فراسو | رسانه، فرهنگ و جامعه
72 subscribers
143 photos
62 videos
8 files
189 links
کانال فراسو یادداشت‌هایی درباره رسانه، فرهنگ و جامعه نشر می‌کند. فراسو را به دوستان‌تان معرفی کنید.

🔝 t.iss.one/farasoo/3

📅 ۱۴۰۱/۱/۱
Download Telegram
🍁 فضای مجازی چطور از ما پهلوان‌پنبه می‌سازد؟

هالک ایرانی نمونه‌ای است که به خوبی نشان می‌دهد که فضای مجازی تا چه اندازه می‌تواند یک آدم معمولی را به چهره شناخته‌شده‌ای تبدیل کند که هیچ شباهتی به آنچه می‌گوید ندارد.

توصیه می‌شود لایو اخیر سجاد غریبی، معروف به هالک ایرانی، و مربی‌اش، حمزه مرادیان، را تماشا کنید. مرادیان در این لایو می‌گوید: این آقا اصلاً هیچ عنوانی ندارد. برای چه او را فالو می‌کنید؟ وقت ارزشمندترین چیز یک انسان است. به کار خودت برس. چرا این آقا که عنوانی ندارد را فالو می‌کنی؟ خیلی هستند که تلاش می‌کنند ولی چرا پیگیر یک آدم فیک هستید؟

غریبی بار دیگر با اظهار پشیمانی از مردم پوزش خواست.

📝 کاریکاتور از: احسان گنجی

#⃣ #اینستاگرام #رسانه‌های_اجتماعی #آسیب‌شناسی
🍁 چگونه در مرگ دوستان «مجازی» سوگواری کنیم؟

گسترش روزافزون فعالیت‌ها در دنیای مجازی و روابط مبتنی بر آن، ما را با مسائل تازه‌ای مواجه کرده است؛ از جمله، تنظیم روابط با دوستان مجازی و کنترل و مدیریت احساس‌هایی که از این‌گونه روابط حاصل می‌شود، به ویژه غم و اندوه حاصل از آن. 

اگر یک کاربر فعال در شبکه‌های اجتماعی باشید و کاربران زیادی را هم دنبال کنید، تقریباً هر روز از طریق انتشار عکسی در اینستاگرام، پیامی در توییتر و تصویر و متنی در فیسبوک، از فوت یکی از دوستان مجازی یا اعضای خانواده آنها خبردار می‌شوید، خبری که اگرچه به اندازه درگذشتِ دوست و فامیلی که سال‌ها با او رابطه‌ای حضوری داشته‌اید ناراحت‌کننده نیست، اما در هر صورت باعث تأثر می‌شود.

ناراحتی ما از خواندن این‌گونه خبرها زمانی بیشتر می‌شود که با جست‌وجوی بیشتر متوجه می‌شویم که تعدادی از توییت‌ها، پُست‌ها، عکس‌ها و ویدیوهای فرد فوت‌شده را پیش‌تر دیده و پسندیده بودیم و حتی آن شخص را، بدون اینکه هویت دقیق و واقعی او را بدانیم، دنبال کرده‌ایم. همچنین زمانی ناراحت‌تر می‌شویم که به یاد آوریم بارها با فرد فوت‌شده به صورت همزمان آنلاین بوده‌ایم و چه بسیار هم تماس متنی، صوتی، تصویری با هم برقرار کرده بودیم. اما پیوندهای آنلاین رو به افزایش، چه تفاوتی با روابط حضوری ما دارند؟ و وقتی افرادی که تنها به طور مجازی با آنها ارتباط داشته‌ایم، فوت می‌کنند چه بر سر روح و روان ما می‌آید؟

دکتر شری جیکوبسون، روان درمانگر و بنیانگذار هارلی تراپی، می‌گوید: «ذهن ما بسیار بسیار قدرتمند است و قادر است بدن ما را در مواجهه با یک محرک مجازی به همان واکنش معمول در مورد یک محرک واقعی، وادار کند. مثل همان حالت برانگیختگی جنسی که در پی تخیلات سکسی فرد رخ می‌دهد... همین مورد برای روابط شکل‌گرفته در فضای مجازی نیز صادق است.»

از نظر لیتسا ویلیامز، کارشناس روابط اجتماعی و مربی ترویج شیوه صحیح سوگواری، نیز این تصور که نمی‌توانید با فردی از طریق رسانههای اجتماعی رابطه معناداری ایجاد کنید درست نیست. به باور او، حتی برخی از روابطی که افراد به صورت آنلاین ایجاد می‌کنند می‌تواند عمیق‌تر از روابطی باشد که در «دنیای واقعی» شکل گرفته است. چنانکه گاهی اوقات افراد تحت تأثیر احساس امنیت بیشتر، اطلاعات و ذهنیات خود را با دوستان مجازی خیلی بیشتر از آشنایان‌شان در دنیای واقعی به اشتراک می‌گذارند.

بنابراین، درگذشتِ یک دوست مجازی نیز می‌تواند به اندازه ازدست‌دادنِ یک دوست واقعی و حتی بیش از آن تأثربرانگیز باشد.
 
به باور خانم ویلیامز، در چنین مواقعی بسیار مهم است که فرد آموخته باشد با اندوهی که احساس می‌کند احساس راحتی کند و پس از پذیرش آن مثلاً یک مراسم سوگواری آنلاین برگزار یا در آن شرکت کند. همچنین می‌توان با مراجعه به صفحه شخصِ درگذشته در شبکه‌های اجتماعی، برای او پیامی با مضمون طلب آرامش نوشت. 

خانم جیکوبسون یادآور می‌شود که یک تفاوت رخ‌داده در روابط مجازی این است که به احتمال زیاد احساس غم و اندوه فرصت بروز پیدا نمی‌کند، زیرا ممکن است در دنیای واقعی دوست مشترکی با فرد متوفی وجود نداشته باشد که به راحتی بتوان احساسات خود را با او در میان گذاشت. 

خانم جیکوبسون برای مدیریت این احساسات پیچیده، توصیه می‌کند که حتماً فضایی برای سوگواری‌ پیدا کنید. این می‌تواند هر فضایی باشد، از نوشتن در فضای مجازی گرفته تا رفتن به جنگل و برگزاری یک مراسم عزاداری کوچک یا نوعی مراسم یادبود، مانند ریختن خاک در دریاچه یا دفن خاک در زمین. 

به اعتقاد او چون که انسان با وجود برقراری روابط مجازی، در نهایت موجودی فیزیکی است و در دنیای واقعی زندگی می‌کند، همچنان ریشه‌های تکامل آن در محیط‌های طبیعی بیشتر است و، به همین دلیل، انتقال غم از فضای مجازی به دنیای فیزیکی و وقت‌گذرانی بیشتر با درختان و نور خورشید، می‌تواند ارزشمند و کمک‌‌حال فرد سوگوار باشد.

© از: یورونیوز (۱۴۰۱/۵/۱۷) | #رسانه‌های_اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تام هالند، بازیگر نقش مرد عنکبوتی، در اینستاگرامش اعلام کرد که قصد دارد به خاطر سلامت روانش از رسانههای اجتماعی فاصله بگیرد. (۱۴۰۱/۵/۲۲) او در اینستاگرام بیش از ۶۷ میلیون دنبال‌کننده دارد.

#⃣ #رسانه‌های_اجتماعی #آسیب‌شناسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 دام تبلیغات سیاسی در فضای مجازی (مکتب‌خانه ۱۰)

بخشی از اطلاعاتی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید «تبلیغات» هستند. پست‌های تبلیغاتی صرفاً تجاری نیستند، بلکه گروه‌های سیاسی هم در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ می‌کنند.

دهمین ویدیو / مقاله مکتب‌خانه به دام‌های تبلیغات سیاسی در فضای مجازی می‌پردازد. با ذکر مثال‌هایی نشان داده می‌شود که چگونه گروه‌های سیاسی در ایام انتخابات بودجه‌های زیادی را صرف تبلیغات مجازی می‌کنند.

همچنین توضیح داده می‌شود که در هرکدام از شبکه‌های اجتماعی، از توییتر و فیسبوک تا اینستاگرام، مطالب تبلیغاتی چگونه از سایر مطالب جدا می‌شود.

🔗 متن مقاله را در اینجا بخوانید.

© از: کانال فکت‌نامه (۱۴۰۱/۶/۷)

#⃣ #سواد_رسانه‌ای #رسانه‌های_اجتماعی #تبلیغات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 منافع مادی دروغ‌پراکنی در فضای مجازی (مکتب‌خانه ۱۱)

انتشار اطلاعات گمراه‌کننده یا موضوعات جنجالی در فضای مجازی، همیشه با انگیزه‌‌های سیاسی صورت نمی‌گیرد. بسیاری اوقات منتشرکنندگان این مطالب از فریب خوردن کاربران پول در می‌آورند.

یازدهمین ویدیو / مقاله مکتب‌خانه به این موضوع می‌پردازد. می‌دانیم که گوگل و شبکه‌های اجتماعی نظیر فیسبوک از طریق تبلیغات درآمد کسب می‌کنند و مثلاً گوگل به عنوان مالک یوتیوب، بیش از ۵۰ درصد عایدی خود بابت تبلیغات را به کاربرانی می‌دهد که آن تبلیغات در کانال یوتیوب‌شان به نمایش در آمده.

همین موضوع برای بسیاری از کاربران انگیزه‌ تولید ویدیوهای جنجالی و ساختگی را فراهم کرده. در این قسمت مکتب‌خانه مثال‌هایی روشن از ویديوهای جعلی پربیننده خواهید دید که پول کلانی را روانه جیب سازندگان‌شان کرده‌اند.

📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.

© از: کانال فکت‌نامه (۱۴۰۱/۶/۲۲)

#⃣ #سواد_رسانه‌ای #تبلیغات #رسانه‌های_اجتماعی
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 روبات‌های مجازی را چگونه تشخیص دهیم؟

برآورد می‌شود که حدود یک‌سوم حساب‌های کاربری توییتر را روبات‌ها می‌گردانند، برنامه‌های خودکاری که با حساب‌های جعلی و در ازای پول در پی جریان‌سازی در عرصه‌های مختلف هستند. راه‌هایی برای تشخیص این ”کاربران“ وجود دارد.

© از: کانال دویچه‌وله فارسی (۱۴۰۱/۷/۱۴)

#⃣ #سواد_رسانه‌ای #رسانه‌های_اجتماعی #توییتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 چگونه از حباب‌های اطلاعاتی خارج شویم؟

گاه در فضای مجازی به نظر می‌رسد جامعه آبستن تحولی شگرف است، در حالی که در دنیای واقعی همه چیز آرام و امور مثل همیشه در جریان است. اگر شما هم چنین پدیده‌ای را تجربه کرده‌اید، حتماً این ویدیو را ببینید.

© از: کانال دویچه‌وله فارسی (۱۴۰۱/۷/۱۵)

🔗 همچنین ببینید: حباب اطلاعاتی

#⃣ #سواد_رسانه‌ای #رسانه‌های_اجتماعی #اتاق_پژواک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی چگونه کار می‌کنند؟

به باور برخی کارشناسان، الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی پس از تنها ۳۰۰ بار لایک‌کردن، شما را بهتر از همسر یا شریک زندگی‌تان می‌شناسند. می‌دانید این الگوریتم‌ها چگونه اطلاعات را جمع‌آوری و منتشر می‌کنند؟

© از: کانال دویچه‌وله فارسی (۱۴۰۱/۷/۱۶)

#⃣ #سواد_رسانه‌ای #رسانه‌های_اجتماعی #تبلیغات
🍁 هزینه برای افزایش دنبال‌کنندهٔ توییتر و فیسبوک

آیا می‌دانستید وزارت امور خارجه آمریکا در هنگام ریاست‌جمهوری باراک اوباما ۶۳۰٫۰۰۰ دلار را صرف «خریدِ هواداران» (جذب دنبال‌کننده و افزایش لایک) برای حساب‌های توییتر و فیسبوکش کرده است؟ (تام کوبِرن، هدرنامه، شماره ۴، ۲۰۱۳: ص ۵۲)

#⃣ #رسانه‌های_اجتماعی #توییتر #فیسبوک
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 پیتر بِرگر و ساخت اجتماعی واقعیت

جامعه‌شناس کیست؟ «به گمانم کسی است که داخل سوراخ کلیدها را می‌بیند و نامه‌های شما را می‌خواند.» این جمله از پیتر بِرگر (۱۹۲۹ ــ ۲۰۱۷) است، جامعه‌شناس نام‌آشنای اتریشی ــ امریکایی که در حوزهٔ جامعه‌شناسی معرفت، جامعه‌شناسی دین، مطالعات مدرنیزاسیون و سهمش در نظریه جامعه‌شناسی فعالیت کرده است.

اثر مهم بِرگر «ساخت اجتماعی واقعیت» نام دارد که به همراه توماس لاکمن در ۱۹۶۶ منتشر کرد. ادعای اصلی کتاب مبنی بر اینکه ایده ما از واقعیت از رهگذر شبکه‌های اجتماعی یا روابط شخصی شکل می‌گیرد به‌طور انقلابی شیوهٔ تدریس و فهم جامعه‌شناسی را تغییر داد. در مجموع، این کتاب همچنان به عصر فناوری‌های پیشرفته و های‌تک امروزی مربوط است.

بِرگر در این مصاحبه دربارهٔ علاقهٔ خود به جامعه‌شناسی و نحوه رسیدن به ایدهٔ «ساخت اجتماعی واقعیت» صحبت می‌کند. این کتاب در ایران به سعی فریبرز مجیدی و از طرف انتشارات علمی ــ فرهنگی ترجمه و منتشر شده است.

© از: کانال هم‌پُرسه | مشاهده ویدیو در یوتیوب

#⃣ #رسانه‌های_اجتماعی #جامعه‌شناسی #کتاب
🍁 برقراری تماس تصویری با سیمکارت؛ حرام سال ۹۱ چطور در ۱۴۰۱ حلال شد؟

ایرانیان حداقل با یک دهه تأخیر می‌توانند از خدمات تماس تصویری با تلفن‌های همراه خود و بدون استفاده از نرم‌افزارهای مختلف و تنها توسط سیم‌کارت بهره‌مند شوند. این خبری است که عیسی زارع‌پور روز چهارشنبه ۲۶ بهمن‌ماه اعلام کرد.

امکانی که او به عنوان یک خدمت جدید از آن یاد کرده می‌توانست امروز یک پدیده کاملاً عادی در کشور باشد؛ یک دهه قبل، یعنی در سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱، اپراتور سوم تلفن همراه، یعنی «رایتل»، با تمرکز بر همین خدمت تازه قرار بود گامی به پیش در حوزه ارتباطات ایران بردارد. در واقع، خدمتی و امکانی که امروز در پایان سال ۱۴۰۱ وعده آن به مردم داده شد، می‌شد در سال ۱۳۹۱ برای آنها اجرایی شود. آن اتفاق اما هیچ‌گاه رخ نداد و رایتل برای بیش از یک دهه از ارائه خدمات تماس تصویری به مشترکان خود منع شد.

تمام داستان به مخالفت‌های مذهبی و شرعی با این موضوع بر می‌گشت، مخالفت‌هایی که کار آنها به فتوای مراجع تقلید هم رسید. تا آنجا که در روز اول اسفند سال ۱۳۹۱، یعنی دقیقاً یک دهه قبل، چهار مرجع تقلید در فتاوای جداگانه‌ای مخالفت خود با تماس تصویری رایتل را اعلام کردند.

آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در فتوای خود مفاسد این خدمات جدی را بیشتر از فوائد آن دانست و تماس تصویری را «منشاء مفاسد جدیدی در جامعه» توصیف کرد.

آیت‌الله العظمی علوی گرگانی نیز در فتوایی خدمات رایتل را در تضاد با «آموزه‌های» دینی عنوان کرد که «می‌تواند عفت عمومی جامعه و نظم حاکم بر آن را خدشه‌دار و خانواده‌ها را به ورطه نابودی اخلاقی و بنیانی بکشد.»

آیت‌الله العظمی سبحانی نیز دیگر مرجع تقلیدی بود که در فتوای خویش تصریح کرد که «قرار گرفتن چنین گوشی‌های موبایل در دست جوانان، اعم از دختر و پسر، مفاسد زیادی دارد. باید از خرید و فروش آن جلوگیری شود و نباید دولت چنین امکاناتی در اختیار مردم قرار دهد.»

در نهایت، آیت‌الله العظمی نوری همدانی نیز در فتوای خود تماس تصویری را باعث «از هم گسستن اساس خانواده‌ها» و تهدید «عفت عمومی» قلمداد کرد.

البته به لطف توسعه سریع تکنولوژی خیلی زود نرم‌افزارهای پیام‌رسان، مانند واتساپ، امکان تماس تصویری را برای چند سال در کشور فراهم کردند و عملاً خدمتی که قرار بود رایتل پیشگام آن باشد توسط این نرم‌افزارهای خارجی در اختیار مردم قرار گرفت.

در آن زمان، به جز مراجع تقلید، رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی و حتی برخی نمایندگان مجلس هم مصرانه در پی ممنوعیت خدمات تماس تصویری رایتل بودند تا جایی که یک بار نصرالله پژمان‌فر در همان زمان گفت تا وقتی که پیوست فرهنگی تماس تصویری رایتل به مجلس ارائه نشود، مجلس نهم اجازه فعال شدن خدمات تماس تصویری را نخواهد داد.

یک دهه بعد از آن کشمکش‌ها و جدال‌ها بر سر تماس تصویری رایتل، فعال شدن امکان تماس تصویری توسط سیم‌کارت‌های تلفن همراه حتماً خبر خوبی است. اما این خبر خوب نمی‌تواند باعث شود تا سؤالاتی اساسی دربارهٔ آنچه که ده سال قبل رخ داد مطرح و پرسیده نشود.

در فاصله روزهایی که زارع‌پور، وزیر ارتباطات، این خبر را اعلام کرده تا حال حاضر کوچک‌ترین صدای مخالفتی از مخالفان یک دهه قبل تماس تصویری رایتل شنیده نشده است. سؤال اول بدون شک این است که دلیل این تناقض، یعنی مخالفت‌های پرسروصدای ۱۰ سال قبل و سکوت امروز، چیست؟ چه چیزی عوض شده که مخالفان آن‌روز دیگر از امکان برقراری تماس تصویری احساس خطر نمی‌کنند؟ یا اینکه اگر متوجه شده‌اند که قضاوت ده سال قبل آنها دربارهٔ این امکان ارتباطی اشتباه بوده، چرا آن را شفاف توضیح نمی‌دهند؟ شکی نیست که بدون توضیح شفاف دربارهٔ این رویکرد متفاوت دربارهٔ یک پدیده واحد، جامعه احساس می‌کند که احساسات دینی و اخلاقی او در برهه‌ای از زمان به بازی گرفته شده است. آیا با چنین احساسی مردم همان نگاه و رابطه عاطفی قبلی را با رهنمودهای دینی خواهند داشت؟ (با اندکی ویرایش)

📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.

© از: روزنامه فراز (۱۴۰۱/۱۱/۲۹)

#⃣ #رسانه_و_دین #دین #رسانه‌های_اجتماعی
🍁 چطور در اقیانوس خبر و اطلاعات غلط غرق نشویم؟

© از: اینستاگرام سمت‌وسو (۱۴۰۱/۱۲/۴)

#⃣ #اطلاعات_غلط #رسانه‌های_اجتماعی #تفکر_انتقادی #آسیب‌شناسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 توهمات جمعی (بخش ۳: شبکه‌های اجتماعی)

بزرگ‌ترین قدرت شبکه‌های اجتماعی تمایل آن به دموکراسی‌‌سازی است. لازم نیست به نخبگان و چند خبرگزاری معدود مراجعه کنیم که به ما دربارهٔ خودمان بگویند. ما واقعاً می‌توانیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم، اما هنگامی که چنین کاری را آنلاین انجام می‌دهیم، به این طرز فکر تمایل داریم که با نمونه‌ای معقول از مردم واقعی تعامل می‌کنیم. اما این واقعیت ندارد ...

«توهمات جمعی» به موقعیتی گفته می‌شود که بیشترِ افرادِ در یک گروه با نظری همراهی می‌کنند که موافقِ آن نیستند؛ همراهی آنها با این نظر صرفاً بدین خاطر است که به غلط بر این باورند که اکثریت نیز با آن نظر موافق‌ است.

چه کسی در این ویدیو سخن می‌گوید؟
تاد رز، هم‌بنیان‌گذار و رئیس اندیشکده پاپیولِس در شهر بوستون است. رُز پیش از پاپیولس، استاد دانشگاه هاروارد بوده و همزمان با تصدی ریاست «برنامهٔ ذهن، مغز و آموزش»، مدیریت لابراتوار علوم شخصیت را نیز بر عهده داشته است.

✍🏻 ترجمه و زیرنویس: شهاب غدیری | #توهمات_جمعی

© از: کانال هم‌پرسه (۱۴۰۲/۱/۴) | منبع: Big Think

#⃣ #روان‌شناسی #رسانه‌های_اجتماعی #آسیب‌شناسی
🍁 مقابله با اخبار جعلی را از فنلاندی‌ها بیاموزیم.

سارا مارتیکا، آموزگاری در هامینلینا، در فنلاند، در یکی از درس‌های عادی مقالات جدیدی را در اختیار دانش‌آموزان پایه‌ی هشتمِ مقطع متوسطه قرار می‌دهد. آنها درباره‌ی این مقالات با یکدیگر بحث می‌کنند: هدف این مقاله چیست؟ چطور و در چه زمانی نوشته شده است؟ ادعاهای اصلیِ نویسنده چیست؟

سارا به دانش‌آموزان می‌گوید: «خوب یا خوشایند بودنِ هیچ حرفی به معنای درست یا موثق بودنش نیست.» او ماه گذشته در این کلاس سه ویدیوی تیک‌تاکی را به دانش‌آموزان نشان داد تا درباره‌ی انگیزه‌های سازندگان و تأثیر این ویدیوها بر دانش‌آموزان با یکدیگر بحث کنند. همچون دیگر معلمان در گوشه و کنارِ فنلاند، سارا نیز می‌خواهد در تشخیص اطلاعات نادرست به دانش‌آموزان کمک کند.

در اکتبر گذشته «مؤسسه‌ی جامعه‌ی باز» در صوفیه، پایتخت بلغارستان، نتایج ارزیابی‌ای را منتشر کرد که نشان می‌داد فنلاند برای پنجمین سالِ متوالی از نظر تاب‌آوری در برابر اطلاعات نادرست در صدر ۴۱ کشور اروپایی قرار گرفته است. به نظر کارشناسان، موفقیتِ فنلاند صرفاً نتیجه‌ی نظام آموزشیِ نیرومندش، یکی از بهترین نظام‌های آموزشی در دنیا، نیست، بلکه همچنین ثمره‌ی کوششی هماهنگ برای آموزش دانش‌آموزان درباره‌ی اخبار جعلی است. سواد رسانه‌ای، بخشی از برنامه‌ی آموزشیِ سراسری در فنلاند است که از مقطع پیش‌دبستانی آغاز می‌شود.

معلمان در فنلاند موظف‌اند که به دانش‌آموزان سواد رسانه‌ای بیاموزند، اما دست‌شان در شیوه‌ی تدریس باز است. خانم مارتیکا می‌گوید که از دانش‌آموزان می‌خواهد ویدیوها و عکس‌های خودشان را دستکاری کنند تا ببینند که دستکاریِ اطلاعات چقدر آسان است. آنا آیراس، معلمی در هلسینکی، می‌گوید که او و دانش‌آموزانش در موتورهای جست‌وجو به دنبال کلماتی مثل «واکسیناسیون» گشتند و سپس درباره‌ی طرزِ کارِ الگوریتم‌های جست‌وجو و اینکه چرا شاید همیشه اولین نتایج قابل‌اعتمادترین نتایج نباشد بحث کردند.

هرچند نوجوانانِ امروزی با شبکه‌های اجتماعی بزرگ شده‌اند، اما این به آن معنا نیست که با شیوه‌های تشخیص و مقابله با ویدیوهای دستکاری‌شده‌ی سیاست‌مداران یا اخبار جعلی در تیک‌تاک آشنایی دارند. در واقع، تحقیقی که پارسال در نشریه‌ی بریتانیاییِ روان‌شناسی رشد چاپ شد نشان داد که دوره‌ی نوجوانی می‌تواند یکی از زمان‌های اوج توطئه‌پنداری باشد. به نظر این پژوهشگران، شبکه‌های اجتماعی می‌توانند در این امر نقش داشته باشند، زیرا بر عقاید نوجوانان درباره‌ی دنیا تأثیر می‌گذارند.

با وجود این، به نظر دولتِ فنلاند دسترسی به دانش‌آموزان و آموزش آنها از دیگر گروه‌ها آسان‌تر است. آقای لئو پِکالا، مدیر «مؤسسه‌ی ملیِ سمعی و بصریِ» فنلاند، که بر آموزش رسانه‌ای نظارت می‌کند، می‌گوید حالا که برنامه‌های آموزش کودکان و نوجوانان تثبیت شده، دولت کتابخانه‌ها را به مراکزی برای آموزش شیوه‌های تشخیص اطلاعاتِ گمراه‌کننده‌ی اینترنتی به افراد مسن‌تر تبدیل کرده است.

© از: کانال آسو (۱۴۰۲/۲/۵)

#⃣ #سواد_رسانه‌ای #رسانه‌های_اجتماعی #خبر
🍁 فروتنی فکری، دریچه‌ای به سوی گفت‌وگوهای سازنده در شبکه‌های اجتماعی

✍🏻 هرمز دیار:

در نخستین سال‌های استفاده‌ی گسترده از اینترنت بسیاری فکر می‌کردند که آدم‌ها هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهربان‌تر و آگاه‌تر می‌شوند و دنیا جای پرصلح و صفاتری خواهد شد. اکنون در سال ۲۰۲۳ این باور کمی ساده‌لوحانه به نظر می‌رسد. حالا به‌خوبی می‌دانیم که اینترنت انسان‌ها را به هم وصل می‌کند، اما لزوماً همدلی پدید نمی‌آورد. به‌قول ایان لزلی، روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل می‌ماند.»

در وهله‌ی نخست، مشکل از جذاب‌بودن مخالفت نشئت می‌گیرد. به‌قول پل گراهام، کارآفرین سیلیکون‌ولی: «مخالفت‌ بیش از موافقت‌ْ مردم را به هیجان می‌آورد.» آدم‌ها در هنگام مخالفت حرف‌های بیشتری برای گفتن دارند و، البته، در قیاس با موافقت، به‌سرعت برانگیخته می‌شوند. در نتیجه، مطالب یا نظرات ستیزه‌جویانه بیشتر لایک می‌خورند و بازتوییت می‌شوند.

مشکل اما از آنجا آغاز می‌شود که نظر مخالف را به هویتِ خود یا دیگران گره بزنیم. در این صورت، به‌جای آنکه ذهن خود را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم، از آن سپری می‌سازیم و بر دفاع از خویشتن تمرکز می‌کنیم. [...] مشکل دیگر ــ و از نظر ما، مهم‌ترین آفت ــ از پرورش نوعی نخوتِ شناختی در شبکه‌ها‌ی اجتماعی سرچشمه می‌گیرد. شواهد نشان می‌دهد که شیوه‌ی پاداش‌دهیِ اینترنت به‌گونه‌ای است که افراد برآورد نادرستی از میزان داناییِ خود دارند و آن را به‌گونه‌ای کاذب دست ‌بالا می‌گیرند. زیست‌محیطِ اینترنت با پاداش‌دادن به اتاق‌های پژواک و محیط‌های هم‌نظر و خودکامروا و تخریب روحیه‌ی پرسشگری و جست‌وجوی مُجدانه‌ی حقیقت خصلتِ گشودگی به نظرات مخالف را از بین می‌بَرد.

به‌ عبارت‌ دیگر، اینترنت بر نخوتِ شناختی ما دامن می‌زند و خیال می‌کنیم بیش از آنچه می‌دانیم دانا هستیم. فیدها و الگوریتم‌های جهتمندِ شبکه‌ها‌ی اجتماعی ما را به درون اتاق‌های پژواکی می‌راند که در آن برای نظرات ما هورا می‌کشند و نظرات مخالف را دست می‌اندازند. جماعت دست‌چین‌شده‌ی خودمان ما را، که از چالش‌های جدی در امان مانده‌ایم، تشویق می‌کنند. بدین‌ ترتیب، کم‌کم توانایی‌مان برای خودارزیابیِ دقیق را از دست می‌دهیم و به‌تدریج خودمان را بسیار بیش از آنچه واقعاً هستیم آگاه می‌دانیم.

اما فروتنی فکری چیست؟
ابتدا باید میان فروتنی، به‌طور عام، و فروتنیِ فکری، به‌طور خاص، فرق بگذاریم. درحالی‌که فروتنی، در معنای عمومی و اخلاقیِ خود، به نگرش انسان در مورد کاستی‌های خویش در «تمام حوزه‌ها» بازمی‌گردد، فروتنیِ فکری عمدتاً به «محدودیت‌های شناختی» راجع می‌شود. فروتنی فکری، به‌طور ساده و خلاصه، عبارت است از پذیرش محدودیت‌های فکریِ خودمان. بدیهی است که فروتنی فکری در این معنا ریشه‌ای دیرینه دارد و تبار آن به جهل سقراطی یا «دانم که ندانم» بازمی‌گردد. بااین‌حال، فروتنی فکری، در مقام حوزه‌‌ای مستقل و متمرکز از پژوهش‌های انسانی، مفهومی نو و مدرن به شمار می‌‌آید که در دهه‌های اخیر در مطالعات میان‌رشته‌ای بسط و گسترش یافته است. فروتنی فکری مفهومی چندوجهی است و براساس مدل‌های گوناگون تعاریفی متفاوت دارد. با این وصف، می‌توان برخی از مؤلفه‌هایی را برشمرد که پژوهشگران کمابیش بر سر آن توافق دارند:

• پذیرش اینکه باورها و نظرات ما ممکن است اشتباه باشند؛
• آگاهی از خودفریبیِ ذهن و قبول محدودیت‌های فکری؛
• سعی در پرهیز از حالت تدافعی‌گرفتن در زمانی که نظرات‌مان به چالش کشیده می‌شوند؛
• توجه به نظرات دیگران و تأمل بر شواهد تازه‌ای که ممکن است به رد باور کنونی ما بینجامد.

طبق مطالعات انجام‌شده، کسانی که در آزمون‌های فروتنیِ فکری نمرات بالاتری می‌گیرند به احتمال زیاد در برابر دیدگاه‌های سیاسی و مذهبیِ مخالف رواداریِ بیشتر و تعصب کمتری از خود نشان می‌دهند و نسبت به دوستی با اعضای برون‌گروهی در پلتفرم‌های اجتماعی تمایل بیشتری بروز می‌دهند. همچنین احتمال کمتری دارد که از گروه‌های مخالف اهریمن‌سازی کنند یا به آنان انگ نادانی یا شرارت بزنند. به‌طورکلی، درحالی‌که تفکرِ بسته به تحقیر نظرات و استدلال‌های طرف مقابل می‌انجامد، فروتنی فکری بحث‌ها را به‌سوی گفت‌وگوهای محترمانه سوق می‌دهد.

اما چگونه می‌توانیم فروتنی فکری را در خود تقویت کنیم و آن را رواج دهیم؟

۱. خالی‌کردن موقتیِ انبار ذهن
۲. تمرین استدلال مخالف
۳. قدم‌نهادن در آن سوی پرچین‌هایی که طی سال‌ها در پیرامون شخصیت خود ساخته‌ایم.
۴. تبدیل باور نادرست
۵.هنر توجه‌کردن به نظرات متفاوت دیگران
۶. رفتار توأم با درنگ به‌جای رفتار تکانشی
۷. ابراز مخالفت در قالبی محترمانه و دوستانه
۸. در پی حقیقت باشیم، از زبان هرکس که خارج شود.

© آسو (۱۴۰۲/۳/۱۰) | 🔗 متن کامل

#⃣ #رسانه‌های_اجتماعی #آسیب‌شناسی #اتاق_پژواک
🍁 اینفلوئنسرها علیه زندگی

✍🏻 جاوید مؤمنی (کارشناس فناوری اطلاعات):

در عصر دیجیتال، رسانههای اجتماعی به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگیِ روزمره ما تبدیل شده‌اند. این روش ارتباطِ جدید به‌ اشتراک‌گذاری اطلاعات و حتی درک ما از خود را تغییر داده است.

درحالی‌که پلتفرم‌های رسانههای اجتماعی مزایای متعددی را ارائه می‌دهند، معایب خاصی نیز دارند. یکی از این نگرانی‌ها تأثیر رسانههای اجتماعی بر الگوهای مصرف ما، به‌ ویژه در حوزهٔ لباس و به‌ صورت کلی مُد، است.

مُدِ سریع پدیده‌ای است که با رشد ناگهانی رسانههای اجتماعی پدیدار شد. این اتفاق تولید لباس‌های ارزان‌قیمت و مُدِ روز اشاره دارد که برای استفاده در مدت کوتاهی طراحی شده‌اند تا به‌ سرعت دور ریخته شوند و با اَقلام جدید جایگزین شوند.

یادم می‌آید که زمانی خوش‌تیپ‌های خانواده در مورد «رنگ سال» حرف می‌زدند؛ ولی این روزها اینفلوئنسرها و فروشگاه‌های آنلاین در مورد «رنگ ماه» و «رنگ هفته» در شبکه‌های اجتماعی با همه حرف می‌زنند.

رسانههای اجتماعی نقش مهمی در افزایش تقاضا برای مُدِ سریع ایفا کرده‌اند. قرارگرفتن مداوم در معرض اینفلوئنسرها، افراد مشهور و تبلیغات آنلاین، که آخرین روند مُد را به نمایش می‌گذارد، فرهنگ لباس‌های یکبارمصرف را ایجاد کرده است.

پلتفرم‌های رسانههای اجتماعی براساس اصل رضایتِ فوری ساخته شده‌اند. با چند ضربه روی صفحه‌نمایش می‌توانیم دنیایی از گزینه‌ها، گرایش‌ها و سبک‌های به‌ظاهر نامحدود را کشف کنیم. با چند واکنش نسبت به رنگ و طرح، آنها ذائقه ما را کشف کرده و محتوای دقیق‌تری براساس علاقهٔ ما نمایش می‌دهند و ما بیشتر و بیشتر غرق دنیای خیالی شبکه‌های اجتماعی می‌شویم.

فرهنگ پست‌های «لباسِ روز» و فشار برای همگام‌شدن با جدیدترین مُدها، تمایل ما را برای لباس‌های جدید تسریع کرده است. در نتیجه، صنعت پوشاک برای پاسخ‌گویی به این تقاضا وفق داده شده که منجر به افزایش سرسام‌آور تولید و مصرف شده است.

رسانههای اجتماعی فضایی است که در آن افراد اغلب نسخه‌ای کامل از خود را ارائه می‌کنند، نسخه‌ای به نظر کامل که شاید ناخواسته علیه زندگی تلاش می‌کند. اینفلوئنسرها و سلبریتی‌ها تصویری ایده‌آل از مُد و زیبایی را ترویج می‌کنند و به نظر می‌رسد که داشتن یک کمد لباس گسترده برای حفظ سطح مطلوبیت مشابه ضروری است.

ترس از دیده‌شدن چندین بار در یک لباس به دلیل بررسی دقیق رسانههای اجتماعی می‌تواند منجر به خریدِ بیش‌ازحد و متعاقباً ردپای زیست‌محیطی بیشتر شود.

گسترش مُدِ سریع عواقب شدیدی برای محیط‌زیست دارد. صنعت پوشاک یکی از بزرگ‌ترین عوامل آلودگی، کاهش آب و انتشار کربن است. مُدِ سریع متکی بر مواد ارزان‌قیمت و شیوه‌های کار استثماری است که چرخهٔ مصرف بیش‌ازحد و اتلاف را تداوم می‌بخشد. علاوه‌بر این، دورریختنِ لباس‌های ناخواسته به سرریزشدن محل‌های دفن زباله کمک می‌کند و صدها سال طول می‌کشد تا تجزیه شوند.

درحالی‌که رسانههای اجتماعی کاتالیزوری برای رشد مُدِ سریع بوده‌اند، می‌توانند بستری برای تغییرات مثبت نیز باشند. اینفلوئنسرها و مصرف‌کنندگانِ آگاه شروع به استفاده از حضور آنلاین خود برای حمایت از انتخاب‌های مد پایدار کرده‌اند.

با ترویج برندهای اخلاقی، به اشتراک گذاشتن نکاتی در مورد تغییر کاربری یا صرفه‌جویی در لباس و تشویق مصرف آگاهانه، رسانههای اجتماعی می‌توانند نقشی اساسی در تغییر نگرش ما نسبت به مُد داشته باشند. شبکه‌های اجتماعی بدون شک نقش بسزایی در ظهور مُدِ سریع و تأثیر نامطلوب آن بر محیط‌زیست داشته‌اند.

قرارگرفتن دائمی در معرض استانداردهای دست‌نیافتنی مُد، همراه با فریب لذت فوری، به فرهنگ مصرف بیش‌از‌حد و اتلاف دامن زده است.

بااین‌حال، با قدرت ارتباط افراد در سراسر جهان، رسانههای اجتماعی نیز پتانسیل ایجاد تغییرات مثبت را دارند. با استفاده از این پلتفرم‌ها برای حمایت از شیوه‌های مُد پایدار، می‌توانیم روایت را تغییر دهیم و به سمت صنعت مُدِ آگاه‌تر و مسئولانه‌تر نسبت به محیط‌زیست حرکت کنیم.

شاید زمان آن فرارسیده است که رسانههای اجتماعی نیروی خوبی برای شکل‌دادن به آینده‌ای پایدارتر باشند.

© از: کانال پیام ما (۱۴۰۲/۳/۲۹)

#⃣ #آسیب‌شناسی #فرهنگ #رسانه‌های_اجتماعی #مد
🍁 تلهٔ مصرف‌گرایی در شبکه‌های اجتماعی

✍🏻 جاوید مومنی (کارشناس فناوری اطلاعات):

اینترنت بزرگ‌ترین منبع آموزشی رایگان جهان است. شاید این جمله عجیب نباشد، ولی مگر آموزش و تولید محتوا هزینه ندارد؟ رسانههای اجتماعی ما را به مجموعهٔ وسیعی از محتوا، از داستان‌های الهام‌بخش و منابع آموزشی گرفته تا خرید و مصرف چیزهای غیرضروری متصل می‌کند.

تولیدکنندگان محتوا برای کسب درآمد باید مخاطبان و بازدید زیادی داشته باشند. به همین دلیل، به محتوای عامه‌پسند، زرد و بی‌کیفیت روی می‌آورند. بااین‌حال، در میان ترویج مداوم مصرف‌گرایی، جامعه روبه‌رشدی از تولیدکنندگان محتوا وجود دارد که تلاش می‌کنند با ارائهٔ محتوای ارزشمند و معتبر با این روند مقابله کنند.

تولید محتوا مانند هر فعالیت دیگری نیاز به منابع مالی دارد. بسیاری از تولیدکنندگان محتوا برای تأمین نیازهای مالی به تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم روی می‌آورند، تبلیغاتی که خود مسیر مصرف‌گرایی را هموار می‌کند.

ما، به‌ عنوان کاربران و مصرف‌کنندگان محتوا، این قدرت را داریم که با حمایت مالی از این سازندگان مشارکت مثبتی داشته باشیم.

در کشورهای دیگر، با وجود سرویس‌های آنلاین بانکی ویژه، پلتفرم‌هایی ایجاد شده‌اند که راهی را برای کمک به تولیدکنندگان محتوا برای پیشرفت بدون نیاز به تبلیغات ایجاد کرده‌اند.

مصرف‌گرایی در رسانههای اجتماعی نفوذ کرده و فرهنگ مادی‌گرایی و میل بی‌وقفه به جدیدترین محصولات را ایجاد کرده است.

اگر هوس پختن یک غذای خوشمزه کرده باشید و به جای کتاب آشپزی در اینترنت دنبال دستور غذا بگردید. احتمالاً با بمباران لوازم بی‌فایده با تخفیف‌های ویژه مواجه می‌شوید.

جنبش روبه‌رشدی از تولیدکنندگان محتوا وجود دارد که وضعیت موجود را به چالش می‌کشند. هدف این افراد و گروه‌ها ایجاد محتوایی است که تفکر انتقادی را آموزش می‌دهد. آنها دیدگاه‌های منحصربه‌فردی را مطرح می‌کنند و موضوعاتی را که اغلب توسط رسانههای اصلی نادیده گرفته می‌شوند روشن می‌کنند.

با حمایت از این سازندگان، می‌توانیم به آنها کمک کنیم تا به کار خود ادامه دهند. پلتفرم Patreon به‌ عنوان یک پلتفرم محبوب برای تولیدکنندگان محتوا ایجاد شده تا از حمایت مستقیم مخاطبان خود برخوردار شوند. این به کاربران اجازه می‌دهد تا مبلغ کمی را به‌صورت مداوم بپردازند یا برای حمایت از سازندگان موردعلاقه خود یکبار کمک مالی کنند.

خرده‌فرهنگ اینترنتی حمایت مالی مداوم در این پلتفرم در حال شکل‌دادن فضای جدیدی برای تولیدکنندگان محتواست که دیگر فقط محتوای زرد و با بازدید بالا و وایرال‌شده هدف اصلی نیست. با مشارکت مالی مداوم در مبالغ هرچند ناچیز، ما در شکل‌دهی فضای رسانه‌ای مشارکت فعالی پیدا می‌کنیم.

پشتیبانی ما به سازندگان محتوا کمک می‌کند مستقل بمانند و اتکای آنها به تبلیغات و حمایت‌هایی را که ممکن است اعتبار آنها را به خطر بیندازد، کاهش می‌دهد.

علاوه‌بر این، پشتیبانی ما به سازندگان محتوا کمک می‌کند تا استقلال خود را حفظ کنند. همچنین تضمین می‌کند که داستان‌ها و موضوعاتی را که واقعاً مهم هستند را دنبال کنند.

با حمایت مالی از سازندگان محتوا، به ایجاد محیط رسانه‌ای معنادارتر و متنوع‌تر کمک می‌کنیم. هنگامی که سازندگان حمایت مالی و معنوی دریافت می‌کنند، انگیزهٔ تولید محتوایی را پیدا می‌کنند که با ارزش‌های آنها همسو باشد و با مخاطبان‌شان طنین‌انداز شود و دیگر به دنبال خیل عظیم مخاطبان عمومی برای کسب چند سنت از کلیک روی تبلیغات نمی‌گردند. این شیوه یک‌چرخهٔ جدید را تقویت می‌کند و سازندگان بیشتری را تشویق می‌کند تا از محتوای مبتنی بر مصرف‌گرایی فاصله بگیرند و مسیر داستان‌سرایی دیگری را در پیش بگیرند.

این فرهنگ برای مردم ما هم عجیب نیست. با وجود اینکه در شبکه‌های اجتماعی مقدار بی‌شماری محتوای فارسی زرد و شاید اغراق‌آمیز تولید می‌شود که شاید دیده‌شدن آنها برای تولیدکننده مفید باشد، افرادی هم مثل «جادی» هستند که در محتوای خود تبلیغات نامحسوس ندارند و مخاطبان او در Petreon ماهیانه بیش از ۵۰۰ دلار برای تولید محتوا به «جادی» می‌پردازند.

«جادی» هم با آن مبلغ ماهیانه با دوچرخه به سفر می‌رود و ماجرای سفر را فقط برای همان افراد تعریف می‌کند. علاوه‌بر شنیدن داستان اصیل و منحصربه‌فرد آن ۱۲۰ نفر حامی، باعث شدند که جادی به‌جای تبلیغ این تلفن همراه و آن سرویس بانکی و معرفی امکانات سرویس جدید وب‌سایت نمایش خانگی جدید به تولید محتوای جذاب‌تری بپردازد.

© از: کانال پیام ما (۱۴۰۲/۴/۵)

#⃣ #رسانه‌های_اجتماعی #تبلیغات #مصرف‌گرایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 سناتور آمریکایی بنیانگذار فیسبوک را مجبور به عذرخواهی از قربانیان شبکه‌های اجتماعی کرد

بگومگوی یک سناتور آمریکایی با مارک زاکربرگ، مدیرعامل شرکت متا، در نهایت به عذرخواهی او از خانواده قربانیان آسیب دیده در بستر شبکه‌های اجتماعی منجر شد. با این حال، او به طور غیرمستقیم مسئلهٔ پرداخت غرامت به این خانواده‌ها را رد کرد.

©️ از: کانال یورونیوز (۱۴۰۲/۱۱/۱۲)

#️⃣ #رسانه‌های_اجتماعی