ارزیابی شتابزده
13.9K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
ارزیابی شتابزده
✍️به زمین خوردن غول ها – قسمت پنجم: « سونی » ✳️ در یادداشت قبل🔺 به وضعیت شرکت #سونی اشاره ای شده بود. این امر مدخلی خواهد بود که پس از بحث های #توشیبا ، #پاناسونیک و #تویوتا، گفتگویی در خصوص وضعیت شرکت سونی داشته باشیم. دوستانی تذکر دادند که وضعیت سونی در…
✍️درباره شرکت «سونی» – قسمت دوم
[به زمین خوردنِ غول ها – قسمت ششم]

🔴در ادامه بحث در خصوص شرکتِ #سونی و #گزارشهای_مالی آن، در این نوبت خوب است که نگاه کلی ای به احوال چندسالِ اخیر سونی و شرح کار این غول الکترونیک ژاپن داشته باشیم. این نگاهِ کلی به سونی ، تصویر روشن تری از این نامِ شناخته شده به ما می دهد و باعث می شود تا دیدِ مشخص تری از مفهومِ #ورشکستگی در این دست شرکت های با ابعادِ "مگا" در فن آوری را داشته باشیم.

علّتِ این دست نوشتار این است که واقعاً تا چند سال پیش تصویر خیلی خامی از مفهوم ورشکستگی داشتم و با قالبِ ذهنی ای که عمده رویدادها را وابسته به دلایل #سیاسی می دید، تصوّر روشنی از زمین خوردن بزرگانِ صنعت نداشتم. وقتی که در شهر دیترویت میشیگان از نزدیک دیدم هزاران خانه متروکه ای که صاحبانشان بعد از ورشکستگی #جنرال_موتورز ، آنها را رها و کوچ کرده بودند ، واقعاً باور کردم که مفهومِ ورشکست شدن جنرال موتورز یعنی چه؟ فتحِ یک شهر بدونِ شلیکِ گلوله . #دیترویت شهرِ صنعتِ خودرو آمریکا ، بنا به گزارش های رسمی، یک چهارمِ جمعیتش را بعد از ورشکستگی سال 2008 از دست داد. زمانی که از نزدیک کارخانه هایِ فولادِ تعطیل شدۀ آمریکایی را دیدم ، باور کردم که فولادِ چین چطور کمر فولادِ آمریکا را شکسته . آن زمان میشد متوجه شد که چرا مدیرانِ صنعت #فولاد ژاپنی احساس می کنند ورشکستگی بیخ گوششان است.

در این سلسله نوشتار ( که با بحث #توشیبا و #پاناسونیک و #تویوتا شروع شد) به مرورِ ابعادِ واقعیِ شرکت های ژاپنی می پردازیم. اینکه چقدر گردش مالی دارند و این گردش مالی معادلِ چیست؟ اینکه چند نفر پرسنل داشته و دارند؟ اینکه چه سالی تاسیس شده اند و ...

✳️اما بازگردیم به سونی.
در نوبت قبل گزارشهای مالی سونی و ابعاد سود و ضرر این شرکت مرور شد. اما چند گزاره دیگر راجع به #سونی:

-🔹 سونی 71 سال پیش ثبت شده است (در سال 1946. یعنی دقیقا بلافاصله بعد از #جنگ_جهانی دوم و از خاکستر جنگ برخاست).

-🔹 شرکت کارش را با 8 نفر کارمند و سرمایه 510 دلار در ساختمانی در #توکیو آغاز کرد.

-🔹 اولین نوار ضبط صوت در ژاپن توسط سونی ساخته شده است.

-🔹 تا دهه 90 میلادی و حتی تا اوایل 2000 سونی بسیار سودآور بوده است. بیشترین منبع سودِ سونی از محل پِلی استیشن بوده است!

-🔹شروع زنجیره بدبیاری های سونی از کی بوده است؟ از وقتی که رقبای جدی در بحث ساخت #پلی_استیشن به بازار آمدند و دو سه سالِ کم درآمد مصادف و منتهی شد به زمان وقوع سونامی و زلزله مارس 2011 #توهوکو (که آسیب های جدی به کشور ژاپن وارد کرد).

-🔹 در شرایطی که در سال 2000 سونی یک بازار 100میلیارد دلاری داشت، در انتهای 2011 ( یعنی نه ماه بعد از زلزله و سونامی توهوکو) سونی با یک بازار 18میلیارد دلاری مواجه بود.

-🔹 یکسال بعد از سونامی ، یعنی در سال 2012 ، سونی برای اولین بار اعلام کرد که 10هزار نفر از کارکنانش را #اخراج می کند. علت این اخراج گسترده، کم کردن #هزینه های شرکت بود. شرکتی که در سال مالی 2012 حدود 6میلیارد دلار ضرر داده بود. (گزارش بالا👆)

-🔹 1000 نفر از اخراجی ها، از قسمت موبایل سونی بودند(گویای اینکه چرا یکباره موبایل سونی در بازار ادامه نیافت).

-🔹 در سال 2013 سونی برای کاهش هزینه ها، "دفترِ آمریکای" خود را فروخت ( به قیمت حدودا یک میلیارد دلار)

-🔹 در سال 2014 برای اولین بار در گزارش های #مشاوران_سرمایه_گذاری اعلام شد که سونی محلِ خوبی برای سرمایه گذاری نیست (سودِ شرکت پایین است).

-🔹 در همان 2014 سونی باز 5000نفر دیگر از کارکنانش را اخراج کرد و اعلام کرد که دیگر روی #پی_سی کار نمی کند تا بتواند روی #موبایل و #تبلت متمرکز باشد.
- ....

✳️این ها گزاره های مربوط به اتفاقاتی در همین سالهای اخیر است. در مجاورت ما . از یکی از صاحب نام ترین غول های فن آوری . با صدها کارخانه و هزاران اختراع ثبت شده و تجربه ای طولانی در بازاریابی.

رویدادها به همین اندازه واقعی است. برای حضور و رقابت در دنیای فردا باید به مرور واقعیات بنشینیم. برنده شدن یا بازنده شدن ، برای هیچ یک کارت گارانتی ای صادر نشده است.

- 🔹برای پایان این گزارش تنها یک گزاره دیگر را هم مرور کنیم:

در سال 2016 سونی توانسته همچنان پنجمین تولید کننده تلویزیون در دنیا باشد. البته خوب است نامهای چهار تولید کننده قبلش را نیز ببینیم، سامسونگ (#کره- 48ساله)، ال.جی (#کره - 58ساله) ، تی.سی.ال ( #چین- 47ساله) ، هیسِنسه (#چین- 36ساله!).
کلاب رقابت های میلیمتری.

چشمِ خود تا به هم زنی ، بَرَدَت
تا کُلَه چرخ داده‌ای ، خورَدَت
#پروین_اعتصامی



https://t.iss.one/solseghalam
ارزیابی شتابزده
✍️دربارۀ شرکت «سونی» – قسمت سوم (به زمین خوردن غول ها – قسمت هفتم) محمدرضا اسلامی ✳️ در دو یادداشت اخیر مروری شد به وضعیت مالی شرکت #سونی طی سالهای 2012 تا 2017 و همچنین مروری بر تاریخچه شروعِ بدبیاری های سونی🔺. اینکه چطور یک شرکتی که با یک بازار صد میلیارد…
✍️گروه سومی تومو در ژاپن

(به زمین خوردن غول ها – بخش هشتم)
محمدرضا اسلامی


🔴در ادامه بحثِ آثار شرکت های چینی بر ورشکستگیِ شرکت های صاحبنام ژاپنی، در این فرصت خوب است که به معرفی گروه بازرگانی سومی تُومُو بپردازیم.

همچنان که گفته شد در تحلیل وضعیتِ بحرانی شرکت هایی مثل #توشیبا و #سونی، برخی کارشناسان معتقدند که ژاپنی ها از این بحران عبور خواهند کرد و دلیلی که بر این امر ذکر می کنند، سابقه و قدمتِ آشنایی ژاپنی ها با روشهای #بازرگانی و #بازاریابی است.

آشنایی با مجموعه #سومی_تومو، ما را در بهتر شناختن سابقه بازرگانی در ژاپن و آشنایی ژاپنی ها با بنگاههایِ بزرگ اقتصادی کمک می نماید.

🔷سومی تومو، یک شرکت خوشه‌ای ژاپنی است، که در سال ۱۶۳۰ توسط ماساتومو سومیتومو تأسیس شد. بله! یعنی 387سال پیش! مدیریت این مجموعه عظیم مدعی است که امروزه این گروه صنعتی، همچنان بر پایه #خط_مشی که بنیان‌گذار شرکت، در قرن ۱۷ میلادی تعیین نموده، مدیریت و کنترل شرکت‌های تابعه، زیرمجموعه و فرعی گروه سومیتومو را عهده دار می باشد ( یعنی به ریشه های خود بسیار وفادار مانده اند).

🔷گستردگی حوزه های فعالیت سومی تومو حیرت آور است.
مروری بر شرکت های زیرمجموعه سومی تومو در زمینه‌های گوناگون و صنایع مختلف:

-🔹 مزدا موتورز
-🔹 ان‌ای‌سی(NEC)، (شرکت صنایع الکترونیک)
-🔹 بانک میتسویی سومی تومو ،
-🔹 صنایع شیمیایی سومی تومو،
-🔹 صنایع داروسازی داینیپون سومی تومو ،
-🔹 سومی تومو الکتریک،
-🔹 سومی تومو کورپوریشن،
-🔹 #بیمه عمر سومی تومو ،
-🔹 صنایع #فولاد سومی تومو،
-🔹 خدمات مالی سومی تومو،
-🔹 صنایع سنگین سومی تومو،
-🔹 صنایع شیشه میتسویی سومیتومو
-🔹 صنعت چسب سومی تومو (!)
-🔹 ساختمانی سومی تومو


🔴اینکه سابقه کارهای بازرگانی بزرگ (و واقعی – نه دلّالی) در بین ژاپنی ها به چنین کارنامه هایی باز می گردد، باعث می شود تا برخی معتقد باشند که افولِ فعلیِ شرکت های ژاپنی در برابر اژدهای چین، ممکن است طی چندسال دیگر نیز ادامه یابد، ولی این مجموعه ها خود را در برابرِ مختصاتِ جدید بازارها بازیابی خواهند کرد. ژاپن کشوری است که در تاریخش سابقه نابود شدن و از خاکستر برخاستن (پس از زلزله #کانتو توکیو و یا جنگ دوم جهانی) را داراست. استحکام اراده، و به دنبال "نتایج زودرس نبودن" از ویژگیهای مدیران و پژوهشگران ژاپنی است. شاید #چین بتواند تا چندسال دیگر هم، انبوهِ محصولات را با «قیمت تمام شدۀ بسیار ارزان» تولید کند، ولی بالاخره روزی فرا می رسد که قیمت کارگر ( و انسان) در چین نیز به حدودِ کشورهای #توسعه_یافته خواهد رسید. آن روز ، روزِ مسابقه سیستم ها و "ساختارها" خواهد بود. باید دید آیا شرکتهای ژاپنی تا آن روز دوام خواهند آورد؟

#ژاپن
#بنگاه_اقتصادی

https://t.iss.one/solseghalam
✍️مقایسه تولید فولاد در چین، ژاپن و آمریکا

محمدرضا اسلامی

🔴 فولاد، یک محصول اساسی در توسعه کشورها محسوب می شود و هر کشوری برای قرارگیری در مسیر توسعه ، نیاز جدی به فولاد در صنایع مختلف و طرح های زیربنایی دارد.

صنعت فولاد جزء "صنایع مادر" محسوب می شود . امروز در جهان میزان تولید فولاد یک کشور ارتباط مستقیمی با توسعه داشته و اساساً بسیاری از صنایع یک کشور وابستگی شدید به فولاد دارند.


🔷گزارش زیر را در این باب مرور کنیم تا شروعی باشد برای بحث "فولاد" در این کانال.

"خلاصه گزارش" بسیار قابل تامل است!

(واحد برآورد تولید فولاد، «میلیون تُن در سال» است)

✳️ تولید فولاد در سال 2015:

- آمریکا: 89.4 میلیون تن
- ژاپن: 105.2 میلیون تن
- چین: 803.8 میلیون تن

🔹تفاوت رقم 803 در چین با 105در ژاپن، یا 89 در آمریکا، گویایِ خیلی بحث هاست. اعداد و ارقام همیشه سخن می گوید. خیلی خلاصه و مجمل.

هر سه کشور مذکور، در تولید فولاد و اساساً در "توسعه"، حرف برای گفتن دارند، اما 803 میلیون تن کجا و 89 میلیون تن؟

🔷نکته جالب دیگر در این گزارش، رتبه «ترکیه» در بحث تولید فولاد است. پس از سه کشور مذکور، به ترتیب روسیه، کره جنوبی (!)، آلمان، برزیل و ترکیه قرار دارند.

"جالب" از این بابت که فولاد، جزء صنایعِ انرژی بر محسوب می شود و برای ترکیه ای که "گاز" از ایران می خرد، قرارگیریِ بالاتر از رتبه ایرانِ گازخیز، جالب است. اگر نگوئیم که غمبار است.
- - -
📌فایل پی. دی. اف گزارش وضعیت فولاد دنیا در پائین🔻🔻

#به_زمین_خوردن_غولها
#توسعه
#فولاد
#مقایسه_آمریکا_ژاپن_چین

https://t.iss.one/solseghalam
✔️گزارشى از بازديد از يك كارخانه فولاد در اوساكا ژاپن

🔴پيرو گزارش بالا🔺 در خصوص وضعيت فولاد دنيا، يادداشت زير (كه چند سال پيش تنظيم شده بود) مربوط به بازديد از يك كارخانه فولاد در #ژاپن ، به اشتراك گذاشته مى شود.
#سومی_تومو
#فولاد
#فولاد_ژاپن

https://solsnevis.blogfa.com/post-50.aspx
✍️وضعيت دشوار بانك ولزفارگو

(به زمين خوردن غول ها - قسمت نهم)
محمدرضا اسلامى


🔷تصوير بالا🔺 را دوست خوبم گرى جكسون كه در شهر آيرون وود، ایالت ميشيگان زندگى مى كند در صفحه فيس بوكش گذاشته و نوشته:

« ولزفارگو ننگ بر تو باد!
اين ساختمان زیبا، جایی هست كه من سى و پنج سال عمرم رو در آن كار بانكدارى كردم و اونجا بازنشسته شدم. حالا مى خواهن تعطيلش كنن. واقعا شرم بر مدیریتتان. »

🔷 شعبه بانك ولزفارگو مجاور دانشگاه كلمسون كه در آن حساب دارم نیز، اخيراً نامه زده و گفته ما داريم اين شعبه را مى بنديم. بيائيد حساب بانكى تان را به شعبه ديگر منتقل كنيد. محل این شعبه (به لحاظ واقع شدن در چند قدمی دانشگاه) بهترین موقعیتِ جغرافیایی در این شهر کوچک است.

واقعيت ها در دنياى حساب و كتاب اينچنين صريح و بى پرده است. مى خواهى بزرگترين خودروساز آمريكايى باش (#جنرال_موتورز) يا امپراطورى بزرگ #سونى يا كه از بزرگترين بانكهاى دنيا (#ولز_فارگو) ؛ كار به عدد و رقم كه مى رسد، اگر نتوانى حسابِ عدد و رقم را جمع و جور كنى بايد بلند فرياد بزنى كه جماعت من در حال ورشكستگى هستم. سابقه و گذشته ، گارانتى برايم نشد.

https://t.iss.one/solseghalam

🔴 ولزفارگو داراى عنوانِ دومين بانك دنيا به لحاظ ارزش بازار سهام
(Market capitalization)
است. سالهاى متمادى، عناوين و ردكوردهاى چشمگير و حائز اهميتى داشته است. با دویست و شصت وهشت هزار کارمند، به لحاظ بزرگی، "سومین بانک آمریکا" محسوب می شود (بزرگی به مفهوم "دارایی های بانک"). ولى ولزفارگو امسال رسما اعلام كرده كه مى خواهد چهارصد شعبه اش را تا پایان سال آینده تعطيل كند. (لينك نمونه خبر در زمينه برنامه تعطيلى شعب ولزفارگو در پی نوشت)

سال گذشته ولزفارگو 32 ميليارد دلار ضرر از بابت سود درگردش داشته است (يعني بيش از فروش نفت ايران در سال ١٣٩٤). نزدیک به 22ميليارد دلار ضرر از بابت سودخالص داشته است. لینک: گزارش مالی سال ٢٠١٥ ولزفارگو
https://www.sec.gov/Archives/edgar/data/72971/000007297116001045/wfc-12312015xex13.htm

🔵 یک نحله فکری در میان ما ایرانیان است که "همه" اتفاقات این دنیا را بر مبنایِ تصمیماتِ از پیش تعیین شدۀ کانون های خاصی از قدرت می پندارد. این تفکر (اگر چه در برخی حوزه ها اشتباه نیست) اما وقتی رنگ حماقت به خود می گیرد که بکوشیم همه اتفاقات را بر این مبنا تحلیل کنیم. دنیایِ رقابت های وحشتناکِ این روزگار، دنیایِ جدی و جدیدی است و در تحلیل اتفاقاتِ این روزگار، برخی هنوز در دهه شصت و هفتاد میلادی زندگی می کنند. در روزگاری زندگی می کنیم که در مقابل چشمانمان ورشکست شدن #توشیبا را دیدیم. تا مرزِ ورشکستگی رفتن و برگشتن #پاناسونیک را دیدیم. اما در تمام وب فارسی اگر سرچ کنیم در باب ریشه های ورشکست شدن امثال #توشیبا، چهار مقاله جاندار و قوی پیدا نمی کنیم. چرا؟

چون باور به این است که «اتفاقات» ، چندان "پیچیده" نیست. تصمیمات در این دنیا توسط کانون های قدرت گرفته می شود. به زاری افتادن امپراطوری #سونی را شاهد بودیم و هیچ تحلیل جدی در باب سونی در میانِ ما نیست. پس از نابود شدن صنایعی همچون صنعت #فولاد در آمریکا (به دلیل برخاستن سونامی وار صنایع چین) امروز، مؤسسات مالی معظم هم وارد عرصه مشکلات جدیدی شده اند، که مطالعه این بحران ها، وظیفه جدی "امروز" است.


* * * * * * * *
📌پی نوشت 1: یک نمونه گزارش و ویدئو در خصوص ولزفارگو در #سی_ان_ان اقتصادى

https://money.cnn.com/2017/01/13/investing/wells-fargo-branch-closures/index.html

📌پی نوشت 2: مهمترين علت تعطیل شدن این چهارصد شعبه، گسترش بانکداری اینترنتی و خدمات بانکی موبایل عنوان شده، ولی تحلیلهای متعددی در باب نیازِ ولزفارگو به کاهش هزینه ها برای دوام در عرصه رقابت مطرح شده است. چهارمیلیارد دلار صرفه جویی تا پایان 2019 ، به عنوان یکی از اهدافِ هیات مدیره بانک عنوان می شود. لینک زیر نمونه بحث در این باب:
https://www.fool.com/investing/2017/07/18/wells-fargo-to-close-450-branches.aspx

📌پی نوشت 3: لینک قسمت قبلی این سری یادداشت (قسمت هشتم): https://t.iss.one/solseghalam/951

📌پى نوشت 4: مقايسه توليد #فولاد در آمريكا، ژاپن و چين:
https://t.iss.one/solseghalam/1024

#به_زمین_خوردن_غولها
#ولزفارگو
#توشيبا
#پاناسونيك
✍️رسوایی در فولاد کوبه
#خبرخوانی

محمدرضا اسلامی

🔴دستکاری نتایج تست و صدور گواهی های بازرسی جعلی در #فولاد_کوبه (کوبه_استیل)، به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکننده های فولاد در #ژاپن (و همچنین یکی از کارخانه های صاحبنام دنیا)، موضوعی بود که طی چندماه گذشته سر و صدای زیادی در محافل صنعتی دنیا به راه انداخت ولی بازتاب چندانی در رسانه های داخل کشور نیافت. در این یادداشت به مرور اتفاقی که در کوبه استیل افتاد (و همچنین ابعاد آن) می پردازیم:

🔷یک - شرکت فولاد کوبه (سومین تولید کننده فولاد ژاپن) با دستکاری نتایج تست و صدور گواهی های بازرسی جعلی برای بعضی از محصولاتش موجب نگرانی شدید در بسیاری از شرکتهای خودروسازی، هواپیماسازی، تولید قطار، صنایع هوافضا و غیره شده است.

بخشی از محصولات این کارخانه در شرکتهای زیر مورد استفاده قرار گرفته است:
✔️ بوئینگ
✔️ تویوتا
✔️ هوندا
✔️ نیسا
✔️ مزدا
✔️سوبارو
✔️ صنایع سنگین میتسوبیشی
✔️ صنایع سنگین کاوازاکی
و ...

اینها "بخشی" از شرکتهایی هستند که تحت تاثیر این تقلب قرار گرفته اند.
محصولات شرکت کوبه استیل در صنایع مختلفی از اتومبیل و قطارهای #شینکانسن (سریع السیر) گرفته تا هواپیماهای جت و موشکهای حمل ماهواره استفاده شده است.

🔷دو- مروری بر داستان:

حدود شش ماه پیش (اکتبر 2017) شرکت قطارهای مرکز ژاپن
(Central Japan Railway Company)
اعلام کرد که متوجه شده در 310 قطعه از قطعاتی که کوبه استیل برای استفاده در قطارهای #شین_کانسن تولید کرده، میزان «مشخصات مکانیکی»، کمتر از میزان استاندارد است.
بلافاصله سهام شرکت کوبه استیل به میزان %18 در بازار سهام ژاپن افت پیدا کرد.

پس از اعلام این خبر، به فاصله کوتاهى كارخانه های خودروسازی #تویوتا و #جنرال_موتورز (آمریکا) و همچنین شرکت قطارسازی #هیتاچی به وجود این مشکل اذعان کردند و این باعثِ شروع زنجیره ای شد که طی آن 200شرکت دیگر نیز به وجود مشکل در محصولات کوبه استیل اعتراض کردند.
شرکتهای #فورد، #بوئینگ، #میتسوبیشی جزو این 200 شرکت بودند.

در تاریخ17 اکتبر ، شرکت کوبه استیل شرمسارانه اعلام کرد که حدود 500 شرکت صنعتی از این مشکل متضرر شده اند.😳

🔷سه- «ابعاد وسیع این مشکل»، نشان دهنده اهمیت صنایع فولاد، و دشواری کارهای کسانی است که در این صنعت (خصوصا در بحث #کنترل_کیفیت) مشغول بکار هستند. « زنجیرۀ به هم پیوسته صنایع» در دنیای امروز، به نحوی است که بروز مشکل در یکی، دیگران را هم متاثر می کند.

🔷چهار- چند سوال مطرح است:
✔️اگر این اتفاق در صنایع داخلی ما رخ داده بود، چه می شد؟ چقدر پمپاژ ناامیدی، و حس تباهی، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داخل شکل می گرفت؟
✔️سرانجامِ کوبه استیل با چنین مشکلی به کجا خواهدانجامید؟
✔️چرا در کشوری که «کشورِ کیفیت» است (#ژاپن) و جزء بزرگان تولید فولاد دنیا، چنین اتفاقی افتاده؟

▪️درباره سوال اول، باید گفت که اساسا رفتار رسانه ای ژاپنی ها، بسیار پیچیده است و در این موارد (یا مشکلی مثل نیروگاه هسته ای #فوکوشیما که در این کانال به تفصیل به آن پرداخته شده) بسیار کم سر و صدا، حرکت می کنند .
(البته این جمله به معنی "تایید" یا "رد" این رفتار نیست. صرفا یک گزاره است)

▪️درباره سوال دوم، پاسخ این است که هنوز معلوم نیست ولی در کمال شگفتی، شرکت #کوبه_استیل در سال مالی گذشته ضرر نداده و با قدری سود(421 میلیون دلار) سال مالی را از سر گذرانده است. چگونه ؟ نمی دانیم. آیا از این #بحران عبور خواهد کرد؟ آینده معلوم خواهد شد.

▪️درباره سوال سوم نیز باید گفت، باوجود مکانیزمهای نظارتی، ملاحظات مالی منجر به بروز چنین مشکلاتی می شود و سابقه عظیم ژاپن(یا هر کشور دیگری در بحث های #کیفیت) نباید باعث شود تا محصولات آن با چشم بسته خریداری شود. وسواس و دقت دائم در زنجیره صنعت، یک الزام همیشگی است، چه تولید کننده آلمانی و ژاپنی باشد، چه چینی.

#به_زمین_خوردن_غولها
#صنعت #ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️
پی نوشت:
📌بحث اخیر دونالدترامپ درباره فولاد نیز در کشور ما چندان انعکاس نیافت. جمله دقیق و جالبی که ترامپ در این بحث جنگ فولاد آمریکا با چین بکاربرد اینکه: «فولاد، اساس است. فولاد نباشد، کشوری نخواهد بود(No steel, No country)».

📌یادداشت مرتبط: ✍️مقایسه تولید فولاد در چین، ژاپن و آمریکا https://t.iss.one/solseghalam/1024

📌درکنفرانس سال گذشته فولاد و سازه در آتلانتا، مدیر تحقیق و توسعه کارخانه فولاد نیپّون استیل، ارایه ای از تاریخچه فولاد ژاپن داد. در پایان ارایه و در قسمت پرسش وپاسخ ، از ایشان در زمینه این ماجرایِ شرکت کوبه استیل(که از کارخانه های رقیب نیپون استیل محسوب می شود) پرسیدم. پاسخ داد: ما اطلاعات مشخصی نداریم! صبر کنید از رسانه های پیگیر موضوع شویم! (گزارشی درباره آن کنفرانس:✍️صنعت فولاد ژاپن در کنگره آتلانتا◀️ https://t.iss.one/solseghalam/1114 )
✍️درباره افتتاح پل جديد در چين
#خبرخوانى

محمدرضا اسلامى

🔹پل ها و كاركردشان، گاه بيش از اتصالِ دو نقطه براى عبور یک جاده، است. اين ماجرا، زمانى است كه #پل ها، سمبلِ قدرت نمايى مى شوند. وقت هايى كه پل ، نمادِ ثروت و مهندسى و اقتدارِ حاكميت مى شود.

براى عبور جاده (ها)، راههاى گوناگونى هست. ولى گاه، راه به عبور از سازه اى ختم مى شود كه آن سازه، نمادِ قدرت است و ثروت. خلاصه ى كلام: "نماد" است.

🔹 سابقه اين ماجرا (براى مثال) در زمان صفويه هم بوده. معمارى دلبرانه ى پلى به نام سى و سه پل. هندسه و عشوه هاى انحنا و خط و مهندسى. مى شُد يك پلِ صاف و ساده باشد؛ ولى شد سى و سه پل!

🔹سى و سه پل امّا، متعلق به روزگارانِ كهن بود. به روزگار جديد، (يعني آن زمان كه پدربزرگ هاى ما متولد مى شدند)، نسلِ آقاى مهندس پوپوف و همكارانش در دانشگاه بركلى، اجزاء خليج سانفرانسيسكو را با پل هاى گلدن گيْت و
Bay Bridge (پل خليج)
و پل ريچموند
بهم دوختند.

پيرايه بستند به گوشه گوشه هاى اين خليج زيبا. پل هايى ساختند كه هنوز عبور از آنها، هيجان انگيز است.
قطعاتِ زمينِ خليج سانفرانسيسكو، حوالى هشتاد-نود سال پيش با مهندسى پل هايى عظيم بهم دوخته شد.

🔹 سى چهل سالى روزگار گذشت و جريانِ گردشِ پول در دنيا قدرى فرق كرد. ژاپنى ها هم پولدار شدند و خواستند جزيره ى چهارم مملكتِ جزيره اىِ شان را به جزيره اصلى، وصل كنند. براى اتصال جزيره شيكوكو به سرزمين اصلىِ ژاپن (هُن شو) پول درشتى بر زمين بود و طراحان زبردست و پيمانكاران قدرقدرت.
بزرگترين پل معلق دنيا به نام "آكاشى" را ژاپنى ها طراحى كردند و بسم اله ساخت را گفتند.

فونداسيون ها وسط دريا ريخته بودند و ستونها را علم كرده بودند و درحال "كابل اندازى" بودند كه زلزله ى عظيم كوبه به تاريخ ١٧ ژانويه ١٩٩٥ سر و كله اش پيدا شد و از بدشانسى، كانون زلزله نزديك پايه هاى اين پل بود... اما به هر زحمتى كه بود ژاپني ها آكاشى را (در ده سال) تمام كردند.

🔹 روزگار و چرخش گشت و گشت و جريانِ پول و اقتصاد اين بار به چين افتاده.
پولهاي عظيم و پيمانكاران قدر.
مشابه خليج سانفرانسيسكو كه به واسطه ی آن پل ها شد
Bay Area
چيني ها هم در خليج هنگ كنگ دارند يك
Bay Area
ى ديگر بنا مى كنند.
مقاله زير در نيويورك تايمز درباره ى عظمتِ اين پل جديد ٥٥ كيلومترى نوشته شده است.🔻

🔹به نكات خوبی در این مقاله #نیویورک_تایمز اشاره شده. اما پرداختن به یک گزاره در این بحث می تواند جالب و گویا باشد:
«در احداث این پل ، 400هزار تُن فولاد مصرف شده است».
مرور این ارقام باعث می شود تا به احجامِ چنین پروژه عظیمی، واقع بینانه تر نگاه کنیم. اینکه علاوه بر داشتن توانِ مهندسی و طراحی، باید چنین عقبه ای در کارخانجات فولاد و سیمان برای تامین مصالح مورد نیاز چنین پروژه هايی در کشور وجود داشته باشد.

🔹روزگار، روزگار نقش اندازی چینی ها شده است، آنگونه که آمریکایی ها هم گاه به حیرت نظاره می کنند. روزگارِ چينى، روزگارِ ارتش و قدرت نظامى نيست (البته شايد زمانى مؤلفه نظامى موثر هم پيدا كنند) . حتى بر مبناى پيشرفت تكنولوژى هم بنا نشده (شايد زمانى در بحث تكنولوژى هم جلو بيفتند از آمريكا و ژاپن). اما روزگار چينى، امروز، بر مبناى حجم، و كارهاى حجيم ، بنا شده. توليد و توليد. توليد به بهاى دستمزد كم.

اینکه چین تا کجا در توسعه چنین پیش خواهد رفت را، نمی دانیم. بايد منتظر آينده بود.
فعلا پل ها و برج هايش را تماشا مى كنيم.
@solseghalam

https://www.nytimes.com/2018/10/23/world/asia/china-bridge-hong-kong-macau-zhuhai.html?smid=fb-nytimes&smtyp=cur

#پل #چين #فولاد #ژاپن #آمريكا

▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
یادداشت مرتبط
✍️ مقایسه تولید فولاد در چین، ژاپن و آمریکا
https://t.iss.one/solseghalam/1024
✍️يادداشتی درباره پل آکاشی ژاپن
https://www.solsnevis.blogfa.com/post/2
✍️چرا دونالد ترامپ از جنرال موتورز عصبانى است؟
#خبرخوانی

🖊محمدرضا اسلامى

🔷خبر تعطيلي پنج كارخانه #جنرال_موتورز در آمريكا، موضوعى است كه انعكاس كمرنگى در رسانه ها و شبكه هاى اجتماعى كشورمان داشت.

ماجرا چنين است كه :
در واپسين روزهاى سال ٢٠١٨ #جنرال_موتورز اعلام كرد كه ناچار است براي كاهش هزينه ها، پنج كارخانه را تعطيل كند كه اين معادل است با از دست رفتن حدود ١٤٠٠٠ شغل.

با اين تصميم، خطوط توليد كارخانه هاى خودروسازى در ايالت هاي اوهايو، ميشيگان، مريلند و همچنين يك كارخانه در استان انتاريو كانادا، "تعطيل" مى شود.
توليد برندهايى نظير شورولت كروز، شورولت ولت، شورولت ايمپالا، بيوك لاكراس و كاديلاك سى.تى٦ از اين تصميم متأثر خواهند شد.

براى ترامپ كه با وعده بازگرداندن "شغل" ها آمده، اين اتفاق قابل قبول نيست. روز ٢٦ نوامبر ترامپ طى مصاحبه اى گفت: اين مملكت كلى براى جنرال موتورز هزينه كرده؛ حالا اين وضع اصلا قابل قبول نيست.

جاستين ترودو، نخست وزير كانادا هم از اين تصميم ابراز ناراحتى كرده است.

✔️اما چرا؟

🔷 سوال اينجاست كه چرا ابَركارخانه اى مثل جنرال موتورز به اينجا رسيده كه ناچار به چنين تصميمى مى شود؟

✔️يك نكته را درباره جنرال موتورز در ذهن داشته باشيم:

-جنرال موتورز صد و ده سال عمر دارد! يعنى يك عقبه تجربه به وسعت بيش از يك قرن "توليد" صنعت، بازرگانی، مدیریت و ثروت به اين كارخانه متصل است.

🔷مديرعامل كيست؟

خانم مرى باررا از ابتداى سال ٢٠١٤ مديرعامل جنرال موتورز است. او از ١٨ سالگى با اين كارخانه مرتبط شده و روزگارى را هم در سليكن ولى گذرانده است. او فارغ التحصيل دانشگاه #استنفورد در مقطع كارشناسي ارشد MBA است و از مسير رشدِ متعارف در جنرال موتورز (و نه جهشى همچون مهرداد بذرپاش در سايپا) برآمده است.
سال گذشته اين خانم مديرعامل حقوقى در حدود ٢٢ميليون دلار گرفته است!
يعنى خانم مرى براى يك روز كار، حدود هشتادهزار دلار حقوق و مزايا گرفته!

✔️بازگرديم به سوال؛

🔷چرا مديرعاملى كه از روى ميز كارش مي تواند با يك تلفن برترين مشاورين، اساتيد و فارغ التحصيلان دانشگاههاى آمريكا را استخدام كند و چنين حقوق كلانى هم مى گيرد و از مسير رشد به صدر مصطبه نشسته، مجموعه اش "ضرر ده" مى شود و بايد ١٤٠٠٠ كارگر را بيكار كند؟

پاسخ اينجاست كه اداره بنگاههاى بزرگ اقتصادى/صنعتى در دنياى امروز وابسته به پارامترهاى متعدد و پیچیده است. چنین نیست که بخواهیم و بشود! در میان دلایلی که برای این #ضرردهی ذکر شده، لزوم تمركز بر توليدخودرو SUV و (یک عامل هم) افزایش #تعرفه ها توسط ترامپ برای محصولات چینی عنوان شده است. #جنگ_تعرفه های ترامپ با چین، باعثِ گران شدن #فولاد در #آمريكا شده، و این امر در ضرردهی کارخانه موثر بوده است.

✔️بازگرديم به بحث عصبانيت دونالد ترامپ😡

🔷چرا آقاى ترامپ از جنرال موتورز عصبانى است؟

ترامپ با شعار "ايجاد #شغل براى آمريكا" بر سر كار آمد
(اين يكى از شعارهاي محورى اش بود). به ميشيگان كه آمده بود در جلسه كمپينش شركت و گزارشى در خبرآنلاين منتشر كردم. فرياد مى زد كه " اي اهل ميشيگان، من #صنعت_خودرو ى ميشيگان را زنده مى كنم. اوباما نتوانست صنعت شما را رونق دهد؛ اما من براى شما رونق مى آورم."
ترامپ حالا شاهد تعطيل شدن پنج كارخانه است و #تهديد كرده كه كمكهاى دولت به جنرال موتورز را قطع مى كند.

تفاوتِ سياستمدار با اقتصاددان را مدتی پیش علی میرزاخانی در یادداشتی شرح کرده بود. #سیاستمدار می گوید «باید» بشود، حال آنکه اقتصاددان/صنعتگر می گویند «اعداد» و ارقام است که می گویند می شود «یا» نمی شود. ترامپ از منظرِ یک سیاستمدار (که ادعای بازرگانی هم دارد ولی واقعا بازرگان نبوده و با ارث پدری پولدار شده) می گوید کارخانه نباید تعطیل شود، حال آنکه واقعیتها می گویند، کارخانه باید تعطیل شود.

دیترویت در میشیگان یک نماد است. نمادِ فتح يك شهر بي گلوله. دیترویت وصنعت خودروی صد وده ساله اش را خودروسازانِ شرق آسيا بی شلیک یک گلوله فتح کردند. دیترویت یک نماد است. نماد جنگ اقتصادی در دنیای جدید. جنگی که خاموش است و تلفاتش کارگرانِ بیکار است. سیاستمدار این را نمی فهمد.
زبانِ تهديد را مى فهمد.

https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️

لينك ١: مقاله نيويورك تايمز
https://www.nytimes.com/2018/11/26/business/general-motors-cutbacks.html?smid=fb-nytimes&smtyp=cur
لينك ٢: گزارش راديو ان.پى.آر
https://www.npr.org/2018/11/27/671231681/trump-administration-threatens-to-withhold-subsidies-from-gm?utm_source=facebook.com&utm_medium=social&utm_campaign=npr&utm_term=nprnews&utm_content=2056
لينك ٣: حقوق مديرعامل GM
https://goo.gl/LDCdbe
لينك ٤: هجرت هوندا به چين
https://t.iss.one/solseghalam/1321
لينك ٥: هجرت هوندا به چين(قسمت دو)
https://t.iss.one/solseghalam/1325
✍️عالی قاپوی فرانسه سوخت
(نکاتی درباره آتش در کلیسای جامع نوتردام پاریس)

🖊محمدرضا اسلامی
پژوهشگر مهندسی آتش

🔹دیروز کلیسای جامع نوتردام دربرابر دیدگان میلیونها تن از شهروندان فرانسوی و با پخش زنده شبکه های تلویزیونی سوخت.
در این حادثه برج و سقف کلیسا فرو ریخت و آسیب جدی به قسمت‌های داخلی کلیسا و تزئینات آن وارد شد.

🔹سوالات متعددی درباره جزئیات فنی این ماجرا برقرار است که تا منتشر شدن گزارش رسمی متخصصین باید منتظر ماند. اما در این مقطع زمانی ذکر چند نکته که طی گفتگو با دوست و همکارم دکتر توماس گرنای (دانشگاه جان هاپکینز) تنظیم شده بی مناسبت نیست:

1- چرا برج و سقف کلیسا فرو ریخت؟

🔹پاسخ به این سوال در این دو تصویر🔺🔻 قابل رویت است. بخشهای زرد رنگ، معادل قسمت «چوبی» این بنا (سقف و برج کلیسا) و قسمتهای سفیدرنگ، معادل قسمتِ «سنگی» بنا می باشد.

مقاومت مصالح مختلف در برابر حرارت، «متفاوت» است و در میان مصالح مختلف، #چوب و #فولاد بدترین مقاومت/عملکرد را دارا هستند. گفته شده که سازندگان، برای ساخت سقف این کلیسا، از تنه حدود پنج هزار درخت بلوط استفاده کرده اند. در واقع، تمام مصالح سقف، در نقشِ سوخت تغذیه، برای این آتش عمل کرد. سقفی با حدود دويست تُن #چوب، در اثر این آتش به سرعت سوخت و قسمتهای سنگی بنا، باقی ماند.
در ضمن، نگهداری از سقف خوب نبوده و «واکسهای ضدآتش» در اثر بارانهای اسیدی از بین رفته بودند.

2- چرا آتش نشانها "بد" عمل کردند؟

🔹در شبكه هاى اجتماعى اعتراضهای بسیاری به عملکرد #آتش_نشانی پاریس در این ماجرا شده است ولی باید تا تهیه گزارش فنی عملکرد، صبر کرد. آنچه واضح است اینکه «دسترسی» به سقفِ در حال سوختن، در یک منطقه متراکم، به آسانی ممکن نبوده است. حتی در صورت استفاده از نردبانهای بالارونده، تنظیم زاویه شلنگ آب پاش، کاری بسیار دشوار و توام با محدودیت است. این دسترسی بد، توام شده بوده با ملاحظاتی که برای استفاده از «آب» در خاموش کردن یک سازه ناپایدار وجود داشته است. «ملاحظات» به این مفهوم که در استفاده از «آب» برای خاموش کردن آتش، نمی توان بی پروا عمل کرد. گاه «بارگذاری» زیاده از حد آب ، باعث تخریب یک بنای درحال سوختن می شود. تجربه ای که در کشورمان هم پارسال در جریان سوختن ساختمان برق حرارتی وزارت نیرو در تهران شاهد بودیم. رها کردن آب، باید با ملاحظات فنی نسبت به پایداری سازه باشد و تیم آتش نشانی، علاوه بر محدودیت دسترسی، در این زمینه هم استدلالهایی دارند که باید در گزارش فنی، شنید.

3- چرا از بالا (مثلا با هلی کوپتر) برای ریختن آب اقدام نشد؟

🔹در اين خصوص، فرماندهی تیم آتش نشانی شهر سنت لوئیس، جرگ فاوره، در بحثی توئیتری مثال خوبی زده بود. وی خاطرنشان کرده بود که:
حواسمان باشد که آب سنگین است! ریختن آب از بالا روی سازه، مانند این است که سه تُن بتن را از بالا با سرعت صدوپنجاه مایل بر ساعت روی سازه خالی کنیم!
خلاصه اینکه پروسه «فرماندهی عملیات» در چنین رویدادی، پروسه ای بسیار فنی و دشوار محسوب می شود. «تصمیمگیری» تخصصی، در زمان محدودی صورت گرفته، و چنین نیست که ناظر بیرونی بتواند براحتی بگوید: خوب عمل شده/بد عمل شده.

🔹ذكر اين نكته نيز بي مناسبت نيست كه اين "خاموش نشد" را به لحاظ فني (با توجه به مباحث مذكور) براحتي مى پذيريم. ولى اگر همين حادثه در تهران رخ داده بود و همين استدلالها مبنى بر "نشد" را كسى طرح كند، «متهم مى شود» به اينكه مى خواهد كل خطاهاي #شهردار و سيستم را "توجيه" كند و...

حادثه پلاسكو به درگذشت هاشمى رفسنجانى ربط داده مى شود و ...حرفهاى عجيب و غريب ديگر.

4- درس اصلی حادثه؟

🔹همیشه بعد از زلزله های بزرگ، گزارشهای فنی تحت عنوان «تجارب و درسهای زلزله» منتشر می شود. مهمترین درس این رویداد تلخ این است که در نقاط #تاريخى (خصوصا سازه هاى #چوبى)، باید کاملا مهیای بدترین سناریوی بروز آتش بود. گفته می شود که احتمالا این آتش در جریان عملیات بازسازی بنا (شاید بخاطر جوشکاری و جرقه هایش) شکل گرفته است ولی آنچه واضح است اینکه مدیران و بهره برداران این بنای مهم، آماده بروز چنین آتش سریع و بزرگی نبوده اند. شاید بهره برداران این بنا امشب غمگین ترین شهروندان فرانسه اند.
اما غم و اندوه اكنون چه سود؟


▪️▪️▪️
📌پی نوشت: در چندسال اخیر، فروریختن چند سازه مهم در کشورهای مختلف دنیا را شاهد بوده ایم. این رویدادها نشان داده که در بحث «مهندسی آتش» نسبت به «مهندسی زلزله» تا حدودی غفلت شده و این بحث هم اکنون بیش از گذشته مورد توجه مراکز تحقیقاتی دنیا قرار گرفته.
برای مثال استاندارد بارگذاری آمریکا
ASCE-7
از سال 2016 ضمیمه «طراحی در برابر آتش» را به این استاندارد مهم افزوده است.

@solseghalam

https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1555470710545/Home/photo_2019-04-16_20-09-28.jpg
✍️لطفا وزارت نیرو را نابود نکنید


🔷 در دوره تصدی علی اکبر محرابیان در وزارت صنایع، واحدهای کارخانه فولاد در «خشک ترین دشت های کشور» احداث شد. مثلا:
✔️فولاد نی ریز (فارس) در یکی از خشک ترین مناطق استان فارس
✔️فولاد اردکان یزد
✔️فولاد سبزوار و ...

جانمایی و ایجاد 7 طرح بزرگ فولادی 800 هزار تُنی در مناطق فاقد زیر ساخت های تامین #آب، «کارنامۀ» کسی است که امروز قرار است مدیریت کلان و #حکمرانی_آب کشور را به عهده بگیرد.

🔷 صنعت #فولاد وابسته به #آب است. آب در آن می‌چرخد و پمپ‌هایی با ظرفیت حدود ساعتی 35 هزار مترمکعب، آب را پمپ می‌کند و بعد از گذران سیکلی (بخش عمدۀ) این آب تبخیر می‌شود. سوء مدیریت‌های علی اکبر محرابیان در حوزه آب و محیط زیست که منجر به خشکسالیِ برخی دشت ها و مناطقِ اطراف مجتمع‌های صنعتی فولاد در کشور شد، این صنعت را بیش از پیش با مشکل رو‌به‌رو کرد.

🔷چطور کسی که واحدهایِ صنعتی فولاد (که صنایع «پُر آب بَر» محسوب می شود) را در مناطقِ خشک کشور احداث کرده، به صدر مصطبه وزارت نیرو می گماریم که #مشکلات#آب کشور را حل کند؟

(میزان مصرف آب به ازای تولید هر تُن فولاد حدود 28 متر مکعب است که از این مقدار کمتر از 2 درصد بازیافت شده و بقیه دور ریز می شود)

🔷در میانۀ بی برقی ها و کم آبی های اخیر، مدیریتِ یکی از تخصصی ترین وزارتخانه های کشور قرار است که به فردی سپرده شود که کم ترین تخصص و #تجربه را در این حوزه داراست.

🔷 #برق، قلب فناوری‌های مدرن است و ما امروز به دلیل مشکلاتِ تحریم/سرمایه گذاری با #مشکل_تامین_برق برای واحدهای صنعتی مواجه هستیم. همزمان با مشکل برق، مسئلۀ #آب به عنوان یکی از کلیدی ترین مشکلات کشور، چیزی نیست که بتوان با تصمیمی سیاسی آن را به فردِ بدونِ تجربه علمی/اجرایی سپرد.

🔷در میان ده ها مدیر کارآزموده در بدنه وزارت نیرو، و از میان صدها متخصصِ آشنا به صنعت برق و چالش های حکمرانی آب، انتصابِ فردی که «هیچ دانش فنی و سابقه اجرایی» در وزارت نیرو ندارد، به چه معناست؟

🔷انتصاب علی اکبر محرابیان به مدیریت وزارت نیرو در شرایط کمبود برق و خشکسالی باعثِ وهن وزارت نیروست.

▪️ تا کِی باید گمان کنیم که با انتصابِ «افراد سیاسی» می توانیم «مشکلاتِ فنی» را حل کنیم؟

▪️ تا کی و تا چه زمانی باید گمان کنیم که مدیریتِ ارشدِ یک «وزارتخانه تخصصی» می تواند کاملا با مسائل آن وزارتخانه «بیگانه» باشد؟

▪️چرا در مملکتی که بخاطر مشکل سرمایه گذاری خارجی با مشکلاتِ بی برقی مواجه شده، به دنبال «حلّ مساله» با یک «انتصاب سیاسی» هستیم؟

🔷مگر یک انسان چه میزان «نبوغ» می تواند داشته باشد، که انتظار داشته باشیم پیچیده ترین مسائلِ صنعت آب و برق را دستانِ یک نابغۀ بی تجربه بسپاریم؟ و مگر با «فرضیه نبوغ» می توان دست به ریسک زد و زیربناهایِ آب و برقِ یک کشور را به دستانِ «بی تجربه» سپرد؟
و اساسا چه «شواهدی بر نبوغ» در محرابیان هست که امروز وزارت نیرو را اینگونه #تحقیر می کنیم؟

🔷بدنه وزارت نیرو، یکی از وزارتخانه های کشور است که برای ادارۀ آن باید از «منابع انسانی کارآزموده» بهره برد. در لیستِ ارایه شده از دولت سیزدهم به مجلس، افراد کارآزموده و توانمندی هم حضور دارند ولی آقایان نمایندگان مجلس! لطفا وزارت نیرو را نابود نکنیم.


#وزارت_نیرو
#تحقیر
#بحران_آب
#بحران_برق
#تجربه #محرابیان
🌐t.iss.one/solseghalam
✍️ تویوتا و جنرال موتورز، فردگرایی یا کار گروهی؟
(شکست جنرال موتوز پس از نَود سال!)


🖊محمدرضا اسلامی

چند روز پیش (چهارم ژانویه) در خبرها منتشر شد که پس از نوَد سال (از سال 1931) که جنرال موتورز مقام اول تولید و فروش خودرو در کشور آمریکا بود، سال گذشته این مقام را به رقیب ژاپنی خود یعنی #تویوتا باخت و ۲۰۲۱ اولین سالی بود که رسما فروش این کارخانه ژاپنی (در کشور آمریکا) از جنرال موتورز بیشتر بوده است. (لینک خبر🔻)

درباره این خبر توجه به چند نکته ضروری است:

یک– مساله کیفیت در تولیدات تویوتا
افزایش «کمّیت» تولید محصول در کارخانجات تویوتا، مترادف با «اُفت کیفیت» نبوده و این یک نکته کلیدی است. خانواده/گروه تویوتا بر مبنای «کیفیت» شکل گرفته و این مقامِ جدید از این بابت حائز توجه است که گروه تویوتا توانسته با حفظ کیفیت، کمرِ رقیب کمّی کارِ خود را بشکند.

دو- تویوتا و مساله دسترسی به منابع اولیه
تویوتا در شرایطی «کمّیت» محصولات خود را افزایش می دهد که تقریبا به هیچ یک از منابع اولیه برای تولید محصول (در خودِ ژاپن) دسترسی ندارد!
نه سنگ آهن در ژاپن وجود دارد، نه گاز، نه برق ارزان. هیچ یک.
تمام پارامترهای اولیه برای تولید محصول در تیراژ بالا، در ژاپن موجود نیست. سنگ آهن را باید با «کشتی» (!) از استرالیا حمل (وارد) کنند. مهمترین مولفه انرژی در تولید (یعنی برق) با چالش جدی در ژاپن مواجه است.
برخلاف کشورهای اروپایی یا آمریکا که دسترسی به «برق هسته ای» ممکن است، در ژاپن به دلیل مساله زلزله، توسعه نیروگاه هسته ای یک «ریسک» محسوب می شود و لذا ژاپنی ها حتی در«تولید برق» با محدودیت/ملاحظات بسیار، مواجه بوده/هستند.

#برق و #فولاد دو رکن کلیدی در تولید محصولات صنعتی محسوب می شوند.

تویوتا در شرایطی کمیت را افزایش داد که نه کیفیت را باخته و نه میزانِ «دسترسی» اش به منابع اولیه فرقی کرده است! و این یعنی یک معجزه.

سه– تویوتا و منابع انسانی
جنرال موتورز در سرزمین پهناور آمریکا به انواعِ منابع اولیه دسترسی دارد. حتی از بابتِ دسترسی به «منابع انسانی» (و talent) مدیرانِ جنرال موتورز براحتی به برترین استعدادهای هندی، چینی، ترکیه ای، ایرانی، مصری و... دسترسی دارند در حالی که مدیران تویوتا (عمدتا) فقط با ژن ژاپنی در حال اداره گروه اقتصادی تویوتا هستند.

در اینباکسِ مدیران اداره منابع انسانی جنرال موتورز، روزانه انبوهی ایمیل فارغ التحصیلان دانشگاههای استنفورد، ام.آی.تی، برکلی، میشیگان و... وارد می شود. ایمیلهایی از افرادی با ملیتهای مختلف. در حالی که به سختی (شاید محال) می توان یک "مدیرِ ارشدِ غیر ژاپنی" در تویوتا پیدا کرد.


این چگونه ممکن است؟

برای ذهنهایی که عادت کرده اند همه چیز را در چند پاسخِ سرراست و شسته رُفته تحلیل کنند، نمی توان پاسخی برای این سوال یافت.
پاسخ به این سوال، کوتاه، روشن و خطی نیست. پاسخ به این سوال متضمّن یک شرط است و آن پذیرفتنِ «پیچیدگی» هاست. پاسخ اگر آسان بود، نیسان هم تویوتا می شد. حتی هوندا (که در کمّیت/کیفیت بارها تا نزدیکی تویوتا آمده) هم اینگونه می شد.

گروه تویوتا، یک صندوق سربسته است. مجموعه «ساختارهایی» که شرکت (امپراطوریِ) تویوتا بر مبنای آن بنا شده، اصلا واضح و روشن نیست.
بخشی از پیچیدگیها مبتنی بر روند ثبت اختراعات، تحقیق و توسعه... و اساسا «فن آوری» است. اما بخشی دیگر، مبتنی بر ساختارهای «روابط انسانی» است.

مولوی در بیتی می گوید:
نقشی که بر دل می زند
بر دیده گر پیدا شدی/

هر دست و رو ناشسته ای (!)
چون شیخِ ذالنّون آمدی

کنایه و تعبیر مولانا که می گوید «فردِ دست و رو ناشسته ای که به دنبال "جهش" است» در این بحث مصداق دارد. اگر «نقش» و علت، براحتی پیدا و مشخص بود که «فورد» هم می توانست تویوتا شود.

🔵تویوتا و مساله حقوق و مزایا

یکی از مهمترین مسائل در طراحی ساختارِ سازمانها و بنگاههای بزرگ اقتصادی، «مساله حقوق مدیران» است. مدل ژاپنی کاملا با مدل آمریکایی در این بحث متفاوت است. در یادداشت قبل به این موضوع پرداخته شد که حقوق خانم مری باررا مدیرعامل جنرال موتورز 250 برابر حقوق یک مهندس ساده در همان مجموعه است. و این چیزی است که در مدل ژاپنی (طراحی سازمان) اصلا و ابدا پذیرفتنی نیست.
(مدل آمریکایی اصالت را به مدیر می دهد)

🔴 گفت بر قانونِ خویش

موفقیت تویوتا در بحثِ کمیت و کیفیت، مبتنی بر «طراحی مدلِ سازمانی»(بدون کپی برداری) و لحاظ کردنِ «محدودیت» های ژاپنی است. جلال آل احمد در مقاله ای درباره گاندی می گوید: کسی که از نردبانِ ضعفهای بشری بالا رفت و به رهبری قوم رسید. تویوتا، نه از نردبان ضعف، که از نردبانِ محدودیت بالا رفته است. مدیرانِ ژاپنی، حتی در دل آمریکای رقیب، کارخانه تاسیس کردند وبا شعبۀ تولید کمِری در ایالت کنتاکی توانستند کمَر رقیب را بشکنند.
نه با شعار، بلکه در عمل.


t.iss.one/solseghalam
✍️فولاد مبارکه، فولاد در ژاپن، فولاد در آمریکا یا فولاد در چین؟
(تاملی درباره صنعت فولاد)

🖊محمدرضا اسلامی

🔷 پیش از پرداختن به بحث #فولاد_مبارکه ضروری است که نگاهی داشته باشیم به اینکه اساسا جایگاه ایران در صنعت فولاد دنیا در کجاست؟ و کشور در چه جایگاه جهانی قرار می گیرد؟

🔴 ایران در فولاد کجاست؟ و مبارکه کجاست؟

فولاد، یک محصول اساسی در توسعه کشورها محسوب می شود و هر کشوری برای قرارگیری در مسیر توسعه، نیاز جدی به فولاد در صنایع مختلف و طرحهای زیربنایی دارد.

صنعت فولاد جزء "صنایع مادر" محسوب می شود . امروز در جهان میزان تولید فولادِ یک کشور ارتباط مستقیمی با توسعه داشته و بسیاری از صنایع کشورها وابستگی شدید به فولاد دارند.

انجمن جهانی فولاد در بروسل بلژیک قرار دارد و همه ساله گزارش تولید کشورها را منتشر می کند.
🔷گزارش زیر مربوط به تولیدات سال گذشته است:
(واحد برآورد تولید فولاد، «میلیون تُن در سال» است)

✳️ تولید فولاد در سال 2021:
✔️ایران: 28 میلیون تن
✔️ آمریکا: 85 میلیون تن
✔️ ژاپن: حدود 100 میلیون تن
✔️چین: کمی بیش از 1000 میلیون تن!

نکات گزارش:
▪️یعنی تولید فولاد ژاپن حدودا 4 برابر ایران است و تولید فولاد چین بیش از 10 برابر ژاپن است.
▪️نکته جالب دیگر در این گزارش اینکه تولید فولاد ترکیه حدودا برابر با تولید فولاد آلمان است (40 میلیون تن)
▪️در روزهای پایانی سال ۹۹ فولاد مبارکه به رکورد تولید بیش از ۱۰ میلیون تُن فولاد خام دست یافت.

🔵کمر فولاد را شکستیم
سوال اساسی اینجاست که چطور در ژاپن که نه منابع گاز هست و نه سنگ آهن (!) سالانه 100 میلیون تن فولاد تولید می شود؟ (این لینک) و سوال دیگر اینکه چطور در چین که 10 برابر ژاپن فولاد تولید می شود مسئله تخلفات مالی و اختلاس و... در چنین صنعت عظیمی کنترل می شود؟ چطور گزارشهایی مشابه گزارش اخیر #فولاد_مبارکه منتشر نمی شود؟

صنعت فولاد یک صنعت قدیمی در ایران محسوب می شود و از این لحاظ در کشور غیر صنعتی ایران، این صنعت «ریشه» و بُنیه دارد.

شرکت ملی فولاد ایران در سال ۱۳۳۸ به نام شرکت ملی ذوب آهن ایران تشکیل شد. یعنی یک صنعت 63 ساله.

با کشف و اثبات وجود ذخایر عظیم گاز طبیعی کشور و توسعه روش احیاء مستقیم در دنیا، ایجاد صنایع فولاد به روش احیاء مستقیم مورد توجه قرار گرفت و شرکت ملی صنایع فولاد ایران در سال ۱۳۵۱ با هدف ایجاد واحدهای فولاد سازی به روش احیاء مستقیم تأسیس گردید.

🔵 اینکه انتشار یک گزارش مانند گزارش اخیر، چه ضربه کاری و اساسی به کمر این صنعت وارد می کند نیاز به شرح و بسط ندارد.
در #چین که ده ها واحد تولید فولاد بزرگتر از فولاد مبارکه وجود دارد، قطعا اختلاف دیدگاه در برخی قراردادهای مالی/سیاستهای اداره کارخانه وجود دارد، ولی این اختلاف دیدگاهها و تخلفات از طریق کارشناسی بررسی می شود و ماجرا در «رسانه» و کفِ دست و در موبایلهای افکار عمومی حل نمی شود.

🔵امروز در افکار عمومی چنین نقش بسته که در فولاد مبارکه 92 هزار میلیارد تومان #اختلاس شده است. این تلقی عمومی وحشتناک است. ما با این کار کمرِ یکی از قدیمی ترین صنایع خود را شکستیم. سرمایه اجتماعی و آبروی ده ها مدیر و صدها مهندس ارشد یک شرکت را بردیم. کاری کردیم که یکی از موفقترین واحدهای صنعتی کشور، در افکار عمومی مترادف شود با «اختلاسگاه».

🔴مه آفرید خسروی
حال که بحث فولاد پیش آمده ضروری است که یادی کنیم از کسی که گروه ملی صنعتی فولاد ایران در #خوزستان را خرید و کارش به اعدام کشید.
مساله اساسی در کشور ما این است که میان «ادارۀ دولتی» بنگاههای بزرگ صنعتی یا «واگذاری» آنها به بخش خصوصی «بلاتکلیف» آویزان مانده ایم. ما بخش خصوصیِ قوی مانند ژاپن، آلمان نداریم؛ و وقتی که کارخانه فولاد را واگذار می کنیم حاصلش می شود مه آفرید. وقتی هم که واگذار نمی کنیم حاصلش می شود مبارکه.

نه واگذاری به «بخش خصوصی»(؟) با آن روش صحیح است و نه مفتضح کردنِ یک مجموعه دولتی به این شکل درست است.

اصلِ ماجرا این است: ما بلاتکلیفیم.

آقای طیب نیا راحت می گفت: سازمان دولتی یعنی رانت و... ولی نمی گفت که سازمانِ خصوصیِ واقعی را چطور شکل دهیم که انتهای کارش به مه آفرید ختم نشود؟

🔵برویم و بیاموزیم
مساله این نیست که «تکنولوژیِ تولید فولاد» را بلدیم. مساله اساسی این است که ما نمی دانیم «دیگران» برای ادارۀ بنگاههای بزرگ چه کرده اند؟ ما نه ژاپن را درست می شناسیم و نه چین را. نه حتی آلمان را. با آمریکا هم که قهریم.

ما باید اذعان کنیم به اینکه نیاز داریم بیاموزیم. همیشه به دنبالِ فن آوری بوده ایم، ولی باید برویم و تلمّذ کنیم و ببینیم که در واحد فولاد سومی تومو ژاپن یا در Baowu Group چین (که 11 برابر فولاد مبارکه است) چگونه به تخلفات رسیدگی می شود؟ و چگونه حیثیتِ یک واحد صنعتی عظیم با 300 برگه کاغذ آ-چهار نابود نمی شود؟

t.iss.one/solseghalam
✍️آخرین ماموریت موفق اسپیس اِکس و حیرت!

محمدرضا اسلامی


1️⃣- دیروز و در واپسین روزهای سال (۲۹ دسامبر ۲۰۲۲) شرکت اسپیس اکس با پرتاب موشک فالکون ۹ ، پنجاه و چهار ماهواره استارلینک را در مدار زمین قرار داد. این شصتمین (۶۰امین) ماموریت موفق این شرکت در سال جاری میلادی است!

برای علاقمندان به مباحث مدیریت و تکنولوژی، این رویداد باعث تعجب است. به تعبیر مولوی:
حیرت اندر حیرت آمد این قصص/
بیهُشیِ خاصگان اندر اخصّ


نکات حائز اهمیت در مورد این اتفاق شامل این مباحث است:
✔️تنها در بازه زمانیِ محدودِ «یک سال» ۶۰ ماموریتِ موفق هوا-فضا انجام شده است.
✔️این تعداد عملیات موفق توسط #دولت و بخش دولتی صورت «نگرفته»؛ بلکه این حجم از کار فناورانه توسط «بخش خصوصیِ محض» صورت گرفته است.

2️⃣- بخش خصوصی و این قدر کارآمد؟

برای پاسخ به این سوال و توجه به آن ضروری است به چند نکته توجه شود:

اینکه شرکت اسپیس اکس توانسته در طول سال ۲۰۲۲ این تعداد ماموریت موفق داشته باشد و تا کنون ۳۰۰۰ ماهواره را در مدار زمین قرار دهد، قسمتِ تعجب آور ماجرا نیست؛ بلکه قسمت حیرت آورِ ماجرا این میزان «تفویض امور» در سیستم مدیریت ایلان ماسک است.
از دیروز که مطلبی درباره ایلان ماسک و مدودف (روسیه) نوشتم تا به امروز شمارش کردم ماسک بیش از ۷۰ مورد توئیت داشته است. یعنی طرف رسما از نظر ذهنی اینقدر آزاد است که نشسته پای توئیت بازی و (همزمان با مدیریت توئیتر) بسیار دشوار/مستبعد است که او بتواند به کار دیگری هم برسد؛ در چنین شرایطی، همزمان تسلا دارد با آن کیفیت کار می کند (و فروش دایم دارد)، و شرکت اسپیس اکس نیز دارد شصتمین ماموریت را (آنهم روز ۲۹ دسامبر! یعنی مشابه آخر اسفندماه) انجام می دهد.

واقعا حیرت آور است که ایلان ماسک چه تعداد نیروی متخصص و مدیر قابل اعتماد را توانسته در این چند سال پیدا کند؟ چه جور تیمی ساخته که کارهایی در این حد تخصصی را تفویض کرده و حالا خودش نشسته مشغول به توئیت بازی شده؟

ماجرا بیش از آنکه به فناوری مرتبط باشد، به نحوه مدیریت #منابع_انسانی باز می گردد. ماجرا بیش از آنکه به هوشِ فردی ایلان ماسک مرتبط باشد، به #ساختار و شبکه ی افرادِ باهوشی که استخدام کرده، مرتبط است.

3️⃣- با یکی از همکاران ژاپنی صحبت می کردم. می گفت برای ما ژاپنیها «مدیریت هلدینگ» کاملا مفهومی آشناست. ما در ژاپن سالهاست که هلدینگهای Multi-core را داشته ایم و برای مثال، به هولدینگ سومی تومو (Sumitomo) اشاره می کرد. می گفت گروه سومی تومو در ژاپن سالهاست که #بانکداری می کند، تولید صنایع #فولاد دارد، تولیدات مواد شیمیایی و دارو دارد، صنعت #چوب و کاغذ دارد، صنایع #شیشه دارد و… با این وجود برای ما این نحوه از مدیریت در مجموعه های ایلان ماسک (و سرعت رشد) محل تعجب است. در هلدینگ ژاپنی راس هرم، مدیریت واحد است ولی عرصه های مختلفی از تولید، توسط سایر مدیران کارآمد هدایت می شود. با این وجود، این میزان از استقلال امور در دیسیپلین های مختلف کارهایِ ماسک حیرت آور است. اساسا ما در مدیریت ژاپنی به #جزییات بها می دهیم و لذا این برایمان سوال است که چطور یک مجموعه مدیریتی می تواند همزمان در عرصه هوا-فضا ۳۰۰۰ ماهواره در مدار زمین قرار دهد، ۱۰۰هزار خودروی برقی تسلا تولید کند و همزمان راسِ هرمِ مدیریت درگیر ماجرایی مثل مدیریتِ توئیتر شده باشد؟!

4️⃣- ایلان ماسک رسما تمام مرزها و تعاریف کلاسیک در مدیریت و نوآوری رو جابجا کرده است. اشتباهِ راهبردی در این بحث این است که
بر نبوغ فردی ایلان ماسک متمرکز شویم بلکه مساله اصلی این است که متوجه باشیم که منابع انسانیِ کیفی و تحصیلکرده/باتجربه در دنیای امروز به قدری در دسترس است که بخش خصوصی می تواند تا به این حد از تعالی دست اندازی کند.

5️⃣- نکته آخر در این بحث، جایگاه دولت است. برای اینکه ساختار دولتی بپذیرد که بخش خصوصی به چنین سطحی از رشد برسد، نیاز به افق فکری گسترده و درک روشنی از کارآفرینی و خلاقیت است. در یک نگاه امنیتی (مشابه نگاه روسها)، فردی که هم در آسمان/فضا جایگاه دارد هم در جاده ها خودروی لوکس فروخته و هم بر صفحه موبایلهای مردم جایگاه مهمی دارد (توئیتر)، این فرد می تواند خطرناکترین موجود برای امنیت ملی باشد. اما وقتی که نگاه دولتی به این مساله صرفا «از منظر امنیتی» نمی پردازد، اجازه ی چنین رشدی را می دهد.

⭕️ در واپسین ساعات ۲۰۲۲ قرار داریم و ایلان ماسک با هر توئیتی که می زند بخشی از رفتارهایِ بعضا زننده اش در حوزه شخصیت فردی اش هویدا می شود، اما همزمان او در عرصه ی فناوری و کارآفرینی نقطه درخشان سال ۲۰۲۲ میلادی محسوب می شود.
نقطه ای فراتر از رویا.


🌐t.iss.one/solseghalam
️️اینستاگرام - توئیتر - لینکدین