عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#خاطره 🔸 واپسين تصويرها
▫️#يونس_شكرخواه
هميشه به سلام بيشتر محتاجيم تا به وداع؛ اما هميشه يك نفر هم بايد برود و نمی‌دانستم در آن مهمانی شبانه؛ دو نفر بايد بروند و اين بار ما را براي هميشه تنها بگذارند؛ با تكه ابري در قلب.
دو باسواد؛ دو محترم؛ دو اميدوار؛ دو نافذ؛ دو مهرورز؛ دو زلال؛ دو نازنين؛ دو صبور؛ دو كشاننده به لبخند..... آن شب؛ آن اتاق خيلی بزرگ بود؛ هرجا دوستان جمع ‌مي‌شوند؛ ديوارها عقب می‌كشند.
آن شب، دل ميزبان هم در شهر وجودش بزرگ‌تر از هميشه بود؛ رفيق نازنينم #حسن_نمك‌دوست با همه وجود؛ با همه بي‌دريغی‌‌هايش؛ چاي می‌چرخاند و شيرينی در ظروف نقره‌اي تا ثانيه‌ها نرم بگذرند در آن شب طلایی.
حرف‌ها گل انداخته بود؛ ثانيه‌ها؛ ساعت‌ها شده بودند و ساعت‌ها؛ روزها و اين خاصيت ديدار دوست‌هاست.
انگار آن شب؛ فقط شب ميانه‌ها بود؛ نه شب آغاز؛ نه شب پايان. ما دهه‌ها بود كه دل در گرو هم داشتيم.
از آن ميانه به حياط رفتيم كنار باغچه‌ای كه تازه آب خورده بود؛ #عليرضا فرهمند بود؛ من و #سيدفريد‌_قاسمي با سيگارهايي كه نقطه بگذارند در پايان سطرهاي آن اتاق بزرگ.
از سايت‌هاي بين‌المللي حرف زديم، از #روزنامه‌نگاری و #ارتباطات گفتيم و باز عليرضا بود و حرف‌هايي از جنس خودش؛ حرف‌های ريشه‌دار؛ كه #غلظت مهم است، نه #كثرت؛ كه #تاريخ آموزگار بزرگ است، كه #زاويه مهم‌تر از #خط است، كه #روزنامه‌نگار اين است نه آن؛ كه #صحت مهم است نه #سرعت؛ كه درد اين است نه‌ آن.
ميزبان آمد با لبخند. اين بار با سينی ليوان‌های آب پرتقال كه انعكاس داشت در قاب گرد عينك عليرضا؛ در قاب هميشگی آن چشمان نافذ و لبخند آورد بر لب عليرضا، كه پس هنوز وقت گپ زدن هست.
- "قدر استاد را بدانيد"
عليرضا حالا داشت از دكتر #كاظم_معتمدنژاد حرف می‌زد، از مردی كه آن شب چلچراغ آن اتاق بزرگ بود.
اتاق بزرگ سرازير شد به حياط؛ روبوسی‌ها و خداحافظی‌‌ها... دكتر هم صورت عليرضا را بوسيد و رفت.
سينی را با ليوان‌های خالی كنار ديواره مرمرين باغچه گذاشتيم...
هيچكس نمی‌دانست اين واپسين تصويري است كه بايد از دو نازنين بر ديوارهاي سرد حافظه آويخت. هيچكس نمی‌دانست؛ بايد تنها ماند؛ تنها با تكه ابری در قلب.
@younesshokrkhah
🔸ارتباطات بحران: صراحت و مسئولیت
#حسن_نمك‌دوست
صراحت در بيان واقعيت، حتي بي‌مقدمه و تلخ، از منظر #ارتباطات_بحران، بهتر از دوپهلو و در پرده گفتن است. تازه‌ترين مثال، توييت مشاور رييس‌جمهور، آقاي دكتر آشناست كه رُك‌ و راست به سراغ مساله رفته‌اند: «كساني كه شعار مي‌دهند كشور را بايد تعطيل كرد لابد نفس‌شان از جاي گرم بلند مي‌شود و خيال‌شان از درآمد خود و نزديكان‌شان راحت است.» قصد اين نوشته تاييد يا رد مضمون نوشته يا لحن ايشان نيست، توجه به ضرورت صراحت بيان در وضعيت‌هاي بحراني است. همان‌قدركه بحران، اهل ابهام و زبان‌بازي با ما و زندگي ما نيست، ما هم نبايد گنگ و مبهم درباره بحران سخن بگوييم. اين، همان اصل قابل دفاع و توصيه ارتباطات بحران است. صريح‌بودن گوينده، يكي از فايده‌هايش، برداشت و نتيجه‌گيري صريح مخاطب است.
براي مثال، استنباط آدمي چون من از متن آقاي دكتر آشنا اين است: «دولت تلاش مي‌كند وضع را بالنسبه تحت‌كنترل نشان دهد. در عين حال – فارغ از اينكه نفسش از جاي گرم بلند مي‌شود يا نه – مي‌داند كه اوضاع خوب نيست. در واقع، خاطرش از وضعيت اقتصادي مملكت بسيار نگران و ناراحت است مي‌خواهد مردم فعاليت اقتصادي را از سر بگيرند.» پس اميد را به امكان حمايت اقتصادي حكومت موكول نمي‌كنم و احتمالا به دوستان و آشنايان با قدري صراحت توصيه مي‌كنم اگر بضاعت مالي دارند در خانه بمانند و اگر ندارند دل به تقدير بسپرند و با رعايت حداكثر جوانب ممكن بهداشت فردي، كار و جست‌وجوي معيشت‌شان را از سر بگيرند. اما چرا «قدري صراحت»؟ قرارمان براساس ارتباطات بحران صراحت كامل است. بايد رودربايستي را كنار بگذارم و به خود و اطرافيانم بي‌مجامله بگويم: اولا اوضاع اقتصادي خوب نيست و ثانيا با توجه به عملكرد ويروس كرونا و سرعت و فراگيري شيوع آن، حتي در خانه ماندن هم به معناي مصونيت كامل نيست. مادام كه دارو و واكسني براي اين بيماري پيدا نشده، احتمال ابتلاي هر كدام‌مان بيشتر از بيمار نشدن است. همان‌طوركه توان اقتصادي مملكت بسيار محدود است، امكانات فني، بهداشتي و مراقبتي نيز محدود است و قطعا جوابگوي شمار فراوان مبتلايان در آن واحد نيست. بنابراين، اگر قرار است - كه گويا قرار است - تعداد زيادي‌مان مبتلا شويم، لازم است همه، تا آنجا كه سهم ماست، بكوشيم اين ابتلا تدريجي صورت بگيرد. هر قدر اين تلاش بيشتر باشد، احتمال جان‌باختن خود و هم‌وطنان‌مان كمتر مي‌شود. اين يك واقعيت تلخ است و مانند هر تلخي ديگر، بيان آن از سوي گوينده و پذيرش آن از سوي مردم به ‌هيچ‌وجه آسان نيست. حُسن بزرگ آن، اما اين است كه راه را براي راست‌گويي و گفتن واقعيت‌هاي ديگر هموار مي‌كند و به‌خصوص متوليان امر را از پنهان‌كاري يا دادن اطلاعات غلط نجات مي‌دهد. ضمن اينكه به ميزان قابل‌ملاحظه‌اي از دامنه شايعه و خبرهاي دروغ كم مي‌كند. يك قلم، مي‌توان آمار دقيق تعداد مبتلايان و شمار واقعي هم‌وطناني كه متاسفانه جان خود را بر اثر كرونا از دست داده‌اند اعلام كرد. آن وقت سازمان نظام پزشكي هم نگران «فاصله قابل توجه گزارش رسمي آمار مبتلايان با واقعيت ميداني» نخواهد بود. يا دولت راحت‌تر مي‌تواند توضيح دهد كه مشكلات اقتصادي، چرا و چگونه، حتي اجازه پرداخت دو، سه ماهه 300 هزار توماني به پنج دهك جامعه را نمي‌دهد، چه رسد به دادن كمك‌معيشت به دست‌كم نيمي از جامعه تا زمان يافتن دارو و واكسن و سپري‌شدن بحران. البته صراحت يك‌سويه صراحت نيست، تحكم است. حكومت هم بايد گوش شنوا و تحمل صراحت جامعه و پرسش‌هاي بجا، هر چند تلخ را داشته باشد. مهم‌ترين‌شان اينكه تمهيدات واقعي و پاي كار پزشكي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي براي حفاظت از جان شهروندان چيست و تا چه حد كافي است؟ و مكررترين‌شان اينكه چرا سال‌هاست شعارهاي پيشرفت و دستاورد در همه عرصه‌ها و زمينه‌ها عرش و فرش را به لرزه درمي‌آورد، اما اقتصاد و اجتماع، حتي در كوتاه‌مدت هم تاب تحمل بحران را ندارند؟ و بسياري پرسش‌هاي تكراري و غيرتكراري بحق ديگر. سخن كوتاه. خوش‌بيني گاه يك بيماري مهلك است. احتمالا متن حاضر هم گرفتار چنين بيماري مهلكي است. به سياق همه اين سال‌ها بعيد به نظر مي‌رسد كه حكومت شكيبايي لازم را براي انجام گفت و شنودي صريح و واقع‌بينانه داشته باشد. اما آدمي به اميد زنده است و حال كه قرار است چرخ جامعه از شنبه تندتر به حركت درآيد بايد آرزو كرد همه شنبه‌ها روزهاي خوبي براي همه باشد؛ روزهايي كه پرداختن به واقعيت‌ها، صريح و بي‌لكنت و به ‌دور از مجامله يا پرده‌پوشي، وجه اصلي مناسبات ارتباطي جامعه است.
https://static.cdn.asset.aparat.com/avt/9094700-8120-b.jpg
#علیرضا_فرهمند #کاظم_معتمدنژاد
🔸واپسين تصوير
▫️#يونس_شكرخواه
هميشه به سلام بيشتر محتاجيم تا به وداع؛ اما هميشه يك نفر هم بايد برود و نمی‌دانستم در آن مهماني شبانه؛ دو نفر بايد بروند و اين بار ما را براي هميشه تنها بگذارند؛ با تكه ابری در قلب.
دو باسواد؛ دو محترم؛ دو اميدوار؛ دو نافذ؛ دو مهرورز؛ دو زلال؛ دو نازنين؛ دو صبور؛ دو كشاننده به لبخند.....آن شب؛ آن اتاق خيلي بزرگ بود؛ هرجا دوستان جمع ‌می‌شوند ديوارها عقب می‌كشند.
آن شب، دل ميزبان هم در شهر وجودش بزرگ‌تر از هميشه بود؛ رفيق نازنينم #حسن_نمك‌دوست با همه وجود؛ با همه بیدريغی‌هايش؛ چاي می‌چرخاند و شيريني در ظروف نقره‌ای تا ثانيه‌ها نرم بگذرند در آن شب طلايی.
حرف‌ها گل انداخته بود؛ ثانيه‌ها؛ ساعت‌ها شده بودند و ساعت‌ها روزها و اين خاصيت ديدار دوست‌هاست.
انگار آن شب؛ فقط شب ميانه‌ها بود؛ نه شب آغاز؛ نه شب پايان. ما دهه‌ها بود كه دل در گرو هم داشتيم.
از آن ميانه به حياط رفتيم كنار باغچه‌ای كه تازه آب خورده بود؛ عليرضا بود؛ من و #سيدفريد_قاسمی با سيگارهایی كه نقطه بگذارند در پايان سطرهای آن اتاق بزرگ.
از سايت‌های بين‌المللی حرف زديم، از #روزنامه‌نگاری و #ارتباطات گفتيم و باز عليرضا بود و حرف‌هايی از جنس خودش؛ حرف‌های ريشه‌دار؛ كه غلظت مهم است، نه كثرت؛ كه تاريخ آموزگار بزرگ است، كه زاويه مهم‌تر از خط است، كه روزنامه‌نگار اين است نه آن؛ كه صحت مهم است نه سرعت؛ كه درد اين است نه‌ آن.
ميزبان آمد با لبخند. اين بار با سينی ليوان‌های آب پرتقال كه انعكاس داشت در قاب گرد عينك عليرضا؛ در قاب هميشگي آن چشمان نافذ و لبخند آورد بر لب عليرضا، كه پس هنوز وقت گپ زدن هست.
- "قدر استاد را بدانيد"
عليرضا حالا داشت از دكتر كاظم معتمدنژاد حرف می‌زد، از مردی كه آن شب چلچراغ آن اتاق بزرگ بود.
اتاق بزرگ سرازير شد به حياط؛ روبوسی‌ها و خداحافظی‌ها... دكتر هم صورت عليرضا را بوسيد و رفت.
سينی را با ليوان‌های خالی كنار ديواره مرمرين باغچه گذاشتيم...
هيچكس نمی‌دانست اين واپسين تصويری است كه بايد از دو نازنين بر ديوارهای سرد حافظه آويخت. هيچكس نمی‌دانست؛ بايد تنها ماند؛ تنها با تكه ابری در قلب.
🔸نگاه پروفسور کاظم معتمد‌نژاد به روزنامه‌نگاری آنلاین
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمد‌نژاد به #روزنامه‌نگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك می‌شد.
اصلی‌ترین گونه روزنامه‌نگاری برای دكتر، #روزنامه‌نگاری‌تحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد می‌شد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن‌ را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را می‌دانسته است. كسانی كه در كلاس‌های دكتر معتمدنژاد نشسته‌اند می‌دانند چه بحث‌هایی درباره ریشه‌های تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی‌ غرب داشته است و باز می‌دانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویه‌های انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانه‌ها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوای‌بومی، تكیه‌زدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامه‌نگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمی‌كرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامه‌نگاری‌آنلاین به طور خاص می‌توان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامه‌نگاری چاپی داشت اما ترجیح می‌داد روزنامه‌نگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعه‌اطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیك‌های روزنامه‌نگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبه‌های مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكه‌های‌اجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامه‌هایی نظیر دانشنامه #ویكی‌پدیا که همگان می‌توانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی ‌برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامه‌نگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامه‌نگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامه‌نگاری یك تخصص است تاكید می‌كردند كه باید این روش‌های نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامه‌نگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژی‌های‌نوین و #جامعه‌اطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبه‌ای از #ارتباطات‌توسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید می‌كرد كه نظریه‌هایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانه‌ها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آن‌ها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریه‌نوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانه‌ها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاس‌های ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکه‌های‌اجتماعی و روزنامه‌نگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیت‌ها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب می‌آمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانه‌ها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورت‌بندی شبكه‌های اجتماعی پر رنگ‌تر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیت‌های #آزادی‌بیان در روزنامه‌نگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژی‌های نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر می‌شدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گره‌گشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامه‌نگاری آنلاین شهروندی هم علاقه‌مند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگ‌های جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو می‌نوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب می‌كردند
#حقوق‌ارتباطات #آزادی‌بیان #روزنامه‌نگاری
▫️بيانيه استادان روزنامه‌نگاری

🔸رسانه با يك كلمه تعريف می‌شود؛ آزاد‌ی بيان
لطمه به استقلال حرفه‌ای صنفی #روزنامه‌نگاران، اين مهم را به محاق می‌برد كه نص صريح قانون اساسي است.لذا، بدين وسيله مخالفت خود را با دخالت نهادهای فراقانونی در مخدوش‌سازی #استقلال‌حرفه‌ای روزنامه‌نگاران اعلام می‌داريم و از متن اعتراض جناب آقای دكتر #حسن_نمكدوست حمايت می‌كنيم.
#علی‌‌اكبر_قاضی‌زاده- #فريدون_صديقی- #مهدی_فرقانی- #مجید_رضاييان- #بيژن_نفيسی- #بهروز_بهزادی- #سيدفريد_قاسمی - #یونس_شکرخواه
🔸در دفاع از استقلال روزنامه‌نگاری
#حسن_نمكدوست در بيانيه‌ای از رياست انجمن صنفي روزنامه‌نگاران استعفا كرد.
حسن نمكدوست روزنامه‌‌نگار باسابقه و رييس انجمن سراسری روزنامه‌نگاران ايران روز گذشته با انتشار بيانيه‌ای از دخالت مقامات وزارت كشور و نهادهای غيرصنفی مطبوعات و روزنامه‌نگاری در فعاليت‌های اين انجمن خبر داد و در اعتراض به اقدام وزارت كار كه ظاهرا ٢٩ آبان‌ماه ١۴٠٠ به او اعلام كرده او را برای عضويت در هيات‌مديره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران فاقد صلاحيت می‌داند، خطاب به استادان، پيشكسوتان و روزنامه‌نگاران ايران، به عنوان «صاحبان هميشگي و عزت‌مند صلاحيت» فعاليت در اين حرفه، از ادامه عضويت در هيات‌مديره اين انجمن استعفا كرد. در متن بيانيه نمكدوست آمده است:
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/181610
🔸خطرات تاراندن رسانه‌های مستقل
▫️روزنامه اعتماد یکشنبه ٢٩ مرداد ١۴٠٢
مهدی بيك‌اوغلی: همزمان با افزايش صدور احكام سلیی در خصوص روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌‌ای ۶ تن از اساتيد #روزنامه‌نگاری و رسانه با حضور در تحريريه اعتماد ضمن ديدار با بهروز بهزادی، مدير مسوول روزنامه اعتماد در خصوص راهكارهای بهبود شاخص فعاليت‌های رسانه‌ای و پركردن شكاف ميان حكومت و مردم صحبت كردند. چهره‌هايی چون #علی‌اكبر_قاضی‌زاده، #فريدون_صديقی، #يونس_شكرخواه، #حسن_نمك‌دوست، #مجيد_رضاييان و #بيژن_نفيسی در كنار #بهروز_بهزادی بخش مهمي از تاريخچه رسانه‌ای و سياسی كشور را شكل داده‌اند. گروه سياسی اعتماد هم فرصت را مغتنم شمرده و در گفت‌وگو با اين اساتيد درباره شرايط اين روزهای رسانه‌ها، وضعيت روزنامه‌نگاران بازداشتی و راهكارهای عملياتی برای بهبود وضعيت انسجام اجتماعی بحث و تبادل نظر كرد. در ديدار با اين اساتيد ابتدا درباره روند برخوردهای سلبی با روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه و سپس درباره راهكارهايی كه از طريق آن می‌توان شكاف ميان حكومت و مردم را كاهش داد، طرح پرسش شد. متن کامل