✍محمد_تقی_چاوشی
✏️نگاه تاریخی به انسان
🔸نگاه تاریخی به انسان، مولود تفکر مدرن است. قبل از دورهی مدرن، بسط انسان و پیشرفت آن، مورد توجه و مطمحنظرِ نویسندگان و اندیشمندان نبود و در فلسفه هم سابقهای نداشت.
🆔 @fekrat_net
با آغاز دورهیمدرن و طرح ایدهی پیشرفت، یعنی بسط انسان در تمام ساحات و شئون فرهنگ، بحث از تاریخ مورد توجه متفکران قرار گرفت و پرسش این دوره شد. اوج این نگرش را در اندیشهی هگل، بعد از ویکو و هردر و شلینگ میتوان دید. مدرنیته، حقیقت را نه در خدای مسیح بلكه در انسان میجست؛ چونان موجودی خودآگاه (selbstBewußtsein)، مركب از صفتBewußt (به معنی وقوف و شناخت از فعل wissen) و مصدر sein(به معنی «بودن»). در اصل، این واژه معنای «consciumsibiesse» را دارد که در قرن هیجدهم، کریستیان ولف آن را در ترجمهی اصطلاح دكارتی conscientiaبه كار برد. این عنوان، بیانگر ارتباط ذاتی آگاهی و وجود است (آگاهی و طبیعت) كه در«cogitoergosum» جلوه کرد. البته منظور از كوگیتو در این مقام، rescogitansدر مقابل resextensaنیست، بلكه مراد بن و بنیاد هر دو است؛ آنچه به هر دو قوام میبخشد. این بنیاد، همان خودآگاهی است (من=من) که در گذار از طبیعت رخ میدهد. عبور از آگاهی به خودآگاهی، رسیدن انسان به آزادی مطلق است و تنها وقتی دستیافتنی است كه «من» و «طبیعت» تابع عقل شود. این برداشت از فرا گشوده شدن (unfolding) انسان و عقل، «ایده پیشرفت» (theideaofprogress) را آشکار کرد. در تفكر نوافلاطونی، عالَم خود-تكامل یافتن (self-development) یا خود-فرا گشودن (self-unfolding) خداست. و امّا در عصر رنسانس، جهان چونان خود-فراگشایی حیات، فهمیده میشود (حیات هم به معنی كل و هم حیات فردی). این هر سه، در اندیشهی #هگل و متفكرانی مانند هردر، گوته و شلینگ یكجا جمع میشود: الف) خود-فراگشایی خدا در جهان ب) خود-تكامل یافتن انسان به سوی خدا ج) تكامل برداشت ما از روند كیهان كه مستلزم مورد (الف) و (ب) است. اما چگونه «ایده پیشرفت» در هیئت «تاریخ» جلوه کرد؟ به عبارت دیگر چرا مدرنیته تكامل «ایده پیشرفت» را در «تاریخ» دید؟ چه مشكلی تفكر جدید را -در این باب- به سمت تاریخ هدایت نمود؟ مدرنیته با اتكا به آزادی انسان و توسل به دانش طبیعی سعی داشت طبیعت را از توابع و فروعات حیات آدمی قرار دهد. بر این اساس، مدعی شد كه فقط انسان (نه طبیعت و نه خدا) مقیاس و میزان همه چیز است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @gnoe_ir
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
✏️نگاه تاریخی به انسان
🔸نگاه تاریخی به انسان، مولود تفکر مدرن است. قبل از دورهی مدرن، بسط انسان و پیشرفت آن، مورد توجه و مطمحنظرِ نویسندگان و اندیشمندان نبود و در فلسفه هم سابقهای نداشت.
🆔 @fekrat_net
با آغاز دورهیمدرن و طرح ایدهی پیشرفت، یعنی بسط انسان در تمام ساحات و شئون فرهنگ، بحث از تاریخ مورد توجه متفکران قرار گرفت و پرسش این دوره شد. اوج این نگرش را در اندیشهی هگل، بعد از ویکو و هردر و شلینگ میتوان دید. مدرنیته، حقیقت را نه در خدای مسیح بلكه در انسان میجست؛ چونان موجودی خودآگاه (selbstBewußtsein)، مركب از صفتBewußt (به معنی وقوف و شناخت از فعل wissen) و مصدر sein(به معنی «بودن»). در اصل، این واژه معنای «consciumsibiesse» را دارد که در قرن هیجدهم، کریستیان ولف آن را در ترجمهی اصطلاح دكارتی conscientiaبه كار برد. این عنوان، بیانگر ارتباط ذاتی آگاهی و وجود است (آگاهی و طبیعت) كه در«cogitoergosum» جلوه کرد. البته منظور از كوگیتو در این مقام، rescogitansدر مقابل resextensaنیست، بلكه مراد بن و بنیاد هر دو است؛ آنچه به هر دو قوام میبخشد. این بنیاد، همان خودآگاهی است (من=من) که در گذار از طبیعت رخ میدهد. عبور از آگاهی به خودآگاهی، رسیدن انسان به آزادی مطلق است و تنها وقتی دستیافتنی است كه «من» و «طبیعت» تابع عقل شود. این برداشت از فرا گشوده شدن (unfolding) انسان و عقل، «ایده پیشرفت» (theideaofprogress) را آشکار کرد. در تفكر نوافلاطونی، عالَم خود-تكامل یافتن (self-development) یا خود-فرا گشودن (self-unfolding) خداست. و امّا در عصر رنسانس، جهان چونان خود-فراگشایی حیات، فهمیده میشود (حیات هم به معنی كل و هم حیات فردی). این هر سه، در اندیشهی #هگل و متفكرانی مانند هردر، گوته و شلینگ یكجا جمع میشود: الف) خود-فراگشایی خدا در جهان ب) خود-تكامل یافتن انسان به سوی خدا ج) تكامل برداشت ما از روند كیهان كه مستلزم مورد (الف) و (ب) است. اما چگونه «ایده پیشرفت» در هیئت «تاریخ» جلوه کرد؟ به عبارت دیگر چرا مدرنیته تكامل «ایده پیشرفت» را در «تاریخ» دید؟ چه مشكلی تفكر جدید را -در این باب- به سمت تاریخ هدایت نمود؟ مدرنیته با اتكا به آزادی انسان و توسل به دانش طبیعی سعی داشت طبیعت را از توابع و فروعات حیات آدمی قرار دهد. بر این اساس، مدعی شد كه فقط انسان (نه طبیعت و نه خدا) مقیاس و میزان همه چیز است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @gnoe_ir
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
📎
📚 #معرفی_کتاب
♦️ کتاب "خود-آگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی" نوشته دیوید شرمن
🔷️ ترجمه محمدمهدی اردبیلی و پیام ذوقی
🔸️نشر نی
🔹️در کتاب «خود آگاهی و پسا ساختارگرایان فرانسوی» پس از مقدمهای بر ویراست جدید این کتاب، مقدمه مترجمان فارسی را میخوانیم که از ضرورت ترجمه کتاب میگویند و عقیده دارند که ضرورت انتشار این کتاب در سال 97 بیشتر از سال 90 است، چرا که از آن سال تاکنون رویکردهای جدیدتر برداشتهای رادیکالتر از #فلسفه_هگل به زبان فارسی بیشتر جا افتاده است.
🔹️هر یک از فصلهای این کتاب به رویکرد یکی از متفکران متاخر #فرانسوی در قبال مبحث ارباب و برده هگل اختصاص دارد. علیرغم مجاورت زمانی و مکانی هر سه متفکر، برداشت آنها از مصاف ارباب و برده، و البته فلسفه هگل به طور کلی، از اساس با یکدیگر متفاوت است.
🔹️کتاب "خود-آگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی" ترجمه سه فصل از کتاب عظیمتری تحت عنوان "پدیدارشناسی خود-آگاهی از منظر هگل" است که با همکاری مشترک دیوید شرمن و لئو راوچ به چاپ رسیده است.
🔹️بخش انتهایی کتاب، به قلم دیوید شرمن مشتمل بر چهار فصل است که علاوه بر سه فصل موجود در این کتاب (باتای، دلوز و لکان) فصلی تحت عنوان "یورگن هابرماس و اکسل هونت" را نیز شامل میشده که بنا به نظر مترجمان حذف شده است تا این ترجمه به طور مشخص و منسجم صرفا به قرائتهای متاخر "فرانسوی" درباره مبحث ارباب و برده هگل محدود شود.
🔹️البته روشن است که پرداختن به رویکرد هر کدام از این متفکران در قبال #هگل و #فلسفه او کتابی جداگانه و البته مفصلتر را طلب میکند، به همین دلیل دیوید شرمن در هر کدام از فصول این کتاب فقط به وجه خاصی از نظرات آنان پرداخته است تا بتواند حول آن به نوعی انسجام دست یابند و از ابتدا تا انتهای هر فصل یک خط سیر را آغاز کند و به اتمام برساند. البته گفتنی است واکنش نویسنده به تمام این متفکران یکسان و هم جهت نیست.
📌 #کانال_فکرت:
🆔 @fekrat_net
♦️ کتاب "خود-آگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی" نوشته دیوید شرمن
🔷️ ترجمه محمدمهدی اردبیلی و پیام ذوقی
🔸️نشر نی
🔹️در کتاب «خود آگاهی و پسا ساختارگرایان فرانسوی» پس از مقدمهای بر ویراست جدید این کتاب، مقدمه مترجمان فارسی را میخوانیم که از ضرورت ترجمه کتاب میگویند و عقیده دارند که ضرورت انتشار این کتاب در سال 97 بیشتر از سال 90 است، چرا که از آن سال تاکنون رویکردهای جدیدتر برداشتهای رادیکالتر از #فلسفه_هگل به زبان فارسی بیشتر جا افتاده است.
🔹️هر یک از فصلهای این کتاب به رویکرد یکی از متفکران متاخر #فرانسوی در قبال مبحث ارباب و برده هگل اختصاص دارد. علیرغم مجاورت زمانی و مکانی هر سه متفکر، برداشت آنها از مصاف ارباب و برده، و البته فلسفه هگل به طور کلی، از اساس با یکدیگر متفاوت است.
🔹️کتاب "خود-آگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی" ترجمه سه فصل از کتاب عظیمتری تحت عنوان "پدیدارشناسی خود-آگاهی از منظر هگل" است که با همکاری مشترک دیوید شرمن و لئو راوچ به چاپ رسیده است.
🔹️بخش انتهایی کتاب، به قلم دیوید شرمن مشتمل بر چهار فصل است که علاوه بر سه فصل موجود در این کتاب (باتای، دلوز و لکان) فصلی تحت عنوان "یورگن هابرماس و اکسل هونت" را نیز شامل میشده که بنا به نظر مترجمان حذف شده است تا این ترجمه به طور مشخص و منسجم صرفا به قرائتهای متاخر "فرانسوی" درباره مبحث ارباب و برده هگل محدود شود.
🔹️البته روشن است که پرداختن به رویکرد هر کدام از این متفکران در قبال #هگل و #فلسفه او کتابی جداگانه و البته مفصلتر را طلب میکند، به همین دلیل دیوید شرمن در هر کدام از فصول این کتاب فقط به وجه خاصی از نظرات آنان پرداخته است تا بتواند حول آن به نوعی انسجام دست یابند و از ابتدا تا انتهای هر فصل یک خط سیر را آغاز کند و به اتمام برساند. البته گفتنی است واکنش نویسنده به تمام این متفکران یکسان و هم جهت نیست.
📌 #کانال_فکرت:
🆔 @fekrat_net
Audio
🔊 #فایل_صوتی
♦️نکات کابردی در مورد #فلسفه_علم و کاربردهای آن
🎙درسگفتار دکتر #سید_مهدی_ناظمی
🔻(جلسه اول)
🔹قبل از بیان فوائد فلسفه علم و کاربردهای آن، ابتدا باید به چیستی فلسفه علم بپردازیم.
🔹فلسفه علم، رشتهای دانشگاهی است که از اوایل قرن 20 وارد عرصه دانشگاهی شده است.
🔹این رشته از لحاظ تاریخی، مصادف با «پوزیتیویسم منطقی» است.
🔹پوزیتیویسم منطقی که از حلقهای به نام حلقه وین آغاز شده، گرایشی تجربهگرا است.
🔶 از قرن 20، فلسفه به دو بخش کلی تقسیم میشود:
1️⃣ فلسفه «تحلیل» یا «تحلیل زبان»
2️⃣ فلسفهای که سعی داشت تا فیلسوفان قدیمی مانند «#هگل» را در صدر فیلسوفان نگه دارد.
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
♦️نکات کابردی در مورد #فلسفه_علم و کاربردهای آن
🎙درسگفتار دکتر #سید_مهدی_ناظمی
🔻(جلسه اول)
🔹قبل از بیان فوائد فلسفه علم و کاربردهای آن، ابتدا باید به چیستی فلسفه علم بپردازیم.
🔹فلسفه علم، رشتهای دانشگاهی است که از اوایل قرن 20 وارد عرصه دانشگاهی شده است.
🔹این رشته از لحاظ تاریخی، مصادف با «پوزیتیویسم منطقی» است.
🔹پوزیتیویسم منطقی که از حلقهای به نام حلقه وین آغاز شده، گرایشی تجربهگرا است.
🔶 از قرن 20، فلسفه به دو بخش کلی تقسیم میشود:
1️⃣ فلسفه «تحلیل» یا «تحلیل زبان»
2️⃣ فلسفهای که سعی داشت تا فیلسوفان قدیمی مانند «#هگل» را در صدر فیلسوفان نگه دارد.
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
📍 #اختصاصی
📝 #یاداشت
♦️ #هگل: پشتیبان تئوریک #ناسیونالیزم، #فاشیزم و #نژاد_پرستی
🔹گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (۱۷۷۰-۱۸۳۱م)، فیلسوف مشهور ایدهآلیست آلمانی که تأثیر غیرقابل انکار و بینظیری بر متفکران آلمانی قرن نوزدهم داشته است، در نوشتههای خود با صراحت به شرح برتری بیرقیب هوشی و اخلاقی مردم آلمان بر دیگر ملتهای جهان پرداخته و لشکرکشیهای استعماری فرانسویان به شمال افریقا و سلطه بریتانیا بر هندوستان را تحسین میکند.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
📝 #یاداشت
♦️ #هگل: پشتیبان تئوریک #ناسیونالیزم، #فاشیزم و #نژاد_پرستی
🔹گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (۱۷۷۰-۱۸۳۱م)، فیلسوف مشهور ایدهآلیست آلمانی که تأثیر غیرقابل انکار و بینظیری بر متفکران آلمانی قرن نوزدهم داشته است، در نوشتههای خود با صراحت به شرح برتری بیرقیب هوشی و اخلاقی مردم آلمان بر دیگر ملتهای جهان پرداخته و لشکرکشیهای استعماری فرانسویان به شمال افریقا و سلطه بریتانیا بر هندوستان را تحسین میکند.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
📍 #اختصاصی
📝 #یاداشت
♦️ #هگل: پشتیبان تئوریک #ناسیونالیزم، #فاشیزم و #نژاد_پرستی
🔹گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (۱۷۷۰-۱۸۳۱م)، فیلسوف مشهور ایدهآلیست آلمانی که تأثیر غیرقابل انکار و بینظیری بر متفکران آلمانی قرن نوزدهم داشته است، در نوشتههای خود با صراحت به شرح برتری بیرقیب هوشی و اخلاقی مردم آلمان بر دیگر ملتهای جهان پرداخته و لشکرکشیهای استعماری فرانسویان به شمال افریقا و سلطه بریتانیا بر هندوستان را تحسین میکند.
🔹هگل با نگاهی سراسر نژادی به تحولات فرهنگی جوامعی از جمله ایران و هند، بر آن بود که آنان گرچه از نژاد برتر «هند و ژرمنی» بودهاند و امپراتوری هخامنشیان در ایران در کنار امپراتوری پرقدمت آلمان و امپراتوری بزرگ ناپلئون، دولتهایی مدرن بودهاند، اما سپس تصریح میکند که ایرانیان در مواجهه با یونان فضایل خود را از دست داده و تنها ژرمنهای مسیحی با فضایل و شایستگیهای نژاد برتر مذکور بر جای ماندهاند.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
📝 #یاداشت
♦️ #هگل: پشتیبان تئوریک #ناسیونالیزم، #فاشیزم و #نژاد_پرستی
🔹گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (۱۷۷۰-۱۸۳۱م)، فیلسوف مشهور ایدهآلیست آلمانی که تأثیر غیرقابل انکار و بینظیری بر متفکران آلمانی قرن نوزدهم داشته است، در نوشتههای خود با صراحت به شرح برتری بیرقیب هوشی و اخلاقی مردم آلمان بر دیگر ملتهای جهان پرداخته و لشکرکشیهای استعماری فرانسویان به شمال افریقا و سلطه بریتانیا بر هندوستان را تحسین میکند.
🔹هگل با نگاهی سراسر نژادی به تحولات فرهنگی جوامعی از جمله ایران و هند، بر آن بود که آنان گرچه از نژاد برتر «هند و ژرمنی» بودهاند و امپراتوری هخامنشیان در ایران در کنار امپراتوری پرقدمت آلمان و امپراتوری بزرگ ناپلئون، دولتهایی مدرن بودهاند، اما سپس تصریح میکند که ایرانیان در مواجهه با یونان فضایل خود را از دست داده و تنها ژرمنهای مسیحی با فضایل و شایستگیهای نژاد برتر مذکور بر جای ماندهاند.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
fekrat.net
نقش کانت و هگل و نیچه در قتل جورج فلوید | فکرت
یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
📍 #اختصاصی
📝 #یاداشت
♦️نقش #کانت و #هگل و #نیچه در قتل جورج فلوید
🔹منشأیابی رفتارهای ضدنژادی مذکور گرچه ممکن است با نگاهی کوتاهمدت و میانمدت، به نارضایتیهای گسترده از نابرابریهای اقتصادی و فشارهای اجتماعی برسد، اما نباید از یاد برد که رویکردهای رنگینپوست ستیزانه در بستر فرهنگ آمریکایی و غربی، متکی به تاریخی دور و دراز از تأملات فلسفی مطرحترین چهرههای مشهور فلسفه و حتی فلسفه اخلاق در اروپا است.
🔹بازشناسی سرچشمههای فلسفی #نژاد_پرستی در #فلسفه مدرن، میتواند ناظران سیاسی و اجتماعی را از نگاهی یکسویه و تقلیلگرایانه بازدارد و مسئله را فراتر از یک رخداد آنی و استثنایی، در پیکرهای مداوم از رویههای مستحکم فلسفی و تاریخی به تصویر بکشد.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
📝 #یاداشت
♦️نقش #کانت و #هگل و #نیچه در قتل جورج فلوید
🔹منشأیابی رفتارهای ضدنژادی مذکور گرچه ممکن است با نگاهی کوتاهمدت و میانمدت، به نارضایتیهای گسترده از نابرابریهای اقتصادی و فشارهای اجتماعی برسد، اما نباید از یاد برد که رویکردهای رنگینپوست ستیزانه در بستر فرهنگ آمریکایی و غربی، متکی به تاریخی دور و دراز از تأملات فلسفی مطرحترین چهرههای مشهور فلسفه و حتی فلسفه اخلاق در اروپا است.
🔹بازشناسی سرچشمههای فلسفی #نژاد_پرستی در #فلسفه مدرن، میتواند ناظران سیاسی و اجتماعی را از نگاهی یکسویه و تقلیلگرایانه بازدارد و مسئله را فراتر از یک رخداد آنی و استثنایی، در پیکرهای مداوم از رویههای مستحکم فلسفی و تاریخی به تصویر بکشد.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
fekrat.net
نقش کانت و هگل و نیچه در قتل جورج فلوید | فکرت
یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
📍 #اختصاصی
📝 #یاداشت
♦️نقش #کانت و #هگل و #نیچه در قتل جورج فلوید
🔹کشته شدن جورج فلوید، سیاهپوست آمریکایی در شهر مینیاپولیس از ایالت مینهسوتا در پنجم خرداد ۱۳۹۹ش، بار دیگر زخمهای کهنه حاصل از فرهنگ #نژاد_پرستی و بردهداری را عیان ساخت و نگاهها را به زمینههای شکلگیری و تعمیق چنین رفتارهایی سوق داد.
🔹رخداد تکاندهندهای که تجمعات اعتراضی فراوانی را نه تنها در #آمریکا بلکه در کشورهای دیگری از جمله استرالیا، آلمان، فرانسه و بریتانیا نیز به دنبال داشت.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
📝 #یاداشت
♦️نقش #کانت و #هگل و #نیچه در قتل جورج فلوید
🔹کشته شدن جورج فلوید، سیاهپوست آمریکایی در شهر مینیاپولیس از ایالت مینهسوتا در پنجم خرداد ۱۳۹۹ش، بار دیگر زخمهای کهنه حاصل از فرهنگ #نژاد_پرستی و بردهداری را عیان ساخت و نگاهها را به زمینههای شکلگیری و تعمیق چنین رفتارهایی سوق داد.
🔹رخداد تکاندهندهای که تجمعات اعتراضی فراوانی را نه تنها در #آمریکا بلکه در کشورهای دیگری از جمله استرالیا، آلمان، فرانسه و بریتانیا نیز به دنبال داشت.
✍️نویسنده: حسن اجرایی
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐 https://fekrat.net/1481
📌کانال فکرت؛
🆔 @fekrat_net
📋#مصاحبه
🔻مناسک با اومانیسم سازگار نیست
🔹هگل کتابی دارد با عنوان «استقرار شریعت در مذهب مسیح» که در آنجا با مناسک موافق نیست و دینهایی را که تعبد و بندگی و عبادت در آنها بیشتر است، نمیپسندد.
🔹او پروتستان است و میگوید هرچه آداب و مناسک کمتر باشد، بهتر است. او میگوید هرچه مناسک بیشتر باشد با اومانیسم سازگار نیست.
🔹یک زمان شما انسان را در مقابل خدا تعریف میکنید، در این حالت مناسک یک رفتاری از عبودیت و بندگی است که با اومانیسم منهای خدا، سازگار نیست.
✍️نویسنده: حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#فلسفه #هگل #اومانیسم #فلسفه_غرب
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐https://fekrat.net/2421
📌آدرس کانال؛
🆔@fekrat_net
🔻مناسک با اومانیسم سازگار نیست
🔹هگل کتابی دارد با عنوان «استقرار شریعت در مذهب مسیح» که در آنجا با مناسک موافق نیست و دینهایی را که تعبد و بندگی و عبادت در آنها بیشتر است، نمیپسندد.
🔹او پروتستان است و میگوید هرچه آداب و مناسک کمتر باشد، بهتر است. او میگوید هرچه مناسک بیشتر باشد با اومانیسم سازگار نیست.
🔹یک زمان شما انسان را در مقابل خدا تعریف میکنید، در این حالت مناسک یک رفتاری از عبودیت و بندگی است که با اومانیسم منهای خدا، سازگار نیست.
✍️نویسنده: حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#فلسفه #هگل #اومانیسم #فلسفه_غرب
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐https://fekrat.net/2421
📌آدرس کانال؛
🆔@fekrat_net
📋#مصاحبه
🔻مناسک با اومانیسم سازگار نیست
🔹بهطور کلی ما معتقدیم مناسک سه ساحت دارد؛ ساحت بینشی و شناختی، ساحت منشی و احساسی و یک ساحت کنشی دارد.
🔹 سینهزنی و عزاداری ساحت کنشی است. اگر مداحی اشعاری با مضامین خوب بخواند، حیث احساسی و معرفتی هم تامین میشود.
🔹 آنچه از ادله ناظر به مناسک ازجمله مناسک مربوط به عزاداری اهلبیت، میبینیم این است که پیوند وثیقی بین کنش، منش و بینش در ساحت شعائر و مناسک وجود دارد و اینها از هم جدا نیستند.
🔹اگر سخنرانی یا مداح و شاعری تنها به یک بعد از این سه بعد توجه کند، مناسک و شعائر او ناقص است.
🔹وقتی امامسجاد گوسفندی را میبیند که میخواهند ذبحش کنند، با گریه سوال میکند که آیا به او آب دادهاید؟ بعد حضرت میفرمایند پدرم را لبتشنه ذبح کردند، افرادی که فرمایش امام(ع) را شنیدند هم مینشینند و گریه میکنند.
🔹این واقعه ظاهرا یک کنش است که در آن یک احساسات و عاطفهای هم هست. اما به نظر شما امامسجاد تنها میخواهند این دو بعد را تحقق ببخشند؟
🔹یا اینکه میخواهد یک بعد معرفتی را هم محقق کنند و بگویند ما اهلبیت برحق هستیم و ما که صاحبان حق بودیم، مظلومانه چنین مصائبی دیدیم.
🔹امام(ع) میخواهند بگویند مردم ولایت، حقمداری، عدالتگرایی و… را فراموش نکنند. امام در اینجا معرفتزایی میکند.
🔹رفتار ائمه نشان میدهد در دهه محرم اینها اصلا نمیخندیدند. این رفتار بر چه چیزی دلالت دارد و چه چیزی را میخواهد بفهماند؟
🔹 همین کنش یک معرفتزایی دارد. با این کنشها، حرکتها و قیامهایی شروع شد که منجر به حکومتهایی مانند آلبویه شد که این حکومتها زمینه تمدنسازی اسلامی را فراهم کرد.
🔹تمدن اسلامی توسط حکومتهای شیعی شکل گرفت که البته علمای بزرگی از اهلسنت هم در این باب مشارکت زیادی کردند.
✍️نویسنده: حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#امام_حسین(ع) #فلسفه #هگل #اومانیسم #فلسفه_غرب
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐https://fekrat.net/2421
📌آدرس کانال؛
🆔@fekrat_net
🔻مناسک با اومانیسم سازگار نیست
🔹بهطور کلی ما معتقدیم مناسک سه ساحت دارد؛ ساحت بینشی و شناختی، ساحت منشی و احساسی و یک ساحت کنشی دارد.
🔹 سینهزنی و عزاداری ساحت کنشی است. اگر مداحی اشعاری با مضامین خوب بخواند، حیث احساسی و معرفتی هم تامین میشود.
🔹 آنچه از ادله ناظر به مناسک ازجمله مناسک مربوط به عزاداری اهلبیت، میبینیم این است که پیوند وثیقی بین کنش، منش و بینش در ساحت شعائر و مناسک وجود دارد و اینها از هم جدا نیستند.
🔹اگر سخنرانی یا مداح و شاعری تنها به یک بعد از این سه بعد توجه کند، مناسک و شعائر او ناقص است.
🔹وقتی امامسجاد گوسفندی را میبیند که میخواهند ذبحش کنند، با گریه سوال میکند که آیا به او آب دادهاید؟ بعد حضرت میفرمایند پدرم را لبتشنه ذبح کردند، افرادی که فرمایش امام(ع) را شنیدند هم مینشینند و گریه میکنند.
🔹این واقعه ظاهرا یک کنش است که در آن یک احساسات و عاطفهای هم هست. اما به نظر شما امامسجاد تنها میخواهند این دو بعد را تحقق ببخشند؟
🔹یا اینکه میخواهد یک بعد معرفتی را هم محقق کنند و بگویند ما اهلبیت برحق هستیم و ما که صاحبان حق بودیم، مظلومانه چنین مصائبی دیدیم.
🔹امام(ع) میخواهند بگویند مردم ولایت، حقمداری، عدالتگرایی و… را فراموش نکنند. امام در اینجا معرفتزایی میکند.
🔹رفتار ائمه نشان میدهد در دهه محرم اینها اصلا نمیخندیدند. این رفتار بر چه چیزی دلالت دارد و چه چیزی را میخواهد بفهماند؟
🔹 همین کنش یک معرفتزایی دارد. با این کنشها، حرکتها و قیامهایی شروع شد که منجر به حکومتهایی مانند آلبویه شد که این حکومتها زمینه تمدنسازی اسلامی را فراهم کرد.
🔹تمدن اسلامی توسط حکومتهای شیعی شکل گرفت که البته علمای بزرگی از اهلسنت هم در این باب مشارکت زیادی کردند.
✍️نویسنده: حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#امام_حسین(ع) #فلسفه #هگل #اومانیسم #فلسفه_غرب
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐https://fekrat.net/2421
📌آدرس کانال؛
🆔@fekrat_net
fekrat.net
مناسک با اومانیسم سازگار نیست | فکرت
یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
🔰 ایدآلیسم آلمانی و دگماتیسم میلیتاریستی
به بهانه پلمب مسجد آبی
✍🏻 امیرعباس شاهسواری
🔸صبح دیروز چهارشنبه، پلیس آلمان با یورش به ساختمان #مرکز_اسلامی_هامبورگ و مصادره اموال آن دست به تعطیل کردن این مرکز زد.
🔹این حرکت در کشوری که خود را مهد آزادی بیان میداند و فیلسوفان بزرگی چون #هگل را داشته است که اساس فلسفه آنها #دیالکتیک و گفتوگو بوده است.
🔸هابرماس در ایده «شرایط آرمانی گفتوگو» خود گفته «اگر با تعلیق نیروهای قدرت و سرکوب، در نوعی شرایطِ برابری ایدئال، به گفتوگو دربارهی مسائل جامعه بنشینیم، به بهترین راهحلها خواهیم رسید.»
💢 سوال اینجا است که گفتوگو اگر راهحل است، چرا دولت آلمان از یک مسجد میترسد؟چرا با مسلمانان وارد گفتوگو و دیالکتیک نمیشود؟ چرا در آلمان نمیتوانید راجع به #غزه و نسلکشی صهیونیستها صحبت بکنید؟ این نشان از تناقض مابین عمل و تئوری آنهاست. آنها همواره میخواهند با تولید ادبیات، کشورهای در حال توسعه را تمسخر کرده و به آنها انگ دگماتیسم بزنند در صورتی که خود شایستهتر برای این صفت هستند.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
به بهانه پلمب مسجد آبی
✍🏻 امیرعباس شاهسواری
🔸صبح دیروز چهارشنبه، پلیس آلمان با یورش به ساختمان #مرکز_اسلامی_هامبورگ و مصادره اموال آن دست به تعطیل کردن این مرکز زد.
🔹این حرکت در کشوری که خود را مهد آزادی بیان میداند و فیلسوفان بزرگی چون #هگل را داشته است که اساس فلسفه آنها #دیالکتیک و گفتوگو بوده است.
🔸هابرماس در ایده «شرایط آرمانی گفتوگو» خود گفته «اگر با تعلیق نیروهای قدرت و سرکوب، در نوعی شرایطِ برابری ایدئال، به گفتوگو دربارهی مسائل جامعه بنشینیم، به بهترین راهحلها خواهیم رسید.»
💢 سوال اینجا است که گفتوگو اگر راهحل است، چرا دولت آلمان از یک مسجد میترسد؟چرا با مسلمانان وارد گفتوگو و دیالکتیک نمیشود؟ چرا در آلمان نمیتوانید راجع به #غزه و نسلکشی صهیونیستها صحبت بکنید؟ این نشان از تناقض مابین عمل و تئوری آنهاست. آنها همواره میخواهند با تولید ادبیات، کشورهای در حال توسعه را تمسخر کرده و به آنها انگ دگماتیسم بزنند در صورتی که خود شایستهتر برای این صفت هستند.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
Forwarded from فکرت
🔹 چرا انقلاب اسلامی را آنگونه که باید، تفسیر نکردیم؟
🟢 “انقلابها نهتنها قدرت را تغییر میدهند، بلکه جهانی تازه از مفاهیم و اندیشهها خلق میکنند.”
اما چرا انقلاب اسلامی، با تمام عظمتش، همچنان در عطش روایتهای عمیق و فلسفی مانده است؟ چرا دیگر انقلابها تا عمق جان تفسیر شدند، اما ما هنوز درگیر کلیشههای تکراری هستیم؟
📜 انقلابها تنها یک واقعه نیستند، بلکه آغازگر سنتهای فکری جدیدند.
انقلاب فرانسه (۱۷۸۹) نهتنها سلطنت را برچید، بلکه زبان جدیدی برای سیاست، جمهوریت و حقوق شهروندی خلق کرد. متفکرانی چون #توکویل، #روسو، #هگل و #فوکو این انقلاب را از زوایای مختلف بررسی کردند. انقلاب روسیه (۱۹۱۷) مکتبهایی چون مارکسیسم-لنینیسم را به وجود آورد و تحلیلهای بزرگی را برانگیخت. اما انقلاب اسلامی چطور؟
🔸 “هر انقلابی که بخواهد در تاریخ بماند، باید زبان خاص خود را خلق کند!”
زبان فقط وسیلهی بیان نیست، بلکه ابزار فهم است. انقلاب اسلامی نیازمند زبانی بود که آن را فراتر از چارچوبهای مستعمل تفکر مدرن تحلیل کند. اما چرا ما چنین زبانی را نساختیم؟ چرا روایتهای موجود یا تحریفشدهاند یا به کلیشههایی بیرمق تبدیل شدهاند؟
🧐 بیشتر تحلیلهای انقلاب اسلامی، یا توصیفی بودهاند یا درگیر منازعات سیاسی!
در حالی که انقلابهای دیگر بلافاصله محل تأملات عمیق شدند، تفکر پیرامون انقلاب اسلامی به دفاعیات کلی یا نقدهای سیاسی محدود ماند. در نتیجه، بهجای آنکه متفکران داخلی روایتگر این رخداد باشند، بسیاری از تحلیلها را دیگران برای ما نوشتند!
💡 “مشکل این نیست که انقلاب خود را روایت نکردیم؛ بلکه وقتی برای آن اندیشهورزی نکردیم، از درک واقعیات پیرامونیمان هم بازماندیم!”
چون دستگاههای تحلیلی بومی نساختیم، مجبور شدیم واقعیتهای خود را از نگاه دیگران ببینیم. نتیجه چه شد؟ نادیده گرفتن ظرفیتهای ملی، از دست رفتن فرصتهای بزرگ، و کاهش رؤیاپردازی در همان ابتدای مسیر!
🚀 امروز، بیش از هر زمان دیگری، انقلاب اسلامی نیازمند روایتهای امیدبخش است.
اما این روایتها زمانی شکل میگیرند که ما دستگاه اندیشهورزی پساانقلابی خود را بسازیم—دستگاهی که ساختارهای کهنهی تحلیل را در هم بشکند و ما را از اسارت چارچوبهای فکری بیگانه رها کند.
📢 شما چه فکر میکنید؟ آیا انقلاب اسلامی توانسته است زبان فکری و روایت مستقل خود را بیابد؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید! 💬👇
#انقلاب_اسلامی#تفکر_انقلابی
☀️ @fekratmedia☀️
🟢 “انقلابها نهتنها قدرت را تغییر میدهند، بلکه جهانی تازه از مفاهیم و اندیشهها خلق میکنند.”
اما چرا انقلاب اسلامی، با تمام عظمتش، همچنان در عطش روایتهای عمیق و فلسفی مانده است؟ چرا دیگر انقلابها تا عمق جان تفسیر شدند، اما ما هنوز درگیر کلیشههای تکراری هستیم؟
📜 انقلابها تنها یک واقعه نیستند، بلکه آغازگر سنتهای فکری جدیدند.
انقلاب فرانسه (۱۷۸۹) نهتنها سلطنت را برچید، بلکه زبان جدیدی برای سیاست، جمهوریت و حقوق شهروندی خلق کرد. متفکرانی چون #توکویل، #روسو، #هگل و #فوکو این انقلاب را از زوایای مختلف بررسی کردند. انقلاب روسیه (۱۹۱۷) مکتبهایی چون مارکسیسم-لنینیسم را به وجود آورد و تحلیلهای بزرگی را برانگیخت. اما انقلاب اسلامی چطور؟
🔸 “هر انقلابی که بخواهد در تاریخ بماند، باید زبان خاص خود را خلق کند!”
زبان فقط وسیلهی بیان نیست، بلکه ابزار فهم است. انقلاب اسلامی نیازمند زبانی بود که آن را فراتر از چارچوبهای مستعمل تفکر مدرن تحلیل کند. اما چرا ما چنین زبانی را نساختیم؟ چرا روایتهای موجود یا تحریفشدهاند یا به کلیشههایی بیرمق تبدیل شدهاند؟
🧐 بیشتر تحلیلهای انقلاب اسلامی، یا توصیفی بودهاند یا درگیر منازعات سیاسی!
در حالی که انقلابهای دیگر بلافاصله محل تأملات عمیق شدند، تفکر پیرامون انقلاب اسلامی به دفاعیات کلی یا نقدهای سیاسی محدود ماند. در نتیجه، بهجای آنکه متفکران داخلی روایتگر این رخداد باشند، بسیاری از تحلیلها را دیگران برای ما نوشتند!
💡 “مشکل این نیست که انقلاب خود را روایت نکردیم؛ بلکه وقتی برای آن اندیشهورزی نکردیم، از درک واقعیات پیرامونیمان هم بازماندیم!”
چون دستگاههای تحلیلی بومی نساختیم، مجبور شدیم واقعیتهای خود را از نگاه دیگران ببینیم. نتیجه چه شد؟ نادیده گرفتن ظرفیتهای ملی، از دست رفتن فرصتهای بزرگ، و کاهش رؤیاپردازی در همان ابتدای مسیر!
🚀 امروز، بیش از هر زمان دیگری، انقلاب اسلامی نیازمند روایتهای امیدبخش است.
اما این روایتها زمانی شکل میگیرند که ما دستگاه اندیشهورزی پساانقلابی خود را بسازیم—دستگاهی که ساختارهای کهنهی تحلیل را در هم بشکند و ما را از اسارت چارچوبهای فکری بیگانه رها کند.
📢 شما چه فکر میکنید؟ آیا انقلاب اسلامی توانسته است زبان فکری و روایت مستقل خود را بیابد؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید! 💬👇
#انقلاب_اسلامی#تفکر_انقلابی
☀️ @fekratmedia☀️