۸. مصادرهی به مطلوب نمودنِ واژگانی همچون 'ایدئولوژی' و 'ایدئولوژیک کردن' برای نقد شریعتی بدون توجه به اینکه ایدئولوژی، در گفتمان فلسفی و سیاسی، واجد چندین معنای مختلف است و بدون اینکه برای مخاطب، مشخص کنند که کدامیک از معناهای ایدئولوژی را منظور دارند خطای بزرگ دیگری محدثی است همان کاری که جواد طباطبایی با میراث فکری گذشته کرده است!! این نوع کلیگوییها و استفاده از مشترکات لفظی، جز سوءتفاهم و تخریب میراث گذشتگان، هیچ عاید مخاطب نخواهد کرد.
۹. جناب محدثی بزرگوار، مدام از روش علمی و نقد سخن میگوید حال آنکه خود، به شهادت بسیاری از مخاطبان و ناقدان، نه لحن و ادبیاتِ خنثی و ملایمی دارد و نه از مطلقگویی دست برمیکشد! اساساً در تفکر نقاد، مطلقگویی و لحن و کلماتی همچون "به سطل آشغال ریختن" و مانند آن جایی ندارد.
۱۰. و نکته نهایی که بارها یادآوری کردهام این است که انسانهای با اخلاق علمی، منصف و صادق، نمیتوانند نویسندهای درگذشته و بیدفاع را تحت تندترین انتقادات قرار دهند و او را مسبب اصلیِ رویدادهای منفیِ رخداده و رخ نداده بدانند اما از نقد اندیشه و رفتار صاحبان قدرت که بنیانگذار و سیاستگذار و قانوناساسینویس و مدیران وضع موجود بوده اند محافظهکارانه خودداری کنند! گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنکه هست گیرند. اگر سخن بر سر توسعه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و کنار گذاشتن خطاهای فکری و عملی گذشته است، اخلاق حقیقتجویی ایجاب میکند که همه تاثیرگذاران وضع موجود، اعم از دلسوز یا مغرض، فاقد قدرت یا صاحب قدرت نقد شوند؛ رویهی حسنهای که متاسفانه در نقدهای جناب محدثی دیده نمیشود!
۱۱. جناب محدثی، همچنان خطای بزرگ سروش را تکرار میکند و مدعی می شود که شریعتی، نظریه پرداز دینِ مدیریتی و حکومتی بوده است! در حالی که چنین نیست و نمیتوان از نص شریعتی، شواهدی کافی و صریح مبنی بر قائل بودن به دین مدیریتی و حکومتی و مدلی برای حکومت دینی در عصر امروز یافت بلکه گزارههای خلاف آن به وفور یافت میشود. محدثی در واقع، به چیزی میتازد که یافت مینشود! اسلام سیاسی شریعتی، اسلام رهاییبخش بود نه اسلام قدرتمدار. اگر مساله، پیامدهای ناخواستهی اندیشه شریعتی است، این پیامدشناسی میباید در کنار پیامدهای اندیشهی دیگران و بخصوص بنیانگذاران و صاحبان قدرت موجود نقد شود. توصیه این است که جناب محدثی برای نقد دین قدرتمدار به نقد اندیشههای روح الله خمینی، مرتضی مطهری، رهبری کنونی و مانند آن بپردازند.
🔹این مجموعه گفتگوها و نقدها از نظر نگارندهی این سطور، بیش از آنکه برای دفاع و هواداری از شریعتی یا منکوب ساختن کس دیگری باشد برای ترویج و واکاوی، تقویت تفکر نقاد و شیوه پژوهش علمی و نقد رویکرد مخربِ مطلقاندیشی و ضعیفکُشی فکری در فضای روشنفکری ایران و یافتن مسیرهای بهتری است که همگرایی، رواداری و حقیقتجویی را تعالی ببخشد.
#حسن_محدثی
#علی_شریعتی
#تفکر_نقاد
#مطلقاندیشی
#ایدئولوژی
#ایدئولوژیککردن
#شریعتیست
#زمینهمندبودن
#زمانهمندبودن
#هرمنوتیک
#ضعیفکشی_فکری
#اسلام_قدرتمدار
#اسلام_مدیریتی
#اسلام_رهاییبخش
https://t.iss.one/ReligionPhilosophyPoliticsAnimls
@NewHasanMohaddesi
۹. جناب محدثی بزرگوار، مدام از روش علمی و نقد سخن میگوید حال آنکه خود، به شهادت بسیاری از مخاطبان و ناقدان، نه لحن و ادبیاتِ خنثی و ملایمی دارد و نه از مطلقگویی دست برمیکشد! اساساً در تفکر نقاد، مطلقگویی و لحن و کلماتی همچون "به سطل آشغال ریختن" و مانند آن جایی ندارد.
۱۰. و نکته نهایی که بارها یادآوری کردهام این است که انسانهای با اخلاق علمی، منصف و صادق، نمیتوانند نویسندهای درگذشته و بیدفاع را تحت تندترین انتقادات قرار دهند و او را مسبب اصلیِ رویدادهای منفیِ رخداده و رخ نداده بدانند اما از نقد اندیشه و رفتار صاحبان قدرت که بنیانگذار و سیاستگذار و قانوناساسینویس و مدیران وضع موجود بوده اند محافظهکارانه خودداری کنند! گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنکه هست گیرند. اگر سخن بر سر توسعه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و کنار گذاشتن خطاهای فکری و عملی گذشته است، اخلاق حقیقتجویی ایجاب میکند که همه تاثیرگذاران وضع موجود، اعم از دلسوز یا مغرض، فاقد قدرت یا صاحب قدرت نقد شوند؛ رویهی حسنهای که متاسفانه در نقدهای جناب محدثی دیده نمیشود!
۱۱. جناب محدثی، همچنان خطای بزرگ سروش را تکرار میکند و مدعی می شود که شریعتی، نظریه پرداز دینِ مدیریتی و حکومتی بوده است! در حالی که چنین نیست و نمیتوان از نص شریعتی، شواهدی کافی و صریح مبنی بر قائل بودن به دین مدیریتی و حکومتی و مدلی برای حکومت دینی در عصر امروز یافت بلکه گزارههای خلاف آن به وفور یافت میشود. محدثی در واقع، به چیزی میتازد که یافت مینشود! اسلام سیاسی شریعتی، اسلام رهاییبخش بود نه اسلام قدرتمدار. اگر مساله، پیامدهای ناخواستهی اندیشه شریعتی است، این پیامدشناسی میباید در کنار پیامدهای اندیشهی دیگران و بخصوص بنیانگذاران و صاحبان قدرت موجود نقد شود. توصیه این است که جناب محدثی برای نقد دین قدرتمدار به نقد اندیشههای روح الله خمینی، مرتضی مطهری، رهبری کنونی و مانند آن بپردازند.
🔹این مجموعه گفتگوها و نقدها از نظر نگارندهی این سطور، بیش از آنکه برای دفاع و هواداری از شریعتی یا منکوب ساختن کس دیگری باشد برای ترویج و واکاوی، تقویت تفکر نقاد و شیوه پژوهش علمی و نقد رویکرد مخربِ مطلقاندیشی و ضعیفکُشی فکری در فضای روشنفکری ایران و یافتن مسیرهای بهتری است که همگرایی، رواداری و حقیقتجویی را تعالی ببخشد.
#حسن_محدثی
#علی_شریعتی
#تفکر_نقاد
#مطلقاندیشی
#ایدئولوژی
#ایدئولوژیککردن
#شریعتیست
#زمینهمندبودن
#زمانهمندبودن
#هرمنوتیک
#ضعیفکشی_فکری
#اسلام_قدرتمدار
#اسلام_مدیریتی
#اسلام_رهاییبخش
https://t.iss.one/ReligionPhilosophyPoliticsAnimls
@NewHasanMohaddesi
👍8