آفتابگردان‌ها
589 subscribers
272 photos
62 videos
4 files
130 links
«ما همه آفتابگردانیم»

محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی

پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات:

@office4poem

موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Download Telegram
زدی به پنجره باران! مرا صدا کردی؟
خوش آمدی! چه خبر؟ باز یاد ما کردی!

سلام پیک بشارت به خاک خشک زمین!
رسیدی و گره از بخت باغ وا کردی

درست لحظه‌ی موعود آمدی از راه
چه خوب با من و این شهر تشنه تا کردی

به زیر گوش درختان، چقدر راز مگو
از آسمان پر از بغض برملا کردی

برای آنکه ببارد غزل به سینه‌ی من
زدی به پنجره باران! مرا صدا کردی

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
با چشم‌های روشن بی‌تاب می‌گذشت
از کوچه‌ای که از دل مهتاب می‌گذشت

من بی‌قرار می‌شدم از گام‌های او
انگار از خیال کویر آب می‌گذشت

من مصرعی شکسته و از یاد رفته، او
با کوله‌باری از غزل ناب می‌گذشت

آرام از خیال من و سرنوشت من
از عکس؛ از محاصره‌ی قاب می‌گذشت

آن شب که قطره‌قطره از او دور می‌شدم
از شطّ چشم‌های ترم خواب می‌گذشت

فهمیده‌ام که حال تهمتن چگونه بود
وقتی که بر جنازه‌ی سهراب می‌گذشت

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
هرگز به من نگاه نکردی که چند بیت
از لطف چشم تو غزلم محتشم شود
اذنی بده که از دل تبریز دردخیز
این شاعر رمیده، مقیم حرم شود

ای مشهد تو شهد و شکرپاره‌ی وطن!
ما تلخکام این ره دوریم و پای لنگ
ما را بخوان و بال به پروازمان بده
ما را بخوان که راه بیافتیم بی‌درنگ

یک روز می‌رسد که شوم میهمان تو
بر من بهشت می‌شود آن کنج صحن و بست
زحمت به خادمان حریمت نمی‌دهم
یک گوشه می‌نشینم و چشمم به گنبد است

آه ای رئوف! می‌رسد آن دم که یک سحر
با کوله‌بار درد به آبادی‌ات رسم؟
یک روز می‌رسد که مرا بال و پر دهی
از این قفس به وسعت آزادی‌ات رسم

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
اگر از من بگیری خنده‌های گهگدارم را
کجا پنهان کنم اندوه‌های بی‌شمارم را؟

به تاراج آمدی ای عشق و بردی هرچه با من بود
مگر اندوه، این ارثیه‌ی ایل و تبارم را

دلم تنگ است آن اندازه که گویی تمام عمر
به روی سینه با خود برده‌ام سنگ مزارم را

مگر از چشم زخم باد پاییزی امان یابم
درون سینه پنهان می‌کنم ذوق بهارم را

صبوری می‌کنم با بی‌کسی تا شعر می‌آید
دوباره می‌برند این واژه‌ها صبر و قرارم را

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی

قلم گرفتم به دستم، امّا هنوز هم عاشق تفنگم
اگر سرم، کلمه کلمه شورم! اگر دلم، واژه واژه جنگم

بگو که من هرچه شد می‌آیم، مرا رها کن به خود می‌آیم
برای فتح احد می‌آیم، می‌افتد این قلّه هم به چنگم...

بگو که پر باشد از جنازه، بجوشد از قدس خون تازه
به دست مردان انتفاضه هنوز تیغم، هنوز سنگم

مرا ندیده مگیر، امّا برادرم را ندید دادم
شهید بودم، شهید دادم! نه اهل نامم، نه اهل ننگم

سرم شکسته‌ست گرچه از کین، گمان مبر سرشکسته باشم
حماسه‌ی شرق باشکوهم، غریو ویرانی فرنگم

اگرچه عمری سکوت بودم، نخواستم بی‌خروش باشد
خدا کند باده‌نوش باشد، رفیق اگر می‌دهد شرنگم

اگرچه از دوست شکوه دارم، رسیده وقت نبرد امّا
غبار را هم زدوده حتّی، برادرم قاسم از تفنگم

#حسن_خسروی‌وقار
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
خاک باشم، تاک باشم، مست باشم، باده باشم
من فقط می‌خواستم مثل شما افتاده باشم

راهی‌ام سوی صراط‌المستقیمی، گرچه شاید
زاهد خلوت‌نشینِ گوشه‌ی سجاده باشم

هر که با خود ماند، بی او شد، هدر شد، در‌بدر شد
باید از خود بگذرم در این مسیر آماده باشم

مُردم، امّا با اسارت خو نکردم، تا ببینم
روزگاری در نگاه مردمم آزاده باشم

از تقابل با رفیقان می‌گریزم، چاره‌ای نیست!
جان یاران را بگیرم یا خودم جان داده باشم؟

تا نباشم بین‌شان، از یاد من حتی گذشتند
فکر می‌کردم نمی‌شد اتّفاقی ساده باشم

سر ندادم در قیامی، من سلیمانی نبودم
کاشکی بر دار تهمت مثل حاجی‌زاده باشم

#حسن_خسروی‌وقار
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی

گم نکن جاده‌ی عبورت را
در شبانگاه تیره، نورت را

گرچه زخم است مرهم از پی زخم
دل رنجیده‌ی صبورت را

این زمستان هلا نسوزاند
هم‌وطن! چله‌ی غرورت را

شاخه‌ی قد کشیده، آفت نیست
به تبر عرضه دار زورت را

مده دست مترسکانِ فریب
عزت و شوکت و شعورت را

دست تزویر اگر قلم نشود
در همین باغ کنده گورت را

دشمنت انتقام می‌گیرد
بغض این سال‌ها حضورت را

مرگ، امروز خط پایان نیست
زنده کن خاطرات دورت را

#زهرا_علیشاهی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی

چه حسن مقطع نابی! چه روسفید شدی!
خدا نخواست بمیری که تو شهید شدی

به قفل بسته‌ی تدبیر مملکت‌داران
رسیدی از سفر کربلا، کلید شدی

به حکم "لا تهنوا" حکم "انتم الاعلون"
برای روز رهایی ما نوید شدی

نبود روح تو در بند مرزهای زمین
نجات هر دل غمگینِ ناامید شدی

بگو به رستم دستان خودش نگاه کند
برای ما همه اسطوره‌ای جدید شدی

تو را گرفت در آغوش خود امام حسین
شبی که شعله‌ور از آتش یزید شدی

#معین_اصغری
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی

با کودکان زخم‌خورده مهربانی
با مادران داغ‌دیده هم‌زبانی

با گریه‌های بی‌پناهان هم‌نشینی
لبخند بر لب‌های زخمی می‌نشانی

در روزهای جنگ، مردی استواری
شب‌ها کنار مردم بی‌خانمانی

آری غریبان را غريبان می‌شناسند
هر شام در شام غریبان میهمانی

غرق امیدی گرچه غم هم کم ندیدی
پیداست بشر مومن و حزنش نهانی

می‌ایستی تا فصل پیروزی بیاید
باکی ندارد سرو از باد خزانی

باکی ندارد مرد از نامردی دهر
جنگ است و لای زخم دارد استخوانی

این ماجرا مانند تو بسیار دارد
اما تو ای سردار اوج داستانی

راهی‌ست راه عشق... پایانی ندارد
تا پای جانت عهد بستی که بمانی!

#زهرا_بشری_موحد
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرشر رود و من و کشف و شهود تازه‌ای
چشم‌هایم چشمه‌ای، جاری‌ست رود تازه‌ای

شور در گل‌های شیپوری شکوفا می‌شود
گوش کن داوود می‌خواند سرود تازه‌ای

رشته‌ای از پنبه‌ی خورشید را نخ می‌کنم
تا ببافم جامه‌ای با تار و پودِ تازه‌ای

در زمانی بی‌زمان و در مکانی لامکان
باز هم بودم گرفتار قیود تازه‌ای

خسته‌ام از این که هستم، کاش می‌شد یک نفس
در خودم ایجاد می‌کردم وجود تازه‌ای

#محمدمهدی_خانمحمدی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #هیاهو
انتشارات #شهرستان_ادب

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
به یاد #قیصر_امین‌پور

کاش دیده بودمت
کاش دیده بودمت
آری
ای عزیز
بارها و
بارها
دیده‌ام تو را
دیده‌ام تو را
ولی به خواب!
دیده‌ام تو را و
با تو
خواب‌های من
_خواب‌های بی‌ خیال،
خواب‌های نامنظم شلوغ _
شاعرانه می‌شدند!
کاش...
((ای دریغ و حسرت همیشگی))
تا هوای صبح
با تنفس سلام تو
بهاری است،
تا زبان عشق
با سرود شاعرانه‌های تو
مثل چشمه، مثل رود
در زمانه
جاری است،
تا چراغ کوچه،
چشم آینه
از نگاه آفتاب ناگهانی تو
روشن است،

تا همیشه‌ی خدا
حسرت ندیدن تو
با من است

#سید_علی_لواسانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #صبح_زود
نشر #شهرستان_ادب

@Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر #خواب_نما سروده #امیر_مرادی نشر #شهرستان_ادب #دوره_اول_آفتابگردانها #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_gardan_ha
یک
این گفت: عدم‌سازِ غم‌انگیزی بود
آن گفت: سبک‌تازِ ستم‌خیزی بود
پاییز گذشته بود و حیران بودم
جز جذبه‌ی چشم تو مگر چیزی بود؟

دو
یا قاصدکی در تله‌ی پرچین است
یا با دل غنچه، عقده‌ای دیرین است
باران یعنی از تپش دلتنگی
در گوشه‌ای از جهان، کسی غمگین است

سه
با هرچه بلاست روبه‌رو بعد از تو
سرگشته‌ی شهر، کو به کو، بعد از تو
من با غم بی‌کسی ولی می‌سازم
آه! این دل تنگ را بگو، بعد از تو

چهار
هر لحظه دچار امتحانی دیگر
دلخوش به عبور کاروانی دیگر
در هر راهی که می‌روم می‌بینم
چاهی دیگر، برادرانی دیگر

پنج
ورد سحرم، ذکر شبانگاهم کو؟
سوزم، اشکم، آینه‌ام، آهم کو؟
من کی؟ وَ کجا؟ چگونه اینگونه شدم؟
آن من، منِ خوبِ ناخودآگاهم کو؟

شش
سیل هیجان، میل تماشایم کو؟
ذوق ضربان، شوق سراپایم کو؟
در خاکیِ کوچه، از پی پاکی خویش
می‌گردم و نیست، کودکی‌هایم کو؟

#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه رباعی #خواب‌نما
نشر #شهرستان_ادب

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر: #بی_تو_نبودن شاعر: #جواد_شیخ_الاسلامی انتشارات: #شهرستان_ادب #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_gardan_ha
من در فراق روی تو کم غم نداشتم
غم، در فراق روی تو من کم نداشتم

گر مِهر تو نبود و اگر قهر تو نبود
تصویری از بهشت و جهنّم نداشتم

از عشق من به تو، تو فقط باخبر شدی
غیر از خودِ عزیزِ تو، مَحرم نداشتم

روزی نشد که «آه» مرا هم‌نفس نبود
شامی نشد که گریه‌ی نم‌ نم نداشتم

با این‌ همه همین که غمت بود، خوب بود
کاری به کار عالم و آدم نداشتم ...

#جواد_شیخ‌الاسلامی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه غزل #بی_تو_نبودن
نشر #شهرستان_ادب

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی

قلم گرفتم به دستم، امّا هنوز هم عاشق تفنگم
اگر سرم، کلمه کلمه شورم! اگر دلم، واژه واژه جنگم

بگو که من هرچه شد می‌آیم، مرا رها کن به خود می‌آیم
برای فتح احد می‌آیم، می‌افتد این قلّه هم به چنگم...

بگو که پر باشد از جنازه، بجوشد از قدس خون تازه
به دست مردان انتفاضه هنوز تیغم، هنوز سنگم

مرا ندیده مگیر، امّا برادرم را ندید دادم
شهید بودم، شهید دادم! نه اهل نامم، نه اهل ننگم

سرم شکسته‌ست گرچه از کین، گمان مبر سرشکسته باشم
حماسه‌ی شرق باشکوهم، غریو ویرانی فرنگم

اگرچه عمری سکوت بودم، نخواستم بی‌خروش باشد
خدا کند باده‌نوش باشد، رفیق اگر می‌دهد شرنگم

اگرچه از دوست شکوه دارم، رسیده وقت نبرد امّا
غبار را هم زدوده حتّی، برادرم قاسم از تفنگم

#حسن_خسروی‌وقار
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
با نگاه روشنت پلک سحر وا می‌شود
تا تبسم می‌کنی خورشید پیدا می‌شود

خط به خطّ صفحه‌ی پیشانی‌ات اشراقی است
صبح صادق در همین تصویر معنا می‌شود

فیلسوفان را اشارات تو عاشق می‌کند
آرزومند شفایت ابن سینا می‌شود

مست از یاقوت سرشار کلامت می‌شویم
با جواهرهای نابت فقه پویا می‌شود

از حدیثت عالمان اعجاز را آموختند
هر که یک دم با تو بنشیند مسیحا می‌شود

احسن‌الصدق است هر بیتی که در وصف شماست
شعرهای صادقانه بهترین‌ها می‌شود

#محمدمهدی_خانمحمدی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
تو نیستی؟ یا این که کم‌سویند چشمانم؟
دنبال تو این سو و آن سویند چشمانم

با دانه‌های اشک، شب‌هایی که دلتنگم
نام تو را تسبیح می‌گویند چشمانم

سهم دو چشمم از نبود تو مساوی بود
دو کفّه‌ی خیس ترازویند چشمانم

کوری برایم بهتر از دوری‌ست، باور کن!
غیر از تو را هرگز نمی‌جویند چشمانم

معذورم از این سر به زیری‌های ناهنگام
در پیشگاهت سخت کم‌رویند چشمانم

دیگر نمی‌آید کسی جز تو به چشم من
دیری‌ست سیر از چشم و ابرویند چشمانم

#رحیم_کریمی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه غزل #ایما سروده #سجاد_سامانی نشر #سوره_مهر #دوره_اول_آفتابگردانها #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_gardan_ha
به رغم سیلی امواج، صخره‌وار بایست 
در این مقابله چون کوه استوار بایست!

خلاف گوشه‌نشینان و عافیت‌طلبان
تو در میانه‌ی میدان کارزار بایست!

نه مثل قایق فرسوده‌ای کناره بگیر
نه مثل طفل هراسیده‌ای کنار بایست!

در این زمانه‌ی بدنام ناجوانمردی
به نام نامی مردان روزگار بایست!

بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر
به انتظار«نشستی»، به انتظار «بایست»!

#سجاد_سامانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه غزل #ایما
انتشارات #سوره_مهر

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهید_قاسم_سلیمانی

کبوتر می‌شوم باری بلندی‌های بامت را
که می‌آرند با طعم عسل هر بار نامت را

تو را تاریخ بعد از کربلا زایید، اما تو
گرفتی سربلند از ساقیِ بی‌دست، جامت را

تو را بر شانه می‌بردند و دنیایی پریشان بود
شلوغش کرده بودی حاکمِ دل! بار عامت را

مرامت را مَثَل کردی، شهادت را غزل کردی
در این دوران بدعهدی، عمل کردی کلامت را

پر از بغضیم و کفتاران چه بی‌شرمانه می‌خندند!
که می‌بینند دردآلود و بی‌سلطان کنامت را

تو سرداری و ما را سر به روی شانه سنگین است
مجالی تا بیاموزیم در میدان مرامت را

به کوری نگاه بزدلان و سهل‌اِنگاران
ز شیطان، سخت می‌گیریم آخر انتقامت را

#حسین_فروزنده
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_haa
آفتابگردان‌ها
شعرخوانی دکتر #امیر_مرادی در #ماه‌شعر_آفتابگردانها آذر ماه ۱۴۰۰ @Aftabgardan_ha
.
یک
بختم خشکید، خواب شد بعد از تو
حتی خوابم عذاب شد بعد از تو
از خانه که رفتی، دل و دستم لرزید
گفتم خانه؟ خراب شد بعد از تو

دو
رفتی، گفتی غرقِ جهانم باشم
بند شب و روز داستانم باشم
رفتی گفتی آن که همانم باشم
من سنگ چگونه می‌توانم باشم؟

سه
هر قدر دلت خواست فراموشم کن
با غصّه از این بیش هم‌آغوشم کن
اما گاهی در دل تنهاییِ خویش
من شکوه‌ی وجدانِ توام، گوشم کن

چهار
من باشم، شادی باشد، غم باشد
خوشبختی اگر دور، اگر کم، باشد
تا باز برآیم و بمیرم با تو
ای کاش جهانِ دیگری هم باشد

پنج
برگرد که از حبسِ جسد برخیزم
از خستگیِ خواب لحد بخیزم
برگرد که از پسِ غمِ بی‌خویشی
در مقدم تو تمام‌قد برخیزم

دکتر #امیر_مرادی

از اعضای #دوره_اول_آفتابگردانها

#ماه‌شعر_آفتابگردانها #ماه‌شعرآفتابگردانها
#آفتابگردانها #آفتابگردان_ها #تهران
#ما_همه_آفتابگردانیم
#شهرستان_ادب #دفتر_شعر

@Aftabgardan_ha