندازهاي مبهم، کاستيهاي عميق نظام اداري، و کجرفتاريهاي قدرت سياسي، فرهيخته و ميهندوست عمل ميکنند.
اينها قوتهاي جامعه ايراني است. خودمان آنها را ناديده نگيريم، و حاکمان نيز چشم بر اين همه حسن جامعه ايراني نبندند. جامعه ايراني شايسته حکمراني بسيار کارآمدتر، اخلاقيتر و انسانيتري است.
🔸اروپا هم خواستار تحریم المپیک زمستانی پکن شد
برخی کشورهای غربی قصد دارند با تحریم دیپلماتیک #المپیک زمستانی پکن پیامی واضح به حاکمان چین بفرستند. دیپلماتهای #آمریکا و #استرالیا در این زمینه پیشگام هستند.
خبرگزاری آلمان میگوید اکنون نیکولا بیر، نایب رئیس پارلمان اروپا از این هم فراتر رفته و تحریم کامل بازیهای المپیک را درخواست کرده است. این سیاستمدار آلمانی از حزب دموکرات آزاد در گفتگو با گروه #رسانهای فونکه گفته است، تحریم دیپلماتیک درخواست شده توسط آمریکا دیر انجام گرفته و این "کمترین" اقدامی است که میتوان از غرب انتظار داشت.
المپیک زمستانی قرار است در ماه فوریه ۲۰۲۲ در چین برگزار شود.
برخی کشورهای غربی قصد دارند با تحریم دیپلماتیک #المپیک زمستانی پکن پیامی واضح به حاکمان چین بفرستند. دیپلماتهای #آمریکا و #استرالیا در این زمینه پیشگام هستند.
خبرگزاری آلمان میگوید اکنون نیکولا بیر، نایب رئیس پارلمان اروپا از این هم فراتر رفته و تحریم کامل بازیهای المپیک را درخواست کرده است. این سیاستمدار آلمانی از حزب دموکرات آزاد در گفتگو با گروه #رسانهای فونکه گفته است، تحریم دیپلماتیک درخواست شده توسط آمریکا دیر انجام گرفته و این "کمترین" اقدامی است که میتوان از غرب انتظار داشت.
المپیک زمستانی قرار است در ماه فوریه ۲۰۲۲ در چین برگزار شود.