عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#تاریخ #ارتباطات
▫️برگی از تاریخ ارتباطات در ایران
🔸كاستلز در شبكه‌ای ديگر
#يونس_شكرخواه | خاطره‌ای از سال ۱۳۸۵
"- سعي كن زياد روي من تمركز نكني؛ من از صبح دو سخنرانی‌ داشته‌ام و ترجيح می‌دهم حرف نزنم. "
اين نخستين جملاتي بود كه #مانوئل_كاستلز؛ نويسنده تريلوژی پرقدرت #جامعه_شبكه‌ای در گوش من به عنوان گرداننده مراسم زمزمه كرد. مردی كه انقلاب آی‌تی را با جنبش‌های اجتماعی فرهنگی و بازسازی #كاپيتاليسم گره زده است تا شيپور بيدارباش را براي جهانيان به صدا در آورده تا جامعه شبكه‌ای را تماشا كنند؛ حالا می‌خواست يكطرفه به جمع گره نخورد.
پروفسور #كاظم_معتمدنژاد كنار من است و اين يعنی من و همكاران و همكلاسی‌ها كه با او راه‌ها پيموده‌ايم باز هم می‌توانيم با آرامش خاطر حرف‌هايمان را بزنيم و نگاه ايرانی‌مان را به زمين و زمان و به كاستلز و جامعه شبكه‌ای‌اش داشته باشيم. پروفسور به زبان فرانسه به ميهمان اسپانيولی خوش آمد می‌گويد و به سوابق انقلابی‌اش اشاره می‌كند. دكتر #فرقانی رئيس دانشكده هم به زبان انگليسی به او خوش آمد می‌گويد تا هر چه سريعتر از تشريفات اوليه رها شويم.
همكارم دكتر #هادی_خانيكی ليد كنجكاوی‌های جمع ارتباطی حاضر را مي‌نويسد:
" - آقاي كاستلز آيا هنوز نظريات انتقادی را دنبال می‌كنيد؟ شما اگر چه به تاثيرات فكري #پولانزاس، #تورن و #آلتوسر بر روی خودتان معترف هستيد، اما آيا هنوز هم از موضع يك انديشمند انتقادی به مقوله #جامعه‌اطلاعاتی نگاه می‌كنيد يا نه؟ "
براي دانشكده‌ای كه #مطالعات‌انتقادی برايش حكم نقشه راهنما در جهان ديجيتال معاصر را دارد؛ چنين پرسشی‌ می‌توانست قلاب اصلی‌ بحث باشد. اما زود معلوم شد كه ماهي طلایی ما حتی اگر به قلاب گير كند؛ براي بيرون كشيده نشدن از آب هم برنامه دارد و ممكن است بگريزد؛ كه گريخت:
" – در بند چارچوب‌ها نيستم. مانوئل كاستلز به عنوان شخص نگاه انتقادی‌ دارد اما كاستلز محقق مراقب است كه چنين نگاهی بر روی پژوهش‌هايش اثر نگذارد. "
به فارسی به دكتر خانيكی گفتم من جور ديگری دنبال می‌كنم تا تكليف را يكسره كنيم و پرسيدم:
" - آيا كاستلز پژوهشگر از اقتصاد سياسي به عنوان يك جعبه ابزار براي مطالعه جامعه شبكه‌ای‌ استفاده می‌‌كند يا خير؟ "
و بی‌درنگ گفت:
"- بله از اين جعبه ابزار استفاده می‌كنم؛ اما كل اين جعبه با من نيست و آنرا باز می‌كنم تا اگر ابزار به درد بخوري داخل آن بود، ‌ از آن استفاده كنم. "
اين‌گونه پاسخ‌ها از چهره‌ای كه جامعه شبكه‌ای را جامعه‌ای #كاپيتاليست می‌داند و كاپيتاليسم اطلاعاتي جهانی‌ را مولدترين سيستم در قلب محروم‌ترين افراد؛ برايم بيگانه به نظر می‌رسد و اين حس با تعقيب پرسش‌ها از طرف همكاران ديگرم دكتر #علی_محمدي و دكتر #پرويز_پيران درباره جنبش‌های اجتماعی هم با من باقی می‌ماند:
- " جنبش‌ها نمی‌‌توانند دستور جلسه بسازند. آن‌ها از ارزش‌ها دفاع می‌كنند و اين نهادهاي سياسي هستند كه بايد كار را به پيش ببرند"
پس كارها به پيش نخواهد رفت. چون كاستلز در عين حال معتقد است كه سياست در بحران مشروعيت متوقف شده است.
دكتر #احمد_ميرعابدينی به صراحت به او می‌گويد اين يك كاستلز ديگر است كه اينجا نشسته است و بعد هم پرسش‌های دانشجويان كاستلز را گرم می‌كند.
دوباره آرام در گوشم زمزمه می‌كند:
"- بهتر نيست كامل ترجمه نكنی و فقط نكات مهم را ترجمه كنی تا وقت بيشتری برای طرح حرف‌ها داشته باشيم و بگذاريم همه سئوال كنند؟ اين‌ها بچه‌های پر انرژی و با سوادی هستند"
به ساعتم نگاه می‌كنم؛ از وقت در نظر گرفته شده يك‌ساعت گذشته ولي كاستلز تازه انگار دلش می‌خواهد بيشتر حرف بزند. حالا شوخي می‌كند؛ با هيجان بيشتري حرف می‌زند و حتی به من كمك می‌كند و با اشاره به نقاط مختلف سالن پرسش كنندگان را كه دست‌هايشان را بالا گرفته‌اند نشان می‌دهد. كاستلز حالا صريح‌تر هم شده است:
"... امريكا يكجانبه گراست؛ زنان و رسانه‌ها كارگزاران تغييرات هستند؛ دارم درباره رابطه قدرت و ارتباطات كتاب ديگري می‌نويسم؛ سو استفاده جنسی از كودكان در امريكا بالاست؛ هويت‌های گوناگون راهكارهاي بيرون ايستادن از نظام جهانی كاپيتالیست اطلاعاتي هستند ... من #آنتونی_گيدنز نيستم او طرفدار #تونی_بلر است ... "
در مراسم شامي كه مشتركا از جانب خبرگزاری ميراث فرهنگی و دانشكده برگزار شده؛ دكتر #پايا مترجم جامعه شبكه‌ای به من می‌گويد كاستلز خيلی از تشكيل اين جلسه خوشحال است.
اما به گمان من يك نفر از او خوشحال‌تر است؛ پدر ارتباطات اين ديار كه ساكت نشسته بود و مراسم بی‌تكلفی را تماشا می‌كرد كه در آن شاگردانش در برابر يكي از نام‌آورترين چهرهای جهانی ارتباطي معاصر محك می‌خوردند. لبخند پروفسور معتمدنژاد در مراسم شام؛ وقتی كنار كاستلز به عكس گرفتن پرداختيم برای ما مفاهيم بيشتري نسبت به كاستلز در بر داشت.
▫️آی تی ایران، ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
عصر روزنامه‌نگاری کاغذی هنوز به پایان نرسیده است و اینکه روزگار، روزگارِ #روزنامه‌نگاری_دیجیتال است سخنی دیگر. روزنامه‌نگاری و روزنامه کاغذی از نفس نمی‌افتد. چرا که همچنان فرزند زمانه خود است، هر چند رو به زوال باشد. روزنامه باید خود را با مدیوم‌های تازه، زنده کند و زنده نگاه دارد. امروز روزنامه‌نگاران چند مهارتی و روزنامه‌نگاری چند پلتفرمی در دستور کار است. روزنامه‌نگاران امروزِ دنیا هم همین‌طور هستند. امروز در لندن و واشنگتن (البته اصلاً نباید خود را با آنها مقایسه کنیم به هزار و یک دلیل) هم شاید روزنامه‌های چاپی اقبال خوبی نداشته باشند اما باید بپذیریم که آنان با استفاده از تمام فرمت‌ها و مدیوم‌های جدید و روزآمد کردن اتاق‌های خبر خود نه مخاطبان سابق که کاربران جدیدی را هم به آمار مخاطبان خود اضافه کرده‌اند و همچنان مؤثر و جریان‌سازند. (نگاه کنیم به ماجراهای انتخابات امریکا و رویدادهای برگزیت و حوادث کرونایی در اروپا و...)
این رسم ما روزنامه‌نگاران است؛ بر گذشته افسوس می‌خوریم، انگار با خود عهد کرده‌ایم از هر باب و بیتی که بگوییم، آخرالامر به اینجا برگردیم که روزنامه‌نگاری و روزنامه‌داری به پایان راه خود رسیده است. هر سطری که می‌نویسیم، چه درسیاهی‌هایش چه در سپیدی‌هایش و چه در میان سطورش و چه پشت میز و روی کاغذ و تلفن، به عینه این حس را با خود داریم. ما باید از هر نغمه‌ای که سخن آغاز می‌کنیم، آن را با مایه روزنامه‌نگاری نوین به پایان بریم. روزنامه‌نگاری همواره مدرن بوده است؛ چون با خبر سر و کار دارد. ما مدیوم‌ها را عوض می‌کنیم. ما بازنشسته نیستیم اما بازایستاده‌ایم. این را استاد #یونس_شکرخواه روزی که زمان و زمینه، او را اسمی ونه رسمی بازنشسته خواندند، گفت. استادِ من درست می‌گوید. روزنامه‌نگاری امروز در ایران بازایستاده است، مگر در تحریریه ما پیر حادثه‌نویسی همچنان نمی‌نویسد، مگر #بهروز_بهزادی همچنان سردبیری نمی‌کند، همین استاد شکرخواه مگر وقتی به قول خودش «خانه کوچکش» در همشهری‌آنلاین را ترک گفت، به خانه بزرگی چون عرصه‌های ارتباطی نرفت و درس و تجربه و آموزش روزنامه‌نگاری را به سنتی دیگر و روشی نوین‌تر به ما نیاموخت. مگرمرد شیک‌پوش و خوش سخن، #فریدون_صدیقی روزنامه‌نویسی را از خانه ادامه نمی‌دهد.
حافظه روزنامه‌نگاری ایران استاد #سیدفرید_قاسمی همچنان از برگ‌های زرد و خاک خورده مطبوعات عصر مشروطه سوژه بیرون نمی‌کشد. مگر دکتر #نمکدوست؛ دکتر #فرقانی، دکتر #خانیکی نوشتن و خواندن را هنوز نمی‌آموزند. اما می‌توان با استفاده از #شبکه‌های_اجتماعی، فناوری‌های ارتباطی و با استفاده از ظرفیت‌های «وب ۱» و «وب ۲» پیش بیفتیم. معنای این پیش‌افتادن هم این است که در کار رسانه‌ای، باید سوژه‌محوری داشت. ما روزنامه‌نگاران بویژه ما اهالی «ایران» در آغاز قرنی تازه و سالی دیگر باید به سه مؤلفه «تولید محتوا» چه چاپی چه آنلاین و تصویری، «بسته‌بندی» چه در کیوسک و چه در پلت‌فرم‌های اجتماعی و «مخاطب» توجه و تمرکز نماییم. ما در «ایران» جدید باید به‌صورت همگرا وهم‌افزا بر تقویت این سه عنصر بکوشیم و حرکت کنیم. ما در سال ۱۴۰۰ باید وفادارانه با شعار اولیه تأسیس «ایران» عهد ببندیم که این شعار را روزآمدتر و نوتر کنیم: «ایران» بخوان و «ایران‌بخوان» و «ایران‌ببین».
خوانندگان عزیز، روزنامه ایران دوره‌ای جدید را آغاز می‌کند؛ می‌خواهیم ماندگارتر بمانیم. با همراهی شما (چه خوانندگان سنتی و کاغذی ما چه #مخاطبان آنلاین و اینترنتی ما) سپاس بی‌دریغ‌مان را تقدیم می‌کنیم و می‌خواهیم همچنان ما را از همراهی و اعتمادتان بی‌بهره نسازید.
و آخر سخن، ضمن تشکر از مخاطبان که بزرگترین مشوقان ما بوده‌اند، از همکارانم در تحریریه که بالندگی روزنامه برآمده از تلاش یکایک آنان است، سپاسگزاری می‌کنم. در ضمن گروه‌های حروفچینی، ویرایش و صفحه‌آرایی روزنامه که نیروهای بسیار حرفه‌ای هستند، در زنجیره کار، وظیفه‌ای بس مهم برعهده دارند که سپاس از آنان وظیفه من و همکارانم در تحریریه خواهد بود. همچنین سایر نیروهای روزنامه که امور آگهی، چاپ، توزیع، اداری، حسابداری و خدمات را برعهده دارند، در این چرخه به آن اندازه مؤثرند که باید گفت محصول تولیدی ما حاصل تلاش همگی آنان است. به زبانی دیگر هر یک در جای خود از نیروهای حرفه‌ای «ایران» هستند.
▫️روزنامه ایران اول بهمن ۱۳۹۹