ارزیابی شتابزده
نمازخانه در توکیو استیشن 🔹به گزارش ژاپن تایمز، از دیروز(پنجم ژوئن)، در ایستگاه مرکزی قطار توکیو برای مسلمانان نمازخانه افتتاح گردید. دلیل این امر افزایش توریستهای مسلمان عنوان شده است. @solseghalam
✍️پارک دیسنی لند توکیو و نمازخانه
[ مربوط به خبر بالا]
🔴ژاپن، کشوری صنعتی که سالهایِ طولانی اقتصاد دوّم جهان بود و رفاهِ مردمانش را با صنعت تامین می کرد ، رغبت چندانی به باز کردن درهایش به روی دیگران نداشت . این بی رغبتی دلایل فرهنگی و تاریخی گوناگون داشته است. اما همین ژاپنِ #صنعتی ، در رقابتِ وحشتناک و میلیمتریِ دنیایِ امروز دارد می بیند که فحول عرصه صنعتش در حال زمین خوردن هستند و غولهایی همچون #توشیبا ، #پاناسونیک و #سونی در رقابت با اژدهایِ چین و صنعتگرانِ کره ای ، نفس کشیدنِ شان به شماره افتاده است. این ژاپن صنعتی ، از زمانی که این زنگ خطر در گوشش به صدا در آمده متوجه شده که باید در عرصه توریسم سرمایه گذاری جدی کند.
🔷ژاپن کشوری است که به رغمِ صنعتی بودن ، مردمانش عموماً روحیه سنتی دارند و "باز" (به مفهوم پذیرایِ فرهنگ هایِ دیگر بودن) نیستند. ولی همین ژاپنِ سنتی-صنعتی ، برای جذب توریست تا بدانجا می رود که در مرکز تفریحی همچون "دیزنی لند" توکیو ، نمازخانه برای توریست های مسلمان تدارک دیده شده است.
در فرودگاههای #توکیو (هاندا و ناریتا) و همچنین فرودگاه اصلی اوساکا (کانسای)، نمازخانه برای مسافران/توریست های مسلمان پیش بینی شده بود؛ اما همچنان که در تصویر فوق🔼 توضیح داده شده است، ایستگاه مرکزی "قطار" توکیو (که مرکز ثقل حمل و نقل ژاپن است) از دیروز اتاق کوچکی را به عنوان نمازخانه اختصاص داده است.
🔵بحث در اینجاست که برای جذب گردشگر و مهیا نمودن ملزوماتِ حضور توریست در کشور باید "جدی" بود.
اینکه چقدر جدی و واقعی این ملزومات را در نقاط کلیدی #گردشگری کشورمان طراحی کرده ایم محل سوال است.
🔴برخی معتقدند که سیاستگزاری هایِ سابق در ژاپن به نحوی نبوده که اساساً میل چندانی به گردشگر بوده باشد (آمار و عدد مشخصی برای این امر ندارم) اما همین کشور در مواجه با واقعیاتِ عینی دنیای امروز، سعی در تغییر رویکردهایش دارد.
🔵یک مثال دیگر در این بحث مناسب است. اینکه چقدر جدی با این موضوع گردشگری مواجه هستیم یا خیر. #توکیو دو فرودگاه دارد . فرودگاه #هاندا ( که معادل مهرآباد ما بود و برای پروازهای داخلی استفاده می شد) و فرودگاه #ناریتا (که معادل فرودگاه امام است و برای پروازههای خارجی) . حدود پنج سال پیش که ترمینال پروازهای خارجی برای فرودگاه هاندا افتتاح شد (یعنی همان که معادل مهرآباد بود) وزیر امور زیربنایی ژاپن مصاحبه ای کرد و توضیح داد که چرا برای این فرودگاهِ داخلی، ترمینال پروازِ خارجی زده اند؟ ایشان توضیحی با این مضمون داد که : در کشور بزرگ #چین ، سالانه رقم درشتی در گردشگری لاگژری (گردشگر ثروتمند/گرانقیمت) خرج می شود که عددی در حدود صدهزار نفر است. ما محاسبه کرده ایم که اگر سالانه ده درصد این رقم را هم به ژاپن بکشانیم (یعنی سالی حدود ده هزار گردشگرِ گران) ، پولی که برای توسعه فرودگاهِ هاندا هزینه کرده ایم سریعاً باز می گردد. هدف ما از این ترمینال جدید، تجار گردشگر چینی بوده است.
* * * * *
📌پی نوشت: ژاپن و چین ، چندان روابط خوبی با همدیگر نداشته اند و تاریخچه پرتنشی در روابطشان حاکم بوده و هست. از جمله اختلاف در مالکیت بعضی جزایر ژاپن. ولی برای گردشگران چینی، یک ترمینال جدید به هاندا منضم کردند. به مصداق فاعتبروا یا اولی الابصار...
https://t.iss.one/solseghalam
[ مربوط به خبر بالا]
🔴ژاپن، کشوری صنعتی که سالهایِ طولانی اقتصاد دوّم جهان بود و رفاهِ مردمانش را با صنعت تامین می کرد ، رغبت چندانی به باز کردن درهایش به روی دیگران نداشت . این بی رغبتی دلایل فرهنگی و تاریخی گوناگون داشته است. اما همین ژاپنِ #صنعتی ، در رقابتِ وحشتناک و میلیمتریِ دنیایِ امروز دارد می بیند که فحول عرصه صنعتش در حال زمین خوردن هستند و غولهایی همچون #توشیبا ، #پاناسونیک و #سونی در رقابت با اژدهایِ چین و صنعتگرانِ کره ای ، نفس کشیدنِ شان به شماره افتاده است. این ژاپن صنعتی ، از زمانی که این زنگ خطر در گوشش به صدا در آمده متوجه شده که باید در عرصه توریسم سرمایه گذاری جدی کند.
🔷ژاپن کشوری است که به رغمِ صنعتی بودن ، مردمانش عموماً روحیه سنتی دارند و "باز" (به مفهوم پذیرایِ فرهنگ هایِ دیگر بودن) نیستند. ولی همین ژاپنِ سنتی-صنعتی ، برای جذب توریست تا بدانجا می رود که در مرکز تفریحی همچون "دیزنی لند" توکیو ، نمازخانه برای توریست های مسلمان تدارک دیده شده است.
در فرودگاههای #توکیو (هاندا و ناریتا) و همچنین فرودگاه اصلی اوساکا (کانسای)، نمازخانه برای مسافران/توریست های مسلمان پیش بینی شده بود؛ اما همچنان که در تصویر فوق🔼 توضیح داده شده است، ایستگاه مرکزی "قطار" توکیو (که مرکز ثقل حمل و نقل ژاپن است) از دیروز اتاق کوچکی را به عنوان نمازخانه اختصاص داده است.
🔵بحث در اینجاست که برای جذب گردشگر و مهیا نمودن ملزوماتِ حضور توریست در کشور باید "جدی" بود.
اینکه چقدر جدی و واقعی این ملزومات را در نقاط کلیدی #گردشگری کشورمان طراحی کرده ایم محل سوال است.
🔴برخی معتقدند که سیاستگزاری هایِ سابق در ژاپن به نحوی نبوده که اساساً میل چندانی به گردشگر بوده باشد (آمار و عدد مشخصی برای این امر ندارم) اما همین کشور در مواجه با واقعیاتِ عینی دنیای امروز، سعی در تغییر رویکردهایش دارد.
🔵یک مثال دیگر در این بحث مناسب است. اینکه چقدر جدی با این موضوع گردشگری مواجه هستیم یا خیر. #توکیو دو فرودگاه دارد . فرودگاه #هاندا ( که معادل مهرآباد ما بود و برای پروازهای داخلی استفاده می شد) و فرودگاه #ناریتا (که معادل فرودگاه امام است و برای پروازههای خارجی) . حدود پنج سال پیش که ترمینال پروازهای خارجی برای فرودگاه هاندا افتتاح شد (یعنی همان که معادل مهرآباد بود) وزیر امور زیربنایی ژاپن مصاحبه ای کرد و توضیح داد که چرا برای این فرودگاهِ داخلی، ترمینال پروازِ خارجی زده اند؟ ایشان توضیحی با این مضمون داد که : در کشور بزرگ #چین ، سالانه رقم درشتی در گردشگری لاگژری (گردشگر ثروتمند/گرانقیمت) خرج می شود که عددی در حدود صدهزار نفر است. ما محاسبه کرده ایم که اگر سالانه ده درصد این رقم را هم به ژاپن بکشانیم (یعنی سالی حدود ده هزار گردشگرِ گران) ، پولی که برای توسعه فرودگاهِ هاندا هزینه کرده ایم سریعاً باز می گردد. هدف ما از این ترمینال جدید، تجار گردشگر چینی بوده است.
* * * * *
📌پی نوشت: ژاپن و چین ، چندان روابط خوبی با همدیگر نداشته اند و تاریخچه پرتنشی در روابطشان حاکم بوده و هست. از جمله اختلاف در مالکیت بعضی جزایر ژاپن. ولی برای گردشگران چینی، یک ترمینال جدید به هاندا منضم کردند. به مصداق فاعتبروا یا اولی الابصار...
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️به زمین خوردن غول ها – قسمت پنجم: « سونی »
✳️ در یادداشت قبل🔺 به وضعیت شرکت #سونی اشاره ای شده بود. این امر مدخلی خواهد بود که پس از بحث های #توشیبا ، #پاناسونیک و #تویوتا، گفتگویی در خصوص وضعیت شرکت سونی داشته باشیم.
دوستانی تذکر دادند که وضعیت سونی در بازار #تهران بسیار خوب و پررونق است و چطور گفته می شود که سونی دیگر در آن اوجِ سابق نیست؟ در پاسخ باید گفت، بحث آسیب های شدیدی که شرکت های ژاپنی دارند از شرکت های چینی متحمل می شوند را با دور زدن در بازار نمی شود حس کرد؛ باید #گزارش_های_مالی این شرکت ها را مرور کرد و وارد جزئیات اعداد و ارقام شد.
✳️ ذیلا فایل پی. دی. اف گزارش مالی 2013 #سونی ، به اشتراک گذاشته می شود. در این گزارش توضیحاتی در خصوص تولیدات سونی در حوزه های:
"موبایل + دوربین عکاسی و فیلمبرداری + گیم (بازی) + تلویزیون + تجهیزات پزشکی"
ارایه شده است. در نوبت های بعد به جزئیات این گزارش ورود خواهیم کرد. اما فعلاً برای یک چشم انداز کلی، در اسلاید زیر وضعیت کلی سونی در 2012 و 2013 با هم مقایسه شده است (صفحه شش گزارش). در 2012 مجموعه تمام تلاشهای کارخانجات و مدیران نتوانست جلو ضرر دهی شرکت را بگیرد و در مجموع سونی 456 میلیارد ین ضرر داده است. یکسال بعد تلاشهای مدیران و کارکنان منجر به بهبود وضعیت در 2013 شد و این شرکت اندکی سود ده شد.
با این وجود، #سود_خالص سونی در 2013، (Net Income) ، بسیار ناچیز بوده است: فقط 43میلیارد ین.
[یعنی چیزی کمتر از "نیم میلیارد دلار" برای یک امپراطوری! با 125هزار کارمند]
به عنوان یک مقایسه ذهنی، می توان این عدد سود کمتر از نیم میلیارد دلار #سونی را با اتهام حدود سه میلیارد دلاری بابک زنجانی مقایسه کرد.
✳️ باز برای یک مقایسه ذهنی دیگر، اگر این سود را با سود #تویوتا مقایسه کنیم می بینیم کمتر از نیم میلیارد دلار سودِ سونی در برابر 22میلیارد دلار سود تویوتا ، عدد بسیار ناچیزی است. دلیلش این است که #چینی ها (و حتی #کره ای ها) هنوز نتوانسته اند نام درخشان تویوتا را (که در ذهن ها با #کیفیت قرین شده) بشکنند و لذا تفاوتِ ماهوی در روندِ کامیابی و عدم کامیابی بین سونی (صنایع الکترونیک) و تویوتا (صنایع خودرو) شاهدیم. شاید اگر روزی وضعیتِ #صنعت_خودرو هم مثل #صنایع_الکترونیک شود، همین بلا بر سر تویوتا و #هوندا نیز بیاید.
✳️اما برگردیم به گزارش مالی سونی. با اینکه تلاشهای مدیران وضعیت خوبی را در 2013 نسبت به 2012 ایجاد کرده بود ولی اسلاید دوم در پایین نشان می دهد که این روَند حفظ نشد و مجدداً می بینیم که سال مالی 2017 نسبت به سال مالی 2016 ، سال ناموفقی برای سونی محسوب می شود: حدود 6% کاهش فروش.
در این باره بیشتر گفتگو خواهیم کرد.
- - - - -
📌پی نوشت: در گزارش مالی سال 2017 هر 112 ین، یک دلار در نظر گرفته شده است.
https://t.iss.one/solseghalam
✳️ در یادداشت قبل🔺 به وضعیت شرکت #سونی اشاره ای شده بود. این امر مدخلی خواهد بود که پس از بحث های #توشیبا ، #پاناسونیک و #تویوتا، گفتگویی در خصوص وضعیت شرکت سونی داشته باشیم.
دوستانی تذکر دادند که وضعیت سونی در بازار #تهران بسیار خوب و پررونق است و چطور گفته می شود که سونی دیگر در آن اوجِ سابق نیست؟ در پاسخ باید گفت، بحث آسیب های شدیدی که شرکت های ژاپنی دارند از شرکت های چینی متحمل می شوند را با دور زدن در بازار نمی شود حس کرد؛ باید #گزارش_های_مالی این شرکت ها را مرور کرد و وارد جزئیات اعداد و ارقام شد.
✳️ ذیلا فایل پی. دی. اف گزارش مالی 2013 #سونی ، به اشتراک گذاشته می شود. در این گزارش توضیحاتی در خصوص تولیدات سونی در حوزه های:
"موبایل + دوربین عکاسی و فیلمبرداری + گیم (بازی) + تلویزیون + تجهیزات پزشکی"
ارایه شده است. در نوبت های بعد به جزئیات این گزارش ورود خواهیم کرد. اما فعلاً برای یک چشم انداز کلی، در اسلاید زیر وضعیت کلی سونی در 2012 و 2013 با هم مقایسه شده است (صفحه شش گزارش). در 2012 مجموعه تمام تلاشهای کارخانجات و مدیران نتوانست جلو ضرر دهی شرکت را بگیرد و در مجموع سونی 456 میلیارد ین ضرر داده است. یکسال بعد تلاشهای مدیران و کارکنان منجر به بهبود وضعیت در 2013 شد و این شرکت اندکی سود ده شد.
با این وجود، #سود_خالص سونی در 2013، (Net Income) ، بسیار ناچیز بوده است: فقط 43میلیارد ین.
[یعنی چیزی کمتر از "نیم میلیارد دلار" برای یک امپراطوری! با 125هزار کارمند]
به عنوان یک مقایسه ذهنی، می توان این عدد سود کمتر از نیم میلیارد دلار #سونی را با اتهام حدود سه میلیارد دلاری بابک زنجانی مقایسه کرد.
✳️ باز برای یک مقایسه ذهنی دیگر، اگر این سود را با سود #تویوتا مقایسه کنیم می بینیم کمتر از نیم میلیارد دلار سودِ سونی در برابر 22میلیارد دلار سود تویوتا ، عدد بسیار ناچیزی است. دلیلش این است که #چینی ها (و حتی #کره ای ها) هنوز نتوانسته اند نام درخشان تویوتا را (که در ذهن ها با #کیفیت قرین شده) بشکنند و لذا تفاوتِ ماهوی در روندِ کامیابی و عدم کامیابی بین سونی (صنایع الکترونیک) و تویوتا (صنایع خودرو) شاهدیم. شاید اگر روزی وضعیتِ #صنعت_خودرو هم مثل #صنایع_الکترونیک شود، همین بلا بر سر تویوتا و #هوندا نیز بیاید.
✳️اما برگردیم به گزارش مالی سونی. با اینکه تلاشهای مدیران وضعیت خوبی را در 2013 نسبت به 2012 ایجاد کرده بود ولی اسلاید دوم در پایین نشان می دهد که این روَند حفظ نشد و مجدداً می بینیم که سال مالی 2017 نسبت به سال مالی 2016 ، سال ناموفقی برای سونی محسوب می شود: حدود 6% کاهش فروش.
در این باره بیشتر گفتگو خواهیم کرد.
- - - - -
📌پی نوشت: در گزارش مالی سال 2017 هر 112 ین، یک دلار در نظر گرفته شده است.
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
ارزیابی شتابزده
✍️به زمین خوردن غول ها – قسمت پنجم: « سونی » ✳️ در یادداشت قبل🔺 به وضعیت شرکت #سونی اشاره ای شده بود. این امر مدخلی خواهد بود که پس از بحث های #توشیبا ، #پاناسونیک و #تویوتا، گفتگویی در خصوص وضعیت شرکت سونی داشته باشیم. دوستانی تذکر دادند که وضعیت سونی در…
✍️درباره شرکت «سونی» – قسمت دوم
[به زمین خوردنِ غول ها – قسمت ششم]
🔴در ادامه بحث در خصوص شرکتِ #سونی و #گزارشهای_مالی آن، در این نوبت خوب است که نگاه کلی ای به احوال چندسالِ اخیر سونی و شرح کار این غول الکترونیک ژاپن داشته باشیم. این نگاهِ کلی به سونی ، تصویر روشن تری از این نامِ شناخته شده به ما می دهد و باعث می شود تا دیدِ مشخص تری از مفهومِ #ورشکستگی در این دست شرکت های با ابعادِ "مگا" در فن آوری را داشته باشیم.
علّتِ این دست نوشتار این است که واقعاً تا چند سال پیش تصویر خیلی خامی از مفهوم ورشکستگی داشتم و با قالبِ ذهنی ای که عمده رویدادها را وابسته به دلایل #سیاسی می دید، تصوّر روشنی از زمین خوردن بزرگانِ صنعت نداشتم. وقتی که در شهر دیترویت میشیگان از نزدیک دیدم هزاران خانه متروکه ای که صاحبانشان بعد از ورشکستگی #جنرال_موتورز ، آنها را رها و کوچ کرده بودند ، واقعاً باور کردم که مفهومِ ورشکست شدن جنرال موتورز یعنی چه؟ فتحِ یک شهر بدونِ شلیکِ گلوله . #دیترویت شهرِ صنعتِ خودرو آمریکا ، بنا به گزارش های رسمی، یک چهارمِ جمعیتش را بعد از ورشکستگی سال 2008 از دست داد. زمانی که از نزدیک کارخانه هایِ فولادِ تعطیل شدۀ آمریکایی را دیدم ، باور کردم که فولادِ چین چطور کمر فولادِ آمریکا را شکسته . آن زمان میشد متوجه شد که چرا مدیرانِ صنعت #فولاد ژاپنی احساس می کنند ورشکستگی بیخ گوششان است.
در این سلسله نوشتار ( که با بحث #توشیبا و #پاناسونیک و #تویوتا شروع شد) به مرورِ ابعادِ واقعیِ شرکت های ژاپنی می پردازیم. اینکه چقدر گردش مالی دارند و این گردش مالی معادلِ چیست؟ اینکه چند نفر پرسنل داشته و دارند؟ اینکه چه سالی تاسیس شده اند و ...
✳️اما بازگردیم به سونی.
در نوبت قبل گزارشهای مالی سونی و ابعاد سود و ضرر این شرکت مرور شد. اما چند گزاره دیگر راجع به #سونی:
-🔹 سونی 71 سال پیش ثبت شده است (در سال 1946. یعنی دقیقا بلافاصله بعد از #جنگ_جهانی دوم و از خاکستر جنگ برخاست).
-🔹 شرکت کارش را با 8 نفر کارمند و سرمایه 510 دلار در ساختمانی در #توکیو آغاز کرد.
-🔹 اولین نوار ضبط صوت در ژاپن توسط سونی ساخته شده است.
-🔹 تا دهه 90 میلادی و حتی تا اوایل 2000 سونی بسیار سودآور بوده است. بیشترین منبع سودِ سونی از محل پِلی استیشن بوده است!
-🔹شروع زنجیره بدبیاری های سونی از کی بوده است؟ از وقتی که رقبای جدی در بحث ساخت #پلی_استیشن به بازار آمدند و دو سه سالِ کم درآمد مصادف و منتهی شد به زمان وقوع سونامی و زلزله مارس 2011 #توهوکو (که آسیب های جدی به کشور ژاپن وارد کرد).
-🔹 در شرایطی که در سال 2000 سونی یک بازار 100میلیارد دلاری داشت، در انتهای 2011 ( یعنی نه ماه بعد از زلزله و سونامی توهوکو) سونی با یک بازار 18میلیارد دلاری مواجه بود.
-🔹 یکسال بعد از سونامی ، یعنی در سال 2012 ، سونی برای اولین بار اعلام کرد که 10هزار نفر از کارکنانش را #اخراج می کند. علت این اخراج گسترده، کم کردن #هزینه های شرکت بود. شرکتی که در سال مالی 2012 حدود 6میلیارد دلار ضرر داده بود. (گزارش بالا👆)
-🔹 1000 نفر از اخراجی ها، از قسمت موبایل سونی بودند(گویای اینکه چرا یکباره موبایل سونی در بازار ادامه نیافت).
-🔹 در سال 2013 سونی برای کاهش هزینه ها، "دفترِ آمریکای" خود را فروخت ( به قیمت حدودا یک میلیارد دلار)
-🔹 در سال 2014 برای اولین بار در گزارش های #مشاوران_سرمایه_گذاری اعلام شد که سونی محلِ خوبی برای سرمایه گذاری نیست (سودِ شرکت پایین است).
-🔹 در همان 2014 سونی باز 5000نفر دیگر از کارکنانش را اخراج کرد و اعلام کرد که دیگر روی #پی_سی کار نمی کند تا بتواند روی #موبایل و #تبلت متمرکز باشد.
- ....
✳️این ها گزاره های مربوط به اتفاقاتی در همین سالهای اخیر است. در مجاورت ما . از یکی از صاحب نام ترین غول های فن آوری . با صدها کارخانه و هزاران اختراع ثبت شده و تجربه ای طولانی در بازاریابی.
رویدادها به همین اندازه واقعی است. برای حضور و رقابت در دنیای فردا باید به مرور واقعیات بنشینیم. برنده شدن یا بازنده شدن ، برای هیچ یک کارت گارانتی ای صادر نشده است.
- 🔹برای پایان این گزارش تنها یک گزاره دیگر را هم مرور کنیم:
در سال 2016 سونی توانسته همچنان پنجمین تولید کننده تلویزیون در دنیا باشد. البته خوب است نامهای چهار تولید کننده قبلش را نیز ببینیم، سامسونگ (#کره- 48ساله)، ال.جی (#کره - 58ساله) ، تی.سی.ال ( #چین- 47ساله) ، هیسِنسه (#چین- 36ساله!).
کلاب رقابت های میلیمتری.
چشمِ خود تا به هم زنی ، بَرَدَت
تا کُلَه چرخ دادهای ، خورَدَت
#پروین_اعتصامی
https://t.iss.one/solseghalam
[به زمین خوردنِ غول ها – قسمت ششم]
🔴در ادامه بحث در خصوص شرکتِ #سونی و #گزارشهای_مالی آن، در این نوبت خوب است که نگاه کلی ای به احوال چندسالِ اخیر سونی و شرح کار این غول الکترونیک ژاپن داشته باشیم. این نگاهِ کلی به سونی ، تصویر روشن تری از این نامِ شناخته شده به ما می دهد و باعث می شود تا دیدِ مشخص تری از مفهومِ #ورشکستگی در این دست شرکت های با ابعادِ "مگا" در فن آوری را داشته باشیم.
علّتِ این دست نوشتار این است که واقعاً تا چند سال پیش تصویر خیلی خامی از مفهوم ورشکستگی داشتم و با قالبِ ذهنی ای که عمده رویدادها را وابسته به دلایل #سیاسی می دید، تصوّر روشنی از زمین خوردن بزرگانِ صنعت نداشتم. وقتی که در شهر دیترویت میشیگان از نزدیک دیدم هزاران خانه متروکه ای که صاحبانشان بعد از ورشکستگی #جنرال_موتورز ، آنها را رها و کوچ کرده بودند ، واقعاً باور کردم که مفهومِ ورشکست شدن جنرال موتورز یعنی چه؟ فتحِ یک شهر بدونِ شلیکِ گلوله . #دیترویت شهرِ صنعتِ خودرو آمریکا ، بنا به گزارش های رسمی، یک چهارمِ جمعیتش را بعد از ورشکستگی سال 2008 از دست داد. زمانی که از نزدیک کارخانه هایِ فولادِ تعطیل شدۀ آمریکایی را دیدم ، باور کردم که فولادِ چین چطور کمر فولادِ آمریکا را شکسته . آن زمان میشد متوجه شد که چرا مدیرانِ صنعت #فولاد ژاپنی احساس می کنند ورشکستگی بیخ گوششان است.
در این سلسله نوشتار ( که با بحث #توشیبا و #پاناسونیک و #تویوتا شروع شد) به مرورِ ابعادِ واقعیِ شرکت های ژاپنی می پردازیم. اینکه چقدر گردش مالی دارند و این گردش مالی معادلِ چیست؟ اینکه چند نفر پرسنل داشته و دارند؟ اینکه چه سالی تاسیس شده اند و ...
✳️اما بازگردیم به سونی.
در نوبت قبل گزارشهای مالی سونی و ابعاد سود و ضرر این شرکت مرور شد. اما چند گزاره دیگر راجع به #سونی:
-🔹 سونی 71 سال پیش ثبت شده است (در سال 1946. یعنی دقیقا بلافاصله بعد از #جنگ_جهانی دوم و از خاکستر جنگ برخاست).
-🔹 شرکت کارش را با 8 نفر کارمند و سرمایه 510 دلار در ساختمانی در #توکیو آغاز کرد.
-🔹 اولین نوار ضبط صوت در ژاپن توسط سونی ساخته شده است.
-🔹 تا دهه 90 میلادی و حتی تا اوایل 2000 سونی بسیار سودآور بوده است. بیشترین منبع سودِ سونی از محل پِلی استیشن بوده است!
-🔹شروع زنجیره بدبیاری های سونی از کی بوده است؟ از وقتی که رقبای جدی در بحث ساخت #پلی_استیشن به بازار آمدند و دو سه سالِ کم درآمد مصادف و منتهی شد به زمان وقوع سونامی و زلزله مارس 2011 #توهوکو (که آسیب های جدی به کشور ژاپن وارد کرد).
-🔹 در شرایطی که در سال 2000 سونی یک بازار 100میلیارد دلاری داشت، در انتهای 2011 ( یعنی نه ماه بعد از زلزله و سونامی توهوکو) سونی با یک بازار 18میلیارد دلاری مواجه بود.
-🔹 یکسال بعد از سونامی ، یعنی در سال 2012 ، سونی برای اولین بار اعلام کرد که 10هزار نفر از کارکنانش را #اخراج می کند. علت این اخراج گسترده، کم کردن #هزینه های شرکت بود. شرکتی که در سال مالی 2012 حدود 6میلیارد دلار ضرر داده بود. (گزارش بالا👆)
-🔹 1000 نفر از اخراجی ها، از قسمت موبایل سونی بودند(گویای اینکه چرا یکباره موبایل سونی در بازار ادامه نیافت).
-🔹 در سال 2013 سونی برای کاهش هزینه ها، "دفترِ آمریکای" خود را فروخت ( به قیمت حدودا یک میلیارد دلار)
-🔹 در سال 2014 برای اولین بار در گزارش های #مشاوران_سرمایه_گذاری اعلام شد که سونی محلِ خوبی برای سرمایه گذاری نیست (سودِ شرکت پایین است).
-🔹 در همان 2014 سونی باز 5000نفر دیگر از کارکنانش را اخراج کرد و اعلام کرد که دیگر روی #پی_سی کار نمی کند تا بتواند روی #موبایل و #تبلت متمرکز باشد.
- ....
✳️این ها گزاره های مربوط به اتفاقاتی در همین سالهای اخیر است. در مجاورت ما . از یکی از صاحب نام ترین غول های فن آوری . با صدها کارخانه و هزاران اختراع ثبت شده و تجربه ای طولانی در بازاریابی.
رویدادها به همین اندازه واقعی است. برای حضور و رقابت در دنیای فردا باید به مرور واقعیات بنشینیم. برنده شدن یا بازنده شدن ، برای هیچ یک کارت گارانتی ای صادر نشده است.
- 🔹برای پایان این گزارش تنها یک گزاره دیگر را هم مرور کنیم:
در سال 2016 سونی توانسته همچنان پنجمین تولید کننده تلویزیون در دنیا باشد. البته خوب است نامهای چهار تولید کننده قبلش را نیز ببینیم، سامسونگ (#کره- 48ساله)، ال.جی (#کره - 58ساله) ، تی.سی.ال ( #چین- 47ساله) ، هیسِنسه (#چین- 36ساله!).
کلاب رقابت های میلیمتری.
چشمِ خود تا به هم زنی ، بَرَدَت
تا کُلَه چرخ دادهای ، خورَدَت
#پروین_اعتصامی
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
ارزیابی شتابزده
✍️درباره شرکت «سونی» – قسمت دوم [به زمین خوردنِ غول ها – قسمت ششم] 🔴در ادامه بحث در خصوص شرکتِ #سونی و #گزارشهای_مالی آن، در این نوبت خوب است که نگاه کلی ای به احوال چندسالِ اخیر سونی و شرح کار این غول الکترونیک ژاپن داشته باشیم. این نگاهِ کلی به سونی ،…
✍️دربارۀ شرکت «سونی» – قسمت سوم
(به زمین خوردن غول ها – قسمت هفتم)
محمدرضا اسلامی
✳️ در دو یادداشت اخیر مروری شد به وضعیت مالی شرکت #سونی طی سالهای 2012 تا 2017 و همچنین مروری بر تاریخچه شروعِ بدبیاری های سونی🔺. اینکه چطور یک شرکتی که با یک بازار صد میلیارد دلاری مواجه بود، با ورودِ رقبایِ جدید به ناگاه بازارش به یک پنجم، "تقلیل" یافت و پس از آن، سونی یک به یک بِرندهای #لب_تاب و #موبایل و #پی_سی را در بازار از دست داد.
اما شاید آنچه باید قدری بیشتر راجع به آن تأمل کنیم اینکه وضعیتِ سونی، با همه فراز و نشیب های این پنج-شش سال اخیر ، مثل وضعیتِ #توشیبا نشده و هنوز توانسته است خود را سرپا نگه دارد. در واقع در یک نگاه کلی (که ممکن است خیلی هم دقیق نباشد) وضعیتِ سونی بیشتر به وضعیت #پاناسونیک شبیه است تا توشیبا. مرور اتفاقات چندسال اخیر نشان میدهد که پاناسونیک هم (به عنوان غول تولید #لوازم_خانگی) پس از چند سال ضرر دهی و خوردن ضربه هایِ کاری از رقبا، بالاخره توانست خود را سرپا کند و به سود مختصری برسد (چیزی مشابه سودِ سونی در یادداشت قبل).
🔴 بحثی که در اینجا پیش می آید اینکه آیا این صحیح است که وضعیت #توشیبا را تعمیم دهیم به وضعیتِ دیگر غول هایِ فن آوری ژاپن که در شرایط مالی بدی افتاده اند؟ به طور روشن تر ، آیا سونی و پاناسونیک و ... هم بعد از مدتی تلاش مذبوحانه، به زمین خواهند خورد یا اینکه این افت و خیزهایِ مالی، باعث قوی تر شدنشان خواهد شد؟
✳️ پاسخ به این سوال کار ساده ای نیست. دو تحلیل و نگاه در این باب وجود دارد.
🔶 نگاه اول معتقد است به چهار دلیل شرکت های ژاپنی عبور خواهند کرد از این وضعیت و همان قُقنوسی که از خاکسترِ جنگ جهانی برخاست این بار هم از خاکسترِ این رقابت نفسگیر با چین و کره برمی خیزد.
🔹- دلیل اول اینکه ژاپنی ها تجربه بسیار جدی ای در بازاریابیِ محصول در هفت دهه اخیر پیدا کرده اند و خوب یاد گرفته اند به شکلِ عمقی به بازارها نفوذ کنند.
🔹- دلیل دوم اینکه ژاپنی ها زیرساخت های بسیار پیشرفته ای (شامل کارخانجات، نظام های بانکی، حمل و نقل مدرن، دانشگاههای قوی و ...) بنا کرده اند و لذا با وجود این ضررهای اخیر، زیربنای مستحکم کمکشان خواهد کرد.
🔹- دلیل سوم وجود شرکت های متعدد ژاپنی با «سایز متوسط» است. امثال #سوزوکی و #دای_هاتسو و ... که پس از یک مقطعی خود را با ابعادِ متوسط تطبیق داده ، و با وجودِ غول نبودن، آرام و پیوسته، تولید میکنند و سود دارند. (مثالش شرکت ساعت سازی #سیکو⏱، که الان با نام #سیکو_اپسون دارد کار می کند و 67هزار پرسنل دارد و سود هم میدهد)
🔹- دلیل چهارم هم وضعیت #فرهنگیِ مردم ژاپن است. بخش مهمی از موفقیت #اقتصادی در ژاپن به دلیل فرهنگِ عمومیِ کار، پشتکار، صرفه جویی، کم صحبتی و ... بوده . و این پارامتر چهارم هم مثل سه پارامتر قبلی ( به رغم آسیبها) همچنان در ژاپن برقرار است. اساساً مردم ژاپن (همچنان) مردمی نیستند که بخواهند با تن پروری و راحتی، به آسایش برسند.
🔶 اما نگاهِ دوم معتقد است روَندی که برای #توشیبا رخ داد ، دیر یا زود دامانِ مابقی را هم خواهد گرفت و این تلاشها سرانجامش #ورشکستگی است. طرفداران این نگاه هم دلایلی براین مدعا بر می شمرند که عمدتاً چهار دلیل زیر حائز اهمیت است:
🔹- دلیل اول بزرگیِ ابعادِ اژدهای چین است. بالاخره یک کشور 127میلیون نفری (ژاپن) ، در برابر یک کشور با #جمعیت یک میلیارد و 373میلیون نفری، توانِ مقاومت نخواهد داشت. در اقیانوس تولیدِ چین، هزاران کارخانه سرپا شده که کارخانجات ژاپنی را خواهد بلعید.
🔹- دلیل دوم پیریِ جمعیت ژاپن است. کشور، چندین سال رشد منفی جمعیت داشته و به زودی با مشکلِ نیرویِ جوان کار مواجه خواهد شد.
🔹- دلیل سوم در دسترس واقع شدن دانش فنی . بشر دیگر از دورانی عبور کرده که دانش فنیِ بسیاری از محصولات، به شکل سِر و اسرار بود و بسیاری از تکنولوژی های در دسترس است. فقط ساز و کاری باید شکل بگیرد تا محصول به طور سیستماتیک تولید شود. زمانی برگ برندۀ ژاپن داشتن تکنولوژی هایی بود که امروز مثل نقل و نبات در دسترس شرکت های نوپای چینی است.
🔹- دلیل چهارم هم وضعیت فرهنگیِ کشور ژاپن است. ژاپنی ها مردمان #سنتی، محتاط ( و به تعبیری بسته) ای محسوب می شوند و مدیرانِ ژاپنی در مواجهِ با مختصاتِ دنیای جدید، چابک و "باز" رفتار نمی کنند.
در خصوص این دو دیدگاه، در نوبت بعد با چند گزارش گفتگو خواهیم کرد.
#ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam
(به زمین خوردن غول ها – قسمت هفتم)
محمدرضا اسلامی
✳️ در دو یادداشت اخیر مروری شد به وضعیت مالی شرکت #سونی طی سالهای 2012 تا 2017 و همچنین مروری بر تاریخچه شروعِ بدبیاری های سونی🔺. اینکه چطور یک شرکتی که با یک بازار صد میلیارد دلاری مواجه بود، با ورودِ رقبایِ جدید به ناگاه بازارش به یک پنجم، "تقلیل" یافت و پس از آن، سونی یک به یک بِرندهای #لب_تاب و #موبایل و #پی_سی را در بازار از دست داد.
اما شاید آنچه باید قدری بیشتر راجع به آن تأمل کنیم اینکه وضعیتِ سونی، با همه فراز و نشیب های این پنج-شش سال اخیر ، مثل وضعیتِ #توشیبا نشده و هنوز توانسته است خود را سرپا نگه دارد. در واقع در یک نگاه کلی (که ممکن است خیلی هم دقیق نباشد) وضعیتِ سونی بیشتر به وضعیت #پاناسونیک شبیه است تا توشیبا. مرور اتفاقات چندسال اخیر نشان میدهد که پاناسونیک هم (به عنوان غول تولید #لوازم_خانگی) پس از چند سال ضرر دهی و خوردن ضربه هایِ کاری از رقبا، بالاخره توانست خود را سرپا کند و به سود مختصری برسد (چیزی مشابه سودِ سونی در یادداشت قبل).
🔴 بحثی که در اینجا پیش می آید اینکه آیا این صحیح است که وضعیت #توشیبا را تعمیم دهیم به وضعیتِ دیگر غول هایِ فن آوری ژاپن که در شرایط مالی بدی افتاده اند؟ به طور روشن تر ، آیا سونی و پاناسونیک و ... هم بعد از مدتی تلاش مذبوحانه، به زمین خواهند خورد یا اینکه این افت و خیزهایِ مالی، باعث قوی تر شدنشان خواهد شد؟
✳️ پاسخ به این سوال کار ساده ای نیست. دو تحلیل و نگاه در این باب وجود دارد.
🔶 نگاه اول معتقد است به چهار دلیل شرکت های ژاپنی عبور خواهند کرد از این وضعیت و همان قُقنوسی که از خاکسترِ جنگ جهانی برخاست این بار هم از خاکسترِ این رقابت نفسگیر با چین و کره برمی خیزد.
🔹- دلیل اول اینکه ژاپنی ها تجربه بسیار جدی ای در بازاریابیِ محصول در هفت دهه اخیر پیدا کرده اند و خوب یاد گرفته اند به شکلِ عمقی به بازارها نفوذ کنند.
🔹- دلیل دوم اینکه ژاپنی ها زیرساخت های بسیار پیشرفته ای (شامل کارخانجات، نظام های بانکی، حمل و نقل مدرن، دانشگاههای قوی و ...) بنا کرده اند و لذا با وجود این ضررهای اخیر، زیربنای مستحکم کمکشان خواهد کرد.
🔹- دلیل سوم وجود شرکت های متعدد ژاپنی با «سایز متوسط» است. امثال #سوزوکی و #دای_هاتسو و ... که پس از یک مقطعی خود را با ابعادِ متوسط تطبیق داده ، و با وجودِ غول نبودن، آرام و پیوسته، تولید میکنند و سود دارند. (مثالش شرکت ساعت سازی #سیکو⏱، که الان با نام #سیکو_اپسون دارد کار می کند و 67هزار پرسنل دارد و سود هم میدهد)
🔹- دلیل چهارم هم وضعیت #فرهنگیِ مردم ژاپن است. بخش مهمی از موفقیت #اقتصادی در ژاپن به دلیل فرهنگِ عمومیِ کار، پشتکار، صرفه جویی، کم صحبتی و ... بوده . و این پارامتر چهارم هم مثل سه پارامتر قبلی ( به رغم آسیبها) همچنان در ژاپن برقرار است. اساساً مردم ژاپن (همچنان) مردمی نیستند که بخواهند با تن پروری و راحتی، به آسایش برسند.
🔶 اما نگاهِ دوم معتقد است روَندی که برای #توشیبا رخ داد ، دیر یا زود دامانِ مابقی را هم خواهد گرفت و این تلاشها سرانجامش #ورشکستگی است. طرفداران این نگاه هم دلایلی براین مدعا بر می شمرند که عمدتاً چهار دلیل زیر حائز اهمیت است:
🔹- دلیل اول بزرگیِ ابعادِ اژدهای چین است. بالاخره یک کشور 127میلیون نفری (ژاپن) ، در برابر یک کشور با #جمعیت یک میلیارد و 373میلیون نفری، توانِ مقاومت نخواهد داشت. در اقیانوس تولیدِ چین، هزاران کارخانه سرپا شده که کارخانجات ژاپنی را خواهد بلعید.
🔹- دلیل دوم پیریِ جمعیت ژاپن است. کشور، چندین سال رشد منفی جمعیت داشته و به زودی با مشکلِ نیرویِ جوان کار مواجه خواهد شد.
🔹- دلیل سوم در دسترس واقع شدن دانش فنی . بشر دیگر از دورانی عبور کرده که دانش فنیِ بسیاری از محصولات، به شکل سِر و اسرار بود و بسیاری از تکنولوژی های در دسترس است. فقط ساز و کاری باید شکل بگیرد تا محصول به طور سیستماتیک تولید شود. زمانی برگ برندۀ ژاپن داشتن تکنولوژی هایی بود که امروز مثل نقل و نبات در دسترس شرکت های نوپای چینی است.
🔹- دلیل چهارم هم وضعیت فرهنگیِ کشور ژاپن است. ژاپنی ها مردمان #سنتی، محتاط ( و به تعبیری بسته) ای محسوب می شوند و مدیرانِ ژاپنی در مواجهِ با مختصاتِ دنیای جدید، چابک و "باز" رفتار نمی کنند.
در خصوص این دو دیدگاه، در نوبت بعد با چند گزارش گفتگو خواهیم کرد.
#ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️سرنوشتِ تلخ نیروگاههای هسته ای در ژاپن
محمدرضا اسلامی
🔴ژاپن، کشوری که بمباران هسته ای شده است، بیش از پنجاه #راکتور_هسته_ای برای تولیدِ #برق دارد. مروری بر وضعیتِ نیروگاههای هسته ای کشور ژاپن، ما را به نکات مهمی رهنمون می سازد. اتفاقاتی که طی چند سال اخیر رخ داده و حرفها و تجربه های بسیاری برای ما (و دیگر کشورها) به همراه دارد. درسهایی که بشر (فارغ از ملّیت و نژاد) دارد به بهایی گزاف، می آموزد:
🔹 یک - تا پیش از سال 2011 حدود 30% برقِ کشور ژاپن از راکتورهای هسته ای تامین می شد.
🔹 دو - برنامه «افزایش» تولید برق از انرژی هسته ای برای تامین 40% انرژیِ کشور وجود داشت. این «استراتژی ملیِ تولید انرژی» بود در کشوری که عاری از منابع زیرزمینی نفت وگاز است.
🔹 سه – ژاپن کشوری #زلزله_خیز است.
🔹 چهار - پس از وقوع زلزله و سونامی 11 مارس 2011 #توهوکو، نیروگاه هسته ای #فوکوشیما آسیب دید. #آلودگی_هسته ای باعث شد تا 140هزار شهروند ژاپنی در شعاع 20 کیلومتری فوکوشیما «خانه های خود» را ترک کنند. (به عدد توجه کنیم: 140هزار نفر)
🔹 پنج- فعلاً گفته می شود که شواهدی از افزایشِ آمار #سرطان در پیرامونِ فوکوشیما وجود ندارد ( والله اعلم)
🔹 شش- در روز ششم ماه مه 2011 (یعنی « 25 روز » بعد از زلزله و سونامی) آقای نائوتو کان ، نخست وزیر وقت ژاپن ، گفت دستورِ خاموشی #نیروگاه_هسته_ای هامااُوکا را صادر کرده چون نگرانی از #ریسک یک زلزله با بزرگای 8 وجود دارد.
🔹 هفت- در ماه ژوئن 2011 (یعنی حدود هفتاد روز بعد از زلزله) عنوان شد که 80% ژاپنی ها نسبت به ادامه کار کردن نیروگاه هسته ای بدبین شده اند.
🔹 هشت- تابستانِ آن سال (به دلیل خاموش شدن تعدادی از نیروگاههای هسته ای) ژاپنی ها تابستان را با مشکلِ کمبود #انرژی سر کردند (در این باره همان سال در وبلاگ ارزیابی شتابزده مطالب زیادی نوشتم. اینکه چطور دستگاههای خنک کننده هوا را در خانه و اداره خاموش می کردند).
🔹 نه – مهر ماهِ همان سال (با وجودِ کمبودِ انرژی در کشور) کابینه نائوتو کان ، اعلام کرد که : «اعتمادِ عمومی به ایمنیِ انرژی هسته ای در کشور دچار آسیب شدید شده است و دولت "برنامه #کاهش استفاده" از #انرژی_هسته ای را در دستور کار دارد».
🔹 ده- تمام نیروگاههای هسته ای ژاپن ، یکی پس از دیگری از مدار خارج شدند و آخرین واحد (از پنجاه وچهار راکتورِ مذکور) در پنجم ماه مه سال 2012 ( یعنی کمتر از 13ماه بعد از زلزله) از مدار خارج شد.
پس از چهل و یک سال ، این اولین بار بود که ژاپن کلاً در تولیدِ برق ، از انرژی هسته ای استفاده ای « نمی کرد».
🔹 یازده- به دلیلِ مشکل کمبودِ انرژی در تابستانِ همان سال (2012) دولت ، ناچار شد دوباره یکی از واحدهای نیروگاه هسته ای «اُیی» را به مدار بازگرداند. این روند همچنان ادامه یافته و دولت از سرِ ناچاری، برخی دیگر از نیروگاههای خاموش شده را به مدار بازگردانده ( مثلاً نیروگاه هسته ای سِندای در تابستان دوسال پیش ، به دلیل کمبود برق)
🔹دوازده – جنبش ضدیت با انرژی هسته ای همچنان توسط عده ای از فعالین مدنی ژاپنی دنبال می شود. ولی چه چاره؟
گرم کردن اجاقِ تولید بدون برق؟ ژاپن کشوری است که درآمدش از محلِ تولیدِ محصولات صنعتی است. کارخانه های #تویوتا و #هوندا و نیسان و مزدا و میتسوبیشی و هیتاچی و #پاناسونیک «و غیره»... برای کار کردن ، به برق نیاز دارند.
🔴آخر- وقوع زلزله و سونامی عظیم 11 مارس 2011 ، کشور ژاپن را در برابر مشکلات بسیاری قرار داد اما شاید بتوان گفت مشکلِ آلودگی نیروگاه هسته ای (و به تبع آن مشکل انرژی) در سطحی فرای مشکلات دیگر قرار داشت و دارد. خرابی هایِ ناشی از یک زلزله را می توان بازسازی کرد. خرابی هایِ گسترده سونامی را می توان بازسازی کرد. ولی #آلودگی_هسته ای را خیر. مشکلِ فوکوشیما، پس از چرنوبیلِ #شوروی، بزرگترین تجربه بشر در این بحث است. اما این بار ژاپن در برابرِ مشکلِ بزرگتری نسبت به روسیه قرار دارد.
تردیدِ جدی نسبت به بکارگیری پنجاه واحد راکتور هسته ای.
چه فسونِ نافرجامی،
به امیدِ بیانجامی ...
* * *
📌پی نوشت 1: اینکه ژاپنی ها چگونه از آن بحرانِ #کمبود_انرژی ، عبور کرده اند ، خود محل بحثی دیگر است . بحرانی که اگر کشوری دیگر با آن دست به گریبان بود، شاید زمینگیر می شد.
📌پی نوشت 2: این بحث، به رغمِ اهمیتش ، جدی و مستمر در کشور ما ( در رسانه ها و حتی مراکز تخصصی) دنبال نشده است.
ژاپنی ها خیلی بد ، اطلاعات می دهند و خیلی هم سخت و قطره چکانی. امّا پیگیریِ سرنوشت #فوکوشیما، امری بسیار مهم و ضروریست. شاید، چنان مشغولیم به بحث های سیاسی بین خودمان ، که چندان مجالی برای پرداختن «به دیگران» را نداریم.
نظر به خویش ، چنان بسته ام که جلوۀ دوست /
جهان گرفت و مرا ، فرصتِ تماشا نیست
(اقبال)
#ژاپن
#فوکوشیما
#آلودگی_هسته_ای #زلزله_توهوکو
https://t.iss.one/solseghalam
محمدرضا اسلامی
🔴ژاپن، کشوری که بمباران هسته ای شده است، بیش از پنجاه #راکتور_هسته_ای برای تولیدِ #برق دارد. مروری بر وضعیتِ نیروگاههای هسته ای کشور ژاپن، ما را به نکات مهمی رهنمون می سازد. اتفاقاتی که طی چند سال اخیر رخ داده و حرفها و تجربه های بسیاری برای ما (و دیگر کشورها) به همراه دارد. درسهایی که بشر (فارغ از ملّیت و نژاد) دارد به بهایی گزاف، می آموزد:
🔹 یک - تا پیش از سال 2011 حدود 30% برقِ کشور ژاپن از راکتورهای هسته ای تامین می شد.
🔹 دو - برنامه «افزایش» تولید برق از انرژی هسته ای برای تامین 40% انرژیِ کشور وجود داشت. این «استراتژی ملیِ تولید انرژی» بود در کشوری که عاری از منابع زیرزمینی نفت وگاز است.
🔹 سه – ژاپن کشوری #زلزله_خیز است.
🔹 چهار - پس از وقوع زلزله و سونامی 11 مارس 2011 #توهوکو، نیروگاه هسته ای #فوکوشیما آسیب دید. #آلودگی_هسته ای باعث شد تا 140هزار شهروند ژاپنی در شعاع 20 کیلومتری فوکوشیما «خانه های خود» را ترک کنند. (به عدد توجه کنیم: 140هزار نفر)
🔹 پنج- فعلاً گفته می شود که شواهدی از افزایشِ آمار #سرطان در پیرامونِ فوکوشیما وجود ندارد ( والله اعلم)
🔹 شش- در روز ششم ماه مه 2011 (یعنی « 25 روز » بعد از زلزله و سونامی) آقای نائوتو کان ، نخست وزیر وقت ژاپن ، گفت دستورِ خاموشی #نیروگاه_هسته_ای هامااُوکا را صادر کرده چون نگرانی از #ریسک یک زلزله با بزرگای 8 وجود دارد.
🔹 هفت- در ماه ژوئن 2011 (یعنی حدود هفتاد روز بعد از زلزله) عنوان شد که 80% ژاپنی ها نسبت به ادامه کار کردن نیروگاه هسته ای بدبین شده اند.
🔹 هشت- تابستانِ آن سال (به دلیل خاموش شدن تعدادی از نیروگاههای هسته ای) ژاپنی ها تابستان را با مشکلِ کمبود #انرژی سر کردند (در این باره همان سال در وبلاگ ارزیابی شتابزده مطالب زیادی نوشتم. اینکه چطور دستگاههای خنک کننده هوا را در خانه و اداره خاموش می کردند).
🔹 نه – مهر ماهِ همان سال (با وجودِ کمبودِ انرژی در کشور) کابینه نائوتو کان ، اعلام کرد که : «اعتمادِ عمومی به ایمنیِ انرژی هسته ای در کشور دچار آسیب شدید شده است و دولت "برنامه #کاهش استفاده" از #انرژی_هسته ای را در دستور کار دارد».
🔹 ده- تمام نیروگاههای هسته ای ژاپن ، یکی پس از دیگری از مدار خارج شدند و آخرین واحد (از پنجاه وچهار راکتورِ مذکور) در پنجم ماه مه سال 2012 ( یعنی کمتر از 13ماه بعد از زلزله) از مدار خارج شد.
پس از چهل و یک سال ، این اولین بار بود که ژاپن کلاً در تولیدِ برق ، از انرژی هسته ای استفاده ای « نمی کرد».
🔹 یازده- به دلیلِ مشکل کمبودِ انرژی در تابستانِ همان سال (2012) دولت ، ناچار شد دوباره یکی از واحدهای نیروگاه هسته ای «اُیی» را به مدار بازگرداند. این روند همچنان ادامه یافته و دولت از سرِ ناچاری، برخی دیگر از نیروگاههای خاموش شده را به مدار بازگردانده ( مثلاً نیروگاه هسته ای سِندای در تابستان دوسال پیش ، به دلیل کمبود برق)
🔹دوازده – جنبش ضدیت با انرژی هسته ای همچنان توسط عده ای از فعالین مدنی ژاپنی دنبال می شود. ولی چه چاره؟
گرم کردن اجاقِ تولید بدون برق؟ ژاپن کشوری است که درآمدش از محلِ تولیدِ محصولات صنعتی است. کارخانه های #تویوتا و #هوندا و نیسان و مزدا و میتسوبیشی و هیتاچی و #پاناسونیک «و غیره»... برای کار کردن ، به برق نیاز دارند.
🔴آخر- وقوع زلزله و سونامی عظیم 11 مارس 2011 ، کشور ژاپن را در برابر مشکلات بسیاری قرار داد اما شاید بتوان گفت مشکلِ آلودگی نیروگاه هسته ای (و به تبع آن مشکل انرژی) در سطحی فرای مشکلات دیگر قرار داشت و دارد. خرابی هایِ ناشی از یک زلزله را می توان بازسازی کرد. خرابی هایِ گسترده سونامی را می توان بازسازی کرد. ولی #آلودگی_هسته ای را خیر. مشکلِ فوکوشیما، پس از چرنوبیلِ #شوروی، بزرگترین تجربه بشر در این بحث است. اما این بار ژاپن در برابرِ مشکلِ بزرگتری نسبت به روسیه قرار دارد.
تردیدِ جدی نسبت به بکارگیری پنجاه واحد راکتور هسته ای.
چه فسونِ نافرجامی،
به امیدِ بیانجامی ...
* * *
📌پی نوشت 1: اینکه ژاپنی ها چگونه از آن بحرانِ #کمبود_انرژی ، عبور کرده اند ، خود محل بحثی دیگر است . بحرانی که اگر کشوری دیگر با آن دست به گریبان بود، شاید زمینگیر می شد.
📌پی نوشت 2: این بحث، به رغمِ اهمیتش ، جدی و مستمر در کشور ما ( در رسانه ها و حتی مراکز تخصصی) دنبال نشده است.
ژاپنی ها خیلی بد ، اطلاعات می دهند و خیلی هم سخت و قطره چکانی. امّا پیگیریِ سرنوشت #فوکوشیما، امری بسیار مهم و ضروریست. شاید، چنان مشغولیم به بحث های سیاسی بین خودمان ، که چندان مجالی برای پرداختن «به دیگران» را نداریم.
نظر به خویش ، چنان بسته ام که جلوۀ دوست /
جهان گرفت و مرا ، فرصتِ تماشا نیست
(اقبال)
#ژاپن
#فوکوشیما
#آلودگی_هسته_ای #زلزله_توهوکو
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️ژن و آقازادگی در ژاپن
محمدرضا اسلامی
🔹حال که سونامیِ بحث «ژن» فضای شبکه های اجتماعی را پر کرده و این ماجرایِ #ژن_خوب محل بحث ها و گفتگوها شده، بی مناسبت نیست که به این موضوعِ مناقشۀ آقازادگی و #ژن در دیگر کشورها نیز نیم نگاهی بیندازیم.
🔴 يك- ژاپن جزء کشورهایی است که بسیاری از غولهای بزرگ اقتصادی و شرکت های صاحبنامش، مجموعه هایی هستند که نسل در نسل در میان یک خانواده باقی مانده اند و توفیق های حیرت آور اقتصادی خود را مرهون «خانواده» می دانند. خانواده هایی که نبض شریانهای عظیمی از پول و گردش مالی را چندین دهه هست که در دست داشته و دارند. دراین مجال کوتاه، ذکر نامی داشته باشیم از چند تا از این خانواده/ژن های موفق! وهمچنین معمولی.
🔵 دو– خانواده/امپراطوری کارهای عمرانی در ژاپن:
یکی از نمونه های اینگونه انحصارهای خانوادگی در ژاپن، حوزۀ فعالیتهای عمرانی و طرحهای عظیم زیربنایی است. چندین دهه است که طرح های اصلی عمرانی #ژاپن (که بعضاً نمونه هایشان هرگز در آمریکا اجرا نشده) توسط پنج شركتِ مشخص اجرا می شود که تحت عنوان «پنج بزرگ» مشهور و معروف هستند. طرحهای عظیم راه آهن پرسرعت ( یا «شین کانسن») با هزاران دستگاه پل و تونل بزرگ، بزرگراههای دوطبقه چند ده کیلومتری، مترو، آسمانخراشها، جزایر مصنوعی پیرامون توکیو و... توسطِ این پنج شرکت اجرا شده/مى شود. در خصوص این #پنج_بزرگ، قبلا يادداشتهايى در نشريات ساختمانى منتشر كرده ام.
https://t.iss.one/solseghalam
لینک یادداشت:
https://goo.gl/CAiZUe
(در مورد عمر 120ساله شرکت اوبایاشی)
درواقع در ژاپن بخش زيادى از شرکتهای عمرانی، پیمانکارِ این پنج بزرگ هستند.
https://goo.gl/JFxbWg (یادداشت تحت عنوان پنج بزرگ)
فلسفه ماجرا این بوده که کارهای بزرگِ عمرانی(برخلاف کارهای حوزه الکترونیک که متکی به فن آوری و دانش فنی هستند وبعضاً با سرمایه گزاری اندک قابل اجرا هستند) نیازمند ماشین آلات و گردش مالی درشت و عقبه سنگین است و کارِ شرکتهای متوسط نیست و بنابراین باید کار، دستِ کنندۀ بُنیه دار باشد. اما چرا این پنج بزرگ، شش تا نشده؟ در انتهای این بحث بدان می پردازیم.
🔷 سه- تویوتا یا هوندا؟
در میان شرکتهای صنعتی صاحبنام ژاپنی، #تویوتا نیز جزء همان ژن های برتر بوده! اولین خط تولید اتومبیل شرکت تویوتا در ۱۹۳۷ توسط #کیشیرو_تویودا و در کارخانه شرکتِ نساجی صنایع تویوتا، که متعلق به پدرش (ساکیشی تویودا) بود، راهاندازی شد. «کیشیرو تویودا» به ترکیبِ همت شخصی اش و عقبه مالی پدر وخانواده اش، تویوتا را بنیان نهاد و از آن روز تا امروز، تا روزگار روزگار بوده، تویوتا در حال بالندگی در این خانواده باقی مانده. یک مثال دیگرش مجموعه مالی عظیم #سومی_تومو که در چند یادداشت بالاتر به ذکر فهرست کارخانه هایشان پرداختیم و تلگرام جا کم می آورد برای نوشتن اسامی کارخانه هایشان! بنیانگذاران سومی تومو (۱۶۳۰) از یک خانواده صاحب شرکت مس بوده اند و کار از صنعتِ مس و مسگری پدر، به بانکداری و صنایع فولاد و شیمی و... رسیده.
https://goo.gl/izgzu8
(یادداشت مربوط به سومی تومو)
اما اینها بدین مفهوم نیست که افراد با «ژن معمولی» (!؟) هم در این گردونه تحوّلِ صنعتی ژاپن بی نقش بوده باشند. برخلاف کارهای عمرانی که ذکرش رفت، در صنایع خودرو و الکترونیک، بوده اند افرادی که از کارگاههای دو سه نفرۀ کنارۀ شهر، به کارخانه هایی بین المللی رسیده اند. نمونه اش آقای #هوندا. سوییچیرو هوندا(本田 宗一郎) (۱۹۰۶ - ۱۹۹۱) مهندس و صنعتگری بود که در سال ۱۹۴۸ شرکت هوندا موتور را تاسیس کرد. او شرکت هوندا را از یک کلبه چوبی که در آن دوچرخههای موتوردار تولید میکرد، به یک شرکت چندملّیتی تولیدکننده خودرو و موتورسیکلت تبدیل نمود. یا بهترین نمونه این ژن های معمولی(!) آقای ماتسوشیتا (فرزند یک برنج فروش ورشکسته) که از یک کارگاهِ سیم کشی سه نفره در خانه اش، #پاناسونیک را بنا نهاد و یک بار ورشکستگی مطلقِ بعد از جنگ جهانی دوم را هم از سر گذراند. افرادی که به تعبیر اخوان ثالث:
من يقين دارم كه در رگهایِ من خونِ رسولی يا امامی نيست/
نيز خونِ هيچ خان و پادشاهى نيست/
وين نديمِ ژنده پيرم دوش با من گفت/
كاندرين بی فخر بودنها گناهى نيست!
🔴چهار- ژن ژاپنى و كشورهاى همسايه
بخشى از واقعيتِ تاريخ معاصر ژاپن، صحنه های تیره و تاری است از کارهایی که ژاپنی ها با کشورهای همسایه شان کرده اند (با کره و چین). اما چرا با وجود چنین سابقه باور به برتری نژادی و یا حضور خانواده های میلیاردر، افرادی همچون اَمثال هوندا و ماتسوشیتا هم سر بلند می کنند؟ وچرا با وجودِ سربلند کردن این افراد از خانواده های معمولی (یا زیرمعمولی) آن پنج بزرگ، شش تا نشده؟ یا سومی تومو از ۱۶۳۰ تا امروز، نابود/مصادره نشده؟
درخصوص این بحث و این تاریخچه پیچیده، باز هم گفتگو خواهیم کرد.
https://t.iss.one/solseghalam
محمدرضا اسلامی
🔹حال که سونامیِ بحث «ژن» فضای شبکه های اجتماعی را پر کرده و این ماجرایِ #ژن_خوب محل بحث ها و گفتگوها شده، بی مناسبت نیست که به این موضوعِ مناقشۀ آقازادگی و #ژن در دیگر کشورها نیز نیم نگاهی بیندازیم.
🔴 يك- ژاپن جزء کشورهایی است که بسیاری از غولهای بزرگ اقتصادی و شرکت های صاحبنامش، مجموعه هایی هستند که نسل در نسل در میان یک خانواده باقی مانده اند و توفیق های حیرت آور اقتصادی خود را مرهون «خانواده» می دانند. خانواده هایی که نبض شریانهای عظیمی از پول و گردش مالی را چندین دهه هست که در دست داشته و دارند. دراین مجال کوتاه، ذکر نامی داشته باشیم از چند تا از این خانواده/ژن های موفق! وهمچنین معمولی.
🔵 دو– خانواده/امپراطوری کارهای عمرانی در ژاپن:
یکی از نمونه های اینگونه انحصارهای خانوادگی در ژاپن، حوزۀ فعالیتهای عمرانی و طرحهای عظیم زیربنایی است. چندین دهه است که طرح های اصلی عمرانی #ژاپن (که بعضاً نمونه هایشان هرگز در آمریکا اجرا نشده) توسط پنج شركتِ مشخص اجرا می شود که تحت عنوان «پنج بزرگ» مشهور و معروف هستند. طرحهای عظیم راه آهن پرسرعت ( یا «شین کانسن») با هزاران دستگاه پل و تونل بزرگ، بزرگراههای دوطبقه چند ده کیلومتری، مترو، آسمانخراشها، جزایر مصنوعی پیرامون توکیو و... توسطِ این پنج شرکت اجرا شده/مى شود. در خصوص این #پنج_بزرگ، قبلا يادداشتهايى در نشريات ساختمانى منتشر كرده ام.
https://t.iss.one/solseghalam
لینک یادداشت:
https://goo.gl/CAiZUe
(در مورد عمر 120ساله شرکت اوبایاشی)
درواقع در ژاپن بخش زيادى از شرکتهای عمرانی، پیمانکارِ این پنج بزرگ هستند.
https://goo.gl/JFxbWg (یادداشت تحت عنوان پنج بزرگ)
فلسفه ماجرا این بوده که کارهای بزرگِ عمرانی(برخلاف کارهای حوزه الکترونیک که متکی به فن آوری و دانش فنی هستند وبعضاً با سرمایه گزاری اندک قابل اجرا هستند) نیازمند ماشین آلات و گردش مالی درشت و عقبه سنگین است و کارِ شرکتهای متوسط نیست و بنابراین باید کار، دستِ کنندۀ بُنیه دار باشد. اما چرا این پنج بزرگ، شش تا نشده؟ در انتهای این بحث بدان می پردازیم.
🔷 سه- تویوتا یا هوندا؟
در میان شرکتهای صنعتی صاحبنام ژاپنی، #تویوتا نیز جزء همان ژن های برتر بوده! اولین خط تولید اتومبیل شرکت تویوتا در ۱۹۳۷ توسط #کیشیرو_تویودا و در کارخانه شرکتِ نساجی صنایع تویوتا، که متعلق به پدرش (ساکیشی تویودا) بود، راهاندازی شد. «کیشیرو تویودا» به ترکیبِ همت شخصی اش و عقبه مالی پدر وخانواده اش، تویوتا را بنیان نهاد و از آن روز تا امروز، تا روزگار روزگار بوده، تویوتا در حال بالندگی در این خانواده باقی مانده. یک مثال دیگرش مجموعه مالی عظیم #سومی_تومو که در چند یادداشت بالاتر به ذکر فهرست کارخانه هایشان پرداختیم و تلگرام جا کم می آورد برای نوشتن اسامی کارخانه هایشان! بنیانگذاران سومی تومو (۱۶۳۰) از یک خانواده صاحب شرکت مس بوده اند و کار از صنعتِ مس و مسگری پدر، به بانکداری و صنایع فولاد و شیمی و... رسیده.
https://goo.gl/izgzu8
(یادداشت مربوط به سومی تومو)
اما اینها بدین مفهوم نیست که افراد با «ژن معمولی» (!؟) هم در این گردونه تحوّلِ صنعتی ژاپن بی نقش بوده باشند. برخلاف کارهای عمرانی که ذکرش رفت، در صنایع خودرو و الکترونیک، بوده اند افرادی که از کارگاههای دو سه نفرۀ کنارۀ شهر، به کارخانه هایی بین المللی رسیده اند. نمونه اش آقای #هوندا. سوییچیرو هوندا(本田 宗一郎) (۱۹۰۶ - ۱۹۹۱) مهندس و صنعتگری بود که در سال ۱۹۴۸ شرکت هوندا موتور را تاسیس کرد. او شرکت هوندا را از یک کلبه چوبی که در آن دوچرخههای موتوردار تولید میکرد، به یک شرکت چندملّیتی تولیدکننده خودرو و موتورسیکلت تبدیل نمود. یا بهترین نمونه این ژن های معمولی(!) آقای ماتسوشیتا (فرزند یک برنج فروش ورشکسته) که از یک کارگاهِ سیم کشی سه نفره در خانه اش، #پاناسونیک را بنا نهاد و یک بار ورشکستگی مطلقِ بعد از جنگ جهانی دوم را هم از سر گذراند. افرادی که به تعبیر اخوان ثالث:
من يقين دارم كه در رگهایِ من خونِ رسولی يا امامی نيست/
نيز خونِ هيچ خان و پادشاهى نيست/
وين نديمِ ژنده پيرم دوش با من گفت/
كاندرين بی فخر بودنها گناهى نيست!
🔴چهار- ژن ژاپنى و كشورهاى همسايه
بخشى از واقعيتِ تاريخ معاصر ژاپن، صحنه های تیره و تاری است از کارهایی که ژاپنی ها با کشورهای همسایه شان کرده اند (با کره و چین). اما چرا با وجود چنین سابقه باور به برتری نژادی و یا حضور خانواده های میلیاردر، افرادی همچون اَمثال هوندا و ماتسوشیتا هم سر بلند می کنند؟ وچرا با وجودِ سربلند کردن این افراد از خانواده های معمولی (یا زیرمعمولی) آن پنج بزرگ، شش تا نشده؟ یا سومی تومو از ۱۶۳۰ تا امروز، نابود/مصادره نشده؟
درخصوص این بحث و این تاریخچه پیچیده، باز هم گفتگو خواهیم کرد.
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️ ژن و آقازادگی در ژاپن – قسمت دوم
محمدرضا اسلامی
🔴 یک – چگونه بر تابیدن ها؟
در طی سالهای حضور در گروه سازه دانشگاه کوبه (بنا به نوع رشته) بازدیدهای متعددی به همراه اساتید دانشکده از پروژه های بلندمرتبه سازی «پنج بزرگ» در منطقه کانسای و کانتو برگزار شد. درتمام این بازدیدها (جدای از مباحث سازه ای بازدید) این سوال برایم وجود داشت که چرا مهندسین عمران ژاپنی پذیرفته اند "کارهای درشت" در دست چند شرکت (پنج شرکت) منحصر باشد و ذکر گلایه و اظهار استثمار و ... در میان نیست؟ چرا عنوان نمی شود اینها «مافیای» ساختمانی در ژاپن هستند و عنوان می شود اینها «پنج بزرگ» هستند؟ چطور فارغ التحصیلانِ رشته عمران و سازۀ بهترین دانشگاههای ژاپن پذیرفته اند که بعد از فارغ التحصیلی باید تمام تلاششان را بکنند تا پس از طی مراحل رقابتی، بتوانند در یکی از این پنج بزرگ استخدام بشوند؟ اینکه این «پنچ بزرگ» چطور بین شان دعوا نمی شود؟ و مثلا شرکت معظم تاکِ ناکا نمی آید کنفرانس مطبوعاتی برگزار کند که «اوبایاشی» فاسد است یا مثلاً در گرفتن فلان پروژۀ بزرگ حقِ ما را خورده و ... اَمثال این حرفها چرا جاری نیست؟ و سوال آخر اینکه خود این «پنج بزرگ» چطور دوام پیدا می کنند و بینِ اعضایِ هیات مدیره «خودشان»، دعوا و مرافعه و استعفا و انشعاب و... رخ نداده و نمی دهد؟ شرکتی مثل اوبایاشی چطور یکصدوبیست سال است دارد عظیم ترین و پیچیده ترین سازه های ژاپن را اجرا می کند؟
این قبیل سوالات درحین بازدید از این پروژه ها در ذهن ردیف می شود.
https://t.iss.one/solseghalam
یادداشت های مرتبط: یادداشت درخصوص بازدید از پروژه ساختمانی تاک ناکا در اوساکا:
https://solsnevis.blogfa.com/post-35.aspx
یادداشت درخصوص پروژه مگا تراس شرکت تاک ناکا در اوساکا:
https://www.solsnevis.blogfa.com/post-123.aspx
🔵 دو – شرکتهای خانوادگی :
در یادداشت قبل، مروری شد بر برخی شرکتهای صاحبنام ژاپنی (همچون #تویوتا یا #سومی_تومو)که "خانوادگی" ایجاد و اداره شده/می شوند. «آکیو موریتا» بنیانگذار شرکت عظیم سونی(Sony) و کسی که در موفقیتهای جهانی این شرکت معظم، نقش اساسی داشته چندین سال پیش کتابی نوشت تحت عنوان «ساخت ژاپن، مدیریت و موفقیت» و در این کتاب به نکته خیلی ظریف و دقیقی در این بحث اشاره کرد. موریتا، مدیریت ژاپنی را «مدیریت خانوادگی» مینامد و معتقد است مدیریت خانوادگی توانست ظرفیتِ ابداعِ مغزهای ژاپن را توسعه دهد و ژاپنِ مقلد را، به ژاپن مبتکر و مبدع تبدیل کند.
او در خصوص ضرورتِ این شرکتهای خانوادگی، در کتابش به تفصیل توضیح می دهد.
«مورتیا» (بنیانگذار) با شریک خود «ایبوکا»، پایههای اولیه سونی را در زیرزمین ساختمان بمباران شده ای استوار کرد و درمدت کوتاهی توانست بازارهای ایالات متحده را تسخیر کند. موریتا می نویسد: «ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان، این منبع پایانناپذیر است، باید آن را بسط داد، تربیت کرد، تمرین داد و مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه ناخواه در آیندهای نزدیک گرانبهاترین و خلاقترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود.» موریتا معتقد است در سایه «سازگاریِ» اعضایِ خانواده با هم، امکان «موفق شدن شرکت» وجود دارد. دقت کنیم که این نگاه، دقیقا مخالف نگاههایی شبیه این ضرب المثل هاست که: «شریک اگر خوب بود، خدا هم برای خودش میگرفت(!)» یا «معامله با آشنا، غمه» و ...
یادداشت درخصوص کتاب بنیانگذار سونی:
https://solsnevis.blogfa.com/post-66.aspx
🔴 سه – شرکتداریِ خانواده های جدید:
در واقع سوال مشخص دیگر، دراین بحث این است که چطور می شود در کشوری که اساساً (به طور نانوشته) به #ژن و «خانواده» اعتقاد وجود دارد، و برخی از شرکتهای بزرگ صدساله، دویست ساله و حتی سیصدساله در میان #ژن_خوب ها (!) شکل گرفته، ولی فضا و امکانِ ورود #ژن_معمولی (؟) (همچون #ماتسوشیتا، بنیانگذار #پاناسونیک یا سوییچیرو هوندا بنیانگذار #هوندا) و خانواده هایشان، به گردونه صنعت و تولید میسر و ممکن است؟
برای پاسخ به این سوالات همچنان نیازمند مرور فکت های مرتبط به تاریخ ژاپن معاصر در یادداشتهای بعدی هستیم، ولی به اجمال می توان تا اینجای بحث چنین گفت که در یک کشور، در صورتی که باور به «تولید» به مفهوم واقعی (و نه دلالی) در ذهن ها شکل بگیرد، بعد از یک مقطعی، از این بحثها عبور صورت می گیرد، و افراد، یا برای «ایجاد مجموعه ای جدید» تلاش می کنند یا برای کارکردن، به همان شرکتهایِ موجود می پیوندند.
در واقع، یا نظمِ موجود، پذیرفته می شود و بجای شکل گیری درگیریهای بی پایانِ من #ژن_خوب هستم یا نیستم، یا اینکه فلانی ژن خوب هست یا #ژن_رانتی بوده، دو سناریو رخ می دهد: مجموعه جدید تولید می شود یا مجموعه های قبلی تقویت می شوند.
این بحث را ادامه خواهیم داد.
#ژن_خوب #ژن_رانتی #ژاپن
محمدرضا اسلامی
🔴 یک – چگونه بر تابیدن ها؟
در طی سالهای حضور در گروه سازه دانشگاه کوبه (بنا به نوع رشته) بازدیدهای متعددی به همراه اساتید دانشکده از پروژه های بلندمرتبه سازی «پنج بزرگ» در منطقه کانسای و کانتو برگزار شد. درتمام این بازدیدها (جدای از مباحث سازه ای بازدید) این سوال برایم وجود داشت که چرا مهندسین عمران ژاپنی پذیرفته اند "کارهای درشت" در دست چند شرکت (پنج شرکت) منحصر باشد و ذکر گلایه و اظهار استثمار و ... در میان نیست؟ چرا عنوان نمی شود اینها «مافیای» ساختمانی در ژاپن هستند و عنوان می شود اینها «پنج بزرگ» هستند؟ چطور فارغ التحصیلانِ رشته عمران و سازۀ بهترین دانشگاههای ژاپن پذیرفته اند که بعد از فارغ التحصیلی باید تمام تلاششان را بکنند تا پس از طی مراحل رقابتی، بتوانند در یکی از این پنج بزرگ استخدام بشوند؟ اینکه این «پنچ بزرگ» چطور بین شان دعوا نمی شود؟ و مثلا شرکت معظم تاکِ ناکا نمی آید کنفرانس مطبوعاتی برگزار کند که «اوبایاشی» فاسد است یا مثلاً در گرفتن فلان پروژۀ بزرگ حقِ ما را خورده و ... اَمثال این حرفها چرا جاری نیست؟ و سوال آخر اینکه خود این «پنج بزرگ» چطور دوام پیدا می کنند و بینِ اعضایِ هیات مدیره «خودشان»، دعوا و مرافعه و استعفا و انشعاب و... رخ نداده و نمی دهد؟ شرکتی مثل اوبایاشی چطور یکصدوبیست سال است دارد عظیم ترین و پیچیده ترین سازه های ژاپن را اجرا می کند؟
این قبیل سوالات درحین بازدید از این پروژه ها در ذهن ردیف می شود.
https://t.iss.one/solseghalam
یادداشت های مرتبط: یادداشت درخصوص بازدید از پروژه ساختمانی تاک ناکا در اوساکا:
https://solsnevis.blogfa.com/post-35.aspx
یادداشت درخصوص پروژه مگا تراس شرکت تاک ناکا در اوساکا:
https://www.solsnevis.blogfa.com/post-123.aspx
🔵 دو – شرکتهای خانوادگی :
در یادداشت قبل، مروری شد بر برخی شرکتهای صاحبنام ژاپنی (همچون #تویوتا یا #سومی_تومو)که "خانوادگی" ایجاد و اداره شده/می شوند. «آکیو موریتا» بنیانگذار شرکت عظیم سونی(Sony) و کسی که در موفقیتهای جهانی این شرکت معظم، نقش اساسی داشته چندین سال پیش کتابی نوشت تحت عنوان «ساخت ژاپن، مدیریت و موفقیت» و در این کتاب به نکته خیلی ظریف و دقیقی در این بحث اشاره کرد. موریتا، مدیریت ژاپنی را «مدیریت خانوادگی» مینامد و معتقد است مدیریت خانوادگی توانست ظرفیتِ ابداعِ مغزهای ژاپن را توسعه دهد و ژاپنِ مقلد را، به ژاپن مبتکر و مبدع تبدیل کند.
او در خصوص ضرورتِ این شرکتهای خانوادگی، در کتابش به تفصیل توضیح می دهد.
«مورتیا» (بنیانگذار) با شریک خود «ایبوکا»، پایههای اولیه سونی را در زیرزمین ساختمان بمباران شده ای استوار کرد و درمدت کوتاهی توانست بازارهای ایالات متحده را تسخیر کند. موریتا می نویسد: «ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان، این منبع پایانناپذیر است، باید آن را بسط داد، تربیت کرد، تمرین داد و مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه ناخواه در آیندهای نزدیک گرانبهاترین و خلاقترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود.» موریتا معتقد است در سایه «سازگاریِ» اعضایِ خانواده با هم، امکان «موفق شدن شرکت» وجود دارد. دقت کنیم که این نگاه، دقیقا مخالف نگاههایی شبیه این ضرب المثل هاست که: «شریک اگر خوب بود، خدا هم برای خودش میگرفت(!)» یا «معامله با آشنا، غمه» و ...
یادداشت درخصوص کتاب بنیانگذار سونی:
https://solsnevis.blogfa.com/post-66.aspx
🔴 سه – شرکتداریِ خانواده های جدید:
در واقع سوال مشخص دیگر، دراین بحث این است که چطور می شود در کشوری که اساساً (به طور نانوشته) به #ژن و «خانواده» اعتقاد وجود دارد، و برخی از شرکتهای بزرگ صدساله، دویست ساله و حتی سیصدساله در میان #ژن_خوب ها (!) شکل گرفته، ولی فضا و امکانِ ورود #ژن_معمولی (؟) (همچون #ماتسوشیتا، بنیانگذار #پاناسونیک یا سوییچیرو هوندا بنیانگذار #هوندا) و خانواده هایشان، به گردونه صنعت و تولید میسر و ممکن است؟
برای پاسخ به این سوالات همچنان نیازمند مرور فکت های مرتبط به تاریخ ژاپن معاصر در یادداشتهای بعدی هستیم، ولی به اجمال می توان تا اینجای بحث چنین گفت که در یک کشور، در صورتی که باور به «تولید» به مفهوم واقعی (و نه دلالی) در ذهن ها شکل بگیرد، بعد از یک مقطعی، از این بحثها عبور صورت می گیرد، و افراد، یا برای «ایجاد مجموعه ای جدید» تلاش می کنند یا برای کارکردن، به همان شرکتهایِ موجود می پیوندند.
در واقع، یا نظمِ موجود، پذیرفته می شود و بجای شکل گیری درگیریهای بی پایانِ من #ژن_خوب هستم یا نیستم، یا اینکه فلانی ژن خوب هست یا #ژن_رانتی بوده، دو سناریو رخ می دهد: مجموعه جدید تولید می شود یا مجموعه های قبلی تقویت می شوند.
این بحث را ادامه خواهیم داد.
#ژن_خوب #ژن_رانتی #ژاپن
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️وضعيت دشوار بانك ولزفارگو
(به زمين خوردن غول ها - قسمت نهم)
محمدرضا اسلامى
🔷تصوير بالا🔺 را دوست خوبم گرى جكسون كه در شهر آيرون وود، ایالت ميشيگان زندگى مى كند در صفحه فيس بوكش گذاشته و نوشته:
« ولزفارگو ننگ بر تو باد!
اين ساختمان زیبا، جایی هست كه من سى و پنج سال عمرم رو در آن كار بانكدارى كردم و اونجا بازنشسته شدم. حالا مى خواهن تعطيلش كنن. واقعا شرم بر مدیریتتان. »
🔷 شعبه بانك ولزفارگو مجاور دانشگاه كلمسون كه در آن حساب دارم نیز، اخيراً نامه زده و گفته ما داريم اين شعبه را مى بنديم. بيائيد حساب بانكى تان را به شعبه ديگر منتقل كنيد. محل این شعبه (به لحاظ واقع شدن در چند قدمی دانشگاه) بهترین موقعیتِ جغرافیایی در این شهر کوچک است.
واقعيت ها در دنياى حساب و كتاب اينچنين صريح و بى پرده است. مى خواهى بزرگترين خودروساز آمريكايى باش (#جنرال_موتورز) يا امپراطورى بزرگ #سونى يا كه از بزرگترين بانكهاى دنيا (#ولز_فارگو) ؛ كار به عدد و رقم كه مى رسد، اگر نتوانى حسابِ عدد و رقم را جمع و جور كنى بايد بلند فرياد بزنى كه جماعت من در حال ورشكستگى هستم. سابقه و گذشته ، گارانتى برايم نشد.
https://t.iss.one/solseghalam
🔴 ولزفارگو داراى عنوانِ دومين بانك دنيا به لحاظ ارزش بازار سهام
(Market capitalization)
است. سالهاى متمادى، عناوين و ردكوردهاى چشمگير و حائز اهميتى داشته است. با دویست و شصت وهشت هزار کارمند، به لحاظ بزرگی، "سومین بانک آمریکا" محسوب می شود (بزرگی به مفهوم "دارایی های بانک"). ولى ولزفارگو امسال رسما اعلام كرده كه مى خواهد چهارصد شعبه اش را تا پایان سال آینده تعطيل كند. (لينك نمونه خبر در زمينه برنامه تعطيلى شعب ولزفارگو در پی نوشت)
سال گذشته ولزفارگو 32 ميليارد دلار ضرر از بابت سود درگردش داشته است (يعني بيش از فروش نفت ايران در سال ١٣٩٤). نزدیک به 22ميليارد دلار ضرر از بابت سودخالص داشته است. لینک: گزارش مالی سال ٢٠١٥ ولزفارگو
https://www.sec.gov/Archives/edgar/data/72971/000007297116001045/wfc-12312015xex13.htm
🔵 یک نحله فکری در میان ما ایرانیان است که "همه" اتفاقات این دنیا را بر مبنایِ تصمیماتِ از پیش تعیین شدۀ کانون های خاصی از قدرت می پندارد. این تفکر (اگر چه در برخی حوزه ها اشتباه نیست) اما وقتی رنگ حماقت به خود می گیرد که بکوشیم همه اتفاقات را بر این مبنا تحلیل کنیم. دنیایِ رقابت های وحشتناکِ این روزگار، دنیایِ جدی و جدیدی است و در تحلیل اتفاقاتِ این روزگار، برخی هنوز در دهه شصت و هفتاد میلادی زندگی می کنند. در روزگاری زندگی می کنیم که در مقابل چشمانمان ورشکست شدن #توشیبا را دیدیم. تا مرزِ ورشکستگی رفتن و برگشتن #پاناسونیک را دیدیم. اما در تمام وب فارسی اگر سرچ کنیم در باب ریشه های ورشکست شدن امثال #توشیبا، چهار مقاله جاندار و قوی پیدا نمی کنیم. چرا؟
چون باور به این است که «اتفاقات» ، چندان "پیچیده" نیست. تصمیمات در این دنیا توسط کانون های قدرت گرفته می شود. به زاری افتادن امپراطوری #سونی را شاهد بودیم و هیچ تحلیل جدی در باب سونی در میانِ ما نیست. پس از نابود شدن صنایعی همچون صنعت #فولاد در آمریکا (به دلیل برخاستن سونامی وار صنایع چین) امروز، مؤسسات مالی معظم هم وارد عرصه مشکلات جدیدی شده اند، که مطالعه این بحران ها، وظیفه جدی "امروز" است.
* * * * * * * *
📌پی نوشت 1: یک نمونه گزارش و ویدئو در خصوص ولزفارگو در #سی_ان_ان اقتصادى
https://money.cnn.com/2017/01/13/investing/wells-fargo-branch-closures/index.html
📌پی نوشت 2: مهمترين علت تعطیل شدن این چهارصد شعبه، گسترش بانکداری اینترنتی و خدمات بانکی موبایل عنوان شده، ولی تحلیلهای متعددی در باب نیازِ ولزفارگو به کاهش هزینه ها برای دوام در عرصه رقابت مطرح شده است. چهارمیلیارد دلار صرفه جویی تا پایان 2019 ، به عنوان یکی از اهدافِ هیات مدیره بانک عنوان می شود. لینک زیر نمونه بحث در این باب:
https://www.fool.com/investing/2017/07/18/wells-fargo-to-close-450-branches.aspx
📌پی نوشت 3: لینک قسمت قبلی این سری یادداشت (قسمت هشتم): https://t.iss.one/solseghalam/951
📌پى نوشت 4: مقايسه توليد #فولاد در آمريكا، ژاپن و چين:
https://t.iss.one/solseghalam/1024
#به_زمین_خوردن_غولها
#ولزفارگو
#توشيبا
#پاناسونيك
(به زمين خوردن غول ها - قسمت نهم)
محمدرضا اسلامى
🔷تصوير بالا🔺 را دوست خوبم گرى جكسون كه در شهر آيرون وود، ایالت ميشيگان زندگى مى كند در صفحه فيس بوكش گذاشته و نوشته:
« ولزفارگو ننگ بر تو باد!
اين ساختمان زیبا، جایی هست كه من سى و پنج سال عمرم رو در آن كار بانكدارى كردم و اونجا بازنشسته شدم. حالا مى خواهن تعطيلش كنن. واقعا شرم بر مدیریتتان. »
🔷 شعبه بانك ولزفارگو مجاور دانشگاه كلمسون كه در آن حساب دارم نیز، اخيراً نامه زده و گفته ما داريم اين شعبه را مى بنديم. بيائيد حساب بانكى تان را به شعبه ديگر منتقل كنيد. محل این شعبه (به لحاظ واقع شدن در چند قدمی دانشگاه) بهترین موقعیتِ جغرافیایی در این شهر کوچک است.
واقعيت ها در دنياى حساب و كتاب اينچنين صريح و بى پرده است. مى خواهى بزرگترين خودروساز آمريكايى باش (#جنرال_موتورز) يا امپراطورى بزرگ #سونى يا كه از بزرگترين بانكهاى دنيا (#ولز_فارگو) ؛ كار به عدد و رقم كه مى رسد، اگر نتوانى حسابِ عدد و رقم را جمع و جور كنى بايد بلند فرياد بزنى كه جماعت من در حال ورشكستگى هستم. سابقه و گذشته ، گارانتى برايم نشد.
https://t.iss.one/solseghalam
🔴 ولزفارگو داراى عنوانِ دومين بانك دنيا به لحاظ ارزش بازار سهام
(Market capitalization)
است. سالهاى متمادى، عناوين و ردكوردهاى چشمگير و حائز اهميتى داشته است. با دویست و شصت وهشت هزار کارمند، به لحاظ بزرگی، "سومین بانک آمریکا" محسوب می شود (بزرگی به مفهوم "دارایی های بانک"). ولى ولزفارگو امسال رسما اعلام كرده كه مى خواهد چهارصد شعبه اش را تا پایان سال آینده تعطيل كند. (لينك نمونه خبر در زمينه برنامه تعطيلى شعب ولزفارگو در پی نوشت)
سال گذشته ولزفارگو 32 ميليارد دلار ضرر از بابت سود درگردش داشته است (يعني بيش از فروش نفت ايران در سال ١٣٩٤). نزدیک به 22ميليارد دلار ضرر از بابت سودخالص داشته است. لینک: گزارش مالی سال ٢٠١٥ ولزفارگو
https://www.sec.gov/Archives/edgar/data/72971/000007297116001045/wfc-12312015xex13.htm
🔵 یک نحله فکری در میان ما ایرانیان است که "همه" اتفاقات این دنیا را بر مبنایِ تصمیماتِ از پیش تعیین شدۀ کانون های خاصی از قدرت می پندارد. این تفکر (اگر چه در برخی حوزه ها اشتباه نیست) اما وقتی رنگ حماقت به خود می گیرد که بکوشیم همه اتفاقات را بر این مبنا تحلیل کنیم. دنیایِ رقابت های وحشتناکِ این روزگار، دنیایِ جدی و جدیدی است و در تحلیل اتفاقاتِ این روزگار، برخی هنوز در دهه شصت و هفتاد میلادی زندگی می کنند. در روزگاری زندگی می کنیم که در مقابل چشمانمان ورشکست شدن #توشیبا را دیدیم. تا مرزِ ورشکستگی رفتن و برگشتن #پاناسونیک را دیدیم. اما در تمام وب فارسی اگر سرچ کنیم در باب ریشه های ورشکست شدن امثال #توشیبا، چهار مقاله جاندار و قوی پیدا نمی کنیم. چرا؟
چون باور به این است که «اتفاقات» ، چندان "پیچیده" نیست. تصمیمات در این دنیا توسط کانون های قدرت گرفته می شود. به زاری افتادن امپراطوری #سونی را شاهد بودیم و هیچ تحلیل جدی در باب سونی در میانِ ما نیست. پس از نابود شدن صنایعی همچون صنعت #فولاد در آمریکا (به دلیل برخاستن سونامی وار صنایع چین) امروز، مؤسسات مالی معظم هم وارد عرصه مشکلات جدیدی شده اند، که مطالعه این بحران ها، وظیفه جدی "امروز" است.
* * * * * * * *
📌پی نوشت 1: یک نمونه گزارش و ویدئو در خصوص ولزفارگو در #سی_ان_ان اقتصادى
https://money.cnn.com/2017/01/13/investing/wells-fargo-branch-closures/index.html
📌پی نوشت 2: مهمترين علت تعطیل شدن این چهارصد شعبه، گسترش بانکداری اینترنتی و خدمات بانکی موبایل عنوان شده، ولی تحلیلهای متعددی در باب نیازِ ولزفارگو به کاهش هزینه ها برای دوام در عرصه رقابت مطرح شده است. چهارمیلیارد دلار صرفه جویی تا پایان 2019 ، به عنوان یکی از اهدافِ هیات مدیره بانک عنوان می شود. لینک زیر نمونه بحث در این باب:
https://www.fool.com/investing/2017/07/18/wells-fargo-to-close-450-branches.aspx
📌پی نوشت 3: لینک قسمت قبلی این سری یادداشت (قسمت هشتم): https://t.iss.one/solseghalam/951
📌پى نوشت 4: مقايسه توليد #فولاد در آمريكا، ژاپن و چين:
https://t.iss.one/solseghalam/1024
#به_زمین_خوردن_غولها
#ولزفارگو
#توشيبا
#پاناسونيك
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️یک دلار در آمریکا چند است؟!
🔹بحث اقتصاد و حساب و کتاب، حوزه بخشنامه و دستور نیست. «اعداد و ارقام» ، و محاسبات باید بهم بخورد.
در سلسله بحث های #به_زمین_خوردن_غولها و تحلیل شرایط اَبَر شرکتهای ژاپنی با عمرهای بیش از یکصد سال، به این واقعیت تلخ پرداختیم که شرکتهایی مثل #توشیبا ، #سونی و حتی #پاناسونیک ، چطور به راحتی در دنیای امروز در معرض ورشکستگی قرار می گیرند و شرکتهایی مثل #هوندا و #تویوتا چقدر می کوشند که با رصد کردن صحیح اوضاع بین المللی، همچنان قله نشینِ عرصه صنعت باقی بمانند.
هیچ یک از این شرکتها با بخشنامه ایجاد نشدند و هیچ از این شرکت ها هم با بخشنامه «دوام» نیافته اند. احوالِ زارِ امروزِ برخی از این امپراطوریهای صنعت هم، با بخشنامه نبوده.
🔹رمز کامیابی و رمز شکست این شرکت ها را نه معاون اول ابلاغ کرده و نه خود رئیس جمهور*.
پاناسونیک را مردی رنجور به نام ماتسوشیتا با یک کارگاه سه نفره در خانه اش بنیان نهاد (خودش، همسرش و برادر همسرش) و به اوج رساند، و اشتباهات مدیران امروز، پاناسونیک را به مرز ضرر دهی کشاند.
این ماجراها ، «ابلاغی» نیست؛ «پیچیده» است.
🔹اما بازگردیم به عنوان این یادداشت. این روزها که بحث «دلار» و #قیمت_دلار نقل محافل است خوب است از منظری دیگر به قیمت دلار نگاه کنیم: یک دلار در خود آمریکا چند است؟
به عبارت دیگر، با یک دلار در آمریکا، چه خدماتی دریافت می کنید؟
طی چند یادداشت به این موضوع پرداخته خواهد شد؛ اما در این اولین نوبت، به سراغ مک دونالد برویم. تصویر زیر🔻، فاکتور خرید امروز یک همبرگر (چیزبرگر) است. به قیمت یک دلار (و نُه سنت هم مالیات) .
وقتی که با ماشین (در ایالتهای نه چندان گران) وارد قسمت خرید مک دونالد می شوید، (بدون پیاده شدن از خودرو) از لحظه ای که از پنجره ماشین، سفارش غذا را می دهید تا زمانی که پول را در پنجرۀ اول پرداخت می کنید و سپس همبرگر را از پنجرۀ دوم دریافت می کنید، چیزی کمتر از "دو دقیقه" زمان صرف می شود.
یعنی این یک دلار «علاوه بر» قیمت دوعدد نان + یک همبرگر + یک برگ پنیر+ یک قطعه خیارشور+ کاغذ دورش+ پاکت + سه عدد دستمال کاغذی ، قیمتِ «سرعت» در خدماتی هم که دریافت می کنید هست. مجموعه ای چالاک که کارکنانش با نهایت سرعت و شتاب در حالِ کار هستند.
البته از تصویر مشاهده می شود که ابعادِ خود این ساندویچ همبرگر بزرگ نیست اما یک دلارِ مذکور، در مک دونالد، این میزان خدمات را شامل می شود.
🔹بحث اینجاست که قیمتِ این «یک دلار» را (بخوانیم این خدمات را) بخشنامه تعیین نکرده. آنچه که این قیمت را تعیین کرده عرصه اقتصاد و «رقابتِ تنگاتنگ» آن است.
این بحث #یک_دلار را با مرور خدمات تاکسی اوبر، قیمت تخم مرغ و مقایسه با صد ین ژاپن، ادامه خواهیم داد.
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
لینک قسمت آخر بحث به زمین خوردن غول ها◀️
https://t.iss.one/solseghalam/1312
لینک داستان شکل گیری پاناسونیک◀️ https://t.iss.one/solseghalam/466
* ژاپن رئیس جمهور ندارد و دارای نخست وزیر و پارلمان است. طی چند سال اخیر نخست وزیر (شینزو آبه) تصمیم گرفت که ارزش ین در برابر دلار حدود سی درصد افت پیدا کند (تا صادرات ژاپن تقویت شود). این کاهش ارزش ین در برابر دلار (نه به صورت ناگهانى، بلكه) طی سه مرحله انجام شد که در یک یادداشت مجزا به این بحث پرداخته خواهد شد. اصلاحات اقتصادی آبه در ژاپن تحت عنوان «آبه نومیکس» شناخته می شود.
🔹بحث اقتصاد و حساب و کتاب، حوزه بخشنامه و دستور نیست. «اعداد و ارقام» ، و محاسبات باید بهم بخورد.
در سلسله بحث های #به_زمین_خوردن_غولها و تحلیل شرایط اَبَر شرکتهای ژاپنی با عمرهای بیش از یکصد سال، به این واقعیت تلخ پرداختیم که شرکتهایی مثل #توشیبا ، #سونی و حتی #پاناسونیک ، چطور به راحتی در دنیای امروز در معرض ورشکستگی قرار می گیرند و شرکتهایی مثل #هوندا و #تویوتا چقدر می کوشند که با رصد کردن صحیح اوضاع بین المللی، همچنان قله نشینِ عرصه صنعت باقی بمانند.
هیچ یک از این شرکتها با بخشنامه ایجاد نشدند و هیچ از این شرکت ها هم با بخشنامه «دوام» نیافته اند. احوالِ زارِ امروزِ برخی از این امپراطوریهای صنعت هم، با بخشنامه نبوده.
🔹رمز کامیابی و رمز شکست این شرکت ها را نه معاون اول ابلاغ کرده و نه خود رئیس جمهور*.
پاناسونیک را مردی رنجور به نام ماتسوشیتا با یک کارگاه سه نفره در خانه اش بنیان نهاد (خودش، همسرش و برادر همسرش) و به اوج رساند، و اشتباهات مدیران امروز، پاناسونیک را به مرز ضرر دهی کشاند.
این ماجراها ، «ابلاغی» نیست؛ «پیچیده» است.
🔹اما بازگردیم به عنوان این یادداشت. این روزها که بحث «دلار» و #قیمت_دلار نقل محافل است خوب است از منظری دیگر به قیمت دلار نگاه کنیم: یک دلار در خود آمریکا چند است؟
به عبارت دیگر، با یک دلار در آمریکا، چه خدماتی دریافت می کنید؟
طی چند یادداشت به این موضوع پرداخته خواهد شد؛ اما در این اولین نوبت، به سراغ مک دونالد برویم. تصویر زیر🔻، فاکتور خرید امروز یک همبرگر (چیزبرگر) است. به قیمت یک دلار (و نُه سنت هم مالیات) .
وقتی که با ماشین (در ایالتهای نه چندان گران) وارد قسمت خرید مک دونالد می شوید، (بدون پیاده شدن از خودرو) از لحظه ای که از پنجره ماشین، سفارش غذا را می دهید تا زمانی که پول را در پنجرۀ اول پرداخت می کنید و سپس همبرگر را از پنجرۀ دوم دریافت می کنید، چیزی کمتر از "دو دقیقه" زمان صرف می شود.
یعنی این یک دلار «علاوه بر» قیمت دوعدد نان + یک همبرگر + یک برگ پنیر+ یک قطعه خیارشور+ کاغذ دورش+ پاکت + سه عدد دستمال کاغذی ، قیمتِ «سرعت» در خدماتی هم که دریافت می کنید هست. مجموعه ای چالاک که کارکنانش با نهایت سرعت و شتاب در حالِ کار هستند.
البته از تصویر مشاهده می شود که ابعادِ خود این ساندویچ همبرگر بزرگ نیست اما یک دلارِ مذکور، در مک دونالد، این میزان خدمات را شامل می شود.
🔹بحث اینجاست که قیمتِ این «یک دلار» را (بخوانیم این خدمات را) بخشنامه تعیین نکرده. آنچه که این قیمت را تعیین کرده عرصه اقتصاد و «رقابتِ تنگاتنگ» آن است.
این بحث #یک_دلار را با مرور خدمات تاکسی اوبر، قیمت تخم مرغ و مقایسه با صد ین ژاپن، ادامه خواهیم داد.
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
لینک قسمت آخر بحث به زمین خوردن غول ها◀️
https://t.iss.one/solseghalam/1312
لینک داستان شکل گیری پاناسونیک◀️ https://t.iss.one/solseghalam/466
* ژاپن رئیس جمهور ندارد و دارای نخست وزیر و پارلمان است. طی چند سال اخیر نخست وزیر (شینزو آبه) تصمیم گرفت که ارزش ین در برابر دلار حدود سی درصد افت پیدا کند (تا صادرات ژاپن تقویت شود). این کاهش ارزش ین در برابر دلار (نه به صورت ناگهانى، بلكه) طی سه مرحله انجام شد که در یک یادداشت مجزا به این بحث پرداخته خواهد شد. اصلاحات اقتصادی آبه در ژاپن تحت عنوان «آبه نومیکس» شناخته می شود.
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️ژاپن نسل جديد قطارهاى پرسرعت (شين كانسن) را رونمايى كرد
#خبرخوانى
🖊محمدرضا اسلامي
🔹هفته اى كه گذشت، در انبوه اخبار سياسي دنيا و هياهوى جنگ و ... یک خبر، كمرنگ آمد و رفت، مبنى بر اينكه:
«شركت قطار شرق ژاپن (جى.آر)، آزمايش نسل جديد قطارهاى پرسرعت را آغاز كرد»
در دنيايى كه رسانه ها، ذهنها را براي اخبار درشت و چشمگير تربيت مي كنند، چنين خبر ملايمى، شايد جذابيت چندانى نداشته باشد. اما بى مناسبت نيست كه مرورى بر اين خبر داشته باشيم:
✔️🔹یک- در ابتدای متن #خبر چنین آمده است: «طی آزمایشی که بر روی این قطار انجام شد، «سرعت» به سیصدوبیست (320) کلیومتر برساعت رسید. قطار مدل آلفا-ایکس قرار است در سال 2031 بتواند با سرعت سیصدوشصت (360) کیلومتر برساعت، حرکت کند.»
JR East shinkansen ALFA
سير واژه ها را ببینید! تستهای هفته پیش، برای این است که این مدل قطار، دوازده سال دیگر (!) با این سرعت حرکت کند(؟!). ژاپن، کشوری که پنجاه وچهار سال سابقه فنی در مدیریت و طراحی قطارهای پرسرعت شین کانسن داشته، و بارها مهندسین سرعتهای بالا را آزموده اند، ولى در بهره برداری از «یک مدل جدید» اینگونه لاک پشتی و میلیمتری حرکت می کند. «برنامه ریزی برای دوازده سال آینده»
✔️🔹دو- ادامه خبر چنین می گوید: «شرکت قطار شرق ژاپن اعلام کرده است که آزمایشی که هفته پیش انجام شده را تا سال 2022 ادامه خواهند داد و در روند انجام آزمایش، تا سرعت چهارصد (400) کیلومتر بر ساعت جلو خواهند رفت»
(یعنی آقایان مهندسین قرار است «سه سال» دايم آزمایش کنند! حکایت صبر ایوب که درباب مقاله میز زلزله ژاپنی و پست قبلی ذکر شده بود...)
✔️🔹سه- آزمایشها حوالی ساعت یک نیمه شب انجام خواهند شد (چون در طول روز تا ساعت 12 شب، خطوط قطار در حال بهره برداری توسط قطارهای فعلی است). این یعنی که در طول سه سال آینده، جماعت مهندسین شب زنده دار باید تا پاسی از سحر به کار آزمایش قطار مدل آلفا-ایکس مشغول باشند و سحرگاه به بستر رفته و ظهر با چشمهای پف کرده، به ادامه کار و آنالیز نتایج بپردازند...
✔️🔹چهار- این قطار، ده واگن خواهد داشت و هزینه ای که تا امروز، برای مطالعات و طراحی این مدل انجام شده، ده میلیارد یِن (معادل نودویک میلیون #دلار) بوده است. حتما اینجا ذهنها به این سمت می رود که مرحبا به دولت ژاپن که از چنین تحقیقاتی حمایت می کند و الخ. اما واقعیت این است که اینگونه کارهای مطالعاتی و بودجه آنها، نه به واسطه حمایت دولتی، که به دلیل وجود بخش خصوصی سرپا و قبراقی هست که پول از خارج کشور می مکد و به داخل تزریق می کند. شرکتهایی همچون #تویوتا، #هوندا، مزدا، میتسوبیشی، #سونی، (مرحوم)توشیبا و #پاناسونیک و ... «اقتصاد» ی پویا و سرپا را شکل داده اند که «میوه» ی آن اقتصاد، می شود طرح هایی همچون «شبکه قطار شین کانسن».
✔️🔹پنج- این قطار دو دماغۀ کشیده خواهد داشت. یک دماغه شانزده متری در جلو و یک دماغه 22 متری در واگن انتهایی.
مهندسین شرکت در حال مطالعه «اختلاف فشار» بین دماغه ها در هنگام ورود قطار به تونل هستند. (قطارهای فعلی مدل ای-5 دارای دماغه های پانزده متری هستند)
مهندسین همچنین درحال مطالعات مربوط به «لرزش» قطار، در هنگام ورود و خروج از تونل هستند.
✔️🔹شش- یکی از مسایل مهم مهندسی در طراحی این واگنها مسئله ترمز است. ژاپن کشور #زلزله_خیز است و قطارهای پرسرعت، به سیستم «هشدار زلزله» مجهز می شوند تا در زمان اعلام #موج_اولیه زلزله (و پیش از رسیدن موج #ثانویه) قطار بتواند متوقف شود. در این مورد قبلا به تفصیل در پست مجزا صحبت شده بود (لینک)
✔️🔹هفت- حال فرض کنیم که این «سه سال آزمایش» طی شد، و آن دوازده سال هم گذشت و روزی رسید که نمونه عملی این قطار به بهره برداری رسید؛ شرکت جی.آر باید نمونه این قطار جدید را «چند» به کشورهای دیگر بفروشد؟!
سوال دیگر اینکه، این مدل حرکت لاک پشتی و میلیمتری در «طراحی و تولید» با چه ذهنهایی، همخوان است؟ ذهنهایی که به دنبال جهش، شق القمر و مدیریت جهان هستند، یا ذهنهایی که با عصاره «رنج و صبر» آشنا و همخانه هستند؟
✔️🔹هشت- یک بحث تکمیلی هم در این خصوص می ماند و آنهم شبکه ریل و پلها و تونلها (فراسازه ها)یی که مهندسین سازه باید احداث کنند تا چنین قطارهایی با چنین سرعتهایی از روی آنها ایمن عبور کنند. پلهایی با شیب بسیار دقیق و پیچهایی با شعاع انحناء خاص و ظرافت در اجرا و... . درباره این بحث (فراسازه های مربوط به چنین قطارهایی) در یک نوبت مجزا گفتگو خواهیم کرد.
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️لينك در یوتیوب ژاپن تایمز
✔️ویدئو درباره نحوه کارکرد قطارهای خط توکایدو
✔️ركورد سرعت نسل قبل قطارها در ژاپن: سال ۱۹۹۶ برابر ۴۴۳ و (قطارهای مگلو) با رکورد جهانی ۵۸۱ کیلومتر در ساعت در سال ۲۰۰۳
✔️در ژاپن در ٥٤سال گذشته حتي يك سانحه قطار شین کانسن رخ نداده است؛برخلاف شتابزدگى چینی در توسعه!
#خبرخوانى
🖊محمدرضا اسلامي
🔹هفته اى كه گذشت، در انبوه اخبار سياسي دنيا و هياهوى جنگ و ... یک خبر، كمرنگ آمد و رفت، مبنى بر اينكه:
«شركت قطار شرق ژاپن (جى.آر)، آزمايش نسل جديد قطارهاى پرسرعت را آغاز كرد»
در دنيايى كه رسانه ها، ذهنها را براي اخبار درشت و چشمگير تربيت مي كنند، چنين خبر ملايمى، شايد جذابيت چندانى نداشته باشد. اما بى مناسبت نيست كه مرورى بر اين خبر داشته باشيم:
✔️🔹یک- در ابتدای متن #خبر چنین آمده است: «طی آزمایشی که بر روی این قطار انجام شد، «سرعت» به سیصدوبیست (320) کلیومتر برساعت رسید. قطار مدل آلفا-ایکس قرار است در سال 2031 بتواند با سرعت سیصدوشصت (360) کیلومتر برساعت، حرکت کند.»
JR East shinkansen ALFA
سير واژه ها را ببینید! تستهای هفته پیش، برای این است که این مدل قطار، دوازده سال دیگر (!) با این سرعت حرکت کند(؟!). ژاپن، کشوری که پنجاه وچهار سال سابقه فنی در مدیریت و طراحی قطارهای پرسرعت شین کانسن داشته، و بارها مهندسین سرعتهای بالا را آزموده اند، ولى در بهره برداری از «یک مدل جدید» اینگونه لاک پشتی و میلیمتری حرکت می کند. «برنامه ریزی برای دوازده سال آینده»
✔️🔹دو- ادامه خبر چنین می گوید: «شرکت قطار شرق ژاپن اعلام کرده است که آزمایشی که هفته پیش انجام شده را تا سال 2022 ادامه خواهند داد و در روند انجام آزمایش، تا سرعت چهارصد (400) کیلومتر بر ساعت جلو خواهند رفت»
(یعنی آقایان مهندسین قرار است «سه سال» دايم آزمایش کنند! حکایت صبر ایوب که درباب مقاله میز زلزله ژاپنی و پست قبلی ذکر شده بود...)
✔️🔹سه- آزمایشها حوالی ساعت یک نیمه شب انجام خواهند شد (چون در طول روز تا ساعت 12 شب، خطوط قطار در حال بهره برداری توسط قطارهای فعلی است). این یعنی که در طول سه سال آینده، جماعت مهندسین شب زنده دار باید تا پاسی از سحر به کار آزمایش قطار مدل آلفا-ایکس مشغول باشند و سحرگاه به بستر رفته و ظهر با چشمهای پف کرده، به ادامه کار و آنالیز نتایج بپردازند...
✔️🔹چهار- این قطار، ده واگن خواهد داشت و هزینه ای که تا امروز، برای مطالعات و طراحی این مدل انجام شده، ده میلیارد یِن (معادل نودویک میلیون #دلار) بوده است. حتما اینجا ذهنها به این سمت می رود که مرحبا به دولت ژاپن که از چنین تحقیقاتی حمایت می کند و الخ. اما واقعیت این است که اینگونه کارهای مطالعاتی و بودجه آنها، نه به واسطه حمایت دولتی، که به دلیل وجود بخش خصوصی سرپا و قبراقی هست که پول از خارج کشور می مکد و به داخل تزریق می کند. شرکتهایی همچون #تویوتا، #هوندا، مزدا، میتسوبیشی، #سونی، (مرحوم)توشیبا و #پاناسونیک و ... «اقتصاد» ی پویا و سرپا را شکل داده اند که «میوه» ی آن اقتصاد، می شود طرح هایی همچون «شبکه قطار شین کانسن».
✔️🔹پنج- این قطار دو دماغۀ کشیده خواهد داشت. یک دماغه شانزده متری در جلو و یک دماغه 22 متری در واگن انتهایی.
مهندسین شرکت در حال مطالعه «اختلاف فشار» بین دماغه ها در هنگام ورود قطار به تونل هستند. (قطارهای فعلی مدل ای-5 دارای دماغه های پانزده متری هستند)
مهندسین همچنین درحال مطالعات مربوط به «لرزش» قطار، در هنگام ورود و خروج از تونل هستند.
✔️🔹شش- یکی از مسایل مهم مهندسی در طراحی این واگنها مسئله ترمز است. ژاپن کشور #زلزله_خیز است و قطارهای پرسرعت، به سیستم «هشدار زلزله» مجهز می شوند تا در زمان اعلام #موج_اولیه زلزله (و پیش از رسیدن موج #ثانویه) قطار بتواند متوقف شود. در این مورد قبلا به تفصیل در پست مجزا صحبت شده بود (لینک)
✔️🔹هفت- حال فرض کنیم که این «سه سال آزمایش» طی شد، و آن دوازده سال هم گذشت و روزی رسید که نمونه عملی این قطار به بهره برداری رسید؛ شرکت جی.آر باید نمونه این قطار جدید را «چند» به کشورهای دیگر بفروشد؟!
سوال دیگر اینکه، این مدل حرکت لاک پشتی و میلیمتری در «طراحی و تولید» با چه ذهنهایی، همخوان است؟ ذهنهایی که به دنبال جهش، شق القمر و مدیریت جهان هستند، یا ذهنهایی که با عصاره «رنج و صبر» آشنا و همخانه هستند؟
✔️🔹هشت- یک بحث تکمیلی هم در این خصوص می ماند و آنهم شبکه ریل و پلها و تونلها (فراسازه ها)یی که مهندسین سازه باید احداث کنند تا چنین قطارهایی با چنین سرعتهایی از روی آنها ایمن عبور کنند. پلهایی با شیب بسیار دقیق و پیچهایی با شعاع انحناء خاص و ظرافت در اجرا و... . درباره این بحث (فراسازه های مربوط به چنین قطارهایی) در یک نوبت مجزا گفتگو خواهیم کرد.
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️لينك در یوتیوب ژاپن تایمز
✔️ویدئو درباره نحوه کارکرد قطارهای خط توکایدو
✔️ركورد سرعت نسل قبل قطارها در ژاپن: سال ۱۹۹۶ برابر ۴۴۳ و (قطارهای مگلو) با رکورد جهانی ۵۸۱ کیلومتر در ساعت در سال ۲۰۰۳
✔️در ژاپن در ٥٤سال گذشته حتي يك سانحه قطار شین کانسن رخ نداده است؛برخلاف شتابزدگى چینی در توسعه!
✍️آمازون چقدر مالیات داد؟ اپل چقدر؟ در ایران چطور؟
🖊محمدرضا اسلامی
🔹در آخرین روزهای هر سال، بحثی که توسط متخصصین و کارشناسان مدیریت مالی و بازار سرمایه مطرح می شود این است که درآمدهای مالیاتی دولت (در سال گذشته) چقدر بوده است؟
امسال هم این بحث در ایران مطرح شد، و در بخشهای مختلف خبری، به آن پرداخته شد.(مثلا این لینک)
کلمه مالیات، گاه ما را به یاد کارتون رابین هود، و آن داروغه ناتینگهام میاندازد که خانه به خانه سراغ منزل فقرا می رفت و حتی از میان گچِ پایِ شکسته، یک سکه پس انداز را بیرون می کشید. مالیات و نقش آن در توسعه و مدیریت یک کشور را با یک رویکرد مقایسه ای بررسی کنیم:
🔴یک- آمازون پارسال چقدر مالیات داد؟
در سال گذشته شرکت آمازون دو میلیارد و صد میلیون دلار به دولت فدرال مالیات پرداخت کرده است (لینک). این رقم معادل ۶ درصد از سود شرکت بوده است.
برای اینکه یک دید واقعی از این “عدد” داشته باشیم به ژاپن برویم و نگاهی به گزارش مالی شرکت پاناسونیک داشته باشیم. تمام جهد بلیغ مدیریت پاناسونیک با بکارگیری بیش از سیصدهزار متخصص ژاپنی، درآمد یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلاری بوده است.
یعنی امپراطوری #پاناسونیک (محصول خرد و همّت مرحوم ماتسوشیتا) با آنهمه سابقه و گذشته، تمام درآمدش کمتر از ۲ میلیارد دلار بوده در حالی که آمازون بیش از درآمد پاناسونیک، مالیات داده!
این سوال پیش می آید که پس درآمد آمازون چقدر بوده که چنین عدد بزرگی را به دولت مالیات میدهد؟
آمازون در سال ۲۰۲۱ معادل ۳۵میلیارد دلار سود داشته است!
حیرت آور است. یک شرکت، به اندازه “فروشِ” نفتِ یک کشور نفتخیز “سود” داشته است. و از قِبل این سود، دولت فدرال هم منتفع شده است.
🔵دو - مالیات شرکت اپل
در سال گذشته شرکت اپل بیش از هفت برابر شرکت آمازون به دولت مالیات داده است! اپل توانسته در سال گذشته بیش از ۱۴ میلیارد دلار مالیات بدهد(لینک). یعنی اپل به زندگی “هر شهروند کشورش” ۴۲ دلار کمک کرده است. به تعبیر دیگر اپل باعث شده دولت بتواند به هر شهروند یک کشور سیصدوسی میلیون نفری ۴۲ دلار خدمات بهداشتی، آموزشی، رفاهی و… بدهد.
🔲سه- در ایران کارمندان مالیات می دهند
در بخش خبری روز دوشنبه ۲۳ اسفند گزارشی در رادیو ایران پخش شد که خلاصه محتوای گزارش این بود:
کل درآمد مالیاتی دولت در کشور ما حدود ۵۰۰هزار میلیارد تومان است و چرا بخش مهمی از آن مالیات کارمندان (بخش عمومی و خصوصی) است؟
⬅️ در لایحه بودجه ۱۴۰۱ (که از سوی دولت سیزدهم به مجلس شورای اسلامی ارائه شده) دولت سیزدهم برای بودجه عمومی کشور درآمدهای مالیاتی ۵۲۷ هزار میلیارد تومانی را برآورد کرده است.
یعنی کل درآمد مالیاتی دولت ایران (“اگر” محقق شود) در سال جدید حدود ۱۷.۵ میلیارد دلار خواهد بود.
یعنی “کل مالیات” در کشور ایران حدودا معادل مالیاتی است که دو شرکت اپل و آمازون به دولت فدرال می پردازند!
🔴 ممکن است گفته شود مقایسه ایران و آمریکا در این بحث بی معناست. بله این صحیح است و هدف “مقایسه” نیست بلکه بحث، توجه به ریشه توسعه و فقر در یک کشور است.
مالیات، ستون فقرات دولت است (اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً) و ستون فقرات وقتی معنیدارد که “استخوان” وجود داشته باشد. شرکتهای بزرگ، استخوانهای ستون فقرات هستند. تا استخوان وجود نداشته باشد، ثروتی تولید نخواهد شد که مالیاتی اخذ شود.
وقتی مالیات دهنده ی استخواندار وجود نداشته باشد، داروغه ناتینگهام باید برود سراغ کارمند بدبخت، و از میانه گچ پای شکسته یک سکه بیرون بکشد.
مالیات گرفتن از کارمند بی معناست. مالیات از خلقِ ثروت است که معنی دارد. مالیاتی که #تویوتا به دولت ژاپن می دهد معنی دارد و نه آن مالیاتی که کارمند استانداریِ استان هیوگو می دهد.
🔴فقر
مساله اساسیِ فقر در کشور ایران، فقرِِ ناشی از نبود شرکتهای بزرگ است. شرکتهایی که در تراز بین المللی کار کنند و خلق ثروت نمایند. از مالیات ۵۲۷ هزار میلیارد تومانی کشور ایران، حدود ده درصد اش را کارمندان باید بدهند. این یعنی چرخش فقر. من از تو حقوق می گیرم و تو از من مالیات!
مساله اساسی در کشور ما، چراییِ شکل نگرفتن پاناسونیک (یا مشابه پاناسونیک)، چرایی شکل نگرفتن اپل(یا مشابه اپل) در میان ما ایرانیان است. این سوال، که چرا ما فقیرِ از داشتنِ شرکتهای عظیم باقی مانده ایم، یک سوال پایه ای در بحث مالیات است.
در بحث سلطان سوشی در ژاپن به این پرداخته شد که تا زمانی که نپذیریم #سوشی هم باید سلطان داشته باشد، تا زمانی که نپذیریم فولاد هم باید سلطان داشته باشد، و بخواهیم مساله را با اعدام حل کنیم، بنگاههای بزرگ اقتصادی شکل نخواند گرفت.
(سلطان، و نه دلال. سلطان خلق ثروت می کند ولی دلال، فقط دلالی)
البته تحمل کردن سلطان، امر آسانی نیست. این را از زمان سعدی می دانیم. اینکه دولت بپذیرد حضور چندین سلطان دریک اقلیم را.
t.iss.one/solseghalam
🖊محمدرضا اسلامی
🔹در آخرین روزهای هر سال، بحثی که توسط متخصصین و کارشناسان مدیریت مالی و بازار سرمایه مطرح می شود این است که درآمدهای مالیاتی دولت (در سال گذشته) چقدر بوده است؟
امسال هم این بحث در ایران مطرح شد، و در بخشهای مختلف خبری، به آن پرداخته شد.(مثلا این لینک)
کلمه مالیات، گاه ما را به یاد کارتون رابین هود، و آن داروغه ناتینگهام میاندازد که خانه به خانه سراغ منزل فقرا می رفت و حتی از میان گچِ پایِ شکسته، یک سکه پس انداز را بیرون می کشید. مالیات و نقش آن در توسعه و مدیریت یک کشور را با یک رویکرد مقایسه ای بررسی کنیم:
🔴یک- آمازون پارسال چقدر مالیات داد؟
در سال گذشته شرکت آمازون دو میلیارد و صد میلیون دلار به دولت فدرال مالیات پرداخت کرده است (لینک). این رقم معادل ۶ درصد از سود شرکت بوده است.
برای اینکه یک دید واقعی از این “عدد” داشته باشیم به ژاپن برویم و نگاهی به گزارش مالی شرکت پاناسونیک داشته باشیم. تمام جهد بلیغ مدیریت پاناسونیک با بکارگیری بیش از سیصدهزار متخصص ژاپنی، درآمد یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلاری بوده است.
یعنی امپراطوری #پاناسونیک (محصول خرد و همّت مرحوم ماتسوشیتا) با آنهمه سابقه و گذشته، تمام درآمدش کمتر از ۲ میلیارد دلار بوده در حالی که آمازون بیش از درآمد پاناسونیک، مالیات داده!
این سوال پیش می آید که پس درآمد آمازون چقدر بوده که چنین عدد بزرگی را به دولت مالیات میدهد؟
آمازون در سال ۲۰۲۱ معادل ۳۵میلیارد دلار سود داشته است!
حیرت آور است. یک شرکت، به اندازه “فروشِ” نفتِ یک کشور نفتخیز “سود” داشته است. و از قِبل این سود، دولت فدرال هم منتفع شده است.
🔵دو - مالیات شرکت اپل
در سال گذشته شرکت اپل بیش از هفت برابر شرکت آمازون به دولت مالیات داده است! اپل توانسته در سال گذشته بیش از ۱۴ میلیارد دلار مالیات بدهد(لینک). یعنی اپل به زندگی “هر شهروند کشورش” ۴۲ دلار کمک کرده است. به تعبیر دیگر اپل باعث شده دولت بتواند به هر شهروند یک کشور سیصدوسی میلیون نفری ۴۲ دلار خدمات بهداشتی، آموزشی، رفاهی و… بدهد.
🔲سه- در ایران کارمندان مالیات می دهند
در بخش خبری روز دوشنبه ۲۳ اسفند گزارشی در رادیو ایران پخش شد که خلاصه محتوای گزارش این بود:
کل درآمد مالیاتی دولت در کشور ما حدود ۵۰۰هزار میلیارد تومان است و چرا بخش مهمی از آن مالیات کارمندان (بخش عمومی و خصوصی) است؟
⬅️ در لایحه بودجه ۱۴۰۱ (که از سوی دولت سیزدهم به مجلس شورای اسلامی ارائه شده) دولت سیزدهم برای بودجه عمومی کشور درآمدهای مالیاتی ۵۲۷ هزار میلیارد تومانی را برآورد کرده است.
یعنی کل درآمد مالیاتی دولت ایران (“اگر” محقق شود) در سال جدید حدود ۱۷.۵ میلیارد دلار خواهد بود.
یعنی “کل مالیات” در کشور ایران حدودا معادل مالیاتی است که دو شرکت اپل و آمازون به دولت فدرال می پردازند!
🔴 ممکن است گفته شود مقایسه ایران و آمریکا در این بحث بی معناست. بله این صحیح است و هدف “مقایسه” نیست بلکه بحث، توجه به ریشه توسعه و فقر در یک کشور است.
مالیات، ستون فقرات دولت است (اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً) و ستون فقرات وقتی معنیدارد که “استخوان” وجود داشته باشد. شرکتهای بزرگ، استخوانهای ستون فقرات هستند. تا استخوان وجود نداشته باشد، ثروتی تولید نخواهد شد که مالیاتی اخذ شود.
وقتی مالیات دهنده ی استخواندار وجود نداشته باشد، داروغه ناتینگهام باید برود سراغ کارمند بدبخت، و از میانه گچ پای شکسته یک سکه بیرون بکشد.
مالیات گرفتن از کارمند بی معناست. مالیات از خلقِ ثروت است که معنی دارد. مالیاتی که #تویوتا به دولت ژاپن می دهد معنی دارد و نه آن مالیاتی که کارمند استانداریِ استان هیوگو می دهد.
🔴فقر
مساله اساسیِ فقر در کشور ایران، فقرِِ ناشی از نبود شرکتهای بزرگ است. شرکتهایی که در تراز بین المللی کار کنند و خلق ثروت نمایند. از مالیات ۵۲۷ هزار میلیارد تومانی کشور ایران، حدود ده درصد اش را کارمندان باید بدهند. این یعنی چرخش فقر. من از تو حقوق می گیرم و تو از من مالیات!
مساله اساسی در کشور ما، چراییِ شکل نگرفتن پاناسونیک (یا مشابه پاناسونیک)، چرایی شکل نگرفتن اپل(یا مشابه اپل) در میان ما ایرانیان است. این سوال، که چرا ما فقیرِ از داشتنِ شرکتهای عظیم باقی مانده ایم، یک سوال پایه ای در بحث مالیات است.
در بحث سلطان سوشی در ژاپن به این پرداخته شد که تا زمانی که نپذیریم #سوشی هم باید سلطان داشته باشد، تا زمانی که نپذیریم فولاد هم باید سلطان داشته باشد، و بخواهیم مساله را با اعدام حل کنیم، بنگاههای بزرگ اقتصادی شکل نخواند گرفت.
(سلطان، و نه دلال. سلطان خلق ثروت می کند ولی دلال، فقط دلالی)
البته تحمل کردن سلطان، امر آسانی نیست. این را از زمان سعدی می دانیم. اینکه دولت بپذیرد حضور چندین سلطان دریک اقلیم را.
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
✍️ در ۱۴۰۱ برای توسعه میادین نفت و گاز ایران چقدر پول می خواهیم؟
🖊محمدرضا اسلامی
سال ۱۴۰۰ با همه فراز و نشیب هایش گذشت، اما در میان تمام اخبار و اتفاقات، یک مصاحبه از وزیر نفت به مانند تابلویی در ذهن ماندگار شده و خاموش و روشن می شود.
در مورخ ۱۰ آبان وزیر نفت دولت جدید در مصاحبه ای گفت:
برای پاسخ به نیاز کشور در حوزه نفت و گاز ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری لازم است. در غیر این صورت، در آینده به واردکننده این محصولات تبدیل میشویم.
▪️▪️▪️
برای اینکه مقیاسی از این عدد داشته باشیم، ضروری است مروری بر ارزش واقعی "یک میلیارد دلار" انجام دهیم و ببینیم اساسا در "دنیای امروز" یک میلیارد دلار یعنی چه؟
و بعد با این مقیاس، بسنجیم و ببینیم چطور ۱۶۰ واحد از آن یک میلیارد دلار را تامین کنیم؟
ابتدا به #ترکیه برویم و سپس به #ژاپن و بعد از آن به #کالیفرنیا. بعد از آن مجددا به مصاحبه مهندس اوجی باز خواهیم گشت.
1️⃣- ترکیه و دو مگاپروژه اردوغان
جناب رجب طیب اردوغان برای قدرت نمایی و به منظور اینکه توان مدیریتی خود را نشان دهد، چند پروژه بزرگ را در ترکیه اجرا کرد. یکی از آنها پروژه مسجد چاملیجا بود (تصویر زیر). مسجدی ۶۳۰۰۰ نفری با یک معماری با شکوه و سازه ای ضدزلزله. هزینه ساخت این شاهکار معماری و سازه ۱۰۰ میلیون دلار بوده است.
عملا این سازه می تواند شاخصی ذهنی برای ما باشد که "۱۰۰ میلیون دلار" یعنی چه.
به بیان دیگر، ده تا از این پروژه، معادل می شود با ارزش/اثر یک میلیارد دلار (در منطقه ما).
مگاپروژه دیگر اردوغان، افتتاح سد عظیم ایلیسو بر روی دجله در آبانماه ۱۴۰۰ بوده است. هزینه ساخت این سد ۱/۷ میلیارد دلار بوده است. یعنی اگر اردوغان بتواند ۸۰ سدِ مشابهِ دیگر اجرا کند (که چنین چیزی برایش محال است!) تازه معادل می شود با بودجه ای که ما ایرانیان لازم داریم تا میادین نفت و گاز کشورمان را توسعه دهیم.
میادینی که "امروز" اولویتِ توسعه دارند و "فردا" که انرژیهای تجدیدپذیر گسترش پیدا کرد، عملا توسعه این میادین کم فایده است.
2️⃣- پاناسونیک در ژاپن
در سال ۲۰۱۴ این شرکت نهایت تلاش و همت مدیران و مهندسین خود را بکار گرفت و (طبق گزارش مالی) ۱ میلیارد دلار سود کرد.
مدیریت این شرکت، تلاش خود را ادامه داد و توانست در ۲۰۲۱ حدود دومیلیارد دلار سودآوری داشته باشد.
اگر “فرض” کنیم پاناسونیک بخواهد در توسعه میادین ایران سرمایه گذاری کند و همچنین باز اگر “فرض” کنیم که پاناسونیک بتواند که سود سالانه خود را به همین شکل نگه دارد (چیزی که در رقابت با رقبای کره/چین بسیار دشوار است)، برای توسعه میادین باید سودِ ۸۰ سالِ پاناسونیک در ایران سرمایه گذاری شود.
شاید این مثال، ارزش و ارج واقعی دو میلیارد دلار را بهتر به ما نشان دهد؛ و این امر ابعاد ۱۶۰ میلیارد دلار را نمایان می کند. ۱۶۰، تنها یک عدد نیست، ۱۶۰ یعنی سرمایه ای که از تلاش هزاران متخصص در طول چند دهه در یک بنگاه اقتصادی فراهم می شود.
3️⃣- قطار پرسرعت کالیفرنیا
به کالیفرنیا برویم و به منطقه ای که قلب اقتصاد و تکنولوژی آمریکاست. از سانفرانسیسکو در شمال ایالت کالیفرنیا تا لس آنجلس در حوالی جنوب ایالت، انبوهی از شرکتهای عظیم بین المللی (نظیر فیس بوک، گوگل، اوبر ...) قرار گرفته اند. فاصله این دو شهر از هم، حدودا به اندازه فاصله اصفهان تا شیراز است؛ اما با وجود انبوه تکنولوژی و اقتصاد قوی در این منطقه، خط قطار سریع السیر بین این دو شهر وجود ندارد. (چیزی که در ژاپن سالهاست وجود دارد)
هزینه پروژه احداث قطار پرسرعت بین این دو شهر ۷۷ میلیارد دلار برآورد شده، اما این پروژه تا کنون اجرا نشده. چرا؟
چون پول نیست!
در منطقه ای که آنهمه ثروت و فن آوری هست بودجه لازم برای احداث چنین پروژه کلیدی موجود نیست. (یادداشت قبل درباره این پروژه)
4️⃣- بازگردیم به مصاحبه مهندس اوجی. ما ایرانیان ۱۶۰ میلیارد دلار نیاز داریم تا نسل بعد از ما از مواهب و قدرت اقتصادی مخازن نفت و گاز کشور بهره مند شود؛ این امر، به هیچ وجه میسر نیست مگر اینکه سرمایه گذاران قَدر و متعدد از خارج از کشور در این حوزه ورود کنند و آنهم ممکن نیست مگر اینکه ما ذهنیت (Mindset) درستی از ارزش پول داشته باشیم.
۱۶۰ لقلقه زبان ماست. براحتی بر زبان می آید اما از کجا؟ و چطور؟
وقتی تامین ۲ میلیارد دلار برای #پاناسونیک و فرماندار کالیفرنیا دشوار است ما چگونه می خواهیم در فضای #تحریم و بیرون از مناسبات بین المللی ۱۶۰ م د تامین کنیم؟
ایرانِ فقیر، هدیه ما به نسل بعدی خواهد بود اگر که با سرعتِ فعلی به توسعه میادین بپردازیم. ایرانِ استوار و توسعه یافته هدیه ما به نسل بعدی خواهد بود اگر که این ثروتها را از دل زمین بیرون بکشیم و در کار توسعه زیربناهای کشور خرج کنیم.
۱۴۰۰ تمام می شود با این نگرانی که ایرانِ فردا، ایران فقیر است یا توانمند؟
۱۴۰۱/۱/۱
t.iss.one/solseghalam
🖊محمدرضا اسلامی
سال ۱۴۰۰ با همه فراز و نشیب هایش گذشت، اما در میان تمام اخبار و اتفاقات، یک مصاحبه از وزیر نفت به مانند تابلویی در ذهن ماندگار شده و خاموش و روشن می شود.
در مورخ ۱۰ آبان وزیر نفت دولت جدید در مصاحبه ای گفت:
برای پاسخ به نیاز کشور در حوزه نفت و گاز ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری لازم است. در غیر این صورت، در آینده به واردکننده این محصولات تبدیل میشویم.
▪️▪️▪️
برای اینکه مقیاسی از این عدد داشته باشیم، ضروری است مروری بر ارزش واقعی "یک میلیارد دلار" انجام دهیم و ببینیم اساسا در "دنیای امروز" یک میلیارد دلار یعنی چه؟
و بعد با این مقیاس، بسنجیم و ببینیم چطور ۱۶۰ واحد از آن یک میلیارد دلار را تامین کنیم؟
ابتدا به #ترکیه برویم و سپس به #ژاپن و بعد از آن به #کالیفرنیا. بعد از آن مجددا به مصاحبه مهندس اوجی باز خواهیم گشت.
1️⃣- ترکیه و دو مگاپروژه اردوغان
جناب رجب طیب اردوغان برای قدرت نمایی و به منظور اینکه توان مدیریتی خود را نشان دهد، چند پروژه بزرگ را در ترکیه اجرا کرد. یکی از آنها پروژه مسجد چاملیجا بود (تصویر زیر). مسجدی ۶۳۰۰۰ نفری با یک معماری با شکوه و سازه ای ضدزلزله. هزینه ساخت این شاهکار معماری و سازه ۱۰۰ میلیون دلار بوده است.
عملا این سازه می تواند شاخصی ذهنی برای ما باشد که "۱۰۰ میلیون دلار" یعنی چه.
به بیان دیگر، ده تا از این پروژه، معادل می شود با ارزش/اثر یک میلیارد دلار (در منطقه ما).
مگاپروژه دیگر اردوغان، افتتاح سد عظیم ایلیسو بر روی دجله در آبانماه ۱۴۰۰ بوده است. هزینه ساخت این سد ۱/۷ میلیارد دلار بوده است. یعنی اگر اردوغان بتواند ۸۰ سدِ مشابهِ دیگر اجرا کند (که چنین چیزی برایش محال است!) تازه معادل می شود با بودجه ای که ما ایرانیان لازم داریم تا میادین نفت و گاز کشورمان را توسعه دهیم.
میادینی که "امروز" اولویتِ توسعه دارند و "فردا" که انرژیهای تجدیدپذیر گسترش پیدا کرد، عملا توسعه این میادین کم فایده است.
2️⃣- پاناسونیک در ژاپن
در سال ۲۰۱۴ این شرکت نهایت تلاش و همت مدیران و مهندسین خود را بکار گرفت و (طبق گزارش مالی) ۱ میلیارد دلار سود کرد.
مدیریت این شرکت، تلاش خود را ادامه داد و توانست در ۲۰۲۱ حدود دومیلیارد دلار سودآوری داشته باشد.
اگر “فرض” کنیم پاناسونیک بخواهد در توسعه میادین ایران سرمایه گذاری کند و همچنین باز اگر “فرض” کنیم که پاناسونیک بتواند که سود سالانه خود را به همین شکل نگه دارد (چیزی که در رقابت با رقبای کره/چین بسیار دشوار است)، برای توسعه میادین باید سودِ ۸۰ سالِ پاناسونیک در ایران سرمایه گذاری شود.
شاید این مثال، ارزش و ارج واقعی دو میلیارد دلار را بهتر به ما نشان دهد؛ و این امر ابعاد ۱۶۰ میلیارد دلار را نمایان می کند. ۱۶۰، تنها یک عدد نیست، ۱۶۰ یعنی سرمایه ای که از تلاش هزاران متخصص در طول چند دهه در یک بنگاه اقتصادی فراهم می شود.
3️⃣- قطار پرسرعت کالیفرنیا
به کالیفرنیا برویم و به منطقه ای که قلب اقتصاد و تکنولوژی آمریکاست. از سانفرانسیسکو در شمال ایالت کالیفرنیا تا لس آنجلس در حوالی جنوب ایالت، انبوهی از شرکتهای عظیم بین المللی (نظیر فیس بوک، گوگل، اوبر ...) قرار گرفته اند. فاصله این دو شهر از هم، حدودا به اندازه فاصله اصفهان تا شیراز است؛ اما با وجود انبوه تکنولوژی و اقتصاد قوی در این منطقه، خط قطار سریع السیر بین این دو شهر وجود ندارد. (چیزی که در ژاپن سالهاست وجود دارد)
هزینه پروژه احداث قطار پرسرعت بین این دو شهر ۷۷ میلیارد دلار برآورد شده، اما این پروژه تا کنون اجرا نشده. چرا؟
چون پول نیست!
در منطقه ای که آنهمه ثروت و فن آوری هست بودجه لازم برای احداث چنین پروژه کلیدی موجود نیست. (یادداشت قبل درباره این پروژه)
4️⃣- بازگردیم به مصاحبه مهندس اوجی. ما ایرانیان ۱۶۰ میلیارد دلار نیاز داریم تا نسل بعد از ما از مواهب و قدرت اقتصادی مخازن نفت و گاز کشور بهره مند شود؛ این امر، به هیچ وجه میسر نیست مگر اینکه سرمایه گذاران قَدر و متعدد از خارج از کشور در این حوزه ورود کنند و آنهم ممکن نیست مگر اینکه ما ذهنیت (Mindset) درستی از ارزش پول داشته باشیم.
۱۶۰ لقلقه زبان ماست. براحتی بر زبان می آید اما از کجا؟ و چطور؟
وقتی تامین ۲ میلیارد دلار برای #پاناسونیک و فرماندار کالیفرنیا دشوار است ما چگونه می خواهیم در فضای #تحریم و بیرون از مناسبات بین المللی ۱۶۰ م د تامین کنیم؟
ایرانِ فقیر، هدیه ما به نسل بعدی خواهد بود اگر که با سرعتِ فعلی به توسعه میادین بپردازیم. ایرانِ استوار و توسعه یافته هدیه ما به نسل بعدی خواهد بود اگر که این ثروتها را از دل زمین بیرون بکشیم و در کار توسعه زیربناهای کشور خرج کنیم.
۱۴۰۰ تمام می شود با این نگرانی که ایرانِ فردا، ایران فقیر است یا توانمند؟
۱۴۰۱/۱/۱
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
ترکیه - مسجد چاملیجا (سازه مقاوم در برابر زلزله، برای اسکان حدود ۱۰۰٫۰۰۰ نفر در زمان مدیریت بحران زلزله استانبول) - یادداشت🔻
@solseghalam
@solseghalam
✍️گوشه دیگری از مراسم اسکار امسال
🖊محمدرضا اسلامی
⭕️اسکار امسال، به دلیل سیلی جناب ویل اسمت و عنان از کف دادنش در حین برگزاری مراسم خبرساز شد، ولی شاید این حاشیه باعث شد که متن ماجراها کمتر دیده شود. حال که چند روز از این مراسم پرحاشیه فاصله گرفته ایم بی مناسبت نیست که به گوشه دیگری از این رویداد هم نظری بیندازیم؛
انیمیشن انکانتو (افسون Encanto) یکی از برندگان اسکار امسال بود. دنیای انیمیشن چون که بیشتر مورد توجه کودکان و بچه هاست شاید گاه کمتر مورد توجه قرار بگیرد (در مقام مقایسه با فیلم سینمایی)؛ ولی چند نکته درباره این کارتن جالب توجه است:
1️⃣- بودجه ساخت این اثر حدود ۱۲۰ میلیون دلار بوده است (لینک). اگر بخواهیم معادلِ این بودجه را در دنیای ساختمان (و پروژه های عمرانی) در نظر بگیریم، می توان به مقایسه این #انیمیشن با شاهکار جناب رجب طیب اردوغان در اجرای پروژه سازه مسجد چاملیجا استانبول پرداخت. هزینۀ تمام شدۀ پروژۀ طراحی و اجرای آن مسجد حدود ۱۰۰ میلیون دلار ذکر شده است. یعنی شرکت والت دیزنی می توانست بجای تولید این انیمشن، مگاپروژه ساختمانی در حد و شانِ سازه مسجد عظیم چاملیجای استانبول اجرا کند (و ۲۰ میلیون دلار هم اضافه بماند).
2️⃣- این سوال مطرح می شود که چرا عقلِ مدیران و گردانندگان والت دیزنی به این واقعیت قد نمی دهد که بروند و ۱۲۰ میلیون دلار را در بازار مِلک و مسکن بِورلی هیلز یا منهتن نیویورک بکار بندازند؟ و بجای اینکه با ۱۲۰ میلیون دلار «یک انیمیشن» تولید کنند، چندین مِلکِ مرغوب(!) بخرند و بعد از مدتی بفروشند (یا حتی ساخت و ساز کنند) و پولدار(تر) شوند؟
چرا عده ای انسان، بجای اینکه «سرمایه» را در کار «معامله» به گردش درآورند، بر کارِ «تولید» (ولو تولید پویانمایی) متمرکز شده اند؟
چه می شود که یک ساختار/سازمان مولّد باقی می ماند و به ورطه «دلالی» نمی غلطد.
3️⃣- والت دیزنی کجاست؟ و چیست؟
والتر الیاس والت دیزنی همچون بسیار نوابغ دیگر (همانند فضل الرحمن خان و ...) عمر بلندی نداشت. در ۱۹۰۱ از پدر و مادری مهاجر (ایرلندی - آلمانی) در شیکاگو به دنیا آمد و در ۱۹۶۶ از دنیا رفت. در مدت اقامتش در این دنیای ما، میکی موس را خلق کرد. در ۱۹۲۳ (یعنی در ۲۲ سالگی) خودش کارِ صداپیشگی میکی موس را انجام داد و از آن روز تا اسکار امسال (یعنی ۹۹ سال بعد از میکی موس)، همچنان این شرکت دارد کار/تولید می کند.
مساله اساسی در خصوص والت دیزنی «ابتر نبودن» و «ادامه دار» بودنِ این شرکت است. تصور کنیم که چند نفر از بچه های مستعد ایرانی (مثلا دو برادر در تبریز) در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ (امسال) یک شرکت پویانمایی تاسیس کنند و ۹۸ سال بعد شرکتِ آنها در سال ۱۴۹۹ هجری شمسی در جشنوارۀ فیلم فجر همچنان «محصول» پویانمایی تولید کند و همچنان جوایز بین المللی کسب کند.
در این #رویا، آنچه که تلخ است اینکه باید امیدوار باشیم این دو برادر به سرنوشت «برادران خیامی» دچار نشوند و به محض اینکه ثروتمند شدند رابطۀ برادری و همکاری آنها به «مو» نرسد و شرکت ابتر نشود.
والت دیزنی یک شرکت است که محصولات پویانمایی تولید می کند ولی همزمان یک نماد است. نمادِ «مستدام» بودن و ادامه دار بودن. پس سوال اساسی این نیست که چرا مدیرانِ شرکت والت دیزنی سرمایه خود را در کار دلالی ملک و املاک نمی اندازند، بلکه سوال اساسی این است که چطور می شود که «حرکت تولیدی» ادامه دار می شود؟
4️⃣- از میکی موس تا جنرال موتورز!
خوب است نگاهی به اسامی هیات مدیره والت دیزنی داشته باشیم. در میان افرادی که "اکنون" رهبری این شرکت را بر عهده دارند
(Board of Directors)
اسامی افراد ارزشمندی را می بینیم. یکی از آنها خانم مری بارا است. قبلا دربارۀ ایشان چند نوبت نوشته بودم. خانم مری بارا مدیرعامل جنرال موتورز است(!) و یکی از موفق ترین مدیران صنعت خودرو ارزیابی می شود.
چرا چنین فرد ارزشمندی در هدایت و مدیریت والت دیزنی حضور دارد؟
چون کارِ تولید، بخشنامه ای و دستوری نیست؛ اینگونه نیست که دستور بدهیم و بشود، بلکه باید زنجیره ای از انسانهای ارزشمند در مجموعه ای فراگرد هم آیند و هر کس در گوشه ای از کار نقشی داشته باشد تا که "محصول" تولید شود. افرادی با تجربیات ارزشمند در حوزه بازرگانی و مدیریت مالی و اساسا اداره بنگاههای غول پیکر.
والت دیزنی برای اینکه زنده بماند از امثال مری بارا یا خانم سافارا کتز (مدیرعامل اوراکل) یا خانم ماریا النا لاگومازینو (مدیراجرایی کوکاکولا! و مدیرسابق بانک مورگان) استفاده می کند.
5️⃣- والت دیزنی و پاناسونیک
شگفت آور است که بدانیم که در سال گذشته درآمد والت دیزنی (حدود ۲ میلیارد دلار)، به اندازۀ درآمد #پاناسونیک بوده که با صدها کارخانه و ده ها مرکز اختراعات و ۳۰۰هزار مهندس منضبط ژاپنی، محصولات پیچیدۀ الکتریکی تولید می کند.
ماجرا اینقدر جدی است.
t.iss.one/solseghalam
🖊محمدرضا اسلامی
⭕️اسکار امسال، به دلیل سیلی جناب ویل اسمت و عنان از کف دادنش در حین برگزاری مراسم خبرساز شد، ولی شاید این حاشیه باعث شد که متن ماجراها کمتر دیده شود. حال که چند روز از این مراسم پرحاشیه فاصله گرفته ایم بی مناسبت نیست که به گوشه دیگری از این رویداد هم نظری بیندازیم؛
انیمیشن انکانتو (افسون Encanto) یکی از برندگان اسکار امسال بود. دنیای انیمیشن چون که بیشتر مورد توجه کودکان و بچه هاست شاید گاه کمتر مورد توجه قرار بگیرد (در مقام مقایسه با فیلم سینمایی)؛ ولی چند نکته درباره این کارتن جالب توجه است:
1️⃣- بودجه ساخت این اثر حدود ۱۲۰ میلیون دلار بوده است (لینک). اگر بخواهیم معادلِ این بودجه را در دنیای ساختمان (و پروژه های عمرانی) در نظر بگیریم، می توان به مقایسه این #انیمیشن با شاهکار جناب رجب طیب اردوغان در اجرای پروژه سازه مسجد چاملیجا استانبول پرداخت. هزینۀ تمام شدۀ پروژۀ طراحی و اجرای آن مسجد حدود ۱۰۰ میلیون دلار ذکر شده است. یعنی شرکت والت دیزنی می توانست بجای تولید این انیمشن، مگاپروژه ساختمانی در حد و شانِ سازه مسجد عظیم چاملیجای استانبول اجرا کند (و ۲۰ میلیون دلار هم اضافه بماند).
2️⃣- این سوال مطرح می شود که چرا عقلِ مدیران و گردانندگان والت دیزنی به این واقعیت قد نمی دهد که بروند و ۱۲۰ میلیون دلار را در بازار مِلک و مسکن بِورلی هیلز یا منهتن نیویورک بکار بندازند؟ و بجای اینکه با ۱۲۰ میلیون دلار «یک انیمیشن» تولید کنند، چندین مِلکِ مرغوب(!) بخرند و بعد از مدتی بفروشند (یا حتی ساخت و ساز کنند) و پولدار(تر) شوند؟
چرا عده ای انسان، بجای اینکه «سرمایه» را در کار «معامله» به گردش درآورند، بر کارِ «تولید» (ولو تولید پویانمایی) متمرکز شده اند؟
چه می شود که یک ساختار/سازمان مولّد باقی می ماند و به ورطه «دلالی» نمی غلطد.
3️⃣- والت دیزنی کجاست؟ و چیست؟
والتر الیاس والت دیزنی همچون بسیار نوابغ دیگر (همانند فضل الرحمن خان و ...) عمر بلندی نداشت. در ۱۹۰۱ از پدر و مادری مهاجر (ایرلندی - آلمانی) در شیکاگو به دنیا آمد و در ۱۹۶۶ از دنیا رفت. در مدت اقامتش در این دنیای ما، میکی موس را خلق کرد. در ۱۹۲۳ (یعنی در ۲۲ سالگی) خودش کارِ صداپیشگی میکی موس را انجام داد و از آن روز تا اسکار امسال (یعنی ۹۹ سال بعد از میکی موس)، همچنان این شرکت دارد کار/تولید می کند.
مساله اساسی در خصوص والت دیزنی «ابتر نبودن» و «ادامه دار» بودنِ این شرکت است. تصور کنیم که چند نفر از بچه های مستعد ایرانی (مثلا دو برادر در تبریز) در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ (امسال) یک شرکت پویانمایی تاسیس کنند و ۹۸ سال بعد شرکتِ آنها در سال ۱۴۹۹ هجری شمسی در جشنوارۀ فیلم فجر همچنان «محصول» پویانمایی تولید کند و همچنان جوایز بین المللی کسب کند.
در این #رویا، آنچه که تلخ است اینکه باید امیدوار باشیم این دو برادر به سرنوشت «برادران خیامی» دچار نشوند و به محض اینکه ثروتمند شدند رابطۀ برادری و همکاری آنها به «مو» نرسد و شرکت ابتر نشود.
والت دیزنی یک شرکت است که محصولات پویانمایی تولید می کند ولی همزمان یک نماد است. نمادِ «مستدام» بودن و ادامه دار بودن. پس سوال اساسی این نیست که چرا مدیرانِ شرکت والت دیزنی سرمایه خود را در کار دلالی ملک و املاک نمی اندازند، بلکه سوال اساسی این است که چطور می شود که «حرکت تولیدی» ادامه دار می شود؟
4️⃣- از میکی موس تا جنرال موتورز!
خوب است نگاهی به اسامی هیات مدیره والت دیزنی داشته باشیم. در میان افرادی که "اکنون" رهبری این شرکت را بر عهده دارند
(Board of Directors)
اسامی افراد ارزشمندی را می بینیم. یکی از آنها خانم مری بارا است. قبلا دربارۀ ایشان چند نوبت نوشته بودم. خانم مری بارا مدیرعامل جنرال موتورز است(!) و یکی از موفق ترین مدیران صنعت خودرو ارزیابی می شود.
چرا چنین فرد ارزشمندی در هدایت و مدیریت والت دیزنی حضور دارد؟
چون کارِ تولید، بخشنامه ای و دستوری نیست؛ اینگونه نیست که دستور بدهیم و بشود، بلکه باید زنجیره ای از انسانهای ارزشمند در مجموعه ای فراگرد هم آیند و هر کس در گوشه ای از کار نقشی داشته باشد تا که "محصول" تولید شود. افرادی با تجربیات ارزشمند در حوزه بازرگانی و مدیریت مالی و اساسا اداره بنگاههای غول پیکر.
والت دیزنی برای اینکه زنده بماند از امثال مری بارا یا خانم سافارا کتز (مدیرعامل اوراکل) یا خانم ماریا النا لاگومازینو (مدیراجرایی کوکاکولا! و مدیرسابق بانک مورگان) استفاده می کند.
5️⃣- والت دیزنی و پاناسونیک
شگفت آور است که بدانیم که در سال گذشته درآمد والت دیزنی (حدود ۲ میلیارد دلار)، به اندازۀ درآمد #پاناسونیک بوده که با صدها کارخانه و ده ها مرکز اختراعات و ۳۰۰هزار مهندس منضبط ژاپنی، محصولات پیچیدۀ الکتریکی تولید می کند.
ماجرا اینقدر جدی است.
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
از میکی موس تا پاناسونیک
✍️درباره «رابطه» جناب خان و خندوانه
(و از رنجی که می بریم)
🖊محمدرضا اسلامی
🔷ماجرای نوشتن نام «وریا» در برنامه خندوانه و سپس تبدیل شدن به «وحید» را همه شنیدیم. همچون سایر مسایلِ (تلخ) سیاسی، دربارۀ این ماجرا هم حرفها و حدیثهای زیادی گفته شد؛ تا آنجا که رامبد جوان هم ویدئویی ضبط کرد و با چهره ای خسته و کلافه چند جمله ای گفت (که نمی دانم فایده ای داشت یا خیر). شبکه نسیم هم بیانیه ای داد... و صداپیشه جناب خان (محمد بحرانی) هم در صفحه شخصی اش چند سطری نوشت.
🔷تا اینجای ماجرا، اتفاقی است مثل سایر اتفاقات که در رگبارِ اخبارِ بد این روزها می آید و می رود.
اما بر این خبر، تاملی لازم است. لحظه ای توقف و دوباره خواندنِ این ماجرا اهمیت دارد. ذکر این چند مورد در شرح رنجی که می بریم ضروری است:
1️⃣ فارغ از تمام مسائل سیاسی جاری در کشور، مساله اصلی در این ماجرا، شکنندگی و ترد بودن رابطه محمد بحرانی و رامبد جوان است. فارغ از تمام منازعه های بی پایان در این سرزمین، دو هنرمند که مدتهای طولانی با هم «کار» کرده اند و با هم «تولید» کرده اند پس از انبوهی کار و رفاقت و خنده و... رابطه شان چنان شکننده است که ممکن است بر سر یک ماجرای «وریا و وحید» هوا بشود.
2️⃣ جناب خان و رامبد جوان مساله اصلی نیستند. مساله اصلی در این آب و خاک، چراییِ «شکل نگرفتنِ» روابط انسانی «پایدار» است. شرکت اوبایاشی ژاپن صد و چهل سال پیش تشکیل شد. سه بنیانگذار اصلی این شرکت پنجاه سال با هم کار کردند. ۵۰ سال! پس از آن فرزندان آنها هم پنجاه سالِ دیگر با هم کار کردند. پس از آن «فرزندانِ فرزندانِ» آنها هم با هم چهل سال کار کرده اند (و می کنند) و این وسط بر سر یک ماجرای «وحید و وریا» رابطۀ چندده ساله به هوا نمیرود. فکانت هباءً مُنبثاً نمی شود. حکومتها و سیاستمداران در #ژاپن آمدند و رفتند ولی روابط پایدار انسانی در #اوبایاشی، باقی مانده (و بزرگترین پروژه های سازه ای ژاپن را طراحی و اجرا می کند)
3️⃣ جناب خان یکی از موفق ترین «تولّدهای» یک کارکتر هنری بود. جناب خان، و طنین حنجره اش گرمای جنوب بود و طنز شیراز و نمک بوشهر... جناب خان متولد شد و نضج گرفت و اعضای این تیم هنری توانستند «تولید» کنند. اما امروز بر سر یک ماجرای وحید و وریا، صداپیشۀ جناب خان طوری از خداحافظی (و ابهام در ادامه رابطه) سخن می گوید که انگار نه انگار اساسا رفاقتی در کار بوده است.
4️⃣ بحث، بر سر دفاع/حمایت از رامبد نیست. کار رامبد یک کار صد در صد غلط بود. بحث بر سر موضوعی فراتر از مباحث سیاسی و حاکمیتی است. بحث این نیست که کدام یک از این دو نفر هنرمندِ حکومتی و کدام یک هنرمندِ مردمی است؟ بحث بر سر این است که یک «رابطه» عمیق میانِ این 2 شکل نگرفته (بعد از اینهمه تولید و خنده و کار و زحمت و رفاقت و...)
بحث فقط بر سر جناب خان و رامبد نیست. بحث بر سر این است که چه سِری و چه رازی در این آب و خاک هست که ریشۀ روابط اینقدر سُست و ناپایدار است. در ژاپن هم حکومتها و ژنرالها آمدند و رفتند. آن حاکمانی که کشور را به #جنگ_جهانی «ترغیب» می کردند آمدند و آن حاکمان که بخاطر جنگ عذر خواستند هم آمدند و رفتند «ولی» آن آقای ماتسوشیتا که در یک خانۀ کوچک، یک اتاقش را به کار «سیم کشی» اختصاص داد و با کمک زن و برادر زنش شرکت «پاناسونیک» را براه انداخت، چه قبل از جنگ جهانی و چه بعد از جنگ، شرکتش بر سر اختلاف با زن و برادر زنش منحل نشد!
«ماتسوشیتا» توانست که یک کارگاه سیم کشی را به هفده کارخانه و صدها مرکز اختراعات و امپراطوری #پاناسونیک تبدیل کند و تا آخرین روز عمر، رفاقتش با رفقایش برقرار ماند. و چرا دور می رویم؟ در همین سالهای اخیر، زاگربرگ یک ایدۀ سوخته دربارۀ وب سایت اینترنتی به اسم فیس بوک را با تیم همراهش به امپراطوری «متا» تبدیل کرد و در میانه این مسیر، ترامپی هم آمد و رفت، ولی تیم همکاران از هم نپُکید. این چه سرّ و رمزی است در این سرزمین که هیچ رابطه ای در هنر، در صنعت و در تجارت «ماندگار» نیست؟ کدام شرکت و شراکتِ ایرانی هست که عمری فراتر از 50 سال پیدا کرده باشد؟ کدام پنج برادرِ صنعتگر اصفهانی یا کدام سه برادر کاسبِ شیرازی بوده اند که فارغ از ماجرای حکومتها توانسته باشند رفاقت و برادری را پنجاه سال حفظ کنند و «با هم» تولیدی را «ایجاد» و سپس «حفظ» کرده باشند.
هیچ.
از احمدی نژاد و رفقایش در علم و صنعت بگیریم (که تا کنون هریک صدبار از دیگری تبری جسته) و به عقب برویم تا برادران خیامی که #ایران_خودرو را ایجاد کردند و بلافاصله (با هم اختلاف پیدا کردند و) از هم جدا شدند، تاریخ «روابط انسانیِ» ما ایرانیان، تاریخِ گسستن است. نه پیوستن.
5️⃣ امروز گسستن جناب خان و محمد بحرانی از شاه حسینی و خندوانه و رامبد… همان زهری است که در کام جان ماست.
«عدم استمرار» در یک رابطه با وجودِ انبوهی همکاری و «تولید».
t.iss.one/solseghalam
(و از رنجی که می بریم)
🖊محمدرضا اسلامی
🔷ماجرای نوشتن نام «وریا» در برنامه خندوانه و سپس تبدیل شدن به «وحید» را همه شنیدیم. همچون سایر مسایلِ (تلخ) سیاسی، دربارۀ این ماجرا هم حرفها و حدیثهای زیادی گفته شد؛ تا آنجا که رامبد جوان هم ویدئویی ضبط کرد و با چهره ای خسته و کلافه چند جمله ای گفت (که نمی دانم فایده ای داشت یا خیر). شبکه نسیم هم بیانیه ای داد... و صداپیشه جناب خان (محمد بحرانی) هم در صفحه شخصی اش چند سطری نوشت.
🔷تا اینجای ماجرا، اتفاقی است مثل سایر اتفاقات که در رگبارِ اخبارِ بد این روزها می آید و می رود.
اما بر این خبر، تاملی لازم است. لحظه ای توقف و دوباره خواندنِ این ماجرا اهمیت دارد. ذکر این چند مورد در شرح رنجی که می بریم ضروری است:
1️⃣ فارغ از تمام مسائل سیاسی جاری در کشور، مساله اصلی در این ماجرا، شکنندگی و ترد بودن رابطه محمد بحرانی و رامبد جوان است. فارغ از تمام منازعه های بی پایان در این سرزمین، دو هنرمند که مدتهای طولانی با هم «کار» کرده اند و با هم «تولید» کرده اند پس از انبوهی کار و رفاقت و خنده و... رابطه شان چنان شکننده است که ممکن است بر سر یک ماجرای «وریا و وحید» هوا بشود.
2️⃣ جناب خان و رامبد جوان مساله اصلی نیستند. مساله اصلی در این آب و خاک، چراییِ «شکل نگرفتنِ» روابط انسانی «پایدار» است. شرکت اوبایاشی ژاپن صد و چهل سال پیش تشکیل شد. سه بنیانگذار اصلی این شرکت پنجاه سال با هم کار کردند. ۵۰ سال! پس از آن فرزندان آنها هم پنجاه سالِ دیگر با هم کار کردند. پس از آن «فرزندانِ فرزندانِ» آنها هم با هم چهل سال کار کرده اند (و می کنند) و این وسط بر سر یک ماجرای «وحید و وریا» رابطۀ چندده ساله به هوا نمیرود. فکانت هباءً مُنبثاً نمی شود. حکومتها و سیاستمداران در #ژاپن آمدند و رفتند ولی روابط پایدار انسانی در #اوبایاشی، باقی مانده (و بزرگترین پروژه های سازه ای ژاپن را طراحی و اجرا می کند)
3️⃣ جناب خان یکی از موفق ترین «تولّدهای» یک کارکتر هنری بود. جناب خان، و طنین حنجره اش گرمای جنوب بود و طنز شیراز و نمک بوشهر... جناب خان متولد شد و نضج گرفت و اعضای این تیم هنری توانستند «تولید» کنند. اما امروز بر سر یک ماجرای وحید و وریا، صداپیشۀ جناب خان طوری از خداحافظی (و ابهام در ادامه رابطه) سخن می گوید که انگار نه انگار اساسا رفاقتی در کار بوده است.
4️⃣ بحث، بر سر دفاع/حمایت از رامبد نیست. کار رامبد یک کار صد در صد غلط بود. بحث بر سر موضوعی فراتر از مباحث سیاسی و حاکمیتی است. بحث این نیست که کدام یک از این دو نفر هنرمندِ حکومتی و کدام یک هنرمندِ مردمی است؟ بحث بر سر این است که یک «رابطه» عمیق میانِ این 2 شکل نگرفته (بعد از اینهمه تولید و خنده و کار و زحمت و رفاقت و...)
بحث فقط بر سر جناب خان و رامبد نیست. بحث بر سر این است که چه سِری و چه رازی در این آب و خاک هست که ریشۀ روابط اینقدر سُست و ناپایدار است. در ژاپن هم حکومتها و ژنرالها آمدند و رفتند. آن حاکمانی که کشور را به #جنگ_جهانی «ترغیب» می کردند آمدند و آن حاکمان که بخاطر جنگ عذر خواستند هم آمدند و رفتند «ولی» آن آقای ماتسوشیتا که در یک خانۀ کوچک، یک اتاقش را به کار «سیم کشی» اختصاص داد و با کمک زن و برادر زنش شرکت «پاناسونیک» را براه انداخت، چه قبل از جنگ جهانی و چه بعد از جنگ، شرکتش بر سر اختلاف با زن و برادر زنش منحل نشد!
«ماتسوشیتا» توانست که یک کارگاه سیم کشی را به هفده کارخانه و صدها مرکز اختراعات و امپراطوری #پاناسونیک تبدیل کند و تا آخرین روز عمر، رفاقتش با رفقایش برقرار ماند. و چرا دور می رویم؟ در همین سالهای اخیر، زاگربرگ یک ایدۀ سوخته دربارۀ وب سایت اینترنتی به اسم فیس بوک را با تیم همراهش به امپراطوری «متا» تبدیل کرد و در میانه این مسیر، ترامپی هم آمد و رفت، ولی تیم همکاران از هم نپُکید. این چه سرّ و رمزی است در این سرزمین که هیچ رابطه ای در هنر، در صنعت و در تجارت «ماندگار» نیست؟ کدام شرکت و شراکتِ ایرانی هست که عمری فراتر از 50 سال پیدا کرده باشد؟ کدام پنج برادرِ صنعتگر اصفهانی یا کدام سه برادر کاسبِ شیرازی بوده اند که فارغ از ماجرای حکومتها توانسته باشند رفاقت و برادری را پنجاه سال حفظ کنند و «با هم» تولیدی را «ایجاد» و سپس «حفظ» کرده باشند.
هیچ.
از احمدی نژاد و رفقایش در علم و صنعت بگیریم (که تا کنون هریک صدبار از دیگری تبری جسته) و به عقب برویم تا برادران خیامی که #ایران_خودرو را ایجاد کردند و بلافاصله (با هم اختلاف پیدا کردند و) از هم جدا شدند، تاریخ «روابط انسانیِ» ما ایرانیان، تاریخِ گسستن است. نه پیوستن.
5️⃣ امروز گسستن جناب خان و محمد بحرانی از شاه حسینی و خندوانه و رامبد… همان زهری است که در کام جان ماست.
«عدم استمرار» در یک رابطه با وجودِ انبوهی همکاری و «تولید».
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
دربارۀ «رابطه» جناب خان و خندوانه
🔻
@solseghalam
🔻
@solseghalam
✍️پدیدۀ وحید یامین پور و مشت آخر
مشکلِ وحید یامین پور این نیست که گمان می کند اروپا «در معرض فروپاشی» است؛ مشکل او حتی این نیست که درکی بسیار خطی و ساده از رینگ بوکس دارد و در تصوّری خطی، ایران و آمریکا (یازده میلیون کیلومتر مربع از وسعت دنیا!) را در داخل یک رینگ بوکس جا داده؛ اینها مشکل وحید یامین پور نیست، بلکه مشکل اساسی او درک ناصحیح از مفهوم «انسان» است. یامین پور یک فرد نیست بلکه یک تیپولوژی است و از این لحاظ پرداختن به مختصات او ضرورت دارد:
1️⃣ یامین پور و استرس
یک نکته اساسی در قوام شخصیت انسانها مساله رنج است. همان که #حافظ می گوید: «نازپرود تنعّم». امثال یامین پورها با یک ماجرا بیگانه اند و آن مساله استرس است. یک جوان در دنیای امروز برای «اشتغال»، «مسکن»، «تحصیلات» و حتی «بیمه» و... متحمل استرس و مرارتهایی می شود که افرادِ نشسته در حاشیه امن، با آن بیگانه اند.
فقدان رنج/استرس باعث شکلگیری آرمانگراییِ غیرواقعی در اشخاص می شود.
2️⃣ یامین پور و پکیچ
زیست گلخانه ای و حرکت در فضاهای پکیجی مضررات کلیدی دارد. حضور در محیط دانشگاه امام صادق باعث شده که در عنفوان جوانی، رشد در قالب یک پکیج صورت گرفته و شخص در معرض استخوانبندیِ واقعی جامعه نباشد. گام بعدی (و بلافاصله بعد از تحصیل)، به شغل منتهی شده و بلافاصله پس از شروع اشتغال، ماجرا به شهرت و به قدرت ختم شده.
این مسیر را می توان فضای تحصیل/اشتغال پکیجی نام نهاد.
3️⃣ یامین پور و رقابت
رقابت قوام دهندۀ ظرفیتهای درونی انسانهاست و اساسا مساله «رقابت» بخشی از ساختار دنیای امروز است. کسی که برای بدست آوردن #شغل از مسیرهای رقابتی عبور نکرده، کجا می تواند تجسم کند تلاش و کوششی را که یک جوان ژاپنی فارغ التحصیل دانشگاه توکیو تِک باید مصروف کند تا در گوشه ای از ساختار #پاناسونیک به جایگاه مدیر میانی برسد. کجا می تواند تجسم کند مرارت و زحمتی که یک جوان فارغ التحصیل برق استنفورد باید تحمل کند تا در گوشه ای از ساختار شرکت بوئینگ به جایگاه مدیریتی برسد.
4️⃣ یامین پور و مطالعه
حتی در مساله مطالعه هم شما صحبت جدی و عمیقی از اینگونه لسان نمی شنوید. چرا که اساسا عمق و آموختن، مستلزم رنج است. یامین پور بر صندلی ای نشسته که پیش از او فردی در جایگاه محمود گلزاری آنجا کار می کرده است. مایه های شخصیتی گلزاری مبتنی بر رنج بود و همچنین جهد در امر پژوهش.
شگفت اینجاست که امروز در همین تراز، (در وادی دیگر) شاهد آنیم که فردی با مختصات ذهنی عبدالملکی بر صندلی ای نشسته که اکبر ترکان آنجا کار می کرد. عصاره شخصیت امثال ترکان و گلزاری مبتنی بر «صبوری در مطالعه و آموختن» بوده و عصاره شخصیت عبدالملکی و یامین پور مبتنی بر جهش و عجله.
5️⃣ یامین پور و حاشیه امن
سخنرانی اخیر یامین پور در خصوص مشت آخر و وارثان دنیا، اسباب تعجب بسیاری از افراد شد. اما این سخنان عجیب نیست وقتی که به این واقعیت نظر کنیم که گوینده آن کلمات کسی است که در یک فضای پکیجی (و غیر رقابتی)، به جایگاهی رسیده که در یک حاشیه امن قرار گرفته است. هر کس دیگری که در آن جایگاه قرار گیرد نیز ممکن است خود را نشسته بر لبۀ دنیا (و در آستانه فتح عالم) تصور کند.
⭕️آخر- یامین پور و جغرافیا
زمانی بود که آلفرد هیچکاک فیلم سینمایی «شمال از شمالغربی» را ساخت. برخی معتقدند که ساخت آن فیلم روایت «ذهن هیچکاک» بوده در «شرح وسعت جغرافیا». او مسحورِ وسعت و پهناوریِ یک جغرافیا بوده و در قالب یک قصه/روایت سعی کرده گستردگیِ جغرافیا را به تصویر بکشد. عملا در یک ذهن پیچیده، گستردگیِ امور، گسترده تر و در یک ذهن ساده، سادگیِ امور ساده تر می نماید. ساختار ذهنی یامین پورها چنان است که در این ارض واسع خدا فقط شاهد دو مشت زن هستند که در اقلیمی به کوچکیِ رینگ بوکس، بهم گلاویزند.
در یک درک خطی و یک ذهن ساده، گمان می کند «اروپا» در حال فروپاشی است. یک وسعت 10میلیون کیلومتر مربعی از دنیا با جمعیتی بالغ بر 745میلیون نفر، در ذهن خطی و ساده یامین پور «درحال فروپاشی» است ولی اگر کسی از او بپرسد: زمان دقیق (یا حتی حدودی) فروپاشی چه وقت است؟ نمی داند. اگر کسی از او بپرسد: فروپاشی چه فرآیندی است؟ و مشخصا «چه چیزی از هم می پاشد»؟ نمی داند.
مشکل یامین پور این نیست که درس جغرافی را نمی داند. مشکل او این است که مفهوم روشنی از «انسان» در ذهن ندارد. نمی فهمد که «ساختارهایی» که انسان به #رنج بنا می نهد به آسانی دچار فروپاشی نمی شود. نمی داند که فراتر از بحث اروپا/آسیا، مفهوم تلاش، مفهومی ارجمند است. «بشر» در حال سعی و خطاست و دارد می آموزد. ساختارهایی که بشر در اروپا،آمریکا یا حتی در ژاپن/چین بنا نهاده یک ساختار کامل نیست. این ساختارها در قالب سعی و خطا رو به سمت بهبود است. اما این جهد و تلاش انسان، در یک ساده سازیِ خطی اصلا و ابدا قابل درک نیست.
t.iss.one/solseghalam
مشکلِ وحید یامین پور این نیست که گمان می کند اروپا «در معرض فروپاشی» است؛ مشکل او حتی این نیست که درکی بسیار خطی و ساده از رینگ بوکس دارد و در تصوّری خطی، ایران و آمریکا (یازده میلیون کیلومتر مربع از وسعت دنیا!) را در داخل یک رینگ بوکس جا داده؛ اینها مشکل وحید یامین پور نیست، بلکه مشکل اساسی او درک ناصحیح از مفهوم «انسان» است. یامین پور یک فرد نیست بلکه یک تیپولوژی است و از این لحاظ پرداختن به مختصات او ضرورت دارد:
1️⃣ یامین پور و استرس
یک نکته اساسی در قوام شخصیت انسانها مساله رنج است. همان که #حافظ می گوید: «نازپرود تنعّم». امثال یامین پورها با یک ماجرا بیگانه اند و آن مساله استرس است. یک جوان در دنیای امروز برای «اشتغال»، «مسکن»، «تحصیلات» و حتی «بیمه» و... متحمل استرس و مرارتهایی می شود که افرادِ نشسته در حاشیه امن، با آن بیگانه اند.
فقدان رنج/استرس باعث شکلگیری آرمانگراییِ غیرواقعی در اشخاص می شود.
2️⃣ یامین پور و پکیچ
زیست گلخانه ای و حرکت در فضاهای پکیجی مضررات کلیدی دارد. حضور در محیط دانشگاه امام صادق باعث شده که در عنفوان جوانی، رشد در قالب یک پکیج صورت گرفته و شخص در معرض استخوانبندیِ واقعی جامعه نباشد. گام بعدی (و بلافاصله بعد از تحصیل)، به شغل منتهی شده و بلافاصله پس از شروع اشتغال، ماجرا به شهرت و به قدرت ختم شده.
این مسیر را می توان فضای تحصیل/اشتغال پکیجی نام نهاد.
3️⃣ یامین پور و رقابت
رقابت قوام دهندۀ ظرفیتهای درونی انسانهاست و اساسا مساله «رقابت» بخشی از ساختار دنیای امروز است. کسی که برای بدست آوردن #شغل از مسیرهای رقابتی عبور نکرده، کجا می تواند تجسم کند تلاش و کوششی را که یک جوان ژاپنی فارغ التحصیل دانشگاه توکیو تِک باید مصروف کند تا در گوشه ای از ساختار #پاناسونیک به جایگاه مدیر میانی برسد. کجا می تواند تجسم کند مرارت و زحمتی که یک جوان فارغ التحصیل برق استنفورد باید تحمل کند تا در گوشه ای از ساختار شرکت بوئینگ به جایگاه مدیریتی برسد.
4️⃣ یامین پور و مطالعه
حتی در مساله مطالعه هم شما صحبت جدی و عمیقی از اینگونه لسان نمی شنوید. چرا که اساسا عمق و آموختن، مستلزم رنج است. یامین پور بر صندلی ای نشسته که پیش از او فردی در جایگاه محمود گلزاری آنجا کار می کرده است. مایه های شخصیتی گلزاری مبتنی بر رنج بود و همچنین جهد در امر پژوهش.
شگفت اینجاست که امروز در همین تراز، (در وادی دیگر) شاهد آنیم که فردی با مختصات ذهنی عبدالملکی بر صندلی ای نشسته که اکبر ترکان آنجا کار می کرد. عصاره شخصیت امثال ترکان و گلزاری مبتنی بر «صبوری در مطالعه و آموختن» بوده و عصاره شخصیت عبدالملکی و یامین پور مبتنی بر جهش و عجله.
5️⃣ یامین پور و حاشیه امن
سخنرانی اخیر یامین پور در خصوص مشت آخر و وارثان دنیا، اسباب تعجب بسیاری از افراد شد. اما این سخنان عجیب نیست وقتی که به این واقعیت نظر کنیم که گوینده آن کلمات کسی است که در یک فضای پکیجی (و غیر رقابتی)، به جایگاهی رسیده که در یک حاشیه امن قرار گرفته است. هر کس دیگری که در آن جایگاه قرار گیرد نیز ممکن است خود را نشسته بر لبۀ دنیا (و در آستانه فتح عالم) تصور کند.
⭕️آخر- یامین پور و جغرافیا
زمانی بود که آلفرد هیچکاک فیلم سینمایی «شمال از شمالغربی» را ساخت. برخی معتقدند که ساخت آن فیلم روایت «ذهن هیچکاک» بوده در «شرح وسعت جغرافیا». او مسحورِ وسعت و پهناوریِ یک جغرافیا بوده و در قالب یک قصه/روایت سعی کرده گستردگیِ جغرافیا را به تصویر بکشد. عملا در یک ذهن پیچیده، گستردگیِ امور، گسترده تر و در یک ذهن ساده، سادگیِ امور ساده تر می نماید. ساختار ذهنی یامین پورها چنان است که در این ارض واسع خدا فقط شاهد دو مشت زن هستند که در اقلیمی به کوچکیِ رینگ بوکس، بهم گلاویزند.
در یک درک خطی و یک ذهن ساده، گمان می کند «اروپا» در حال فروپاشی است. یک وسعت 10میلیون کیلومتر مربعی از دنیا با جمعیتی بالغ بر 745میلیون نفر، در ذهن خطی و ساده یامین پور «درحال فروپاشی» است ولی اگر کسی از او بپرسد: زمان دقیق (یا حتی حدودی) فروپاشی چه وقت است؟ نمی داند. اگر کسی از او بپرسد: فروپاشی چه فرآیندی است؟ و مشخصا «چه چیزی از هم می پاشد»؟ نمی داند.
مشکل یامین پور این نیست که درس جغرافی را نمی داند. مشکل او این است که مفهوم روشنی از «انسان» در ذهن ندارد. نمی فهمد که «ساختارهایی» که انسان به #رنج بنا می نهد به آسانی دچار فروپاشی نمی شود. نمی داند که فراتر از بحث اروپا/آسیا، مفهوم تلاش، مفهومی ارجمند است. «بشر» در حال سعی و خطاست و دارد می آموزد. ساختارهایی که بشر در اروپا،آمریکا یا حتی در ژاپن/چین بنا نهاده یک ساختار کامل نیست. این ساختارها در قالب سعی و خطا رو به سمت بهبود است. اما این جهد و تلاش انسان، در یک ساده سازیِ خطی اصلا و ابدا قابل درک نیست.
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
✍️رویای چینی - تمدن چینی
(درباره نرد عشق اخیر عربستان و چین)
🖊محمدرضا اسلامی
1️⃣ در تمام این سالهای اخیر از دل تمدن نوین چینی یک «رمانِ» ماندگار خارج نشده؛ یک فیلمنامه و اثر سینمایی عالمگیر تولید نشده؛ یک اثر موسیقایی که بین المللی شود تولید نگردیده است. یک «شبکه تلویزیونی» یا روزنامه فاخر که در عرصۀ فرهنگ/سیاست، تحلیگرانِ زبده و خبره داشته باشد شکل نگرفته است.
از هر آنچه که به جوششهای انسانی و خلاقیت انسانی مرتبط می شود هیچ «آثار جدی» ای از میان تمدن نوین چین بیرون نیامده است. هیچ تحلیلگرِ چینی در سطح فرید زکریا، یووال نوح هراری یا نویسنده ای در سطح هاروکی موراکامیِ ژاپنی بیرون نیامده است. از تمدن نوین چینی در این سالها تنها یک چیز بیرون آمده است و آن «کالا» است.
2️⃣ مدیرعامل سابق #پاناسونیک، آقای ماتسوشیتا (که از شخصیتهای برجسته در اقتصاد و صنعت ژاپن بود) کتابی نوشت و نام آن کتاب را گذاشت «نخست انسان سپس کالا». پیرمردی که مجموعه معظم پاناسونیک را از یک کارگاه سیم کشی سه نفره بنیان نهاد، در کتابی که محصول تجربه عمرش بود بر اهمیت «انسان و منابع انسانی» تاکید کرد و به اصول بنیادی سرشت انسان اشاره کرد. در تمدن ژاپنی (به رغم آن نظم سخت پادگانی) اما احترام به انسان و پرداختن به «جوهره خلاقیت انسانی» امری فراموش شده نبود. اما در تمدن چینی، «اصالت» به کالاست و از همینجاست که شاهدیم ازدل تمدن نوین چین، نه موسیقی بیرون آمده، نه شعر، نه رمان، نه سینما، نه هر چیزی و هر امری که به نحوی از انحاء به جوهرۀ خلاقیت بشری مرتبط باشد. از دل تمدن چینی، فقط «کالا» بیرون آمده. کالا و کالا. کانتینر و کانتینر. کشتی و کشتی.
3️⃣ بگذار تا خیال پرواز کند؛ بگذار تا «رویا» ترا به سرزمینهای دیده نشدۀ روح بشر ببرد. بگذار تا «انسان» از آن وجه زیبای انسانی خود، که «رویاپردازی» است دور نشود. بگذار تا رگبارِ آن رویاهای رنگارنگ که بر سر جلال الدین محمد رومی نازل می شد و در سرودن مثنوی تجلی می کرد، در دنیای معاصر بر سر هایائو میازاکیِ نقاش نازل شود و قلم موی آبرنگ او در «استودیو جیبلی» تجلیِ آن رویاهای رنگارنگ را در قالب کارتن و انیمیشن تـوتـورو به تصویر کشد! بگذار تا صُوَرِ خیال انسان ترا مسحور سازد! از دل تمدن چینی نباید و هرگز نباید «رویا» بیرون تراود. دشمن حزب کمونیست چین یک چیز است و آن «رویا»ست. در حزب کمونیست چین هـمۀ رهبران باید موهای سر خود را مثل شبق، سیاه رنگ کنند و کت و شلوارهای تیره رنگِ مشابه به تن داشته باشند و در این «متحدالشکل بودن» همگی با هم «یک رویای واحد» نیز در کله های شبق رنگ خود بپرورانند: «رویای تولید کالای بیشتر».
رویای کالا و کالا. رویای کانتینر نشسته بر روی کانتینر. رویای تولید فولاد و سیمان. رویایی بدون شعر و بدون غزل و بدون موسیقی و بدون نقاشی و بدون... احساس!
4️⃣ تمدن غرب، به رغم تمام وجوه شرمناکش و با وجود تمامِ بخشهای خاکستری و سیاهی که در گذشته هایش داشته، اما توانسته در گوشه و کنارهای خودش سکانسهای درخشانی از زیست انسان را نیز به تصویر بکشد. هرچند که بحث، مقایسه تمدن غرب با تمدن چینی نیست (چرا که کلمه "غرب" اساسا مفهومی گسترده است و نیاز به تعریف دارد) ولی بحث در اینجاست که «احترام به انسان» در غرب (ولو در قالبی حداقلی/صوری) وجود دارد، حال آنکه در تمدن چینی و در رویای رهبران حزب «احترام به تولید/کالا» مقدم بر احترام به انسان است!
5️⃣ روزی روزگاری در غرب، اومانیسم و فردگرایی به عنوان محور و شاکلۀ بخشی از تمدن غربی قرار گرفت، ولی با همۀ افت و خیزها اما «مفهومِ خدا» از زندگیِ انسانِ غربی محو نگشت و به رغم انقلاب صنعتی و به رغم کاپیتالیسم اما هنوز «نجوا و خدا» در گوشه هایی از زیست انسان غربی و تمدن غرب حضور دارد. اما در چین اساسا خدا نه وجود داشته و نه وجود دارد! خدایِ رهبران حزب کمونیست چین، نه مانند خدای طالبان عبوس است و نه مانند خدای اهالی کلیسا، خدایی حداقلی است. خدای آنها «کالا»ست. و نرخِ بهره.
6️⃣ دیروز عالیجناب شی دستان بن سلمان را فشرد و پس از صرف چای و کیک و کباب عربی، علیه ایران سخن گفتند و بر اهمیتِ «احترامِ ایران به اصول حسن همجواری» تاکید کردند! برای رهبر حزب کمونیست مطرح نیست که بن سلمان جوان در یمن بمب بر سر مراسم عروسی ریخته و سپس زمانی که نیروهای امداد برای بیرون کشیدن اجساد به مخروبۀ مراسم عروسی رفته اند، خلبان هواپیما برگشته و مجدد بمب دیگری بر سر امدادگران نگون بخت ریخته؛ حتی برای امپراطور شی مطرح نیست که این شاهزاده و ایادی اش برای پختنِ قطعاتِ بدنِ خاشقچی در ترکیه، کوره با درجه حرارت پخت استخوان انسان سفارش داده اند؛ آنچه که برای رئیس جمهور «شی» مطرح است این است که عربستان نفت دارد و برای «تولید هزار تُن فولاد درسال» نیاز به سوخت و حرارت نفت است.
و حَسُنَ أولئک رفيقا.
🌐t.iss.one/solseghalam
(درباره نرد عشق اخیر عربستان و چین)
🖊محمدرضا اسلامی
1️⃣ در تمام این سالهای اخیر از دل تمدن نوین چینی یک «رمانِ» ماندگار خارج نشده؛ یک فیلمنامه و اثر سینمایی عالمگیر تولید نشده؛ یک اثر موسیقایی که بین المللی شود تولید نگردیده است. یک «شبکه تلویزیونی» یا روزنامه فاخر که در عرصۀ فرهنگ/سیاست، تحلیگرانِ زبده و خبره داشته باشد شکل نگرفته است.
از هر آنچه که به جوششهای انسانی و خلاقیت انسانی مرتبط می شود هیچ «آثار جدی» ای از میان تمدن نوین چین بیرون نیامده است. هیچ تحلیلگرِ چینی در سطح فرید زکریا، یووال نوح هراری یا نویسنده ای در سطح هاروکی موراکامیِ ژاپنی بیرون نیامده است. از تمدن نوین چینی در این سالها تنها یک چیز بیرون آمده است و آن «کالا» است.
2️⃣ مدیرعامل سابق #پاناسونیک، آقای ماتسوشیتا (که از شخصیتهای برجسته در اقتصاد و صنعت ژاپن بود) کتابی نوشت و نام آن کتاب را گذاشت «نخست انسان سپس کالا». پیرمردی که مجموعه معظم پاناسونیک را از یک کارگاه سیم کشی سه نفره بنیان نهاد، در کتابی که محصول تجربه عمرش بود بر اهمیت «انسان و منابع انسانی» تاکید کرد و به اصول بنیادی سرشت انسان اشاره کرد. در تمدن ژاپنی (به رغم آن نظم سخت پادگانی) اما احترام به انسان و پرداختن به «جوهره خلاقیت انسانی» امری فراموش شده نبود. اما در تمدن چینی، «اصالت» به کالاست و از همینجاست که شاهدیم ازدل تمدن نوین چین، نه موسیقی بیرون آمده، نه شعر، نه رمان، نه سینما، نه هر چیزی و هر امری که به نحوی از انحاء به جوهرۀ خلاقیت بشری مرتبط باشد. از دل تمدن چینی، فقط «کالا» بیرون آمده. کالا و کالا. کانتینر و کانتینر. کشتی و کشتی.
3️⃣ بگذار تا خیال پرواز کند؛ بگذار تا «رویا» ترا به سرزمینهای دیده نشدۀ روح بشر ببرد. بگذار تا «انسان» از آن وجه زیبای انسانی خود، که «رویاپردازی» است دور نشود. بگذار تا رگبارِ آن رویاهای رنگارنگ که بر سر جلال الدین محمد رومی نازل می شد و در سرودن مثنوی تجلی می کرد، در دنیای معاصر بر سر هایائو میازاکیِ نقاش نازل شود و قلم موی آبرنگ او در «استودیو جیبلی» تجلیِ آن رویاهای رنگارنگ را در قالب کارتن و انیمیشن تـوتـورو به تصویر کشد! بگذار تا صُوَرِ خیال انسان ترا مسحور سازد! از دل تمدن چینی نباید و هرگز نباید «رویا» بیرون تراود. دشمن حزب کمونیست چین یک چیز است و آن «رویا»ست. در حزب کمونیست چین هـمۀ رهبران باید موهای سر خود را مثل شبق، سیاه رنگ کنند و کت و شلوارهای تیره رنگِ مشابه به تن داشته باشند و در این «متحدالشکل بودن» همگی با هم «یک رویای واحد» نیز در کله های شبق رنگ خود بپرورانند: «رویای تولید کالای بیشتر».
رویای کالا و کالا. رویای کانتینر نشسته بر روی کانتینر. رویای تولید فولاد و سیمان. رویایی بدون شعر و بدون غزل و بدون موسیقی و بدون نقاشی و بدون... احساس!
4️⃣ تمدن غرب، به رغم تمام وجوه شرمناکش و با وجود تمامِ بخشهای خاکستری و سیاهی که در گذشته هایش داشته، اما توانسته در گوشه و کنارهای خودش سکانسهای درخشانی از زیست انسان را نیز به تصویر بکشد. هرچند که بحث، مقایسه تمدن غرب با تمدن چینی نیست (چرا که کلمه "غرب" اساسا مفهومی گسترده است و نیاز به تعریف دارد) ولی بحث در اینجاست که «احترام به انسان» در غرب (ولو در قالبی حداقلی/صوری) وجود دارد، حال آنکه در تمدن چینی و در رویای رهبران حزب «احترام به تولید/کالا» مقدم بر احترام به انسان است!
5️⃣ روزی روزگاری در غرب، اومانیسم و فردگرایی به عنوان محور و شاکلۀ بخشی از تمدن غربی قرار گرفت، ولی با همۀ افت و خیزها اما «مفهومِ خدا» از زندگیِ انسانِ غربی محو نگشت و به رغم انقلاب صنعتی و به رغم کاپیتالیسم اما هنوز «نجوا و خدا» در گوشه هایی از زیست انسان غربی و تمدن غرب حضور دارد. اما در چین اساسا خدا نه وجود داشته و نه وجود دارد! خدایِ رهبران حزب کمونیست چین، نه مانند خدای طالبان عبوس است و نه مانند خدای اهالی کلیسا، خدایی حداقلی است. خدای آنها «کالا»ست. و نرخِ بهره.
6️⃣ دیروز عالیجناب شی دستان بن سلمان را فشرد و پس از صرف چای و کیک و کباب عربی، علیه ایران سخن گفتند و بر اهمیتِ «احترامِ ایران به اصول حسن همجواری» تاکید کردند! برای رهبر حزب کمونیست مطرح نیست که بن سلمان جوان در یمن بمب بر سر مراسم عروسی ریخته و سپس زمانی که نیروهای امداد برای بیرون کشیدن اجساد به مخروبۀ مراسم عروسی رفته اند، خلبان هواپیما برگشته و مجدد بمب دیگری بر سر امدادگران نگون بخت ریخته؛ حتی برای امپراطور شی مطرح نیست که این شاهزاده و ایادی اش برای پختنِ قطعاتِ بدنِ خاشقچی در ترکیه، کوره با درجه حرارت پخت استخوان انسان سفارش داده اند؛ آنچه که برای رئیس جمهور «شی» مطرح است این است که عربستان نفت دارد و برای «تولید هزار تُن فولاد درسال» نیاز به سوخت و حرارت نفت است.
و حَسُنَ أولئک رفيقا.
🌐t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده