#کتاب🔸ایرانیها و شعر
برخلاف غرب، كه در آن #شعرِ قلمرو خواص است، در ايران كسی كه سوادِ چندانی هم ندارد شعرهای زيادی را به سينه سپرده، ايران كشوری است كه در آن به زيارتِ قبورِ شُعرا میرويم و در آن برنامههایی در #تلويزيون وجود دارد كه فقط به پخش شعر مشغول است. مادر بزرگم هرگاه میخواست غُر بزند يا عشقِ خود به چيزي را نشان دهد، از شعر استفاده میكرد. آدمهای ساده در ايران هم برای خودشان معرفتی غنایی دارند، اين براي يك #فيلمساز غنيمت است و میتواند جانشين كاستیهای فنی كار شود.
يك بار از من سوال كردند كه آيا پايه و أساس هنر ايران شعر است. گفتم به نظرم میرسد أساس تمامی هنرها شعر باشد. #هنر يعنی كشف و شهود، هويدا كردن دادههای جديد. و اين گريز همان هنر است . بيان هنری، جهانی را پيش رو میآورد كه از چشمِ انسان پنهان است. فراسوی واقعيت میرود و به حقيقت نفوذ میكند. به ما اجازه میدهد هزاران فرسنگ از زمين فاصله بگيريم و از آن بلندا به جهان نگاه كنيم . شعر به جز اين نيست.
فقر يعنی جهانی بدون هنر و بدونِ شعر.
در كتابخانهام كتابهای داستانی كه دارم همگی نووار به نظر میآيند چرا كه يك بار میخوانمشان و كنارشان میگذارم ، اما كتابهای شعرم از فرطِ استفاده ورق ورق شدهاند. شعر به راحتی قابل درك نيست چرا كه به جای داستانسرایی با مجموعهای از تصاوير سر و كار دارد . شعر در ذات خود درجهای از ابهام را در بردارد. طبيعت شعر ناتمام و تعيين ناپذير است و از ما دعوت میكند كه ان را كامل كنيم، جاهای خالي را پر كنيم، نقطه چينها را به هم وصل كنيم . شعر رمزگشايي میخواهد تا محتوای خودش را در اختيار قرار دهد . عمر شعر واقعي هميشه بيشتر از داستان است.
📚سركلاس با #كيارستمی
▫️#پال_كرونين
▫️ترجمه #سهراب_مهدوی
▫️چاپ پنجم، تهران، ١٣٩٦، چاپ و نشر نظر، صفحات٤٣-٤٤
برخلاف غرب، كه در آن #شعرِ قلمرو خواص است، در ايران كسی كه سوادِ چندانی هم ندارد شعرهای زيادی را به سينه سپرده، ايران كشوری است كه در آن به زيارتِ قبورِ شُعرا میرويم و در آن برنامههایی در #تلويزيون وجود دارد كه فقط به پخش شعر مشغول است. مادر بزرگم هرگاه میخواست غُر بزند يا عشقِ خود به چيزي را نشان دهد، از شعر استفاده میكرد. آدمهای ساده در ايران هم برای خودشان معرفتی غنایی دارند، اين براي يك #فيلمساز غنيمت است و میتواند جانشين كاستیهای فنی كار شود.
يك بار از من سوال كردند كه آيا پايه و أساس هنر ايران شعر است. گفتم به نظرم میرسد أساس تمامی هنرها شعر باشد. #هنر يعنی كشف و شهود، هويدا كردن دادههای جديد. و اين گريز همان هنر است . بيان هنری، جهانی را پيش رو میآورد كه از چشمِ انسان پنهان است. فراسوی واقعيت میرود و به حقيقت نفوذ میكند. به ما اجازه میدهد هزاران فرسنگ از زمين فاصله بگيريم و از آن بلندا به جهان نگاه كنيم . شعر به جز اين نيست.
فقر يعنی جهانی بدون هنر و بدونِ شعر.
در كتابخانهام كتابهای داستانی كه دارم همگی نووار به نظر میآيند چرا كه يك بار میخوانمشان و كنارشان میگذارم ، اما كتابهای شعرم از فرطِ استفاده ورق ورق شدهاند. شعر به راحتی قابل درك نيست چرا كه به جای داستانسرایی با مجموعهای از تصاوير سر و كار دارد . شعر در ذات خود درجهای از ابهام را در بردارد. طبيعت شعر ناتمام و تعيين ناپذير است و از ما دعوت میكند كه ان را كامل كنيم، جاهای خالي را پر كنيم، نقطه چينها را به هم وصل كنيم . شعر رمزگشايي میخواهد تا محتوای خودش را در اختيار قرار دهد . عمر شعر واقعي هميشه بيشتر از داستان است.
📚سركلاس با #كيارستمی
▫️#پال_كرونين
▫️ترجمه #سهراب_مهدوی
▫️چاپ پنجم، تهران، ١٣٩٦، چاپ و نشر نظر، صفحات٤٣-٤٤