#سوال_آیا در ماجرای #سقیفه و در مقابل #غصب_خلافت کسی از #خلافت امام علی علیهالسلام دفاع کرد؟💢⬇️
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب #پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان #سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان #شیعه و #اهل_سنّت، عموم #بنیهاشم و نیز کسانی مانند #بلال_حبشی، #عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان #صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد #علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.
گروه قابلتوجهی از #انصار نیز موضعی مشابه داشتند. #طبری در نقل واقعه #سقیفه میگوید: « #فقالت_الانصار_او_بعض_الانصار، #لا_نبایع_الا_علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با #علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.
#آیتالله_جعفر_سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛ چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: « #ثم_عرَف_أناسٌ_بعدَ_یسیر._هؤلاء #الذین_دارت_علیهم_الرحا_و_أبوا_أن #یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت #نکردند».
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام #علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
کلمات کلیدی:
#بیعت با #ابوبکر، #بیعت_با_علی(ع)، شیعۀ علی.
پینوشتها:
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴.💢
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب #پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان #سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان #شیعه و #اهل_سنّت، عموم #بنیهاشم و نیز کسانی مانند #بلال_حبشی، #عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان #صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد #علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.
گروه قابلتوجهی از #انصار نیز موضعی مشابه داشتند. #طبری در نقل واقعه #سقیفه میگوید: « #فقالت_الانصار_او_بعض_الانصار، #لا_نبایع_الا_علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با #علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.
#آیتالله_جعفر_سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛ چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: « #ثم_عرَف_أناسٌ_بعدَ_یسیر._هؤلاء #الذین_دارت_علیهم_الرحا_و_أبوا_أن #یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت #نکردند».
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام #علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
کلمات کلیدی:
#بیعت با #ابوبکر، #بیعت_با_علی(ع)، شیعۀ علی.
پینوشتها:
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴.💢
ندای اسلام
#سوال_جایگاه_امامت_در_مذهب #شیعه_چیست*؟ #پاسخ💢 امامت هویت بخشِ تشیع و مرز دهنده میان این مذهب و دیگر مذاهب اسلامی است. معروف است که این آموزه اعتقادی از اصول مذهب است* با توجه به فرقه ها و گرایش های گوناگونی که در دین اسلام به وجود آمد، لازم بود که…
#سوال آِیا #بدا در #امامت_امکان دارد*؟
#پاسخ💢
درباره امکان بدا در امامت، دو دیدگاه وجود دارد. برخی آن را پذیرفته اند، اما غالباً آن را رد کرده اند. قائلین به جواز، برای سه امام بدا را ذکر کرده اند. برای نمونه مرحوم دربندی در کتاب اسرار الشهاده قائل به بداء در امامت علی اکبر است که پس از شهادت وی خدا امامت را به امام سجاد (ع) داده است، چنین عقیده ای در باره اسماعیل برادر امام کاظم (ع) و همچنین محمد برادر امام حسن عسگری نیز وجود دارد بدین معنی که قرار بوده (ممکن بوده که امکان امامت در هردو فرزند برابر باشد) که با فوت یکی دیگری به امامت رسیده است. ظاهرا شیخ صدوق از اولین کسانی است که به بداء در امامت پرداخته است ، لیکن به نظر می رسد که دیدگاه شیخ کلینی در اصول کافی در رد بداء در امامت، منطقی تر و درست باشد؛ چراکه با توجه به اخبار و روایات معتبر و متواتری همچون حدیث جابر بدست می آید ، سلاله پاک امامان از پیش مشخص بوده اند و نام تک تک آنها در روایاتی از پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام به ترتیب بیان شده است و عملا شکی در آن باقی نمانده است. بنابراین بدایی در امامت رخ نداده است*
#پاسخ💢
درباره امکان بدا در امامت، دو دیدگاه وجود دارد. برخی آن را پذیرفته اند، اما غالباً آن را رد کرده اند. قائلین به جواز، برای سه امام بدا را ذکر کرده اند. برای نمونه مرحوم دربندی در کتاب اسرار الشهاده قائل به بداء در امامت علی اکبر است که پس از شهادت وی خدا امامت را به امام سجاد (ع) داده است، چنین عقیده ای در باره اسماعیل برادر امام کاظم (ع) و همچنین محمد برادر امام حسن عسگری نیز وجود دارد بدین معنی که قرار بوده (ممکن بوده که امکان امامت در هردو فرزند برابر باشد) که با فوت یکی دیگری به امامت رسیده است. ظاهرا شیخ صدوق از اولین کسانی است که به بداء در امامت پرداخته است ، لیکن به نظر می رسد که دیدگاه شیخ کلینی در اصول کافی در رد بداء در امامت، منطقی تر و درست باشد؛ چراکه با توجه به اخبار و روایات معتبر و متواتری همچون حدیث جابر بدست می آید ، سلاله پاک امامان از پیش مشخص بوده اند و نام تک تک آنها در روایاتی از پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام به ترتیب بیان شده است و عملا شکی در آن باقی نمانده است. بنابراین بدایی در امامت رخ نداده است*
🔰 #سوال_آیا_ذبح_اسلامی_جنایت در حق حیوان است؟
🔹پژوهشها نشان میدهد ذبح اسلامی از مناسبترین و بهترین روش ها برای ذبح حیوانات میباشد. تحقیقات ثابت نموده گوشت حاصل از ذبح اسلامی مقدار هم (heam) و پراکسید پایین تری نسبت به سایر روش ذبح دارد که سبب کاهش اکسایش چربی گوشت میشود. و نیز هرچه اکسایش چربی کم باشد فساد در گوشت نیز پایین تر میشود. یعنی امکان فساد گوشت در ذبح اسلامی به مراتب پایین تر از روشهای دیگر است.
🔸تیز بودن وسیله ای که با آن سر حیوان بریده میشود بسیار مورد تاکید اسلام است و علت آنست که بریدن سر به سرعت انجام شود و حیوان حداقل درد را احساس کند. همچنین دست و پایی که حیوان در موقع ذبح میزند به علت درد نیست؛ بلکه به سبب انقباض و انبساط عضلات و کمبود خون رسانی به ارگانهای بدن میباشد.
🔹دو دانشمند آلمانی به نام #شازل و #هزیم در خصوص مقایسه آستانه درد در دو روش ذبح اسلامی و غیراسلامی تحقیقی انجام دادند که به نتایج قابل توجهی رسیدند. آنها برای این کار چند الکترود در نقاط مختلف جمجمه حیوان قرار دادند؛ بگونهای که سبب دریافت سیگنالهای مغزی حیوان شود. در ادامه ذبح حیوان را با دو روش اسلامی و بی حسی پیش از کشتار با تپانچه انجام دادند. آنها طی ذبح آزمایش ثبت انسفالوگرافی الکتریکی(EEG) و الکترو کاردیو گرافی(ECG) در موقعیت های مختلف مغز و قلب دام بررسی کردند و بیان داشتند:
۱) حیوان در ذبح اسلامی هیچ گونه دردی طی برش سر حس نمیکند.
۲) تشنج حاصل از ذبح اسلامی موجب خروج حداکثر خون از بدن حیوان میشود که به این امر به کیفیت گوشت کمک میکند.
🔸در اسلام تاکید شده است با حیوان مدارا کرده و حیوان را آزار ندهیم. امروزه ثابت شده است هرگونه اذیت برای حیوان اعم از ضرب و شتم، ترساندن، ذبح در برابر حیوان دیگر سبب ترشح #آدرنالین در خون حیوان؛ تخریب گلیکوژن عضلات حیوان؛ کاهش اسید لاکتیک؛ افزایش PH گوشت؛ کاهش کیفیت گوشت و نهایتا موجب فساد زود هنگام گوشت توسط میکروارگانیسم ها میشود.
🔹ذکر نام خداوند قبل از ذبح؛ سبب آرایش مولکولی خاص در محیط شده و نیز رو به قبله بودن حیوان؛ متاثر از میدان مغناطیسی زمین میباشد.
🔸آب دادن قبل از ذبح که مورد تاکید اسلام است امروزه ثابت شده است امکان ایجاد عفونت های میکروبی ثانویه در لاشه حیوان را کاهش میدهد. همچنین نفوذ باکتری های #پاتوژن از روده به عضلات را کاهش میدهد که باعث بهداشت هرچه بیشتر گوشت میشود.
📚منبع: کتاب #اسلام_علمی_ترین_دین_بشریت؛ اثر محمد داود نصیری الحسینی؛ ص ۳۹ تا ۴۴
🔹پژوهشها نشان میدهد ذبح اسلامی از مناسبترین و بهترین روش ها برای ذبح حیوانات میباشد. تحقیقات ثابت نموده گوشت حاصل از ذبح اسلامی مقدار هم (heam) و پراکسید پایین تری نسبت به سایر روش ذبح دارد که سبب کاهش اکسایش چربی گوشت میشود. و نیز هرچه اکسایش چربی کم باشد فساد در گوشت نیز پایین تر میشود. یعنی امکان فساد گوشت در ذبح اسلامی به مراتب پایین تر از روشهای دیگر است.
🔸تیز بودن وسیله ای که با آن سر حیوان بریده میشود بسیار مورد تاکید اسلام است و علت آنست که بریدن سر به سرعت انجام شود و حیوان حداقل درد را احساس کند. همچنین دست و پایی که حیوان در موقع ذبح میزند به علت درد نیست؛ بلکه به سبب انقباض و انبساط عضلات و کمبود خون رسانی به ارگانهای بدن میباشد.
🔹دو دانشمند آلمانی به نام #شازل و #هزیم در خصوص مقایسه آستانه درد در دو روش ذبح اسلامی و غیراسلامی تحقیقی انجام دادند که به نتایج قابل توجهی رسیدند. آنها برای این کار چند الکترود در نقاط مختلف جمجمه حیوان قرار دادند؛ بگونهای که سبب دریافت سیگنالهای مغزی حیوان شود. در ادامه ذبح حیوان را با دو روش اسلامی و بی حسی پیش از کشتار با تپانچه انجام دادند. آنها طی ذبح آزمایش ثبت انسفالوگرافی الکتریکی(EEG) و الکترو کاردیو گرافی(ECG) در موقعیت های مختلف مغز و قلب دام بررسی کردند و بیان داشتند:
۱) حیوان در ذبح اسلامی هیچ گونه دردی طی برش سر حس نمیکند.
۲) تشنج حاصل از ذبح اسلامی موجب خروج حداکثر خون از بدن حیوان میشود که به این امر به کیفیت گوشت کمک میکند.
🔸در اسلام تاکید شده است با حیوان مدارا کرده و حیوان را آزار ندهیم. امروزه ثابت شده است هرگونه اذیت برای حیوان اعم از ضرب و شتم، ترساندن، ذبح در برابر حیوان دیگر سبب ترشح #آدرنالین در خون حیوان؛ تخریب گلیکوژن عضلات حیوان؛ کاهش اسید لاکتیک؛ افزایش PH گوشت؛ کاهش کیفیت گوشت و نهایتا موجب فساد زود هنگام گوشت توسط میکروارگانیسم ها میشود.
🔹ذکر نام خداوند قبل از ذبح؛ سبب آرایش مولکولی خاص در محیط شده و نیز رو به قبله بودن حیوان؛ متاثر از میدان مغناطیسی زمین میباشد.
🔸آب دادن قبل از ذبح که مورد تاکید اسلام است امروزه ثابت شده است امکان ایجاد عفونت های میکروبی ثانویه در لاشه حیوان را کاهش میدهد. همچنین نفوذ باکتری های #پاتوژن از روده به عضلات را کاهش میدهد که باعث بهداشت هرچه بیشتر گوشت میشود.
📚منبع: کتاب #اسلام_علمی_ترین_دین_بشریت؛ اثر محمد داود نصیری الحسینی؛ ص ۳۹ تا ۴۴
#سوال:
💢آیا چنین سخنی که: بعضی از روایت ها و اخبارِ دین ما از طریق منابع اهل سنت می رسد، درست است؟💢
#پاسخ :
اندیشه ها و مطالعات علماء صرفا برگرفته از اساتید و منابع شیعی نبوده بلکه از علماء و منابع اهل سنت نیز بهره می بردند*
لذا گاهی وقتی روایتی قابل پذیرش از اساتید اهل سنت خود نیز می دیدند، آن را ثبت و ضبط می کردند. به عنوان مثال شیخ صدوق، بیش از 250 استاد داشته* بسیاری از اساتید او شیعه بوده اند ولی تعدادی نیز مانند حاکم بیهقی سنی بوده است. شیخ صدوق از بزرگترین محدثان شیعه است و آثار او راهگشا و هدایت بخش شیعه بوده* بنابراین استفاده از روایات اهل سنت موضوعی قابل انکار نیست. اما این که این روایات به چه اندازه است، می توان گفت که این روایات بسیار کم هستند و بسیاری از آن ها سند شیعی نیز دارند. بنابراین چنین موضوعی به معنای زیاد بودن و موثر بودن روایات اهل سنت در منابع حدیثی شیعه نیست*
به عنوان مثال شیخ صدوق از حاکم فقط 3 روایت نقل کرده است. یکی از این روایات چنین است: راوی می گوید از حضرت رضا (علیه السلام) شنیدم در وقتى که مردى از او سؤال کرد که آیا خداوند عالم، تکلیفى به بندگان کرده است که آنها را طاقت نباشد به جای آورند، فرمود که عدل خداوند بالاتر از این نوع تکلیف است. با مراجعه به قرآن مشخص می شود که این حدیث کاملا مطابق با آموزه های الهی ( لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها)
البته هر روایت نیازمند بررسی و تحلیل متنی و سندی*
#پی نوشت:
1- بقره، 286*
💢آیا چنین سخنی که: بعضی از روایت ها و اخبارِ دین ما از طریق منابع اهل سنت می رسد، درست است؟💢
#پاسخ :
اندیشه ها و مطالعات علماء صرفا برگرفته از اساتید و منابع شیعی نبوده بلکه از علماء و منابع اهل سنت نیز بهره می بردند*
لذا گاهی وقتی روایتی قابل پذیرش از اساتید اهل سنت خود نیز می دیدند، آن را ثبت و ضبط می کردند. به عنوان مثال شیخ صدوق، بیش از 250 استاد داشته* بسیاری از اساتید او شیعه بوده اند ولی تعدادی نیز مانند حاکم بیهقی سنی بوده است. شیخ صدوق از بزرگترین محدثان شیعه است و آثار او راهگشا و هدایت بخش شیعه بوده* بنابراین استفاده از روایات اهل سنت موضوعی قابل انکار نیست. اما این که این روایات به چه اندازه است، می توان گفت که این روایات بسیار کم هستند و بسیاری از آن ها سند شیعی نیز دارند. بنابراین چنین موضوعی به معنای زیاد بودن و موثر بودن روایات اهل سنت در منابع حدیثی شیعه نیست*
به عنوان مثال شیخ صدوق از حاکم فقط 3 روایت نقل کرده است. یکی از این روایات چنین است: راوی می گوید از حضرت رضا (علیه السلام) شنیدم در وقتى که مردى از او سؤال کرد که آیا خداوند عالم، تکلیفى به بندگان کرده است که آنها را طاقت نباشد به جای آورند، فرمود که عدل خداوند بالاتر از این نوع تکلیف است. با مراجعه به قرآن مشخص می شود که این حدیث کاملا مطابق با آموزه های الهی ( لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها)
البته هر روایت نیازمند بررسی و تحلیل متنی و سندی*
#پی نوشت:
1- بقره، 286*
#سوال آیا امام علی و دیگر امامان با معاویه و یزید فامیل بودند ؟
💢دو دیدگاه در مورد " #امیه" جد ابوسفیان پدر معاویه وجود دارد . یکی آنکه او را برده ای رومی (و به احتمال زیاد یهودی) می داند که عبدشمس آزادش کرده و به فرزندخواندگی پذیرفته است و دیگری آنکه "امیه" را فرزند عبد شمس می داند که البته دیدگاه اول بسیار مستندتر است .
در صورت پذیرش قول دوم نسبت فامیلی نزدیکی بین امام علی(علیه السلام) و معاویه وجود ندارد.
خلاصه شجره نامه امام علی(علیه السلام) و معاویه:
* عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – ابوطالب – علی(علیه السلام).
* عبدمناف – عبدالشمس – امیه – حرب – صخر (ابوسفیان)- معاویه
#معاویه
💢دو دیدگاه در مورد " #امیه" جد ابوسفیان پدر معاویه وجود دارد . یکی آنکه او را برده ای رومی (و به احتمال زیاد یهودی) می داند که عبدشمس آزادش کرده و به فرزندخواندگی پذیرفته است و دیگری آنکه "امیه" را فرزند عبد شمس می داند که البته دیدگاه اول بسیار مستندتر است .
در صورت پذیرش قول دوم نسبت فامیلی نزدیکی بین امام علی(علیه السلام) و معاویه وجود ندارد.
خلاصه شجره نامه امام علی(علیه السلام) و معاویه:
* عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – ابوطالب – علی(علیه السلام).
* عبدمناف – عبدالشمس – امیه – حرب – صخر (ابوسفیان)- معاویه
#معاویه
👍2
#سوال،
آیا تحمیل #حجاب به مردم، موجب #بیدین_شدن مردم و کنار گذاشتن #حجاب از سوی بسیاری از مردم نشده ؟ درواقع نمیشه گفت که #حجاب_اجباری_موجب_مفسده و #دینزدایی است؟🔰
#پاسخ⬇️
در منطق اسلام، با حاکمیت عقلانیت در شیوۀ ترویج مکتب اسلام مواجه هستیم. در این مکتب، فهم و درک حاکم و عالم اسلامی، از طاقت و تابآوری مکلفین و میزان پذیرش مخاطب، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
بهطور مثال؛ اگر بپذیریم که در اسلام؛ میزان تکلیف بهاندازۀ وُسع و تابآوری مکلف است، اگر بدانیم که بسیاری از احکام تدریجی نازل و ابلاغشده است و اگر در اجتهادِ فقها، اصولی مانند اصل برائت و اصل صحت و... داریم، اگر روایاتی داریم که پیامبر و ائمه علیهمالسلام، مبلغان اسلام را به تمرکز بر بشارت به مردم و نه ترساندن و رماندن سفارش کرده و تأکید کردهاند که مراقب مراتب ایمان سایرین باشیم و باید تلاش کنیم که به نرمی این مراتب را افزایش دهیم، همه این مسائل بیانگر آن است که شارع مقدس (خدا و رسول) به مسئلۀ طاقت و پذیرش اجتماعی و فراری و دلزده نشدن مردم از اصل دین و مکتب اسلام بسیار اهمیت داده است.
در این مورد، سؤال اینجا است که تحمیل حجاب، کجای این عقلانیت و فراری ندادن مردم از دین قرار میگیرد؟ بسیاری معتقد هستند که اگر تحمیل حجاب برای حفظ دین مردم و مقابله با فساد جامعه بوده است نتیجۀ آن باعث دینگریزی مردم و فساد بیشتری شده است.
۱. نمیتوان بهسادگی به این نتیجه رسید که در جامعهای که با رشد و توسعه تکنولوژی و گسترش ارتباطات، بهصورت شبانهروزی در حال بمباران اخلاقی و در معرض انواع محرکهای جنسی است، اگر رعایت پوشش شرعی (آنهم بهصورت حداقلی)، قانونی و الزامی نبود، امروز با بدنه کوچکتر یا بزرگتری از دینداران و بیدینان یا گسترش یا کاهش فساد اخلاقی روبهرو بود.
در واقع آیا میتوانیم مطمئن شویم که اگر پس از انقلاب اسلامی، با آزادی حجاب و پوششِ بدن زنان و مردان مواجه بودیم و مردم در محیطهای آنچنانی به فعالیتهای اجتماعی میپرداختند، آمار و جمعیت افراد مذهبی و مقید و میزان فساد و انحراف اخلاقی در جامعه وضعیت بهتری داشت؟
۲. همچنین نمیتوان بهسادگی نتیجه گرفت که تنها دلیل و لااقل دلیل اصلی دلزدگی بخش بزرگی از جامعه از دین و مذهب، ناشی از حجاب اجباری است. این امر به معنای نادیده گرفتن عوامل بسیار مؤثری چونان، ضعف و انحراف در تبلیغات دینی، تبلیغات گسترده و پیچیدۀ ضد دینی، اثرات محیطی و تربیتی، سوء مدیریت بخشی از مسئولان، آسیبهای سیاسی و اقتصادی در نظام دینی و ضعف و سستی اخلاقی و ایمانی برخی از افراد است.
۳. این قاعده (تحمیل مساوی با دینگریزی) را میتوان به سایر و حتی تمام تکالیف الهی و شرعی سرایت داد. مگر در زمان پیامبر و امام علی علیهماالسلام، حدود الهی با قاطعیت اجرا نمیشد؟ مگر شلاق زدن زانی و شرابخوار و... موجب خشم و دینگریزی عدهای نبود. سرایت به تمام تکالیف الهی، یعنی اگر حتی تحمیل حکومتی و قانونی را هم کنار بگذاریم، مگر اینگونه نیست که دینی که حکم هرگونه میخواری و روابط نامشروع و ترک حجاب و نماز و روزه و حج و خمس را بیاهمیت بداند، امربهمعروف و نهی از منکر را تعطیل کند و کاری به کار کسی نداشته باشد، کسی را با هر فسادی قضاوت نکند و فاسق نداند و صرفاً خواهان دل و نیتی پاک و انسانی باشد که بدخواه کسی نیست و به فقرا کمک میکند و از کسی دزدی نمیکند و کسی را آزار نمیدهد، چقدر محبوب و قابل ترویج است؟ بهعبارتدیگر چنین دینی نمیتواند موجب رونق چند برابری دین اسلام در ایران و سراسر جهان شود؟ قرار نیست به هر قیمتی همه راضی و خوشحال باشند.
مگر اینگونه نیست که اجرای احکام شریعت و عدالت و عمل قاطع به دستورات اسلامی، حتی انسان بزرگی مانند علی علیهالسلام را نزد بخش بزرگی از جهان اسلام و مردمان دوران خود، منفور و منزوی میسازد؟ مگر بسیاری از انبیای الهی به همین دلیل، مانند لوط و نوح و یونس و... از جامعه منزوی و طرد و حتی از سوی مردم سنگباران و مورد قتل واقع نشدند؟ پس اینگونه نیست که در هرجایی با معیار خوشآمد افراد بخواهیم با شریعت مواجه شویم.
۴. قرار است دین موجب رشد و ترقی و سلامت جامعه، البته با معیارهای الهی گردد. اگر به این دلیل که اجرای هر بخشی از دین، فلان گروه را زده و فراری میکند، بخشهایی از دین را کنار بگذاریم، از دین، یک شیر بیشکم و یال و دم میماند. چیزی شبیه دینداری بسیاری از کشورهای بهظاهر اسلامی که هرگونه فساد و خلاف شرعی در آن رایج است و گاهی تنها اثری که از شرع مقدس اسلام باقیمانده است، اسامی اسلامی افراد است. در منابع اسلامی هم بسیار تأکید شده است که نباید دین خدا را با میل دیگران تغییر داد. 💢
#ادامه_دارد⬇️
آیا تحمیل #حجاب به مردم، موجب #بیدین_شدن مردم و کنار گذاشتن #حجاب از سوی بسیاری از مردم نشده ؟ درواقع نمیشه گفت که #حجاب_اجباری_موجب_مفسده و #دینزدایی است؟🔰
#پاسخ⬇️
در منطق اسلام، با حاکمیت عقلانیت در شیوۀ ترویج مکتب اسلام مواجه هستیم. در این مکتب، فهم و درک حاکم و عالم اسلامی، از طاقت و تابآوری مکلفین و میزان پذیرش مخاطب، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
بهطور مثال؛ اگر بپذیریم که در اسلام؛ میزان تکلیف بهاندازۀ وُسع و تابآوری مکلف است، اگر بدانیم که بسیاری از احکام تدریجی نازل و ابلاغشده است و اگر در اجتهادِ فقها، اصولی مانند اصل برائت و اصل صحت و... داریم، اگر روایاتی داریم که پیامبر و ائمه علیهمالسلام، مبلغان اسلام را به تمرکز بر بشارت به مردم و نه ترساندن و رماندن سفارش کرده و تأکید کردهاند که مراقب مراتب ایمان سایرین باشیم و باید تلاش کنیم که به نرمی این مراتب را افزایش دهیم، همه این مسائل بیانگر آن است که شارع مقدس (خدا و رسول) به مسئلۀ طاقت و پذیرش اجتماعی و فراری و دلزده نشدن مردم از اصل دین و مکتب اسلام بسیار اهمیت داده است.
در این مورد، سؤال اینجا است که تحمیل حجاب، کجای این عقلانیت و فراری ندادن مردم از دین قرار میگیرد؟ بسیاری معتقد هستند که اگر تحمیل حجاب برای حفظ دین مردم و مقابله با فساد جامعه بوده است نتیجۀ آن باعث دینگریزی مردم و فساد بیشتری شده است.
۱. نمیتوان بهسادگی به این نتیجه رسید که در جامعهای که با رشد و توسعه تکنولوژی و گسترش ارتباطات، بهصورت شبانهروزی در حال بمباران اخلاقی و در معرض انواع محرکهای جنسی است، اگر رعایت پوشش شرعی (آنهم بهصورت حداقلی)، قانونی و الزامی نبود، امروز با بدنه کوچکتر یا بزرگتری از دینداران و بیدینان یا گسترش یا کاهش فساد اخلاقی روبهرو بود.
در واقع آیا میتوانیم مطمئن شویم که اگر پس از انقلاب اسلامی، با آزادی حجاب و پوششِ بدن زنان و مردان مواجه بودیم و مردم در محیطهای آنچنانی به فعالیتهای اجتماعی میپرداختند، آمار و جمعیت افراد مذهبی و مقید و میزان فساد و انحراف اخلاقی در جامعه وضعیت بهتری داشت؟
۲. همچنین نمیتوان بهسادگی نتیجه گرفت که تنها دلیل و لااقل دلیل اصلی دلزدگی بخش بزرگی از جامعه از دین و مذهب، ناشی از حجاب اجباری است. این امر به معنای نادیده گرفتن عوامل بسیار مؤثری چونان، ضعف و انحراف در تبلیغات دینی، تبلیغات گسترده و پیچیدۀ ضد دینی، اثرات محیطی و تربیتی، سوء مدیریت بخشی از مسئولان، آسیبهای سیاسی و اقتصادی در نظام دینی و ضعف و سستی اخلاقی و ایمانی برخی از افراد است.
۳. این قاعده (تحمیل مساوی با دینگریزی) را میتوان به سایر و حتی تمام تکالیف الهی و شرعی سرایت داد. مگر در زمان پیامبر و امام علی علیهماالسلام، حدود الهی با قاطعیت اجرا نمیشد؟ مگر شلاق زدن زانی و شرابخوار و... موجب خشم و دینگریزی عدهای نبود. سرایت به تمام تکالیف الهی، یعنی اگر حتی تحمیل حکومتی و قانونی را هم کنار بگذاریم، مگر اینگونه نیست که دینی که حکم هرگونه میخواری و روابط نامشروع و ترک حجاب و نماز و روزه و حج و خمس را بیاهمیت بداند، امربهمعروف و نهی از منکر را تعطیل کند و کاری به کار کسی نداشته باشد، کسی را با هر فسادی قضاوت نکند و فاسق نداند و صرفاً خواهان دل و نیتی پاک و انسانی باشد که بدخواه کسی نیست و به فقرا کمک میکند و از کسی دزدی نمیکند و کسی را آزار نمیدهد، چقدر محبوب و قابل ترویج است؟ بهعبارتدیگر چنین دینی نمیتواند موجب رونق چند برابری دین اسلام در ایران و سراسر جهان شود؟ قرار نیست به هر قیمتی همه راضی و خوشحال باشند.
مگر اینگونه نیست که اجرای احکام شریعت و عدالت و عمل قاطع به دستورات اسلامی، حتی انسان بزرگی مانند علی علیهالسلام را نزد بخش بزرگی از جهان اسلام و مردمان دوران خود، منفور و منزوی میسازد؟ مگر بسیاری از انبیای الهی به همین دلیل، مانند لوط و نوح و یونس و... از جامعه منزوی و طرد و حتی از سوی مردم سنگباران و مورد قتل واقع نشدند؟ پس اینگونه نیست که در هرجایی با معیار خوشآمد افراد بخواهیم با شریعت مواجه شویم.
۴. قرار است دین موجب رشد و ترقی و سلامت جامعه، البته با معیارهای الهی گردد. اگر به این دلیل که اجرای هر بخشی از دین، فلان گروه را زده و فراری میکند، بخشهایی از دین را کنار بگذاریم، از دین، یک شیر بیشکم و یال و دم میماند. چیزی شبیه دینداری بسیاری از کشورهای بهظاهر اسلامی که هرگونه فساد و خلاف شرعی در آن رایج است و گاهی تنها اثری که از شرع مقدس اسلام باقیمانده است، اسامی اسلامی افراد است. در منابع اسلامی هم بسیار تأکید شده است که نباید دین خدا را با میل دیگران تغییر داد. 💢
#ادامه_دارد⬇️
﷽
⏺ امام خمینی درباره اهمیت ولایت فقیه می فرماید:
✍🏻 «به حرفهاى آنهايى كه بر خلاف مسير اسلام هستندوخودشان را روشنفكرحساب مى كنندومى خواهند ولايت فقيه را قبول نكنند [اعتنا نكنيد] اگر چنانچه فقيه در كار نباشد، ولايت فقيه دركار نباشد، طاغوت است.ياخدا،ياطاغوت، يا خداست، يا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئيس جمهور بانصب فقيه نباشد،غيرمشروع است. وقتى غير مشروع شد،طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتى از بين مى رود كه به امر خداى تبارك و تعالى يك كسى نصب بشود.»
📚صحيفه امام، 22جلد، ج10 ؛ ص221
✅ کسی که ولایت فقیه _ که فرعی از امامت اهل بیت علیهم السلام است _ راقبول نکند،طاغوت است پس به طریق اولی هرکسی که ولایت سیاسی ائمه علیهم السلام راقبول نکند، طاغوت است.
✍🏻 #سوال: آیا مدعیان وحدت نامنضبط، قائل به طاغوت بودن بنی امیه،بنی عباس، فلان وفلان هستند یاخیر؟
باوجودطاغوت بودن مخالفان ولایت فقیه وولایت اهل بیت علیهم السلام، شماوحدت باطواغیت ومن تبعهم را چگونه تفسیر می کنید؟دراین صورت، وحدت حکم اولی است؟ حکم ثانوی یا ...
#ولایت_فقیه
#طاغوت
#وحدت
⏺ امام خمینی درباره اهمیت ولایت فقیه می فرماید:
✍🏻 «به حرفهاى آنهايى كه بر خلاف مسير اسلام هستندوخودشان را روشنفكرحساب مى كنندومى خواهند ولايت فقيه را قبول نكنند [اعتنا نكنيد] اگر چنانچه فقيه در كار نباشد، ولايت فقيه دركار نباشد، طاغوت است.ياخدا،ياطاغوت، يا خداست، يا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئيس جمهور بانصب فقيه نباشد،غيرمشروع است. وقتى غير مشروع شد،طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتى از بين مى رود كه به امر خداى تبارك و تعالى يك كسى نصب بشود.»
📚صحيفه امام، 22جلد، ج10 ؛ ص221
✅ کسی که ولایت فقیه _ که فرعی از امامت اهل بیت علیهم السلام است _ راقبول نکند،طاغوت است پس به طریق اولی هرکسی که ولایت سیاسی ائمه علیهم السلام راقبول نکند، طاغوت است.
✍🏻 #سوال: آیا مدعیان وحدت نامنضبط، قائل به طاغوت بودن بنی امیه،بنی عباس، فلان وفلان هستند یاخیر؟
باوجودطاغوت بودن مخالفان ولایت فقیه وولایت اهل بیت علیهم السلام، شماوحدت باطواغیت ومن تبعهم را چگونه تفسیر می کنید؟دراین صورت، وحدت حکم اولی است؟ حکم ثانوی یا ...
#ولایت_فقیه
#طاغوت
#وحدت
👎1🤮1🖕1
#سوال 💢آیا اهلبیت بعد از امام علی به ظلمی که بر حضرت زهرا شد اشاره کردهاند؟ اولین منابعی این موضوع کداماند؟ 💢
#پس_از_رحلت_رسول_خدا_صلیالله علیه وآله حوادث تلخی برای اهلبیت آن حضرت اتفاق افتادازجمله هجوم به خانه امیرالمؤمنین علیهالسلام که در این هجوم حضرت زهراسلاماللهعلیها مجروح شده ومدتی کوتاه پس ازآن به شهادت رسیدموضعگیری تهاجمی درمقابل این مسائل به دلیل نوپابودن اسلام واهمیت حفظ آن دربرابر خطرات وتهدیدهای خارجی،امری حساس بود؛از سویی دیگرسیاست اهلبیت علیهمالسلام درتمام دوران ۲۵۰ ساله بعدازرحلت پیامبراکرم صلیالله علیه وآله این بودکه نگذارند اخباراین حوادث تلخ ازحافظه تاریخی مسلمانان بهویژه شیعیان پاک شود.بر همین مبناوباملاحظه شرایط سیاسی واجتماعی که درطول این دوران بر جامعه حاکم بودگزارشهای تاریخی مربوط به این حوادث تلخ رابازگو میکردند.درادامه به چگونگی بازگو کردن اخبار هجوم به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها درکلام اهلبیت علیهمالسلام و شیعیان در عصر حضور امامان معصوم علیهمالسلام خواهیم پرداخت.
گزارشهای متعددی در منابع به نقل از اهلبیت علیهمالسلام دال بر حوادث بعد از رحلت پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و هجوم به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها و جراحت حضرت در نتیجه این هجوم نقل شده است؛ که بهتناسب این نوشته چند نمونه از این گزارشها بیان خواهد شد و در ادامه درباره اولین نوشتهای که در قرن اول هجری، حوادث بعد از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را ثبت کرده است بیان خواهد داشت.
در این قسمت بهعنوان نمونه دو گزارش از امامان بعد از حضرت علی علیهالسلام در مورد چگونگی مجروح شدن حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در جریان هجوم به خانه ایشان را بیان میکنیم.
در گزارشی امام حسن علیهالسلام رو به مُغَیره بن شعبه یکی از کسانی که در جریان هجوم شرکت داشت یادآور شدند که تو کسی بودی که صورت مادر ما را مورد ضرب و شتم قرار دادی.(۱)
همچنین امام صادق علیهالسلام در روایتی علت شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها راضرباتی میداندکه قنفذ غلام عمربن خطاب در جریان هجوم به پهلوی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها واردکردکه درنتیجۀ آن، پهلوی حضرت شکست و فرزند ایشان سقط شد.(۲)
امااولین نوشتهای که حوادث تلخ بعد از رحلت رسول خدا صلیالله علیه و آله را بازگو کرده است کتاب سُلَیم بن قیس بودسلیم دو سال پیش از هجرت دیده به جهان گشوده و در دوران خلافت عُمَر در عهد جوانی به مدینه آمد.سلیم دراین دوره از زندگیاش بیشتر به دنبال ثبت و ضبط ماجرای سقیفه وهفدک و حوادث پیرامون آن بوده است وبعدازقتل عثمان وزمانی که امیرالمؤمنین علیهالسلام به خلافت میرسد،سلیم ازیاران آن حضرت و شاهد و ثبتکننده مستقیم وقایع و جنگها و گفتههای اوبودوآنگاهکه حضرت به شهادت میرسدوامویان حکومت را به دست میگیرند،سلیم در عین همراهی باامامان بعدی، زجمله شیعیانی که موردغضب وتعقیب امویان قرارمی گیرد.تعقیبی که سرانجام ودرزمان امارت حجاج بن یوسف ثقفی بر عراق، موجب هجرت سلیم به شهری در فارس شد و در همان جا نیز درگذشت.(۳) شیخ طوسی درباره شخصیت سلیم آورده است: وی ازصحابه امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر علیهمالسلام بوده است.(۴) آنچه در توضیح شخصیت سلیم بن قیس گذشت سبب شد که کتاب وی موردتوجه شیعیان درقرون متعدد تاریخی باشد.البته کتاب ایشان در ادوار مختلف تاریخی دچار تحریفاتی شد،امادراینکه این کتاب بازگوکننده حوادث تلخ بعد ازگت
رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله بهخصوص در قرون اولیه اسلامی بوده تردیدی نیست و لذا در چاپ جدید با تحقیق محمدباقرزنجانی تلاش کرده نسخههای مختلف این کتاب را مشاهده کندومتن راباتوجه به نسخههای متفاوت بنگاردعلاوه بر این،درچاپ جدید تلاش شده،روایات سلیم که درکتابهای دیگران آمده،نیزجمعآوری شودوباذکر منابع دیگر که این احادیث را آوردهاند، توثیقی برای روایات سلیم گردآوری گردد.(۵)
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
۱-کتاب سلیم بن قیس تحقیق محمدباقرزنجانی. ۲-کتاب مأساة الزهراءنوشته علامه سیدجعفرمرتضی عاملی؛این کتاب توسط محمدسپهری باعنوان«رنجهای حضرت زهراسلامالله علیها» درسال۱۳۸۰ش ترجمه ومنتشرشد.
کلمات کلیدی:هجوم به خانه حضرت زهرا سلامالله علیها،سلیم به قیس، حوادث بعدازرحلت پیامبر اعظم صلیالله علیه وآله.
#پانویس:🔰
1) طبرسی،احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۲۷۷.
2)طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامه،ص۱۳۴.3)هلالی،سلیم بن قیس، اسرار آل محمد،ص۱۷؛سبحانی،محمدتقی، «گامی دیگردرشناسایی واحیای کتاب سلیم بن قیس هلالی»،ص۲۰.
4)طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ص۶۶ و ۹۴ و ۱۰۱ و ۱۰۴ و ۱۳۶.
#پس_از_رحلت_رسول_خدا_صلیالله علیه وآله حوادث تلخی برای اهلبیت آن حضرت اتفاق افتادازجمله هجوم به خانه امیرالمؤمنین علیهالسلام که در این هجوم حضرت زهراسلاماللهعلیها مجروح شده ومدتی کوتاه پس ازآن به شهادت رسیدموضعگیری تهاجمی درمقابل این مسائل به دلیل نوپابودن اسلام واهمیت حفظ آن دربرابر خطرات وتهدیدهای خارجی،امری حساس بود؛از سویی دیگرسیاست اهلبیت علیهمالسلام درتمام دوران ۲۵۰ ساله بعدازرحلت پیامبراکرم صلیالله علیه وآله این بودکه نگذارند اخباراین حوادث تلخ ازحافظه تاریخی مسلمانان بهویژه شیعیان پاک شود.بر همین مبناوباملاحظه شرایط سیاسی واجتماعی که درطول این دوران بر جامعه حاکم بودگزارشهای تاریخی مربوط به این حوادث تلخ رابازگو میکردند.درادامه به چگونگی بازگو کردن اخبار هجوم به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها درکلام اهلبیت علیهمالسلام و شیعیان در عصر حضور امامان معصوم علیهمالسلام خواهیم پرداخت.
گزارشهای متعددی در منابع به نقل از اهلبیت علیهمالسلام دال بر حوادث بعد از رحلت پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و هجوم به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها و جراحت حضرت در نتیجه این هجوم نقل شده است؛ که بهتناسب این نوشته چند نمونه از این گزارشها بیان خواهد شد و در ادامه درباره اولین نوشتهای که در قرن اول هجری، حوادث بعد از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را ثبت کرده است بیان خواهد داشت.
در این قسمت بهعنوان نمونه دو گزارش از امامان بعد از حضرت علی علیهالسلام در مورد چگونگی مجروح شدن حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در جریان هجوم به خانه ایشان را بیان میکنیم.
در گزارشی امام حسن علیهالسلام رو به مُغَیره بن شعبه یکی از کسانی که در جریان هجوم شرکت داشت یادآور شدند که تو کسی بودی که صورت مادر ما را مورد ضرب و شتم قرار دادی.(۱)
همچنین امام صادق علیهالسلام در روایتی علت شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها راضرباتی میداندکه قنفذ غلام عمربن خطاب در جریان هجوم به پهلوی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها واردکردکه درنتیجۀ آن، پهلوی حضرت شکست و فرزند ایشان سقط شد.(۲)
امااولین نوشتهای که حوادث تلخ بعد از رحلت رسول خدا صلیالله علیه و آله را بازگو کرده است کتاب سُلَیم بن قیس بودسلیم دو سال پیش از هجرت دیده به جهان گشوده و در دوران خلافت عُمَر در عهد جوانی به مدینه آمد.سلیم دراین دوره از زندگیاش بیشتر به دنبال ثبت و ضبط ماجرای سقیفه وهفدک و حوادث پیرامون آن بوده است وبعدازقتل عثمان وزمانی که امیرالمؤمنین علیهالسلام به خلافت میرسد،سلیم ازیاران آن حضرت و شاهد و ثبتکننده مستقیم وقایع و جنگها و گفتههای اوبودوآنگاهکه حضرت به شهادت میرسدوامویان حکومت را به دست میگیرند،سلیم در عین همراهی باامامان بعدی، زجمله شیعیانی که موردغضب وتعقیب امویان قرارمی گیرد.تعقیبی که سرانجام ودرزمان امارت حجاج بن یوسف ثقفی بر عراق، موجب هجرت سلیم به شهری در فارس شد و در همان جا نیز درگذشت.(۳) شیخ طوسی درباره شخصیت سلیم آورده است: وی ازصحابه امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر علیهمالسلام بوده است.(۴) آنچه در توضیح شخصیت سلیم بن قیس گذشت سبب شد که کتاب وی موردتوجه شیعیان درقرون متعدد تاریخی باشد.البته کتاب ایشان در ادوار مختلف تاریخی دچار تحریفاتی شد،امادراینکه این کتاب بازگوکننده حوادث تلخ بعد ازگت
رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله بهخصوص در قرون اولیه اسلامی بوده تردیدی نیست و لذا در چاپ جدید با تحقیق محمدباقرزنجانی تلاش کرده نسخههای مختلف این کتاب را مشاهده کندومتن راباتوجه به نسخههای متفاوت بنگاردعلاوه بر این،درچاپ جدید تلاش شده،روایات سلیم که درکتابهای دیگران آمده،نیزجمعآوری شودوباذکر منابع دیگر که این احادیث را آوردهاند، توثیقی برای روایات سلیم گردآوری گردد.(۵)
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
۱-کتاب سلیم بن قیس تحقیق محمدباقرزنجانی. ۲-کتاب مأساة الزهراءنوشته علامه سیدجعفرمرتضی عاملی؛این کتاب توسط محمدسپهری باعنوان«رنجهای حضرت زهراسلامالله علیها» درسال۱۳۸۰ش ترجمه ومنتشرشد.
کلمات کلیدی:هجوم به خانه حضرت زهرا سلامالله علیها،سلیم به قیس، حوادث بعدازرحلت پیامبر اعظم صلیالله علیه وآله.
#پانویس:🔰
1) طبرسی،احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۲۷۷.
2)طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامه،ص۱۳۴.3)هلالی،سلیم بن قیس، اسرار آل محمد،ص۱۷؛سبحانی،محمدتقی، «گامی دیگردرشناسایی واحیای کتاب سلیم بن قیس هلالی»،ص۲۰.
4)طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ص۶۶ و ۹۴ و ۱۰۱ و ۱۰۴ و ۱۳۶.