#دلشاد،
آن #معلم_مهربان و #فداکار نلاسی_سردشتی، چه عاقبت به خیر شد که مرگش نیز #جان_بخشید!
https://t.iss.one/Sopskf/6928
اینگونه رفتن ها و این شیوه کوچ کردن مان آرزوست.
رفتنی که بازآمدنی را سبب شده باشد و کوچی که جانی را بازگردانده باشد.
نمی دانم، مدیران صف و ستاد ساختار گُزینش در وزارت آموزش و پرورش و ویژه در اداره کل گزینش استان آذربایجان غربی، چگونه این معادله دشوار را حل خواهند کرد:
#دلشاد ی که با امضای آنان،
از #پای_تخته و #کلاس_مدارس رسمی، محروم شد و همان اما از #سوپرمارکت ش، کلاسی و مدرسه ای و دانشگاهی برای جامعه پیرامونش ساخت و حتی با مرگش هم، کثیری از معلمان و دانش آموزان و اساتید ساختار عریض و طویل آموزش و پرورش عمومی و عالی را #راهبری کرد...
خیل بی شمار و البته کم مثال نمازگزار بر جنازه اش و حضور بیش از ده هزار شرکت کننده در مراسم دو روزه تدفین، تشییع و ترحیم و صد البته ذکر فضایل و خصایل نکویش بر تریبون و بلندگوی مسجد جامع شهر و محل فاتحه خوانی و اقسام رسانه و شبکه های اجتماعی، نشانگانی بارز بر حقانیت، سلامت، پاکدستی، باور و ایمان راسخ، صداقت و درست کرداری و الگوی حسنه خدمت بی منت و بی ریای معلمی او بود.
فقط کاش می شد تنها تصویر سه کودک خردسالی که به محض ورود به مجلس و مسجد، نماز تحیت خواندند را شاهد می گرفتیم تا حل این معمای دشوار، بر عزیزان، آسان شود..
[سئوال شد، گفتند این سه، از نوآموزان کلاسِ قرآن دلشاد هستند]
*فاعتبروا یا اولی الابصار...
---
+قصد نداریم از مرگ عزیزمان که جان داد تا جانی باز آرد، تلخ کامی برای کسی یا گروهی یا مسئولی بتراشیم اما یادمان باشد و یادتان باشد که به سنجه ها، معیارها و ترازوهای معمول، اعتماد نکنیم و نکنید که محصول حاصل، نشان داده است که این سنجه ها، معیارها و ترازوهای شایسته گزین، نیازمند تغییر، اصلاح و تعمیر اند و نشاید و نباید که چنین بی محابا، به کاربست شان، استمرار بخشید!
باز هم اگر شک دارید، فقط به تعداد نفر دانش آموز و دانشجوی خانواده کوچک خود یا گسترده فامیل تان رجوع کنید و اثر پالوده شدگان سیستم و ساختار گزینشی تان را توزین کنید تا بفهمیم و بفهمید که راه را درست نرفته اید!
برادرانه و از سر عِرق به وطن، جغرافیای زیست مشترک، این گهرسرزمین مان، می خوانیم تان که؛
درنگی، تدبیری و تغییری در پیش گیرید تا بیش از این، مدارس، دانشگاه ها و تریبون های این سرزمین از #دلشاد های نوعی-این راهبران مهربان ِخالص، ناب، فداکار و مؤمن به فحوای کلمه-، محروم نگردند که آن خسران بزرگ و جبران ناشدنی برای آینده وطن است..
دلشادها را باید دل شاد کرد تا دل وطن شاد و آینده آن معنادار و جان افزا شکل گیرد.
دلشاد عزیز،
تو هم بدرود که درد و مرگ،
نداری و بیماری فرزند و عیال
و حتی محرومیت و مظلومیتت هم، مدرسه و دانشگاهی شدند برای معلمانت و اساتیدت و همه آنان که روزی از انبان معرفت شان، توشه ای بخشیده بودند و از دانش شان، سهمی رسانده بودند تو را...
درودت باد که برگی زرین بر تاریخ صبوری و صلحِ اندرونی راهبران این دیار فزودید و خاطره ای بس شیرین از کوچ و رحلت و جان دهی، باقی گذاشتید و سرافرازانه به دیار باقی شتافتید.
انا لله و انا الیه راجعون 🙏
----
پ.ن:
۱)دلشاد ابوبکر زاده، معلم اخراجی حوزه مدیریت آموزش و پرورش شهرستان سردشت بود که پس از چند سال تدریس، با متر و ترازوی ساختار گُزینش، از کار در مدارس رسمی محروم گردید اما مٲموریت و رسالت اصلی را واننهاد و همچنان به امر خطیر معلمی و مربیگری در مساجد، سوپری محل کار و حتی کوچه و خیابان، به صورت داوطلبانه، ادامه داد..
٢)آن عزیز کوچ کرده،
در روز سه شنبه، شانزدهم مردادماه ۱۴۰۳ و در پی عملیات نجات یکی از نوآموزانش در آب رودخانه زاب، غرق در رحمت الهی شد و جان به جان آفرین تسلیم گفت و شهری و منطقه ای را در ماتم و عزا فرو برد.
@sopskf
آن #معلم_مهربان و #فداکار نلاسی_سردشتی، چه عاقبت به خیر شد که مرگش نیز #جان_بخشید!
https://t.iss.one/Sopskf/6928
اینگونه رفتن ها و این شیوه کوچ کردن مان آرزوست.
رفتنی که بازآمدنی را سبب شده باشد و کوچی که جانی را بازگردانده باشد.
نمی دانم، مدیران صف و ستاد ساختار گُزینش در وزارت آموزش و پرورش و ویژه در اداره کل گزینش استان آذربایجان غربی، چگونه این معادله دشوار را حل خواهند کرد:
#دلشاد ی که با امضای آنان،
از #پای_تخته و #کلاس_مدارس رسمی، محروم شد و همان اما از #سوپرمارکت ش، کلاسی و مدرسه ای و دانشگاهی برای جامعه پیرامونش ساخت و حتی با مرگش هم، کثیری از معلمان و دانش آموزان و اساتید ساختار عریض و طویل آموزش و پرورش عمومی و عالی را #راهبری کرد...
خیل بی شمار و البته کم مثال نمازگزار بر جنازه اش و حضور بیش از ده هزار شرکت کننده در مراسم دو روزه تدفین، تشییع و ترحیم و صد البته ذکر فضایل و خصایل نکویش بر تریبون و بلندگوی مسجد جامع شهر و محل فاتحه خوانی و اقسام رسانه و شبکه های اجتماعی، نشانگانی بارز بر حقانیت، سلامت، پاکدستی، باور و ایمان راسخ، صداقت و درست کرداری و الگوی حسنه خدمت بی منت و بی ریای معلمی او بود.
فقط کاش می شد تنها تصویر سه کودک خردسالی که به محض ورود به مجلس و مسجد، نماز تحیت خواندند را شاهد می گرفتیم تا حل این معمای دشوار، بر عزیزان، آسان شود..
[سئوال شد، گفتند این سه، از نوآموزان کلاسِ قرآن دلشاد هستند]
*فاعتبروا یا اولی الابصار...
---
+قصد نداریم از مرگ عزیزمان که جان داد تا جانی باز آرد، تلخ کامی برای کسی یا گروهی یا مسئولی بتراشیم اما یادمان باشد و یادتان باشد که به سنجه ها، معیارها و ترازوهای معمول، اعتماد نکنیم و نکنید که محصول حاصل، نشان داده است که این سنجه ها، معیارها و ترازوهای شایسته گزین، نیازمند تغییر، اصلاح و تعمیر اند و نشاید و نباید که چنین بی محابا، به کاربست شان، استمرار بخشید!
باز هم اگر شک دارید، فقط به تعداد نفر دانش آموز و دانشجوی خانواده کوچک خود یا گسترده فامیل تان رجوع کنید و اثر پالوده شدگان سیستم و ساختار گزینشی تان را توزین کنید تا بفهمیم و بفهمید که راه را درست نرفته اید!
برادرانه و از سر عِرق به وطن، جغرافیای زیست مشترک، این گهرسرزمین مان، می خوانیم تان که؛
درنگی، تدبیری و تغییری در پیش گیرید تا بیش از این، مدارس، دانشگاه ها و تریبون های این سرزمین از #دلشاد های نوعی-این راهبران مهربان ِخالص، ناب، فداکار و مؤمن به فحوای کلمه-، محروم نگردند که آن خسران بزرگ و جبران ناشدنی برای آینده وطن است..
دلشادها را باید دل شاد کرد تا دل وطن شاد و آینده آن معنادار و جان افزا شکل گیرد.
دلشاد عزیز،
تو هم بدرود که درد و مرگ،
نداری و بیماری فرزند و عیال
و حتی محرومیت و مظلومیتت هم، مدرسه و دانشگاهی شدند برای معلمانت و اساتیدت و همه آنان که روزی از انبان معرفت شان، توشه ای بخشیده بودند و از دانش شان، سهمی رسانده بودند تو را...
درودت باد که برگی زرین بر تاریخ صبوری و صلحِ اندرونی راهبران این دیار فزودید و خاطره ای بس شیرین از کوچ و رحلت و جان دهی، باقی گذاشتید و سرافرازانه به دیار باقی شتافتید.
انا لله و انا الیه راجعون 🙏
----
پ.ن:
۱)دلشاد ابوبکر زاده، معلم اخراجی حوزه مدیریت آموزش و پرورش شهرستان سردشت بود که پس از چند سال تدریس، با متر و ترازوی ساختار گُزینش، از کار در مدارس رسمی محروم گردید اما مٲموریت و رسالت اصلی را واننهاد و همچنان به امر خطیر معلمی و مربیگری در مساجد، سوپری محل کار و حتی کوچه و خیابان، به صورت داوطلبانه، ادامه داد..
٢)آن عزیز کوچ کرده،
در روز سه شنبه، شانزدهم مردادماه ۱۴۰۳ و در پی عملیات نجات یکی از نوآموزانش در آب رودخانه زاب، غرق در رحمت الهی شد و جان به جان آفرین تسلیم گفت و شهری و منطقه ای را در ماتم و عزا فرو برد.
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
معلم فداکار سردشتی
-دلشادابوبکرزاده-،
که جان نوآموزش را نجات داد
و خود جان مبارکش را به جریان زاب سپرد و غرق شد،
اینبار، دستان مسیحایی و غم کاه #جلال_محمدیان(رامین)، یار شد و جسد را از اعماق آب ها بیرون کشید تا خانواده و دوستان و دانش آموزان آن معلم فداکار، در حسرت دیدار آخری کوچ کرده شان، نسوزند!
دیشب جمع خانواده، احباب و نیز مدیران کمپین مهربانی های کوچک، به روستای گومان از توابع شهرستان میرآباد منطقه سردشت رفتند تا از آن جوان دانشجوی ملوان، بابت غم زدایی اش تجلیل کنند.
یک شنبه شب مورخه ۴ شهریور۱٤۰۳
----
+یادداشت قبلی در مورد معلم فداکار سردشتی👇
https://t.iss.one/Sopskf/6929
🌹❤️🌹
@sopskf
-دلشادابوبکرزاده-،
که جان نوآموزش را نجات داد
و خود جان مبارکش را به جریان زاب سپرد و غرق شد،
اینبار، دستان مسیحایی و غم کاه #جلال_محمدیان(رامین)، یار شد و جسد را از اعماق آب ها بیرون کشید تا خانواده و دوستان و دانش آموزان آن معلم فداکار، در حسرت دیدار آخری کوچ کرده شان، نسوزند!
دیشب جمع خانواده، احباب و نیز مدیران کمپین مهربانی های کوچک، به روستای گومان از توابع شهرستان میرآباد منطقه سردشت رفتند تا از آن جوان دانشجوی ملوان، بابت غم زدایی اش تجلیل کنند.
یک شنبه شب مورخه ۴ شهریور۱٤۰۳
----
+یادداشت قبلی در مورد معلم فداکار سردشتی👇
https://t.iss.one/Sopskf/6929
🌹❤️🌹
@sopskf