کارل گوستاو یونگ
فیلسوف و روانپزشک
«به نظر من دین، حالتی خاص از روح انسان است که بر طبق معنی اصلی کلمهی دین در زبان لاتینی، میتوان آن را با این عبارت تعریف کرد: دین حالت مراقبت و تذکر و توجه دقیق به بعضی از عوامل موثر است که بشر عنوان «قدرت قاهره» را به آنها اطلاق میکند و آنها را به صورت ارواح، شیاطین، خدایان، قوانین، صور مثالی، کمال مطلوب و غیره مجسم میکند.
بشر طی تجربهی خود به عواملی برخورده که آنها را یا آن قدر توانا یا خطرناک یا مساعد یافته است که توجه دقیق به آنها را لازم بداند و یا آن قدر بزرگ و زیبا و پرمعنی که بخواهد آنها را با خضوع بپرستد و دوست بدارد و بر این عوامل نامهای گوناگون گذاشته است…
میخواهم مخصوصاً تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
- روانشناسی و دین
برگردان از فواد روحانی
در اپیزود بیست و ششم از دیگرینامه با نام «دگردیسی» (Metamorphosis) که با ارجاع به داستان مشهور رابرت لویی استیونسون، «مورد غریب دکتر جکیل و آقای هاید» آغاز میشود، به سراغ تحلیلهای یونگ از «سایه» (Shadow) و نسبتش با ذهنیت خودآگاه و تمامیت روانی میرویم. در داستان مشهور استیونسون، در حقیقت یک مورد شکستخورده از بازجذب محتواهای سرکوبشده به لحاظ اخلاقی در ضمیر خودآگاه روایت میشود. یونگ معتقد است که این روند، در هر. انسانی طبیعتاً تنشآمیز است و اگر با موفقیت پیش رود، فردیت روانی محقق خواهد شد.
اپیزود ۲۶ از دیگرینامه، طی روزهای آینده متتشر خواهد شد.
#دیگری_نامه #رابرت_لویی_استیونسون #سایه #کارل_یونگ #یونگ #کارل_گوستاو_یونگ #دین #قدسی #امر_قدسی
@Dialogue1402
فیلسوف و روانپزشک
«به نظر من دین، حالتی خاص از روح انسان است که بر طبق معنی اصلی کلمهی دین در زبان لاتینی، میتوان آن را با این عبارت تعریف کرد: دین حالت مراقبت و تذکر و توجه دقیق به بعضی از عوامل موثر است که بشر عنوان «قدرت قاهره» را به آنها اطلاق میکند و آنها را به صورت ارواح، شیاطین، خدایان، قوانین، صور مثالی، کمال مطلوب و غیره مجسم میکند.
بشر طی تجربهی خود به عواملی برخورده که آنها را یا آن قدر توانا یا خطرناک یا مساعد یافته است که توجه دقیق به آنها را لازم بداند و یا آن قدر بزرگ و زیبا و پرمعنی که بخواهد آنها را با خضوع بپرستد و دوست بدارد و بر این عوامل نامهای گوناگون گذاشته است…
میخواهم مخصوصاً تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
- روانشناسی و دین
برگردان از فواد روحانی
در اپیزود بیست و ششم از دیگرینامه با نام «دگردیسی» (Metamorphosis) که با ارجاع به داستان مشهور رابرت لویی استیونسون، «مورد غریب دکتر جکیل و آقای هاید» آغاز میشود، به سراغ تحلیلهای یونگ از «سایه» (Shadow) و نسبتش با ذهنیت خودآگاه و تمامیت روانی میرویم. در داستان مشهور استیونسون، در حقیقت یک مورد شکستخورده از بازجذب محتواهای سرکوبشده به لحاظ اخلاقی در ضمیر خودآگاه روایت میشود. یونگ معتقد است که این روند، در هر. انسانی طبیعتاً تنشآمیز است و اگر با موفقیت پیش رود، فردیت روانی محقق خواهد شد.
اپیزود ۲۶ از دیگرینامه، طی روزهای آینده متتشر خواهد شد.
#دیگری_نامه #رابرت_لویی_استیونسون #سایه #کارل_یونگ #یونگ #کارل_گوستاو_یونگ #دین #قدسی #امر_قدسی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@dialogue1402
داستانی که در ابتدای برنامه شنیدید، با عنوان کامل «مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید»، یکی از آثار مشهور رابرت لویی استیونسون است که برای اولین بار در سال ۱۸۸۶ منتشر شد. استیونسون نویسنده اسکاتلندی، با این اثر خود را بهعنوان یکی از پیشگامان ژانر داستانهای ترسناک و روانشناختی معرفی کرد. این اثر را میتوان یک موشکافی روانشناسانه تلقی کرد درباره دوگانگی شخصیت انسانی و نبرد بین خیر و شر در درون هر فرد.
داستان حول محور دکتر هنری جکیل، یک دانشمند و پزشک محترم و محبوب در جامعه لندن قرن نوزدهم میچرخد. جکیل بهشدت علاقهمند به تحقیقات علمی برای درک و کنترل بخشهای تاریک شخصیت انسان است. او یک داروی شیمیایی ابداع میکند که با نوشیدن آن، بهطور کامل به شخصیتی دیگر تبدیل میشود: ادوارد هاید، نمادی از تمامی خصلتهای پست و شرور انسانی که جکیل در خود سرکوب کرده است.
هاید، بر خلاف جکیل، آدمی است بیرحم، خشن و بدون هیچ ملاحظهای برای دیگران. او جرایمی را مرتکب میشود که جکیل هرگز حتی تصور آنها را هم نمیکرد. به مرور زمان، جکیل متوجه میشود که تبدیل شدن به هاید دیگر نیازی به دارو ندارد و او به طور فزایندهای در کنترل تبدیلهای خود ناتوان میشود.
داستان از طریق روایتهای مختلفی پیش میرود…
برای خواندن ادامه متن این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-26/
و برای شنیدن نسخه کامل در یوتیوب به:
https://youtu.be/3PM0PWEseWU?si=RS52PMeIsRd0Ku7G
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/88fdnNHeYqm6Z6b66
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/734155006
رجوع بفرمایید.
#دیگری_نامه #گفتگو_توانا #رواداری #مدارا #کارل_یونگ #سایه #رابرت_استیونسون
@dialogue1402
داستانی که در ابتدای برنامه شنیدید، با عنوان کامل «مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید»، یکی از آثار مشهور رابرت لویی استیونسون است که برای اولین بار در سال ۱۸۸۶ منتشر شد. استیونسون نویسنده اسکاتلندی، با این اثر خود را بهعنوان یکی از پیشگامان ژانر داستانهای ترسناک و روانشناختی معرفی کرد. این اثر را میتوان یک موشکافی روانشناسانه تلقی کرد درباره دوگانگی شخصیت انسانی و نبرد بین خیر و شر در درون هر فرد.
داستان حول محور دکتر هنری جکیل، یک دانشمند و پزشک محترم و محبوب در جامعه لندن قرن نوزدهم میچرخد. جکیل بهشدت علاقهمند به تحقیقات علمی برای درک و کنترل بخشهای تاریک شخصیت انسان است. او یک داروی شیمیایی ابداع میکند که با نوشیدن آن، بهطور کامل به شخصیتی دیگر تبدیل میشود: ادوارد هاید، نمادی از تمامی خصلتهای پست و شرور انسانی که جکیل در خود سرکوب کرده است.
هاید، بر خلاف جکیل، آدمی است بیرحم، خشن و بدون هیچ ملاحظهای برای دیگران. او جرایمی را مرتکب میشود که جکیل هرگز حتی تصور آنها را هم نمیکرد. به مرور زمان، جکیل متوجه میشود که تبدیل شدن به هاید دیگر نیازی به دارو ندارد و او به طور فزایندهای در کنترل تبدیلهای خود ناتوان میشود.
داستان از طریق روایتهای مختلفی پیش میرود…
برای خواندن ادامه متن این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-26/
و برای شنیدن نسخه کامل در یوتیوب به:
https://youtu.be/3PM0PWEseWU?si=RS52PMeIsRd0Ku7G
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/88fdnNHeYqm6Z6b66
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/734155006
رجوع بفرمایید.
#دیگری_نامه #گفتگو_توانا #رواداری #مدارا #کارل_یونگ #سایه #رابرت_استیونسون
@dialogue1402
«ماده»
معرفی فیلم
وقتی بسته سفارشداده را برمیدارد، مانند اغلب شرکتهای شیک این دوره و زمانه، همهچیز تر و تمیز داخل جعبه تعبیه شده و خیلی درشت و متمایز چند کارت راهنما هم در آن قرار داده شده است. روی یکی از این کارتهای راهنما میخواند:
Do not Forget! You are One!
الیزابت اسپارکل که نقش او را دمی مور بازی میکند در فیلم «ماده» (Substance) یک رقصنده و مدل بسیار مشهور و پولدار است که در پنتهاوسی مشرف به منظره شهر زندگی میکند. او متوجه میشود که به عنوان یک مدل، تاریخ مصرف دارد! وقتی پیرتر شود و پوستش دیگر به شادابی و نرمی سابق نباشد، یک دختر نوجوان و تازهنفس را پشتیبانی مالی میکنند تا تماشاگر از دست نرود.
در این اثنا که نگران آخر و عاقبت خود است حین رانندگی در بزرگراه، میبیند که پوستر بزرگ او را برمیدارند تا پوستر کس دیگری را جایگزین کنند. همان لحظه تصادف میکند و این باعث میشود که تبلیغات این شرکت مرموز را جدی بگیرد! شرکت مرموزی که مدعیست «ماده»ای ساخته که تحت شرایطی و به صورت محدود، بهترین نسخه از هر شهروند را از وجودش بیرون میکشد و اجازه میدهد جوانی و سرخوشی را یک بار دیگر تجربه کند. به این ترتیب مصرفکننده این «ماده» شگفت، به ظاهر دو «خود» خواهد داشت که یکی همین خود معمولی او، و دیگری بهترین نسخه ممکن از اوست! شما که تماشاگر این روایت داستانی جذابید، ابتدا تعجب میکنید که جمله «فراموش نکن که تو یک نفری!» توضیح واضحات است. اما کار به این آسانی پیش نمیرود…
ما این طرح داستانی فیلم «ماده» را برای شما طوری روایت نکردیم که به اصطلاح داستان لو رود. و البته داستان فیلم «ماده» هم از آن گونه فیلمها نیست که بخواهد مبتنی بر غافلگیری پیش رود…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/substance/
گفتنیست که داستان این فیلم تماشاگران انگلیسیزبان را ایبسا به یاد داستان بلند «مورد غریب دکتر جکیل و آقای هاید» اثر رابرت لویی استیونسون (Robert L. Stevenson) میاندازد که مضمون آن هم دو پارگی وجود آدمیست.
داستانهایی که درگیریهای درونی انسان را روایت میکنند به ویژه اگر این درگیریهای درونی منجر به غلبه یک وجه وجودی به وجه دیگر بشود، داخل در دسته داستانهای «دگردیسی» (Metamorphosis) قرار میگیرند. دو کاراکتر داستان استیونسون یعنی دکتر جکیل و آقای هاید، در واقع یکی هستند! یکی از دو وجه شخصیتی یک شهروند بر آن دیگری غلبه میکند و یک دگردیسی ترسناک رخ میدهد.
در اپیزود بیست و ششم از پادکست دیگرینامه با نام «دگردیسی» بریدههایی از داستان «مورد غریب دکتر جکیل و آقای هاید» را با هنرمندی صداپیشگان ما شنیدید و تفسیر یونگی این قبیل کشمکشها را از منظر روانشناسی ژرفا با هم مرور کردیم. برای دسترسی به این اپیزود از این لینک استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-26/
#دیگری_نامه #هویت #سایه #چارلی_منسون #شارون_تیت #پولانسکی #تارانتینو #گفتگو #رواداری
@dialogue1402
معرفی فیلم
وقتی بسته سفارشداده را برمیدارد، مانند اغلب شرکتهای شیک این دوره و زمانه، همهچیز تر و تمیز داخل جعبه تعبیه شده و خیلی درشت و متمایز چند کارت راهنما هم در آن قرار داده شده است. روی یکی از این کارتهای راهنما میخواند:
Do not Forget! You are One!
الیزابت اسپارکل که نقش او را دمی مور بازی میکند در فیلم «ماده» (Substance) یک رقصنده و مدل بسیار مشهور و پولدار است که در پنتهاوسی مشرف به منظره شهر زندگی میکند. او متوجه میشود که به عنوان یک مدل، تاریخ مصرف دارد! وقتی پیرتر شود و پوستش دیگر به شادابی و نرمی سابق نباشد، یک دختر نوجوان و تازهنفس را پشتیبانی مالی میکنند تا تماشاگر از دست نرود.
در این اثنا که نگران آخر و عاقبت خود است حین رانندگی در بزرگراه، میبیند که پوستر بزرگ او را برمیدارند تا پوستر کس دیگری را جایگزین کنند. همان لحظه تصادف میکند و این باعث میشود که تبلیغات این شرکت مرموز را جدی بگیرد! شرکت مرموزی که مدعیست «ماده»ای ساخته که تحت شرایطی و به صورت محدود، بهترین نسخه از هر شهروند را از وجودش بیرون میکشد و اجازه میدهد جوانی و سرخوشی را یک بار دیگر تجربه کند. به این ترتیب مصرفکننده این «ماده» شگفت، به ظاهر دو «خود» خواهد داشت که یکی همین خود معمولی او، و دیگری بهترین نسخه ممکن از اوست! شما که تماشاگر این روایت داستانی جذابید، ابتدا تعجب میکنید که جمله «فراموش نکن که تو یک نفری!» توضیح واضحات است. اما کار به این آسانی پیش نمیرود…
ما این طرح داستانی فیلم «ماده» را برای شما طوری روایت نکردیم که به اصطلاح داستان لو رود. و البته داستان فیلم «ماده» هم از آن گونه فیلمها نیست که بخواهد مبتنی بر غافلگیری پیش رود…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/substance/
گفتنیست که داستان این فیلم تماشاگران انگلیسیزبان را ایبسا به یاد داستان بلند «مورد غریب دکتر جکیل و آقای هاید» اثر رابرت لویی استیونسون (Robert L. Stevenson) میاندازد که مضمون آن هم دو پارگی وجود آدمیست.
داستانهایی که درگیریهای درونی انسان را روایت میکنند به ویژه اگر این درگیریهای درونی منجر به غلبه یک وجه وجودی به وجه دیگر بشود، داخل در دسته داستانهای «دگردیسی» (Metamorphosis) قرار میگیرند. دو کاراکتر داستان استیونسون یعنی دکتر جکیل و آقای هاید، در واقع یکی هستند! یکی از دو وجه شخصیتی یک شهروند بر آن دیگری غلبه میکند و یک دگردیسی ترسناک رخ میدهد.
در اپیزود بیست و ششم از پادکست دیگرینامه با نام «دگردیسی» بریدههایی از داستان «مورد غریب دکتر جکیل و آقای هاید» را با هنرمندی صداپیشگان ما شنیدید و تفسیر یونگی این قبیل کشمکشها را از منظر روانشناسی ژرفا با هم مرور کردیم. برای دسترسی به این اپیزود از این لینک استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-26/
#دیگری_نامه #هویت #سایه #چارلی_منسون #شارون_تیت #پولانسکی #تارانتینو #گفتگو #رواداری
@dialogue1402