✍️ژن و آقازادگی در ژاپن
محمدرضا اسلامی
🔹حال که سونامیِ بحث «ژن» فضای شبکه های اجتماعی را پر کرده و این ماجرایِ #ژن_خوب محل بحث ها و گفتگوها شده، بی مناسبت نیست که به این موضوعِ مناقشۀ آقازادگی و #ژن در دیگر کشورها نیز نیم نگاهی بیندازیم.
🔴 يك- ژاپن جزء کشورهایی است که بسیاری از غولهای بزرگ اقتصادی و شرکت های صاحبنامش، مجموعه هایی هستند که نسل در نسل در میان یک خانواده باقی مانده اند و توفیق های حیرت آور اقتصادی خود را مرهون «خانواده» می دانند. خانواده هایی که نبض شریانهای عظیمی از پول و گردش مالی را چندین دهه هست که در دست داشته و دارند. دراین مجال کوتاه، ذکر نامی داشته باشیم از چند تا از این خانواده/ژن های موفق! وهمچنین معمولی.
🔵 دو– خانواده/امپراطوری کارهای عمرانی در ژاپن:
یکی از نمونه های اینگونه انحصارهای خانوادگی در ژاپن، حوزۀ فعالیتهای عمرانی و طرحهای عظیم زیربنایی است. چندین دهه است که طرح های اصلی عمرانی #ژاپن (که بعضاً نمونه هایشان هرگز در آمریکا اجرا نشده) توسط پنج شركتِ مشخص اجرا می شود که تحت عنوان «پنج بزرگ» مشهور و معروف هستند. طرحهای عظیم راه آهن پرسرعت ( یا «شین کانسن») با هزاران دستگاه پل و تونل بزرگ، بزرگراههای دوطبقه چند ده کیلومتری، مترو، آسمانخراشها، جزایر مصنوعی پیرامون توکیو و... توسطِ این پنج شرکت اجرا شده/مى شود. در خصوص این #پنج_بزرگ، قبلا يادداشتهايى در نشريات ساختمانى منتشر كرده ام.
https://t.iss.one/solseghalam
لینک یادداشت:
https://goo.gl/CAiZUe
(در مورد عمر 120ساله شرکت اوبایاشی)
درواقع در ژاپن بخش زيادى از شرکتهای عمرانی، پیمانکارِ این پنج بزرگ هستند.
https://goo.gl/JFxbWg (یادداشت تحت عنوان پنج بزرگ)
فلسفه ماجرا این بوده که کارهای بزرگِ عمرانی(برخلاف کارهای حوزه الکترونیک که متکی به فن آوری و دانش فنی هستند وبعضاً با سرمایه گزاری اندک قابل اجرا هستند) نیازمند ماشین آلات و گردش مالی درشت و عقبه سنگین است و کارِ شرکتهای متوسط نیست و بنابراین باید کار، دستِ کنندۀ بُنیه دار باشد. اما چرا این پنج بزرگ، شش تا نشده؟ در انتهای این بحث بدان می پردازیم.
🔷 سه- تویوتا یا هوندا؟
در میان شرکتهای صنعتی صاحبنام ژاپنی، #تویوتا نیز جزء همان ژن های برتر بوده! اولین خط تولید اتومبیل شرکت تویوتا در ۱۹۳۷ توسط #کیشیرو_تویودا و در کارخانه شرکتِ نساجی صنایع تویوتا، که متعلق به پدرش (ساکیشی تویودا) بود، راهاندازی شد. «کیشیرو تویودا» به ترکیبِ همت شخصی اش و عقبه مالی پدر وخانواده اش، تویوتا را بنیان نهاد و از آن روز تا امروز، تا روزگار روزگار بوده، تویوتا در حال بالندگی در این خانواده باقی مانده. یک مثال دیگرش مجموعه مالی عظیم #سومی_تومو که در چند یادداشت بالاتر به ذکر فهرست کارخانه هایشان پرداختیم و تلگرام جا کم می آورد برای نوشتن اسامی کارخانه هایشان! بنیانگذاران سومی تومو (۱۶۳۰) از یک خانواده صاحب شرکت مس بوده اند و کار از صنعتِ مس و مسگری پدر، به بانکداری و صنایع فولاد و شیمی و... رسیده.
https://goo.gl/izgzu8
(یادداشت مربوط به سومی تومو)
اما اینها بدین مفهوم نیست که افراد با «ژن معمولی» (!؟) هم در این گردونه تحوّلِ صنعتی ژاپن بی نقش بوده باشند. برخلاف کارهای عمرانی که ذکرش رفت، در صنایع خودرو و الکترونیک، بوده اند افرادی که از کارگاههای دو سه نفرۀ کنارۀ شهر، به کارخانه هایی بین المللی رسیده اند. نمونه اش آقای #هوندا. سوییچیرو هوندا(本田 宗一郎) (۱۹۰۶ - ۱۹۹۱) مهندس و صنعتگری بود که در سال ۱۹۴۸ شرکت هوندا موتور را تاسیس کرد. او شرکت هوندا را از یک کلبه چوبی که در آن دوچرخههای موتوردار تولید میکرد، به یک شرکت چندملّیتی تولیدکننده خودرو و موتورسیکلت تبدیل نمود. یا بهترین نمونه این ژن های معمولی(!) آقای ماتسوشیتا (فرزند یک برنج فروش ورشکسته) که از یک کارگاهِ سیم کشی سه نفره در خانه اش، #پاناسونیک را بنا نهاد و یک بار ورشکستگی مطلقِ بعد از جنگ جهانی دوم را هم از سر گذراند. افرادی که به تعبیر اخوان ثالث:
من يقين دارم كه در رگهایِ من خونِ رسولی يا امامی نيست/
نيز خونِ هيچ خان و پادشاهى نيست/
وين نديمِ ژنده پيرم دوش با من گفت/
كاندرين بی فخر بودنها گناهى نيست!
🔴چهار- ژن ژاپنى و كشورهاى همسايه
بخشى از واقعيتِ تاريخ معاصر ژاپن، صحنه های تیره و تاری است از کارهایی که ژاپنی ها با کشورهای همسایه شان کرده اند (با کره و چین). اما چرا با وجود چنین سابقه باور به برتری نژادی و یا حضور خانواده های میلیاردر، افرادی همچون اَمثال هوندا و ماتسوشیتا هم سر بلند می کنند؟ وچرا با وجودِ سربلند کردن این افراد از خانواده های معمولی (یا زیرمعمولی) آن پنج بزرگ، شش تا نشده؟ یا سومی تومو از ۱۶۳۰ تا امروز، نابود/مصادره نشده؟
درخصوص این بحث و این تاریخچه پیچیده، باز هم گفتگو خواهیم کرد.
https://t.iss.one/solseghalam
محمدرضا اسلامی
🔹حال که سونامیِ بحث «ژن» فضای شبکه های اجتماعی را پر کرده و این ماجرایِ #ژن_خوب محل بحث ها و گفتگوها شده، بی مناسبت نیست که به این موضوعِ مناقشۀ آقازادگی و #ژن در دیگر کشورها نیز نیم نگاهی بیندازیم.
🔴 يك- ژاپن جزء کشورهایی است که بسیاری از غولهای بزرگ اقتصادی و شرکت های صاحبنامش، مجموعه هایی هستند که نسل در نسل در میان یک خانواده باقی مانده اند و توفیق های حیرت آور اقتصادی خود را مرهون «خانواده» می دانند. خانواده هایی که نبض شریانهای عظیمی از پول و گردش مالی را چندین دهه هست که در دست داشته و دارند. دراین مجال کوتاه، ذکر نامی داشته باشیم از چند تا از این خانواده/ژن های موفق! وهمچنین معمولی.
🔵 دو– خانواده/امپراطوری کارهای عمرانی در ژاپن:
یکی از نمونه های اینگونه انحصارهای خانوادگی در ژاپن، حوزۀ فعالیتهای عمرانی و طرحهای عظیم زیربنایی است. چندین دهه است که طرح های اصلی عمرانی #ژاپن (که بعضاً نمونه هایشان هرگز در آمریکا اجرا نشده) توسط پنج شركتِ مشخص اجرا می شود که تحت عنوان «پنج بزرگ» مشهور و معروف هستند. طرحهای عظیم راه آهن پرسرعت ( یا «شین کانسن») با هزاران دستگاه پل و تونل بزرگ، بزرگراههای دوطبقه چند ده کیلومتری، مترو، آسمانخراشها، جزایر مصنوعی پیرامون توکیو و... توسطِ این پنج شرکت اجرا شده/مى شود. در خصوص این #پنج_بزرگ، قبلا يادداشتهايى در نشريات ساختمانى منتشر كرده ام.
https://t.iss.one/solseghalam
لینک یادداشت:
https://goo.gl/CAiZUe
(در مورد عمر 120ساله شرکت اوبایاشی)
درواقع در ژاپن بخش زيادى از شرکتهای عمرانی، پیمانکارِ این پنج بزرگ هستند.
https://goo.gl/JFxbWg (یادداشت تحت عنوان پنج بزرگ)
فلسفه ماجرا این بوده که کارهای بزرگِ عمرانی(برخلاف کارهای حوزه الکترونیک که متکی به فن آوری و دانش فنی هستند وبعضاً با سرمایه گزاری اندک قابل اجرا هستند) نیازمند ماشین آلات و گردش مالی درشت و عقبه سنگین است و کارِ شرکتهای متوسط نیست و بنابراین باید کار، دستِ کنندۀ بُنیه دار باشد. اما چرا این پنج بزرگ، شش تا نشده؟ در انتهای این بحث بدان می پردازیم.
🔷 سه- تویوتا یا هوندا؟
در میان شرکتهای صنعتی صاحبنام ژاپنی، #تویوتا نیز جزء همان ژن های برتر بوده! اولین خط تولید اتومبیل شرکت تویوتا در ۱۹۳۷ توسط #کیشیرو_تویودا و در کارخانه شرکتِ نساجی صنایع تویوتا، که متعلق به پدرش (ساکیشی تویودا) بود، راهاندازی شد. «کیشیرو تویودا» به ترکیبِ همت شخصی اش و عقبه مالی پدر وخانواده اش، تویوتا را بنیان نهاد و از آن روز تا امروز، تا روزگار روزگار بوده، تویوتا در حال بالندگی در این خانواده باقی مانده. یک مثال دیگرش مجموعه مالی عظیم #سومی_تومو که در چند یادداشت بالاتر به ذکر فهرست کارخانه هایشان پرداختیم و تلگرام جا کم می آورد برای نوشتن اسامی کارخانه هایشان! بنیانگذاران سومی تومو (۱۶۳۰) از یک خانواده صاحب شرکت مس بوده اند و کار از صنعتِ مس و مسگری پدر، به بانکداری و صنایع فولاد و شیمی و... رسیده.
https://goo.gl/izgzu8
(یادداشت مربوط به سومی تومو)
اما اینها بدین مفهوم نیست که افراد با «ژن معمولی» (!؟) هم در این گردونه تحوّلِ صنعتی ژاپن بی نقش بوده باشند. برخلاف کارهای عمرانی که ذکرش رفت، در صنایع خودرو و الکترونیک، بوده اند افرادی که از کارگاههای دو سه نفرۀ کنارۀ شهر، به کارخانه هایی بین المللی رسیده اند. نمونه اش آقای #هوندا. سوییچیرو هوندا(本田 宗一郎) (۱۹۰۶ - ۱۹۹۱) مهندس و صنعتگری بود که در سال ۱۹۴۸ شرکت هوندا موتور را تاسیس کرد. او شرکت هوندا را از یک کلبه چوبی که در آن دوچرخههای موتوردار تولید میکرد، به یک شرکت چندملّیتی تولیدکننده خودرو و موتورسیکلت تبدیل نمود. یا بهترین نمونه این ژن های معمولی(!) آقای ماتسوشیتا (فرزند یک برنج فروش ورشکسته) که از یک کارگاهِ سیم کشی سه نفره در خانه اش، #پاناسونیک را بنا نهاد و یک بار ورشکستگی مطلقِ بعد از جنگ جهانی دوم را هم از سر گذراند. افرادی که به تعبیر اخوان ثالث:
من يقين دارم كه در رگهایِ من خونِ رسولی يا امامی نيست/
نيز خونِ هيچ خان و پادشاهى نيست/
وين نديمِ ژنده پيرم دوش با من گفت/
كاندرين بی فخر بودنها گناهى نيست!
🔴چهار- ژن ژاپنى و كشورهاى همسايه
بخشى از واقعيتِ تاريخ معاصر ژاپن، صحنه های تیره و تاری است از کارهایی که ژاپنی ها با کشورهای همسایه شان کرده اند (با کره و چین). اما چرا با وجود چنین سابقه باور به برتری نژادی و یا حضور خانواده های میلیاردر، افرادی همچون اَمثال هوندا و ماتسوشیتا هم سر بلند می کنند؟ وچرا با وجودِ سربلند کردن این افراد از خانواده های معمولی (یا زیرمعمولی) آن پنج بزرگ، شش تا نشده؟ یا سومی تومو از ۱۶۳۰ تا امروز، نابود/مصادره نشده؟
درخصوص این بحث و این تاریخچه پیچیده، باز هم گفتگو خواهیم کرد.
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
در خانِمان خرابیِ خود
سعی
می کند/
چون غنچه،
هرکه دم زِ دلِ شاد می زند
#صائب_تبریزی
#ژن_خوب
#بیت_خوب
@solseghalam
سعی
می کند/
چون غنچه،
هرکه دم زِ دلِ شاد می زند
#صائب_تبریزی
#ژن_خوب
#بیت_خوب
@solseghalam
✍️ ژن و آقازادگی در ژاپن – قسمت دوم
محمدرضا اسلامی
🔴 یک – چگونه بر تابیدن ها؟
در طی سالهای حضور در گروه سازه دانشگاه کوبه (بنا به نوع رشته) بازدیدهای متعددی به همراه اساتید دانشکده از پروژه های بلندمرتبه سازی «پنج بزرگ» در منطقه کانسای و کانتو برگزار شد. درتمام این بازدیدها (جدای از مباحث سازه ای بازدید) این سوال برایم وجود داشت که چرا مهندسین عمران ژاپنی پذیرفته اند "کارهای درشت" در دست چند شرکت (پنج شرکت) منحصر باشد و ذکر گلایه و اظهار استثمار و ... در میان نیست؟ چرا عنوان نمی شود اینها «مافیای» ساختمانی در ژاپن هستند و عنوان می شود اینها «پنج بزرگ» هستند؟ چطور فارغ التحصیلانِ رشته عمران و سازۀ بهترین دانشگاههای ژاپن پذیرفته اند که بعد از فارغ التحصیلی باید تمام تلاششان را بکنند تا پس از طی مراحل رقابتی، بتوانند در یکی از این پنج بزرگ استخدام بشوند؟ اینکه این «پنچ بزرگ» چطور بین شان دعوا نمی شود؟ و مثلا شرکت معظم تاکِ ناکا نمی آید کنفرانس مطبوعاتی برگزار کند که «اوبایاشی» فاسد است یا مثلاً در گرفتن فلان پروژۀ بزرگ حقِ ما را خورده و ... اَمثال این حرفها چرا جاری نیست؟ و سوال آخر اینکه خود این «پنج بزرگ» چطور دوام پیدا می کنند و بینِ اعضایِ هیات مدیره «خودشان»، دعوا و مرافعه و استعفا و انشعاب و... رخ نداده و نمی دهد؟ شرکتی مثل اوبایاشی چطور یکصدوبیست سال است دارد عظیم ترین و پیچیده ترین سازه های ژاپن را اجرا می کند؟
این قبیل سوالات درحین بازدید از این پروژه ها در ذهن ردیف می شود.
https://t.iss.one/solseghalam
یادداشت های مرتبط: یادداشت درخصوص بازدید از پروژه ساختمانی تاک ناکا در اوساکا:
https://solsnevis.blogfa.com/post-35.aspx
یادداشت درخصوص پروژه مگا تراس شرکت تاک ناکا در اوساکا:
https://www.solsnevis.blogfa.com/post-123.aspx
🔵 دو – شرکتهای خانوادگی :
در یادداشت قبل، مروری شد بر برخی شرکتهای صاحبنام ژاپنی (همچون #تویوتا یا #سومی_تومو)که "خانوادگی" ایجاد و اداره شده/می شوند. «آکیو موریتا» بنیانگذار شرکت عظیم سونی(Sony) و کسی که در موفقیتهای جهانی این شرکت معظم، نقش اساسی داشته چندین سال پیش کتابی نوشت تحت عنوان «ساخت ژاپن، مدیریت و موفقیت» و در این کتاب به نکته خیلی ظریف و دقیقی در این بحث اشاره کرد. موریتا، مدیریت ژاپنی را «مدیریت خانوادگی» مینامد و معتقد است مدیریت خانوادگی توانست ظرفیتِ ابداعِ مغزهای ژاپن را توسعه دهد و ژاپنِ مقلد را، به ژاپن مبتکر و مبدع تبدیل کند.
او در خصوص ضرورتِ این شرکتهای خانوادگی، در کتابش به تفصیل توضیح می دهد.
«مورتیا» (بنیانگذار) با شریک خود «ایبوکا»، پایههای اولیه سونی را در زیرزمین ساختمان بمباران شده ای استوار کرد و درمدت کوتاهی توانست بازارهای ایالات متحده را تسخیر کند. موریتا می نویسد: «ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان، این منبع پایانناپذیر است، باید آن را بسط داد، تربیت کرد، تمرین داد و مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه ناخواه در آیندهای نزدیک گرانبهاترین و خلاقترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود.» موریتا معتقد است در سایه «سازگاریِ» اعضایِ خانواده با هم، امکان «موفق شدن شرکت» وجود دارد. دقت کنیم که این نگاه، دقیقا مخالف نگاههایی شبیه این ضرب المثل هاست که: «شریک اگر خوب بود، خدا هم برای خودش میگرفت(!)» یا «معامله با آشنا، غمه» و ...
یادداشت درخصوص کتاب بنیانگذار سونی:
https://solsnevis.blogfa.com/post-66.aspx
🔴 سه – شرکتداریِ خانواده های جدید:
در واقع سوال مشخص دیگر، دراین بحث این است که چطور می شود در کشوری که اساساً (به طور نانوشته) به #ژن و «خانواده» اعتقاد وجود دارد، و برخی از شرکتهای بزرگ صدساله، دویست ساله و حتی سیصدساله در میان #ژن_خوب ها (!) شکل گرفته، ولی فضا و امکانِ ورود #ژن_معمولی (؟) (همچون #ماتسوشیتا، بنیانگذار #پاناسونیک یا سوییچیرو هوندا بنیانگذار #هوندا) و خانواده هایشان، به گردونه صنعت و تولید میسر و ممکن است؟
برای پاسخ به این سوالات همچنان نیازمند مرور فکت های مرتبط به تاریخ ژاپن معاصر در یادداشتهای بعدی هستیم، ولی به اجمال می توان تا اینجای بحث چنین گفت که در یک کشور، در صورتی که باور به «تولید» به مفهوم واقعی (و نه دلالی) در ذهن ها شکل بگیرد، بعد از یک مقطعی، از این بحثها عبور صورت می گیرد، و افراد، یا برای «ایجاد مجموعه ای جدید» تلاش می کنند یا برای کارکردن، به همان شرکتهایِ موجود می پیوندند.
در واقع، یا نظمِ موجود، پذیرفته می شود و بجای شکل گیری درگیریهای بی پایانِ من #ژن_خوب هستم یا نیستم، یا اینکه فلانی ژن خوب هست یا #ژن_رانتی بوده، دو سناریو رخ می دهد: مجموعه جدید تولید می شود یا مجموعه های قبلی تقویت می شوند.
این بحث را ادامه خواهیم داد.
#ژن_خوب #ژن_رانتی #ژاپن
محمدرضا اسلامی
🔴 یک – چگونه بر تابیدن ها؟
در طی سالهای حضور در گروه سازه دانشگاه کوبه (بنا به نوع رشته) بازدیدهای متعددی به همراه اساتید دانشکده از پروژه های بلندمرتبه سازی «پنج بزرگ» در منطقه کانسای و کانتو برگزار شد. درتمام این بازدیدها (جدای از مباحث سازه ای بازدید) این سوال برایم وجود داشت که چرا مهندسین عمران ژاپنی پذیرفته اند "کارهای درشت" در دست چند شرکت (پنج شرکت) منحصر باشد و ذکر گلایه و اظهار استثمار و ... در میان نیست؟ چرا عنوان نمی شود اینها «مافیای» ساختمانی در ژاپن هستند و عنوان می شود اینها «پنج بزرگ» هستند؟ چطور فارغ التحصیلانِ رشته عمران و سازۀ بهترین دانشگاههای ژاپن پذیرفته اند که بعد از فارغ التحصیلی باید تمام تلاششان را بکنند تا پس از طی مراحل رقابتی، بتوانند در یکی از این پنج بزرگ استخدام بشوند؟ اینکه این «پنچ بزرگ» چطور بین شان دعوا نمی شود؟ و مثلا شرکت معظم تاکِ ناکا نمی آید کنفرانس مطبوعاتی برگزار کند که «اوبایاشی» فاسد است یا مثلاً در گرفتن فلان پروژۀ بزرگ حقِ ما را خورده و ... اَمثال این حرفها چرا جاری نیست؟ و سوال آخر اینکه خود این «پنج بزرگ» چطور دوام پیدا می کنند و بینِ اعضایِ هیات مدیره «خودشان»، دعوا و مرافعه و استعفا و انشعاب و... رخ نداده و نمی دهد؟ شرکتی مثل اوبایاشی چطور یکصدوبیست سال است دارد عظیم ترین و پیچیده ترین سازه های ژاپن را اجرا می کند؟
این قبیل سوالات درحین بازدید از این پروژه ها در ذهن ردیف می شود.
https://t.iss.one/solseghalam
یادداشت های مرتبط: یادداشت درخصوص بازدید از پروژه ساختمانی تاک ناکا در اوساکا:
https://solsnevis.blogfa.com/post-35.aspx
یادداشت درخصوص پروژه مگا تراس شرکت تاک ناکا در اوساکا:
https://www.solsnevis.blogfa.com/post-123.aspx
🔵 دو – شرکتهای خانوادگی :
در یادداشت قبل، مروری شد بر برخی شرکتهای صاحبنام ژاپنی (همچون #تویوتا یا #سومی_تومو)که "خانوادگی" ایجاد و اداره شده/می شوند. «آکیو موریتا» بنیانگذار شرکت عظیم سونی(Sony) و کسی که در موفقیتهای جهانی این شرکت معظم، نقش اساسی داشته چندین سال پیش کتابی نوشت تحت عنوان «ساخت ژاپن، مدیریت و موفقیت» و در این کتاب به نکته خیلی ظریف و دقیقی در این بحث اشاره کرد. موریتا، مدیریت ژاپنی را «مدیریت خانوادگی» مینامد و معتقد است مدیریت خانوادگی توانست ظرفیتِ ابداعِ مغزهای ژاپن را توسعه دهد و ژاپنِ مقلد را، به ژاپن مبتکر و مبدع تبدیل کند.
او در خصوص ضرورتِ این شرکتهای خانوادگی، در کتابش به تفصیل توضیح می دهد.
«مورتیا» (بنیانگذار) با شریک خود «ایبوکا»، پایههای اولیه سونی را در زیرزمین ساختمان بمباران شده ای استوار کرد و درمدت کوتاهی توانست بازارهای ایالات متحده را تسخیر کند. موریتا می نویسد: «ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان، این منبع پایانناپذیر است، باید آن را بسط داد، تربیت کرد، تمرین داد و مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه ناخواه در آیندهای نزدیک گرانبهاترین و خلاقترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود.» موریتا معتقد است در سایه «سازگاریِ» اعضایِ خانواده با هم، امکان «موفق شدن شرکت» وجود دارد. دقت کنیم که این نگاه، دقیقا مخالف نگاههایی شبیه این ضرب المثل هاست که: «شریک اگر خوب بود، خدا هم برای خودش میگرفت(!)» یا «معامله با آشنا، غمه» و ...
یادداشت درخصوص کتاب بنیانگذار سونی:
https://solsnevis.blogfa.com/post-66.aspx
🔴 سه – شرکتداریِ خانواده های جدید:
در واقع سوال مشخص دیگر، دراین بحث این است که چطور می شود در کشوری که اساساً (به طور نانوشته) به #ژن و «خانواده» اعتقاد وجود دارد، و برخی از شرکتهای بزرگ صدساله، دویست ساله و حتی سیصدساله در میان #ژن_خوب ها (!) شکل گرفته، ولی فضا و امکانِ ورود #ژن_معمولی (؟) (همچون #ماتسوشیتا، بنیانگذار #پاناسونیک یا سوییچیرو هوندا بنیانگذار #هوندا) و خانواده هایشان، به گردونه صنعت و تولید میسر و ممکن است؟
برای پاسخ به این سوالات همچنان نیازمند مرور فکت های مرتبط به تاریخ ژاپن معاصر در یادداشتهای بعدی هستیم، ولی به اجمال می توان تا اینجای بحث چنین گفت که در یک کشور، در صورتی که باور به «تولید» به مفهوم واقعی (و نه دلالی) در ذهن ها شکل بگیرد، بعد از یک مقطعی، از این بحثها عبور صورت می گیرد، و افراد، یا برای «ایجاد مجموعه ای جدید» تلاش می کنند یا برای کارکردن، به همان شرکتهایِ موجود می پیوندند.
در واقع، یا نظمِ موجود، پذیرفته می شود و بجای شکل گیری درگیریهای بی پایانِ من #ژن_خوب هستم یا نیستم، یا اینکه فلانی ژن خوب هست یا #ژن_رانتی بوده، دو سناریو رخ می دهد: مجموعه جدید تولید می شود یا مجموعه های قبلی تقویت می شوند.
این بحث را ادامه خواهیم داد.
#ژن_خوب #ژن_رانتی #ژاپن
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
کبوتر معلق زن
(به مناسبت سالروز تولد آنتونى هاپكينز)
There are shallow rollers, and there are deep rollers. You can’t breed two deep rollers or their young, their offspring, will roll all the way down, hit and die. Agent Starling is a deep roller, Barney. Let us hope one of her parents was not.
در فیلم درخشان #هانیبال، سکانسی هست که "هانیبال لِکتر" (با بازى فوق العاده #آنتونى_هاپكينز) داره صحبت می کنه و صدایش از روی نواری که ضبط شده داره پخش میشه. هانیبال لکتر در قالب یک شخصیت پیچیده تاریک و بسیار باهوش در این فیلم معرفی شده. افسر جوان و زیبایی به نام استرلینگ (با بازی #جولیان_مور) به دنبال گرفتن دکتر لکتر هست. اما اوجِ هوشِ این خانم زیبا، باعث شده تا آن قاتل حرفه ای و باهوش (هانیبال) عاشق این #صیاد بشه. صیادی که بجز هوش و تمركز، «خلوص» در کارش داره. خلوصی که در میان افسران آلوده به رشوه و پول اف.بی.آی دیگر نیست. تریک «هوش و خلوص» باعث شده تا هانیبال لِکتر عاشق استرلینگ بشه.
در صدای نوار، هانیبال لکتر داره دربارۀ «کبوتر های معلّق زن» حرف میزنه. میگه: کفتربازها میدونند که دو جور «کبوتر معلق زن» داریم. کفتری که «عمیق» معلق میزنه، و کفتری که معلقهاش «کم عمقه». ببین! (هرگز) نباید دو تا کفترِ «عمیق» رو باهم جفت کنی. میدونی چرا؟ چون بچه شون معلق های خیلی عمیقی میزنه و (از آسمون) تا نزدیک زمین میاد. (اینقدر بی محابا که) آخرش به زمین میخوره و می میره!
افسر استرلینگ از اونهاست که عمیق معلّق میزنه . هِی بارنى! بیا تا امیدوار باشیم که یکی از والدینش، (اينطورى) نبوده باشه (تا که عاقبت خودش رو به کشتن نده!)
#آنتونی_هاپکینز
تعريف #ژن_خوب
#فيلم_خوب_ديدن
#هانيبال_لكتر
@solseghalam
https://goo.gl/AfbHSc
▪️▪️▪️
*اين يادداشت براى چند روز پيش و سالروز تولد آنتونى هاپكينز تنظيم شده بود كه تأخير شد ولى مراسم #گلدن_گلوب ديروز سبب شوقى شد براى نشرش.
(به مناسبت سالروز تولد آنتونى هاپكينز)
There are shallow rollers, and there are deep rollers. You can’t breed two deep rollers or their young, their offspring, will roll all the way down, hit and die. Agent Starling is a deep roller, Barney. Let us hope one of her parents was not.
در فیلم درخشان #هانیبال، سکانسی هست که "هانیبال لِکتر" (با بازى فوق العاده #آنتونى_هاپكينز) داره صحبت می کنه و صدایش از روی نواری که ضبط شده داره پخش میشه. هانیبال لکتر در قالب یک شخصیت پیچیده تاریک و بسیار باهوش در این فیلم معرفی شده. افسر جوان و زیبایی به نام استرلینگ (با بازی #جولیان_مور) به دنبال گرفتن دکتر لکتر هست. اما اوجِ هوشِ این خانم زیبا، باعث شده تا آن قاتل حرفه ای و باهوش (هانیبال) عاشق این #صیاد بشه. صیادی که بجز هوش و تمركز، «خلوص» در کارش داره. خلوصی که در میان افسران آلوده به رشوه و پول اف.بی.آی دیگر نیست. تریک «هوش و خلوص» باعث شده تا هانیبال لِکتر عاشق استرلینگ بشه.
در صدای نوار، هانیبال لکتر داره دربارۀ «کبوتر های معلّق زن» حرف میزنه. میگه: کفتربازها میدونند که دو جور «کبوتر معلق زن» داریم. کفتری که «عمیق» معلق میزنه، و کفتری که معلقهاش «کم عمقه». ببین! (هرگز) نباید دو تا کفترِ «عمیق» رو باهم جفت کنی. میدونی چرا؟ چون بچه شون معلق های خیلی عمیقی میزنه و (از آسمون) تا نزدیک زمین میاد. (اینقدر بی محابا که) آخرش به زمین میخوره و می میره!
افسر استرلینگ از اونهاست که عمیق معلّق میزنه . هِی بارنى! بیا تا امیدوار باشیم که یکی از والدینش، (اينطورى) نبوده باشه (تا که عاقبت خودش رو به کشتن نده!)
#آنتونی_هاپکینز
تعريف #ژن_خوب
#فيلم_خوب_ديدن
#هانيبال_لكتر
@solseghalam
https://goo.gl/AfbHSc
▪️▪️▪️
*اين يادداشت براى چند روز پيش و سالروز تولد آنتونى هاپكينز تنظيم شده بود كه تأخير شد ولى مراسم #گلدن_گلوب ديروز سبب شوقى شد براى نشرش.
کبوتر معلق زن: هوش و خلوص
(به مناسبت سالروز تولد آنتونى هاپكينز)
There are shallow rollers, and there are deep rollers. You can’t breed two deep rollers or their young, their offspring, will roll all the way down, hit and die. Agent Starling is a deep roller, Barney. Let us hope one of her parents was not.
در فیلم درخشان #هانیبال، سکانسی هست که "هانیبال لِکتر" (با بازى فوق العاده #آنتونى_هاپكينز) داره صحبت می کنه و صدایش از روی نواری که ضبط شده، داره پخش میشه. هانیبال لکتر در قالب یک شخصیت پیچیده تاریک و بسیار باهوش در این فیلم معرفی شده. افسر جوان و زیبایی به نام استرلینگ (با بازی #جولیان_مور) به دنبال گرفتن دکتر لکتر هست. اما اوجِ هوشِ این خانم زیبا، باعث شده تا آن قاتل حرفه ای و باهوش (هانیبال) عاشق این #صیاد بشه. صیادی که بجز هوش و تمركز، «خلوص» در کارش داره. خلوصی که در میان افسران آلوده به رشوه و پول اف.بی.آی دیگر نیست. عملا «ترکیب هوش و خلوص» باعث شده تا هانیبال لِکتر عاشق استرلینگ بشه.
در صدای نوار، هانیبال لکتر داره دربارۀ «کبوتر های معلّق زن» حرف میزنه. میگه:
کفتربازها میدونند که دو جور «کبوتر معلق زن» داریم. کفتری که «عمیق» معلق میزنه، و کفتری که معلقهاش «کم عمقه». ببین! (هرگز) نباید دو تا کفترِ «عمیق» رو باهم جفت کنی. میدونی چرا؟ چون بچه شون معلق های خیلی عمیقی میزنه و (از آسمون) تا نزدیک زمین میاد. (اینقدر بی محابا که) آخرش به زمین میخوره و می میره! افسر استرلینگ از اونهاست که عمیق معلّق میزنه . هِی بارنى! بیا تا امیدوار باشیم که یکی از والدینش، (اينطورى) نبوده باشه (تا که عاقبت خودش رو به کشتن نده!)
#آنتونی_هاپکینز
تعريف #ژن_خوب
#ترکیب_هوش_خلوص
#فيلم_خوب_ديدن
#هانيبال_لكتر
#بازنشر
https://t.iss.one/solseghalam/2271
▪️▪️▪️
*اين يادداشت براى چند روز پيش و سالروز تولد آنتونى هاپكينز تنظيم شده بود كه تأخير شد ولى مراسم #گلدن_گلوب اخیر سبب شوقى شد براى نشرش.
(به مناسبت سالروز تولد آنتونى هاپكينز)
There are shallow rollers, and there are deep rollers. You can’t breed two deep rollers or their young, their offspring, will roll all the way down, hit and die. Agent Starling is a deep roller, Barney. Let us hope one of her parents was not.
در فیلم درخشان #هانیبال، سکانسی هست که "هانیبال لِکتر" (با بازى فوق العاده #آنتونى_هاپكينز) داره صحبت می کنه و صدایش از روی نواری که ضبط شده، داره پخش میشه. هانیبال لکتر در قالب یک شخصیت پیچیده تاریک و بسیار باهوش در این فیلم معرفی شده. افسر جوان و زیبایی به نام استرلینگ (با بازی #جولیان_مور) به دنبال گرفتن دکتر لکتر هست. اما اوجِ هوشِ این خانم زیبا، باعث شده تا آن قاتل حرفه ای و باهوش (هانیبال) عاشق این #صیاد بشه. صیادی که بجز هوش و تمركز، «خلوص» در کارش داره. خلوصی که در میان افسران آلوده به رشوه و پول اف.بی.آی دیگر نیست. عملا «ترکیب هوش و خلوص» باعث شده تا هانیبال لِکتر عاشق استرلینگ بشه.
در صدای نوار، هانیبال لکتر داره دربارۀ «کبوتر های معلّق زن» حرف میزنه. میگه:
کفتربازها میدونند که دو جور «کبوتر معلق زن» داریم. کفتری که «عمیق» معلق میزنه، و کفتری که معلقهاش «کم عمقه». ببین! (هرگز) نباید دو تا کفترِ «عمیق» رو باهم جفت کنی. میدونی چرا؟ چون بچه شون معلق های خیلی عمیقی میزنه و (از آسمون) تا نزدیک زمین میاد. (اینقدر بی محابا که) آخرش به زمین میخوره و می میره! افسر استرلینگ از اونهاست که عمیق معلّق میزنه . هِی بارنى! بیا تا امیدوار باشیم که یکی از والدینش، (اينطورى) نبوده باشه (تا که عاقبت خودش رو به کشتن نده!)
#آنتونی_هاپکینز
تعريف #ژن_خوب
#ترکیب_هوش_خلوص
#فيلم_خوب_ديدن
#هانيبال_لكتر
#بازنشر
https://t.iss.one/solseghalam/2271
▪️▪️▪️
*اين يادداشت براى چند روز پيش و سالروز تولد آنتونى هاپكينز تنظيم شده بود كه تأخير شد ولى مراسم #گلدن_گلوب اخیر سبب شوقى شد براى نشرش.
Telegram
ارزیابی شتابزده