ارزیابی شتابزده
✍️دربارۀ شرکت «سونی» – قسمت سوم (به زمین خوردن غول ها – قسمت هفتم) محمدرضا اسلامی ✳️ در دو یادداشت اخیر مروری شد به وضعیت مالی شرکت #سونی طی سالهای 2012 تا 2017 و همچنین مروری بر تاریخچه شروعِ بدبیاری های سونی🔺. اینکه چطور یک شرکتی که با یک بازار صد میلیارد…
✍️گروه سومی تومو در ژاپن
(به زمین خوردن غول ها – بخش هشتم)
محمدرضا اسلامی
🔴در ادامه بحثِ آثار شرکت های چینی بر ورشکستگیِ شرکت های صاحبنام ژاپنی، در این فرصت خوب است که به معرفی گروه بازرگانی سومی تُومُو بپردازیم.
همچنان که گفته شد در تحلیل وضعیتِ بحرانی شرکت هایی مثل #توشیبا و #سونی، برخی کارشناسان معتقدند که ژاپنی ها از این بحران عبور خواهند کرد و دلیلی که بر این امر ذکر می کنند، سابقه و قدمتِ آشنایی ژاپنی ها با روشهای #بازرگانی و #بازاریابی است.
آشنایی با مجموعه #سومی_تومو، ما را در بهتر شناختن سابقه بازرگانی در ژاپن و آشنایی ژاپنی ها با بنگاههایِ بزرگ اقتصادی کمک می نماید.
🔷سومی تومو، یک شرکت خوشهای ژاپنی است، که در سال ۱۶۳۰ توسط ماساتومو سومیتومو تأسیس شد. بله! یعنی 387سال پیش! مدیریت این مجموعه عظیم مدعی است که امروزه این گروه صنعتی، همچنان بر پایه #خط_مشی که بنیانگذار شرکت، در قرن ۱۷ میلادی تعیین نموده، مدیریت و کنترل شرکتهای تابعه، زیرمجموعه و فرعی گروه سومیتومو را عهده دار می باشد ( یعنی به ریشه های خود بسیار وفادار مانده اند).
🔷گستردگی حوزه های فعالیت سومی تومو حیرت آور است.
مروری بر شرکت های زیرمجموعه سومی تومو در زمینههای گوناگون و صنایع مختلف:
-🔹 مزدا موتورز
-🔹 انایسی(NEC)، (شرکت صنایع الکترونیک)
-🔹 بانک میتسویی سومی تومو ،
-🔹 صنایع شیمیایی سومی تومو،
-🔹 صنایع داروسازی داینیپون سومی تومو ،
-🔹 سومی تومو الکتریک،
-🔹 سومی تومو کورپوریشن،
-🔹 #بیمه عمر سومی تومو ،
-🔹 صنایع #فولاد سومی تومو،
-🔹 خدمات مالی سومی تومو،
-🔹 صنایع سنگین سومی تومو،
-🔹 صنایع شیشه میتسویی سومیتومو
-🔹 صنعت چسب سومی تومو (!)
-🔹 ساختمانی سومی تومو
🔴اینکه سابقه کارهای بازرگانی بزرگ (و واقعی – نه دلّالی) در بین ژاپنی ها به چنین کارنامه هایی باز می گردد، باعث می شود تا برخی معتقد باشند که افولِ فعلیِ شرکت های ژاپنی در برابر اژدهای چین، ممکن است طی چندسال دیگر نیز ادامه یابد، ولی این مجموعه ها خود را در برابرِ مختصاتِ جدید بازارها بازیابی خواهند کرد. ژاپن کشوری است که در تاریخش سابقه نابود شدن و از خاکستر برخاستن (پس از زلزله #کانتو توکیو و یا جنگ دوم جهانی) را داراست. استحکام اراده، و به دنبال "نتایج زودرس نبودن" از ویژگیهای مدیران و پژوهشگران ژاپنی است. شاید #چین بتواند تا چندسال دیگر هم، انبوهِ محصولات را با «قیمت تمام شدۀ بسیار ارزان» تولید کند، ولی بالاخره روزی فرا می رسد که قیمت کارگر ( و انسان) در چین نیز به حدودِ کشورهای #توسعه_یافته خواهد رسید. آن روز ، روزِ مسابقه سیستم ها و "ساختارها" خواهد بود. باید دید آیا شرکتهای ژاپنی تا آن روز دوام خواهند آورد؟
#ژاپن
#بنگاه_اقتصادی
https://t.iss.one/solseghalam
(به زمین خوردن غول ها – بخش هشتم)
محمدرضا اسلامی
🔴در ادامه بحثِ آثار شرکت های چینی بر ورشکستگیِ شرکت های صاحبنام ژاپنی، در این فرصت خوب است که به معرفی گروه بازرگانی سومی تُومُو بپردازیم.
همچنان که گفته شد در تحلیل وضعیتِ بحرانی شرکت هایی مثل #توشیبا و #سونی، برخی کارشناسان معتقدند که ژاپنی ها از این بحران عبور خواهند کرد و دلیلی که بر این امر ذکر می کنند، سابقه و قدمتِ آشنایی ژاپنی ها با روشهای #بازرگانی و #بازاریابی است.
آشنایی با مجموعه #سومی_تومو، ما را در بهتر شناختن سابقه بازرگانی در ژاپن و آشنایی ژاپنی ها با بنگاههایِ بزرگ اقتصادی کمک می نماید.
🔷سومی تومو، یک شرکت خوشهای ژاپنی است، که در سال ۱۶۳۰ توسط ماساتومو سومیتومو تأسیس شد. بله! یعنی 387سال پیش! مدیریت این مجموعه عظیم مدعی است که امروزه این گروه صنعتی، همچنان بر پایه #خط_مشی که بنیانگذار شرکت، در قرن ۱۷ میلادی تعیین نموده، مدیریت و کنترل شرکتهای تابعه، زیرمجموعه و فرعی گروه سومیتومو را عهده دار می باشد ( یعنی به ریشه های خود بسیار وفادار مانده اند).
🔷گستردگی حوزه های فعالیت سومی تومو حیرت آور است.
مروری بر شرکت های زیرمجموعه سومی تومو در زمینههای گوناگون و صنایع مختلف:
-🔹 مزدا موتورز
-🔹 انایسی(NEC)، (شرکت صنایع الکترونیک)
-🔹 بانک میتسویی سومی تومو ،
-🔹 صنایع شیمیایی سومی تومو،
-🔹 صنایع داروسازی داینیپون سومی تومو ،
-🔹 سومی تومو الکتریک،
-🔹 سومی تومو کورپوریشن،
-🔹 #بیمه عمر سومی تومو ،
-🔹 صنایع #فولاد سومی تومو،
-🔹 خدمات مالی سومی تومو،
-🔹 صنایع سنگین سومی تومو،
-🔹 صنایع شیشه میتسویی سومیتومو
-🔹 صنعت چسب سومی تومو (!)
-🔹 ساختمانی سومی تومو
🔴اینکه سابقه کارهای بازرگانی بزرگ (و واقعی – نه دلّالی) در بین ژاپنی ها به چنین کارنامه هایی باز می گردد، باعث می شود تا برخی معتقد باشند که افولِ فعلیِ شرکت های ژاپنی در برابر اژدهای چین، ممکن است طی چندسال دیگر نیز ادامه یابد، ولی این مجموعه ها خود را در برابرِ مختصاتِ جدید بازارها بازیابی خواهند کرد. ژاپن کشوری است که در تاریخش سابقه نابود شدن و از خاکستر برخاستن (پس از زلزله #کانتو توکیو و یا جنگ دوم جهانی) را داراست. استحکام اراده، و به دنبال "نتایج زودرس نبودن" از ویژگیهای مدیران و پژوهشگران ژاپنی است. شاید #چین بتواند تا چندسال دیگر هم، انبوهِ محصولات را با «قیمت تمام شدۀ بسیار ارزان» تولید کند، ولی بالاخره روزی فرا می رسد که قیمت کارگر ( و انسان) در چین نیز به حدودِ کشورهای #توسعه_یافته خواهد رسید. آن روز ، روزِ مسابقه سیستم ها و "ساختارها" خواهد بود. باید دید آیا شرکتهای ژاپنی تا آن روز دوام خواهند آورد؟
#ژاپن
#بنگاه_اقتصادی
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️مقایسه تولید فولاد در چین، ژاپن و آمریکا
محمدرضا اسلامی
🔴 فولاد، یک محصول اساسی در توسعه کشورها محسوب می شود و هر کشوری برای قرارگیری در مسیر توسعه ، نیاز جدی به فولاد در صنایع مختلف و طرح های زیربنایی دارد.
صنعت فولاد جزء "صنایع مادر" محسوب می شود . امروز در جهان میزان تولید فولاد یک کشور ارتباط مستقیمی با توسعه داشته و اساساً بسیاری از صنایع یک کشور وابستگی شدید به فولاد دارند.
🔷گزارش زیر را در این باب مرور کنیم تا شروعی باشد برای بحث "فولاد" در این کانال.
"خلاصه گزارش" بسیار قابل تامل است!
(واحد برآورد تولید فولاد، «میلیون تُن در سال» است)
✳️ تولید فولاد در سال 2015:
- آمریکا: 89.4 میلیون تن
- ژاپن: 105.2 میلیون تن
- چین: 803.8 میلیون تن
🔹تفاوت رقم 803 در چین با 105در ژاپن، یا 89 در آمریکا، گویایِ خیلی بحث هاست. اعداد و ارقام همیشه سخن می گوید. خیلی خلاصه و مجمل.
هر سه کشور مذکور، در تولید فولاد و اساساً در "توسعه"، حرف برای گفتن دارند، اما 803 میلیون تن کجا و 89 میلیون تن؟
🔷نکته جالب دیگر در این گزارش، رتبه «ترکیه» در بحث تولید فولاد است. پس از سه کشور مذکور، به ترتیب روسیه، کره جنوبی (!)، آلمان، برزیل و ترکیه قرار دارند.
"جالب" از این بابت که فولاد، جزء صنایعِ انرژی بر محسوب می شود و برای ترکیه ای که "گاز" از ایران می خرد، قرارگیریِ بالاتر از رتبه ایرانِ گازخیز، جالب است. اگر نگوئیم که غمبار است.
- - -
📌فایل پی. دی. اف گزارش وضعیت فولاد دنیا در پائین🔻🔻
#به_زمین_خوردن_غولها
#توسعه
#فولاد
#مقایسه_آمریکا_ژاپن_چین
https://t.iss.one/solseghalam
محمدرضا اسلامی
🔴 فولاد، یک محصول اساسی در توسعه کشورها محسوب می شود و هر کشوری برای قرارگیری در مسیر توسعه ، نیاز جدی به فولاد در صنایع مختلف و طرح های زیربنایی دارد.
صنعت فولاد جزء "صنایع مادر" محسوب می شود . امروز در جهان میزان تولید فولاد یک کشور ارتباط مستقیمی با توسعه داشته و اساساً بسیاری از صنایع یک کشور وابستگی شدید به فولاد دارند.
🔷گزارش زیر را در این باب مرور کنیم تا شروعی باشد برای بحث "فولاد" در این کانال.
"خلاصه گزارش" بسیار قابل تامل است!
(واحد برآورد تولید فولاد، «میلیون تُن در سال» است)
✳️ تولید فولاد در سال 2015:
- آمریکا: 89.4 میلیون تن
- ژاپن: 105.2 میلیون تن
- چین: 803.8 میلیون تن
🔹تفاوت رقم 803 در چین با 105در ژاپن، یا 89 در آمریکا، گویایِ خیلی بحث هاست. اعداد و ارقام همیشه سخن می گوید. خیلی خلاصه و مجمل.
هر سه کشور مذکور، در تولید فولاد و اساساً در "توسعه"، حرف برای گفتن دارند، اما 803 میلیون تن کجا و 89 میلیون تن؟
🔷نکته جالب دیگر در این گزارش، رتبه «ترکیه» در بحث تولید فولاد است. پس از سه کشور مذکور، به ترتیب روسیه، کره جنوبی (!)، آلمان، برزیل و ترکیه قرار دارند.
"جالب" از این بابت که فولاد، جزء صنایعِ انرژی بر محسوب می شود و برای ترکیه ای که "گاز" از ایران می خرد، قرارگیریِ بالاتر از رتبه ایرانِ گازخیز، جالب است. اگر نگوئیم که غمبار است.
- - -
📌فایل پی. دی. اف گزارش وضعیت فولاد دنیا در پائین🔻🔻
#به_زمین_خوردن_غولها
#توسعه
#فولاد
#مقایسه_آمریکا_ژاپن_چین
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️كارمند ژاپنى كه براى سه دقيقه زودتر ناهار رفتن، جريمه شد
#خبر_خوانی
🔹يك- خلاصه ماجرا از اين قرار است كه مديران شركت آب شهر #كوبه ژاپن، از اينكه يكي از كارمندان "گاهى روزها" ٣ دقيقه زودتر براى ناهار ميز كارش را ترك مى كرده، "عذرخواهى" كردند.
اين #خبر انعكاس وسيعى در رسانه هاى خارج ژاپن پيدا كرد (چون كه گوياى بسيارى حرفهاست).
اين خبر همچنين انعكاس نسبتا قابل توجهى در ميان دوستان غير ژاپنى ام كه ساكن ژاپن هستند، داشت.
خوشبو بانسال، دوست #هندى كه ساكن كوبه است (با به اشتراك گذاشتن لينك خبر #گاردين) در صفحه فيس بوكش نوشت :
And ... then they wonder why foreigners doesn’t wanna work in Japan ??🤔🤔
🔹دو- چند سوال:
✔️اداره آب شهر كوبه كجاست؟
شهر كوبه همانند شميران است براى اوساكا. منطقه اي اقتصادى (و زيبا) در مركز #ژاپن. اداره آب اين شهر جايى است كه چندين نوبت گروههايى از ايران را براي بازديد از آنجا همراهى كرده ام. دليلش تجربه قطع آب و شكستگى در خطوط انتقال آب در جريان #زلزله_كوبه بوده است.
✔️ آيا اين ميزان وسواس نسبت به زمان (و سختگيري) مخصوص #اداره_آب شهر كوبه است؟
تقريبا همه ميدانند كه خير. بخشى از پيشرفت ژاپن بر مبناى اين قبيل رفتارهاى "خشن" در محيط هاى ادارى و شركت ها بنا نهاده شده است.
✔️ آيا اين ميزان سختگيرى به كارمند (كنترل سه دقيقه زودتر ناهار رفتن) خوب است يا بد؟
در ماجراى #چسب_هل در اين باره مفصل در كانال صحبت شد و جواب به اين سوال اصلا "آسان" نيست.
اما يك واقعيت هويداست و آن اينكه جريان "#توسعه" (به مفهوم عمومى كه ما در ذهن داريم) بدون پرداختن چنين بهايى محقق نمى شود.
بهايى تلخ. از داستان خرد شدنِ "انسان" .
🔹سه- آمريكا در اين بحث چگونه است؟
حدود دو ماه از آمدنم به سانفرانسيسكو مى گذرد. پس از حدود ده سال كار كردن در #دانشگاه، اين اولين بار است كه اين مدت پيوسته، در صنعت مى گذرد. در مجموعه اى كه با آنها همكارى مى كنم، بيش از ماجراى طراحى #سازه و بحث هاى فنى مرتبط با آن، نحوه #مديريت و اداره ى شركت برايم جالب توجه است.
گمان مى كنم هيچ يك از سختگيريهاى ژاپنى به شكل "نمايان" و "در معرض" (Expose)، وجود ندارد ولى در باطن امر (در لابلاى قوانين نوشته و نانوشته) خشونتى كه در جريان و سارى است ، همان ژاپن است. خودِ ژاپن.
ظاهر امر ، "سافت" و ملايم تر است اما درون ماجرا، همان حكايت آن كارمند است و اضطرابش براى "سه دقيقه".
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
پى نوشت:
📍در ماجراى چسب هل، مفصل بحث شد كه "متولى" اعمال اين قبيل خشونت سازمانى را بايد نفرين كنيم يا ارج نهيم؟ وقتى كه "چرخ توليد" و #كارخانه، بدون اين ساختار، نمى چرخد.
📍كارمند ژاپنى مذكور، "نامش" فاش نشده؛ اما اميدوارم كارش به خودكشى نينجامد. ژاپن كشورى است كه "مرگ ناشى از كار" لغت مخصوص خود را دارد. #كاروشى.
📍برخى لينك ها از خبر مذكور؛
گاردين:
https://www.theguardian.com/world/2018/jun/21/japanese-worker-punished-for-starting-lunch-three-minutes-early
بى بى سى:
https://www.google.com/amp/s/www.bbc.com/persian/amp/world-44563389
#خبر_خوانی
🔹يك- خلاصه ماجرا از اين قرار است كه مديران شركت آب شهر #كوبه ژاپن، از اينكه يكي از كارمندان "گاهى روزها" ٣ دقيقه زودتر براى ناهار ميز كارش را ترك مى كرده، "عذرخواهى" كردند.
اين #خبر انعكاس وسيعى در رسانه هاى خارج ژاپن پيدا كرد (چون كه گوياى بسيارى حرفهاست).
اين خبر همچنين انعكاس نسبتا قابل توجهى در ميان دوستان غير ژاپنى ام كه ساكن ژاپن هستند، داشت.
خوشبو بانسال، دوست #هندى كه ساكن كوبه است (با به اشتراك گذاشتن لينك خبر #گاردين) در صفحه فيس بوكش نوشت :
And ... then they wonder why foreigners doesn’t wanna work in Japan ??🤔🤔
🔹دو- چند سوال:
✔️اداره آب شهر كوبه كجاست؟
شهر كوبه همانند شميران است براى اوساكا. منطقه اي اقتصادى (و زيبا) در مركز #ژاپن. اداره آب اين شهر جايى است كه چندين نوبت گروههايى از ايران را براي بازديد از آنجا همراهى كرده ام. دليلش تجربه قطع آب و شكستگى در خطوط انتقال آب در جريان #زلزله_كوبه بوده است.
✔️ آيا اين ميزان وسواس نسبت به زمان (و سختگيري) مخصوص #اداره_آب شهر كوبه است؟
تقريبا همه ميدانند كه خير. بخشى از پيشرفت ژاپن بر مبناى اين قبيل رفتارهاى "خشن" در محيط هاى ادارى و شركت ها بنا نهاده شده است.
✔️ آيا اين ميزان سختگيرى به كارمند (كنترل سه دقيقه زودتر ناهار رفتن) خوب است يا بد؟
در ماجراى #چسب_هل در اين باره مفصل در كانال صحبت شد و جواب به اين سوال اصلا "آسان" نيست.
اما يك واقعيت هويداست و آن اينكه جريان "#توسعه" (به مفهوم عمومى كه ما در ذهن داريم) بدون پرداختن چنين بهايى محقق نمى شود.
بهايى تلخ. از داستان خرد شدنِ "انسان" .
🔹سه- آمريكا در اين بحث چگونه است؟
حدود دو ماه از آمدنم به سانفرانسيسكو مى گذرد. پس از حدود ده سال كار كردن در #دانشگاه، اين اولين بار است كه اين مدت پيوسته، در صنعت مى گذرد. در مجموعه اى كه با آنها همكارى مى كنم، بيش از ماجراى طراحى #سازه و بحث هاى فنى مرتبط با آن، نحوه #مديريت و اداره ى شركت برايم جالب توجه است.
گمان مى كنم هيچ يك از سختگيريهاى ژاپنى به شكل "نمايان" و "در معرض" (Expose)، وجود ندارد ولى در باطن امر (در لابلاى قوانين نوشته و نانوشته) خشونتى كه در جريان و سارى است ، همان ژاپن است. خودِ ژاپن.
ظاهر امر ، "سافت" و ملايم تر است اما درون ماجرا، همان حكايت آن كارمند است و اضطرابش براى "سه دقيقه".
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
پى نوشت:
📍در ماجراى چسب هل، مفصل بحث شد كه "متولى" اعمال اين قبيل خشونت سازمانى را بايد نفرين كنيم يا ارج نهيم؟ وقتى كه "چرخ توليد" و #كارخانه، بدون اين ساختار، نمى چرخد.
📍كارمند ژاپنى مذكور، "نامش" فاش نشده؛ اما اميدوارم كارش به خودكشى نينجامد. ژاپن كشورى است كه "مرگ ناشى از كار" لغت مخصوص خود را دارد. #كاروشى.
📍برخى لينك ها از خبر مذكور؛
گاردين:
https://www.theguardian.com/world/2018/jun/21/japanese-worker-punished-for-starting-lunch-three-minutes-early
بى بى سى:
https://www.google.com/amp/s/www.bbc.com/persian/amp/world-44563389
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️ابَر پروژه های همسایگان ایران
(ایران چگونه از عرصه حذف می شود؟)
بنابر اهداف بالادسـتی #توسعه کشور، قرار بر این بود که مطابق با چشم انداز توسعه ۱۴۰۴، ایران به «جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی» دسـت یابد اما نهایتا چنین چیزی محقق نشد، بلکه کشورهای همسایه ایران با حرکت به سـوی برخی پروژه ها، ایران را دچار #تهدیدات_جدی کرده اند. در گفتگویی که با هفته نامه تجارت فردا انجام شد به بررسی #پروژه_های_محرک_توسعه در کشورهای پیرامون ایران پرداخته شد و ضمن مروری بر پروژه های زیر در کشورهای اطراف، درباره اولویت پروژه های زیربنایی در #ایران امروز/فردا صحبت شد:
✅بندر گوادر پاکستان
✅فرودگاه جدید استانبول
✅بندر صحار عمان
✅فرودگاه دوحه قطر
✅سد ایلیسو و سد کاراکورت ترکیه
✅فرودگاه دوبی امارات
✅کریدور چین اروپا
خلاصه فایل PDF و محورهای پرونده:
1️⃣- توسعه تجارت بندری
✔️چین ترجیح داده از بندر گوادر پاکســتان که فاصله کمی با چابهار دارد اســتفاده کند تا همزمان با تشکیل ائتلاف سیاسی با پاکستان (اصلی ترین رقیب هند)، به لحاظ اقتصادی نیز در این کشور نفوذ خود را پایدارتر کند. از همین رو، بندر گوادر طبق قراردادی به ارزش بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار به مدت ۴۳ سال به چین اجاره داده شد و دولت پکن تلاش می کند با استفاده از مسیر پاکستان، از طریق شهرهای غربی خود به آبهای آزاد جهانی متصل شود. این پروژه، مسیر چین به کشورهای نفتخیز حاشیه خلیج فارس را نیز هفت هزار کیلومتر نزدیکتر کرده است. در مقابل، #هند نیز برای رقابت با چین و بندر گوادر تصمیم گرفت که با سرمایه گذاری در بندر #چابهار تلاش کند تا بتواند از طریق دریای عمان به بازار آسیای میانه از جمله افغانستان دسترسی پیدا کند اما سرعت این فرآیند کندتر از آن بود که چابهار را به شکوفایی برساند.
✔️بندر «صحار» عمان که حدود یک دهه پیش، برنامه توسعه آن با بندر شهید بهشتی چابهار در یک بازه زمانی آغاز شد، با جذب ۲۷ میلیارد دلار سرمایه گذاری به یک هاب لجستیک در منطقه بدل شده در حالی که بندر چابهار در همان شرایط اولیه باقی مانده و حتی وعده سرمایه گذاری تقریبا نیم میلیارددلاری هند در آن نیز به طور کامل عملیاتی نشده است.
2️⃣- توسعه فرودگاهی
✔️امارات متحده عربی با 5/95 میلیون مسافر پرواز هوایی در سال ۲۰۱۸ رتبه نخست جذب مسافر را در حوزه خلیج فارس به خود اختصاص داد و رتبه دوازدهم دنیا را کسـب کرد. #دوبی در حوزه ترانزیت کالا نیز هفتمین فرودگاه باری پرتردد جهان به شـمار می رود.
✔️قطر دیگر کشور پیشرو در این حوزه بوده است؛ در رتبه بندی سالانه «موسســه تحقیقات هوایی اسکای تراکس» ۱۰ فرودگاه برتر جهان از نظر کیفیت و خدمات برای ســال ۲۰۲۱ رتبه بندی شــدند که فرودگاه بین المللی حمَد #قطر جایگاه بهترین فرودگاه جهان را کسب کرد. (رتبه ۲ ژاپن!)
✔️ساخت فرودگاه بین المللی #استانبول در ژوئن ۲۰۱۴ به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان در دستور کار قرار گرفت. سـاخت این فرودگاه یکی از چشم اندازهای استراتژیک #ترکیه برای سال ۲۰۲۳ اسـت که مرحله اول آن در اواخر اکتبر در بخش اروپایی شهر استانبول در سال ۲۰۱۸ افتتاح شد. فرودگاه جدید استانبول تا سال ۲۰۲۸ به بزرگترین فرودگاه جهان تبدیل خواهد شد. به طور کلی این فرودگاه ظرفیت ۲۰۰ میلیون مسافر در سال را دارد.
✔️فقط در سال ۲۰۱۶ درآمد فرودگاه #دوبی بیش از ۲۵ میلیارد دلار و فرودگاه بین المللی استانبول ۲۲ میلیارد دلار بوده که از میزان درآمد حاصل از صادرات غیرنفتی ایران در همان سال بیشتر بوده است.
✔️سهم فرودگاه جدید #اسـتانبول از تولید ناخالص داخلی ترکیه تا سال ۲۰۲۵ به 9/4 درصد می رسد که ۷۹ میلیارد دلار دیگر به تولید ناخالص داخلی ترکیه کمک کرده و بیش از ۲۲۵هزار شــغل ایجاد خواهد کرد. این فرودگاه جدید، ترکیه را در مسیر تبدیل شدن به مهمترین مرکز حمل ونقل بین شمال، جنوب، شرق و غرب قرار خواهد داد و نقش اصلی خود را در ادغام اقتصاد جهانی بهبود خواهد بخشید.
3️⃣- توسعه انرژیهای جدید
عربستان که بزرگترین صادرکننده نفت جهان است قصد دارد با همکاری با شرکت #ژاپنی «سافت بانک گروپ» بر روی بزرگترین نیروگاه انرژی خورشیدی جهان به مبلغ ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کند که این بزرگترین پروژه انرژی خورشیدی جهان به شمار می رود. لازم به یادآوری است که «در حال حاضر» عربستان روزانه حدود ۱۱ میلیون بشکه نفت به دنیا می فروشد در حالی که جمعیت این کشور کمتر از نصف جمعیت کشور ما است(و #ایران با دو برابر جمعیت آنها حتی یک یازدهم آنها نیز نفت نمی فروشد). در واقع تفاوت درآمد فعلی این دو کشور ضریب 1 به 22 از درآمد در این حوزه است ولی با این وجود عربستان این حجم سرمایه گذاری بر #انرژی_های_جدید انجام داده است.
با این اوصاف و چنین زنگ خطرهای جدی، چه باید کرد؟
ادامه این بحث🔻
t.iss.one/solseghalam/1879
(ایران چگونه از عرصه حذف می شود؟)
بنابر اهداف بالادسـتی #توسعه کشور، قرار بر این بود که مطابق با چشم انداز توسعه ۱۴۰۴، ایران به «جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی» دسـت یابد اما نهایتا چنین چیزی محقق نشد، بلکه کشورهای همسایه ایران با حرکت به سـوی برخی پروژه ها، ایران را دچار #تهدیدات_جدی کرده اند. در گفتگویی که با هفته نامه تجارت فردا انجام شد به بررسی #پروژه_های_محرک_توسعه در کشورهای پیرامون ایران پرداخته شد و ضمن مروری بر پروژه های زیر در کشورهای اطراف، درباره اولویت پروژه های زیربنایی در #ایران امروز/فردا صحبت شد:
✅بندر گوادر پاکستان
✅فرودگاه جدید استانبول
✅بندر صحار عمان
✅فرودگاه دوحه قطر
✅سد ایلیسو و سد کاراکورت ترکیه
✅فرودگاه دوبی امارات
✅کریدور چین اروپا
خلاصه فایل PDF و محورهای پرونده:
1️⃣- توسعه تجارت بندری
✔️چین ترجیح داده از بندر گوادر پاکســتان که فاصله کمی با چابهار دارد اســتفاده کند تا همزمان با تشکیل ائتلاف سیاسی با پاکستان (اصلی ترین رقیب هند)، به لحاظ اقتصادی نیز در این کشور نفوذ خود را پایدارتر کند. از همین رو، بندر گوادر طبق قراردادی به ارزش بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار به مدت ۴۳ سال به چین اجاره داده شد و دولت پکن تلاش می کند با استفاده از مسیر پاکستان، از طریق شهرهای غربی خود به آبهای آزاد جهانی متصل شود. این پروژه، مسیر چین به کشورهای نفتخیز حاشیه خلیج فارس را نیز هفت هزار کیلومتر نزدیکتر کرده است. در مقابل، #هند نیز برای رقابت با چین و بندر گوادر تصمیم گرفت که با سرمایه گذاری در بندر #چابهار تلاش کند تا بتواند از طریق دریای عمان به بازار آسیای میانه از جمله افغانستان دسترسی پیدا کند اما سرعت این فرآیند کندتر از آن بود که چابهار را به شکوفایی برساند.
✔️بندر «صحار» عمان که حدود یک دهه پیش، برنامه توسعه آن با بندر شهید بهشتی چابهار در یک بازه زمانی آغاز شد، با جذب ۲۷ میلیارد دلار سرمایه گذاری به یک هاب لجستیک در منطقه بدل شده در حالی که بندر چابهار در همان شرایط اولیه باقی مانده و حتی وعده سرمایه گذاری تقریبا نیم میلیارددلاری هند در آن نیز به طور کامل عملیاتی نشده است.
2️⃣- توسعه فرودگاهی
✔️امارات متحده عربی با 5/95 میلیون مسافر پرواز هوایی در سال ۲۰۱۸ رتبه نخست جذب مسافر را در حوزه خلیج فارس به خود اختصاص داد و رتبه دوازدهم دنیا را کسـب کرد. #دوبی در حوزه ترانزیت کالا نیز هفتمین فرودگاه باری پرتردد جهان به شـمار می رود.
✔️قطر دیگر کشور پیشرو در این حوزه بوده است؛ در رتبه بندی سالانه «موسســه تحقیقات هوایی اسکای تراکس» ۱۰ فرودگاه برتر جهان از نظر کیفیت و خدمات برای ســال ۲۰۲۱ رتبه بندی شــدند که فرودگاه بین المللی حمَد #قطر جایگاه بهترین فرودگاه جهان را کسب کرد. (رتبه ۲ ژاپن!)
✔️ساخت فرودگاه بین المللی #استانبول در ژوئن ۲۰۱۴ به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان در دستور کار قرار گرفت. سـاخت این فرودگاه یکی از چشم اندازهای استراتژیک #ترکیه برای سال ۲۰۲۳ اسـت که مرحله اول آن در اواخر اکتبر در بخش اروپایی شهر استانبول در سال ۲۰۱۸ افتتاح شد. فرودگاه جدید استانبول تا سال ۲۰۲۸ به بزرگترین فرودگاه جهان تبدیل خواهد شد. به طور کلی این فرودگاه ظرفیت ۲۰۰ میلیون مسافر در سال را دارد.
✔️فقط در سال ۲۰۱۶ درآمد فرودگاه #دوبی بیش از ۲۵ میلیارد دلار و فرودگاه بین المللی استانبول ۲۲ میلیارد دلار بوده که از میزان درآمد حاصل از صادرات غیرنفتی ایران در همان سال بیشتر بوده است.
✔️سهم فرودگاه جدید #اسـتانبول از تولید ناخالص داخلی ترکیه تا سال ۲۰۲۵ به 9/4 درصد می رسد که ۷۹ میلیارد دلار دیگر به تولید ناخالص داخلی ترکیه کمک کرده و بیش از ۲۲۵هزار شــغل ایجاد خواهد کرد. این فرودگاه جدید، ترکیه را در مسیر تبدیل شدن به مهمترین مرکز حمل ونقل بین شمال، جنوب، شرق و غرب قرار خواهد داد و نقش اصلی خود را در ادغام اقتصاد جهانی بهبود خواهد بخشید.
3️⃣- توسعه انرژیهای جدید
عربستان که بزرگترین صادرکننده نفت جهان است قصد دارد با همکاری با شرکت #ژاپنی «سافت بانک گروپ» بر روی بزرگترین نیروگاه انرژی خورشیدی جهان به مبلغ ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کند که این بزرگترین پروژه انرژی خورشیدی جهان به شمار می رود. لازم به یادآوری است که «در حال حاضر» عربستان روزانه حدود ۱۱ میلیون بشکه نفت به دنیا می فروشد در حالی که جمعیت این کشور کمتر از نصف جمعیت کشور ما است(و #ایران با دو برابر جمعیت آنها حتی یک یازدهم آنها نیز نفت نمی فروشد). در واقع تفاوت درآمد فعلی این دو کشور ضریب 1 به 22 از درآمد در این حوزه است ولی با این وجود عربستان این حجم سرمایه گذاری بر #انرژی_های_جدید انجام داده است.
با این اوصاف و چنین زنگ خطرهای جدی، چه باید کرد؟
ادامه این بحث🔻
t.iss.one/solseghalam/1879
Telegram
ارزیابی شتابزده
ابَر پروژه های همسایگان ایران
(پرونده هفته نامه تجارت فردا)
شماره ۴۳۳ - شنبه ۶ آذر ۱۴۰۰
@solseghalam
(پرونده هفته نامه تجارت فردا)
شماره ۴۳۳ - شنبه ۶ آذر ۱۴۰۰
@solseghalam
در ایام عید دو تن از دوستان همکار، برای یک سفر کاری به دبی رفته بودند. زنگ زدند و با حرارت و شوق، ماجرایِ بازدیدشان از برج خلیفه را تعریف می کردند. گفتم طراح سازه آقای بیل بِیکر از دوستان من است. یک نوبت دعوت کرد و از دفتر کارشان در شیکاگو بازدید کردم. هنوز برخی از قطعات کابل ها و فولاد پرمقاومت برج خلیفه را در کنار میز کارش نگه داشته است. مهندس محاسبِ بسیار جسوری است. یکی از دوستان گفت: عجب ثروتی در آنجا خرج شده است. عجب ثروتی!
گفتم حدس می زنید که هزینۀ احداث برج خلیفه چقدر بوده است؟
دوستان اعداد مختلفی را حدس زدند. مثلا ۱۰میلیارد دلار . یا هفت میلیارد دلار و… حدس زدند.
گفتم هزینه احداث برج خلیفه از فاز صفر طراحی تا پایان اجرا، یک و نیم میلیارد دلار بوده است. (۱/۵ ؛ بله، کمتر از دو میلیارد دلار)
تعجب کردند. که چرا اینقدر کم؟ گفتم نه، کم نیست. بلکه درکِ ما از دلار و “میلیارد دلار” غلط است.
در همان سالهایی که برج خلیفه در دبی افتتاح میشد، مثلا در سال دوم از دولت دوم احمدی نژاد(۱۳۹۰)، فروش نفتِ یکسال ایران بیش از ۱۱۸ میلیارد دلار بوده است (لینک).
مانند این است که بگوییم احمدی نژاد می توانست در یک سال (فقط در یک سال) ۷۸ برج خلیفه بسازد. ولی آن پولها را چطور هزینه کرد؟
بنا به گزارش شانا (شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی)، طی سالهای ۱۳۸۴ تا پایان ۱۳۹۱، در دولتهای نهم و دهم احمدی نژاد رقمی بالغ بر ۶۳۳ میلیارد دلار درآمد نفتی کشور بوده است.
عددی باور نکردنی.
(لینک)
مانند این است که بگوییم احمدی نژاد می توانست «۴۲۲ برج خلیفه» بسازد. و یا اینکه ۴۲۲ مگا پروژۀ زیربنایی به زیربناهای کشور اضافه کند که هر «یک پروژه» از میانِ آن ۴۲۲ پروژه، معادل و در حد، «شان» و قد و قواره برج خلیفۀ دبی بود… ولی سرنوشت آن پول ها چه شد؟
(جالب است بدانیم که سرمایه ی “امروز” ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد آمریکا ۲۱۲ میلیارد دلار ذکر می شود-لینک- و این عدد وقتی تلخ است که بدانیم ما در طی آن سالها به اندازه حدودا ۳ برابرِ کلِ سرمایه ی ایلان ماسک، فروش نفت داشته ایم…برج خلیفه که چیزی نیست)
دوستان بهت زده نگاه میکردند. و من هم سکوت و نگاه.
▪️▪️▪️
بله، ما ایرانیان درک روشنی از یک میلیارد دلار نداشتیم. وگرنه در هشت سال اوجِ درآمدهای نفتی کشور، وضعیت مستحدثات زیربنایی، #توسعه نیروگاهها و همچنین میادین نفت و گاز کشور باید کلا «دگرگون» می شد.
که نشد.
سالهایی (و آن درآمدهایی) که دیگر باید فقط در خواب ببینیم.
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
گفتم حدس می زنید که هزینۀ احداث برج خلیفه چقدر بوده است؟
دوستان اعداد مختلفی را حدس زدند. مثلا ۱۰میلیارد دلار . یا هفت میلیارد دلار و… حدس زدند.
گفتم هزینه احداث برج خلیفه از فاز صفر طراحی تا پایان اجرا، یک و نیم میلیارد دلار بوده است. (۱/۵ ؛ بله، کمتر از دو میلیارد دلار)
تعجب کردند. که چرا اینقدر کم؟ گفتم نه، کم نیست. بلکه درکِ ما از دلار و “میلیارد دلار” غلط است.
در همان سالهایی که برج خلیفه در دبی افتتاح میشد، مثلا در سال دوم از دولت دوم احمدی نژاد(۱۳۹۰)، فروش نفتِ یکسال ایران بیش از ۱۱۸ میلیارد دلار بوده است (لینک).
مانند این است که بگوییم احمدی نژاد می توانست در یک سال (فقط در یک سال) ۷۸ برج خلیفه بسازد. ولی آن پولها را چطور هزینه کرد؟
بنا به گزارش شانا (شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی)، طی سالهای ۱۳۸۴ تا پایان ۱۳۹۱، در دولتهای نهم و دهم احمدی نژاد رقمی بالغ بر ۶۳۳ میلیارد دلار درآمد نفتی کشور بوده است.
عددی باور نکردنی.
(لینک)
مانند این است که بگوییم احمدی نژاد می توانست «۴۲۲ برج خلیفه» بسازد. و یا اینکه ۴۲۲ مگا پروژۀ زیربنایی به زیربناهای کشور اضافه کند که هر «یک پروژه» از میانِ آن ۴۲۲ پروژه، معادل و در حد، «شان» و قد و قواره برج خلیفۀ دبی بود… ولی سرنوشت آن پول ها چه شد؟
(جالب است بدانیم که سرمایه ی “امروز” ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد آمریکا ۲۱۲ میلیارد دلار ذکر می شود-لینک- و این عدد وقتی تلخ است که بدانیم ما در طی آن سالها به اندازه حدودا ۳ برابرِ کلِ سرمایه ی ایلان ماسک، فروش نفت داشته ایم…برج خلیفه که چیزی نیست)
دوستان بهت زده نگاه میکردند. و من هم سکوت و نگاه.
▪️▪️▪️
بله، ما ایرانیان درک روشنی از یک میلیارد دلار نداشتیم. وگرنه در هشت سال اوجِ درآمدهای نفتی کشور، وضعیت مستحدثات زیربنایی، #توسعه نیروگاهها و همچنین میادین نفت و گاز کشور باید کلا «دگرگون» می شد.
که نشد.
سالهایی (و آن درآمدهایی) که دیگر باید فقط در خواب ببینیم.
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
✍️از فرودگاه کانسای ژاپن تا فرودگاه Rize–Artvin در ترکیه
🖊محمدرضا اسلامی
🔷 در میانۀ همین روزهایی که ما درگیر بحث قیمت ماکارونی و تخم مرغ در داخل کشور هستیم، در بیرون از مرزها جریان #توسعه متوقف نیست و جناب رجب طیب اردوغان یک پروژه زیربنایی دیگر را هم به ساختارِ شبکه حمل و نقل ترکیه اضافه کرد. هفته گذشته فرودگاه بین المللی ریزه-آرتوین در شمال شرق ترکیه با حضور اردوغان و رفیق اش (الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان) افتتاح شد. چند نکته درباره این فرودگاه حائز اهمیت و توجه است:
1️⃣- روزی روزگار در شرق، غول سرمایۀ حاصل از صادرات شرکتهایی مثل توشیبا، پاناسونیک، سونی و... قدرتی ویژه به دولت #ژاپن داده بود. دولتِ نوین ژاپن دیگر به دنبال جنگ با همسایه های خود (کره، چین، روسیه) نبود بلکه بر روی توسعه زیربناهای کشور متمرکز شده بود. آن پول عظیم (که از #مالیات شرکتهایی مثل میتسوبیشی تویوتا، سونی و... حاصل می شد) باعث شد که دولت ژاپن سرمایه گذاری ویژه ای روی شبکه #حمل_و_نقل انجام دهد. اما علت آن دیدگاه ژاپنی چه بود؟
✔️کارشناسانِ توسعه در ژاپن معتقد بودند که ستون فقرات توسعه، بر روی شبکه حمل و نقل استوار می شود. هر قدر که «زمان» برای انتقال «کالا و مسافر» میان دو نقطه کاهش یابد، «جریانِ توسعه» در یک کشور سریعتر شکل می گیرد (و پایدارتر می ماند).
2️⃣– در ژاپنِ آن روزگار (حدود 60 سال پیش)، میلیاردها یِن روی احداث شبکه قطار پرسرعت (شین کانسن) هزینه شد. اما علاوه بر حمل و نقل ریلی، ژاپنی ها روی توسعه بنادر و فرودگاهها هم اهتمام ویژه ای صرف کردند. یکی از پروژه های توسعه فرودگاهی در ژاپن، احداث فرودگاه #کانسای در وسط دریا بود.
✔️اوساکا، شهر دوم ژاپن به لحاظ اقتصادی محسوب می شد (چیزی مشابه #اصفهان ما)، اما برای احداث یک فرودگاه تراز بین المللی، زمینِ مناسب در شهر یا پیرامون شهر یافت نمی شد. حدودا سه کیلومتر دورتر از ساحل اوساکا، نقطه ای در میان دریا برای ساخت یک «جزیره مصنوعی» انتخاب شد و فرودگاه کانسای بر روی آن جزیره مصنوعی در میان آب ساخته شد. پروژه ای عظیم.
✔️فرودگاه کانسای یکی از بزرگترین فرودگاههای قاره آسیاست و تقریباً به همه جای دنیا پروازهایی را به صورت روزانه انجام میدهد. نزدیک به ۱۴ میلیون نفر سالانه از این فرودگاه استفاده میکنند. ترمینال اصلی این فرودگاه، طراحی معمار معروف ایتالیایی، آقای رِنزو پیانو است.
3️⃣- روز و روزگار گذشته و حال #ترکیه با همه فراز و نشیبهایی که اقتصادش از سر گذرانده، به جایی رسیده که می تواند باند فرودگاه را بر روی #جزیره_مصنوعی، و بر روی آب دریای سیاه بنا کند. جناب اردوغان که اهتمام ویژه ای بر افتتاح مگا پروژه ها دارد، این بار نقشِ بر آب زد! اما چه نیکو نقشی.
4️⃣- این فرودگاه با پر کردنِ بخشی از دریا در مجاورت ساحل ساخته شده و به این منظور 85 میلیون تُن سنگریزی در کف دریا انجام شده تا بسترِ احداث باند فرود هواپیما به طول 3 کیلومتر و عرض 45 متر فراهم شود.
جالب اینجاست که پیش از این اردوغان و مدیرانش، یک فرودگاه دیگر را نیز با این روش در اردو-گیرسون ترکیه ساخته بودند! لذا، این پنجمین فرودگاه ساخته شده روی دریا بعد از ژاپن، هنگ کنگ و کره جنوبی محسوب می شود.
✔️البته تکنولوژیِ احداث جزیره مصنوعی بر روی دریا امر پیچیده ای نیست. در همین عسلویه خودمان هم برای اجرای طرح الفین مهندس نجابت و همکارانش بخش قابل توجهی از زمین مورد نیازشان را با اضافه کردن به ساحل خلیج فارس تامین کردند و تجهیزات را بر روی آن «زمین جدید» قرار دادند. در این قبیل پروژه ها، «فن آوری» و تکنولوژی مسئله اصلی نیست، بلکه مساله اساسی «ساختارهای» پایدار/ناپایدار است که باعث می شود توسعه ادامه یابد یا اینکه ابتر، متوقف شود. راستی الان مهندس نجابت کجاست؟ چه می کند؟
5️⃣- اردوغان تعداد فرودگاههای ترکیه را از 26 به 57 واحد رسانده است. زمانی بود که هاشمی رفسنجانی هم توجه ویژه ای به مسئله احداث فرودگاه داشت. رفته بود و در «بم» فرودگاه ساخته بود. آن زمان همه گلایه می کردند که آخر این چه کاری است؟ و شهر کوچکی مثل بم چرا فرودگاه لازم دارد؟ زلزلۀ بم آمد و مشخص شد که وجود یک زیرساخت اساسی مانند #فرودگاه در منطقه، چقدر ضروری است.
6️⃣– هزینه احداث این فرودگاه جدید ترکیه (با ساخت جزیره مصنوعی در دریای سیاه) 206 میلیون دلار بوده است.
اگر ایران امکانِ فروش نفت مطابق شرایط سال ۱۳۹۰ (سال دوم از دولت دوم احمدی نژاد) را داشت و اگر قطعنامه ها کاغذپاره نبود، 206 میلیون دلار «درآمدِ فروش "یک روز" نفت ایران» است.
بله! اگر کشور از بازار انرژی و فروش نفت حذف نشده بود، فقط با درآمدِ «یک روز» از نفت ایران، امکان ساخت چنین مگاپروژه فنی و مهمی وجود داشت.
و دریغ...
#توسعه
#فرودگاه
#یک_روز_فروش_نفت
t.iss.one/solseghalam
🖊محمدرضا اسلامی
🔷 در میانۀ همین روزهایی که ما درگیر بحث قیمت ماکارونی و تخم مرغ در داخل کشور هستیم، در بیرون از مرزها جریان #توسعه متوقف نیست و جناب رجب طیب اردوغان یک پروژه زیربنایی دیگر را هم به ساختارِ شبکه حمل و نقل ترکیه اضافه کرد. هفته گذشته فرودگاه بین المللی ریزه-آرتوین در شمال شرق ترکیه با حضور اردوغان و رفیق اش (الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان) افتتاح شد. چند نکته درباره این فرودگاه حائز اهمیت و توجه است:
1️⃣- روزی روزگار در شرق، غول سرمایۀ حاصل از صادرات شرکتهایی مثل توشیبا، پاناسونیک، سونی و... قدرتی ویژه به دولت #ژاپن داده بود. دولتِ نوین ژاپن دیگر به دنبال جنگ با همسایه های خود (کره، چین، روسیه) نبود بلکه بر روی توسعه زیربناهای کشور متمرکز شده بود. آن پول عظیم (که از #مالیات شرکتهایی مثل میتسوبیشی تویوتا، سونی و... حاصل می شد) باعث شد که دولت ژاپن سرمایه گذاری ویژه ای روی شبکه #حمل_و_نقل انجام دهد. اما علت آن دیدگاه ژاپنی چه بود؟
✔️کارشناسانِ توسعه در ژاپن معتقد بودند که ستون فقرات توسعه، بر روی شبکه حمل و نقل استوار می شود. هر قدر که «زمان» برای انتقال «کالا و مسافر» میان دو نقطه کاهش یابد، «جریانِ توسعه» در یک کشور سریعتر شکل می گیرد (و پایدارتر می ماند).
2️⃣– در ژاپنِ آن روزگار (حدود 60 سال پیش)، میلیاردها یِن روی احداث شبکه قطار پرسرعت (شین کانسن) هزینه شد. اما علاوه بر حمل و نقل ریلی، ژاپنی ها روی توسعه بنادر و فرودگاهها هم اهتمام ویژه ای صرف کردند. یکی از پروژه های توسعه فرودگاهی در ژاپن، احداث فرودگاه #کانسای در وسط دریا بود.
✔️اوساکا، شهر دوم ژاپن به لحاظ اقتصادی محسوب می شد (چیزی مشابه #اصفهان ما)، اما برای احداث یک فرودگاه تراز بین المللی، زمینِ مناسب در شهر یا پیرامون شهر یافت نمی شد. حدودا سه کیلومتر دورتر از ساحل اوساکا، نقطه ای در میان دریا برای ساخت یک «جزیره مصنوعی» انتخاب شد و فرودگاه کانسای بر روی آن جزیره مصنوعی در میان آب ساخته شد. پروژه ای عظیم.
✔️فرودگاه کانسای یکی از بزرگترین فرودگاههای قاره آسیاست و تقریباً به همه جای دنیا پروازهایی را به صورت روزانه انجام میدهد. نزدیک به ۱۴ میلیون نفر سالانه از این فرودگاه استفاده میکنند. ترمینال اصلی این فرودگاه، طراحی معمار معروف ایتالیایی، آقای رِنزو پیانو است.
3️⃣- روز و روزگار گذشته و حال #ترکیه با همه فراز و نشیبهایی که اقتصادش از سر گذرانده، به جایی رسیده که می تواند باند فرودگاه را بر روی #جزیره_مصنوعی، و بر روی آب دریای سیاه بنا کند. جناب اردوغان که اهتمام ویژه ای بر افتتاح مگا پروژه ها دارد، این بار نقشِ بر آب زد! اما چه نیکو نقشی.
4️⃣- این فرودگاه با پر کردنِ بخشی از دریا در مجاورت ساحل ساخته شده و به این منظور 85 میلیون تُن سنگریزی در کف دریا انجام شده تا بسترِ احداث باند فرود هواپیما به طول 3 کیلومتر و عرض 45 متر فراهم شود.
جالب اینجاست که پیش از این اردوغان و مدیرانش، یک فرودگاه دیگر را نیز با این روش در اردو-گیرسون ترکیه ساخته بودند! لذا، این پنجمین فرودگاه ساخته شده روی دریا بعد از ژاپن، هنگ کنگ و کره جنوبی محسوب می شود.
✔️البته تکنولوژیِ احداث جزیره مصنوعی بر روی دریا امر پیچیده ای نیست. در همین عسلویه خودمان هم برای اجرای طرح الفین مهندس نجابت و همکارانش بخش قابل توجهی از زمین مورد نیازشان را با اضافه کردن به ساحل خلیج فارس تامین کردند و تجهیزات را بر روی آن «زمین جدید» قرار دادند. در این قبیل پروژه ها، «فن آوری» و تکنولوژی مسئله اصلی نیست، بلکه مساله اساسی «ساختارهای» پایدار/ناپایدار است که باعث می شود توسعه ادامه یابد یا اینکه ابتر، متوقف شود. راستی الان مهندس نجابت کجاست؟ چه می کند؟
5️⃣- اردوغان تعداد فرودگاههای ترکیه را از 26 به 57 واحد رسانده است. زمانی بود که هاشمی رفسنجانی هم توجه ویژه ای به مسئله احداث فرودگاه داشت. رفته بود و در «بم» فرودگاه ساخته بود. آن زمان همه گلایه می کردند که آخر این چه کاری است؟ و شهر کوچکی مثل بم چرا فرودگاه لازم دارد؟ زلزلۀ بم آمد و مشخص شد که وجود یک زیرساخت اساسی مانند #فرودگاه در منطقه، چقدر ضروری است.
6️⃣– هزینه احداث این فرودگاه جدید ترکیه (با ساخت جزیره مصنوعی در دریای سیاه) 206 میلیون دلار بوده است.
اگر ایران امکانِ فروش نفت مطابق شرایط سال ۱۳۹۰ (سال دوم از دولت دوم احمدی نژاد) را داشت و اگر قطعنامه ها کاغذپاره نبود، 206 میلیون دلار «درآمدِ فروش "یک روز" نفت ایران» است.
بله! اگر کشور از بازار انرژی و فروش نفت حذف نشده بود، فقط با درآمدِ «یک روز» از نفت ایران، امکان ساخت چنین مگاپروژه فنی و مهمی وجود داشت.
و دریغ...
#توسعه
#فرودگاه
#یک_روز_فروش_نفت
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
فرودگاه Rize–Artvin در ترکیه
@solseghalam
@solseghalam
✍️روزنامه اطلاعات و مرحوم دعایی
زان یار دلنوازم، شُکریست با شکایت
🔷روزنامه اطلاعات قدیمی ترین روزنامه ایران است. تاریخ تولدِ اطلاعات قبل از تاریخ تولدِ پدربزرگ بسیاری از ماست. 96 سال پیش، این روزنامه زمانی شروع به انتشار کرد که «کشور قطر» یا امارات هنوز حتی شکل نگرفته بودند. شان و جایگاهِ این روزنامه در «منطقه خاورمیانه» باید بالاتر از جایگاه شبکه الجزیره و... می بود. زمانی که ایرانیان به فکر انتشار روزنامه افتاده بودند هنوز بسیاری از کشورهای عربی درکی از مفهومِ کنش سیاسی-اجتماعی و روزنامه نداشتند. (البته قصد تفاخر بر این گزاره نیست چون روزنامه الاهرام در قاهره پنجاه سال زودتر از اطلاعات شروع به کار کرده بود)
🔷مرحوم دعایی انسان خوبی بود ولی آسیب بزرگی به یکی از سرمایه های معنوی کشور ایران (روزنامه اطلاعات) زد. او در دوران مسئولیتش باعث شد تا روزنامه اطلاعات به یک روزنامه کم رنگ و بو، و کم خاصیت تبدیل شود. روزنامه ای که (با توجه به سابقه طولانی اش) می توانست در منطقه خاورمیانه و حتی در تراز بین المللی مطرح باشد، تبدیل شد به روزنامه ای که حتی دوستان و رفقایِ دعایی هم آن را خریداری نمی کردند.
🔷در این سالهای اخیر، روزنامه اطلاعات محل انتشارِ اندیشه هایِ پویا و تضاربِ آرای گوناگون "نبود". مقالات فاخری منتشر "نشد" که در حوزه اندیشۀ نسل جوان، موج ایجاد کند. تمام دستگاه «اطلاعات» حتی به اندازۀ دو قلم کانال تلگرام سهند ایرانمهر یا اینستاگرام محمد فاضلی در حوزۀ اندیشه ایران اثرگذاری نداشت.
🔷مرحوم دعایی باعث شد تا روزنامه اطلاعات به یک روزنامه کم رنگ و بو تبدیل شود. مانند اینکه به سر سفرۀ غذا دعوت شوید ولی بر سر سفره، فقط یک سینی برنج سفید (پلو) باشد. میهمان شاکر خواهد بود که سفره خالی نیست و او گرسنه نخواهد ماند ولی این طعام، هیچ شوقی در هیچ خاطری بر نمی انگیزد. عطر و بویی ندارد. برنج است فقط. روزنامه اطلاعات در حوزه اندیشه و «تولید محتوا» برنج بر سر سفره می گذاشت.
🔷البته مرحوم دعایی در سلوک فردی و شخصی انسان خالصی بود ولی مسئله چیز دیگری است. مسئله این است که یک انسان خوب، الزاما نمی تواند باعث تعالی و موفقیت تیم ملی فوتبال یک کشور شود. خوب بودن و #توسعه الزاما به هم مرتبط نیستند. شخصیتهایی مانند مرحوم دعایی نمی توانند موتور محرک توسعه باشند. آنها نمی توانند یک مجوعه را به تراز بین المللی برسانند.
🔷این روزها که بسیاری ذکر محاسن مرحوم دعایی را می کنند (که البته وصدق بالحُسنی) باید به این نکته انذار داد که یک مهندس محاسب سازه فولادی، الزاما نمی تواند یک مدرسِ سازه فولادی هم باشد. یک فوتبالیستِ خوب، الزاما نمی تواند یک مربی تیم ملی هم باشد. دنیای امروز، دنیای تجلیِ استعداد و هوش انسان است. کسانی می توانند «بسترِ شکوفایی استعدادها» را فراهم آورند که به لحاظ ذهنی با مفاهیم #توسعه آشنا باشند. به بیان دیگر، ذهنی پیچیده و اندیشه ای توسعه آفرین داشته باشند. مرحوم دعایی چنین نبود.
🔷بسیاری گفتند که مرحوم دعایی «مُنشی» دفتر نداشت. «راننده» نداشت. اگر تلفن می زدید او خودش گوشی تلفن را بر می داشت. اینها اصلا حُسن نیست. اینها همه سراسر ایراد است. اینها اسبابِ زمین خوردن و زمین گیر شدنِ یک روزنامۀ تراز بین المللی است. مدیر مسئول یک دستگاه خبری مانند اطلاعات، متناظر با فلان استاد دانشگاه نیست که در گوشه یک آزمایشگاه به تولید علم مشغول باشد. خودش تلفن جواب بدهد و… بلکه «او» باید «ثانیه به ثانیه» نبض اتفاقات و رویدادهای حوزه اندیشه/سیاست/اجتماع را منعکس کند. یعنی چه که فلانی منشی و راننده نداشت؟!
🔷حافظ می گوید: «زآن یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت». بله امثال سید محمود دعایی، همان یارِ دلنوازند که شکری پُر شکایت از آنها داریم. انسانهای خوب و مهربانی که خوبند، صالحند، اما اسباب رشد و توسعه نیستند. ضربانِ نبض دنیای روز را نمی فهمند. مفهوم زندگی، و طعم زندگی را در کنارشان حس نمی کنی. خوبند، ولی این خوبی ترا گرم نمی کند. شاکر هستی که بر سر سفرۀ طعام، در آن سینیِ برنج، حسن عباسی را در مقابلت ننشانده اند (آری از این بابت شاکری) ولی عملکردِ آن یار دلنواز، حتی صدای شکایتِ مُحبی چون حافظ را هم بر می آورد. مدیریت و توسعه، از مسیر این خوبان میسر نمی شود. گر نکته دانِ عشقی، بشنو تو این حکایت.
🔷برای آقای سید عباس صالحی آرزومندم که مَشی و سلوکی متفاوت با مرحوم دعایی پیش گیرد و سرمایه معنوی روزنامه اطلاعات را بالنده تر گرداند. از امکاناتِ دنیای امروز (تلگرام، اینستاگرام، فیس بوک، وب سایت) چنان استفاده کند که اطلاعات اگر شانه به شانه نیویورک تایمز نتواند زدن، لااقل جایگاهِ بی بی سی فارسی را در تولید محتوای اجتماعی/فرهنگی بگیرد.
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
زان یار دلنوازم، شُکریست با شکایت
🔷روزنامه اطلاعات قدیمی ترین روزنامه ایران است. تاریخ تولدِ اطلاعات قبل از تاریخ تولدِ پدربزرگ بسیاری از ماست. 96 سال پیش، این روزنامه زمانی شروع به انتشار کرد که «کشور قطر» یا امارات هنوز حتی شکل نگرفته بودند. شان و جایگاهِ این روزنامه در «منطقه خاورمیانه» باید بالاتر از جایگاه شبکه الجزیره و... می بود. زمانی که ایرانیان به فکر انتشار روزنامه افتاده بودند هنوز بسیاری از کشورهای عربی درکی از مفهومِ کنش سیاسی-اجتماعی و روزنامه نداشتند. (البته قصد تفاخر بر این گزاره نیست چون روزنامه الاهرام در قاهره پنجاه سال زودتر از اطلاعات شروع به کار کرده بود)
🔷مرحوم دعایی انسان خوبی بود ولی آسیب بزرگی به یکی از سرمایه های معنوی کشور ایران (روزنامه اطلاعات) زد. او در دوران مسئولیتش باعث شد تا روزنامه اطلاعات به یک روزنامه کم رنگ و بو، و کم خاصیت تبدیل شود. روزنامه ای که (با توجه به سابقه طولانی اش) می توانست در منطقه خاورمیانه و حتی در تراز بین المللی مطرح باشد، تبدیل شد به روزنامه ای که حتی دوستان و رفقایِ دعایی هم آن را خریداری نمی کردند.
🔷در این سالهای اخیر، روزنامه اطلاعات محل انتشارِ اندیشه هایِ پویا و تضاربِ آرای گوناگون "نبود". مقالات فاخری منتشر "نشد" که در حوزه اندیشۀ نسل جوان، موج ایجاد کند. تمام دستگاه «اطلاعات» حتی به اندازۀ دو قلم کانال تلگرام سهند ایرانمهر یا اینستاگرام محمد فاضلی در حوزۀ اندیشه ایران اثرگذاری نداشت.
🔷مرحوم دعایی باعث شد تا روزنامه اطلاعات به یک روزنامه کم رنگ و بو تبدیل شود. مانند اینکه به سر سفرۀ غذا دعوت شوید ولی بر سر سفره، فقط یک سینی برنج سفید (پلو) باشد. میهمان شاکر خواهد بود که سفره خالی نیست و او گرسنه نخواهد ماند ولی این طعام، هیچ شوقی در هیچ خاطری بر نمی انگیزد. عطر و بویی ندارد. برنج است فقط. روزنامه اطلاعات در حوزه اندیشه و «تولید محتوا» برنج بر سر سفره می گذاشت.
🔷البته مرحوم دعایی در سلوک فردی و شخصی انسان خالصی بود ولی مسئله چیز دیگری است. مسئله این است که یک انسان خوب، الزاما نمی تواند باعث تعالی و موفقیت تیم ملی فوتبال یک کشور شود. خوب بودن و #توسعه الزاما به هم مرتبط نیستند. شخصیتهایی مانند مرحوم دعایی نمی توانند موتور محرک توسعه باشند. آنها نمی توانند یک مجوعه را به تراز بین المللی برسانند.
🔷این روزها که بسیاری ذکر محاسن مرحوم دعایی را می کنند (که البته وصدق بالحُسنی) باید به این نکته انذار داد که یک مهندس محاسب سازه فولادی، الزاما نمی تواند یک مدرسِ سازه فولادی هم باشد. یک فوتبالیستِ خوب، الزاما نمی تواند یک مربی تیم ملی هم باشد. دنیای امروز، دنیای تجلیِ استعداد و هوش انسان است. کسانی می توانند «بسترِ شکوفایی استعدادها» را فراهم آورند که به لحاظ ذهنی با مفاهیم #توسعه آشنا باشند. به بیان دیگر، ذهنی پیچیده و اندیشه ای توسعه آفرین داشته باشند. مرحوم دعایی چنین نبود.
🔷بسیاری گفتند که مرحوم دعایی «مُنشی» دفتر نداشت. «راننده» نداشت. اگر تلفن می زدید او خودش گوشی تلفن را بر می داشت. اینها اصلا حُسن نیست. اینها همه سراسر ایراد است. اینها اسبابِ زمین خوردن و زمین گیر شدنِ یک روزنامۀ تراز بین المللی است. مدیر مسئول یک دستگاه خبری مانند اطلاعات، متناظر با فلان استاد دانشگاه نیست که در گوشه یک آزمایشگاه به تولید علم مشغول باشد. خودش تلفن جواب بدهد و… بلکه «او» باید «ثانیه به ثانیه» نبض اتفاقات و رویدادهای حوزه اندیشه/سیاست/اجتماع را منعکس کند. یعنی چه که فلانی منشی و راننده نداشت؟!
🔷حافظ می گوید: «زآن یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت». بله امثال سید محمود دعایی، همان یارِ دلنوازند که شکری پُر شکایت از آنها داریم. انسانهای خوب و مهربانی که خوبند، صالحند، اما اسباب رشد و توسعه نیستند. ضربانِ نبض دنیای روز را نمی فهمند. مفهوم زندگی، و طعم زندگی را در کنارشان حس نمی کنی. خوبند، ولی این خوبی ترا گرم نمی کند. شاکر هستی که بر سر سفرۀ طعام، در آن سینیِ برنج، حسن عباسی را در مقابلت ننشانده اند (آری از این بابت شاکری) ولی عملکردِ آن یار دلنواز، حتی صدای شکایتِ مُحبی چون حافظ را هم بر می آورد. مدیریت و توسعه، از مسیر این خوبان میسر نمی شود. گر نکته دانِ عشقی، بشنو تو این حکایت.
🔷برای آقای سید عباس صالحی آرزومندم که مَشی و سلوکی متفاوت با مرحوم دعایی پیش گیرد و سرمایه معنوی روزنامه اطلاعات را بالنده تر گرداند. از امکاناتِ دنیای امروز (تلگرام، اینستاگرام، فیس بوک، وب سایت) چنان استفاده کند که اطلاعات اگر شانه به شانه نیویورک تایمز نتواند زدن، لااقل جایگاهِ بی بی سی فارسی را در تولید محتوای اجتماعی/فرهنگی بگیرد.
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
شُکریست با شکایت
✍️توسعه قطری یا هویت قطری؟ مساله این است
(گفتگو با هفته نامه تجارت فردا درباره جام جهانی فوتبال)
🔹به مناسبت شروع جام جهانی فوتبال در کشور قطر در این مصاحبه با تجارت فردا به بحث «توسعه کشور قطر» پرداخته شد که محورهای کلیدی این مصاحبه به شرح زیر است:
۱- هویت قطری
یک اشتباه کلیدی در مطالعه قطر این است که به بررسی شاخصه های توسعه بپردازیم حال آنکه ذهنِ برنامه ریزی در قطر، قبل از پرداختن به #زیربنا های توسعه ، به «هویت قطری» می اندیشد.
گفته می شود که تکنولوژی و فن آوری از غرب وارد ژاپن شد ولی در ژاپن «تا حد امکان» هویتی ژاپنی یافت. تویوتا با هویت ژاپنی شکل گرفت و مبنای توسعه تویوتا شرکت فورد یا جنرال موتورز نبوده است. داشتنِ یک تعریف روشن از مختصات ژاپنی (ژن، فرهنگ، تاریخ، توان جسمی و …) باعث شد تا اِیجی تویودا بعد از بازدید از دیترویت میشیگان، شرکتش را بر مبنای هویت ژاپنی (با ساختار مدیریت متفاوت با فورد) پی ریزی کند. قطر، مشخصا به دنبال تعریف یک هویتِ متفاوت با سایر کشورهای عربی بود و در امر توسعه نیز کوشیده که علاوه بر تمایز در دنیای عرب، #برندهای_قطری را نیز با رویکردِ هویتی تعریف (و به دنیا معرفی) کند.
با این نگاه، شرکت هواپیمایی قطری (یا حتی فرودگاه قطر) یک کارکرد هویتی دارد و اشتباه کلیدی آن است که فرودگاه دوحه را بخواهیم صرفا با پارامترهای فنی-مهندسی تحلیل کنیم. همینطور تلویزیون الجزیره در حوزه رسانه و ...
۲- هویت قطری در کنار نگاه بین المللی
باز اگر به تاریخچه رشد ژاپن نگاه کنیم می بینیم که یک عنصر کلیدی در موفقیت ژاپن بهره گیری از مدیران و مشاوران خارجی بوده است. همانگونه که برای تیم فوتبال استفاده از مربی خارجی یک «امر تعریف شده» است استفاده از مشاور/مدیر خارجی (با تجربه تراز بین الملل) نیز یک امر تعریف شده در #ژاپن بوده/هست.
نگاه قطر به توسعه، مساله هویتی بوده “ولی” در تعریف هویت تا حد امکان از «شرکتهای برتر #مشاور بین الملل» استفاده شده است.
پس از صد سال تجربه صنایع پیچیده خودرو در اقلیم ژاپن، باز هیات مدیره نیسان (و میتسوبیشی) شرم نمی کنند که آقای کارلوس گون فرانسوی را به سمت مدیرعامل نیسان/میتسوبیشی بگمارند.
حضور شرکتهای برتر مهندسین مشاور بین المللی در قطر، برگ برنده این کشور در قتل عام نکردن «وقت» بوده است.
من نمی گویم زیان کن یا به فکر سود باش/
ای ز فرصت بیخبر، در هر چه هستی زود باش
عنصر «وقت» و زمان در توسعه کشور قطر، بسیار حائز اهمیت است. ما درباره کشوری صحبت می کنیم که در سال ۱۹۷۱ به عنوان کشور رسمیت پیدا کرده و تازه در سال ۲۰۰۳ #قانون_اساسی آن نوشته شده! یعنی گام زدنهایِ مسیر توسعه به موازاتِ شکلگیری قانون اساسی بوده است! تعجیلی شتابزده در امر احداث زیربناها در این کشور کاملا محسوس است که بیانگر توجه مسئولین کشور به امر «زمان» است.
۳- آینده قطر
هیچ تضمینی نیست که قطر در رقابت با امارات و سایر کشورهای دیگر بتواند همچنان بالنده باشد. برگ گارانتی توفیق برای هیچ کشور (یا حتی شرکت بین المللی) صادر نشده است. ولی عنصر «هوش» در تصمیم گیری در این کشور مشهود است. اگر نگاه استراتژیک مذکور در کشور قطر باقی بماند، ادامه رشد قطر متصور است.
یکی از نمونه های هوشمندی در قطر، تاسیس سازمانی تحت عنوان
Qatar Investment Authority
جهت سرمایه گذاریهای این کشور در کشورهای خارجی بوده است.
(صندوقی که با وجود ۴۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در کشورهای دیگر، ولی یک دلار در ایران سرمایه گذاری نکرده)
۴- از مشروطه در ایران تا حکومت خاندانی در قطر
یکی از پارامترهای اساسی در زمینه «ثبات مدیریت» در کشور قطر، مساله حاکمیت خاندان (مشابه سایر شیخ نشینها) در قطر است. پدر رفت و پسر آمد. (کشوری که در آن پسر قدرت را با کودتا از پدرش گرفت و سپس -بدون انتخابات- به پسرش سپرد). این امر در کشوری که از زمان مشروطه در امر #توسعه دموکراسی و مردمسالاری کوشیده پذیرفتنی نیست… بررسی مسایل خاندان خلیفه بن حمد آل ثانی امری ضروری است ولی اساسا در این بحث کشور پهناور ایران چند قدم جلوتر از کشور قطر قرار داشته و…
مشروح این گفتگو را در فایل پی دی اف زیر ملاحظه نمایید🔻🔻
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
(گفتگو با هفته نامه تجارت فردا درباره جام جهانی فوتبال)
🔹به مناسبت شروع جام جهانی فوتبال در کشور قطر در این مصاحبه با تجارت فردا به بحث «توسعه کشور قطر» پرداخته شد که محورهای کلیدی این مصاحبه به شرح زیر است:
۱- هویت قطری
یک اشتباه کلیدی در مطالعه قطر این است که به بررسی شاخصه های توسعه بپردازیم حال آنکه ذهنِ برنامه ریزی در قطر، قبل از پرداختن به #زیربنا های توسعه ، به «هویت قطری» می اندیشد.
گفته می شود که تکنولوژی و فن آوری از غرب وارد ژاپن شد ولی در ژاپن «تا حد امکان» هویتی ژاپنی یافت. تویوتا با هویت ژاپنی شکل گرفت و مبنای توسعه تویوتا شرکت فورد یا جنرال موتورز نبوده است. داشتنِ یک تعریف روشن از مختصات ژاپنی (ژن، فرهنگ، تاریخ، توان جسمی و …) باعث شد تا اِیجی تویودا بعد از بازدید از دیترویت میشیگان، شرکتش را بر مبنای هویت ژاپنی (با ساختار مدیریت متفاوت با فورد) پی ریزی کند. قطر، مشخصا به دنبال تعریف یک هویتِ متفاوت با سایر کشورهای عربی بود و در امر توسعه نیز کوشیده که علاوه بر تمایز در دنیای عرب، #برندهای_قطری را نیز با رویکردِ هویتی تعریف (و به دنیا معرفی) کند.
با این نگاه، شرکت هواپیمایی قطری (یا حتی فرودگاه قطر) یک کارکرد هویتی دارد و اشتباه کلیدی آن است که فرودگاه دوحه را بخواهیم صرفا با پارامترهای فنی-مهندسی تحلیل کنیم. همینطور تلویزیون الجزیره در حوزه رسانه و ...
۲- هویت قطری در کنار نگاه بین المللی
باز اگر به تاریخچه رشد ژاپن نگاه کنیم می بینیم که یک عنصر کلیدی در موفقیت ژاپن بهره گیری از مدیران و مشاوران خارجی بوده است. همانگونه که برای تیم فوتبال استفاده از مربی خارجی یک «امر تعریف شده» است استفاده از مشاور/مدیر خارجی (با تجربه تراز بین الملل) نیز یک امر تعریف شده در #ژاپن بوده/هست.
نگاه قطر به توسعه، مساله هویتی بوده “ولی” در تعریف هویت تا حد امکان از «شرکتهای برتر #مشاور بین الملل» استفاده شده است.
پس از صد سال تجربه صنایع پیچیده خودرو در اقلیم ژاپن، باز هیات مدیره نیسان (و میتسوبیشی) شرم نمی کنند که آقای کارلوس گون فرانسوی را به سمت مدیرعامل نیسان/میتسوبیشی بگمارند.
حضور شرکتهای برتر مهندسین مشاور بین المللی در قطر، برگ برنده این کشور در قتل عام نکردن «وقت» بوده است.
من نمی گویم زیان کن یا به فکر سود باش/
ای ز فرصت بیخبر، در هر چه هستی زود باش
عنصر «وقت» و زمان در توسعه کشور قطر، بسیار حائز اهمیت است. ما درباره کشوری صحبت می کنیم که در سال ۱۹۷۱ به عنوان کشور رسمیت پیدا کرده و تازه در سال ۲۰۰۳ #قانون_اساسی آن نوشته شده! یعنی گام زدنهایِ مسیر توسعه به موازاتِ شکلگیری قانون اساسی بوده است! تعجیلی شتابزده در امر احداث زیربناها در این کشور کاملا محسوس است که بیانگر توجه مسئولین کشور به امر «زمان» است.
۳- آینده قطر
هیچ تضمینی نیست که قطر در رقابت با امارات و سایر کشورهای دیگر بتواند همچنان بالنده باشد. برگ گارانتی توفیق برای هیچ کشور (یا حتی شرکت بین المللی) صادر نشده است. ولی عنصر «هوش» در تصمیم گیری در این کشور مشهود است. اگر نگاه استراتژیک مذکور در کشور قطر باقی بماند، ادامه رشد قطر متصور است.
یکی از نمونه های هوشمندی در قطر، تاسیس سازمانی تحت عنوان
Qatar Investment Authority
جهت سرمایه گذاریهای این کشور در کشورهای خارجی بوده است.
(صندوقی که با وجود ۴۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در کشورهای دیگر، ولی یک دلار در ایران سرمایه گذاری نکرده)
۴- از مشروطه در ایران تا حکومت خاندانی در قطر
یکی از پارامترهای اساسی در زمینه «ثبات مدیریت» در کشور قطر، مساله حاکمیت خاندان (مشابه سایر شیخ نشینها) در قطر است. پدر رفت و پسر آمد. (کشوری که در آن پسر قدرت را با کودتا از پدرش گرفت و سپس -بدون انتخابات- به پسرش سپرد). این امر در کشوری که از زمان مشروطه در امر #توسعه دموکراسی و مردمسالاری کوشیده پذیرفتنی نیست… بررسی مسایل خاندان خلیفه بن حمد آل ثانی امری ضروری است ولی اساسا در این بحث کشور پهناور ایران چند قدم جلوتر از کشور قطر قرار داشته و…
مشروح این گفتگو را در فایل پی دی اف زیر ملاحظه نمایید🔻🔻
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
گفتگو با هفته نامه تجارت فردا درباره جام جهانی فوتبال قطر
شماره ۴۷۷ - ۲۸ آبان ۱۴۰۱
@solseghalam
شماره ۴۷۷ - ۲۸ آبان ۱۴۰۱
@solseghalam
✍️ شیخ محمد در مسکو، عالیجناب شی در ریاض!
🖊محمدرضا اسلامی
در حالی که ایرانیان به شدت درگیر مسایل خود هستند و منازعات درونی به سطحی خاص رسیده، اعراب ولی رویکرد جدیدی در روابط بین الملل را دنبال می کنند.
با آنکه سفر رئیس جمهور چین به عربستان انعکاس وسیعی در رسانه های ایرانی داشت، ولی سفر بن زاید و دیدارش با پوتین انعکاس زیادی در رسانه های فارسی نداشت. با این حال، سفر شیخ محمد به روسیه (آنهم در اوج جنگ اوکراین) پیامهای مهمی به خارج از دنیای عرب داشت که در این خصوص ذکر موارد ذیل ضروری است:
۱- هر دو دیدارِ بن سلمان با رئیس جمهور چین و دیدار شیخ محمد با رئیس جمهور روسیه را باید در یک پکیج/چارچوب دید و آن «حس جدید عربی» یا «هویت جدید عربی» است.
پس از سالهای طولانی، اکنون اعراب حاشیه خلیج فارس در یک نقطه ی «تغییر رفتار» نسبت به #آمریکا قرار گرفته اند و در تعریف هویت جدید عربی می کوشند که از ذیل نام آمریکا خارج شوند.
۲- برای مثال قطر جام جهانی فوتبال را برگزار میکند. اجرای پروژه ای بزرگ در این سطح بیش از آنکه ذیل فوتبال یا درآمدزایی از توریست تعریف شود، ذیل هویت جدید قطری تعریف می شود. هویتی که می خواهد پیام به دنیای جدید بدهد: «من هستم و من عرضه دارم».
۳– نگاهی داشته باشیم به جزئیات سفر شیخ محمد و دیدارش با پوتین آنهم در روزهایی که عالیجناب مشغول قتل عام در اوکراین است.
سه شنبه ۱۱ اکتبر این دیدار انجام شد. براساس ترنسکریپت ی که کرملین از مشروح مذاکرات منتشر کرده (لینک):
✔️حرفهای پوتین خیلی صریح و همزمان صمیمانه است. او به صراحت به شیخ محمد می گوید:
می دانم که شما نگران وضعیت نیروگاه هسته ای
Zaporozhye Nuclear Power Plant
هستی(!)
✔️پوتین به شیخ محمد اطمینان می دهد که درباره مسایل این نیروگاه (در جنگ) با گروسی حرف زده!
همچنین پوتین به نگرانیهای #امارات درباره اوکراین اشاره می کند؛
✔️او درباره حجم #مبادله_تجاری روسیه و امارات صحبت کرده؛
✔️او درباره #اوپک و #سوریه هم صحبت کرده.
🔷در طرف مقابل، صحبتهای شیخ محمد هم جالب است:
✔️اشاره می کند که نخستین دبیرستان روسی را در امارات افتتاح کرده اند. اضافه می کند که چهار هزار ۴۰۰۰ شرکت روس در امارات کار می کنند و لذا دبیرستان روسی لازم بوده (نحوه دیدگاه و نگاه بین المللی را در توجهِ یک شیخ ببینید)؛
This year we will also mark the opening of the first Russian school in the Emirates.
✔️بن زاید اشاره می کند که سطح مبادلاتِ تجاری امارات و روسیه از دو و نیم میلیارد دلار به پنج میلیارد دلار افزایش پیدا کرده؛
(العجب)
✔️و می گوید سالیانه پانصدهزار توریست روسی از امارات بازدید می کنند.
(آه از نهاد انسان بلند می شود)
✔️شیخ محمد گفته دلیلِ «عدم دیدارشان با پوتین در سه سال گذشته» #کرونا بوده؛ اما فارغ از تعارفاتی که این دو با هم مبادله کردند، یکی از دلایل این سفر میتواند به تهدیدات صورت گرفته توسط آمریکائیها علیه امارات و سعودی باز گردد که مبتنی بر تلاش برای خروجِ سامانههای پدافندی آمریکایی از این دو کشور بوده؛ (احتمالا درخواست طرف اماراتی برای دریافت سامانههای پدافندی از روسها).
✔️یک هفته بعد از تصمیم اوپک برای کاهش تولید نفت (و در شرایطی که قیمت یک گالن بنزین در کالیفرنیا به هفت دلار رسید) بن زاید، در میانه ی جنگ اوکراین به صدای بلند (و با اعتماد به نفسِ ناشی از جایگاهِ سرزمینش در دنیای امروز) دارد می گوید که امارات «با همه» در ارتباط است.
دیپلماسی فعال شیخ محمد در ارتباط دو سویه با غرب و شرق!
۴- اعراب به نقطه ای رسیده اند که «احساس قدرت نسبی» می کنند و این احساس جدید با نوعی از «حس اعتماد به نفس» هم همراه شده به نحوی که گمان می کنند اکنون وقت آن است که پروژه های جدید و بزرگ را با «رقبای آمریکا» در منطقه آغاز کنیم. الان وقت مخابره پیام به واشنگتن است:
هی جو! ما هستیم، ولی از موضع قدرت.
۵- دنیا، دنیای قدرت است و در دنیای بشر همیشه ضعیف پایمال است؛ ولی چه نیکوست که اگر کسی قصد قوی شدن دارد، لااقل مقطعی یا مدت زمان مشخصی بتواند انرژی محدود خویش را از منازعه های داخلی و تقابلهای فرساینده خارجی دور نگه دارد. اعراب، در یک مقطع سی - چهل ساله در برابر آمریکا صبوری پیشه کردند تا بتوانند به «استقرار نسبی» و «توسعه مدرن» دست پیدا کنند و حال امروز، روزگار جدیدی است و احوال جدید!
پیام سفر شیخ محمد به غرب بسیار صریح تر و تلخ تر از پیام سفر «عالیجناب شی» به ریاض بود.
وقتی کشوری در جایگاه مستحکم و در مسیر #توسعه قرار گیرد، در میز بازی بزرگان، طرفِ حساب (و گفتگوی) «هر دو طرف» واقع می شود. نه اینکه تکه زمینی باشد افتاده در گوشه ای، که هیچ یک از طرفین جدی نگیرندش.
بله! باید قوی شد ولی برای قوی شدن، صبوری لازم است، و نه هر روز پنجه در صورت کسی کشیدن.
t.iss.one/solseghalam
🖊محمدرضا اسلامی
در حالی که ایرانیان به شدت درگیر مسایل خود هستند و منازعات درونی به سطحی خاص رسیده، اعراب ولی رویکرد جدیدی در روابط بین الملل را دنبال می کنند.
با آنکه سفر رئیس جمهور چین به عربستان انعکاس وسیعی در رسانه های ایرانی داشت، ولی سفر بن زاید و دیدارش با پوتین انعکاس زیادی در رسانه های فارسی نداشت. با این حال، سفر شیخ محمد به روسیه (آنهم در اوج جنگ اوکراین) پیامهای مهمی به خارج از دنیای عرب داشت که در این خصوص ذکر موارد ذیل ضروری است:
۱- هر دو دیدارِ بن سلمان با رئیس جمهور چین و دیدار شیخ محمد با رئیس جمهور روسیه را باید در یک پکیج/چارچوب دید و آن «حس جدید عربی» یا «هویت جدید عربی» است.
پس از سالهای طولانی، اکنون اعراب حاشیه خلیج فارس در یک نقطه ی «تغییر رفتار» نسبت به #آمریکا قرار گرفته اند و در تعریف هویت جدید عربی می کوشند که از ذیل نام آمریکا خارج شوند.
۲- برای مثال قطر جام جهانی فوتبال را برگزار میکند. اجرای پروژه ای بزرگ در این سطح بیش از آنکه ذیل فوتبال یا درآمدزایی از توریست تعریف شود، ذیل هویت جدید قطری تعریف می شود. هویتی که می خواهد پیام به دنیای جدید بدهد: «من هستم و من عرضه دارم».
۳– نگاهی داشته باشیم به جزئیات سفر شیخ محمد و دیدارش با پوتین آنهم در روزهایی که عالیجناب مشغول قتل عام در اوکراین است.
سه شنبه ۱۱ اکتبر این دیدار انجام شد. براساس ترنسکریپت ی که کرملین از مشروح مذاکرات منتشر کرده (لینک):
✔️حرفهای پوتین خیلی صریح و همزمان صمیمانه است. او به صراحت به شیخ محمد می گوید:
می دانم که شما نگران وضعیت نیروگاه هسته ای
Zaporozhye Nuclear Power Plant
هستی(!)
✔️پوتین به شیخ محمد اطمینان می دهد که درباره مسایل این نیروگاه (در جنگ) با گروسی حرف زده!
همچنین پوتین به نگرانیهای #امارات درباره اوکراین اشاره می کند؛
✔️او درباره حجم #مبادله_تجاری روسیه و امارات صحبت کرده؛
✔️او درباره #اوپک و #سوریه هم صحبت کرده.
🔷در طرف مقابل، صحبتهای شیخ محمد هم جالب است:
✔️اشاره می کند که نخستین دبیرستان روسی را در امارات افتتاح کرده اند. اضافه می کند که چهار هزار ۴۰۰۰ شرکت روس در امارات کار می کنند و لذا دبیرستان روسی لازم بوده (نحوه دیدگاه و نگاه بین المللی را در توجهِ یک شیخ ببینید)؛
This year we will also mark the opening of the first Russian school in the Emirates.
✔️بن زاید اشاره می کند که سطح مبادلاتِ تجاری امارات و روسیه از دو و نیم میلیارد دلار به پنج میلیارد دلار افزایش پیدا کرده؛
(العجب)
✔️و می گوید سالیانه پانصدهزار توریست روسی از امارات بازدید می کنند.
(آه از نهاد انسان بلند می شود)
✔️شیخ محمد گفته دلیلِ «عدم دیدارشان با پوتین در سه سال گذشته» #کرونا بوده؛ اما فارغ از تعارفاتی که این دو با هم مبادله کردند، یکی از دلایل این سفر میتواند به تهدیدات صورت گرفته توسط آمریکائیها علیه امارات و سعودی باز گردد که مبتنی بر تلاش برای خروجِ سامانههای پدافندی آمریکایی از این دو کشور بوده؛ (احتمالا درخواست طرف اماراتی برای دریافت سامانههای پدافندی از روسها).
✔️یک هفته بعد از تصمیم اوپک برای کاهش تولید نفت (و در شرایطی که قیمت یک گالن بنزین در کالیفرنیا به هفت دلار رسید) بن زاید، در میانه ی جنگ اوکراین به صدای بلند (و با اعتماد به نفسِ ناشی از جایگاهِ سرزمینش در دنیای امروز) دارد می گوید که امارات «با همه» در ارتباط است.
دیپلماسی فعال شیخ محمد در ارتباط دو سویه با غرب و شرق!
۴- اعراب به نقطه ای رسیده اند که «احساس قدرت نسبی» می کنند و این احساس جدید با نوعی از «حس اعتماد به نفس» هم همراه شده به نحوی که گمان می کنند اکنون وقت آن است که پروژه های جدید و بزرگ را با «رقبای آمریکا» در منطقه آغاز کنیم. الان وقت مخابره پیام به واشنگتن است:
هی جو! ما هستیم، ولی از موضع قدرت.
۵- دنیا، دنیای قدرت است و در دنیای بشر همیشه ضعیف پایمال است؛ ولی چه نیکوست که اگر کسی قصد قوی شدن دارد، لااقل مقطعی یا مدت زمان مشخصی بتواند انرژی محدود خویش را از منازعه های داخلی و تقابلهای فرساینده خارجی دور نگه دارد. اعراب، در یک مقطع سی - چهل ساله در برابر آمریکا صبوری پیشه کردند تا بتوانند به «استقرار نسبی» و «توسعه مدرن» دست پیدا کنند و حال امروز، روزگار جدیدی است و احوال جدید!
پیام سفر شیخ محمد به غرب بسیار صریح تر و تلخ تر از پیام سفر «عالیجناب شی» به ریاض بود.
وقتی کشوری در جایگاه مستحکم و در مسیر #توسعه قرار گیرد، در میز بازی بزرگان، طرفِ حساب (و گفتگوی) «هر دو طرف» واقع می شود. نه اینکه تکه زمینی باشد افتاده در گوشه ای، که هیچ یک از طرفین جدی نگیرندش.
بله! باید قوی شد ولی برای قوی شدن، صبوری لازم است، و نه هر روز پنجه در صورت کسی کشیدن.
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
ارزیابی شتابزده
🎥 توئیتر چند کلامی درباره توئیتر و اتفاقاتی که این چند روز اخیر در این مجموعه در حال رخ دادن هست. 👆 خرید توئیتر صرفا یک رویداد اقتصادی یا «تصمیم اقتصادی» نبود، بلکه تصمیمی چند پارامتری بوده و مبتنی بر انگیزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. اما مهمتر از…
✍️چرا بحث «تسلا – توئیتر» مهم است؟
مقاله زیر🔻 در ادامه بحثهای داغِ این چند روز اخیر منتشر شده است. به شکل حیرت آوری «حجم زیادی محتوا» در حال تولید است و همه این مطالب (در واپسین روزهای سال 2022) در تلاشند تا پیش بینی کنند که وضعیت سهام تسلا در بورس (سال آینده) چه خواهد شد؟
🔵قبل از اینکه به مرور مقاله زیر پردازیم ضروری است که گفته شود چرا توجه به بحث این روزها در آمریکا مهم است:
✔️1- بحث شتاب در اتفاقات
یکی از مهمترین مولفه های #تسلا مساله تعجیل و شتاب است. مسالۀ پارامتر "زمان". یک شرکت هیجده ساله توانست در دنیای صنعت و اقتصاد به شتابی حیرت آور متولد شود، به سرعت کودکی را پشت سر بگذارد، به سن بلوغ برسد، به بالندگی برسد و اکنون این سوال مطرح است که: «آیا با همان شتاب به پیری(!) و مرگ هم نزدیک شده است؟!»
تسلا نماد دو چیز است:
یک-نبوغ شخصی و هوشیاری ایلان ماسک،
دو- ساز و کارِ «مهیا» برای بازرگانی و صنعت پیشگی در دنیای امروز.
اگر بخواهیم دومی را دقیقتر توضیح دهیم، باید به اجمال چنین گفت که بسترِ رشد بشر و مهیا بودنِ منابع انسانی تحصیلکرده/باتجربه در دنیای جدید به شکلی است که اگر «نادر شاه»ی پیدا بشود، به یکباره لشکری عظیم از جنگجویانِ عرصه صنعت و بازرگانی برای فتح قله ها شکل خواهد گرفت!
عملا تسلا نمادی است که نشان داد امکان رشدی فراتر از تعاریفِ کلاسیکِ بخش صنعت وجود دارد. دنیای جدید این امر را در شرکتهای فن آوری (مانند گوگل، آمازون، فیس بوک و ...) تجربه کرده بود، ولی تسلا صرفا در حوزه «تِک» نبود. در حوزه صنعت خودرو بوده و این امر مساله ی تسلا را متمایز می کند. همانگونه که مساله SpaceX هم مجزا از شرکتهای عرصه تِک است.
✔️2- توئیت بازی!
یک نابغۀ عرصه صنعت و بازرگانی رفته و شرکت #توئیتر را خریده و این روزها هزاران سهامدار بورس (از آن پیرمرد شهروند بازنشسته معمولی در میشیگان تا فلان سرمایه دار کالیفرنیایی) نگرانند که سال 2023 بلایی که در بورس تهران به سر مردم آمد قرار است به سر سرمایه یک عمر آنها بیاید! اما ماجرا از یک جهت دراماتیک تر از بورس تهران است. در قضیۀ مال باختگیِ سهامداران بورس ایران، بی تجربگی و "کارنابلدی" باعث و بانی از بین رفتن امید سرمایه گذاران/سهامداران شد، اما در خیابان مارکت سانفرانسیسکو قضیه فرق می کند. همه نگرانند که «یک کاربلد» دارد گند می زند به یک مجموعه عظیم صنعتی – مالی.
چیزی در مایه های قصۀ شیخ صنعان شده است. در آن ماجرا پیرِ دِیر بعد از عمری عبادت، محصولِ دعا و خرقه را بر سر عشق دخترک نصرانی نهاد . بی آنکه نگرانِ آبرو باشد؛ تا آنجا که حافظ شیراز هم از سر تعجب گفته:
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن/
شیخ صنعان خرقه رهنِ خانه خمّار داشت!
بخش دراماتیک ماجرا الان این است که این «پیر» نصرانی نیست و «جوانی» کارآفرین است. مضافا که «خرقه» را رهنِ خانه خمّار نگذاشته، بلکه سرمایه و سهامِ هزاران شهروند را در معرض ریسک و خطر قرار داده است!
آنچه که قرار است بر باد برود "آبرو" نیست بلکه "پول" است. و از قدیم گفته اند که از جان می توان گذشت اما از پول نه.
🔵 اما بازگردیم به مقاله زیر:
نویسنده دارد می گوید وضعیت سهام تسلا از روزی که ایلان ماسک رفته و نشسته دنبال کارهایِ توئیتر 45% درصد افت داشته است. ایلان ماسک انگیزه های شخصی خودش را از این تصمیم مهم داشته، اما جملاتی تا به این حد صریح از طرفِ رفقای قدیمی ایلان ماسک ذکر می شوند:
"I just want you back at Tesla and I just miss you, Elon … there’s a huge community of people who want to know ... how long is this going to be," (!!)
می گوید: کلی آدم منتظر «تو» نشسته اند که برگردی.
یا در این قسمت دیگر مقاله به صراحت به موضوعی که در پست قبلی اشاره کردم می پردازند. می گویند: آقا جان متمرکز باش! متمرکز نیستی. و ما نگرانیم.
• Investors have grown increasingly worried about Musk being distracted with running Twitter, as well as about reputation contagion from the saga rubbing off on Tesla.
⭕️ چرا بحث «تسلا – توئیتر» مهم است؟
این بحث از منظر #توسعه بسیار مهم است. در مکانیزم بازار و سازوکاری که اجازه ی رشد لگاریتمی و نجومیِ شرکتها را می دهد، این اولین بار است که چنین تداخلی مابین عرصه «تِک» ، «صنعت» و «بازارهای مالی» پیش آمده است و نکته جالب توجه این است که این زلزله به خاطرِ دخالتهای دولتی (یا حتی به خاطر یک ماهیتِ صرفا اقتصادی) و ... نیست.
در یک عرصۀ «بخش خصوصیِ محض» تجربه ای بدیع در حال رخ دادن است و سرعت رخدادها به شکلی است که حتی پیگیری روند امور را مشکل می کند. خصوصا در کشور ما که این روزها درگیر مسائلی دیگر است متاسفانه.
لینک مقاله: +
🖊محمدرضا اسلامی ▪️اینستاگرام - توئیتر - لینکدین
t.iss.one/solseghalam
مقاله زیر🔻 در ادامه بحثهای داغِ این چند روز اخیر منتشر شده است. به شکل حیرت آوری «حجم زیادی محتوا» در حال تولید است و همه این مطالب (در واپسین روزهای سال 2022) در تلاشند تا پیش بینی کنند که وضعیت سهام تسلا در بورس (سال آینده) چه خواهد شد؟
🔵قبل از اینکه به مرور مقاله زیر پردازیم ضروری است که گفته شود چرا توجه به بحث این روزها در آمریکا مهم است:
✔️1- بحث شتاب در اتفاقات
یکی از مهمترین مولفه های #تسلا مساله تعجیل و شتاب است. مسالۀ پارامتر "زمان". یک شرکت هیجده ساله توانست در دنیای صنعت و اقتصاد به شتابی حیرت آور متولد شود، به سرعت کودکی را پشت سر بگذارد، به سن بلوغ برسد، به بالندگی برسد و اکنون این سوال مطرح است که: «آیا با همان شتاب به پیری(!) و مرگ هم نزدیک شده است؟!»
تسلا نماد دو چیز است:
یک-نبوغ شخصی و هوشیاری ایلان ماسک،
دو- ساز و کارِ «مهیا» برای بازرگانی و صنعت پیشگی در دنیای امروز.
اگر بخواهیم دومی را دقیقتر توضیح دهیم، باید به اجمال چنین گفت که بسترِ رشد بشر و مهیا بودنِ منابع انسانی تحصیلکرده/باتجربه در دنیای جدید به شکلی است که اگر «نادر شاه»ی پیدا بشود، به یکباره لشکری عظیم از جنگجویانِ عرصه صنعت و بازرگانی برای فتح قله ها شکل خواهد گرفت!
عملا تسلا نمادی است که نشان داد امکان رشدی فراتر از تعاریفِ کلاسیکِ بخش صنعت وجود دارد. دنیای جدید این امر را در شرکتهای فن آوری (مانند گوگل، آمازون، فیس بوک و ...) تجربه کرده بود، ولی تسلا صرفا در حوزه «تِک» نبود. در حوزه صنعت خودرو بوده و این امر مساله ی تسلا را متمایز می کند. همانگونه که مساله SpaceX هم مجزا از شرکتهای عرصه تِک است.
✔️2- توئیت بازی!
یک نابغۀ عرصه صنعت و بازرگانی رفته و شرکت #توئیتر را خریده و این روزها هزاران سهامدار بورس (از آن پیرمرد شهروند بازنشسته معمولی در میشیگان تا فلان سرمایه دار کالیفرنیایی) نگرانند که سال 2023 بلایی که در بورس تهران به سر مردم آمد قرار است به سر سرمایه یک عمر آنها بیاید! اما ماجرا از یک جهت دراماتیک تر از بورس تهران است. در قضیۀ مال باختگیِ سهامداران بورس ایران، بی تجربگی و "کارنابلدی" باعث و بانی از بین رفتن امید سرمایه گذاران/سهامداران شد، اما در خیابان مارکت سانفرانسیسکو قضیه فرق می کند. همه نگرانند که «یک کاربلد» دارد گند می زند به یک مجموعه عظیم صنعتی – مالی.
چیزی در مایه های قصۀ شیخ صنعان شده است. در آن ماجرا پیرِ دِیر بعد از عمری عبادت، محصولِ دعا و خرقه را بر سر عشق دخترک نصرانی نهاد . بی آنکه نگرانِ آبرو باشد؛ تا آنجا که حافظ شیراز هم از سر تعجب گفته:
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن/
شیخ صنعان خرقه رهنِ خانه خمّار داشت!
بخش دراماتیک ماجرا الان این است که این «پیر» نصرانی نیست و «جوانی» کارآفرین است. مضافا که «خرقه» را رهنِ خانه خمّار نگذاشته، بلکه سرمایه و سهامِ هزاران شهروند را در معرض ریسک و خطر قرار داده است!
آنچه که قرار است بر باد برود "آبرو" نیست بلکه "پول" است. و از قدیم گفته اند که از جان می توان گذشت اما از پول نه.
🔵 اما بازگردیم به مقاله زیر:
نویسنده دارد می گوید وضعیت سهام تسلا از روزی که ایلان ماسک رفته و نشسته دنبال کارهایِ توئیتر 45% درصد افت داشته است. ایلان ماسک انگیزه های شخصی خودش را از این تصمیم مهم داشته، اما جملاتی تا به این حد صریح از طرفِ رفقای قدیمی ایلان ماسک ذکر می شوند:
"I just want you back at Tesla and I just miss you, Elon … there’s a huge community of people who want to know ... how long is this going to be," (!!)
می گوید: کلی آدم منتظر «تو» نشسته اند که برگردی.
یا در این قسمت دیگر مقاله به صراحت به موضوعی که در پست قبلی اشاره کردم می پردازند. می گویند: آقا جان متمرکز باش! متمرکز نیستی. و ما نگرانیم.
• Investors have grown increasingly worried about Musk being distracted with running Twitter, as well as about reputation contagion from the saga rubbing off on Tesla.
⭕️ چرا بحث «تسلا – توئیتر» مهم است؟
این بحث از منظر #توسعه بسیار مهم است. در مکانیزم بازار و سازوکاری که اجازه ی رشد لگاریتمی و نجومیِ شرکتها را می دهد، این اولین بار است که چنین تداخلی مابین عرصه «تِک» ، «صنعت» و «بازارهای مالی» پیش آمده است و نکته جالب توجه این است که این زلزله به خاطرِ دخالتهای دولتی (یا حتی به خاطر یک ماهیتِ صرفا اقتصادی) و ... نیست.
در یک عرصۀ «بخش خصوصیِ محض» تجربه ای بدیع در حال رخ دادن است و سرعت رخدادها به شکلی است که حتی پیگیری روند امور را مشکل می کند. خصوصا در کشور ما که این روزها درگیر مسائلی دیگر است متاسفانه.
لینک مقاله: +
🖊محمدرضا اسلامی ▪️اینستاگرام - توئیتر - لینکدین
t.iss.one/solseghalam