👈 #اخلاق و #سیاست در #اندیشه_سیاسی میرزا علی #ثقة_الاسلام تبریزی
🔸
به بهانه ۱۰ دی سالروز شهادت میرزا و هشت مجاهد تبریزی
🔸
#میرزا_علی_ثقة_الاسلام ، روحانی طرفدار #مشروطه و منتقد زیاده خواهی مشروطه طلبان ، از مشایخ #شیخیه در #تبریز بود که رهبری این فرقه را در دوران مشروطه در تبریز و توابع آن به عهده داشت. #اندیشه_سیاسی او در میانه سنت و تجدد جای گرفته ، در عین دفاع از مشروطه و دقت در بنیاد های اجتماعی–سیاسی ، نقدهای جدی بر رفتار سیاسی و اجتماعی مشروطه خواهان را شامل می شود. وی "فتور ممالک اسلامیه" را ناشی از "عدم اتحاد پولتیک سلاطین و استبداد و اصرار ایشان در منافع شخصیه" میداند و از همین رهگذر به نقد و رد استبداد میپردازد و اساس مشروطه را "منع اراده شاهانه و لزوم شورا" برمی شمرد. از دیگر سوی میرزا علی ثقة الاسلام " رنگ عوض کردن و #مشروطه_طلب_ظاهری شدن" را "لطمه بر مشروطه" می داند و انحراف مشروطه توسط"ریاست طلبان در دست دگنک و در تن کپنک" را پیش بینی می کند که "شاید برسد روزی که اسمی از آن بماند و همان #استبداد هزار ساله در شکل اولیه خود ادامه یابد" و "دولت به زور ملت و هوای نفس عده ای قانونی مرتب کرده در میان مردم خواهد گذاشت".
#اخلاق_سیاسی ثقة الاسلام منبعث از "#شریعت_اسلامیه" و "#ایرانیت"بوده ، مقصد "پولتیک " مورد نظرش "#شوکت_اسلامیت_و_ایرانیت" است. او ضمن بیان صفات"علم، تقوا، عدالت" به عنوان شروط "احکام ریاست" که علاوه بر "عقل و شرع"اند ، عدم بیان "شرافت نسب و تمول و سایر مزایا" در کنار این شروط را گوشزد و موافقت اسلام با احکام مترقی روزگار خود را متذکر می شود "دین حنیف اسلام ابدا ممانعتی از ترقی ندارد بلکه بذاته باعث و داعی بر ترقی و حاکم بر آن است". او با بیان صفات "بیگانه ستیزی" و "هزار و سیصد سال تربیت و تهذیب ایرانیان" از عقب ماندگی ایران - و نیز جهان اسلام - می نالد و "#خواب_خرگوشی" مسلمین را دوری از "#قرآن عظیم الشأن" می داند که "کلادستون وزیر انگلستان" در ازمیان برداشتن آن سخن گفته و آن را "در پارلمنت به دست گرفته" است.
در حوزه اقتصاد و اجتماع ، او از "#زهد_واجب" سخن می گوید و" امتعه وارده از خارجه به ایران" را بر دو قسم "#ضرورت " و "#تزیین " طبقه بندی می کند و ضمن بیان این که "ما ایرانیان ثروت طبیعی داریم" طرق حصول "ثروت اضافی" را برای انکشاف ایران و ایرانی بر می شمارد.
در نگاهی کلی اخلاق سیاسی میرزا علی ثقة الاسلام بر دو عنصر "عدم ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی" و "صداقت در رفتار سیاسی" استوار است.
ثقة الاشلام #نگاه_عرفی به کلیت سیاست دارد و به شکلی غیر مستقیم اجازه "حجج اسلام" به سلاطین را نیز نقد می کند، اما او سیاستی را اخلاقی می داند که به "استبداد فردی و جمعی " منتهی نشود. او آن سیاست جمعی را که "گوشه گیر آواز خوانی مستبدان مملکت" است و در آن "رأی شاهانه مقدم بر رأی تمامی اهل مشورت" ، به نقد می گیرد و میان دو مقام " تصور" و " به فعلیت در آوردن" فرق می گذارد و ضمن طرفداری جدی از حق رأی باسوادان ، آرائ مأخوذه از"دهات" را "به زور ملّاک و تلقین آنها" می داند و نخستین گام خروج از آن را "تقویت ضعفا" می داند تا در سایه "تحصیل ثروت و علوم نافعه در معاش و علم پولتیک و علم سد باب احتیاج به خارجه" و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی" به زور شریعت طاهره"راه بر "وحدت پولتیک مسلمین" باز شود.
میرزا علی ثقة الاسلام در دفاع از تمامیت ارضی ایران در روز عاشورای 1330 قمری به دستور قونسول روسیه تزاری در تبریز به دار آویخته شد .
🔸
* عبارات داخل #گیومه ، عین #عبارات_میرزا است.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ دی ۹۰
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/61ty_img_20181230_234231_634.jpg
https://imgurl.ir/
🔸
به بهانه ۱۰ دی سالروز شهادت میرزا و هشت مجاهد تبریزی
🔸
#میرزا_علی_ثقة_الاسلام ، روحانی طرفدار #مشروطه و منتقد زیاده خواهی مشروطه طلبان ، از مشایخ #شیخیه در #تبریز بود که رهبری این فرقه را در دوران مشروطه در تبریز و توابع آن به عهده داشت. #اندیشه_سیاسی او در میانه سنت و تجدد جای گرفته ، در عین دفاع از مشروطه و دقت در بنیاد های اجتماعی–سیاسی ، نقدهای جدی بر رفتار سیاسی و اجتماعی مشروطه خواهان را شامل می شود. وی "فتور ممالک اسلامیه" را ناشی از "عدم اتحاد پولتیک سلاطین و استبداد و اصرار ایشان در منافع شخصیه" میداند و از همین رهگذر به نقد و رد استبداد میپردازد و اساس مشروطه را "منع اراده شاهانه و لزوم شورا" برمی شمرد. از دیگر سوی میرزا علی ثقة الاسلام " رنگ عوض کردن و #مشروطه_طلب_ظاهری شدن" را "لطمه بر مشروطه" می داند و انحراف مشروطه توسط"ریاست طلبان در دست دگنک و در تن کپنک" را پیش بینی می کند که "شاید برسد روزی که اسمی از آن بماند و همان #استبداد هزار ساله در شکل اولیه خود ادامه یابد" و "دولت به زور ملت و هوای نفس عده ای قانونی مرتب کرده در میان مردم خواهد گذاشت".
#اخلاق_سیاسی ثقة الاسلام منبعث از "#شریعت_اسلامیه" و "#ایرانیت"بوده ، مقصد "پولتیک " مورد نظرش "#شوکت_اسلامیت_و_ایرانیت" است. او ضمن بیان صفات"علم، تقوا، عدالت" به عنوان شروط "احکام ریاست" که علاوه بر "عقل و شرع"اند ، عدم بیان "شرافت نسب و تمول و سایر مزایا" در کنار این شروط را گوشزد و موافقت اسلام با احکام مترقی روزگار خود را متذکر می شود "دین حنیف اسلام ابدا ممانعتی از ترقی ندارد بلکه بذاته باعث و داعی بر ترقی و حاکم بر آن است". او با بیان صفات "بیگانه ستیزی" و "هزار و سیصد سال تربیت و تهذیب ایرانیان" از عقب ماندگی ایران - و نیز جهان اسلام - می نالد و "#خواب_خرگوشی" مسلمین را دوری از "#قرآن عظیم الشأن" می داند که "کلادستون وزیر انگلستان" در ازمیان برداشتن آن سخن گفته و آن را "در پارلمنت به دست گرفته" است.
در حوزه اقتصاد و اجتماع ، او از "#زهد_واجب" سخن می گوید و" امتعه وارده از خارجه به ایران" را بر دو قسم "#ضرورت " و "#تزیین " طبقه بندی می کند و ضمن بیان این که "ما ایرانیان ثروت طبیعی داریم" طرق حصول "ثروت اضافی" را برای انکشاف ایران و ایرانی بر می شمارد.
در نگاهی کلی اخلاق سیاسی میرزا علی ثقة الاسلام بر دو عنصر "عدم ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی" و "صداقت در رفتار سیاسی" استوار است.
ثقة الاشلام #نگاه_عرفی به کلیت سیاست دارد و به شکلی غیر مستقیم اجازه "حجج اسلام" به سلاطین را نیز نقد می کند، اما او سیاستی را اخلاقی می داند که به "استبداد فردی و جمعی " منتهی نشود. او آن سیاست جمعی را که "گوشه گیر آواز خوانی مستبدان مملکت" است و در آن "رأی شاهانه مقدم بر رأی تمامی اهل مشورت" ، به نقد می گیرد و میان دو مقام " تصور" و " به فعلیت در آوردن" فرق می گذارد و ضمن طرفداری جدی از حق رأی باسوادان ، آرائ مأخوذه از"دهات" را "به زور ملّاک و تلقین آنها" می داند و نخستین گام خروج از آن را "تقویت ضعفا" می داند تا در سایه "تحصیل ثروت و علوم نافعه در معاش و علم پولتیک و علم سد باب احتیاج به خارجه" و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی" به زور شریعت طاهره"راه بر "وحدت پولتیک مسلمین" باز شود.
میرزا علی ثقة الاسلام در دفاع از تمامیت ارضی ایران در روز عاشورای 1330 قمری به دستور قونسول روسیه تزاری در تبریز به دار آویخته شد .
🔸
* عبارات داخل #گیومه ، عین #عبارات_میرزا است.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ دی ۹۰
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/61ty_img_20181230_234231_634.jpg
https://imgurl.ir/
👈 اخلاق و سیاست در #اندیشه_سیاسی_ثقةالاسلام تبریزی
🔸
میرزا علی ثقةالاسلام ، روحانی طرفدار مشروطه و منتقد زیادهخواهی مشروطهطلبان ، از مشایخ شیخیه در تبریز بود. اندیشه سیاسی او در میانه سنت و تجدد جای گرفته که هم دفاع از مشروطه و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی دا داراست و هم نقد جدی بر رفتار سیاسی و اجتماعی مشروطهخواهان را. او "فتور ممالک اسلامیه" را ناشی از "عدم اتحاد پولتیک سلاطین و استبداد و اصرار ایشان در منافع شخصیه" میداند و از همین رهگذر به نقد و رد استبداد میپردازد و اساس مشروطه را "منع اراده شاهانه و لزوم شورا" برمیشمرد. از دیگر سو میرزا علی ثقةالاسلام " رنگ عوض کردن و مشروطهطلب ظاهری شدن" را "لطمه بر مشروطه" میداند و انحراف مشروطه توسط"ریاستطلبان در دست دگنک و در تن کپنک" را پیشبینی میکند که "شاید برسد روزی که اسمی از آن بماند و همان استبداد هزار ساله در شکل اولیه خود ادامه یابد" و "دولت به زور ملت و هوای نفس عدهای، قانونی مرتب کرده در میان مردم خواهد گذاشت".
اخلاق سیاسی ثقةالاسلام منبعث از "شریعت اسلامیه" و "ایرانیت"بوده، مقصد "پولتیک " مورد نظرش "شوکت اسلامیت و ایرانیت" است. او ضمن بیان صفات"علم، تقوا، عدالت" به عنوان شروط "احکام ریاست" که علاوه بر "عقل و شرع"اند ، عدم بیان "شرافت نسب و تمول و سایر مزایا" در کنار این شروط را گوشزد و موافقت اسلام با احکام مترقی روزگار خود را متذکر میشود و یادآوری میکند که "دین حنیف اسلام ابدا ممانعتی از ترقی ندارد بلکه بذاته باعث و داعی بر ترقی و حاکم بر آن است". او با بیان صفات "بیگانهستیزی" و "هزار و سیصد سال تربیت و تهدیب ایرانیان" از عقبماندگی ایران - و نیز جهان اسلام - می نالد و "خواب خرگوشی" مسلمین را دوری از "قرآن عظیمالشأن" میداند که "کلادستون وزیر انگلستان" در از میان برداشتن آن سخن گفته و آن را "در پارلمنت به دست گرفته" است.
در حوزه اقتصاد و اجتماع ، او از "زهد واجب" سخن میگوید و" امتعه وارده از خارجه به ایران" را بر دو قسم "ضرورت" و "تزیین" طبقهبندی میکند و ضمن بیان این که "ما ایرانیان ثروت طبیعی داریم" طرق حصول "ثروت اضافی" را برای انکشاف ایران و ایرانی بر میشمارد.
در نگاه کلی، اخلاق سیاسی میرزا علی ثقةالاسلام بر دو عنصر "عدم ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی" و "صداقت در رفتار سیاسی" استوار است.
ثقة الاشلام نگاه عرفی به کلیت سیاست دارد و به شکلی غیر مستقیم اجازه "حجج اسلام" به سلاطین را نیز نقد میکند، اما او سیاستی را اخلاقی میداند که به "استبداد فردی و جمعی" منتهی نشود. او آن سیاست جمعی را که "گوشهگیر آواز خوانی مستبدان مملکت" است و در آن "رأی شاهانه مقدم بر رأی تمامی اهل مشورت" باشد، به نقد میگیرد و میان دو مقام " تصور" و " به فعلیت در آوردن" فرق میگذارد و ضمن طرفداری جدی از حق رأی باسوادان، آرائ مأخوذه از"دهات" را "به زور ملّاک و تلقین آنها" میداند و نخستین گام خروج از آن را "تقویت ضعفاء" می داند تا در سایه "تحصیل ثروت و علوم نافعه در معاش و علم پولتیک و علم سد باب احتیاج به خارجه" و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی "به زور شریعت طاهره" راه بر "وحدت پولتیک مسلمین" باز شود.
میرزا علی ثقةالاسلام در دفاع از تمامیت ارضی ایران در روز عاشورای ۱۳۳۰ قمری به دستور قونسول روسیه تزاری در تبریز به دار آویخته شد .
🔸
* عبارات داخل "گیومه" عین عبارات میرزاست.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ دی ۹۰
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CSHjn6EsrAc/?utm_medium=copy_link
🔸
میرزا علی ثقةالاسلام ، روحانی طرفدار مشروطه و منتقد زیادهخواهی مشروطهطلبان ، از مشایخ شیخیه در تبریز بود. اندیشه سیاسی او در میانه سنت و تجدد جای گرفته که هم دفاع از مشروطه و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی دا داراست و هم نقد جدی بر رفتار سیاسی و اجتماعی مشروطهخواهان را. او "فتور ممالک اسلامیه" را ناشی از "عدم اتحاد پولتیک سلاطین و استبداد و اصرار ایشان در منافع شخصیه" میداند و از همین رهگذر به نقد و رد استبداد میپردازد و اساس مشروطه را "منع اراده شاهانه و لزوم شورا" برمیشمرد. از دیگر سو میرزا علی ثقةالاسلام " رنگ عوض کردن و مشروطهطلب ظاهری شدن" را "لطمه بر مشروطه" میداند و انحراف مشروطه توسط"ریاستطلبان در دست دگنک و در تن کپنک" را پیشبینی میکند که "شاید برسد روزی که اسمی از آن بماند و همان استبداد هزار ساله در شکل اولیه خود ادامه یابد" و "دولت به زور ملت و هوای نفس عدهای، قانونی مرتب کرده در میان مردم خواهد گذاشت".
اخلاق سیاسی ثقةالاسلام منبعث از "شریعت اسلامیه" و "ایرانیت"بوده، مقصد "پولتیک " مورد نظرش "شوکت اسلامیت و ایرانیت" است. او ضمن بیان صفات"علم، تقوا، عدالت" به عنوان شروط "احکام ریاست" که علاوه بر "عقل و شرع"اند ، عدم بیان "شرافت نسب و تمول و سایر مزایا" در کنار این شروط را گوشزد و موافقت اسلام با احکام مترقی روزگار خود را متذکر میشود و یادآوری میکند که "دین حنیف اسلام ابدا ممانعتی از ترقی ندارد بلکه بذاته باعث و داعی بر ترقی و حاکم بر آن است". او با بیان صفات "بیگانهستیزی" و "هزار و سیصد سال تربیت و تهدیب ایرانیان" از عقبماندگی ایران - و نیز جهان اسلام - می نالد و "خواب خرگوشی" مسلمین را دوری از "قرآن عظیمالشأن" میداند که "کلادستون وزیر انگلستان" در از میان برداشتن آن سخن گفته و آن را "در پارلمنت به دست گرفته" است.
در حوزه اقتصاد و اجتماع ، او از "زهد واجب" سخن میگوید و" امتعه وارده از خارجه به ایران" را بر دو قسم "ضرورت" و "تزیین" طبقهبندی میکند و ضمن بیان این که "ما ایرانیان ثروت طبیعی داریم" طرق حصول "ثروت اضافی" را برای انکشاف ایران و ایرانی بر میشمارد.
در نگاه کلی، اخلاق سیاسی میرزا علی ثقةالاسلام بر دو عنصر "عدم ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی" و "صداقت در رفتار سیاسی" استوار است.
ثقة الاشلام نگاه عرفی به کلیت سیاست دارد و به شکلی غیر مستقیم اجازه "حجج اسلام" به سلاطین را نیز نقد میکند، اما او سیاستی را اخلاقی میداند که به "استبداد فردی و جمعی" منتهی نشود. او آن سیاست جمعی را که "گوشهگیر آواز خوانی مستبدان مملکت" است و در آن "رأی شاهانه مقدم بر رأی تمامی اهل مشورت" باشد، به نقد میگیرد و میان دو مقام " تصور" و " به فعلیت در آوردن" فرق میگذارد و ضمن طرفداری جدی از حق رأی باسوادان، آرائ مأخوذه از"دهات" را "به زور ملّاک و تلقین آنها" میداند و نخستین گام خروج از آن را "تقویت ضعفاء" می داند تا در سایه "تحصیل ثروت و علوم نافعه در معاش و علم پولتیک و علم سد باب احتیاج به خارجه" و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی "به زور شریعت طاهره" راه بر "وحدت پولتیک مسلمین" باز شود.
میرزا علی ثقةالاسلام در دفاع از تمامیت ارضی ایران در روز عاشورای ۱۳۳۰ قمری به دستور قونسول روسیه تزاری در تبریز به دار آویخته شد .
🔸
* عبارات داخل "گیومه" عین عبارات میرزاست.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ دی ۹۰
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CSHjn6EsrAc/?utm_medium=copy_link