🔵 دولتی با گفتمان عاریتی
آقای روحانی در آغاز کار خود به دلیل اینکه دولتش فاقد گفتمان بود؛ در تعریف از ماهیت آن تعابیری مانند #تدبیر و امید، دولت #اعتدال، دولت #فراجناحی و... را به کار برد؛ اما پس گذشت زمانی اندک، روشن شد که مجادله بر سر این گزارهها در فضای رسانهای و افکار عمومی، تنها بازی با کلمات است و تبیین کننده چیستی و ماهیت دولت نیست. رویکردها و اولویتهای دولت نشان داد دولت روحانی مانند دو دولت #سازندگی و #اصلاحات به معنای «خاص» کلمه، دولتی «#توسعه گراست». به این معنا که #توسعه و توسعه گرایی محور و کانون مسائل و دغدغههای اوست و در صورت تزاحم بین توسعه گرایی و سایر مقولات، اولویت و ترجیح با مساله توسعه است. بنابراین در بین پارادایمهای علوم انسانی، پارادایم شکل دهنده به مبانی نظری دولت یازدهم، «پوزیتیویسم» است . دولت روحانی با تلقی ایران به عنوان یک کشور «جهان سومی یا توسعه نیافته» مسیری را که برخی کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی مثل چین، مالزی، کره جنوبی و... برای توسعه خود پیش گرفتند، راه درست توسعهیافتگی میداند. این راه، 👈متکی به تجربه دیگر کشورهای جهان سوم، «تعامل مثبت با جهان توسعهیافته (غربی)» است.
📌پیامدهای نگاه پوزیتیویستی در دولت
یکی از مهمترین پیامدهای این نگاه آن است که روابط خارجی با کشورهای #غربی به اولویت نخست ما تبدیل میشود و بالطبع روابط خارجی با دیگر کشورها، اولویت ندارد. زیرا تعامل با آنها به توسعه کشور کمکی نخواهد کرد. قطعاً این مدل توسعه به کم شدن روابط با دیگر کشورهای #اسلامی میانجامد و در عوض راه را برای #نفوذ سیاسی و فرهنگی کشورهای غربی باز میکند. در این نگاه بدون کار بینالمللی نمیتوان کارآمدی را در داخل به وجود آورد؛ نکتهای که #وابستگی کشور را روز به روز بیشتر و استقلال، اتکا به نیروی داخلی و اقتدار کشورمان را به مرورکاهش میدهد. این مدل توسعه قطعاً با اقتصاد #مقاومتی در تناقض است هرچند که مسئولان در ظاهر شعار اقتصاد مقاومتی سر میدهند.
تقلید توسعهگرایی در تعریف غربی، نوعی نقض غرض انقلاب اسلامی است. پارادایم پوزیتیویستی درباره مسئله توسعه یافتگی نیز با چالش و بحران روبروست. زیرا کشورهای زیادی در سراسر جهان و خصوصاً در منطقه ما هستند که از حداکثر #همگرایی با غربیها روبرویند، اما در مقایسه با جمهوری اسلامی که تحت فشار قدرتهای جهانی است، عقبمانده محسوب میشوند. این پارادایم به همه واقعیات توجه ندارد. مثلاً دائماً از چین به عنوان کشور موفق در توسعهیافتگی با شاخص اقتصادی توجه میکند اما چین را از زاویه شاخص توسعهیافتگی سیاسی به لحاظ دموکراسی، انتخابات و آزادیهای سیاسی، رسانهها و.. طرح و عرضه نمیکند.
نتیجه این نوع نگاه در دولت سازندگی، اصلاحات و همچنین دولت آقای روحانی چیزی جز دادن #امتیازات یک طرفه به غرب و عقب ماندن از توسعه نبود. آنچه درباره کندی پیشرفت علم، تعطیلی #صنایع داخلی و... مشاهده میکنیم؛ حاصل تقلید کورکورانه از نظریات کهنه و تاریخ گذشته غربی است. محمد عبدالهی
متن یادداشت در روزنامه صبح نو: https://sobhe-no.ir/newspaper/101/3/2727
_______
کانال مطالب راهبردی
👉 ☑️ @abdollahy
آقای روحانی در آغاز کار خود به دلیل اینکه دولتش فاقد گفتمان بود؛ در تعریف از ماهیت آن تعابیری مانند #تدبیر و امید، دولت #اعتدال، دولت #فراجناحی و... را به کار برد؛ اما پس گذشت زمانی اندک، روشن شد که مجادله بر سر این گزارهها در فضای رسانهای و افکار عمومی، تنها بازی با کلمات است و تبیین کننده چیستی و ماهیت دولت نیست. رویکردها و اولویتهای دولت نشان داد دولت روحانی مانند دو دولت #سازندگی و #اصلاحات به معنای «خاص» کلمه، دولتی «#توسعه گراست». به این معنا که #توسعه و توسعه گرایی محور و کانون مسائل و دغدغههای اوست و در صورت تزاحم بین توسعه گرایی و سایر مقولات، اولویت و ترجیح با مساله توسعه است. بنابراین در بین پارادایمهای علوم انسانی، پارادایم شکل دهنده به مبانی نظری دولت یازدهم، «پوزیتیویسم» است . دولت روحانی با تلقی ایران به عنوان یک کشور «جهان سومی یا توسعه نیافته» مسیری را که برخی کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی مثل چین، مالزی، کره جنوبی و... برای توسعه خود پیش گرفتند، راه درست توسعهیافتگی میداند. این راه، 👈متکی به تجربه دیگر کشورهای جهان سوم، «تعامل مثبت با جهان توسعهیافته (غربی)» است.
📌پیامدهای نگاه پوزیتیویستی در دولت
یکی از مهمترین پیامدهای این نگاه آن است که روابط خارجی با کشورهای #غربی به اولویت نخست ما تبدیل میشود و بالطبع روابط خارجی با دیگر کشورها، اولویت ندارد. زیرا تعامل با آنها به توسعه کشور کمکی نخواهد کرد. قطعاً این مدل توسعه به کم شدن روابط با دیگر کشورهای #اسلامی میانجامد و در عوض راه را برای #نفوذ سیاسی و فرهنگی کشورهای غربی باز میکند. در این نگاه بدون کار بینالمللی نمیتوان کارآمدی را در داخل به وجود آورد؛ نکتهای که #وابستگی کشور را روز به روز بیشتر و استقلال، اتکا به نیروی داخلی و اقتدار کشورمان را به مرورکاهش میدهد. این مدل توسعه قطعاً با اقتصاد #مقاومتی در تناقض است هرچند که مسئولان در ظاهر شعار اقتصاد مقاومتی سر میدهند.
تقلید توسعهگرایی در تعریف غربی، نوعی نقض غرض انقلاب اسلامی است. پارادایم پوزیتیویستی درباره مسئله توسعه یافتگی نیز با چالش و بحران روبروست. زیرا کشورهای زیادی در سراسر جهان و خصوصاً در منطقه ما هستند که از حداکثر #همگرایی با غربیها روبرویند، اما در مقایسه با جمهوری اسلامی که تحت فشار قدرتهای جهانی است، عقبمانده محسوب میشوند. این پارادایم به همه واقعیات توجه ندارد. مثلاً دائماً از چین به عنوان کشور موفق در توسعهیافتگی با شاخص اقتصادی توجه میکند اما چین را از زاویه شاخص توسعهیافتگی سیاسی به لحاظ دموکراسی، انتخابات و آزادیهای سیاسی، رسانهها و.. طرح و عرضه نمیکند.
نتیجه این نوع نگاه در دولت سازندگی، اصلاحات و همچنین دولت آقای روحانی چیزی جز دادن #امتیازات یک طرفه به غرب و عقب ماندن از توسعه نبود. آنچه درباره کندی پیشرفت علم، تعطیلی #صنایع داخلی و... مشاهده میکنیم؛ حاصل تقلید کورکورانه از نظریات کهنه و تاریخ گذشته غربی است. محمد عبدالهی
متن یادداشت در روزنامه صبح نو: https://sobhe-no.ir/newspaper/101/3/2727
_______
کانال مطالب راهبردی
👉 ☑️ @abdollahy