Forwarded from مریم راد
لعنتی را نمیتوان ترجمه کرد..."جان پدر کجاستی؟" فقط مغز یک فارسی زبان رقص این کلمات را تعقیب میکند و بعد میفهمد پدری که بعد از انفجار دانشگاه کابل این را دارد تایپ میکند،این جمله را از کجای جانش بیرون کشیده است.
پیانو هم قشنگ است اما ان زخمی که سنتور به جگر ما میزند،را بلد نیست بزند.لابد ان ادم مثلا اتریشی هم با صدای سنتور چشمش تر نمیشود.
"جان پدر کجاستی" هم اگر ترجمه شود ،نمیتواند به ان شهروندی که رییس جمهور بی پدرش اسلحه میفروشد تا در این سر دنیا تروریستها ادمهای دستار به سر را تکه تکه کنند،بفهماند که پدرهای اینور دنیا هم دل دارند.و وقتی جنازه بچه شان از دانشگاه بر میگردد ،مثل شمایی که کت وشلوار میپوشید ،دلشان اتش میگیرد.و الان دلم میخواهد شانه همه جرجها و مایکلهای دنیا را بگیرم و تکان بدهم تا حالیشان بشود که محب الله ها و محمد ها و نسیم ها هم بچه هایشان را دوست دارند و منتظرشان میمانند تا زنده و تکه تکه نشده از دانشگاه برگردند و اینطور نیست که مثل فیلمهای هالیوودی هر پدری که این سر دنیا زندگی میکند دایم با شلاق و کمربند بچه هایش را داغ و درفش کند و اصلا اینطور نیست که لازم باشد اسم یک بچه ای به جای مثلا شریفه یا زکی ،امیلی یا جرج باشد تا وقتی سر کلاس روی کتابهایش تکه تکه شد،اسمش را بگذارند قربانی تروریسم.
#دانشگاه_کابل
#جان_پدر_کجاستی
@suezcanal2
پیانو هم قشنگ است اما ان زخمی که سنتور به جگر ما میزند،را بلد نیست بزند.لابد ان ادم مثلا اتریشی هم با صدای سنتور چشمش تر نمیشود.
"جان پدر کجاستی" هم اگر ترجمه شود ،نمیتواند به ان شهروندی که رییس جمهور بی پدرش اسلحه میفروشد تا در این سر دنیا تروریستها ادمهای دستار به سر را تکه تکه کنند،بفهماند که پدرهای اینور دنیا هم دل دارند.و وقتی جنازه بچه شان از دانشگاه بر میگردد ،مثل شمایی که کت وشلوار میپوشید ،دلشان اتش میگیرد.و الان دلم میخواهد شانه همه جرجها و مایکلهای دنیا را بگیرم و تکان بدهم تا حالیشان بشود که محب الله ها و محمد ها و نسیم ها هم بچه هایشان را دوست دارند و منتظرشان میمانند تا زنده و تکه تکه نشده از دانشگاه برگردند و اینطور نیست که مثل فیلمهای هالیوودی هر پدری که این سر دنیا زندگی میکند دایم با شلاق و کمربند بچه هایش را داغ و درفش کند و اصلا اینطور نیست که لازم باشد اسم یک بچه ای به جای مثلا شریفه یا زکی ،امیلی یا جرج باشد تا وقتی سر کلاس روی کتابهایش تکه تکه شد،اسمش را بگذارند قربانی تروریسم.
#دانشگاه_کابل
#جان_پدر_کجاستی
@suezcanal2
اي صلح، تو بگو: "جان پدر،كجاستي"*؟!
✍️رئوف آذري**
آنگاه كه سرزميني به تير كين آلوده گردد، انبان خشم، هر آن، مترصد بهانه اي است تا دهان گشايد و بر سر و روي شهروندان، استفراغ كند..
گام هاي سلانه سلانه ما در جهت تعميق #صلح_پايدار، منبعث از تجربه هاي زيسته اي است كه در دل جنگ و در ميان باروت و فشنگ و بمب هاي شيميايي اندوخته ايم.
جنگ كه در بگيرد، سال هاي سال آثار آن در خاك و آب و هواي جغرافياي جنگ باقي مي ماند و چندين نسل، قرباني مي گيرد!
حال اگر جغرافيايي، سواي جنگ تحميلي، به آفتِ بدفهمي ديني، عقيدتي و مذهبي و ايسمي نيز مبتلا گردد، سال هاي مديدي، زمان لازم دارد تا جوانه هاي صلح و مهرباني و هم فهمي و نيك فهمي، جان بگيرند..
آنچه در خاورميانه و ويژه در افغانستان و كابل،سوريه و... مي بينيم، ماحصل بذر كين و بدفهمي اي است كه نسل هاي قبل در جغرافياي زيست مان كاشته اند..
امروز را دريابيم و در جغرافياي هم فهمي ها، همدلي ها وهم كنشي هايِ دگردوستيِ مؤثر، قدم هاي محكم و استوار و بي استخاره برداريم و در پرورش جوانه هاي صلح و مهرباني همت گماريم تا كه فرداروزها، به آفت كين و فشنگ و باروت و ترور مبتلا نشويم و پيام هاي مخابره شده مان با عزيزان، بي پاسخ نمانند..
بهترين و ناب ترين سرمايه هاي انساني كابل، همين ديروزها،با آتش شعله ور شده ي ديروزي ها، جوانمرگ شدند، كاري كنيم كنش امروز ما در فردا روزها،كسي و كساني را جوانمرگ نكند..
اي صلح، تو بگو؛
#جان_پدر_كجاستي؟!
----
*اشاره به ترور صورت گرفته چند روز قبل دانشگاه كابل و پيام هاي بي پاسخ پدر يكي از دانشجويان قرباني
**فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#كابل
#خشم_ديروز
#فهم_امروز
#گستردن_جغرافياي_هم_فهمي
#پرورش_جوانه_هاي_صلح
@sopskf
----
https://www.instagram.com/p/CHQKb9Nrb7w/?igshid=elmin486wdou
✍️رئوف آذري**
آنگاه كه سرزميني به تير كين آلوده گردد، انبان خشم، هر آن، مترصد بهانه اي است تا دهان گشايد و بر سر و روي شهروندان، استفراغ كند..
گام هاي سلانه سلانه ما در جهت تعميق #صلح_پايدار، منبعث از تجربه هاي زيسته اي است كه در دل جنگ و در ميان باروت و فشنگ و بمب هاي شيميايي اندوخته ايم.
جنگ كه در بگيرد، سال هاي سال آثار آن در خاك و آب و هواي جغرافياي جنگ باقي مي ماند و چندين نسل، قرباني مي گيرد!
حال اگر جغرافيايي، سواي جنگ تحميلي، به آفتِ بدفهمي ديني، عقيدتي و مذهبي و ايسمي نيز مبتلا گردد، سال هاي مديدي، زمان لازم دارد تا جوانه هاي صلح و مهرباني و هم فهمي و نيك فهمي، جان بگيرند..
آنچه در خاورميانه و ويژه در افغانستان و كابل،سوريه و... مي بينيم، ماحصل بذر كين و بدفهمي اي است كه نسل هاي قبل در جغرافياي زيست مان كاشته اند..
امروز را دريابيم و در جغرافياي هم فهمي ها، همدلي ها وهم كنشي هايِ دگردوستيِ مؤثر، قدم هاي محكم و استوار و بي استخاره برداريم و در پرورش جوانه هاي صلح و مهرباني همت گماريم تا كه فرداروزها، به آفت كين و فشنگ و باروت و ترور مبتلا نشويم و پيام هاي مخابره شده مان با عزيزان، بي پاسخ نمانند..
بهترين و ناب ترين سرمايه هاي انساني كابل، همين ديروزها،با آتش شعله ور شده ي ديروزي ها، جوانمرگ شدند، كاري كنيم كنش امروز ما در فردا روزها،كسي و كساني را جوانمرگ نكند..
اي صلح، تو بگو؛
#جان_پدر_كجاستي؟!
----
*اشاره به ترور صورت گرفته چند روز قبل دانشگاه كابل و پيام هاي بي پاسخ پدر يكي از دانشجويان قرباني
**فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#كابل
#خشم_ديروز
#فهم_امروز
#گستردن_جغرافياي_هم_فهمي
#پرورش_جوانه_هاي_صلح
@sopskf
----
https://www.instagram.com/p/CHQKb9Nrb7w/?igshid=elmin486wdou
روز جمعه، سی ام تیرماه در اولین رویداد کار و تٲثیر که به همت خانه امکان و اتاق بازرگانی ایران و سویس در سالن همایش های مجموعه ورزشی انقلاب تهران برگزار شد، از موهبت ویژگی بارز شهروندان شهر صلح و مهربانی پسافاجعه بمباران شیمیایی گفتیم و تٲثیری که در صلح سازی برون و تبدیل غم بزرگ به فرصت شگرف داشته و خواهند داشت...
شنبه سی و یکم تیرماه، خبری در کانال های خبری شهر مخابره شد که حاکی از اهدای عضو یک جوان حادثه دیده در مسیر کولبری به سه نفر دیگر بود.
#حسین_خاله_ای، اهل روستای #خڕێ_ئاغەڵان
#KHREH_AGHALAN
از توابع سردشت، چندی پیش در مسیر کولبری دچار حادثه می شود و به کما می رود.
خانواده، وقتی از بازگشتش به زندگی، قطع امید می کنند، اعضای بدنش را به سه جوان دیگر از این جغرافیا هدیه می کنند تا ثابت کرده باشند که همواره #غم_بزرگ، را می توان به #فرصت_شگرف، تبدیل کرد و اگر اوضاع روز زندگی و دیگری، جان می ستاند آنان هیچگاه، عادت #جان_بخشی را فراموش نمی کنند..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعە_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#خانه_امکان
#اتاق_بازرگانی
#ایران_سویس
#رویداد_از_کار_تا_تٲثیر
#روایت_جانبخشی
#سردشت
#شهر_صلح
@sopskf
شنبه سی و یکم تیرماه، خبری در کانال های خبری شهر مخابره شد که حاکی از اهدای عضو یک جوان حادثه دیده در مسیر کولبری به سه نفر دیگر بود.
#حسین_خاله_ای، اهل روستای #خڕێ_ئاغەڵان
#KHREH_AGHALAN
از توابع سردشت، چندی پیش در مسیر کولبری دچار حادثه می شود و به کما می رود.
خانواده، وقتی از بازگشتش به زندگی، قطع امید می کنند، اعضای بدنش را به سه جوان دیگر از این جغرافیا هدیه می کنند تا ثابت کرده باشند که همواره #غم_بزرگ، را می توان به #فرصت_شگرف، تبدیل کرد و اگر اوضاع روز زندگی و دیگری، جان می ستاند آنان هیچگاه، عادت #جان_بخشی را فراموش نمی کنند..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعە_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#خانه_امکان
#اتاق_بازرگانی
#ایران_سویس
#رویداد_از_کار_تا_تٲثیر
#روایت_جانبخشی
#سردشت
#شهر_صلح
@sopskf
Audio
فایل های صوتی برنامه: جویبار لحظهها جاریست
.
موفقیت و ناکامی در کنکور
.
کاری از: دکتر علی صاحبی و دکتر مهدی اسکندری
#دکترصاحبی #علی_صاحبی #دکتر_علی_صاحبی #تئوری_انتخاب #واقعیت_درمانی #انتخاب #ویلیام_گلسر #ویلیام_گلاسر #مدرسه_کیفی #مدیریت_راهبرانه #راهبرانه #جان_گاتمن #روانشناسی #روان_شناسی #دنیای_مطلوب #روانشناسی_امید #سرمایه_روانشناختی #ماشین_رفتار #رفتارهای_مخرب #رفتارهای_پیوند_دهنده #انتخاب_بهتر #موسسه_انتخاب_بهتر #روانشناسی_مثبت_نگر #احساس_ایمنی #روانشناسی_کنترل_درونی #مسئولیت_پذیری #شادمانی #شادکامی #مهدی_اسکندری
.
موفقیت و ناکامی در کنکور
.
کاری از: دکتر علی صاحبی و دکتر مهدی اسکندری
#دکترصاحبی #علی_صاحبی #دکتر_علی_صاحبی #تئوری_انتخاب #واقعیت_درمانی #انتخاب #ویلیام_گلسر #ویلیام_گلاسر #مدرسه_کیفی #مدیریت_راهبرانه #راهبرانه #جان_گاتمن #روانشناسی #روان_شناسی #دنیای_مطلوب #روانشناسی_امید #سرمایه_روانشناختی #ماشین_رفتار #رفتارهای_مخرب #رفتارهای_پیوند_دهنده #انتخاب_بهتر #موسسه_انتخاب_بهتر #روانشناسی_مثبت_نگر #احساس_ایمنی #روانشناسی_کنترل_درونی #مسئولیت_پذیری #شادمانی #شادکامی #مهدی_اسکندری
#دلشاد،
آن #معلم_مهربان و #فداکار نلاسی_سردشتی، چه عاقبت به خیر شد که مرگش نیز #جان_بخشید!
https://t.iss.one/Sopskf/6928
اینگونه رفتن ها و این شیوه کوچ کردن مان آرزوست.
رفتنی که بازآمدنی را سبب شده باشد و کوچی که جانی را بازگردانده باشد.
نمی دانم، مدیران صف و ستاد ساختار گُزینش در وزارت آموزش و پرورش و ویژه در اداره کل گزینش استان آذربایجان غربی، چگونه این معادله دشوار را حل خواهند کرد:
#دلشاد ی که با امضای آنان،
از #پای_تخته و #کلاس_مدارس رسمی، محروم شد و همان اما از #سوپرمارکت ش، کلاسی و مدرسه ای و دانشگاهی برای جامعه پیرامونش ساخت و حتی با مرگش هم، کثیری از معلمان و دانش آموزان و اساتید ساختار عریض و طویل آموزش و پرورش عمومی و عالی را #راهبری کرد...
خیل بی شمار و البته کم مثال نمازگزار بر جنازه اش و حضور بیش از ده هزار شرکت کننده در مراسم دو روزه تدفین، تشییع و ترحیم و صد البته ذکر فضایل و خصایل نکویش بر تریبون و بلندگوی مسجد جامع شهر و محل فاتحه خوانی و اقسام رسانه و شبکه های اجتماعی، نشانگانی بارز بر حقانیت، سلامت، پاکدستی، باور و ایمان راسخ، صداقت و درست کرداری و الگوی حسنه خدمت بی منت و بی ریای معلمی او بود.
فقط کاش می شد تنها تصویر سه کودک خردسالی که به محض ورود به مجلس و مسجد، نماز تحیت خواندند را شاهد می گرفتیم تا حل این معمای دشوار، بر عزیزان، آسان شود..
[سئوال شد، گفتند این سه، از نوآموزان کلاسِ قرآن دلشاد هستند]
*فاعتبروا یا اولی الابصار...
---
+قصد نداریم از مرگ عزیزمان که جان داد تا جانی باز آرد، تلخ کامی برای کسی یا گروهی یا مسئولی بتراشیم اما یادمان باشد و یادتان باشد که به سنجه ها، معیارها و ترازوهای معمول، اعتماد نکنیم و نکنید که محصول حاصل، نشان داده است که این سنجه ها، معیارها و ترازوهای شایسته گزین، نیازمند تغییر، اصلاح و تعمیر اند و نشاید و نباید که چنین بی محابا، به کاربست شان، استمرار بخشید!
باز هم اگر شک دارید، فقط به تعداد نفر دانش آموز و دانشجوی خانواده کوچک خود یا گسترده فامیل تان رجوع کنید و اثر پالوده شدگان سیستم و ساختار گزینشی تان را توزین کنید تا بفهمیم و بفهمید که راه را درست نرفته اید!
برادرانه و از سر عِرق به وطن، جغرافیای زیست مشترک، این گهرسرزمین مان، می خوانیم تان که؛
درنگی، تدبیری و تغییری در پیش گیرید تا بیش از این، مدارس، دانشگاه ها و تریبون های این سرزمین از #دلشاد های نوعی-این راهبران مهربان ِخالص، ناب، فداکار و مؤمن به فحوای کلمه-، محروم نگردند که آن خسران بزرگ و جبران ناشدنی برای آینده وطن است..
دلشادها را باید دل شاد کرد تا دل وطن شاد و آینده آن معنادار و جان افزا شکل گیرد.
دلشاد عزیز،
تو هم بدرود که درد و مرگ،
نداری و بیماری فرزند و عیال
و حتی محرومیت و مظلومیتت هم، مدرسه و دانشگاهی شدند برای معلمانت و اساتیدت و همه آنان که روزی از انبان معرفت شان، توشه ای بخشیده بودند و از دانش شان، سهمی رسانده بودند تو را...
درودت باد که برگی زرین بر تاریخ صبوری و صلحِ اندرونی راهبران این دیار فزودید و خاطره ای بس شیرین از کوچ و رحلت و جان دهی، باقی گذاشتید و سرافرازانه به دیار باقی شتافتید.
انا لله و انا الیه راجعون 🙏
----
پ.ن:
۱)دلشاد ابوبکر زاده، معلم اخراجی حوزه مدیریت آموزش و پرورش شهرستان سردشت بود که پس از چند سال تدریس، با متر و ترازوی ساختار گُزینش، از کار در مدارس رسمی محروم گردید اما مٲموریت و رسالت اصلی را واننهاد و همچنان به امر خطیر معلمی و مربیگری در مساجد، سوپری محل کار و حتی کوچه و خیابان، به صورت داوطلبانه، ادامه داد..
٢)آن عزیز کوچ کرده،
در روز سه شنبه، شانزدهم مردادماه ۱۴۰۳ و در پی عملیات نجات یکی از نوآموزانش در آب رودخانه زاب، غرق در رحمت الهی شد و جان به جان آفرین تسلیم گفت و شهری و منطقه ای را در ماتم و عزا فرو برد.
@sopskf
آن #معلم_مهربان و #فداکار نلاسی_سردشتی، چه عاقبت به خیر شد که مرگش نیز #جان_بخشید!
https://t.iss.one/Sopskf/6928
اینگونه رفتن ها و این شیوه کوچ کردن مان آرزوست.
رفتنی که بازآمدنی را سبب شده باشد و کوچی که جانی را بازگردانده باشد.
نمی دانم، مدیران صف و ستاد ساختار گُزینش در وزارت آموزش و پرورش و ویژه در اداره کل گزینش استان آذربایجان غربی، چگونه این معادله دشوار را حل خواهند کرد:
#دلشاد ی که با امضای آنان،
از #پای_تخته و #کلاس_مدارس رسمی، محروم شد و همان اما از #سوپرمارکت ش، کلاسی و مدرسه ای و دانشگاهی برای جامعه پیرامونش ساخت و حتی با مرگش هم، کثیری از معلمان و دانش آموزان و اساتید ساختار عریض و طویل آموزش و پرورش عمومی و عالی را #راهبری کرد...
خیل بی شمار و البته کم مثال نمازگزار بر جنازه اش و حضور بیش از ده هزار شرکت کننده در مراسم دو روزه تدفین، تشییع و ترحیم و صد البته ذکر فضایل و خصایل نکویش بر تریبون و بلندگوی مسجد جامع شهر و محل فاتحه خوانی و اقسام رسانه و شبکه های اجتماعی، نشانگانی بارز بر حقانیت، سلامت، پاکدستی، باور و ایمان راسخ، صداقت و درست کرداری و الگوی حسنه خدمت بی منت و بی ریای معلمی او بود.
فقط کاش می شد تنها تصویر سه کودک خردسالی که به محض ورود به مجلس و مسجد، نماز تحیت خواندند را شاهد می گرفتیم تا حل این معمای دشوار، بر عزیزان، آسان شود..
[سئوال شد، گفتند این سه، از نوآموزان کلاسِ قرآن دلشاد هستند]
*فاعتبروا یا اولی الابصار...
---
+قصد نداریم از مرگ عزیزمان که جان داد تا جانی باز آرد، تلخ کامی برای کسی یا گروهی یا مسئولی بتراشیم اما یادمان باشد و یادتان باشد که به سنجه ها، معیارها و ترازوهای معمول، اعتماد نکنیم و نکنید که محصول حاصل، نشان داده است که این سنجه ها، معیارها و ترازوهای شایسته گزین، نیازمند تغییر، اصلاح و تعمیر اند و نشاید و نباید که چنین بی محابا، به کاربست شان، استمرار بخشید!
باز هم اگر شک دارید، فقط به تعداد نفر دانش آموز و دانشجوی خانواده کوچک خود یا گسترده فامیل تان رجوع کنید و اثر پالوده شدگان سیستم و ساختار گزینشی تان را توزین کنید تا بفهمیم و بفهمید که راه را درست نرفته اید!
برادرانه و از سر عِرق به وطن، جغرافیای زیست مشترک، این گهرسرزمین مان، می خوانیم تان که؛
درنگی، تدبیری و تغییری در پیش گیرید تا بیش از این، مدارس، دانشگاه ها و تریبون های این سرزمین از #دلشاد های نوعی-این راهبران مهربان ِخالص، ناب، فداکار و مؤمن به فحوای کلمه-، محروم نگردند که آن خسران بزرگ و جبران ناشدنی برای آینده وطن است..
دلشادها را باید دل شاد کرد تا دل وطن شاد و آینده آن معنادار و جان افزا شکل گیرد.
دلشاد عزیز،
تو هم بدرود که درد و مرگ،
نداری و بیماری فرزند و عیال
و حتی محرومیت و مظلومیتت هم، مدرسه و دانشگاهی شدند برای معلمانت و اساتیدت و همه آنان که روزی از انبان معرفت شان، توشه ای بخشیده بودند و از دانش شان، سهمی رسانده بودند تو را...
درودت باد که برگی زرین بر تاریخ صبوری و صلحِ اندرونی راهبران این دیار فزودید و خاطره ای بس شیرین از کوچ و رحلت و جان دهی، باقی گذاشتید و سرافرازانه به دیار باقی شتافتید.
انا لله و انا الیه راجعون 🙏
----
پ.ن:
۱)دلشاد ابوبکر زاده، معلم اخراجی حوزه مدیریت آموزش و پرورش شهرستان سردشت بود که پس از چند سال تدریس، با متر و ترازوی ساختار گُزینش، از کار در مدارس رسمی محروم گردید اما مٲموریت و رسالت اصلی را واننهاد و همچنان به امر خطیر معلمی و مربیگری در مساجد، سوپری محل کار و حتی کوچه و خیابان، به صورت داوطلبانه، ادامه داد..
٢)آن عزیز کوچ کرده،
در روز سه شنبه، شانزدهم مردادماه ۱۴۰۳ و در پی عملیات نجات یکی از نوآموزانش در آب رودخانه زاب، غرق در رحمت الهی شد و جان به جان آفرین تسلیم گفت و شهری و منطقه ای را در ماتم و عزا فرو برد.
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
معلم فداکار سردشتی
-دلشادابوبکرزاده-،
که جان نوآموزش را نجات داد
و خود جان مبارکش را به جریان زاب سپرد و غرق شد،
اینبار، دستان مسیحایی و غم کاه #جلال_محمدیان(رامین)، یار شد و جسد را از اعماق آب ها بیرون کشید تا خانواده و دوستان و دانش آموزان آن معلم فداکار، در حسرت دیدار آخری کوچ کرده شان، نسوزند!
دیشب جمع خانواده، احباب و نیز مدیران کمپین مهربانی های کوچک، به روستای گومان از توابع شهرستان میرآباد منطقه سردشت رفتند تا از آن جوان دانشجوی ملوان، بابت غم زدایی اش تجلیل کنند.
یک شنبه شب مورخه ۴ شهریور۱٤۰۳
----
+یادداشت قبلی در مورد معلم فداکار سردشتی👇
https://t.iss.one/Sopskf/6929
🌹❤️🌹
@sopskf
-دلشادابوبکرزاده-،
که جان نوآموزش را نجات داد
و خود جان مبارکش را به جریان زاب سپرد و غرق شد،
اینبار، دستان مسیحایی و غم کاه #جلال_محمدیان(رامین)، یار شد و جسد را از اعماق آب ها بیرون کشید تا خانواده و دوستان و دانش آموزان آن معلم فداکار، در حسرت دیدار آخری کوچ کرده شان، نسوزند!
دیشب جمع خانواده، احباب و نیز مدیران کمپین مهربانی های کوچک، به روستای گومان از توابع شهرستان میرآباد منطقه سردشت رفتند تا از آن جوان دانشجوی ملوان، بابت غم زدایی اش تجلیل کنند.
یک شنبه شب مورخه ۴ شهریور۱٤۰۳
----
+یادداشت قبلی در مورد معلم فداکار سردشتی👇
https://t.iss.one/Sopskf/6929
🌹❤️🌹
@sopskf