ارزیابی شتابزده
13.9K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
✍️کرونا و برنی سندرز

🖊محمدرضا اسلامی

🔹در متن هیاهوی اخبار #کرونا و نگرانیهای جهانی درباره این ویروس، یک اتفاق بدِ دیگر بی سر و صدا در ایالات متحده (متحده؟) آمریکا در حال رخ دادن است:
بزرگان و زعمای حزب دموکرات «در میان خود» تصمیم گرفتند که پیش از مقابله با ویروس ترامپ، باید ویروس برنی سندرز را ریشه کن کنند.

🔹بزرگان قوم، درست در زمانی که کمپینِ انتخاباتی برنی سندرز به یک لحظه یا "آنِ" تاریخی نزدیک شده بود، (همان که
Momentum
خطابش می کنند) تصمیم گرفتند «گفتمان سندرز» را از ریشه و بنیان، برکنند و گویی که در این اشتباهِ خود، در حال موفق شدن هستند.

🔹عجب که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم!
مرحوم شهریار در چند بیت زیبا، تعجّب و حیرت خودش را از خودش، بیان می کند با این تعبیر: «عجب! که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم». این مصرع شهریار، شرح احوال بزرگانِ قوم دموکرات است؛ همان اشتباهِ چهار سال پیش را یکبار دیگر تَکرار کردند. گویی برای بخشی از تفکر دموکرات، قابل تجسم/پذیرش است که رهبریِ کشور در دست پدیده حیرت آوری مانند دونالد ترامپ کازینودار باشد ولی تصورِ نشستن فرد متعادل و موجّهی مانند برنی سندرز بر صندلی ریاست جمهوری، «امرِ محال» است.

اما چرا چنین است؟

✔️🔷خلاصه ماجراها تا امروز
تا این لحظه (سه شنبه شب، دهم مارس) روند اتفاقات به این شکل بود: در زمانی که از میان دموکراتها بیش از ده کاندیدای ریاست جمهوری برخاسته بود، اقبال و توجه ویژه ای در میان مردم (و خصوصا جوانان) به برنی سندرز در حالِ شکلگیری بود. اما درست در دقایق آخر (و پیش از سه شنبه بزرگ انتخابات پرایمری)، یک تصمیم/معامله داخلی شکل گرفت که بخش مهمی از کاندیداها به نفع "جو بایدن" کنار کشیدند (افرادی همچون پیت بوتجج و امی‌کلوبوچار). این باعث شد تا سرریز آرایِ آن کاندیداها به سبد رای عالیجناب جو بایدن ریخته شود و به یکباره برنی سندرز (که در مسیرِ اقبال بود) در معرض شکست قرار بگیرد.

✔️🔷امشب سندرز ایالت مهم میشیگان را باخت. در ایالت مهم واشنگتن اما شانه به شانه جو بایدن در حال حرکت است (تصویر زیر). هر یک از این دو رقیب برای اینکه کاندیدای نهایی حزب دموکرات شود، نیاز به کسب #دلیگیت (تعداد لازم نماینده) در انتخابات داخلی دارد که تا این لحظه این خلاصه آرا است:
▪️- جو بایدن: 820 دلیگیت
▪️- برنی سندرز: 662 دلیگیت

این نشان می دهد که روند امور به سمت شکست نهاییِ برنی سندرز در حال جلو رفتن است. اخبار و توجه بخش مهمی از جامعه (و دنیا) به سمت موضوع #ویروس #کرونا جلب شده است و در این میانه زعمای قوم دموکرات خوشحالند که تا زدنِ ریشه ی سندرز، چند قدمی بیش، باقی نمانده است.

✔️🔷 اشتباه دموکراتها در کجاست؟
بزرگان دموکرات، نوبت قبل پشت سر هیلاری کلینتن جمع شدند و در حالی که اساسا خانواده کلینتن در میان مردم خوشنام نبودند ولی تخم مرغهای خود را در سبد هیلاری قرار دادند. هنوز سابقه بدنامی «بیل» کلینتون در خاطره ها بود و خودِ هیلاری هم به رغم شخصیت نسبتا مستقلش از بیل، محبوبِ اذهان جمعی نبود. برنی سندرز در حالی که می توانست چهره ای باشد که حریف جدی دونالد ترامپ تلقی شود، ولی در میان دموکراتها، جدی تلقی نشد و کار آن شد که نباید می شد.

ترامپ رای آورد در حالی که بزرگان دموکرات، اوایل کار، حضور ترامپ را چیزی در حد «شوخی» می انگاشتند! اما #ترامپ به رغم تمام نقاط ضعف شخصیتش، برای بخش مهمی از جامعه، مقبولتر از «سیاسیون بدنام» بود.

این بار هم دموکراتها، گمان می کنند که جو بایدن (که بدنامی رانتخواری پسر ژن خوبش در اذهان هست) می تواند حریف ترامپ شود حال آنکه دوباره فرد موجه و متعادلی همچون سندرز را «نادیده» می گیرند. اما چرا چنین است؟

✔️🔷سندرز صدایی است که در آمریکا نباید بلند شود؟
برنی سندرز، پرچمِ یک گفتمان است. گفتمانی که انگار همه تلاشها بر آن است تا که صدایش در آمریکا بلند نشود. آمریکا سرزمین «فردگرایی» (ایندویجوالیسم) است و سالها پس از #آبراهام_لینکلن، سندرز، پیرمردی است که عمری را در این راه تلف کرده که بگوید: ایهاالناس، فردگرایی به این روش و سیاق ما آمریکایی ها، اشتباه است. ایهاالناس، بیمه درمانیِ ما، ساختار آموزش عالیِ ما، اینها «مایه شرم» است. فکری بایدمان کرد؛ بازنگری ای لازممان است.
...
اما این صدا، باید خفه شود.
این صدا انگار پنجاه سال زودتر از زمان خود برخاسته است. پیرمرد، عمری را در این مسیر گذرانیده. این بار هم با تمام قوا، در هفتادوهفت سالگی، به میدان آمد. اما امشب، دهم مارس، در متن اخبار جهانی #کرونا، صدای پیرمرد در حال خاموش شدن است. این آخرین شانس انتخابات ریاست جمهوری، با گاوبندی داخلی بزرگان دموکرات بر سر جو بایدن (پدرِ ژنِ خوب)، از دست رفت. امشب، شبِ جشن #فاکس_نیوز بود؛ جشنی که هزینه هایش را #سی_ان_ان پرداخت کرده بود!

* این یادداشت در خبرآنلاین
t.iss.one/solseghalam
رییس دانشگاه هاروارد و همسرش هم به کرونا مبتلا شدند🔻

📌در میان دانشگاههای برتر دنیا (که به رقابتی سخت و استانداردهای سختگیرانه مدیریت می شوند) سالهاست که "هاروارد" یکی از #دانشگاههای_برتر محسوب می شود. دانشگاهی که در تولید علم و اختراع و اکتشاف، کارهای بزرگی در کارنامه خود دارد.
دانشگاهی که مغناطیسِ جذب نخبگان علمی دنیاست.

امروز اعلام شد که رئیس دانشگاه هاروارد و همسرش هم به ویروس کرونا مبتلا شده اند و تست آنها مثبت اعلام شده است.

انگار به نحوی نمادین این ویروس، بزرگان و سکّانداران علم و تکنولوژی را هم به زانو در آورده است. هاروارد مهد تکنولوژی است و امروز #کرونا ، انسانِ کوشا در وادیِ تولید علم را به وادیِ حیرت کشانده است.

دانشگاهی که برترین متخصصان علم پزشکی و برترین دانشمندان و محققان را در اتاقهای خود دارد، امروز باید به فکر درمان ریاست دانشگاه باشد.

هیچ مرز و قلعه و قلّه رفیعِ تمدن بشری نیست که این #ویروس از آن عبور نکرده باشد و انسانِ بالنده را ، زمینگیر نکرده باشد.

برای آنها که به نماد و نشانه علاقمندند، این ابتلا ، شاید نشانه ای باشد از فروریختنِ برترین تجلیهای هوش بشری، در برابر طبیعتی که رام می پنداشتیمش.

#خبرخوانی
#دانشگاه

@solseghalam

https://www.google.com/amp/s/amp.cnn.com/cnn/2020/03/24/us/harvard-president-wife-coronavirus-positive-test-trnd/index.html
✍️کرونا و فیلم بابِل

🖊محمدرضا اسلامی

🔹 در این روزها، دیدن فیلم بابِل (نامزد/برنده اسکار ۲۰۰۶، ساخته الخاندرو گونزالس با بازی #برد_پیت و سرکار خانم کیت بِلنشت) طعم و مفهوم تازه ای دارد.

⭕️ داستان فیلم (بدون اسپویل)

ریچارد و سوزان یک زوج توریست هستند که در غم از دست دادن فرزند سومشان به روستایی در حومهٔ مراکش سفر می‌کنند که بیشتر با یکدیگر باشند. اما در مراکش دو پسر با اسلحهٔ پدرشان اتوبوسی را که آن دو از مسافران آن هستند نشانه می‌روند و سوزان به‌شدت زخمی می‌شود...

یک حادثه، چهار گروه آدم را درگیر می کند: چوپان مراکشی، دو توریست آمریکایی، یک دختر کر ولال ژاپنی و پدرش، و یک مادر مکزیکی و فرزندش!

بابل در ۲۰۰۶ به بیان «اتصال» و «پیوستگیِ جامعه بشری» پرداخت.

این داستان ساده در سال ۲۰۰۶ قصد داشت تلنگری به جامعه انسان بزند که: ایهاالناس ما بهم پیوسته ایم! به هم متّصلیم! جدا نیستیم. #رنج یک ماهیت سیال است و میان آدمها متوقف نمی شود. رنج در‌گردش خواهد بود و گمان نکنید که به تعبیر حافظ "بهره" ای (یا به تعبیر میرشکاک "حوالتی" ) از رنجِ انسانِ دیگر، نصیب "تو" نخواهد شد!

⭕️ گردش رنج؟!

آری! این مفهوم که درد و رنج بشری «محدود به یک جغرافیا» نمی ماند و گلوله ای که در توکیو در تفنگی وارد می شود می تواند در مراکش جان توریستی از آمریکا را بستاند(!) در یک داستانِ ساده در یک فیلم گنجانده شده.

کارگردان و نویسنده فیلم بابل شاید گمان نمی کردند که روزی روزگاری نقشِ گلوله و فشنگ در آن فیلم را، ویروس چینی #کرونا بازی کند.

مفهومی به غایت عمیق، در "داستانی ساده" روایت شده است. مفهوم بهم پیوستگی ما آدمها به هم‌. در فیلم بابل بخشی از ماجرا در #توکیو می گذرد و در این ماجرای#کرونا هم دیدیم که یکی از چیزهایی که هوا شد، #المپیک_توکیو بود.

ویروس چینی به همه ما این مفهومِ بهم پیوستگی جامعه انسانی را چشاند. از فلان کشیش در واتیکان ایتالیا تا فلان شاهزاده در قصر باکینگهام لندن تا فلان پروفسورِ نشسته در پژوهشگاه زلزله توکیو، همه چشیدند آنچه که گمان می کردند قرار است فقط در "یک گوشه عالم" رخ دهد. خیر! دامان همه را در بر گرفت!

دخترِ لال ژاپنی، و رنجی که هر روز می کشد، به #توکیو محدود نخواهد ماند!

⭕️ ژاپن، جایی است که اساسا انسانها کمتر از متعارفِ مردمِ دیگر کشورها سخن می گویند. و دختر لال ژاپنی، یک نماد است. در کشوری که "انسان" کم حرف می زند، کارگردان یک نفر را مقابل چشمان دوربین می نشاند که همان چند کلمه حرف را هم نمی تواند بزند!
و یضیقُ صدری و لا یَنطلقُ لِسانی!

#ژاپن سرزمین رنج است. این را بارها نوشته ام. سرزمینی که انسان با کار زندگی می کند و با کار می خوابد و با کار بر می خیزد. ولی انسانِ ژاپنی اهل سخن گفتن از رنجهایش نیست. از همان کودکستان بچه را اینجور تربیت می کنند. دخترِ لال ژاپنی، یعنی رنج و سکوتِ مضاعف، در سرزمین رنج و سکوت!

⭕️ آل احمد تعبیری دارد که می گوید: شاخکهای هنرمندان حساستر از شاخکهای مردم عادی است و همین حساس بودن است که باعث می شود هنرمند بیش از دیگر مردم "حس" کند. بابِل هشدارِ هنرمند است (بود) به جامعه جهانی که ایهاالناس ما بهم وصلیم!

#کرونا، یک سیلی بود به صورت جامعه انسان مدرن که گمان می کرد اگر خود را در خانه های مستحکم و در شبکه های مالی زاینده قرار دهد (همان که پسر نوح می گوید: إِلىٰ جَبلٍ یَعصِمُنی؛ می روم برروی کوهی که مرا حفظ می کند!) از همه بلایا مصون خواهد بود. اما خیر! #کرونا نشان داد که هیچ حدّ و مرزی بر مصونیت نیست. ویروس، مرض و مریضی، وقتی در یک نقطه فراگیر شُد تا بلندایِ قلّه ی آن کوهِ رفیعی که "تو" هم بر فراز آن نشسته ای خواهد آمد و یقه ات را خواهد گرفت!

⭕️ کرونا، اولین باری است که انسان، هیچ قلعه ای برای مصونیت و محفوظ ماندن ندارد! آن جبل و کوه بلندی که پسر نوح می خواست بر آن بنشیند و مصون بماند، برای هیچ کسی موجود نیست. تو سناتور آمریکایی یا ژنرال روسی یا زلزله شناس ژاپنی حتی اگر در خانه هم #بست بنشینی، بحران اقتصادی کرونا از لای درب خانه ات رد خواهد شد، و تبِ بی دستمال کاغذی شدن یا بی بنزین ماندنِ باک ماشین را بر جانت خواهد کشاند.

کرونا، حرفی را زد که هنرمند با #فیلم_بابل نتوانست به صدای بلند در گوش بشر بخواند. بابل در اسکار و کَن دیده شد، ولی چه فایده! کسی باور نداشت که #ویروس_فقر یا #ویروس_تنهایی ... از توکیو تا صحرای مراکش راه می رود! ولی کرونا ثابت کرد که بله می رود! و رفت. کرونا و بحران اقتصادی اش، از لای دربهای قطور منازل ثروتمندان عالم هم عبور کرده، و یک لحظه، یک "آن" ، یک سیلی به صورت انسان نواخته که:

حِصن حصینی نیست. قلعه های ذهنی ات، همه کشک است. غرور همه تان را باهم خرد می کنم!

#فیلم_دیدن
#کرونا

@solseghalam
▪️▪️▪️

📌پی نوشت: فیلم برای در منزل دیدن همراه با کودکان، مناسب نیست.
تراور نوآ (مجری برنامه طنز پرطرفدار Daily show ) این روزها در خانه نشسته و از منزلش برنامه اجرا می کند. طی پنج سالِ گذشته، این آقای نوآ یک توپخانه آتش به اختیار علیه ترامپ بوده و زمین و زمان را بهم دوخته تا که مبادا ثانیه ای از رفتارهای ترامپ را به باد استهزاء و نقد نکشد. مصاحبه (لایو اینستاگرام) دیروز او با فرماندار کالیفرنیا (آقای گاوین نیوسام) حاوی یک نکته جالب توجه بود و آن نحوه صحبت کردنِ جناب فرماندار از دولت فدرال (بخوانیم دونالد ترامپ) بود.

در این گفتگوی اینستاگرامی وقتی که ابعاد بحران #کرونا در کالیفرنیا تشریح می شُد، جناب فرماندار خیلی دست به عصا و با احتیاط درباره کمبودِ کمکهای دولت مرکزی(فدرال) و کمبود ارسال تجهیزات بیمارستانی/پزشکی صحبت کرد.

این آقای فرماندار، کسی است که قبلا شدیدا با دونالد ترامپ گلاویز شده بود و حاصل آن زد و خوردِ شدید کلامی این شد که ترامپ بودجه پروژه احداث قطار پرسرعت شمال به جنوب کالیفرنیا را قطع کرد!

چیزی شبیه رفتار محمود احمدی نژاد وقتی که بخاطر اختلافش با قالیباف بودجه متر‌و تهران را قطع کرده بود و نمی داد. اما در این ماجرای #کرونا می بینیم که فردی مانند این آقای نیوسام به شدت بااحتیاط درباره ترامپ صحبت می کند. دلیلش چیست؟

حکایتِ این گاوین نیوسام با دونالد ترامپ مصداق تعبیر حافظ ره است که می گفت: «#رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت!». بعد از آن زد و خورد و آن «آزارها»، به نظر نمی رسید هرگز جای آشتی بین کالیفرنیا با واشنگتن باقی مانده باشد، اما چرا چنین شد؟

جمعیت کالیفرنیا حدود چهل میلیون نفر است و فرماندار کالیفرنیا همچون مقام اولِ یک کشور چهل میلیون نفری است (که در دل این کشور #سلیکن_ولی با اَپل و گوگل و فیس بوک و استنفورد و اوبر و تسلا و ...) قرار دارد.

دو دلیل بر این نحوه تکلّم آقای فرماندار متصوّر است.

اول اینکه با خودش فکر می کند در جریان چنین بحران بزرگی، به رغم اختلاف دیدگاه شدیدش (با فردی همچون ترامپ)، ولی بخاطر منافع ایالت ‌و برای #عبور_از_بحران باید "اکنون" خویشتنداری ورزد و زبان در کام کشد. امروز، روزِ دعوا نیست.

(چیزی که همین قدرش هم به عقلِ جریان منتقد دولت نمی رسد و در میانه ماجرای #کرونا هم از کوبیدن مستدام دولت دست نمی کشند. امثال رسایی و شریعتمداری و ...).

دوم اینکه تغییر رفتار ترامپ در جریان کرونا و چند نوبت صحبتهایی که انجام داد مبتنی بر اینکه: «الان بیاییم و اختلافهایمان را کنار بگذاریم ‌و بیاییم همه رقبا با هم برای عبور از این #بحران تلاش کنیم و...» (تا حدودی) مسموع واقع شده است. (حرفهایی که جنسشان واقعا به آدمی مثل ترامپ نمی آمد)

درباره ماجرای اختلاف 925 میلیون دلاری این جناب فرماندار با دونالد ترامپ قبلا در اینجا نوشته بودم.

چه بسیار بازیها و مناسبات را که این #ویروس_کرونا در دنیای بنی آدم تغییر نداده است.
امید که این میزان از درایت (حداقلی)، در کلام و رفتار همه آنها که منافع کشور را بر کوبیدنِ رقیب ارجح می دانند، ظاهر شود.



▪️▪️▪️
📌پی نوشت: در لایو اینستاگرام امشب تراور نوآ، با #بیل_گیتس (مالک مایکروسافت) صحبت می کند و گپ می زند. بیل گیتس همان فرد ثروتمندی است که پنج سال پیش هشدار داده بود که بحران دنیای آینده، بحران #ویروس خواهد بود.
حتما گفتگویی شنیدنی خواهد بود.

✍️محمدرضا_اسلامی
t.iss.one/solseghalam
✍️در ژاپن، آمار «کشته های خودکشی» بیشتر از آمار کشته های کروناست

#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی

🔷 گزارش جدید سی.ان.ان دربارۀ آمار اخیر خودکشی در #ژاپن برای بسیاری حیرت آور بوده است. کرونا در ژاپن هم باعث ایجاد مشکلاتی در روندِ زندگیِ عادی مردمان شده است ولی، طبق آمار منتشر شده، در ماه اکتبر تعدادِ افرادی که به دلیل فشارهای روحی #خودکشی کرده اند از تعداد افرادی که به دلیل #کرونا مُرده اند بیشتر بوده و این تناقض، محل تعجّب و تاملِ جدی است.

🔷 آمار خودکشی در ماه اکتبر 2153 نفر (دوهزار و صدوپنجاه و سه نفر) بوده در حالی که تعداد کشته های ناشی از #ویروس_کرونا 2087 نفر (دوهزار و هشتادوهفت نفر) بوده است. اما چرا چنین است؟

🔷این سوال وقتی پررنگ تر می شود که بدانیم که دولت، در ژاپن به هیچ عنوان به سمت #قرنطینه نرفت و مردم (همانند مردم برخی کشورهای اروپایی یا آمریکای شمالی) خانه نشین "نشدند" (پیشتر در مورد تصمیم دولت ژاپن در عدمِ اعلام قرنطینه در "اینجا" صحبت شد)، ولی با وجود اینکه افراد دچار خانه نشینیِ #اجباری نشده اند ولی مشکلات روحی/اقتصادی ناشی از کرونا، باعث جهش در آمار #خودکشی شده است.

🔴سابقه خودکشی در ژاپن
کشور ژاپن سابقه طولانی در این ماجرا داشته است. یک تصوّرِ ذهنیِ ساده از خودکشی در ژاپن به زمانِ سامورائی ها بازمی گردد؛ به وقتی که یک سامورائی، به دلیلِ لکه دار شدن غرور یا شرف (یا وفاداریِ) خود نسبت به #هاراگیری (خودکشی با خنجر Seppuku) اقدام می کرد. امّا ماجرا در دنیایِ جدید، به این سادگی ها نیست.

🔴آمارهای رسمی (سازمان جهانی بهداشت) می گوید:
در سال 2016 نرخ خودکشی در ژاپن، عدد 18.5 نفر برای هر #صدهزار_نفر بوده است. از حوالیِ زمان شکل گیری انقلاب در ایران (سال 1978) سالهاست که دولت ژاپن در این زمینه کارهای جدی کرده است تا اینکه نهایتا (با موفقیت هایِ زیاد دولت) در سال 2019 تعداد کسانی که به زندگی خود پایان دادند، 20هزار نفر بوده است (!؟).
این عدد (بیست هزار نفر) کمترین میزانِ خودکشی در طول یک سال، در کشور ژاپن بوده است.

حال #کرونا آمده و حاصل چهل سال زحماتِ دولت و کارشناسان ژاپنی را در این زمینه، به چالش کشیده است.

✳️اما چرا چنین است؟
همه می دانیم که آمار کشته هایِ سوانح جاده ای در #ایران بالاست. اما متعجب می شویم وقتی که می شنویم که آمارِ کشته های #جاده های ایران با آمار کشته های ناشی از خودکشی در #ژاپن (حدودا) برابر است (قدرمطلق عدد و نه نسبتِ عدد به جمعیت).
یعنی در یک کشور، بی نظمی و #شلختگی اجتماعی در #رانندگی (و کیفیت پایین جاده ها و ماشین ها) منجر به کشته شدنِ مردم شده، و در کشوری دیگر انضباطِ بالا، و نظم بسیار سختگیرانه در ساختار زندگی، منجر به ناامیدی و کشته های زیاد ناشی از #خودکشی شده است.

✳️چه طنز تلخ و عجیبی است که در یک سوی عالم، بی توجهی باعث مرگ و میر است و در سمت دیگر دنیا، توجهِ زیاده از حدّ، وسواس و پرکاری باعث #مرگ.

پیشتر درباره مرگِ ناشی از کار (!) که با کلمه «کاروشی"/Karōshi/ 過労死» شناخته می شود، نوشته بودم. اما شاید تصوّرش برای بسیاری غیرژاپنی ها سخت باشد که :
✔️- ساعات طولانیِ کار
✔️- سردیِ روابط اجتماعی/خانوادگی
✔️- فشارهای تحصیلی (مدرسه/دانشگاه)
✔️- اختلالات ذهنی/افسردگی
باعث می شود که در کشوری با غایتِ نظم و انضباط، چنین مشکلِ جدی ای وجود داشته باشد.

✳️ سعدی علیه الرحمه در جایی در یک تک بیت، یک قصه و یک مفهومِ حیرت آور را به تصویر می کشد:
شخصی همه شب بر سرِ بیمار گریست /
چون روز شد، او بمُرد و بیمار بِزیست!

در این سکانس شاهکار که #سعدی به تصویر کشیده، می گوید: ممکن است ترسِ از یک چیز، ما را بکُشد در حالی که خودِ آن امر، آنقدرها که در ذهن داریم، مهلک نباشد!

جامعه ژاپنی، جامعه ای است که انسان را در چنان در قالب های تنگِ از نظم و «محدودیت» قرار می دهد که «فروپاشی های ذهنی»، منجر به متلاشی شدنِ افراد می شود. بیست هزار نفر در سال!

✳️ حکایت اما (از منظری دورتر)، حکایتِ انسان است و ناتوانیِ ذهن بشر در ادارۀ جوامع. حکایت، حکایتِ ضعفِ بشر است که می خواهد «سیستم» ها را برای ادارۀ «جامعه» پیاده کند، اما توانِ کنترلِ «آسیب» ها را ندارد. حکایتِ تلخی است حکایتِ انسان. ادعاهای بزرگ دارد، اما توانِ محدود.

کاش آنها که رویای ایجاد ژاپنِ اسلامی (یا چین اسلامی را) داشتند/دارند، پیش از رویا پردازی ها، کشورهای مبداءِ رویایِ خود را بهتر بشناسند!



t.iss.one/solseghalam
- - - - - - - - -
*لینک گزارش سی.ان.ان (+)