فتوا علیه خداناباوران و اقلیتهای مذهبی در میان مراجع تقلید حوزه قم ریشه عمیقی دارد. آنان عمیقا دیگریستیز هستند و هیچ ابایی ندارند که خداناباوران را «نجس» بخوانند یا بهاییان را طوری به حاشیه برانند که رفتار نازیها با یهودیان در اذهان متبادر شود.
این نمونهای از یکی از این فتواهاست. بایستی ریشه مشکل را بشناسیم. ریشه ضعف مدارای مذهبی در کشور از جمله در وجود کسانی است که خود را آیتالله مینامند و به نام الله، به نفرت پراکنی علیه شهروندان ایرانی مشغول هستند.
تصور کنید یک شهروند مذهبی که تحت تاثیر مکارم شیرازی باشد، این فتوا را جدی بگیرد و تخم نفرت از شهروندان باورمند به آیین بهایی را در دل فرزندان خود بکارد.
آیا امثال مکارم پاسخگوی این حجم از کینه مذهبی و عقیدتی بین شهروندان ایرانی خواهند بود؟
#مکارم_شیرازی #جمهوری_اسلامی #حوزه_قم #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این نمونهای از یکی از این فتواهاست. بایستی ریشه مشکل را بشناسیم. ریشه ضعف مدارای مذهبی در کشور از جمله در وجود کسانی است که خود را آیتالله مینامند و به نام الله، به نفرت پراکنی علیه شهروندان ایرانی مشغول هستند.
تصور کنید یک شهروند مذهبی که تحت تاثیر مکارم شیرازی باشد، این فتوا را جدی بگیرد و تخم نفرت از شهروندان باورمند به آیین بهایی را در دل فرزندان خود بکارد.
آیا امثال مکارم پاسخگوی این حجم از کینه مذهبی و عقیدتی بین شهروندان ایرانی خواهند بود؟
#مکارم_شیرازی #جمهوری_اسلامی #حوزه_قم #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
توهین وحید خراسانی به بخش بزرگی از ملت ایران
کشور از ناحيه وهابيت ، تبليغات مسيحيت ، بهائيت ، مجوس و زردشتي در خطر است
وحید خراسانی از جمله مراجع تقلید مداراستیز در جمهوری اسلامی است. او از کسانی است که مکرر در مکرر به مذاهب دیگر توهین میکند و پیروان مذاهب دیگر را به زشتترین صفات خطاب و توصیف میکند.
از جمله میتوان به سخنانی از او در سال ۱۳۹۱ اشاره کرد که پیروان چندین مذهب از جمله مسیحیان یا بهاییان و یا زرتشتیان را - که در ایران پیروان زیادی دارند - «دزدان دین و دزدان عقاید» نامید و در دیدار با برخی از مقامات نیروی انتظامی خواستار آن شد که: «جلوی آنها گرفته شود».
وحید خراسانی در یک تعبیر عمیقا زشت پیروان این مذاهب را «میکروب» نامید و گفت: «باید دزدان دینربا و دزدان عقاید شناخته شوند و جلوی آن ها گرفته شود؛ به مجرد اینکه فضای آلوده محقق شود خواه و ناخواه میکروب رخنه کرده و زاد و ولد میکند و آن وقت معالجهاش بینهایت مشکل میشود».
پیش از این در آموزشکده توانا درباره وحید خراسانی مطلبی با عنوان «مرزدار مداراستیز سنت مذهبی» منتشر شده بود که پیشنهاد میکنیم از طریق این لینک به آن مطلب دسترسی پیدا کنید:
https://tavaana.org/vahidkhorasani/
#وحید_خراسانی #جمهوری_اسلامی #حوزه_قم #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کشور از ناحيه وهابيت ، تبليغات مسيحيت ، بهائيت ، مجوس و زردشتي در خطر است
وحید خراسانی از جمله مراجع تقلید مداراستیز در جمهوری اسلامی است. او از کسانی است که مکرر در مکرر به مذاهب دیگر توهین میکند و پیروان مذاهب دیگر را به زشتترین صفات خطاب و توصیف میکند.
از جمله میتوان به سخنانی از او در سال ۱۳۹۱ اشاره کرد که پیروان چندین مذهب از جمله مسیحیان یا بهاییان و یا زرتشتیان را - که در ایران پیروان زیادی دارند - «دزدان دین و دزدان عقاید» نامید و در دیدار با برخی از مقامات نیروی انتظامی خواستار آن شد که: «جلوی آنها گرفته شود».
وحید خراسانی در یک تعبیر عمیقا زشت پیروان این مذاهب را «میکروب» نامید و گفت: «باید دزدان دینربا و دزدان عقاید شناخته شوند و جلوی آن ها گرفته شود؛ به مجرد اینکه فضای آلوده محقق شود خواه و ناخواه میکروب رخنه کرده و زاد و ولد میکند و آن وقت معالجهاش بینهایت مشکل میشود».
پیش از این در آموزشکده توانا درباره وحید خراسانی مطلبی با عنوان «مرزدار مداراستیز سنت مذهبی» منتشر شده بود که پیشنهاد میکنیم از طریق این لینک به آن مطلب دسترسی پیدا کنید:
https://tavaana.org/vahidkhorasani/
#وحید_خراسانی #جمهوری_اسلامی #حوزه_قم #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر فکر میکنی از یک خون و ریشهایم یک بغل بده.
این جوان سیاهپوست با این جمله روی این مقوا، دیگران را دعوت میکند او را «دیگری» نبینند بلکه او را از خود بدانند. این شامل همه انسانها میشود درهمه حوزهها و نه صرفا مردان سیاهپوست.
بسیاری فقهای حوزه قم بهاییان ایرانی را «نجس» میدانند. نظرتان چیست مسلمان و بهایی همدیگر را در آغوش بگیرند و از این صمیمیت تصویر و ویدئو بردارند و پخش کنند و از این طریق، آب پاکی بریزند روی تمام نجسپنداری بخشی از مظلومترین شهروندان ایران؟
نه مگر باید از دنیا چیزهای خوب را آموخت؟ خب حرکت این جوان را یاد بگیریم!
#مدارا_تساهل #نژادپرستی #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این جوان سیاهپوست با این جمله روی این مقوا، دیگران را دعوت میکند او را «دیگری» نبینند بلکه او را از خود بدانند. این شامل همه انسانها میشود درهمه حوزهها و نه صرفا مردان سیاهپوست.
بسیاری فقهای حوزه قم بهاییان ایرانی را «نجس» میدانند. نظرتان چیست مسلمان و بهایی همدیگر را در آغوش بگیرند و از این صمیمیت تصویر و ویدئو بردارند و پخش کنند و از این طریق، آب پاکی بریزند روی تمام نجسپنداری بخشی از مظلومترین شهروندان ایران؟
نه مگر باید از دنیا چیزهای خوب را آموخت؟ خب حرکت این جوان را یاد بگیریم!
#مدارا_تساهل #نژادپرستی #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«بهایی بد چیزیه»!
این معمم میگوید: «میت بهایی را در دریا هم بندازیم و در بیاریم نجس است. چون بهایی به فتوای همهی فقها نجس است. آب هم بکشیم نجس است و آبی هم که از بدنشان میچکد نجس است...»
بهاییان ایران از زمان تاسیس این مذهب در اواسط قرن نوزدهم میلادی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. این آزار و اذیت پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به شدت افزایش یافت، و تا به امروز ادامه دارد.
با حدود ۳۰۰ هزار پیرو، بهاییان بزرگترین گروه مذهبی غیرمسلمان در ایران را تشکیل میدهند، اما جزء اقلیتهای مذهبی بهرسمیتشناختهشده در قانون اساسی کشور نیستند و در نتیجه مشمول حمایتهای مقرر در آن نمیشوند.
امروزه #بهاییان مرتبا مورد ارعاب، بازداشت خودسرانه، تخریب اموال، محرومیت از اشتغال و دسترسی به آموزش عالی قرار میگیرند. رهبران آیین #بهایی در ایران همچنان در زندان به سر میبرند.
مدارا و تساهل در کشوری چون ایران که تکثر بسیار زیادی در آن وجود دارد و از خداناباوران تا باورمندان به مذاهب گوناگون در آن زندگی میکنند مسئله بسیار مهم و حیاتی است.
#گفتگو_توانا #خدا_ناباوران #خداباوران #حقوق_بشر #مدارای_مذهبی #آیین_بهایی
این معمم میگوید: «میت بهایی را در دریا هم بندازیم و در بیاریم نجس است. چون بهایی به فتوای همهی فقها نجس است. آب هم بکشیم نجس است و آبی هم که از بدنشان میچکد نجس است...»
بهاییان ایران از زمان تاسیس این مذهب در اواسط قرن نوزدهم میلادی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. این آزار و اذیت پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به شدت افزایش یافت، و تا به امروز ادامه دارد.
با حدود ۳۰۰ هزار پیرو، بهاییان بزرگترین گروه مذهبی غیرمسلمان در ایران را تشکیل میدهند، اما جزء اقلیتهای مذهبی بهرسمیتشناختهشده در قانون اساسی کشور نیستند و در نتیجه مشمول حمایتهای مقرر در آن نمیشوند.
امروزه #بهاییان مرتبا مورد ارعاب، بازداشت خودسرانه، تخریب اموال، محرومیت از اشتغال و دسترسی به آموزش عالی قرار میگیرند. رهبران آیین #بهایی در ایران همچنان در زندان به سر میبرند.
مدارا و تساهل در کشوری چون ایران که تکثر بسیار زیادی در آن وجود دارد و از خداناباوران تا باورمندان به مذاهب گوناگون در آن زندگی میکنند مسئله بسیار مهم و حیاتی است.
#گفتگو_توانا #خدا_ناباوران #خداباوران #حقوق_بشر #مدارای_مذهبی #آیین_بهایی
جناب مصطفی احمدیان، وکیل دادگستری، در اینجا بار دیگر پرده از واقعیت تبعیضآمیز موجود در ایران بر میدارد.
به عبارت بهتر؛ تداوم تبعیض مذهبی در ایران.
ایشان در اینجا یادآوری میکند که در سامانه سراسری ثبت نام دانشآموزان در مقطع تحصیلی، گزینه «سایر ادیان» حذف شده است که با توجه به نبود گزینه بهایی در میان ادیان موجود، نقض آشکار حقوق بهاییان و نیز کودکان بهایی است.
جناب احمدیان در این توضیح، به کنوانسیونهای جهانی مربوطه نیز اشاره میکنند.
تبعیض مذهبی در ایران ستمی آشکار است و نفرت و خشم توامان در میان ایرانیان مورد تبعیض میآفریند.
ایران برای همه ایرانیان است نه برای باورمندان به یک مذهب و باور خاص. از خداباور تا خداناباور در این خاک حق برابر دارند.
#گفتگو_توانا #آیین_بهایی
@dialogue1402
به عبارت بهتر؛ تداوم تبعیض مذهبی در ایران.
ایشان در اینجا یادآوری میکند که در سامانه سراسری ثبت نام دانشآموزان در مقطع تحصیلی، گزینه «سایر ادیان» حذف شده است که با توجه به نبود گزینه بهایی در میان ادیان موجود، نقض آشکار حقوق بهاییان و نیز کودکان بهایی است.
جناب احمدیان در این توضیح، به کنوانسیونهای جهانی مربوطه نیز اشاره میکنند.
تبعیض مذهبی در ایران ستمی آشکار است و نفرت و خشم توامان در میان ایرانیان مورد تبعیض میآفریند.
ایران برای همه ایرانیان است نه برای باورمندان به یک مذهب و باور خاص. از خداباور تا خداناباور در این خاک حق برابر دارند.
#گفتگو_توانا #آیین_بهایی
@dialogue1402
«۱۶۰ سال مبارزه با آيین بهایی»
معرفی کتاب
در کتاب «۱۶۰ سال مبارزه با آیین بهایی» که نمونههای وحشتناکی از حملات دستهجمعی به بهاییان گزارش شده است، به واقعهای اشاره میشود که در زمان حکومت ظلالسلطان، فرزند ناصرالدین شاه در اصفهان رخ داد.
ظلالسلطان بنا را بر بهاییکشی میگذارد و از همراهی امام جمعهی اصفهان، شیخ محمدتقی نجفی هم بهرهی کافی و وافی میبرد! اما وحشیانهترین این کشتارها، صحنههایی که دلالت بر نوعی جنون یا هیستری جمعی میکند، در یزد رخ داد؛ مولف کتاب فریدون وهمن گزارشی از یک مبلغ مذهبی به نام نایپور مَلْکم میآورد که در کتاب خود با نام «پنج سال در یک شهر ایرانی»، این بلاگردان ساختن از بهاییها را شرح میدهد.
ملای جوانی حدوداً سیساله، به نام سید محمد ابراهیم که از راه عتبات و از مسیر اصفهان به یزد برمیگشت، با توجه به کارزار بهاییکشی ظلالسلطان، موقع را برای کسب شهرت مناسب دید. وهمن مینویسد:
«[ سید محمد ابراهیم] یک روز پس از ورود به یزد که مصادف با ۱۷ ربیعالاول و تولد پیغمبر اسلام بود، پس از نماز جماعت به منبر رفت و موعظهی شدیدی علیه بهاییان نمود. بعد از ظهر همان روز جمعیت آزار و کشتار بهاییان را با غارت مغازهها و سوزاندن خانهها و کشتن مردان و زجر و شکنجهی زنان و کودکان آغاز کردند. قتل بهاییان در یزد نمونههای شرمآوری از قساوت و بیرحمیست که نشان میدهد تعصبات دینی میتواند برخی انسانها را به صورت حیوانی درنده درآورد. مردم یزد، بیش از یک هفته کار را تعطیل کردند و پر گروههای خشمناک به طور وحشیانهای شب و روز به شکار بهاییان و کشتن ایشان پرداختند.»
در اپیزود بیست و هفتم با نام «بلاگردان» که به زودی منتشر میشود، تلاش کردهایم که مفهوم انتقال شر از راه برساختن بلاگردان را از منظر انسانشناسی معرفی کرده و با ارجاع به نمونههای دردناک تاریخ نزدیک، آنها را ملموس سازیم. کتاب «صد و شصت سال مبارزه با آیین بهایی» از منابع مورداستفاده در این اپیزود بوده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی این کتاب را به تمامی پژوهندگان ادیان معاصر ایرانی و به ویژه علاقهمندان به مقولهی آزادی ادیان پیشنهاد میدهد. این کتاب توسط پایگاه اینترنتی آسو، به رایگان برای دانلود، عرضه شده است.
برای مطالعهی متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/fight-with-baha-i-faith/
#دیگری_نامه #سرکوب__دینی #دگردینی #بهایی #ایمان_بهایی #آیین_بهایی #فریدون_وهمن #مدارا #رواداری
@dialogue1402
معرفی کتاب
در کتاب «۱۶۰ سال مبارزه با آیین بهایی» که نمونههای وحشتناکی از حملات دستهجمعی به بهاییان گزارش شده است، به واقعهای اشاره میشود که در زمان حکومت ظلالسلطان، فرزند ناصرالدین شاه در اصفهان رخ داد.
ظلالسلطان بنا را بر بهاییکشی میگذارد و از همراهی امام جمعهی اصفهان، شیخ محمدتقی نجفی هم بهرهی کافی و وافی میبرد! اما وحشیانهترین این کشتارها، صحنههایی که دلالت بر نوعی جنون یا هیستری جمعی میکند، در یزد رخ داد؛ مولف کتاب فریدون وهمن گزارشی از یک مبلغ مذهبی به نام نایپور مَلْکم میآورد که در کتاب خود با نام «پنج سال در یک شهر ایرانی»، این بلاگردان ساختن از بهاییها را شرح میدهد.
ملای جوانی حدوداً سیساله، به نام سید محمد ابراهیم که از راه عتبات و از مسیر اصفهان به یزد برمیگشت، با توجه به کارزار بهاییکشی ظلالسلطان، موقع را برای کسب شهرت مناسب دید. وهمن مینویسد:
«[ سید محمد ابراهیم] یک روز پس از ورود به یزد که مصادف با ۱۷ ربیعالاول و تولد پیغمبر اسلام بود، پس از نماز جماعت به منبر رفت و موعظهی شدیدی علیه بهاییان نمود. بعد از ظهر همان روز جمعیت آزار و کشتار بهاییان را با غارت مغازهها و سوزاندن خانهها و کشتن مردان و زجر و شکنجهی زنان و کودکان آغاز کردند. قتل بهاییان در یزد نمونههای شرمآوری از قساوت و بیرحمیست که نشان میدهد تعصبات دینی میتواند برخی انسانها را به صورت حیوانی درنده درآورد. مردم یزد، بیش از یک هفته کار را تعطیل کردند و پر گروههای خشمناک به طور وحشیانهای شب و روز به شکار بهاییان و کشتن ایشان پرداختند.»
در اپیزود بیست و هفتم با نام «بلاگردان» که به زودی منتشر میشود، تلاش کردهایم که مفهوم انتقال شر از راه برساختن بلاگردان را از منظر انسانشناسی معرفی کرده و با ارجاع به نمونههای دردناک تاریخ نزدیک، آنها را ملموس سازیم. کتاب «صد و شصت سال مبارزه با آیین بهایی» از منابع مورداستفاده در این اپیزود بوده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی این کتاب را به تمامی پژوهندگان ادیان معاصر ایرانی و به ویژه علاقهمندان به مقولهی آزادی ادیان پیشنهاد میدهد. این کتاب توسط پایگاه اینترنتی آسو، به رایگان برای دانلود، عرضه شده است.
برای مطالعهی متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/fight-with-baha-i-faith/
#دیگری_نامه #سرکوب__دینی #دگردینی #بهایی #ایمان_بهایی #آیین_بهایی #فریدون_وهمن #مدارا #رواداری
@dialogue1402
Dialog Project
معرفی کتاب، ۱۰: ۱۶۰ سال مبارزه با آیین بهایی؛ اثر فریدون وهمن - Dialog Project
«از سال ۱۹۲۸ به بعد، با تحکیم موقعیت رضاشاه، روابط وی با ملایان تغییر کرد. وی که دریافته بود هیچگونه اصلاحاتی با مداخلات ایشان در امور کشور عملی نیست با روشی سخت و خشن سیاست خود را تغییر داد. در سال ۱۹۲۸ وارد حرم حضرت معصومه شد و آخوندی را که روز قبل به…
فتوا علیه خداناباوران و اقلیتهای مذهبی در میان مراجع تقلید حوزه قم ریشه عمیقی دارد. آنان عمیقا دیگریستیز هستند و هیچ ابایی ندارند که خداناباوران را «نجس» بخوانند یا بهاییان را طوری به حاشیه برانند که رفتار نازیها با یهودیان در اذهان متبادر شود.
این نمونهای از یکی از این فتواهاست. بایستی ریشه مشکل را بشناسیم. ریشه ضعف مدارای مذهبی در کشور از جمله در وجود کسانی است که خود را آیتالله مینامند و به نام الله، به نفرت پراکنی علیه شهروندان ایرانی مشغول هستند.
تصور کنید یک شهروند مذهبی که تحت تاثیر مکارم شیرازی باشد، این فتوا را جدی بگیرد و تخم نفرت از شهروندان باورمند به آیین بهایی را در دل فرزندان خود بکارد.
آیا امثال مکارم پاسخگوی این حجم از کینه مذهبی و عقیدتی بین شهروندان ایرانی خواهند بود؟
#مکارم_شیرازی #جمهوری_اسلامی #حوزه_قم #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این نمونهای از یکی از این فتواهاست. بایستی ریشه مشکل را بشناسیم. ریشه ضعف مدارای مذهبی در کشور از جمله در وجود کسانی است که خود را آیتالله مینامند و به نام الله، به نفرت پراکنی علیه شهروندان ایرانی مشغول هستند.
تصور کنید یک شهروند مذهبی که تحت تاثیر مکارم شیرازی باشد، این فتوا را جدی بگیرد و تخم نفرت از شهروندان باورمند به آیین بهایی را در دل فرزندان خود بکارد.
آیا امثال مکارم پاسخگوی این حجم از کینه مذهبی و عقیدتی بین شهروندان ایرانی خواهند بود؟
#مکارم_شیرازی #جمهوری_اسلامی #حوزه_قم #آیین_بهایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نیچه آرزو میکرد که مکانهایی برای ژرفاندیشی در شهرها ساخته شود که بدیل و رقیب نیایشگاههای کلاسیک مانند کلیسا باشد.
در «حکمت شادان» میگوید آن زمان گذشت که تنها شکل حیات ژرفاندیشانه (Vita Contemplativa) حیات دینی (Vita Religiosa) بود. وقتی در مقالهی تو «حال و آینده اقدامات جوامع بهایی» خواندم که معابد بهایی یا همان مشرقالاذکارها، نیایشگاههایی مختص بهاییان نیست بلکه همه میتوانند به این اماکن بیایند و از فضای آن استفاده کنند، به فکرم رسید که شاید این معابد بهایی عملاً همان چیزیست که نیچه آرزو میکرد در فضاهای شهری روزی به وجود بیاید.
من قبلاً در هیچ مشرقالاذکاری نبودهام اما اگر مکانی باشد برای ژرفاندیشی در کار انسان و زندگی و آینده، بیآنکه استفاده از آن مستلزم وابستگی به هیچ سنت دینی باشد، در این صورت مکانی منحصراً برای ژرفاندیشیست که با معماری کاملاً متفاوتی نسبت به نیایشگاههای کلاسیک تدارک شده است. اما آنچه مانع تصور من است این است که زندگی بهایی نیز شکلی از زندگی دینی (Vita Religiosa) ست. بگو در این مورد چه فکر میکنی و خودت چه تجربهای از حضور در مشرقالاذکار داری؟
ایقان شهیدی:
مشرقالاذکارها یا معابدی که توسط بهائیان ساخته میشود، که اگر در اینترنت فردی برای Bahai Temple سرچ کند میتواند شکلهای خلاقانهی آنها را بیابد، متعلق به تمامی مردم محلی است و فضایی برای نیایشِ در سکوت، مراقبه و مدیتیشن است. عمدتا این معابد برای «عبادت» هم در مناطق شهری و روستاییای ساخته میشود که فعالیتهای آموزشی - که آن هم جامعه بهائی برای گروههای سنی مختلف مثل کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان ارائه میکند و هدفش توانمند شدن برای «خدمت» به جامعه است - گسترش یافته باشد. این هم به دلیل این طرز فکر بهائی است که «عبادت» و «خدمت» دست در دست همدیگر پیش میروند. به همین علت هم هست که آثار بهائی توصیه کرده است که در اطراف این معابد، موسسات عامالمنفعه نظیر دانشگاه و مدرسه و موسسات خیریه و … تاسیس شود.
من تجربه حضور در مشرقالاذکاری در فرانکفورت آلمان را داشتم. باید بگویم که معماری زیبای آن با شیشههای شفاف بزرگش، تجربه حضور در قلب طبیعت را به افراد میدهد؛ سکوت حاکم بر آن، و تنوع نژادی و باور افرادی که در آن حاضر بودند، همگی تجربهای منحصر به فرد از کثرت مبتنی بر همزیستی و صلح را منعکس میکرد و در عین حال ضرورت و غنای تجربه «وحدت در کثرت» را منعکس میکرد. همانطور که گفتم، رویکرد جامعه بهائی آن است که با دنبال کردن و گسترش فعالیتهای آموزشی با هدف گسترش برابری، خدمتورزی و مهر در جوامع محلی، فضایی از همزیستی و اتحاد ایجاد کند، که مشرقالاذکار تجسم و انعکاسی از آن روح جمعی در قالبی مادی باشد.
نکتهای که هم مرتبط با مشرقالاذکار است و هم زندگی دینی بهائیان، این است که این زندگی از چند جهت با زندگی در ادیان سنتی متفاوت است. اولا بهائیان قائل به این هستند که ادیانی که در گذشته بودهاند، همچون یهودیت، مسیحیت و اسلام، مقتضیات زیست در جهان قدیم را به جا میآوردند. این در حالی است که آموزههای بهائی، متناسب با روح عصر جدید، از چندین وجه متمایز است که به دو جنبه آن اشاره میکنم: یکی، قائل بودن به دموکراسی روحانی یا معنوی است. یعنی در آئین بهائی، طبقهای به نام روحانیت وجود ندارد: موبد، خاخام، کشیش و آخوند یا هرگونه فرد روحانی خاصی در آئین بهائی وجود ندارد؛ همه میتوانند بلاواسطه با معبود خود در ارتباط باشند، پیام او را بخوانند و برداشت و زیست خود را داشته باشند. بنابراین فردی وجود ندارد که بخواهد موعظه کند یا دیگران را نصیحت کند و فهم او، فهم معیار باشد. این در ساختار مسطح مشرقالاذکار، که فاقد هرگونه منبری هم هست مشخص است.
دومین خصوصیت آن است که آئین بهائی توصیه میکند که هر فردِ دین باوری، اعتقادات خود را با علم روز مورد سنجش قرار دهد و آنچه که خرافات است را کنار بگذارد. اگر دین را بدون علم و عقل در نظر بگیریم منتج به خرافات میشود و آن را کنار میگذاریم. کارکرد دین، در نگاه آئین بهائی، ایجاد پیشرفت و وحدت است و اگر دینی باعث اختلاف شود، طبق توصیه عبدالبهاء، بیدینی نسبت به آن ارجحیت دارد. این معیارها، و البته معیارهای دیگر است که زندگی بهائی را شکل میدهد.
آنچه در بالا خواندید، مصاحبهی صفحهی گفتوشنود با ایقان شهیدی، کنشگر بهاییست. صورت کامل این مصاحبهی مفصل که سوالاتی بیپرده و بالنسبه تازه در آن مطرح شده است، به زودی انتشار خواهد یافت.
https://x.com/dialogue1402/status/1793320780031201364?s=46
#بهایی #مشرق_الاذکار #ایمان_بهایی #آیین_بهایی #دین #دین_خواهی #نوگرایی_دینی #دگردینی #مدارا #رواداری
@Dialogue1402
در «حکمت شادان» میگوید آن زمان گذشت که تنها شکل حیات ژرفاندیشانه (Vita Contemplativa) حیات دینی (Vita Religiosa) بود. وقتی در مقالهی تو «حال و آینده اقدامات جوامع بهایی» خواندم که معابد بهایی یا همان مشرقالاذکارها، نیایشگاههایی مختص بهاییان نیست بلکه همه میتوانند به این اماکن بیایند و از فضای آن استفاده کنند، به فکرم رسید که شاید این معابد بهایی عملاً همان چیزیست که نیچه آرزو میکرد در فضاهای شهری روزی به وجود بیاید.
من قبلاً در هیچ مشرقالاذکاری نبودهام اما اگر مکانی باشد برای ژرفاندیشی در کار انسان و زندگی و آینده، بیآنکه استفاده از آن مستلزم وابستگی به هیچ سنت دینی باشد، در این صورت مکانی منحصراً برای ژرفاندیشیست که با معماری کاملاً متفاوتی نسبت به نیایشگاههای کلاسیک تدارک شده است. اما آنچه مانع تصور من است این است که زندگی بهایی نیز شکلی از زندگی دینی (Vita Religiosa) ست. بگو در این مورد چه فکر میکنی و خودت چه تجربهای از حضور در مشرقالاذکار داری؟
ایقان شهیدی:
مشرقالاذکارها یا معابدی که توسط بهائیان ساخته میشود، که اگر در اینترنت فردی برای Bahai Temple سرچ کند میتواند شکلهای خلاقانهی آنها را بیابد، متعلق به تمامی مردم محلی است و فضایی برای نیایشِ در سکوت، مراقبه و مدیتیشن است. عمدتا این معابد برای «عبادت» هم در مناطق شهری و روستاییای ساخته میشود که فعالیتهای آموزشی - که آن هم جامعه بهائی برای گروههای سنی مختلف مثل کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان ارائه میکند و هدفش توانمند شدن برای «خدمت» به جامعه است - گسترش یافته باشد. این هم به دلیل این طرز فکر بهائی است که «عبادت» و «خدمت» دست در دست همدیگر پیش میروند. به همین علت هم هست که آثار بهائی توصیه کرده است که در اطراف این معابد، موسسات عامالمنفعه نظیر دانشگاه و مدرسه و موسسات خیریه و … تاسیس شود.
من تجربه حضور در مشرقالاذکاری در فرانکفورت آلمان را داشتم. باید بگویم که معماری زیبای آن با شیشههای شفاف بزرگش، تجربه حضور در قلب طبیعت را به افراد میدهد؛ سکوت حاکم بر آن، و تنوع نژادی و باور افرادی که در آن حاضر بودند، همگی تجربهای منحصر به فرد از کثرت مبتنی بر همزیستی و صلح را منعکس میکرد و در عین حال ضرورت و غنای تجربه «وحدت در کثرت» را منعکس میکرد. همانطور که گفتم، رویکرد جامعه بهائی آن است که با دنبال کردن و گسترش فعالیتهای آموزشی با هدف گسترش برابری، خدمتورزی و مهر در جوامع محلی، فضایی از همزیستی و اتحاد ایجاد کند، که مشرقالاذکار تجسم و انعکاسی از آن روح جمعی در قالبی مادی باشد.
نکتهای که هم مرتبط با مشرقالاذکار است و هم زندگی دینی بهائیان، این است که این زندگی از چند جهت با زندگی در ادیان سنتی متفاوت است. اولا بهائیان قائل به این هستند که ادیانی که در گذشته بودهاند، همچون یهودیت، مسیحیت و اسلام، مقتضیات زیست در جهان قدیم را به جا میآوردند. این در حالی است که آموزههای بهائی، متناسب با روح عصر جدید، از چندین وجه متمایز است که به دو جنبه آن اشاره میکنم: یکی، قائل بودن به دموکراسی روحانی یا معنوی است. یعنی در آئین بهائی، طبقهای به نام روحانیت وجود ندارد: موبد، خاخام، کشیش و آخوند یا هرگونه فرد روحانی خاصی در آئین بهائی وجود ندارد؛ همه میتوانند بلاواسطه با معبود خود در ارتباط باشند، پیام او را بخوانند و برداشت و زیست خود را داشته باشند. بنابراین فردی وجود ندارد که بخواهد موعظه کند یا دیگران را نصیحت کند و فهم او، فهم معیار باشد. این در ساختار مسطح مشرقالاذکار، که فاقد هرگونه منبری هم هست مشخص است.
دومین خصوصیت آن است که آئین بهائی توصیه میکند که هر فردِ دین باوری، اعتقادات خود را با علم روز مورد سنجش قرار دهد و آنچه که خرافات است را کنار بگذارد. اگر دین را بدون علم و عقل در نظر بگیریم منتج به خرافات میشود و آن را کنار میگذاریم. کارکرد دین، در نگاه آئین بهائی، ایجاد پیشرفت و وحدت است و اگر دینی باعث اختلاف شود، طبق توصیه عبدالبهاء، بیدینی نسبت به آن ارجحیت دارد. این معیارها، و البته معیارهای دیگر است که زندگی بهائی را شکل میدهد.
آنچه در بالا خواندید، مصاحبهی صفحهی گفتوشنود با ایقان شهیدی، کنشگر بهاییست. صورت کامل این مصاحبهی مفصل که سوالاتی بیپرده و بالنسبه تازه در آن مطرح شده است، به زودی انتشار خواهد یافت.
https://x.com/dialogue1402/status/1793320780031201364?s=46
#بهایی #مشرق_الاذکار #ایمان_بهایی #آیین_بهایی #دین #دین_خواهی #نوگرایی_دینی #دگردینی #مدارا #رواداری
@Dialogue1402
X (formerly Twitter)
گفتوشنود (@Dialogue1402) on X
نیچه آرزو میکرد که مکانهایی برای ژرفاندیشی در شهرها ساخته شود که بدیل و رقیب نیایشگاههای کلاسیک مانند کلیسا باشد.
در «حکمت شادان» میگوید آن زمان گذشت که تنها شکل حیات ژرفاندیشانه (Vita Contemplativa) حیات دینی (Vita Religiosa) بود. وقتی در مقالهی…
در «حکمت شادان» میگوید آن زمان گذشت که تنها شکل حیات ژرفاندیشانه (Vita Contemplativa) حیات دینی (Vita Religiosa) بود. وقتی در مقالهی…
تنها در دنیای موسیقی نیست که چهرههای جدید با محتواهای خلاقانه تازه ظهور میکنند؛ تنها در دنیای سینما اینطور نیست؛ تنها در قلمرو فناوری نیست که ابتکارهای تازه رخ میدهد. در واقع یک حیات اجتماعی پویا در تمامی شئون خود پویا خواهد بود و محتواهای تازه برای عرضه خواهد داشت.
در کشور ما ایران در دهههای اخیر، حیات دینی حقیقتا پویا بوده و چهرهها و شخصیتهایی ظهور کردهاند که اگر با آنها برخورد سخت نمیشد، قادر به ایجاد تشکل و سازمانهای نو دینی هم بودند.
معاونت «فرق و مذاهب» در وزارت اطلاعات، دهههاست که مسئول مستقیم سرکوب پویاییهای دینی در حیات اجتماعی ایرانیان است. بعضی از این چهرهها یا خیزشهای معنوی کاملا نوظهور بودهاند و خود را ادامه هیچ سنت کهنی معرفی نمیکردهاند. بعضی دیگر، قدیمیترند و محصول تحولات دینی در صدها سال گذشته بودهاند.
از نمونه چهرههای جدید پیمان فتاحی ملقب به ایلیا م. رامالله یا محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه است. از چهرههای کمی قدیمیتر حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله است که در قرن نوزدهم میلادی آیین بهایی را در ایران تاسیس کرد. این آیین به جهت سرکوب شدید در خاستگاه خود، در خارج از ایران گسترش یافت و اکنون در سراسر دنیا پیرو دارد؛ بنا به منابع موجود تعداد پیروان آیین بهایی در سراسر جهان، پنج تا هشت میلیون نفر است. بهاییان هنوز در ایران زندگی میکنند و هر از گاهی اخبار تلخ زندان و شکنجه و مصادره اموال و گاهی حکم اعدام پیروان بهایی به رسانهها مخابره میشود.
نظر به اینکه پژوهش در تکاپوی نوآورانه دینی در میان ایرانیان و گسترش رواداری را بخشی از وظایف خود میدانیم، به سراغ چهرههای جوان و سرزندهای میرویم که با علاقه و بیباکانه رخ نشان میدهند، از گفتوگو استقبال میکنند و از هویت خود میگویند.
یکی از این چهرههای جوان که خود را پژوهشگر تاریخ اندیشه مینامد و هماکنون در تابستان ۱۴۰۳ دانشجوی دکتری رشته تاریخ در دانشگاه کمبریج است ایقان شهیدی، هموطن بهایی و زندانی سیاسی سابق، است. او مهربانانه و با حوصله درخواست ما برای گفتوگو را پذیرفت و چنانچه در ادامه میخوانید، دقیق و مستند، همه آنچه به خاطرش رنج بسیار کشیده بود را با ما در میان گذاشت.
برای مطالعه این مصاحبه به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/iqan-shahidi-bahai-faith/
#ایمان_بهایی #آیین_بهایی #نوگرایی_دینی #دین #ادیان_نوظهور #حضرت_بهاءالله #نیایش #انفرادی #ایستادگی #گفتگو
@dialogue1402
در کشور ما ایران در دهههای اخیر، حیات دینی حقیقتا پویا بوده و چهرهها و شخصیتهایی ظهور کردهاند که اگر با آنها برخورد سخت نمیشد، قادر به ایجاد تشکل و سازمانهای نو دینی هم بودند.
معاونت «فرق و مذاهب» در وزارت اطلاعات، دهههاست که مسئول مستقیم سرکوب پویاییهای دینی در حیات اجتماعی ایرانیان است. بعضی از این چهرهها یا خیزشهای معنوی کاملا نوظهور بودهاند و خود را ادامه هیچ سنت کهنی معرفی نمیکردهاند. بعضی دیگر، قدیمیترند و محصول تحولات دینی در صدها سال گذشته بودهاند.
از نمونه چهرههای جدید پیمان فتاحی ملقب به ایلیا م. رامالله یا محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه است. از چهرههای کمی قدیمیتر حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله است که در قرن نوزدهم میلادی آیین بهایی را در ایران تاسیس کرد. این آیین به جهت سرکوب شدید در خاستگاه خود، در خارج از ایران گسترش یافت و اکنون در سراسر دنیا پیرو دارد؛ بنا به منابع موجود تعداد پیروان آیین بهایی در سراسر جهان، پنج تا هشت میلیون نفر است. بهاییان هنوز در ایران زندگی میکنند و هر از گاهی اخبار تلخ زندان و شکنجه و مصادره اموال و گاهی حکم اعدام پیروان بهایی به رسانهها مخابره میشود.
نظر به اینکه پژوهش در تکاپوی نوآورانه دینی در میان ایرانیان و گسترش رواداری را بخشی از وظایف خود میدانیم، به سراغ چهرههای جوان و سرزندهای میرویم که با علاقه و بیباکانه رخ نشان میدهند، از گفتوگو استقبال میکنند و از هویت خود میگویند.
یکی از این چهرههای جوان که خود را پژوهشگر تاریخ اندیشه مینامد و هماکنون در تابستان ۱۴۰۳ دانشجوی دکتری رشته تاریخ در دانشگاه کمبریج است ایقان شهیدی، هموطن بهایی و زندانی سیاسی سابق، است. او مهربانانه و با حوصله درخواست ما برای گفتوگو را پذیرفت و چنانچه در ادامه میخوانید، دقیق و مستند، همه آنچه به خاطرش رنج بسیار کشیده بود را با ما در میان گذاشت.
برای مطالعه این مصاحبه به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/iqan-shahidi-bahai-faith/
#ایمان_بهایی #آیین_بهایی #نوگرایی_دینی #دین #ادیان_نوظهور #حضرت_بهاءالله #نیایش #انفرادی #ایستادگی #گفتگو
@dialogue1402
«۱۶۰ سال مبارزه با آيین بهایی»
معرفی کتاب
در کتاب «۱۶۰ سال مبارزه با آیین بهایی» که نمونههای وحشتناکی از حملات دستهجمعی به بهاییان گزارش شده است، به واقعهای اشاره میشود که در زمان حکومت ظلالسلطان، فرزند ناصرالدین شاه در اصفهان رخ داد.
ظلالسلطان بنا را بر بهاییکشی میگذارد و از همراهی امام جمعهی اصفهان، شیخ محمدتقی نجفی هم بهرهی کافی و وافی میبرد! اما وحشیانهترین این کشتارها، صحنههایی که دلالت بر نوعی جنون یا هیستری جمعی میکند، در یزد رخ داد؛ مولف کتاب فریدون وهمن گزارشی از یک مبلغ مذهبی به نام نایپور مَلْکم میآورد که در کتاب خود با نام «پنج سال در یک شهر ایرانی»، این بلاگردان ساختن از بهاییها را شرح میدهد.
ملای جوانی حدوداً سیساله، به نام سید محمد ابراهیم که از راه عتبات و از مسیر اصفهان به یزد برمیگشت، با توجه به کارزار بهاییکشی ظلالسلطان، موقع را برای کسب شهرت مناسب دید. وهمن مینویسد:
«[ سید محمد ابراهیم] یک روز پس از ورود به یزد که مصادف با ۱۷ ربیعالاول و تولد پیغمبر اسلام بود، پس از نماز جماعت به منبر رفت و موعظهی شدیدی علیه بهاییان نمود. بعد از ظهر همان روز جمعیت آزار و کشتار بهاییان را با غارت مغازهها و سوزاندن خانهها و کشتن مردان و زجر و شکنجهی زنان و کودکان آغاز کردند. قتل بهاییان در یزد نمونههای شرمآوری از قساوت و بیرحمیست که نشان میدهد تعصبات دینی میتواند برخی انسانها را به صورت حیوانی درنده درآورد. مردم یزد، بیش از یک هفته کار را تعطیل کردند و پر گروههای خشمناک به طور وحشیانهای شب و روز به شکار بهاییان و کشتن ایشان پرداختند.»
در اپیزود بیست و هفتم با نام «بلاگردان» که به زودی منتشر میشود، تلاش کردهایم که مفهوم انتقال شر از راه برساختن بلاگردان را از منظر انسانشناسی معرفی کرده و با ارجاع به نمونههای دردناک تاریخ نزدیک، آنها را ملموس سازیم. کتاب «صد و شصت سال مبارزه با آیین بهایی» از منابع مورداستفاده در این اپیزود بوده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی این کتاب را به تمامی پژوهندگان ادیان معاصر ایرانی و به ویژه علاقهمندان به مقولهی آزادی ادیان پیشنهاد میدهد. این کتاب توسط پایگاه اینترنتی آسو، به رایگان برای دانلود، عرضه شده است.
برای مطالعهی متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/fight-with-baha-i-faith/
#دیگری_نامه #سرکوب__دینی #دگردینی #بهایی #ایمان_بهایی #آیین_بهایی #فریدون_وهمن #مدارا #رواداری
@dialogue1402
معرفی کتاب
در کتاب «۱۶۰ سال مبارزه با آیین بهایی» که نمونههای وحشتناکی از حملات دستهجمعی به بهاییان گزارش شده است، به واقعهای اشاره میشود که در زمان حکومت ظلالسلطان، فرزند ناصرالدین شاه در اصفهان رخ داد.
ظلالسلطان بنا را بر بهاییکشی میگذارد و از همراهی امام جمعهی اصفهان، شیخ محمدتقی نجفی هم بهرهی کافی و وافی میبرد! اما وحشیانهترین این کشتارها، صحنههایی که دلالت بر نوعی جنون یا هیستری جمعی میکند، در یزد رخ داد؛ مولف کتاب فریدون وهمن گزارشی از یک مبلغ مذهبی به نام نایپور مَلْکم میآورد که در کتاب خود با نام «پنج سال در یک شهر ایرانی»، این بلاگردان ساختن از بهاییها را شرح میدهد.
ملای جوانی حدوداً سیساله، به نام سید محمد ابراهیم که از راه عتبات و از مسیر اصفهان به یزد برمیگشت، با توجه به کارزار بهاییکشی ظلالسلطان، موقع را برای کسب شهرت مناسب دید. وهمن مینویسد:
«[ سید محمد ابراهیم] یک روز پس از ورود به یزد که مصادف با ۱۷ ربیعالاول و تولد پیغمبر اسلام بود، پس از نماز جماعت به منبر رفت و موعظهی شدیدی علیه بهاییان نمود. بعد از ظهر همان روز جمعیت آزار و کشتار بهاییان را با غارت مغازهها و سوزاندن خانهها و کشتن مردان و زجر و شکنجهی زنان و کودکان آغاز کردند. قتل بهاییان در یزد نمونههای شرمآوری از قساوت و بیرحمیست که نشان میدهد تعصبات دینی میتواند برخی انسانها را به صورت حیوانی درنده درآورد. مردم یزد، بیش از یک هفته کار را تعطیل کردند و پر گروههای خشمناک به طور وحشیانهای شب و روز به شکار بهاییان و کشتن ایشان پرداختند.»
در اپیزود بیست و هفتم با نام «بلاگردان» که به زودی منتشر میشود، تلاش کردهایم که مفهوم انتقال شر از راه برساختن بلاگردان را از منظر انسانشناسی معرفی کرده و با ارجاع به نمونههای دردناک تاریخ نزدیک، آنها را ملموس سازیم. کتاب «صد و شصت سال مبارزه با آیین بهایی» از منابع مورداستفاده در این اپیزود بوده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی این کتاب را به تمامی پژوهندگان ادیان معاصر ایرانی و به ویژه علاقهمندان به مقولهی آزادی ادیان پیشنهاد میدهد. این کتاب توسط پایگاه اینترنتی آسو، به رایگان برای دانلود، عرضه شده است.
برای مطالعهی متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/fight-with-baha-i-faith/
#دیگری_نامه #سرکوب__دینی #دگردینی #بهایی #ایمان_بهایی #آیین_بهایی #فریدون_وهمن #مدارا #رواداری
@dialogue1402
همزمان با بیانیه هجده نفر از کارشناسان حقوقی سازمان ملل در محکومیت تبعیض سیتماتیک و سرکوب بهاییان و به ویژه زنان بهایی، خبر آمد که دژخیمان حکومت جمهوری اسلامی به ده زن بهایی در اصفهان حمله کردند. حمله به بهاییان اصفهان یادآور جنایت ظلالسلطان، فرزند ناصرالدین شاه و حاکم آن دوره اصفهان است که بهاییکشی مفصلی راه انداخت که نقل آن در تاریخ آمده است. در اسلاید، روایت فریدون وهمن از تبهکاری این شاهزاده قجری را که با حمایت و همراهی امام جمعه اصفهان، شیخ محمدتقی نجفی همراه بود، میخوانید.
گروههای به لحاظ عددی در اقلیت، به ویژه اگر اقلیت دینی باشند، شوربختانه همواره در معرض حملات دستهجمعی تودهها در جوامع میزبان قرار داشتهاند. اسناد انسانشناختی نشان میدهد که جوامع انسانی مستعد جنون جمعیاند و هر گاه که انگیزشهای کافی برای آنها فراهم شود و یا محرکهایی بیابند، تمایل دارند که خشم و خروش خود را بر سر یک «بلاگردان» خالی کنند. رفتار تودهها در این لحظات، به کلی فاقد علل معقول یا منطقیست. انسانشناسان میگویند که بز بلاگردان ساختن و شرارت و نحوست سال را بر سر آن خالی کردن، یک الگوی رفتاری دیرینه در انسان بوده است؛ چیزی که جیمز فریزر، انسانشناس اسکاتلندی، آن را جنبه تبهکارانه آیینهای «انقال شر» مینامد.
برای مطالعه بیشتر درباره این نوع آیینها و گرایش تودههای مذهبی برای حمله به یک اقلیت، به اپیزود بیست و هفتم از پادکست دیگرینامه با عنوان «بلاگردان» مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-27/
#بلاگردان #بهایی #آیین_بهایی #اقلیت_دینی #اقلیت #جیمز_فریزر #دیگری_نامه #دیگری
@dialogue1402
گروههای به لحاظ عددی در اقلیت، به ویژه اگر اقلیت دینی باشند، شوربختانه همواره در معرض حملات دستهجمعی تودهها در جوامع میزبان قرار داشتهاند. اسناد انسانشناختی نشان میدهد که جوامع انسانی مستعد جنون جمعیاند و هر گاه که انگیزشهای کافی برای آنها فراهم شود و یا محرکهایی بیابند، تمایل دارند که خشم و خروش خود را بر سر یک «بلاگردان» خالی کنند. رفتار تودهها در این لحظات، به کلی فاقد علل معقول یا منطقیست. انسانشناسان میگویند که بز بلاگردان ساختن و شرارت و نحوست سال را بر سر آن خالی کردن، یک الگوی رفتاری دیرینه در انسان بوده است؛ چیزی که جیمز فریزر، انسانشناس اسکاتلندی، آن را جنبه تبهکارانه آیینهای «انقال شر» مینامد.
برای مطالعه بیشتر درباره این نوع آیینها و گرایش تودههای مذهبی برای حمله به یک اقلیت، به اپیزود بیست و هفتم از پادکست دیگرینامه با عنوان «بلاگردان» مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-27/
#بلاگردان #بهایی #آیین_بهایی #اقلیت_دینی #اقلیت #جیمز_فریزر #دیگری_نامه #دیگری
@dialogue1402