مدیران محیط سنج و محیط سنجی مدیران
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ چالشی ترین موضوعی که می تواند برای سازمان ها هم فرصت باشد و هم تهدید، برخورداری و یا عدم برخورداری سازمان از مدیرانی با تفکرات و دانش استراتژیک در سازمان ها است؛
🔸 مدیران عالی در سازمان ها برای تحلیل، تجزیه، ترکیب و جمع بندی مسائل اصلی و راهبردهای سازمانی نیاز جدی به داشتن چهار مهارت ذیل الذکر به صورت نهادینه و درونی شده در وجودشان می باشند.:
۱. مهارت ادراکی
به معنی داشتن تصویری علمی و دقیق از موضوعات و مسائل استراتژیک سازمان در زمان حال و آینده ( توانایی تشخیص پیچدگی کار یا مساله)
۲. مهارت طراحی
به معنی قابلیت و ظرفیت در شناسایی و کشف مسائل راهبردی سازمان و دور نگهداشتن سازمان از حاشیه های کم ثمر و بعضاً پر هزینه ( مساله سازمان چیست ؟ راه حل های مناسب و کارآمد برای گشودن گره های سازمانی کدام است؟)
۳. مهارت انسانی
به معنی داشتن دانایی و توانایی در ایجاد ارتباطی اعتمادزا، اعتماد ساز، نافذ و موثر با ذی نفعان درون و برون سازمانی؛ بویژه ارتباط علمی کارآمد مدیران عالی سازمان ها با کارکنان سازمان ( یعنی درک و برداشت محیطی از وضعیت و شرایط روحی، روانی، عاطفی، جسمی، معنوی، اجتماعی و مهم تر از همه خانواده کارکنان از سوی مدیران عالی سازمان و پرهیز از یک جانبه نگر)
۴. مهارت فنی
به معنی داشتن تصویر و شناخت علمی از مسائل ریز تخصصی سازمان ( به گونه ای که قادر باشد با کارکنان سازمان در موضوعات مختلف به گفت و گو ریز تخصصی بپردازد و در انتقال و درک نظرات آنان و گره گشایی از مسایل فنی پیشگام باشد.)
🔻 حال با این مقدمه نسبتاً طولانی، اگر مدیری چه به لحاظ دانشی و چه به لحاظ نگرشی و مهارتی از قابلیت های عنوان شده برخوردار نبود؛ قطعاً از کارنامه مدیریتی اثربخشی در دوران مدیریتی برخوردار نخواهد بود! و بعضاً حتی سازمان را تا مرز فروپاشی و ورشکستگی پیش خواهد برد!
⭕️ عموم نظریه پردازان دارای رویکرد موافق با #تفکر_استراتژیک در سازمان ها معتقدند که مدیران عالی در سازمان ها به منزله #دیده_بانانی هستند که قادرند دورنمای بیست الی سی سال آینده سازمان را تصویر سازی کنند!
🔸 این جنس از مدیران محیط های داخل و خارج سازمان را خوب می شناسند؛ و به عنوان شکارچیان ماهر و کارآمد فرصت ها را به نفع سازمان شکار کرده و قادرند از دل تهدیدهای سازمان فرصت های متعدد و متنوعی را برای سازمان خلق کنند!
⭕️ مدیران عالی برخی سازمان ها ضمن آنکه استقبال و تلاشی برای شناخت مسائل و کشف راه حل ها نمی کنند؛ بلکه گاهاً دوست دارند برای آنکه چالش و مخاطره ای برای پایدار شدن طول دوره آنان پیش نیاید؛ از مواجه یافتن با مسائل چالشی گریزان هستند؛
⭕️ از ویژگی های رهبران سازمانی بهره ور و کارآمد بها دادن مدیران عالی در نظر و عمل و اقدام به مقوله #منابع_انسانی است.
این جنس از مدیران عالی نجات سازمان های خود را در داشتن نیروی انسانی با انگیزه، مسئولیت پذیر، ماهر و نوآور می دانند و لذا خود را در مدیریت منابع انسانی متمرکز می کنند!
🔸 مدیران عالی برای مدیریت منابع انسانی انتظارت و توقعاتی روشن و شفافی را تعریف کرده تا سازمان، در افق زمانی بلند مدت، با کمترین هزینه، حداکثر کارایی را از کارکنان برای حرکت در راستای اهداف استراتژیک سازمان، کسب نماید.
🔸 مدیران عالی نقش مدیر منابع انسانی و واحد منابع انسانی را در سازمان هابه عنوان #نمایندهی اعضای سازمان به رسمیت می شناسند.
🔸متاسفانه برخی سازمانها، واحد مدیریت منابع انسانی را در #حد واحد تدارکات منابع انسانی تنزل میدهند و تمایلی به درگیر کردن این واحد در تصمیم های استراتژیک سازمان نمی دهند. طبیعی است که با این نگاه، بحث توسعه منابع انسانی هم جایگاهی نخواهد داشت.
🔸بنابر این اگر مدیران عالی در مقام حرف و عمل معتقد باشند که کانون تعالی و توسعه سازمان ها تنها و تنها نیروی انسانی می باشد؛ آنگاه به نیروی انسانی نگرشی #بلند_مدت دارند؛ و این به معنای تغییر نگرش از فضای #مکانیکی به فضای #انسانی در سازمان است!!!
⭕️ نکات و جمع بندی از تجارب شخصی
🔸 #ما_گشتیم_نبود لطفاً به زحمت نیافتید!!
🔸#نگاه_ابزاری مدیران عالی به نیروی انسانی
🔸#ضعف در نگاه سرمایه ای به نیروی انسانی
🔸#تضعیف تعلق سازمانی کارکنان با نادیده گرفتن پاداش و تشویق برای خدمات نیروی انسانی
🔸#مشارکت ندادن کارکنان در خلق آرمان های سازمانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ چالشی ترین موضوعی که می تواند برای سازمان ها هم فرصت باشد و هم تهدید، برخورداری و یا عدم برخورداری سازمان از مدیرانی با تفکرات و دانش استراتژیک در سازمان ها است؛
🔸 مدیران عالی در سازمان ها برای تحلیل، تجزیه، ترکیب و جمع بندی مسائل اصلی و راهبردهای سازمانی نیاز جدی به داشتن چهار مهارت ذیل الذکر به صورت نهادینه و درونی شده در وجودشان می باشند.:
۱. مهارت ادراکی
به معنی داشتن تصویری علمی و دقیق از موضوعات و مسائل استراتژیک سازمان در زمان حال و آینده ( توانایی تشخیص پیچدگی کار یا مساله)
۲. مهارت طراحی
به معنی قابلیت و ظرفیت در شناسایی و کشف مسائل راهبردی سازمان و دور نگهداشتن سازمان از حاشیه های کم ثمر و بعضاً پر هزینه ( مساله سازمان چیست ؟ راه حل های مناسب و کارآمد برای گشودن گره های سازمانی کدام است؟)
۳. مهارت انسانی
به معنی داشتن دانایی و توانایی در ایجاد ارتباطی اعتمادزا، اعتماد ساز، نافذ و موثر با ذی نفعان درون و برون سازمانی؛ بویژه ارتباط علمی کارآمد مدیران عالی سازمان ها با کارکنان سازمان ( یعنی درک و برداشت محیطی از وضعیت و شرایط روحی، روانی، عاطفی، جسمی، معنوی، اجتماعی و مهم تر از همه خانواده کارکنان از سوی مدیران عالی سازمان و پرهیز از یک جانبه نگر)
۴. مهارت فنی
به معنی داشتن تصویر و شناخت علمی از مسائل ریز تخصصی سازمان ( به گونه ای که قادر باشد با کارکنان سازمان در موضوعات مختلف به گفت و گو ریز تخصصی بپردازد و در انتقال و درک نظرات آنان و گره گشایی از مسایل فنی پیشگام باشد.)
🔻 حال با این مقدمه نسبتاً طولانی، اگر مدیری چه به لحاظ دانشی و چه به لحاظ نگرشی و مهارتی از قابلیت های عنوان شده برخوردار نبود؛ قطعاً از کارنامه مدیریتی اثربخشی در دوران مدیریتی برخوردار نخواهد بود! و بعضاً حتی سازمان را تا مرز فروپاشی و ورشکستگی پیش خواهد برد!
⭕️ عموم نظریه پردازان دارای رویکرد موافق با #تفکر_استراتژیک در سازمان ها معتقدند که مدیران عالی در سازمان ها به منزله #دیده_بانانی هستند که قادرند دورنمای بیست الی سی سال آینده سازمان را تصویر سازی کنند!
🔸 این جنس از مدیران محیط های داخل و خارج سازمان را خوب می شناسند؛ و به عنوان شکارچیان ماهر و کارآمد فرصت ها را به نفع سازمان شکار کرده و قادرند از دل تهدیدهای سازمان فرصت های متعدد و متنوعی را برای سازمان خلق کنند!
⭕️ مدیران عالی برخی سازمان ها ضمن آنکه استقبال و تلاشی برای شناخت مسائل و کشف راه حل ها نمی کنند؛ بلکه گاهاً دوست دارند برای آنکه چالش و مخاطره ای برای پایدار شدن طول دوره آنان پیش نیاید؛ از مواجه یافتن با مسائل چالشی گریزان هستند؛
⭕️ از ویژگی های رهبران سازمانی بهره ور و کارآمد بها دادن مدیران عالی در نظر و عمل و اقدام به مقوله #منابع_انسانی است.
این جنس از مدیران عالی نجات سازمان های خود را در داشتن نیروی انسانی با انگیزه، مسئولیت پذیر، ماهر و نوآور می دانند و لذا خود را در مدیریت منابع انسانی متمرکز می کنند!
🔸 مدیران عالی برای مدیریت منابع انسانی انتظارت و توقعاتی روشن و شفافی را تعریف کرده تا سازمان، در افق زمانی بلند مدت، با کمترین هزینه، حداکثر کارایی را از کارکنان برای حرکت در راستای اهداف استراتژیک سازمان، کسب نماید.
🔸 مدیران عالی نقش مدیر منابع انسانی و واحد منابع انسانی را در سازمان هابه عنوان #نمایندهی اعضای سازمان به رسمیت می شناسند.
🔸متاسفانه برخی سازمانها، واحد مدیریت منابع انسانی را در #حد واحد تدارکات منابع انسانی تنزل میدهند و تمایلی به درگیر کردن این واحد در تصمیم های استراتژیک سازمان نمی دهند. طبیعی است که با این نگاه، بحث توسعه منابع انسانی هم جایگاهی نخواهد داشت.
🔸بنابر این اگر مدیران عالی در مقام حرف و عمل معتقد باشند که کانون تعالی و توسعه سازمان ها تنها و تنها نیروی انسانی می باشد؛ آنگاه به نیروی انسانی نگرشی #بلند_مدت دارند؛ و این به معنای تغییر نگرش از فضای #مکانیکی به فضای #انسانی در سازمان است!!!
⭕️ نکات و جمع بندی از تجارب شخصی
🔸 #ما_گشتیم_نبود لطفاً به زحمت نیافتید!!
🔸#نگاه_ابزاری مدیران عالی به نیروی انسانی
🔸#ضعف در نگاه سرمایه ای به نیروی انسانی
🔸#تضعیف تعلق سازمانی کارکنان با نادیده گرفتن پاداش و تشویق برای خدمات نیروی انسانی
🔸#مشارکت ندادن کارکنان در خلق آرمان های سازمانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ توسعه یک #فرایند #مکانیکی از گسترش #سرمایه نیست!
✍یادداشتی از مرحوم دکتر حسین عظیمی
🔸 فرآیند توسعه ایران با این مشکل اصلی مواجه است که هنوز #نیروی_بالنده توسعه را نیافته و تا موقعی که این نیروی بالنده یافت نشود، توسعه اتفاق نخواهد افتاد.
🔸 در این شرایط فرق نمیکند که بخش نفت داشته باشیم یا نه!
تولید و فروش نفت زیاد باشد یا کم!
در این وضعیت هر چه نفت بیش تری بفروشیم، درخت های بیش تر و بزرگ تری به صورت مکانیکی و شبیهسازی درست خواهیم کرد،
ولی هیچ وقت صاحب یک درخت واقعی نخواهیم بود...
🔸 جامعه ما در فرآیند تحول تاریخی معاصر به توسعه به مثابه یک فرایند #مکانیکی نگاه کرده و لذا به دنبال ایجاد کارخانه، راه، مدرسه، دانشگاه، پارلمان و ... بوده و فکر کرده که این ها توسعه است.
حال میبیند که اینها توسعه نیستند و کشور به رغم وجود همه این ظواهر هنوز توسعه نیافته است.
🔻🔻 مثلاً ما به یک معنی صاحب صنعت یعنی کارخانه شده ایم، ولی جامعه ای صنعتی نشده ایم.»
🔸 "مشکل توسعه ایران در کمبود سرمایه به شکلی که بحث می کنند و نیز در کمبود منابع نیست.، مشکل ما در مسایل جهان ( به شکل عمده ) نیست؛ ضمن این که در حل مسایل جهان بسیار مشکل داریم.
مشکل اساسی و اولیه ما روی #فکر و #اندیشه و #دانش و #دانایی ملی است؛
🔸 نهادها و سازمان های ما هستند؛ نظریه ها ، مکاتب توسعه ای و پندارهای غلطی است که داریم.
اگر بشود نوعی سازماندهی کرد که بتوان براساس آن یک #برنامه_کوتاه_مدت حل و فصل بحران تعریف کرد که بحران اقتصادی به بحران اجتماعی و سیاسی تبدیل نشود و چند مسأله اساسی در آن دیده شود و درکنارش برنامه #هسته_های خط دهنده توسعه تعریف و #نهاد_سازی آغاز شود؛ به سرعت می توانیم تولید سرانه را رشد بدهیم و از طریق این رشد بسیاری از مشکلات خود را حل کنیم."
⭕️ ملاحظه:
🔸مرحوم دکتر عظیمی از کسانی بودند که در شکل گیری #تفکر_استراتژیک در سازمان برنامه زحمات زیادی را متقبل شدند؛ روحشان شاد و خدماتشان ماندگار
🔸 مشکل اصلی توسعه در ایران برداشت ناقص و تک بعدی سیاستگذاران و مدیران تصمیم گیر در کانون های سیاستگذاری منجمله سازمان برنامه در دولت و مجلس شورای اسلامی است!
🔸 توسعه دارای چهار بخش است؛ و مرکزیت توسعه انسان است؛
معنی سخن آن است که ما همزمان با رشد و گسترش بخش های چهارگانه توسعه می بایست طراحی برای تعالی و بالنده شدن آحاد جامعه داشت؛ و در طول سال هایی که شعار توسعه داده شود ، مقوله توانمند شدن انسان ها مغفول مانده و به این مساله اهمیت لازم داده نمی شود.
🔸توجه بیش از حد به یک بخش موجب نامتوازن شدن شکل و قواره ناهماهنگ توسعه می شود؛
مانند اندام واره و پیکره انسانی خواهد بود که دارای دست های بلند؛ پاهای کوتاه؛ و عجیب الخلقه پدید آمده. و تناسبی میان چهاربخش[ سیاسی، فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی] نمی باشد!
🔸 به نظر نگارنده از دلایل اصلی و جدی این وضعیت آن است که اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رفتار برنامه ای ندارند؛ و در تهیه برنامه سراغ #مدل و #الگو نمی روند! و نگاهشان بع برنامه در حد توزیع منابع به صورت سالیانه و آن هم با لابی و چانه زنی و نه با رویکرد کار کارشناسی و مبتنی بر یک معیار مشخص و قطعی شده انجام نمی گیرد!
🔸 دومین مساله در کمیسیون برنامه مجلس عموم اعضای کمیسیون از دانش نظری و نگرشی که آن ها در طراز یک صاحب نظر مطرح سازد؛ نبوده و عمق دانش توسعه آن ها در حد مطالعات روزنامه ای و بسیار اندک است؛ لذا آنها بر اساس تجارب عضویت در این کمیسیون و داشتن تجربه تکنیکی در "تنظیم ردیف و سرجمع اعتبارات " که از نزدیک هفت دهه قبل با مختصر اصلاحاتی ادامه می دهند؛ می باشند!
🔸 از دستاوردهای کمیسیون بودجه مجلس جناب آقای نوبخت است ؛
ایشان به لحاظ #بورکراسی توانایی فوق العاده ای دارند؛ و در اداره سازمان برنامه در هفت سال گذشته موفق ظاهر شده اند؛ اما ایشان به لحاظ نظری، مفهومی و نگرشی در این سال ها نتوانسته است،
برای مثال آقای نوبخت در براورده کردن مطالبه نظام از ایشان در مورد #اقتصاد_مقاومتی نتوانسته با هدایت و راهبری مدل دهی کرده و در هشت سال گذشته آن ها را به سرانجام برسانند!
🔸 برای رسیدن به مدل و الگوی کاربردی برای توسعه کشور سازگار با فرهنگ، بایستی در آغاز مسیر آموزش مستمر و فارغ از #مدرک_گرایی و با #رویکرد_توانمندسازی و #دانش_محوری محقق کرد/د.ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍یادداشتی از مرحوم دکتر حسین عظیمی
🔸 فرآیند توسعه ایران با این مشکل اصلی مواجه است که هنوز #نیروی_بالنده توسعه را نیافته و تا موقعی که این نیروی بالنده یافت نشود، توسعه اتفاق نخواهد افتاد.
🔸 در این شرایط فرق نمیکند که بخش نفت داشته باشیم یا نه!
تولید و فروش نفت زیاد باشد یا کم!
در این وضعیت هر چه نفت بیش تری بفروشیم، درخت های بیش تر و بزرگ تری به صورت مکانیکی و شبیهسازی درست خواهیم کرد،
ولی هیچ وقت صاحب یک درخت واقعی نخواهیم بود...
🔸 جامعه ما در فرآیند تحول تاریخی معاصر به توسعه به مثابه یک فرایند #مکانیکی نگاه کرده و لذا به دنبال ایجاد کارخانه، راه، مدرسه، دانشگاه، پارلمان و ... بوده و فکر کرده که این ها توسعه است.
حال میبیند که اینها توسعه نیستند و کشور به رغم وجود همه این ظواهر هنوز توسعه نیافته است.
🔻🔻 مثلاً ما به یک معنی صاحب صنعت یعنی کارخانه شده ایم، ولی جامعه ای صنعتی نشده ایم.»
🔸 "مشکل توسعه ایران در کمبود سرمایه به شکلی که بحث می کنند و نیز در کمبود منابع نیست.، مشکل ما در مسایل جهان ( به شکل عمده ) نیست؛ ضمن این که در حل مسایل جهان بسیار مشکل داریم.
مشکل اساسی و اولیه ما روی #فکر و #اندیشه و #دانش و #دانایی ملی است؛
🔸 نهادها و سازمان های ما هستند؛ نظریه ها ، مکاتب توسعه ای و پندارهای غلطی است که داریم.
اگر بشود نوعی سازماندهی کرد که بتوان براساس آن یک #برنامه_کوتاه_مدت حل و فصل بحران تعریف کرد که بحران اقتصادی به بحران اجتماعی و سیاسی تبدیل نشود و چند مسأله اساسی در آن دیده شود و درکنارش برنامه #هسته_های خط دهنده توسعه تعریف و #نهاد_سازی آغاز شود؛ به سرعت می توانیم تولید سرانه را رشد بدهیم و از طریق این رشد بسیاری از مشکلات خود را حل کنیم."
⭕️ ملاحظه:
🔸مرحوم دکتر عظیمی از کسانی بودند که در شکل گیری #تفکر_استراتژیک در سازمان برنامه زحمات زیادی را متقبل شدند؛ روحشان شاد و خدماتشان ماندگار
🔸 مشکل اصلی توسعه در ایران برداشت ناقص و تک بعدی سیاستگذاران و مدیران تصمیم گیر در کانون های سیاستگذاری منجمله سازمان برنامه در دولت و مجلس شورای اسلامی است!
🔸 توسعه دارای چهار بخش است؛ و مرکزیت توسعه انسان است؛
معنی سخن آن است که ما همزمان با رشد و گسترش بخش های چهارگانه توسعه می بایست طراحی برای تعالی و بالنده شدن آحاد جامعه داشت؛ و در طول سال هایی که شعار توسعه داده شود ، مقوله توانمند شدن انسان ها مغفول مانده و به این مساله اهمیت لازم داده نمی شود.
🔸توجه بیش از حد به یک بخش موجب نامتوازن شدن شکل و قواره ناهماهنگ توسعه می شود؛
مانند اندام واره و پیکره انسانی خواهد بود که دارای دست های بلند؛ پاهای کوتاه؛ و عجیب الخلقه پدید آمده. و تناسبی میان چهاربخش[ سیاسی، فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی] نمی باشد!
🔸 به نظر نگارنده از دلایل اصلی و جدی این وضعیت آن است که اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رفتار برنامه ای ندارند؛ و در تهیه برنامه سراغ #مدل و #الگو نمی روند! و نگاهشان بع برنامه در حد توزیع منابع به صورت سالیانه و آن هم با لابی و چانه زنی و نه با رویکرد کار کارشناسی و مبتنی بر یک معیار مشخص و قطعی شده انجام نمی گیرد!
🔸 دومین مساله در کمیسیون برنامه مجلس عموم اعضای کمیسیون از دانش نظری و نگرشی که آن ها در طراز یک صاحب نظر مطرح سازد؛ نبوده و عمق دانش توسعه آن ها در حد مطالعات روزنامه ای و بسیار اندک است؛ لذا آنها بر اساس تجارب عضویت در این کمیسیون و داشتن تجربه تکنیکی در "تنظیم ردیف و سرجمع اعتبارات " که از نزدیک هفت دهه قبل با مختصر اصلاحاتی ادامه می دهند؛ می باشند!
🔸 از دستاوردهای کمیسیون بودجه مجلس جناب آقای نوبخت است ؛
ایشان به لحاظ #بورکراسی توانایی فوق العاده ای دارند؛ و در اداره سازمان برنامه در هفت سال گذشته موفق ظاهر شده اند؛ اما ایشان به لحاظ نظری، مفهومی و نگرشی در این سال ها نتوانسته است،
برای مثال آقای نوبخت در براورده کردن مطالبه نظام از ایشان در مورد #اقتصاد_مقاومتی نتوانسته با هدایت و راهبری مدل دهی کرده و در هشت سال گذشته آن ها را به سرانجام برسانند!
🔸 برای رسیدن به مدل و الگوی کاربردی برای توسعه کشور سازگار با فرهنگ، بایستی در آغاز مسیر آموزش مستمر و فارغ از #مدرک_گرایی و با #رویکرد_توانمندسازی و #دانش_محوری محقق کرد/د.ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani