#سینماویژن 🔸 آندره بازن رئالیست
موثرترین سینمای واقعگرا از آن اندره بازن* (۱۹۱۸–۱۹۵۸) نظریهپرداز و منتقد فرانسوی فیلم است كه در دهه چهل مینوشت و درك او از سینما مبتنی بر شناخت صدا، رنگ و طیفی از نظامهای پیشرفته روایی بود.
برای #آندره_بازن، #سینما به بازسازی جهان جدید مبتنی بر تصویرگری رئالیستی نیاز داشت.
او معتقد بود سینما باید این توان غیر موازی را داشته باشد تا بیننده خود را به جهانی متفاوت با جهان واقعی بكشاند به گونهای كه بیننده بتواند در آن جهان به تبادل واقعیتها با جهان واقعی اطراف خود بپردازد.
آندره بازن با مقالات متعدد به ایجاد نظریهای موسوم به نظریه #میزانسن همت گماشت. او اعتقاد عمیقی به استفاده از نماهای باز و برداشتهای بلند داشتو به جای بهره بردن از #مونتاژ و تقطیع نماها به میزانسن و استفاده از عمق نما باور داشت. او همچنین اعتقاد داشت که سینماگر باید دیدگاه و سبک منحصر به خود را دنبال کند از این رو بر روی #فرانسوا_تروفو و بر #نظریهمؤلف تأثیر فراوانی گذاشت.
موثرترین سینمای واقعگرا از آن اندره بازن* (۱۹۱۸–۱۹۵۸) نظریهپرداز و منتقد فرانسوی فیلم است كه در دهه چهل مینوشت و درك او از سینما مبتنی بر شناخت صدا، رنگ و طیفی از نظامهای پیشرفته روایی بود.
برای #آندره_بازن، #سینما به بازسازی جهان جدید مبتنی بر تصویرگری رئالیستی نیاز داشت.
او معتقد بود سینما باید این توان غیر موازی را داشته باشد تا بیننده خود را به جهانی متفاوت با جهان واقعی بكشاند به گونهای كه بیننده بتواند در آن جهان به تبادل واقعیتها با جهان واقعی اطراف خود بپردازد.
آندره بازن با مقالات متعدد به ایجاد نظریهای موسوم به نظریه #میزانسن همت گماشت. او اعتقاد عمیقی به استفاده از نماهای باز و برداشتهای بلند داشتو به جای بهره بردن از #مونتاژ و تقطیع نماها به میزانسن و استفاده از عمق نما باور داشت. او همچنین اعتقاد داشت که سینماگر باید دیدگاه و سبک منحصر به خود را دنبال کند از این رو بر روی #فرانسوا_تروفو و بر #نظریهمؤلف تأثیر فراوانی گذاشت.
#سینماویژن 🔸 میزانسن
▫️نوشته #دبورا_جرمین
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
واژه #میزانسن (mise-en-scènce) که از تئاتر فرانسه گرفته شده، به معنی «به صحنه آوردن یک رویداد» است. استفاده از کلمه میزانسن در زمینه نقد فیلم در دهه 1950، به وسیله منتقدان #کایهدو_سینما» که دربارة سینمای #هالیوود کار میکردند، رایج شد. این واژه در بحثهای مربوط به اینکه #کارگردان چگونه محتوی و #قاببندی نماها را کنترل میکند، باب شد؛ بنابراین، میزانسن میتواند جنبههای تنظیم دکور، لباس، آرایش و گریم، نورپردازی و جابهجایی شخصیتها را در داخل قاب نیز شامل شود. منتقدان کایه دو سینما میگفتند، با توجه به محدودیتهای هالیوود، با کنترل میزانسن است که کارگردان میتواند مهر شخصی خود را بر اثرش بگذارد و #مولف آن بشود.
▫️نوشته #دبورا_جرمین
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
واژه #میزانسن (mise-en-scènce) که از تئاتر فرانسه گرفته شده، به معنی «به صحنه آوردن یک رویداد» است. استفاده از کلمه میزانسن در زمینه نقد فیلم در دهه 1950، به وسیله منتقدان #کایهدو_سینما» که دربارة سینمای #هالیوود کار میکردند، رایج شد. این واژه در بحثهای مربوط به اینکه #کارگردان چگونه محتوی و #قاببندی نماها را کنترل میکند، باب شد؛ بنابراین، میزانسن میتواند جنبههای تنظیم دکور، لباس، آرایش و گریم، نورپردازی و جابهجایی شخصیتها را در داخل قاب نیز شامل شود. منتقدان کایه دو سینما میگفتند، با توجه به محدودیتهای هالیوود، با کنترل میزانسن است که کارگردان میتواند مهر شخصی خود را بر اثرش بگذارد و #مولف آن بشود.
#مدیاویژن #تاریخ
🔸رسانه به عنوان مدرک تاریخی
▫️نوشته #روبرت_پیرسون
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#سینما و پس از آن #تلویزیون، سابقهای از بافت بصری دوران گذشته ارائه میکنند که بسیار ضخیمتر از آن چیزی است که رسانههای قدیمیتر، از جمله #عکاسی یا #نقاشی به نمایش میگذاشتند. تاریخنگارانی که دغدغه چیزی را دارند که میتوان آن را #میزانسن زندگی روزمره ـ مد، معماری، دکوراسیون، داخلی و غیره ـ نامید، هنوز نتوانستهاند به طور کامل از این منبع مدارک بهره ببرند. با این حال، پتانسیل بصری رسانه به عنوان مدرکی تأخیری، تنها به آنچه اشاره شد، محدود نمیشود؛ زیرا فیلمهای سینمایی و برنامههای تلویزیونی مانند هر #متن پیچیده دیگر میتوانند عمیقاً افشاکننده چیزی باشند که #ریموند_ویلیامز آن را ساختار عواطف جامعه مینامد؛ راههای دیدن جهانی که مردم را در یک مقطع تاریخی یا منطقه جغرافیایی به یکدیگر پیوند میزند. رسانه دیداری تنها تاریخ را شکل نمیدهد، بلکه طی رابطهای دوسویه، تاریخ نیز به آن شکل میبخشد
🔸رسانه به عنوان مدرک تاریخی
▫️نوشته #روبرت_پیرسون
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#سینما و پس از آن #تلویزیون، سابقهای از بافت بصری دوران گذشته ارائه میکنند که بسیار ضخیمتر از آن چیزی است که رسانههای قدیمیتر، از جمله #عکاسی یا #نقاشی به نمایش میگذاشتند. تاریخنگارانی که دغدغه چیزی را دارند که میتوان آن را #میزانسن زندگی روزمره ـ مد، معماری، دکوراسیون، داخلی و غیره ـ نامید، هنوز نتوانستهاند به طور کامل از این منبع مدارک بهره ببرند. با این حال، پتانسیل بصری رسانه به عنوان مدرکی تأخیری، تنها به آنچه اشاره شد، محدود نمیشود؛ زیرا فیلمهای سینمایی و برنامههای تلویزیونی مانند هر #متن پیچیده دیگر میتوانند عمیقاً افشاکننده چیزی باشند که #ریموند_ویلیامز آن را ساختار عواطف جامعه مینامد؛ راههای دیدن جهانی که مردم را در یک مقطع تاریخی یا منطقه جغرافیایی به یکدیگر پیوند میزند. رسانه دیداری تنها تاریخ را شکل نمیدهد، بلکه طی رابطهای دوسویه، تاریخ نیز به آن شکل میبخشد
#سینماویژن
🔸جابهجایی | displacement
▫️نوشته آنجلو رستیوو*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
جابهجایی یکی از چهار سازوکار "کار رویا" (جابهجایی، فشردگی، قابلیت ارائه و بازبینی ثانویه) است که یک احساس را از یک ایده واپس زده شده به ایدهای کمهزینهتر با بار احساسی کمتر ـ که با زنجیرهای از #تداعیمعانی ارتباط دارد ـ منتقل میکند. جابهجایی یکی از فرایندهای اولیه است که بر ضمیر ناخودآگاه تسلط دارد. در مطالعه #روایت و #ژانر، تحلیل جابهجایی در تعبیر و درک متون مبتنی بر #نشانهها اهمیت دارد.
جابهجایی میتواند در سطح گسترده و جامعتر، برای تحلیل ویژگیهای خاص کل یک ژانر مورد استفاده قرار گیرد؛ برای مثال، در ژانر #ملودرام همواره رویاهای ناخودآگاه شخصیتهای فیلم و داستان به یک #میزانسن شلوغ منتقل میشوند؛ امری که در واقع محصول جابهجایی است.
*Angelo Restivo
🔸جابهجایی | displacement
▫️نوشته آنجلو رستیوو*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
جابهجایی یکی از چهار سازوکار "کار رویا" (جابهجایی، فشردگی، قابلیت ارائه و بازبینی ثانویه) است که یک احساس را از یک ایده واپس زده شده به ایدهای کمهزینهتر با بار احساسی کمتر ـ که با زنجیرهای از #تداعیمعانی ارتباط دارد ـ منتقل میکند. جابهجایی یکی از فرایندهای اولیه است که بر ضمیر ناخودآگاه تسلط دارد. در مطالعه #روایت و #ژانر، تحلیل جابهجایی در تعبیر و درک متون مبتنی بر #نشانهها اهمیت دارد.
جابهجایی میتواند در سطح گسترده و جامعتر، برای تحلیل ویژگیهای خاص کل یک ژانر مورد استفاده قرار گیرد؛ برای مثال، در ژانر #ملودرام همواره رویاهای ناخودآگاه شخصیتهای فیلم و داستان به یک #میزانسن شلوغ منتقل میشوند؛ امری که در واقع محصول جابهجایی است.
*Angelo Restivo