#دانشگاه و #آرمان های #جمهوری_اسلامی ایران
کمک به تحقق آرمانها و یا پاک کردن صورت مسئله
1⃣در سالهای اخیر پیش روی برخی از اهداف ملی و انقلابی #مباحث_علمی ای انجام شده است که اصل آن آرمان و هدف را زیر سئوال می برد:
⬅️⬅️وقتی صحبت از #افزایش_جمعیت می شود، گفته می شود کمبود آب و منابع غذایی و امثال آن اجازه نمی دهد که به افزایش جمعیت فکر کنیم.
⬅️⬅️وقتی صحبت از #خودکفایی می شود با بحث هایی مثل اقتصادی نبودن، آن را منتفی می کنند
⬅️⬅️وقتی صحبت از مبارزه با #خام_فروشی می شود مجددا پای استدلال اقتصادی نبودن و امثال آن به میان می آید.
خلاصه اینکه با آرمانهایی مواجه هستیم که عمده آنها با #قانون_اساسی، مواضع رهبران انقلاب ، #سیاستهای_کلی نظام و... همراه است و با این حال به طور علمی گفته می شود که این آرمانها شدنی نیستند.
2⃣مدتها برای من این سئوال مطرح است که واقعا نقش علم و #دانشگاه همین کار یعنی پاک کردن صورت مسئله است ؟ و آیا در جامعه غرب هم دانشگاه همین نقش را در سطح آرمانهای کلان و ملی ایفا می کند ؟ و اگر چنین است غربی ها چگونه به فضا رفتند. چگونه به این همه #پیشرفت رسیده اند؟
3⃣به نظر حقیر قصه کاملا برعکس است! این آرمان است که رفتار همه را تعیین می کند. پیشرفتهای بشر هم از غلبه کردن بر محدودیت ها حاصل شده است و نه از کنار گذاشتن آرمانها بخاطر محدودیت ها ! باید اول آرمان را تعیین کرد و بعد همه از جمله دانشگاه و فعالیتهای علمی به پیشبرد آن کمک کنند.
⬅️⬅️برای یک ملت افتخار این است که برای خودکفایی اراده کند و دانشگاه با کار علمی مسائل این خودکفایی نظیر اقتصادی نبودن و امثال آن را حل کند!
⬅️⬅️برای یک ملت افتخار این است که اگر #عزت و #استقلال او افزایش جمعیت را می طلبد، دانشگاهش مشغول حل چالش های آن بشود. ببیند آب را باید چگونه مدیریت کرد؟ غذا را چگونه تامین کنیم و...
کار علمی و تولید #فناوری دقیقا همین است! کار غیر اقتصادی را اقتصادی می کند اول برای خودمان استفاده میکنیم و بعدا هم آن را صادر می کنیم. تاریخ را هم که بنگریم دقیقا همین است! پیشرفت علم و فناوری از همین نقاط حاصل شده است! آب کم بوده است،زندگی را تعطیل نکردند! ده ها فناوری صرفه جویی در آب را تولید کردند و...
4⃣به نظر حقیر عزت یک ملت در داشتن آرمانهای بزرگ است! این مهمترین کاری است که #آموزش_و_پرورش یک کشور باید در قبال نسل نوینش انجام بدهد. باید به او یاد بدهد که تو باید مقتدرترین ملت دنیا باشی و برای این مقتدر بودن باید زحمت بکشی! تلاش کنی! کار علمی کنی! سختی تحمل کنی و ده ها چیز دیگر! اما هیچ وقت نباید آن مقتدر بودن را فراموش کنی! اگر آموزش و پرورش چنین کرد دیگر به راحتی عده ای حاضر نمی شوند سقف پرواز یک ملت را در سقف یک کشور پیرو غرب کاهش دهند!
⬅️⬅️تبصره. طبیعتا قبول دارم که کار علمی باید جلوی تصمیمات اشتباه مسئولان را بگیرد! اما توسعه این مفهوم را در سطح آرمانهای کلان یک ملت قبول ندارم! عمیقا به تجربه معتقدم وقتی بشر توانسته است به فضا برود به هر آرمان دیگری هم می تواند دست پیدا کند، حتی اگر اولش خنده دار باشد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
کمک به تحقق آرمانها و یا پاک کردن صورت مسئله
1⃣در سالهای اخیر پیش روی برخی از اهداف ملی و انقلابی #مباحث_علمی ای انجام شده است که اصل آن آرمان و هدف را زیر سئوال می برد:
⬅️⬅️وقتی صحبت از #افزایش_جمعیت می شود، گفته می شود کمبود آب و منابع غذایی و امثال آن اجازه نمی دهد که به افزایش جمعیت فکر کنیم.
⬅️⬅️وقتی صحبت از #خودکفایی می شود با بحث هایی مثل اقتصادی نبودن، آن را منتفی می کنند
⬅️⬅️وقتی صحبت از مبارزه با #خام_فروشی می شود مجددا پای استدلال اقتصادی نبودن و امثال آن به میان می آید.
خلاصه اینکه با آرمانهایی مواجه هستیم که عمده آنها با #قانون_اساسی، مواضع رهبران انقلاب ، #سیاستهای_کلی نظام و... همراه است و با این حال به طور علمی گفته می شود که این آرمانها شدنی نیستند.
2⃣مدتها برای من این سئوال مطرح است که واقعا نقش علم و #دانشگاه همین کار یعنی پاک کردن صورت مسئله است ؟ و آیا در جامعه غرب هم دانشگاه همین نقش را در سطح آرمانهای کلان و ملی ایفا می کند ؟ و اگر چنین است غربی ها چگونه به فضا رفتند. چگونه به این همه #پیشرفت رسیده اند؟
3⃣به نظر حقیر قصه کاملا برعکس است! این آرمان است که رفتار همه را تعیین می کند. پیشرفتهای بشر هم از غلبه کردن بر محدودیت ها حاصل شده است و نه از کنار گذاشتن آرمانها بخاطر محدودیت ها ! باید اول آرمان را تعیین کرد و بعد همه از جمله دانشگاه و فعالیتهای علمی به پیشبرد آن کمک کنند.
⬅️⬅️برای یک ملت افتخار این است که برای خودکفایی اراده کند و دانشگاه با کار علمی مسائل این خودکفایی نظیر اقتصادی نبودن و امثال آن را حل کند!
⬅️⬅️برای یک ملت افتخار این است که اگر #عزت و #استقلال او افزایش جمعیت را می طلبد، دانشگاهش مشغول حل چالش های آن بشود. ببیند آب را باید چگونه مدیریت کرد؟ غذا را چگونه تامین کنیم و...
کار علمی و تولید #فناوری دقیقا همین است! کار غیر اقتصادی را اقتصادی می کند اول برای خودمان استفاده میکنیم و بعدا هم آن را صادر می کنیم. تاریخ را هم که بنگریم دقیقا همین است! پیشرفت علم و فناوری از همین نقاط حاصل شده است! آب کم بوده است،زندگی را تعطیل نکردند! ده ها فناوری صرفه جویی در آب را تولید کردند و...
4⃣به نظر حقیر عزت یک ملت در داشتن آرمانهای بزرگ است! این مهمترین کاری است که #آموزش_و_پرورش یک کشور باید در قبال نسل نوینش انجام بدهد. باید به او یاد بدهد که تو باید مقتدرترین ملت دنیا باشی و برای این مقتدر بودن باید زحمت بکشی! تلاش کنی! کار علمی کنی! سختی تحمل کنی و ده ها چیز دیگر! اما هیچ وقت نباید آن مقتدر بودن را فراموش کنی! اگر آموزش و پرورش چنین کرد دیگر به راحتی عده ای حاضر نمی شوند سقف پرواز یک ملت را در سقف یک کشور پیرو غرب کاهش دهند!
⬅️⬅️تبصره. طبیعتا قبول دارم که کار علمی باید جلوی تصمیمات اشتباه مسئولان را بگیرد! اما توسعه این مفهوم را در سطح آرمانهای کلان یک ملت قبول ندارم! عمیقا به تجربه معتقدم وقتی بشر توانسته است به فضا برود به هر آرمان دیگری هم می تواند دست پیدا کند، حتی اگر اولش خنده دار باشد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
مهمترین چالش #آموزش_عالی ایران 🇮🇷
اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود
1⃣مهمترین چالش آموزش عالی کشور ضعف #حکمرانی است. به عبارت روشن تر حاکمیت ( که تجلی عینی آن #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری است) نتوانسته است خواسته های خود (#بومی_سازی محتوا، #اسلامی_سازی محتوا و محیط، تناسب با #نیازهای_کشور، افزایش #کیفیت، #ارتباط_با_صنعت و...) را به طور کامل در نهادهای آموزشی کشور (نظیر #دانشگاه ها) جاری کند.این چالش اصلی ترین چالش هر نظامی است. اگر #حاکمیت نتواند اراده اش را به سطوح پایین تر تسری دهد در حقیقت حاکمیتی بر آن حیطه ندارد.
2⃣برای اثبات این فرضیه که خواسته های حاکمیت از آموزش عالی به طور کامل محقق نشده است می توان از چند شاهد مثال بهره برد. مهمترین شاهد مثال تداوم بیان این مسائل و شکایت جدی از عدم تحقق آنها است. بویژه وقتی این موضوع از لسان مسئولان بالا مطرح می شود نمی توان آن را نادیده گرفت. شاهد مثال دیگر تلاشهای دیگر اجزای حاکمیت برای حل مسائل است که نشان می دهد موضوع در کشور یک موضوع مهم محسوب می شود.
3⃣به طور طبیعی عمده این ضعف به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر می گردد. این وزارت خانه علی رغم اختیارات بالا در قبال دانشگاهها ( از جذب دانشجو و استاد و تعیین برنامه درسی و پیشنهاد رئیس دانشگاه و ... ) نتوانسته است خروجی مورد نظر نظام را از دانشگاه ها در حد مطلوب دریافت نماید .
4⃣به طور کلی برای مواجه به ضعف نهادی همچون وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری، سه استراتژی قابل اتخاذ است. اول اصلاح نهاد مذکور، دوم ایجاد نهاد رقیب ( واسپاری موازی یک ماموریت به دو نهاد) و سوم جابجایی ماموریت (سلب ماموریت از نهاد ناکارآمد و اعطای آن به نهاد دیگر) . به نظر میرسد سیاست فعلی نظام سیاست اول یعنی اصلاح وزارت علوم نبوده است(و شاید هم از آن ناامید شده است). بلکه سعی کرده از سیاست اعطای ماموریت به نهاد دیگر استفاده نماید. به عنوان مثال:
⬅️⬅️معاونت_علمی_و_فناوری ریاست جمهوری تشکیل شد تا مطالبه کشور برای تعامل با صنعت و توسعه #فناوری با سرعت بیشتری پیش برود و به نوعی بخشی از ماموریتی که در قانون به وزارت علوم داده شده بود عملا به نهاد دیگر منتقل شد.
⬅️⬅️شورای عالی انقلاب فرهنگی مستقیما وارد حیطه های متعددی نظیر آیین نامه #ارتقای_اساتید، #علوم_انسانی و امثال آن شده است و به طور غیر مستقیم هم در قالب ستاد اجرایی سازی #نقشه_جامع_علمی در مسائل مختلف ورود دارد.
5⃣ضمن اینکه به نظر می رسد این نوع از ورود در عمل همیشه کارآمد نخواهد بود ، امروز از حیث سیاستگذاری هم با تنوع نهادهای موثر مواجه هستیم (از مجلس و شورای عالی تا ستاد نقشه و شورای عتف و... و هم با تنوع #اسناد_بالادستی که همچنان اجرایی نمی شوند.
6⃣ اصلاح وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود که باید کسانی عمرشان را وقف آن کنند. نه فقط ایده هایی داشته باشند برای تحقق آن ایده ها از طریق گفتمان سازی و مطالبه گری و اقناع نخبگان و... تلاش چند ساله کنند. بویژه اینکه عمره قاطبه جوانان کشور بواسطه ضعف سیاستگذاری این نهاد به بطالت می گذرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود
1⃣مهمترین چالش آموزش عالی کشور ضعف #حکمرانی است. به عبارت روشن تر حاکمیت ( که تجلی عینی آن #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری است) نتوانسته است خواسته های خود (#بومی_سازی محتوا، #اسلامی_سازی محتوا و محیط، تناسب با #نیازهای_کشور، افزایش #کیفیت، #ارتباط_با_صنعت و...) را به طور کامل در نهادهای آموزشی کشور (نظیر #دانشگاه ها) جاری کند.این چالش اصلی ترین چالش هر نظامی است. اگر #حاکمیت نتواند اراده اش را به سطوح پایین تر تسری دهد در حقیقت حاکمیتی بر آن حیطه ندارد.
2⃣برای اثبات این فرضیه که خواسته های حاکمیت از آموزش عالی به طور کامل محقق نشده است می توان از چند شاهد مثال بهره برد. مهمترین شاهد مثال تداوم بیان این مسائل و شکایت جدی از عدم تحقق آنها است. بویژه وقتی این موضوع از لسان مسئولان بالا مطرح می شود نمی توان آن را نادیده گرفت. شاهد مثال دیگر تلاشهای دیگر اجزای حاکمیت برای حل مسائل است که نشان می دهد موضوع در کشور یک موضوع مهم محسوب می شود.
3⃣به طور طبیعی عمده این ضعف به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر می گردد. این وزارت خانه علی رغم اختیارات بالا در قبال دانشگاهها ( از جذب دانشجو و استاد و تعیین برنامه درسی و پیشنهاد رئیس دانشگاه و ... ) نتوانسته است خروجی مورد نظر نظام را از دانشگاه ها در حد مطلوب دریافت نماید .
4⃣به طور کلی برای مواجه به ضعف نهادی همچون وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری، سه استراتژی قابل اتخاذ است. اول اصلاح نهاد مذکور، دوم ایجاد نهاد رقیب ( واسپاری موازی یک ماموریت به دو نهاد) و سوم جابجایی ماموریت (سلب ماموریت از نهاد ناکارآمد و اعطای آن به نهاد دیگر) . به نظر میرسد سیاست فعلی نظام سیاست اول یعنی اصلاح وزارت علوم نبوده است(و شاید هم از آن ناامید شده است). بلکه سعی کرده از سیاست اعطای ماموریت به نهاد دیگر استفاده نماید. به عنوان مثال:
⬅️⬅️معاونت_علمی_و_فناوری ریاست جمهوری تشکیل شد تا مطالبه کشور برای تعامل با صنعت و توسعه #فناوری با سرعت بیشتری پیش برود و به نوعی بخشی از ماموریتی که در قانون به وزارت علوم داده شده بود عملا به نهاد دیگر منتقل شد.
⬅️⬅️شورای عالی انقلاب فرهنگی مستقیما وارد حیطه های متعددی نظیر آیین نامه #ارتقای_اساتید، #علوم_انسانی و امثال آن شده است و به طور غیر مستقیم هم در قالب ستاد اجرایی سازی #نقشه_جامع_علمی در مسائل مختلف ورود دارد.
5⃣ضمن اینکه به نظر می رسد این نوع از ورود در عمل همیشه کارآمد نخواهد بود ، امروز از حیث سیاستگذاری هم با تنوع نهادهای موثر مواجه هستیم (از مجلس و شورای عالی تا ستاد نقشه و شورای عتف و... و هم با تنوع #اسناد_بالادستی که همچنان اجرایی نمی شوند.
6⃣ اصلاح وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود که باید کسانی عمرشان را وقف آن کنند. نه فقط ایده هایی داشته باشند برای تحقق آن ایده ها از طریق گفتمان سازی و مطالبه گری و اقناع نخبگان و... تلاش چند ساله کنند. بویژه اینکه عمره قاطبه جوانان کشور بواسطه ضعف سیاستگذاری این نهاد به بطالت می گذرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
ایده های برای اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری🇮🇷
همانطور که قبلا گفته شد وزارت علوم یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور است که باید احمدی روشنی پیدا بشود و چندین اصلاح اساسی را در آن انجام دهد. برخی از اصلاحات ساختاری به شرح زیر قابل پیشنهاد است:
1⃣#استقلال_دانشگاه_ها و تغییر نگرش در #حکمرانی:
⬅️⬅️نگرش حکمرانی وزارت علوم از نگرش دستوری باید به نگرش #قاعده_گذاری تغییر نماید. نگرش دستوری با دخالت در فرآیندهای دانشگاه نظیر #جذب_دانشجو و استاد و محتوا آموزش و.... سعی می کند تا نتیجه مطلوب را به دست آورد. در حقیقت نگرش دستوری به جای دانشگاه تصمیم می گیرد به آن امید که نتیجه بهتری حاصل شود. در #ادبیات_علمی و #تجربیات_جهانی ثابت شده است که این روش پاسخگو نیست و اهداف نهاد بالادستی با آن محقق نمی شود. به جای آن باید به روش قاعده گذاری رفتار کرد. #آموزش_عالی باید برای رفتار #دانشگاه ها در ابعاد مختلفی که به حاکمیت مربوط است قواعدی را تعیین و سایر امور را به دانشگاه ها واگذار نماید که تجلی عینی این موضوع #استقلال_دانشگاه_ها است.
⬅️⬅️رکن اصلی استقلال دانشگاه ها اصلاح نظام #تامین_مالی، هدفمند کردن کمک های مالی به دانشگاهها و به عبارت دیگر استقلال مالی است. در تجربه بسیاری کشورها –از جمله کشورهایی که هزینه دولتی قابل توجهی در آموزش عالی می کنند- کمک های دولت به آموزش_عالی به شکل هدفمند و عمدتا از طریق کمک به دانشجویان و یا کمک به طرف تقاضای تحقیق صورت میپذیرد و کمک های بلاعوض محدود و در امور استراتژیک انجام می شود. حتی برخی کشورها گام اول استقلال دانشگاه ها را از این مولفه شروع کرده اند. این اصلاح ساختاری به طور اتوماتیک رفتار #دانشگاه ها را سمت پاسخ به نیازهای مشتری هدایت خواهد کرد.
⬅️⬅️روی دیگر سکه استقلال دانشگاه ها پرداختن وزارت علوم به امور مغفول حاکمیتی است. مواردی نظیر #اعتبار_سنجی و ارزشیابی #کیفیت، تدوین چهارچوب های رشد و توسعه آموزش عالی به منظور رعایت #آمایش رشته ها در سرزمین، نیازسنجی های ملی و ارائه اطلاعات به بازار کار و موضوعاتی از این دست ماموریت جدید وزارت علوم پس از استقلال دانشگاه ها و حذف ماموریت دانشگاه داری است.
2⃣ارتقای نیروی انسانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: یکی از اشکالات وزارت علوم(حسب مشاهدات تجربی نویسنده) این است که توان کارشناسی این وزارت خانه متکی به کارشناسان مقیم آنجا نیست. بلکه کیفیت تصمیمات به مدیران (که عمدتا میهمان هستند و زمان کمی در آنجا می مانند) و مدعوان مرتبط است. حال آنکه باید وزارت علوم همچون برخی از نهادهای دیگر کشور کارشناسانی با کیفیت و مستمر داشته باشند که مشغول فعالیتهای محتوایی کیفی هستند. حتی فراتر ضرورتی ندارد همه مدیران آموزش عالی کشور اعضای #هیات_علمی باشند. البته ظاهرا برای تحقیق چنین پدیده ای برخی فرهنگ ها و رویه ها هم باید تغییر کند.
3⃣تمرکز زدایی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری : از امور دیگری که به اصلاح وزارت علوم منتج میشود #تمرکز_زدایی از این وزارت خانه و به طور خاص تشکیل دفاتر استانی است. بویژه پس از استقلال دانشگاه ها دیگر نمی توان دانشگاه مرکز استان را نماینده حاکمیت در آموزش عالی محسوب کرد و باید نقش حاکمیتی به نهادی واقعا حاکمیتی سپرده شود. علاوه بر این تمرکز زدایی امکان پرداختن وزارت علوم به موارد مهمتر را تسهیل می کند. با توجه به کثرت دانشگاه ها در کشور این امر از اهمیت دو چندانی برخوردار می شود.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
همانطور که قبلا گفته شد وزارت علوم یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور است که باید احمدی روشنی پیدا بشود و چندین اصلاح اساسی را در آن انجام دهد. برخی از اصلاحات ساختاری به شرح زیر قابل پیشنهاد است:
1⃣#استقلال_دانشگاه_ها و تغییر نگرش در #حکمرانی:
⬅️⬅️نگرش حکمرانی وزارت علوم از نگرش دستوری باید به نگرش #قاعده_گذاری تغییر نماید. نگرش دستوری با دخالت در فرآیندهای دانشگاه نظیر #جذب_دانشجو و استاد و محتوا آموزش و.... سعی می کند تا نتیجه مطلوب را به دست آورد. در حقیقت نگرش دستوری به جای دانشگاه تصمیم می گیرد به آن امید که نتیجه بهتری حاصل شود. در #ادبیات_علمی و #تجربیات_جهانی ثابت شده است که این روش پاسخگو نیست و اهداف نهاد بالادستی با آن محقق نمی شود. به جای آن باید به روش قاعده گذاری رفتار کرد. #آموزش_عالی باید برای رفتار #دانشگاه ها در ابعاد مختلفی که به حاکمیت مربوط است قواعدی را تعیین و سایر امور را به دانشگاه ها واگذار نماید که تجلی عینی این موضوع #استقلال_دانشگاه_ها است.
⬅️⬅️رکن اصلی استقلال دانشگاه ها اصلاح نظام #تامین_مالی، هدفمند کردن کمک های مالی به دانشگاهها و به عبارت دیگر استقلال مالی است. در تجربه بسیاری کشورها –از جمله کشورهایی که هزینه دولتی قابل توجهی در آموزش عالی می کنند- کمک های دولت به آموزش_عالی به شکل هدفمند و عمدتا از طریق کمک به دانشجویان و یا کمک به طرف تقاضای تحقیق صورت میپذیرد و کمک های بلاعوض محدود و در امور استراتژیک انجام می شود. حتی برخی کشورها گام اول استقلال دانشگاه ها را از این مولفه شروع کرده اند. این اصلاح ساختاری به طور اتوماتیک رفتار #دانشگاه ها را سمت پاسخ به نیازهای مشتری هدایت خواهد کرد.
⬅️⬅️روی دیگر سکه استقلال دانشگاه ها پرداختن وزارت علوم به امور مغفول حاکمیتی است. مواردی نظیر #اعتبار_سنجی و ارزشیابی #کیفیت، تدوین چهارچوب های رشد و توسعه آموزش عالی به منظور رعایت #آمایش رشته ها در سرزمین، نیازسنجی های ملی و ارائه اطلاعات به بازار کار و موضوعاتی از این دست ماموریت جدید وزارت علوم پس از استقلال دانشگاه ها و حذف ماموریت دانشگاه داری است.
2⃣ارتقای نیروی انسانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: یکی از اشکالات وزارت علوم(حسب مشاهدات تجربی نویسنده) این است که توان کارشناسی این وزارت خانه متکی به کارشناسان مقیم آنجا نیست. بلکه کیفیت تصمیمات به مدیران (که عمدتا میهمان هستند و زمان کمی در آنجا می مانند) و مدعوان مرتبط است. حال آنکه باید وزارت علوم همچون برخی از نهادهای دیگر کشور کارشناسانی با کیفیت و مستمر داشته باشند که مشغول فعالیتهای محتوایی کیفی هستند. حتی فراتر ضرورتی ندارد همه مدیران آموزش عالی کشور اعضای #هیات_علمی باشند. البته ظاهرا برای تحقیق چنین پدیده ای برخی فرهنگ ها و رویه ها هم باید تغییر کند.
3⃣تمرکز زدایی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری : از امور دیگری که به اصلاح وزارت علوم منتج میشود #تمرکز_زدایی از این وزارت خانه و به طور خاص تشکیل دفاتر استانی است. بویژه پس از استقلال دانشگاه ها دیگر نمی توان دانشگاه مرکز استان را نماینده حاکمیت در آموزش عالی محسوب کرد و باید نقش حاکمیتی به نهادی واقعا حاکمیتی سپرده شود. علاوه بر این تمرکز زدایی امکان پرداختن وزارت علوم به موارد مهمتر را تسهیل می کند. با توجه به کثرت دانشگاه ها در کشور این امر از اهمیت دو چندانی برخوردار می شود.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
نقدهایی به #نقشه_جامع_علمی کشور 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✍بخش دون نقد به ساختار نقشه جامع علمی
1⃣حیطه موضوعاتی که نقشه باید به آن بپردازد روشن نیست. نقشه تعریف مبسوطی از علم را ارائه کرده و در حال حاضر نقشه تقریبا از قبل از چرخه علم تا موضوعات مرتبط با بازار را در خود جا داده است. به عنوان مثال:
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #خانواده و #تربیت در خانواده را مد نظر قرار داده است (راهبرد ملی ده از راهبرد کلان شش)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #سیاست_صنعتی کشور را مد نظر قرار داده است (راهبرد یک از راهبرد کلان یک)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی را درباره #آموزش_و_پرورش دارد(راهبرد ملی ده).
2⃣در تکمیل نقد بالا می توان این نقد را نوشت که نسبت نقشه با سایر #اسناد_بالادستی کشور معلوم نشده است. به عبارت دیگر در زمان تدوین نقشه علاوه بر سند #چشم_انداز ده ها #سیاست_کلی ابلاغ شده است که هیچ نشانی از ارجاع و یا هم پیوستگی نقشه با این اسناد مشاهده نمی شود.
3⃣تقسیم بندی اجزای نقشه یک تقسیم بندی موضوعی ( و شاید مسئله ای) است. بدین معنا که در یک راهبرد به کاربردی شدن علم ، در راهبرد دیگر به #اسلامی سازی علوم و امثال آن پرداخته شده است. حال آنکه از نام نقشه چنین بر می آید که نقشه باید ناظر به اجزای نهادی و یا ساختاری تقسیم بندی شود تا به نوعی معنای نقشه را پیدا کند. چینش اجزای نقشه در کنار هم باید منظومه کامل اجزای نظام #علم_و_فناوری باشد و نه منظومه مسائل این نظام.
4⃣نقشه فاقد بخش #نگاشت_نهادی است. از نظر ساختاری در نقشه نسبت بین اقدامات و مجری اقدامات مبهم است. هیچ اشاره ای به نهادهای بخش علم و فناوری و تقسیم کار بین آنها و مسئولیت آنها در قبال اجرای نقشه نشده است. حداقل انتظار می رفت تقسیم کار بین #معاونت_علمی_و_فناوری و #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری و یا ساز و کار همکاری وزارت علوم و #وزارت_بهداشت و مسائلی از این دست در نقشه مورد توجه قرار گیرد.
5⃣رابطه عمودی بین راهبردهای کلان، راهبردهای ملی و اقدامات نیز مشخص نیست. البته متناظر با بسیاری از راهبردهای ملی، اقداماتی نگاشته شده است لیکن روشن است که برای تحقق راهبردهای مذکور این تعداد اقدام کافی نیست و مشخص نیست بر چه مبنایی ارتباطات عمودی بین راهبرد کلان، راهبرد ملی و اقدامات ملی مشخص شده است. همین موضوع درباره اهداف و ارزشهای حاکم بر سند و شاخص های آن هم صادق است. به طور خلاصه نقشه فاقد انسجام واقعی است.
6⃣همچنین رابطه بین اولویتهای ملی و سایر راهبردهای سند مشخص نیست. به هر حال مشخص نشده است وقتی چیزی #اولویت شد پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد و ضمانت اجرایی آن اتفاق چیست.
7⃣حجم سند بیش از اندازه زیاد است. گرچه این کار بر برداشت غلط از کلمه جامع استوار است اما اجرا کردن سند را با چالش مواجه می کند. همانطور که در عمل مشخص شده است سند حداکثر در هر سال می تواند پیگیر ده اقدام باشد و با این منطق اجرای سند حدود سی سال طول می کشد. به عبارت دیگر سند خود نیازمند سند دیگری است اولویت و تقدم و تاخر اجرای اقدامات را مشخص نماید.
8⃣نسبت اقدامات سند با #قوانین و مقررات کشور مشخص نشده است. واقع بینانه؛ آنچه در دستگاه اجرایی کشور عمل خواهد شد قوانین مجلس و مصوبات هیات دولت و امثال آن است بنابراین سند برای اجرایی شدن باید ساز و کار تطبیق خود با این موارد را تعریف کند.
https://telegram.me/taknevesht
✍بخش دون نقد به ساختار نقشه جامع علمی
1⃣حیطه موضوعاتی که نقشه باید به آن بپردازد روشن نیست. نقشه تعریف مبسوطی از علم را ارائه کرده و در حال حاضر نقشه تقریبا از قبل از چرخه علم تا موضوعات مرتبط با بازار را در خود جا داده است. به عنوان مثال:
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #خانواده و #تربیت در خانواده را مد نظر قرار داده است (راهبرد ملی ده از راهبرد کلان شش)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #سیاست_صنعتی کشور را مد نظر قرار داده است (راهبرد یک از راهبرد کلان یک)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی را درباره #آموزش_و_پرورش دارد(راهبرد ملی ده).
2⃣در تکمیل نقد بالا می توان این نقد را نوشت که نسبت نقشه با سایر #اسناد_بالادستی کشور معلوم نشده است. به عبارت دیگر در زمان تدوین نقشه علاوه بر سند #چشم_انداز ده ها #سیاست_کلی ابلاغ شده است که هیچ نشانی از ارجاع و یا هم پیوستگی نقشه با این اسناد مشاهده نمی شود.
3⃣تقسیم بندی اجزای نقشه یک تقسیم بندی موضوعی ( و شاید مسئله ای) است. بدین معنا که در یک راهبرد به کاربردی شدن علم ، در راهبرد دیگر به #اسلامی سازی علوم و امثال آن پرداخته شده است. حال آنکه از نام نقشه چنین بر می آید که نقشه باید ناظر به اجزای نهادی و یا ساختاری تقسیم بندی شود تا به نوعی معنای نقشه را پیدا کند. چینش اجزای نقشه در کنار هم باید منظومه کامل اجزای نظام #علم_و_فناوری باشد و نه منظومه مسائل این نظام.
4⃣نقشه فاقد بخش #نگاشت_نهادی است. از نظر ساختاری در نقشه نسبت بین اقدامات و مجری اقدامات مبهم است. هیچ اشاره ای به نهادهای بخش علم و فناوری و تقسیم کار بین آنها و مسئولیت آنها در قبال اجرای نقشه نشده است. حداقل انتظار می رفت تقسیم کار بین #معاونت_علمی_و_فناوری و #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری و یا ساز و کار همکاری وزارت علوم و #وزارت_بهداشت و مسائلی از این دست در نقشه مورد توجه قرار گیرد.
5⃣رابطه عمودی بین راهبردهای کلان، راهبردهای ملی و اقدامات نیز مشخص نیست. البته متناظر با بسیاری از راهبردهای ملی، اقداماتی نگاشته شده است لیکن روشن است که برای تحقق راهبردهای مذکور این تعداد اقدام کافی نیست و مشخص نیست بر چه مبنایی ارتباطات عمودی بین راهبرد کلان، راهبرد ملی و اقدامات ملی مشخص شده است. همین موضوع درباره اهداف و ارزشهای حاکم بر سند و شاخص های آن هم صادق است. به طور خلاصه نقشه فاقد انسجام واقعی است.
6⃣همچنین رابطه بین اولویتهای ملی و سایر راهبردهای سند مشخص نیست. به هر حال مشخص نشده است وقتی چیزی #اولویت شد پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد و ضمانت اجرایی آن اتفاق چیست.
7⃣حجم سند بیش از اندازه زیاد است. گرچه این کار بر برداشت غلط از کلمه جامع استوار است اما اجرا کردن سند را با چالش مواجه می کند. همانطور که در عمل مشخص شده است سند حداکثر در هر سال می تواند پیگیر ده اقدام باشد و با این منطق اجرای سند حدود سی سال طول می کشد. به عبارت دیگر سند خود نیازمند سند دیگری است اولویت و تقدم و تاخر اجرای اقدامات را مشخص نماید.
8⃣نسبت اقدامات سند با #قوانین و مقررات کشور مشخص نشده است. واقع بینانه؛ آنچه در دستگاه اجرایی کشور عمل خواهد شد قوانین مجلس و مصوبات هیات دولت و امثال آن است بنابراین سند برای اجرایی شدن باید ساز و کار تطبیق خود با این موارد را تعریف کند.
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
نقدهایی به #نقشه_جامع_علمی کشور 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✍بخش سوم نقد کیفی به گزاره های سند.
1⃣به طوری کلی اسناد ملی کشور از فقدان صراحت رنج می برند و به عبارت بهتر اسناد ملی جرات انتخاب گری ندارد.
⬅️⬅️نمونه بارز در سند نقشه جامع علمی انتخاب #اولویت_های_ملی است. مجموع اولویتهای الف، ب و ج دایره وسیعی از موضوعات را در بر می گیرد. حتی تعداد اولویت های بخش الف ( که علی رغم تصریح به نظر می رسد الف مهمتر از ب و ب مهمتر از ج است) به حدی زیاد است که نمی توان نام اولویت را بر آن نهاد.
⬅️⬅️در گزاره های مربوط به سند هم این اشکال مشخص است. به عنوان مثال سند می توانست موضع صریحی درباره #رشد_کمی #آموزش_عالی و یا عدم آن داشته باشد. با این حال این موضوع را مسکوت گذاشته و عبارتی خنثی همچون سازماندهی رشد کمی را انتخاب کرده است.
2⃣برخی از گزاره های نقشه پاسخ مسئله کشور را به آینده حواله داده اند. به عبارت بهتر برای مسئله کشور پاسخی را نداشته و بلکه گفته اند در آینده برای این مسئله فکر خواهد شد. نظیر گزاره های مربوط به ساماندهی رشد کمی آموزش عالی و یا گزاره هایی که تدوین سند و یا برنامه ای را برای آینده پیشنهاد کرده اند.
3⃣بخش مهمی از گزاره های سند سنجش ناپذیر است. وجود کلماتی چون ارتقا، توسعه، تقویت، ترویج و امثال آن در گزاره های سند امکان ارزیابی میزان اجرای اقدام مربوطه را سلب می نماید.
4⃣عمده گزاره های سند از جنس حرف های همیشه خوب است . یعنی حرف هایی که در همه زمان و در همه جا مورد تایید واقع می شوند. لیکن از این حرفها اقدام اجرایی حاصل نخواهد شد بلکه بدتر وضعیت فعلی ذیل آن توجیه می شود و از این حیث خاصیتی برای نظام سیاست گذاری کشور ندارد.
https://telegram.me/taknevesht
✍بخش سوم نقد کیفی به گزاره های سند.
1⃣به طوری کلی اسناد ملی کشور از فقدان صراحت رنج می برند و به عبارت بهتر اسناد ملی جرات انتخاب گری ندارد.
⬅️⬅️نمونه بارز در سند نقشه جامع علمی انتخاب #اولویت_های_ملی است. مجموع اولویتهای الف، ب و ج دایره وسیعی از موضوعات را در بر می گیرد. حتی تعداد اولویت های بخش الف ( که علی رغم تصریح به نظر می رسد الف مهمتر از ب و ب مهمتر از ج است) به حدی زیاد است که نمی توان نام اولویت را بر آن نهاد.
⬅️⬅️در گزاره های مربوط به سند هم این اشکال مشخص است. به عنوان مثال سند می توانست موضع صریحی درباره #رشد_کمی #آموزش_عالی و یا عدم آن داشته باشد. با این حال این موضوع را مسکوت گذاشته و عبارتی خنثی همچون سازماندهی رشد کمی را انتخاب کرده است.
2⃣برخی از گزاره های نقشه پاسخ مسئله کشور را به آینده حواله داده اند. به عبارت بهتر برای مسئله کشور پاسخی را نداشته و بلکه گفته اند در آینده برای این مسئله فکر خواهد شد. نظیر گزاره های مربوط به ساماندهی رشد کمی آموزش عالی و یا گزاره هایی که تدوین سند و یا برنامه ای را برای آینده پیشنهاد کرده اند.
3⃣بخش مهمی از گزاره های سند سنجش ناپذیر است. وجود کلماتی چون ارتقا، توسعه، تقویت، ترویج و امثال آن در گزاره های سند امکان ارزیابی میزان اجرای اقدام مربوطه را سلب می نماید.
4⃣عمده گزاره های سند از جنس حرف های همیشه خوب است . یعنی حرف هایی که در همه زمان و در همه جا مورد تایید واقع می شوند. لیکن از این حرفها اقدام اجرایی حاصل نخواهد شد بلکه بدتر وضعیت فعلی ذیل آن توجیه می شود و از این حیث خاصیتی برای نظام سیاست گذاری کشور ندارد.
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
#الگو_ایرانی_اسلامی_پیشرفت چگونه تدوین می شود؟🇮🇷
1⃣جریانات متعددی پس از طرح مسئله الگو به دنبال کارهای نظری سنگین و جدی بودند. برای این کار از روز اول شروع به مطالعه مبانی در عرصه های مختلف و تدوین آنها کرده اند.
2⃣با این حال عمیقا معتقدم الگو به معنای واقعی آن از کار روی مبانی شکل نمی گیرد. بلکه از حل مسائل فعلی کشور و البته با نگاه دینی و انقلابی (به هر میزان که بلدیم) شکل می گیرد. به عبارت دیگر باید امروز سعی کنیم مسائل امروز را به هر میزان که می توانیم با الگوی بومی مان حل کنیم و از این طریق الگو را در روی زمین پیاده کنیم. مبانی این کار را هم داشته های فعلی نظیر بیانات #حضرت_امام و #مقام_معظم_رهبری قرار بدهیم.
3⃣ البته این مدل #حل_مسئله بی نقص نیست و با حل مسئله مشکلاتی پیش خواهد آمد . لیکن بررسی و کار نظری بر روی این تجارب، منظومه مبنایی ما را تکمیل تر خواهد کرد. به عبارت بهتر مبانی هم با بررسی نظری تجارت تقویت خواهد شد. از این نکته نتیجه می گیریم که یکی از مغفول ترین کارهای علمی نگرش نظری به #تجربیات_بومی است و در این زمینه تجربیات #بسیج، #دفاع_مقدس جهاد و ده ها مسئله دیگر فعلا مغفول هستند.
4⃣به طور خاص باید توجه داشه باشیم که اجرای الگو خودش کار سختی است. این طور نیست که ما امروز اگر یک نقشه کامل از #آموزش_و_پرورش داشته باشیم بتوانیم آن را اجرایی کنیم. همانطور که تغییر در انسانها با افزایش سن آنها دشوارتر می شود، تغییر در سازمانها هم به نهادینه شدن الگوهای فعلی در طول زمان سخت تر خواهد شد و اصلاحات بسیار دشوار می شود.
5⃣یک مثال عملیاتی این موضوع را شرایط امروز بحث آموزش و پرورش است. امروز آموزش و پرورش به دلیل مشکلات متعدد نیازمند اصلاحاتی است. اگر جریان انقلابی اصلاحاتی را ارائه کرد که «تا حدودی» #عدالت، #رایگان بودن، #کیفیت و #حاکمیتی بودن را حفظ کرد که بهتر. اگر این کار را نکردیم غربی ها الگویشان را به ما ارائه می کنند و آموزش و پرورش ما آن الگو را پیگیری خواهد کرد. وقتی آن الگو اجرا شد دیگری به این راحتی نمی توانیم کار را به مسیر خودش برگردانیم. قبلا این تجربه را درباره خصوصی سازی و ده ها مسئله دیگر انجام داده ایم و امروز باید از آن درس بگیریم.
https://telegram.me/taknevesht
1⃣جریانات متعددی پس از طرح مسئله الگو به دنبال کارهای نظری سنگین و جدی بودند. برای این کار از روز اول شروع به مطالعه مبانی در عرصه های مختلف و تدوین آنها کرده اند.
2⃣با این حال عمیقا معتقدم الگو به معنای واقعی آن از کار روی مبانی شکل نمی گیرد. بلکه از حل مسائل فعلی کشور و البته با نگاه دینی و انقلابی (به هر میزان که بلدیم) شکل می گیرد. به عبارت دیگر باید امروز سعی کنیم مسائل امروز را به هر میزان که می توانیم با الگوی بومی مان حل کنیم و از این طریق الگو را در روی زمین پیاده کنیم. مبانی این کار را هم داشته های فعلی نظیر بیانات #حضرت_امام و #مقام_معظم_رهبری قرار بدهیم.
3⃣ البته این مدل #حل_مسئله بی نقص نیست و با حل مسئله مشکلاتی پیش خواهد آمد . لیکن بررسی و کار نظری بر روی این تجارب، منظومه مبنایی ما را تکمیل تر خواهد کرد. به عبارت بهتر مبانی هم با بررسی نظری تجارت تقویت خواهد شد. از این نکته نتیجه می گیریم که یکی از مغفول ترین کارهای علمی نگرش نظری به #تجربیات_بومی است و در این زمینه تجربیات #بسیج، #دفاع_مقدس جهاد و ده ها مسئله دیگر فعلا مغفول هستند.
4⃣به طور خاص باید توجه داشه باشیم که اجرای الگو خودش کار سختی است. این طور نیست که ما امروز اگر یک نقشه کامل از #آموزش_و_پرورش داشته باشیم بتوانیم آن را اجرایی کنیم. همانطور که تغییر در انسانها با افزایش سن آنها دشوارتر می شود، تغییر در سازمانها هم به نهادینه شدن الگوهای فعلی در طول زمان سخت تر خواهد شد و اصلاحات بسیار دشوار می شود.
5⃣یک مثال عملیاتی این موضوع را شرایط امروز بحث آموزش و پرورش است. امروز آموزش و پرورش به دلیل مشکلات متعدد نیازمند اصلاحاتی است. اگر جریان انقلابی اصلاحاتی را ارائه کرد که «تا حدودی» #عدالت، #رایگان بودن، #کیفیت و #حاکمیتی بودن را حفظ کرد که بهتر. اگر این کار را نکردیم غربی ها الگویشان را به ما ارائه می کنند و آموزش و پرورش ما آن الگو را پیگیری خواهد کرد. وقتی آن الگو اجرا شد دیگری به این راحتی نمی توانیم کار را به مسیر خودش برگردانیم. قبلا این تجربه را درباره خصوصی سازی و ده ها مسئله دیگر انجام داده ایم و امروز باید از آن درس بگیریم.
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
مظلومیت #اقتصاد_مقاومتی در امت #حزب_الله 🇮🇷
✍متاسفانه اقتصاد مقاومتی مسئله جریان حزب اللهی نیست
1⃣در یک هفته گذشته عمده مسئله رسانه ها و جریانات حزب اللهی عکس منتشر شده از دیدار خانم هاشمی با بهائیان بوده است. این در حالی است که در همین هفته دو اتفاق مهم در اقتصاد مقاومتی رخ داده است که تقریبا جامعه حزب اللهی بی تفاوت از کنار آنها گذشته است.
نمی دانم این چه سری است تا یک واقعه سیاسی مثل همین عکس منتشر شده رخ می دهد به راحتی همه تریبونهای حزب اللهی مشغول آن می شوند از رسانه ها و فعالین سیاسی و #تشکلهای_دانشجویی و #ائمه_جمعه و... لیکن درباره اتفاقات مهمی مثل کارشکنی #نظام_بانکی در اصلاح قانون نظام بانکی و یا تصویب طرح تسریع و تسهیل #خصوصی_سازی #آموزش_و_پرورش همه تریبونها ساکت و بی تفاوت هستند.
2⃣هفته قبل از آن هم #مقام_معظم_رهبری در دیدار با معلمان چند تذکر مهم دادند یکی از آنها مربوط به #زبان_انگلیسی بود. چون #رئیس_جمهور واکنش نشان داده بود به سوژه سیاسی و رسانه ای امت #حزب_الله تبدیل شد. اما در همان دیدار ایشان درباره خصوصی سازی تذکر دادند منتها ما هیچ واکنشی از امت حزب الله ندیدیم!
3⃣ مخالف روشنگری برای مردم نیستم اما آنقدری که می فهمم دعوا بر سر زبان انگلیسی با دو سه هفته صبر بدون هیچ نتیجه عملی و حتی هیچ نتیجه #گفتمانی پایان می پذیرد! دعوا بر سر #بهائیت هم به همین شکل! اما در عمل بانکها حداقل سه چهار سال دیگر می تواند خلاف اقتصاد مقاومتی عمل کنند و فرصت طلبان هم یک قانون خوب برای خصوصی سازی آموزش و پرورش بدست آوردند.
4⃣می توانم تصور توطئه داشته باشم که دستهایی اولویت های امت حزب الله را در مواقع حساس تغییر می دهند و یا بگویم که حیات بخشی از جریانات به اصطلاح #اصولگرا در همین دعواهای سطحی سیاسی است و به همین دلیل ظرفیتهای حزب الله را به هدر می دهند. ولی قطعا می توانم بگویم تا امت حزب الله این مدل از اولویت بندی را دارد و وقتش را در در دعواهای بیهوده سیاسی هدر می دهد باید تحقق مطالبات مهم مقام معظم رهبری از جمله اقتصاد مقاومتی را در خواب ببینیم!
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍متاسفانه اقتصاد مقاومتی مسئله جریان حزب اللهی نیست
1⃣در یک هفته گذشته عمده مسئله رسانه ها و جریانات حزب اللهی عکس منتشر شده از دیدار خانم هاشمی با بهائیان بوده است. این در حالی است که در همین هفته دو اتفاق مهم در اقتصاد مقاومتی رخ داده است که تقریبا جامعه حزب اللهی بی تفاوت از کنار آنها گذشته است.
نمی دانم این چه سری است تا یک واقعه سیاسی مثل همین عکس منتشر شده رخ می دهد به راحتی همه تریبونهای حزب اللهی مشغول آن می شوند از رسانه ها و فعالین سیاسی و #تشکلهای_دانشجویی و #ائمه_جمعه و... لیکن درباره اتفاقات مهمی مثل کارشکنی #نظام_بانکی در اصلاح قانون نظام بانکی و یا تصویب طرح تسریع و تسهیل #خصوصی_سازی #آموزش_و_پرورش همه تریبونها ساکت و بی تفاوت هستند.
2⃣هفته قبل از آن هم #مقام_معظم_رهبری در دیدار با معلمان چند تذکر مهم دادند یکی از آنها مربوط به #زبان_انگلیسی بود. چون #رئیس_جمهور واکنش نشان داده بود به سوژه سیاسی و رسانه ای امت #حزب_الله تبدیل شد. اما در همان دیدار ایشان درباره خصوصی سازی تذکر دادند منتها ما هیچ واکنشی از امت حزب الله ندیدیم!
3⃣ مخالف روشنگری برای مردم نیستم اما آنقدری که می فهمم دعوا بر سر زبان انگلیسی با دو سه هفته صبر بدون هیچ نتیجه عملی و حتی هیچ نتیجه #گفتمانی پایان می پذیرد! دعوا بر سر #بهائیت هم به همین شکل! اما در عمل بانکها حداقل سه چهار سال دیگر می تواند خلاف اقتصاد مقاومتی عمل کنند و فرصت طلبان هم یک قانون خوب برای خصوصی سازی آموزش و پرورش بدست آوردند.
4⃣می توانم تصور توطئه داشته باشم که دستهایی اولویت های امت حزب الله را در مواقع حساس تغییر می دهند و یا بگویم که حیات بخشی از جریانات به اصطلاح #اصولگرا در همین دعواهای سطحی سیاسی است و به همین دلیل ظرفیتهای حزب الله را به هدر می دهند. ولی قطعا می توانم بگویم تا امت حزب الله این مدل از اولویت بندی را دارد و وقتش را در در دعواهای بیهوده سیاسی هدر می دهد باید تحقق مطالبات مهم مقام معظم رهبری از جمله اقتصاد مقاومتی را در خواب ببینیم!
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
محدود کردن وظایف دانشگاه های علوم پزشکی و تاسیس ادارات کل بهداشت و درمان در استانها🇮🇷
✍#سنگرهای_بی_مصطفی و اقدامات اولویت دار #اقتصاد_مقاومتی در سال #اقدام_و_عمل
1⃣#دانشگاه یک تعریف مرسوم و مشخص در دنیا دارد. وظایف اصلی اش #آموزش و #پژوهش و #ارائه_خدمات است و عموما سه نسل دانشگاه های آموزشی، پژوهشی و #کارآفرین را برای رشد و ارتقای دانشگاه ها تعریف کرده اند. اما در کشور ما دانشگاه های #علوم_پزشکی مسئولیت های بیشتری دارند. دانشگاه های علوم پزشکی در حال حاضر مسئول اصلی سلامت در استانها هستند، #نظارت بر مراکز درمانی و بهداشتی، نظارت بر سلامتی غذا و دارو، برخی مجوز دهی ها و ده ها کار دیگر فراتر از عرف دانشگاهی را بر عهده دانشگاه های علوم پزشکی گذاشته ایم.
2⃣چند اشکال به این رویه وارد است. مهمترینش این است که هیچ یک از کارها به درستی انجام نمی شود. نه دانشگاه، دانشگاه است و نه نظام مدیریت بهداشت و درمان. اشکال دیگر فقدان ساختار نظارت است، مجری و ناظر و سیاستگذار و برنامه ریز همه یکی هستند. وقتی همه وظایف و ساختارها در یک جا جمع شد معلوم نیست چه کسی و چه ساختار و ساز و کاری باید بر این نظام نظارت بکند. حداقل مثالش نظارت بر بیمارستانها است. متولی #بیمارستان ها خودش ناظر بیمارستانها است و طبیعی است چاقو دسته خودش را نمی برد.
به هر حال این موضوع باعث می شود که ساختار دانشگاه های علوم پزشکی به شکلی باشد که اساسا کسی جرات نمی کند بگوید بالای چشم شما ابرو است!
3⃣به نظر می رسد باید اجازه بدهیم دانشگاه ، دانشگاه باشد یعنی به آموزش و پژوهش و ارائه خدمات بپردازد و برای سایر وظایف حکومتی نظیر ارائه مجوزها ، نظارت ها و امثال آن ساختار جداگانه ای نظیر اداره کل بهداشت و درمان ایجاد کنیم؛ دقیقا مثل همه وزارتخانه ها که یک اداره کل در استانها دارند. با این توضیح که منظورمان از ارائه خدمات بیمارستان داری به معنای فعلی آن نیست. همانطور که هیچ دانشگاهی شرکت داری نمی کند و این توضیح که اگر لازم باشد باید اداره دانشگاه های علوم پزشکی را به وزارت علوم به عنوان متولی دانشگاه ها واگذار کرد. البته این کار بسیار کار سختی است چون مقاومت زیادی در مقابل آن ایجاد خواهد شد. بنابراین می توانیم آن را یکی از #سنگرهای_بی_مصطفی در #اقتصاد_مقاومتی بدانیم که باید #مصطفی ای زندگی اش وقف آن کند تا موضوع در کشور حل بشود.
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍#سنگرهای_بی_مصطفی و اقدامات اولویت دار #اقتصاد_مقاومتی در سال #اقدام_و_عمل
1⃣#دانشگاه یک تعریف مرسوم و مشخص در دنیا دارد. وظایف اصلی اش #آموزش و #پژوهش و #ارائه_خدمات است و عموما سه نسل دانشگاه های آموزشی، پژوهشی و #کارآفرین را برای رشد و ارتقای دانشگاه ها تعریف کرده اند. اما در کشور ما دانشگاه های #علوم_پزشکی مسئولیت های بیشتری دارند. دانشگاه های علوم پزشکی در حال حاضر مسئول اصلی سلامت در استانها هستند، #نظارت بر مراکز درمانی و بهداشتی، نظارت بر سلامتی غذا و دارو، برخی مجوز دهی ها و ده ها کار دیگر فراتر از عرف دانشگاهی را بر عهده دانشگاه های علوم پزشکی گذاشته ایم.
2⃣چند اشکال به این رویه وارد است. مهمترینش این است که هیچ یک از کارها به درستی انجام نمی شود. نه دانشگاه، دانشگاه است و نه نظام مدیریت بهداشت و درمان. اشکال دیگر فقدان ساختار نظارت است، مجری و ناظر و سیاستگذار و برنامه ریز همه یکی هستند. وقتی همه وظایف و ساختارها در یک جا جمع شد معلوم نیست چه کسی و چه ساختار و ساز و کاری باید بر این نظام نظارت بکند. حداقل مثالش نظارت بر بیمارستانها است. متولی #بیمارستان ها خودش ناظر بیمارستانها است و طبیعی است چاقو دسته خودش را نمی برد.
به هر حال این موضوع باعث می شود که ساختار دانشگاه های علوم پزشکی به شکلی باشد که اساسا کسی جرات نمی کند بگوید بالای چشم شما ابرو است!
3⃣به نظر می رسد باید اجازه بدهیم دانشگاه ، دانشگاه باشد یعنی به آموزش و پژوهش و ارائه خدمات بپردازد و برای سایر وظایف حکومتی نظیر ارائه مجوزها ، نظارت ها و امثال آن ساختار جداگانه ای نظیر اداره کل بهداشت و درمان ایجاد کنیم؛ دقیقا مثل همه وزارتخانه ها که یک اداره کل در استانها دارند. با این توضیح که منظورمان از ارائه خدمات بیمارستان داری به معنای فعلی آن نیست. همانطور که هیچ دانشگاهی شرکت داری نمی کند و این توضیح که اگر لازم باشد باید اداره دانشگاه های علوم پزشکی را به وزارت علوم به عنوان متولی دانشگاه ها واگذار کرد. البته این کار بسیار کار سختی است چون مقاومت زیادی در مقابل آن ایجاد خواهد شد. بنابراین می توانیم آن را یکی از #سنگرهای_بی_مصطفی در #اقتصاد_مقاومتی بدانیم که باید #مصطفی ای زندگی اش وقف آن کند تا موضوع در کشور حل بشود.
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
خصوصی سازی یا دولتی بودن؟ مسئله این نیست!🇮🇷
✍به بهانه اظهارت وزیر محترم بهداشت درباره سوسیالیستی بودن تفکرات اداره دولتی #نظام_سلامت
✳️وزیر_بهداشت کسانی که معتقد به دولتی بودن نظام سلامت هستند را متهم به افکار #سوسیالیست ی کرده است!
حقیقت ان است که مشارکت دادن #بخش_خصوصی در نظام سلامت نه تنها اشکال ندارد بلکه فایده هم دارد. واقعا دولت کارهای مهمتری دارد و لازم نیست خودش #بیمارستان داری کند، پزشک و پرستار استخدام کند و بیمار درمان کند و... حتی دولت لازم نیست #مدرسه داری کند! امرور هر کسی که این وزارتخانه ها را بشناسد آرزو می کند که وزیر درگیر بیمارستان داری نباشد تا بتواند کارهای حقیقی این سیستم را انجام بدهد.
بنابراین باید بیمارستانها، مدارس و حتی دانشگاه ها مستقل بشوند. چه به شکل خصوصی اداره بشوند و چه به شکل هیات امنایی اداره بشوند، چه به شکل خرید خدمت به دولت ارائه خدمت بدهند و الگوهایی که به هر حال اسم آنها دولتی نیست.
✳️منتها دو مسئله دیگر مهم و حیاتی است که متاسفانه کلا مغفول است. اولین مسئله این است که #قانون_اساسی اجرا شود. یعنی آموزش برای مردم رایگان باشد. دسترسی به سلامت ارزان باشد و امثال این اهداف که در اینجا یک اختلاف نظر اساسی است. ما می گوییم اشکالی ندارد مدرسه و بیمارستان خصوصی باشد اما هزینه درمان و آموزش همه مردم را دولت به مدرسه و بیمارستان پرداخت کند و برای مردم هزینه ای نداشته باشد مثل همین الگوی خرید خدمت. برخی به این قائل نیستند و معتقدند باید به شکل حداکثری این خدمات پولی بشود و دولت صرفا هزینه قلیلی از اقشار کم درآمد را بدهد که این موضوع با قانون اساسی در تعارض است.
✳️دومین نکته مغفول توان #حکمرانی است. اساسا مسئله خصوصی یا دولتی نیست. مسئله این است که حکمرانی در چه شکلی بهتر صورت می گیرد. میدانیم که حکمرانی در وضع دولتی چندان قوی نیست اما باید دید که حکمرانی در وضع خصوصی بهتر خواهد شد یا نه ؟ اینجاست که ما با #وزیر_بهداشت و #آموزش_و_پرورش اختلاف نظر پیدا می کنیم و با #خصوصی_سازی با هر تعبیر آن مخالفیم. وزرای محترم باید این سئوال را جواب دهند که با خصوصی سازی این بخش ها آیا دولت توان حکمرانی کافی برای هدایت و نظارت بر بخش خصوصی جهت تامین منافع ملی دارد و یا خیر ؟
✳️خصوصی سازی در آمریکا مطلقا به ضعف حکمرانی منتج نشده است. اتفاقا خصوصی سازی کردند تا توان حکمرانی شان را افزایش دهند. بهترین نمونه اش هم همین #تحریم ها است. مهد خصوصی سازی طوری حکمرانی می کند که افراد کشورهای دیگر هم مجبور به پیروی از آنها شوند.
منتها در کشور ما برعکس است. الان که دولتی است حرف نظام و انقلاب در مدارس و دانشگاه ها و بیمارستانها پیش نمی رود چرا که توان حکمرانی دولت ضعیف است. ما در مسائل شفاف اقتصادی مثل #بانک نتوانستیم بخش خصوصی را مدیریت کنیم و در عوض بخش خصوصی حاکمیت را تسخیر کرده است. در این بخش ها که عمق فاجعه بیشتر است. هنوز که خصوصی سازی به طور جدی صورت نگرفته است صاحبان بیمارستانهای خصوصی و مدارس غیر انتفاعی حاکمیت را تسخیر کرده و منافع خودشان را پیگیری می کنند. وای به حال روزی که کلا خصوصی سازی صورت بگیرد.
✳️بنابراین روزی می توان #خصوصی_سازی را تجویز کرد که بتوان نشان داد توان حکمرانی دولت پس از خصوصی سازی افزایش می یابد. باید بتوان اثبات کرد حاکمیت سوار بر بخش خصوصی است و نه بخش خصوصی سوار بر حاکمیت. به نظر حقیر وزرای محترم یا از این نکته غفلت می کنند و یا خودشان را به ندانستن می زنند والا یک آدم دلسوز تن به فروختن حاکمیت به بخش خصوصی نمی دهد.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍به بهانه اظهارت وزیر محترم بهداشت درباره سوسیالیستی بودن تفکرات اداره دولتی #نظام_سلامت
✳️وزیر_بهداشت کسانی که معتقد به دولتی بودن نظام سلامت هستند را متهم به افکار #سوسیالیست ی کرده است!
حقیقت ان است که مشارکت دادن #بخش_خصوصی در نظام سلامت نه تنها اشکال ندارد بلکه فایده هم دارد. واقعا دولت کارهای مهمتری دارد و لازم نیست خودش #بیمارستان داری کند، پزشک و پرستار استخدام کند و بیمار درمان کند و... حتی دولت لازم نیست #مدرسه داری کند! امرور هر کسی که این وزارتخانه ها را بشناسد آرزو می کند که وزیر درگیر بیمارستان داری نباشد تا بتواند کارهای حقیقی این سیستم را انجام بدهد.
بنابراین باید بیمارستانها، مدارس و حتی دانشگاه ها مستقل بشوند. چه به شکل خصوصی اداره بشوند و چه به شکل هیات امنایی اداره بشوند، چه به شکل خرید خدمت به دولت ارائه خدمت بدهند و الگوهایی که به هر حال اسم آنها دولتی نیست.
✳️منتها دو مسئله دیگر مهم و حیاتی است که متاسفانه کلا مغفول است. اولین مسئله این است که #قانون_اساسی اجرا شود. یعنی آموزش برای مردم رایگان باشد. دسترسی به سلامت ارزان باشد و امثال این اهداف که در اینجا یک اختلاف نظر اساسی است. ما می گوییم اشکالی ندارد مدرسه و بیمارستان خصوصی باشد اما هزینه درمان و آموزش همه مردم را دولت به مدرسه و بیمارستان پرداخت کند و برای مردم هزینه ای نداشته باشد مثل همین الگوی خرید خدمت. برخی به این قائل نیستند و معتقدند باید به شکل حداکثری این خدمات پولی بشود و دولت صرفا هزینه قلیلی از اقشار کم درآمد را بدهد که این موضوع با قانون اساسی در تعارض است.
✳️دومین نکته مغفول توان #حکمرانی است. اساسا مسئله خصوصی یا دولتی نیست. مسئله این است که حکمرانی در چه شکلی بهتر صورت می گیرد. میدانیم که حکمرانی در وضع دولتی چندان قوی نیست اما باید دید که حکمرانی در وضع خصوصی بهتر خواهد شد یا نه ؟ اینجاست که ما با #وزیر_بهداشت و #آموزش_و_پرورش اختلاف نظر پیدا می کنیم و با #خصوصی_سازی با هر تعبیر آن مخالفیم. وزرای محترم باید این سئوال را جواب دهند که با خصوصی سازی این بخش ها آیا دولت توان حکمرانی کافی برای هدایت و نظارت بر بخش خصوصی جهت تامین منافع ملی دارد و یا خیر ؟
✳️خصوصی سازی در آمریکا مطلقا به ضعف حکمرانی منتج نشده است. اتفاقا خصوصی سازی کردند تا توان حکمرانی شان را افزایش دهند. بهترین نمونه اش هم همین #تحریم ها است. مهد خصوصی سازی طوری حکمرانی می کند که افراد کشورهای دیگر هم مجبور به پیروی از آنها شوند.
منتها در کشور ما برعکس است. الان که دولتی است حرف نظام و انقلاب در مدارس و دانشگاه ها و بیمارستانها پیش نمی رود چرا که توان حکمرانی دولت ضعیف است. ما در مسائل شفاف اقتصادی مثل #بانک نتوانستیم بخش خصوصی را مدیریت کنیم و در عوض بخش خصوصی حاکمیت را تسخیر کرده است. در این بخش ها که عمق فاجعه بیشتر است. هنوز که خصوصی سازی به طور جدی صورت نگرفته است صاحبان بیمارستانهای خصوصی و مدارس غیر انتفاعی حاکمیت را تسخیر کرده و منافع خودشان را پیگیری می کنند. وای به حال روزی که کلا خصوصی سازی صورت بگیرد.
✳️بنابراین روزی می توان #خصوصی_سازی را تجویز کرد که بتوان نشان داد توان حکمرانی دولت پس از خصوصی سازی افزایش می یابد. باید بتوان اثبات کرد حاکمیت سوار بر بخش خصوصی است و نه بخش خصوصی سوار بر حاکمیت. به نظر حقیر وزرای محترم یا از این نکته غفلت می کنند و یا خودشان را به ندانستن می زنند والا یک آدم دلسوز تن به فروختن حاکمیت به بخش خصوصی نمی دهد.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
مطالبه #شفافیت در #آموزش_عالی
یکی از مهمترین مشکلات کشور عدم دسترسی به اطلاعات است. وقتی اطلاعات نباشد امکان ارزیابی و قضاوت درباره عملکردها بسیار سخت می شود.
آموزش عالی کشور هم یکی از این عرصه ها است. آموزش عالی دچار مشکلات و چالش های متعددی است که باید مورد ارزیابی قرار بگیرد اما وقتی اطلاعات آن را به سادگی نمی توان پیدا کرد، ارزیابی جدی هم نمی تواند انجام داد.
بسیاری از اطلاعات ساده و دم دستی است اما دسترسی به آنها بسیار سخت و یا تقریبا نشدنی است. در #آمریکا و احتمالا بسیاری از کشورهای دیگر پروتکل های #شفافیت_اطلاعات برای عرصه های مختلف از جمله آموزش عالی تدوین شده است و دانشگاه ها را مکلف می کند که اطلاعات خود را بر روی سایت بگذارند. این اطلاعات شامل ورودی ها و خروجی های آموزش عالی است.
به عنوان مثال در آمریکا این قوانین ارائه شده است
https://www.alec.org/model-legislation/higher-education-transparency-act-2/
فکر می کنم در ایران هم باید دانشگاه ها را مکلف کنیم در حد گروه آموزشی اطلاعاتی شبیه اطلاعات زیر را ارائه کنند
- تعداد دانشجویان، جنسیت و...
-تعداد اساتید با اطلاعاتی نظیر جنسیت و مرتبه علمی و...
- تعداد فارغ التحصیلان و طول مدت فارغ التحصیلی و...
-عملکرد تحصیلی افراد نظیر واحدهای گذرانده شده در هر ترم و متوسط نمرات دانشجویان به تفکیک دروس
-هزینه های مالی انجام شده به تفکیک کارمندان، اساتید،هزینه های جاری و...
- درآمدهای حاصل شده و منبع آن
این طور اطلاعات که باشد می تواند امیدوار بود که با کار علمی درست برخی مشکلات بهتر شناسایی شده و برای حل آن تدبیر شود.
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
یکی از مهمترین مشکلات کشور عدم دسترسی به اطلاعات است. وقتی اطلاعات نباشد امکان ارزیابی و قضاوت درباره عملکردها بسیار سخت می شود.
آموزش عالی کشور هم یکی از این عرصه ها است. آموزش عالی دچار مشکلات و چالش های متعددی است که باید مورد ارزیابی قرار بگیرد اما وقتی اطلاعات آن را به سادگی نمی توان پیدا کرد، ارزیابی جدی هم نمی تواند انجام داد.
بسیاری از اطلاعات ساده و دم دستی است اما دسترسی به آنها بسیار سخت و یا تقریبا نشدنی است. در #آمریکا و احتمالا بسیاری از کشورهای دیگر پروتکل های #شفافیت_اطلاعات برای عرصه های مختلف از جمله آموزش عالی تدوین شده است و دانشگاه ها را مکلف می کند که اطلاعات خود را بر روی سایت بگذارند. این اطلاعات شامل ورودی ها و خروجی های آموزش عالی است.
به عنوان مثال در آمریکا این قوانین ارائه شده است
https://www.alec.org/model-legislation/higher-education-transparency-act-2/
فکر می کنم در ایران هم باید دانشگاه ها را مکلف کنیم در حد گروه آموزشی اطلاعاتی شبیه اطلاعات زیر را ارائه کنند
- تعداد دانشجویان، جنسیت و...
-تعداد اساتید با اطلاعاتی نظیر جنسیت و مرتبه علمی و...
- تعداد فارغ التحصیلان و طول مدت فارغ التحصیلی و...
-عملکرد تحصیلی افراد نظیر واحدهای گذرانده شده در هر ترم و متوسط نمرات دانشجویان به تفکیک دروس
-هزینه های مالی انجام شده به تفکیک کارمندان، اساتید،هزینه های جاری و...
- درآمدهای حاصل شده و منبع آن
این طور اطلاعات که باشد می تواند امیدوار بود که با کار علمی درست برخی مشکلات بهتر شناسایی شده و برای حل آن تدبیر شود.
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
www.alec.org
Higher Education Transparency Act - American Legislative Exchange Council
Limited government. Free markets. Federalism.
🌎فهم از #حکمرانی - بخش چهارم
🌎درباره ویژگی کانونی یک #سیاست_گذار
1⃣روزگاری انتقاد می شد که چرا یک نفر که یک روز هم در #بخش_خصوصی کار نکرده است در جایگاه مسئول دولتی می نشیند و برای بخش خصوصی تصمیم می گیرد. اینک به روزگاری رسیده ایم که #وزیر_بهداشت سهامدار بخش خصوصی است، #وزیر_صنعت خود سابقه سهامداری ده ها شرکت را دارد، وزیر #آموزش_و_پرورش تعلقی به مشهور ترین #مدارس_غیرانتفاعی کشور دارد و .... اما نمی توانیم تصدیق کنیم که چنین وضعی برای کشور مفید است. به شدت بیم این را داریم که این تعلقات، منافع ملی را به سمت منافع خاصی سوق دهد.
2⃣در یک #حکمرانی خوب جدا باید سئوال کرد که لازم است وزیر و یا سیاستگذار تجربه عینی و عملی در آن بخش داشته باشد یا اینکه از او اولا و ابتدائا باید تجربه و تخصص حکمرانی را بخواهیم؟ همچنین باید سئوال کرد که آیا مقوله #ذی_نفع بودن با صاحب تجربه بودند قابل جمع است؟ یعنی می توان کاری کرد که یک فعال بخش خصوصی و صاحب سرمایه با حضورش در بخش دولتی ، منافع ملی راپیگیری نماید؟ مهمتر اینکه آیا کسی که از کف یک تجربه در #صنعت و یا #کشاورزی به سطح سیاست گذاری ارتقا پیدا می کند می تواند دید جامع داشته باشد و بخشی نگر نباشد و مثلا ابعاد فرهنگی را هم توجه کند ؟ بدیهی است که سیاست گذار نمی تواند صرفا نگاه بنگاهی داشته باشد.
3⃣واقع بینانه این است که حکمرانی و #سیاست_گذاری یک کار چند بعدی است. هم شناخت از کف میدان لازم دارد و هم نگاه کلان. اشراف به مبانی را هم می خواهد. نگاه چند بعدی فرهنگی سیاسی اجتماعی اقتصادی را هم لازم دارد. تسلط به دانش روز را هم نیاز دارد. باید منافع اقشار مختلف از مردم تا بخش خصوصی را هم توجه کند. واقعیت این است که سیاستگذار و افرادی که در منصب حکمرانی قرار دارند نمی توانند در همه این ابعاد تجربه و علم کسب کنند. این همه انتظار از یک نفر بجا نیست و به دلایل متعدد شدنی هم نخواهد بود. هم در ظرف زمان جا نمی شود و هم در ظرف وجود افراد!
@KHODJOOSH
4⃣بنابراین سیاستگذار لاجرم باید بخش هایی از نیازهای خود را از دیگران کمک بگیرد و سیاست گذاری به یک کار جمعی و نظام مند تبدیل می شود. اینک این سئوال مطرح می شود که کدام بعد از حکمرانی باید ویژگی و تجربه فرد باشد و کدام یک را می تواند پذیرفت که از تجربه و دانش دیگران استفاده نماید؟ آیا واقعا کانون قابلیت حکمرانی تجربه در بخش خصوصی است یا اشراف به مبانی #انقلاب_اسلامی یا تسلط به دانش روز یا فهم از حکمرانی و...؟
👈به #خودجوش بپیوندید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
🌎درباره ویژگی کانونی یک #سیاست_گذار
1⃣روزگاری انتقاد می شد که چرا یک نفر که یک روز هم در #بخش_خصوصی کار نکرده است در جایگاه مسئول دولتی می نشیند و برای بخش خصوصی تصمیم می گیرد. اینک به روزگاری رسیده ایم که #وزیر_بهداشت سهامدار بخش خصوصی است، #وزیر_صنعت خود سابقه سهامداری ده ها شرکت را دارد، وزیر #آموزش_و_پرورش تعلقی به مشهور ترین #مدارس_غیرانتفاعی کشور دارد و .... اما نمی توانیم تصدیق کنیم که چنین وضعی برای کشور مفید است. به شدت بیم این را داریم که این تعلقات، منافع ملی را به سمت منافع خاصی سوق دهد.
2⃣در یک #حکمرانی خوب جدا باید سئوال کرد که لازم است وزیر و یا سیاستگذار تجربه عینی و عملی در آن بخش داشته باشد یا اینکه از او اولا و ابتدائا باید تجربه و تخصص حکمرانی را بخواهیم؟ همچنین باید سئوال کرد که آیا مقوله #ذی_نفع بودن با صاحب تجربه بودند قابل جمع است؟ یعنی می توان کاری کرد که یک فعال بخش خصوصی و صاحب سرمایه با حضورش در بخش دولتی ، منافع ملی راپیگیری نماید؟ مهمتر اینکه آیا کسی که از کف یک تجربه در #صنعت و یا #کشاورزی به سطح سیاست گذاری ارتقا پیدا می کند می تواند دید جامع داشته باشد و بخشی نگر نباشد و مثلا ابعاد فرهنگی را هم توجه کند ؟ بدیهی است که سیاست گذار نمی تواند صرفا نگاه بنگاهی داشته باشد.
3⃣واقع بینانه این است که حکمرانی و #سیاست_گذاری یک کار چند بعدی است. هم شناخت از کف میدان لازم دارد و هم نگاه کلان. اشراف به مبانی را هم می خواهد. نگاه چند بعدی فرهنگی سیاسی اجتماعی اقتصادی را هم لازم دارد. تسلط به دانش روز را هم نیاز دارد. باید منافع اقشار مختلف از مردم تا بخش خصوصی را هم توجه کند. واقعیت این است که سیاستگذار و افرادی که در منصب حکمرانی قرار دارند نمی توانند در همه این ابعاد تجربه و علم کسب کنند. این همه انتظار از یک نفر بجا نیست و به دلایل متعدد شدنی هم نخواهد بود. هم در ظرف زمان جا نمی شود و هم در ظرف وجود افراد!
@KHODJOOSH
4⃣بنابراین سیاستگذار لاجرم باید بخش هایی از نیازهای خود را از دیگران کمک بگیرد و سیاست گذاری به یک کار جمعی و نظام مند تبدیل می شود. اینک این سئوال مطرح می شود که کدام بعد از حکمرانی باید ویژگی و تجربه فرد باشد و کدام یک را می تواند پذیرفت که از تجربه و دانش دیگران استفاده نماید؟ آیا واقعا کانون قابلیت حکمرانی تجربه در بخش خصوصی است یا اشراف به مبانی #انقلاب_اسلامی یا تسلط به دانش روز یا فهم از حکمرانی و...؟
👈به #خودجوش بپیوندید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
نسبت فعالیت های سیاستگذارانه با مبانی نظری انقلاب اسلامی🇮🇷
✍️بخش اول - جنس شناسی #مبانی
✳️در سالهای گذشته مسئله مبانی در کشور ما به یک مسئله مهم تبدیل شده است و نظر به قرینه های متعدد #انحراف در #انقلاب_اسلامی، سئوال از مبانی تبدیل به یکی از اولین سوالها از هر فعال اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شده است. البته مسئله مبانی یقینا یکی از مهمترین نیازهای هر حرکتی است. هر حرکتی خواسته یا ناخواسته مبتنی بر مبانی است چه محرک بداند و چه نداند. اما این واقعیت به معنا قبول یک قرائت نادرست از توجه به مبانی نیست. در توجه به مسئله مبانی نظیر هر مسئله دیگری در عین #آرمانگرایی به #واقع_گرایی هم نیاز است. واقع گرایی نه به معنای #محافظه_کاری و در مقابل آرمانگرایی بلکه به معنای شناخت درست آنچه که حقیقتا در عالم واقع محقق میشود. به معنای احصای مسیر رسیدن به آرمانها. چنین واقع گرایی ای در حقیقت شناخت مسیر آرمانگرایی است و یک ضرورت در مواجهه با آرمانها محسوب میشود.
✳️فقدان واقع گرایی انحرافاتی را در نگرش به مبانی ایجاد میکند که نتیجه نهایی آن فاصله گرفتن از عمل، جدایی از مسائل مهم روز و بی تفاوتی نسبت به آنها و انتزاعی شدن است. ثمره چنین پدیده در عمل فاصله گرفتن از آرمانگرایی است. چنین رویکردی باعث میشود تا بخشی از جامعه #حزب_اللهی به امید ایفای نقش بلند مدت از اصلیترین سنگرهای مبارزه فعلی فاصله گرفته و جبهه مقابل (#غرب_گرایان) گام به گام عمق مبانی #غرب_گرایی را در واقعیت های عملی کشور پیادهسازی کنند. مثالهای متعددی از این پدیده هماکنون در #اقتصاد و #آموزش_و_پرورش و #نظام_بانکی و امثال آن قابل مشاهده است. بر این اساس در این نوشته تلاش شده است تا برخی واقعیت های عملی در توجه به مبانی ارائه شود. به طور خاص سعی شده تا ناظر به قشر سیاستگذار و سیاست پژوه در کشور مطالبی ذکر شود. قطعا این نوشته به دنبال نفی مبنا در امور نیست بلکه می خواهد قرائت رایج از مبانی را به چالش بکشد.
1️⃣مبانی بیش از آنکه از جنس دانش باشد از جنس بینش است. در مثالی مشابه همانطور که #عوام_و_خواص بودن الزاما تابع دانش و سواد نیست. سالها است که خاطره زیر از #مقام_معظم_رهبری مبنای درک دقیق مفهوم عوام و خواص قرار گرفته است.
در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در #ایرانشهر تبعید بودم. در یکی از شهرهای همجوار، چند نفر آشنا داشتیم که یکی از آنها راننده بود، یکی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معنای خاص کلمه نبودند. به حسب ظاهر، به آنها عامی اطلاق میشد. با این حال جزو خواص بودند. آنها مرتّب برای دیدن ما به ایرانشهر میآمدند و از قضایای مذاکرات خود با #روحانی شهرشان میگفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه میکنید! رانندهی کمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیشنماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانی میگفت: «چرا وقتی اسم #پیغمبر میآید یک #صلوات میفرستید، ولی اسم «آقا» که میآید، سه صلوات میفرستید؟!» نمیفهمید. راننده به او جواب میداد: روزی که دیگر مبارزهای نداشته باشیم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب پیروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، که یک صلوات هم نمیفرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده میفهمید، روحانی نمیفهمید!
به همین میزان باید تصریح کرد چه بسا کسانی که عمر خود را در علم و دانش گذرانده باشند و حجم زیادی از کتاب خوانده باشند و به ظاهر #حدیث و #قرآن مسلط باشند اما نتوانند یک قرائت درست از مبانی انقلاب بر آن مبنا ارائه دهند و چه بسا کسانی که به ظاهر حجم مطالعه و سوادشان کم باشد اما تشخصیشان از مبانی انقلاب دقیق تر و درست تر باشد. مبانی انقلاب یعنی فهم دقیق از #استقلال، #آزادی، #عدالت، #مردم_سالاری و امثال این مفاهیم. به عنوان یک مثال مشهور توصیه می کنم #مبانی_نظری مردم سالاری را بین مقام معظم رهبری و سایر علما بهویژه کسانی که سالهاست که اسطوره کار مبنایی هستند مقایسه کنیم. هم عالمند و هم سالها اهل مطالعه و هم انقلابی؛ اما با درک متفاوتی از انقلاب و مبانی آن. لذاست که اتکای صرف به مسیر مطالعه و دانش اندوزی تضمینی به احصا مبانی متناسب با انقلاب ارائه نخواهد کرد. البته که بالاخره حصول مبانی بدون مطالعه حاصلی نخواهد داشت و نمی توان بدون مطالعه انتظار مبانی داشت اما این به معنای اکتفای صرف به مطالعه نیست.
بنابراین برای فهم انقلاب باید اندیشه حاکم بر آن را فهمید.همچون مقوله #بصیرت این موضوع در سطح بینش برای همه آحاد از جمله فعالان سیاستگذاری شدنی است و حتما باید مورد توجه قرار گیرد. باید درک درستی از جایگاه #عدالت در برنامه ریزی اقتصادی، مقوله تربیت در مواجهه با انسان، جایگاه #مردم در انقلاب، مسئله اقتصاد و امثال آن داشته باشیم.
ادامه دارد...
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍️بخش اول - جنس شناسی #مبانی
✳️در سالهای گذشته مسئله مبانی در کشور ما به یک مسئله مهم تبدیل شده است و نظر به قرینه های متعدد #انحراف در #انقلاب_اسلامی، سئوال از مبانی تبدیل به یکی از اولین سوالها از هر فعال اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شده است. البته مسئله مبانی یقینا یکی از مهمترین نیازهای هر حرکتی است. هر حرکتی خواسته یا ناخواسته مبتنی بر مبانی است چه محرک بداند و چه نداند. اما این واقعیت به معنا قبول یک قرائت نادرست از توجه به مبانی نیست. در توجه به مسئله مبانی نظیر هر مسئله دیگری در عین #آرمانگرایی به #واقع_گرایی هم نیاز است. واقع گرایی نه به معنای #محافظه_کاری و در مقابل آرمانگرایی بلکه به معنای شناخت درست آنچه که حقیقتا در عالم واقع محقق میشود. به معنای احصای مسیر رسیدن به آرمانها. چنین واقع گرایی ای در حقیقت شناخت مسیر آرمانگرایی است و یک ضرورت در مواجهه با آرمانها محسوب میشود.
✳️فقدان واقع گرایی انحرافاتی را در نگرش به مبانی ایجاد میکند که نتیجه نهایی آن فاصله گرفتن از عمل، جدایی از مسائل مهم روز و بی تفاوتی نسبت به آنها و انتزاعی شدن است. ثمره چنین پدیده در عمل فاصله گرفتن از آرمانگرایی است. چنین رویکردی باعث میشود تا بخشی از جامعه #حزب_اللهی به امید ایفای نقش بلند مدت از اصلیترین سنگرهای مبارزه فعلی فاصله گرفته و جبهه مقابل (#غرب_گرایان) گام به گام عمق مبانی #غرب_گرایی را در واقعیت های عملی کشور پیادهسازی کنند. مثالهای متعددی از این پدیده هماکنون در #اقتصاد و #آموزش_و_پرورش و #نظام_بانکی و امثال آن قابل مشاهده است. بر این اساس در این نوشته تلاش شده است تا برخی واقعیت های عملی در توجه به مبانی ارائه شود. به طور خاص سعی شده تا ناظر به قشر سیاستگذار و سیاست پژوه در کشور مطالبی ذکر شود. قطعا این نوشته به دنبال نفی مبنا در امور نیست بلکه می خواهد قرائت رایج از مبانی را به چالش بکشد.
1️⃣مبانی بیش از آنکه از جنس دانش باشد از جنس بینش است. در مثالی مشابه همانطور که #عوام_و_خواص بودن الزاما تابع دانش و سواد نیست. سالها است که خاطره زیر از #مقام_معظم_رهبری مبنای درک دقیق مفهوم عوام و خواص قرار گرفته است.
در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در #ایرانشهر تبعید بودم. در یکی از شهرهای همجوار، چند نفر آشنا داشتیم که یکی از آنها راننده بود، یکی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معنای خاص کلمه نبودند. به حسب ظاهر، به آنها عامی اطلاق میشد. با این حال جزو خواص بودند. آنها مرتّب برای دیدن ما به ایرانشهر میآمدند و از قضایای مذاکرات خود با #روحانی شهرشان میگفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه میکنید! رانندهی کمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیشنماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانی میگفت: «چرا وقتی اسم #پیغمبر میآید یک #صلوات میفرستید، ولی اسم «آقا» که میآید، سه صلوات میفرستید؟!» نمیفهمید. راننده به او جواب میداد: روزی که دیگر مبارزهای نداشته باشیم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب پیروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، که یک صلوات هم نمیفرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده میفهمید، روحانی نمیفهمید!
به همین میزان باید تصریح کرد چه بسا کسانی که عمر خود را در علم و دانش گذرانده باشند و حجم زیادی از کتاب خوانده باشند و به ظاهر #حدیث و #قرآن مسلط باشند اما نتوانند یک قرائت درست از مبانی انقلاب بر آن مبنا ارائه دهند و چه بسا کسانی که به ظاهر حجم مطالعه و سوادشان کم باشد اما تشخصیشان از مبانی انقلاب دقیق تر و درست تر باشد. مبانی انقلاب یعنی فهم دقیق از #استقلال، #آزادی، #عدالت، #مردم_سالاری و امثال این مفاهیم. به عنوان یک مثال مشهور توصیه می کنم #مبانی_نظری مردم سالاری را بین مقام معظم رهبری و سایر علما بهویژه کسانی که سالهاست که اسطوره کار مبنایی هستند مقایسه کنیم. هم عالمند و هم سالها اهل مطالعه و هم انقلابی؛ اما با درک متفاوتی از انقلاب و مبانی آن. لذاست که اتکای صرف به مسیر مطالعه و دانش اندوزی تضمینی به احصا مبانی متناسب با انقلاب ارائه نخواهد کرد. البته که بالاخره حصول مبانی بدون مطالعه حاصلی نخواهد داشت و نمی توان بدون مطالعه انتظار مبانی داشت اما این به معنای اکتفای صرف به مطالعه نیست.
بنابراین برای فهم انقلاب باید اندیشه حاکم بر آن را فهمید.همچون مقوله #بصیرت این موضوع در سطح بینش برای همه آحاد از جمله فعالان سیاستگذاری شدنی است و حتما باید مورد توجه قرار گیرد. باید درک درستی از جایگاه #عدالت در برنامه ریزی اقتصادی، مقوله تربیت در مواجهه با انسان، جایگاه #مردم در انقلاب، مسئله اقتصاد و امثال آن داشته باشیم.
ادامه دارد...
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
چند نکته در نسبت فعالیت های سیاستگذارانه با #مبانی_نظری #انقلاب_اسلامی 🇮🇷
✍️بخش دوم - در اهمیت عمل
در طرح مسئله پیرامون اهمیت مبانی و نسبت آن با حل مسئله در مطلب گذشته درباره این موضوع صحبت شد که مبانی بیش از اینکه از جنس دانش باشد از جنس #بینش است. در این بخش درباره اهمیت عمل سخن گفته میشود:
2️⃣ #عمل کردن در اسلام اصالت دارد. مکرر در قرآن ایمان و عمل صالح با هم ذکر شده است. همانطور که ایمان مراتبی دارد ، عمل هم مراتبی دارد. ما (چه در سطح فرد و چه در سطح تشکیلات و چه در سطح یک حکومت) مکلفیم به آنچه که می دانیم عمل کنیم. عمل خود مقوم مبانی است. عمل است که خلا مبانی را به ما نشان می دهد. عمل است که ضعف و اشکالات و تعارض ها را بروز می دهد و زمینه پیشرفت و بهبود را فراهم میکند. عمل است که به طور دقیق سئوالاتی را برای پیگیری در عرصه مبنایی ایجاد میکند. #فقه به عنوان یکی از مهمترین دارایی های مبنایی، خود چنین توسعه یافته است. یعنی مبنای عمل آحاد مردم بوده است و به حکم سئوالات و اشکالات و مسائل آرام آرام تقویت شده است. انسانِ در جنگ و معتقد به مبارزه می داند که اگر او حمله نکند دشمن حمله خواهد کرد بنابراین همزمان با طراحی و فکر و کار مبنایی، عمل هم میکند، یعنی عرصه واقعی را خالی نمی کند. انسانی که می داند عمرش محدود است قدر دقایق را برای عمل صالح می داند و... بی عملی جز رفتار انسان بی دغدغه، بی هدف و بی مسئله است، ولو با توجیه عمل جامع و پخته در آینده! البته بدیهی است که عمل حداقلی از مبانی را نیاز دارد و البته این حداقل از مبانی باید در دین شناسی که انسان مسلمان حاصل شود.
3️⃣فاصله گرفتن از عمل جا را برای عمل دیگران باز میکند. واقعیت چند دهه کشور نشان می دهد که ما به دلیل بی اهمیتی به حل مسئله و مشغول شدن در بحث های انتزاعی میدان را برای رقیب یعنی جریان #غرب_گرا خالی کرده ایم. ما ظرفیت #جبهه_انقلاب را درگیر مسائل #آموزش_و_پرورش اعم از اقتصاد آن تا محتوا و روش تدریس و.. نکردیم و امروز غربی ها الگویشان را گام به گام در آنجا پیش می برند. چرا؟ چون مسئولان سئوال دارند و آنها جواب و ما حزب اللهی ها نه تنها بی جوابیم بلکه اصلا نیستیم که از ما سئوال بپرسند. همین قصه در ماجراهای #اقتصاد و #خصوصی_سازی و... هم برقرار است. اولا این تصور باطل است که به جز فکر کردن به مسئله راه حل قابل اجرا حاصل میشود و ثانیا این غفلت هم نابخشودنی است که اجازه می دهیم غربی ها گام به گام پیش بیایند و فکر می کنیم در آینده می توانیم این گام ها را پس بگیریم. هر تصمیمی که با رویکرد انقلابی گرفته شود بهتر از این است که عرصه خالی از عناصر متعهد باشد. نمی گوییم چنین مدلی بی اشکال خواهد بود، می گوییم حرف مناسب انقلابی و قابل اجرا خارج از میدان عمل تولید نخواهد شد.
❇️بنابراین آنچه به طور صریح تجویز میشود این است که بخش عمدهای ظرفیتهای انسانی انقلاب اسلامی باید به حل مسائل فعلی کشور و ارتقای کارآمدی نظام بپردازند و البته داشته های مبنایی فعلی کشور را سرلوحه کار خود قرار دهند. این مسیر است که می تواند مسیر حرکت بخش نظری انقلاب اسلامی (اعم از دانشگاهی و حوزوی را روشن نماید.)
ادامه دارد...
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍️بخش دوم - در اهمیت عمل
در طرح مسئله پیرامون اهمیت مبانی و نسبت آن با حل مسئله در مطلب گذشته درباره این موضوع صحبت شد که مبانی بیش از اینکه از جنس دانش باشد از جنس #بینش است. در این بخش درباره اهمیت عمل سخن گفته میشود:
2️⃣ #عمل کردن در اسلام اصالت دارد. مکرر در قرآن ایمان و عمل صالح با هم ذکر شده است. همانطور که ایمان مراتبی دارد ، عمل هم مراتبی دارد. ما (چه در سطح فرد و چه در سطح تشکیلات و چه در سطح یک حکومت) مکلفیم به آنچه که می دانیم عمل کنیم. عمل خود مقوم مبانی است. عمل است که خلا مبانی را به ما نشان می دهد. عمل است که ضعف و اشکالات و تعارض ها را بروز می دهد و زمینه پیشرفت و بهبود را فراهم میکند. عمل است که به طور دقیق سئوالاتی را برای پیگیری در عرصه مبنایی ایجاد میکند. #فقه به عنوان یکی از مهمترین دارایی های مبنایی، خود چنین توسعه یافته است. یعنی مبنای عمل آحاد مردم بوده است و به حکم سئوالات و اشکالات و مسائل آرام آرام تقویت شده است. انسانِ در جنگ و معتقد به مبارزه می داند که اگر او حمله نکند دشمن حمله خواهد کرد بنابراین همزمان با طراحی و فکر و کار مبنایی، عمل هم میکند، یعنی عرصه واقعی را خالی نمی کند. انسانی که می داند عمرش محدود است قدر دقایق را برای عمل صالح می داند و... بی عملی جز رفتار انسان بی دغدغه، بی هدف و بی مسئله است، ولو با توجیه عمل جامع و پخته در آینده! البته بدیهی است که عمل حداقلی از مبانی را نیاز دارد و البته این حداقل از مبانی باید در دین شناسی که انسان مسلمان حاصل شود.
3️⃣فاصله گرفتن از عمل جا را برای عمل دیگران باز میکند. واقعیت چند دهه کشور نشان می دهد که ما به دلیل بی اهمیتی به حل مسئله و مشغول شدن در بحث های انتزاعی میدان را برای رقیب یعنی جریان #غرب_گرا خالی کرده ایم. ما ظرفیت #جبهه_انقلاب را درگیر مسائل #آموزش_و_پرورش اعم از اقتصاد آن تا محتوا و روش تدریس و.. نکردیم و امروز غربی ها الگویشان را گام به گام در آنجا پیش می برند. چرا؟ چون مسئولان سئوال دارند و آنها جواب و ما حزب اللهی ها نه تنها بی جوابیم بلکه اصلا نیستیم که از ما سئوال بپرسند. همین قصه در ماجراهای #اقتصاد و #خصوصی_سازی و... هم برقرار است. اولا این تصور باطل است که به جز فکر کردن به مسئله راه حل قابل اجرا حاصل میشود و ثانیا این غفلت هم نابخشودنی است که اجازه می دهیم غربی ها گام به گام پیش بیایند و فکر می کنیم در آینده می توانیم این گام ها را پس بگیریم. هر تصمیمی که با رویکرد انقلابی گرفته شود بهتر از این است که عرصه خالی از عناصر متعهد باشد. نمی گوییم چنین مدلی بی اشکال خواهد بود، می گوییم حرف مناسب انقلابی و قابل اجرا خارج از میدان عمل تولید نخواهد شد.
❇️بنابراین آنچه به طور صریح تجویز میشود این است که بخش عمدهای ظرفیتهای انسانی انقلاب اسلامی باید به حل مسائل فعلی کشور و ارتقای کارآمدی نظام بپردازند و البته داشته های مبنایی فعلی کشور را سرلوحه کار خود قرار دهند. این مسیر است که می تواند مسیر حرکت بخش نظری انقلاب اسلامی (اعم از دانشگاهی و حوزوی را روشن نماید.)
ادامه دارد...
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
🇮🇷 چالش اصلی در #اقتصاد #آموزش_و_پرورش
گزیده مصاحبه با #خبرگزاری_تسنیم
🔴مسائل مالی و #بودجه ای آموزش و پرورش از جنجالی ترین و پربحث ترین مباحث سالهای اخیر کشور بوده است. در این زمینه مصاحبه ای با خبرگزاری تسنیم انجام دادم که خلاصه آن در ادامه ذکر می شود.
✳️ قبول داریم هر چقدر در آموزشوپرورش هزینه شود، فایده تلقی میشود و انتقاد از نظام بودجهریزی آموزش و پرورش به این معنا نیست که اهمیت این نهاد را نمیدانیم اتفاقاً معتقدیم باید به آموزشوپرورش توجه بسیاری شود اما مهمترین پرسش برای هر مسئول #برنامه_ریزی این است« پولی که به آموزشوپرورش اختصاص مییابد، چه میشود و چه ضمانتی وجود دارد که افزایش بودجه به افزایش #کیفیت خدمات آموزش و پرورش هم منجر شود.»
✳️ در بحث بودجه ریزی نقدی که به آموزش و پرورش وارد بوده این است که نظام تخصیص منابع آن غالباً نهاده محور و غیر بهینه است یعنی براساس نهادههایی همچون حقوق پرسنل یا ساختمان، پول تزریق میشود. بحثهایی همچون رتبه بندی #معلم ها و کیفیت بخشی در آموزشوپرورش بسیار کند است و این انتظار وجود دارد مشخص شود که اگر بودجه آموزش و پرورش افزایش یابد واقعا کیفیت نیز افزایش مییابد؟ البته در حال حاضر برای تحقق این موضوع هیچ تضمینی وجود ندارد.
✳️ کانال کشی هزینهها در آموزشوپرورش باید شفاف شود یعنی نظام #تخصیص_منابع متناسب با خروجی، کیفیت و کارآمدی طراحی شود تا اگر فردی تصمیم گرفت بودجه آموزشوپرورش را افزایش دهد مطمئن باشد این افزایش بودجه کجا میرود هماکنون اشکال اصلی در همین مسئله است.
آموزشو پرورش از نظر نظام ساختاری و مدیریتی سنتی است و تفاوت کیفیت کار در هرینهها مشخص نیست. وقتی نظام آموزشی را کارمندی تعریف کردیم سقفی برای افزایش هزینه و کارمند و نیروی انسانی وجود ندارد و مصداق آن میشود کارمند بیشتر و تقاضای مستمر برای بودجه . معمولا درباره کیفیت نیز سوالی نمیشود.
✳️ آموزش و پرورش باید نظام تخصیص منابع را اصلاح کند، محاسبات آموزش و پرورش در بحث بودجه باید واقع بینانه و صحیح باشد حتی هزینهها و عملکرد را به صورت شفاف منتشر کنند تا کارشناسان محاسبه کنند هزینه تمام شده یک #دانش_آموز در نظام آموزشی کشور چقدر است.البته آموزش و پرورش نسل آینده کشور را تربیت میکند و باید به اندازه کافی در این وزارتخانه هزینه کرد اما معتقدیم از هزینه فعلی که در آموزش و پرورش میشود میتوان بهرهوری به مراتب بیشتری را داشت به شرط داشتن مدیریت مالی کارآمد.
✳️هم اکنون آموزش و پرورش برای اصلاح کسری بودجه به سراغ آسانترین راه یعنی #خصوصی_سازی مدارس می رود که ممکن است تبعات نامناسبی برای آینده آموزش و پرورش داشته باشد و الزاماً حلال مشکلات هم نخواهد بود.
متن کامل در:
https://tamhid.blog.ir/post/65
#آموزش_و_پرورش
#اقتصاد_آموزش
#بودجه_ریزی
#سازمان_برنامه_و_بودجه
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
گزیده مصاحبه با #خبرگزاری_تسنیم
🔴مسائل مالی و #بودجه ای آموزش و پرورش از جنجالی ترین و پربحث ترین مباحث سالهای اخیر کشور بوده است. در این زمینه مصاحبه ای با خبرگزاری تسنیم انجام دادم که خلاصه آن در ادامه ذکر می شود.
✳️ قبول داریم هر چقدر در آموزشوپرورش هزینه شود، فایده تلقی میشود و انتقاد از نظام بودجهریزی آموزش و پرورش به این معنا نیست که اهمیت این نهاد را نمیدانیم اتفاقاً معتقدیم باید به آموزشوپرورش توجه بسیاری شود اما مهمترین پرسش برای هر مسئول #برنامه_ریزی این است« پولی که به آموزشوپرورش اختصاص مییابد، چه میشود و چه ضمانتی وجود دارد که افزایش بودجه به افزایش #کیفیت خدمات آموزش و پرورش هم منجر شود.»
✳️ در بحث بودجه ریزی نقدی که به آموزش و پرورش وارد بوده این است که نظام تخصیص منابع آن غالباً نهاده محور و غیر بهینه است یعنی براساس نهادههایی همچون حقوق پرسنل یا ساختمان، پول تزریق میشود. بحثهایی همچون رتبه بندی #معلم ها و کیفیت بخشی در آموزشوپرورش بسیار کند است و این انتظار وجود دارد مشخص شود که اگر بودجه آموزش و پرورش افزایش یابد واقعا کیفیت نیز افزایش مییابد؟ البته در حال حاضر برای تحقق این موضوع هیچ تضمینی وجود ندارد.
✳️ کانال کشی هزینهها در آموزشوپرورش باید شفاف شود یعنی نظام #تخصیص_منابع متناسب با خروجی، کیفیت و کارآمدی طراحی شود تا اگر فردی تصمیم گرفت بودجه آموزشوپرورش را افزایش دهد مطمئن باشد این افزایش بودجه کجا میرود هماکنون اشکال اصلی در همین مسئله است.
آموزشو پرورش از نظر نظام ساختاری و مدیریتی سنتی است و تفاوت کیفیت کار در هرینهها مشخص نیست. وقتی نظام آموزشی را کارمندی تعریف کردیم سقفی برای افزایش هزینه و کارمند و نیروی انسانی وجود ندارد و مصداق آن میشود کارمند بیشتر و تقاضای مستمر برای بودجه . معمولا درباره کیفیت نیز سوالی نمیشود.
✳️ آموزش و پرورش باید نظام تخصیص منابع را اصلاح کند، محاسبات آموزش و پرورش در بحث بودجه باید واقع بینانه و صحیح باشد حتی هزینهها و عملکرد را به صورت شفاف منتشر کنند تا کارشناسان محاسبه کنند هزینه تمام شده یک #دانش_آموز در نظام آموزشی کشور چقدر است.البته آموزش و پرورش نسل آینده کشور را تربیت میکند و باید به اندازه کافی در این وزارتخانه هزینه کرد اما معتقدیم از هزینه فعلی که در آموزش و پرورش میشود میتوان بهرهوری به مراتب بیشتری را داشت به شرط داشتن مدیریت مالی کارآمد.
✳️هم اکنون آموزش و پرورش برای اصلاح کسری بودجه به سراغ آسانترین راه یعنی #خصوصی_سازی مدارس می رود که ممکن است تبعات نامناسبی برای آینده آموزش و پرورش داشته باشد و الزاماً حلال مشکلات هم نخواهد بود.
متن کامل در:
https://tamhid.blog.ir/post/65
#آموزش_و_پرورش
#اقتصاد_آموزش
#بودجه_ریزی
#سازمان_برنامه_و_بودجه
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
tamhid.blog.ir
اقتصاد آموزش در گفتگو با تسنیم :: تمـهیـد پـیـشـرفت کشـور
یک کارشناس اقتصاد آموزشوپرورش با اشاره به اینکه کانالکشی هزینهها و نظام پرداخت در آموزشوپرورش باید اصلاح شود، گفت: افزایش بودجه الزاماً افزایش کیفیت را به همراه ندارد.
👈 #روسی زبان دوم مدارس #ایران، اقدام راهبردی #تمدن ساز🇮🇷
✳️در خبرها آمده است که #وزیر #آموزش_و_پرورش ایران در دیدار بارئیس کمیته آموزش وعلوم دومای #روسیه پیشنهاد کرد که زبان #فارسی و #روسی در #مدارس دو کشور به عنوان زبان دوم #آموزش داده شود. این اقدام از جهات متعددی حائز اهمیت است.
در اهمیت این خبر نکات زیر قابل ذکر است:
✳️ #زبان یکی از مهمترین مولفه های توسعه روابط کشورها است. اگر بنا باشد به فرموده #مقام_معظم_رهبری #شرق را بر #غرب ترجیح دهیم، حتما توسعه زبان یکی از اصلی ترین آنها است. روس ها هم همچون ایرانی ها چندان زبان #انگلیسی بلد نیستند لذا چالش زبان در توسعه روابط یک چالش کاملا جدی است. اینکه ما روسی یاد بگیریم و آنها فارسی تاثیر ویژه ای بر روابط بلند مدت دو کشور خواهد داشت.
✳️مسئله زبان علاوه اثر ویژه اش در روابط #اقتصادی، اثر ویژه ای هم در روابط #فرهنگی دارد. به عنوان مثال اینکه کدام قرائت از #اسلام در #روسیه توسعه یابد کاملا تابع این است که ما روی زبان روسی بیشتر سرمایه گذاری می کنیم یا #عربستان و... روس ها تمایل زیادی دارند که اسلام توسط ایران در روسیه توسعه پیدا کند، چرا که اسلام پیاده شده در #جمهوری_اسلامی را متناسب تر و بروزتر از نسخه عربستانی آن می دانند. ما در حال حاضر به اندازه کافی مبلغ روسی بلد برای چنین مسائلی نداریم. توسعه زبان این خلا را پر می کند.
✳️اگر قبول کنیم که سبقه #تمدن و #مذهب در ایران غنی تر و قوی تر است که حقیقت هم چنین است، حتما در توسعه متقابل زبان دو کشور، برد فرهنگی و تمدنی با #فرهنگ_ایرانی است. #آمریکا، تمدن کم سبقه خود را با توسعه زبان #انگلیسی به سایر کشورها منتقل کردند و ما هم باید بتوانیم با توسعه زبان فارسی تمدن ایرانی - اسلامی را توسعه بدهیم.
✳️روس ها گرچه کشوری قدرتمند هستند اما توان و قدرتشان به قدری نیست که بتوانند غلبه استعمارگری داشته باشند و مهمتر اینکه مثل آمریکا به دنبال براندازی جمهوری اسلامی نیستند. #روسیه و #ایران هر کدام قوت ها و ضعف هایی دارند که اگر با قوت هایشان ضعف های یکدیگر را بپوشانند روی همدیگر یک #قدرت مهم #منطقه ای و #جهانی خواهند شد. البته طبیعی است که هر کشوری از جمله روسیه در رابطه با سایر کشورها، منافع ملی اش را اولویت بدهد و از آن مراقبت کنند و بدیهی است که ما هم باید چنین کنیم.
👈آدرس #خودجوش در پیام رسانهای داخلی
🔹پیام رسان #بله
https://Bale.ai/invite/#/join/NzA0MjY0N2
🔹 #آی_گپ
https://iGap.net/khodjoosh
🔹 #سروش
https://sapp.ir/khodjoosh
🔹 #ایتا
https://eitaa.com/khodjoosh
✳️در خبرها آمده است که #وزیر #آموزش_و_پرورش ایران در دیدار بارئیس کمیته آموزش وعلوم دومای #روسیه پیشنهاد کرد که زبان #فارسی و #روسی در #مدارس دو کشور به عنوان زبان دوم #آموزش داده شود. این اقدام از جهات متعددی حائز اهمیت است.
در اهمیت این خبر نکات زیر قابل ذکر است:
✳️ #زبان یکی از مهمترین مولفه های توسعه روابط کشورها است. اگر بنا باشد به فرموده #مقام_معظم_رهبری #شرق را بر #غرب ترجیح دهیم، حتما توسعه زبان یکی از اصلی ترین آنها است. روس ها هم همچون ایرانی ها چندان زبان #انگلیسی بلد نیستند لذا چالش زبان در توسعه روابط یک چالش کاملا جدی است. اینکه ما روسی یاد بگیریم و آنها فارسی تاثیر ویژه ای بر روابط بلند مدت دو کشور خواهد داشت.
✳️مسئله زبان علاوه اثر ویژه اش در روابط #اقتصادی، اثر ویژه ای هم در روابط #فرهنگی دارد. به عنوان مثال اینکه کدام قرائت از #اسلام در #روسیه توسعه یابد کاملا تابع این است که ما روی زبان روسی بیشتر سرمایه گذاری می کنیم یا #عربستان و... روس ها تمایل زیادی دارند که اسلام توسط ایران در روسیه توسعه پیدا کند، چرا که اسلام پیاده شده در #جمهوری_اسلامی را متناسب تر و بروزتر از نسخه عربستانی آن می دانند. ما در حال حاضر به اندازه کافی مبلغ روسی بلد برای چنین مسائلی نداریم. توسعه زبان این خلا را پر می کند.
✳️اگر قبول کنیم که سبقه #تمدن و #مذهب در ایران غنی تر و قوی تر است که حقیقت هم چنین است، حتما در توسعه متقابل زبان دو کشور، برد فرهنگی و تمدنی با #فرهنگ_ایرانی است. #آمریکا، تمدن کم سبقه خود را با توسعه زبان #انگلیسی به سایر کشورها منتقل کردند و ما هم باید بتوانیم با توسعه زبان فارسی تمدن ایرانی - اسلامی را توسعه بدهیم.
✳️روس ها گرچه کشوری قدرتمند هستند اما توان و قدرتشان به قدری نیست که بتوانند غلبه استعمارگری داشته باشند و مهمتر اینکه مثل آمریکا به دنبال براندازی جمهوری اسلامی نیستند. #روسیه و #ایران هر کدام قوت ها و ضعف هایی دارند که اگر با قوت هایشان ضعف های یکدیگر را بپوشانند روی همدیگر یک #قدرت مهم #منطقه ای و #جهانی خواهند شد. البته طبیعی است که هر کشوری از جمله روسیه در رابطه با سایر کشورها، منافع ملی اش را اولویت بدهد و از آن مراقبت کنند و بدیهی است که ما هم باید چنین کنیم.
👈آدرس #خودجوش در پیام رسانهای داخلی
🔹پیام رسان #بله
https://Bale.ai/invite/#/join/NzA0MjY0N2
🔹 #آی_گپ
https://iGap.net/khodjoosh
🔹 #سروش
https://sapp.ir/khodjoosh
🔹 #ایتا
https://eitaa.com/khodjoosh
وبلاگ بله
ارتباطتان را از دست ندهید: ایجاد گروه و کانال در پیام رسان بله | مجله اپلیکیشن بله
در این مقاله جذاب سیر تا پیاز ساخت گروه و کانال را خواهید فهمید و همچنین با کانال های بله بیشتر آشنا خواهید شد.
✅با توجه به تعامل سه ساله با دکتر #باغگلی نکات زیر را برای نمایندگان محترم مفید میدانم:
1⃣ برای اداره #آموزش_و_پرورش فکر راهبردی دارند؛ نگاه برآمده از تخصص و تجربه و البته متناسب با سند تحول.
ایده ای که کانون محوری آن گسترش اختیارات مدیران مدارس و میدان دادن به نوآوری های معلمان است.
2⃣ از محدود افراد فعال در تعلیم و تربیت هستند که به اهمیت #اقتصاد_آموزش و نقش آن در تحول #آموزش_و_پرورش واقف هستند. یک رکن تحول در آموزش و پرورش توجه جدی به ساز و کارهای اقتصادی و به طور فراگیرتر ساز و کار و سبک اداره آموزش و پرورش است.
3⃣ به مشارکت نهادهای مردمی نظیر مساجد و هیئات در اداره مدارس و همچنین ارتقای مشارکت اولیا در فرآیند #تعلیم_و_تربیت باور دارند. در این زمینه تجربیاتی در آستان قدس دارند. مردمی کردن اداره آموزش و پرورش رکنی از تحول است.
4⃣ علاوه بر تجربه عملی در آموزش و پرورش، با جمع خوبی از #نسل_جوان_انقلابی فعال در عرصه تعلیم و تربیت مرتبط هستند که به نوسازی مدیریتی آموزش و پرورش کمک خواهد کرد. آموزش و پرورش برای تحول به تزریق چنین نسل جوان و تحصیلکرده ای نیاز دارد.
5⃣ البته بدیهی است که با توجه به جوانی، موفقیت ایشان در گروه استفاده بهینه از تجربه چندین ساله بدنه آموزش و پرورش، مشارکت #فرهنگیان در روند تحول، استفاده از بازوهای اجرایی توانمند و همچنین ظرفیت های گسترده فکری کشور است.
1⃣ برای اداره #آموزش_و_پرورش فکر راهبردی دارند؛ نگاه برآمده از تخصص و تجربه و البته متناسب با سند تحول.
ایده ای که کانون محوری آن گسترش اختیارات مدیران مدارس و میدان دادن به نوآوری های معلمان است.
2⃣ از محدود افراد فعال در تعلیم و تربیت هستند که به اهمیت #اقتصاد_آموزش و نقش آن در تحول #آموزش_و_پرورش واقف هستند. یک رکن تحول در آموزش و پرورش توجه جدی به ساز و کارهای اقتصادی و به طور فراگیرتر ساز و کار و سبک اداره آموزش و پرورش است.
3⃣ به مشارکت نهادهای مردمی نظیر مساجد و هیئات در اداره مدارس و همچنین ارتقای مشارکت اولیا در فرآیند #تعلیم_و_تربیت باور دارند. در این زمینه تجربیاتی در آستان قدس دارند. مردمی کردن اداره آموزش و پرورش رکنی از تحول است.
4⃣ علاوه بر تجربه عملی در آموزش و پرورش، با جمع خوبی از #نسل_جوان_انقلابی فعال در عرصه تعلیم و تربیت مرتبط هستند که به نوسازی مدیریتی آموزش و پرورش کمک خواهد کرد. آموزش و پرورش برای تحول به تزریق چنین نسل جوان و تحصیلکرده ای نیاز دارد.
5⃣ البته بدیهی است که با توجه به جوانی، موفقیت ایشان در گروه استفاده بهینه از تجربه چندین ساله بدنه آموزش و پرورش، مشارکت #فرهنگیان در روند تحول، استفاده از بازوهای اجرایی توانمند و همچنین ظرفیت های گسترده فکری کشور است.