مهمترین چالش #آموزش_عالی ایران 🇮🇷
اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود
1⃣مهمترین چالش آموزش عالی کشور ضعف #حکمرانی است. به عبارت روشن تر حاکمیت ( که تجلی عینی آن #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری است) نتوانسته است خواسته های خود (#بومی_سازی محتوا، #اسلامی_سازی محتوا و محیط، تناسب با #نیازهای_کشور، افزایش #کیفیت، #ارتباط_با_صنعت و...) را به طور کامل در نهادهای آموزشی کشور (نظیر #دانشگاه ها) جاری کند.این چالش اصلی ترین چالش هر نظامی است. اگر #حاکمیت نتواند اراده اش را به سطوح پایین تر تسری دهد در حقیقت حاکمیتی بر آن حیطه ندارد.
2⃣برای اثبات این فرضیه که خواسته های حاکمیت از آموزش عالی به طور کامل محقق نشده است می توان از چند شاهد مثال بهره برد. مهمترین شاهد مثال تداوم بیان این مسائل و شکایت جدی از عدم تحقق آنها است. بویژه وقتی این موضوع از لسان مسئولان بالا مطرح می شود نمی توان آن را نادیده گرفت. شاهد مثال دیگر تلاشهای دیگر اجزای حاکمیت برای حل مسائل است که نشان می دهد موضوع در کشور یک موضوع مهم محسوب می شود.
3⃣به طور طبیعی عمده این ضعف به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر می گردد. این وزارت خانه علی رغم اختیارات بالا در قبال دانشگاهها ( از جذب دانشجو و استاد و تعیین برنامه درسی و پیشنهاد رئیس دانشگاه و ... ) نتوانسته است خروجی مورد نظر نظام را از دانشگاه ها در حد مطلوب دریافت نماید .
4⃣به طور کلی برای مواجه به ضعف نهادی همچون وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری، سه استراتژی قابل اتخاذ است. اول اصلاح نهاد مذکور، دوم ایجاد نهاد رقیب ( واسپاری موازی یک ماموریت به دو نهاد) و سوم جابجایی ماموریت (سلب ماموریت از نهاد ناکارآمد و اعطای آن به نهاد دیگر) . به نظر میرسد سیاست فعلی نظام سیاست اول یعنی اصلاح وزارت علوم نبوده است(و شاید هم از آن ناامید شده است). بلکه سعی کرده از سیاست اعطای ماموریت به نهاد دیگر استفاده نماید. به عنوان مثال:
⬅️⬅️معاونت_علمی_و_فناوری ریاست جمهوری تشکیل شد تا مطالبه کشور برای تعامل با صنعت و توسعه #فناوری با سرعت بیشتری پیش برود و به نوعی بخشی از ماموریتی که در قانون به وزارت علوم داده شده بود عملا به نهاد دیگر منتقل شد.
⬅️⬅️شورای عالی انقلاب فرهنگی مستقیما وارد حیطه های متعددی نظیر آیین نامه #ارتقای_اساتید، #علوم_انسانی و امثال آن شده است و به طور غیر مستقیم هم در قالب ستاد اجرایی سازی #نقشه_جامع_علمی در مسائل مختلف ورود دارد.
5⃣ضمن اینکه به نظر می رسد این نوع از ورود در عمل همیشه کارآمد نخواهد بود ، امروز از حیث سیاستگذاری هم با تنوع نهادهای موثر مواجه هستیم (از مجلس و شورای عالی تا ستاد نقشه و شورای عتف و... و هم با تنوع #اسناد_بالادستی که همچنان اجرایی نمی شوند.
6⃣ اصلاح وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود که باید کسانی عمرشان را وقف آن کنند. نه فقط ایده هایی داشته باشند برای تحقق آن ایده ها از طریق گفتمان سازی و مطالبه گری و اقناع نخبگان و... تلاش چند ساله کنند. بویژه اینکه عمره قاطبه جوانان کشور بواسطه ضعف سیاستگذاری این نهاد به بطالت می گذرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود
1⃣مهمترین چالش آموزش عالی کشور ضعف #حکمرانی است. به عبارت روشن تر حاکمیت ( که تجلی عینی آن #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری است) نتوانسته است خواسته های خود (#بومی_سازی محتوا، #اسلامی_سازی محتوا و محیط، تناسب با #نیازهای_کشور، افزایش #کیفیت، #ارتباط_با_صنعت و...) را به طور کامل در نهادهای آموزشی کشور (نظیر #دانشگاه ها) جاری کند.این چالش اصلی ترین چالش هر نظامی است. اگر #حاکمیت نتواند اراده اش را به سطوح پایین تر تسری دهد در حقیقت حاکمیتی بر آن حیطه ندارد.
2⃣برای اثبات این فرضیه که خواسته های حاکمیت از آموزش عالی به طور کامل محقق نشده است می توان از چند شاهد مثال بهره برد. مهمترین شاهد مثال تداوم بیان این مسائل و شکایت جدی از عدم تحقق آنها است. بویژه وقتی این موضوع از لسان مسئولان بالا مطرح می شود نمی توان آن را نادیده گرفت. شاهد مثال دیگر تلاشهای دیگر اجزای حاکمیت برای حل مسائل است که نشان می دهد موضوع در کشور یک موضوع مهم محسوب می شود.
3⃣به طور طبیعی عمده این ضعف به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر می گردد. این وزارت خانه علی رغم اختیارات بالا در قبال دانشگاهها ( از جذب دانشجو و استاد و تعیین برنامه درسی و پیشنهاد رئیس دانشگاه و ... ) نتوانسته است خروجی مورد نظر نظام را از دانشگاه ها در حد مطلوب دریافت نماید .
4⃣به طور کلی برای مواجه به ضعف نهادی همچون وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری، سه استراتژی قابل اتخاذ است. اول اصلاح نهاد مذکور، دوم ایجاد نهاد رقیب ( واسپاری موازی یک ماموریت به دو نهاد) و سوم جابجایی ماموریت (سلب ماموریت از نهاد ناکارآمد و اعطای آن به نهاد دیگر) . به نظر میرسد سیاست فعلی نظام سیاست اول یعنی اصلاح وزارت علوم نبوده است(و شاید هم از آن ناامید شده است). بلکه سعی کرده از سیاست اعطای ماموریت به نهاد دیگر استفاده نماید. به عنوان مثال:
⬅️⬅️معاونت_علمی_و_فناوری ریاست جمهوری تشکیل شد تا مطالبه کشور برای تعامل با صنعت و توسعه #فناوری با سرعت بیشتری پیش برود و به نوعی بخشی از ماموریتی که در قانون به وزارت علوم داده شده بود عملا به نهاد دیگر منتقل شد.
⬅️⬅️شورای عالی انقلاب فرهنگی مستقیما وارد حیطه های متعددی نظیر آیین نامه #ارتقای_اساتید، #علوم_انسانی و امثال آن شده است و به طور غیر مستقیم هم در قالب ستاد اجرایی سازی #نقشه_جامع_علمی در مسائل مختلف ورود دارد.
5⃣ضمن اینکه به نظر می رسد این نوع از ورود در عمل همیشه کارآمد نخواهد بود ، امروز از حیث سیاستگذاری هم با تنوع نهادهای موثر مواجه هستیم (از مجلس و شورای عالی تا ستاد نقشه و شورای عتف و... و هم با تنوع #اسناد_بالادستی که همچنان اجرایی نمی شوند.
6⃣ اصلاح وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود که باید کسانی عمرشان را وقف آن کنند. نه فقط ایده هایی داشته باشند برای تحقق آن ایده ها از طریق گفتمان سازی و مطالبه گری و اقناع نخبگان و... تلاش چند ساله کنند. بویژه اینکه عمره قاطبه جوانان کشور بواسطه ضعف سیاستگذاری این نهاد به بطالت می گذرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht